Monday, October 25, 2010
یورش دولتی به موزه ها
یورش دولتی به موزه ها
تاراج نیمه کاره مغول ها را
آقایان دارند تمام می کنند!
آقایان کجای کارید؟ و یا آن کسی که خبر تاراج اموال فرهنگی را به شما داد چقدر از وضع داخلی میراث فرهنگی با اطلاع است؟ مغول با میراث فرهنگی ایران چنان نکرد که اکنون دارند می کنند.
برای بنده یک شاهد صحنه نقل کرده است که صدها قلم اشیاء ارزشمند و نفیس تاریخی را در روزهای پنجشنبه و جمعه گذشته (27 و 28 مهرماه 1389) مصادف با تعطیلی بخش ادارای، به نقطه ای نامعلوم بردند و در واقع ربودند.
گویا سابق بر این، خارج شدن هر شی تاریخی از موزه به همراه ماموران حراست و نیروی انتظامی و با اسکورت کامل با رعایت اصول ایمنی انجام می گرفت. ولی اموالی که پنجشنبه و جمعه ربوده شد مستقیما و با دستور ریاست سازمان و به بهانه اینکه این اشیاء به میراث استان تهران تعلق دارد، با وانت بار معمولی از موزه خارج و به انباری نامعلوم منتقل شد.
تابستان گذشته در روزنامه های کثیر الانتشار خبر بازگشایی مرکز حراج آثار باستانی در کیش پیشاپیش اعلام شده بود تا ذهنیت ها برای این کار آماده شود و اما سوال اینجاست اشیایی که باید به حراج گذاشته شود از کجا آورده می شود؟
تا آنجا که اطلاعات بنده قد می دهد، موزه ملی فقط 300 هزار قلم شی ثبت شده دارد و الباقی مانند آثار توقیفی و انبار ساماندهی فاقد شناسنامه هستند. مشابه این اتفاق در موزه های دیگر کشور نیز در حال رخ دادن است. مدیر موزه ملی ایران پیش زمینه آنرا با انتصاب مدیران جدید قرار دادی با سابقه کم از بین کارمندان موزه ملی در موزه های مختلف آماده کرده است. قابل ذکر است که با پس دادن ساختمان استیجاری موزه رضا عباسی که سازمان میراث فرهنگی هزینه بسیار سنگینی برای باز سازی آن متقبل شده بود آثار موجود در آن به موزه ملی انتقال داده می شود و با حضور مدیر انتصابی و رئیس موزه ملی امکان فراهم آمدن این امر به راحتی میسر است. مشابه این اتفاق در موزه فرش، موزه آبگینه و سفالینه در حال انجام است.
حساب دستتان آمد که چه خبر است؟
تاراج نیمه کاره مغول ها را
آقایان دارند تمام می کنند!
آقایان کجای کارید؟ و یا آن کسی که خبر تاراج اموال فرهنگی را به شما داد چقدر از وضع داخلی میراث فرهنگی با اطلاع است؟ مغول با میراث فرهنگی ایران چنان نکرد که اکنون دارند می کنند.
برای بنده یک شاهد صحنه نقل کرده است که صدها قلم اشیاء ارزشمند و نفیس تاریخی را در روزهای پنجشنبه و جمعه گذشته (27 و 28 مهرماه 1389) مصادف با تعطیلی بخش ادارای، به نقطه ای نامعلوم بردند و در واقع ربودند.
گویا سابق بر این، خارج شدن هر شی تاریخی از موزه به همراه ماموران حراست و نیروی انتظامی و با اسکورت کامل با رعایت اصول ایمنی انجام می گرفت. ولی اموالی که پنجشنبه و جمعه ربوده شد مستقیما و با دستور ریاست سازمان و به بهانه اینکه این اشیاء به میراث استان تهران تعلق دارد، با وانت بار معمولی از موزه خارج و به انباری نامعلوم منتقل شد.
تابستان گذشته در روزنامه های کثیر الانتشار خبر بازگشایی مرکز حراج آثار باستانی در کیش پیشاپیش اعلام شده بود تا ذهنیت ها برای این کار آماده شود و اما سوال اینجاست اشیایی که باید به حراج گذاشته شود از کجا آورده می شود؟
تا آنجا که اطلاعات بنده قد می دهد، موزه ملی فقط 300 هزار قلم شی ثبت شده دارد و الباقی مانند آثار توقیفی و انبار ساماندهی فاقد شناسنامه هستند. مشابه این اتفاق در موزه های دیگر کشور نیز در حال رخ دادن است. مدیر موزه ملی ایران پیش زمینه آنرا با انتصاب مدیران جدید قرار دادی با سابقه کم از بین کارمندان موزه ملی در موزه های مختلف آماده کرده است. قابل ذکر است که با پس دادن ساختمان استیجاری موزه رضا عباسی که سازمان میراث فرهنگی هزینه بسیار سنگینی برای باز سازی آن متقبل شده بود آثار موجود در آن به موزه ملی انتقال داده می شود و با حضور مدیر انتصابی و رئیس موزه ملی امکان فراهم آمدن این امر به راحتی میسر است. مشابه این اتفاق در موزه فرش، موزه آبگینه و سفالینه در حال انجام است.
حساب دستتان آمد که چه خبر است؟
گام دوم، بعد از حذف یارانه ها
گام دوم، بعد از حذف یارانه ها
"روز مزدی" از قانون کار حذف
و کارمزدی جانشین آن می شود
حمید حاجی عبدالوهاب معاون وزارت کار روز گذشته در گفتوگو با خبرگزاری مهر اعلام کرد:
نظام روزمزدی به کارمزدی و پرداخت دستمزد به افراد براساس میزان کار تغییر خواهد کرد. وی با تاکید بر برنامهریزی دولت در راستای کاهش حضور فیزیکی افراد، گفت: تغییر نظام روزمزدی به کارمزدی و همچنین عدم اعتقاد به 8 ساعت کار روزانه، در اسلام نیز سفارش شده است. دنیا نیز به این موضوع توجه دارد. این مسئله صرفا مربوط به دولت نیست که بگوئیم کارمندان دولت بیایند و وارد این سیستم شوند، چون پولی که دریافت میکنیم از منابعی چون مردم و از طریق مالیات، درآمد ملی و نفت است که به ما پرداخت میشود. اما همانطور که توقع داریم وقتی فردی را در قالب نیروی کار ساختمانی و برای تمیز کردن منزل استخدام میکنیم باید خوب کار کند تا به وی مزد بپردازیم، هر کسی که کار کرد پول بگیرد نه اینکه افراد کار نکنند و پول دریافت کنند.
وی در باره قانون کار که مخالف چنین نظر و طرحی است گفت: ما در اصلاح قانون کار به این موضوع نیز توجه داریم. به نحوی که در نظر داریم تا رابطه بهرهوری با دستمزد پررنگ شود. افراد به ازای کاری که انجام میدهند و طبق سهمی که در میزان بهرهوری دارند باید حقوق دریافت کنند.
(آنچه که معاون وزیر کار گفته، بخش دیگری از دستورات بانک جهانی برای خاتمه یافتن استخدام کارگران، لغو 8 ساعت کار، تعیین حداقل دستمزدها، جلوگیری از فعال شدن سندیکاها و ناممکن ساختن اعتصابات کارگری و تبدیل کارگران به برده است. با این طرح، کارگران به برده هائی تبدیل می شوند که بجای استخدام رسمی، بر حسب نیاز کارفرما، برای چند ساعت در روز به کار گرفته شده و مزد دریافت خواهند کرد. با افزایش ساعات کار این کارگران به بهانه دریافت دستمزد بیشتر، که معاون وزیر دقیقا به آن اشاره کرده، عملا بخش مهمی از نیروی کار موجود در کارخانه ها، اخراج، بازنشسته و یا بازخرید خواهد شد تا جای آنها را کارگران روزکار و روز مزد بگیرد. او دراین مصاحبه حساب کارمندان را از کارگران جدا کرده است، اما آینده نشان خواهد داد که این شمشیر بر فرق کارمندان نیز فرود خواهد آمد.)
"روز مزدی" از قانون کار حذف
و کارمزدی جانشین آن می شود
حمید حاجی عبدالوهاب معاون وزارت کار روز گذشته در گفتوگو با خبرگزاری مهر اعلام کرد:
نظام روزمزدی به کارمزدی و پرداخت دستمزد به افراد براساس میزان کار تغییر خواهد کرد. وی با تاکید بر برنامهریزی دولت در راستای کاهش حضور فیزیکی افراد، گفت: تغییر نظام روزمزدی به کارمزدی و همچنین عدم اعتقاد به 8 ساعت کار روزانه، در اسلام نیز سفارش شده است. دنیا نیز به این موضوع توجه دارد. این مسئله صرفا مربوط به دولت نیست که بگوئیم کارمندان دولت بیایند و وارد این سیستم شوند، چون پولی که دریافت میکنیم از منابعی چون مردم و از طریق مالیات، درآمد ملی و نفت است که به ما پرداخت میشود. اما همانطور که توقع داریم وقتی فردی را در قالب نیروی کار ساختمانی و برای تمیز کردن منزل استخدام میکنیم باید خوب کار کند تا به وی مزد بپردازیم، هر کسی که کار کرد پول بگیرد نه اینکه افراد کار نکنند و پول دریافت کنند.
وی در باره قانون کار که مخالف چنین نظر و طرحی است گفت: ما در اصلاح قانون کار به این موضوع نیز توجه داریم. به نحوی که در نظر داریم تا رابطه بهرهوری با دستمزد پررنگ شود. افراد به ازای کاری که انجام میدهند و طبق سهمی که در میزان بهرهوری دارند باید حقوق دریافت کنند.
(آنچه که معاون وزیر کار گفته، بخش دیگری از دستورات بانک جهانی برای خاتمه یافتن استخدام کارگران، لغو 8 ساعت کار، تعیین حداقل دستمزدها، جلوگیری از فعال شدن سندیکاها و ناممکن ساختن اعتصابات کارگری و تبدیل کارگران به برده است. با این طرح، کارگران به برده هائی تبدیل می شوند که بجای استخدام رسمی، بر حسب نیاز کارفرما، برای چند ساعت در روز به کار گرفته شده و مزد دریافت خواهند کرد. با افزایش ساعات کار این کارگران به بهانه دریافت دستمزد بیشتر، که معاون وزیر دقیقا به آن اشاره کرده، عملا بخش مهمی از نیروی کار موجود در کارخانه ها، اخراج، بازنشسته و یا بازخرید خواهد شد تا جای آنها را کارگران روزکار و روز مزد بگیرد. او دراین مصاحبه حساب کارمندان را از کارگران جدا کرده است، اما آینده نشان خواهد داد که این شمشیر بر فرق کارمندان نیز فرود خواهد آمد.)
سخنرانی روز گذشته خامنه ای برای بسیجی ها در قم
سخنرانی روز گذشته خامنه ای برای بسیجی ها در قم
بشمارید افراد بصیری که
اطراف خامنه ای جمع شده اند
اعلیحضرت آسمانی (بجای همایونی) امروز در قم پرت و پلاهائی ایراد کرد و واقعا بی مایگی خود را آشکار کرد.
ایشان گفت که حق را در افراد جستجو نکنید، چه بسا افراد که بسیار موجه هم هستند اما مسیر غلط می روند. حق را با بصیرت باید دید"
ایشان می خواست بگوید امثال خاتمی و موسوی و هاشمی و صانعی و دهها چهره روحانی و غیر روحانی دیگری که شمار آنها در همان قم بسیار بیشتر از دارندگان بصیرت مورد نظر خامنه ای اند، موجه هستند اما بصیرت ندارند!
شک نداشته باشید که در همان جمعی که ایشان برای آنها سخنرانی می کرد و میلیون ها ایرانی به شمول روحانیونی که در قم و از طریق سیما درتهران و دیگر مناطق کشور این سخنرانی از چارچوب هر منطقی خارج را شنیدند، در دل خودشان از ایشان پرسیدند:
لابد دارندگان بصیرت به معنای دنباله روی از جنون قدرت شما، همان اوباشی اند که دور خودتان جمع کرده اید و بصیرترین آنها احمد جنتی متقلب است.
بشمارید افراد بصیری که
اطراف خامنه ای جمع شده اند
اعلیحضرت آسمانی (بجای همایونی) امروز در قم پرت و پلاهائی ایراد کرد و واقعا بی مایگی خود را آشکار کرد.
ایشان گفت که حق را در افراد جستجو نکنید، چه بسا افراد که بسیار موجه هم هستند اما مسیر غلط می روند. حق را با بصیرت باید دید"
ایشان می خواست بگوید امثال خاتمی و موسوی و هاشمی و صانعی و دهها چهره روحانی و غیر روحانی دیگری که شمار آنها در همان قم بسیار بیشتر از دارندگان بصیرت مورد نظر خامنه ای اند، موجه هستند اما بصیرت ندارند!
شک نداشته باشید که در همان جمعی که ایشان برای آنها سخنرانی می کرد و میلیون ها ایرانی به شمول روحانیونی که در قم و از طریق سیما درتهران و دیگر مناطق کشور این سخنرانی از چارچوب هر منطقی خارج را شنیدند، در دل خودشان از ایشان پرسیدند:
لابد دارندگان بصیرت به معنای دنباله روی از جنون قدرت شما، همان اوباشی اند که دور خودتان جمع کرده اید و بصیرترین آنها احمد جنتی متقلب است.
پس از چند سال پرده نشینی
پس از چند سال پرده نشینی
آقای خامنه ای بی تعارف
از زیر عبا بیرون آمده!
سلام- آقای خامنه ای در قم برای بسيجيانی که با وی دیدار کرده بودند سخنرانی کرد. او دراین سخنرانی مطالبی را طرح کرد که حتما به آن توجه کرد زیرا او در نظر دارد گام به گام، ایران را تبدیل به کامبوج دوران حکومت خون و وحشت "پل پوت- ینگ ساری" کند. او گفت محتواي دروس حوزه باید تغییر کرده و به دروس از پيش تعيين شده و مؤيد تئوري ولايت فقيه تبدیل شود.
این همان نظری است که وی درباره دروس علوم انساني اعلام کرد و حجاریان نیمه فلج را در زندان کودتا زیر فشار و شکنجه قرار دادند تا در تلویزیون ظاهر شده و این نظر خامنه ای تائید کند.
یورش فرهنگی غرب و سپس خطر جنگ نرم اکنون ابعاد گسترده تری به خود گرفته که آینده یک نظام خونریز و فاشیستی را وعده می دهد. تغییر محتوای دروس حوزه و دانشگاه، جلوگیری از انتشار ترجمه ها و رُمان ها، بستن مطبوعات و محدود کردن دایره مقالات به موضوعاتی که مورد نظر ایشان است. همه اینها شما را یاد انقلاب فرهنگی چین که پایه های فاجعه حکومت مائوئیستی در کامبوج را فراهم کرد نمی اندازد؟
آقای خامنه ای بی تعارف
از زیر عبا بیرون آمده!
سلام- آقای خامنه ای در قم برای بسيجيانی که با وی دیدار کرده بودند سخنرانی کرد. او دراین سخنرانی مطالبی را طرح کرد که حتما به آن توجه کرد زیرا او در نظر دارد گام به گام، ایران را تبدیل به کامبوج دوران حکومت خون و وحشت "پل پوت- ینگ ساری" کند. او گفت محتواي دروس حوزه باید تغییر کرده و به دروس از پيش تعيين شده و مؤيد تئوري ولايت فقيه تبدیل شود.
این همان نظری است که وی درباره دروس علوم انساني اعلام کرد و حجاریان نیمه فلج را در زندان کودتا زیر فشار و شکنجه قرار دادند تا در تلویزیون ظاهر شده و این نظر خامنه ای تائید کند.
یورش فرهنگی غرب و سپس خطر جنگ نرم اکنون ابعاد گسترده تری به خود گرفته که آینده یک نظام خونریز و فاشیستی را وعده می دهد. تغییر محتوای دروس حوزه و دانشگاه، جلوگیری از انتشار ترجمه ها و رُمان ها، بستن مطبوعات و محدود کردن دایره مقالات به موضوعاتی که مورد نظر ایشان است. همه اینها شما را یاد انقلاب فرهنگی چین که پایه های فاجعه حکومت مائوئیستی در کامبوج را فراهم کرد نمی اندازد؟
سبیل حامدکرزای و ریش طالبان چرب می شود
سبیل حامدکرزای و ریش طالبان چرب می شود
دلارهای نفتی ایران
گونی گونی به افغانستان می رود
اشپیگل آنلاین - آیا ایران رئیس جمهور افغانستان را تحت نفوذ مستقیم خود گرفته است؟ این شک بسیار قوی است. اوضاع افغانستان برای جهان غرب بحد کافی مشکل هست ولی افزون بر آن گاه و بی گاه خبرهائی هم هست که ماموریت ناتو را غیر ممکن جلوه گر می سازد. بنا به گزارش نیویورک تایمز عمر داود زای، سرفرمانده نیروی نظامی حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان، بطور مستمر از ایران پول نقد دریافت می کند. یک مامور دولتی ناظر بوده که فرمانده نیروی نظامی با کیسه پول به خانه می برده است.
نیویورک تایمز، با استناد به قول دیپلمات های افغانی و غربی مینویسد: ایران می کوشد تا با این پول ها نفوذ خود را در کشور همسایه گسترش دهد. این پول به یک صندوق محرمانه واریز می شود و کرزای و داودزای آن را میان نمایندگان مجلس، رهبران قبائل و نمایندگان طالبان تقسیم می کنند تا به هواداری آنان مطمئن باشند. طبق این گزارش ایران می خواهد با این پولها که سر به میلیونها دلار می زند میان افغانستان با ناتو و آمریکا جدائی بیاندازد.
طبق این گزارش کرزای و داودزای حاضر نشدند در باره مناسبات خود با ایران سخنی بگویند، و سفیر ایران در کابل نیز حاضر به اظهار نظر نشد.
دلارهای نفتی ایران
گونی گونی به افغانستان می رود
اشپیگل آنلاین - آیا ایران رئیس جمهور افغانستان را تحت نفوذ مستقیم خود گرفته است؟ این شک بسیار قوی است. اوضاع افغانستان برای جهان غرب بحد کافی مشکل هست ولی افزون بر آن گاه و بی گاه خبرهائی هم هست که ماموریت ناتو را غیر ممکن جلوه گر می سازد. بنا به گزارش نیویورک تایمز عمر داود زای، سرفرمانده نیروی نظامی حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان، بطور مستمر از ایران پول نقد دریافت می کند. یک مامور دولتی ناظر بوده که فرمانده نیروی نظامی با کیسه پول به خانه می برده است.
نیویورک تایمز، با استناد به قول دیپلمات های افغانی و غربی مینویسد: ایران می کوشد تا با این پول ها نفوذ خود را در کشور همسایه گسترش دهد. این پول به یک صندوق محرمانه واریز می شود و کرزای و داودزای آن را میان نمایندگان مجلس، رهبران قبائل و نمایندگان طالبان تقسیم می کنند تا به هواداری آنان مطمئن باشند. طبق این گزارش ایران می خواهد با این پولها که سر به میلیونها دلار می زند میان افغانستان با ناتو و آمریکا جدائی بیاندازد.
طبق این گزارش کرزای و داودزای حاضر نشدند در باره مناسبات خود با ایران سخنی بگویند، و سفیر ایران در کابل نیز حاضر به اظهار نظر نشد.
Subscribe to:
Posts (Atom)