خطر حمله به ایران
محور گفتگوی طولانی
کاسترو- شوسودفسکی
بخش چهارم گفتگوی طولانی پرفسور شوسودفسکی با فیدل کاسترو را در این شماره راه توده میخوانید. سه بخش پیشین را میتوانید در شمارههای 295-296 و 297 راه توده بخوانید و بخش پنجم و پایانی را در شماره آینده راه توده خواهید خواند.
این گفتگو را ما سعی کردیم با وسواس کامل برای انتقال دقیق بحثها، ترجمه و منتشر کنیم. کاری که در سایتهای فارسی زبان صورت نگرفته و این درحالی است که محور عمده این دیدار و بحث و گفتگو خطراتی بوده و هست که ایران را تهدید میکند.
میشل شوسودوفسکی: اگر خطری در رابطه با کل بشریت مطرح باشد، این مسئله باید تیتر اول همهی روزنامههای جهان شود. زیرا جامعهی بشری به کلی میتواند قربانی تصمیماتی شود که ژنرالهای 3 ستاره میگیرند. ژنرال هائی که حتی راجع به پیامدهای کار خود (استفاده از سلاحهای تاکتیکی اتمی) بی اطلاع هستند.
ما در اینجا راجع به رسانهها، بویژه رسانههای غربی صحبت میکنیم که جدی ترین موضوعی را که دنیای امروز ما را تحت تاثیر قرار میدهد پنهان میکنند، که همانا خطر سلاحهای اتمی (و در نهایت جنگ اتمی) است. ما این خطر را جدی تلقی میکنیم، چرا که حتی هیلاری کلینتون و باراک اوباما اذعان داشتهاند که راجع به استفاده از سلاحهای اتمی در یک جنگ به اصطلاح پیشگیرانه علیه ایران فكر کردهاند.
ما به هیلاری کلینتون و باراک اوباما راجع به موضع گیری هایشان، یعنی راجع به استفادهی یک طرفه از سلاحهای اتمی علیه ایران چه میتوانیم بگوییم؟
فیدل کاسترو: بلی این مسئله دقیقا فاش شد که بحثهای جامع و مفصلی در همین رابطه در جلسه شورای امنیت ملی ایالات متحده وجود داشته است. کتابی نیز توسط باب وودوارد (Bob Woodward) نوشته شده است که چگونگی انجام این مباحث را فاش میسازد و از این نظر با ارزش است. ما مواضع جو بایدن، هیلاری کلینتون و باراک اوباما و چگونگی انجام این بحثها، و اینکه چه کسی علیه توسعه و بسط دادن جنگ مقاومت نشان داده، و چه کسی قادر به استدلال و بحثهای جدی با نظامیان بوده را میدانیم. این فرد کسی نیست جز باراک اوباما و این مسئله یک حقیقت است.
اتفاقا من مشغول نوشتن آخرین "تاملات" خود در این باره هستم. تنها کسی که آنجا رفته و به اوباما (در راستای ضد جنگ) مشاوره داده و علیرغم عضویتش در حزب جمهوری خواه موضعی مخالف - در رابطه با جنگ- داشته است، کولین پاول (Colin Powell) بوده است. این شخص به اوباما یادآوری کرده است که او رئیس جمهور ایالات متحده است (!) و باید قاطع تر عمل کند و او را تشویق به اعلام قطعی و محکم ارادهی خود در جلسهی شورای امنیت ملی کرد.
من فکر میکنم ما باید مطمئن شویم که این پیام و این بحث و گفتگوی مفصل ما به همهی مردم دنیا میرسد. فکر میکنم خیلیها مقالاتی را که در گلوبال ریسرچ قرار میدهید میخوانند. به نظرم باید مسائل را باز کنیم و این مباحث را در قالب تزهای افشاگرانه دنبال کنیم و از آن حمایت کنیم. من هر بار که شما این مباحث را به پیش میکشید بسیار خرسند میشوم، چون به نظرم باید این مسائل باز شوند و با توجه به شرایطی که همگی روی کمبود اطلاعاتی و رسانهای که دراین عرصه وجود دارد موافقیم.
اکنون باید بپرسیم که چطور میتوانیم کاری کنیم که همهی مردم از این اطلاعات با خبر شوند؟ من اخیرا به فهرستی از افراد مشهور در امر خبرگزاری نگاه میکردم و دریافتم که بیش از 20 درصد آنها با گلوبال ریسرچ همکاری داشتهاند. افراد با اعتباری که همان دغدغهها و نگرانیها را به صورت علنی یا غیرعلنی دارند که ما داریم. برای پخش نظرات آنها زمان زیادی دراختیار نداریم.
میشل شوسودوفسکی: جنبش ضد جنگ در ایالات متحده، کانادا و اروپا منشعب شده است. برخیها (حتی در این جنبش) فکر میکنند که خطر اصلی از ایران نشات میگیرد، گروهی میگویند آنها (ایرانی ها) تروریست هستند و به طور خلاصه اطلاع رسانی غلط و آلوده نیز بهرحال در خود جنبش وجود دارد.
از طرف دیگر در همایش اجتماعی جهانی (World Social Forum)، موضوع جنگ اتمی حتی بخش کوچکی از بحثهای بین افراد چپ و مترقی را نیز شامل نمی شود! در خلال جنگ سرد صحبت از خطرات مناقشهی اتمی وجود داشت و مردم این آگاهی را داشتند.
در آخرین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک دربارهی عدم گسترش تسلیحات اتمی بحث شد و تاکید شد که خطرات اتمی از ناحیهی موسسات غیردولتی و تروریستها نشات میگیرد.
باراک اوباما نیز مدعی شد که خطرات اصلی از القاعده بر میخیزد که دسترسی به سلاحهای اتمی نیز دارد. همچنین اگر صحبتهای اوباما را بخوانید، به این نکته میرسید که اوباما حتی اینطور تلقین میکند که تروریستها قابلیت تولید بمبهای اتمی کوچک - و به گفتهی آنها "بمبهای کثیف" - را دارند. این موضوعات راههایی برای پیچیده تر کردن شرایط و منحرف کردن اذهان عمومی از موضوع اصلی (جنگ اتمی) و مسببان اصلی آن است.
فیدل کاسترو: اتفاقا این همان چیزی است که به او (اوباما) میگویند. این چیزی است که مردم کشور خودش به او میگویند و به او باورانده اند.
نگاه كنید من با "تاملات" خود چه میكنم؟ آنها را برای سازمان ملل متحد میفرستم. برای دولتها ارسال میكنم. این ها نوشتههایی كوتاه است و مطمئنم كه بسیاری آن را میخوانند. مسئله این است که آیا این سخنان درست هستند یا نه؟ البته زمانی که یک فرد همه این اطلاعات را جمع آوری كند، چون در "تاملات" هم مسایل بسیاری آمده، بر روی فرد تاثیر می گذارد. بنظرم شما هم از سوی ما باید بر روی افشای مسایل اصلی متمركز شوید. ما نمی توانیم همهی مسائل را پوشش دهیم.
شوسودوسفکی: من نیز در همین جا یک سوال دارم که اتفاقا به یك جنبهی مهم انقلاب کوبا مربوط میشود. به نظرم بحث راجع به آیندهی بشریت بخشی از یک گفتمان انقلابی است. اگر جامعه در مجموع خود در خطر جنگ اتمی قرار دارد پس ضروریست به این یا آن شكل انقلابی در عرصه نظری و عملی در برابر این خطر (جنگ اتمی) بوجود آید.
فیدل کاسترو: من مجددا تکرار میکنم که جامعهی بشری 700 متر زیر زمین گیر افتاده است و برای بیرون آوردن آن نیاز به انجام عملیات نجات داریم. این پیامی است که باید به تعداد کثیری از مردم منتقل کنیم. اگر مردم در دستههای بزرگ بر صحت این پیام اعتقاد پیدا کنند، آنها نیز کاری را که شما در حال انجام هستید انجام خواهند داد و از چیزهایی که مورد پشتیبانی شماست پشتیبانی خواهند کرد. مهم نیست آن کسانی که این پیام را میرسانند چه کسانی هستند، واقعیت این است که افرادی پیدا بشوند که این حرفها را بزنند و در نهایت همهی مردم این حرف را دریابند و تکرار کنند.
باید چگونگی و شرایط رسیدن به تودههایی که آگاهی مناسب دارند را درک کنیم. راه حل در روزنامهها نیست. راه حل اینترنت است، اینترنت ارزان تر است و در دسترس بیشتری قرار دارد. من از طریق اینترنت و برای دریافت خبر با شما نزدیك شدم. پیشنهاد من این است که شما از طریق اینترنت به دنبال اخبار بگردید، نه از طریق آژانسهای خبری، نه از طریق رسانهها، نه از طریق CNN، بلکه از طریق یک خبرنامه که به صورت روزنامه من دریافت میکنم؛ که حدودا 100 صفحه در هر روز میشود.
مدتی پیش، در ایالات متحده دو سوم مردم مخالف جنگ با ایران بودند و امروز 50 درصد موافق عملیات نظامی علیه ایران هستند!
شوسودوفسکی: تحلیل چیزی که اتفاق افتاده مربوط به این توجیه رسانهها است که میگویند: "بلی، جنگ اتمی خیلی خطرناک است، یک تهدید عمومی است، اما این تهدید از ناحیهی ایران برمی خیزد". و نشانههایی نیز در روزنامهی نیویورک تایمز وجود داشت که نوشته بود: "به ایران اتمی نه بگویید!" و پیام همهی این پوسترها و اعلانهای بزرگ در روزنامهها عملا در جهت معرفی کردن ایران بعنوان یک تهدید علیه امنیت عمومی جهان میباشد، حتی اگر این تهدید در عمل وجود نداشته باشد، چرا که ایران در حال حاضر سلاحهای اتمی ندارد.
بهرحال این وضعیت ماست و نیویورک تایمز در اوایل همین هفته متنی را منتشر کرد که نوشته بود: "بلی، قتلهای سیاسی قانونی هستند!"
بنابراین وقتی رسانههایی داریم که مسائل را اینطور به ما القا میکنند. با سطح توزیع این نوع اخبار که همه جای دنیا را فرا گرفته است، مقابله با این جریان خبری کار بسیار مهم و سنگین است که بر دوش ما احساس میشود. ما برای معکوس کردن این روند امکانات محدودی در اختیار داریم و بعلاوه پیامها و مقالات وبسایتهای مترقی بعنوان وبسایتهای جایگزین، بُرد کمتری دارند و نظراتشان در بین مردم در محدودهی کمتری منتشر میشود. علاوه بر آن، در حال حاضر گونههای مختلفی از رسانههای جایگزین (مثل ماهواره – مترجم) نیز وجود دارند که موسسات اقتصادی هزینه آن را میپردازند.
فیدل کاسترو: با همهی اینها ما هنوز باید بجنگیم.
میشل شوسودوسفکی: بلی ما مبارزه را ادامه میدهیم، اما پیام مهم همان چیزی است که شما دیروز گفتید (منظور پیام ویدئویی منتشر شده توسط فیدل کاسترو است –مترجم)، که در صورت وقوع جنگ اتمی، "خسارت جانبی" آن نابودی کل بشریت خواهد بود.
فیدل کاسترو: بلی، بشریت و حیات آن.
شوسودوفسکی: و این بدیهی و حیاتی است که اینترنت باید بعنوان وسیلهای روشنگرانه در جهت جلوگیری از جنگ عمل کند.
فیدل کاسترو: بلی، در حقیقت این تنها راهی است که میتوان از جنگ اجتناب کرد. اگر میخواهیم یک نظریهی جهانی ایجاد کنیم، موضوع مثل همان مثالی است که ذکر کردم: حدود 7 میلیارد نفر در عمق 800 متری زمین گیر افتاده اند؛ ما از پدیدهی معدنچیها در شیلی برای روشن کردن این قبیل مسائل استفاده میکنیم.
میشل شوسودوفسکی: تشبیهی که شما با نجات 33 معدنچی انجام دادید در حقیقت بیان میکند که همان طور که 33 معدنچی در زیرزمین گیر افتاده بودند و نجات پیدا کردند و توجه رسانهای بسیاری را نیز به خود جلب کرد، اکنون نیز در شرایط مشابه حدود 7 میلیارد نفر انسان در عمق 800 متری زمین گیر افتادهاند و نمی دانند که در صحنهی جهانی و سیاستهای پشت صحنهی آن چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما ما باید آنها را نجات بدهیم. سلاحهای اتمی ایالات متحده و متحدانش مجموع بشریت را در تهدید قرار گرفته است، زیرا آنها هستند که میگویند این سلاحها را به كار خواهند گرفت.
فیدل کاسترو: و اگر مقاومت و مخالفتی در برابر آنها صورت نگیرد، نه تنها مایل به استفاده از آن (بمب اتمی) هستند، بلکه واقعا از این سلاحها استفاده خواهند کرد. آنها؛ بواسطهی قدرت نظامی و تکنولوژیهای مدرنی که در اختیار دارند سرمست گشتهاند و نمی دانند که چکار دارند میکنند.
آنها از عواقب این کار اطلاع ندارند؛ فکر میکنند که شرایط فعلی و بعدی را میتوانند در کنترل خود نگه دارند. اما این کار غیرممکن است.
شوسودوفسکی: یا باور دارند كه اینها هم گونهای از همان سلاحهای متعارف هستند.
فیدل کاسترو: بله آنها دچار توهم هستند و باورشان این است که هنوز میتوان از چنین سلاحهایی در دنیا استفاده کرد. فکر میکنند در دورهی تاریخی دیگری زندگی میکنند، و صحبتهای آلبرت انشتین را به یاد نمی آورند که میگفت از سلاحهای مورد استفاده در جنگ جهانی سوم اطلاع ندارد، اما مطمئن هستم که سلاحهای مورد استفاده در جنگ جهانی چهارم، سنگ و کلوخ و چوب هستند! و من میخواهم اضافه کنم که: "کسی زنده نخواهند ماند که حتی بتواند از آن سنگها و چوبها استفاده کند". این واقعیت است و من این مسئله را در همان سخنان كوتاهی كه مرا به نوشتنش تشویق كردید نیز بیان کردم.
راه توده 298 6 دی ماه 1389
Sunday, December 26, 2010
اقتصاد لیبرالی- سرکوب سیاسی
اقتصاد لیبرالی- سرکوب سیاسی
ارثیه خامنهای برای ولیعهدش
از آنجا که طرح حذف یارانه ها(هدفمندکردن یارانه ها)، در چارچوب همآهنگی با صندوق بین المللی پول و تلاش دولت احمدی نژاد برای همسوئی کامل اقتصادی با نهادهای مالی و پولی بین المللی است و در هفته گذشته، بیشتر بحث در رسانههای فارسی زبان بر محور آن دور میزد، مطالب این شماره راه توده عمدتا به این موضوع اختصاص یافته است. در توصیف دلائل این اقدام راه توده، همان بس که ما طرح هدفمند کردن یارانهها را نسخه کامل تری از برنامه "تعدیل اقتصادی" دولت هاشمی رفسنجانی میدانیم که پس از چند شورش مردمی در شهرهای مختلف- آخرین آنها در اسلامشهر تهران- در اعتراض به گرانیهای ناشی از برنامه تعدیل اقتصادی متوقف شد و اکنون این طرح بصورتی کامل تر و بی پروا تر و در پناه سرنیزه کودتای 22 خرداد به اجرا گذاشته شده است. پیامدهای این طرح تماما علیه مزدبگیران، حقوق بگیران و طبقات و اقشار فرودست جامعه ایران است و ما، از جمله دلائل کودتای 22 خرداد و جلوگیری از انتقال سکان ریاست جمهوری به دست میرحسین موسوی را اجرای همین برنامه میدانیم. هدف بزرگی که آقای خامنهای از همان ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی بدنبال آن بود و اکنون در پناه نظامیها و سپاهیها و بسیجیها، میخواهد به این آرزوی خود جامعه عمل پوشانده و سکان رهبری و در واقع ادامه سلطنت خود را درحالی به فرزند خویش "مجتبی" واگذار کند که قطار تبدیل ایران به "مکزیک" خاورمیانه روی ریل قرار گرفته باشد و سنگلاخها در دوران اقتدار نظامی او از سر راه جانشین وی برداشته شده باشد.
درمیان پیام هائی که دراین ارتباط دریافت داشته ایم، پیام زیر نیز انگیزه ما را برای اختصاص این شماره راه توده به مسئله یارانهها تقویت کرد:
«آقای موسوی در ملاقات با آقای کروبی در 1/10/89 مخالفتی با طرح هدفمند کردن یارانهها بعنوان طرحی که در سطح دنیا به عنوان "حرکت اقتصادی بنیادین و اساسی" مطرح است نکردهاند و فقط خواهان اجرای "کارشناسی شده" و به دور از "هیجان" آن در شرایط غیربحرانی شدهاند.
آقای فرخ نگهدار رهبر قدیمی فدائیان خلق از این طرح پشتیبانی کرده اند، البته شرایط کنونی را برای اجرای آن مناسب ندانسته است.
آقای رئیس دانا نیز از تهران با بیبیسی مصاحبه کرده و با اجرای این طرح از موضعی عجیب و بدیع مخالفت کرد. ایشان گفت که دولتهای رفسنجانی و خاتمی هم میخواستند این طرح را پیاده کنند ولی زور آنرا نداشتند. البته ایشان ظاهرا در ارتباط با همین مصاحبه بازداشت شده است.
خواهش میکنم شما هم نظراتان را بگوئید تا از سر در گمی در آئیم. به هر حال لیبرالیسم یا به قولی فاشیزم سیاسی و اقتصاد لیبرالی، مثل زلزله بر سر دنیا فرود آمده و همه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و دست آوردهای مردم در زمینه حقوق اجتماعی را تهدید کرده و یکی پس از دیگری، سنگرها را علیرغم اعتراضات وسیع مردم فتح میکند.
آیا اصولا امکان مقاومت دربرابر برنامههای نئولیبرالی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول وجود دارد و یا باید به نوعی با آن کنار آمد و از آسیب آن کاست؟ در حالی که کشورهای پیرامون ما نظیر عراق، افغانستان، پاکستان و ترکیه تن به این برنامه دادهاند و قیمتها را اصلاح کردهاند. آیا پایین بودن قیمت مثلا دارو یا بنزین باعث تشدید قاچاق و حیف و میل آن در کشور نمیشود؟ و یا اگر سایر کشورها در قوانین کار خود به نفع سرمایه و به ضرر نیروی کار تجدید نظر کنند، این باعث نمیشود که سرمایهها از ایران دور و به جایی برود که سود بیشتری به همراه دارد؟ آیا در هیچ شرایطی نمی توان قانون کار زمان انقلاب را به ضرر کارگران و نفع سرمایه اصلاح کرد؟ در یک کلام نباید با این قضیه به اصطلاح برخورد فازی داشت؟ آیا شما که طرفدار ثبات پول ملی و تغییر نکردن نرخ ارز هستید، این سیاست باعث افزایش واردات و کاهش صادرات نمی شود؟
لطفا در صورت امکان در اینمورد به صورت یک بسته اظهار نظر کنید که در بحثهای این روزها بسیار مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در حال حاضر در جبهه مخالفین این طرح، هیچگونه وحدت نظری دیده نمی شود و استدلالهای متضادی صورت میگیرد.»
در پاسخ مختصر به این خواننده باید بگوییم، که آنچه ما متوجه شدهایم اینست که آقایان موسوی و کروبی با اجرای طرح هدفمند شدن یارانهها در شرایط کنونی مخالفت کردهاند. البته در اصول آن نظر روشنی ندادهاند. این تا حدود زیادی به موقعیت آنان در جنبش سبز مربوط میشود که در حال حاضر نماینده کل جنبش هستند و نه نماینده نظرات شخصی خودشان. این را که نظر دقیق هر یک از آنان در این مورد چیست خود در آینده باید روشن کنند.
آقای نگهدار از طرح حذف یارانهها پشتیبانی کرده که نظر خاص خود ایشان است و طبعا ربطی به جنبش چپ یا جنبش سبز ندارد.
از ما خواسته اید در مورد یک سلسله سیاستهای اقتصادی در یک "بسته" اظهار نظر کنیم. بنظر ما تمام مشکل همین نسخهها واظهارنظرهای "بسته"ای است. هیچ بستهای وجود ندارد که جانشین پژوهش مشخص از مشکلات مشخص اقتصادی جامعه ایران و ارائه راه حل مشخص برای آن بشود. مخالفت ما هم با "بسته" صندوق بینالمللی پول درست در همینجاست. حذف یارانه، جذب سرمایه گذاری خارجی، خصوصی سازی و ... را ما بعنوان یک "بسته" ایدئولوژیک و سفارشی با آن مخالفیم. ولی اگر کارشناسان و مردم ما در یک بحث ملی به این نتیجه برسند که یارانه این یا آن کالا به زیان اقتصاد ملی است و باید حذف شود و دربرابر به این یا آن کالا یا شاخه اقتصادی باید یارانه بیشتری تعلق گیرد، سرمایه گذاری خارجی را در این شاخه اقتصادی باید تشویق کرد ولی در شاخه دیگری باید مانع ورود آن شد، این یا آن کارخانه اگر خصوصی شود بهتر اداره خواهد گردید ولی در مقابل این یا آن کارخانه یا شاخه صنعتی را باید ملی و دولتی کرد و ... ما با چنین روش برخوردی موافقیم و در چنین بحثی شرکت میکنیم و نظرمان را میدهیم. درحالیکه صندوق بین المللی پول یک نسخه یا بقول شما "بسته" واحد دراختیار همه دولتهای بدهکار و دچار بحران اقتصادی قرار داده و آنها را ملزم به پیاده کردن آن میکند. یعنی همین وضع و موقعیتی که اکنون جمهوری اسلامی دارد و دولت احمدی نژاد و آقای خامنهای اجرای بی چون چرای بسته را پذیرفته است.
اگر منظور آقایان موسوی و کروبی از شیوه تدوین یا اجرای "غیرکارشناسی" طرح هدفمند شدن یارانهها این باشد که ما به آن اشاره کردیم، طبیعی است که با آن مخالفتی نداریم و آن را نشانه یک نگرش درست به مسایل و مشکلات اقتصادی جامعه خودمان میدانیم.
ما - راه توده- علاوه بر آنچه در این شماره آمده، در شمارههای بعدی راه توده در مورد این نکات بطور مفصل سخن خواهیم گفت
راه توده 298 6 دی ماه 1389
ارثیه خامنهای برای ولیعهدش
از آنجا که طرح حذف یارانه ها(هدفمندکردن یارانه ها)، در چارچوب همآهنگی با صندوق بین المللی پول و تلاش دولت احمدی نژاد برای همسوئی کامل اقتصادی با نهادهای مالی و پولی بین المللی است و در هفته گذشته، بیشتر بحث در رسانههای فارسی زبان بر محور آن دور میزد، مطالب این شماره راه توده عمدتا به این موضوع اختصاص یافته است. در توصیف دلائل این اقدام راه توده، همان بس که ما طرح هدفمند کردن یارانهها را نسخه کامل تری از برنامه "تعدیل اقتصادی" دولت هاشمی رفسنجانی میدانیم که پس از چند شورش مردمی در شهرهای مختلف- آخرین آنها در اسلامشهر تهران- در اعتراض به گرانیهای ناشی از برنامه تعدیل اقتصادی متوقف شد و اکنون این طرح بصورتی کامل تر و بی پروا تر و در پناه سرنیزه کودتای 22 خرداد به اجرا گذاشته شده است. پیامدهای این طرح تماما علیه مزدبگیران، حقوق بگیران و طبقات و اقشار فرودست جامعه ایران است و ما، از جمله دلائل کودتای 22 خرداد و جلوگیری از انتقال سکان ریاست جمهوری به دست میرحسین موسوی را اجرای همین برنامه میدانیم. هدف بزرگی که آقای خامنهای از همان ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی بدنبال آن بود و اکنون در پناه نظامیها و سپاهیها و بسیجیها، میخواهد به این آرزوی خود جامعه عمل پوشانده و سکان رهبری و در واقع ادامه سلطنت خود را درحالی به فرزند خویش "مجتبی" واگذار کند که قطار تبدیل ایران به "مکزیک" خاورمیانه روی ریل قرار گرفته باشد و سنگلاخها در دوران اقتدار نظامی او از سر راه جانشین وی برداشته شده باشد.
درمیان پیام هائی که دراین ارتباط دریافت داشته ایم، پیام زیر نیز انگیزه ما را برای اختصاص این شماره راه توده به مسئله یارانهها تقویت کرد:
«آقای موسوی در ملاقات با آقای کروبی در 1/10/89 مخالفتی با طرح هدفمند کردن یارانهها بعنوان طرحی که در سطح دنیا به عنوان "حرکت اقتصادی بنیادین و اساسی" مطرح است نکردهاند و فقط خواهان اجرای "کارشناسی شده" و به دور از "هیجان" آن در شرایط غیربحرانی شدهاند.
آقای فرخ نگهدار رهبر قدیمی فدائیان خلق از این طرح پشتیبانی کرده اند، البته شرایط کنونی را برای اجرای آن مناسب ندانسته است.
آقای رئیس دانا نیز از تهران با بیبیسی مصاحبه کرده و با اجرای این طرح از موضعی عجیب و بدیع مخالفت کرد. ایشان گفت که دولتهای رفسنجانی و خاتمی هم میخواستند این طرح را پیاده کنند ولی زور آنرا نداشتند. البته ایشان ظاهرا در ارتباط با همین مصاحبه بازداشت شده است.
خواهش میکنم شما هم نظراتان را بگوئید تا از سر در گمی در آئیم. به هر حال لیبرالیسم یا به قولی فاشیزم سیاسی و اقتصاد لیبرالی، مثل زلزله بر سر دنیا فرود آمده و همه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و دست آوردهای مردم در زمینه حقوق اجتماعی را تهدید کرده و یکی پس از دیگری، سنگرها را علیرغم اعتراضات وسیع مردم فتح میکند.
آیا اصولا امکان مقاومت دربرابر برنامههای نئولیبرالی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول وجود دارد و یا باید به نوعی با آن کنار آمد و از آسیب آن کاست؟ در حالی که کشورهای پیرامون ما نظیر عراق، افغانستان، پاکستان و ترکیه تن به این برنامه دادهاند و قیمتها را اصلاح کردهاند. آیا پایین بودن قیمت مثلا دارو یا بنزین باعث تشدید قاچاق و حیف و میل آن در کشور نمیشود؟ و یا اگر سایر کشورها در قوانین کار خود به نفع سرمایه و به ضرر نیروی کار تجدید نظر کنند، این باعث نمیشود که سرمایهها از ایران دور و به جایی برود که سود بیشتری به همراه دارد؟ آیا در هیچ شرایطی نمی توان قانون کار زمان انقلاب را به ضرر کارگران و نفع سرمایه اصلاح کرد؟ در یک کلام نباید با این قضیه به اصطلاح برخورد فازی داشت؟ آیا شما که طرفدار ثبات پول ملی و تغییر نکردن نرخ ارز هستید، این سیاست باعث افزایش واردات و کاهش صادرات نمی شود؟
لطفا در صورت امکان در اینمورد به صورت یک بسته اظهار نظر کنید که در بحثهای این روزها بسیار مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در حال حاضر در جبهه مخالفین این طرح، هیچگونه وحدت نظری دیده نمی شود و استدلالهای متضادی صورت میگیرد.»
در پاسخ مختصر به این خواننده باید بگوییم، که آنچه ما متوجه شدهایم اینست که آقایان موسوی و کروبی با اجرای طرح هدفمند شدن یارانهها در شرایط کنونی مخالفت کردهاند. البته در اصول آن نظر روشنی ندادهاند. این تا حدود زیادی به موقعیت آنان در جنبش سبز مربوط میشود که در حال حاضر نماینده کل جنبش هستند و نه نماینده نظرات شخصی خودشان. این را که نظر دقیق هر یک از آنان در این مورد چیست خود در آینده باید روشن کنند.
آقای نگهدار از طرح حذف یارانهها پشتیبانی کرده که نظر خاص خود ایشان است و طبعا ربطی به جنبش چپ یا جنبش سبز ندارد.
از ما خواسته اید در مورد یک سلسله سیاستهای اقتصادی در یک "بسته" اظهار نظر کنیم. بنظر ما تمام مشکل همین نسخهها واظهارنظرهای "بسته"ای است. هیچ بستهای وجود ندارد که جانشین پژوهش مشخص از مشکلات مشخص اقتصادی جامعه ایران و ارائه راه حل مشخص برای آن بشود. مخالفت ما هم با "بسته" صندوق بینالمللی پول درست در همینجاست. حذف یارانه، جذب سرمایه گذاری خارجی، خصوصی سازی و ... را ما بعنوان یک "بسته" ایدئولوژیک و سفارشی با آن مخالفیم. ولی اگر کارشناسان و مردم ما در یک بحث ملی به این نتیجه برسند که یارانه این یا آن کالا به زیان اقتصاد ملی است و باید حذف شود و دربرابر به این یا آن کالا یا شاخه اقتصادی باید یارانه بیشتری تعلق گیرد، سرمایه گذاری خارجی را در این شاخه اقتصادی باید تشویق کرد ولی در شاخه دیگری باید مانع ورود آن شد، این یا آن کارخانه اگر خصوصی شود بهتر اداره خواهد گردید ولی در مقابل این یا آن کارخانه یا شاخه صنعتی را باید ملی و دولتی کرد و ... ما با چنین روش برخوردی موافقیم و در چنین بحثی شرکت میکنیم و نظرمان را میدهیم. درحالیکه صندوق بین المللی پول یک نسخه یا بقول شما "بسته" واحد دراختیار همه دولتهای بدهکار و دچار بحران اقتصادی قرار داده و آنها را ملزم به پیاده کردن آن میکند. یعنی همین وضع و موقعیتی که اکنون جمهوری اسلامی دارد و دولت احمدی نژاد و آقای خامنهای اجرای بی چون چرای بسته را پذیرفته است.
اگر منظور آقایان موسوی و کروبی از شیوه تدوین یا اجرای "غیرکارشناسی" طرح هدفمند شدن یارانهها این باشد که ما به آن اشاره کردیم، طبیعی است که با آن مخالفتی نداریم و آن را نشانه یک نگرش درست به مسایل و مشکلات اقتصادی جامعه خودمان میدانیم.
ما - راه توده- علاوه بر آنچه در این شماره آمده، در شمارههای بعدی راه توده در مورد این نکات بطور مفصل سخن خواهیم گفت
راه توده 298 6 دی ماه 1389
زیر و روی زمین
زیر و روی زمین
در ایران به غارت می رود!
روزنامه مردمسالاری از قول رئیس دیوان محاسبات کشور "عبدالرضا رحمانی فضلی" نوشت که دولت «یکی از معادن را با قیمت ۱۸۰ میلیارد تومان فروخته ولی پس از ورود دیوان مشخص شد ارزش معدن هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان است. دستور «لغو این معامله» صادر شد و قرار شد اگر بخواهند معدن را بفروشند به مزایده بگذارند. به گزارش روزنامه مردمسالاری، رئیس دیوان محاسبات همچنین اعلام کرد که «در واگذاری سهام مخابرات نیز اشکالات اساسی وجود دارد که این اشکالات طی گزارش به مجلس اعلام شده است.
عبدالرضا رحمانی فضلی درباره فعالیت گسترده شرکتهای شبه دولتی (بخوانید وابسته به سپاه) برای در اختیار گرفتن مؤسسات و کارخانهها در جریان واگذاری نیز گفت که اقدام آنها به ظاهر قانونی است و ما نگران نحوه توزیع منابع حاصل از اصل 44 هستیم.
در ایران به غارت می رود!
روزنامه مردمسالاری از قول رئیس دیوان محاسبات کشور "عبدالرضا رحمانی فضلی" نوشت که دولت «یکی از معادن را با قیمت ۱۸۰ میلیارد تومان فروخته ولی پس از ورود دیوان مشخص شد ارزش معدن هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان است. دستور «لغو این معامله» صادر شد و قرار شد اگر بخواهند معدن را بفروشند به مزایده بگذارند. به گزارش روزنامه مردمسالاری، رئیس دیوان محاسبات همچنین اعلام کرد که «در واگذاری سهام مخابرات نیز اشکالات اساسی وجود دارد که این اشکالات طی گزارش به مجلس اعلام شده است.
عبدالرضا رحمانی فضلی درباره فعالیت گسترده شرکتهای شبه دولتی (بخوانید وابسته به سپاه) برای در اختیار گرفتن مؤسسات و کارخانهها در جریان واگذاری نیز گفت که اقدام آنها به ظاهر قانونی است و ما نگران نحوه توزیع منابع حاصل از اصل 44 هستیم.
امکانات عبور از فیلترینگ
امکانات عبور از فیلترینگ
و رسیدن به پیک نت
پیک نت در فیس بوک
سایت پیک نت در«فیس بوک» قرار گرفت، برای دسترسی به پیک نت در فیس بوک می توانید با کلیک روی لینک زیر و یا کپی کردن و قرار دادن ان در بخش آدرس ورودی فیس بوک کلیه مطالب منتشره در سایت پیک نت را از آن طریق مطالعه کنید:
facebook.com/www.pyknet.net
پیک نت در گوگل ریدر
همچنین سایت پیک نت از طریق «گوگل ریدر» که لینک ورودی آن در زیر همین نوشته آمده است فارق از فیلترینگ قابل دسترسی است:
http://page2rss.com/rss/bd4296acb8ca27d89105828d33827b06
و رسیدن به پیک نت
پیک نت در فیس بوک
سایت پیک نت در«فیس بوک» قرار گرفت، برای دسترسی به پیک نت در فیس بوک می توانید با کلیک روی لینک زیر و یا کپی کردن و قرار دادن ان در بخش آدرس ورودی فیس بوک کلیه مطالب منتشره در سایت پیک نت را از آن طریق مطالعه کنید:
facebook.com/www.pyknet.net
پیک نت در گوگل ریدر
همچنین سایت پیک نت از طریق «گوگل ریدر» که لینک ورودی آن در زیر همین نوشته آمده است فارق از فیلترینگ قابل دسترسی است:
http://page2rss.com/rss/bd4296acb8ca27d89105828d33827b06
آقای دادستان!خدایمان نخواهد که بی رگ و بی درد شویم ; بی دردی از آن بندگان خوب خدا نیست"
آقای دادستان!خدایمان نخواهد که بی رگ و بی درد شویم ; بی دردی از آن بندگان خوب خدا نیست"
کلمه / فخرالسادات محتشمی پور در چهل و ششمین عریضه خود به دادستان تهران درباره ملاقاتش با خانواده مجید توکلی نوشت و گفت: ما دلمان می خواهد برویم و زانو بزنیم در مقابل همه کسانی که شما دردشان را به فرموده افزون می کنید با منع تماس، منع ملاقات، با بی توجهی و بی احترامی و با کارهایی که هرگز قرار نبود قاضی و دادستان کشور اسلامی مرتکب شود.
متن کامل این عریضه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به: دادستان
از: ستم دیده عصر عاشورا و همسر آزاده دربند شاکی از کوتاگران انتخاباتی و زندانی ممنوع الملاقات قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
یا من لایخاف الا عدله یا من لا یدوم الا ملکه یا من لا سلطان الا سلطانه یا من وسعت کل شیء رحمته
سلام آقای دادستان!
ما چه خوشبختیم که خدا را داریم و چه خوشبختیم که خدایمان بینا و شنواست و قادر به همه امورو چه خوشبختیم که عدل او ترساننده است و ملکش مدام و سلطنت واقعی از آن اوست و رحمتش همه چیز را در برگرفته است. ما چه خوشبختیم که خدا را داریم و ایمان به او داریم و بی نیازیش از خلق برای برآوردن حوائج آنان ما را تنها به او وابسته گردانده است. آری آقای دادستان ما خوشبختیم که خدا را داریم و از غیر او بی نیازیم.
آنان که با خدا بیگانه اند و جای خدا چیز دیگری گذاشته اند زندگیشان سخت است در عین راحت و ما که خدا را داریم از هر چیز دیگری جز او بی نیازیم زندگیمان راحت است در عین سختی.
آقای دادستان!
ما که خدا را داریم وقتی شب سر بر بالین می گذاریم همه غم های دلمان را که شماها بر آن تلنبار کزده اید با ذکر خدایمان شفا می دهیم و با لبخند رضایت برای تن ندادن به ستم که مرضیّ خالقمان نیست به خواب می رویم. ما که خدا را داریم در خواب با عزیزانمان نجواها داریم و صبح گاه که از خواب بیدار می شویم خدایمان را شکر می گوییم که دل های ما را مملوّ از ایمان به خودش کرده است و تمام روزمان حس مظلومی را داریم که مورد عنایت خداست و به یمن همین عنایت ها روز به روز پایداری مان بیشتر می شود و صبوری سبزمان. ما حال خوشی داریم آقای دادستان شما چطور؟ کاش شما هم از احوالاتتان برای ما می گفتید و می نوشتید. احساسات درونی هر کس نشان دهنده حال واقعی اوست. احساساتی که برآیند عملکرد روزانه انسان است و وجدان بهترین داور است برای نفس سرکش آدمی.
آقای دادستان!
من غروب جمعه در پیشگاه مادر مجید توکلی مانند شاگردی کوچک زانو زدم و دستش را بوسیدم و از تمنا کردم که به دلیل اعتقاداتش روی مرا که سیدم زمین نگذارد و برای مداوای تن بیمارش از خانه ای که یک سال است آن را به دلیل انتظار تماس پسرعزیزش ترک نمی کند، بیرون رود. و به پدر فهیم مجید عرض ادب و احترام کردم و از او خواستم که این زن بزرگ را برای این تکلیف مدد رساند و فرزندانش را که چشمانشان عاجزانه و ملتمسانه ما را به اصرار به مادر می خواند نوید دادیم به سلامت هرچه زودتر مادر که عزیزترین است و یک سال است که ازدیدار فرزند و میوه دلش محروم است به دلیل بیماری و عدم توان برای حضور در زندان و دیدار عزیزش همان طور که پدر محروم مانده است از این نیاز اولیه هر پدری! شما چه حسی دارید آقای دادستان وقتی می شنوید مادر و پدری از دیدار فرزند محروم می مانند و فرزندی از دیدار عزیزترین نعمت های خدادادی محروم گشته است؟ من تلخ ترین اشک ها را ریختم وقتی آن مادر دردمندانه می نالید که من اگر از خانه بیرون بروم دیگر نمی توانم صدای مجیدم را بشنوم. مجیدم را که چهار نوروز است که فقط برای این که خوب می فهمد و منتقد است، با ما نیست.
این زن دارد درد را شب و روز تحمل می کند و به درمان نمی اندیشد چون شماها درد بزرگتری به جانش انداخته اید درد هجران و فراق. زن بزرگی است آقای دادستان مادر مجید! آدم دلش می خواهد فرسنگ ها راه را بکوبد وبرود به محله ای که حالا به نام مجید می شناسندش و زنگ درب خانه کوچکی را بزند که با یک پله کان پیچ در پیچ می رسد به محل اقامت خانواده مجیدو آدم دلش می خواهد برود مقابل این زن بزرگ دو زانو بنشیند و گوش بدهد به حرف هایش که از دل برمی خیزد. این زن را کسی آموزش نداده آقای دادستان ولی درس نیاموخته معلمی است که می ارزد آدم فرسنگ ها راه را طی کند برای درک محضرش. این مادر و این پدر و این برادرها چقدر صاف و سلیم النفس و مهربانند. همه این مادرها و پدرها و خواهر برادرها و همسرها که ما این روزها می بینیمشان با دل هایی که از حجم دردهایی انسان ساز بزرگ و بزرگ تر می شود و جا باز می کند برای مهربانی هایی که سرازیر می شود به آن از دریای مهر مردمی که قدرشناسند.
آقای دادستان!
ما دلمان می خواهد برویم و زانو بزنیم در مقابل همه کسانی که شما دردشان را به فرموده افزون می کنید با منع تماس، منع ملاقات، با بی توجهی و بی احترامی و با کارهایی که هرگز قرار نبود قاضی و دادستان کشور اسلامی مرتکب شود. این مردان و زنان چقدر دوست داشتنی اند مظهر عشق خدایشان و مظهر مهر خلق. و این کودکان چه دوست داشتنی اند با آن نمه های اشک ته چشم که آماده فروریختن است چون سیلاب. و این فرزندان که انتظار را زندگی می کنند و بازتولید می کنند. تولید انبوه می کنند انتظار و امید را برای تاب آوردن همه برنامه هایی که به فرموده برایشان تدارک دیده اید و چشمه به چشمه نشانشان می دهید. آقای دادستان ما دلمان می خواهد روزه هایمان را در کنار یکدیگر افطار کنیم. در کنار هم که یک خانواده ایم و دردمان مشترک است و هم دردی هایمان رمز پایداری هایمان تا امروز. شما هم اگر به صبر و صلوة استعانت ورزید چه بسا به این خانواده با صفا راهی گشایید خدا را چه دیدید آقای دادستان!
ما سفره هایمان را در خانه هایی خالی از بهترین عزیزان می گسترانیم و بر سر آن نانی را می نهیم که نانوای محله با دعای آزادی عزیزانمان پخته و خرمایی را که آن کشتگر جنوبی با عشق آبادانی و سبزی میهنش کاشته و رشته آشش که رشته کار ما را می گشاید انشاء الله با مهر به فرزندان پاک وطن مهیا گشته. سفره سبزی داریم ما آقای دادستان و افطاری که در فضای پیرامونی اش عشق و امید موج می زند. ما گرسنگی را نمی فهیم در این روزهای کوتاه زمستانی اما هم بستگی را خوب می فهمیم و همراهی را و هم دردی را. خدایمان نخواهد که بی رگ شویم و بی درد که نیک می دانیم بی دردی از آن بندگان خوب خدا نیست.
پروردگارا توان تحمل همه دردهایی که داده توست به ما عنایت فرما و ما را شکرگزار این داده ها قرار ده که هر چه از تو به ما عطا شود جز خیر و برکت نیست ای مهربان.
فخرالسادات محتشمی پور
بیستم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با پنجم دی ماه ۱۳۸9
کلمه / فخرالسادات محتشمی پور در چهل و ششمین عریضه خود به دادستان تهران درباره ملاقاتش با خانواده مجید توکلی نوشت و گفت: ما دلمان می خواهد برویم و زانو بزنیم در مقابل همه کسانی که شما دردشان را به فرموده افزون می کنید با منع تماس، منع ملاقات، با بی توجهی و بی احترامی و با کارهایی که هرگز قرار نبود قاضی و دادستان کشور اسلامی مرتکب شود.
متن کامل این عریضه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به: دادستان
از: ستم دیده عصر عاشورا و همسر آزاده دربند شاکی از کوتاگران انتخاباتی و زندانی ممنوع الملاقات قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
یا من لایخاف الا عدله یا من لا یدوم الا ملکه یا من لا سلطان الا سلطانه یا من وسعت کل شیء رحمته
سلام آقای دادستان!
ما چه خوشبختیم که خدا را داریم و چه خوشبختیم که خدایمان بینا و شنواست و قادر به همه امورو چه خوشبختیم که عدل او ترساننده است و ملکش مدام و سلطنت واقعی از آن اوست و رحمتش همه چیز را در برگرفته است. ما چه خوشبختیم که خدا را داریم و ایمان به او داریم و بی نیازیش از خلق برای برآوردن حوائج آنان ما را تنها به او وابسته گردانده است. آری آقای دادستان ما خوشبختیم که خدا را داریم و از غیر او بی نیازیم.
آنان که با خدا بیگانه اند و جای خدا چیز دیگری گذاشته اند زندگیشان سخت است در عین راحت و ما که خدا را داریم از هر چیز دیگری جز او بی نیازیم زندگیمان راحت است در عین سختی.
آقای دادستان!
ما که خدا را داریم وقتی شب سر بر بالین می گذاریم همه غم های دلمان را که شماها بر آن تلنبار کزده اید با ذکر خدایمان شفا می دهیم و با لبخند رضایت برای تن ندادن به ستم که مرضیّ خالقمان نیست به خواب می رویم. ما که خدا را داریم در خواب با عزیزانمان نجواها داریم و صبح گاه که از خواب بیدار می شویم خدایمان را شکر می گوییم که دل های ما را مملوّ از ایمان به خودش کرده است و تمام روزمان حس مظلومی را داریم که مورد عنایت خداست و به یمن همین عنایت ها روز به روز پایداری مان بیشتر می شود و صبوری سبزمان. ما حال خوشی داریم آقای دادستان شما چطور؟ کاش شما هم از احوالاتتان برای ما می گفتید و می نوشتید. احساسات درونی هر کس نشان دهنده حال واقعی اوست. احساساتی که برآیند عملکرد روزانه انسان است و وجدان بهترین داور است برای نفس سرکش آدمی.
آقای دادستان!
من غروب جمعه در پیشگاه مادر مجید توکلی مانند شاگردی کوچک زانو زدم و دستش را بوسیدم و از تمنا کردم که به دلیل اعتقاداتش روی مرا که سیدم زمین نگذارد و برای مداوای تن بیمارش از خانه ای که یک سال است آن را به دلیل انتظار تماس پسرعزیزش ترک نمی کند، بیرون رود. و به پدر فهیم مجید عرض ادب و احترام کردم و از او خواستم که این زن بزرگ را برای این تکلیف مدد رساند و فرزندانش را که چشمانشان عاجزانه و ملتمسانه ما را به اصرار به مادر می خواند نوید دادیم به سلامت هرچه زودتر مادر که عزیزترین است و یک سال است که ازدیدار فرزند و میوه دلش محروم است به دلیل بیماری و عدم توان برای حضور در زندان و دیدار عزیزش همان طور که پدر محروم مانده است از این نیاز اولیه هر پدری! شما چه حسی دارید آقای دادستان وقتی می شنوید مادر و پدری از دیدار فرزند محروم می مانند و فرزندی از دیدار عزیزترین نعمت های خدادادی محروم گشته است؟ من تلخ ترین اشک ها را ریختم وقتی آن مادر دردمندانه می نالید که من اگر از خانه بیرون بروم دیگر نمی توانم صدای مجیدم را بشنوم. مجیدم را که چهار نوروز است که فقط برای این که خوب می فهمد و منتقد است، با ما نیست.
این زن دارد درد را شب و روز تحمل می کند و به درمان نمی اندیشد چون شماها درد بزرگتری به جانش انداخته اید درد هجران و فراق. زن بزرگی است آقای دادستان مادر مجید! آدم دلش می خواهد فرسنگ ها راه را بکوبد وبرود به محله ای که حالا به نام مجید می شناسندش و زنگ درب خانه کوچکی را بزند که با یک پله کان پیچ در پیچ می رسد به محل اقامت خانواده مجیدو آدم دلش می خواهد برود مقابل این زن بزرگ دو زانو بنشیند و گوش بدهد به حرف هایش که از دل برمی خیزد. این زن را کسی آموزش نداده آقای دادستان ولی درس نیاموخته معلمی است که می ارزد آدم فرسنگ ها راه را طی کند برای درک محضرش. این مادر و این پدر و این برادرها چقدر صاف و سلیم النفس و مهربانند. همه این مادرها و پدرها و خواهر برادرها و همسرها که ما این روزها می بینیمشان با دل هایی که از حجم دردهایی انسان ساز بزرگ و بزرگ تر می شود و جا باز می کند برای مهربانی هایی که سرازیر می شود به آن از دریای مهر مردمی که قدرشناسند.
آقای دادستان!
ما دلمان می خواهد برویم و زانو بزنیم در مقابل همه کسانی که شما دردشان را به فرموده افزون می کنید با منع تماس، منع ملاقات، با بی توجهی و بی احترامی و با کارهایی که هرگز قرار نبود قاضی و دادستان کشور اسلامی مرتکب شود. این مردان و زنان چقدر دوست داشتنی اند مظهر عشق خدایشان و مظهر مهر خلق. و این کودکان چه دوست داشتنی اند با آن نمه های اشک ته چشم که آماده فروریختن است چون سیلاب. و این فرزندان که انتظار را زندگی می کنند و بازتولید می کنند. تولید انبوه می کنند انتظار و امید را برای تاب آوردن همه برنامه هایی که به فرموده برایشان تدارک دیده اید و چشمه به چشمه نشانشان می دهید. آقای دادستان ما دلمان می خواهد روزه هایمان را در کنار یکدیگر افطار کنیم. در کنار هم که یک خانواده ایم و دردمان مشترک است و هم دردی هایمان رمز پایداری هایمان تا امروز. شما هم اگر به صبر و صلوة استعانت ورزید چه بسا به این خانواده با صفا راهی گشایید خدا را چه دیدید آقای دادستان!
ما سفره هایمان را در خانه هایی خالی از بهترین عزیزان می گسترانیم و بر سر آن نانی را می نهیم که نانوای محله با دعای آزادی عزیزانمان پخته و خرمایی را که آن کشتگر جنوبی با عشق آبادانی و سبزی میهنش کاشته و رشته آشش که رشته کار ما را می گشاید انشاء الله با مهر به فرزندان پاک وطن مهیا گشته. سفره سبزی داریم ما آقای دادستان و افطاری که در فضای پیرامونی اش عشق و امید موج می زند. ما گرسنگی را نمی فهیم در این روزهای کوتاه زمستانی اما هم بستگی را خوب می فهمیم و همراهی را و هم دردی را. خدایمان نخواهد که بی رگ شویم و بی درد که نیک می دانیم بی دردی از آن بندگان خوب خدا نیست.
پروردگارا توان تحمل همه دردهایی که داده توست به ما عنایت فرما و ما را شکرگزار این داده ها قرار ده که هر چه از تو به ما عطا شود جز خیر و برکت نیست ای مهربان.
فخرالسادات محتشمی پور
بیستم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با پنجم دی ماه ۱۳۸9
اوضاع نامساعد جسمی بهاره هدایت پس از یک هفته اعتصاب غذا
اوضاع نامساعد جسمی بهاره هدایت پس از یک هفته اعتصاب غذا
کلمه / بهاره هدایت، دانشجوی زندانی که از یک هفته پیش در اعتراض به ممنوعالملاقات شدن خود دست به اعتصاب غذا زده بود، در پی اوضاع نامساعد جسمی به بهداری منتقل شده است.
برخی گزارشهای رسیده از زندان اوین به کلمه، حاکی است که بهاره هدایت در روزهای گذشته بارها در بهداری زندان اوین مشاهده شده است. با این حال با توجه به قطع بودن تلفنهای زندانیان سیاسی و ممنوعالملاقات بودن وی، هیچگونه اخبار موثق و تأییدشدهای در مورد وضعیت سلامتی او در دست نیست.
این در حالی است که طبق اعلام همسر این فعال دانشجویی، وی در زندان به بیماری سنگ کیسه صفرا مبتلا شده است و طبق نظریه پزشکان حاضر در زندان نیاز به عمل جراحی دارد.
هفته گذشته خانوادههای بهاره هدایت و مهدیه گلرو با مراجعه به زندان اوین متوجه شدند که این دو فعال دانشجویی به دلایل نامعلوم ممنوعالملاقات شدهاند.
به گفته سایر افراد همبند با این دو زندانی سیاسی، مسئولان زندان دلیلی را برای قطع ملاقاتهای این دو زندانی اعلام نکردهاند، اما به نظر میرسد پیامهای این دو فعال دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر که بازتاب گستردهای در میان محافل دانشجویی داخل و خارج از کشور داشت، دلیل ممنوعالملاقات شدن آنها باشد.
مسئولان زندان اعلام کردهاند که بهاره هدایت و مهدیه گلرو تا اطلاع ثانوی ممنوعالملاقات خواهند بود.
گفته میشود بهاره هدایت پس از اطلاع از این موضوع، از شنبه هفته گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
خانواده این دو فعال دانشجویی، پس از آنکه موفق به دیدار با عزیزان خود نشدند، با مراجعه به دادستانی، خواهان اطلاع از شرایط آنان شدند. با این وجود، مقامات دادستانی نیز هیچگونه پاسخ روشنی به آنان ندادهاند.
بهاره هدایت و مهدیه گلرو که یک سال است در زندان به سر میبرند، تاکنون حق استفاده از مرخصی را نداشتهاند و مدتهاست که از ملاقات حضوری با خانواده خود محروم هستند.
کلمه / بهاره هدایت، دانشجوی زندانی که از یک هفته پیش در اعتراض به ممنوعالملاقات شدن خود دست به اعتصاب غذا زده بود، در پی اوضاع نامساعد جسمی به بهداری منتقل شده است.
برخی گزارشهای رسیده از زندان اوین به کلمه، حاکی است که بهاره هدایت در روزهای گذشته بارها در بهداری زندان اوین مشاهده شده است. با این حال با توجه به قطع بودن تلفنهای زندانیان سیاسی و ممنوعالملاقات بودن وی، هیچگونه اخبار موثق و تأییدشدهای در مورد وضعیت سلامتی او در دست نیست.
این در حالی است که طبق اعلام همسر این فعال دانشجویی، وی در زندان به بیماری سنگ کیسه صفرا مبتلا شده است و طبق نظریه پزشکان حاضر در زندان نیاز به عمل جراحی دارد.
هفته گذشته خانوادههای بهاره هدایت و مهدیه گلرو با مراجعه به زندان اوین متوجه شدند که این دو فعال دانشجویی به دلایل نامعلوم ممنوعالملاقات شدهاند.
به گفته سایر افراد همبند با این دو زندانی سیاسی، مسئولان زندان دلیلی را برای قطع ملاقاتهای این دو زندانی اعلام نکردهاند، اما به نظر میرسد پیامهای این دو فعال دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر که بازتاب گستردهای در میان محافل دانشجویی داخل و خارج از کشور داشت، دلیل ممنوعالملاقات شدن آنها باشد.
مسئولان زندان اعلام کردهاند که بهاره هدایت و مهدیه گلرو تا اطلاع ثانوی ممنوعالملاقات خواهند بود.
گفته میشود بهاره هدایت پس از اطلاع از این موضوع، از شنبه هفته گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
خانواده این دو فعال دانشجویی، پس از آنکه موفق به دیدار با عزیزان خود نشدند، با مراجعه به دادستانی، خواهان اطلاع از شرایط آنان شدند. با این وجود، مقامات دادستانی نیز هیچگونه پاسخ روشنی به آنان ندادهاند.
بهاره هدایت و مهدیه گلرو که یک سال است در زندان به سر میبرند، تاکنون حق استفاده از مرخصی را نداشتهاند و مدتهاست که از ملاقات حضوری با خانواده خود محروم هستند.
دادستان تهران: حزب اللهیها نوک حمله خود را متوجه دستگاه قضایی نکنند
دادستان تهران: حزب اللهیها نوک حمله خود را متوجه دستگاه قضایی نکنند
بی بی سی / عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران با تاکید بر برخورد با "سران فتنه"، از نیروهای حزب اللهی خواست تا نوک پیکان مبارزه با دشمن را متوجه دستگاه قضایی نکنند.
او گفت حزب اللهی ها باید مراقب باشند تا "جبهه ضد عدالت و ضد ظلم، بین ما و آنها فاصله نیندازد."
اخیرا برخی در ایران خواهان دستگیری میر حسین موسوی و مهدی کروبی، از سران مخالفان دولت ایران شده و از کوتاهی قوه قضائیه در این باره انتقاد کرده و هشدار داده اند که در غیر این صورت خود وارد عمل خواهند شد.
آقای جعفری دولت آبادی روز یکشنبه پنجم دی ماه در مراسم معارفه سرپرست دادسرای ناحیه شانزده تهران گفت: "سران فتنه به رسوایی ابدی دچار شدند و زمان برخورد با آنها دور نیست."
دادستان تهران افزود "اگر برخی مسایل نبود، به شما می گفتم که وزن سران فتنه کمتر از آن است که نظام نتواند با آنها برخورد کند و البته آنها به سزای اعمال خود می رسند."
آقای جعفری دولت آبادی گفت: "برخی قوه قضائیه را به حمایت از فتنه گران متهم می کنند اما با قاطعیت و صراحت می گویم که دستگاه قضایی بوی رهبری را می دهد و چگونه ممکن است این دستگاه که رئیس آن منصوب مقام معظم رهبری است، با فتنه گران و تبهکاران سازش داشته باشد."
او تاکید کرده که این اتهام زنی ها "یا از سر غفلت است یا آدرس را اشتباه می دهند."
پیش از این صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران هم در واکنشی شدید به حملات کسانی که این قوه را به کوتاهی در دستگیری رهبران مخالفان حکومت متهم می کنند، گفت که این افراد در حق قوه قضائیه "ظلم" می کنند که این کار "جرم" است.موضوع تشکیل پرونده برای رهبران مخالفان دولت که مقامات حکومت ایران از آنها تحت عنوان "سران فتنه" یاد می کنند، بارها مطرح شده و تلویزیون ایران بارها تصاویر طومارهایی را نشان داده است که در جریان راهپیماییهای طرفداران دولت، برای محاکمه "سران فتنه" به امضاء شرکت کنندگان رسیده است.
۱۷۵ نماینده مجلس ایران در اردیبهشت ماه امسال طی نامه ای از صادق لاریجانی خواستند که رهبران مخالفان حکومت را محاکمه کند.
رئیس قوه قضائیه گفته است به دلیل مصالح و مسائل نظام، که او تعیین کننده آنها نیست، به "جرم" رهبران جنبش مخالفان رسیدگی نکرده است.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات نیز گفته است که در برخورد با رهبران مخالفان "تدبیر نظام" را دنبال میکند.
بی بی سی / عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران با تاکید بر برخورد با "سران فتنه"، از نیروهای حزب اللهی خواست تا نوک پیکان مبارزه با دشمن را متوجه دستگاه قضایی نکنند.
او گفت حزب اللهی ها باید مراقب باشند تا "جبهه ضد عدالت و ضد ظلم، بین ما و آنها فاصله نیندازد."
اخیرا برخی در ایران خواهان دستگیری میر حسین موسوی و مهدی کروبی، از سران مخالفان دولت ایران شده و از کوتاهی قوه قضائیه در این باره انتقاد کرده و هشدار داده اند که در غیر این صورت خود وارد عمل خواهند شد.
آقای جعفری دولت آبادی روز یکشنبه پنجم دی ماه در مراسم معارفه سرپرست دادسرای ناحیه شانزده تهران گفت: "سران فتنه به رسوایی ابدی دچار شدند و زمان برخورد با آنها دور نیست."
دادستان تهران افزود "اگر برخی مسایل نبود، به شما می گفتم که وزن سران فتنه کمتر از آن است که نظام نتواند با آنها برخورد کند و البته آنها به سزای اعمال خود می رسند."
آقای جعفری دولت آبادی گفت: "برخی قوه قضائیه را به حمایت از فتنه گران متهم می کنند اما با قاطعیت و صراحت می گویم که دستگاه قضایی بوی رهبری را می دهد و چگونه ممکن است این دستگاه که رئیس آن منصوب مقام معظم رهبری است، با فتنه گران و تبهکاران سازش داشته باشد."
او تاکید کرده که این اتهام زنی ها "یا از سر غفلت است یا آدرس را اشتباه می دهند."
پیش از این صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران هم در واکنشی شدید به حملات کسانی که این قوه را به کوتاهی در دستگیری رهبران مخالفان حکومت متهم می کنند، گفت که این افراد در حق قوه قضائیه "ظلم" می کنند که این کار "جرم" است.موضوع تشکیل پرونده برای رهبران مخالفان دولت که مقامات حکومت ایران از آنها تحت عنوان "سران فتنه" یاد می کنند، بارها مطرح شده و تلویزیون ایران بارها تصاویر طومارهایی را نشان داده است که در جریان راهپیماییهای طرفداران دولت، برای محاکمه "سران فتنه" به امضاء شرکت کنندگان رسیده است.
۱۷۵ نماینده مجلس ایران در اردیبهشت ماه امسال طی نامه ای از صادق لاریجانی خواستند که رهبران مخالفان حکومت را محاکمه کند.
رئیس قوه قضائیه گفته است به دلیل مصالح و مسائل نظام، که او تعیین کننده آنها نیست، به "جرم" رهبران جنبش مخالفان رسیدگی نکرده است.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات نیز گفته است که در برخورد با رهبران مخالفان "تدبیر نظام" را دنبال میکند.
شهروندان لواش نخورند/ سنگک بخورید، پس انداز کنید
شهروندان لواش نخورند/ سنگک بخورید، پس انداز کنید
خبرگزاری مهر- گروه اقتصادی: آنالیز افزایش قیمت نان سنگک نسبت به گذشته و سهم آن در سبد مصرفی خانوار نشانگر این است که اگر شهروندان، نان سنگک را در سفرههای خود جایگزین کنند، علاوه بر سلامتی، یارانه بیشتری را نیز پس انداز خواهند کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، این روزها مردم با دریافت یارانهها و آگاهی از افزایش قیمتها، حساسیت ویژه ای در چگونگی هزینهکرد مبلغ واریزی از سوی دولت به حساب آنها دارند و تلاش دارند تا حداکثر پس انداز را از این مبلغ داشته باشند.
آنها که خودرو دارند، بخش عمده ای از این پول را برای هزینه بنزین که بیشترین افزایش را داشته است، کنار گذاشته اند و بیشتر آنهایی که نه خودرویی دارند و نه بنزینی مصرف می کنند، دغدغه نان را در اولویت اول خود قرار داده اند، چراکه رقم قبض آب، برق و گاز را می توانند به نوعی با به کار بستن تجهیزات کاهنده و یا اندکی کنترل در مصارف، پایین آورند اما نان از کنترل مردم خارج است.
سنگک، نانی مقرون به صرفه
بر همین اساس، آنالیز قیمت انواع نان با رقمهای مصوب می توانند یکی از آلارم های نشانگر راه باشد؛ چراکه مردم می توانند با این آنالیز قیمت، نقشه راه خرید نان و تعیین نوع نان در سبد مصرفی خود را با قیمتهای فعلی مشخص کنند. بر این اساس، آنالیز قیمتی انواع نان نشانگر این است که با توجه به وزن چانه، قیمت و مباحث مرتبط با سلامت، نان سنگک در رتبه اول مقرون به صرفه بودن قرار دارد.
اگر وزن و قیمت هر چانه نان سنگک به ترتیب 700 گرم و 400 تومان، بربری 600 گرم و 300 تومان، تافتون 300 گرم و 200 تومان و لواش 170 گرم و 100 تومان باشد، آنگاه محاسبات سرانگشتی نشان می دهد که صرفه اقتصادی برای هر خانوار استفاده از نان سنگک است.
آنالیز قیمت سنگک و پس انداز بیشتر برای مردم
بر این اساس، اگر هر خانوار به طور متوسط 4 نفر در نظر گرفته شود، بررسی ها نشان می دهد که نان سنگک مقرون به صرفهتر از سایر انواع نان برای این خانوار است، البته اگر نرخ هر نان سنگک را قبل از اجرای قانون 200 تومان و بعد از اجرای آن 400 تومان در نظر بگیریم:
یارانه واریزی از سوی دولت برای خانوار 4 نفره در ماه= 16 هزار تومان
متوسط تعداد نان برای خانوار 4 نفره در هر روز= 2 عدد
متوسط نرخ روزانه نان سنگک با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 800 تومان
متوسط نرخ ماهانه نان سنگک با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 24 هزار تومان
متوسط نرخ ماهانه نان سنگک با قیمت قدیم برای خانوار 4 نفره= 12 هزار تومان
پس انداز خانوار= 4 هزار تومان
حال اگر این محاسبات را برای همین خانوار در مورد نان لواش داشته باشیم، نتایج به شرح زیر است، البته اگر نرخ هر نان لواش را قبل از اجرای قانون 35 تومان و بعد از اجرای قانون 100 تومان در نظر بگیریم:
یارانه واریزی از سوی دولت برای خانوار 4 نفره در ماه= 16 هزار تومان
متوسط تعداد نان برای خانوار 4 نفره در هر روز= 8 عدد
متوسط نرخ روزانه نان لواش با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 800 تومان
متوسط نرخ روزانه نان لواش با قیمت قدیم برای خانوار 4 نفره= 280 تومان
متوسط نرخ ماهانه نان لواش با قیمت قدیم برای خانوار 4 نفره= 8400 تومان
متوسط نرخ ماهانه نان لواش با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 24000 تومان
پس انداز خانوار= 400 تومان
بنابراین محاسبات نشان می دهد که نان سنگک اگرچه قیمت به ظاهر بالاتری را دارد، ولی به لحاظ ارزش غذایی تایید شده، بوه و پس انداز بیشتری را برای خانوارها به دنبال دارد. در این راستا می توان پیش بینی کرد که با توجه به گفته های قدیم مسئولان، دولت در نظر دارد تا کم کم به سمت توسعه استفاده از نانهای با ارزش غذایی بالا و به نوعی نانهای کامل پیش رود و نانهای با آرد سبوس گرفته شده را از سبد خانوارها حذف کند.
دولت چه می گوید؟
در این راستا، حمید علیخانی معاون وزیر بازرگانی به خبرنگار مهر گفت: البته مردم را نمی توان به استفاده از یک نوع نان محدود کرد؛ چراکه ذائقه ها متفاوت است. البته ارزش غذایی نانهای سبوس دار به مراتب بالاتر از سایر نانها است.
وی افزود: میانگین قیمتی به نوعی در نظر گرفته شده است که مصارف نان کاهش یابد، چراکه هم اکنون سرانه مصرف نان در ایران 160 کیلوگرم اعلام می شود که نسبت به میانگین جهانی بسیار بالا است. بر همین اساس، قطعا در آینده نه چندان دور، مصرف نان در کشور کنترل می شود.
علیخانی معتقد است، بیش از آنکه مردم به افزایش قیمت توجه داشته باشند، باید به وزن چانه های نان توجه کنند، ضمن اینکه کیفیت نیز باید ارتقا یابد و مردم باید کیفیت را در برابر افزایش قیمت مطالبه کنند.
وی گفت: به نظر می رسد ظرف ماههای آینده، کیفیت نان ارتقای قابل توجهی داشته باشد.
مردم بر این باورند...
"مریم. م" یکی از شهروندان تهرانی معتقد است: با اعلام اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها و بالا رفتن قیمت نان، وزن چانه هر قرص نان بالاتر رفته است و این موضوع می تواند، افزایش قیمت نان را مقرون به صرفه کند.
وی به خبرنگار مهر گفت: تجربه نشان داده است که همواره در روزهای ابتدایی افزایش قیمت نان، کیفیت بالا می رود ولی پس از گذشته کمتر از یک ماه که مردم به قیمت عادت کردند، کیفیت به حالت سابق برمی گردد و ضایعات بالا می رود.
این شهروند معتقد است که قیمت نان لواش بسیار بالا است و برای مردم، خریدش صرفه اقتصادی ندارد. یا شاید دولت نمیخواهد خرید این نان برای مردم بصرفد تا سیاستهای خود را اجرا کند.
"محمدعلی. د" که در غرب تهران نانوایی دارد، می گوید: به نظر می رسد اقبال مردم نسبت به خرید از نانوایی های دولتیپز کاهش می یابد، چراکه تاکنون فاکتور قیمت تمایز میان نانوایی های آزادپز و دولتیپز بود اما هم اکنون قیمت نان در همه جا یکسان است.
وی می افزاید: این قضیه به ضرر نانوایی ها است و دولت می خواهد بساط برخی نانوایی ها را برچیند.
"حسن.ع" می گوید: افزایش قیمت نان سبب شده تا بسیاری از خانوارها دغدغه داشته باشند که باید مبلغی اضافه تر از گذشته در سبد هزینه ای داشته باشند؛ در حالی که محاسبات نشان می دهد که باید لواش را از سبد خانوار حذف کرد. مقرون به صرفه نیست.
"فاطمه. ع" معتقد است که افزایش قیمت نان تجربه ای است که مردم را به مدیریت هزینه ها وامی دارد، بنابراین بعد از این راضی نخواهند شد که هم قیمت بالاتری بپردازند و هم نان غیرکیفی دریافت کنند. نانوایی هم برای بقای خود باید نان کیفی دست مردم بدهد.
وی می افزاید: در یک هفته اخیر به دلیل گران شدن قیمت نان، خرید روزانه نان را از ده عدد به 5 عدد کاهش داده ایم تا بتوانیم از عهده افزایش قیمت برآییم. البته خرید نان تازه باعث کاهش ضایعات هم می شود، چراکه تا پیش از این، هر هفته کیسه ای از نان خشک برای نانخشکیها داشتیم.
یکی دیگر از شهروندان می گوید: کیفیت بهتر شده است ولی هنوز در حد انتظار نیست و ضایعات باز هم وجود دارد، البته باید نانواها نان خوب به دست مردم بدهند تا مردم هم به افزایش قیمت راضی باشند. دولت باید نظارت کند تا نان کیفی به دست مردم برسد، در غیر این صورت اگر کیفیت به حالت سابق باشد، باز هم همان آش و همان کاسه.
به هرحال باید دید که دولت چگونه می خواهد ضایعات سالانه 700 میلیارد تومانی نان را کاهش دهد و از سوی دیگر، با افزایش کیفیت، تقاضای به حق مردم را برای دلیل افزایش قیمت پاسخ دهد.
خبرگزاری مهر- گروه اقتصادی: آنالیز افزایش قیمت نان سنگک نسبت به گذشته و سهم آن در سبد مصرفی خانوار نشانگر این است که اگر شهروندان، نان سنگک را در سفرههای خود جایگزین کنند، علاوه بر سلامتی، یارانه بیشتری را نیز پس انداز خواهند کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، این روزها مردم با دریافت یارانهها و آگاهی از افزایش قیمتها، حساسیت ویژه ای در چگونگی هزینهکرد مبلغ واریزی از سوی دولت به حساب آنها دارند و تلاش دارند تا حداکثر پس انداز را از این مبلغ داشته باشند.
آنها که خودرو دارند، بخش عمده ای از این پول را برای هزینه بنزین که بیشترین افزایش را داشته است، کنار گذاشته اند و بیشتر آنهایی که نه خودرویی دارند و نه بنزینی مصرف می کنند، دغدغه نان را در اولویت اول خود قرار داده اند، چراکه رقم قبض آب، برق و گاز را می توانند به نوعی با به کار بستن تجهیزات کاهنده و یا اندکی کنترل در مصارف، پایین آورند اما نان از کنترل مردم خارج است.
سنگک، نانی مقرون به صرفه
بر همین اساس، آنالیز قیمت انواع نان با رقمهای مصوب می توانند یکی از آلارم های نشانگر راه باشد؛ چراکه مردم می توانند با این آنالیز قیمت، نقشه راه خرید نان و تعیین نوع نان در سبد مصرفی خود را با قیمتهای فعلی مشخص کنند. بر این اساس، آنالیز قیمتی انواع نان نشانگر این است که با توجه به وزن چانه، قیمت و مباحث مرتبط با سلامت، نان سنگک در رتبه اول مقرون به صرفه بودن قرار دارد.
اگر وزن و قیمت هر چانه نان سنگک به ترتیب 700 گرم و 400 تومان، بربری 600 گرم و 300 تومان، تافتون 300 گرم و 200 تومان و لواش 170 گرم و 100 تومان باشد، آنگاه محاسبات سرانگشتی نشان می دهد که صرفه اقتصادی برای هر خانوار استفاده از نان سنگک است.
آنالیز قیمت سنگک و پس انداز بیشتر برای مردم
بر این اساس، اگر هر خانوار به طور متوسط 4 نفر در نظر گرفته شود، بررسی ها نشان می دهد که نان سنگک مقرون به صرفهتر از سایر انواع نان برای این خانوار است، البته اگر نرخ هر نان سنگک را قبل از اجرای قانون 200 تومان و بعد از اجرای آن 400 تومان در نظر بگیریم:
یارانه واریزی از سوی دولت برای خانوار 4 نفره در ماه= 16 هزار تومان
متوسط تعداد نان برای خانوار 4 نفره در هر روز= 2 عدد
متوسط نرخ روزانه نان سنگک با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 800 تومان
متوسط نرخ ماهانه نان سنگک با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 24 هزار تومان
متوسط نرخ ماهانه نان سنگک با قیمت قدیم برای خانوار 4 نفره= 12 هزار تومان
پس انداز خانوار= 4 هزار تومان
حال اگر این محاسبات را برای همین خانوار در مورد نان لواش داشته باشیم، نتایج به شرح زیر است، البته اگر نرخ هر نان لواش را قبل از اجرای قانون 35 تومان و بعد از اجرای قانون 100 تومان در نظر بگیریم:
یارانه واریزی از سوی دولت برای خانوار 4 نفره در ماه= 16 هزار تومان
متوسط تعداد نان برای خانوار 4 نفره در هر روز= 8 عدد
متوسط نرخ روزانه نان لواش با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 800 تومان
متوسط نرخ روزانه نان لواش با قیمت قدیم برای خانوار 4 نفره= 280 تومان
متوسط نرخ ماهانه نان لواش با قیمت قدیم برای خانوار 4 نفره= 8400 تومان
متوسط نرخ ماهانه نان لواش با قیمت جدید برای خانوار 4 نفره= 24000 تومان
پس انداز خانوار= 400 تومان
بنابراین محاسبات نشان می دهد که نان سنگک اگرچه قیمت به ظاهر بالاتری را دارد، ولی به لحاظ ارزش غذایی تایید شده، بوه و پس انداز بیشتری را برای خانوارها به دنبال دارد. در این راستا می توان پیش بینی کرد که با توجه به گفته های قدیم مسئولان، دولت در نظر دارد تا کم کم به سمت توسعه استفاده از نانهای با ارزش غذایی بالا و به نوعی نانهای کامل پیش رود و نانهای با آرد سبوس گرفته شده را از سبد خانوارها حذف کند.
دولت چه می گوید؟
در این راستا، حمید علیخانی معاون وزیر بازرگانی به خبرنگار مهر گفت: البته مردم را نمی توان به استفاده از یک نوع نان محدود کرد؛ چراکه ذائقه ها متفاوت است. البته ارزش غذایی نانهای سبوس دار به مراتب بالاتر از سایر نانها است.
وی افزود: میانگین قیمتی به نوعی در نظر گرفته شده است که مصارف نان کاهش یابد، چراکه هم اکنون سرانه مصرف نان در ایران 160 کیلوگرم اعلام می شود که نسبت به میانگین جهانی بسیار بالا است. بر همین اساس، قطعا در آینده نه چندان دور، مصرف نان در کشور کنترل می شود.
علیخانی معتقد است، بیش از آنکه مردم به افزایش قیمت توجه داشته باشند، باید به وزن چانه های نان توجه کنند، ضمن اینکه کیفیت نیز باید ارتقا یابد و مردم باید کیفیت را در برابر افزایش قیمت مطالبه کنند.
وی گفت: به نظر می رسد ظرف ماههای آینده، کیفیت نان ارتقای قابل توجهی داشته باشد.
مردم بر این باورند...
"مریم. م" یکی از شهروندان تهرانی معتقد است: با اعلام اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها و بالا رفتن قیمت نان، وزن چانه هر قرص نان بالاتر رفته است و این موضوع می تواند، افزایش قیمت نان را مقرون به صرفه کند.
وی به خبرنگار مهر گفت: تجربه نشان داده است که همواره در روزهای ابتدایی افزایش قیمت نان، کیفیت بالا می رود ولی پس از گذشته کمتر از یک ماه که مردم به قیمت عادت کردند، کیفیت به حالت سابق برمی گردد و ضایعات بالا می رود.
این شهروند معتقد است که قیمت نان لواش بسیار بالا است و برای مردم، خریدش صرفه اقتصادی ندارد. یا شاید دولت نمیخواهد خرید این نان برای مردم بصرفد تا سیاستهای خود را اجرا کند.
"محمدعلی. د" که در غرب تهران نانوایی دارد، می گوید: به نظر می رسد اقبال مردم نسبت به خرید از نانوایی های دولتیپز کاهش می یابد، چراکه تاکنون فاکتور قیمت تمایز میان نانوایی های آزادپز و دولتیپز بود اما هم اکنون قیمت نان در همه جا یکسان است.
وی می افزاید: این قضیه به ضرر نانوایی ها است و دولت می خواهد بساط برخی نانوایی ها را برچیند.
"حسن.ع" می گوید: افزایش قیمت نان سبب شده تا بسیاری از خانوارها دغدغه داشته باشند که باید مبلغی اضافه تر از گذشته در سبد هزینه ای داشته باشند؛ در حالی که محاسبات نشان می دهد که باید لواش را از سبد خانوار حذف کرد. مقرون به صرفه نیست.
"فاطمه. ع" معتقد است که افزایش قیمت نان تجربه ای است که مردم را به مدیریت هزینه ها وامی دارد، بنابراین بعد از این راضی نخواهند شد که هم قیمت بالاتری بپردازند و هم نان غیرکیفی دریافت کنند. نانوایی هم برای بقای خود باید نان کیفی دست مردم بدهد.
وی می افزاید: در یک هفته اخیر به دلیل گران شدن قیمت نان، خرید روزانه نان را از ده عدد به 5 عدد کاهش داده ایم تا بتوانیم از عهده افزایش قیمت برآییم. البته خرید نان تازه باعث کاهش ضایعات هم می شود، چراکه تا پیش از این، هر هفته کیسه ای از نان خشک برای نانخشکیها داشتیم.
یکی دیگر از شهروندان می گوید: کیفیت بهتر شده است ولی هنوز در حد انتظار نیست و ضایعات باز هم وجود دارد، البته باید نانواها نان خوب به دست مردم بدهند تا مردم هم به افزایش قیمت راضی باشند. دولت باید نظارت کند تا نان کیفی به دست مردم برسد، در غیر این صورت اگر کیفیت به حالت سابق باشد، باز هم همان آش و همان کاسه.
به هرحال باید دید که دولت چگونه می خواهد ضایعات سالانه 700 میلیارد تومانی نان را کاهش دهد و از سوی دیگر، با افزایش کیفیت، تقاضای به حق مردم را برای دلیل افزایش قیمت پاسخ دهد.
دادستان تهران: روزنامهنگاران بازداشتی شرق میخواستند علیه نظام اطلاعیه بنویسند
دادستان تهران: روزنامهنگاران بازداشتی شرق میخواستند علیه نظام اطلاعیه بنویسند
کلمه / دادستان تهران درباره اتهام روزنامهنگاران بازداشت شده روزنامه شرق، مدعی شد: این افراد مرتکب جرم امنیتی شدهاند به این معنا که به دنبال اقداماتی بودهاند که با کار روزنامهنگاری آنها ارتباطی ندارد.
به گزارش ایلنا، عباس جعفری دولتآبادی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرست دادسرای بعثت، با ادعای اینکه این افراد به دنبال نوشتن اطلاعیه علیه نظام و تدارکات مالی و نظایر آن بودهاند، اظهار کرد: این پرونده در حال بررسی است. این متهمان شش نفر بودهاند که یک سری از آنها توسط یک نهاد تحقیقاتی دستگیر و برخی دیگر توسط یک نهاد دیگر دستگیر شدهاند و تا جایی که اطلاع دارم هماکنون پنج نفر از آنها در بازداشت هستند.
همچنین جعفری دولتآبادی اتهام نازنین خسروانی را اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام عنوان کرد و گفت: این پرونده به زودی به دادگاه میرود.
جعفری دولتآبادی در خصوص اتهامات اعضای سندیکای شرکت واحد نیز گفت: این افراد پروندههای امنیتی دارند که برخی از آنها در سالهای گذشته بازداشت شدهاند و اتهامات آنها بیشتر مربوط به جرائم امنیتی است که یک سری از آنها حکم گرفته و یک سری دیگر نیز پروندهشان در مرحله تحقیقات است.
دادستان تهران در مورد وضعیت روزنامه هممیهن نیز گفت: در ارتباط با این پرونده درخواست اعمال ماده ۱۸ شده و این روزنامه اکنون نمیتواند منتشر شود و باید صبر کرد که رسیدگی به این پرونده به اتمام برسد.
وی همچنین درباره بازداشت یکی از اقتصاددانان به نام رئیس دانا گفت: پرونده وی از مدتی قبل در دستور کار بوده و تحقیقاتی نیز انجام شده بود، اما زمانی که این فرد با یکی از شبکههای خارجی مصاحبه کرد، برای دستگیری وی تسریع شد.
دادستان تهران در پایان در خصوص نامه فرزند عیسی سحرخیز گفت: نامه وی در سایتها ملاحظه شد و آقای سحرخیز نیز محکوم شده و در حال گذراندن محکومیت خود است و مفاد این نامه نیز صحت ندارد.
کلمه / دادستان تهران درباره اتهام روزنامهنگاران بازداشت شده روزنامه شرق، مدعی شد: این افراد مرتکب جرم امنیتی شدهاند به این معنا که به دنبال اقداماتی بودهاند که با کار روزنامهنگاری آنها ارتباطی ندارد.
به گزارش ایلنا، عباس جعفری دولتآبادی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرست دادسرای بعثت، با ادعای اینکه این افراد به دنبال نوشتن اطلاعیه علیه نظام و تدارکات مالی و نظایر آن بودهاند، اظهار کرد: این پرونده در حال بررسی است. این متهمان شش نفر بودهاند که یک سری از آنها توسط یک نهاد تحقیقاتی دستگیر و برخی دیگر توسط یک نهاد دیگر دستگیر شدهاند و تا جایی که اطلاع دارم هماکنون پنج نفر از آنها در بازداشت هستند.
همچنین جعفری دولتآبادی اتهام نازنین خسروانی را اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام عنوان کرد و گفت: این پرونده به زودی به دادگاه میرود.
جعفری دولتآبادی در خصوص اتهامات اعضای سندیکای شرکت واحد نیز گفت: این افراد پروندههای امنیتی دارند که برخی از آنها در سالهای گذشته بازداشت شدهاند و اتهامات آنها بیشتر مربوط به جرائم امنیتی است که یک سری از آنها حکم گرفته و یک سری دیگر نیز پروندهشان در مرحله تحقیقات است.
دادستان تهران در مورد وضعیت روزنامه هممیهن نیز گفت: در ارتباط با این پرونده درخواست اعمال ماده ۱۸ شده و این روزنامه اکنون نمیتواند منتشر شود و باید صبر کرد که رسیدگی به این پرونده به اتمام برسد.
وی همچنین درباره بازداشت یکی از اقتصاددانان به نام رئیس دانا گفت: پرونده وی از مدتی قبل در دستور کار بوده و تحقیقاتی نیز انجام شده بود، اما زمانی که این فرد با یکی از شبکههای خارجی مصاحبه کرد، برای دستگیری وی تسریع شد.
دادستان تهران در پایان در خصوص نامه فرزند عیسی سحرخیز گفت: نامه وی در سایتها ملاحظه شد و آقای سحرخیز نیز محکوم شده و در حال گذراندن محکومیت خود است و مفاد این نامه نیز صحت ندارد.
تحصن دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در سالگرد یورش بسیج به دانشگاه های کشور
تحصن دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در سالگرد یورش بسیج به دانشگاه های کشور
جرس: به مناسبت اولین سالگرد حملات لباس شخصی ها و یگان ویژه پاسداران به چندین دانشگاه کشور، از جمله دانشگاه علم و صنعت، جمعی از دانشجویان سبز آن دانشگاه، با انتشار بیانیه ای، از تجمع خود در روز سه شنبه، هفتم دی ماه در آن دانشگاه خبر دادند.
به گزارش دانشجو نیوز، با فرا رسیدن سالگرد حمله نیروهای امنیتی در هشتم دی ماه سال ۸۸ به این دانشگاه، دانشجویان سبز طی بیانیه ای اعلام کرده اند: "در روز هفتم دی ماه ۱۳۸۹ ، به یاد سه شنبه های سبز دانشگاه علم و صنعت و همزمان با فرا رسیدن سالروز یورش چکمه پوشان به ساحت دانشگاه، راس ساعت ۱۲:۳۰ ظهر در سلف های دانشگاه جمع می شویم و در جای خود می ایستیم و دقایقی را به احترام شهدای عاشورای سبز، سکوت می کنیم."
در این بیانیه همچنین به کشتار عزاداران در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ نیز اشاره شده و دانشجویان ضمن محکوم کردن آن، خواستار محاکمه آمران و عاملان آن حوادث شده اند.
گفتنی است دی ماه سال گذشته و بعد از حوادث خونین عاشورا، ماموران یگان ویژه پاسداران، به همراه نیروهای بسیج و لباس شخصی ها، به دانشجویان دانشگاههای مختلفی چون علم وصنعت، مشهد و کرمانشاه حمله کرده، علاوه بر ضرب و شتم و هتاکی به دانشجویان و محیط دانشگاه، گروهی را مجروح ساخته و به نیروهای امنیتی تحویل دادند.
همزمان، دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه نیز، با صدور بیانیه ای به همین مناسبت، ضمن محکوم کردن حملات سال گذشته، خاطرنشان کردند که جنبش دانشجویی و دانشگاه، "همچنان زنده می ماند."
جرس: به مناسبت اولین سالگرد حملات لباس شخصی ها و یگان ویژه پاسداران به چندین دانشگاه کشور، از جمله دانشگاه علم و صنعت، جمعی از دانشجویان سبز آن دانشگاه، با انتشار بیانیه ای، از تجمع خود در روز سه شنبه، هفتم دی ماه در آن دانشگاه خبر دادند.
به گزارش دانشجو نیوز، با فرا رسیدن سالگرد حمله نیروهای امنیتی در هشتم دی ماه سال ۸۸ به این دانشگاه، دانشجویان سبز طی بیانیه ای اعلام کرده اند: "در روز هفتم دی ماه ۱۳۸۹ ، به یاد سه شنبه های سبز دانشگاه علم و صنعت و همزمان با فرا رسیدن سالروز یورش چکمه پوشان به ساحت دانشگاه، راس ساعت ۱۲:۳۰ ظهر در سلف های دانشگاه جمع می شویم و در جای خود می ایستیم و دقایقی را به احترام شهدای عاشورای سبز، سکوت می کنیم."
در این بیانیه همچنین به کشتار عزاداران در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ نیز اشاره شده و دانشجویان ضمن محکوم کردن آن، خواستار محاکمه آمران و عاملان آن حوادث شده اند.
گفتنی است دی ماه سال گذشته و بعد از حوادث خونین عاشورا، ماموران یگان ویژه پاسداران، به همراه نیروهای بسیج و لباس شخصی ها، به دانشجویان دانشگاههای مختلفی چون علم وصنعت، مشهد و کرمانشاه حمله کرده، علاوه بر ضرب و شتم و هتاکی به دانشجویان و محیط دانشگاه، گروهی را مجروح ساخته و به نیروهای امنیتی تحویل دادند.
همزمان، دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه نیز، با صدور بیانیه ای به همین مناسبت، ضمن محکوم کردن حملات سال گذشته، خاطرنشان کردند که جنبش دانشجویی و دانشگاه، "همچنان زنده می ماند."
تحصن دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در سالگرد یورش بسیج به دانشگاه های کشور
تحصن دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در سالگرد یورش بسیج به دانشگاه های کشور
جرس: به مناسبت اولین سالگرد حملات لباس شخصی ها و یگان ویژه پاسداران به چندین دانشگاه کشور، از جمله دانشگاه علم و صنعت، جمعی از دانشجویان سبز آن دانشگاه، با انتشار بیانیه ای، از تجمع خود در روز سه شنبه، هفتم دی ماه در آن دانشگاه خبر دادند.
به گزارش دانشجو نیوز، با فرا رسیدن سالگرد حمله نیروهای امنیتی در هشتم دی ماه سال ۸۸ به این دانشگاه، دانشجویان سبز طی بیانیه ای اعلام کرده اند: "در روز هفتم دی ماه ۱۳۸۹ ، به یاد سه شنبه های سبز دانشگاه علم و صنعت و همزمان با فرا رسیدن سالروز یورش چکمه پوشان به ساحت دانشگاه، راس ساعت ۱۲:۳۰ ظهر در سلف های دانشگاه جمع می شویم و در جای خود می ایستیم و دقایقی را به احترام شهدای عاشورای سبز، سکوت می کنیم."
در این بیانیه همچنین به کشتار عزاداران در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ نیز اشاره شده و دانشجویان ضمن محکوم کردن آن، خواستار محاکمه آمران و عاملان آن حوادث شده اند.
گفتنی است دی ماه سال گذشته و بعد از حوادث خونین عاشورا، ماموران یگان ویژه پاسداران، به همراه نیروهای بسیج و لباس شخصی ها، به دانشجویان دانشگاههای مختلفی چون علم وصنعت، مشهد و کرمانشاه حمله کرده، علاوه بر ضرب و شتم و هتاکی به دانشجویان و محیط دانشگاه، گروهی را مجروح ساخته و به نیروهای امنیتی تحویل دادند.
همزمان، دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه نیز، با صدور بیانیه ای به همین مناسبت، ضمن محکوم کردن حملات سال گذشته، خاطرنشان کردند که جنبش دانشجویی و دانشگاه، "همچنان زنده می ماند."
جرس: به مناسبت اولین سالگرد حملات لباس شخصی ها و یگان ویژه پاسداران به چندین دانشگاه کشور، از جمله دانشگاه علم و صنعت، جمعی از دانشجویان سبز آن دانشگاه، با انتشار بیانیه ای، از تجمع خود در روز سه شنبه، هفتم دی ماه در آن دانشگاه خبر دادند.
به گزارش دانشجو نیوز، با فرا رسیدن سالگرد حمله نیروهای امنیتی در هشتم دی ماه سال ۸۸ به این دانشگاه، دانشجویان سبز طی بیانیه ای اعلام کرده اند: "در روز هفتم دی ماه ۱۳۸۹ ، به یاد سه شنبه های سبز دانشگاه علم و صنعت و همزمان با فرا رسیدن سالروز یورش چکمه پوشان به ساحت دانشگاه، راس ساعت ۱۲:۳۰ ظهر در سلف های دانشگاه جمع می شویم و در جای خود می ایستیم و دقایقی را به احترام شهدای عاشورای سبز، سکوت می کنیم."
در این بیانیه همچنین به کشتار عزاداران در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ نیز اشاره شده و دانشجویان ضمن محکوم کردن آن، خواستار محاکمه آمران و عاملان آن حوادث شده اند.
گفتنی است دی ماه سال گذشته و بعد از حوادث خونین عاشورا، ماموران یگان ویژه پاسداران، به همراه نیروهای بسیج و لباس شخصی ها، به دانشجویان دانشگاههای مختلفی چون علم وصنعت، مشهد و کرمانشاه حمله کرده، علاوه بر ضرب و شتم و هتاکی به دانشجویان و محیط دانشگاه، گروهی را مجروح ساخته و به نیروهای امنیتی تحویل دادند.
همزمان، دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه نیز، با صدور بیانیه ای به همین مناسبت، ضمن محکوم کردن حملات سال گذشته، خاطرنشان کردند که جنبش دانشجویی و دانشگاه، "همچنان زنده می ماند."
متکی: به "قسمتآباد" میروم
متکی: به "قسمتآباد" میروم
آفتاب: منوچهر متکی درباره تصدی پست جدید در کشور گفت: به "قسمتآباد" میروم.
منوچهر متکی که برای تقدیر و تشکر از 5 سال و نیم تصدی پست وزارت امورخارجه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حاضر شده بود در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سئوالات آنها پاسخ گفت.
متکی درباره اینکه قصد فعالیت در چه پستی را دارد و در رابطه با پست جدیدی با وی صحبت شده است و یا نه گفت: به قسمتآباد میروم.
وی همچنین در پاسخ به سئوال دیگری مبنیبر اینکه آیا خاطرات دوران خدمت خود را در قالب یک کتاب منتشر خواهد کرد یا نه، گفت: امیدوارم که این کار را بتوانم انجام بدهم. البته طبیعی است که من در آخرین مصاحبهای که با یک مجله داشتم وقتی از من خواست که ناگفتنیهایی را برایش بازگو کنم پاسخ دادم که ناگفتنیهای وزرای خارجه معمولا تا پایان مسئولیتشان قابل بازگو نیست و حتی شاید تا سالها بعد از مسئولیتشان نیز قابل گفتن نباشد.
متکی در عین حال گفت: اما تلاش من بر این است که گفتنیها را در فرصتی با هدف مفید و سازندهبودن و آگاهیبخشی برای مردم بتوانم تدوین نهایی بکنم.
وزیر خارجه سابق کشورمان همچنین از مکتوب تشکر احمدینژاد در پایان خدمتش در دولت دهم که منتشر شد و به گفته وی رافع مسئولیت سنگینش شد نیز تشکر کرد.
آفتاب: منوچهر متکی درباره تصدی پست جدید در کشور گفت: به "قسمتآباد" میروم.
منوچهر متکی که برای تقدیر و تشکر از 5 سال و نیم تصدی پست وزارت امورخارجه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حاضر شده بود در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سئوالات آنها پاسخ گفت.
متکی درباره اینکه قصد فعالیت در چه پستی را دارد و در رابطه با پست جدیدی با وی صحبت شده است و یا نه گفت: به قسمتآباد میروم.
وی همچنین در پاسخ به سئوال دیگری مبنیبر اینکه آیا خاطرات دوران خدمت خود را در قالب یک کتاب منتشر خواهد کرد یا نه، گفت: امیدوارم که این کار را بتوانم انجام بدهم. البته طبیعی است که من در آخرین مصاحبهای که با یک مجله داشتم وقتی از من خواست که ناگفتنیهایی را برایش بازگو کنم پاسخ دادم که ناگفتنیهای وزرای خارجه معمولا تا پایان مسئولیتشان قابل بازگو نیست و حتی شاید تا سالها بعد از مسئولیتشان نیز قابل گفتن نباشد.
متکی در عین حال گفت: اما تلاش من بر این است که گفتنیها را در فرصتی با هدف مفید و سازندهبودن و آگاهیبخشی برای مردم بتوانم تدوین نهایی بکنم.
وزیر خارجه سابق کشورمان همچنین از مکتوب تشکر احمدینژاد در پایان خدمتش در دولت دهم که منتشر شد و به گفته وی رافع مسئولیت سنگینش شد نیز تشکر کرد.
بنزین 100 تومانی را لولو برد!
بنزین 100 تومانی را لولو برد!
آفتاب: یک منبع آگاه گفت: سهمیه قطعی ماههای آینده همان سهمیه 60 لیتری 400 تومانی است كه مصرف اضافه بر آن نیز به قیمت 700 تومان محاسبه میشود.
یک منبع آگاه در گفتوگو با فارس تاكید كرد: میزان سهمیه ماههای آینده فعلا ثابت و مانند گذشته است و تنها قیمت این سهمیه تغییر كرده است.
وی افزود: 50 لیتر سهمیه 100 تومانی اختصاص یافته در ماه جاری حمایتی و علیالحساب است و علاوهبر سهمیه معمول كه قیمت آن به 400 تومان افزایش یافته واریز شده است.
وی تاكید كرد: سهمیه قطعی ماههای آینده همان سهمیه 60 لیتری 400 تومانی است كه مصرف اضافه بر آن نیز به قیمت 700 تومان محاسبه میشود.
اخیرا شایعاتی مبنی بر اختصاص 110 لیتر سهمیه 400 تومانی متشكل از 50 لیتر حمایتی به علاوه 60 لیتر معمول در برخی محافل مطرح شده بود.
آفتاب: یک منبع آگاه گفت: سهمیه قطعی ماههای آینده همان سهمیه 60 لیتری 400 تومانی است كه مصرف اضافه بر آن نیز به قیمت 700 تومان محاسبه میشود.
یک منبع آگاه در گفتوگو با فارس تاكید كرد: میزان سهمیه ماههای آینده فعلا ثابت و مانند گذشته است و تنها قیمت این سهمیه تغییر كرده است.
وی افزود: 50 لیتر سهمیه 100 تومانی اختصاص یافته در ماه جاری حمایتی و علیالحساب است و علاوهبر سهمیه معمول كه قیمت آن به 400 تومان افزایش یافته واریز شده است.
وی تاكید كرد: سهمیه قطعی ماههای آینده همان سهمیه 60 لیتری 400 تومانی است كه مصرف اضافه بر آن نیز به قیمت 700 تومان محاسبه میشود.
اخیرا شایعاتی مبنی بر اختصاص 110 لیتر سهمیه 400 تومانی متشكل از 50 لیتر حمایتی به علاوه 60 لیتر معمول در برخی محافل مطرح شده بود.
۸۰ میلیارد تومان برای تعویق اعتصاب
بعد از اینکه در روزهای ابتدایی اجرای هدفمند سازی یارانه ها، مصرف گازوییل به شدت کاهش پیدا کرد واز اعتراض خاموش کامیون داران پرده برداشته شد، خبری آمد که ازکمک بلاعوض 800 میلیارد ریالی دولت به کامیون داران خبر میداد .این در حالی است که در دولت نهم طرح نوسازی سیستم حمل ونقل جادها با سروصدای معمول در این دولت شروع شد ولی نتایج مطلوبی به همراه نداشت وکماکان مصرف سوخت کشنده های ایران دوبرابر استاندار های جهانی است.
به گزارش مهر، شهریار افندیزاده معاون وزیر راه و ترابری و رئیس سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای اظهار داشت: "این کمک پس از دریافت درآمدهای سوخت ناشی از هدفمندکردن یارانهها و آزادسازی قیمتها در این حوزه به دارندگان کامیون های حایز شرایط ارایه خواهد شد."
وی افزود: "این سازمان همچنین 11/5 میلیون تومان به ازای هر اتوبوس و 8 میلیون تومان به ازای هر مینی بوس در راستای نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی کشور به متقاضیان حایز شرایط، کمک بلاعوض ارایه خواهد کرد."
نماینده تامالاختیار وزیر راه و ترابری در ستاد هدفمندی یارانهها تصریح کرد: "برای نوسازی 9 هزار کامیون و به ازای هر یک 80 میلیون تومان با محاسبه سود 14 درصد و به مدت 7 سال از طرف شرکتهای خودرو ساز تسهیلات ارایه میشود."
آنچه ایسنا در گزارش هفته پیش خود از مصرف گازوییل آورده بود کاهش مصرف روزانه گازوییل از 137میلیون لیتر به 40 میلیون لیتر در روز بود اما مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش نفتی از احتمال کاهش 15 درصدی مصرف گازوئیل ایران با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها خبر داد وگفت: "در حال حاضر گازوئیل عمده ترین سوخت مایع ایران برای قاچاق به کشورهای همسایه است، تا پیش از اجرای قانون هدفندی یارانه ها در سه ماهه پایانی سال حدود سه میلیون لیتر گازوئیل وارد کشور می شد اما روند واردات این فرآورده نفتی با هدفمند سازی یارانه ها متوقف خواهد شد."
این مقام مسئول همچنین افزود: "بر این اساس نیاز به واردات این فرآورده استراتژیک نفتی به طور کامل منتفی خواهد شد."
گزارش نویس آفتاب نیوز با ارقام واعداد دقیق تر سخن میگوید:"بیشترین تاثیر هدفمندی یارانهها بر صنعت حل و نقل است؛ بهطوری که 248 هزار کامیون و اتوبوس و... که حمل و نقل بار و مسافر را انجام میدهند میانگین در هر 100 کیلومتر 7با داشتن با 50تا60 لیتر گازوئیل مصرف میکنند درحالیکه در دنیا حدود 38 لیتر برای 100 کیلومتر مصرف میشود. در هر حال با 9 تا 21 برابر شدن قیمت گازوئیل (میانگین 15 برابر) صنعت حملونقل دچار مشکل میشود. هر اتوبوس مسافری خارجشهری یا بینشهری با قیمت 150 تا 300 میلیون تومان روزانه حداقل 16 ساعت کار میکند و میانگین 400 هزار تومان درآمد دارد و بین 1200 تا 1500 کیلومتر سفر میکند یعنی حداقل 850 تا 1100 لیتر گازوئیل مصرف میکند که هزینه آن با نرخ 165 ریال روزانه برای هر اتوبوس 14 تا 18 هزار تومان (میانگین 16 هزار تومان) بود و پس از هدفمندی و با رقم فعلی گازوئیل 150 و 350 تومانی اگر مثل سابق مشتری و مسافر داشته باشد هزینه گازوئیل حداقل 150 و حداکثر 350 هزارتومان(میانگین 225 هزار تومان ) خواهد شد یعنی هزینههای سوخت حدود 210 هزار تومان افزایش داشته که با احتساب افزایش هزینههای انسانی؛ قطعات یدکی و کاهش مسافر به 250 هزار تومان خواهد رسید در حالیکه با افزایش 20 درصدی کرایهها فقط 80 هزار تومان افزایش درآمد خواهد داشت یعنی مجموع هزینههایش روزانه حداقل 170 هزار تومان بالا خواهد رفت."
با این محاسبات آفتاب نیوز بعداز هدفمند سازی هزینه قطعات و انسانی هر کامیون حداقل 200 تا 300 هزار تومان افزایش یافته، اما تاکنون درآمد و کرایه بارفقط 15 درصد افزایش یافته و از 200 تا 500 هزار تومان در روز به 230 تا 575 هزار تومان رسیده یعنی بهطور خالص بین 180 تا 280 هزار تومان به هزینههای روزانه کامیونها و کشندهها افزوده شده که باعث افزایش اضافه 10 درصدی کرایه بار و تورم بیشترخواهد شد.
اطلاعات سیستم حمل ونقل جاده ای نشان می دهد که به طور کلی میانگین طول عمر ناوگان مسافری جاده ای در کشورهای اروپایی کم تر از پنج سال و اکثراً تا ۵ سال است. البته در کنار میانگین طول عمر پایین این ناوگان، زمینه های دیگری نیز وجود دارد که به سـلامـت فـعـالـیـت این ناوگان کمک می کند. از زمینه های مذکور می توان به وجود تعمیرگاه های مجهز، در دسترس بودن قطعات یدکی، موظف بودن راننده به سرویس وسیله نقلیه در موعد و کارکرد مشخص، وجود ساعت کار مشخص برای راننده، داشتن گواهی سلامت و بازبینی مستمر آن و بالاخره همه آن چیزهایی اشاره کرد که می تواند به امنیت و سلامت سفر در جاده ها در کشورهای اروپایی کمک کـنـد.نـکـته ی مهم دیگر فعالیت و وجود شرکت های مسافری جاده ای است که مـالـک بـیـش تـریـن تـعداد وسیله نقلیه مسافری خود هستند و اگر راننده ای قصد سرمایه گذاری داشته باشد سهام دار در شرکت مذکور خواهد بود و به ندرت وسیله نقلیه خود مالکی دیده می شود که به فعالیت در حمل مسافر، خارج از شرکت های مذکور و یا داخل آن بپردازد.
بـه عـبـارت دیـگـر در کشورهای اروپـایـی فـعـالـیـت حـمل ونقل عمومی مـســافـری جـاده ای شـنـاسنـامـه دار و ضابطه مند است. ولی در ایران بر اساس آمار سازمان راهداری کشور در سال 89 شصت و هشت درصدمالکیت کشنده ها فردی ومابقی دولتی ویا شرکتی است .این مساله دولت را در اعمال سیاست های نوسازی دچار مشکل کرده است چون با افراد حقیقی رو به رو است در صورتی که ارتباط با شخصیتهای حقوقی کار را برای اعمال سیاست ها ی جمعی از سوی دولت آسانتر می سازد .
از دیگر مشکلات ساختاری سیستم حمل ونقل جاده ای کشور باید به فرسوده بودن وعمر بالای کامیون ها اشاره کرد که طرح نوسازی کشنده ها به درستی وکامل اجرا نشده است؛ در این مورد یک کارشناس ارشد حوزه حمل ونقل جاده ای به روز میگوید:"وعده داده شد که کامیونهای مصرفبالا را نوسازی میکنیم اما با تکنولوزی کدام کشور و چه نوع کامیونی؟ کامیونهای کشنده با کیفیت ولوو سوئدی (سایپا دیزل)؛ بنز آلمانی (توقف تولید در ایران خودرو دیزل به دلیل تحریم) ایویکو ایتالیایی (زامیاد)؛ بی ام سی ترکیهای در کویرخودرویزد؛ رنو وارداتی از فرانسه و...یا در اثر تحریم تولید نمیشود یا با قیمتهای حدود 145 تا 160 میلیون تومان خریداری ندارند و نوسازی ناوگان حملو نقل با آنها غیرممکن است. میماند کشندهها و کامیونهای چینی دانگ فنگ (سایپا دیزل) هوو (ایران خودرو دیزل)؛ کشندههای چینی آمیکو؛ کامیون چینی کاویان درکاریزان خودرو که از بین اینها هوو چینی مشهور به ارابه مرگ جادههای ایران اجازه واردات ندارد؛ دانگ فنگ چینی فروخته شده توسط سایپا دیزل به نام کامیون ژاپنی هم توسط خریداران قبلی بایکوت شده و در مجلس پرونده دارد؛ بقیه هم آنقدر بیکیفیتاند که خریداری ندارند پس نوسازی ناوگان حملونقل تا زمان رفع تحریمها و ورود کامیونهای اروپایی با کیفیت ممکن نخواهد بود. از سوی دیگر با توجه به بدهی 850 میلیارد تومانی سایپادیزل (باسرمایه 60 میلیارد تومان) و بدهی 765 میلیارد تومانی ایران خودرو دیزل (سرمایه 120 میلیارد تومان) خود این شرکتها هم در معرض ورشکستگی قرار دارند."
به گزارش مهر، شهریار افندیزاده معاون وزیر راه و ترابری و رئیس سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای اظهار داشت: "این کمک پس از دریافت درآمدهای سوخت ناشی از هدفمندکردن یارانهها و آزادسازی قیمتها در این حوزه به دارندگان کامیون های حایز شرایط ارایه خواهد شد."
وی افزود: "این سازمان همچنین 11/5 میلیون تومان به ازای هر اتوبوس و 8 میلیون تومان به ازای هر مینی بوس در راستای نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی کشور به متقاضیان حایز شرایط، کمک بلاعوض ارایه خواهد کرد."
نماینده تامالاختیار وزیر راه و ترابری در ستاد هدفمندی یارانهها تصریح کرد: "برای نوسازی 9 هزار کامیون و به ازای هر یک 80 میلیون تومان با محاسبه سود 14 درصد و به مدت 7 سال از طرف شرکتهای خودرو ساز تسهیلات ارایه میشود."
آنچه ایسنا در گزارش هفته پیش خود از مصرف گازوییل آورده بود کاهش مصرف روزانه گازوییل از 137میلیون لیتر به 40 میلیون لیتر در روز بود اما مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش نفتی از احتمال کاهش 15 درصدی مصرف گازوئیل ایران با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها خبر داد وگفت: "در حال حاضر گازوئیل عمده ترین سوخت مایع ایران برای قاچاق به کشورهای همسایه است، تا پیش از اجرای قانون هدفندی یارانه ها در سه ماهه پایانی سال حدود سه میلیون لیتر گازوئیل وارد کشور می شد اما روند واردات این فرآورده نفتی با هدفمند سازی یارانه ها متوقف خواهد شد."
این مقام مسئول همچنین افزود: "بر این اساس نیاز به واردات این فرآورده استراتژیک نفتی به طور کامل منتفی خواهد شد."
گزارش نویس آفتاب نیوز با ارقام واعداد دقیق تر سخن میگوید:"بیشترین تاثیر هدفمندی یارانهها بر صنعت حل و نقل است؛ بهطوری که 248 هزار کامیون و اتوبوس و... که حمل و نقل بار و مسافر را انجام میدهند میانگین در هر 100 کیلومتر 7با داشتن با 50تا60 لیتر گازوئیل مصرف میکنند درحالیکه در دنیا حدود 38 لیتر برای 100 کیلومتر مصرف میشود. در هر حال با 9 تا 21 برابر شدن قیمت گازوئیل (میانگین 15 برابر) صنعت حملونقل دچار مشکل میشود. هر اتوبوس مسافری خارجشهری یا بینشهری با قیمت 150 تا 300 میلیون تومان روزانه حداقل 16 ساعت کار میکند و میانگین 400 هزار تومان درآمد دارد و بین 1200 تا 1500 کیلومتر سفر میکند یعنی حداقل 850 تا 1100 لیتر گازوئیل مصرف میکند که هزینه آن با نرخ 165 ریال روزانه برای هر اتوبوس 14 تا 18 هزار تومان (میانگین 16 هزار تومان) بود و پس از هدفمندی و با رقم فعلی گازوئیل 150 و 350 تومانی اگر مثل سابق مشتری و مسافر داشته باشد هزینه گازوئیل حداقل 150 و حداکثر 350 هزارتومان(میانگین 225 هزار تومان ) خواهد شد یعنی هزینههای سوخت حدود 210 هزار تومان افزایش داشته که با احتساب افزایش هزینههای انسانی؛ قطعات یدکی و کاهش مسافر به 250 هزار تومان خواهد رسید در حالیکه با افزایش 20 درصدی کرایهها فقط 80 هزار تومان افزایش درآمد خواهد داشت یعنی مجموع هزینههایش روزانه حداقل 170 هزار تومان بالا خواهد رفت."
با این محاسبات آفتاب نیوز بعداز هدفمند سازی هزینه قطعات و انسانی هر کامیون حداقل 200 تا 300 هزار تومان افزایش یافته، اما تاکنون درآمد و کرایه بارفقط 15 درصد افزایش یافته و از 200 تا 500 هزار تومان در روز به 230 تا 575 هزار تومان رسیده یعنی بهطور خالص بین 180 تا 280 هزار تومان به هزینههای روزانه کامیونها و کشندهها افزوده شده که باعث افزایش اضافه 10 درصدی کرایه بار و تورم بیشترخواهد شد.
اطلاعات سیستم حمل ونقل جاده ای نشان می دهد که به طور کلی میانگین طول عمر ناوگان مسافری جاده ای در کشورهای اروپایی کم تر از پنج سال و اکثراً تا ۵ سال است. البته در کنار میانگین طول عمر پایین این ناوگان، زمینه های دیگری نیز وجود دارد که به سـلامـت فـعـالـیـت این ناوگان کمک می کند. از زمینه های مذکور می توان به وجود تعمیرگاه های مجهز، در دسترس بودن قطعات یدکی، موظف بودن راننده به سرویس وسیله نقلیه در موعد و کارکرد مشخص، وجود ساعت کار مشخص برای راننده، داشتن گواهی سلامت و بازبینی مستمر آن و بالاخره همه آن چیزهایی اشاره کرد که می تواند به امنیت و سلامت سفر در جاده ها در کشورهای اروپایی کمک کـنـد.نـکـته ی مهم دیگر فعالیت و وجود شرکت های مسافری جاده ای است که مـالـک بـیـش تـریـن تـعداد وسیله نقلیه مسافری خود هستند و اگر راننده ای قصد سرمایه گذاری داشته باشد سهام دار در شرکت مذکور خواهد بود و به ندرت وسیله نقلیه خود مالکی دیده می شود که به فعالیت در حمل مسافر، خارج از شرکت های مذکور و یا داخل آن بپردازد.
بـه عـبـارت دیـگـر در کشورهای اروپـایـی فـعـالـیـت حـمل ونقل عمومی مـســافـری جـاده ای شـنـاسنـامـه دار و ضابطه مند است. ولی در ایران بر اساس آمار سازمان راهداری کشور در سال 89 شصت و هشت درصدمالکیت کشنده ها فردی ومابقی دولتی ویا شرکتی است .این مساله دولت را در اعمال سیاست های نوسازی دچار مشکل کرده است چون با افراد حقیقی رو به رو است در صورتی که ارتباط با شخصیتهای حقوقی کار را برای اعمال سیاست ها ی جمعی از سوی دولت آسانتر می سازد .
از دیگر مشکلات ساختاری سیستم حمل ونقل جاده ای کشور باید به فرسوده بودن وعمر بالای کامیون ها اشاره کرد که طرح نوسازی کشنده ها به درستی وکامل اجرا نشده است؛ در این مورد یک کارشناس ارشد حوزه حمل ونقل جاده ای به روز میگوید:"وعده داده شد که کامیونهای مصرفبالا را نوسازی میکنیم اما با تکنولوزی کدام کشور و چه نوع کامیونی؟ کامیونهای کشنده با کیفیت ولوو سوئدی (سایپا دیزل)؛ بنز آلمانی (توقف تولید در ایران خودرو دیزل به دلیل تحریم) ایویکو ایتالیایی (زامیاد)؛ بی ام سی ترکیهای در کویرخودرویزد؛ رنو وارداتی از فرانسه و...یا در اثر تحریم تولید نمیشود یا با قیمتهای حدود 145 تا 160 میلیون تومان خریداری ندارند و نوسازی ناوگان حملو نقل با آنها غیرممکن است. میماند کشندهها و کامیونهای چینی دانگ فنگ (سایپا دیزل) هوو (ایران خودرو دیزل)؛ کشندههای چینی آمیکو؛ کامیون چینی کاویان درکاریزان خودرو که از بین اینها هوو چینی مشهور به ارابه مرگ جادههای ایران اجازه واردات ندارد؛ دانگ فنگ چینی فروخته شده توسط سایپا دیزل به نام کامیون ژاپنی هم توسط خریداران قبلی بایکوت شده و در مجلس پرونده دارد؛ بقیه هم آنقدر بیکیفیتاند که خریداری ندارند پس نوسازی ناوگان حملونقل تا زمان رفع تحریمها و ورود کامیونهای اروپایی با کیفیت ممکن نخواهد بود. از سوی دیگر با توجه به بدهی 850 میلیارد تومانی سایپادیزل (باسرمایه 60 میلیارد تومان) و بدهی 765 میلیارد تومانی ایران خودرو دیزل (سرمایه 120 میلیارد تومان) خود این شرکتها هم در معرض ورشکستگی قرار دارند."
وزیر اطلاعات: دشمن به دنبال یارگیری از مهاجران ایرانی است
حيدر مصلحی امروز در «نشست تخصصي دستآوردهاي همايش ايرانيان خارج از كشور» گفت: «يكي از فعاليتهاي سرويسهاي بيگانه اطلاعاتي ارتباط گيري با ايرانياني است كه به هر نحو و دليلي از كشور مهاجرت كردهاند...افراد را بعنوان عنصر جاسوسي براي خود قرار ميدهند كه البته ما وظيفه و تكليف مراقبت از هموطنانمان در اين مورد را داريم.»
به گزارش ایلنا، وزیر اطلاعات ایران در این همایش با اشاره به تمرکز ایرانیان مهاجر در کشورهایی که دستگاههای امنیتی قدرتمندی دارند گفت: «بخش عمدهاي از ايرانيان خارج از كشور در كشورهايي مقيم هستند كه داراي سرويسهاي اطلاعاتي قوي و در عين حال معاند با جمهورياسلامي هستند. بايد در كارگروههاي مربوطه تمهيدات لازم را در اين خصوص پيشبيني كنيم تا هموطنانمان در آن كشورها مورد تعرض سرويسهاي امنيتي و اطلاعاتي بيگانه قرار نگيرند.»
وزیر اطلاعات دولت دهم گفت: «دشمنان برنامهريزيهاي ۱۰ ساله براي اين موضوع دارند و فعاليت خود را تحت پوشش مجموعههاي پژوهشي و علمي و در قالب يارگيري به عنوان هسته علمي كار خود را آغاز كردهاند درحالي كه تنها ۵ يا ۶ سال شايد فعاليت در اين مجموعهها بعنوان يك هسته علمي باشد، اما پس از آن افراد را بعنوان عنصر جاسوسي براي خود قرار ميدهند كه البته ما وظيفه و تكليف مراقبت از هموطنانمان در اين مورد را داريم.»
مصلحي با اشاره به اينكه مجموعه ۴-۳ميليوني ايرانيان مقيم خارج از كشور همگي اپوزيسيون نيستند، گفت: «بدنه ايرانيان مقيم خارج از كشور نسبت به ايران و منافع ملي كشور احساس مسئوليت ميكنند و اپوزيسيون ، يك جمعيت محدودي است كه سرويسهاي بيگانه امكانات خيلي وسيعي را در اختيار آنان قرار داده و پژواك صداي اين عده محدود بسيار گسترده است.»
در طول یک سال گذشته، بسیاری از ایرانیان مهاجر در بازگشت به کشور، با برخوردهای متفاوت امنیتی در فرودگاهها روبرو شدهاند که میتواند نشاندهنده نگرانیهای دستگاههای امنیتی از نفوذ «عوامل بیگانه» باشد. به گفته چند نفر که اخیرا از ایران بازگشتهاند، در فرودگاه امام از آنها در باره «پروفایل»شان در فیسبوک سوال شده است.
نشست امروز به دنبال تشکیل همایشی با حضور تعداد زیادی از ایرانیان سرشناس خارج از کشور در تابستان امسال به دعوت اسفندیار رحیم مشایی، برگزار شد. تعداد زیادی از مهمانان آن همایش در بازگشت از ایران، مورد انتقاد ایرانیان خارج از کشور به خاطر پذیرش دعوت دولت و سفر به ایران با هزینه دولت ایران شدند.
به گزارش ایلنا، وزیر اطلاعات ایران در این همایش با اشاره به تمرکز ایرانیان مهاجر در کشورهایی که دستگاههای امنیتی قدرتمندی دارند گفت: «بخش عمدهاي از ايرانيان خارج از كشور در كشورهايي مقيم هستند كه داراي سرويسهاي اطلاعاتي قوي و در عين حال معاند با جمهورياسلامي هستند. بايد در كارگروههاي مربوطه تمهيدات لازم را در اين خصوص پيشبيني كنيم تا هموطنانمان در آن كشورها مورد تعرض سرويسهاي امنيتي و اطلاعاتي بيگانه قرار نگيرند.»
وزیر اطلاعات دولت دهم گفت: «دشمنان برنامهريزيهاي ۱۰ ساله براي اين موضوع دارند و فعاليت خود را تحت پوشش مجموعههاي پژوهشي و علمي و در قالب يارگيري به عنوان هسته علمي كار خود را آغاز كردهاند درحالي كه تنها ۵ يا ۶ سال شايد فعاليت در اين مجموعهها بعنوان يك هسته علمي باشد، اما پس از آن افراد را بعنوان عنصر جاسوسي براي خود قرار ميدهند كه البته ما وظيفه و تكليف مراقبت از هموطنانمان در اين مورد را داريم.»
مصلحي با اشاره به اينكه مجموعه ۴-۳ميليوني ايرانيان مقيم خارج از كشور همگي اپوزيسيون نيستند، گفت: «بدنه ايرانيان مقيم خارج از كشور نسبت به ايران و منافع ملي كشور احساس مسئوليت ميكنند و اپوزيسيون ، يك جمعيت محدودي است كه سرويسهاي بيگانه امكانات خيلي وسيعي را در اختيار آنان قرار داده و پژواك صداي اين عده محدود بسيار گسترده است.»
در طول یک سال گذشته، بسیاری از ایرانیان مهاجر در بازگشت به کشور، با برخوردهای متفاوت امنیتی در فرودگاهها روبرو شدهاند که میتواند نشاندهنده نگرانیهای دستگاههای امنیتی از نفوذ «عوامل بیگانه» باشد. به گفته چند نفر که اخیرا از ایران بازگشتهاند، در فرودگاه امام از آنها در باره «پروفایل»شان در فیسبوک سوال شده است.
نشست امروز به دنبال تشکیل همایشی با حضور تعداد زیادی از ایرانیان سرشناس خارج از کشور در تابستان امسال به دعوت اسفندیار رحیم مشایی، برگزار شد. تعداد زیادی از مهمانان آن همایش در بازگشت از ایران، مورد انتقاد ایرانیان خارج از کشور به خاطر پذیرش دعوت دولت و سفر به ایران با هزینه دولت ایران شدند.
سایت "تورجان"، در ادامه سلسله گزارش هائی که در باره حوزه علمیه قم، شجره روحانیون، مناسبات آنها با هم و... رسیده است به مناسبات فامیلی میرحسین موسوی و علی خامنه ای و همچنین روحانیون مجلس مشروطه و اشتباه آیت الله مدرس در مخالفت با تبدیل سلطنت به جمهوریت (ازترس رئیس جمهور شدن رضاخان رئیس الوزراء و دیکتاتوری وی. یعنی همان دیکتاتوری که او با سلطنت آن را برقرار کرد و نشان داد که نوع نظام و نام حکومتی نمی تواند مانع روش ها و سیستم ها شود!)
سایت "تورجان"، در ادامه سلسله گزارش هائی که در باره حوزه علمیه قم، شجره روحانیون، مناسبات آنها با هم و... رسیده است به مناسبات فامیلی میرحسین موسوی و علی خامنه ای و همچنین روحانیون مجلس مشروطه و اشتباه آیت الله مدرس در مخالفت با تبدیل سلطنت به جمهوریت (ازترس رئیس جمهور شدن رضاخان رئیس الوزراء و دیکتاتوری وی. یعنی همان دیکتاتوری که او با سلطنت آن را برقرار کرد و نشان داد که نوع نظام و نام حکومتی نمی تواند مانع روش ها و سیستم ها شود!)
گزارش مربوط به مناسبات فامیلی خامنه ای و موسوی خیلی زود از صفحه اول این سایت غیب شده و ما هرچه در میان مطالب آن گشتیم نتوانستیم بار دیگر آن را پیدا کنیم. گرچه در همان روز اول آن را ضبط کرده و دراختیار داشتیم.
علاوه بر خود گزارش، پیام هائی که در پایان این مطلب مردم نوشته اند نیز خواندنی است. از جمله مخالف طرفداران حکومت کودتائی با تاثیر گذار بودن میرحسین موسوی در جمهوری اسلامی و مقایسه او و علی خامنه ای و پاسخی که یکی از خوانندگان به این پیامگذار داده است. آن پاسخ اینست: اگر نبود تاثیر و نقش و نفوذ میرحسین موسوی در میان مردم، دو سال تمام علیه او از تمام رسانه ها و منابر سخن نمی گفتند تا بلکه از نفوذ او در میان مردم بکاهند.
این گزارش را از اینجا بخوانید!
مرحوم حجة الاسلام و المسلمین سید جواد خامنه ای و پسرعمه اش میراسماعیل موسوی
علی اشرف فتحی: شاید روزی که روحانی گمنامی به اسم سید محمد از تفرش به خامنه تبریز رفت و به هدایت دینی مردم آن دیار مشغول شد، گمان نمی کرد که از نسل او، چند چهره تاریخ ساز و اثرگذار متولد شده و ایفاگر نقش های بسیار مهمی در تاریخ معاصر ایران شوند.
پس از سید محمد، فرزندش سید حسین ایفاگر وظایف پدر در خامنه شد. او را بعدها سید حسین پیشنماز نامیدند چرا که امام جماعت مسجد جامع تبریز بود. البته سید حسین پیشنماز در تاریخ معاصر ایران بیشتر به سبب دامادش شناخته شده است. خیرالنساء دختر سید حسین با طلبه جوان و پرشوری به نام شیخ محمد خیابانی ازدواج کرد که نامش در تاریخ ایران، به آزادیخواهی و استبداد ستیزی شهره است.
سید حسین پیشنماز برای مدتی از خامنه به نجف اشرف رفت که در آنجا فرزندش سید جواد خامنه ای در سال ۱۲۷۳ شمسی به دنیا آمد. حجة الاسلام و المسلمین آقا سید جواد خامنه ای که پدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر کنونی جمهوری اسلامی و دیگر برادرانش (محمد، هادی و حسن) است در زمان ریاست جمهوری دومین پسرش یعنی در نیمه تیر سال ۱۳۶۵ در سن ۹۲ سالگی از دنیا می رود و در جوار بارگاه امام هشتم به خاک سپرده می شود.
آیت الله خامنه ای در کنار پدر
خواهر سید حسین پیشنماز نیز در خامنه با یکی از سادات آن دیار ازدواج می کند که از او پسری به نام میر اسماعیل موسوی زاده می شود. میر اسماعیل موسوی پدر میرحسین موسوی و برادرش میرمحمود است که اکنون ۹۷ ساله است. با این حساب میراسماعیل موسوی (پدر میرحسین) پسرعمه مرحوم آقا سید جواد خامنه ای (پدر آیت الله خامنه ای) است. آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۸۵ به عیادت این پسر عمه پدرشان در بوذرجمهری تهران رفتند و از قضا، میرحسین موسوی همان زمان در خانه پدرش حضور داشت که تصاویر این دیدار در رقابت های انتخاباتی سال ۸۸ از سوی ستاد میرحسین موسوی مورد استفاده قرار گرفت.
آیت الله خامنه ای در خانه پدر میرحسین موسوی، سال ۱۳۸۵
بدین ترتیب امروز دو نفر از نوادگان سید محمد بن سید محمد تقی که زادگاه آبا و اجدادی اش تفرش را به قصد دیار آذربایجان ترک گفت، از عناصر تعیین کننده سیاست کشورمان شمرده می شوند.
گزارش مربوط به مناسبات فامیلی خامنه ای و موسوی خیلی زود از صفحه اول این سایت غیب شده و ما هرچه در میان مطالب آن گشتیم نتوانستیم بار دیگر آن را پیدا کنیم. گرچه در همان روز اول آن را ضبط کرده و دراختیار داشتیم.
علاوه بر خود گزارش، پیام هائی که در پایان این مطلب مردم نوشته اند نیز خواندنی است. از جمله مخالف طرفداران حکومت کودتائی با تاثیر گذار بودن میرحسین موسوی در جمهوری اسلامی و مقایسه او و علی خامنه ای و پاسخی که یکی از خوانندگان به این پیامگذار داده است. آن پاسخ اینست: اگر نبود تاثیر و نقش و نفوذ میرحسین موسوی در میان مردم، دو سال تمام علیه او از تمام رسانه ها و منابر سخن نمی گفتند تا بلکه از نفوذ او در میان مردم بکاهند.
این گزارش را از اینجا بخوانید!
مرحوم حجة الاسلام و المسلمین سید جواد خامنه ای و پسرعمه اش میراسماعیل موسوی
علی اشرف فتحی: شاید روزی که روحانی گمنامی به اسم سید محمد از تفرش به خامنه تبریز رفت و به هدایت دینی مردم آن دیار مشغول شد، گمان نمی کرد که از نسل او، چند چهره تاریخ ساز و اثرگذار متولد شده و ایفاگر نقش های بسیار مهمی در تاریخ معاصر ایران شوند.
پس از سید محمد، فرزندش سید حسین ایفاگر وظایف پدر در خامنه شد. او را بعدها سید حسین پیشنماز نامیدند چرا که امام جماعت مسجد جامع تبریز بود. البته سید حسین پیشنماز در تاریخ معاصر ایران بیشتر به سبب دامادش شناخته شده است. خیرالنساء دختر سید حسین با طلبه جوان و پرشوری به نام شیخ محمد خیابانی ازدواج کرد که نامش در تاریخ ایران، به آزادیخواهی و استبداد ستیزی شهره است.
سید حسین پیشنماز برای مدتی از خامنه به نجف اشرف رفت که در آنجا فرزندش سید جواد خامنه ای در سال ۱۲۷۳ شمسی به دنیا آمد. حجة الاسلام و المسلمین آقا سید جواد خامنه ای که پدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر کنونی جمهوری اسلامی و دیگر برادرانش (محمد، هادی و حسن) است در زمان ریاست جمهوری دومین پسرش یعنی در نیمه تیر سال ۱۳۶۵ در سن ۹۲ سالگی از دنیا می رود و در جوار بارگاه امام هشتم به خاک سپرده می شود.
آیت الله خامنه ای در کنار پدر
خواهر سید حسین پیشنماز نیز در خامنه با یکی از سادات آن دیار ازدواج می کند که از او پسری به نام میر اسماعیل موسوی زاده می شود. میر اسماعیل موسوی پدر میرحسین موسوی و برادرش میرمحمود است که اکنون ۹۷ ساله است. با این حساب میراسماعیل موسوی (پدر میرحسین) پسرعمه مرحوم آقا سید جواد خامنه ای (پدر آیت الله خامنه ای) است. آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۸۵ به عیادت این پسر عمه پدرشان در بوذرجمهری تهران رفتند و از قضا، میرحسین موسوی همان زمان در خانه پدرش حضور داشت که تصاویر این دیدار در رقابت های انتخاباتی سال ۸۸ از سوی ستاد میرحسین موسوی مورد استفاده قرار گرفت.
آیت الله خامنه ای در خانه پدر میرحسین موسوی، سال ۱۳۸۵
بدین ترتیب امروز دو نفر از نوادگان سید محمد بن سید محمد تقی که زادگاه آبا و اجدادی اش تفرش را به قصد دیار آذربایجان ترک گفت، از عناصر تعیین کننده سیاست کشورمان شمرده می شوند.
المپیاد دروغگوئی
المپیاد دروغگوئی
اسماعیل نجار، استاندار کرمان: نصب عکس محمود احمدینژاد باعث شد دیوار یکی از منازل مناطق زلزله زده تخریب نشود /آفتاب
سردار مهدی توکلی، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان قم :سال 1353 با وجود جمعیت 30 میلیونی کشور حدود 15 میلیون معتاد شناسنامه دار در کشور وجود داشت، ولی هم اکنون یک میلیون و 200 هزار معتاد./ مهر
ستار هدایتخواه، نماینده مجلس: مردم از رای خود در انتخابات 88 به اصلاح طلبان برگشته اند- ایسنا
اسماعیل نجار، استاندار کرمان: نصب عکس محمود احمدینژاد باعث شد دیوار یکی از منازل مناطق زلزله زده تخریب نشود /آفتاب
سردار مهدی توکلی، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان قم :سال 1353 با وجود جمعیت 30 میلیونی کشور حدود 15 میلیون معتاد شناسنامه دار در کشور وجود داشت، ولی هم اکنون یک میلیون و 200 هزار معتاد./ مهر
ستار هدایتخواه، نماینده مجلس: مردم از رای خود در انتخابات 88 به اصلاح طلبان برگشته اند- ایسنا
سقوط تعداد مقلدان
سقوط تعداد مقلدان
روحانیون حکومتی در قم
دکتر مهدی خزعلی، نتایج دو نظرسنجی را که از طریق وبسایت خود انجام داده منتشر کرده است. بموجب این دو نظر سنجی، آیت الله صانعی که شیخ محمد یزدی رئیس حکومتی حوزه علیمه قم او را از مرجعیت عزل کرده، در میان روحانیون صاحب نام قم، بالاترین مقلد را اکنون دارد. کل آراء در این نظر سنجی نزدیک به 4500 نفر است. در یک نظر سنجی دیگر، میزان داوطلبی مردم برای شرکت در یک جنگ جدید را از میان همین تعداد مراجعه کننده به سایت وی سنجیده شده و منتشر شده است. نتایج این نظرسنجی نیز تکاندهنده است. یعنی از میان کسانی که نظر داده اند تنها اندکی بیش از 5 در صد اعلام کرده اند که حاضرند برای دفاع از این حاکمیت و این جمهوری اسلامی به جبهه جنگ بروند!
خزعلی نوشته است: در مورد تقلید نظر سنجی انجام دادم. سئوال این بود که "از کدام یک از حضرات آیات مراجع تقلید میکنید؟ " و در پاسخ نام 10 مرجع زنده را قرار داده بودم وگزینه آخرهیچکدام بود.
کل آراء ....4468 رای
1 - هیچ کدام : 2750 رای
2 - آیت الله شیخ یوسف صانعی.989 رای
3 - آیت الله سید علی حسینی سیستانی332 رای
4 - آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی 156 رای
5 - آیت الله سید علی حسینی خامنه ای73
6 - آیت الله شیخ ناصر مکارم شیرازی 60
7 - آیت الله شیخ حسین نوری همدانی 40
8 - آیت الله سید موسی شبیری زنجانی24
9 - آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی24
10 - آیت الله سیدعبد الکریم موسوی اردبیلی17
11 - آیت الله شیخ جعفر سبحانی 3
(تحلیل خزعلی از این نتیجه را در ادامه بخوانید! و نتیجه نظرسنجی دوم را بصورت مستقل در همین شماره پیک نت)
تحلیل نظر سنجی:
61/5 درصد رای به هیچکدام پیامی عمیق دارد، همان خطری است که ما نگرانش بودیم، جدایی مردم از روحانیت و مراجع، نگویید آنها مقلد سایر مراجع بودند، این اسامی مطرح بود تا به کسی می رسد که که فقط سه مقلد داشته است، طبیعی است دیگران که کمتر مشهورند مقلدین کمتری داشته باشند، حال می خواهید مراجع برای مردمی که اکثریت آنها از تقلید روی گردانده اند چه کنند، از قدیم گفته اند برای کسی بمیر که برایت تب کند! و باز امیر مومنان فرموده اند: " لا رای لمن لا یطاع" امامی که مردم فرمانش نمی برند کاری نمی تواند بکند و رایی ندارد! حال شما چه انتظاری از مراجع عظام تقلید دارید، زمانی میتوانند سخن بگویند که شما پاشنه در خانه شان را درآورید مثل زمانی که مردم برای بیعت به خانه امیر مومنان علیه السلام هجوم آوردند، باز برای هزارمین بار می گویم، در خانه مراجع را رها نکنید، کارشناسان و روشنفکران و دین شناسان را رها نکنید، آنها را تنها نگذارید، اهل قلم و ادب را یاری کنید تا به مقصود برسید.
رای به آیت الله صانعی را من رای مخالفین می دانم، بگذارید بدون تعارف بگویم، مردم در اعتراض به جناح حاکم به او رای دادند و بسیاری از کسانی که به ایشان رای داده اند، مقلد سنتی نیستند و رساله ایشان را در منزل ندارند، در واقع من میخواهم گزینه اول و دوم را با هم جمع و بگویم که 83/6 درصد رای مخالف داریم که تفکر جدایی نهاد روحانیت را با خود دارد ( البته در جامعه آماری مخاطبین سایت ) او به تقلید سنتی نمی اندیشد، چرا که آیت الله صانعی هم از چارچوب های سنتی خارج شده و فتواهایی دارد که هیچ یک از مراجع نمی پذیرند. حال می رسیم به مرجعیت سنتی و جانشینی اولیاء، کسانی که بطور طبیعی وعادی و بر مبنای قدمت حضور در حوزه و درس خارج و شاگردان فقیه و علامه به درجه مرجعیت شیعی رسیده اند و در آن مسیر هیچ کاتالیزور دیگری موثر نبوده است، آیت الله العظمی سیستانی که عراق را در پنجه خود دارد، قدرتمندانه در جایگاه نخست تقلید سنتی است و بحق افقه فقهاست. حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی با بیش از نیم قرن درس خارج فقه و اصول بعد از آیت الله العظمی منتظری ، افقه فقهاء در ایران است و شاگردانی مبرز تقدیم جامعه شیعه نموده است و مقلدین ایشان در رتبه دوم پس از آیت الله سیستانی قرار دارند.
در میان رتبه 5 تا 11 که همه - بجز آیت الله شبیری زنجانی - در کارنامه خود سوابق سیاسی نیز دارند و این سوابق در مرجعیت و مقلدین آنها بی تاثیر نبوده است. از سوی دیگر معرفی جامعه مدرسین هم برای بعضی از آنها موثر بوده است.
آیت الله سید علی حسینی سیستانی در جایگاه سوم، آیت الله وحید خراسانی در جایگاه چهارم، آیت الله سید علی حسینی خامنه ای در جایگاه پنجم ، آیت الله مکارم شیرازی در رتبه ششم ، آیت الله شبیری زنجانی در رتبه هشتم و آیت الله صافی گلپایگانی در رتبه نهم مورد تایید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای تقلید می باشند و در لیست " مراجع جایز التقلید " جامعه مدرسین قرار دارند.
هر چند عنوان مراجع " جایز التقلید " اهانت به سایرین است و در دل آن نهفته است که تقلید از دیگران جایز نیست. اما این یک بحث فقهی دارد که بعضی معتقدند تقلید فقط از اعلم جایز است و اعلم هم یکی است! ممکن است من یکی را اعلم بدانم و زید یکی دیگر را و عمر فرد سومی را اعلم بداند، اما در آن واحد نمی توان یک نفر 6 نفر را اعلم بداند، این تناقضی در خود دارد، در واقع جامعه مدرسین نتوانسته است با خود کنار بیاید، او با لحاظ ملاحظات سیاسی و غیره تن به اعلام 6 مرجع اعلم داده است! اگر می گفتند جامعه مدرسین نظر بر اعلمیت زید دارد و جامعه روحانیت نظر بر اعلمیت عمر، مشکلی نبود، این که جامعه واحد در آن واحد شش اعلم معرفی نماید، محل تامل است،
البته من در باب تقلید حرف هایی دارم، در مقاله ای مستقل خواهم گفت، شاید اساساً این گونه چشم بستن و همه امور را بر دوش یک مرجع نهادن خلاف حکمت تقلید که رجوع جاهل به عالم است باشد. و این نوع و شیوه تقلید هم در دوران معاصر باب شده است، و رساله عملیه هم محصول دوران معاصر است.
روحانیون حکومتی در قم
دکتر مهدی خزعلی، نتایج دو نظرسنجی را که از طریق وبسایت خود انجام داده منتشر کرده است. بموجب این دو نظر سنجی، آیت الله صانعی که شیخ محمد یزدی رئیس حکومتی حوزه علیمه قم او را از مرجعیت عزل کرده، در میان روحانیون صاحب نام قم، بالاترین مقلد را اکنون دارد. کل آراء در این نظر سنجی نزدیک به 4500 نفر است. در یک نظر سنجی دیگر، میزان داوطلبی مردم برای شرکت در یک جنگ جدید را از میان همین تعداد مراجعه کننده به سایت وی سنجیده شده و منتشر شده است. نتایج این نظرسنجی نیز تکاندهنده است. یعنی از میان کسانی که نظر داده اند تنها اندکی بیش از 5 در صد اعلام کرده اند که حاضرند برای دفاع از این حاکمیت و این جمهوری اسلامی به جبهه جنگ بروند!
خزعلی نوشته است: در مورد تقلید نظر سنجی انجام دادم. سئوال این بود که "از کدام یک از حضرات آیات مراجع تقلید میکنید؟ " و در پاسخ نام 10 مرجع زنده را قرار داده بودم وگزینه آخرهیچکدام بود.
کل آراء ....4468 رای
1 - هیچ کدام : 2750 رای
2 - آیت الله شیخ یوسف صانعی.989 رای
3 - آیت الله سید علی حسینی سیستانی332 رای
4 - آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی 156 رای
5 - آیت الله سید علی حسینی خامنه ای73
6 - آیت الله شیخ ناصر مکارم شیرازی 60
7 - آیت الله شیخ حسین نوری همدانی 40
8 - آیت الله سید موسی شبیری زنجانی24
9 - آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی24
10 - آیت الله سیدعبد الکریم موسوی اردبیلی17
11 - آیت الله شیخ جعفر سبحانی 3
(تحلیل خزعلی از این نتیجه را در ادامه بخوانید! و نتیجه نظرسنجی دوم را بصورت مستقل در همین شماره پیک نت)
تحلیل نظر سنجی:
61/5 درصد رای به هیچکدام پیامی عمیق دارد، همان خطری است که ما نگرانش بودیم، جدایی مردم از روحانیت و مراجع، نگویید آنها مقلد سایر مراجع بودند، این اسامی مطرح بود تا به کسی می رسد که که فقط سه مقلد داشته است، طبیعی است دیگران که کمتر مشهورند مقلدین کمتری داشته باشند، حال می خواهید مراجع برای مردمی که اکثریت آنها از تقلید روی گردانده اند چه کنند، از قدیم گفته اند برای کسی بمیر که برایت تب کند! و باز امیر مومنان فرموده اند: " لا رای لمن لا یطاع" امامی که مردم فرمانش نمی برند کاری نمی تواند بکند و رایی ندارد! حال شما چه انتظاری از مراجع عظام تقلید دارید، زمانی میتوانند سخن بگویند که شما پاشنه در خانه شان را درآورید مثل زمانی که مردم برای بیعت به خانه امیر مومنان علیه السلام هجوم آوردند، باز برای هزارمین بار می گویم، در خانه مراجع را رها نکنید، کارشناسان و روشنفکران و دین شناسان را رها نکنید، آنها را تنها نگذارید، اهل قلم و ادب را یاری کنید تا به مقصود برسید.
رای به آیت الله صانعی را من رای مخالفین می دانم، بگذارید بدون تعارف بگویم، مردم در اعتراض به جناح حاکم به او رای دادند و بسیاری از کسانی که به ایشان رای داده اند، مقلد سنتی نیستند و رساله ایشان را در منزل ندارند، در واقع من میخواهم گزینه اول و دوم را با هم جمع و بگویم که 83/6 درصد رای مخالف داریم که تفکر جدایی نهاد روحانیت را با خود دارد ( البته در جامعه آماری مخاطبین سایت ) او به تقلید سنتی نمی اندیشد، چرا که آیت الله صانعی هم از چارچوب های سنتی خارج شده و فتواهایی دارد که هیچ یک از مراجع نمی پذیرند. حال می رسیم به مرجعیت سنتی و جانشینی اولیاء، کسانی که بطور طبیعی وعادی و بر مبنای قدمت حضور در حوزه و درس خارج و شاگردان فقیه و علامه به درجه مرجعیت شیعی رسیده اند و در آن مسیر هیچ کاتالیزور دیگری موثر نبوده است، آیت الله العظمی سیستانی که عراق را در پنجه خود دارد، قدرتمندانه در جایگاه نخست تقلید سنتی است و بحق افقه فقهاست. حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی با بیش از نیم قرن درس خارج فقه و اصول بعد از آیت الله العظمی منتظری ، افقه فقهاء در ایران است و شاگردانی مبرز تقدیم جامعه شیعه نموده است و مقلدین ایشان در رتبه دوم پس از آیت الله سیستانی قرار دارند.
در میان رتبه 5 تا 11 که همه - بجز آیت الله شبیری زنجانی - در کارنامه خود سوابق سیاسی نیز دارند و این سوابق در مرجعیت و مقلدین آنها بی تاثیر نبوده است. از سوی دیگر معرفی جامعه مدرسین هم برای بعضی از آنها موثر بوده است.
آیت الله سید علی حسینی سیستانی در جایگاه سوم، آیت الله وحید خراسانی در جایگاه چهارم، آیت الله سید علی حسینی خامنه ای در جایگاه پنجم ، آیت الله مکارم شیرازی در رتبه ششم ، آیت الله شبیری زنجانی در رتبه هشتم و آیت الله صافی گلپایگانی در رتبه نهم مورد تایید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای تقلید می باشند و در لیست " مراجع جایز التقلید " جامعه مدرسین قرار دارند.
هر چند عنوان مراجع " جایز التقلید " اهانت به سایرین است و در دل آن نهفته است که تقلید از دیگران جایز نیست. اما این یک بحث فقهی دارد که بعضی معتقدند تقلید فقط از اعلم جایز است و اعلم هم یکی است! ممکن است من یکی را اعلم بدانم و زید یکی دیگر را و عمر فرد سومی را اعلم بداند، اما در آن واحد نمی توان یک نفر 6 نفر را اعلم بداند، این تناقضی در خود دارد، در واقع جامعه مدرسین نتوانسته است با خود کنار بیاید، او با لحاظ ملاحظات سیاسی و غیره تن به اعلام 6 مرجع اعلم داده است! اگر می گفتند جامعه مدرسین نظر بر اعلمیت زید دارد و جامعه روحانیت نظر بر اعلمیت عمر، مشکلی نبود، این که جامعه واحد در آن واحد شش اعلم معرفی نماید، محل تامل است،
البته من در باب تقلید حرف هایی دارم، در مقاله ای مستقل خواهم گفت، شاید اساساً این گونه چشم بستن و همه امور را بر دوش یک مرجع نهادن خلاف حکمت تقلید که رجوع جاهل به عالم است باشد. و این نوع و شیوه تقلید هم در دوران معاصر باب شده است، و رساله عملیه هم محصول دوران معاصر است.
با این حاکمیت، اگر جنگی آغاز شود
95 در صد ایرانی ها
حاضر نیست به جبهه بروند
این آمار نیز مربوط به نظرسنجی دوم است:
با توجه به این که روسای سه قوه یک روز هم جبهه نبوده اند، اگر جنگ شود چه خواهید کرد؟
( کل آراء 4097 رای)
- به جبهه نمی روم 2803 رای
- بی تفاوت می مانم ( 1070 رای
- به جبهه می روم و از جناح حاکم دفاع می کنم 225 رای
می توان با 5/5 درصد جمعیت، جنگی را اداره کرد؟
95 در صد ایرانی ها
حاضر نیست به جبهه بروند
این آمار نیز مربوط به نظرسنجی دوم است:
با توجه به این که روسای سه قوه یک روز هم جبهه نبوده اند، اگر جنگ شود چه خواهید کرد؟
( کل آراء 4097 رای)
- به جبهه نمی روم 2803 رای
- بی تفاوت می مانم ( 1070 رای
- به جبهه می روم و از جناح حاکم دفاع می کنم 225 رای
می توان با 5/5 درصد جمعیت، جنگی را اداره کرد؟
سردار پاسدار"درویش شریفی"
سردار پاسدار"درویش شریفی"
عامل ایرانی ترور "حریری"
در "لامرد" فارس کشته شد!
با درود وخسته نباشید خدمت شما- سردار پاسدار"درویش شریفی" روز تاسوعا در شهرستان "لامرد" فارس بطرز مرموزی به قتل رسید. قتل او از طرف حکومت تصادف رانندگی اعلام شد و خانواده اش حاضر نیستند در این باره دهان باز کنند زیرا تهدید به واکنش حکومتی شده اند.
این قتل در ارتباط است با سفر اخیر امیرقطر به ایران و گفتگو محرمانه وی با علی خامنه ای بر سر دادگاه ترور "رفیق حریری" نخست وزیر اسبق لبنان. سردار شریفی در ترور حریری دست داشت و حدس زده می شود که امیرقطر دردیدار خود با خامنه ای از وی خواسته بود تا وی را بی سر و صدا تحویل دادگاهی بدهد که درباره این ترور در جریان است. خامنه ای حکم این دادگاه را پیشاپیش رد کرد، اما به فاصله چند روز "شریفی" که برای دیدار خانواده اش به "لامرد" رفته بود کشته شد و تا از صورت جلسه دادگاه حریری حذف شود!
حکومت از آن وحشت داشت که شریفی یا خود از ایران گریخته و درباره ترور حریری سخن بگوید و یا در ایران ربوده شده و برای همین اعتراف به خارج از کشور منتقل شود.
سردار شریفی از پاسداران سپاه قدس بود و در عملیات خارج از کشور نقش فعال داشت. بدلیل شرکت در عملیات انفجار "خبر" عربستان دست داشت و در سفر حج امسال در فرودگاه جده شناسائی و بازداشت وباز جویی شده بود. وی تسلط کامل به زبان عربی داشت وحوزه فعالیتش کشورهای عربی و بویژه لبنان بود.
عامل ایرانی ترور "حریری"
در "لامرد" فارس کشته شد!
با درود وخسته نباشید خدمت شما- سردار پاسدار"درویش شریفی" روز تاسوعا در شهرستان "لامرد" فارس بطرز مرموزی به قتل رسید. قتل او از طرف حکومت تصادف رانندگی اعلام شد و خانواده اش حاضر نیستند در این باره دهان باز کنند زیرا تهدید به واکنش حکومتی شده اند.
این قتل در ارتباط است با سفر اخیر امیرقطر به ایران و گفتگو محرمانه وی با علی خامنه ای بر سر دادگاه ترور "رفیق حریری" نخست وزیر اسبق لبنان. سردار شریفی در ترور حریری دست داشت و حدس زده می شود که امیرقطر دردیدار خود با خامنه ای از وی خواسته بود تا وی را بی سر و صدا تحویل دادگاهی بدهد که درباره این ترور در جریان است. خامنه ای حکم این دادگاه را پیشاپیش رد کرد، اما به فاصله چند روز "شریفی" که برای دیدار خانواده اش به "لامرد" رفته بود کشته شد و تا از صورت جلسه دادگاه حریری حذف شود!
حکومت از آن وحشت داشت که شریفی یا خود از ایران گریخته و درباره ترور حریری سخن بگوید و یا در ایران ربوده شده و برای همین اعتراف به خارج از کشور منتقل شود.
سردار شریفی از پاسداران سپاه قدس بود و در عملیات خارج از کشور نقش فعال داشت. بدلیل شرکت در عملیات انفجار "خبر" عربستان دست داشت و در سفر حج امسال در فرودگاه جده شناسائی و بازداشت وباز جویی شده بود. وی تسلط کامل به زبان عربی داشت وحوزه فعالیتش کشورهای عربی و بویژه لبنان بود.
Subscribe to:
Posts (Atom)