هزاران معترض در سراسر سوریه تظاهرات کردند + فیلم
بی بی سی : هزاران معترض در شهرهای بزرگ و کوچک سوریه راهپیمایی کرده و خواستار آزادی بیشتر در این کشور شده اند.
گفته می شود که در شهر درعا، در جنوب سوریه، جایی که دست کم سی نفر در یک هفته اعتراضات کشته شده اند، سربازان به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کرده اند.
هنوز اطلاعات محکمی در باره تلفات در دست نیست اما یکی از گزارش ها حاکی بوده که مردم خشمگین مجسمه حافظ اسد، رئیس جمهوری سابق سوریه و پدر رئیس جمهوری کنونی این کشور را به آتش کشیده اند.
به خبرنگاران، از جمله گزارشگر بی بی سی، اجازه داده نشده که امروز وارد شهر درعا شوند.
نیروهای امنیتی تظاهرات در دمشق را در هم شکسته اند.
در پایان یک هفته ناآرامی و اعتراضات خشونت بار، مخالفان دولت در سوریه خواستار تظاهرات سراسری بعد از اقامه نماز روز جمعه (25 مارس)، شدند.
دولت سوریه پس از وقایع مرگ بار روز چهارشنبه (23 مارس)، در درعا دستور داد افرادی که در ناآرامی ها بازداشت شده اند، آزاد شوند.
دولت سوریه گفته است که درصدد اصلاح سیاسی است که لغو مقررات وضعیت فوق العاده پس از چند دهه از جمله این اصلاحات خواهد بود.
اجرای این مقررات حقوق اساسی و آزادی های مدنی شهروندان را به شدت محدود می کند و به نیروهای امنیتی اختیارات گسترده ای برای دستگیری و حبس مخالفان می دهد.
بثینه شعبان، از مشاوران ارشد بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، روز گذشته (24 مارس)، گفت اصلاح سیاسی دیگر مجاز شدن تاسیس احزاب سیاسی به غیر از حزب حاکم (حزب بعث) خواهد بود.
بثینه شعبان همچنبن گفت حقوق کارکنان دولت افزایش و محدودیت های رسانه ای کاهش خواهد یافت.
خانم شعبان خواسته های معترضان در شهر درعا، واقع در جنوب سوریه، را عادلانه توصیف کرد و گفت که کمیته ویژه ای برای رسیدگی به آن تشکیل شده است.
مخالفان می گویند که بیش از صد نفر در درعا توسط نیروهای امنیتی کشته شده اند.
بثینه شعبان رسانه های بین المللی از جمله سی ان ان و بی بی سی را به اغراق در بازتاب وقایع درعا متهم کرد.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواستار انجام تحقیقات شفاف درباره تحولات اخیر در سوریه شده و گفته است که کسانی که مسئول کشته شدن معترضان هستند باید پاسخگو باشند.
وزارت امور خارجه آمریکا نیز پیشتر گفت که از این که دولت سوریه علیه معترضان دست به خشونت زده، آنها را ارعاب و دستگیر کرده، عمیقا نگران است.
Friday, March 25, 2011
عکس / تظاهرات مسلمانان هند در بمبی در حمایت از اعتراضات مردم یمن، بحرین، سوریه و عربستان: هیچ پوستری از "رهبر" خود خوانده "مسلمین جهان" (خامنه ای) نیست ولی از آیت الله سیستانی پوسترهای دیده میشود
عکس / تظاهرات مسلمانان هند در بمبی در حمایت از اعتراضات مردم یمن، بحرین، سوریه و عربستان: هیچ پوستری از "رهبر" خود خوانده "مسلمین جهان" (خامنه ای) نیست ولی از آیت الله سیستانی پوسترهای دیده میشود
حامیان بشار اسد تظاهرات میکنند
یکی دیگر از سوریها در حمایت از رئیس جمهور خود نوشته: «در این لحظات حساس تاریخی کشور سوریه باید نشان دهیم که با کشور خود و سرزمین خود عهد بستهایم. با روح و خون باید جانمان را فدای رهبر خود کنیم.»
در حالیکه اخبار حاکی از ناآرامیها در سوریه و در منطقه درعا است و مخالفان دولت سوریه دست به تظاهرات زدهاند، صفحات فیس بوک بخشی از سوریها از حمایت از رئیس جمهوری این کشور «بشار الاسد» و تظاهرات میلونی در حمایت از وی حکایت میکند. این راهپیمایی به مدت سه روز و از ۳۱ ماه مارس در تمام خیابانهای سوریه برگزار خواهد شد. در صفحه فیسبوکی که به همین مناسبت ساختهشده آمدهاست: «من افتخار میکنم که در کشورم سفارت اسرائیل وجود ندارد. من افتخار میکنم که رئیس جمهور کشور من علیه نیروهای امریکایی است. من افتخار میکنم که کشور من در خصوص مسائل اسرائیل با کشورهای اروپایی همکاری نمیکند. من افتخار میکنم که رئیس کشورم آزاد است و جایگاهش مستقل است.»
کامنتهای دیگر در این صفحه خواهان حمایت مردم سوریه از ریس جمهور کشور خود است. در یکی از کامنتها آمدهاست: «نه قبل و نه بعد از تو کسی نمیتواند جای تو را بگیرد.»
یکی دیگر از سوریها در فیسبوک خود نوشته: «معک معک الی الابد یا بشار الاسد/ با توایم با توایم تا ابد ای بشار اسد»
یکی دیگر از سوریها در حمایت از رئیس جمهور خود نوشته: «در این لحظات حساس تاریخی کشور خود سوریه باید نشان دهیم که با کشور خود و سرزمین خود عهد بستهایم. با روح و خون باید جانمان را فدای رهبر خود کنیم.»
شواهد نشان از این دارد که شکاف میان طرفداران دولت سوریه و مخالفان، آینده سیاسی این کشور را دچار بحرانهای جدی سازد. بااین حال باید منتظر عکس العمل دولت سوریه درروزهای آینده بود.
در حالیکه اخبار حاکی از ناآرامیها در سوریه و در منطقه درعا است و مخالفان دولت سوریه دست به تظاهرات زدهاند، صفحات فیس بوک بخشی از سوریها از حمایت از رئیس جمهوری این کشور «بشار الاسد» و تظاهرات میلونی در حمایت از وی حکایت میکند. این راهپیمایی به مدت سه روز و از ۳۱ ماه مارس در تمام خیابانهای سوریه برگزار خواهد شد. در صفحه فیسبوکی که به همین مناسبت ساختهشده آمدهاست: «من افتخار میکنم که در کشورم سفارت اسرائیل وجود ندارد. من افتخار میکنم که رئیس جمهور کشور من علیه نیروهای امریکایی است. من افتخار میکنم که کشور من در خصوص مسائل اسرائیل با کشورهای اروپایی همکاری نمیکند. من افتخار میکنم که رئیس کشورم آزاد است و جایگاهش مستقل است.»
کامنتهای دیگر در این صفحه خواهان حمایت مردم سوریه از ریس جمهور کشور خود است. در یکی از کامنتها آمدهاست: «نه قبل و نه بعد از تو کسی نمیتواند جای تو را بگیرد.»
یکی دیگر از سوریها در فیسبوک خود نوشته: «معک معک الی الابد یا بشار الاسد/ با توایم با توایم تا ابد ای بشار اسد»
یکی دیگر از سوریها در حمایت از رئیس جمهور خود نوشته: «در این لحظات حساس تاریخی کشور خود سوریه باید نشان دهیم که با کشور خود و سرزمین خود عهد بستهایم. با روح و خون باید جانمان را فدای رهبر خود کنیم.»
شواهد نشان از این دارد که شکاف میان طرفداران دولت سوریه و مخالفان، آینده سیاسی این کشور را دچار بحرانهای جدی سازد. بااین حال باید منتظر عکس العمل دولت سوریه درروزهای آینده بود.
سرکوزی: سرنوشت لیبی ممکن است در انتظار دیگر کشورهای عربی باشد
سرکوزی: سرنوشت لیبی ممکن است در انتظار دیگر کشورهای عربی باشد
رادیو فردا : نیکلا سرکوزی، رئيسجمهور فرانسه در سخنانی که با واکنش منفی آلمان روبهرو شد، هشدار داد که اگر سران ديگر کشورها، به ويژه کشورهای عربی به سرکوب اعتراضها مسالمتآمیز دست بزنند، سرنوشت ليبی در انتظار آنها خواهد بود.
آقای سرکوزی روز پنجشنبه پس از جلسه سران اتحاديه اروپا در بروکسل، در يک کنفرانس خبری با اشاره به قطعنامه شورای امنيت و زمينه اقدام حقوقی عمليات نظامی در ليبی و واکنش در مورد درگيری های معترضان در سوريه گفته است: «تمامی رهبران جهان، به ويژه رهبران کشورهای عربی بايد بدانند که واکنش جامعه جهانی و اتحاديه اروپا همواره اين طور (مانند واکنش به ليبی) خواهد بود. ما در کنار معترضان مسالمتجو خواهيم بود؛ معترضانی که نبايد با خشونت سرکوب شوند.»
رئيسجمهور فرانسه گفت که درصدی از خشونت را میتوان مورد مدارا قرار داد ولی اگر هر کشوری به نيروهای نظامی دستور دهد به مردم شليک کنند، از خط قرمز گذشته است.
این اظهارات با واکنش منفی آلمان روبهرو شده و وزیر خارجه آلمان آن را «خطرناک» توصیف کرده است.
گيدو وستروله، وزير خارجه آلمان، در گفتوگو با يک شبکه راديويی آلمان گفت:«اين بحث خيلی خطرناک است که ممکن است عواقب سخت در منطقه و به ويژه کشورهای عربی داشته باشد.»
رسانههای اروپايی اروپایی نیز با انتقاد از گفته «تند» نیکلا سرکوزی، نوشتهاند این سخنان در حالی است که انتقادها از عملکرد دوگانه اروپا به طوری جدی مطرح شده و اينکه چرا اروپا همين موضع را در قبال سوريه يا يمن ندارد.
همچنين ديپلماتهای فلسطينی گفتهاند که «چرا اتحاديه اروپا زمانی که جنگندههای اسراييلی در سال ۲۰۰۹ شهروندان غزه را هدف قرار داندند، هيچ واکنشی نشان نداد.»
آقای سرکوزی در سخنرانی خود گفت: «در هر جامعه دموکراسی اين احتمال هست که تظاهرات و اعتراضها به خشونت گرايش پيدا کند ولی هيچ دموکراسی اجازه نمیدهد نيروهای نظامی به مردم شليک کنند. اين موضع فرانسه است و ربطی به اين که درباره چه کشوری بحث میکنيم ندارد. اين موضع فرانسه ثابت است.»
رئيسجمهور فرانسه در سخنان خود البته تفاوت موقعيتها در مورد مصر، تونس و حتی يمن را شرح داده ولی وضعيت در ليبی را جدای اينها خوانده و گفته است که «سرهنگ قذافی به هواپيماها و نيروهای نظامی دستور داده به شهروندان ليبی حمله کنند.»
آقای سرکوزی همچنین هشدار داده است که ساحل عاج که نیروهای حامی رئیسجمهور در قدرتش با شلیک توپ به یکی از میادین اصلی تحمع معترضان حمله کردهاند، احتمالاً گزینه بعدی برای مداخله سازمان ملل خواهد بود.
«حساسيت عمليات نظامی در کشورهای عربی»
رئیسجمهور فرانسه در عین حال به حساسيت کشورهای عربی به هرگونه مداخله و اقدام نظامی اشاره کرده و گفته است که در شرایط پس از قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنيت، «حاکميت جهانی در صورتی کارآمد خواهد بود که نيروهای ائتلاف به طور دقيق، بیمحابا و طبق برنامه این قطعنامه را اجرا کرده و از شهروندان غيرنظامی ليبی حمايت کنند.»
آقای سرکوزی با اشاره به لحظههای «بسيار تکاندهنده» از خوشحالی مردم بنغازی پس از ديدن جنگندههای نظامی فرانسوی و يا حضور قطر و امارات متحده عربی در ميان نيروهای ائتلاف، اين لحظات را «بختی برای کشورهای جهان در جهت همسويی و همکاری ميان کشورهای عربی و اروپايی» خواند.
بر اساس قطعنامه شورای امنیت، هرگونه اقدام برای حمایت از سرکوب شهروندان غیرنظامی در لیبی مجاز شناخته شده و نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، طرح پرواز ممنوع بر فراز لیبی را اجرا میکنند.
روز جمعه ناتو، سازمان آتلانتیک شمالی اعلام کرد رهبری عملیات را برعهده می گیرد.
رادیو فردا : نیکلا سرکوزی، رئيسجمهور فرانسه در سخنانی که با واکنش منفی آلمان روبهرو شد، هشدار داد که اگر سران ديگر کشورها، به ويژه کشورهای عربی به سرکوب اعتراضها مسالمتآمیز دست بزنند، سرنوشت ليبی در انتظار آنها خواهد بود.
آقای سرکوزی روز پنجشنبه پس از جلسه سران اتحاديه اروپا در بروکسل، در يک کنفرانس خبری با اشاره به قطعنامه شورای امنيت و زمينه اقدام حقوقی عمليات نظامی در ليبی و واکنش در مورد درگيری های معترضان در سوريه گفته است: «تمامی رهبران جهان، به ويژه رهبران کشورهای عربی بايد بدانند که واکنش جامعه جهانی و اتحاديه اروپا همواره اين طور (مانند واکنش به ليبی) خواهد بود. ما در کنار معترضان مسالمتجو خواهيم بود؛ معترضانی که نبايد با خشونت سرکوب شوند.»
رئيسجمهور فرانسه گفت که درصدی از خشونت را میتوان مورد مدارا قرار داد ولی اگر هر کشوری به نيروهای نظامی دستور دهد به مردم شليک کنند، از خط قرمز گذشته است.
این اظهارات با واکنش منفی آلمان روبهرو شده و وزیر خارجه آلمان آن را «خطرناک» توصیف کرده است.
گيدو وستروله، وزير خارجه آلمان، در گفتوگو با يک شبکه راديويی آلمان گفت:«اين بحث خيلی خطرناک است که ممکن است عواقب سخت در منطقه و به ويژه کشورهای عربی داشته باشد.»
رسانههای اروپايی اروپایی نیز با انتقاد از گفته «تند» نیکلا سرکوزی، نوشتهاند این سخنان در حالی است که انتقادها از عملکرد دوگانه اروپا به طوری جدی مطرح شده و اينکه چرا اروپا همين موضع را در قبال سوريه يا يمن ندارد.
همچنين ديپلماتهای فلسطينی گفتهاند که «چرا اتحاديه اروپا زمانی که جنگندههای اسراييلی در سال ۲۰۰۹ شهروندان غزه را هدف قرار داندند، هيچ واکنشی نشان نداد.»
آقای سرکوزی در سخنرانی خود گفت: «در هر جامعه دموکراسی اين احتمال هست که تظاهرات و اعتراضها به خشونت گرايش پيدا کند ولی هيچ دموکراسی اجازه نمیدهد نيروهای نظامی به مردم شليک کنند. اين موضع فرانسه است و ربطی به اين که درباره چه کشوری بحث میکنيم ندارد. اين موضع فرانسه ثابت است.»
رئيسجمهور فرانسه در سخنان خود البته تفاوت موقعيتها در مورد مصر، تونس و حتی يمن را شرح داده ولی وضعيت در ليبی را جدای اينها خوانده و گفته است که «سرهنگ قذافی به هواپيماها و نيروهای نظامی دستور داده به شهروندان ليبی حمله کنند.»
آقای سرکوزی همچنین هشدار داده است که ساحل عاج که نیروهای حامی رئیسجمهور در قدرتش با شلیک توپ به یکی از میادین اصلی تحمع معترضان حمله کردهاند، احتمالاً گزینه بعدی برای مداخله سازمان ملل خواهد بود.
«حساسيت عمليات نظامی در کشورهای عربی»
رئیسجمهور فرانسه در عین حال به حساسيت کشورهای عربی به هرگونه مداخله و اقدام نظامی اشاره کرده و گفته است که در شرایط پس از قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنيت، «حاکميت جهانی در صورتی کارآمد خواهد بود که نيروهای ائتلاف به طور دقيق، بیمحابا و طبق برنامه این قطعنامه را اجرا کرده و از شهروندان غيرنظامی ليبی حمايت کنند.»
آقای سرکوزی با اشاره به لحظههای «بسيار تکاندهنده» از خوشحالی مردم بنغازی پس از ديدن جنگندههای نظامی فرانسوی و يا حضور قطر و امارات متحده عربی در ميان نيروهای ائتلاف، اين لحظات را «بختی برای کشورهای جهان در جهت همسويی و همکاری ميان کشورهای عربی و اروپايی» خواند.
بر اساس قطعنامه شورای امنیت، هرگونه اقدام برای حمایت از سرکوب شهروندان غیرنظامی در لیبی مجاز شناخته شده و نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، طرح پرواز ممنوع بر فراز لیبی را اجرا میکنند.
روز جمعه ناتو، سازمان آتلانتیک شمالی اعلام کرد رهبری عملیات را برعهده می گیرد.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس: قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش است/ نباید گزارشگر پیشنهاد شده را بپذیریم/ وضعیت حقوق بشر در ایران کاملاً مطلوب است!
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس: قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش است/ نباید گزارشگر پیشنهاد شده را بپذیریم/ وضعیت حقوق بشر در ایران کاملاً مطلوب است!
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اعلام اینکه قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش حقوقی است، افزود: جمهوری اسلامی ایران نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد.
علاء الدین بروجردی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص صدور قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: موضعگیریهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار نیست که صورت میگیرد ضمن اینکه همه اینها متاثر از سیاستهای مستقل جمهوری اسلامی ایران و عدم پیروی آن از ساختار سیاسی ظالمانه حاکم بر جهان امروز است.
وی ادامه داد: از نظر چنین ساختار ناعادلانه ای، شورای امنیت سازمان ملل مسئولیت حفظ امنیت جهانی را بر عهده دارد و نسبت به مسایلی که در ارتباط با حقوق انسانها صورت میگیرد بایستی عکس العملی به هنگام و اقدامات لازم را انجام دهد ولی متاسفانه با توجه به نفوذ آمریکا و هم پیمانان این کشور در سازمان ملل به ویژه در شورای امنیت ما شاهد یک سیاست دوگانه حاکم بر این تصمیم گیریها و موضعگیریها هستیم.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به حملات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی دفاع غزه اشاره کرد و افزود: طی چند روز گذشته به صورت ظالمانه و ناجوانمردانه و علیرغم مواضع اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع غزه حملات هوایی را انجام داده و تعدادی از این مردم بیدفاع را به خاک و خون کشیده است از طرف دیگر رژیمهای دیکتاتور لیبی، بحرین و یمن هفتههاست که تعداد زیادی از انسانهای بیگناه را به شهادت میرسانند و هزاران نفر را مجروح میکنند در حالی که شاهد هیچ عکس العمل به هنگام و لازم الاجرایی از سوی شورای امنیت سازمان ملل نبودیم.
بروجردی قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل را فاقد هرگونه ارزش حقوقی عنوان کرد و اظهار داشت: این قطعنامه فاقد هرگونه ارزش حقوقی و کاملاً مطرود است و جمهوری اسلامی ایران نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را با توجه به غیرقابل قبول بودن این قطعنامه برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد.
وی تصریح کرد: بحمدالله هم اکنون وضعیت حقوق بشر در ایرن با توجه به مجموعه ویژگیهای موجود در کشور ما و آزادیهایی که در ایران وجود دارد و همچنین امنیتی که در چنین شرایط آزادی وجود دارد کاملاً مطلوب است.
به گفته نماینده مردم بروجرد در مجلس تا زمانی که چنین ساختار ظالمانه ای از طریق سیاستهای دوگانه سازمان ملل در جهان بصورت ناعادلانه ای اعمال میشود نباید هیچگونه اهمیتی به این قطعنامهها بدهیم.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اعلام اینکه قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش حقوقی است، افزود: جمهوری اسلامی ایران نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد.
علاء الدین بروجردی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص صدور قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: موضعگیریهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار نیست که صورت میگیرد ضمن اینکه همه اینها متاثر از سیاستهای مستقل جمهوری اسلامی ایران و عدم پیروی آن از ساختار سیاسی ظالمانه حاکم بر جهان امروز است.
وی ادامه داد: از نظر چنین ساختار ناعادلانه ای، شورای امنیت سازمان ملل مسئولیت حفظ امنیت جهانی را بر عهده دارد و نسبت به مسایلی که در ارتباط با حقوق انسانها صورت میگیرد بایستی عکس العملی به هنگام و اقدامات لازم را انجام دهد ولی متاسفانه با توجه به نفوذ آمریکا و هم پیمانان این کشور در سازمان ملل به ویژه در شورای امنیت ما شاهد یک سیاست دوگانه حاکم بر این تصمیم گیریها و موضعگیریها هستیم.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به حملات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی دفاع غزه اشاره کرد و افزود: طی چند روز گذشته به صورت ظالمانه و ناجوانمردانه و علیرغم مواضع اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع غزه حملات هوایی را انجام داده و تعدادی از این مردم بیدفاع را به خاک و خون کشیده است از طرف دیگر رژیمهای دیکتاتور لیبی، بحرین و یمن هفتههاست که تعداد زیادی از انسانهای بیگناه را به شهادت میرسانند و هزاران نفر را مجروح میکنند در حالی که شاهد هیچ عکس العمل به هنگام و لازم الاجرایی از سوی شورای امنیت سازمان ملل نبودیم.
بروجردی قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل را فاقد هرگونه ارزش حقوقی عنوان کرد و اظهار داشت: این قطعنامه فاقد هرگونه ارزش حقوقی و کاملاً مطرود است و جمهوری اسلامی ایران نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را با توجه به غیرقابل قبول بودن این قطعنامه برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد.
وی تصریح کرد: بحمدالله هم اکنون وضعیت حقوق بشر در ایرن با توجه به مجموعه ویژگیهای موجود در کشور ما و آزادیهایی که در ایران وجود دارد و همچنین امنیتی که در چنین شرایط آزادی وجود دارد کاملاً مطلوب است.
به گفته نماینده مردم بروجرد در مجلس تا زمانی که چنین ساختار ظالمانه ای از طریق سیاستهای دوگانه سازمان ملل در جهان بصورت ناعادلانه ای اعمال میشود نباید هیچگونه اهمیتی به این قطعنامهها بدهیم.
عبدالکریم لاهیجی: عدمهمکاری جمهوریاسلامی، باعث ارجاع پرونده به شورایامنیت خواهد شد
جرس: نزدیک به یک دهه پیش در اولین سال دور دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی ماموریت "موریس کاپیتورن" آخرین گزارشگر ویژه دبیر کل سازمان ملل در مورد حقوق بشر در ایران پایان یافت و تصمیم جامعه جهانی بر آن شد که دیگر نیازی به ادامه فعالیت گزارشگر ویژه در ایران نیست. آن روزها کاپیتورن به رادیو بیبیسی گفته بود "من از اینکه اکثریت بزرگی از ایرانیها میخواهند وضعیت حقوق بشر را بهبود ببخشند ترغیب شدهام. من هم بدین باورم که مردم ایران خواهان پیشرفت سریع در این عرصه هستند."
حالا ۹ سال پس از آن روزها و دو سال پس از آغاز جنبش مردمی ایران که با سرکوب شدید حاکمیت مواجه شده است، بار دیگر شورای حقوق بشر سازمان ملل با رای قاطع، خواهان تعیین گزارشگر ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران شده است.
عبدالکریم لاهیجی حقوقدان و نایب رییس فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، تعیین گزارشگر ویژه را نشان دهنده وضعیت "وخیم" حقوق بشر در ایران میداند و معتقد است انزوای ایران در جامعه جهانی و ابعاد گسترده نقض حقوق بشر در ایران از عوامل اصلی تصویب این قطعنامه است.
وی معتقد است اگر جمهوری اسلامی از"عناد و لجاجت" با جامعه جهانی دست برندارد و در کار گزارشگر ویژه اخلال ایجاد کند "دیگر مساله، مسالهای است ورای شورای حقوق بشر و دیگر موضوع، موضوع شورای امنیت است."
درباره ابعاد و نتایج تصویب این قطعنامه با دکتر عبدالکریم لاهیجی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن در ادامه میآید:
۹ سال از آخرین باری که جامعه جهانی تشخیص داد که دیگر نیازی به حضور گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران نیست میگذرد. روز گذشته پس از گذشت نزدیک به یک دهه، شورای حقوق بشر سازمان ملل قطعنامهای را بر علیه ایران تصویب کرد که بر اساس آن مکانیسم ویژه نظارتی شامل فرستادن یک گزارشگر ویژه پیشبینی شده است. از نظر شما این تصمیم مجدد جامعه جهانی به دلیل تغییر وضع حقوق بشر در ایران است یا به علت تغییر در روابط و نگاه دیپلماتیک بینالمللی؟
ببینید، نخست باید بگویم همانطور که میدانید شورای حقوق بشر، جانشین کمیسیون پیشین حقوق بشر شده است و در این شورا، همهی کشورها مثل مجمع عمومی سازمان ملل عضویت ندارند و از هر قارهای ۱۱-۱۲ کشور عضو هستند و امروز دیدید که در رایگیری ۴۳ کشور شرکت داشتند. خب، مسلما مسئلهی موازنهی قوا مطرح است ولی سیاستی که شورای حقوق بشر پیش گرفته این است که با توجه به رسیدگی دورهای به وضعیت حقوق بشر در همهی کشورها – که سال گذشته هم نوبت ایران بود – بنابراین گزارشگر ویژه را به صورت استثنایی تعیین میکنند. بر خلاف کمیسیون سابق حقوق بشر که در آن رسیدگی دورهای مطرح نبود.
بنابراین وقتی برای یک کشور گزارشگر ویژه انتخاب میشود نشان میدهد که وضعیت حقوق بشر در آن کشور بسیار وخیم است. از سوی دیگر میدانیم برخی از کشورهایی که در شورای حقوق بشر عضویت دارند، خودشان هم کارنامهی درخشانی در زمینه حقوق بشر ندارند، چنان که لیبی هم عضو شورای حقوق بشر بود و با توجه به حوادث اخیر اخراج شد، اما به هر حال وقتی میبینیم که اکثریت قاطع اعضا شورا به تعیین گزارشگر برای ایران رای میدهند، این نشان میدهد که اولا انزوای جمهوری اسلامی در جامعهی بینالمللی روز به روز بیشتر میشود؛ این بار نه فقط کشورهای غربی، بر خلاف آنچه بلندگوهای جمهوری اسلامی اعلام میکنند، بلکه کشورهای بزرگ آمریکای لاتین مثل برزیل که هیچوقت نظر خوبی نسبت به تعیین گزارشگر ویژه نداشتند، یا شیلی حتی رای ممتنع نمیدهند و رای مثبت میدهند. همچنین برای اولین بار است که خبر دارم ژاپن رای مثبت میدهد، کره رای مثبت میدهد، در آفریقا سنگال رای مثبت میدهد که جزو سازمان کنفرانس اسلامی بوده و در این سالها توازن قوای جمهوری اسلامی به خاطر داشتن این کشورها بوده است.
از سوی دیگر همانگونه که به درستی اشاره کردید، ابعاد نقض حقوق بشر به شدت در ایران گستردگی پیدا کرده به ویژه در حوادث پس از انتخابات متقلبانه؛ آدمکشیها، گسترش زندانها و زندانیها، حبسها، شکنجه، تجاوز به زندانیها و تمام حوادثی که طی دو سال گذشته متاسفانه مردم ایران با آن درگیر بودند. همچنین اعدامها که طی دو ماه در ایران بیش از ۱۰۰ تن به صورت رسمی اعدام میشوند؛ جامعه جهانی نمیتواند در برابر این حوادث واکنشی نشان ندهد. خصوصا با توجه به شرایط جهانی و اتفاقاتی که در خاورمیانه، در شمال آفریقا الان در جریان است. این روزها ببینید در سوریه، در بحرین، در یمن که کشورهای منطقه هستند چه مسائلی رخ میدهد. بنابراین جامعه بینالمللی نمیتواند نسبت به این مسائل بیاعتنا باشد و بگذارد جمهوری اسلامی با همین شیوه حکمرانی کند.
مهمترین پیامد تصویب این قطعنامه، تعیین گزارشگر ویژه و اعزام وی به ایران برای بررسی حقوق بشر در کشور است. آیا ایران میتواند از پذیرش این گزارشگر سر باز زند و و او را نپذیرد؟
ایران نمیتواند نپذیرد. اولا ایران عضو شورای حقوق بشر نیست و هفت کشوری که همیشه با ایران در بهترین روابط دیپلماتیک و اقتصادی هستند تنها کشورهایی هستند که به این قطعنامه رای منفی دادند. گرچه مطابق معمول امروز نماینده جمهوری اسلامی امروز شعارهایی در صحن شورای حقوق بشر سر داد اما به هر حال شورای حقوق بشر ظرف یک ماه آینده یعنی در اوایل ماه می در یک اجلاس اداری گزارشگر ویژه را تعیین خواهد کرد.
ما برای این که جلوی بهانهگیریها و تبلیغات همیشگی جمهوری اسلامی را بگیریم در نظر داریم تا توصیه کنیم گزارشگر از کشورهای آفریقایی و یا آسیایی باشد تا باز گفته نشود مثل آقای کاپیتورن شهروند کانادا بوده و حتی کوشش میکنیم که در صورت امکان مسلمان هم باشد تا جلوی تمام ایرادهای جمهوری اسلامی گرفته شود و امیدوارم به این صورت گزارشگر ویژه انتخاب شود.
از سوی دیگر گزارشگر ویژه باید ماموریت خودش را انجام بدهد. برای انجام ماموریت دو پیش شرط لازم است. اول این که جمهوری اسلامی به او ویزا بدهد تا بتواند به ایران برود. دوم این که در ایران امکانات انجام تحقیق را فراهم بیاورد. یعنی اگر خواست از زندانها بازدید کند بتواند؛ اگر خواست با قربانیان شکنجه مصاحبه کند بگذارند؛ اگر خواست در داخل زندانها با زندانیان سیاسی- عقیدتی مصاحبه کند بگذارند؛ اگر از دادگاه انقلاب و چگونگی محاکمات خواست بازدید کند بگذارند و در واقع بتواند از تمام ابعاد نقض حقوق بشر که اکنون بسیار هم گسترده هست گزارش جامع و مانع تهیه کند تا این به شورای حقوق بشر برود. اگر این دو شرط انجام شود مسلم ماموریت گزارشگر در بهترین شکلاش تحقق پیدا میکند.
شما چند مورد را از شرایطی که گزارشگر انتخابی شورای حقوق بشر میتواند داشته باشد برشمردید. به طور کلی و جزئیتر گزارشگر ویژه چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
اولا اگر گزارشگر نسبت به وضعیت یک مملکتی به صورت منفی یا مثبت بخواهد جانبداری کند مشکلساز خواهد بود و برای همین است که ما گفتیم کوشش میکنیم از کشورهای آفریقایی یا آسیایی باشد که بهانهای برای جمهوری اسلامی نباشد. به هر حال گزارشگر باید اطلاعات کافی داشته باشد. مثلا گزارش نخست گالیندوپل اصلا راضی کننده نبود و زمانی هم که به ایران رفت نگذاشتند کار کند. اما برای بار دوم با او ملاقات داشتیم و اطلاعات به او دادیم و در سفر دوم توانست گزارشی کم و بیش جامع ارائه کند. در مورد کاپیتورن هم همین طور. در واقع این چالشی است که جمهوری اسلامی با جامعهجهانی دارد.
یکی از مسائلی که در تشدید وضعیت جمهوری اسلامی چه در مجمع عمومی و چه در شورای حقوق بشر خیلی تاثیر گذاشت و به خاطر همان هم تعداد کشورهایی که رای موافق دادند بیشتر بود در هر دو نوبت این است که طی پنج سال گذشته هیچیک از گزارشگرهای موضوعی هم نتوانستهاند به ایران بروند؛ راجع به آزادی بیان، راجع به آزادی اجتماعات، گزارشگر راجع به شکنجه. اینها از تمام کشورها بازدید میکنند، شرقی و غربی و اسلامی و غیر اسلامی. ولی وقتی ایران ظرف پنج سال اجازه حضور به هیچ گزارشگری نداده یعنی ایران نمیخواهد با جامعهجهانی همکاری کند. بنابراین اینجا چالش بزرگی است که در مقابل جمهوری اسلامی است.
اما حالا اگر به گزارشگر ویزا ندهند و یا گزارشگر برود و باز کارشکنی کنند و گزارشگر نتواند ماموریتاش را انجام دهد، خب جمهوری اسلامی نشان میدهد حتی در این حالت هم دست از سیاست عناد و لجاجت و تقابل با جامعه بینالمللی برنمیدارد و آنجا دیگر مساله، مسالهای است ورای شورای حقوق بشر و دیگر موضوع، موضوع شورای امنیت است. شورای امنیت همانطور که در مورد لیبی وقتی که ابعاد نقض حقوق بشر و کشتار مردم بیدفاع وسعت گرفت دیدیم که پرونده از طریق شورای امنیت رفت به دادگاه جزایی و بعد هم چون ادامه پیدا کرد قطعنامهی دیگری صادر شد که به نحوی مانع پروازهای هوایی لیبی شوند.
بنابراین اگر جمهوری اسلامی دست از این سیاست برندارد مسلم است که مرحلهی بعدی این است که وضعیت حقوق بشر در ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارائه شود.
حالا اگر فرض بگیریم که ویزا از سوی جمهوری اسلامی صادر شود و گزارشگر ویژه در ایران بتواند به منابع دست اول درباره نقض حقوق بشر دست یابد، این مسئله در سطح کلی حقوق بشر در کشور چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
ببینید، ایران از سال ۱۳۶۳ نماینده ویژه داشته است. در تمام سالهای جنگ ایران و عراق، ایران اصلا با جامعه بینالمللی کاری نداشت و تمام درهای ایران بسته بود. پس از پایان جنگ و در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که سیاست درهای باز را آغاز کردند و گزارشگر ویژه، گالیندوپل، توانست به ایران برود از همان زمان بهبودی نسبی در وضعیت آزادیها و حقوق بشر در ایران آغاز میشود. در نخستین دورهی ریاست جمهوری آقای خاتمی بالاترین میزان بهبودی تدریجی در زمینه حقوق بشر در کشور وجود داشت که البته متاسفانه در دوره دوم ریاست جمهوری کمکم قوس نزولی شروع میشود و همان زمان مصادف است با دورهای که دیگر گزارشگر ویژهای نیست.
من با توجه به تجربهی خودم که دست کم طی ۱۰- ۱۲ سال دیدم، فکر میکنم تعیین گزارشگر ویژه تاثیرگذار باشد. البته مسلم است که باید یک ارادهی سیاسی در دولتمردان وجود داشته باشد، همانطور که گفتم بهار آزادی دوران خاتمی بود. ولی مساله تفاهم با جامعه بینالمللی و دست برداشتن از سیاست تقابل، عناد و لجبازی که جمهوری اسلامی به ویژه طی پنج سال اخیر پی گرفته میتواند خیلی موثر باشد و طی ماههای آینده باید ببینم که جمهوری اسلامی به این سیاست ادامه میدهد یا دست از این سیاست میکشد و مثل گذشته سعی میکند آب از جو رفته را تا حدی به جوی بازگرداند و دست از این سیاست خشن دو سال گذشته در ارتباط با محدود کردن آزادیها، زندانی کردن افراد، اعدامها و تمام موارد حقوق بشر برمیدارد.
همانطور که اشاره کردید در جلسهی شورای حقوق بشر، تنها هفت کشور به قطعنامه رای منفی دادند و جمهوری اسلامی حتی نتوانست رای همپیمانانی چون برزیل و شیلی را هم برای خود نگه دارد. تحلیلهایی عنوان میشود که این اتفاق حاصل "نارضایتیهای موجود در وزارت خارجه" است که از تصویب قطعنامه استقبال میکنند. از نظر شما این تحلیل میتواند درست باشد یا صرفا ضعف دیپلماتیک و کاهش قدرت جمهوریاسلامی در سطح بینالملل عامل این نتیجه برای رایگیری بوده است؟
مهمترین مساله خرابی روز افزون حقوق بشر در ایران است. هرگز تعداد اعدامها در ایران به میزان کنونی نبوده، هرگز تعداد زندانیان سیاسی به وضعیت فعلی نبوده، هرگز وضعیت آزادی مطبوعات به شرایط کنونی نبوده و البته برای گرفتن این قطعنامه ماهها کار شده است؛ با تکتک هیاتهای نمایندگی این ۳۶ کشور، یعنی چه ۲۲ کشوری که رای مثبت دادند و چه ۱۴ کشوری که رای منفی و ممتنع دادند بارها و بارها ملاقات شده است. هر سه ماه یک بار گزارشهای جامعی به اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر میدهیم؛ رسانههای خبری خوب کار میکنند. اما به هر حال ما تا دیشب تردید داشتیم که مثلا برزیل آیا واقعا رای موافق میدهد یا مخالف. بنابراین کوششی که در فاصله ماههای آبان سال گذشته تا همین روز گذشته شده در جهت اقناع این کشورها بوده است. کشورهایی که رای ممتنع دادند به هر حال روابط دیپلماتیک، روابط بازرگانی و اقتصادی به خصوص در دوران بحران کنونی در وضعیت اقتصادی موثر است. ایران به هر حال کشوری ثروتمند با حجم بازرگانی بالا است و برای بسیاری از کشورها این مساله بسیار مهم است.
اما جمهوری اسلامی از خودش کارنامه زشت و سیاه به ویژه در دو سال اخیر در زمینه حقوق بشر و آزادیها ارائه کرده است. آدمکشیها و حوادث پس از انتخابات در جلوی چشم تمام مردم دنیا صورت گرفته؛ وقتی میبینیم یک وکیل دادگستری مثل خانم ستوده به ۱۱ سال زندان محکوم میشود که رئیسجمهور آمریکا هم مجبور میشود در پیام نوروزیاش نام وی را ببرد، دیگر جامعه بینالمللی نمیتواند نسبت به این موضوع بیتوجه باشد.
من به عنوان یک وکیل دادگستری و به عنوان کسی که بیش از ۴۰ سال از عمرش را در کار حقوق بشر در دنیا گذاشته است، میتوانم بگویم وضعیت حقوق بشر طی دو سال گذشته در ایران قابل مقایسه با هیچ کشوری در دنیا نیست. بنابراین جامعه جهانی چطور میتواند سکوت کند به ویژه که جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی از گذشته بیآبروتر شده است. شمار کشورهایی که با جمهوری اسلامی قطع رابطه میکنند مثل سنگال یا سفرایشان را از ایران احضار میکنند مثل بحرین رو به افزایش است.
وقتی جمهوری اسلامی بانویی را که تابعیت هلندی هم دارد، در حوادث پس از انتخابات دستگیر میکند و سپس او را به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام میکند بدون آن که بر خلاف کنوانسیون وین حتی اجازه ملاقات به سفیر هلند بدهند، این جا است که دنیا میفهمد با یک دولت یاغی سر و کار دارد؛ با دولتی که حداقل موازین بینالمللی را در عرصه سیاست خارجی رعایت نمیکند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید
حالا ۹ سال پس از آن روزها و دو سال پس از آغاز جنبش مردمی ایران که با سرکوب شدید حاکمیت مواجه شده است، بار دیگر شورای حقوق بشر سازمان ملل با رای قاطع، خواهان تعیین گزارشگر ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران شده است.
عبدالکریم لاهیجی حقوقدان و نایب رییس فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، تعیین گزارشگر ویژه را نشان دهنده وضعیت "وخیم" حقوق بشر در ایران میداند و معتقد است انزوای ایران در جامعه جهانی و ابعاد گسترده نقض حقوق بشر در ایران از عوامل اصلی تصویب این قطعنامه است.
وی معتقد است اگر جمهوری اسلامی از"عناد و لجاجت" با جامعه جهانی دست برندارد و در کار گزارشگر ویژه اخلال ایجاد کند "دیگر مساله، مسالهای است ورای شورای حقوق بشر و دیگر موضوع، موضوع شورای امنیت است."
درباره ابعاد و نتایج تصویب این قطعنامه با دکتر عبدالکریم لاهیجی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن در ادامه میآید:
۹ سال از آخرین باری که جامعه جهانی تشخیص داد که دیگر نیازی به حضور گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران نیست میگذرد. روز گذشته پس از گذشت نزدیک به یک دهه، شورای حقوق بشر سازمان ملل قطعنامهای را بر علیه ایران تصویب کرد که بر اساس آن مکانیسم ویژه نظارتی شامل فرستادن یک گزارشگر ویژه پیشبینی شده است. از نظر شما این تصمیم مجدد جامعه جهانی به دلیل تغییر وضع حقوق بشر در ایران است یا به علت تغییر در روابط و نگاه دیپلماتیک بینالمللی؟
ببینید، نخست باید بگویم همانطور که میدانید شورای حقوق بشر، جانشین کمیسیون پیشین حقوق بشر شده است و در این شورا، همهی کشورها مثل مجمع عمومی سازمان ملل عضویت ندارند و از هر قارهای ۱۱-۱۲ کشور عضو هستند و امروز دیدید که در رایگیری ۴۳ کشور شرکت داشتند. خب، مسلما مسئلهی موازنهی قوا مطرح است ولی سیاستی که شورای حقوق بشر پیش گرفته این است که با توجه به رسیدگی دورهای به وضعیت حقوق بشر در همهی کشورها – که سال گذشته هم نوبت ایران بود – بنابراین گزارشگر ویژه را به صورت استثنایی تعیین میکنند. بر خلاف کمیسیون سابق حقوق بشر که در آن رسیدگی دورهای مطرح نبود.
بنابراین وقتی برای یک کشور گزارشگر ویژه انتخاب میشود نشان میدهد که وضعیت حقوق بشر در آن کشور بسیار وخیم است. از سوی دیگر میدانیم برخی از کشورهایی که در شورای حقوق بشر عضویت دارند، خودشان هم کارنامهی درخشانی در زمینه حقوق بشر ندارند، چنان که لیبی هم عضو شورای حقوق بشر بود و با توجه به حوادث اخیر اخراج شد، اما به هر حال وقتی میبینیم که اکثریت قاطع اعضا شورا به تعیین گزارشگر برای ایران رای میدهند، این نشان میدهد که اولا انزوای جمهوری اسلامی در جامعهی بینالمللی روز به روز بیشتر میشود؛ این بار نه فقط کشورهای غربی، بر خلاف آنچه بلندگوهای جمهوری اسلامی اعلام میکنند، بلکه کشورهای بزرگ آمریکای لاتین مثل برزیل که هیچوقت نظر خوبی نسبت به تعیین گزارشگر ویژه نداشتند، یا شیلی حتی رای ممتنع نمیدهند و رای مثبت میدهند. همچنین برای اولین بار است که خبر دارم ژاپن رای مثبت میدهد، کره رای مثبت میدهد، در آفریقا سنگال رای مثبت میدهد که جزو سازمان کنفرانس اسلامی بوده و در این سالها توازن قوای جمهوری اسلامی به خاطر داشتن این کشورها بوده است.
از سوی دیگر همانگونه که به درستی اشاره کردید، ابعاد نقض حقوق بشر به شدت در ایران گستردگی پیدا کرده به ویژه در حوادث پس از انتخابات متقلبانه؛ آدمکشیها، گسترش زندانها و زندانیها، حبسها، شکنجه، تجاوز به زندانیها و تمام حوادثی که طی دو سال گذشته متاسفانه مردم ایران با آن درگیر بودند. همچنین اعدامها که طی دو ماه در ایران بیش از ۱۰۰ تن به صورت رسمی اعدام میشوند؛ جامعه جهانی نمیتواند در برابر این حوادث واکنشی نشان ندهد. خصوصا با توجه به شرایط جهانی و اتفاقاتی که در خاورمیانه، در شمال آفریقا الان در جریان است. این روزها ببینید در سوریه، در بحرین، در یمن که کشورهای منطقه هستند چه مسائلی رخ میدهد. بنابراین جامعه بینالمللی نمیتواند نسبت به این مسائل بیاعتنا باشد و بگذارد جمهوری اسلامی با همین شیوه حکمرانی کند.
مهمترین پیامد تصویب این قطعنامه، تعیین گزارشگر ویژه و اعزام وی به ایران برای بررسی حقوق بشر در کشور است. آیا ایران میتواند از پذیرش این گزارشگر سر باز زند و و او را نپذیرد؟
ایران نمیتواند نپذیرد. اولا ایران عضو شورای حقوق بشر نیست و هفت کشوری که همیشه با ایران در بهترین روابط دیپلماتیک و اقتصادی هستند تنها کشورهایی هستند که به این قطعنامه رای منفی دادند. گرچه مطابق معمول امروز نماینده جمهوری اسلامی امروز شعارهایی در صحن شورای حقوق بشر سر داد اما به هر حال شورای حقوق بشر ظرف یک ماه آینده یعنی در اوایل ماه می در یک اجلاس اداری گزارشگر ویژه را تعیین خواهد کرد.
ما برای این که جلوی بهانهگیریها و تبلیغات همیشگی جمهوری اسلامی را بگیریم در نظر داریم تا توصیه کنیم گزارشگر از کشورهای آفریقایی و یا آسیایی باشد تا باز گفته نشود مثل آقای کاپیتورن شهروند کانادا بوده و حتی کوشش میکنیم که در صورت امکان مسلمان هم باشد تا جلوی تمام ایرادهای جمهوری اسلامی گرفته شود و امیدوارم به این صورت گزارشگر ویژه انتخاب شود.
از سوی دیگر گزارشگر ویژه باید ماموریت خودش را انجام بدهد. برای انجام ماموریت دو پیش شرط لازم است. اول این که جمهوری اسلامی به او ویزا بدهد تا بتواند به ایران برود. دوم این که در ایران امکانات انجام تحقیق را فراهم بیاورد. یعنی اگر خواست از زندانها بازدید کند بتواند؛ اگر خواست با قربانیان شکنجه مصاحبه کند بگذارند؛ اگر خواست در داخل زندانها با زندانیان سیاسی- عقیدتی مصاحبه کند بگذارند؛ اگر از دادگاه انقلاب و چگونگی محاکمات خواست بازدید کند بگذارند و در واقع بتواند از تمام ابعاد نقض حقوق بشر که اکنون بسیار هم گسترده هست گزارش جامع و مانع تهیه کند تا این به شورای حقوق بشر برود. اگر این دو شرط انجام شود مسلم ماموریت گزارشگر در بهترین شکلاش تحقق پیدا میکند.
شما چند مورد را از شرایطی که گزارشگر انتخابی شورای حقوق بشر میتواند داشته باشد برشمردید. به طور کلی و جزئیتر گزارشگر ویژه چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
اولا اگر گزارشگر نسبت به وضعیت یک مملکتی به صورت منفی یا مثبت بخواهد جانبداری کند مشکلساز خواهد بود و برای همین است که ما گفتیم کوشش میکنیم از کشورهای آفریقایی یا آسیایی باشد که بهانهای برای جمهوری اسلامی نباشد. به هر حال گزارشگر باید اطلاعات کافی داشته باشد. مثلا گزارش نخست گالیندوپل اصلا راضی کننده نبود و زمانی هم که به ایران رفت نگذاشتند کار کند. اما برای بار دوم با او ملاقات داشتیم و اطلاعات به او دادیم و در سفر دوم توانست گزارشی کم و بیش جامع ارائه کند. در مورد کاپیتورن هم همین طور. در واقع این چالشی است که جمهوری اسلامی با جامعهجهانی دارد.
یکی از مسائلی که در تشدید وضعیت جمهوری اسلامی چه در مجمع عمومی و چه در شورای حقوق بشر خیلی تاثیر گذاشت و به خاطر همان هم تعداد کشورهایی که رای موافق دادند بیشتر بود در هر دو نوبت این است که طی پنج سال گذشته هیچیک از گزارشگرهای موضوعی هم نتوانستهاند به ایران بروند؛ راجع به آزادی بیان، راجع به آزادی اجتماعات، گزارشگر راجع به شکنجه. اینها از تمام کشورها بازدید میکنند، شرقی و غربی و اسلامی و غیر اسلامی. ولی وقتی ایران ظرف پنج سال اجازه حضور به هیچ گزارشگری نداده یعنی ایران نمیخواهد با جامعهجهانی همکاری کند. بنابراین اینجا چالش بزرگی است که در مقابل جمهوری اسلامی است.
اما حالا اگر به گزارشگر ویزا ندهند و یا گزارشگر برود و باز کارشکنی کنند و گزارشگر نتواند ماموریتاش را انجام دهد، خب جمهوری اسلامی نشان میدهد حتی در این حالت هم دست از سیاست عناد و لجاجت و تقابل با جامعه بینالمللی برنمیدارد و آنجا دیگر مساله، مسالهای است ورای شورای حقوق بشر و دیگر موضوع، موضوع شورای امنیت است. شورای امنیت همانطور که در مورد لیبی وقتی که ابعاد نقض حقوق بشر و کشتار مردم بیدفاع وسعت گرفت دیدیم که پرونده از طریق شورای امنیت رفت به دادگاه جزایی و بعد هم چون ادامه پیدا کرد قطعنامهی دیگری صادر شد که به نحوی مانع پروازهای هوایی لیبی شوند.
بنابراین اگر جمهوری اسلامی دست از این سیاست برندارد مسلم است که مرحلهی بعدی این است که وضعیت حقوق بشر در ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارائه شود.
حالا اگر فرض بگیریم که ویزا از سوی جمهوری اسلامی صادر شود و گزارشگر ویژه در ایران بتواند به منابع دست اول درباره نقض حقوق بشر دست یابد، این مسئله در سطح کلی حقوق بشر در کشور چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
ببینید، ایران از سال ۱۳۶۳ نماینده ویژه داشته است. در تمام سالهای جنگ ایران و عراق، ایران اصلا با جامعه بینالمللی کاری نداشت و تمام درهای ایران بسته بود. پس از پایان جنگ و در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که سیاست درهای باز را آغاز کردند و گزارشگر ویژه، گالیندوپل، توانست به ایران برود از همان زمان بهبودی نسبی در وضعیت آزادیها و حقوق بشر در ایران آغاز میشود. در نخستین دورهی ریاست جمهوری آقای خاتمی بالاترین میزان بهبودی تدریجی در زمینه حقوق بشر در کشور وجود داشت که البته متاسفانه در دوره دوم ریاست جمهوری کمکم قوس نزولی شروع میشود و همان زمان مصادف است با دورهای که دیگر گزارشگر ویژهای نیست.
من با توجه به تجربهی خودم که دست کم طی ۱۰- ۱۲ سال دیدم، فکر میکنم تعیین گزارشگر ویژه تاثیرگذار باشد. البته مسلم است که باید یک ارادهی سیاسی در دولتمردان وجود داشته باشد، همانطور که گفتم بهار آزادی دوران خاتمی بود. ولی مساله تفاهم با جامعه بینالمللی و دست برداشتن از سیاست تقابل، عناد و لجبازی که جمهوری اسلامی به ویژه طی پنج سال اخیر پی گرفته میتواند خیلی موثر باشد و طی ماههای آینده باید ببینم که جمهوری اسلامی به این سیاست ادامه میدهد یا دست از این سیاست میکشد و مثل گذشته سعی میکند آب از جو رفته را تا حدی به جوی بازگرداند و دست از این سیاست خشن دو سال گذشته در ارتباط با محدود کردن آزادیها، زندانی کردن افراد، اعدامها و تمام موارد حقوق بشر برمیدارد.
همانطور که اشاره کردید در جلسهی شورای حقوق بشر، تنها هفت کشور به قطعنامه رای منفی دادند و جمهوری اسلامی حتی نتوانست رای همپیمانانی چون برزیل و شیلی را هم برای خود نگه دارد. تحلیلهایی عنوان میشود که این اتفاق حاصل "نارضایتیهای موجود در وزارت خارجه" است که از تصویب قطعنامه استقبال میکنند. از نظر شما این تحلیل میتواند درست باشد یا صرفا ضعف دیپلماتیک و کاهش قدرت جمهوریاسلامی در سطح بینالملل عامل این نتیجه برای رایگیری بوده است؟
مهمترین مساله خرابی روز افزون حقوق بشر در ایران است. هرگز تعداد اعدامها در ایران به میزان کنونی نبوده، هرگز تعداد زندانیان سیاسی به وضعیت فعلی نبوده، هرگز وضعیت آزادی مطبوعات به شرایط کنونی نبوده و البته برای گرفتن این قطعنامه ماهها کار شده است؛ با تکتک هیاتهای نمایندگی این ۳۶ کشور، یعنی چه ۲۲ کشوری که رای مثبت دادند و چه ۱۴ کشوری که رای منفی و ممتنع دادند بارها و بارها ملاقات شده است. هر سه ماه یک بار گزارشهای جامعی به اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر میدهیم؛ رسانههای خبری خوب کار میکنند. اما به هر حال ما تا دیشب تردید داشتیم که مثلا برزیل آیا واقعا رای موافق میدهد یا مخالف. بنابراین کوششی که در فاصله ماههای آبان سال گذشته تا همین روز گذشته شده در جهت اقناع این کشورها بوده است. کشورهایی که رای ممتنع دادند به هر حال روابط دیپلماتیک، روابط بازرگانی و اقتصادی به خصوص در دوران بحران کنونی در وضعیت اقتصادی موثر است. ایران به هر حال کشوری ثروتمند با حجم بازرگانی بالا است و برای بسیاری از کشورها این مساله بسیار مهم است.
اما جمهوری اسلامی از خودش کارنامه زشت و سیاه به ویژه در دو سال اخیر در زمینه حقوق بشر و آزادیها ارائه کرده است. آدمکشیها و حوادث پس از انتخابات در جلوی چشم تمام مردم دنیا صورت گرفته؛ وقتی میبینیم یک وکیل دادگستری مثل خانم ستوده به ۱۱ سال زندان محکوم میشود که رئیسجمهور آمریکا هم مجبور میشود در پیام نوروزیاش نام وی را ببرد، دیگر جامعه بینالمللی نمیتواند نسبت به این موضوع بیتوجه باشد.
من به عنوان یک وکیل دادگستری و به عنوان کسی که بیش از ۴۰ سال از عمرش را در کار حقوق بشر در دنیا گذاشته است، میتوانم بگویم وضعیت حقوق بشر طی دو سال گذشته در ایران قابل مقایسه با هیچ کشوری در دنیا نیست. بنابراین جامعه جهانی چطور میتواند سکوت کند به ویژه که جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی از گذشته بیآبروتر شده است. شمار کشورهایی که با جمهوری اسلامی قطع رابطه میکنند مثل سنگال یا سفرایشان را از ایران احضار میکنند مثل بحرین رو به افزایش است.
وقتی جمهوری اسلامی بانویی را که تابعیت هلندی هم دارد، در حوادث پس از انتخابات دستگیر میکند و سپس او را به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام میکند بدون آن که بر خلاف کنوانسیون وین حتی اجازه ملاقات به سفیر هلند بدهند، این جا است که دنیا میفهمد با یک دولت یاغی سر و کار دارد؛ با دولتی که حداقل موازین بینالمللی را در عرصه سیاست خارجی رعایت نمیکند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید
برادر شهید کیانوش آسا: در برابر جنایت سکوت نخواهیم کرد
جرس: بتدریج، به دومین سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران و همچنین دومین سالگرد برگزاری راهپیمایی های خرداد ماه هشتاد و هشت که در اعتراض به انتخابات مخدوش ریاست جمهوری برگزار شده بود، نزدیک می شویم. خانواده های کشته شدگان بحران انتخاباتی سال هشتاد و هشت همچنان پیگیر پرونده قضایی شهدای خود هستند و کماکان اعلام می کنند که اگر چه بعد از گذشت نزدیک به دو سال هیچ پاسخی از سوی مقامات رسمی به آنان داده نشد، اما این دلیلی بر توقف پیگیری های آنان نخواهد بود.
برادر کیانوش آسا یکی از جان باختگان راهپیمایی اعتراضی ۲۵ خرداد از جمله این خانواده هاست که بارها به دلیل پیگیری پرونده ی برادر، زندانی و احضار شده است اما باز هم امیدوارانه پیگیر این پرونده است و می گوید « ما تا روزی که زنده باشیم این جنایت بزرگ که منجر به پایمال شدن حقوق اولیه یک انسان شده است را پیگیری خواهیم کرد و مطمئن هستیم که در دراز مدت به نتیجه خواهیم رسید» .
کیانوش آسا دانشجوی سال آخر رشته ی مهندسی شیمی در مقطع کارشناسی ارشد و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ایران، کرد و از اقلیّتهای مذهبی بود که در جریان تظاهرات میلیونی و مسالمتآمیز دوشنبه ۲۵ خرداد در میدان آزادی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت .
به تازگی خانواده کیانوش آسا و همچنین هم دانشگاهی ها، مردم و همراهان جنبش سبز مراسم جداگانه ای را به مناسبت تولد و همچنین شب عید بر سر مزار وی و همچنین در دانشگاه علم و صنعت برگزار کرده اند.
جرس به سراغ برادر کیانوش آسا رفته و در مورد این مراسم، و همچنین پیگیری های دو ساله پرونده قتل کیانوش آسا و فشارهایی که برخی از خانواده های کشته شدگان انتخابات با آن مواجه هستند گفتگویی انجام داده است که در پی می آید:
آقای کامران آسا ممکن است در مورد مراسمی که به مناسبت تولد برادرتان برگزار کرده اید مختصری توضیح بدهید؟
روز پنج شنبه بر سر مزار کیانوش جمع شدیم البته هم صبح و هم بعد از ظهر. در بعد از ظهر جمعیت زیادی از جاهای مختلف بر سر مزار کیانوش آمدند. از شهرستان سنقر دوستانی که از فعالین ستاد آقای موسوی بودند و از دانشجویان علم و صنعت و افراد مختلفی بر سر مزار آمدند و در کنار ما بودند.
از حضور گسترده دوستداران کیانوش گفتید، پس از گذشت بیش از یک سال و نیم همدلی و همراهی مردم چگونه بود؟ .
این را از ته دل و از سوی تمام اعضای خانواده می گویم بعد از مسئله کیانوش، اصلی ترین مسئله ای که ما را با این فاجعه عظیم و مصیبت بزرگ و علی رغم فشارهای مستقیم و غیرمستقیمی که خیلی از آن مسائل بنابدلایلی در اخبار نیامده است، تنها دلیلی که ما را سر پا نگه داشته و باعث شده که بتوانیم این دردها را تحمل کنیم حضور مردم، جامعه دانشگاهی، هم دانشگاهیان کیانوش، گروههای سبز چه هواداران جنبش سبز و چه گروههای محیط زیست (کیانوش از فعالین محیط زیست بود)، اقلیت مذهبی یاران اهل حق که ما خودمان جز همین اقلیت هستیم و دوستان دور و نزدیک بوده است.
آقای آسا ظاهرا به سنگ مزار کیانوش هم تعرض شده است، در این مورد لطفا توضیح می دهید؟
سال گذشته که پس از پایان مراسم سالگردی که در منزل برگزار کرده بودیم از طریق دوستان با خبر شدیم که روی سنگ مزار کیانوش اسید پاشیده اند و سنگ مزار آسیب دیده است. بعد از آن ما هم از دوستان خواستیم سر مزار نروند. ما یک رسمی داریم که وقتی عزیزانمان را از دست می دهیم یک درخت بر سر مزار او می کاریم. این درخت جمعه ی آخر سال توسط مادرم کنار مزار کیانوش کاشته شد اما شب یلدا به ما خبر دادند درخت را هم از جا کنده اند که احتمالا توسط همان افراد صورت گرفته است. اما جمعه آخر سال امسال دوستانی که از سنقر آمده بودند اینبار درخت دیگری بر مزار برادرم کاشته اند.
این دومین نوروزی است که کیانوش در جمع خانواده حضور ندارد از احساس خانواده و بویژه مادرتان بگویید.
کیانوش هر سال کارهای مربوط به سفره هفت سین و مراسم عید را انجام می داد علی رغم اینکه بخاطر تحصیلات دانشگاهی از همه اعضای خانواده گرفتارتر بود اما به این مسائل خیلی اهمیت می داد و حساسیت خاصی به این مراسم داشت و همیشه پیشرو بود. ما این دوسال بر سر مزار کیانوش به یاد او سفره هفت سین می چیدیم. که اتفاقا شب بیست و نهم اسفند روز تولد کیانوش هم بود که ما همزمان مراسم تولد و شب عید را هم بر سر مزار برگزار کردیم .
آیا در مراسمی که برای کیانوش می گرفتید ماموران حضور داشتند؟
در همین جمعه آخر سال تردد ماموران امنیتی بشدت محسوس بود و به شکل لباس شخصی بودند و حتی به بهانه های مختلف سر قبر کیانوش هم می آمدند و ما را زیر نظر می گرفتند...
آیا در این زمینه با مشکل یا تذکری هم مواجه شده اید؟
در این دو و سه ماه اخیر تهدیدی نشدیم اما سال گذشته بصورت مستقیم و غیرمستقیم تهدید می شدیم. حتی خواهر و برادرم را در محل کار خود به شکلهای مختلف تهدید می کردند و برادرم توسط حراست اداره بارها احضار شد و به او تذکر دادند. در یکی دو باری هم که من خودم بازداشت شدم بطور غیر مستقیم تهدید می شدم مثلا یکی از بازجوها به من گفت مادرت به عزای کیانوش نشسته است طوری رفتار نکنید که به عزای فرزندان دیگرش هم بنشیند.
آقای آسا شما از جمله خانواده های شهدای پس ازانتخابات هستید که بارها دستگیر، احضار و تحت فشار قرار گرفته اید، ممکن است در مورد برخی از این فشارها توضیح دهید که دقیقا خواسته شما، خانواده و دوستان و بستگان تان چه بوده است و برخوردهای صورت گرفته در برابر این خواسته ها چه بود؟
به عنوان مثال بعد از شهادت کیانوش افرادی که نمی دانیم وابسته به چه ارگانی هستند هر زمانی که عکسی از کیانوش یا حرفی از کیانوش در میان دوستان و آشنایان و حتی کرمانشاه ببینند، افراد را تحت فشار قرار می دهند، در واقع توسط نیروهای لباس شخصی مورد حمله قرار می گیرند که چرا عکس کیانوش را با خود دارند. حتی اگر عکسی از کیانوش در مغازه یکی از آشنایان باشد به مغازه حمله می کنند و آن جا را بهم می ریزند و شدیدا با آنها برخورد می کنند.مثلا نیروهای لباس شخصی به مغازه پسر عمه من حمله کردند و به علت اینکه عکس کیانوش در مغازه بوده همه چیز را به هم ریختند. یا یکی از بستگان ما که با یک نفر به صورت شریکی یک مغازه داشت و یک عکس از کیانوش در مغازه ی آنها بود، برایش همین مشکل به وجود آمد که نیروهای لباس شخصی به آن مغازه حمله می کنند و هم فامیل ما و هم شریکش که اصلا نسبتی با ما نداشت را دستگیر می کنند که با خواهش همسایه ها در نهایت دستبندشان را باز کردند. خواسته آنها مگر چه بود؟ گذاشتن یک عکس در محلی که کار می کنند. واقعا سوال اینجاست که این افراد که حمله کردند چه کسانی بودند و این دو نفر را کجا می خواستند ببرند؟ چرا؟ مگر داشتن عکس کیانوش جرم است؟ حتی تلفنها را هم کنترل می کنند و تلفن یکی از بستگان را که با دوستش در مورد کیانوش حرف می زد را گوش کرده و سپس با او تماس گرفتند و گفتند اگر یکبار دیگر اسم کیانوش را بیاورید همان بلایی که سر کیانوش آوردیم سر شما هم خواهیم آورد. همه را تحت کنترل گرفته اند تا کسی اسم کیانوش را به زبان نیاورد.
از فرجام پرونده کشته شدن برادرتان بگویید. آیا تاکنون در خصوص نامه هایی که به نهادهای مختلف جهت روشن شدن ابهامات قتل کیانوش ارسال کرده بودید پاسخی گرفته اید؟
ما سال گذشته چندین نامه به شکل مجزا و تفکیک شده برای مقامات مختلف ارسال کردیم و به دلیل اینکه این نامه سیاسی تلقی نشود تفکیک شده و همراه با ضمیمه هایی از طریق پست ارسال کردم به جهت اینکه افرادی که این نامه ها بدستشان می رسد با دقت بیشتری به آنها رسیدگی کنند. اما چیزی که از این نامه عاید ما شده فقط برگه ای بوده که از سوی رئیس مجلس این نامه را پی نوشت کرده و به قوه قضاییه ارجاع داده بود. بنابراین هیچ ارگانی به ما پاسخ نداد.
از سوی قوه قضاییه هم هیچ پاسخی به خواسته های شما داده نشد؟
قوه قضاییه هم کاری صورت نداد و فقط یکبار که من در زندان قزل حصار کرج بودم خواهرم را احضار کرده بودند، آن هم نه برای پیگیری پرونده بلکه در خصوص مراحل پرونده کیانوش یکسری سوالات کلی از وی و وکیل پرونده پرسیده بودند. در واقع نه تنها پاسخی به سوالات ما ندادند بلکه از ما سوال هم کردند. پیگیری های خود ما هم به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم و اینکه پرونده در چه مرحله ای است هیچ اطلاعی نداریم و آنچه که تحویل ما دادند یک چیزی در حد "صفر" بوده است.
رسیدگی های وکیل پرونده برادر شما چطور؟ آیا آن هم به نتیجه ای نرسید؟
وکیل کیانوش هم مدام پیگیر پرونده بوده است و یکماه پیش هم که با وکیل صحبت می کردم می گفت تا الان هیچ نتیجه و پاسخی عایدش نشده است. طبیعی است اوایل انتظار نداشتیم این پرونده یک ماهه یا دوماهه جواب بدهد. برای همین به اندازه کافی صبر کردیم و حالا انتظار داریم بعد از این همه مدت حداقل به یک نتیجه روشن رسیده باشیم.
می توانید در خصوص ابهامات پرونده کیانوش بگویید؟
به یقین اطلاع داریم که کیانوش روز بیست و پنج خرداد از ناحیه پهلو با اصابت گلوله زخمی می شود و احتمالا به بیمارستان برده می شود اما بعد از اینکه او را سوار ماشین یا آمبولانس می کنند ما هیچ اطلاعی از او نداریم. ما بیمارستانهایی که آن زمان زخمی ها را به آنجا می بردند سر زدیم اگرچه به نتیجه ای نرسیدم اما به نکاتی پی بردیم. وقتی به بیمارستان رسول اکرم مراجعه کردیم از یکی از مسئولین بیمارستان خواهش کردیم اطلاعات را در اختیار ما بگذارد. نکته ای که آن شخص به ما گفت این بود که چند ساعتی زخمی ها آنجا بودند بعد آنها را از بیمارستان برده اند که اسم کیانوش در بین آنها نبود. یا شاید جزو مجهول الهویه ها بوده است و بعد گفت هیچ اطلاع دیگری نداریم اما پس از خواهش و اصرار ما گفت در همین حد اطلاع داریم افرادی که زخمی ها را در روز بیست و پنجم خرداد از بیمارستان رسول اکرم بردند با لباس شخصی آمده بودند و مشخص نبودند که وابسته به چه ارگانی هستند. در واقع اگر هم مسوول مربوطه اطلاع داشت که افراد منتقل کننده ی زخمی ها متعلق به کجا هستند اطلاعتی بیش از این در اختیار ما قرار نداد. بعدها در پزشکی قانونی هم متوجه شدیم یک گلوله هم به پایین گردن کیانوش کرده اصابت است.
آیا متوجه شدید که در این مدت چهار روز از فاصله انتقال تا زمان پزشکی قانونی کیانوش کجا بوده و گلوله دوم چطور به او خورده است؟
در واقع طبق شواهد و توضیحات پزشک قانونی که روز بیست و نهم خرداد جسد برادرم تحویل پزشکی قانونی داده شد در پیگیری هایمان در طول این یکسال و نیم معلوم نشد که در این چهار روز کیانوش کجا بوده و چه بلایی به سرش آمده است. حالا ابهام اینجاست که اگر گلوله دوم همزمان با گلوله اول به کیانوش خورده بود که همان غروب دوشنبه باید جانش را از دست می داد. و اینکه اگر گلوله دوم همزمان یا با فاصله گلوله اول به او اصابت کرد پس چرا در همان مرحله به پزشک قانونی منتقلش نکردند؟
حالت دیگر این است که گلوله دوم بعد از اصابت گلوله اول در میدان آزادی، و در مکانی دیگر به او اصابت کرده است. ابهام اصلی ما در واقع همینجاست که کیانوش کجا گلوله خورده است؟ که باز این سوال مطرح است که آیا کیانوش به جای اینکه در بیمارستان مورد مداوا قرار گیرد در جای دیگری بود و برایش اتفاق ناگوار دیگری افتاده است؟ این توسط چه کسی و برای چه؟ و اصلا چه اتفاقی افتاده است؟
ابهام دیگر این است که اگر زخمی بوده، در بیمارستان رسول اکرم نگهداری می شد؟ چرا از آنجا منتقلش کرده اند؟ چه دلیلی دارد که یک زخمی را از محیط بیمارستان و از زیر دست پزشکان خارج کنند. یا اگر روز سه شنبه جانش را از دست داده، در آن زمانی که کیانوش نه در بیمارستان بوده و نه در پزشکی قانونی کجا بوده است؟
شما موفق شده اید پرونده پزشکی برادرتان را هم ببنید؟
روی پرونده کیانوش در بیمارستان، مهر محرمانه خورده است حتی به ما که خانواده اش هستیم هیچ پاسخی نمی دهند. چرا؟ کسانی که در این قضیه مسئول هستند به جای اینکه پاسخ سوالات ما را بدهند از ما سوال می کردند که برای چه این اطلاعات را می خواهید؟ یعنی خانواده کیانوش نباید بدانند چه اتفاقی برای کیانوش افتاده است؟
ناگفته ی دیگری اگر باقی مانده است بفرمایید.
از سال گذشته یکی از مشکلاتی که برای ما ایجاد شده مسئله کرد بودن ماست. چه زمانی که من در زندان بودم و چه زمانی که پیگیر پرونده برادرم بودم. به دلیل اینکه ما کرد هستیم واکنش آنها با ما بسیار بد است. به چشم یک آدم گناهکار به ما نگاه می کنند در حالیکه در ایران چند میلیون نفر جمعیت کرد است. حتی وقتی در دادگاه انقلاب در نوبت ایستاده ایم در تمام رفتارهایشان یک نوع بد رفتاری در مقایسه با دیگرانی که مراجعه می کنند وجود دارد این مسئله واقعا ما را آزار می دهد.
نکته دیگر اینکه بعضی اوقات مطالبی در برخی از سایت ها و روزنامه نوشته می شود که آدم از شدت دروغ هایی که می نویسند شرم می کند. ما خط و خطوط سیاسی نداریم و متاسفانه در رسانه ها مطالبی سراسر دروغ در خصوص قتلهای بعد از انتخابات نوشته می شود که آدم را زجر می دهد. چیزی که مربوط به ما می شود این است که بطور مستقیم و غیر مستقیم دروغهایی می گویند از جمله اینکه مسئول حراست دانشگاه علم و صنعت ایران جایی در مورد خانواده کیانوش گفته است که خانواده کیانوش آسا برای بسیج و سپاه کار می کنند و خیلی از افراد دیگر دروغهای دیگری گفته اند. اما ما یک سوال داریم و آن اینکه الان که عصر ارتباطات و رسانه ها است و حقایق در همه منتشر می شود چطور مسئول حراست دروغی به این بزرگی می گوید؟!
شاید در کوتاه مدت بشود با دروغ واقعیت را کتمان کرد اما با گذشت زمان، حقیقت چیزی نیست که با دروغ گفتن چند سایت و روزنامه در تاریخ پنهان بماند. ما تا روزی که زنده باشیم این جنایت بزرگ که منجر به پایمال شدن حقوق اولیه یک انسان شده است را پیگیری خواهیم کرد و مطمئن هستیم که در دراز مدت به نتیجه خواهیم رسید.
این را هم در پایان اضافه کنم که در روند پیگیری ها، قاضی پرونده به ما گفت به نتیجه نمی رسید و عکسی هم که به دیوار بیرونیِ منزل زده بودیم را پاره کردند، اینطور که معلوم است بعید نیست فردا به داخل منزل هم بیایند و عکسهای کیانوش را پاره کنند.
برادر کیانوش آسا یکی از جان باختگان راهپیمایی اعتراضی ۲۵ خرداد از جمله این خانواده هاست که بارها به دلیل پیگیری پرونده ی برادر، زندانی و احضار شده است اما باز هم امیدوارانه پیگیر این پرونده است و می گوید « ما تا روزی که زنده باشیم این جنایت بزرگ که منجر به پایمال شدن حقوق اولیه یک انسان شده است را پیگیری خواهیم کرد و مطمئن هستیم که در دراز مدت به نتیجه خواهیم رسید» .
کیانوش آسا دانشجوی سال آخر رشته ی مهندسی شیمی در مقطع کارشناسی ارشد و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ایران، کرد و از اقلیّتهای مذهبی بود که در جریان تظاهرات میلیونی و مسالمتآمیز دوشنبه ۲۵ خرداد در میدان آزادی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت .
به تازگی خانواده کیانوش آسا و همچنین هم دانشگاهی ها، مردم و همراهان جنبش سبز مراسم جداگانه ای را به مناسبت تولد و همچنین شب عید بر سر مزار وی و همچنین در دانشگاه علم و صنعت برگزار کرده اند.
جرس به سراغ برادر کیانوش آسا رفته و در مورد این مراسم، و همچنین پیگیری های دو ساله پرونده قتل کیانوش آسا و فشارهایی که برخی از خانواده های کشته شدگان انتخابات با آن مواجه هستند گفتگویی انجام داده است که در پی می آید:
آقای کامران آسا ممکن است در مورد مراسمی که به مناسبت تولد برادرتان برگزار کرده اید مختصری توضیح بدهید؟
روز پنج شنبه بر سر مزار کیانوش جمع شدیم البته هم صبح و هم بعد از ظهر. در بعد از ظهر جمعیت زیادی از جاهای مختلف بر سر مزار کیانوش آمدند. از شهرستان سنقر دوستانی که از فعالین ستاد آقای موسوی بودند و از دانشجویان علم و صنعت و افراد مختلفی بر سر مزار آمدند و در کنار ما بودند.
از حضور گسترده دوستداران کیانوش گفتید، پس از گذشت بیش از یک سال و نیم همدلی و همراهی مردم چگونه بود؟ .
این را از ته دل و از سوی تمام اعضای خانواده می گویم بعد از مسئله کیانوش، اصلی ترین مسئله ای که ما را با این فاجعه عظیم و مصیبت بزرگ و علی رغم فشارهای مستقیم و غیرمستقیمی که خیلی از آن مسائل بنابدلایلی در اخبار نیامده است، تنها دلیلی که ما را سر پا نگه داشته و باعث شده که بتوانیم این دردها را تحمل کنیم حضور مردم، جامعه دانشگاهی، هم دانشگاهیان کیانوش، گروههای سبز چه هواداران جنبش سبز و چه گروههای محیط زیست (کیانوش از فعالین محیط زیست بود)، اقلیت مذهبی یاران اهل حق که ما خودمان جز همین اقلیت هستیم و دوستان دور و نزدیک بوده است.
آقای آسا ظاهرا به سنگ مزار کیانوش هم تعرض شده است، در این مورد لطفا توضیح می دهید؟
سال گذشته که پس از پایان مراسم سالگردی که در منزل برگزار کرده بودیم از طریق دوستان با خبر شدیم که روی سنگ مزار کیانوش اسید پاشیده اند و سنگ مزار آسیب دیده است. بعد از آن ما هم از دوستان خواستیم سر مزار نروند. ما یک رسمی داریم که وقتی عزیزانمان را از دست می دهیم یک درخت بر سر مزار او می کاریم. این درخت جمعه ی آخر سال توسط مادرم کنار مزار کیانوش کاشته شد اما شب یلدا به ما خبر دادند درخت را هم از جا کنده اند که احتمالا توسط همان افراد صورت گرفته است. اما جمعه آخر سال امسال دوستانی که از سنقر آمده بودند اینبار درخت دیگری بر مزار برادرم کاشته اند.
این دومین نوروزی است که کیانوش در جمع خانواده حضور ندارد از احساس خانواده و بویژه مادرتان بگویید.
کیانوش هر سال کارهای مربوط به سفره هفت سین و مراسم عید را انجام می داد علی رغم اینکه بخاطر تحصیلات دانشگاهی از همه اعضای خانواده گرفتارتر بود اما به این مسائل خیلی اهمیت می داد و حساسیت خاصی به این مراسم داشت و همیشه پیشرو بود. ما این دوسال بر سر مزار کیانوش به یاد او سفره هفت سین می چیدیم. که اتفاقا شب بیست و نهم اسفند روز تولد کیانوش هم بود که ما همزمان مراسم تولد و شب عید را هم بر سر مزار برگزار کردیم .
آیا در مراسمی که برای کیانوش می گرفتید ماموران حضور داشتند؟
در همین جمعه آخر سال تردد ماموران امنیتی بشدت محسوس بود و به شکل لباس شخصی بودند و حتی به بهانه های مختلف سر قبر کیانوش هم می آمدند و ما را زیر نظر می گرفتند...
آیا در این زمینه با مشکل یا تذکری هم مواجه شده اید؟
در این دو و سه ماه اخیر تهدیدی نشدیم اما سال گذشته بصورت مستقیم و غیرمستقیم تهدید می شدیم. حتی خواهر و برادرم را در محل کار خود به شکلهای مختلف تهدید می کردند و برادرم توسط حراست اداره بارها احضار شد و به او تذکر دادند. در یکی دو باری هم که من خودم بازداشت شدم بطور غیر مستقیم تهدید می شدم مثلا یکی از بازجوها به من گفت مادرت به عزای کیانوش نشسته است طوری رفتار نکنید که به عزای فرزندان دیگرش هم بنشیند.
آقای آسا شما از جمله خانواده های شهدای پس ازانتخابات هستید که بارها دستگیر، احضار و تحت فشار قرار گرفته اید، ممکن است در مورد برخی از این فشارها توضیح دهید که دقیقا خواسته شما، خانواده و دوستان و بستگان تان چه بوده است و برخوردهای صورت گرفته در برابر این خواسته ها چه بود؟
به عنوان مثال بعد از شهادت کیانوش افرادی که نمی دانیم وابسته به چه ارگانی هستند هر زمانی که عکسی از کیانوش یا حرفی از کیانوش در میان دوستان و آشنایان و حتی کرمانشاه ببینند، افراد را تحت فشار قرار می دهند، در واقع توسط نیروهای لباس شخصی مورد حمله قرار می گیرند که چرا عکس کیانوش را با خود دارند. حتی اگر عکسی از کیانوش در مغازه یکی از آشنایان باشد به مغازه حمله می کنند و آن جا را بهم می ریزند و شدیدا با آنها برخورد می کنند.مثلا نیروهای لباس شخصی به مغازه پسر عمه من حمله کردند و به علت اینکه عکس کیانوش در مغازه بوده همه چیز را به هم ریختند. یا یکی از بستگان ما که با یک نفر به صورت شریکی یک مغازه داشت و یک عکس از کیانوش در مغازه ی آنها بود، برایش همین مشکل به وجود آمد که نیروهای لباس شخصی به آن مغازه حمله می کنند و هم فامیل ما و هم شریکش که اصلا نسبتی با ما نداشت را دستگیر می کنند که با خواهش همسایه ها در نهایت دستبندشان را باز کردند. خواسته آنها مگر چه بود؟ گذاشتن یک عکس در محلی که کار می کنند. واقعا سوال اینجاست که این افراد که حمله کردند چه کسانی بودند و این دو نفر را کجا می خواستند ببرند؟ چرا؟ مگر داشتن عکس کیانوش جرم است؟ حتی تلفنها را هم کنترل می کنند و تلفن یکی از بستگان را که با دوستش در مورد کیانوش حرف می زد را گوش کرده و سپس با او تماس گرفتند و گفتند اگر یکبار دیگر اسم کیانوش را بیاورید همان بلایی که سر کیانوش آوردیم سر شما هم خواهیم آورد. همه را تحت کنترل گرفته اند تا کسی اسم کیانوش را به زبان نیاورد.
از فرجام پرونده کشته شدن برادرتان بگویید. آیا تاکنون در خصوص نامه هایی که به نهادهای مختلف جهت روشن شدن ابهامات قتل کیانوش ارسال کرده بودید پاسخی گرفته اید؟
ما سال گذشته چندین نامه به شکل مجزا و تفکیک شده برای مقامات مختلف ارسال کردیم و به دلیل اینکه این نامه سیاسی تلقی نشود تفکیک شده و همراه با ضمیمه هایی از طریق پست ارسال کردم به جهت اینکه افرادی که این نامه ها بدستشان می رسد با دقت بیشتری به آنها رسیدگی کنند. اما چیزی که از این نامه عاید ما شده فقط برگه ای بوده که از سوی رئیس مجلس این نامه را پی نوشت کرده و به قوه قضاییه ارجاع داده بود. بنابراین هیچ ارگانی به ما پاسخ نداد.
از سوی قوه قضاییه هم هیچ پاسخی به خواسته های شما داده نشد؟
قوه قضاییه هم کاری صورت نداد و فقط یکبار که من در زندان قزل حصار کرج بودم خواهرم را احضار کرده بودند، آن هم نه برای پیگیری پرونده بلکه در خصوص مراحل پرونده کیانوش یکسری سوالات کلی از وی و وکیل پرونده پرسیده بودند. در واقع نه تنها پاسخی به سوالات ما ندادند بلکه از ما سوال هم کردند. پیگیری های خود ما هم به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم و اینکه پرونده در چه مرحله ای است هیچ اطلاعی نداریم و آنچه که تحویل ما دادند یک چیزی در حد "صفر" بوده است.
رسیدگی های وکیل پرونده برادر شما چطور؟ آیا آن هم به نتیجه ای نرسید؟
وکیل کیانوش هم مدام پیگیر پرونده بوده است و یکماه پیش هم که با وکیل صحبت می کردم می گفت تا الان هیچ نتیجه و پاسخی عایدش نشده است. طبیعی است اوایل انتظار نداشتیم این پرونده یک ماهه یا دوماهه جواب بدهد. برای همین به اندازه کافی صبر کردیم و حالا انتظار داریم بعد از این همه مدت حداقل به یک نتیجه روشن رسیده باشیم.
می توانید در خصوص ابهامات پرونده کیانوش بگویید؟
به یقین اطلاع داریم که کیانوش روز بیست و پنج خرداد از ناحیه پهلو با اصابت گلوله زخمی می شود و احتمالا به بیمارستان برده می شود اما بعد از اینکه او را سوار ماشین یا آمبولانس می کنند ما هیچ اطلاعی از او نداریم. ما بیمارستانهایی که آن زمان زخمی ها را به آنجا می بردند سر زدیم اگرچه به نتیجه ای نرسیدم اما به نکاتی پی بردیم. وقتی به بیمارستان رسول اکرم مراجعه کردیم از یکی از مسئولین بیمارستان خواهش کردیم اطلاعات را در اختیار ما بگذارد. نکته ای که آن شخص به ما گفت این بود که چند ساعتی زخمی ها آنجا بودند بعد آنها را از بیمارستان برده اند که اسم کیانوش در بین آنها نبود. یا شاید جزو مجهول الهویه ها بوده است و بعد گفت هیچ اطلاع دیگری نداریم اما پس از خواهش و اصرار ما گفت در همین حد اطلاع داریم افرادی که زخمی ها را در روز بیست و پنجم خرداد از بیمارستان رسول اکرم بردند با لباس شخصی آمده بودند و مشخص نبودند که وابسته به چه ارگانی هستند. در واقع اگر هم مسوول مربوطه اطلاع داشت که افراد منتقل کننده ی زخمی ها متعلق به کجا هستند اطلاعتی بیش از این در اختیار ما قرار نداد. بعدها در پزشکی قانونی هم متوجه شدیم یک گلوله هم به پایین گردن کیانوش کرده اصابت است.
آیا متوجه شدید که در این مدت چهار روز از فاصله انتقال تا زمان پزشکی قانونی کیانوش کجا بوده و گلوله دوم چطور به او خورده است؟
در واقع طبق شواهد و توضیحات پزشک قانونی که روز بیست و نهم خرداد جسد برادرم تحویل پزشکی قانونی داده شد در پیگیری هایمان در طول این یکسال و نیم معلوم نشد که در این چهار روز کیانوش کجا بوده و چه بلایی به سرش آمده است. حالا ابهام اینجاست که اگر گلوله دوم همزمان با گلوله اول به کیانوش خورده بود که همان غروب دوشنبه باید جانش را از دست می داد. و اینکه اگر گلوله دوم همزمان یا با فاصله گلوله اول به او اصابت کرد پس چرا در همان مرحله به پزشک قانونی منتقلش نکردند؟
حالت دیگر این است که گلوله دوم بعد از اصابت گلوله اول در میدان آزادی، و در مکانی دیگر به او اصابت کرده است. ابهام اصلی ما در واقع همینجاست که کیانوش کجا گلوله خورده است؟ که باز این سوال مطرح است که آیا کیانوش به جای اینکه در بیمارستان مورد مداوا قرار گیرد در جای دیگری بود و برایش اتفاق ناگوار دیگری افتاده است؟ این توسط چه کسی و برای چه؟ و اصلا چه اتفاقی افتاده است؟
ابهام دیگر این است که اگر زخمی بوده، در بیمارستان رسول اکرم نگهداری می شد؟ چرا از آنجا منتقلش کرده اند؟ چه دلیلی دارد که یک زخمی را از محیط بیمارستان و از زیر دست پزشکان خارج کنند. یا اگر روز سه شنبه جانش را از دست داده، در آن زمانی که کیانوش نه در بیمارستان بوده و نه در پزشکی قانونی کجا بوده است؟
شما موفق شده اید پرونده پزشکی برادرتان را هم ببنید؟
روی پرونده کیانوش در بیمارستان، مهر محرمانه خورده است حتی به ما که خانواده اش هستیم هیچ پاسخی نمی دهند. چرا؟ کسانی که در این قضیه مسئول هستند به جای اینکه پاسخ سوالات ما را بدهند از ما سوال می کردند که برای چه این اطلاعات را می خواهید؟ یعنی خانواده کیانوش نباید بدانند چه اتفاقی برای کیانوش افتاده است؟
ناگفته ی دیگری اگر باقی مانده است بفرمایید.
از سال گذشته یکی از مشکلاتی که برای ما ایجاد شده مسئله کرد بودن ماست. چه زمانی که من در زندان بودم و چه زمانی که پیگیر پرونده برادرم بودم. به دلیل اینکه ما کرد هستیم واکنش آنها با ما بسیار بد است. به چشم یک آدم گناهکار به ما نگاه می کنند در حالیکه در ایران چند میلیون نفر جمعیت کرد است. حتی وقتی در دادگاه انقلاب در نوبت ایستاده ایم در تمام رفتارهایشان یک نوع بد رفتاری در مقایسه با دیگرانی که مراجعه می کنند وجود دارد این مسئله واقعا ما را آزار می دهد.
نکته دیگر اینکه بعضی اوقات مطالبی در برخی از سایت ها و روزنامه نوشته می شود که آدم از شدت دروغ هایی که می نویسند شرم می کند. ما خط و خطوط سیاسی نداریم و متاسفانه در رسانه ها مطالبی سراسر دروغ در خصوص قتلهای بعد از انتخابات نوشته می شود که آدم را زجر می دهد. چیزی که مربوط به ما می شود این است که بطور مستقیم و غیر مستقیم دروغهایی می گویند از جمله اینکه مسئول حراست دانشگاه علم و صنعت ایران جایی در مورد خانواده کیانوش گفته است که خانواده کیانوش آسا برای بسیج و سپاه کار می کنند و خیلی از افراد دیگر دروغهای دیگری گفته اند. اما ما یک سوال داریم و آن اینکه الان که عصر ارتباطات و رسانه ها است و حقایق در همه منتشر می شود چطور مسئول حراست دروغی به این بزرگی می گوید؟!
شاید در کوتاه مدت بشود با دروغ واقعیت را کتمان کرد اما با گذشت زمان، حقیقت چیزی نیست که با دروغ گفتن چند سایت و روزنامه در تاریخ پنهان بماند. ما تا روزی که زنده باشیم این جنایت بزرگ که منجر به پایمال شدن حقوق اولیه یک انسان شده است را پیگیری خواهیم کرد و مطمئن هستیم که در دراز مدت به نتیجه خواهیم رسید.
این را هم در پایان اضافه کنم که در روند پیگیری ها، قاضی پرونده به ما گفت به نتیجه نمی رسید و عکسی هم که به دیوار بیرونیِ منزل زده بودیم را پاره کردند، اینطور که معلوم است بعید نیست فردا به داخل منزل هم بیایند و عکسهای کیانوش را پاره کنند.
وزارت امورخارجه ایران قطعنامه حقوق بشری سازمان ملل را «غیرمنصفانه و ناموجه» خواند!
وزارت امورخارجه ایران قطعنامه حقوق بشری سازمان ملل را «غیرمنصفانه و ناموجه» خواند!
ایرنا : سخنگوي وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران پنجشنبه شب در پاسخ به سووالي در خصوص تصويب قطعنامه علیه ايران در شوراي حقوق بشر سازمان ملل اظهارداشت:اين قطعنامه غيرمنصفانه و ناموجه بوده و كاملا سياسي است و برغم تمايل برخي كشورها ، تحت فشار آمريكا به تصويب رسيد.
به گزارش اخبار شب ايرنا به نقل از اداره كل اطلاعات و اخبار وزارت امور خارجه ، رامين مهمانپرست افزود:هدف از اين قطعنامه تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران و منحرف كردن روند فعلي شوراي حقوق بشر در بررسي دوره اي جهاني وضعيت حقوق بشر همه كشورهاست.
سخنگوي وزارت امور خارجه ایران اظهار داشت: آمريكا با اينگونه اقدامات و برخوردگزينشي در صدد است با تغيير اين مسير توجهات را از نقض حقوق بشر در غرب به ويژه آمريكا منحرف كرده و در روند اغراض سياسي خود بر روي برخي كشورها تمركز ايجاد كند.
وي افزود:اخيرا پرونده حقوق بشري آمريكا در شوراي حقوق بشر مورد بررسي قرار گرفت و ايرادات بسياري بر وضعيت حقوق بشر در اين كشور وارد شد و لذا آمريكا كه از اين وضعيت راضي نيست مي خواهد اين مسير را تغيير دهد.
وي تصريح كرد:سياستهاي آمريكا درحرف و عمل همواره متفاوت و مبتني بر معيارهاي دوگانه بوده است و در صدور اين قطعنامه نيز نمونه اي از تناقض در سياستهاي آمريكا مشاهده مي شود.
ایرنا : سخنگوي وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران پنجشنبه شب در پاسخ به سووالي در خصوص تصويب قطعنامه علیه ايران در شوراي حقوق بشر سازمان ملل اظهارداشت:اين قطعنامه غيرمنصفانه و ناموجه بوده و كاملا سياسي است و برغم تمايل برخي كشورها ، تحت فشار آمريكا به تصويب رسيد.
به گزارش اخبار شب ايرنا به نقل از اداره كل اطلاعات و اخبار وزارت امور خارجه ، رامين مهمانپرست افزود:هدف از اين قطعنامه تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران و منحرف كردن روند فعلي شوراي حقوق بشر در بررسي دوره اي جهاني وضعيت حقوق بشر همه كشورهاست.
سخنگوي وزارت امور خارجه ایران اظهار داشت: آمريكا با اينگونه اقدامات و برخوردگزينشي در صدد است با تغيير اين مسير توجهات را از نقض حقوق بشر در غرب به ويژه آمريكا منحرف كرده و در روند اغراض سياسي خود بر روي برخي كشورها تمركز ايجاد كند.
وي افزود:اخيرا پرونده حقوق بشري آمريكا در شوراي حقوق بشر مورد بررسي قرار گرفت و ايرادات بسياري بر وضعيت حقوق بشر در اين كشور وارد شد و لذا آمريكا كه از اين وضعيت راضي نيست مي خواهد اين مسير را تغيير دهد.
وي تصريح كرد:سياستهاي آمريكا درحرف و عمل همواره متفاوت و مبتني بر معيارهاي دوگانه بوده است و در صدور اين قطعنامه نيز نمونه اي از تناقض در سياستهاي آمريكا مشاهده مي شود.
اعلام موجودیت سایت بانک اطلاعاتی جانباختگان جنبش مردم ایران
اعلام موجودیت سایت بانک اطلاعاتی جانباختگان جنبش مردم ایران
*شیرکو معارفی در یک قدمی اعدام
اعلام موجودیت سایت بانک اطلاعاتی جانباختگان جنبش مردم ایران
جــرس: به کوشش جمعی از فعالان جنبش سبز، سایت اینترنتی بانک اطلاعات جنبش سبز مدتی است راه اندازی شده است و خبرهای مربوط به جانباختگان را منتشر می کند.
سایت سرخ سبز شامل بانک اطلاعاتی جانباختگان سبز و آخرین خبرها، مصاحبه ها و عکس و فیلم از آن ها و دارای امکاناتی جهت اعلام سالگرد ها و زادروز های شهدای جنبش سبز می باشد.
در این سایت اطلاعات بیش از ۱۵۰ شهید سبز گردآوری شده است و در بخشی از یادداشت آغاز به کار سایت آمده است:
"سرخ سبز، تمامی سبزها را فرامی خواند به همراهی، اطلاع رسانی و تکمیل خبر و اطلاعات کشته شدگان انتخابات خونین سال ۱۳۸۸. در این راه از تمامی خبرنگاران، تحلیل گران و فعالین سیاسی و اجتماعی نیز طلب یاری می کنیم."
بر اساس اعلام گردآورندگان سایت به خبرنگار جرس، در حال حاضر و همچنان اطلاعات مربوط به شهدای جنبش در این سایت در حال تکمیل و به روزرسانی می باشد.
شیرکو معارفی در یک قدمی اعدام
همزمان با جشن نوروز دادگاه اسلامی سقز حکم اعدام شیرکو را تایید کرد و قرار بر این است که در 11 اردیبهشت حکم اجرا شود .
به گزارش "کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی "، بهمن معارفی( شيركو معارفي) فعال کرد از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، محارب شناختهشده است. شیرکوه معارفی،
31ساله، اهل بانه به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و محاربه با خدا به اعدام محكوم شده وي در تاریخ ده آبانماه سال ۱۳۸۷ دستگیر شده و از آن زمان تا کنون در بازداشت ادارهی اطلاعات و زندان شهر سقز است.
*شیرکو معارفی در یک قدمی اعدام
اعلام موجودیت سایت بانک اطلاعاتی جانباختگان جنبش مردم ایران
جــرس: به کوشش جمعی از فعالان جنبش سبز، سایت اینترنتی بانک اطلاعات جنبش سبز مدتی است راه اندازی شده است و خبرهای مربوط به جانباختگان را منتشر می کند.
سایت سرخ سبز شامل بانک اطلاعاتی جانباختگان سبز و آخرین خبرها، مصاحبه ها و عکس و فیلم از آن ها و دارای امکاناتی جهت اعلام سالگرد ها و زادروز های شهدای جنبش سبز می باشد.
در این سایت اطلاعات بیش از ۱۵۰ شهید سبز گردآوری شده است و در بخشی از یادداشت آغاز به کار سایت آمده است:
"سرخ سبز، تمامی سبزها را فرامی خواند به همراهی، اطلاع رسانی و تکمیل خبر و اطلاعات کشته شدگان انتخابات خونین سال ۱۳۸۸. در این راه از تمامی خبرنگاران، تحلیل گران و فعالین سیاسی و اجتماعی نیز طلب یاری می کنیم."
بر اساس اعلام گردآورندگان سایت به خبرنگار جرس، در حال حاضر و همچنان اطلاعات مربوط به شهدای جنبش در این سایت در حال تکمیل و به روزرسانی می باشد.
شیرکو معارفی در یک قدمی اعدام
همزمان با جشن نوروز دادگاه اسلامی سقز حکم اعدام شیرکو را تایید کرد و قرار بر این است که در 11 اردیبهشت حکم اجرا شود .
به گزارش "کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی "، بهمن معارفی( شيركو معارفي) فعال کرد از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، محارب شناختهشده است. شیرکوه معارفی،
31ساله، اهل بانه به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و محاربه با خدا به اعدام محكوم شده وي در تاریخ ده آبانماه سال ۱۳۸۷ دستگیر شده و از آن زمان تا کنون در بازداشت ادارهی اطلاعات و زندان شهر سقز است.
در دومین درگیری مسلحانه در سنندج در یک شب یک پرسنل دیگر نیروی انتظامی کشته شد
در دومین درگیری مسلحانه در سنندج در یک شب یک پرسنل دیگر نیروی انتظامی کشته شد
سنندج - خبرگزاری مهر: در در دومین درگیری مسلحانه در سنندج، یکی از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان کشته شد.
به گزارش خبرنگار مهر در سنندج، پنج شنبه شب و با فاصله ای یک ساعته از وقوع حادثه ای تروریستی در سنندج و در پی حمله افراد مسلح حادثه ای دیگر روی داد که در پی آن یکی از پرسنل فرماندهی استان کردستان کشته شد.
در این حادثه که حدود ساعت 22 شب روی داد، در منطقه شهرک سعدی سنندج و به دلیل حمله افراد مسلح یکی از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان بکشته شد و یک نفر دیگر نیز زخمی شد.
در حادثه نخست که ساعت حدود 20 شب و در خیابان 17 شهریور (سه راه شیخان) روی داد یک سرباز وظیفه به نام "مرتضی وزیری افشار" ساکن استان همدان کشته شد و یکی از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان نیز در این حادثه زخمی شد.
در این حادثه تروریستی همچنین "نوید زینبی" 14 ساله و عابر پیاده در این محل نیز مورد اصابت گلوله افراد مسلح قرار گرفت و زخمی شد.
فرمانده انتظامی کردستان در گفتگو با خبرنگار مهر در سنندج وقوع این دو حادثه را تائید کرد و گفت: اقدامات پلیسی برای دستگیری عوامل این حادثه آغاز شده است.
سنندج - خبرگزاری مهر: در در دومین درگیری مسلحانه در سنندج، یکی از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان کشته شد.
به گزارش خبرنگار مهر در سنندج، پنج شنبه شب و با فاصله ای یک ساعته از وقوع حادثه ای تروریستی در سنندج و در پی حمله افراد مسلح حادثه ای دیگر روی داد که در پی آن یکی از پرسنل فرماندهی استان کردستان کشته شد.
در این حادثه که حدود ساعت 22 شب روی داد، در منطقه شهرک سعدی سنندج و به دلیل حمله افراد مسلح یکی از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان بکشته شد و یک نفر دیگر نیز زخمی شد.
در حادثه نخست که ساعت حدود 20 شب و در خیابان 17 شهریور (سه راه شیخان) روی داد یک سرباز وظیفه به نام "مرتضی وزیری افشار" ساکن استان همدان کشته شد و یکی از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان نیز در این حادثه زخمی شد.
در این حادثه تروریستی همچنین "نوید زینبی" 14 ساله و عابر پیاده در این محل نیز مورد اصابت گلوله افراد مسلح قرار گرفت و زخمی شد.
فرمانده انتظامی کردستان در گفتگو با خبرنگار مهر در سنندج وقوع این دو حادثه را تائید کرد و گفت: اقدامات پلیسی برای دستگیری عوامل این حادثه آغاز شده است.
در درگیری شب گذشته سنندج یک نفر کشته و دو نفر زخمی شدند
در درگیری شب گذشته سنندج یک نفر کشته و دو نفر زخمی شدند
سنندج - خبرگزاری مهر: شامگاه پنج شنبه و در یک درگیری در سنندج یک نفر کشته و دو نفر نیز زخمی شدند.
به گزارش خبرنگار مهر در سنندج، شامگاه پنج شنبه و در پی حمله افراد مسلح و ناشناس یک نفر از پرسنل انتظامی کردستان کشته و دو نفر دیگر نیز زخمی شدند.
در این حادثه که حدود ساعت 20 پنج شنبه و در خیابان 17 شهریور (سه راه شیخان) روی داد، علاوه بر کشته و زخمی شدن دو نفر از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان یک فرد عابر نیز زخمی شده است.
مسئولان استان کردستان هنوز جزئیات بیشتری از این حادثه اعلام نکرده اند.
سنندج - خبرگزاری مهر: شامگاه پنج شنبه و در یک درگیری در سنندج یک نفر کشته و دو نفر نیز زخمی شدند.
به گزارش خبرنگار مهر در سنندج، شامگاه پنج شنبه و در پی حمله افراد مسلح و ناشناس یک نفر از پرسنل انتظامی کردستان کشته و دو نفر دیگر نیز زخمی شدند.
در این حادثه که حدود ساعت 20 پنج شنبه و در خیابان 17 شهریور (سه راه شیخان) روی داد، علاوه بر کشته و زخمی شدن دو نفر از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان یک فرد عابر نیز زخمی شده است.
مسئولان استان کردستان هنوز جزئیات بیشتری از این حادثه اعلام نکرده اند.
خودکشی چهار نفر از شهروندان در استان ایلام
خودکشی چهار نفر از شهروندان در استان ایلام
در طی یک ماه گذشته در شهر "آبدانان" از توابع استان ایلام، دستکم چهار نفر اقدام به خودکشی کردهاند که سه مورد آن منجر به فوت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با گسترش فقر، اعتیاد، بیکاری، اختلافات خانوادگی و مواردی از این دست، پدیدهٔ تراژدیک خودکشی نیز در بین شهروندان به صورت نگران کنندهای در حال افزایش است.
بر همین اساس در اولین روز سال جدید(نوروز) در این شهر یک جوان به دلایل نامعلوم اقدام به خودسوزی میکند که پس انتقال وی به بیمارستان پزشکان شدت سوختگی این جوان را نگران کننده اعلام کردهاند.
همچنین چندی پیش در شهر مذکور یک جوان دیگر از راه حلق آویز خودکشی مینماید که منجر به فوت وی میشود. دو نفر دیگر که نیز در این مدت اقدام به خودکشی میکنند که هر دو فوت کردهاند؛ یکی از این افراد از طریق خودسوزی اقدام به خودکشی کرده است.
لازم به ذکر است آمار خودکشی، به ویژه اقدام به خودسوزی، در استان ایلام در سالهای گذشته به صورت قابل توجه افزایش پیدا کرده است به طوری که این استان محروم در صدر جدول آمار خودسوزی زنان در استانهای کشور قرار گرفته است.
فعالین مدنی نسبت به گسترش بیرویهٔ این پدیدهٔ تراژدیک ابراز نگرانی میکنند. آنان دلایلی هم چون بیتوجهی مسئولین، عدم وجود نهادهای مدنی فعال در این زمینهها در جهت کالبد شکافی ریشههای این معضل، وجود فرهنگ سنتی و عشیرهای حاکم بر بسیاری از نقاط جامعه، گسترش آمار بیکاری، فقر، اعتیاد و... را از دلایل گسترش روز افزون خودکشی در میان اقشار مختلف جامعه از جوان و پیر گرفته تا دختران و زنان، میدانند.
در طی یک ماه گذشته در شهر "آبدانان" از توابع استان ایلام، دستکم چهار نفر اقدام به خودکشی کردهاند که سه مورد آن منجر به فوت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با گسترش فقر، اعتیاد، بیکاری، اختلافات خانوادگی و مواردی از این دست، پدیدهٔ تراژدیک خودکشی نیز در بین شهروندان به صورت نگران کنندهای در حال افزایش است.
بر همین اساس در اولین روز سال جدید(نوروز) در این شهر یک جوان به دلایل نامعلوم اقدام به خودسوزی میکند که پس انتقال وی به بیمارستان پزشکان شدت سوختگی این جوان را نگران کننده اعلام کردهاند.
همچنین چندی پیش در شهر مذکور یک جوان دیگر از راه حلق آویز خودکشی مینماید که منجر به فوت وی میشود. دو نفر دیگر که نیز در این مدت اقدام به خودکشی میکنند که هر دو فوت کردهاند؛ یکی از این افراد از طریق خودسوزی اقدام به خودکشی کرده است.
لازم به ذکر است آمار خودکشی، به ویژه اقدام به خودسوزی، در استان ایلام در سالهای گذشته به صورت قابل توجه افزایش پیدا کرده است به طوری که این استان محروم در صدر جدول آمار خودسوزی زنان در استانهای کشور قرار گرفته است.
فعالین مدنی نسبت به گسترش بیرویهٔ این پدیدهٔ تراژدیک ابراز نگرانی میکنند. آنان دلایلی هم چون بیتوجهی مسئولین، عدم وجود نهادهای مدنی فعال در این زمینهها در جهت کالبد شکافی ریشههای این معضل، وجود فرهنگ سنتی و عشیرهای حاکم بر بسیاری از نقاط جامعه، گسترش آمار بیکاری، فقر، اعتیاد و... را از دلایل گسترش روز افزون خودکشی در میان اقشار مختلف جامعه از جوان و پیر گرفته تا دختران و زنان، میدانند.
وزارت خارجه ترکیه:محموله هواپیمای ایرانی ناقض تحریمات سازمان ملل است
وزارت خارجه ترکیه:محموله هواپیمای ایرانی ناقض تحریمات سازمان ملل است
خبرگزاری «ریانووستی»: محموله دومین هواپیمای توقیف شده ایران در طی روزهای اخیر در ترکیه ناقض تحریمات سازمان ملل متحد برعلیه ایران می باشد. این مطلب را دفتر مطبوعاتی وزارت امور خارجه ترکیه اعلام کرد.
لازم به یادآوری است که 20 مارس یک هواپیمای باربری ایرانی که عازم سوریه بود، در فرودگاه شهر "دیاربکیر" ترکیه فرود اضطراری انجام داد.
به گزارش خبرگزاری «ریانووستی» به نقل از خبرگزاری "صباح" ترکیه، وزارت خارجه ترکیه در مورد جزئیات این محموله توضیحی نداده است.
روزنامه "ملیت" روز سه شنبه در این مورد نوشته بود:" هواپیمای باربری "ایل-76" ایران که از تهران عازم سوریه بود و در روز 20 مارس جهت بازرسی مجبور به فرود در ترکیه شد، در حال حمل اسلحه و مهمات بود".
به نوشته این نشریه، هواپیمای ایرانی بر اساس اطلاعات مقامات محلی مبنی بر احتمال حمل "محموله هسته ای" و سلاح با نقض قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران به پایگاه نظامی شهر "دیار بکیر" واقع در جنوب شرقی ترکیه مجبور به فرود شد.
این دومین مورد در هفته است که مقامات ترکیه هواپیماهای ایرانی را جهت بازرسی مجبور به فرود می کنند. مورد قبلی در روز 15 مارس در حالی رخ داد که از هواپیمای ایرانی عازم سوریه پس از فرود و بازرسی در ترکیه چیزی یافت نشد.
خبرگزاری «ریانووستی»: محموله دومین هواپیمای توقیف شده ایران در طی روزهای اخیر در ترکیه ناقض تحریمات سازمان ملل متحد برعلیه ایران می باشد. این مطلب را دفتر مطبوعاتی وزارت امور خارجه ترکیه اعلام کرد.
لازم به یادآوری است که 20 مارس یک هواپیمای باربری ایرانی که عازم سوریه بود، در فرودگاه شهر "دیاربکیر" ترکیه فرود اضطراری انجام داد.
به گزارش خبرگزاری «ریانووستی» به نقل از خبرگزاری "صباح" ترکیه، وزارت خارجه ترکیه در مورد جزئیات این محموله توضیحی نداده است.
روزنامه "ملیت" روز سه شنبه در این مورد نوشته بود:" هواپیمای باربری "ایل-76" ایران که از تهران عازم سوریه بود و در روز 20 مارس جهت بازرسی مجبور به فرود در ترکیه شد، در حال حمل اسلحه و مهمات بود".
به نوشته این نشریه، هواپیمای ایرانی بر اساس اطلاعات مقامات محلی مبنی بر احتمال حمل "محموله هسته ای" و سلاح با نقض قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران به پایگاه نظامی شهر "دیار بکیر" واقع در جنوب شرقی ترکیه مجبور به فرود شد.
این دومین مورد در هفته است که مقامات ترکیه هواپیماهای ایرانی را جهت بازرسی مجبور به فرود می کنند. مورد قبلی در روز 15 مارس در حالی رخ داد که از هواپیمای ایرانی عازم سوریه پس از فرود و بازرسی در ترکیه چیزی یافت نشد.
عقبنشینی رهبری سوریه در برابر خواستهای معترضان
عقبنشینی رهبری سوریه در برابر خواستهای معترضان
دویچه وله : شامگاه پنجشنبه (۲۴ مارس، ۴ فروردین) ساعاتی پس از خاکسپاری قربانیان ناآرامیهای دیروز شهر درعا در جنوب دمشق، مشاور بشار اسد رئیسجمهور سوریه در تماس با خبرگزاری دولتی سانا اعلام کرد که دولت پایان دادن به وضعیت اضطراری را مورد بررسی قرار میدهد و ضمن اصلاحات سیاسی فعالیت احزاب را آزاد خواهد کرد.
اعتراضها قانونی است
خانم شعبان مشاور بشار اسد اعتراضات مردم را قانونی دانست و گفت که دولت در هر تصمیمی نظرات مردم درعا را در نظر خواهد گرفت . وی قول داد که با فساد با شدت بیشتری مبارزه شود و پایان دادن به قانون وضعیت فوقالعاده که از سال ۱۹۶۳ بر سوریه حاکم است، مورد بررسی قرار گیرد.
بهگزارش خبرگزاری دولتی سوریه، بشار اسد علاوه بر این، دستور افزایش حقوق کارکنان بخش دولتی و خدمات عمومی را صادر کرد. مخالفان دولت، در شبکههای اجتماعی اینترنتی مردم سوریه را به شرکت در تظاهرات سراسری بزرگ جمعه خواندهاند
جمعه سرنوشت ساز
امروز، به رغم استقرار نیروهای امنیتی در خیابانهای درعا، حدود ۲۰ هزار نفر در تشییع جنازه و خاکسپاری قربانیان درگیریهای دیروز این شهر شرکت کردند. بسیاری از ناظران پیشبینی کردهاند که با توجه به حضور مردم در این مراسم، احتمالا فردا دهها هزار نفر در تظاهرات اعتراضی شهرهای مختلف شرکت خواهند کرد.
برخی خبرگزاریها تعداد کشته شدگان روز چهارشنبه، ۲۳ مارس، را ۱۵ نفر و برخی دیگر ۲۵ نفر اعلام کردند. اما مدافعان حقوق بشر بامداد امروز گفتند که شمار کشته شدگان به ۱۰۰ نفر رسیده است.
شامگاه پنجشنبه، ایمان الاسواد از فعالان حقوق بشر سوریه به خبرگزاری فرانسه گفت:« تعداد کشته شدگان بیش از ۱۰۰ نفر است و شهر درعا یک هفته وقت نیاز دارد تا همه آنها را به خاک بسپارد.»
دویچه وله : شامگاه پنجشنبه (۲۴ مارس، ۴ فروردین) ساعاتی پس از خاکسپاری قربانیان ناآرامیهای دیروز شهر درعا در جنوب دمشق، مشاور بشار اسد رئیسجمهور سوریه در تماس با خبرگزاری دولتی سانا اعلام کرد که دولت پایان دادن به وضعیت اضطراری را مورد بررسی قرار میدهد و ضمن اصلاحات سیاسی فعالیت احزاب را آزاد خواهد کرد.
اعتراضها قانونی است
خانم شعبان مشاور بشار اسد اعتراضات مردم را قانونی دانست و گفت که دولت در هر تصمیمی نظرات مردم درعا را در نظر خواهد گرفت . وی قول داد که با فساد با شدت بیشتری مبارزه شود و پایان دادن به قانون وضعیت فوقالعاده که از سال ۱۹۶۳ بر سوریه حاکم است، مورد بررسی قرار گیرد.
بهگزارش خبرگزاری دولتی سوریه، بشار اسد علاوه بر این، دستور افزایش حقوق کارکنان بخش دولتی و خدمات عمومی را صادر کرد. مخالفان دولت، در شبکههای اجتماعی اینترنتی مردم سوریه را به شرکت در تظاهرات سراسری بزرگ جمعه خواندهاند
جمعه سرنوشت ساز
امروز، به رغم استقرار نیروهای امنیتی در خیابانهای درعا، حدود ۲۰ هزار نفر در تشییع جنازه و خاکسپاری قربانیان درگیریهای دیروز این شهر شرکت کردند. بسیاری از ناظران پیشبینی کردهاند که با توجه به حضور مردم در این مراسم، احتمالا فردا دهها هزار نفر در تظاهرات اعتراضی شهرهای مختلف شرکت خواهند کرد.
برخی خبرگزاریها تعداد کشته شدگان روز چهارشنبه، ۲۳ مارس، را ۱۵ نفر و برخی دیگر ۲۵ نفر اعلام کردند. اما مدافعان حقوق بشر بامداد امروز گفتند که شمار کشته شدگان به ۱۰۰ نفر رسیده است.
شامگاه پنجشنبه، ایمان الاسواد از فعالان حقوق بشر سوریه به خبرگزاری فرانسه گفت:« تعداد کشته شدگان بیش از ۱۰۰ نفر است و شهر درعا یک هفته وقت نیاز دارد تا همه آنها را به خاک بسپارد.»
Subscribe to:
Posts (Atom)