Friday, October 31, 2014

۲ پرونده تجاوز؛ ۲ عبدالعلی سربندی؛ حلقه مفقوده؟ یک پرونده در ایران و اعدام ریحانه جباری؛ یک پرونده در استرالیا و تبرئه عبدالعلی سربندی

۲ پرونده تجاوز؛ ۲ عبدالعلی سربندی؛ حلقه مفقوده؟

یک پرونده در ایران و اعدام ریحانه جباری؛ یک پرونده در استرالیا و تبرئه عبدالعلی سربندی

۲ پرونده تجاوز؛ ۲ عبدالعلی سربندی؛ حلقه مفقوده؟
باز هم تاریکی‌های بیش‌تری بر پرونده ریحانه جباری می‌نشیند؛ نیک‌آهنگ کوثر در سرمقاله خود، ۱۰ پرسش را مطرح کرده بود؛ اینک می‌توان پرسش‌های جدیدی به آنها افزود...
چند روز قبل و پس از اعدام ریحانه جباری، نیک‌آهنگ کوثر در «خودنویس» سرمقاله‌ای نوشت با عنوان «پرونده «دکتر» سربندی تازه باز شده است»؛ وی در این سرمقاله، احتمال «فرنگی‌کار» بودن مرتضی عبدالعلی سربندی را مطرح کرد و نوشت:
«آن‌چه گروهی از اهل فن می‌گویند، این است که به دلیل پنهان‌‌کاری‌های دستگاه‌های امنیتی، جدایی «دکتر» سربندی از وزارت اطلاعات، سال‌ها پیش از مرگ، قابل تایید یا تکذیب نیست. یک منبع خودنویس می‌گوید «دکتر» سربندی، مانند بسیاری از «فرنگی‌کاران» وزارت اطلاعات، قصد به‌كارگیری ریحانه جباری را داشته است. هنوز هویت کسانی که در جلسه رفع اختلاف و تلاش برای بخشش ریحانه، از پسر «دکتر»سربندی خواسته‌اند ریحانه جباری را نبخشد، معلوم نشده است. آیا آنها نیز اطلاعاتی بودند یا مثلا سال‌ها از جدایی‌شان از وزارت گذشته بود؟ بحث دیگر، سابقه حرفه‌ای «دکتر» سربندی است. سابقه طبابت و حضور «دکتر» سربندی در دانشگاه چندان آشکار نبوده است. آقای سربندی آیا با نام خود در دانشگاه حضور داشته است یا نه؟ آیا بورسیه‌ای و سهمیه‌ای بوده است؟ آیا به مریض‌های «دکتر» سربندی رجوع شد تا تجربه‌شان را از او بیان کنند؟ آیا فقط به تجارت پزشکی مشغول بود یا هیچگاه به شکل حرفه‌ای در خدمت بیماران بوده است؟»
در جستجوی احتمال «فرنگی‌کار» بودن مرتضی عبدالعلی سربندی، نام یک «عبدالعلی سربندی» دیگر از رسانه‌های «فرنگ» بیرون آمد؛ این بار، «امیررضا عبدالعلی سربندی»، ولی در استرالیا، اما باز هم به اتهام تجاوز به عنف (زور و اجبار)!
به نوشته وبسایت «کانبرا تایم» استرالیا، فردی در گوردون منطقه‌ای در کانبرا استرالیا، از اتهام تجاوز جنسی به یک زن تبرئه شد. بر اساس این گزارش، قاضی دادگاه عالی پایتخت استرالیا، امیررضا عبدالعلی سربندی را در مورد اتهام آمیزش جنسی بدون رضایت و ارتکاب عمل گستاخانه در باره یک زن در آوریل ۲۰۱۰ (فروردین ۱۳۸۹) مجرم ندانست.
به نوشته این وبسایت، این زن پس از مجادله با دوست پسرش برای کشیدن سیگار و گریه کردن، به خیابان رفت. این زن به دادگاه گفت که آقای سربندی او را به خانه‌اش دعوت کرد و در آنجا به او «بربن» و «کًک» داد. به گفته او، پس از نوشیدن مشروب، دیگر به یاد ندارد در آن شب، چه اتفاقی افتاد؛ تا اینکه صبح روز بعد، خود را لخت و گیج در رختخواب یافت و موقع دوش گرفتن، مقداری «منی» در اطراف شکم و بالای پاهای خود دید.
اما آقای سربندی به دادگاه گفت که این زن به در خانه او برای درخواست کمک آمد. سربندی به او پیشنهاد نوشیدنی داد و پیش از اینکه آن زن، سربندی را در بغل بگیرد و او را ببوسد، با هم صحبت کردند. سربندی به دادگاه گفت که آن زن قبل از درآوردن لباس‌هایش از او خواست که با هم سکس داشته باشند. به گفته سربندی، آنها در نیمکت آشپزخانه، با رضایت طرفین، با هم سکس داشتند.
قاضی ریچارد رفشاوگ به دلیل وجود تردیدهای موجه درباره آن‌چه در آن شب رخ داد، سربندی را از اتهام‌ها تبرئه کرد و در حکم خود نوشت:
«هیچ شاهدی بر اینکه سکس، اجباری بوده، وجود ندارد و تنها مبنای عدم رضایت، این است که هر رضایتی، به علت مستی توسط الکل یا داروهای دیگر، حاصل شده است. به دلیل عدم امکان تشخیص اینکه مستی توسط الکل یا دیگر مواد در حد لازم بوده است، من نتوانستم بدون تردیدی فراتر از حد معقول، قانع شوم که سکس، بدون رضایت طرفین نبوده یا حداقل، آقای سربندی می‌دانسته یا نسبت به توافق طرفین، بی‌توجه بوده است».
========
جستجو برای مشخصات و سوابق «امیررضا عبدالعلی سربندی» همچون «مرتضی عبدالعلی سربندی» به بن‌بست رسید؛ تنها سرنخی که در مورد او وجود دارد، یک آگهی دادگستری استان تهران (مجتمع شهید محلاتی) است با محتوای زیر که در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۹۲ در صفحه سوم روزنامه کائنات به چاپ رسیده است و در آن، «امیررضا عبدالعلی سربندی» به عنوان «خوانده» در یک پرونده حقوقی، «مجهول‌المکان» دانسته شده:
«آگهى ابلاغ وقت رسيدگى خواهان رامين اكبری دادخواستي به طرفيت خوانده رحيم اكبری و آرزو عبدالعلی سربندی و اميررضا عبدالعلی سربندی و حميدرضا عبدالعلی  سربندی و سعيدرضا عبدالعلی سربندی و پروين كربلائی حيدری و زهرا عبدالعلی سربندی به خواسته الزام به تنظيم سند رسمی ملک و مطالبه خسارت دادرسی تقديم دادگاه‌های عمومى شهرستان تهران نموده كه جهت رسيدگى به شعبه ۱۵۱ دادگاه عمومى حقوقى تهران واقع در تهران – بزرگراه شهيد محلاتى – خيابان ابوذر جنوبى – مجتمع شهيد محلاتى ارجاع و به كلاسه  ۹۲۰۹۹۸۰۲۳۱۶۰۰۹۲۸ ثبت گرديده كه وقت رسيدگى آن ۹۳/۱/۱۸ و ساعت ۱۰/۳۰ تعيين شده است. به علت مجهول المكان بودن خوانده و درخواست خواهان و به تجويز ماده ۷۳ قانون آيين دادرسى دادگاه‌هاى عمومى و انقلاب در امور مدنى و دستور دادگاه مراتب يک نوبت در يكى از جرايد كثيرالانتشار آگهى مى شود تا خوانده پس از نشر آگهى و اطلاع از مفاد آن به دادگاه مراجعه و ضمن اعلام نشانى كامل خود نسخه دوم دادخواست و ضمائم را دريافت و در وقت مقرر فوق جهت رسيدگى حاضر گردد. ۱۱۰/۱۲۴۹۰۲ منشى دادگاه حقوقى شعبه ۱۵۱ دادگاه عمومى (حقوقى) مجتمع ناحيه ۱۴ شهيد محلاتي - رفيعی»
در جستجوی خاندان «عبدالعلی سربندی» دو سرنخ دیگر نیز به دست آمد که صرفا به عنوان شواهد احتمالی مطرح می‌شوند:
۱- فردی به نام «مصطفی عبدالعلی سربندی» فرزند محسن، در سال ۱۳۹۳ جزء پذیرفته‌شدگان دانشگاه امام صادقاست. دانشگاه امام صادق، که ریاست آن تا پایان عمر محمدرضا مهدوی کنی در اختیار او بود و پس از آن به فرزند وی محمدسعید مهدوی کنی انتقال یافت و یکی از مراکز تربیت نیروهای امنیتی و کادر جمهوری اسلامی است.
۲- وبلاگی در فضای مجازی وجود دارد که در معرفی آن آمده است:
«ما "کارشناس نویسندگان" به مدال "افسران جنگ نرم" مفتخریم و به حضور شما می‌بالیم؛ نویسندگان: مدیریت: مهدی عبدالعلی سربندی؛ فاطمه تهرانی: کارشناس روانشناسی؛ مهندس رضا عبدالعلی: کارشناس صنایع غذایی؛ محسن نوروزی: کارشناس ارتباطات و رسانه».
 
نکته دیگر اینکه روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی و برخی وبسایت‌های فارسی‌زبان خبری مبنی بر دستگیری جلال عبدالعلی سربندی، فرزندی مرتضی عبدالعلی سربندی در آلمان  مطرح گردید که هر چند صحت و سقم آن، قابل تایید یا تکذیب نیست و پیگیری‌ها نتوانست منبع موثقی برای آن پیدا کند، اما به عنوان یک قرینه در ردیابی حقیقت، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ از جمله وبسایتی با عنوان «خبرنامه ملی ایرانیان» در این زمینه نوشت:
«جلال سربندی فرزند مرتضی سربندی که حکم قصاص ریحانه جباری را، با توجه به مبهم بودن پرونده انجام داد، بلافاصله پس از اجرای حکمِ ریحانه جباری، برای خرید دارو با ۲ تن‌ از همکارانش به آلمان سفر نمودند، نامبرده و همکارانش توسط پلیس سیاسی و امنیتی‌ آلمان در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۴ (۵ آبان ۱۳۹۳) ساعت ۱۶ در شهر فرانکفورت دستگیر و به بازداشتگاه پلیس هدایت گردیدند. به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان؛ همراهانِ نامبرده، دو نفر از افراد حفاظت و اطلاعات سپاه هستند که به صورت پوششی به عنوان مدیران شرکت واردکننده دارو در ایران، به آلمان آمده بودند. هر سه‌ بعد از مراحل بازجویی به دستور دادستان کّل آلمان فدرال، بازداشت موقت گردیدند. بنا به گزارشات دریافتی خبرنامه ملی ایرانیان؛ افراد بازداشت شده [همراه] جلال عبدالعلی سربندی، حمید کریمی‌ و علی‌ میرهاشمی هستند که بعد از بررسی مشخص گردید نامبردگان مبلغ ۹۸۷/۵۰۰ یورو دارو خریداری کرده بودند، که قرار بوده توسط کشتی‌، از هامبورگ وارد ایران بشود. اموال فوق به دلیل نبودن برگه‌های بازرگانی و دیگر اوراقِ مربوطه، توقیف و مصادره شده‌اند و نامبردگان تا تعیین تکلیفِ نهایی این پرونده تحتِ نظرِ پلیسِ آلمان خواهند بود.»
فریبرز جباری، عموی ریحانه، به تازگی در یک نشست مطبوعاتی در آلمان، اعدام ریحانه جباری را یک «قتل دولتی» خواند و گفت گرچه ظاهرا پرونده ریحانه موردی سیاسی نبوده است، اما نحوه برخورد مقامات قضایی و امنیتی با آن بسیار شبهه‌برانگیز است.
و با توجه به این ابهام‌های جدید، باز هم تاریکی‌های بیش‌تری بر این پرونده می‌نشیند؛ نیک‌آهنگ کوثر در سرمقاله خود، ۱۰ پرسش را مطرح کرده بود؛ اینک می‌توان پرسش‌ها زیر را به آنها افزود:
۱۱- امیررضا عبدالعلی سربندی کیست و ارتباط او با مرتضی عبدالعلی سربندی چیست؟
۱۲- آیا این نام‌ها حقیقی هستند یا مستعار؟
۱۳- چرا «امیررضا عبدالعلی سربندی» در پرونده «مجتمع قضایی شهید محلاتی»، «مجهول‌المکان» است؟ او کجاست؟
۱۴- آیا مشابهت پرونده ریحانه جباری و پرونده تجاوز به زنی در استرالیا، و وجود یک نام خانوادگی یکسان، می‌تواند از ارتباطی میان این دو پرونده حکایت داشته باشد؟
۱۵- چرا هیچ‌گونه سوابق و مشخصات ثبت‌شده و دقیقی از «مرتضی عبدالعلی سربندی» و «امیررضا عبدالعلی سربندی» وجود ندارد؟ اگر «مرتضی عبدالعلی سربندی» پزشک و در عین حال، تاجر تجهیزات پزشکی بوده، آیا نباید در سوابق تحصیلی و داننشگاهی، اطلاعات پزشکی و تجاری کشور، سوابقی از او ثبت شده باشد؟
۱۶- قاضی دادگاه استرالیا، از «مستی توسط الکل یا داروهای دیگر» سخن می‌گوید؛ این «داروهای دیگر» چه بوده‌اند و چه ارتباط احتمالی میان آنها و موادی که در پرونده ریحانه جباری، گفته شده در لیوان آب میوه روی میز خانه سربندی وجود داشته و هیچ‌وقت دقیقا مشخص نشده چه بوده‌اند، وجود دارد؟
۱۷- آیا ارتباطی میان «داروی» درون لیوان‌ها (لیوان مشروب و لیوان آب میوه) و تخصص «عبدالعلی سربندی» در تجارت دارو وجود دارد؟
۱۸- ارتباط خاندان عبدالعلی سربندی با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی چیست؟
۱۹- ارتباط خاندان عبدالعلی سربندی با «فرنگی‌کاران نظام» چیست؟
۲۰- ارتباط خاندان عبدالعلی سربندی با مافیای اقتصادی و بویژه مافیای قدرتمند و پرنفوذ دارو و تجهیزات پزشکی در جمهوری اسلامی چیست؟
و بسیاری سوال‌های دیگر که از این پس، می‌تواند مطرح شود و تلاش جویندگان حقیقت را می‌طلبد. به قول نیک‌آهنگ کوثر:

اسید هالووین ۱۳۹۳



آمید کوکبی دانشمند جوان ایرانی که در اوین زندانی است برنده جایزه "آزادی و مسوولیت علمی" شد

آمید کوکبی دانشمند جوان ایرانی که در اوین زندانی است برنده جایزه "آزادی و مسوولیت علمی" شد

جایزه "آزادی و مسئولیت علمی" از سوی سازمان غیر دولتی امریکایی "پیشرفت علم" (AAAS) به امید کوکبی تعلق گرفت. در بیانیه این وبسایت به همین مناسبت به شجاعت علمی امید در دوری از نقض اخلاق علمی اشاره کرده که موجبات زندان او را فراهم کرده است.
برای آشنایی بیش‌تر با این نابغه جوان ایرانی می‌توانید به لیک زیر رجوع کنید:

امید کوکبی کیست؟
https://tavaana.org/fa/node/4150

محمود احمدی‌نژاد

محمود احمدی‌نژاد

مراسم دومین سالگرد جانباختن ستار بهشتی برگزار شد

مراسم دومین سالگرد جانباختن ستار بهشتی برگزار شد

مراسم دومین سالگرد شهادت ستار بهشتی با حضور جمعی از خانواده های شهدای سبز و زندانیان سیاسی، فرزند ارشد آیت الله منتظری، جمعی از فعالان مدنی و سیاسی و اهالی رباط کریم برگزار شد.

به گزارش کلمه، شرکت کنندگان در این مراسم ابتدا برای عرض تسلیت و ابراز همبستگی با خانواده ستار بهشتی در منزل مادر وی حضور یافتند و سپس در ساعات بعدازظهر روز پنجشنبه بر سر مزار ستار گرد هم آمدند.

ستار بهشتی دو سال قبل پس از بازداشت توسط ماموران انتظامی، در بازداشتگاه پلیس بر اثر شکنجه به شهادت رسید. پرونده قتل او اما با وجود واکنش گسترده افکار عمومی و پیگیری خانواده اش، بی نتیجه ماند.

از این رو بود که در مراسم امروز، گوهر عشقی مادر ستار و سحر بهشتی خواهر این زندانی مقتول، ضمن تشکر از حاضران برای همدردی و همدلی شان، به شدت از پاسخگو نبودن مسئولان حکومتی درباره شکنجه منجر به قتل ستار بهشتی انتقاد کردند.

خانواده ستار همچنین این پیام را خطاب به بازجوی شکنجه گر و قاتل وی اعلام کردند که قصد آنها از تلاش برای محاکمه وی، عبرت دیگران و قربانی نشدن ستارهای دیگر بوده است، نه کینه توری؛ و قصد نداشته اند و ندارند او را به پای چوبه دار بکشانند.

در این مراسم، برخی چهره هایی که برای بزرگداشت ستار در محل حاضر شده بودند، به ایراد سخن پرداختند و مصطفی بادکوبه ای شاعر سبز و زندانی سیاسی سابق نیز یکی از سروده هایش را درباره فرزندان و بانوان ایران زمین برای حاضران خواند.

بسط جهان‌گشایی و جاه‌طلبی اسلام‌گرایان شیعه و پرسش‌های بدون پاسخ

تاریکی مطلق خبری در مداخلات نظامی جمهوری اسلامی

بسط جهان‌گشایی و جاه‌طلبی اسلام‌گرایان شیعه و پرسش‌های بدون پاسخ

تاریکی مطلق خبری در مداخلات نظامی جمهوری اسلامی
مردم ایران هزینه‌ی انسانی و مالی جنگ‌هایی را می‌پردازند که نه در مورد آنها تصمیم می‌گیرند و نه از آنها خبردار می‌شوند.

در گوشه‌ای از خبر سفر معاون وزیر ورزش به اصفهان که تیتر اصلی در مورد دیدار وی با یک قربانی اسیدپاشی است آمده است که این مقام دولتی در تشییع جنازه‌ی دو نفر که در عراق در جنگ علیه داعش کشته شده‌اند شرکت کرده است. (مهر، ۶ آبان ۱۳۹۳)  اخبار مربوط به دیگر کشته شدگان ایرانی جنگ در سوریه و عراق را نیز سازمان‌ها و نهادهای رسمی اعلام نکرده‌اند بلکه از طریق تشییع جنازه یا مراسم ختم و رد رسانه‌های غیر رسمی می‌توان شنید بدون اطلاع بیشتر از کشته شدگان: نام و مشخصات، محل اعزام، محل کشته شدن، رسته و موقعیت پرسنلی، زمان اعزام و روز کشته شدن و علت کشته شدن.
مردم ایران در تاریکی مطلق خبری در باب مداخلات نظامی جمهوری اسلامی در منطقه‌ی خاورمیانه هستند و رسانه‌های فارسی زبان خارج کشور و رسانه‌های غیر فارسی زبان نیز به علت نداشتن امکان تایید خبر و جزئیات آن از درج این گونه اخبار پرهیز می‌کنند.

پرسش‌هایی که مقامات جمهوری اسلامی باید پاسخ دهند:
پرسش‌های زیادی در مورد مداخله‌ی نظامی جمهوری اسلامی در منطقه‌ی خاورمیانه وجود دارد که همه بی‌پاسخ مانده‌اند. رهبر جمهوری اسلامی که فرمانده‌ی نیروهای مسلح است و نهادهای تحت امر وی هیچ ضرورتی به اطلاع رسانی در این مورد نمی‌بینند و کسی نیز در داخل کشور حتی از جمع اصلاح طلبان و منتقدان از آنها سوالی نمی‌پرسد. ذیلا بخشی از این سوالات را فهرست می‌کنم:
۱. هدف از عملیات نظامی در خارج کشور در حالی که هیچ کشوری به ایران حمله نکرده چیست؟ آیا کشورهایی که امروز جمهوری اسلامی در آنها نیروی نظامی عملیاتی یا مستشاری دارد رسما از ایران درخواست کمک کرده‌اند؟ اگر چنین است چرا مدارک مربوطه منتشر نمی‌شوند؟ 
۲. در سه سال گذشته و هم اکنون چند نیروی نظامی جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، یمن و لبنان بوده و چه ماموریت‌هایی داشته‌اند؟
۳. کدام لشگرها و نیروها در این گونه عملیات مشارکت داشته‌اند؟ به عنوان مثال اگر نیروی هوایی درگیر بوده چند سورتی پرواز انجام شده است؟
۴. در این دوره چند تن از کدام نیرو و با چه رسته‌هایی کشته شده‌اند؟ محل و زمان کشته شدن آنها؟ رسته و مقام و علت کشته شدن؟
۵. میزان دقیق هزینه‌ی مداخله‌ی نظامی جمهوری اسلامی در هر یک از این کشورها چقدر بوده است؟
۶. میزان کمک مالی جمهوری اسلامی به دولت سوریه و نیز کمک های مالی جمهوری اسلامی به حزب الله لبنان، انصارالله یمن، عصائب اهل حق و دیگر گروه‌های عراقی چقدر و برای مصرف در چه زمینه‌هایی بوده است؟
۷. چند تن از نیروهای لبنانی، عراقی، سوری، و یمنی در سال‌های گذشته و با چه میزان هزینه در ایران آموزش نظامی دیده و به کشور حود باز گشته‌اند؟
۸. امروز جمهوری سلامی به چند خانواده‌ی عراقی، لبنانی، سوری و یمنی کشته شدگان در جنگ‌های نیابتی جمهوری اسلامی حقوق می‌پردازد و میزان آن چقدر است؟
۹. آیا نقطه‌ای مشخص برای پایان عملیات نظامی جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه وجود دارد؟
۱۰. چرا رهبر جمهوری اسلامی در هیچ کنفرانس مطبوعاتی شرکت نمی کند تا به سوالات خبرنگاران در این مورد پاسخ دهد؟ اگر رهبر جمهوری اسلامی قرار نیست به کسی پاسخ بدهد و ایشان فقط رهنود می‌دهند چرا مقامات نظامی و وزیر دفاع کنفرانس مطبوعاتی تشکیل نمی دهند؟
سوالات فوق هیچ یک مخل امنیت هیچ کشور درگیر در عملیات نظامی نیستند و دول کشورهای دمکراتیک این اطلاعات را در اختیار رسانه‌ها و شهروندان قرار می‌دهند.

برخورداران از این جنگ‌ها
تنها گروهی که از این جنگ‌ها برخوردار می‌شوند شرکت‌های اسلحه‌سازی، دلالان فروش اسلحه (نیروهای سپاهی و امنیتی و آقازاده‌ها)، سرداران سپاه قدس و بالاخص قاسم سلیمانی که هر روز عکس‌هایش را در رسانه‌های دولتی به عنوان فاتح منتشر می‌سازند و نهادهای نظامی جمهوری اسلامی با کسب بودجه‌ی بیشترند. البته وقتی این نهادها شکست می‌خورند خبری از عکس‌های تبلیغاتی نیست؛ درست مثل دوران جنگ ایران و عراق که خبر پیروزی‌ها منتشر می‌شد اما شکست‌ها همیشه به زیر قالی فرستاده می‌شد.

فقدان جنبش صلح طلبی
فقدان مطالبه‌ی پاسخ پرسش‌های فوق در ایران نشان دهنده‌ی فقدان یک جنبش صلح خواهی در کنار فقدان امکان پاسخگو کردن حکومت است. گروه‌هایی در ایران که علیه عملیات نظامی دیگر کشورها در عین پاسخ گویی برخی از آنها به ملت‌های‌شان موضوع گیری می‌کنند قبل از محکوم کردن دیگران باید به نقد دولت خویش در پنهان کردن اطلاعات از مردم خود بپردازند. جهانی اندیشیدن نمی‌تواند بهانه‌ای برای دادن کارت سفید به دولت‌های اقتدارگرا باشد. گروه‌هایی در ایران هستند که از بسط قدرت دولت خویش در منطقه علی رغم خون ریزی و مداخله‌ی نظامی شادمان و خرسند می‌شوند اما نوبت به دیگر کشورها که می‌رسد آنها پرچم صلح خواهی و مقابله با جنگ طلبی را بالا می‌برند.

فقرا و ثروتمندان ایرانی سالی چقدر هزینه می‌کنند

فقرا و ثروتمندان ایرانی سالی چقدر هزینه می‌کنند


بی بی سی : فقیرترین و ثروتمندترین‌های ایران چقدر در سال هزینه می‌کنند؟ این پرسشی است که پاسخ آن در گزارش مفصل بانک مرکزی ایران در باره بودجه خانوارهای شهری در سال گذشته خورشیدی یافت می‌شود.
در حالی که فقیرترین گروه شهرنشین (دهک اول) در طول سال گذشته شش میلیون و ۴۴۲ هزار تومان برای زندگی خود خرج کرده، ثروتمند ترین گروه شهرنشین (دهک دهم) ۸۷ میلیون و ۷۱۱ هزار تومان را مصرف رسانده است.
معنی این ارقام این است که در سال ٩٢، ثروتمندان ایرانی حدود ۱۴ برابر فقرا برای خرج کرده‌اند.
بنابر آمارهای منتشر شده بانک مرکزی ایران، دهک‌های دوم تا پنجم کمتر از بیست میلیون تومان بابت زندگی خود هزینه کرده‌اند. این در حالی است که دهک ششم و هفتم کمتر از ۳۰ میلیون تومان هزینه داشته‌اند.
بر اساس گزارش بانک مرکزی ایران، دهک نهم که در ردیف ثروتمندان قرار دارند بیشتر از ۴۵ میلیون تومان صرف گذران زندگی خود کرد.
این در حالی است که دهک دهم که ثروتمندترین گروه ایرانیان را تشکیل می دهد، حدود دوبرابر دهک نهم یعنی ۸۸ میلیون تومان صرف زندگی یک ساله کرده اند. یعنی فاصله طبقاتی هزینه های سالانه ثروتمندترین بخش ایران با یک پله پائین تر از خودش تقریبا دو برابر است.
البته میانگین هزینه‌های سالانه یک خانوار ایرانی متوسط یعنی خانوارهای بین دهک‌های ششم و هفتم، ۲۸ میلیون و ۴۴۶ هزار تومان است.

عمده‌ترین هزینه خانوارهای ایرانی

عمده هزینه خانوارهای ایرانی، مخارج خوراکی و مسکن، آب و برق و گاز می‌شود.
در حالی که هزینه متوسط خوراک فقیرترین خانوار ایرانی یک میلیون و ۹۵۱ هزار تومان است، ثروتمندترین خانوارهای ایرانی ۱۶ میلیون و ۵۱۵ هزار تومان را صرف هزینه خوراک می‌کنند.
هزینه مسکن، آب، برق و گاز یک خانوار فقیر به طور متوسط کمتر از سه میلیون تومان است یعنی خانوارهای فقیر نیمی از هزینه سالانه خود را صرف مسکن، آب و برق و گاز می‌کنند در حالی که هزینه متوسط ثروتمندترین‌های ایران برای این بخش‌ها ۳۳ میلیون و ۱۸۱ هزار تومان است. این یعنی هزینه مسکن، آب، برق و گاز ثروتمندان حدود یک سوم هزینه سالانه خانوارهای آنها را تشکیل می‌دهد.

متوسط هزینه فقیرترین و ثروتمندترین خانوارهای ایران در سال ۹۲ (به تومان)



فقیرترین خانوارهای ایرانی سال گذشته خورشیدی، ۳۰۳ هزار تومان صرف بهداشت و درمان خود کرده‌اند در حالی که ثروتمندترین خانوارهای ایرانی چهار میلیون و ۸۹۷ هزار تومان خرج بهداشت و درمان خود کرده‌اند که حدود شانزده برابر خانوارهای فقیر است.

هزینه تحصیل فقیرترین خانوارهای ایرانی سال گذشته تنها کمی بیش از ۳۶هزار تومان بوده در حالی که هزینه تحصیل خانوارهای ثروتمند در همین سال یک میلیون و ۴۵۸هزار تومان بوده است.
در سال گذشته خورشیدی خانوارهای فقیر برای پوشاک و کفش خود تنها ۱۲۶ هزار تومان هزینه کردند در حالی که خانوارهای ثروتمند در همین مدت چهار میلیون و ۲۴۸ هزار تومان، یعنی کمی کمتر از چهل برابر این مبلع برای پوشاک و کفش خود خرج کرده‌اند. هزینه حمل و نقل فقیرترین خانوارهای ایرانی تنها ۲۳۵ هزار تومان بوده در حالی که ثروتمندترین خانوارهای ایرانی ده میلیون و ۶۲۷ هزار تومان برای حمل و نقل هزینه کرده اند.
 آمارهای بانک مرکزی ایران نشان می دهد که از دهک اول که فقیرترین خانوارهای ایرانی هستند تا دهک دهم که ثروتمندترین خانوارهای ایرانی را تشکیل می دهند هزینه زندگی آنها دستکم تا دهک هفتم حتی از میانگین هزینه یک خانوار ایرانی کمتر است. یعنی حتی هزینه خانواری که در دهک هفتم قرار دارد نیز از میانگین ۲۸ میلیون تومانی هزینه خانوارهای ایرانی کمتر است. به این ترتیب تنها سه دهک درآمدی کشور هزینه هایشان از میانگین هزینه های سالانه خانوارهای ایرانی بالاتر است.
شکاف هزینه ها نشاندهنده شکاف درآمدی گسترده در ایران است. در سالهای اخیر بعد از حذف یارانه، دولت ایران پرداخت یارانه نقدی به همه خانوارها را آغاز کرد و تلاش های بعدی برای حذف گروههای پردرآمد نتیجه ای نداشت.
وضعیت هزینه ها ودرآمدهای خانواده های شهری ایرانی حاکی از شکاف گسترده طبقاتی در ایران است و کارشناسان می گویند که برای پر کردن شکاف طبقاتی موجود، دولت چاره ای ندارد جز این که توجه خود را به سوی خانوارهای کم درآمد معطوف کند و با حذف یارانه نقدی دهک های درآمدی بالا، کمک بیشتری را در اختیار فقرا قرار دهد.

از آنجا که این آمار خانوارهای روستایی را در بر نمی گیرد ممکن است حتی شکاف طبقاتی در روستاها بیشتر از شهرها باشد.