سایت دولت بخش هائی از سخنرانی احمدی نژاد را با عنوان "در جمع صمیمی حامیان دولت" منتشر کرد. این سخنرانی که بخش هائی از آن را می خوانید روز پنجشنبه، ۱۲ آبان ماه در محل سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی و پس از اذان ظهرایران شده است .
«... غرب تمام قوای خود را بسیج کرده که بزند و کار را تمام کند، مثل روز روشن است که ناتو برای حمله به ایران له له میزند. شرایط عادی نیست، داریم به لحظه برخورد نهایی نزدیک میشویم . البته این برخورد الزاماً برخورد نظامی نیست و ممکن است برخورد های دیگری هم باشد.داریم به نقطه اوج میرسیم، اگر غفلت کنیم ضربهای خواهیم خورد که تا۵۰۰ سال نتوانیم بلند شویم. میخواستند به سوریه حمله کنند به دبیر کل گفتم برو به همه بگو ناتو پایش را بگذارد به سوریه منطقه منفجر خواهد شد.
در داخل کشور - هم - مشکلات و نارضایتی کم نیست. در انتخابات ۸۸حدود 14 میلیون به مخالفین که به این مشکلات پرداختند رای دادند، ما هم همان حرفها را میزدیم اما مردم احساس کردند که آنها صداقت ندارند.
قبل از انتخابات ۸۸ از طریق بچههای حزباللهی که در ستادهایشان بودند متوجه شدم که جریانی بسیار پیچیده برای براندازی سازماندهی میکند، آنها خانههای تیمی و موتور و حتی اسلحه آماده کرده بودند. به نهادهای نظارتی هشدار دادم که اینها قصد براندازی دارند و ... پنجشنبه قبل از انتخابات گفته بودند چه ببریم چه ببازیم در خیابانیم. سال ۸۸خیلیها خودشان را آماده کرده بودند که به طرف مقابل تبریک بگویند.۱۰درصد از صندوقهای تهران را بازشماری کردند و ۸۰۰۰ رای به آرای من اضافه شد!
یکی از آقایان آمد اعتراض کرد گفتم یک مورد بگو که دولت خلاف فتوای رهبری عمل کرده باشد گفت مساله حضور بانوان در ورزشگاهها. گفتم از رهبری اجازه خواستهایم ایشان فرمودند به دولتهای قبل اجازه ندادم اما تو چون میخواهی اصلاح کنی اجازه میدهم، بعدها که سروصدا شد فرمودند فعلاً مساله اول کشور نیست.
گفت مشایی به ائمه جماعات پول داده، گفتم اولاً من دادهام نه مشایی، ثانیاً یکی را از ائمه جماعات بیاورید که درخواست نکرده باشد. بالاخره ائمه جماعات مورد مراجعه مردم هستند و باید منابعی در دست داشته باشند.
من متوجه خطرات سفرهای استانی هستم، دهها گروه برای ترور آمدهاند که خنثی و دستگیر شدهاند، ریگی در اعترافاتش گفت چندبار میخواستیم ترور کنیم.
در ماجرای فساد بانکی اخیر اصل جرم و جعل اسناد در بانک صادرات بوده، مدیرعامل بانک صادرات را وادار کردند روز جمعه مصاحبه بگذارد و بیندازد گردن دولت. مدیر عامل بانک صادرات بعد از آنهمه ماجرا ۱۲ تیرماه برای همین گروه اعتبار تصویب کرده است.
قائم مقام بانک مرکزی را دستگیر کردهاند که تو در نظارت کوتاهی میکردی برو زندان او گفته وظیفه من نظارت عالیه است، اما به مدیر عامل بانک صادرات که میرسد میگویند به شعبه ربط دارد.
وقتی متوجه شدم که این گروه میخواهند بانک تاسیس کنند به رییس بانک مرکزی گفتم اینها حمایت غیرقانونی میشوند بررسی کن بعد هم مجوزشان لغو شد. از پایین شهر پابرهنه به بالای شهر آمدند و میلیاردر شدند
طرف شعور ندارد. در تلویزیون میگوید پولشویی کردهاند! پولشویی تعریف دارد، پولشویی پول ناشی از مواد مخدر است که خرج تروریسم میشود!
دزد در زندان است نمیروند از او بپرسند حامی تو چه کسی بوده، از قائم مقام بانک مرکزی میپرسند!
اینها که سهلاند، آمریکا و اروپا و ... هم جمع شوند نمیتوانند این دولت را زمین بزنند. هرچه به ظهور نزدیکتر میشویم احتیاج ما هم به ولایت فقیه بیشتر میشود.
میرویم سفر استانی تا از زبان مردم جواب دشمن را بدهیم. حوادثی در پیش است و باید مردم در صحنه باشند تا جواب دشمن را بدهند
هنوز اول عشق است! تا روزی که امپراتوری آمریکا از کاخ سفید به زیر کشیده شود کار داریم هنوز!
در انتخابات مجلس اگر مردم باور کنند که کسی طرفدار دولت است به او رای میدهند. اسامی مفسدان را دادم گفتند سیاسی بوده، در جلسه سران قوا گفتم سیاسی بوده؟ بروم جواب بدهم؟
از قوه قضائیه خواستم ۷۰۰ هکتاری که کسی (اشاره به لاریجانی) در اطراف تهران تصرف کرده بگیرد و به بیتالمال برگرداند. اگر هر متر مربع آن را صد هزار تومان حساب کنیم میشود ۷۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰تومان!
۸+۷ را از هر طرف بخوانیم میشود ۸+۷ و فرقی ندارد!
متکی کاندیدای من برای وزارت خارجه نبود. پارسال که به سازمان ملل رفتیم، سه چهار دیپلمات که با اعزامشان مخالف بودم پناهنده شدند، در جلسه ای که نمیتوانم بگویم چه کسانی در آن جلسه بودند، تصمیم گرفته شد که عوض شود. از زمانی که این تصمیم گرفته شد تا ۳ ماه پیدایش نمیکردیم و مدام در سفر بود. یک روز پیدا کردیم و ساعت ۱۰ شب جلسهای تنظیم شد. گفتم دیگر از نظر من وزیر نیستی بیا معاون من و رییس سازمان انرژی اتمی شو. گفت میخواهم بروم سنگال، گفتم از طرف من که ماموریتی نداری. با من هماهنگ نمیکرد و ماموریت میرفت. گفت میروم سنگال و دوشنبه اینجا هستم. گفتم دوشنبه غروب دفتر حکم را بزنند. دیر آمد به دفتر گفتم دست نگه دارند، گفتند خبر در رسانهها منتشر شده و دیگر نمیشود. مدیر کل دفتر وزارت خارجه گفت دوشنبه ملاقاتهای رسمی تمام شده بود و ایشان جلسات را تمدید کرده بود و حتی از آنجا با وزارت خارجه تماس گرفته و خواسته بود که سفر دیگری برایش هماهنگ کنند! نمیتوانم بگویم چه کسی گفته بود ایشان را بردارید.
تمام پنج، ۶ سال بار وزارت خارجه روی دوش من بود. از کارشناسان و متخصصان وزارت خارجه استفاده نمیکرد. خراب میکنند و میگویند تو برو درستش کن. آن آقا در روزنامهاش مینویسد بحرین مال ایران است بروید بگیرید! بعد میگوید چرا دیپلماسی ضعیف است. |