Tuesday, June 2, 2009

پاسخ کرباسچی به احمدی‌نژاد: آن 300 میلیارد شهرداری را چه کردید؟


غلامحسین کرباسچی در واکنش به حملاتی که احمدی‌نژاد روز گذشته در مشهد به او داشت، وی را به مناظره دعوت کرد.
من فقط به آقای احمدی‌نژاد یادآور می‌شوم خیلی از افرادی که در جریان آن دادگاه، علیه من بودند بعد از مدت‌ها تبری جستند. از جمله آقای «م ـ ص» که آمدند و از من معذرت‌خواهی کرد
” خاطرم هست سال 84 زمانی که ایشان رئیس‌جمهور شد، در شهرداری تهران که همچنان زیر نظر ایشان بود، جشنی برپا کرد که 160 میلیون تومان هزینه برداشت. “
به گزارش گروه سیاسی آفتاب،‌ کرباسچی،‌ شهردار اسبق تهران در گفت‌وگویی با شماره چهارشنبه اعتمادملی گفت: «من مایل نیستم به اتهاماتی که آقای احمدی‌نژاد متوجه من کرده جواب بدهم اما حالا که خود ایشان باب بحث را باز کرده لازم است به ایشان چند نکته را یادآور شوم. اولا آن حادثه بین سال‌های 73 تا 75 رخ نداد. دادگاه من در سال 77 انجام شد. آیا آقای احمدی‌نژاد در همه موارد اینگونه آمار و ارقام را اعلام می‌کند؟ دوم اینکه ایشان امروز اتهامی به من می‌زند که من از این اتهام تبرئه شدم. این اتهام محصول یک گروه شبه‌نظامی – مطبوعاتی بود. به‌نظر می‌رسد که آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد پرونده جدیدی برای من باز کند».

وی افزود: «سوم اینکه عادت ایشان این است که فرافکنی کند در آستانه انتخابات تمام مردم متوجه عملکرد نارسایی ایشان در چهار سال گذشته هستند و ایشان به جای اینکه بیاید بگوید که چرا این نارسایی‌ها وجود داشته، تلاش می‌کند با اتهام زدن به دیگران، صورت مساله را پاک کند. نکته چهارم که باید به آقای احمدی‌نژاد یادآور شوم این است که آقای محسنی‌اژه‌ای که وزیر اطلاعات دولت ایشان است، رئیس دادگاه من بود. خوب است آقای احمدی‌نژاد اول از آقای اژه‌ای



بپرسد که تاریخ دادگاه در چه زمانی برگزار شد و ماجرای دادگاه چه بود، بعد بیایند به دیگران اتهام بزنند. من فقط به آقای احمدی‌نژاد یادآور می‌شوم خیلی از افرادی که در جریان آن دادگاه، علیه من بودند بعد از مدت‌ها تبری جستند. از جمله آقای «م ـ ص» که آمدند و از من معذرت‌خواهی کرد. آقای احمدی‌نژاد که اینقدر به ماجرای شهرداری علاقه‌مند است، خیلی خوب است شفاف به مردم توضیح بدهد در زمانی که شهردار تهران بودند آن 300 میلیارد تومان هزینه بدون سند، چه شده است حتما این را که من مطرح نمی‌کنم. تمام اصولگرایان بسیج شدند، ماجرای مفقود شدن آن 300 میلیارد را کشف کنند. حتی قرار شد تحقیق و تفحص صورت بگیرد اما جلوی ماجرا گرفته شد و آقای احمدی‌نژاد از شهرداری بدون هیچ پاسخی روشن درباره آن 300 میلیارد به ریاست‌جمهوری رفت تا در این دولت 1000 میلیارد تومان، به اعتراف اصولگرایان، گم شود. آقای احمدی‌نژاد به این ماجراها و این مسائل چه کسی قرار است رسیدگی کند؟ شما که دم از محرومان می‌زنید، یکبار برای همیشه بیایید بگویید آن 300 میلیارد تومان در شهرداری و نیز آن 1000 میلیارد تومان در دولت چه شده است. این پول‌ها از پاروی چه کسی بالا رفت؟ خاطرم هست سال 84 زمانی که ایشان رئیس‌جمهور شد، در شهرداری تهران که همچنان زیر نظر ایشان بود، جشنی برپا کرد که 160 میلیون تومان هزینه برداشت، شورای شهر دخالت کرد و بعد اینها مجبور به برگرداندن آن شدند».

کرباسچی در پایان خطاب به احمدی‌نژاد گفت: «من از ایشان می‌خواهم اگر واقعا دلسوز مردم است و درد محرومان را دارد، با بنده در یک مناظره تلویزیونی زنده شرکت کند تا هم ماجرای دادگاه من برای او روشن شود و هم ماجرای مفقود شدن آن پول‌ها در شهرداری و دولت برای مردم روشن شود».

او تاکید کرد: «بد نیست آقای احمدی‌نژاد، در شهر قدمی بزند و بپرسد آن دادگاه سیاسی بود یا واقعا حقوقی. پاسخ مردم برای ایشان جواب خوبی خواهد بود. البته همچنان منتظر جواب ایشان برای مناظره می‌مانم، اگر چه می‌دانم...».

ستاد ميرحسين موسوي در قم آتش گرفت


قم - ستاد اصولگرايان حامي ميرحسين موسوي نامزد دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در قم عصر امروز دوشنبه در حمله افراد ناشناس به آتش كشيده شد.

يكي از مسوولان اين ستاد در گفت و گو با خبرنگار ايرنا اظهارداشت: ساعتي پيش عده‌اي ناشناس با حمله به اين ستاد اقدام به آتش زدن آن كردند كه مقدار زيادي بنر و عكس‌هاي تبليغات انتخاباتي مربوط به ميرحسين موسوي در آتش سوخت.

اين ستاد روبروي در پاركينگ حرم مطهر حضرت معصومه (س) قرار دارد.

وي از هويت مهاجمان اظهار بي‌اطلاعي كرد و گفت: دراين خصوص به مراجع مسوول شكايت شده است.

لااقل نمایش رسیدگی به صلاحیت ها را کامل اجرا کنید!


گرچه دست اندرکاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری از یکماه قبل اسامی کاندیداهای دستچین شده حکومت را از طریق صدا و سیما و رسانه های حکومتی و نیمه حکومتی به مردم معرفی کرده بودند ،اما انتظار می رفت که برای حفظ ظاهر هم که شده به نمایش رسیدگی به صلاحیت کاندیداها رنگ قانونی داده و سناریوی از پیش تعیین شده را مطابق با قوانین مصوب باجرا در آورند. اما تبانی اصلاح طلبان و اصولگرایان حکومتی برای تائید صلاحیت چهار سوگلی حکومت و بایکوت خبری و حذف غیرقانونی و غریبانه سایر داوطلبان واجد شرایط به حدی تهوع آور بود که برخلاف دوره های قبل حتی یکی از اشخاص و رسانه های مدعی اصلاح طلبی بخود اجازه نداد تا به روند بررسی غیرقانونی صلاحیت ها معترض شود و لذا شادمان از روند موجود و حذف رقبای شاخص ،سکوت مفتضحانه را بر اجرای قانون و عدالت ترجیح دادند!

بموجب قانون ماده واحده لزوم رسيدگي دقيق به شكايات داوطلبين رد صلاحيت شده در انتخابات مختلف مصوب 22/8/1378 مجمع تشخیص مصلحت نظام:

"كليه مراجع رسيدگي كننده صلاحيت داوطلبان در انتخابات مختلف ( به استثناي انتخابات خبرگان رهبري كه مطابق اصل 108 قانون اساسي خواهد بود ) موظف اند صرفاً براساس مواد قانوني و براساس دلايل و مدارك معتبر كه توسط مراكز مسئول قانوني به مراجع اجرايي و نظارتي ارسال شده است ، به بررسي صلاحيت داوطلبان بپردازند و چنانچه صلاحيت داوطلبي را رد كردند بايد علت رد صلاحيت را به شرح زير با ذكر مواد قانوني مورد استناد و دلايل مربوط ، به داوطلب ابلاغ نمايند

1-مستندات قانوني بايد به صورت كتبي به داوطلب اعلام گردد

در صورت درخواست داوطلب بايد دلايل و مدارك رد صلاحيت نيز توسط مرجع رسيدگي كننده به ترتيب زير به اطلاع وي رسانده شود.

الف – در كليه موارد به استثناي بندهاي ‹‹ ب ، ج و د ›› دلايل و مدارك كتباً به اطلاع وي مي رسد

ب – در موردي كه دلايل و مدارك ، با عفت عمومي و يا هتك حيثيت اشخاص مرتبط مي شود ، چنانچه شخص داوطلب در معرض هتك باشد دلايل و مدارك حضوراً به اطلاع وي مي رسد و در صورتي كه پس از اطلاع حضوري في المجلس به طور كتبي تقاضا كند دلايل و مدارك مربوط ، كتباً به وي ابلاغ مي شود.

ج – چنانچه ذكر دلايل و مدارك علاوه بر هتك حيثيت داوطلب متضمن هتك فرد يا افراد ديگر باشد ، دلايل و مدارك فقط حضوري به اطلاع داوطلب مي رسد.

د – در مورد مربوط به امنيت ملي اعلام دلايل و مدارك و نحوه اعلام آنها به داوطلب به تشخيص كميسيوني با عضويت رئيس ستاد فرماندهي كل قوا و وزير اطلاعات و وزير كشور خواهد بود.

تبصره 1- ذكر منابع ارائه دهنده اطلاعات مذكور ، به تشخيص مرجع رسيدگي كننده خواهد بود.

تبصره 2- مراجع رسيدگي كننده به شكايات داوطلبان رد صلاحيت شده مكلف اند به شكايات داوطلبان رد صلاحيت شده دقيقاً رسيدگي نموده و نتيجه را به داوطلب و مجريان انتخابات اعلام نمايند . در صورت تقاضاي داوطلبان رد صلاحيت شده اولين مرجع رسيدگي كننده به شكايات ، حسب مورد موظف است ، توضيحات و دفاعيات آنان را استماع نمايند."
با وجود اینکه در این سناریوی از پیش تعیین شده اسامی چهار نامزد تائید صلاحیت شده مورد نظر هیات حاکمه رسما به اطلاع عموم رسیده ،اما تا این لحظه رد صلاحیت و دلایل و مدارک آن به اینجانب ابلاغ نشده است!!

در کشوری که پاسداران قانون اساسی و مجریان قانون آن ،آشکارا قوانین خود تصویب کرده را اینچنین زیر پا می نهند ،چگونه می توان از شهروندان آن کشور انتظار داشت که به قانون مصوب آنها احترام نهند!؟ بقول افلاطون زمامداران یک کشور به منزله رود خانه های بزرگی هستند که از آنها نهرها منشعب می شود. شور و شیرینی آب نهرها تابع تلخی یا گوارائی آب رودخانه است!

نکته جالبتر اینکه حتی اصلاح طلبان حکومتی و رسانه هایشان و نیز پیر و مرشد و مراد آنها که هرجا منافعشان ایجاب کند ،فریاد قانونگرائی اشان گوش فلک را کر می کند ،نیز در این وانفسا در راستای منافع زودگذر خود ترجیح داده اند که تجاهل و تغافل و همنوائی با قانون شکنان را اختیار کرده و نقدا در برابر این قانون شکنی طریق بی خیالی را بپیمایند تا فردا چه پیش آید!!

چنانچه قانون فوق بطور کامل اجرا نشود نامه سرگشاده اینجانب خطاب به رهبری منتشر خواهد شد.

در انتقاد از وضع موجود و نحوه عملکرد جناح های سیاسی کشور: گردش قدرت در انحصار 200 نفر


در سال‌ 1357 ملت‌ ايران‌ با اتحاد و همبستگي‌ خود در مقام‌ زدودن‌ غبارها و زنگارهاي‌ حاكم‌ و پاك‌ نمودن‌ آميزه‌هاي‌ فكري‌ بيگانگان‌ و در سوداي‌ دستيابي‌ به‌ جامعه‌اي‌ سالم‌ عليه‌ نظامي‌ بپاخاست‌ كه‌ در قاموس‌ انقلاب‌ از آن‌ بعنوان‌ طاغوت‌ ياد مي‌شد. به‌ اين‌ اعتبار ملت‌ به‌ حكومت‌ و حاكماني‌ دل‌ بست‌ كه‌ قادر به‌ محو هرگونه‌ استبداد، خودكامگي‌، انحصارطلبي‌، فسادستيزي‌، رفع‌ تبعيضات‌ ناروا، پي‌ ريزي‌ اقتصادي‌ صحيح‌ و عادلانه‌ و ايجاد رفاه‌ و رفع‌ فقر براي‌ مردم‌ بوده‌ و توان‌ برقراري‌ امكانات‌ عادلانه‌ براي‌ همه‌ و تساوي‌ عموم‌ دربرابر قانون‌ را دارا باشند تا از اين‌ طريق‌ زمينه‌ لازم‌ براي‌ رشد و پرورش‌ انسانهايي‌ با ارزش‌ والا و لايق‌ جانشيني‌ خدا در روي‌ زمين‌ فراهم‌ شود.

در اين‌ راستا گرايش‌ غالب‌، در گفتار سياسي‌ آنروز معطوف‌ به‌ توجيه‌ قدرت‌ و سروري‌ كوخ‌ نشينان‌ بر كاخ‌نشينان‌ و بهروزي‌ مستضعفان‌ بود. نويد چنين‌ حكومتي‌ همراه‌ با رمز و رازي‌ كه‌ در آن‌ روزها در كلام‌ رهبر و بنيانگذار نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌ وجود داشت‌ موجب‌ گرديد كه‌ به‌ شهادت‌ اصل‌ اول‌ قانون‌ اساسي‌ (2/98) درصد از كليه‌ كسانيكه‌ حق‌ رأي‌ داشتند، فارغ‌ از هرگونه‌ پوشش‌ و لباس‌، گرايش‌ و ذائقه‌ سياسي‌ و تعلقات‌ قومي‌ و مذهبي‌ به‌ مختصات‌ نظامي‌ بشرح‌ مندرج‌ در قانون‌ اساسي‌ رأي‌ دهند.

لازمه‌ دستيابي‌ به‌ نظامي‌ كه‌ ملت‌ ايران‌ در تمنّاي‌ دستيابي‌ به‌ آن‌ به‌ پاي‌ صندوقهاي‌ رأي‌ رفتند اين‌ بود كه‌ سيرت‌ و صورت‌ حكومت‌ و حاكمان‌ توأماً تغيير يابد. بديهي‌ است‌ كه‌ تغيير عنوان‌ نظام‌ شاهنشاهي‌ به‌ جمهوري‌ اسلامي‌ و جايگزين‌ شدن‌ مجموعه‌اي‌ از شخصيتها و دولتمردان‌ جديد كه‌ پوشيدن‌ پيراهن‌ آستين‌ بلند، داشتن‌ ته‌ريش‌، استفاده‌ از انگشتري‌ عقيق‌ از مشخصه‌هاي‌ ظاهري‌ اغلب‌ آنان‌ محسوب‌ مي‌شد، بجاي‌ شخصيتهايي‌ كه‌ غالباً از كراوات‌ و پاپيون‌ و از لباسهاي‌ شيك‌ استفاده‌ مي‌كردند، نمي‌توانست‌ بعنوان‌ تغيير در صورت‌ حكومت‌ و حاكمان‌ وجه‌ امتياز دو حكومت‌ و دولتمردانش‌ باشد.

بر اين‌ اساس‌ لازم‌ بود كه‌ در سيرت‌ حكومت‌ و حاكمان‌ نيز تحولي‌ اساسي‌، متناسب‌ با خاستگاه‌ انقلاب‌ پديد آيد در غير اينصورت‌ به‌ قول‌ مولانا:

نام‌ خدا نبردن‌ از آن‌ به‌ كه‌ زير لب‌ بهر فريب‌ خلق‌ بگويي‌ خدا، خدا

لاجرم‌ انتظار مردم‌ بر اين‌ بود كه‌ در كنار رهبران‌ صديق‌ آنروز كه‌ نوعاً در سيرت‌ و صورت‌ متفاوت‌ با اسلاف‌ خود، رهبري‌ انقلاب‌ را عهده‌دار شده‌ بودند، شخصيتهايي‌ پرورش‌ يابند كه‌ بسان‌ قديسان‌ صدر اسلام‌ به‌ پاكي‌ و درستكاري‌ عمل‌ كرده‌ و از هرگونه‌ لغزشي‌ درامان‌ بمانند تا درصورت‌ عهده‌دار شدن‌ مسؤوليتي‌ حركت‌ انقلاب‌ را از مسير آرمانهايش‌ منحرف‌ نسازند.

اكنون‌ در بيست‌ و هفتمين‌ سالگرد تولد اين‌ نظام‌ علي‌رغم‌ وجود دستاوردهاي‌ درخشان‌ و قابل‌ دفاع‌ در كارنامه‌ دولتمردان‌، با نقاط‌ ضعف‌ و واقعيتهاي‌ تلخي‌ هم‌ بشرح‌ زير مواجه‌ هستيم‌ كه‌ حاكي‌ از ناكامي‌ ما در پرورش‌ مديران‌ و درنتيجه‌ انحراف‌ از آرمانهاي‌ انقلاب‌ است‌.

ـ نزديك‌ به‌ 5 ميليون‌ ايراني‌ كه‌ غالباً كارآفرين‌ بوده‌ و داراي‌ نبوغ‌ و استعدادهاي‌ بالا هستند، ترك‌ وطن‌ كرده‌ و در ديار غربت‌ بسر مي‌بـرنـد.

ـ بيش‌ از 11 ميليون‌ نفر از جمعيت‌ كشور با مشكل‌ اعتياد خود، خانواده‌ و اطرافيانشان‌ دست‌ و پنجه‌ نرم‌ مي‌كنند. بطوريكه‌ 60 درصد از فضاي‌ زندانهاي‌ كشور به‌ معتادان‌ مواد مخدر اختصاص‌ پيدا كرده‌ است‌. به‌ بيان‌ ديگر امروز بخشي‌ از جوانان‌ ما كه‌ همتايان‌ آنان‌ روزگاري‌ سر به‌ سجاده‌ خون‌ و شهادت‌ مي‌نهادند، امروزه‌ قبله‌ آمال‌ خود را در عالم‌ هپروت‌ و در انس‌ با دود و دم‌ مواد افيوني‌ جستجو مي‌كننـد.

ـ گفته‌ مي‌شود گروه‌ اندكي‌ از دختران‌ اين‌ مرز و بوم‌ شرف‌ و حيثيت‌ خود را در آنسوي‌ آبهاي‌ خليج‌ فارس‌ به‌ ثمن‌بخس‌ مي‌فروشند.

ـ با وجود اينكه‌ كشور ما داراي‌ بيش‌ از 130 ميليارد بشكه‌ نفت‌ و گاز است‌، ميزان‌ بيكاري‌ بيش‌ از 5/4 ميليون‌ نفر برآورد شده‌ است‌ و دركمال‌ تأسف‌ 10 ميليون‌ نفر از جمعيت‌ كشور زير خط‌ فقر بسر مي‌برند. در چنين‌ شرايطي‌ برخلاف‌ مانيفست‌ انقلاب‌ از يكسو خاصه‌ خرجيها و گشاده‌بازيهاي‌ اقتصادي‌ و از سوي‌ ديگر فساد در دستگاههاي‌ مختلف‌ همچون‌ موريانه‌ ريشه‌هاي‌ نظام‌ را از درون‌ مي‌خورد.

ـ 4 ميليارد تومان‌ در مجتمع‌ محمودآباد براي‌ اجلاس‌ اوپك‌ هزينه‌ مي‌شود، اما محل‌ اجلاس‌ به‌ اصفهان‌ منتقل‌ مي‌گردد.

ـ درطول‌ برنامه‌ سوم‌ دراثر سوء مديريت‌، فقط‌ در احداث‌ پالايشگاه‌ پارسيان‌ حدود 24 ميليارد تومان‌ ضرر به‌ خزانه‌ عمومي‌ تحميل‌ مي‌شود.

ـ دخانيات‌ نزديك‌ به‌ 7 ميليارد تومان‌ صرف‌ خريد ساختمان‌ جديد خود در خيابان‌ وزراء مي‌كند.

ـ وزارت‌ امور خارجه‌ 20 ميليون‌ دلار به‌ احداث‌ ساختمان‌ شيشه‌اي‌ كنسولگري‌ خود در فرانكفورت‌ اختصاص‌ مي‌دهد.

ـ وزارت‌ نفت‌ از محل‌ صادرات‌ نفت‌ طي‌ سالهاي‌ 81 و 82، (18) ميليارد تومان‌ خاصه‌خرجي‌ كرده‌ و صرف‌ هزينه‌هاي‌ جاري‌ خود مي‌كنـد.

ـ چندصد ميليارد تومان‌ از آرد يارانه‌اي‌ روستاييان‌ مورد سوءاستفاده‌ واقع‌ مي‌شود.

ـ در طول‌ برنامه‌ سوم‌ معادل‌ 20 هزار ميليارد تومان‌ در دستگاههاي‌ دولتي‌ تخلف‌ از قوانين‌ صورت‌ مي‌گيرد.

صرفنظر از اتلاف‌ منابع‌ و حيف‌ و ميل‌ اموال‌ عمومي‌ كه‌ بعنوان‌ مشت‌ نمونه‌ خروار ذكر شد، دنياطلبي‌، بوروكراسي‌ مفرط‌، حاكم‌شدن‌ روحيه‌ ريا و تملق‌، شخصيت‌زدگي‌، بحران‌ هويت‌ و بي‌تفاوتي‌ مردم‌ از ديگر آسيبهايي‌ است‌ كه‌ ملت‌ ما را رنج‌ مي‌دهد. اينهمه‌ مشروعيت‌ و حقانيت‌ نظام‌ سياسي‌ را تحت‌ الشعاع‌ خود قرار داده‌ است‌.

از منظر سياست‌ خارجي‌ كشوري‌ كه‌ از قديمي‌ترين‌ كانونهاي‌ تمدني‌ دوران‌ باستان‌ در آسيا محسوب‌ مي‌شد و (330) سال‌ قبل‌ از ميلاد نخستين‌ امپراتوري‌ بزرگ‌ در جهان‌ را پايه‌گذاري‌ كرده‌ بود، اكنون‌ بدلايل‌ مختلف‌ بعنوان‌ كشوري‌ حامي‌ تروريست‌ و ناقض‌ حقوق‌ بشر معرفي‌ مي‌گردد. دولتهاي‌ ريز و درشت‌ براي‌ ما خط‌ و نشان‌ مي‌كشند و چنگ‌ و دندان‌ نشان‌ مي‌دهند. يكروز مالكيت‌ جزاير سه‌گانه‌ را مخدوش‌ اعلام‌ مي‌نمايند، روز ديگر چاههاي‌ آرش‌ دستاويزي‌ براي‌ اختلاف‌افكني‌ قرار مي‌گيرد. اگر روزگاري‌ بمنظور تشويق‌ جهت‌ پيوستن‌ به‌ N.P.T چهار نيروگاه‌ اتمي‌ مشابه‌ نيروگاه‌ بوشهر، دريافت‌ تكنولوژي‌ هسته‌اي‌ و ايجاد خاورميانه‌ عاري‌ از سلاح‌ هسته‌اي‌ را به‌ ما پيشنهاد مي‌كردند، امروز مسؤولان‌ ما عضويت‌ در N.P.T را دائمي‌ مي‌كنند. به‌ معاهداتي‌ نظير C.T.B.T ، C.W.C ، پروتكل‌ الحاقي‌ (2+93) مي‌پيوندند و نه‌ تنها امتيازي‌ نمي‌گيرند، بلكه‌ سياستي‌ را اتخاذ مي‌كنند كه‌ همواره‌ در مرحله‌ امنيت‌ درجا بزنيم‌.

من‌ اين‌ وضعيت‌ و روند را ناشي‌ از تفكر و عملكرد مستقيم‌ و يا غيرمستقيم‌ كلكسيوني‌ از شخصيتهايي‌ مي‌دانم‌ كه‌ تعداد آنان‌ كمتر از (200) نفر مي‌باشد. اما از ابتداي‌ انقلاب‌ تاكنون‌ قدرت‌ را در انحصار خود گرفته‌ و اجازه‌ اينكه‌ در ميان‌ نخبگان‌ جامعه‌ به‌ گردش‌ درآيد را نمي‌دهند. اشخاص‌ مزبور خود را سنگ‌ محك‌ حق‌ و ناحق‌ دانسته‌ و به‌ اين‌ اعتبار جامعه‌ را از منظر خود به‌ دو بخش‌ سياه‌ و سفيد و بد و خوب‌ تقسيم‌ مي‌كنند و به‌ فراخور دوري‌ و نزديكي‌ اشخاص‌ به‌ خود به‌ آنها امتياز مي‌دهند. مرزبنديهاي‌ سياسي‌ مبتني‌ بر تخيلات‌ آنها صورت‌ مي‌گيرد، بدون‌ اينكه‌ از مبناي‌ منطقي‌ برخوردار باشد. مفاهيمي‌ همچون‌ چپ‌ و راست‌، اصلاح‌طلبي‌ و محافظه‌ كاري‌ و اصولگرايي‌ با معيارهاي‌ آنان‌ تعريف‌ و تعيين‌ مصاديق‌ آن‌ قائم‌ به‌ اراده‌ آنهاست‌.

كسانيكه‌ زير علم‌ اينان‌ سينه‌ بزنند، مجوز ورود به‌ متن‌ را مي‌يابند، درغيراينصورت‌ هميشه‌ بايد در حاشيه‌ بمانند. منافع‌ ملي‌ از دريچه‌ منافع‌ جناحي‌ اشخاص‌ موصوف‌ تعريف‌ و تفسير مي‌شود. گروه‌ ياد شده‌ در درون‌ خود براي‌ كسب‌ قدرت‌ بيشتر همواره‌ به‌ يك‌ رقابت‌ تخريبي‌ اشتغال‌ دارند و راهبرد اين‌ رقابت‌ براي‌ يكي‌ هياهوست‌ و براي‌ ديگري‌ اختناق‌.

اينان‌ براي‌ تداوم‌ سلطه‌ خود و عناصرشان‌ همواره‌ از ابزار توجيه‌ بهره‌ مي‌گيرند. كافي‌ است‌ زير سقفي‌ كه‌ اينان‌ ساخته‌اند قرارگيريد‌ تا علي‌رغم‌ هرگونه‌ خطايي‌ از برچسب‌ اصولگرايي‌ برخوردار شويد‌ و يا اگر زير علم‌ گروه‌ ديگري‌ از آنها سينه‌ بزنيد‌، هرچند اشتباهات‌ فاحشي‌ را مرتكب‌ شويد‌ از برچسب‌ اصلاح‌طلبي‌ بهره‌مند خواهيد‌ شد. اما چنانچه‌ كسي‌ فريب‌ اين‌ بازيهاي‌ سياسي‌ را نخورد، اگر اصولگراترين‌ يا اصلاح‌طلب‌ترين‌ فرد هم‌ باشد، خارج‌ از دايره‌ اصولگرايي‌ و اصلاح‌طلبي‌ قرار خواهد گرفت‌.

اين‌ جماعت‌ صاحب‌ تريبونهاي‌ رسمي‌ كشور هستند و بخش‌ قابل‌ توجهي‌ از رسانه‌ها را دراختيار دارند. عطسه‌ فرد دلخواه‌ خود را تيتر اول‌ رسانه‌هايشان‌ مي‌كنند و او را از فرش‌ به‌ عرش‌ مي‌برند و برعكس‌ قادرند مواضع‌ بازيگران‌ سياسي‌ را وارونه‌ جلوه‌ داده‌ و غيرخوديها را از عرش‌ به‌ فرش‌ بياورند. اين‌ است‌ كه‌ كبوتران‌ تشنه‌ قدرت‌ كه‌ همواره‌ در آسمان‌ قدرت‌ بدنبال‌ شكار قدرت‌ در پروازند با رسيدن‌ هريك‌ از اينان‌ به‌ قدرت‌ چرخي‌ زده‌ و بر بام‌ آنان‌ مي‌نشينند.

من‌ معتقدم‌ كه‌ اوضاع‌ فعلي‌ نتيجه‌ عملكرد مستقيم‌ كبوتراني‌ است‌ كه‌ صرفاً شيفته‌ قدرتند، نه‌ تشنه‌ خدمت‌ و به‌ اعتبار نزديكي‌ به‌ اينان‌ به‌ قدرت‌ رسيده‌اند.

لذا اگر كميته‌ مبارزه‌ با فساد شكل‌ مي‌گيرد، بي‌حاصل‌ است‌. اگر مقام‌ رهبري‌ سالي‌ را سال‌ امام‌ علي‌، سال‌ پاسخگويي‌ يا سال‌ همبستگي‌ اعلام‌ مي‌نمايد، نتيجه‌ آن‌ معكوس‌ است‌ و تا زمانيكه‌ اينان‌ در متن‌ قرار دارند و منابع‌ قدرت‌ دراختيار آنان‌ است‌، 70 ميليون‌ ايراني‌ حاشيه‌نشين‌ نمي‌توانند هرگز به‌ تحولي‌ جدي‌ در روند حاكم‌ دل‌ بندند!

اعلمی خطاب به خامنه ای: مسئولیت به مخاطره افتادن جمهوریت و ظلمی که این شورا در حق مردم روا می دارد متوجه شخص شماست


اکبر اعلمی در بخش های پایانی نامه طولانی خود خطاب به آیت الله خامنه ای نوشته است: "اگر اسباب رنجش خاطر شما را فراهم نمی سازد باید به این واقعیت تلخ اشاره کنم که مهمترین تفاوت میان شما و قدیسان صدر اسلام که خود را ادامه دهنده راه آنها می دانید در این است که قدیسان مذکور و بسیاری از حواریون آنها نه تنها هرگز عدالت را به پای مصلحت ذبح نکردند بلکه خود را نیز شهید راه عدالت کردند تا عدالت با همه زیبائی هایش پابرجا بماند، اما در کمال تاسف مشاهده می شود که شورای نگهبان منصوب شما چنان بی پروا و تبعیض آمیز عمل می کند که به نظر می رسد در چالش میان عدالت و مصلحت، همواره عدالت باید به پای مصلحت قربانی شود تا شاید از این طریق چند صباحی هم منافع و تمنیات بعضی از افراد و گروه های مورد نظر تامین شود."
نامه سرگشاده یک بنده خدا ،به بنده دیگر خدا مقام محترم رهبری!


سلام علیکم

قال رسول الله: "انتم بنو آدم و آدم من تراب"!

در روایات اسلامی آمده است که “ابوتراب” یا پدر و دمساز خاك از زیباترین و محبوب‌ترين القاب در نزد علی(ع) بوده است. در “مناقب” ابن شهر آشوب نیز نقل شده است که آن امام پس از آنکه زره گمشده خویش را در نزد یکی از یهودیان کوفه یافت حق خود از وی مطالبه کرد ،لیکن آن مرد از پس دادن آن به حضرت خودداری ورزید. ناگزیر ایندو اختلاف خویش را در نزد شریح قاضی مطرح کردند و چون امام دلیل و بیّنه‌ای برای تصاحب زره خود نداشت لاجرم قاضی منصوب ایشان به نفع آن یهودی حکم صادر کرد.

همچنین در نهج البلاغه می خوانیم که امام معصوم(ع) حتی خویشتن را از تذکر و نصیحت دیگران بی نیاز نمی دانست و کشورداری‌ بر مبنای‌ کبرورزی‌ و گرایش‌ به‌ پذیرش‌ تملّق‌ را مذمّت نموده‌ و مردم‌ را به بی پروا سخن گفتن توصیه‌ می‌کرد و از آنان می خواست تا با مشارکت‌ و نظردهی‌ خویش‌ خطاهای‌ زمامداران‌ را یادآور شوند. به بیان دیگر در حکومت علی(ع) منتقد بودن و سخن تلخ حق گفتن یک ارزش و اطاعت بی‏چون و چرا یک ضد ارزش به شمار می آمد.

از اینرو علی (ع) با مردمان می‏گفت: "بدان سان که رسم سخن گفتن با جبّاران تاریخ است با من سخن مگویید و آن چنان که از زورمندان دژخوی پروا می‏کنید از من فاصله مگیرید، به تصنّع با من ‏نیامیزید و چنین مپندارید که اگر با من سخن حقی بگوئید مرا گران آید". به همین سبب به فرماندهان و کارگزاران خود نیز توصیه می‏فرمود تا مشاورینی برگزینند که سخن تلخ حق را با آنان در میان نهند.

نظر باینکه نه شما معصوم و والاتر از علی(ع) هستید و نه من عاصی و فروتر از آن یهودی و اعراب بدوی می باشم و هر دو عبد خدا و از جنس خاکبم و دیر یا زود به اصل خویش باز خواهیم گشت ،بدین سبب در وهله نخست در مطلع نامه ام شما و خود را بنده خدا خطاب کردم تا در نگارش این نامه مشفقانه دچار لکنت زبان و لغزش قلم نگردم و رسم سحن گفتن با زمامدار اسلامی را آنگونه که "ابوتراب" توصیه کرده است بجای آورم و در وهله دوم به عنوان یک شهروند صاحب حق در این نامه شکوه و دغدغه هایم را با شخصیتی در میان نهم که قدرت مطلقه را در کشورم در اختیار دارد ،زیرا بقول سعدی "دو چیز طیره عقل است ؛دم فرو بستن بوقت گفتن و گفتن بوقت خاموشی" و گمان می کنم که اگر در این فرصت هم واقعیات را با شما در میان نگذارم شاید روزی ،روزگاری مورد شماتت تاریخ قرار گیرم که غایبان خود را هرگز نمی بخشد.

گمان می کنم که حضرتعالی نیز با حکایت خردمندان هفتگانه یونانی آشنائید ،چنانکه منتسکیو می نویسد ؛از خردمندان مذکور پرسیدند که کاملترین حکومت ها کدام است؟ "سلن" مقنّن آتنی گفت: آنکه دشنام یکفرد در همه تاثیر کند. "بیاس" گفت؛ آنکه قانون بجای حاکم کار کند. "سالیس ملیوسی" فیلسوف گفت ؛حکومتی که برابری اموال در آن باشد. "پتیاگوس" گفت؛ آنکه درستکاران حکومت کنند نه شرّان. "گلئوبوس" گفت؛ آنکه قانون بجای خطیب نطق کند.

"سرمامدرس" از این سخنان اینگونه نتیجه گرفت ؛پس باید دانشمندان پارسا حکومت کنند!

نتیجه دیگری هم از سخنان خردمندان یونانی می توان گرفت و آن اینکه اگر در جامعه ای دانشمندان پارسا حکومت کنند ،انتظار می رود که حاصلش کار کردن "قانون" بجای حاکم و نطق کردن آن بجای خطیب باشد. در این صورت دیگر قانون شکنان جایگاهی در حکومت قانون نخواهند داشت و در نتیجه عدالت نیز در آن جامعه حکفرما و تضییع حقوق یک فرد همه را متاثّر خواهد کرد ،زیرا دانشمندان پارسا خود را فراتر از دیگر هم نوعان خود نمی پندارند و در چارچوب قانون و با در نظر گرفتن مصالح عمومی و احترام به خرد جمعی رفتار کرده و از اتّخاذ هرگونه تصمیم و روشی که بوی استبداد و خودخواهی دهد اجتناب می ورزند.

با نگاهی به اصول ؛1، 2 ،3 ، 107 ،109 و 111 قانون اساسی ،متوجه نوعی شباهت و قرابت میان اهداف و مختصّات نظام سیاسی مورد نظر واضعان قانون اساسی با آرمانشهری می شویم که خصوصیات آنرا منتسکیو از زبان خردمندان یونانی توصیف کرده است.

این حقیقت زمانی آشکارتر می شود که در دیل اصل 107 قانون اساسی ،قانونگذار تفاوتی میان رهبر و رهرو قائل نگشته و به صراحت بیان می دارد که "رهبر در برابر قوانين با ساير افراد كشور مساوي است" و در بند 14 اصل سوم نیز حاکمیت را به ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون ملزم می کند.

پرواضح است که امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوی عموم در برابر قانون ،از یکسو در گرو برابری حقوق اجتماعی و شهروندی میان فرادستان و فرودستان است و اینکه هرکس متناسب با وظایف و اختیاراتی که داراست در برابر مردم مسئول و پاسخگو باشد و به بیان دیگر قدرت‌ هرگز از عدالت‌ نگسلد و در صورت گسستن ایندو از یکدیگر امکان استیضاح و محاکمه ارباب قدرت تا عالیترین سطوح آن میسّر گردد و از سو ی دیگر ، قانون به عنوان مبیّن ضابطه مند مدیریت اجتماعی ،مدیریت سیاسی کشور و تمشیت امور را تحت انضباط قانونی و اطمینان بخش خود قرار دهد و لاجرم هیچکس نتواند مصداق "هرکاری کند کس نخواهد خواستن از او حساب" واقع شود. شاید به همین سبب

گلوبال ریسرچ رفع فیلتر شد استقبال سریع دولت از پخش اخبار حمله به ایران


بدنبال انتشار چند تفسیر جدید در سایت "گلوبال ریسرچ" که در آنها اخبار روزهای اخیر اسرائیل مبنی بر حمله قریب الوقوع نظامی این کشور به ایران تفسیر شده، بدستور مرکز غیبی در نهاد ریاست جمهوری که یک سر آن به قاضی مرتضوی وصل است، فیلترینگ از روی این سایت برداشته شد.

گلوبال ریسرچ از چند سال پیش فیلتر بود و از آنجا که دولت نهم در شرایط کنونی بشدت بدنبال تبلیغ فضای جنگی و خطر حمله به ایران است فیلترینگ از روی این سایت برداشته شد، تا اخباری که دولت اسرائیل هدایت شده و درجهت تقویت موقعیت احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری پخش می کند، از طریق گلوبال ریسرچ سریع تر در ایران پوشش پیدا کند!

حمایت از موسوی وظیفه یک سازمان و حزب است نه فرد


حمایت از موسوی
وظیفه یک سازمان و حزب است نه فرد
روزنامه سرمایه در شماره روز گذشته خود با انتشار عکسی از محمد علی عمویی، پرسابقه ترین زندانی سیاسی ایران (37 سال پیش و پس از انقلاب) به نقل از او نوشت : سخنان میرحسین موسوی سخت دلنشین است و صادقانه. محمد علی عمویی اعلام کرده است که هنوز از نامزد خاصی پشتیبانی نکرده است. گفته می‌شود عمویی تا بحال در مراجعاتی که به او شده بر این نظر بوده است که وظیفه دفاع از این یا آن نامزد انتخاباتی وظیفه مجموعه یک سازمان و حزب است نه این یا آن فرد.

هزینه این تبلیغات را دولت از کدام محل تامین کرده است؟ آغاز تبلیغات تلویزیونی به نفع احمدی نژاد در اروپا


قلم، یک شبکه تلویزیونی هلندی زبان که برای هلند و بلژیک برنامه پخش می کند با هزینه ای که حدس زده می شود 300 تا 400 هزار یورو است، یکشنبه شب بمدت یکساعت یک فیلم کامل تبلیغاتی به نفع احمدی نژاد و دعوت ایرانی های خارج برای رای دادن به او پخش کرد.
دولت احمدی نژاد معلوم نیست از کدام بودجه، هزینه سنگینی را صرف تبلیغات انتخاباتی برای رای گیری در خارج از کشور کرده است.

یکشنبه شب یک شبکه تلویزیونی هلندی زبان که برای هلند و بلژیک برنامه پخش می کند و ععلاوه بر این کشور، بخش هائی از آلمان و سوئیس را پوشش می دهد، بمدت یکساعت برنامه ای در جهت تبلیغ احمدی نژاد پخش کرد. این برنامه از ساعت 8 تا 9 شب که پربیننده ترین وقت تلویزیونی است پخش شد و در آن این نکات برجسته بود:

1- سفر احمدی نژاد به روستاها و نامه جمع کردن او

2- نمایش مجامعی که در آن عکس های خاتمی را روی می میز و دیوار بر می گرداندند.

3- تبلیغ شهادت طلبی برای جنگ بعدی (در این نمونه او در این فیلم به خانه ای می رود که جوانی در جنگ با عراق کشته شده و احمدی نژاد از او می پرسد باز هم پسری دارد؟ مادر می گوید: بله. و احمدی نژاد از او می خواهد خوشحال باشد و پسر دیگرش را آماده کند که فیض شهادت نصیب او نیز بشود!

این فیلم که از مجموع فیلم های سیمای جمهوری اسلامی از سفرهای احمدی نژاد و سخنرانی های او قسمت برداری شده و به هم مونتاژ شده، بی شک در ایران ساخته شده و برای پخش در اختیار تلویزیون فلامان زبان بلژیک قرار گرفته بود.

برآوردهای محلی در بلژیک اینست که برای پخش این فیلم رقمی میان 300 تا 400 هزار یورو پرداخت شده و این یکساعت را خریده اند.

باحتمال بسیار زیاد، این یگانه کانال تلویزیونی نیست که برای پخش این نوع فیلم های تبلیغاتی احمدی نژاد از آنها وقت خریده شده و در شب های آینده باید منتظر پخش همین نوع فیلم ها از تلویزیون های دیگر کشورهای اروپائی بود. بودجه این تبلیغات انتخاباتی از کجا تامین می شود؟