زیر فشار جنبش اعتراضی مردم
مقام معظم
بی وقفه مرفین مصرف می کند
بخش مهمی از اسناد ویکی لیکس، مربوط به اطلاعاتی است
که امریکا از کانال های مختلف درباره فرماندهان سپاه، بیت
رهبری، خامنه ای و فرزندان او جمع کرده است. از جمله
سند زیر:
در این سند که تاریخ آن 11 فوریه 2010 (حدود 10 ماه پیش)
است، فردی که با یکی از منابع خبری سفارت آذربایجان در
ارتباط است و با خانواده ی خامنه ای روابطی دوستانه و نزدیکی
دارد گفته است: خامنه ای آنقدرها که فکر می کنید قدرتمند نیست.
بر اساس این منبع خامنه ای به خاطر مشکلات پیشامده ی بعد
از انتخابات (واکنش مردم به کودتا)، تحت مشکلات روانی و
طاقت فرسایی قرار دارد و به صورت منظم مرفین مصرف می کند.
بر اساس اظهار این فرد خامنه ای در نیمی از مواقع قادر به
تصمیم گیری و عمل در جایگاه رهبری نیست و تماما بر
مشاوران خود تکیه دارد.
این فرد در خلال گزارش، به مجتبی، پسر خامنه ای که او را
"یک احمق تمام عیار" می نامید اشاره کرد و گفت که وی را
بسادگی بازی داده اند و بعد از مرگ خامنه ای او نیز از
صحنه ی سیاسی حذف خواهد شد.
گروه هایی در سپاه که تقلب در انتخابات و دزدیدن رای مردم
را ترتیب دادند و بدنبال بدست گرفتن کامل امور هستند،
"فرقه ای خطرناک و جنایتکار، متعصب، نادانی و
خودپرست اند. بر اساس اطلاعات این منبع، احمدی نژاد و
مصباح یزدی از وابستگان این گروه هستند، و نه "رهبران"
آن، و اگر این فرقه کنترل کامل کشور و اقتصاد آن را در
دست بگیرد، سهم آنها نیز در قدرت زیاد نخواهد بود.
Friday, December 17, 2010
اعتراض مولانا عبدالحمید به سیاستهای دولت علیه اهل سنت
--------------------------------------------------------------------------------
بشنوید!
خطبه های مولوی عبدالحمید رهبر مذهبی اهل سنت ایران
پاسخ برادرانه بدهید
به کلام دوستانه اهل سنت ایران
انفجار پر تلفات چابهار
انفجار پر تلفات چابهار
آغاز بود، نه پایان!
مام رسانه های شیخ نشین های خلیج فارس خبر انفجار انتحاری را همراه با عکس دو نفری که جمهوری اسلامی بعنوان عاملین ترور معرفی کرده انتشار دادند.
همزمان با انتشار این خبر و عکس ها، رسانه های تصویری و مکتوب خلیج فارس اطلاع دادند که نیروی دریایی ایران یک روز پس از حادثه انفجار چابهار بیش از 10 لنج ماهیگیری اماراتی را توقیف و به ایران برده و همه ملوانان را از جمله 9 تبعه اماراتی را دستگیر کرده است، که شمار آنها بیش از 40 ملوان است. تاکنون اعتراض های دولت امارات به جائی نرسیده است. امارات خواستار آزادی بی قید و شرط ملوانان اماراتی شده است.
در نتیجه، انفجاری که در چابهار روی داد و نزدیک به 40 قربانی به همراه آورد، اکنون می رود تا به یک تنش سیاسی و حتی نظامی بسیار جدی در خلیج فارس بیانجامد. در شرایطی که منطقه در انتظار حوادث بزرگ است، این نوع بی خردی ها می تواند نقش کشیدن چاشنی نارنجک را پیدا کند. دستگیری ملوانان را رسانه های خلیج فارس در ارتباط مستقیم با انفجار چابهار تفسیر کرده اند.
البته از یک هفته پیش بار دیگر مناسبات ارزی ایران و امارات دچار مشکل شده بود و خروج ارز از ایران با محدودیت بسیاری مواجه شده است. طوری که دلار تا روز سه شنبه به 1075 تومان رسید.
صرافی ها تعهدات زیادی برای پرداخت در هفته آتی دارند و اگر روند کنترل انتقال ارز به دوبی توسط بانک مرکزی امارات ادامه پیدا کند دوباره دمل چرکین ارز در ایران ورم خواهد کرد.
بنابراین، می بینید که حوادث چگونه با یکدیگر در ارتباط ارگانیک هستند و مردم فقط یک بخش را می شنوند و می بینند و این درحالی است که حاکمیت از کل آن با خبر است و توطئه ها و طرح ها یکی پس از دیگری بصورت یک حلقه زنجیر تا وقوع فاجعه پیش برده می شود.
آغاز بود، نه پایان!
مام رسانه های شیخ نشین های خلیج فارس خبر انفجار انتحاری را همراه با عکس دو نفری که جمهوری اسلامی بعنوان عاملین ترور معرفی کرده انتشار دادند.
همزمان با انتشار این خبر و عکس ها، رسانه های تصویری و مکتوب خلیج فارس اطلاع دادند که نیروی دریایی ایران یک روز پس از حادثه انفجار چابهار بیش از 10 لنج ماهیگیری اماراتی را توقیف و به ایران برده و همه ملوانان را از جمله 9 تبعه اماراتی را دستگیر کرده است، که شمار آنها بیش از 40 ملوان است. تاکنون اعتراض های دولت امارات به جائی نرسیده است. امارات خواستار آزادی بی قید و شرط ملوانان اماراتی شده است.
در نتیجه، انفجاری که در چابهار روی داد و نزدیک به 40 قربانی به همراه آورد، اکنون می رود تا به یک تنش سیاسی و حتی نظامی بسیار جدی در خلیج فارس بیانجامد. در شرایطی که منطقه در انتظار حوادث بزرگ است، این نوع بی خردی ها می تواند نقش کشیدن چاشنی نارنجک را پیدا کند. دستگیری ملوانان را رسانه های خلیج فارس در ارتباط مستقیم با انفجار چابهار تفسیر کرده اند.
البته از یک هفته پیش بار دیگر مناسبات ارزی ایران و امارات دچار مشکل شده بود و خروج ارز از ایران با محدودیت بسیاری مواجه شده است. طوری که دلار تا روز سه شنبه به 1075 تومان رسید.
صرافی ها تعهدات زیادی برای پرداخت در هفته آتی دارند و اگر روند کنترل انتقال ارز به دوبی توسط بانک مرکزی امارات ادامه پیدا کند دوباره دمل چرکین ارز در ایران ورم خواهد کرد.
بنابراین، می بینید که حوادث چگونه با یکدیگر در ارتباط ارگانیک هستند و مردم فقط یک بخش را می شنوند و می بینند و این درحالی است که حاکمیت از کل آن با خبر است و توطئه ها و طرح ها یکی پس از دیگری بصورت یک حلقه زنجیر تا وقوع فاجعه پیش برده می شود.
نه 7 خوان که 70 خوان در پیش است
نه 7 خوان که 70 خوان در پیش است
عبور رسوای کودتاچی ها
از خوان تاسوعا وعاشورا !
تاسوعا و عاشورا را حاکمیت کودتائی پشت سر گذاشت. از عاشورای سال گذشته تا عاشورای امسال، همه آنها که از پایان باصطلاح فتنه سخن گفته و بالای منبر رفته بودند، خود بیم زده تر از همیشه نیروی نظامی در خیابان های تهران، تبریز، کرمانشاه و اصفهان(شهرهائی که ما از آنها اطلاع داریم) مستقر کردند. در روزهای پیش از عاشورا به بازداشت های سیاسی شتابزده دست زدند، محدودیت برای حرکت دسته های سینه زنی ایجاد کرده و از حرکت دسته های سینه زنی میان محلات جلوگیری کردند و از همه رسواتر، این که از برگزاری سنتی و حکومتی تاسوعا و عاشورا صرفنظر کردند. این مراسم، در 30 سال گذشته و برای بزرگداشت تاسوعا و عاشورای سال انقلاب (1357) که در تاریخ ایران به شلیک آخر به رژیم شاه معروف است، با پیشقدم شدن شورای تبلیغات اسلامی برگزار می شد. اگر حکومت زندگانی بیش از مردگانی که مدعی آنست دراختیار داشت و می توانست سازمان بدهد و از خارج شدن کنترل اوضاع وحشت نداشت، این مراسم را لغو نمی کرد.
همه این نشانه ها، اعتراف خود حکومت به زنده بودن جنبش سبز و همان آتشی است که آیت الله جنتی در نماز جمعه تهران به آن اعتراف کرده و گفت که این آتش زیر خاکستر است و باید مواظب بود!
مردم تهران از صبح تاسوعا و در روز عاشورا شاهد حضور گسترده نیروهای انتظامی و نفربرهای پلیس در خیابان های مرکزی تهران و پرواز هلیکوپترهای نیروی انتظامی از نخستین ساعات روز عاشورا برفراز تهران بودند.
بسیاری از مسیر ها در سطح شهر بسته شد تا مسیر حرکت دسته ها محدود شود.
به خانواده های کشته شدگان عاشورای سال گذشته اجازه برگزاری مراسم سالگرد در بهشت زهرا یا اماکن عمومی دیگر را ندادند.
در تهران، تبریز و بسیاری از شهرهای بزرگ ایران سرویس ای میل مسنجر یاهو را قطع کردند.
علیرغم همه این تدابیر پلیسی و امنیتی، حداقل در میدان حر و میدان پاستور مردم شعارهای سینه زنی را تبدیل به شعارهای سیاسی کرده و علیه کودتا و تقلب در انتخابات شعار دادند. در خیابان کارگر تهران کار به درگیری بین اوباشی که بنام سینه زن و زنجیر زن حکومت به حرکت در آورده بود روی داد و توازن نیرو میان مخالفان و اوباش چنان بود که سرانجام نیروی انتظامی به حمایت از اوباش باصطلاح عزادار وارد صحنه شد. بیشترین صحنه درگیری و شعار از خیابان قدیریان گزارش شد.
حکومت از خوان عاشورا، امسال نیز گذشت اما هنوز نه 7 خوان که 70 خوان در پیش پای کودتاچی ها برای تثبیت کودتاست.
عبور رسوای کودتاچی ها
از خوان تاسوعا وعاشورا !
تاسوعا و عاشورا را حاکمیت کودتائی پشت سر گذاشت. از عاشورای سال گذشته تا عاشورای امسال، همه آنها که از پایان باصطلاح فتنه سخن گفته و بالای منبر رفته بودند، خود بیم زده تر از همیشه نیروی نظامی در خیابان های تهران، تبریز، کرمانشاه و اصفهان(شهرهائی که ما از آنها اطلاع داریم) مستقر کردند. در روزهای پیش از عاشورا به بازداشت های سیاسی شتابزده دست زدند، محدودیت برای حرکت دسته های سینه زنی ایجاد کرده و از حرکت دسته های سینه زنی میان محلات جلوگیری کردند و از همه رسواتر، این که از برگزاری سنتی و حکومتی تاسوعا و عاشورا صرفنظر کردند. این مراسم، در 30 سال گذشته و برای بزرگداشت تاسوعا و عاشورای سال انقلاب (1357) که در تاریخ ایران به شلیک آخر به رژیم شاه معروف است، با پیشقدم شدن شورای تبلیغات اسلامی برگزار می شد. اگر حکومت زندگانی بیش از مردگانی که مدعی آنست دراختیار داشت و می توانست سازمان بدهد و از خارج شدن کنترل اوضاع وحشت نداشت، این مراسم را لغو نمی کرد.
همه این نشانه ها، اعتراف خود حکومت به زنده بودن جنبش سبز و همان آتشی است که آیت الله جنتی در نماز جمعه تهران به آن اعتراف کرده و گفت که این آتش زیر خاکستر است و باید مواظب بود!
مردم تهران از صبح تاسوعا و در روز عاشورا شاهد حضور گسترده نیروهای انتظامی و نفربرهای پلیس در خیابان های مرکزی تهران و پرواز هلیکوپترهای نیروی انتظامی از نخستین ساعات روز عاشورا برفراز تهران بودند.
بسیاری از مسیر ها در سطح شهر بسته شد تا مسیر حرکت دسته ها محدود شود.
به خانواده های کشته شدگان عاشورای سال گذشته اجازه برگزاری مراسم سالگرد در بهشت زهرا یا اماکن عمومی دیگر را ندادند.
در تهران، تبریز و بسیاری از شهرهای بزرگ ایران سرویس ای میل مسنجر یاهو را قطع کردند.
علیرغم همه این تدابیر پلیسی و امنیتی، حداقل در میدان حر و میدان پاستور مردم شعارهای سینه زنی را تبدیل به شعارهای سیاسی کرده و علیه کودتا و تقلب در انتخابات شعار دادند. در خیابان کارگر تهران کار به درگیری بین اوباشی که بنام سینه زن و زنجیر زن حکومت به حرکت در آورده بود روی داد و توازن نیرو میان مخالفان و اوباش چنان بود که سرانجام نیروی انتظامی به حمایت از اوباش باصطلاح عزادار وارد صحنه شد. بیشترین صحنه درگیری و شعار از خیابان قدیریان گزارش شد.
حکومت از خوان عاشورا، امسال نیز گذشت اما هنوز نه 7 خوان که 70 خوان در پیش پای کودتاچی ها برای تثبیت کودتاست.
محصول سیاست امنیتی "اعدام باید گردد"
محصول سیاست امنیتی "اعدام باید گردد"
انفجارهای انتحاری
از بغداد به چابهار رسید!
ماجرای دستگیری و انتقال "ریگی"، رهبر جندالله به ایران و آن نمایش مضحک و ساختگی پائین آوردن هواپیمای گرجستان و اعلام شناسائی و پائین آوردن ریکی از هواپیما، اکنون رسیده است به انفجار انتحاری در چابهار. نظیر همان انفجارهائی که در عراق روی داد و انگشت اتهام در باره برخی از آنها متوجه سپاه پاسداران است. این تصور که نمایش خیابانی ثبت نام برای عملیات انتحاری در تهران و لیست ساختگی 2 هزار نفره "افراد آماده انتحار" را مردم فراموش کرده باشند تصور بی جائی است.
اعترافات تلویزیونی ریگی که تحریک مستقیم بلوچ ها بود، سپس اعلام خبر اعدام ریگی و متعاقب آن انفجار در چند مسجد در زاهدان و انفجار انتحاری در چابهار، ادامه اش رسیده است به رویدادهای جدید- دستگیری ملوانان- در خلیج فارس، که درهمین شماره پیک نت می خوانید.
بازیگران شطرنج بزرگ، به آسانی جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اش را - اعم از سپاه و وزارت اطلاعات و بیت رهبری-، در خانه های سیاه و سفید تخته شطرنج به بازی گرفته و تا کیش و مات می خواهند پیش ببرند. نه کارهای تروریستی جندالله با اعدام ریگی می توانست تمام شود و نه راه حل مسائل متنوعی که بحران همه جانبه را درجمهوری اسلامی شکل بخشیده اند اعدام است.
اگر فحشاء مطابق نظر خانم عشرت شایق- نماینده مجلس- با اعدام چند زن تن فروش تمام می شود و یا طرح هدفمند کردن یارانه ها با اعدام چند تن از مخالفان این طرح به سامان می رسد، مشکلات در بلوچستان و کردستان هم با اعدام حل می شود.
از 31 سال پیش که خلخالی راه حل مبارزه با قاچاق مواد مخدر را اعدام تشخیص داد و اعدام در کردستان را راه حل مسئله قومی، تا اکنون که مخالفان هدفمند کردن یارانه ها را تهدید به اعدام می کنند، راه حل هر مسئله ای اعدام بوده است و می بینیم که تمام مسائلی که راه حل آنها در اعدام جستجو می شد، تشدید شده است.
حجت الاسلام علی یونسی، تنها وزیر اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی بود که طرفدار تحقیق و تعقل و اندیشه بود. بارها به بلوچستان سفر کرد و در آخرین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی، بارها بر ضرورت کار اطلاعاتی دراز مدت به جای گرفتن و شکنجه کردن و زندان ساختن تاکید کرده و گفته بود: کار وزارت اطلاعات جمع آوری اطلاعات و ارزیابی آنها و تدوین رهنمودهائی برای امنیت کشور است. او چند بار اعلام کرد که خطری که آینده ایران را تهدید می کند تجزیه خاک ایران است و به همین دلیل باید برای مسائل قومی و مذهبی راه حلی استراتژیک یافت و جلوی رشد جدائی از ایران را در این مناطق گرفت.
علی خامنه ای و بیت رهبری که امور امنیتی اش را حجت الاسلام توطئه گری بنام "میرحجاری" اداره می کند، پس از پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، یونسی که در زمان او مجریان قتل های زنجیره ای از وزارت اطلاعات پاکسازی شده بودند را برکنار کردند و به جای او امثال محسنی اژه ای و مصلحی (وزیر اطلاعات کنونی) را بر سر کار آوردند و بخش اطلاعاتی سپاه را هم تبدیل به سازمان امنیت کرده و حسین طائب را به ریاست آن گماردند. این مهره ها همگی مورد تائید آیت الله جنتی بوده و هستند که خود از صادر کنندگان فتوای قتل و اعدام است و حتی در نماز جمعه تهران خطبه اعدام برای جنبش سبز خواند. این گروه سرکوب مردم معترض و سرکوب جریانات سیاسی را بجای استراتژی تعقل و یافتن راه حلی برای مشکلات قومی و مذهبی ایران در دستور کار خود قرار داد. تغییر فرماندهی سپاه نیز در همین چارچوب و برای همسوئی با این گروه صورت گرفت.
بنابراین، دو اندیشه اطلاعاتی در جمهوری اسلامی در برابر هم قرار دارند که سخنگوی یکی از آنها امثال یونسی و علی ربیعی اند و گروه دوم را امثال طائب و مصلحی و اژه ای و حجازی تشکیل میدهند. دومی ها، توانسته اند اولی ها را تصفیه کنند و "اعدام باید گردد" را جانشین "تعقل باید کرد" ساخته اند. حاصل همان می شود که در بلوچستان شاهدیم.
انفجارهای انتحاری
از بغداد به چابهار رسید!
ماجرای دستگیری و انتقال "ریگی"، رهبر جندالله به ایران و آن نمایش مضحک و ساختگی پائین آوردن هواپیمای گرجستان و اعلام شناسائی و پائین آوردن ریکی از هواپیما، اکنون رسیده است به انفجار انتحاری در چابهار. نظیر همان انفجارهائی که در عراق روی داد و انگشت اتهام در باره برخی از آنها متوجه سپاه پاسداران است. این تصور که نمایش خیابانی ثبت نام برای عملیات انتحاری در تهران و لیست ساختگی 2 هزار نفره "افراد آماده انتحار" را مردم فراموش کرده باشند تصور بی جائی است.
اعترافات تلویزیونی ریگی که تحریک مستقیم بلوچ ها بود، سپس اعلام خبر اعدام ریگی و متعاقب آن انفجار در چند مسجد در زاهدان و انفجار انتحاری در چابهار، ادامه اش رسیده است به رویدادهای جدید- دستگیری ملوانان- در خلیج فارس، که درهمین شماره پیک نت می خوانید.
بازیگران شطرنج بزرگ، به آسانی جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اش را - اعم از سپاه و وزارت اطلاعات و بیت رهبری-، در خانه های سیاه و سفید تخته شطرنج به بازی گرفته و تا کیش و مات می خواهند پیش ببرند. نه کارهای تروریستی جندالله با اعدام ریگی می توانست تمام شود و نه راه حل مسائل متنوعی که بحران همه جانبه را درجمهوری اسلامی شکل بخشیده اند اعدام است.
اگر فحشاء مطابق نظر خانم عشرت شایق- نماینده مجلس- با اعدام چند زن تن فروش تمام می شود و یا طرح هدفمند کردن یارانه ها با اعدام چند تن از مخالفان این طرح به سامان می رسد، مشکلات در بلوچستان و کردستان هم با اعدام حل می شود.
از 31 سال پیش که خلخالی راه حل مبارزه با قاچاق مواد مخدر را اعدام تشخیص داد و اعدام در کردستان را راه حل مسئله قومی، تا اکنون که مخالفان هدفمند کردن یارانه ها را تهدید به اعدام می کنند، راه حل هر مسئله ای اعدام بوده است و می بینیم که تمام مسائلی که راه حل آنها در اعدام جستجو می شد، تشدید شده است.
حجت الاسلام علی یونسی، تنها وزیر اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی بود که طرفدار تحقیق و تعقل و اندیشه بود. بارها به بلوچستان سفر کرد و در آخرین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی، بارها بر ضرورت کار اطلاعاتی دراز مدت به جای گرفتن و شکنجه کردن و زندان ساختن تاکید کرده و گفته بود: کار وزارت اطلاعات جمع آوری اطلاعات و ارزیابی آنها و تدوین رهنمودهائی برای امنیت کشور است. او چند بار اعلام کرد که خطری که آینده ایران را تهدید می کند تجزیه خاک ایران است و به همین دلیل باید برای مسائل قومی و مذهبی راه حلی استراتژیک یافت و جلوی رشد جدائی از ایران را در این مناطق گرفت.
علی خامنه ای و بیت رهبری که امور امنیتی اش را حجت الاسلام توطئه گری بنام "میرحجاری" اداره می کند، پس از پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، یونسی که در زمان او مجریان قتل های زنجیره ای از وزارت اطلاعات پاکسازی شده بودند را برکنار کردند و به جای او امثال محسنی اژه ای و مصلحی (وزیر اطلاعات کنونی) را بر سر کار آوردند و بخش اطلاعاتی سپاه را هم تبدیل به سازمان امنیت کرده و حسین طائب را به ریاست آن گماردند. این مهره ها همگی مورد تائید آیت الله جنتی بوده و هستند که خود از صادر کنندگان فتوای قتل و اعدام است و حتی در نماز جمعه تهران خطبه اعدام برای جنبش سبز خواند. این گروه سرکوب مردم معترض و سرکوب جریانات سیاسی را بجای استراتژی تعقل و یافتن راه حلی برای مشکلات قومی و مذهبی ایران در دستور کار خود قرار داد. تغییر فرماندهی سپاه نیز در همین چارچوب و برای همسوئی با این گروه صورت گرفت.
بنابراین، دو اندیشه اطلاعاتی در جمهوری اسلامی در برابر هم قرار دارند که سخنگوی یکی از آنها امثال یونسی و علی ربیعی اند و گروه دوم را امثال طائب و مصلحی و اژه ای و حجازی تشکیل میدهند. دومی ها، توانسته اند اولی ها را تصفیه کنند و "اعدام باید گردد" را جانشین "تعقل باید کرد" ساخته اند. حاصل همان می شود که در بلوچستان شاهدیم.
پناهی 9 ماهه یک گدای مبتلا به ایدز در اهواز!
مشرق : سازمان زيباسازي شهرداري منطقه 11 تهران تابلويي در چهارراه ولي عصر نصب نموده و در آن صلوات را به صورت گرافيكي نوشته است، به گونه اي كه آل محمد در آن به صورت آل جهنم خوانده مي شود!
به گزارش مشرق، سازمان زيباسازي شهرداري منطقه 11 تهران تابلويي را در حاشيه پارك دانشجو در چهارراه ولي عصر نصب نموده است و در آن صلوات را با خطي خوش به صورت گرافيكي نوشته است، به گونه اي كه آل محمد در آن به صورت آل جهنم خوانده مي شود!
البته قابل ذكر است كه كلمه ي "جهنم" در اين جمله مربوط به كلمه ي "فرجهم" است كه گرافيست يا خطاط مربوطه "فر" آن را در پائين جمله آورده و نقطه "فر" را در بالاي "جهم" و در نهايت، سهوا اين كلمه به صورت آل جهنم خوانده مي شود. يقينا اين يك اشتباه سهوي است و تعمدي در كار نيست، ليكن بهتر است در ايجاد نگاره هاي گرافيكي جهت زيباسازي شهر و انتقال انگاره هاي ديني در قالب اين چنين تابلو هايي دقت مضاعفي صرف نمائيم.
به گزارش مشرق، سازمان زيباسازي شهرداري منطقه 11 تهران تابلويي را در حاشيه پارك دانشجو در چهارراه ولي عصر نصب نموده است و در آن صلوات را با خطي خوش به صورت گرافيكي نوشته است، به گونه اي كه آل محمد در آن به صورت آل جهنم خوانده مي شود!
البته قابل ذكر است كه كلمه ي "جهنم" در اين جمله مربوط به كلمه ي "فرجهم" است كه گرافيست يا خطاط مربوطه "فر" آن را در پائين جمله آورده و نقطه "فر" را در بالاي "جهم" و در نهايت، سهوا اين كلمه به صورت آل جهنم خوانده مي شود. يقينا اين يك اشتباه سهوي است و تعمدي در كار نيست، ليكن بهتر است در ايجاد نگاره هاي گرافيكي جهت زيباسازي شهر و انتقال انگاره هاي ديني در قالب اين چنين تابلو هايي دقت مضاعفي صرف نمائيم.
پناهی 9 ماهه یک گدای مبتلا به ایدز در اهواز!
پناهی 9 ماهه یک گدای مبتلا به ایدز در اهواز!
آخرین نیوز: یک متکدی مبتلا به بیماری ایدز با وجود اینکه بیش از 9 ماه را در اردوگاه متکدیان شهرداری اهواز به سر می برد ولی تاکنون هیچ سازمان و نهادی در استان خوزستان حاضر به پذیرش یا مداوای این بیمار نیست.
به گزارش مهر متاسفانه به علت اینکه بیماری ایدز در کشور متولی ندارد، مبتلایان به این بیماری در سراسر کشور سرگردان هستند و این موضوع در نهایت باعث رشد روز افزون این بیماری مهلک در کشور می شود.
وزیر بهداشت چندی پیش با اعلام اینکه از 80 هزار بیمار مبتلا به ایدز در کشور تنها 25 درصد آنها شناسایی شده اند از افزایش رفتارهای پرخطر در آینده به مثابه آتشفشان ایدز در کشور یاد کرد.
مدیر امور اجتماعی شهرداری اهواز در همین زمینه با گلایه از دستگاه های مسئول گفت: در تاریخ 10 فروردین 89 مردی جوان به عنوان متکدی از گوشه یکی از خیابان های اهواز به اردوگاه متکدیان شهرداری منتقل شد.
امتناع چند مرکز درمانی و خدماتی از پذیرش بیماری ایدزی
علیرضا بایمانی با بیان اینکه وضعیت نامناسب و بیمارگونه این مرد که به زحمت سنش به 30 سال میرسد، مسئولان و مددکاران اردوگاه را بر آن داشت تا نسبت به پیگیری امور درمان وی اقدام کنند، افزود: در ابتدا به دلیل بیماری پوستی شدید به بیمارستان امام خمینی(ره) ارجاع و پس از آزمایشات و نمونه برداری و تجویز دارو از بستری شدن وی امتناع شد.
به گفته وی در مرحله ای دیگر بیمار برای ویزیت متخصص قلب به بیمارستان گلستان ارجاع شد که دوباره عوامل بیمارستان از ویزیت وی امتناع ورزیدند.
مدیر امور اجتماعی شهرداری اهواز ادامه داد: به دلیل معلولیت این بیمار، برای پذیرش و تشکیل پرونده در بهزیستی نیز اقدام شد، اما مرکز نگهداری بهزیستی به دلیل ابتلا به بیماری خاص از پذیرش وی امتناع ورزیدند، این در حالی است که یکی از مراجع ذی ربط باید این بیمار را از شهرداری تحویل می گرفت.
بایمانی اظهار داشت: با وجود مراجعه مسئولان اردوگاه به معاونت درمان، معاونت بهداشت ومرکز مشاوره بیماری های خاص، پس از انجام چند مرحله آزمایش به دلیل نبود مرکز نگهداری دوباره به اردوگاه بازگردانده شد.
وی افزود: با تشدید بیماری با اورژانس 115 تماس و بیمار به بیمارستان رازی ارجاع شد که این بیمارستان نیز پس از انجام آزمایشات از پذیرش وی امتناع کرد.
این مقام مسئول در شهرداری اهواز تصریح کرد: در حالی که این بیمار نیاز به بستری شدن و دریافت دارو دارد هیچ یک از دستگاه های ذیربط حاضر به پذیرش وی نیستند و با گذشت 9 ماه هیچکس فکری به حال او نکرده است.
بایمانی گفت: با پیگیری های انجام شده از طریق مراجع قضایی و دستور قاضی پرونده مبنی بر تحویل بیمار به بهزیستی، این سازمان در پاسخ به پرونده قاضی اظهار داشته که به دلیل بیماری و زخم های عفونی امکان پذیرش وی وجود ندارد.
وی افزود: در حالی که شهرداری امکانات نگهداری از متکدیان را تنها برای چند روز دارد، حدود 9 ماه از این بیمار نگهداری کرده و بیم آن وجود دارد که بیماری مهلک وی به سایر افراد حاضر در اردوگاه نیز منتقل شود، از این رو برای پیشگیری از این فاجعه باید راهکاری اندیشیده شود.
آخرین نیوز: یک متکدی مبتلا به بیماری ایدز با وجود اینکه بیش از 9 ماه را در اردوگاه متکدیان شهرداری اهواز به سر می برد ولی تاکنون هیچ سازمان و نهادی در استان خوزستان حاضر به پذیرش یا مداوای این بیمار نیست.
به گزارش مهر متاسفانه به علت اینکه بیماری ایدز در کشور متولی ندارد، مبتلایان به این بیماری در سراسر کشور سرگردان هستند و این موضوع در نهایت باعث رشد روز افزون این بیماری مهلک در کشور می شود.
وزیر بهداشت چندی پیش با اعلام اینکه از 80 هزار بیمار مبتلا به ایدز در کشور تنها 25 درصد آنها شناسایی شده اند از افزایش رفتارهای پرخطر در آینده به مثابه آتشفشان ایدز در کشور یاد کرد.
مدیر امور اجتماعی شهرداری اهواز در همین زمینه با گلایه از دستگاه های مسئول گفت: در تاریخ 10 فروردین 89 مردی جوان به عنوان متکدی از گوشه یکی از خیابان های اهواز به اردوگاه متکدیان شهرداری منتقل شد.
امتناع چند مرکز درمانی و خدماتی از پذیرش بیماری ایدزی
علیرضا بایمانی با بیان اینکه وضعیت نامناسب و بیمارگونه این مرد که به زحمت سنش به 30 سال میرسد، مسئولان و مددکاران اردوگاه را بر آن داشت تا نسبت به پیگیری امور درمان وی اقدام کنند، افزود: در ابتدا به دلیل بیماری پوستی شدید به بیمارستان امام خمینی(ره) ارجاع و پس از آزمایشات و نمونه برداری و تجویز دارو از بستری شدن وی امتناع شد.
به گفته وی در مرحله ای دیگر بیمار برای ویزیت متخصص قلب به بیمارستان گلستان ارجاع شد که دوباره عوامل بیمارستان از ویزیت وی امتناع ورزیدند.
مدیر امور اجتماعی شهرداری اهواز ادامه داد: به دلیل معلولیت این بیمار، برای پذیرش و تشکیل پرونده در بهزیستی نیز اقدام شد، اما مرکز نگهداری بهزیستی به دلیل ابتلا به بیماری خاص از پذیرش وی امتناع ورزیدند، این در حالی است که یکی از مراجع ذی ربط باید این بیمار را از شهرداری تحویل می گرفت.
بایمانی اظهار داشت: با وجود مراجعه مسئولان اردوگاه به معاونت درمان، معاونت بهداشت ومرکز مشاوره بیماری های خاص، پس از انجام چند مرحله آزمایش به دلیل نبود مرکز نگهداری دوباره به اردوگاه بازگردانده شد.
وی افزود: با تشدید بیماری با اورژانس 115 تماس و بیمار به بیمارستان رازی ارجاع شد که این بیمارستان نیز پس از انجام آزمایشات از پذیرش وی امتناع کرد.
این مقام مسئول در شهرداری اهواز تصریح کرد: در حالی که این بیمار نیاز به بستری شدن و دریافت دارو دارد هیچ یک از دستگاه های ذیربط حاضر به پذیرش وی نیستند و با گذشت 9 ماه هیچکس فکری به حال او نکرده است.
بایمانی گفت: با پیگیری های انجام شده از طریق مراجع قضایی و دستور قاضی پرونده مبنی بر تحویل بیمار به بهزیستی، این سازمان در پاسخ به پرونده قاضی اظهار داشته که به دلیل بیماری و زخم های عفونی امکان پذیرش وی وجود ندارد.
وی افزود: در حالی که شهرداری امکانات نگهداری از متکدیان را تنها برای چند روز دارد، حدود 9 ماه از این بیمار نگهداری کرده و بیم آن وجود دارد که بیماری مهلک وی به سایر افراد حاضر در اردوگاه نیز منتقل شود، از این رو برای پیشگیری از این فاجعه باید راهکاری اندیشیده شود.
۳۰۰ روحانی اهل سنت بی پاسخ ماند
۳۰۰ روحانی اهل سنت بی پاسخ ماند
فعالیت "مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور" اعتراض رهبران دینی اهل سنت در ایران را برانگیخته است. آنها دخالت این مراکز در امور دینی خود را بشدت محکوم میکنند. مدافعین حقوق بشر هم فعالیت این مراکز را "فراقانونی" میدانند.
"مرکز بزرگ اسلامی غرب" در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه ۲۲ شعبه دارد. مرکز بزرگ اسلامی شمال کشور نیز در استانهای گلستان و گیلان فعالیت دارد. این مراکز، فلسفهی تاسیس خود را ساماندهی امور دینی اهل سنت تعریف میکنند.
مسئولان این مراکز میگویند که "وظيفه و ماموريت" آنها از جمله همکاری با نهاد "نمايندگی ولی فقيه در امور اهل سنت"، "دايرهی روحانيت اهل سنت" و "مرکز مديريت امور اهل سنت" است.
فعالیت این مراکز که از سال ۱۳۵۹ آغاز شده، همواره مورد انتقاد رهبران دینی اهل سنت و فعالان حقوق بشر بوده است.
"دعا کنید مدارس دینی ما را نبندند!"
برخی نمایندگان اهل سنت در شمال کشور به دویچهوله میگویند که اعتراض علنی علیه فعالیت "مرکز بزرگ اسلامی شمال کشور" منجر به بسته شدن مدارس دینی آنها خواهد شد. به نقل از آنان، این مدارس دینی «صدها سال قدمت دارند و علیرغم تشدید فشار از سوی "ارگانهای شبه دولتی" و "نهادهای فراقانونی" توانستهاند مستقل از دخالت آنها به فعالیت خود ادامه دهند.»
اما پس از تصویب "طرح دولت برای ساماندهی امور حوزههای علمیه اهل سنت"، بیم آن میرود که فعالیت این مدارس تحت کنترل دولت قرارگیرد. نمایندگان اهل سنت در شمال کشور در تماس دویچهوله با آنان میگویند که "روحانیون بزرگ سنی از پیروان خود خواستهاند برای بسته نشدن مدارس دینی خود دعا کنند".
بیپاسخ ماندن نامهی سرگشاده رهبران سنی
بهگزارش منابع خبری اهل سنت و مدافعان حقوق بشر، اعتراض به مراکز بزرگ اسلامی در مناطق سنی نشین کشور بویژه در سال گذشته، بیشتر از پیش شده و دولت تاکنون به این دلیل، موفق به اجرای مصوبهی "طرح ساماندهی" نشده است.
کاوه قریشی فعال حقوق بشرکرد که به امور اهل سنت آگاهی دارد، در گفتگو با دویچهوله از اعتراض علنی روحانیون سنی در غرب کشورعلیه فعالیت مرکز بزرگ اسلامی غرب یاد میکند: « سال گذشته همزمان با سفر آیتالله خامنهای به کردستان، حدود ۳۰۰ تن از علمای روحانی کردستان با نوشتن نامهای سرگشاده به نفوذ و دخالت مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور اعتراض و از محدود شدن فعالیت اهل سنت و ایجاد فشار بر مراکز آموزشی آنها انتقاد کردند.»
کاوه قریشی اضافه میکند که این نارضایتیها در دیدار مستقیم این روحانیان و رهبران دینی با آیتالله خامنهای نیز ابراز شدهاند. این فعال حقوق بشر در ادامه میگوید که علمای اهل سنت کوشیدهاند اعتراض خود را از طریق استانداری و سایر مجاری قانونی نیز به گوش مقامات ارشد جمهوری اسلامی برسانند اما تاکنون پاسخی دریافت نکردهاند.
"مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال فراقانونی هستند"
کاوه قریشی در باره زمینهی قانونی تاسیس مراکز یادشده میگوید که آنها در قانون اساسی جمهوری اسلامی تعریف حقوقی ندارند و تاسیسشان بر اساس مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی و با هدف توسعه امور دینی در سراسر ایران انجام شده است: « اما این مراکز در حال حاضر عملا تلاش میکنند حوزهی فعالیت اهل سنت محدود شود.»
سایت "آوای امین"، پایگاه اطلاع رسانی مرکز بزرگ غرب کشور از قول حجت الاسلام بهاری رئیس این مرکز مینویسد: «برای رفع مشکلات امور اجتماعی روحانیون، ۹۹ درصد از طلاب و روحانیون غرب کشور از طریق این مرکز تحت مزایای خاص شهریه، بیمه تامین اجتماعی و خدمات درمانی قرار گرفتهاند». آقای بهاری در حالی از تسهیلات اجتماعی سخن گفته که پیروان اهل سنت حتی به فعالیتهای اجتماعی این مرکز نیز با تردید مینگرند.
خادم مسجد را هم "مرکز" تعیین میکند
حسن امینی، حاکم شرع مردمی کردستان هم در گفتوگو با دویچه وله به نارضایتی رهبران دینی اهل سنت از فعالیت مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور اشاره میکند: «ائمهی جماعت اهل سنت را باید خودشان انتخاب کنند. آنها خودشان باید تشخیص دهند که کدام خطیب، مولا و یا امام برای آنها مناسب است. اما مراکز بزرگ اسلامی آنها را انتصاب میکنند وغالبا هم امامانی را تعیین میکنند که چیزی بلد نیستند. این مراکز در جزئیات امور دینی اهل سنت هم دخالت میکنند. اینکه آیا مسجدی ساخته شود و چه کسانی عضوهیات امنای مسجد یا خادم مسجد باشند و آن را جارو بکنند را هم این مراکزتعیین میکنند».
"حکومت مراکز بزرگ اسلامی را اداره میکند"
آیا نهادهای دولتی هم مستقیما در فعالیتهای مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور دخالتی دارند؟
حسن امینی، حاکم شرع مردمی کردستان در پاسخ میگوید: «هرچند این مسئله را اعلام نمیکنند، ولی در حقیقت دولت آن را حمایت میکند و رهبران اهل تشیع که غیر دولتی هستند، نمیتوانند چنین زوری را تحمیل کنند. چنین اقدامی را فقط خود حکومت انجام میدهد. به باور من هر مرکزی که در امور اهل سنت دخالت میکند غیردینی وغیرقانونی است. من که مسلمان هستم و قانون این مملکت را پذیرفتهام، با کارهائی که بر خلاف دین و قانون انجام شود،از سوی هرکس و هر مقامی باشد، مخالفت میکنم. برای ما قانون محترم است نه اشخاص و اشخاص قانونی محترمند نه اشخاص غیرقانونی».
آگاهان به امور اهل سنت در ایران بر این باورند که فعالیت مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور نارضایتی را بین پیروان اهل سنت و رهبران آنها افزایش داده است. آنها فعالیت این مراکز را دخالت مستقیم در امور دینی خود میشمارند و مخالفت خود را با آن ابراز میکنند. اما تابحال به اعتراضرهبران دینی سنی از جمله نامهی سرگشاده ۳۰۰ تن از روحانیون بلندپایه اهل سنت در کردستان پاسخی داده نشده است.
طاهر شیرمحمدی
فعالیت "مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور" اعتراض رهبران دینی اهل سنت در ایران را برانگیخته است. آنها دخالت این مراکز در امور دینی خود را بشدت محکوم میکنند. مدافعین حقوق بشر هم فعالیت این مراکز را "فراقانونی" میدانند.
"مرکز بزرگ اسلامی غرب" در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه ۲۲ شعبه دارد. مرکز بزرگ اسلامی شمال کشور نیز در استانهای گلستان و گیلان فعالیت دارد. این مراکز، فلسفهی تاسیس خود را ساماندهی امور دینی اهل سنت تعریف میکنند.
مسئولان این مراکز میگویند که "وظيفه و ماموريت" آنها از جمله همکاری با نهاد "نمايندگی ولی فقيه در امور اهل سنت"، "دايرهی روحانيت اهل سنت" و "مرکز مديريت امور اهل سنت" است.
فعالیت این مراکز که از سال ۱۳۵۹ آغاز شده، همواره مورد انتقاد رهبران دینی اهل سنت و فعالان حقوق بشر بوده است.
"دعا کنید مدارس دینی ما را نبندند!"
برخی نمایندگان اهل سنت در شمال کشور به دویچهوله میگویند که اعتراض علنی علیه فعالیت "مرکز بزرگ اسلامی شمال کشور" منجر به بسته شدن مدارس دینی آنها خواهد شد. به نقل از آنان، این مدارس دینی «صدها سال قدمت دارند و علیرغم تشدید فشار از سوی "ارگانهای شبه دولتی" و "نهادهای فراقانونی" توانستهاند مستقل از دخالت آنها به فعالیت خود ادامه دهند.»
اما پس از تصویب "طرح دولت برای ساماندهی امور حوزههای علمیه اهل سنت"، بیم آن میرود که فعالیت این مدارس تحت کنترل دولت قرارگیرد. نمایندگان اهل سنت در شمال کشور در تماس دویچهوله با آنان میگویند که "روحانیون بزرگ سنی از پیروان خود خواستهاند برای بسته نشدن مدارس دینی خود دعا کنند".
بیپاسخ ماندن نامهی سرگشاده رهبران سنی
بهگزارش منابع خبری اهل سنت و مدافعان حقوق بشر، اعتراض به مراکز بزرگ اسلامی در مناطق سنی نشین کشور بویژه در سال گذشته، بیشتر از پیش شده و دولت تاکنون به این دلیل، موفق به اجرای مصوبهی "طرح ساماندهی" نشده است.
کاوه قریشی فعال حقوق بشرکرد که به امور اهل سنت آگاهی دارد، در گفتگو با دویچهوله از اعتراض علنی روحانیون سنی در غرب کشورعلیه فعالیت مرکز بزرگ اسلامی غرب یاد میکند: « سال گذشته همزمان با سفر آیتالله خامنهای به کردستان، حدود ۳۰۰ تن از علمای روحانی کردستان با نوشتن نامهای سرگشاده به نفوذ و دخالت مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور اعتراض و از محدود شدن فعالیت اهل سنت و ایجاد فشار بر مراکز آموزشی آنها انتقاد کردند.»
کاوه قریشی اضافه میکند که این نارضایتیها در دیدار مستقیم این روحانیان و رهبران دینی با آیتالله خامنهای نیز ابراز شدهاند. این فعال حقوق بشر در ادامه میگوید که علمای اهل سنت کوشیدهاند اعتراض خود را از طریق استانداری و سایر مجاری قانونی نیز به گوش مقامات ارشد جمهوری اسلامی برسانند اما تاکنون پاسخی دریافت نکردهاند.
"مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال فراقانونی هستند"
کاوه قریشی در باره زمینهی قانونی تاسیس مراکز یادشده میگوید که آنها در قانون اساسی جمهوری اسلامی تعریف حقوقی ندارند و تاسیسشان بر اساس مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی و با هدف توسعه امور دینی در سراسر ایران انجام شده است: « اما این مراکز در حال حاضر عملا تلاش میکنند حوزهی فعالیت اهل سنت محدود شود.»
سایت "آوای امین"، پایگاه اطلاع رسانی مرکز بزرگ غرب کشور از قول حجت الاسلام بهاری رئیس این مرکز مینویسد: «برای رفع مشکلات امور اجتماعی روحانیون، ۹۹ درصد از طلاب و روحانیون غرب کشور از طریق این مرکز تحت مزایای خاص شهریه، بیمه تامین اجتماعی و خدمات درمانی قرار گرفتهاند». آقای بهاری در حالی از تسهیلات اجتماعی سخن گفته که پیروان اهل سنت حتی به فعالیتهای اجتماعی این مرکز نیز با تردید مینگرند.
خادم مسجد را هم "مرکز" تعیین میکند
حسن امینی، حاکم شرع مردمی کردستان هم در گفتوگو با دویچه وله به نارضایتی رهبران دینی اهل سنت از فعالیت مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور اشاره میکند: «ائمهی جماعت اهل سنت را باید خودشان انتخاب کنند. آنها خودشان باید تشخیص دهند که کدام خطیب، مولا و یا امام برای آنها مناسب است. اما مراکز بزرگ اسلامی آنها را انتصاب میکنند وغالبا هم امامانی را تعیین میکنند که چیزی بلد نیستند. این مراکز در جزئیات امور دینی اهل سنت هم دخالت میکنند. اینکه آیا مسجدی ساخته شود و چه کسانی عضوهیات امنای مسجد یا خادم مسجد باشند و آن را جارو بکنند را هم این مراکزتعیین میکنند».
"حکومت مراکز بزرگ اسلامی را اداره میکند"
آیا نهادهای دولتی هم مستقیما در فعالیتهای مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور دخالتی دارند؟
حسن امینی، حاکم شرع مردمی کردستان در پاسخ میگوید: «هرچند این مسئله را اعلام نمیکنند، ولی در حقیقت دولت آن را حمایت میکند و رهبران اهل تشیع که غیر دولتی هستند، نمیتوانند چنین زوری را تحمیل کنند. چنین اقدامی را فقط خود حکومت انجام میدهد. به باور من هر مرکزی که در امور اهل سنت دخالت میکند غیردینی وغیرقانونی است. من که مسلمان هستم و قانون این مملکت را پذیرفتهام، با کارهائی که بر خلاف دین و قانون انجام شود،از سوی هرکس و هر مقامی باشد، مخالفت میکنم. برای ما قانون محترم است نه اشخاص و اشخاص قانونی محترمند نه اشخاص غیرقانونی».
آگاهان به امور اهل سنت در ایران بر این باورند که فعالیت مراکز بزرگ اسلامی غرب و شمال کشور نارضایتی را بین پیروان اهل سنت و رهبران آنها افزایش داده است. آنها فعالیت این مراکز را دخالت مستقیم در امور دینی خود میشمارند و مخالفت خود را با آن ابراز میکنند. اما تابحال به اعتراضرهبران دینی سنی از جمله نامهی سرگشاده ۳۰۰ تن از روحانیون بلندپایه اهل سنت در کردستان پاسخی داده نشده است.
طاهر شیرمحمدی
واکنش فاکسنیوز به صحبتهای اخیر سردار نقدی؛
دادنا: سخنان اخیر رئیس سازمان بسیج مستضعفین موجب هراس رسانه معروف آمریکایی شده به طوری که این رسانه در یک خبر اختصاصی از قول کارشناسان حوزه خاورمیانه تاکید کرده است که اظهارات اخیر سردار محمدرضا نقدی باید جدی گرفته شود.
به گزارش دادنا، پس از آنکه سردار محمدرضا نقدی در همایش سراسری طلایه داران عرصه سلامت در سخنرانی خود نسبت به ترور دانشمندان هسته ای کشورمان به شدت موضع گرفت و عاملان این اقدام را به انتقام ملل مسلمان بشارت داد، سایت خبری فاکس نیوز با تنظیم خبری تاکید کرد که سردار نقدی در ایران گفته است که ایران در آینده فرماندهان آمریکایی و اسرائیلی را مورد هدف قرار خواهد داد.
نقدی در سخنرانی خود گفته بود: "به تقاص خون های پاک ریخته شده شهیدان بویژه شهید دکتر شهریاری، دارهایی را که مسلمانان برای ژنرال های آمریکایی و صهیونیستی برپا می کنند، علامت می زنیم و مشخص می کنیم کدام دار به تقاص خون این شهید بزرگوار برپا شده است."
خبر مذکور در پایگاه خبری فاکس نیوز با تیتر "ایران ژنرال های آمریکایی را تهدید به مرگ کرد" منتشر شده و در آن ادعا شده است که سردار نقدی مشخصا ژنرال های آمریکایی را به ترور تهدید کرده است.
فاکس نیوز می افزاید که این تهدید مقام ارشد نظامی ایرانی باید جدی گرفته شود و تدابیر بیشتری برای حفاظت ژنرال های آمریکایی صورت گیرد! این در حالی است که با توجه به اصل اظهارات منتشر شده سردار محمد رضا نقدی هرگز مفهوم تهدید به ترور از فحوای کلام او قابل برداشت نیست.
فاکس نیوز در قسمتی از خبر به نقل از یک جاسوس سابق سیا آورده است که این تهدید باید موردتوجه مقامات آمریکایی قرار گیرد.
در ادامه خبر نیز از قول دو تن از متخصصین خاورمیانه ادعا شده است که علی رغم اینکه ایران معمولا تهدیدات برون مرزی زیادی را صادر می کند اما تهدید اخیر به دلیل اینکه مستقیما از ناحیه محمدرضا نقدی صادر شده ممکن است اجرایی شود.
در ادامه طی اظهاراتی مضحک از قول یکی از متخصصین خاورمیانه آمریکایی ادعا شده است که ایران سابقه سوء قصد به جان ژنرال های آمریکایی را در عراق دارد و این تهدید با توجه به اینکه از جانب یک مقام ارشد ایرانی مطرح شده باید مورد لحاظ قرارگیرد.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون بدون شک بزرگترین قربانی تروریسم در منطقه خاورمیانه بوده است و برداشت مفهوم تهدید به ترور از صحبتهای سردار نقدی در حالی توسط این رسانه غربی صورت میگیرد که در طی سالهای اخیر نیز ترورهای بسیاری با آمریت و یا حداقل با مباشرت آمریکاییها در ایران انجام شده و افراد بسیاری به شهادت رسیدهاند.
به گزارش دادنا، پس از آنکه سردار محمدرضا نقدی در همایش سراسری طلایه داران عرصه سلامت در سخنرانی خود نسبت به ترور دانشمندان هسته ای کشورمان به شدت موضع گرفت و عاملان این اقدام را به انتقام ملل مسلمان بشارت داد، سایت خبری فاکس نیوز با تنظیم خبری تاکید کرد که سردار نقدی در ایران گفته است که ایران در آینده فرماندهان آمریکایی و اسرائیلی را مورد هدف قرار خواهد داد.
نقدی در سخنرانی خود گفته بود: "به تقاص خون های پاک ریخته شده شهیدان بویژه شهید دکتر شهریاری، دارهایی را که مسلمانان برای ژنرال های آمریکایی و صهیونیستی برپا می کنند، علامت می زنیم و مشخص می کنیم کدام دار به تقاص خون این شهید بزرگوار برپا شده است."
خبر مذکور در پایگاه خبری فاکس نیوز با تیتر "ایران ژنرال های آمریکایی را تهدید به مرگ کرد" منتشر شده و در آن ادعا شده است که سردار نقدی مشخصا ژنرال های آمریکایی را به ترور تهدید کرده است.
فاکس نیوز می افزاید که این تهدید مقام ارشد نظامی ایرانی باید جدی گرفته شود و تدابیر بیشتری برای حفاظت ژنرال های آمریکایی صورت گیرد! این در حالی است که با توجه به اصل اظهارات منتشر شده سردار محمد رضا نقدی هرگز مفهوم تهدید به ترور از فحوای کلام او قابل برداشت نیست.
فاکس نیوز در قسمتی از خبر به نقل از یک جاسوس سابق سیا آورده است که این تهدید باید موردتوجه مقامات آمریکایی قرار گیرد.
در ادامه خبر نیز از قول دو تن از متخصصین خاورمیانه ادعا شده است که علی رغم اینکه ایران معمولا تهدیدات برون مرزی زیادی را صادر می کند اما تهدید اخیر به دلیل اینکه مستقیما از ناحیه محمدرضا نقدی صادر شده ممکن است اجرایی شود.
در ادامه طی اظهاراتی مضحک از قول یکی از متخصصین خاورمیانه آمریکایی ادعا شده است که ایران سابقه سوء قصد به جان ژنرال های آمریکایی را در عراق دارد و این تهدید با توجه به اینکه از جانب یک مقام ارشد ایرانی مطرح شده باید مورد لحاظ قرارگیرد.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون بدون شک بزرگترین قربانی تروریسم در منطقه خاورمیانه بوده است و برداشت مفهوم تهدید به ترور از صحبتهای سردار نقدی در حالی توسط این رسانه غربی صورت میگیرد که در طی سالهای اخیر نیز ترورهای بسیاری با آمریت و یا حداقل با مباشرت آمریکاییها در ایران انجام شده و افراد بسیاری به شهادت رسیدهاند.
حاشيه نگارى بر خبرهاى ايران : راه آهن چينى مىشود / اگر جنگلى مانده باشد/ افتخارى ديگر: افزايش 44 درصدى شيشه ...
حاشيه نگارى بر خبرهاى ايران : راه آهن چينى مىشود / اگر جنگلى مانده باشد/ افتخارى ديگر: افزايش 44 درصدى شيشه ...
دیپلماسی ایرانی irdiplomacy.ir : جمعهها صفحههاى تازهاى را در ديپلماسى ايرانى مىخوانيد – حتما بخوانيد – که هم بىتناسب با جمعه به عنوان يک روز تعطيل و تفريح نيست و هم خيلى دور از خبر و حاشيه نگارى و حاشيه سازى در حوزههاى سياسى و بين المللي. بخش دوم "حاشيه نگارى بر خبرهاى ايرانى" را بخوانيد.
راه آهن چينى مىشود
"توافق ایران و چین برای ساخت خط آهن پرسرعت" سرانجام تصميم گرفتيم ساخت خط آهنهای پرسرعت را با اولویت تهران – مشهد به دوست چشم بادامى متعهد و شفيقمان چين بسپاريم.
به گزارش واحد مرکزی خبر از پکن، صاحب محمدی مدیرعامل راه آهن جمهوری اسلامی ایران که برای شرکت در اجلاس جهانی قطارهای پرسرعت به چین سفر کرده بود، با بيان اين مطلب افزود: ایران از تجربههای فنی چین در زمینه ساخت لوکوموتیو، ریل و مرکز کنترل ترافیک خطوط حمل و نقل بیشتر استفاده خواهد کرد.
ما قبلا هم در متروى تهران از اين تجربه استفاده کرده بوديم و شهروندان تهرانى هرروز تجربه سوار شدن بر واگنهاى چينى مترو را از سر مىگذرانند. انصافا هم تجربه گرانبهايى است.
قرار است این طرحهاى تازه از طریق فاینانس و با سرمایه گذاری چین همراه با انتقال فناوری به داخل ایران اجرا شود. به گفته صاحب محمدی، چینیها برای ساخت یک مرکز بزرگ کنترل قطارهای باری و مسافری ایران موافقت کردهاند.
اگر جنگلى مانده باشد
وقتى تصاوير بدکيفيت و غيرشفاف آتش سوزى جنگلهاى شاهرود و شمال کشور از تلويزيون ايران پخش مىشد، همه اين پرسش را با خود مرور مىکردند که چوب و چنگک و سطل و دبه به جاى خود، آن هليکوپترهايى که فقط در شرايط خاص بکار مىآيند، کجا هستند و چرا هيچ اثرى ازشان نيست.
حالا که ديگر گذشته و دريغ از يک قطره باران که بر سر آتش درون و بيرون مان بريزد، اما چرا مىگذاريم اين آتشها شعله بگيرند و گسترش بيابند و ککمان هم نمىگزد. طبيعت شهرستانهاى بهشهر و گلوگاه، در ادامه آتش سوزىهاى هفته گذشته طعمه حريق شدند. اين علاوه بر آن 30 هکتارى است که از جنگل ابر شاهرود در آتش سوخت. بهتر است بپرسيم چند هکتار مانده؟ يا زبانمان لال چند متر؟ نگرانی از وقوع مجدد آتشسوزی هم که جاى خود دارد. البته اگر جنگلى مانده باشد.
ويکى ليکس جوک هم منتشر مىکند
واقعا اين ويکى ليکس شورش را درآورده. وبلاگ از اين جلفتر نديده بوديم. قاطى آن همه اسناد افشاگرانهاى که از وزارت خارجه امريکا منتشر کرده، يکى دو تا لطيفه هم من باب متلک به ما پرانده که واقعا قابل پيگرد است و جا دارد مدعى العموم وارد عمل شود. مثلا گفته که پس از سقوط رژیم صدام حسین، جمهوری اسلامی ایران 180 خلبان عراقی را به قتل رسانده است.
روزنامه واشننگتن پست، نوشته است: در این اسناد آمده که در یک خبر محرمانه آمریکا در 14 دسامبر سال 2009 آمده است که جمهوری اسلامی تاکنون 180 تن ازخلبانانی که در جنگ عراق و ایران شرکت داشتهاند را ترور کرده است. حالا کى مىگويد آن خبر محرمانه راست است يا دروغ؟ مگر اين همه دروغ از لابلاى صحبتها و مکالمات امريکايىها درنيامده؟
هرجور حساب کنى، هيچ منطقى ندارد که جمهورى اسلامى بيايد بعد از چند سال خلبانهاى متجاوز را شناسايى کند و برايشان مامور بگذارد و دسيسه بچيند و آنها را يکى يکى ترور کند. با چه هدف؟ کدام منفعت؟ کدام سياست؟ اگر واشنگتن پست يک ذره و فقط يک ذره منطقى فکر مىکرد، به جاى اتهام زدن به ايران، مىرفت ببيند منبع اين خبر کى بوده و اين دروغ بزرگ را کدام ابلهى سرهم کرده.
به حقمان رسيديم
ترندنيوز نوشت: ریاست اوپک روز شنبه در حاشیه اجلاس فوق العاده وزرای کشورهای صادر کننده نفت عضو این سازمان در کیتو، پایتخت اکوادور از اکوادور به ایران منتقل خواهد شد. تهران ظرف 36 سال اخیر برای اولین بار ریاست کارتل نفتی را بر عهده خواهد گرفت.
جاى تبريک دارد. بالاخره به حقمان رسيديم. حالا بنشينيد و مديريت جهانى ما را نگاه کنيد و انگشت به دهان بمانيد.
افتخارى ديگر: افزايش 44 درصدى شيشه
و اينک افزايش 44 درصدى شيشه در ايران. از همان دانههاى ريزى که موجب در تحول در شخصيت و دگرديسى روانى مىگردد و ايران يکى از پيشگامان مصرف اين گونه مواد شمرده مىشود.
رييس پليس مبارزه با مواد مخدر اين خبر را داده و گفته: در طول هشت ماه گذشته 852 کيلوگرم شيشه در سراسر کشور کشف شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 44 درصد افزايش داشته است.
در اينجا بايد آهنگ ورزشکاران دلاوران نام آوران پخش کنيم که متاسفانه امکانات محدود سايت اين امکان را به ما نمىدهد.
سردار حميدرضا حسين آبادى مىگويد: "بيش از 80 درصد کشفيات مواد مخدر کشور در هشت استان مرزى سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبى، خراسان رضوى، کرمان، هرمزگان، فارس، اصفهان و يزد و 20 درصد آن مربوط به ساير استانهاى کشور است." البته در نقشههاى قديمى ايران، استانهاى کرمان و يزد و فارس و اصفهان خيلى هم استان مرزى به نظر نمىرسند ولى چون نزديک است مىپذيريم. خوشبختانه ايران بیش از 6000 کیلومتر با کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق مرز خشکی مشترک دارد که اگر کنارههای خلیج فارس و دریای عمان و خزر را به آن بیفزاییم، طول مرزهای ایران به حدود 8700 کیلومتر میرسد. انصافا اگر به مرز باشد، سهم ما از شيشه بايد بيشتر از اينها باشد. اميدواريم در برنامه چندم توسعه اين مساله مدنظر مسئولان قرار بگيرد.
احمدى نژاد به امير قطر تبريک گفت
قطر مثل ايران امير زياد ندارد؛ اميرعلى و اميرمحمد و امير حسين و... در قطر تعداد اميرها به تعداد انگشتان يک دست هم نمىرسد (منظورمان دست آدميزاد است) يکى از اينها که سرپل همه اميرهاست شيخ حمد بن خليفه آل ثانى نام دارد که معروف حضور همه هست و قرار است از امروز به بعد کلى بچه معروف شود. آخر با هر کلکى بود ميزبانى جام جهانى را قطر از امريکا دزديد و حالا دارد باهاش پز مىدهد. محمود احمدىنژاد هم فورى دست به کار شد و بازهم يکى از اولينها بود. او در تماس تلفنى با شيخ حمد بن خليفه آل ثانى يا همان امير خودمان، ميزبانى جام جهانى فوتبال در سال 2022 را به او تبريک گفت و آرزو کرد اين حادثه ورزشى بتواند سطح فوتبال کشورهاى حوزه خليج فارس و منطقه خاورميانه را ارتقا دهد. روى کلمه خليج فارس هم خيلى تاکيد کرد تا حساب کار دست اميرخان بيايد و يکهو فکر و خيالات به سرش نزند.
اين تبريک آنقدر به مذاق شيخ خوش آمد که در جواب محمود گفت: امروز ايران مثل ماه مىدرخشد و در عرصههاى مختلف از جمله ورزش به شکوفايى و پيشرفت قابل توجهى دست يافته که استفاده از اين تجارب به نفع کشورهاى منطقه است.
باور کنيد "ايران مثل ماه مىدرخشد" را ما توى دهان امير نگذاشتيم. جستجو کنيد در همه خبرگزارىها آمده. مىخواستيم به اين آقا بگوييم شما جيب ما رو نزن تعريف پيشکشات. بعد از اينکه تق اسناد ويکى ليکس درآمد و فهميديم پشت سر ما چه صفحههايى مىگذاريد، ديگر حنايتان براى ما رنگى ندارد. خوش باشيد. جام جهانى هم مبارکتان. اگر امريکا را نداشتيد که به نفع شما کنار بکشد چه مىکرديد.
آبپاشى آسمان تهران شبيه يک شوخى است
آقاى محمدباقر قاليباف از طرفداران پست رياست جمهورى در ايران و شهردار فعلى تهران که خدا پدرش را بابت توسعه مترو و انواع و اقسام کنده کارىهاى شهرى به خصوص در فصل باران و برف بيامرزد، در جمع خبرنگاران به آلودگى هواى تهران اشاره کرد و گفت: پاشيدن آب در آسمان بيشتر شبيه يک شوخى بود تا يک اقدام و اين امر مشکلى را برطرف نکرد.
بى انصافى هم نبايد کرد. بالاخره بايد از يک جا شروع کنيم. آدم که يکهو به قله نمىرسد. همين آب پاشى مىتواند در مقياسى گستردهتر براى جنگلهاى شمال و مهار آتش به کارمان بيايد. اما درباره همين آب پاشى تهران هم برخى شاهدان عينى گزارش کردند اين آب در مناطق حول و حوش نارمک مشاهده شده و گويا از آسمان ريخته شده و اتفاقا خيلى بيشتر از حد شوخى هم بوده؛ طورى که موجب آب گرفتگى خيابانهاى نارمک شده.
عوامل افزايش بدحجابى
ظاهرا اين نتيجه حاصل تحقيقات دفتر هم اندیشی اساتید نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران است. دبير اين دفتر به خبرگزارى مهر مىگويد: نتایج پژوهش انجام شده بر روی دختران تهرانی نشان میدهد استفاده از ماهواره خطر تخصیص فرد به گروه با پوشش نامناسب را تقریبا دو و نیم برابر افزایش میدهد.
يعنى اگر ماهواره نداشته باشيد وقعى به نوع پوشش و رفتارتان در جامعه نمىگذاريد و اصلا برايتان اين چيزها اهميت ندارد و تازه بدحجابها را هم دست مىاندازيد و مىتوانيد نصيحتشان کنيد.
نتایج این مطالعه نشان داده است که پرکردن اوقات فراغت با اختصاص زمان به استفاده از اینترنت و چت با غریبهها می تواند احتمال تخصیص افراد به گروههای با پوشش نامناسب را 1.86 برابر افزایش دهد.
يعنى بعد از ماهواره، اينترنت است که خانهها را خراب مىکند و کانون خانوادهها را از هم مىپاشاند. از اينترنت بپرهيزيد، از چت کردن با غريبهها بترسيد، مراقب شيطان که درون اينترنت پنهان شده و ممکن است در قالب يک پسر زيبا يا دختر فريبا يبا شما چت کند باشيد. يک وقت ديديد لباس که هيچ، جيبتان را هم زده و دررفته.
همان پژوهش نشان مىدهد به صداوسيماى خودمان هم نبايد اعتماد کنيد. نگاه نکنيد که عمره (همسر مختار) و اون دختره که دنبال شوهر مىگشت تو سريال فاصلهها و زهره و زهرا چادر سرشان است. شيطان خودى و غيرخودى سرش نمىشود. اين تحقيق مىگويد زمان و استفاده از رسانههای داخلی (تلویزیون) با افزایش احتمال تخصیص افراد به گروههای بدحجاب در رابطه بوده و متاسفانه تلویزیون با الگوی نامطلوب در رابطه است چرا که الگوی عمومی برنامههای صدا و سیما خارجی و مدگرایانه است.
يک چيز ديگر. به خدا از خودمان درنمىآوريم. همان مقام مسئول گفته است: "افزایش سن والدین احتمال بدحجابی را افزایش میدهد" حالا بيا و درستش کن. مىشود ماهواره و اينترنت و تلويزيون را نديد و ساير مصاديق غرب را هم دور انداخت و يکجورى زندگى کرد، جلوى افزايش سن ننهمان را چه جورى بگيريم؟ نتایج این پژوهش همچنين نشان داده که افزایش درآمد و قرار گرفتن در مناطق مسکونی بالای شهر احتمال قرار گرفتن در طبقه بدحجاب و پوششهای نامناسب را افزایش میدهد. پس حواستان را خوب جمع کنيد. اگر مىخواهيد خواهرتان به راه بد نرود، خيلى راه دورى نمىخواهد برويد. دستش را از منابع مالى که کوتاه کنيد همه چيز حل است. فکر بالاشهر و خواستگار پولدار بالاشهرى را هم از سرش بيرون کنيد تا بنشيند تو خانه و درسش را بخواند.
دهلی از پروژه خط لوله صلح عقب نکشیده است
یک مقام هندی با اشاره به تلاش دهلی نو برای مشارکت در خط لوله صلح گفت که آغاز پروژه خط لوله گاز ایران، هند و پاکستان به زمان دیگر موکول نشده است.
اين حرف درست زمانى گفته مىشود که حامد کرزى رفت ترکمنستان تا زردارى هم بيايد و قرارداد انتقال گاز از ترکمنستان را امضا کنند و قيد صلح و لوله را هم بزنند.
اين دیپلمات ارشد هندی که با نماینده دائم این کشور در سازمان ملل در ارتباط است و خواسته نامش فاش نشود، به تایمز هندوستان گفته: "هند از پروژه خط لوله گاز ایران، هند و پاکستان که به ارزش 7.3 میلیارد دلار است، عقب نشینی نکرده است و با جدیت به دنبال جلب حمایت شرکتهای بیمه برای امضای این پروژه است." ما منتظر مىمانيم. کارى که نداريم. لوله هم که فراوان.
کشتی کروز هم راه اندازی میشود
کروز را يادتان هست. اين کشتى شان است. قرار است برای اولین بار در کشور کشتیهای کروز در توسعه گردشگری به خدمت گرفته شوند.
حمزه کشاورز مدیرعامل کشتیرانی والفجر با اعلام اين خبر گفته است: کشتیرانی والفجر در راستای اجرای یکی از ماموریتهای خود و فعال کردن گردشگری دریایی در جزایر و مناطق آزاد قصد دارد اولین قدم را در تشکیل ناوگان کشتیهای کروز کشور بردارد.
طبق این طرح گردشگران میتوانند ضمن بهرهمندی از امکانات رفاهی و تفریحی این کشتیها، از جاذبههای گردشگری و دریانوردی بنادر جنوبی ایران استفاده کنند. البته پيش بينى مىشود يعنى بهتر است که اين کشتىها مجهز به موشک و راکت کروز هم باشد چون هم شکيلتر است و همه چيزش کروزى مىشود و هم با وضع قاراشميشى که خليج فارس دارد و هزار و يک اتفاق ممکن است براى گردشگران نگون بخت بيفتد، يک حاشيه امنيتى درست مىشود. البته بايد قبلش قول بدهيم که اين کروزها فقط با هدف امنيت منطقه و همسايهها بکار گرفته مىشوند و دست کم در مقابل مسلمانها بکار نمىآيند. نمىدانيم مىشود اين کشتىهاى گردشگر را در 10 – 11 درصد درياى خزر هم استفاده کرد يا نه. کلى مىشود پز داد.
دیپلماسی ایرانی irdiplomacy.ir : جمعهها صفحههاى تازهاى را در ديپلماسى ايرانى مىخوانيد – حتما بخوانيد – که هم بىتناسب با جمعه به عنوان يک روز تعطيل و تفريح نيست و هم خيلى دور از خبر و حاشيه نگارى و حاشيه سازى در حوزههاى سياسى و بين المللي. بخش دوم "حاشيه نگارى بر خبرهاى ايرانى" را بخوانيد.
راه آهن چينى مىشود
"توافق ایران و چین برای ساخت خط آهن پرسرعت" سرانجام تصميم گرفتيم ساخت خط آهنهای پرسرعت را با اولویت تهران – مشهد به دوست چشم بادامى متعهد و شفيقمان چين بسپاريم.
به گزارش واحد مرکزی خبر از پکن، صاحب محمدی مدیرعامل راه آهن جمهوری اسلامی ایران که برای شرکت در اجلاس جهانی قطارهای پرسرعت به چین سفر کرده بود، با بيان اين مطلب افزود: ایران از تجربههای فنی چین در زمینه ساخت لوکوموتیو، ریل و مرکز کنترل ترافیک خطوط حمل و نقل بیشتر استفاده خواهد کرد.
ما قبلا هم در متروى تهران از اين تجربه استفاده کرده بوديم و شهروندان تهرانى هرروز تجربه سوار شدن بر واگنهاى چينى مترو را از سر مىگذرانند. انصافا هم تجربه گرانبهايى است.
قرار است این طرحهاى تازه از طریق فاینانس و با سرمایه گذاری چین همراه با انتقال فناوری به داخل ایران اجرا شود. به گفته صاحب محمدی، چینیها برای ساخت یک مرکز بزرگ کنترل قطارهای باری و مسافری ایران موافقت کردهاند.
اگر جنگلى مانده باشد
وقتى تصاوير بدکيفيت و غيرشفاف آتش سوزى جنگلهاى شاهرود و شمال کشور از تلويزيون ايران پخش مىشد، همه اين پرسش را با خود مرور مىکردند که چوب و چنگک و سطل و دبه به جاى خود، آن هليکوپترهايى که فقط در شرايط خاص بکار مىآيند، کجا هستند و چرا هيچ اثرى ازشان نيست.
حالا که ديگر گذشته و دريغ از يک قطره باران که بر سر آتش درون و بيرون مان بريزد، اما چرا مىگذاريم اين آتشها شعله بگيرند و گسترش بيابند و ککمان هم نمىگزد. طبيعت شهرستانهاى بهشهر و گلوگاه، در ادامه آتش سوزىهاى هفته گذشته طعمه حريق شدند. اين علاوه بر آن 30 هکتارى است که از جنگل ابر شاهرود در آتش سوخت. بهتر است بپرسيم چند هکتار مانده؟ يا زبانمان لال چند متر؟ نگرانی از وقوع مجدد آتشسوزی هم که جاى خود دارد. البته اگر جنگلى مانده باشد.
ويکى ليکس جوک هم منتشر مىکند
واقعا اين ويکى ليکس شورش را درآورده. وبلاگ از اين جلفتر نديده بوديم. قاطى آن همه اسناد افشاگرانهاى که از وزارت خارجه امريکا منتشر کرده، يکى دو تا لطيفه هم من باب متلک به ما پرانده که واقعا قابل پيگرد است و جا دارد مدعى العموم وارد عمل شود. مثلا گفته که پس از سقوط رژیم صدام حسین، جمهوری اسلامی ایران 180 خلبان عراقی را به قتل رسانده است.
روزنامه واشننگتن پست، نوشته است: در این اسناد آمده که در یک خبر محرمانه آمریکا در 14 دسامبر سال 2009 آمده است که جمهوری اسلامی تاکنون 180 تن ازخلبانانی که در جنگ عراق و ایران شرکت داشتهاند را ترور کرده است. حالا کى مىگويد آن خبر محرمانه راست است يا دروغ؟ مگر اين همه دروغ از لابلاى صحبتها و مکالمات امريکايىها درنيامده؟
هرجور حساب کنى، هيچ منطقى ندارد که جمهورى اسلامى بيايد بعد از چند سال خلبانهاى متجاوز را شناسايى کند و برايشان مامور بگذارد و دسيسه بچيند و آنها را يکى يکى ترور کند. با چه هدف؟ کدام منفعت؟ کدام سياست؟ اگر واشنگتن پست يک ذره و فقط يک ذره منطقى فکر مىکرد، به جاى اتهام زدن به ايران، مىرفت ببيند منبع اين خبر کى بوده و اين دروغ بزرگ را کدام ابلهى سرهم کرده.
به حقمان رسيديم
ترندنيوز نوشت: ریاست اوپک روز شنبه در حاشیه اجلاس فوق العاده وزرای کشورهای صادر کننده نفت عضو این سازمان در کیتو، پایتخت اکوادور از اکوادور به ایران منتقل خواهد شد. تهران ظرف 36 سال اخیر برای اولین بار ریاست کارتل نفتی را بر عهده خواهد گرفت.
جاى تبريک دارد. بالاخره به حقمان رسيديم. حالا بنشينيد و مديريت جهانى ما را نگاه کنيد و انگشت به دهان بمانيد.
افتخارى ديگر: افزايش 44 درصدى شيشه
و اينک افزايش 44 درصدى شيشه در ايران. از همان دانههاى ريزى که موجب در تحول در شخصيت و دگرديسى روانى مىگردد و ايران يکى از پيشگامان مصرف اين گونه مواد شمرده مىشود.
رييس پليس مبارزه با مواد مخدر اين خبر را داده و گفته: در طول هشت ماه گذشته 852 کيلوگرم شيشه در سراسر کشور کشف شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 44 درصد افزايش داشته است.
در اينجا بايد آهنگ ورزشکاران دلاوران نام آوران پخش کنيم که متاسفانه امکانات محدود سايت اين امکان را به ما نمىدهد.
سردار حميدرضا حسين آبادى مىگويد: "بيش از 80 درصد کشفيات مواد مخدر کشور در هشت استان مرزى سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبى، خراسان رضوى، کرمان، هرمزگان، فارس، اصفهان و يزد و 20 درصد آن مربوط به ساير استانهاى کشور است." البته در نقشههاى قديمى ايران، استانهاى کرمان و يزد و فارس و اصفهان خيلى هم استان مرزى به نظر نمىرسند ولى چون نزديک است مىپذيريم. خوشبختانه ايران بیش از 6000 کیلومتر با کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق مرز خشکی مشترک دارد که اگر کنارههای خلیج فارس و دریای عمان و خزر را به آن بیفزاییم، طول مرزهای ایران به حدود 8700 کیلومتر میرسد. انصافا اگر به مرز باشد، سهم ما از شيشه بايد بيشتر از اينها باشد. اميدواريم در برنامه چندم توسعه اين مساله مدنظر مسئولان قرار بگيرد.
احمدى نژاد به امير قطر تبريک گفت
قطر مثل ايران امير زياد ندارد؛ اميرعلى و اميرمحمد و امير حسين و... در قطر تعداد اميرها به تعداد انگشتان يک دست هم نمىرسد (منظورمان دست آدميزاد است) يکى از اينها که سرپل همه اميرهاست شيخ حمد بن خليفه آل ثانى نام دارد که معروف حضور همه هست و قرار است از امروز به بعد کلى بچه معروف شود. آخر با هر کلکى بود ميزبانى جام جهانى را قطر از امريکا دزديد و حالا دارد باهاش پز مىدهد. محمود احمدىنژاد هم فورى دست به کار شد و بازهم يکى از اولينها بود. او در تماس تلفنى با شيخ حمد بن خليفه آل ثانى يا همان امير خودمان، ميزبانى جام جهانى فوتبال در سال 2022 را به او تبريک گفت و آرزو کرد اين حادثه ورزشى بتواند سطح فوتبال کشورهاى حوزه خليج فارس و منطقه خاورميانه را ارتقا دهد. روى کلمه خليج فارس هم خيلى تاکيد کرد تا حساب کار دست اميرخان بيايد و يکهو فکر و خيالات به سرش نزند.
اين تبريک آنقدر به مذاق شيخ خوش آمد که در جواب محمود گفت: امروز ايران مثل ماه مىدرخشد و در عرصههاى مختلف از جمله ورزش به شکوفايى و پيشرفت قابل توجهى دست يافته که استفاده از اين تجارب به نفع کشورهاى منطقه است.
باور کنيد "ايران مثل ماه مىدرخشد" را ما توى دهان امير نگذاشتيم. جستجو کنيد در همه خبرگزارىها آمده. مىخواستيم به اين آقا بگوييم شما جيب ما رو نزن تعريف پيشکشات. بعد از اينکه تق اسناد ويکى ليکس درآمد و فهميديم پشت سر ما چه صفحههايى مىگذاريد، ديگر حنايتان براى ما رنگى ندارد. خوش باشيد. جام جهانى هم مبارکتان. اگر امريکا را نداشتيد که به نفع شما کنار بکشد چه مىکرديد.
آبپاشى آسمان تهران شبيه يک شوخى است
آقاى محمدباقر قاليباف از طرفداران پست رياست جمهورى در ايران و شهردار فعلى تهران که خدا پدرش را بابت توسعه مترو و انواع و اقسام کنده کارىهاى شهرى به خصوص در فصل باران و برف بيامرزد، در جمع خبرنگاران به آلودگى هواى تهران اشاره کرد و گفت: پاشيدن آب در آسمان بيشتر شبيه يک شوخى بود تا يک اقدام و اين امر مشکلى را برطرف نکرد.
بى انصافى هم نبايد کرد. بالاخره بايد از يک جا شروع کنيم. آدم که يکهو به قله نمىرسد. همين آب پاشى مىتواند در مقياسى گستردهتر براى جنگلهاى شمال و مهار آتش به کارمان بيايد. اما درباره همين آب پاشى تهران هم برخى شاهدان عينى گزارش کردند اين آب در مناطق حول و حوش نارمک مشاهده شده و گويا از آسمان ريخته شده و اتفاقا خيلى بيشتر از حد شوخى هم بوده؛ طورى که موجب آب گرفتگى خيابانهاى نارمک شده.
عوامل افزايش بدحجابى
ظاهرا اين نتيجه حاصل تحقيقات دفتر هم اندیشی اساتید نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران است. دبير اين دفتر به خبرگزارى مهر مىگويد: نتایج پژوهش انجام شده بر روی دختران تهرانی نشان میدهد استفاده از ماهواره خطر تخصیص فرد به گروه با پوشش نامناسب را تقریبا دو و نیم برابر افزایش میدهد.
يعنى اگر ماهواره نداشته باشيد وقعى به نوع پوشش و رفتارتان در جامعه نمىگذاريد و اصلا برايتان اين چيزها اهميت ندارد و تازه بدحجابها را هم دست مىاندازيد و مىتوانيد نصيحتشان کنيد.
نتایج این مطالعه نشان داده است که پرکردن اوقات فراغت با اختصاص زمان به استفاده از اینترنت و چت با غریبهها می تواند احتمال تخصیص افراد به گروههای با پوشش نامناسب را 1.86 برابر افزایش دهد.
يعنى بعد از ماهواره، اينترنت است که خانهها را خراب مىکند و کانون خانوادهها را از هم مىپاشاند. از اينترنت بپرهيزيد، از چت کردن با غريبهها بترسيد، مراقب شيطان که درون اينترنت پنهان شده و ممکن است در قالب يک پسر زيبا يا دختر فريبا يبا شما چت کند باشيد. يک وقت ديديد لباس که هيچ، جيبتان را هم زده و دررفته.
همان پژوهش نشان مىدهد به صداوسيماى خودمان هم نبايد اعتماد کنيد. نگاه نکنيد که عمره (همسر مختار) و اون دختره که دنبال شوهر مىگشت تو سريال فاصلهها و زهره و زهرا چادر سرشان است. شيطان خودى و غيرخودى سرش نمىشود. اين تحقيق مىگويد زمان و استفاده از رسانههای داخلی (تلویزیون) با افزایش احتمال تخصیص افراد به گروههای بدحجاب در رابطه بوده و متاسفانه تلویزیون با الگوی نامطلوب در رابطه است چرا که الگوی عمومی برنامههای صدا و سیما خارجی و مدگرایانه است.
يک چيز ديگر. به خدا از خودمان درنمىآوريم. همان مقام مسئول گفته است: "افزایش سن والدین احتمال بدحجابی را افزایش میدهد" حالا بيا و درستش کن. مىشود ماهواره و اينترنت و تلويزيون را نديد و ساير مصاديق غرب را هم دور انداخت و يکجورى زندگى کرد، جلوى افزايش سن ننهمان را چه جورى بگيريم؟ نتایج این پژوهش همچنين نشان داده که افزایش درآمد و قرار گرفتن در مناطق مسکونی بالای شهر احتمال قرار گرفتن در طبقه بدحجاب و پوششهای نامناسب را افزایش میدهد. پس حواستان را خوب جمع کنيد. اگر مىخواهيد خواهرتان به راه بد نرود، خيلى راه دورى نمىخواهد برويد. دستش را از منابع مالى که کوتاه کنيد همه چيز حل است. فکر بالاشهر و خواستگار پولدار بالاشهرى را هم از سرش بيرون کنيد تا بنشيند تو خانه و درسش را بخواند.
دهلی از پروژه خط لوله صلح عقب نکشیده است
یک مقام هندی با اشاره به تلاش دهلی نو برای مشارکت در خط لوله صلح گفت که آغاز پروژه خط لوله گاز ایران، هند و پاکستان به زمان دیگر موکول نشده است.
اين حرف درست زمانى گفته مىشود که حامد کرزى رفت ترکمنستان تا زردارى هم بيايد و قرارداد انتقال گاز از ترکمنستان را امضا کنند و قيد صلح و لوله را هم بزنند.
اين دیپلمات ارشد هندی که با نماینده دائم این کشور در سازمان ملل در ارتباط است و خواسته نامش فاش نشود، به تایمز هندوستان گفته: "هند از پروژه خط لوله گاز ایران، هند و پاکستان که به ارزش 7.3 میلیارد دلار است، عقب نشینی نکرده است و با جدیت به دنبال جلب حمایت شرکتهای بیمه برای امضای این پروژه است." ما منتظر مىمانيم. کارى که نداريم. لوله هم که فراوان.
کشتی کروز هم راه اندازی میشود
کروز را يادتان هست. اين کشتى شان است. قرار است برای اولین بار در کشور کشتیهای کروز در توسعه گردشگری به خدمت گرفته شوند.
حمزه کشاورز مدیرعامل کشتیرانی والفجر با اعلام اين خبر گفته است: کشتیرانی والفجر در راستای اجرای یکی از ماموریتهای خود و فعال کردن گردشگری دریایی در جزایر و مناطق آزاد قصد دارد اولین قدم را در تشکیل ناوگان کشتیهای کروز کشور بردارد.
طبق این طرح گردشگران میتوانند ضمن بهرهمندی از امکانات رفاهی و تفریحی این کشتیها، از جاذبههای گردشگری و دریانوردی بنادر جنوبی ایران استفاده کنند. البته پيش بينى مىشود يعنى بهتر است که اين کشتىها مجهز به موشک و راکت کروز هم باشد چون هم شکيلتر است و همه چيزش کروزى مىشود و هم با وضع قاراشميشى که خليج فارس دارد و هزار و يک اتفاق ممکن است براى گردشگران نگون بخت بيفتد، يک حاشيه امنيتى درست مىشود. البته بايد قبلش قول بدهيم که اين کروزها فقط با هدف امنيت منطقه و همسايهها بکار گرفته مىشوند و دست کم در مقابل مسلمانها بکار نمىآيند. نمىدانيم مىشود اين کشتىهاى گردشگر را در 10 – 11 درصد درياى خزر هم استفاده کرد يا نه. کلى مىشود پز داد.
انتقال مهران فرجی، روزنامه نگار بازداشتی، به بند ٢٠٩ زندان اوین
انتقال مهران فرجی، روزنامه نگار بازداشتی، به بند ٢٠٩ زندان اوین
جـرس: بنا به گزارش منابع خبری، مهران فرجی، روزنامه نگاری که روز پنج شنبه ۱٨ آذرماه ٨٩ در خانه پدری خود در شهر قزوین دستگیر شده بود، هم اکنون در بند ٢٠٩ زندان اوین به سر می برد.
این روزنامه نگارِ بازداشتی، هفته گذشته در جریان دستگیریِ تعدادی از فعالان مطبوعاتی و خبرنگاران، بازداشت شده بود.
به گزارش خبرنگار جرس، این روزنامه نگار در تهران به فعالیت های خبری می پرداخت، اما طی سفری که هفته گذشته به قزوین داشت، در پی یورش نیروهیای امنیتی به خانه پدری اش دستگیر شد.
بر اساس این گزارش، خانواده فرجی از نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری بی اطلاع بودند ،اما روز گذشته مشخص شد که مهران در ساعات اولیه پس از دستگیری به بند ٢٠٩ زندان اوین منتقل شده است.
مهران فرجی، سابقه همکاری با روزنامههای همشهری، اعتماد ملی، کارگزاران و همچنین خبرگزاری ایلنا را دارد . وی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز، در ستاد مهدی کروبی، فعالیت میکرد.
گفتنی است در جریان بازداشت های اخیر روزنامه نگاران، ریحانه طباطبایی، کیوان مهرگان، احمد غلامی، فرزانه روستایی و هادی انواری از همکاران روزنامه شرق و همچنین علی خدابخش سرمایهگذار این روزنامه بازداشت شده بودند، که هادی انواری در آستانه تاسوعا آزاد شد.
بنا به گزارش سازمان های بین المللی، ایران با داشتن بیشترین تعدادِ روزنامه نگارِ زندانی، بزرگترین زندان روزنامه نگاران در دنیا شناخته می شود.
جـرس: بنا به گزارش منابع خبری، مهران فرجی، روزنامه نگاری که روز پنج شنبه ۱٨ آذرماه ٨٩ در خانه پدری خود در شهر قزوین دستگیر شده بود، هم اکنون در بند ٢٠٩ زندان اوین به سر می برد.
این روزنامه نگارِ بازداشتی، هفته گذشته در جریان دستگیریِ تعدادی از فعالان مطبوعاتی و خبرنگاران، بازداشت شده بود.
به گزارش خبرنگار جرس، این روزنامه نگار در تهران به فعالیت های خبری می پرداخت، اما طی سفری که هفته گذشته به قزوین داشت، در پی یورش نیروهیای امنیتی به خانه پدری اش دستگیر شد.
بر اساس این گزارش، خانواده فرجی از نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری بی اطلاع بودند ،اما روز گذشته مشخص شد که مهران در ساعات اولیه پس از دستگیری به بند ٢٠٩ زندان اوین منتقل شده است.
مهران فرجی، سابقه همکاری با روزنامههای همشهری، اعتماد ملی، کارگزاران و همچنین خبرگزاری ایلنا را دارد . وی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز، در ستاد مهدی کروبی، فعالیت میکرد.
گفتنی است در جریان بازداشت های اخیر روزنامه نگاران، ریحانه طباطبایی، کیوان مهرگان، احمد غلامی، فرزانه روستایی و هادی انواری از همکاران روزنامه شرق و همچنین علی خدابخش سرمایهگذار این روزنامه بازداشت شده بودند، که هادی انواری در آستانه تاسوعا آزاد شد.
بنا به گزارش سازمان های بین المللی، ایران با داشتن بیشترین تعدادِ روزنامه نگارِ زندانی، بزرگترین زندان روزنامه نگاران در دنیا شناخته می شود.
عکس / سینه زنانی که برای بقایشان از ماه محرم سود برده و میبرند
عکس / سینه زنانی که برای بقایشان از ماه محرم سود برده و میبرند
خميني : هر چه داريم از محرم و صفر است
خميني : هر چه داريم از محرم و صفر است
پیام میرحسین موسوی به زندانیان اعتصابکننده: به اعتصاب غذا پایان دهید
پیام میرحسین موسوی به زندانیان اعتصابکننده: به اعتصاب غذا پایان دهید
به گزارش کلمه، متن کامل پیام میرحسین موسوی خطاب به زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر میبرند، به شرح زیر است:
دوستان و همراهان در بند،
طرفداران آزادی و حقوق انسانی و پایبندان پر استقامت ارزشهای ایرانی و اسلامی
ملت ما امروز بیش از همیشه از رنجها و فداکاریهای شما آگاه است. پیام ایستادگی شما را نسیم سبز آگاهی دهن به دهن و سینه به سینه به همهجای ایران عزیز رسانده است.
امروز دوستداران ملت میدانند در این راه زنان و مردانی دلیر آمادهاند که تا آخرین نفس مقاومت کنند تا همچنان امید برای تحقق زندگی شایسته برای مردم زنده بماند.
ترکیب کسانی که امروز در زندانها جان بر کف نهادهاند، قابل تأمل و عبرت است: زن و مرد و هنرمند و کارگر و حقوقدان و معلم؛ انسانهایی فرهیخته از هر صنف و طبقه و گروه و قشر.
دوستان جان بر کف
امروز دلبستگان به آزادی و عدالت و عظمت ایران، نگران سلامت شما هستند و امید آنکه شما با شکستن اعتصاب غذای خود در این روزهای یاد و یادآوری حماسهی حسینی، خانوادهها و همراهان جنبش سبز را از نگرانی نجات دهید.
به گزارش کلمه، متن کامل پیام میرحسین موسوی خطاب به زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر میبرند، به شرح زیر است:
دوستان و همراهان در بند،
طرفداران آزادی و حقوق انسانی و پایبندان پر استقامت ارزشهای ایرانی و اسلامی
ملت ما امروز بیش از همیشه از رنجها و فداکاریهای شما آگاه است. پیام ایستادگی شما را نسیم سبز آگاهی دهن به دهن و سینه به سینه به همهجای ایران عزیز رسانده است.
امروز دوستداران ملت میدانند در این راه زنان و مردانی دلیر آمادهاند که تا آخرین نفس مقاومت کنند تا همچنان امید برای تحقق زندگی شایسته برای مردم زنده بماند.
ترکیب کسانی که امروز در زندانها جان بر کف نهادهاند، قابل تأمل و عبرت است: زن و مرد و هنرمند و کارگر و حقوقدان و معلم؛ انسانهایی فرهیخته از هر صنف و طبقه و گروه و قشر.
دوستان جان بر کف
امروز دلبستگان به آزادی و عدالت و عظمت ایران، نگران سلامت شما هستند و امید آنکه شما با شکستن اعتصاب غذای خود در این روزهای یاد و یادآوری حماسهی حسینی، خانوادهها و همراهان جنبش سبز را از نگرانی نجات دهید.
واکنش شدید جمهوری اسلامی به حمایت نماینده پارلمان هلند از اقدام نظامی
واکنش شدید جمهوری اسلامی به حمایت نماینده پارلمان هلند از اقدام نظامی
بی بی سی : حمایت اخیر یک نماینده پارلمان هلند از راه حل نظامی برای مقابله با چالش اتمی ایران واکنش های زیادی برانگیخته است.
ویم کورتنون، عضو حزب دست راستی موسوم به "آزادی" و نماینده پارلمان هلند، گفته است که برای مقابله با برنامه اتمی ایران باید دست به اقدام نظامی زد.
بدنبال این اظهارات، سفارت ایران در لاهه موضع گیری های "جنگ افروزانه، منفور و نژادپرستانه" حزب آزادی را محکوم کرد و افزود این گونه اظهارات اعتبار هلند را خدشه دار می کند.
در این بیانیه آمده است چنین رویکردی به وجهه هلند در بین مردم جهان لطمه می زند.
سفارت جمهوری اسلامی با تاکید بر اینکه ایران "کشوری صلح دوست" است هشدار داد که هر گونه اقدام نظامی علیه ایران با پاسخ شدیدی مواجه خواهد شد و عاملان آن را "برای همیشه پشیمان" خواهد کرد.
ویم کورتنون طی ایمیلی به بیانیه سفارت ایران چنین پاسخ داده است: "واکنش من به ایرانیان این است: بگذارید بروند گم شوند."
آقای کورتنون گفته است هرگز از بمباران ایران سخن نگفته بلکه هشدار داده است که جهان نمی تواند دست روی دست بگذارد تا حکومت ایران به اسلحه اتمی دست پیدا کند.
این عضو حزب آزادی در عین حال افزوده است از هرگونه اقدام پیشگیرانه آمریکا و یا اسرائیل "صرفا علیه تاسیسات اتمی ایران به منظور پیش گیری از جنگ" حمایت می کند.
اوری روزنتال، وزیر خارجه هلند، اعلام کرد که موضوع بمباران ایران در میان نیست.
حزب آزادی که مواضع ضد اسلامی دارد پیش تر نیز مواضعی علیه مسلمانان اتخاذ کرده که واکنش های زیادی را برانگیخته است.
از جمله، خرت ویلدرز، رهبر حزب، در فیلمی قرآن را با کتاب "نبرد من" به قلم آدولف هیتلر، رهبر رژیم آلمان نازی، مقایسه کرده و خواستار ممنوع شدن چاپ و پخش کتاب مقدس مسلمانان در هلند شده بود.
ساخت این فیلم واکنش زیادی در جهان اسلام برانگیخت و به محاکمه او در هلند منجر شد.
حزب آزادی با استفاده زنان مسلمان ساکن هلند از برقع و ساخت مساجد جدید در این کشور مخالف است و از محدودیت مهاجرت به هلند حمایت می کند.
بی بی سی : حمایت اخیر یک نماینده پارلمان هلند از راه حل نظامی برای مقابله با چالش اتمی ایران واکنش های زیادی برانگیخته است.
ویم کورتنون، عضو حزب دست راستی موسوم به "آزادی" و نماینده پارلمان هلند، گفته است که برای مقابله با برنامه اتمی ایران باید دست به اقدام نظامی زد.
بدنبال این اظهارات، سفارت ایران در لاهه موضع گیری های "جنگ افروزانه، منفور و نژادپرستانه" حزب آزادی را محکوم کرد و افزود این گونه اظهارات اعتبار هلند را خدشه دار می کند.
در این بیانیه آمده است چنین رویکردی به وجهه هلند در بین مردم جهان لطمه می زند.
سفارت جمهوری اسلامی با تاکید بر اینکه ایران "کشوری صلح دوست" است هشدار داد که هر گونه اقدام نظامی علیه ایران با پاسخ شدیدی مواجه خواهد شد و عاملان آن را "برای همیشه پشیمان" خواهد کرد.
ویم کورتنون طی ایمیلی به بیانیه سفارت ایران چنین پاسخ داده است: "واکنش من به ایرانیان این است: بگذارید بروند گم شوند."
آقای کورتنون گفته است هرگز از بمباران ایران سخن نگفته بلکه هشدار داده است که جهان نمی تواند دست روی دست بگذارد تا حکومت ایران به اسلحه اتمی دست پیدا کند.
این عضو حزب آزادی در عین حال افزوده است از هرگونه اقدام پیشگیرانه آمریکا و یا اسرائیل "صرفا علیه تاسیسات اتمی ایران به منظور پیش گیری از جنگ" حمایت می کند.
اوری روزنتال، وزیر خارجه هلند، اعلام کرد که موضوع بمباران ایران در میان نیست.
حزب آزادی که مواضع ضد اسلامی دارد پیش تر نیز مواضعی علیه مسلمانان اتخاذ کرده که واکنش های زیادی را برانگیخته است.
از جمله، خرت ویلدرز، رهبر حزب، در فیلمی قرآن را با کتاب "نبرد من" به قلم آدولف هیتلر، رهبر رژیم آلمان نازی، مقایسه کرده و خواستار ممنوع شدن چاپ و پخش کتاب مقدس مسلمانان در هلند شده بود.
ساخت این فیلم واکنش زیادی در جهان اسلام برانگیخت و به محاکمه او در هلند منجر شد.
حزب آزادی با استفاده زنان مسلمان ساکن هلند از برقع و ساخت مساجد جدید در این کشور مخالف است و از محدودیت مهاجرت به هلند حمایت می کند.
فراخوان برای آزادی نسرین ستوده
فراخوان برای آزادی نسرین ستوده
صد روز از بازداشت نسرین ستوده وکیل و مدافع آزادی بیان میگذرد. وی برای سومین بار دست به اعتصاب غذا زده است. شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، ژان فرانسوا ژولیارد دیبر اول سازمان گزارشگران بدون مرز و فرانسوا کانتیه رئیس سازمان وکلای بدون مرز فراخوانی برای آزادی این وکیل مدافع زندانیان عقیدتی امضا کردهاند.
گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از تهاجم جمهوری اسلامی ایران به وکلا در شرایطی که زندانیان عقیدتی بیش از هر زمان دیگر به آنها نیاز دارند، اعلام میکند. در ایران محاکمات روزنامهنگاران و وبنگاران افزایش یافته است و شرایط زندانها برای بازداشتشدگان بدتر شده است. بسیاری از حرفهکاران رسانهها همچون وکیلشان نسرین ستوده دست به اعتصاب غذا زدهاند و در وضعیت بحرانی بسر میبرند. از جمله محمد نوری زاد روزنامهنگار و مستندساز که در تاریخ ٢٥ آذر ماه در بیمارستان بستری شد.
در دفاع از نبرد نسرین ستوده با مرگ
نسرین ستوده در نگاه جمهوری اسلامی ایران سه جرم دارد، زنیست که بر باورهای خود استوار مانده است، وکیل مدافع حقوق بشر است و شجاعت انتقاد از حکومت اسلامی را دارد.
نسرین ستوده، همواره شجاعانه و بی قید و شرط، دفاع از روشنفکران، روزنامهنگاران، مدافعان حقوق زن و اقلیت های ملی و مذهبی را پذیرفته است. او در پی سرکوب اعتراضات به انتخابات ٢٢ خرداد ١٣٨٨ وکیل مدافع همهی مخالفان زندانی شد، که قدرت حاکم صدای اعتراض آنها را تحمل نکرد. در تعرض نظام به همکارش شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزهی صلح نوبل، آگاه از خطری که تهدیدش می کرد، همیار کانون مدافعان حقوق بشر شد و به دفاع از آنان برخاست.
نسرین ستوده از ١٤شهریور ماه ١٣٨٩ در انفرادیهای زندان هولناک اوین بسر میبرد و اغلب محروم از حق ملاقات با خانوادهی خود است. تحت شدیدترین فشارها، در اعتراض به توهین و تحقیرهای بازجویان، دست به اعتصاب غذا زده است.
مبارزهی او مبارزهی ماست. باید جامعه جهانی و همهی شهروندان را برای نجات او به تلاش واداشت. جمهوری اسلامی ایران میخواهد صدایی را خاموش کند که از پژواک آن میهراسد. حال که زورآزمایی با مرگ را بر ما تحمیل کرده است. آزادی باید پیروز شود. هیچ سرکوب و هیچ زندانی نمی تواند جامعهی شهروندی جوان ایران را که نسرین ستوده یکی از سخنگویان آن است، از حرکت به سوی اینده باز دارد. ما نیز با او همصدایم. نسرین ستوده را زنده و آزاد میخواهیم.
شیرین عبادی: برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر
ژان فرانسوا ژولیارد: دیبر اول سازمان گزارشگران بدون مرز
فرانسوا کانتیه : رئیس سازمان وکلای بدون مرز
صد روز از بازداشت نسرین ستوده وکیل و مدافع آزادی بیان میگذرد. وی برای سومین بار دست به اعتصاب غذا زده است. شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، ژان فرانسوا ژولیارد دیبر اول سازمان گزارشگران بدون مرز و فرانسوا کانتیه رئیس سازمان وکلای بدون مرز فراخوانی برای آزادی این وکیل مدافع زندانیان عقیدتی امضا کردهاند.
گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از تهاجم جمهوری اسلامی ایران به وکلا در شرایطی که زندانیان عقیدتی بیش از هر زمان دیگر به آنها نیاز دارند، اعلام میکند. در ایران محاکمات روزنامهنگاران و وبنگاران افزایش یافته است و شرایط زندانها برای بازداشتشدگان بدتر شده است. بسیاری از حرفهکاران رسانهها همچون وکیلشان نسرین ستوده دست به اعتصاب غذا زدهاند و در وضعیت بحرانی بسر میبرند. از جمله محمد نوری زاد روزنامهنگار و مستندساز که در تاریخ ٢٥ آذر ماه در بیمارستان بستری شد.
در دفاع از نبرد نسرین ستوده با مرگ
نسرین ستوده در نگاه جمهوری اسلامی ایران سه جرم دارد، زنیست که بر باورهای خود استوار مانده است، وکیل مدافع حقوق بشر است و شجاعت انتقاد از حکومت اسلامی را دارد.
نسرین ستوده، همواره شجاعانه و بی قید و شرط، دفاع از روشنفکران، روزنامهنگاران، مدافعان حقوق زن و اقلیت های ملی و مذهبی را پذیرفته است. او در پی سرکوب اعتراضات به انتخابات ٢٢ خرداد ١٣٨٨ وکیل مدافع همهی مخالفان زندانی شد، که قدرت حاکم صدای اعتراض آنها را تحمل نکرد. در تعرض نظام به همکارش شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزهی صلح نوبل، آگاه از خطری که تهدیدش می کرد، همیار کانون مدافعان حقوق بشر شد و به دفاع از آنان برخاست.
نسرین ستوده از ١٤شهریور ماه ١٣٨٩ در انفرادیهای زندان هولناک اوین بسر میبرد و اغلب محروم از حق ملاقات با خانوادهی خود است. تحت شدیدترین فشارها، در اعتراض به توهین و تحقیرهای بازجویان، دست به اعتصاب غذا زده است.
مبارزهی او مبارزهی ماست. باید جامعه جهانی و همهی شهروندان را برای نجات او به تلاش واداشت. جمهوری اسلامی ایران میخواهد صدایی را خاموش کند که از پژواک آن میهراسد. حال که زورآزمایی با مرگ را بر ما تحمیل کرده است. آزادی باید پیروز شود. هیچ سرکوب و هیچ زندانی نمی تواند جامعهی شهروندی جوان ایران را که نسرین ستوده یکی از سخنگویان آن است، از حرکت به سوی اینده باز دارد. ما نیز با او همصدایم. نسرین ستوده را زنده و آزاد میخواهیم.
شیرین عبادی: برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر
ژان فرانسوا ژولیارد: دیبر اول سازمان گزارشگران بدون مرز
فرانسوا کانتیه : رئیس سازمان وکلای بدون مرز
ویکیلیکس: کمک ایران به حماس، ماهانه ۲۵ میلیون دلار
ویکیلیکس: کمک ایران به حماس، ماهانه ۲۵ میلیون دلار
رادیو فردا : سند دیگری از مجموعه اسناد افشاشده توسط وبسایت ویکیلیکس ضمن اشاره به این که ایران ماهانه ۲۵ میلیون دلار به گروه حماس کمک میکند حاکی از این است که جمهوری اسلامی تلاش کرده است از بیاباننشینهای شبهجزیره سینا برای قاچاق اسلحه به نوار غزه استفاده کند.
خبرگزاری رویترز به نقل از این سند متعلق به سال گذشته میگوید رئیس سازمان اطلاعات مصر به مقامات آمریکایی اطلاع داده است که حمایت مالی جمهوری اسلامی از گروه حماس «به ماهانه ۲۵ میلیون دلار میرسد، اما مصر موفق شده جلو ورود این کمکها از خاک خود به غزه را بگیرد».
در این سند همچنین آمده است که ایران برای شکستن حصر نوار غزه و رساندن سلاح به اعضای گروه حماس تلاش کرده است بیاباننشینهای مصری را به استخدام خود درآورد.
این سند متعلق به آوریل سال ۲۰۰۹ همچنین حکایت از آن دارد که مصر از گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه و دستیابی تهران به سلاحهای اتمی واهمه دارد.
پیشتر نیز خبرگزاریها از وجود سندی در میان اسناد ویکیلیکس خبر داده بودند حاکی از تهدید مصر به این که در صورت اتمی شدن ايران، اين کشور هم به سمت بمب اتم و دستيابی به آن، خواهد رفت.
طبق این سند، حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، در حاشيه اجلاس اقتصاد جهانی در شرمالشيخ در سال ۲۰۰۸ به مقامات آمریکایی گفته بود که «اگر ايران به بمب اتمی دست يابد، مصر هم مجبور است همين راه را طی کند».
با این حال در سند تازهتر که خبرگزاری رویترز روز جمعه منتشر کرده اشاره شده است که آقای مبارک خطر ایران اتمی را «تهدیدی درازمدت» میداند.
در این سند آمده است: «او (حسنی مبارک) میپذیرد که برنامه هستهای ایران تهدیدی استراتژیک برای موجودیت مصر و منطقه (خاورمیانه) است، اما آن را تهدیدی نسبتا درازمدت میداند.»
نگرانی از برنامه هستهای جمهوری اسلامی و پافشاری مقامات تهران بر آن تنها به مصر محدود نمیشود، بلکه آن طور که در باقی اسناد ویکیلیکس آمده دیگر کشورهای عرب منطقه، بهویژه عربستان سعودی، نیز بارها در گفتوگو با مقامات ایالات متحده نگرانی خود را از آن ابراز کردهاند.
کاهش کمک ایران به حزبالله لبنان
در همین حال روزنامه انگلیسیزبان جروزالم پست روز پنجشنبه گزارش داد که تهران به دلیل فشار تحریمهای جهانی علیه خود مجبور شده است از میزان کمک مالیاش به حزبالله لبنان بکاهد.
این روزنامه اسرائیلی با تکیه بر «ارزیابیهای سازمان اطلاعات اسرائیل» میگوید که جمهوری اسلامی بیش از ۴۰ درصد از کمکهای مالی خود به حزبالله را کاهش داده است، «اقدامی که به بروز بحران در این گروه شبهنظامی انجامیده است».
به گفته جروزالم پست، جمهوری اسلامی به عنوان حامی مالی و ایدئولوژیکی حزبالله لبنان در سالهای اخیر سالی یک میلیارد دلار به این گروه کمک نظامی مستقیم کرده است.
جمهوری اسلامی در حال حاضر به دلیل پافشاری بر غنیسازی اورانیوم در برنامه هستهای خود مشمول چهار دور تحریم مالی و سیاسی از سوی شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد که به گفته مقامات عالیرتبه غربی فشار فراوانی را به تهران وارد کرده است.
از سوی دیگر مقامات ایران بارها وجود این فشار را انکار کرده و گفتهاند که تحریمها تاکنون هیچ اثری بر وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور نداشته است.
رادیو فردا : سند دیگری از مجموعه اسناد افشاشده توسط وبسایت ویکیلیکس ضمن اشاره به این که ایران ماهانه ۲۵ میلیون دلار به گروه حماس کمک میکند حاکی از این است که جمهوری اسلامی تلاش کرده است از بیاباننشینهای شبهجزیره سینا برای قاچاق اسلحه به نوار غزه استفاده کند.
خبرگزاری رویترز به نقل از این سند متعلق به سال گذشته میگوید رئیس سازمان اطلاعات مصر به مقامات آمریکایی اطلاع داده است که حمایت مالی جمهوری اسلامی از گروه حماس «به ماهانه ۲۵ میلیون دلار میرسد، اما مصر موفق شده جلو ورود این کمکها از خاک خود به غزه را بگیرد».
در این سند همچنین آمده است که ایران برای شکستن حصر نوار غزه و رساندن سلاح به اعضای گروه حماس تلاش کرده است بیاباننشینهای مصری را به استخدام خود درآورد.
این سند متعلق به آوریل سال ۲۰۰۹ همچنین حکایت از آن دارد که مصر از گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه و دستیابی تهران به سلاحهای اتمی واهمه دارد.
پیشتر نیز خبرگزاریها از وجود سندی در میان اسناد ویکیلیکس خبر داده بودند حاکی از تهدید مصر به این که در صورت اتمی شدن ايران، اين کشور هم به سمت بمب اتم و دستيابی به آن، خواهد رفت.
طبق این سند، حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، در حاشيه اجلاس اقتصاد جهانی در شرمالشيخ در سال ۲۰۰۸ به مقامات آمریکایی گفته بود که «اگر ايران به بمب اتمی دست يابد، مصر هم مجبور است همين راه را طی کند».
با این حال در سند تازهتر که خبرگزاری رویترز روز جمعه منتشر کرده اشاره شده است که آقای مبارک خطر ایران اتمی را «تهدیدی درازمدت» میداند.
در این سند آمده است: «او (حسنی مبارک) میپذیرد که برنامه هستهای ایران تهدیدی استراتژیک برای موجودیت مصر و منطقه (خاورمیانه) است، اما آن را تهدیدی نسبتا درازمدت میداند.»
نگرانی از برنامه هستهای جمهوری اسلامی و پافشاری مقامات تهران بر آن تنها به مصر محدود نمیشود، بلکه آن طور که در باقی اسناد ویکیلیکس آمده دیگر کشورهای عرب منطقه، بهویژه عربستان سعودی، نیز بارها در گفتوگو با مقامات ایالات متحده نگرانی خود را از آن ابراز کردهاند.
کاهش کمک ایران به حزبالله لبنان
در همین حال روزنامه انگلیسیزبان جروزالم پست روز پنجشنبه گزارش داد که تهران به دلیل فشار تحریمهای جهانی علیه خود مجبور شده است از میزان کمک مالیاش به حزبالله لبنان بکاهد.
این روزنامه اسرائیلی با تکیه بر «ارزیابیهای سازمان اطلاعات اسرائیل» میگوید که جمهوری اسلامی بیش از ۴۰ درصد از کمکهای مالی خود به حزبالله را کاهش داده است، «اقدامی که به بروز بحران در این گروه شبهنظامی انجامیده است».
به گفته جروزالم پست، جمهوری اسلامی به عنوان حامی مالی و ایدئولوژیکی حزبالله لبنان در سالهای اخیر سالی یک میلیارد دلار به این گروه کمک نظامی مستقیم کرده است.
جمهوری اسلامی در حال حاضر به دلیل پافشاری بر غنیسازی اورانیوم در برنامه هستهای خود مشمول چهار دور تحریم مالی و سیاسی از سوی شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد که به گفته مقامات عالیرتبه غربی فشار فراوانی را به تهران وارد کرده است.
از سوی دیگر مقامات ایران بارها وجود این فشار را انکار کرده و گفتهاند که تحریمها تاکنون هیچ اثری بر وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور نداشته است.
The day Niagara Falls ran dry: Newly-discovered photos show the moment the iconic waterfall came to a standstill
The day Niagara Falls ran dry: Newly-discovered photos show the moment the iconic waterfall came to a standstill
It's taken 41 years, but a previously unseen set of photos of the mighty Niagara Falls reduced to nothing more than a barren cliff-top have finally surfaced.
The stark images reveal North America's iconic - and most powerful - waterfall to be almost as dry as a desert.
In June 1969, U.S. engineers diverted the flow of the Niagara River away from the American side of the falls for several months.
Scroll down for video
Stark: A completely dry Niagara Falls has never been seen before or since the six months in July 1969 when U.S. engineers set about restructuring the American side of the twin landmark
Mountain of rubble: This set of photos only recently came to light when Russ Glasson found them in a shoebox in his in-laws' Connecticut garage
Their plan was to remove the large amount of loose rock from the base of the waterfall, an idea which they eventually abandoned due to expense in November of that year.
During the interim, they studied the riverbed and mechanically bolted and strengthened a number of faults to delay the gradual erosion of the American Falls.
The team, made up of U.S. Army Corp of Engineers, blew up their temporary dam in November 1969 and six million cubic feet of water once again thundered over the falls' sides every minute.
Now, after lying unseen for more than four decades, a set of images showing the eerie calm at the American Falls that year have been unearthed by a man from Connecticut
Historical moment: In order to stop the Niagara River running over the American Falls, engineers constructed a dam consisting of 27,800 tons of rock, stopping the water for the first time in 12,000 years
Russ Glasson recently stumbled across the pictures, which were taken by his in-laws, and had been left in an old shoebox in their garage for over four decades.
Mr Glasson said: 'My in-laws took these pictures during the six months through June to November that the Army was working to improve the health of the American Falls.'
Two rockslides from the plate of the falls in 1931 and 1954 had caused a large amount of rock to be collected at the base.
In 1965, reporters at local newspaper Niagara Falls Gazette revealed that the America Falls would eventually cease to flow and stop altogether if the rocks were not removed.
Four years later, the U.S. Army Corp of Engineers were charged with de-watering the falls to clean
the river bed and to remove any loose rock at the bottom of the falls
Gradual deterioration: Two rockslides from the plate of the falls in 1931 and 1954 had caused a large amount of rock to be collected at the base
Eerie calm: The temporary dam can be seen in the top-right of this photograph
Thunderous: The American Falls as they normally appear, with millions of gallons of water hurtling over the edge every minute
To achieve this the army had to build a 600ft dam across the Niagara River, which meant that 60,000 gallons of water that flowed ever second was diverted over the larger Horseshoe Falls which flow entirely on the Canadian side of the border.
The dam itself consisted of 27,800 tons of rock, and on June 12, 1969, after flowing continuously for over 12,000 years, the American Falls stopped.
Over the course of the next six months thousands of visitors flocked to the falls to witness the historic occasion.
Once the engineers had removed the collected rocks from the falls base and made geological testing to make safe the rest, the falls were re-watered on November 25 in front of 2,650 onlookers.
Tourist hotspot: The Maid Of The Mist cruise boat journeys near to the Canadian Falls. The American Falls can be seen in the distance on the left
نمایی از آبشار نیاگارای بدون آب در سال 1969 .این عکسها که توسط والدین همسر آقای راس گلاسون گرفته شده است پس از 41 سال منتشر شدند.این عکسها زمانی گرفته سده اند که تقریبا برای 6 ماه آبی در آبشار نیگارا در جریان نبود.یعنی از تابستان تا پاییز سال 1969. این اتفاق زمانی واقع شد که مهندسان نطامی آمریکا از بیم فرسایش صخره های این آبشار تصمیم به تحقیق و بررسی این فرضیه گرفتند
It's taken 41 years, but a previously unseen set of photos of the mighty Niagara Falls reduced to nothing more than a barren cliff-top have finally surfaced.
The stark images reveal North America's iconic - and most powerful - waterfall to be almost as dry as a desert.
In June 1969, U.S. engineers diverted the flow of the Niagara River away from the American side of the falls for several months.
Scroll down for video
Stark: A completely dry Niagara Falls has never been seen before or since the six months in July 1969 when U.S. engineers set about restructuring the American side of the twin landmark
Mountain of rubble: This set of photos only recently came to light when Russ Glasson found them in a shoebox in his in-laws' Connecticut garage
Their plan was to remove the large amount of loose rock from the base of the waterfall, an idea which they eventually abandoned due to expense in November of that year.
During the interim, they studied the riverbed and mechanically bolted and strengthened a number of faults to delay the gradual erosion of the American Falls.
The team, made up of U.S. Army Corp of Engineers, blew up their temporary dam in November 1969 and six million cubic feet of water once again thundered over the falls' sides every minute.
Now, after lying unseen for more than four decades, a set of images showing the eerie calm at the American Falls that year have been unearthed by a man from Connecticut
Plan: The U.S. Army Corp of Engineers studied the riverbed and mechanically bolted and strengthened a number of faults to delay the gradual erosion of the American Falls
Historical moment: In order to stop the Niagara River running over the American Falls, engineers constructed a dam consisting of 27,800 tons of rock, stopping the water for the first time in 12,000 years
Russ Glasson recently stumbled across the pictures, which were taken by his in-laws, and had been left in an old shoebox in their garage for over four decades.
Mr Glasson said: 'My in-laws took these pictures during the six months through June to November that the Army was working to improve the health of the American Falls.'
Two rockslides from the plate of the falls in 1931 and 1954 had caused a large amount of rock to be collected at the base.
In 1965, reporters at local newspaper Niagara Falls Gazette revealed that the America Falls would eventually cease to flow and stop altogether if the rocks were not removed.
Four years later, the U.S. Army Corp of Engineers were charged with de-watering the falls to clean
the river bed and to remove any loose rock at the bottom of the falls
Gradual deterioration: Two rockslides from the plate of the falls in 1931 and 1954 had caused a large amount of rock to be collected at the base
Eerie calm: The temporary dam can be seen in the top-right of this photograph
Thunderous: The American Falls as they normally appear, with millions of gallons of water hurtling over the edge every minute
To achieve this the army had to build a 600ft dam across the Niagara River, which meant that 60,000 gallons of water that flowed ever second was diverted over the larger Horseshoe Falls which flow entirely on the Canadian side of the border.
The dam itself consisted of 27,800 tons of rock, and on June 12, 1969, after flowing continuously for over 12,000 years, the American Falls stopped.
Over the course of the next six months thousands of visitors flocked to the falls to witness the historic occasion.
Once the engineers had removed the collected rocks from the falls base and made geological testing to make safe the rest, the falls were re-watered on November 25 in front of 2,650 onlookers.
Tourist hotspot: The Maid Of The Mist cruise boat journeys near to the Canadian Falls. The American Falls can be seen in the distance on the left
نمایی از آبشار نیاگارای بدون آب در سال 1969 .این عکسها که توسط والدین همسر آقای راس گلاسون گرفته شده است پس از 41 سال منتشر شدند.این عکسها زمانی گرفته سده اند که تقریبا برای 6 ماه آبی در آبشار نیگارا در جریان نبود.یعنی از تابستان تا پاییز سال 1969. این اتفاق زمانی واقع شد که مهندسان نطامی آمریکا از بیم فرسایش صخره های این آبشار تصمیم به تحقیق و بررسی این فرضیه گرفتند
Subscribe to:
Posts (Atom)