تبدیل هزاران هکتار از اراضی ملی و طبیعی به ویلا و شهرک های مسکونی
آخرین نیوز : رییس قوه قضاییه در حالی امروز تاکید کرد که شخصا پیگیر زمین خواری و تبدیل جنگل ها به ویلا و غارت منابع طبیعی است که تاکنون و براساس گزارش های متعدد هزاران هکتار اراضی ملی به چنگ زمین خواران افتاده و انتظار مردم در معرفی برخی از این زمین خواران و غارتگران بیت المال توقعی بجا و منطقی محسوب می شود. نکته تاسف بار در این فاجعه ردپای برخی آقازاده ها و نورچشمی هاست که در سایه برخی مصونیت ها و رانت ها به تاراج مشغولند.
به گزارش آخرین نیوز بیش از 80درصد از اراضی منابع طبیعی واگذار شده به دامداران در استانهای شمالی کشور به ویلا و مجتمع های مسکونی تبدیل شده است.
امروز رئیس دستگاه قضا با اشاره به تاکید مقام معظم رهبری بر جلوگیری از تخریب جنگلهای کشور گفت: دستگاه قضائی با جدیت با زمین خواران و افرادی که به جنگلها تعرض می کنند مبارزه می کند و خود من هم شخصا پیگیر این قضیه هستم.لاریجانی با اشاره به سفر اخیر خود به استان مازندران گفت: من از نزدیک تخریب جنگل ها را مشاهده کردم و دیدم که صدها هکتار چگونه یک شبه جنگل زدایی شده و با چند بلوک سیمانی زمین ها مرز بندی شده اند.
اظهارات رییس قوه قضاییه در حالی مطرح می شود که براساس طرح خروج دام و جنگل نشینان از جنگل ، دولت چند سال پیش مقرر کرده بود که تا با تغییرکاربری جنگلهای جلگه ای دامداران و دامهای موجود در جنگل را با دادن مراتع و زمین های منابع طبیعی را از جنگل خارج کنند و در جلگه اسکان دهند و جنگل را از وجود دام آزاد نمایند اما، در عمل جنگلهای جلگه ای به هرکس به جز دامداران واگذار شد.
این افراد با سوء استفاده از نابسامانی ها و عدم نظارت دقیق مسئولان این زمینها را بجای دامداری به افراد سودجو واگذار کردند که محصول آن پیدایش قارچ گونه ویلاها و شهرک های مسکونی در این اراضی ملی بود و تاکنون بیش ازهزاران هکتار از این زمینها شناسایی شدند. متاسفانه دامداران سابق با فروش ارزان قیمت این زمینها و اتمام پول به دست آمده به کار سرایداری در ویلاهای ساخته شده مشغولند.
به گفته یک منبع مطلع اخیرا ادامه این واگذاریها با اعتراض مردم مواجه شده بطوری که چندی پیش مردم سه روستای کلاردشت درخصوص واگذاری 6 هکتار از منابع ملی به یک دامدار ، با ماموران منابع طبیعی درگیر شدند . دراین درگیری مردم روستاهای پی قلعه ، اسپندکلا و کلنو با رییس منابع طبیعی کلاردشت و ماموران گارد جنگلی درگیر شدند که با دخالت نیروی انتظامی خاتمه یافت.
Monday, May 30, 2011
بادامچیان : محمود احمدینژاد انحراف نزدیکان خود را قبول ندارد، چه برسد به اینکه بخواهد علیه آنها اقدامی انجام دهد
بادامچیان : محمود احمدینژاد انحراف نزدیکان خود را قبول ندارد، چه برسد به اینکه بخواهد علیه آنها اقدامی انجام دهد
دیگربان : اسدالله بادامچیان قائم مقام حزب موتلفه گفته که محمود احمدینژاد انحراف نزدیکان خود را قبول ندارد، «چه برسد به اینکه بخواهد علیه آنها اقدامی انجام دهد.»
آقای بادامچیان به سایت «ندای انقلاب» گفته که احمدینژاد «اعتقاد دارد این جریان انحرافی نیست و ذهن وی هنوز آماده پذیرش انحرافی بودن آنها نشده است.»
این نماینده مجلس تیم احمدینژاد را جریانی انحرافی دانسته که «کمتر خلوص عقیده» دارد و «به دنبال منفعت، مقام، خوشگذرانی و کسب شهرت است.»
وی در بخش دیگری از اظهارات خود گفته که عباس امیریفر در بازجوییها برخی افراد را «لو» داده و «دستگاه اطلاعاتی کشور این موضوع را دنبال میکند.»
امیریفر امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری و یکی از نزدیکان احمدینژاد است که در هفتههای اخیر بازداشت و زندانی شده است.
حامیان علی خامنهای که در حال حاضر به جدیترین منتقدان رئیس دولت دهم تبدیل شدهاند در برخورد با نزدیکان احمدینژاد دو رویکرد متفاوت دارند.
گروهی معتقدند حساب احمدینژاد را باید از «جریان انحرافی» جدا کرد و در مقابل گروهی دیگر که نزدیک به محمدباقر قالیباف هستند میگویند احمدینژاد هیچ تفاوتی با «جریان انحرافی» ندارد.
روز گذشته نیز سایت «آیندهنیوز» به نقل از یک مقام بلندپایه جمهوری اسلامی {علی خامنهای} نوشته بود که نظام برای برکناری احمدینژاد آماده بوده و این رئیس دولت دهم است که باید تکلیف خود را با نزدیکانش روشن کند.
محمد دهقان نماینده مجلس نیز گفته است: «دولت باید تکلیف خود را مشخص کند اگر قرار است برای مردم و کشور کار کند، بچسبد به کار و اگر نه، بگوید نمیتواند ادامه دهد.»
دیگربان : اسدالله بادامچیان قائم مقام حزب موتلفه گفته که محمود احمدینژاد انحراف نزدیکان خود را قبول ندارد، «چه برسد به اینکه بخواهد علیه آنها اقدامی انجام دهد.»
آقای بادامچیان به سایت «ندای انقلاب» گفته که احمدینژاد «اعتقاد دارد این جریان انحرافی نیست و ذهن وی هنوز آماده پذیرش انحرافی بودن آنها نشده است.»
این نماینده مجلس تیم احمدینژاد را جریانی انحرافی دانسته که «کمتر خلوص عقیده» دارد و «به دنبال منفعت، مقام، خوشگذرانی و کسب شهرت است.»
وی در بخش دیگری از اظهارات خود گفته که عباس امیریفر در بازجوییها برخی افراد را «لو» داده و «دستگاه اطلاعاتی کشور این موضوع را دنبال میکند.»
امیریفر امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری و یکی از نزدیکان احمدینژاد است که در هفتههای اخیر بازداشت و زندانی شده است.
حامیان علی خامنهای که در حال حاضر به جدیترین منتقدان رئیس دولت دهم تبدیل شدهاند در برخورد با نزدیکان احمدینژاد دو رویکرد متفاوت دارند.
گروهی معتقدند حساب احمدینژاد را باید از «جریان انحرافی» جدا کرد و در مقابل گروهی دیگر که نزدیک به محمدباقر قالیباف هستند میگویند احمدینژاد هیچ تفاوتی با «جریان انحرافی» ندارد.
روز گذشته نیز سایت «آیندهنیوز» به نقل از یک مقام بلندپایه جمهوری اسلامی {علی خامنهای} نوشته بود که نظام برای برکناری احمدینژاد آماده بوده و این رئیس دولت دهم است که باید تکلیف خود را با نزدیکانش روشن کند.
محمد دهقان نماینده مجلس نیز گفته است: «دولت باید تکلیف خود را مشخص کند اگر قرار است برای مردم و کشور کار کند، بچسبد به کار و اگر نه، بگوید نمیتواند ادامه دهد.»
محورهای انحرافی
محورهای انحرافی
در سخنرانی آقای خامنه ای
آقای خامنهای، دیروز با نمایندگان مجلس هشتم دیدار كرد. در این دیدار وی به شیوه معمول خود یك طرفه سخنرانی كرد و یك جا تكلیف مسایل ایران و منطقه و جهان را روشن كرد!
آقای خامنهای در سخنان خود با اشاره به ضرورت وحدت بین مسئولان و دولت و مجلس به "جریان چپ" اول انقلاب اشاره كرد و گفت: "جریانی كه اوایل انقلاب به جریان چپ مشهور بود و شعارهای خوبی میداد با وجود داشتن آدمهای با تقوا، از مراقبت و تقوای جمعی غافل شد و كار به جایی رسید كه «فتنه گران ضد امام حسین (ع) و ضد اسلام و امام»، به آنها تكیه كردند كه این واقعیت نشان میدهد غفلت از تقوای جمعی، خطری بسیار بزرگ است."
در این سخنان كه بنوعی پاسخ به سخنان اخیر محمد خاتمی است، وی چند نكته را متذكر میشود:
اول. حساب خود را از "جریان چپ" اول انقلاب جدا میكند،
دوم. اصطلاح "خط امام" را برای جریان چپ به كار نمیبرد تا خارج بودن خود وی از خط امام یادآوری نشود،
سوم. ادعاهای سبك و سطحی از نوع "فتنه گران ضد امام حسین و اسلام و امام" را به آنها میچسباند كه بیشتر نشاندهنده میزان "بصیرت" و موقعیت بسیار ضعیف و متزلزل خود اوست كه بدون چنین تهمتهایی نمیتواند به رهبری خود ادامه دهد. درحالیکه خود خوب می داند ماجرا آتش زدن عکس آقای خمینی و یا توهین به امام حسین در روزعاشورا تماما هدایت شده از بیت رهبری و طرح های ستاد کودتا برای سرکوب خونین و کشتار مردم بود.
چهارم. مدعی است كه این جریان گویا از "تقوای جمعی" غافل شده است. یعنی حتما همان تقوایی كه "اصولگرایان" و باند احمدی نژاد- مشایی تا به امروز داشته اند و این فساد و غارت و تبعیض و ویرانی اقتصادی نشانه آنست و فجایع كهریزك و رجایی شهر هم حتما نماد آن "تقوای جمعی" است كه آقای خامنهای حافظ و نگهدارنده آن بوده است.
پنجم. ایشان میخواهد بگوید كه وحدت با رمالها و جن گیرها، مداحان و چاپلوسان و دار و دسته احمدی نژاد- مشایی را ولو اینكه یك سر آنها به امریكا و اسراییل هم بند باشد به همكاری با اصلاح طلبان و تسلیم شدن به خواست مردم ترجیح میدهد.
وی با این سخنان نشان میدهد كه در ادعاهای خود در مبارزه با امریكا هم صداقت ندارد و اگرنه برای حفظ باند مشكوك احمدی نژاد - مشایی رهبران دانشجویان خط امام تسخیركننده سفارت امریكا را به زندان نمیانداخت و خانه نشین نمیكرد.
بالاخره اینكه آقای خامنهای تصور میكند كه بحران، بحران امثال محمد خاتمی یا میرحسین موسوی یا مهدی كروبی و مسئله بر سر قدرت این یا آن است. او هنوز درك نكرده كه بحران، بحران خود او و مسئله بر سر آینده ایران و تمامیت ارضی آن است. مشكل در آنست كه ظاهرا آقای خامنهای از ترس از دست دادن قدرت نمیتواند تن به وحدت ملی بدهد ولو اینكه به قیمت نابودی ایران تمام شود.
آقای خامنهای در این دیدار سخنان دیگری هم گفت و از جمله مدعی شد: "انتخابات برای ما یك پرچم افتخار است. مسئولین كشور در سه قوه مراقب باشند احترام انتخابات را نگه دارند، روا نیست كسی دخالتی در روند انتخابات كند."
ایشان نگفت كه بیشترین كسی كه تا به امروز در روند انتخابات دخالت و حتی دخالت کودتائی كرده خود او بوده چه در ابتدای رهبری و جریان مجلس چهارم كه "نظارت استصوابی" شورای نگهبان را تایید كرد و همین "جریان چپ" را كه اكنون مدعی هستند حرفها و شعارهای خوبی میداد حذف كرد. چه در این آخرین انتخابات یعنی پیش و پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری كه ابتدا به دفاع همه جانبه از احمدی نژاد برخاست و بعد هم بدون طی روند قانونی و تایید شورای نگهبان، دخالت كرد و كار انتخابات را تمام شده اعلام كرد.
در زمان مجلس ششم و هنگامی كه این مجلس میخواست نظارت استصوابی را حذف كند نیز باز او دخالت كرد و از نظارت استصوابی، یعنی دست چین شدن نمایندگان توسط شورایی كه خود او اعضایش را انتخاب میكند پشتیبانی كرد. در پایان كار مجلس ششم هم باز بسود شورای نگهبان دخالت كرد. درواقع انتخاباتی نبوده كه آقای خامنهای به این یا آن شكل در آن دخالت نكرده باشد. حتی در همین جلسه هم كه این سخنان را گفت باز در كار انتخابات دخالت كرد و مخالف نظر نمایندگی كه با نظارت شورای نگهبان در طول دوران نمایندگی مخالف هستند موضع گرفت و از این طرح كه در واقع خواندن فاتحه مجلس است حمایت كرد.
اقای خامنهای با اشاره به جنبش سبز مردم گفت: "حتی اگر با نگاه خوشبینانه به آن ماجرا نگاه كنیم، گناه بزرگ و غیرقابل اغماض فتنهگران این است كه شبهه و خدشه ذهنی خود را به چالشی در مقابل نظام تبدیل كردند و به نظام و كشور ضربه زدند."
در واقع گناه بزرگ مردم ایران و رهبران جنبش سبز، یا به زعم ایشان "فتنه گران" این بوده كه "بصیرت" شان از آقای خامنهای بیشتر بوده است. این مردم بودند كه دولت احمدی نژاد را "امپراتوری دروغ"، دولت رمالی و تقلب نامیدند و اقای خامنهای بود كه در كنار این امپراتوری دروغ و رمالی ایستاد. مردم بصیرت فهمیدن این را كه در انتخابات تقلب شده داشتند ولی آقای خامنهای بصیرت درك اینكه مردم تقلب را خواهند فهید نداشت. "فتنه" كودتا از اینجا شروع شد.
سخنان آقای خامنهای یكبار دیگر نشان میدهد كه بزرگترین مشكل وی كمبود "بصیرت" و اصرار و حرص بر جمع كردن قدرت در دست خود و خانواده اش با وجود این بی بصیرتی است. فاجعه كنونی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و فرهنگی و قرار گرفتن كشور بر لبه پرتگاه نابودی همه و همه حاصل این بی بصیرتی است.
در سخنرانی آقای خامنه ای
آقای خامنهای، دیروز با نمایندگان مجلس هشتم دیدار كرد. در این دیدار وی به شیوه معمول خود یك طرفه سخنرانی كرد و یك جا تكلیف مسایل ایران و منطقه و جهان را روشن كرد!
آقای خامنهای در سخنان خود با اشاره به ضرورت وحدت بین مسئولان و دولت و مجلس به "جریان چپ" اول انقلاب اشاره كرد و گفت: "جریانی كه اوایل انقلاب به جریان چپ مشهور بود و شعارهای خوبی میداد با وجود داشتن آدمهای با تقوا، از مراقبت و تقوای جمعی غافل شد و كار به جایی رسید كه «فتنه گران ضد امام حسین (ع) و ضد اسلام و امام»، به آنها تكیه كردند كه این واقعیت نشان میدهد غفلت از تقوای جمعی، خطری بسیار بزرگ است."
در این سخنان كه بنوعی پاسخ به سخنان اخیر محمد خاتمی است، وی چند نكته را متذكر میشود:
اول. حساب خود را از "جریان چپ" اول انقلاب جدا میكند،
دوم. اصطلاح "خط امام" را برای جریان چپ به كار نمیبرد تا خارج بودن خود وی از خط امام یادآوری نشود،
سوم. ادعاهای سبك و سطحی از نوع "فتنه گران ضد امام حسین و اسلام و امام" را به آنها میچسباند كه بیشتر نشاندهنده میزان "بصیرت" و موقعیت بسیار ضعیف و متزلزل خود اوست كه بدون چنین تهمتهایی نمیتواند به رهبری خود ادامه دهد. درحالیکه خود خوب می داند ماجرا آتش زدن عکس آقای خمینی و یا توهین به امام حسین در روزعاشورا تماما هدایت شده از بیت رهبری و طرح های ستاد کودتا برای سرکوب خونین و کشتار مردم بود.
چهارم. مدعی است كه این جریان گویا از "تقوای جمعی" غافل شده است. یعنی حتما همان تقوایی كه "اصولگرایان" و باند احمدی نژاد- مشایی تا به امروز داشته اند و این فساد و غارت و تبعیض و ویرانی اقتصادی نشانه آنست و فجایع كهریزك و رجایی شهر هم حتما نماد آن "تقوای جمعی" است كه آقای خامنهای حافظ و نگهدارنده آن بوده است.
پنجم. ایشان میخواهد بگوید كه وحدت با رمالها و جن گیرها، مداحان و چاپلوسان و دار و دسته احمدی نژاد- مشایی را ولو اینكه یك سر آنها به امریكا و اسراییل هم بند باشد به همكاری با اصلاح طلبان و تسلیم شدن به خواست مردم ترجیح میدهد.
وی با این سخنان نشان میدهد كه در ادعاهای خود در مبارزه با امریكا هم صداقت ندارد و اگرنه برای حفظ باند مشكوك احمدی نژاد - مشایی رهبران دانشجویان خط امام تسخیركننده سفارت امریكا را به زندان نمیانداخت و خانه نشین نمیكرد.
بالاخره اینكه آقای خامنهای تصور میكند كه بحران، بحران امثال محمد خاتمی یا میرحسین موسوی یا مهدی كروبی و مسئله بر سر قدرت این یا آن است. او هنوز درك نكرده كه بحران، بحران خود او و مسئله بر سر آینده ایران و تمامیت ارضی آن است. مشكل در آنست كه ظاهرا آقای خامنهای از ترس از دست دادن قدرت نمیتواند تن به وحدت ملی بدهد ولو اینكه به قیمت نابودی ایران تمام شود.
آقای خامنهای در این دیدار سخنان دیگری هم گفت و از جمله مدعی شد: "انتخابات برای ما یك پرچم افتخار است. مسئولین كشور در سه قوه مراقب باشند احترام انتخابات را نگه دارند، روا نیست كسی دخالتی در روند انتخابات كند."
ایشان نگفت كه بیشترین كسی كه تا به امروز در روند انتخابات دخالت و حتی دخالت کودتائی كرده خود او بوده چه در ابتدای رهبری و جریان مجلس چهارم كه "نظارت استصوابی" شورای نگهبان را تایید كرد و همین "جریان چپ" را كه اكنون مدعی هستند حرفها و شعارهای خوبی میداد حذف كرد. چه در این آخرین انتخابات یعنی پیش و پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری كه ابتدا به دفاع همه جانبه از احمدی نژاد برخاست و بعد هم بدون طی روند قانونی و تایید شورای نگهبان، دخالت كرد و كار انتخابات را تمام شده اعلام كرد.
در زمان مجلس ششم و هنگامی كه این مجلس میخواست نظارت استصوابی را حذف كند نیز باز او دخالت كرد و از نظارت استصوابی، یعنی دست چین شدن نمایندگان توسط شورایی كه خود او اعضایش را انتخاب میكند پشتیبانی كرد. در پایان كار مجلس ششم هم باز بسود شورای نگهبان دخالت كرد. درواقع انتخاباتی نبوده كه آقای خامنهای به این یا آن شكل در آن دخالت نكرده باشد. حتی در همین جلسه هم كه این سخنان را گفت باز در كار انتخابات دخالت كرد و مخالف نظر نمایندگی كه با نظارت شورای نگهبان در طول دوران نمایندگی مخالف هستند موضع گرفت و از این طرح كه در واقع خواندن فاتحه مجلس است حمایت كرد.
اقای خامنهای با اشاره به جنبش سبز مردم گفت: "حتی اگر با نگاه خوشبینانه به آن ماجرا نگاه كنیم، گناه بزرگ و غیرقابل اغماض فتنهگران این است كه شبهه و خدشه ذهنی خود را به چالشی در مقابل نظام تبدیل كردند و به نظام و كشور ضربه زدند."
در واقع گناه بزرگ مردم ایران و رهبران جنبش سبز، یا به زعم ایشان "فتنه گران" این بوده كه "بصیرت" شان از آقای خامنهای بیشتر بوده است. این مردم بودند كه دولت احمدی نژاد را "امپراتوری دروغ"، دولت رمالی و تقلب نامیدند و اقای خامنهای بود كه در كنار این امپراتوری دروغ و رمالی ایستاد. مردم بصیرت فهمیدن این را كه در انتخابات تقلب شده داشتند ولی آقای خامنهای بصیرت درك اینكه مردم تقلب را خواهند فهید نداشت. "فتنه" كودتا از اینجا شروع شد.
سخنان آقای خامنهای یكبار دیگر نشان میدهد كه بزرگترین مشكل وی كمبود "بصیرت" و اصرار و حرص بر جمع كردن قدرت در دست خود و خانواده اش با وجود این بی بصیرتی است. فاجعه كنونی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و فرهنگی و قرار گرفتن كشور بر لبه پرتگاه نابودی همه و همه حاصل این بی بصیرتی است.
پرونده معاملات پنهان با ایران در پارلمان اسرائيل
پرونده معاملات پنهان با ایران در پارلمان اسرائيل
دویچه وله : به گزارش خبرگزاری آلمان، معاملات پنهان شرکت معروف اسرائيلی "برادران عوفر" با ایران، جامعه اسرائيل را به شدت آشفته کرده است. رادیوی دولتی اسرائيل امروز دوشنبه (۳۰ مه/۹ خرداد) گزارش داد که پرونده این معاملات، که به حیثیت اسرائيل لطمه زده، فردا سهشنبه در کمیسیون ویژه مجلس اسرائیل مورد بررسی قرار میگیرد.
اتهامات بزرگ برادران عوفر
شرکت کشتیرانیعظیم "برادران عوفر" هفتهگذشته از سوی وزارت امور خارجه آمریکا متهم شد که در سال گذشته یک تانکر نفتکش را از طریق یکی از شرکتهای وابسته به خود، به شرکتکشتیرانی جمهوری اسلامی ایران فروخته و ۸ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار بابت آن دریافت کرده است.
اتهامات "برادران عوفر"، تنها به فروش نفتکش محدود نمیشود. "اکواسیس" نهادی که دادههای مربوط به کشتیرانی را در سطح بینالمللی در اختیار دارد، دیروز فاش کرد که کشتیهای "برادران عوفر" ظرف سالهای گذشته ۱۳ بار در بنادر ایران لنگر انداختهاند. روزنامه اقتصادی "کالکالیست" اسرائيل نیز، دیروز یکشنبه (۲۹ مه/۸ خرداد) گزارش داد که در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ دست کم هفت نفتکش وابسته به گروه تجاری "برادران عوفر"، برای حمل نفتخام در بنادر ایران پهلو گرفتهاند.
تکذیب در ایران و اسرائيل
روزنامه "یدیعوت آخرونوت" امروز دوشنبه به نقل از افراد نزدیک به "برادران عوفر" گزارش داد که پهلو گرفتن نفتکشهای اسرائيلی در سواحل ایران و خرید نفت خام از جمهوری اسلامی با موافقت رسمی رهبری اسرائيل صورت گرفته است. اما دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، این موضوع را تکذیب کرد.
همزمان، محسن صادقیفر، معاون امور بندری سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی، نیز در تماس با ایرنا این خبرها را تکذیب کرد. وی گفت: «کشتیهای متعلق به رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر هیچگاه وارد بنادر ایرانی نشدهاند. اگر قرار باشد یک کشتی از آمریکا یا اسرائيل به ایران بیاید باید از وزارت بازرگانی یا گمرک جمهوری اسلامی مجوز بگیرد که قطعا چنین مجوزی هم صادر نشده است.»
پلیس زیر فشار
احزاب و گروههای اسرائيلی، برای بررسی پرونده معاملات محرمانه با جمهوری اسلامی، پلیس اسرائيل را زیر فشار گذاشتهاند. آری الداد، نماینده دستراستی مجلس، به رادیو اسرائيل گفته است: «پلیس باید این موضوع را تعقیب کند. شرکتی در قلب طبقه ممتاز، قوانین اسرائيل را نقض کرده است. این قوانین معامله با دشمن را ممنوع کرده است.» این نماینده مجلس افزوده است: «این موضوع بخصوص از آنجهت تکان دهنده است که اسرائيل پرچمدار تحریم علیه ایران محسوب میشود.»
اگر آنطور که نزدیکان "برادران عوفر" اعلام کردهاند، داد و ستدها با موافقت رهبری اسرائيل صورت گرفته باشد، اعتبار تلآویو در سطح جهانی به شدت آسیب خواهد دید. اما ناظران بینالمللی میگویند، در این صورت همچنین روشن خواهد شد که رهبران جمهوری اسلامی نیز، به هنگام نیاز، حتی از متوسل شدن به دولتی که آن را بزرگترین دشمن خود مینامند، رویگردان نیستند
دویچه وله : به گزارش خبرگزاری آلمان، معاملات پنهان شرکت معروف اسرائيلی "برادران عوفر" با ایران، جامعه اسرائيل را به شدت آشفته کرده است. رادیوی دولتی اسرائيل امروز دوشنبه (۳۰ مه/۹ خرداد) گزارش داد که پرونده این معاملات، که به حیثیت اسرائيل لطمه زده، فردا سهشنبه در کمیسیون ویژه مجلس اسرائیل مورد بررسی قرار میگیرد.
اتهامات بزرگ برادران عوفر
شرکت کشتیرانیعظیم "برادران عوفر" هفتهگذشته از سوی وزارت امور خارجه آمریکا متهم شد که در سال گذشته یک تانکر نفتکش را از طریق یکی از شرکتهای وابسته به خود، به شرکتکشتیرانی جمهوری اسلامی ایران فروخته و ۸ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار بابت آن دریافت کرده است.
اتهامات "برادران عوفر"، تنها به فروش نفتکش محدود نمیشود. "اکواسیس" نهادی که دادههای مربوط به کشتیرانی را در سطح بینالمللی در اختیار دارد، دیروز فاش کرد که کشتیهای "برادران عوفر" ظرف سالهای گذشته ۱۳ بار در بنادر ایران لنگر انداختهاند. روزنامه اقتصادی "کالکالیست" اسرائيل نیز، دیروز یکشنبه (۲۹ مه/۸ خرداد) گزارش داد که در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ دست کم هفت نفتکش وابسته به گروه تجاری "برادران عوفر"، برای حمل نفتخام در بنادر ایران پهلو گرفتهاند.
تکذیب در ایران و اسرائيل
روزنامه "یدیعوت آخرونوت" امروز دوشنبه به نقل از افراد نزدیک به "برادران عوفر" گزارش داد که پهلو گرفتن نفتکشهای اسرائيلی در سواحل ایران و خرید نفت خام از جمهوری اسلامی با موافقت رسمی رهبری اسرائيل صورت گرفته است. اما دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، این موضوع را تکذیب کرد.
همزمان، محسن صادقیفر، معاون امور بندری سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی، نیز در تماس با ایرنا این خبرها را تکذیب کرد. وی گفت: «کشتیهای متعلق به رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر هیچگاه وارد بنادر ایرانی نشدهاند. اگر قرار باشد یک کشتی از آمریکا یا اسرائيل به ایران بیاید باید از وزارت بازرگانی یا گمرک جمهوری اسلامی مجوز بگیرد که قطعا چنین مجوزی هم صادر نشده است.»
پلیس زیر فشار
احزاب و گروههای اسرائيلی، برای بررسی پرونده معاملات محرمانه با جمهوری اسلامی، پلیس اسرائيل را زیر فشار گذاشتهاند. آری الداد، نماینده دستراستی مجلس، به رادیو اسرائيل گفته است: «پلیس باید این موضوع را تعقیب کند. شرکتی در قلب طبقه ممتاز، قوانین اسرائيل را نقض کرده است. این قوانین معامله با دشمن را ممنوع کرده است.» این نماینده مجلس افزوده است: «این موضوع بخصوص از آنجهت تکان دهنده است که اسرائيل پرچمدار تحریم علیه ایران محسوب میشود.»
اگر آنطور که نزدیکان "برادران عوفر" اعلام کردهاند، داد و ستدها با موافقت رهبری اسرائيل صورت گرفته باشد، اعتبار تلآویو در سطح جهانی به شدت آسیب خواهد دید. اما ناظران بینالمللی میگویند، در این صورت همچنین روشن خواهد شد که رهبران جمهوری اسلامی نیز، به هنگام نیاز، حتی از متوسل شدن به دولتی که آن را بزرگترین دشمن خود مینامند، رویگردان نیستند
Subscribe to:
Posts (Atom)