غروب ها مقام معظم را ببرید فاصله دو میدان ولی عصر و ونگ را یک گشتی بزند
تن می فروشند تا شکم سیر کنند!
سلام- آقایان حمله به ایران را جدی بگیرید. هر آن احتمال حمله برای ایران وجود دارد. بدون سر و صدا و همه جانبه، طوری كه امکان عكس العمل ندهند. این فتنه بزرگ را از سر ایران دور كنید. جو سیاسی دنیا مشكوك است. در این 5 سال دیدید هر كار و كمك مالی كه به كشورهای مختلف كردید نتیجه عكس دیدید. همه اعلام كردند ما منافع ملی كشورمان را داریم. چرا شما منافع ملی این مردم بدبخت را در نظر نمی گیرید؟ مقداری برای مردم فكر كنید. سرمایه گذاری بنیادی بكنید، اشتغال ایجاد کنید، نه اینكه هر روز تنش ایجاد كنید. در این 5 سال همه روزه كشور دچار تنش بوده. من این حرف ها را كه می نویسم چشمانم پر اشك است. در مملكتی كه زیرش نفت خوابیده و سرشار از معدن است باید وضع مردمش این باشد؟ بابا خیلی از مردم دارند به خاطر یك لقمه نان تن فروشی می كنند. در مملكت امام زمان باید به خاطر پر كردن شكم تن فروشی كرد؟ اگر به حرفهایم باور ندارید از ساعت 5 بعد از ظهر به بعد از میدان ولی عصر تا میدان ونك با ماشین های خودتان یک دوری بزنید تا به چشم خودتان ببینید.
Wednesday, June 9, 2010
سکوت
سکوت
بزرگترین قطعنامه و شعار
راهپیمائی سالروز 22 خرداد است
وزارت کشور درخواست جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب برای راهپیمائی 22 خرداد را به بهانه لغو پروانه فعالیت این حزب سیاسی از سوی کمیسیون ماده 10 احزاب نپذیرفت و از شش سازمان سیاسی متقاضی دیگر خواست “یک نماینده معرفی کرده و درخواست خود را با مشخص کردن شعارها و متن قطعنامه پایانی تکمیل کنند.”
این درحالی است که حدس زده می شود، متقاضیان راهپیمائی نه قصد صدور قطعنامه دارند و نه تنظیم شعار. متقاضیان فقط امنیت می خواهند. "سکوت" از میدان امام حسین تا میدان آزادی، بزرگترین شعار و قطعنامه است!
تاکنون علاوه بر میرحسین موسوی و مهدی کروبی هشت حزب اصلاحطلب مطابق اصل ٢۷ قانون اساسی، تقاضای صدور مجوز برای راهپیمایی ٢٢ خرداد، از میدان امام حسین تا میدان آزادی در ساعت ۴ بعد از ظهر را کرده اند. از جمله ترفندهائی که حدس زده می شود وزارت کشور به آن متوسل شود، کش دادن زمان صدور مجوز تا بعد از ظهر روز 22 خرداد است.
بزرگترین قطعنامه و شعار
راهپیمائی سالروز 22 خرداد است
وزارت کشور درخواست جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب برای راهپیمائی 22 خرداد را به بهانه لغو پروانه فعالیت این حزب سیاسی از سوی کمیسیون ماده 10 احزاب نپذیرفت و از شش سازمان سیاسی متقاضی دیگر خواست “یک نماینده معرفی کرده و درخواست خود را با مشخص کردن شعارها و متن قطعنامه پایانی تکمیل کنند.”
این درحالی است که حدس زده می شود، متقاضیان راهپیمائی نه قصد صدور قطعنامه دارند و نه تنظیم شعار. متقاضیان فقط امنیت می خواهند. "سکوت" از میدان امام حسین تا میدان آزادی، بزرگترین شعار و قطعنامه است!
تاکنون علاوه بر میرحسین موسوی و مهدی کروبی هشت حزب اصلاحطلب مطابق اصل ٢۷ قانون اساسی، تقاضای صدور مجوز برای راهپیمایی ٢٢ خرداد، از میدان امام حسین تا میدان آزادی در ساعت ۴ بعد از ظهر را کرده اند. از جمله ترفندهائی که حدس زده می شود وزارت کشور به آن متوسل شود، کش دادن زمان صدور مجوز تا بعد از ظهر روز 22 خرداد است.
بازی کهنه و بی مزه امنیتی
بازی کهنه و بی مزه امنیتی
با نام "پیام تصویری شهرام امیری"
24 ساعت پس از مصاحبه وزیر خارجه امریکا در آستانه سفر به امریکای لاتین، که در آن گفت باید منتظر بود رهبران ایران یک مانور دیگری را پیش از تصویب قطعنامه جدید آغاز کنند، در ایران، سیمای جمهوری اسلامی یک فیلم امنیتی را پخش کرد که نقش آفرین آن "شهرام امیری" است. سناریو را سازمان امنیت سپاه تنظیم و خبرگزاری وابسته به آن "فارس" پوشش داد.
شهرام امیری رئیس سایت اتمی قم بود که درجریان سفر به عربستان سعودی همراه با لب تاپ اتمی اش ناپدید شد و سپس سر از امریکا در آورد. این ماجرا سرآغاز جنجال های جدید پیرامون یک مرکز اتمی پنهان جمهوری اسلامی در حوالی قم شد!
در فیلم امنیتی و ادعائی سازمان اطلاعات و امنیت سپاه، شهرام امیری که همچنان در امریکاست، ناگهان و در بزنگاه تشکیل اجلاس شورای امنیت ظاهر شده و میگوید که او را امریکائی ها در عربستان ربودند و به امریکا بردند. شکنجه کردند اما مقاومت کرده و چیزی نگفته و چیزی را لو نداده. این فیلم بصورت یک پیام تصویری بدست سازمان امنیت سپاه افتاده است!
شهرام امیری می گوید که این پیام را در روز 17 فروردین سال جاری در یکی از شهرهای ایالت آریزونای آمریکا ضبط کرده است. طی هشت ماه که در آمریکا نگهداری می شوم، تحت شدیدترین شکنجه ها و فشارهای روحی گروه بازجویی سازمان اطلاعات آمریکا قرار گرفتم. این پیام را می فرستم تا دروغ های مدام امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را مطرح کنم."
او از نهادهای مدافع حقوق بشر و سازمان های فعال در زمینه "آزادی اسیران در کشورهای دیگر" می خواهد که وضعیت او را پیگیری کنند و زمینه بازگشت او به ایران را فراهم آورند. همچنین به خانواده خود پیام می دهد که صبور باشند.
در این بازی بی مزه امنیتی – تبلیغاتی چند نکته وجود دارد:
1- ایشان اعترافاتش را کرده، اسناد و اخبار و مدارکش را داده به امریکائی ها و حالا در امریکا آزاد است و دیگر کاری به کارش ندارند زیرا امریکائی ها میدانند که هم برای ایران و هم برای امریکا مهره ای سوخته است و زندگی پس از بازگشت به ایران نیز سخت خواهد بود. بنابراین، وی در یک بازی دو طرفه و شاید با هدایت امریکائی ها، این پیام را تهیه کرده و برای سپاه فرستاده است.
2- اگر او با مسائل اتمی در ارتباط نبوده و تنها کارشناس دانشگاهی بوده- بموجب اظهارات مقامات وزارت خارجه و از جمله وزیرخارجه- دیگر نه ربودنش مهم بوده و لازم و نه بازگشتش مهم است و ضروری.
3- او در قبال چه تضمینی از جمهوری اسلامی این پیام را تهیه کرده؟ پیوستن خانواده اش به او در امریکا؟ لب تاپ اتمی را که به امریکائی هاداده و آنها هم که استفاده خودشان را از آن کرده و بعنوان یک سند دراختیار دارند، بقیه اطلاعاتش را هم که تخلیه کرده اند. این نوع پیام ها هم که دیگر تاثیری در اصل ماجرا ندارد و زمان آن را سوزانده.
4- این که یک کارشناس – بقول وزیر خارجه جمهوری اسلامی- و رئیس یک سایت اتمی- بقول امریکائی ها- پس از انتقال به امریکا و بقول خودش پس از شکنجه و زندان چنان آزاد باشد که نوار و پیام صدا تهیه کرده و به ایران بفرستد، شوخی بی مزه ای نیست؟
اما مهم تر از همه این حرف ها، این پرسش مطرح است که
1- امریکائی ها از کجا و چگونه میدانستند شهرام امیری رئیس سایت اتمی قم است و در فلان تاریخ مشخص برای زیارت وارد عربستان سعودی می شود؟ جز اینست که شبکه جاسوسی امریکا و اسرائیل و فرانسه در قلب ارگان های اطلاعاتی و اتمی و سپاهی نفوذ دارند؟
2- مقامات و افرادی در چنین سطح از موقعیت حساس در جمهوری اسلامی، در قرنطینه کامل زندگی می کنند و حتی اسم واقعی شان نیز پنهان است. بنابراین اگر فرض بر این باشد که او را از ایران لو نداده اند، چرا او برای زیارت مکه لب تاپ اتمی را با خودش برده؟ دراینصورت، جز اینست که او خودش مستقیما در ارتباط با سازمان های جاسوسی غرب بوده و چون احساس کرده بودند از یک جائی "لُو" رفته، فورا از او خواسته اند از کشور خارج شود؟
آنچه باید روشن شود، این دو مسئله است، نه آن 4 مورد اول. این که در قلب حساس ترین ارگان های جمهوری اسلامی جاسوس خوابیده و علی خامنه ای و سازمان اطلاعات سپاه و از جمله سرلشگر فیروز آبادی در آخرین سخنرانی اش که مربوط به سه روز پیش است، هنوز چهارتا پیرمرد عضو نهضت آزادی را خطر نفوذ امریکا در ایران میداند! و زندان ها را پر کرده اند از چهره های سیاسی به این بهانه که در همآهنگی با غرب می خواسته اند "ولایت" را از جا بکنند و پرچم رنگی جایش بکارند!
با نام "پیام تصویری شهرام امیری"
24 ساعت پس از مصاحبه وزیر خارجه امریکا در آستانه سفر به امریکای لاتین، که در آن گفت باید منتظر بود رهبران ایران یک مانور دیگری را پیش از تصویب قطعنامه جدید آغاز کنند، در ایران، سیمای جمهوری اسلامی یک فیلم امنیتی را پخش کرد که نقش آفرین آن "شهرام امیری" است. سناریو را سازمان امنیت سپاه تنظیم و خبرگزاری وابسته به آن "فارس" پوشش داد.
شهرام امیری رئیس سایت اتمی قم بود که درجریان سفر به عربستان سعودی همراه با لب تاپ اتمی اش ناپدید شد و سپس سر از امریکا در آورد. این ماجرا سرآغاز جنجال های جدید پیرامون یک مرکز اتمی پنهان جمهوری اسلامی در حوالی قم شد!
در فیلم امنیتی و ادعائی سازمان اطلاعات و امنیت سپاه، شهرام امیری که همچنان در امریکاست، ناگهان و در بزنگاه تشکیل اجلاس شورای امنیت ظاهر شده و میگوید که او را امریکائی ها در عربستان ربودند و به امریکا بردند. شکنجه کردند اما مقاومت کرده و چیزی نگفته و چیزی را لو نداده. این فیلم بصورت یک پیام تصویری بدست سازمان امنیت سپاه افتاده است!
شهرام امیری می گوید که این پیام را در روز 17 فروردین سال جاری در یکی از شهرهای ایالت آریزونای آمریکا ضبط کرده است. طی هشت ماه که در آمریکا نگهداری می شوم، تحت شدیدترین شکنجه ها و فشارهای روحی گروه بازجویی سازمان اطلاعات آمریکا قرار گرفتم. این پیام را می فرستم تا دروغ های مدام امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را مطرح کنم."
او از نهادهای مدافع حقوق بشر و سازمان های فعال در زمینه "آزادی اسیران در کشورهای دیگر" می خواهد که وضعیت او را پیگیری کنند و زمینه بازگشت او به ایران را فراهم آورند. همچنین به خانواده خود پیام می دهد که صبور باشند.
در این بازی بی مزه امنیتی – تبلیغاتی چند نکته وجود دارد:
1- ایشان اعترافاتش را کرده، اسناد و اخبار و مدارکش را داده به امریکائی ها و حالا در امریکا آزاد است و دیگر کاری به کارش ندارند زیرا امریکائی ها میدانند که هم برای ایران و هم برای امریکا مهره ای سوخته است و زندگی پس از بازگشت به ایران نیز سخت خواهد بود. بنابراین، وی در یک بازی دو طرفه و شاید با هدایت امریکائی ها، این پیام را تهیه کرده و برای سپاه فرستاده است.
2- اگر او با مسائل اتمی در ارتباط نبوده و تنها کارشناس دانشگاهی بوده- بموجب اظهارات مقامات وزارت خارجه و از جمله وزیرخارجه- دیگر نه ربودنش مهم بوده و لازم و نه بازگشتش مهم است و ضروری.
3- او در قبال چه تضمینی از جمهوری اسلامی این پیام را تهیه کرده؟ پیوستن خانواده اش به او در امریکا؟ لب تاپ اتمی را که به امریکائی هاداده و آنها هم که استفاده خودشان را از آن کرده و بعنوان یک سند دراختیار دارند، بقیه اطلاعاتش را هم که تخلیه کرده اند. این نوع پیام ها هم که دیگر تاثیری در اصل ماجرا ندارد و زمان آن را سوزانده.
4- این که یک کارشناس – بقول وزیر خارجه جمهوری اسلامی- و رئیس یک سایت اتمی- بقول امریکائی ها- پس از انتقال به امریکا و بقول خودش پس از شکنجه و زندان چنان آزاد باشد که نوار و پیام صدا تهیه کرده و به ایران بفرستد، شوخی بی مزه ای نیست؟
اما مهم تر از همه این حرف ها، این پرسش مطرح است که
1- امریکائی ها از کجا و چگونه میدانستند شهرام امیری رئیس سایت اتمی قم است و در فلان تاریخ مشخص برای زیارت وارد عربستان سعودی می شود؟ جز اینست که شبکه جاسوسی امریکا و اسرائیل و فرانسه در قلب ارگان های اطلاعاتی و اتمی و سپاهی نفوذ دارند؟
2- مقامات و افرادی در چنین سطح از موقعیت حساس در جمهوری اسلامی، در قرنطینه کامل زندگی می کنند و حتی اسم واقعی شان نیز پنهان است. بنابراین اگر فرض بر این باشد که او را از ایران لو نداده اند، چرا او برای زیارت مکه لب تاپ اتمی را با خودش برده؟ دراینصورت، جز اینست که او خودش مستقیما در ارتباط با سازمان های جاسوسی غرب بوده و چون احساس کرده بودند از یک جائی "لُو" رفته، فورا از او خواسته اند از کشور خارج شود؟
آنچه باید روشن شود، این دو مسئله است، نه آن 4 مورد اول. این که در قلب حساس ترین ارگان های جمهوری اسلامی جاسوس خوابیده و علی خامنه ای و سازمان اطلاعات سپاه و از جمله سرلشگر فیروز آبادی در آخرین سخنرانی اش که مربوط به سه روز پیش است، هنوز چهارتا پیرمرد عضو نهضت آزادی را خطر نفوذ امریکا در ایران میداند! و زندان ها را پر کرده اند از چهره های سیاسی به این بهانه که در همآهنگی با غرب می خواسته اند "ولایت" را از جا بکنند و پرچم رنگی جایش بکارند!
طرح راه اندازی حمام خون
انگیزه احتمالی دیدار فوق العاده موسوی و کروبی
طرح راه اندازی حمام خون
پیش از 14 خرداد "لُو" رفت!
چند شب قبل از مراسم 14 خرداد مسئولین حرم امام متوجه حضور مخفیانه 2 نفر در محوطه داخلی حرم می شوند. آنها با استفاده از نرده بام، در ساعات پایانی قفل در را شکسته و وارد محوطه شده بودند. دو همکار دیگر آنها در مقابل در اصلی محافظین را سرگرم کرده بودند. آنها که داخل حرم شده بودند پس از آنكه با یكی از خدمه حرم مواجه می شوند از راه دیوار فرار می کنند و با یک پراید متواری می شوند .شماره پراید به مسئولین حفاظت داده شده ولی تاكنون از نتیجه تحقیقات اطلاعی در دست نیست. این در حالی است كه در آن ایام و آن ساعت شب امكان حضور هیچ فردی در محوطه داخلی حرم مطهر امام بدون اطلاع و هماهنگی با نیروهای امنیتی نبوده است.
شواهدی مبنی بر شناسایی افراد مذكور وجود دارد كه در اختیار مسئولین مربوطه گذاشته شده است. در آن شب برخی از نزدیكان بیت امام، از سید حسن خمینی خواسته بودند با توجه به احتمال سوء قصد به محل نرود که وی قبول نمی کند و برای اطلاع مستقیم از ماجرا به حرم می رود، اما او نیز تاکنون درباره آنچه که دراین ارتباط می داند دهان نگشوده است.
آنچه که تا این حد افشاء شده، نشان میدهد که طرح بزرگی برای مراسم 14 خرداد در دستور کار بوده که نیمه کاره رها شده است. از جمله انفجار حرم و یا ترور برخی افراد – از جمله خامنه ای و افراد دیگری در صف اول، مانند هاشمی و دیگر سران نظام و سپس با انداختن این واقعه به گردن جنبش سبز و رهبران آن، دستگیری موسوی و کروبی و عده ای از روحانیون طرفدار جنبش سبز و اعدام زندانیان و اعلام حالت فوق العاده در کشور.
حتی گمان می رود، دیدار اخیر و کوتاه موسوی و کروبی با یکدیگر، که دو روز پس از مراسم 14 خرداد برگزار شد، پیش از آنکه در ارتباط با راهپیمائی 22 خرداد و یا حوادث مربوط به جلوگیری از سخنرانی نوه ایت الله خمینی باشد، تبادل اطلاعات مربوط به همین حادثه بوده است.
این واقعه، حتی تا همینجا که افشاء شده نشان میدهد که دار و دسته احمدی نژاد و فرماندهان سپاه، هنوز نقشه های خونین دیگری در سر دارند.
طرح راه اندازی حمام خون
پیش از 14 خرداد "لُو" رفت!
چند شب قبل از مراسم 14 خرداد مسئولین حرم امام متوجه حضور مخفیانه 2 نفر در محوطه داخلی حرم می شوند. آنها با استفاده از نرده بام، در ساعات پایانی قفل در را شکسته و وارد محوطه شده بودند. دو همکار دیگر آنها در مقابل در اصلی محافظین را سرگرم کرده بودند. آنها که داخل حرم شده بودند پس از آنكه با یكی از خدمه حرم مواجه می شوند از راه دیوار فرار می کنند و با یک پراید متواری می شوند .شماره پراید به مسئولین حفاظت داده شده ولی تاكنون از نتیجه تحقیقات اطلاعی در دست نیست. این در حالی است كه در آن ایام و آن ساعت شب امكان حضور هیچ فردی در محوطه داخلی حرم مطهر امام بدون اطلاع و هماهنگی با نیروهای امنیتی نبوده است.
شواهدی مبنی بر شناسایی افراد مذكور وجود دارد كه در اختیار مسئولین مربوطه گذاشته شده است. در آن شب برخی از نزدیكان بیت امام، از سید حسن خمینی خواسته بودند با توجه به احتمال سوء قصد به محل نرود که وی قبول نمی کند و برای اطلاع مستقیم از ماجرا به حرم می رود، اما او نیز تاکنون درباره آنچه که دراین ارتباط می داند دهان نگشوده است.
آنچه که تا این حد افشاء شده، نشان میدهد که طرح بزرگی برای مراسم 14 خرداد در دستور کار بوده که نیمه کاره رها شده است. از جمله انفجار حرم و یا ترور برخی افراد – از جمله خامنه ای و افراد دیگری در صف اول، مانند هاشمی و دیگر سران نظام و سپس با انداختن این واقعه به گردن جنبش سبز و رهبران آن، دستگیری موسوی و کروبی و عده ای از روحانیون طرفدار جنبش سبز و اعدام زندانیان و اعلام حالت فوق العاده در کشور.
حتی گمان می رود، دیدار اخیر و کوتاه موسوی و کروبی با یکدیگر، که دو روز پس از مراسم 14 خرداد برگزار شد، پیش از آنکه در ارتباط با راهپیمائی 22 خرداد و یا حوادث مربوط به جلوگیری از سخنرانی نوه ایت الله خمینی باشد، تبادل اطلاعات مربوط به همین حادثه بوده است.
این واقعه، حتی تا همینجا که افشاء شده نشان میدهد که دار و دسته احمدی نژاد و فرماندهان سپاه، هنوز نقشه های خونین دیگری در سر دارند.
Subscribe to:
Posts (Atom)