عزت ِ هاله
پدر و دختر به فاصلهی یک روز از یکدیگر رفتند. نام پدر، عزتالله سحابی، متولد ۱۹ اردیبهشت ۱۳۰۹ در تهران، تاریخ درگذشت ۱۰ خردادماه ۱۳۹۰ در تهران. نام دختر هاله سحابی، زادهی ۱۵ بهمنماه ۱۳۳۶ در تهران و تاریخ درگذشت ۱۱ خردادماه ۱۳۹۰.
هاله سحابی در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸ به دو سال زندان محکوم شد و در زندان به سر میبرد که پدر درگذشت. برای شرکت در مراسم ختم پدر به او مرخصی دادند. او شب بر پیکر پدر نشست و تا صبح عبادت کرد. روز تشییع پیکر عزتالله سحابی ماموران امنیتی با هاله سحابی درگیر شدند، هاله بر زمین افتاد و جان سپرد. منابع حکومتی مرگ او را به دلیل فشارهای ناشی از مرگ پدر و سکتهی قلبی دانستند و خانوادهی او را برای تایید این خبر تحت فشار قرار دادند.
هاله سحابی در روز تحلیف احمدینژاد، ۱۴ مردادماه ۱۳۸۸، در میدان بهارستان پس از اینکه مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از ناحیهی پیشانی مجروح شد توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. هاله سحابی از سوی شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی و اخلال در نظم عمومی محاکمه و به دو سال حبس تعزیری محکوم شد. پدر که در بستر بیماری افتاد، مقامات زندان از هاله خواستند تا با نوشتن تعهدنامه به مرخصی برود تا بر بالین پدر حاضر شود. هاله نپذیرفت و در زندان ماند و نتوانست در آخرین لحظات عمر پدر در کنار او باشد.
فاجعهی مرگ هاله سحابی که به دنبال درگذشت پدر رخ داد به همینجا ختم نشد. هدی صابر، روزنامهنگار و پژوهشگر و فعال ملی مذهبی که در زندان به سر میبُرد در ۱۲ خردادماه در اعتراض به مرگ هاله سحابی و بدرفتاری ماموران حکومتی دست به اعتصاب غذای خشک زد.
هدی صابر در ۲۱ خردادماه ۱۳۹۰ پس از انتقال از زندان به بیمارستان مدرس در تهران، بر اثر نارسایی قلبی درگذشت. آنطور که گفته شده است هدی صابر نیز هنگام انتقال به بیمارستان از سوی ماموران حکومتی مورد ضرب و شتم و بیاحترامی قرار گرفت. هدی صابر ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ به دنیا آمد. مرگ این سه فعال ملی مذهبی با فاصلهای کوتاه بسیار متاثرکننده بود. حکومت جمهوری اسلامی هیچگاه مسئولیت مرگ هاله سحابی را نپذیرفت و تلاش کرد مرگ او را کاملا طبیعی جلوه دهد.
احمد منتظری، فرزند آیتالله منتظری که در مراسم تشییع عزتالله سحابی حضور داشت، مرگ هاله سحابی را طبیعی نمیداند و میگوید: «مرگ هاله سحابی بر اثر خشونت و ضربهٔ ماموران بود؛ مقامات نظام باید فوراً رسیدگی کنند… دقیقا هم ضرب و شتم همراه با هتاکی بود و من که در چند متری ایشان بودم، از قول تمام حضار که در کنار وی بودند متوجه شدم که یکی از چند ماموری که قصد داشت تصویر بزرگ مهندس سحابی را که در دستان دخترش (هاله) بود بگیرد، با کشیدن آن تصویر از دست هاله، بر اثر مقاومت و اعتراضی که وی انجام داد، با آرنج خود محکم به پهلوی هاله زد و او را نقش بر زمین کرد. بلافاصله نیز وی را به همراهی یک پزشک به بیمارستان منتقل کردند، که متاسفانه ایشان درگذشتند.»