شیرکو معارفی اعدام شد
گزارش «خودنویس» از روند پرونده شیرکو معارفی: حکم اعدام شیرکو معارفی در حالی اجرا شد که نه وکیل و نه خانواده وی، در جریان اجرای حکم قرار نگرفته بودند. بنا به آخرین گزارشها امروز صبح در زندان سقز جسد شیركو رؤیت شده است.
بنا به گزارش «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی»، یکی از اعضای خانواده این زندانی سیاسی خبر اعدام وی را تأیید کرد و گفت که «حالا جلو درب زندان سقز هستیم و منتظریم که جنازه را بهمان تحویل بدهند.» به گزارش این کمپین، «مهندس عبدیان»، رئیس زندان سقز، شماری از زندانیان سیاسی معترض به خبر اعدام معارفی را احضار کرده و به آنهاگفته: «حکم اعدام معارفی از سوی دیوان عالی کشور تأیید شده و ما هم آن حکم را اجرا کردهایم و سحرگاه امروز و در ساعت ۴، معارفی را به دار آویختیم.»
حکم اعدام شیرکو معارفی در حالی اجرا شد که نه وکیل و نه خانواده وی، در جریان اجرای حکم قرار نگرفته بودند. بنا به آخرین گزارشها امروز صبح در زندان سقز جسد شیركو رؤیت شده است.
شيرکو معارفی (متولد ۱۳۵۹ در شهر بانه) در تاریخ ۹ مرداد ماه سال ۱۳۸۷ در یک روستای مرزی ایران و عراق توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شد؛ وی پس از چندین ماه نگهداری در سلولهای بازداشتگاه مخفی سپاه پاسداران و اداره اطلاعات شهر سقز، به زندان این شهر منتقل گردید.
او از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب سقز به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب کرد (حزب زحمتکشان کردستان ایران (کومهله)) به اعدام محکوم شد؛ این حکم در دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور نیز تأیید شد. هر چند هر دو وکیل وی، خلیل بهرامیان و احمد سعید شیخی و نیز خانواده او این اتهام را رد کرده و گفته بودند او عضو حزب کومهله نبود؛ فقط هوادار این حزب بود.
بعد از ارائه درخواست «ماده ۱۸» از سوی احمد سعید شیخی، وکیل این زندانی در مرحله اجرای احکام، به دفتر قوه قضاییه، با این درخواست موافقت شد، ولی دوباره پرونده به شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور مسقر در شهر قم ارجاع داده و این شعبه نیز حکم اعدام را تأیید کرد و بدین ترتیب، حکم وی قطعی شده و پرونده برای اجرای حکم به اجرای احکام زندان فرستاده شده بود.
هرچند وکلای معارفی، در گفتگو با وبسایت «روزآنلاین»، ضمن اعتراض به تأیید حکم محاربه و اعدام او، گفته بودند دیوان عالی کشور صالح به رسیدگی به این پرونده نبوده است.
در سال ۱۳۸۸ نیز معارفی جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بود، اما با فشار نهادهای حقوق بشری بینالمللی، این اعدام به تأخیر افتاده بود. خلیل بهرامیان، در آبانماه سال ۱۳۸۸ در گفت و گویی با «رادیو کوچه» ضمن تأیید خبر انتقال شیرکو به سلول انفرادی اجرای احکام، اعلام کرد این حکم بر خلاف تمامی موازین قانونی است و تا لغو شدن آن از فعالیت باز نخواهد ایستاد. وی همچنین در گفتگو با رادیوفردا، خواهان استقلال قوه قضائیه شده و گفته بود که این اعدامها علاوه بر اینکه با هیچیک از موازین قانونی مطابقت ندارد، میتواند آرامش منطقه و کشور را از دست بگیرد. وی همچنین با اشاره به اتهام محاربه معارفی به دلیل ارتباط با کومهله گفته بود:
«این حزب چندین سال است که مشی مسلحانه خود را کنار گذاشته است و اینها آمده بودند با مردم در تماس باشند و اصطلاحاً تبلیغ کنند؛ تبلیغ که محاربه حساب نمیشود. تبلیغ یک امر ذهنی است که مردم یا قبول میکنند یا رد میکنند.»
خانواده شيرکو معارفی نیز با ارسال نامهای سرگشاده به مجامع بينالمللی و سازمانهای حقوق بشری، از آنها برای لغو حکم اعدام فرزندشان کمک طلبیده بودند؛ خانواده معارفی در این نامه نوشته بودند:
«شیرکو تنها به اتهام هواداری از حزبی که سالهاست از مبارزه مسلحانه علیه حکومت جمهوری اسلامی دست کشیده و وارد فاز تبلیغاتی و فرهنگی شده، محکوم به محاربه با جمهوری اسلامی شده و حکم اعدام وی نیز در یک دادگاه چند دقیقهای صادر شده است»
محمدسعید معارفی، پدر او در آبانماه ۱۳۸۸ در گفتگو با رادیوفردا، گفته بود شیرکو از سر بیکاری به سلیمانیه عراق رفته بود و در آنجا، حزب کومهله سعی در جذب شیرکوه کرده بود و گفته بود برای اینکه بتوانی کار کنی، باید با ما همکاری کنی، اما وی فقط یک بار در یک روستا تبلیغ کرده بود.
سازمان عفو بینالملل نیز در بهمنماه ۱۳۸۸ در بیانیهای از مقامهای ایرانی خواسته بود جلوی حکم اعدام شیرکو معارفی و حبیبالله لطیفی، زندانی دیگر کُرد را بگیرند.
شیرکو معارفی همچنین در فروردینماه ۱۳۹۰ در نامهای خطاب به جوامع حقوق بشری، خواهان تلاش آنها برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام خود شده بود؛ وی در این نامه نوشته بود:
«... اینجانب شیرکو معارفی که مدت زمان زیادی را با حکم اعدام در زندان میگذرانم، همچون هر زندانی سیاسی دیگری در فرایند مبارزه و مقاومت، شکنجه را متحمل شدهام، به عنوان یکی از وارثان این قافله بیدار و روشن در میان ملتی که تنها به آوازهای اهورایی خود زنده است، این کوشش را از دامن مادر تا دامن کوهستان و از همان اوان کودکی با آزمودههای مبارزاتی، شناخت هویت به تاراج رفته و سرکوبهای تحمیلی چندین و چندان در جمود استخوانهایمان لولیدهاند، داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی از تمام خوشیهای زندگی دنیای مدرن، مبارزه را تنها به خاطر دوباره زیستن برتر انسانیت برگزیدم. راهی که بدون من آغاز گشته و بدون ما هم ادامه دارد. مقاومتی که سالیان درازی در زندانها شکل گرفته و مرزها را درنوردیده، همچون کلیت واحد، پیکر مجروح این ملت در چهارگوشه این جغرافیای انسانیت طی طریق مینماید. ما زندانیان سیاسی از هر طیف و جبههای با هر نوع محکومیتی راه خودمان را ادامه داده و میدهیم. تنها امیدمان به مردم و مقاومت و مبارزات شما فعالین حقوق بشر و نهادهای مدنی و مردمی گره خورده است و شما را زبان گویای خود در این راستا برای ادامه مبارزه میدانیم...».
معارفی در فروردینماه ۱۳۹۱ در اعتراض به حکم اعدام و زندانی شدنش، دست به اعتصاب غذا زد و نوشت:
«از امروز در اعتراض به وضعیت نامعلوم و نامشخص خود در زندان دست به اعتصاب زده و این اقدام را طی نامهای به دادستان و مسئولین زندان اعلام نمودهام.»