Monday, February 28, 2011

بازداشت موسوی و کروبی


بازداشت موسوی و کروبی


حکومت، از ترس مرگ

دست به خودکشی زد!







دیشب مردم، با بانگ الله اکبر تهران را روی سرشان گذاشتند. مردم برای اعتراض ها و تظاهرات 10 اسفند (امروز) یکدیگر را خبر کردند و تردید نیست که امروز تهران و بسیاری از شهرهای ایران صحنه صف آرائی مردم معترض و نیروهای ویژه سپاه و انتظامی و پیاده نظام چماقدار و اوباش آنها خواهد شد. بازهم عده ای کشته و مجروح و عده ای نیز بازداشت. حکومت نمی خواهد بحران را بپذیرد و مردم حاضر به قبول ادامه این حاکمیت نیستند. حکومتی که از یک بیانیه چند خطی موسوی و کروبی و انتشار آن در سایت ها و وبلاگ های فیلتر شده وحشت دارد و بتدریج از سایه خود نیز خواهد ترسید، نمی تواند ترس خود را در پشت خشونت و بازداشت و یورش و زندان و اعدام پنهان کند. همانگونه که دیگر نمی تواند پشت مذهب و اسلام سنگر بگیرد. اگر چنین سنگری اطمینان بخش بود، قذافی به حال و روزی که همگان شاهدند نمی افتاد. قلب حقایق و شعبده بازی با نمایش تلویزیونی آتش زدن عکس آیت الله خمینی توسط مردم و نمایش توهین به امام حسین در روزعاشورا و دهها و صدها نمونه ای از این شعبده بازی های حکومتی، دیگر برای خود اوباش پای رکاب ولایت هم جاذبه ندارد. صحنه دستگیری فائزه هاشمی و زبان و کلام سردسته اوباش بازداشت کننده وی نشان داد که در میان آنها هم، دیگر نه اسلام مطرح است و نه مذهب. ماشین حکومتی در جاده خاکی و پر دست انداز کودتا حرکت می کند و مردم سوار بر موج و توفانی که در جهت براندازی حکومت های مطلقه و استبدادی – از هر نوع آن- در منطقه می وزد به پیش می روند. کودتای ضد انقلابی 22 خرداد که اکنون با بازداشت نابخردانه میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران آنها تکمیل شده، بر سرعت توفان افزوده و در خود حاکمیت نیز شکاف را عمیق تر خواهد کرد. حالا، دیگر امثال هاشمی رفسنجانی و علی لاریجانی و علی مطهری و بقیه ای که شماری از آنها قطعا نظامی و سپاهی اند نیز، باید مشتی کوُدن سیاسی باشند که ندانند، تا ماشین کودتا در جاده سنگلاخ و پردست انداز به دره پرتاب نشده، باید از آن پیاده شوند و سرنوشت خود را بدست راننده و کمک راننده های آن ندهند. دیک مقابله با استبداد و حاکمان مطلقه در منطقه می جوشد و در همین دیگ، سرحاکمیت جمهوری اسلامی نیز می جوشد!

از یک نامه دریافتی

از یک نامه دریافتی


علی خامنه ای، سالها در کمین

انتقام از میرحسین موسوی بود!







سلام- چون تبلیغ ساده زیستی علی خامنه ای در میان بسیجی ها و انصار ولایت شدید تر از گذشته شده، خواستم این چند خط را که مستند به اعترافات وزیرخارجه بیت رهبری "علی اکبر ولایتی" است منتشر کنید:



زمانی که خامنه ای رئیس جمهور بود و موسوی نخست وزیر، آقای خامنه ای برای شرکت در اجلاس هشتم سران کشورهای غیرمتعهد که در زیمبابوه برگزار شده بود، از دولت خواست تا بودجه این سفر را تامین کند. موسوی، با اشاره به شرایط جنگی و کمبود بودجه و بنزین، از پرداخت هزینه کامل این سفر و بنزین هواپیما مخالفت کرد. خامنه ای درخواست 15 میلیون تومان آن زمان را کرده بود.



همان روز آقای خامنه ای، درحالیکه در دفتر ریاست جمهوری قدم می زد گفت:



گذار پوست به دباغخانه خواهد افتاد!



سالها بعد علی اکبر ولایتی در خاطرات خود دراین باره گفت:



«عاقبت یکی از مسئولان آن زمان دولت که اعتقاد درستی نسبت به موقعیت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داشت و به ایشان علاقمند بود و الان هم در حال خدمت است، از طریقی و به اعتبار خودش 15 میلیون تومان تهیه کرد تا هواپیما را بنزین بزنند و به زیمبابوه برویم. از همین داستان، نوع برخوردهای دولت را ملاحظه کنید! شاید بیان این تعبیر درست نباشد، ولی دقیقاً مصداق ضرب‌المثل «با سیلی صورت خود را سرخ نگه‌داشتن» بود و مقام معظم رهبری انصافاً در برابر مشکلاتی که در مقابل رئیس‌‌جمهور که مطابق قانون اساسی رئیس قوه مجریه بودند، ایجاد می‌شد، آبروداری کردند. بعضی از افراطیون آن دولت می‌گفتند نقش رئیس ‌جمهور فقط این است که استوارنامه‌های سفرا را امضا کند! با وجود سختی‌هایی که مقام معظم رهبری در سال‌های قبل و بعد از انقلاب تحمل کردند، به نظر بنده هیچ دورانی سخت‌تر از دوران ریاست جمهوری ایشان نبود که با نخست‌وزیری کار می‌کردند که اختلاف فکری زیادی با هم داشتند که البته بعدها هم نشانه‌هایش بیشتر بروز کرد.»

از یک گزارش دریافتی

از یک گزارش دریافتی


جلسه 4 نفره با خامنه ای

برای بازداشت موسوی و کروبی





با سلام- پنجشنبه، سر شب، آقایان جنتی، نقدی، تائب و اژه ای آمدند بیت رهبری و از خامنه ای اجازه خواستند که موسوی و کروبی را از خانه هایشان به یک زندان مخفی منتقل کنند. آنها اطمینان دادند که تدابیری برای پخش نشدن خبر این بازداشت اندیشیده و آمادگی هائی برای واکنش های احتمالی در شهر هم گرفته اند. آقای خامنه ای بازداشت خانم ها دکتر زهرا رهنورد همسر مهندس موسوی و همچنین فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی را هم به این لیست اضافه کرد و با پیشنهاد آنها برای تمام کردن شبانه کار، موافقت کرد و بعنوان فصل الخطاب گفت: الخیر فی ما وقع!

دختران موسوی: خبر فارس کذب محض است / دیدار با پدر و مادرمان تنها راه تکذیب خبر است

دختران موسوی: خبر فارس کذب محض است / دیدار با پدر و مادرمان تنها راه تکذیب خبر است


فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در یک گفت و گوی کوتاه با کلمه، خبر تکذیب بازداشت پدر و مادرشان را که از سوی خبرگزاری های دولتی فارس منتشر شده، به شدت رد کردند.



دختران موسوی در گفت و گو با کلمه گفته اند: با توجه به شواهدی که از روز ها و هفته های قبل در اختیار داریم برای ما نیز عدم حضور پدر و مادرمان در منزل نزدیک به یقین است و تنها دیدار فوری آنها در خانه پدری می تواند خبر بازداشت را تکذیب کند. آنها تاکید کردند: ما فرزندان دکتر رهنورد و مهندس موسوی تکذیب خبر بازداشت و انتقال آنهارابه زندان حشمتیه ، که توسط برخی سایتهای دولتی در واکنشی شتابزده به این خبر پخش شد، به شدت رد می کنیم.



کلمه پیش از این اعلام کرده بود که میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به همراه همسران خود زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، دستگیر شده و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده‌اند. اما خبرگزاری های فارس در واکنشی سریع، خبر بازداشت آنها را تکذیب کرد.



فرزندان رهنورد و موسوی افزوده اند که « تنها هنگامی عدم صحت خبر بازداشت پدر و مادر مان برای ما مشخص و قابل باور خواهد شد که فورا آنها را در خانه پدری خود و بدون تهدید یا حضور نیروهای امنیتی یا نظامی در صحت و سلامت کامل فیزیکی و روحی همانگونه که تا پیش از ناپدید شدن بوده اند، دیدار کنیم.



دختران موسوی همچنین به خبرنگار کلمه، گفته اند:” با وجود اینکه پیش از این بارها و بارها نگرانی خود را از وضعیت نامشخص پدر و مادر خود اعلام کرده ایم اما تاکنون یعنی پس از دوهفته از ناپدید شدن والدین مان و نیز همراه مبارزش شیخ مهدی کروبی و همسر بزرگوارش، با بی خبری مطلق و نگران کننده و با سکوت مرموز و یا اظهار نظرهای متناقض از سوی مسوولان حکومتی روبرو شده ایم.



به اعتقاد فرزندان موسوی تناقض گویی نیروهای امنیتی احتمال ابرای کاهش تدریجی حساسیتهای مردم به این خبر است و خود دلیلی دیگر بر بازداشت پدر و مادر آنهاست.



آنها تاکید کردند شایعه پراکنی در خبرگزاری های دولتی و اخبار متناقض دردی را دوا نمی کند بلکه مسوولان باید پاسخ رسمی به درخواست ملاقات و تعیین وضعیت نامعلوم پدر و مادرشان بدهند

دستپاچه گی و دروغ حکومت اسلامی

دستپاچه گی و دروغ حکومت اسلامی


خبرگزاری فارس: خبر بازداشت موسوي و كروبي صحت ندارد



خبرگزاري فارس: يك مقام قضايي خبر بازداشت سران فتنه ، موسوي و كروبي را تكذيب كرد.



اين مقام قضايي در گفت‌و‌گو با فارس، ضمن تكذيب خبر بازداشت موسوي و كروبي، اعلام كرد: اين دو در حال حاضر در منازل خود به سر مي‌برند و تنها محدوديت‌هايي در برابر تماس‌هاي آنان با عناصر مشكوك اعمال شده است.



سخنگوي قوه قضاييه نيز امروز در يك نشست خبري اعلام كرده بود كه ارتباطات تلفني سران فتنه محدود شده است.



برخي از رسانه‌هاي بيگانه و در خدمت ضدانقلاب، همچون بي‌بي‌سي و صداي آمريكا با انتشار خبر دروغين بازداشت سران فتنه درصدد فضا‌سازي و شيطنت براي دستيابي به اهداف خويش هستند.



* خبرگزاری فارس در بسیاری از موارد در چنین مواردی خبر کذب ساخته و منتشر ميکند، هنوز خبر قابل استناد همانی است که به گزارش کلمه در اين سایت منتشر شده است

تا 10 اسفند/ بانگ الله اکبر آسمان تهران را بر سر دیکتاتورهایش لرزاند


ندای سبز آزادی - هنوز ساعاتی از انتشار خبر دستگیری رهبران جنبش سبز در رسانه های مخالف دولت منتشر نشده که بانگ الله اکبر شهروندان تهرانی آسمان تهران را بر سر دیکتاتورهایش لرزاند.




به گزارش خبرنگاران ندای سبز آزادی از بانگ الله اکبر امشب رأس ساعت 10 در محله های مختلف تهران به همراه شعارهایی نظیر " یا حسین، میرحسین " و " یا مهدی، شیخ مهدی " شنیده می شود.



بر اساس آخرین گزارشات محله های تجریش، صادقیه، شهرک آپادانا، گیشا، طالقانی، سعادت آباد، خیابان سهرودی، میدان فاطمی، خیابان دولت و ... امشب را با فریاد الله اکبر هواداران جنبش سبز گذرانده اند.



این در حالی است که برخی خبرها از بانگ الله اکبر مردم شهرهای دیگر ایران نیز حکایت دارند

آیت الله خامنه ای: نگران پیامدهای بازداشت نباشید

ندای سبز آزادی: یکی از مدرسان حوزه علمیه قم روز شنبه هفتم اسفند ماه نگرانی اساتید حوزه از پیامد بازداشت رهبران جنبش سبز را به اطلاع مسئولیت دفتر وی رساند.




به گزارش منابع خبری ندای سبز آزادی؛ روز شنبه ۷ اسفندماه یکی از مدرسان خارج حوزه علمیه قم نگرانی برخی از اساتید حوزه را از پیامدهای بازداشت موسوی و کروبی به اطلاع آقایان حقانی و ملکان از مسولان برجسته دفتر رهبری در تهران و قم رساند.



گفتنی است مسولان دفتر رهبری در پاسخ به این نگرانی گفته اند: پیش و بیش از شما جناب اقای لاریجانی رییس قوه قضاییه این نگرانی را به محضر آقا رساندند و ایشان فرمودند: اشراف بر این پرونده و محاسبه پیامدهای سیاسی و امنیتی آن را آقا سیدمجتبی و کارشناسان مورد اعتماد بنده برعهده دارند و از این جهت جای نگرانی نیست.



شایان ذکر است پیش از این مهدی کروبی از تقش مجتبی خامنه ای در انتخابات ۸۴ و نقش وی در تقلب در ان انتخابات خبر داده بود ؛ پیش از این منایع مطلع از حضور مجتبی خامنه ای در ستاد فرماندهی کودتای انتخاباتی سال ۸۴ خبر داده بودند

وزارت اطلاعات: تهران سه‌شنبه در بحران خواهد بود

ندای سبز آزادی: وزارت اطلاعات وضعیت تهران را در روز سه شنبه 10 اسفند با درجه بندی "بحران" طبقه بندی کرده و به نیروی انتظامی اخطار داده است تمام توان خود را به کار ببندد تا تماشاگرانی که برای دیدن بازی استقلال و السد قطر به استادیوم آزادی تهران می روند به تظاهرات کنندگان جنبش سبز نپیوندند.


در جلسه یکشنبه شب شورای امنیت تهران که با حضور نمایندگان وزارت اطلاعات، وزارت کشور، نیروی انتظامی، سازمان صدا و سیما، سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال تشکیل شد مهمترین معضل روز سه شنبه جاری، همزمانی تظاهرات اعتراضی سبزها با بازی استقلال تهران و السد قطر از سری مسابقات مقدماتی جام باشگاه های آسیا عنوان شده است که سرکوب گسترده تظاهرات را به دلیل حضور تماشاگران و ابعاد بین المللی آن امکان پذیر نمی کند. ضمن آنکه شعارهای تماشاگران در روز بازی نیز قابل کنترل نخواهد بود.

در عین حال برای تظاهرات روز سه شنبه همانند تظاهرات اعتراضی روز 25 بهمن، امنیت تهران به نیروی انتظامی سپرده شده است و سپاه تنها در صورتی وارد صحنه می شود که نیروی انتظامی نتواند امنیت پایتخت را تامین کند.

در این جلسه به سازمان اتوبوسرانی امر شده است که مسیرهای عادی نقل و انتقال تماشاگران را که به صورت معمول تعداد زیادی را در مسیر امام حسین – آزادی جابجا می کنند تغییر دهد. همچنین سازمان صدا و سیما هم مکلف شده است تا بازی را با تاخیر چند ثانیه ای همانند رقابت های خارجی پخش کند تا در صورتی که تماشاگران شعارهایی در حمایت از جنبش سبز سر دادند، این شعارها سانسور شوند.

سال گذشته در جریان دیدار استقلال – استیل آذین که با حضور 90 هزار نفر در استادویم آزادی برگزار شد، شعارهای تماشاگران در حمایت از جنبش سبز و میرحسین موسوی باعث گردید صدا و سیما برای پخش مستقیم بازی با مشکلات زیاد مواجه شود.

طرفداران جنبش سبز قرار است در روز سه شنبه از ساعت 5 بعد از ظهر در مسیر امام حسین - آزادی حاضر شوند. مهمترین مطالبه سبزها در این روز پایان دادن به حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی است. سبزها در عین حال قصد دارند مسیر انقلاب تا پاستور، منزل میرحسین موسوی را به مناسبت تولدش گلباران کنند.

کلمه: دستور حصر رهبران جنبش از بیت رهبری صادر شده است

جرس: در پی تداوم حصر و ربایش راهبران جنبش سبز و بی خبری از وضعیت و سرنوشت آنان، سامانه خبری- تحلیلی کلمه خاطرنشان کرده است "از آنجا که هیچ مقامی تا امروز و پس از این همه مدت حاضر نشده مسئولیت حصر را بپذیرد و یا آن را انکار کند، و تمامی مقامات اظهار نظر کننده نیز کمتر از آن‌ هستند که بتوانند به موضوع حصر مشروعیت ببخشند، تمام شواهد نشان می‌دهد که آمر اصلی حصر، «دستگاه حاکمه» بوده و عوامل اصلی حصر، اگر رسماً از رهبری دستور نگرفته باشند، قطعاً ریشه‌ای در بیت رهبری دارند و تنها جایی که می‌تواند فرمان آتش را به این همه افراد صادر کند، بیت رهبری است. "




این سامانه خبری- تحلیلی جنبش سبز، در تحلیل شرایط امروز آورده است :

تند رو‌ترین لایهٔ اقتدارگرایان، تجمع ۲۵ بهمن را بهانه کرد تا خطِ قرمز برخورد با سران سبز را بشکند و آن‌ها را حصر کند. این الگوی حصر و شیوهٔ برخورد با رهبران سبز در نوع خود در تاریخ کشور بی‌سابقه است.

حصرِ میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از سابقون انقلاب و مدیران طراز اول کشور که در سخت‌ترین شرایط در نجات ایران و نظام سهم عمده‌ای داشته‌اند به اندازه کافی غیر قابل قبول، غیر قانونی و غیر شرعی است که مسوولان حاکمیت در هیچ رده ای تا امروز جرات موضع گیری را در مقابل موضوع حصر نداشتند و مسئول‌ترین مقامات در این خصوص سکوت کردند. بعید است هیچ مرجع قانونی بتواند حصر آنان را آن هم به همراه همسرانشان! مقبول بداند و یا هیچ مرجعِ دینی، مبانی شرعی و اخلاقی این برخورد را بیان کند و به عواقب دنیوی و اُخروی آن نیاندیشد.





هیچ مقامی تا امروز و پس از این همه مدت حاضر نشد مسئولیت حصر را بپذیرد و یا آن را انکار کند. ضرغامی، حسینیان، محسنی اژه‌ای و شریعتمداری کمتر از آن‌اند که بتوانند به موضوع حصر مشروعیت ببخشند؛ اگرچه کاملاً از جزئیات آن باخبر باشند و سعی کنند با استفاده از واژهٔ «ضد انقلاب» عمل انجام شده را توجیه کنند. فتوای جنتی هم برای اقتدارگریان تنها کارکرد درونی دارد و کاملا مشخص است که به او گفته اند تا از تریبون نماز جمعه چه بگوید و به نوعی حجت شرعی برای خود آن هاست، نوعی حجت شرعی از جنس فتواهای صادره برای قتل‌های زنجیره‌ای و یا فتواهایی که در روزهای اخیر مفتی های لیبی به نفع قذافی صادر کردند.





واکنش فراگیر و سراسیمهٔ مجلسیان و موضع گیری بعضی از چهره‌های خاص، نشان می‌دهد که آمر اصلی حصر «دستگاه حاکمه» است. دستگاهی که علیرغم عدم رسمیت، نفوذ کافی در بیوت و مراجع تصمیم گیری دارد. نفوذی که می‌تواند هاشمی، ناطق نوری، قالیباف و بسیاری از چهره‌های دیگر را هم به اطاعت امر وادارد. عوامل اصلی حصر اگر رسماً از رهبری دستور نگرفته باشند، قطعاً ریشه‌ای در بیت رهبری دارند. تنها جایی که می‌تواند فرمان آتش را به این همه افراد صادر کند، بیت رهبری است.



آمران وعوامل اصلی حصر جنتی را گفته‌اند تا در نماز جمعه فتوای برخورد با سران سبز را صادر کند، دادستان کل را گفته‌اند تا آن‌ها را ضد انقلاب بنامد، احمدی‌نژاد را گفته‌اند که خاموش بنشیند، صدا و سیما را گفته‌اند که شعار مرگ و اعدام سر دهد و وزیر اطلاعات را به مصاحبه واداشته‌اند؛ مصاحبه‌ای که مصلحی از عهدهٔ آن برنیامد و کار را از قبل خراب‌تر کرد. آملی لاریجانی پیش از این گفته بود که در برخورد با رهبران معترض فقط از رهبری سفارش می گیرد. اما جدای از اینکه بنابر اخبار رسیده، دستور حصر از رهبری و یا بیت رسیده است پاسخ این پرسش همچنان مبهم است که آیا جزئیات حصر از قبیل قطع هر گونه تماس تلفنی با خانوده ها و فرزندان و بی خبری مطلق و نیز اقدام برای زندان خانگی بدون هیچ گونه محاکمه و دادگاه نیز با نظر رهبری صورت گرفته است یا نه؟



شواهد حاکی است که آن‌ها دستشان خالی است، نه تنها نکته ضعفی از فرزندان انقلاب ندارند، بلکه دستاویزی هم برای برخورد آنان نتوانسته‌اند بسازند. ۲۰ ماه است که تمام اصحاب و اعوان خود را فراخوانده‌اند اما نتوانسته‌اند که در پاکی رهبران سبز خدشه‌ای وارد کنند. برگهٔ فتنه تاریخ مصرفش را از دست داده است، همین که هربار به تمام شدن فتنه استناد می‌کنند و به رسیدن زمان محاکمه و یا از ضد انقلاب می‌گویند، یعنی به بی‌خاصیت شدن آن پی برده‌اند. خشونت و بخصوص برخورد مسلحانه، از اسبابِ ترس به اسبابِ دردسر تبدیل شده است. بی‌دلیل نیست که شهیدان را یا می‌دزدند، یا انکار می‌کنند و یا زنده می‌سازند.



طبق اخبار واصله بدنهٔ اصیل و معتقد نظامی کشورمان در این باره حساس شده است. زندان‌ها پر‌تر شده‌اند و دیگر کسی را ندارند که با دستگیری او رعبی ایجاد کنند و نصرتی بیابند، بازگشت سرافرازانهٔ رمضان‌زاده و نوری زاد و مقاومت جانانه اسرای سبز بر شکست استراتژی زندان گواهی می‌دهد. با حصر رهبران سبز هم، معلوم نیست دیگر چه کسی می‌تواند فریب خورده باشد، چه کسی را باید قدرت پرست نامید و چه کسی می‌تواند به زعم حاکمیت به جای دیکتاتورهای عربی بنشیند.





دست‌های خالی، خیلی زود رو می‌شوند. بدنه ی آگاه جنبش به صرافت پی برده است که دستور حصر از کجا آمده است. جنبش سبز به جای آنکه به بـُـرد بیاندیشد، بر ادامهٔ همین راه با صبر و استقامت تمرکز می‌کند. ادامهٔ بازی در یک روند طبیعی می‌تواند به باخت سرکوبگران تبدیل شود زیرا ترس از شکست در آنان موج می زند اما در جنبش چنین ترسی دیگر وجود ندارد. مگر بر سبز اندیشان چه فشار و محدودیت و تهمتی باقی مانده است که وارد نکرده باشند. صبر بر ادامه و تداوم همین بازی برای جنبش کم هزینه است اما برای مستبدان بسیار پر هزینه است. هر روز که می‌گذرد گزینه‌های پیش رو برای جنبش بیشتر می‌شوند و اطلاعات حاکمیت از حقیقت جنبش و واکنش آن ناقص‌تر می‌شود.





فرار نهادهای مسئول از خبر رسانی در خصوص حصر، دستان خالی مصلحی و تسلط ۲۰ درصدی وزارت اطلاعات بر حقیقت و حقانیت جنبش سبز بهترین شاهدند. جنبش سبز و همراهان آن صدها بار خواست بی کم و کاست قانون اساسی را فریاد زدند اما فتنه گر و ضد انقلاب خوانده شدند و تصویری دروغ و تحریف شده از آنان، در رسانه های رسمی رواج داده شد. کسی که باد بکارد طوفان درو می کند. مسوول پیامدهای رادیکال شدن افکار عمومی دقیقا همین شیوه عمل آقایان است.

آیت الله صانعی: حصر نشان از درماندگی و ضعف سیاسی عاملان و آمران آن از اقناع افکار عمومی دارد.

آیت الله صانعی: حصر نشان از درماندگی و ضعف سیاسی عاملان و آمران آن از اقناع افکار عمومی دارد.


ضمن محکومیت حوادث اخیر

جرس: آیت الله صانعی پیرامون وقایع سیاسی اخیر بیانیه ای منتشر و ضمن ابراز نگرانی از جریانات اخیر اظهار داشتند:"جای بسی تاسف و تعجب است که برخی از افراد، اعتراض معترضین سیاسی را در جامعه فاقد هرگونه پایگاه و جایگاهی دانسته و آنرا دروغ و حیله پنداشته ولی با داشتن تمامی قدرتهای تبلیغی و رسانه ای از برگزاری یک دادگاه صالح علنی عاجز هستند تا در آن معترضان و منتقدان سیاسی نیز بتوانند از نظرات خود دفاع کنند و در نهایت جامعه خود قضاوت کند که حق با کیست؟"





متن کامل اطلاعیه ایشان به نقل از پایگاه اطلاعرسانی ایشان بشرح زیر است:



بسمه تعالی

« وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَار »

در چند هفته اخیر شاهد اتفاقاتی هستیم که هر چند در گذشته نیز سابقه داشته است اما روند بعضی از این اقدامات از نوادریست که با هیچ یک از موازین شرعی، قضایی، حقوقی و اجرایی هماهنگی نداشته و ندارد؛ در صورتی که قدرتهای استبدادی نیز از برگزاری دادگاه و استناد به قوانین کشور و اجازه دفاع به متهم (هرچند به صورت محدود) در جهت گرفتن قیافه قانونمداری و حاکمیت قانون استفاده می نمودند.

هنوز فراموش نکرده ایم که دادگاههای سیاسی در رژیم گذشته، فارغ از احکام ظالمانه و فرمایشی بودن آنها مانند دادگاههای نظامی دکتر مصدق و فدائیان اسلام و دهها محاکمه سیاسی دیگر، چگونه برگزار می شد و متهمان چگونه از اعمال و افکار خود دفاع می کردند که خود حکایت از این توجه در سیستم حقوقی و قضایی دارد.

با این حال پس از سی سال از انقلاب اسلامی که شعار آن حاکمیت آزادی و جمهوریت بر مبنای موازین اسلام و نفی استبداد بود، شاهد حملات مکرر غیر اسلامی و انسانی به معترضان سیاسی و حبس آنها هستیم و ناباورانه می بینیم که شخصیت های خدومی همچون زبدة السادات و الاخیار، ذوی العز و الاحترام؛ جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و همسر مکرمه و فاضله ایشان و یار دیرین و معتمد امام، حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ مهدی کروبی و همسر مکرمه ایشان بدون برگزاری هر گونه دادگاه و محکمه ای (هرچند صوری) و بدون اجازه دفاع به آنها در حصر خانگی با محرومیت از حقوق اولیه انسانی، قرار می گیرند. اعمال و رفتاری کهآجای بسی تاسف و تعجب است که برخی از افراد، اعتراض معترضین سیاسی را در جامعه فاقد هرگونه پایگاه و جایگاهی دانسته و آنرا دروغ و حیله پنداشته ولی با داشتن تمامی قدرتهای تبلیغی و رسانه ای از برگزاری یک دادگاه صالح علنی عاجز هستند تا در آن معترضان و منتقدان سیاسی نیز بتوانند از نظرات خود دفاع کنند و در نهایت جامعه خود قضاوت کند که حق با کیست؟

امید آنکه هرچه زود تر خداوند متعال با رهایی آن بزرگان و دیگران از حصر و حبس، توفیق خدمت در جهت احقاق حقوق ملت را عنایت فرماید.

دعوت به راهپیمایی روز سه شنبه، در اعتراض به ادامه حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز

بیانیه شماره چهارم شورای هماهنگی راه سبز امید


جرس: در پی ادامه حصر خانگی راهبران جنبش سبز، و بی خبری از وضعیت و سرنوشت آنان، «شورای هماهنگی راه سبز امید»، از عموم شهروندان و حامیان جنبش سبز خواستار آن شد تا روز سه شنبه دهم اسفند ماه - مصادف با تولد میرحسین موسوی - از ساعت پنج بعداز ظهر به تجمع و راهپیمایی از میدان امام حسین بسوی میدان آزادی ( و در شهرستانها در میادین یا خیابان های اصلی) دست زده و بدین وسیله صدای خود را برای آزادی رهبران سبزمان به گوش حاکمیت برسانند.



به گزارش جرس، متن این بیانیه به شرح زیر است:



در پی هشدار شبکه های اجتماعی, تشکلهای سیاسی جنبش سبز و بویژه جوانان پرشور اصلاح طلب به اقتدارگرایان حاکم بر کشور برای رفع حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبزاقایان موسوی و کروبی و همسرانشان ، شورای هماهنگی راه سبز امید در همراهی با این خواست مشروع و قانونی همگان را دعوت می نماید که دراعتراض به ادامه حصر و زندان خانگی رهبران جنبش روز سه شنبه دهم اسفند، که مصادف با شب تولد میر بزرگوار جنبش است، از ساعت پنج بعداز ظهر به تجمع و راهپیمایی از میدان امام حسین بسوی میدان آزادی با شعارهای "یا حسین ، میرحسین" و "یا مهدی، شیخ مهدی" دست زده و بدین وسیله صدای خود را برای آزادی رهبران سبزمان به گوش حاکمیت برسانند.





در شهرستانها نیز تظاهرات در میادین و خیابانهای اصلی برگزار خواهد شد.





در صورتی که صدای اعتراض ما شنیده نشود و حصر و زندان خانگی غیرقانونی رهبران ادامه یابد, علاوه بر راه کارهای مناسب دیگر که شورا در اطلاعیه های بعدی خود پیشنهاد خواهد کرد, از هم اکنون همراهان سبز را به تجمعات اعتراضی غیر متمرکز در سراسر کشوردر روز ٢۴ اسفند دعوت می کنیم و در همه این ایام از باورمندان به جنبش سبز خواهانیم که به آگاهی بخشی هرچه بیشتر در درون جامعه پرداخته و با صبر و استقامت ودر صفوف هماهنگ در مقابل سختی ها و ناملایمانی که از سوی اصحاب قدرت و کودتا برای تداوم وضعیت نامطلوب کنونی وتحمیل استبداد اعمال می شود راه عبور بسوی آینده و فردای بهتر را برای همه ایرانیان باز نمایند و مطمئن باشند که سنت الهی و تقدیر تاریخ بر پیروزی حق طلبان و عدالت خواهان قرار دارد .

شورای هماهنگی راه سبز امید

پنجم اسفندماه ٨٩

نگرانی آلمان از انتقال موسوی و کروبی به مکان نامعلوم

نگرانی آلمان از انتقال موسوی و کروبی به مکان نامعلوم


دویچه وله : اشتفان زایبرت، سخنگوی دولت آلمان، روز دوشنبه (۹ اسفند/۲۸ فوریه) در برلین اعلام کرد، آلمان از اینکه دولت ایران «در عملیاتی شبانه رهبران معترضان، آقایان موسوی و کروبی را به مکانی نامعلوم» منتقل کرده، شوکه شده است. سخنگوی دولت آلمان این اقدام‌های دولت جمهوری اسلامی را «تهدید و ارعاب» مخالفان، و ناقض موازین بین‌المللی حقوق بشر خواند.



دولت آلمان از مقام‌های جمهوری اسلامی خواست هر چه سریع‌تر دسترسی به محل نگهداری آقایان موسوی و کروبی را برای خانواده‌ها، وکلا و بستگان آنان امکان‌پذیر سازد.



میرحسین موسوی و مهدی کروبی از روز ۲۵ بهمن ماه در محل سکونت خود در حصر خانگی بودند. بنابر گزارش‌های منتشر شده، از روز پنجشنبه‌ی گذشته (۵ اسفند) هر دوی آنها به همراه همسرانشان به "مکانی نامعلوم" انتقال داده شده‌اند.



کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران به نقل از یک منبع مطلع نوشته است که این چهار معترض سیاسی در حصر خانگی در منازلشان نیستند و به یک "خانۀ امن" در محلی نزدیک به تهران منتقل شده‌اند.



سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته است: «باتوجه به رفتار اوباش‌مآبانه عده زیادی از سیاستمداران و روحانیون ایرانی در درخواست اعدامِ این دو نفر، دلایلی برای نگرانی عمیق نسبت به سلامتی و تندرستی آنان وجود دارد.»



اشاره کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران به شعارهای تند گروهی از نمایندگان مجلس علیه موسوی و کروبی پس از راهپیمایی ۲۵ بهمن است. نمایندگان هوادار حکومت در برابر دوربین‌های پخش زنده تلویزیون، شعارهای «مرگ بر موسوی و کروبی» سردادند و خواهان محاکمه و اعدام این دو شخصیت سیاسی معترض شدند.



کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران می‌گوید، خانه‌های امنی که کروبی و موسوی به همراه همسران‌شان به آنجا برده شده‌اند، بازداشتگاه‌های مخفی زیر نظر وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران هستند و زندانیانی در این مکان‌ها نگهداری می‌شوند که از لحاظ امنیتی اهمیت بالایی دارند. به گفته کمپین بین‌المللی، خانه‌های امن از کنترل قوه قضاییه خارج‌اند و محلی برای اخذ اعتراف از زندانیان سیاسی هستند.

رفسنجانی: سه خط قرمز روشن دارم؛ نظام، ولایت فقیه و شخص خامنه ای

رفسنجانی: سه خط قرمز روشن دارم؛ نظام، ولایت فقیه و شخص خامنه ای


خبر آنلاين: هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخاب هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری مواضع جدیدی را در دیدار اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره جریان فتنه بیان کرد.



به گزارش مشرق، چهار تن از اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری هفته گذشته با هاشمی رفسنجانی دیدار کردند تا برخی انتقادات مطرح در میان جبهه اصولگرایی را نسبت به رویکردها و عملکردهای وی به ویژه در دوران فتنه بازگو نمایند.



اعضای حاضر در این جلسه اسدالله بادامچیان، حسن غفوری فرد، محمدنبی حبیبی و ابوالفضل توکلی بینا بودند. حبیبی در ابتدای جلسه با اشاره به سوابق مبارزاتی هاشمی و نقش وی در پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی، نسبت به مواضع سالیان اخیر هاشمی اظهار نگرانی کرد و از وی خواست مواضع خود را همگام با نظام و رهبری نماید.



یکی دیگر از اعضای جبهه پیروان در سخنانی تداوم سکوت هاشمی در قبال جریان فتنه به ویژه پس از فتنه 25 بهمن را منجر به حذف وی از ریاست مجلس خبرگان و احتمالا مناصب دیگر دانست و نسبت به وقوع چنین اتفاقی ابراز نگرانی کرد.



هاشمی رفسنجانی در پاسخ به مطالب مطرح شده گفت: برخوردها و مواضعی که علیه من اتخاذ می شود بخشی ریشه در داخل و بخش دیگر ریشه در خارج کشور دارد. دشمنان نظام می خواهند بین من و رهبری فاصله بیندازند.



وی بدون اشاره به سکوت 20 ماهه اش، در ادامه به موضع اخیر خود در برابر جریان فتنه اشاره کرد و افزود: موضع من در برابر جریان فتنه همان است که در بیانیه هیات رئیسه مجلس خبرگان آمد.من برای اینکه هیچ حرف و حدیثی نباشد به آقای سید احمد خاتمی گفتم بیانیه ای تنظیم کن و من هم بدون کمترین ایرادی آن را امضا کردم.



هاشمی رفسنجانی در ادامه تاکید کرد موضع صریح و شفاف من محکومیت صد در صد فتنه است و بزودی در مجمع تشخیص مصلحت هم این موضع را بیان خواهم کرد.



وی همچنین با اشاره به اینکه در آینده نزدیک کتابی از وی در تحلیل و ارزیابی جریان فتنه منتشر خواهد شد افزود: من در این کتاب اثبات کرده ام که پیش از همه نسبت به تولدجریان فتنه در فضای کشور هشدار داده ام.



هاشمی رفسنجانی همچنین از آمادگی خود برای ورود فرزندش مهدی هاشمی به کشور و محاکمه وی در دستگاه قضایی خبر داد.



وی در این جلسه بدون اشاره به نامه 19 خرداد88 خود خطاب به مقام معظم رهبری که به صراحت ایشان را تهدید به وقوع نافرمانی های مدنی کرده بود، از عشق و علاقه خود به مقام معظم رهبری سخن گفت و تصریح کرد:من سه خط قرمز روشن دارم.1-نظام2- ولایت فقیه3-شخص آیت الله خامنه ای.

درخواست مشترك فرزندان كروبي و موسوي از مراجع تقليد براي شكستن سكوت

درخواست مشترك فرزندان كروبي و موسوي از مراجع تقليد براي شكستن سكوت


سحام نيوز: فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامه اي مشترك به مراجع عظام تقليد از آنها خواستند تا در مقابل اين بي عدالتي و ظلم كه از سوي حكومت به والدينشان تحميل مي گردد، سكوت نكرده و نسبت به اين رفتارها از خود واكنش نشان دهند.

متن اين نامه بدين شرح است:



بسمه تعالی





لا یحب اله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم

محضر مبارک مراجع عالیقدر شیعهسلام این فرزندان دردمند خویش را پذیرا باشید. اگر نبود جواز قرآنی در خصوص فریاد مظلوم به خاطر ظلمی که بر او رفته، قطعاً دم فرو می بستیم و در خلوت خود، رفع ظلم را تنها از قادر متعال درخواست می کردیم ، که صد البته دادرس و دادستان اصلی اوست. و اگر نبود سابقه صدها ساله علمای بزرگ ومراجع گرانقدر تشیع که همواره پناهگاه مظلومان و حامی اسلام اصیل در برابر دیدگاههای انحرافی بوده اند یقیناً مصدع اوقات شریف نمی شدیم .

حضرات آیات عظام! قطعا استحضار دارید که پس از بیست ویکماه هتاکی های ناجوانمردانه نسبت به آقایان حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی و مهندس میر حسین موسوی ، از دوهفته پیش این دو معتمد امام(ره) و یاور دلسوز مردم به همراه همسران مؤمن وفداکارشان به بند کشیده شده اند و با کمال تأسف حتی از حقوق ساده سایر شهروندان برخوردار نمی باشند و حقوقی همچون دسترسی حضوری یا تلفنی به خانواده و تأمین مایحتاج اولیه نیزاز ایشان دریغ شده است. به بند کشیدن موسوی که علاوه بر هشت سال نخست وزیری کشور در سخت ترین شرایط پس از انقلاب ، در سال های پس از آن نیز همراه صدیق کشور و مردم در عرصه سیاست و فرهنگ و هنر بوده است و زندانی شدن کروبی که حدود پنجاه سال از عمر خویش را صرف مبارزه در راه تحقق اسلام اصیل کرده و چندین دوره ریاست مجلس و بنیاد شهید را به عهده داشته است و بازداشت یک فرزند او به اتهام واهی جاسوسی و اشغال خانه فرزند دیگر او در حالی صورت گرفته که هنوز در هیچ محکمه صالح مطابق با قوانین حقوقی کشور به اتهام افکنیهای واهی علیه ایشان رسیدگی نشده است . ما معتقدیم تنها جُرم آقایان موسوی و کروبی آنست که بنا بر تجویز امیر مؤمنان علی (ع ) بدون لکنت زبان به نصیحت دست اندرکاران امور پرداخته اند و عده ای در کشور که حاضر نیستندبه کمبود سعه صدر خویش – که به فرموده امام علی ( ع ) لازمه ریاست و حکومت است – اعتراف نمایند به جُرم تراشی های واهی علیه این دو سرباز فداکار مردم پرداخته اند.

حضرات ایات عظام!



ما یقین داریم اقایان موسوی و کروبی در بیان انتقادات و اعتراض های خود ، جز رضایت خالق متعال و مصلحت بندگان شریف را در نظر نداشته اند هرچند گام گذاشتن در این مسیر برخلاف مصالح شخصی و خانوادگی انها بوده است و کیست که نداند آنها اصولا نه نیازمند شهرتند و نه تشنه قدرت. آنها اکنون نیز به اقدامات و اظهارات خود افتخار می کنند و حتی اگر به فرض این اقدامات و اظهارات ، به مذاق عده ای خوش نیاید چرا می خواهند با اتکا به قدرت های ظاهری و دنیایی، پدران ما را از انجام وظیفه شرعی و قانونی شان در جلوگیری از کژی ها باز بدارند؟ً در حالیکه آنها هیچیک جز خدمت و تصحیح امور نخواسته اند اولا به چه علت از حقوقی که گفته شد محروم بوده و در وضعیت بدی مانند شرایط حاضر قرار گرفته اند؟ ثانیا مشخص نیست که مادران متعهد و مهربان و صبور ما جز خیرخواهی و رفتاری طبیعی مطابق جایگاه خود چه کرده اند که هم اکنون دو هفته است هیچ خبری از آنها در دست نمی باشد؟ سوم آنکه چرا بر خلاف نص قانون اساسی که بعضی از روحانیون و مراجع معزز نیز در تدوین آن نقش داشته اند ، عده ای به خود حق می دهند آنها را حتی از حقوق اولیه محروم کنند؟ ما براین باوریم که والدینمان نه تنها گناهی مرتکب نشده اند بلکه کلمه حق را به مصداق خواست الهی بر زبان رانده اند و آیا همین واهمه از بیان حقایق در منظر عمومی مردم و زندانی کردن این چهار عزیز ، بهترین دلیل بر حقانیت والدین زندانی ما نیست؟ آیا محروم ساختن این زندانیان افتخارآفرین از بدیهی ترین حقوق متهمان ، ثابت نمی کند که اهرم های فشار بدون توجه به قانون و شرع، به دنبال خاموش کردن صدای حق دو یاور بزرگ ودلسوز کشور ،اسلام ومردم هستند؟ اکنون نیک واقفیم که نگرانی پدران ما از سرنوشت چهره های گمنام زندانی شده بیراه نبود که اگر بر پدران ما که درعرصه داخلی و خارجی گمنام نیستند چنین جفا می رود باید اندیشید که بر گمنامان بی پناه دیگر چه جفاها رفته و می رود؟ ما پیشتر هم شاهد آن بودیم که در شب های قدر پنج شب متوالی تعدادی گماشته، در مقابل خانه این خدمتگزاران مردم تجمع کرده و به تخریب خانه و شکستن درها و شیشه ها و فحاشی و تیراندازی پرداختند و با این حال هیچ گونه برخوردی نیز از سوی دستگاه قضاوت اسلامی با این تعدی گران نشد.باری، نگرانی ما بیجا نیست چرا که اکنون عزیزان ما در دست کسانی گرفتارند که بارها تنفر و خشم خود نسبت به آنان را به ما نشان داده اند و اکنون هویت خود را از ما پنهان می سازند.

حضرات آیات عظام!

ما فرزندان مهدی کروبی ، کودکی خود را پشت در زندان های رژیم گذشته گذرانده ایم و بارها با چشم نگران، پدر دستگیر شده توسط ساواک را از پشت میله های زندان و در ملاقات ها تعقیب کرده ایم؛ و ما فرزندان میرحسین موسوی هم از نخستین سالهای زندگی، طعم سختی ها و خطرات فراوانی که پدرمان را تهدید می کرده است چشیده ایم؛ واکنون همگی به حق جویی پدران و استقامت مادران خویش می بالیم. آنها نیز به وعده الهی در خصوص عدم پایداری ظلم ایمان دارند اما اینها دلیل موجهی نیست که در مقام فرزندانی دل نگران، حقوق تضییع شده پدران ومادران مان را پیگیری نکنیم . ما در این راه قبل از هرکس ، به مراجع معظمی تظلم می کنیم که همواره غمخوار مظلومان بوده اند. چنانکه در روزهای اخیر نیز علیرغم فشار ها حق جویی برخی از مراجع را در اعتراض به ظلم شاهد بوده ایم . بی شک در این برهه حساس از تاریخ ایران که متأسفانه بسیاری اقدامات غیر قانونی به نام اسلام انجام می شود، نقش افرینی حضرات مراجع عظام می تواند از تحمیل هزینه هایی جبران ناپذیر بر اسلام و ایران عزیز جلو گیری نماید. سزاوار است که حضرات آیات عظام، کلام فروتنانه و درس آموز حضرت امام علی ( ع ) را به برخی سردمداران حکومت یاد آوری فرمایید که « انی لست فی نفسی بفوق ان اخطأ ،لا امن من ذلک نفسی الا ان یکفی الله من نفسی » وبه آنان گوشزد کنید که خداوند کسانی را از افتادن در ورطه خطا باز می دارد که دچار غرور نشوند و قدرت های پوشالی دنیایی آنان را غره نسازد.



سلامت و مزید توفیقات حضرات مستطاب عالی را مسئلت داریم و خود را محتاج ادعیه خالصانه آن جنابان می دانیم.

فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی

دستور حصر موسوی و کروبی از بیت رهبری صادر شده است

دستور حصر موسوی و کروبی از بیت رهبری صادر شده است


کلمه: تند رو‌ترین لایهٔ اقتدارگرایان، تجمع ۲۵ بهمن را بهانه کرد تا خطِ قرمز برخورد با سران سبز را بشکند و آن‌ها را حصر کند. این الگوی حصر و شیوهٔ برخورد با رهبران سبز در نوع خود در تاریخ کشور بی‌سابقه است.



حصرِ میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از سابقون انقلاب و مدیران طراز اول کشور که در سخت‌ترین شرایط در نجات ایران و نظام سهم عمده‌ای داشته‌اند به اندازه کافی غیر قابل قبول، غیر قانونی و غیر شرعی است که مسوولان حاکمیت در هیچ رده ای تا امروز جرات موضع گیری را در مقابل موضوع حصر نداشتند و مسئول‌ترین مقامات در این خصوص سکوت کردند. بعید است هیچ مرجع قانونی بتواند حصر آنان را آن هم به همراه همسرانشان! مقبول بداند و یا هیچ مرجعِ دینی، مبانی شرعی و اخلاقی این برخورد را بیان کند و به عواقب دنیوی و اُخروی آن نیاندیشد.



هیچ مقامی تا امروز و پس از این همه مدت حاضر نشد مسئولیت حصر را بپذیرد و یا آن را انکار کند. ضرغامی، حسینیان، محسنی اژه‌ای و شریعتمداری کمتر از آن‌اند که بتوانند به موضوع حصر مشروعیت ببخشند؛ اگرچه کاملاً از جزئیات آن باخبر باشند و سعی کنند با استفاده از واژهٔ «ضد انقلاب» عمل انجام شده را توجیه کنند. فتوای جنتی هم برای اقتدارگریان تنها کارکرد درونی دارد و کاملا مشخص است که به او گفته اند تا از تریبون نماز جمعه چه بگوید و به نوعی حجت شرعی برای خود آن هاست، نوعی حجت شرعی از جنس فتواهای صادره برای قتل‌های زنجیره‌ای و یا فتواهایی که در روزهای اخیر مفتی های لیبی به نفع قذافی صادر کردند.



واکنش فراگیر و سراسیمهٔ مجلسیان و موضع گیری بعضی از چهره‌های خاص، نشان می‌دهد که آمر اصلی حصر «دستگاه حاکمه» است. دستگاهی که علیرغم رسمیت، نفوذ کافی در بیوت و مراجع تصمیم گیری دارد. نفوذی که می‌تواند هاشمی، ناطق نوری، قالیباف و بسیاری از چهره‌های دیگر را هم به اطاعت امر وادارد. عوامل اصلی حصر اگر رسماً از رهبری دستور نگرفته باشند، قطعاً ریشه‌ای در بیت رهبری دارند. تنها جایی که می‌تواند فرمان آتش را به این همه افراد صادر کند، بیت رهبری است. آمران وعوامل اصلی حصر جنتی را گفته‌اند تا در نماز جمعه فتوای برخورد با سران سبز را صادر کند، دادستان کل را گفته‌اند تا آن‌ها را ضد انقلاب بنامد، احمدی‌نژاد را گفته‌اند که خاموش بنشیند، صدا و سیما را گفته‌اند که شعار مرگ و اعدام سر دهد و وزیر اطلاعات را به مصاحبه واداشته‌اند؛ مصاحبه‌ای که مصلحی از عهدهٔ آن برنیامد و کار را از قبل خراب‌تر کرد. آملی لاریجانی پیش از این گفته بود که در برخورد با رهبران معترض فقط از رهبری سفارش می گیرد. اما جدای از اینکه بنابر اخبار رسیده دستور حصر از رهبری و یا بیت رسیده است پاسخ این پرسش همچنان مبهم است که آیا جزئیات حصر از قبیل قطع هر گونه تماس تلفنی با خانوده ها و فرزندان و بی خبری مطلق و نیز اقدام برای زندان خانگی بدون هیچ گونه محاکمه و دادگاه نیز با نظر رهبری صورت گرفته است یا نه؟



شواهد حاکی است که آن‌ها دستشان خالی است، نه تنها نکته ضعفی از فرزندان انقلاب ندارند، بلکه دستاویزی هم برای برخورد آنان نتوانسته‌اند بسازند. ۲۰ ماه است که تمام اصحاب و اعوان خود را فراخوانده‌اند اما نتوانسته‌اند که در پاکی رهبران سبز خدشه‌ای وارد کنند. برگهٔ فتنه تاریخ مصرفش را از دست داده است، همین که هربار به تمام شدن فتنه استناد می‌کنند و به رسیدن زمان محاکمه و یا از ضد انقلاب می‌گویند، یعنی به بی‌خاصیت شدن آن پی برده‌اند. خشونت و بخصوص برخورد مسلحانه، از اسبابِ ترس به اسبابِ دردسر تبدیل شده است. بی‌دلیل نیست که شهیدان را یا می‌دزدند، یا انکار می‌کنند و یا زنده می‌سازند. طبق اخبار واصله بدنهٔ اصیل و معتقد نظامی کشورمان در این باره حساس شده است. زندان‌ها پر‌تر شده‌اند و دیگر کسی را ندارند که با دستگیری او رعبی ایجاد کنند و نصرتی بیابند، بازگشت سرافرازانهٔ رمضان‌زاده و نوری زاد و مقاومت جانانه اسرای سبز بر شکست استراتژی زندان گواهی می‌دهد. با حصر رهبران سبز هم، معلوم نیست دیگر چه کسی می‌تواند فریب خورده باشد، چه کسی را باید قدرت پرست نامید و چه کسی می‌تواند به زعم حاکمیت به جای دیکتاتورهای عربی بنشیند.



دست‌های خالی، خیلی زود رو می‌شوند. حکایت رفتار جنبش، حدیث آرامش قبل از طوفان است. جنبش سبز به جای آنکه به بـُـرد بیاندیشد بر ادامهٔ همین راه با صبر و استقامت تمرکز می‌کند. ادامهٔ بازی در یک روند طبیعی می‌تواند به باخت سرکوبگران تبدیل شود زیرا ترس از شکست در آنان موج می زند اما در جنبش چنین ترسی دیگر وجود ندارد. مگر بر سبز اندیشان چه فشار و محدودیت و تهمتی باقی مانده است که وارد نکرده باشند. صبر بر ادامه و تداوم همین بازی برای جنبش کم هزینه است اما برای مستبدان بسیار پر هزینه است. هر روز که می‌گذرد گزینه‌های پیش رو برای جنبش بیشتر می‌شوند و اطلاعات حاکمیت از حقیقت جنبش و واکنش آن ناقص‌تر می‌شود. فرار نهادهای مسئول از خبر رسانی در خصوص حصر، دستان خالی مصلحی و تسلط ۲۰ درصدی وزارت اطلاعات بر حقیقت و حقانیت جنبش سبز بهترین شاهدند. جنبش سبز و همراهان آن صدها بار خواست بی کم و کاست قانون اساسی را فریاد زدند اما فتنه گر و ضد انقلاب خوانده شدند و تصویری دروغ و تحریف شده از ‍انان در رسانه های رسمی رواج داده شد. کسی که باد بکارد طوفان درو می کند. مسوول پیامدهای رادیکال شدن افکار عمومی دقیقا همین شیوه عمل آقایان است.

همین امشب باید تجمع کرد، مردم در ونک در حال تشکیل اولین تجمع هستند

همین امشب باید تجمع کرد، مردم در ونک در حال تشکیل اولین تجمع هستند


خبر رسیده تو میدون ونک کم کم داره تجمعی شکل می گیره.... الان هیچ ساندیس خوری در کار نیست... بیاید ونک

جمع آوري شديد ماهواره ها توسط پليس تهران در آستانه 10اسفند

جمع آوري شديد ماهواره ها توسط پليس تهران در آستانه 10اسفند




در آستانه دهم اسفند روز راهپیمایی سبز ها در اعتراض به حصر راهبران جنبش، و هم زمان با تشدید جو امنیتی و محدودیت دسترسی به رسانه ها و منابع غیر حکومتی، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی دور تازه ای از برخورد با دارندگان دیش های ماهواره را در تهران آغاز کرد.



به گزارش خبرنگار کلمه، از اواسط هفته ی گذشته، نیروهای پلیس در مناطقی از تهران از جمله یوسف آباد، امیر آباد و ولیعصر و سعادت آباد، با ارائه ی حکم دادستانی، اقدام به جمع آوری دیش های ماهواره در منازل مسکونی کرده اند.



همچنان بر اساس گزارش های خبرنگاران در سطح شهر، با نزدیک شدن به روز دهم اسفند و وعده ی مردم سبز برای حضور در خیابان ها، نیروی انتظامی در شهرک اکباتان و آپادانا به طور وسیع و فراگیر تمام دیش ها و ال ان بی ها را ضبط کرده است.



وب سایت جرس در گزارشی اعلام کرده است: صبح روز شنبه (هفتم اسفند) ده ها مامور نیروی انتظامی با یورش به شهرک صدرا در دهکده المپیک صدها دیش ماهواره را جمع آوری کرده و با خود بردند.



به گفته شاهدان عینی ماموران پس از باز کردن «ال ان بی»، دیش ها را از وسط نصف کردند تا دوباره قابل استفاده مجدد نباشد. خاطر نشان می شود شهرک صدرا در دهکده المپیک نزدیک به سه هزار شهروند دارد که بنا به اظهار شاهدان ماموران تمام المبی های ساکنین را جمع آوری کردند و به ساکنان در باره استفاده مجدد از آن هشدار دادند.



لازم به ذکر است که گزارش های رسیده از برقراری فضای امنیتی در تهران از نرده کشی های گسترده در سرتاسر طول پیاده رو ها و جدا سازی خیابان از محوطه پیاده رو حکایت دارد که این امر در میدان هفت تیر و چند مرکز دیگر به خوبی مشهود است.

میرحسین و کروبی بازداشت و به زندان حشمتیه منتقل شده اند

میرحسین و کروبی بازداشت و به زندان حشمتیه منتقل شده اند




کلمه : میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به همراه همسران خود زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، دستگیر شده و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده‌اند.



طبق آخرین اطلاعات رسیده از منابع موثق به کلمه، بازداشت و انتقال آنها به زندان قطعی است اما زمان دقیق انتقال آنها همچنان مبهم است.



پیش از این و در دو هفته گذشته، مقامات کشور در مورد محدودیتها و نحوه‌ی حصر همراهان جنبش سبز سکوت اختیار کرده بودند. این مساله به مبهم شدن فضا و گمانه‌زنی‌ها دامن زده بود. دختران میرحسین نیز بارها با مراجعه به کوچه اختر، با پاسخ‌های مبهم و متناقض روبه‌رو شده بودند، و امکان هیچ‌گونه تماسی نیز برای ارتباط با پدر و مادرشان فراهم نشده بود. همچنین چراغ‌های خانه نیز در این چند روز خاموش بوده است. به نظر می رسد عدم اجازه تماس با خانواده‌ی موسوی و کروبی برای مطلع نشدن آنها از مکان موسوی و کروبی بوده است. این بی‌خبری و نیز مسئولیت‌ناپذیری مقامات در پاسخگویی، به برخی اخبار در روزهای گذشته دامن زده بود.



از سوی دیگر، سحام نیوز سایت نزدیک به مهدی کروبی نیز اظهارات یکی از همسایگان مهدی کروبی را نقل کرده بود که می‌گفت: نیمه شب پنج شنبه شاهد حضور هشت ماشین ون نیروهای امنیتی در مقابل ساختمان و ورودی پارکینگ منزل آقای کروبی بوده و پس از دقایقی همگی به همراه یک ماشین که از داخل پارکینگ درآمده محل را ترک کرده‌اند.



در این حال امروز و پس از اظهارات متناقض و مبهم دادستان کل کشور در مورد حصر و اعمال محدودیت بر آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان، آنچه مشخص شده، این است است که: نخست‌وزیر هشت سال دفاع مقدس و رییس دو دوره مجلس شورای اسلامی به همراه همسرانشان و به دستور مقامات عالی کشور بازداشت و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده اند.

در جلسه احمدی‌نژاد با سفیر قذافی چه گذشت؟

امروز دشمنان مشترکی در برابر ایران و لیبی قرار دارند و نمی خواهند هیچ یک از کشورهای ما قوی و مقتدر باشند."




این سخنان را محمود احمدی نژاد بیان کرده است. روز پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 و خبرگزاری های رسمی ایران و سایت رسمی ریاست جمهوری هم آن را منتشر کرده اند. آن روز هنگامی بود که تنها دو هفته از اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران می گذشت.



مخاطب سخنان آن روز احمدی نژاد البته مردم لیبی نبودند. او این نکته را به سعد مجبر، سفیر دولت لیبی در تهران بیان کرد؛ هنگامی که برای تقدیم استوارنامه خود به دفتر کار رئیس جمهوری اسلامی آمده بود.



احمدی نژاد در اظهارات کوتاهش در آن دیدار، سخنان دیگری هم درباره لزوم همکاری و اتحاد با حکومت سرهنگ معمر قذافی، عنوان کرد: "امروز زمان آن است که با تقویت بیش از پیش همکاری ها جبهه مقتدری در برابر دشمنان خود تشکیل دهیم و از این به بعد باید با ادبیات و موضع بالاتری با دشمنان برخورد کنیم."



او همچنین از "اراده دو کشور" برای "توسعه روابط برادرانه تا حداکثر ممکن" خبر داد و افزود: "ایران و لیبی در دوره تغییرات بزرگ درجهان باید همه توان خود را برای تقویت و اثرگذاری برمناسبات جهانی به کار گیرند."



احمدی نژاد به سفیر لیبی گفت که: "بدون تردید تقویت روابط دو جانبه و منطقه ای به نفع دو ملت، دنیای اسلام و کل منطقه خواهد بود. همکاری و مناسبات برادرانه ما همواره به نفع دو ملت و منطقه بوده است."



سعد مجبر هم سخنان دوستانه رئیس جمهور در آن جلسه را بی پاسخ نگذاشت. او ابتدا از طرف حکومت لیبی، "انتخاب و اعتماد مجدد ملت ایران" به احمدی نژاد را تبریک گفت.



سفیر حکومت معمر قذافی در تهران، رای مردم به احمدی نژاد را مانند "بمب اتم" عنوان کرد: "آمریکا و حامیانش تاکنون از وجود بمب اتم در ایران می ترسیدند اما با حضور 85 درصدی مردم در روز 22 خرداد، بمب اتمی واقعی را دیدند به همین خاطر زلزله ای در زیر پای آنها به وجود آمده است."



او نیز مانند احمدی نژاد در پایان سخنان کوتاهش "گسترش و تعمیق روابط دو جانبه و منطقه ای" با ایران در "عرصه های مختلف" رامورد تاکید قرار داد.







یک پیروزی، دو تبریک



این جلسه گرم میان احمدی نژاد و سفیر لیبی در تهران پس از آن برگزار شد که معمر قذافی، رهبر کشور لیبی که این روزها معترضان لیبیایی را با هواپیماهای نظامی و هلی کوپترهای جنگنده قتل عام می کند، تنها مقام خارجی شد که هم اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات گذشته ریاست جمهوری را به او تبریک گفت و هم آغاز به کار دولت دوم او را در پیام جداگانه دیگری گرامی داشت.



قذافی در پیام گرم و صمیمانه خود به احمدی نژاد به مناسبت تحلیف او به مقام ریاست جمهوری، آرزو کرده بود که احمدی نژاد بتواند كشور ایران را به "بهترین وجه رهبری كرده" و "تمامی نیروها را در راستای تحقق طرحهای پیشتازانه" خود بسیج نماید.



او همچنین ابراز اطمینان کرده بود که انتخاب مجدد احمدی نژاد "فرصت تحقق مسایل مورد اشاره" را فراهم می آورد.



قذافی در ادامه تاکید کرده بود که این مسئله "روابط برادرانه و زمینه های مشورت و همكاری بین دو كشور ایران و لیبی را در همه مقاطع و كلیه سطوح و در جهت تحقق آرزوهای مشترك و در راستای خدمت به منافع دو ملت دوست و تمامی امت اسلام و نقش آفرینی آنان در برپایی جهانی سرشار از عدالت ، صلح ، پیشرفت و كرامت و عزت برای همه كشورها و تمامی ملت ها گسترش خواهد داد."







اعتراضات مشابه، دشمنان مشترک



سرهنگ معمر قذافی، دیکتاتوری که 40 سال است بر کشور لیبی حکومت می کند در شرایطی چنین پیام های گرمی را به احمدی نژاد فرستاد که ایران در آتش اعتراضات به نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری می سوخت؛ اعتراضاتی که به کشته شدن ده ها معترض و زخمی و بازداشت شدن هزاران تن از مردم ایران منجر گردید.



اما اکنون که دولت معمر قذافی در لیبی با شرایط بحرانی روبروست و هر لحظه احتمال فروپاشی آن وجود دارد، محمود احمدی نژاد تمام روابط گرم و صمیمانه خود با قذافی و پیام دوستی و اتحادش با او را فراموش کرده است.



احمدی نژاد حالا این پرسش را از رهبران لیبی دارد که "چگونه کسی پیدا می‌شود که مردم خود را بکشد و بر سرشان بمب بریزد؟" و این کارها را "بسیار زشت" می داند.



او همچنین به حکومت لیبی و دیگر حکومت های منطقه "توصیه اکید" می کند که: "اجازه دهند ملت‌ها بتوانند حرف خودشان را بزنند، آنها باید تابع خواست ملت های خود باشند اگر مدعی حاکمیت بر مردم‌شان هستند، چرا مردم خود را به رگبار مسلسل و گلوله‌باران تانک می‌بندند؟ آنها بایداجازه دهند ملت‌ها اراده خود را اعمال کنند و حق حاکمیت ملی و برخورداری ازکرامت را برای مردم خود قائل باشند و با مردم خود همراهی کنند."



احمدی‌نژاد همچنین می گوید: "آنها نباید در برابر خواست ملت‌ها مقاومت کنند، بیداری در جهان اتفاق می‌افتد واینها گوشه‌هایی از این بیداری است، البته مسائلی هم هست، فعلا نمی‌خواهم درباره آن صحبت کنم ما منتظر تحول بزرگ هستیم که همه فریبکاری‌ها از ریشه کنده شود. از همه مسوولان کشورها در منطقه می‌خواهیم که با مردم خود همراهی کنند؛ چرا باید طوری رفتار کنند که مردم به آنها فشار بیاورند و خواهان اصلاح شوند اگر در خدمت مردم باشید و به آنها احترام بگذارید و به خواسته‌هایشان توجه کنیم دیگر طوری نمی‌شود که مردم قیام کنند."



رئیس دولت یک سال و نیم پس از آنکه دشمنان خود و حکومت لیبی را "دشمنان مشترک" خواند به آنها می گوید: "رفتاری که در لیبی اتفاق افتاد خیلی بد بود و امیدوارم بتوانند جبران کنند و به خواسته مردم خود تن دهند."

احمدی‌نژاد: قذافی در مدیریت جهان به من کمک کند

احمدی‌نژاد: قذافی در مدیریت جهان به من کمک کند


روزنامه های حامی دولت درحالی از سقوط دیکتاتور لیبی اظهار خوشحالی می کنند که رئیس دولت کودتا از معمر قذافی خواسته بود در آنچه که مدیریت جهان خوانده می شود در جبهه ایران قرار گیرد.

ره گزارش ندای سبز آزادی، روزنامه کیهان در تیتر یک روز دوشنبه خود از "تشکیل دولت اسلامی در مناطق آزاد شده لیبی" خبر داد. با اینحال حسین شریعتمداری ترجیح داد خبر روز یکشنبه 7 تیر 88 در روزنامه خود را فراموش کند که از قول احمدی نژاد به سفیر لیبی نوشته بود: "امروز زمان آن است كه با تقويت بيش از پيش همكاري ها جبهه مقتدري در برابر دشمنان خود تشكيل دهيم و از اين به بعد بايد با ادبيات و موضع بالاتري با دشمنان برخورد كنيم ."

احمدی نژاد در این دیدار گفته بود دوره تغییرات بزرگ در جهان فرا رسیده است و ایران و لیبی در این دوران باید برای تقویت و اثرگذاری بر مناسبات جهانی تمام توان خود را به کار گیرند.

فرصت طلبی دولت کودتایی در مواجه با حوادث منطقه پیش از این در مدل تونس و مصر هم تکرار شده بود. تونس از اولین و معدود کشورهایی بود که پیروزی احمدی نژاد را در انتخابات کودتایی 88 به وی تبریک گفت. در عین حال احمدی نژاد سال گذشته ضمن تاکید بر اهمیت روابط مصر و ایران گفته بود که اگر مصری ها موافقت کنند ایران حاضر است در کمتر از یک روز با مصر رابطه برقرار کند.

وزارت اطلاعات اعلام کرد : تهران سه شنبه در بحران خواهد بود؛ تماشاشگران به تظاهرات کنندگان می پیوندند

وزارت اطلاعات اعلام کرد : تهران سه شنبه در بحران خواهد بود؛ تماشاشگران به تظاهرات کنندگان می پیوندند


ندای سبز آزادی: وزارت اطلاعات وضعیت تهران را در روز سه شنبه 10 اسفند با درجه بندی "بحران" طبقه بندی کرده و به نیروی انتظامی اخطار داده است تمام توان خود را به کار ببندد تا تماشاگرانی که برای دیدن بازی استقلال و السد قطر به استادیوم آزادی تهران می روند به تظاهرات کنندگان جنبش سبز نیپوندند.



در جلسه یکشنبه شب شورای امنیت تهران که با حضور نمایندگان وزارت اطلاعات، وزارت کشور، نیروی انتظامی، سازمان صدا و سیما، سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال تشکیل شد مهمترین معضل روز سه شنبه جاری، همزمانی تظاهرات اعتراضی سبزها با بازی استقلال تهران و السد قطر از سری مسابقات مقدماتی جام باشگاه های آسیا عنوان شده است که سرکوب گسترده تظاهرات را به دلیل حضور تماشاگران و ابعاد بین المللی آن امکان پذیر نمی کند. ضمن آنکه شعارهای تماشاگران در روز بازی نیز قابل کنترل نخواهد بود.



در عین حال برای تظاهرات روز سه شنبه همانند تظاهرات اعتراضی روز 25 بهمن، امنیت تهران به نیروی انتظامی سپرده شده است و سپاه تنها در صورتی وارد صحنه می شود که نیروی انتظامی نتواند امنیت پایتخت را تامین کند.



در این جلسه به سازمان اتوبوسرانی امر شده است که مسیرهای عادی نقل و انتقال تماشاگران را که به صورت معمول تعداد زیادی را در مسیر امام حسین – آزادی جابجا می کنند تغییر دهد. همچنین سازمان صدا و سیما هم مکلف شده است تا بازی را با تاخیر چند ثانیه ای همانند رقابت های خارجی پخش کند تا در صورتی که تماشاگران شعارهایی در حمایت از جنبش سبز سر دادند، این شعارها سانسور شوند.



سال گذشته در جریان دیدار استقلال – استیل آذین که با حضور 90 هزار نفر در استادویم آزادی برگزار شد، شعارهای تماشاگران در حمایت از جنبش سبز و میرحسین موسوی باعث گردید صدا و سیما برای پخش مستقیم بازی با مشکلات زیاد مواجه شود.



طرفداران جنبش سبز قرار است در روز سه شنبه از ساعت 5 بعد از ظهر در مسیر امام حسین - آزادی حاضر شوند. مهمترین مطالبه سبزها در این روز پایان دادن به حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی است. سبزها در عین حال قصد دارند مسیر انقلاب تا پاستور، منزل میرحسین موسوی را به مناسبت تولدش گلباران کنند

حکم اعدام برای یک ایمیل مشکوک

خانواده حمید قاسمی شال در مصاحبه با روز اعلام کردند این شهروند ایرانی - کانادایی در خطر اجرای حکم اعدام است. آنها همچنین از نهادهای بین المللی و همه کسانی که میتوانند کمک کنند درخواست کردند "اجازه ندهند خون بی گناهی ریخته شود".




قاسمی شال که از 24 خرداد 87 در زندان به سر می برد متهم به جاسوسی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و از سوی شعبه 29 دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده است.این حکم در دیوان عالی کشور تایید و با رد درخواست عفو او از سوی کمیسیون عفو و بخشودگی در آستانه اجرا قرار گرفته است.



خواهر آقای قاسمی شال در مصاحبه با روز می گوید که برادرش هیچ نوع فعالیت سیاسی نداشته و هیچ مدرکی دال بر اثبات اتهامات منتسب به او و صدور حکم اعدام در پرونده موجود نیست.



به گفته او یک ایمیل، تنها مدرک ارائه شده از سوی دادگاه برای صدور حکم اعدام است؛ ایمیلی که متعلق به آقای قاسمی نبوده و هرگز از سوی او ارسال نشده است و در اصل این ایمیل هم یک برگه "آ4" است در لابلای پرونده.



این مصاحبه در پی می آید.







خانم قاسمی کمیسیون عفو و بخشودگی درخواست عفو و تخفیف در مجازات برادرتان را رد کرده، اکنون برادرتان در چه وضعیتی است؟



حمید الان در بند 350 زندان اوین است. تلفن های این بند که قطع است و تنها ارتباط ما دیدار های کابینی روزهای دوشنبه است که اگر تعطیلی رسمی نباشد می توانیم او را ببینیم. از نظر روحی به شدت داغون است 18 ماه و نیم انفرادی بوده و هر لحظه احساس می کند که طناب دار بالای سرش است. از نظر روحی خیلی قوی بوده که تا بدین جا هم دوام آورده اما دیگر خیلی داغون است. سه سال است که از همسر و زندگی اش دور است آن هم بی گناه، اگر فعال سیاسی بود می گفتیم هدفی دارد و راهی را می رود و هزینه اش را هم می پردازد اما حمید اصلا هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت؛ او یک شهروند عادی بود که زندگی عادی داشت و اصلا عضو هیچ گروه و فرقه ای نبود.







ممکن است برگردیم به سه سال پیش و بگویید برادرتان حمید چرا و چگونه بازداشت شد؟



برادرم شهروند کانادا است و در آنجا زندگی می کند. او مطابق روال هر ساله که برای دیدار خانواده به ایران می آمد 18 اردیبهشت سال 87 به ایران آمد. 23 اردیبهشت همان سال برادر دیگرم البرز را بازداشت کردند و حمید هم شروع به پی گیری وضعیت البرز کرد هر روز به دادستانی ارتش و بازپرسی ارتش می رفت و پی گیر کار البرز بود تا 4 خرداد که حمید را هم بازداشت کردند و گفتند البرز از طریق حمید اطلاعاتی را به منافقان (سازمان مجاهدین خلق) می داد. بعد هم به هر دو برادرم حکم اعدام دادند.







خانم قاسمی آیا برادرانتان فعالیت سیاسی داشتند؟ در اصل میخ واهم بدانم مبنای صدور چنین حکمی و انتساب چنین اتهامی به برادرانتان چه بوده است؟



برادران من هیچ فعالیت سیاسی نداشتند. هیچ یک از اعضای خانواده ما فعالیت سیاسی ندارند. من شدیدا و با اصرار می گویم که برادرانم هیچ کار سیاسی نمی کردند و به عنوان شهروندانی عادی، زندگی عادی خود را می کردند. هیچ اقراری هم نکرده اند. یعنی بیش از 18 ماه در سلول انفرادی و تحت بازجویی بوده و همه اتهامات را رد کرده اند.







در پرونده برادرانتان چه سند و مدرکی دال بر اتهامی که به آنها نسبت داده اند وجود دارد؟



هیچ مدرکی نیست. تنها یک صفحه "آ4" که می گویند کپی ایمیلی است که حمید برای البرز فرستاده و درخواست کرده که اطلاعاتی به او بدهد. در حالیکه آدرس ایمیلی که در این صفحه هست آدرسی عجیبی است که متعلق به برادر من نیست؛ یعنی آدرسی در یاهو است که بعد از "یاهو دات کام" هم نقطه دارد و هر کاربر عادی که یکبار ایمیل در یاهو ساخته باشد میداند چنین آدرسی در یاهو امکان ندارد. در متن ایمیل ارسالی که مدعی هستند آگهی تبلیغاتی است. یعنی در متن نوشته ای است که مدعی هستند برادرم فرستاده. بارها ما خواسته ایم ایمیل را کارشناسی کنند اما نکرده اند. برادرانم در تمام مدت درخواست کردند از سرور یاهو سئوال شود که اصلا چنین آدرسی در یاهو وجود دارد یا نه. اما کسی توجهی به درخواست آنها نکرد. می گویند ما دسترسی به ایمیل شما داشته ایم و شما خبر نداشته اید و ما ایمیل های شما را می دیدیم. ما با این حال گفتیم خب پس چرا فقط همین صفحه "آ4" را به عنوان مدرک ارائه می دهید. چرا هیچ مدرک دیگری نیست و ارائه نمی دهید نه تلفنی نه ایمیل دیگری و نه هیچ چیز دیگری.







مدعی هستند برادرتان البرز چه نوع اطلاعاتی به برادر دیگرتان میداده که او در اختیار سازمان مجاهدین خلق قرار میداده؟



در این مورد هم هیچ جوابی به ما نمیدهند و در پرونده هم هیچ چیزی وجود ندارد.







شغل البرز چی بود و او چگونه و چرا بازداشت شد؟



البرز، ناخدا یکم نیروی دریایی و معاون آموزشی یگان ویژه رشت بود. سه سال بود بازنشسته شده بود. تقاضای پاسپورت کرده بود و 23 اردیبهشت از حفاظت اطلاعات ارتش به او زنگ زدند که پاسپورتت آماده است، بیا بگیر. او هم رفت پاسپورتش را بگیرد اما دیگر برنگشت. حمید هم به خاطر همین شروع به پی گیری کرد و رفت حفاظت اطلاعات ارتش تا وضعیت البرز روشن شود. چون آخرین جایی که میدانستیم البرز رفته همان جا بود. حمید همچنان پی گیر وضعیت البرز بود که خودش را بازداشت کردند.







تا جایی که اطلاع دارم برادرتان البرز در زندان فوت کرده ممکن است توضیح دهید قضیه چه بود؟



دی ماه 88 بود که به ما خبر دادند البرز در زندان فوت کرده. به ما گفته شد به خاطر سرطان بوده اما نمیدانیم این موضوع تا چه اندازه صحت دارد. تمام هم بندی های البرز می توانند شهادت دهند که او انسان سالمی بود و هیچ مشکلی نداشت.







یعنی برادرتان قبل از بازداشت بیماری سرطان داشته یا در زندان به این بیماری مبتلا شده؟



برادرم هیچ بیماری نداشت. او متولد سال 1337 بود و آدم سالمی بود.







آیا بعد از فوت ایشان اقدام به کالبد شکافی برای روشن شدن علت فوت برادرتان کردید یا در این خصوص پی گیری به عمل آوردید؟



به ما گفتند بیمارستان شهدای تجریش است. از آنجا به پزشکی قانونی منتقل کردند و گفتند کالبدشکافی کرده اند و علت مرگ سرطان معده بوده، اما خودشان کالبد شکافی کردند یعنی ما درخواستی نداده بودیم. فقط یک جلسه ای گذاشتند و ما را خواستند، رفتیم. تنها چیزی که گفتند همین بود که سرطان معده داشته و فوت کرده. هیچ مدرکی هم به ما ندادند. یعنی پزشکی قانونی هم هیچ برگه ای به ما نداد فقط شفاها به ما همین را گفتند. ما هم کاری از دستمان ساخته نبود. چگونه می توانستیم پی گیری کنیم؟ رفت و تمام شد.







قاضی پرونده هر دو برادرتان چه کسی بود و روال قضایی تاکنون چگونه طی شده؟



قاضی قمی زاده، قاضی شعبه 29 دادگاه انقلاب بود که برای هر دو حکم اعدام صادر کرد. باور کنید او حتی نمیدانست چگونه باید از ایمیل خارج شد و ساین آوت کرد. وقتی من برایش همه خطاهای موجود در آن صفحه "آ4" را توضیح میدادم اصلا نمیدانست چه می گویم. به او بارها گفتیم که اگر البرز جاسوسی می کرد چرا جز این برگه ای که می گویید هیچ مدرک دیگری ندارید. این ایمیل را مدعی هستید که حمید سال 83 به البرز زده و درخواست اطلاعات کرده؛ خب اولا چه نوع اطلاعاتی؟ ثانیا چرا گذاشتید 5 سال بعد البرز را بازداشت کردید؟ از سال 83 که مدعی هستید البرز جاسوسی میکرده و آن ایمیل را گرفته و... تا سال 85 که البرز بازنشسته شد به او دو درجه امیری داده بودند در حالیکه بدون تایید حفاظت اطلاعات ارتش چنین امری محال می بود. چرا فقط یک تکه کاغذ را علم کرده اید و با زندگی دو انسان بازی می کنید؟ اگر ادعای شما درست باشد که وقتی البرز بازداشت شد، حمید باید فرار می کرد نه اینکه در ایران بماند و کار برادرش را پی گیری کند. اما این قاضی هیچ جوابی این نمی داد. پرونده را فرستاد دادگاه تجدید نظر و دادگاه تجدید نظر از خود سلب صلاحیت کرد و پرونده را به دیوان عالی کشور فرستاد. دیوان هم حکم اعدام را تایید کرد. درخواست عفو و تخفیف در مجازات دادیم؛ تنها امید و راهمان برای زنده ماندن برادرانم که البرز در زندان آن گونه شد و حمید هم درخواست اش هفته گذشته از سوی کمیسیون عفو وبخشودگی رد شد.







تا جایی که میدانم ایشان تبعه کشور کانادا هستند آیا دولت کانادا اقداماتی در این زمینه انجام داده؟



حمید 42 سال دارد و در کانادا و در شهر تورنتو زندگی می کرد. دولت کانادا هم در جریان قضیه حمید است و مقامات این کشور با دولت ایران صحبت هایی کرده اند اما متاسفانه دولت ایران تابعیت دو گانه و دو ملیتی را قبول ندارد و هیچ پاسخی به مقامات کانادایی نداده.







خانم قاسمی سه سال از بازداشت برادرانتان می گذرد یکی در زندان فوت کرده و دیگری در خطر اجرای حکم اعدام است چرا تاکنون شما و خانواده تان در ایران سکوت کرده بودید؟



ما ایمان داشتیم که برادرانم بی گناه هستند. نمی خواستیم سر و صدا راه بیفتد و مشکل بیشتر شود. فکر می کردیم با سکوت ما البرز که رفته بود به حمید کمک می شود اما متاسفانه نشد. متاسفانه مسئولان فکر می کنند یک نفر را اعدام کنند مشکل شان رفع می شود اما خانواده ای را دارند از بین می برند. تنها علت سکوت ما همین بود که در آرامش مساله حل شود؛ برادران من اصلا سیاسی نبودند. با هیچ گروه و فرقه ای کار نداشتند. زندگی خود را می کردند. فکر میکردیم همه اینها سوتفاهم است و حل می شود.







اگر در پایان صحبت خاصی دارید بفرمایید.



من از همه عاجزانه خواهش میکنم هر کسی می تواند کمک کند. جان حمید در خطر است و هر لحظه امکان اجرای حکم وجود دارد. هر روز صبح که از خواب بلند می شود تمام تنم می لرزد که حمید من زنده است یا اعدامش کرده اند؟ صبح را دیده است؟ فکر کنید زندگی با ترس تمام مدت چه زندگی ای است و آدم چطور می تواند دوام بیاورد؟ به خدا نمیدانم دیگر به کجا بروم، به چه کسی پناه ببرم که حرف ما را بشنود؟ من ازنهادهای بین المللی و تمام کسانی که می توانند حمید را از این وضعیت نجات دهند درخواست کمک می کنم. از مسئولان جمهوری اسلامی هم عاجزانه درخواست می کنم پرونده را بررسی و ایمیل را کارشناسی کنند. باور کنید ما هنوز داغداریم؛ در غم از دست دادن البرز. خانواده من هنوز داغدارند، نگذارید حمید را اعدام کنند.

فیلم/ ناگفته هایی از کشتار سال 67

کردانه: گفتگوهای مهم و تاریخی در رابطه با فاجعه ملی اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣۶٧ ، واقعه‌ای که طی آن عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان‌های جمهوری اسلامی در ایران در ماه‌های مرداد و شهریور ١٣۶٧ اعدام شدند. جرم ابن زندانیان همکاری با سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین سازمانها و احزاب چپ و کمونیست بود.




تعداد قربانیان این فاجعه ملی نزد مراجع مختلف متفاوت و بین ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر تخمین زده شده است. بیشتر اعدام‌شدگان زندان‌های تهران در گورهای ناشناس در گورستان خاوران به خاک سپرده‌ شدند.کردانه:در رابطه با ابن فاجعه ملی پای صحبت های یکی از اعضای خانواده کشته شدگان که نخواسته نامش فاش شود، مادر پناهی مادری که خاوران با تلاش وی و سایر مادران داغدار نامی جهانی شد ، تـقی رحمانی از زندانیان دهه 60،عبدالفتاح سلطانی وکیل پایه دادگستری، محمد باقر بختیار مسئول حفاظت و اطلاعات سازمان زندانها در دهه 1360 و نماینده آیتالله منتظری و صحبت های ایت الله منتظری که قبلا هم پخش شده بود می نشینیم.

هر کدام از این انسانها با وجدان با توجه به آگاهی و اطلاعاتی که در رابطه این فاجعه ملی دارد برای مردم ایران صحبت می کنند.

اسکار

احمدی‌نژاد: ايران موفق‌ترين الگو برای تامين حقوق بشر را برای بشريت معاصر به ارمغان آورده است

آفتاب: محمود احمدی‌نژاد در پیامی به اولین همایش ملی حقوق شهروندی با اشاره به اینکه این همایش می‌تواند گام بلندی در رسیدن به جامعه‌ای باشد که در آن ملت‌ها بی‌کم و کاست به تمامی حقوق خود دست یابند، گفت: نظام مقدس جمهوری اسلامی موفق‌ترین تجربه از کنکاش و کوشش مقدس تامین حقوق بشر را برای بشریت معاصر به ارمغان آورده است.


به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر ریاست‌‌جمهوری، پیام احمدی‌نژاد که توسط خانم فاطمه بداغی معاون حقوقی رییس‌جمهوری قرائت شد آمده است :



انسان، گل سرسبد آفرینش و «احسن الخالقین» است. (آیه 14 سوره مومنون)

خداوند انسان را دایرمدار خلقت پسندیده و خویشتن را به آفرینش انسان ستوده؛ ردای کرامت بر قامت بنی آدم پوشانده و برتری اش را بر مخلوقات، تمام فرموده است.



انسان نه فقط آفریده ای عزیز و مورد تکریم که جانشین خداوند در سراپرده هستی است (آیه 30 سوره بقره)؛ او بار امانتی سنگین را بر دوش دارد که هیچ مخلوق دیگری توان همراهی اش را ندارد.

(چند تا آیه) ...



در اسلام عزیز، حقوق انسانها آن چنان مورد احترام است که همواره بر رعایت حقوق مادی و معنوی مردم و حرمت مال، جان و آبروی آنان تاکید شده و احکام متعددی همچون ممنوعیت تجسس، سوءظن، سبّ، قذف، خیانت در امانت، افشای اسرار، اشاعه فحشا، بیان عیوب و ورود بدون اذن به حریم منازل نشانگر این واقعیت است...

..... نظام مقدس جمهوری اسلامی و قانون اساسی مترقی آن، ارزشمندترین و در عین حال موفق ترین تجربه از این کنکاش و کوشش مقدس را برای بشریت معاصر به ارمغان آورده.



قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول 19 تا 42 و به ویژه در اصل 56 ویژگی های چهارگانه مذکور را مورد توجه قرار داده و بر جنبه های مختلف حقوق بشری و شهروندی انسان تاکید ورزیده است. از این روست که امروز چشم امید تمام ملت‌های جهان و ملل مسلمان و بخصوص مسلمانان منطقه، به ملت بزرگ ایران و دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی دوخته شده تا در راه پرفراز و نشیب معنویت و تعالی و عدالت، به چراغ راهی فروزان مجهز شوند.



در دنیای پرفریب و حیله که به نام آزادی انسان‌ها، از تروریسم، قتل و مناقشات داخلی، جنگ و خونریزی، اشغال نظامی حمایت می‌شود و بشر تشنه عدالت، صلح و محبت است، تکلیف حکومت اسلامی این است که الگو و اسوه‌ای حسنه برای تحقق مردم سالاری دینی را به جهان معاصر تقدیم کند. حکومتی که در آن از زن یهودی خلخال به ستم ربوده نشود و حق هر ذی حقی به او اعطا شده و از ستم گردنکشان و زورگویان قاطعانه ممانعت گردد و ثروت‌های که نامشروع اندوخته شده بازستانده و به صاحبان حق بازگردانده شود.



امروز که در نقاط مختلف جهان آثاری از ضعف و درماندگی قدرت‌های زورگو پیدا شده و عمق شکست ایدئولوژی و منطق حاکم برنظام سلطه آشکار گردیده است. ملت‌ها نیازمند راهی نو، منطقی محکم و ایده‌های برتر الهی و انسانی هستند و برای ملت ایران این فرصت فراهم شده است که نظریات و مبانی جدید خود را که همراه با پشتوانه تجربیات تشکیل حکومت مردم سالاری دینی است، به بشریت معاصر تقدیم نماید.



اینجانب امید فراوان دارم که زحمات ارجمند دست اندرکاران و شرکت کنندگان عزیز در «همایش حقوق شهروندی» گامی بلند و تاثیر گذار در رسیدن به جامعه ای باشد که همه ملت ها تحت مدیریت انسان کامل، بی هیچ و کم و کاست به تمامی حقوق خود دست یابند و آن روز، بسیار نزدیک است.

در جستجوی راهی برای خروج

در جستجوی راهی برای خروج


500 عضو سپاه پاسداران

در قیام لیبی گیر کرده اند!







سایت خبری العربیه، با استناد به گفته های یک سرهنگ سپاه مدعی شد:



سپاه پاسداران چندین پایگاه نظامی در مناطق هم مرز با چاد و نیجریه در خاک لیبی دارد که در جریان قیام مردم لیبی، تلاش می شود این پایگاه ها تخلیه شده و تاسیسات آن از لیبی خارج شود.



ارسال سلاح و كمك لوجستیكی به شورشیان در كشورهای غرب و مركز آفریقا از جمله فعالیت های این پایگاه ها اعلام شده و اعضای سپاه، تا پیش از قیام اخیر مردم این کشور تحت پوشش شركت های نفتی وارد لیبی می شدند. برخی شركت های نفتی که در لیبی فعال بوده و یا هستند وابسته به سپاه اند.



تاکنون بیش از پانصد عضو سپاه که در لیبی و در چارچوب فعالیت های بالا فعال بوده اند در لیبی گیر کرده و نمی توانند خاک این کشور را ترک کنند. سابقه فعالیت این پایگاه ها از سال 2006 به بعد ذکر شده است

تخم دو زرده

تخم دو زرده


یارانه هدفمند



در برنامه خبر امشب سیما اعلام شد که تعرفه واردات تخم مرغ از 30 درصد به صفر رسید. گرانی سوخت و پایین آوردن دمای سالن های مرغداری باعث شیوع بیماری نیوکاسل و تلفات زیاد در مرغداری ها شده که ابتدا تاثیر آن روی قیمت تخم مرغ خود را نشان داد و عنقریب به مرغ هم میرسد. دولت هم که به فکر رفاه مردم است، تعرفه واردات تخم مرغ را به صفر رسانده تا مثل صنایع قند، فاتحه تولید مرغ و تخم مرغ هم خوانده شود



الحق که هدفمند کردن یارانه ها باعث خودکفایی و توسعه صنعتی کشور می شود.

باید منتظر واردات تخم مرغ های آلوده که مدتی قبل در مطبوعات راجع به آن نوشتند باشیم که روی دست شرکت های خارجی مانده است.