Tuesday, October 28, 2014

۵۰ نماینده مجلس: مقامی که اسیدپاشی را به امر به معروف ربط داده به مجلس نیاید

۵۰ نماینده مجلس: مقامی که اسیدپاشی را به امر به معروف ربط داده به مجلس نیاید

پنجاه تن از نمایندگان مجلس طی نامه‌ای به هیأت رئیسه مجلس خواستار جلوگیری از حضور معاون تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور در مجلس شده و دلیل آن را "مرتبط دانستن اسیدپاشی اصفهان با موضوع امر به معروف" عنوان کرده‌اند.
محمدرضا خباز، معاون تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهورایران
محمدرضا خباز، معاون تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهورایران
به گزارش امروز سه‌شنبه (۶ آبان / ۲۸ اکتبر) خبرگزاری ایسنا، ۵۰ نماینده مجلس شورای اسلامی نامه‌ای به رئیس هیأت رئیسه مجلس نوشته‌اند و در آن درخواست کرده‌اند که از حضور محمدرضا خباز، معاون تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور، به مجلس نمایندگان ممانعت به عمل آید.
ایسنا می‌نویسد که این نمایندگان گفته‌اند چون محمدرضا خباز حوادث اسیدپاشی در اصفهان را با موضوع امر به معروف و نهی از منکر مرتبط دانسته نبایست در مجلس حضور یابد.
محمدرضا خباز، نماینده سابق مردم شهرستان‌های کاشمر، خلیل‌اباد و بردسکن در مجلس بوده و هم اکنون معاون تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهورایران (مجید انصاری) است. از او به عنوان سیاستمداری اصلاح‌طلب نام برده می‌شود.
در هفته گذشته رسانه‌های ایران اخباری مربوط به چندین مورد اسیدپاشی به زنان در اصفهان را منتشر کردند. جامعه‌شناسان، ناظران مسائل سیاسی و اجتماعی ایران، افکار عمومی و شبکه‌های اجتماعی وقوع موارد اسیدپاشی در اصفهان را در ارتباط با مبارزه با "بدحجابی" و "امر به معروف و نهی از منکر" می‌بینند.
به گزارش روز دوشنبه (۵ آبان / ۲۷ اکتبر) پایگاه اطلاع‌رسانی محمدرضا خباز، این سیاستمدار معتدل در جریان بررسی طرح "حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر" در مورد حوادث اخیر در اصفهان و اسیدپاشی در این شهر واکنش نشان داده و گفته است: «اخیرا در یکی از شهرها اسیدپاشی روی خانم‌ها اتفاق افتاده است.»
به گزارش سایت اینترنتی مزبور، خباز با اشاره به یکی از مواد این طرح که در آن گفته شده امر به معروف و نهی از منکر دعوت و وا داشتن دیگران به معروف و نهی و بازداشتن از منکر است، گفته است: «ما بدحجابی را تایید نمی‌کنیم اما این طور رفتار بازدارنده هم باعث می‌شود که فرد از حیض انتفاع ساقط شود.»
در گزارش پایگاه اطلاع رسانی یاد شده در ادامه آمده است که قره‌سید رومیانی، سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، ضمن دفاع از طرح "حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر"، وقایع اسیدپاشی اصفهان را "یک توطئه علیه یک خانم محجبه عنوان کرده و به خباز گفته است، نباید در این زمینه خلط مبحث صورت گیرد".
به گزارش خبرگزاری ایسنا، امیرحسین قاضی‌زاده، یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس، گفته است که شماری از نمایندگان مجلس می‌خواهند "در قالب نامه‌ای به نماینده دولت تذکر دهند که نباید در پشت تریبون مجلس،‌خط جریان دشمن را بیان کند".
قاضی‌زاده افزوده است که تعدادی از نمایندگان شاکی شده و "معتقدند این جریان رسانه‌ای دشمن است". قاضی‌زاده همچنین موضع‌گیری معاون تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور در مجلس را "کاری غلط" خوانده است.
هنوز هیأت رئیسه مجلس پاسخی به درخواست این ۵۰ نماینده نداده است.
"سم‌پاشی رسانه‌ها بدتر از اسیدپاشی"
همچنین به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سرلشگر حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، امروز سه‌شنبه در حاشیه "همایش ملی پدافند غیرعامل" در رابطه با گزارش‌های برخی رسانه‌ها درباره حوادث اسیدپاشی در اصفهان سخن گفته است.
فیروزآبادی گفته است: « برخی رسانه‌های زنجیره‌ای، هنوز خبر اسیدپاشی نیامده، سرمقاله‌شان آماده بود. این سم‌پاشی رسانه‌ای از اسیدپاشی خطرناک‌تر است، چرا که در اسیدپاشی ۴ نفر آسیب دیدند، اما سم‌پاشی رسانه‌های بیگانه و بعضاً خودی، جامعه را مسموم می‌کند.»
فیروزآبادی عملکرد رسانه‌ها را "جرم" دانسته و از "مسئولان امنیتی و قضایی" خواسته با "عاملان سم‌پاشی" برخورد کنند و آنان را که باعث "اخلال در امنیت و سوء‌استفاده دشمن شدند به اشد مجازات برسانند".
پیش از این نیز چند تن از مقامات جمهوری اسلامی خواستار برخورد با رسانه‌ها شده‌اند. یکشنبه گذشته صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائيه از رسانه‌ها به دلیل شیوه گزارش‌دهی آن‌ها درباره اسیدپاشی‌ها در اصفهان و ربط‌دادن آن با "امر به معروف و نهی از منکر" انتقاد کرد و دادستان تهران نیز گفت که برخی مسئولان رسانه‌ها برای پاسخگویی احضار شده‌اند.

پرونده اسیدپاشی در «دستان عدالت»

روحانی منزجریم! کارتون دارا ایرانی

روحانی منزجریم!

کارتون دارا ایرانی

روحانی منزجریم!

وصیت ریحانه جباری: «این تنها چیزی است که از این دنیا، کشور و از تو می‌خواهم...» اهدای اعضا پس از اعدام: «نمی‌خواهم زیر خاک بپوسم»

وصیت ریحانه جباری: «این تنها چیزی است که از این دنیا، کشور و از تو می‌خواهم...»

اهدای اعضا پس از اعدام: «نمی‌خواهم زیر خاک بپوسم»

مهربان مادرم! شعله جانم! عزیزتر از جانم! نمی‌خواهم زیر خاک بپوسم. نمی‌خواهم چشم یا قلب جوانم خاک شود. التماس کن که ترتیبی داده شود که به محض دار زدنم، قلب، کلیه، چشم، کبد، استخوان‌ها و هر چیزی که قابل پیوند زدن است، از بدنم جدا و به کسی که نیاز دارد، هدیه شود. نمی‌خواهم گیرنده عضو، نامم را بداند، گلی برایم بخرد یا حتی فاتحه‌ای برایم بخواند.
ریحانه جباری اعدام شد و شاید مدتی دیگر، او را در دایره دوران، به طاق نسیان سپردیم و به سراغ پرونده ریحانه‌ای دیگر در باغ خزان‌زده ایران رفتیم! اما او در وصیتنامه‌ای که پیش از اعدام، خطاب به مادرش، شعله پاکروان، با صدای خود خوانده بود، اهدای اعضای خود پس از اعدام را «تنها چیزی  که از این دنیا، کشور و از تو می‌خواهم» دانسته است. آیا در هنگام اعدام و بلافاصله پس از آن و در شرایط امنیتی - محرمانه‌ای که هیچ یک از اعضای خانواده یا وکیل او حضور نداشتند، به این خواسته او توجه شده است؟
در بخشی از وصیتنامه ریحانه آمده است:
شعله جان!
... حرف‌هایم تمامی ندارد و همه را به کسانی داده‌ام تا اگر زمانی دور از چشم تو و بی‌خبر اعدامم کردند، به تو برسانند. من ارثیه کاغذی فراوانی برایت گذاشته‌ام.
اما قبل از مرگ، چیزی می‌خواهم که تو باید با تمام توان از هر راهی که می‌توانی برایم فراهم کنی. در واقع، این تنها چیزی است که از این دنیا، کشور و از تو می‌خواهم. می‌دانم برای این کار، نیاز به زمان داری، به همین دلیل، این بخش از وصیت‌نامه‌ام را زودتر به تو می‌گویم. تو را به خدا اشک نریز و گوش کن!
از تو می‌خواهم به دادگاه بروی و تقاضایم را بگویی؛ از داخل زندان، امکان نوشتن چنین نامه‌ای را که به تایید رئیس زندان برسد، ندارم؛ و تو باید یک بار دیگر برایم عذاب بکشی. تنها چیزی است که اگر برایش التماس کنی، ناراحتم نمی‌کند. هر چند بارها به تو گفته‌ام برای نجاتم از اعدام، التماس نکن.
مهربان مادرم! شعله جانم! عزیزتر از جانم!
نمی‌خواهم زیر خاک بپوسم. نمی‌خواهم چشم یا قلب جوانم خاک شود. التماس کن که ترتیبی داده شود که به محض دار زدنم، قلب، کلیه، چشم، کبد، استخوان‌ها و هر چیزی که قابل پیوند زدن است، از بدنم جدا و به کسی که نیاز دارد، هدیه شود. نمی‌خواهم گیرنده عضو، نامم را بداند، گلی برایم بخرد یا حتی فاتحه‌ای برایم بخواند.
از صمیم قلب می‌گویم که دلم نمی‌خواهد قبری داشته باشم که تو خاکسترنشین‌اش باشی. نمی‌خواهم سیاه‌پوشم شوی. همه تلاشت را بکن تا فراموش کنی روزهای سخت را. مرا به دست باد بسپار. دنیا مرا دوست نداشت، سرنوشت مرا نمی‌خواست، و اکنون من تسلیم محض‌ام و با آغوش باز از مرگ استقبال می‌کنم. چرا که در دادگاه خداوند، متهم می‌کنم مامورین آگاهی را؛ متهم می‌کنم بازپرس شاملو را؛ متهم می‌کنم قاضی تردست و قضات دیوان عالی کشور را؛ کسانی که بی‌دریغ کتکم زدند و در آزارم فروگذار نکردند؛
من در دادگاه خالق هستی، متهم می‌کنم دکتر سربندی را؛ متهم می‌کنم قاسم شعبانی را؛ و تمام کسانی را که بی‌توجه یا به دروغ یا از روی ترس، حق مرا ناحق کردند و توجه نکردند که گاهی آنچه واقعیت به نظر می‌رسد، با حقیقت، متفاوت است.
شعله دل‌نازکم!
در جهان دیگر، در سرای باقی، من و تو شاکی هستیم و دیگران، متهم؛ تا خدا چه خواهد. دلم می‌خواهد در آغوشت باشم تا بمیرم.
دوستت دارم.
ریحانه
۱۲ فروردین  ؟