«امروز دو زندانی با اتهام تجاوز به عنف در مشهد و در مقابل دیدگان مردم اعدام شدند. در اینگونه موارد یکی می آید کامنت میگذارد که اگر به خواهر و یا مادر خودت هم تجاوز میکردند باز هم مخالف بودی؟ من هم باید مثل همیشه بگویم که بله مخالف بودم. برای همین امروز نمیخواهم در مورد این دو اعدامی چیزی بگویم و یا لینک خبرشان را برایتان به اشتراک بگذارم. برعکس میخواهم از خبر دیگری مربوط به نجات یک زندانی که روزنامه ایران منتشر کرد بگویم.
دختر جوانی سال ۱۳۹۴ شکایت میکند که یک مرد ۲۹ ساله وی را ربوده و به وی تجاوز کرده است. پس از سه سال قرار بود این زندانی هفته گذشته در زندان ندامتگاه مرکزی کرج اعدام شود و به این منظور به سلول انفرادی نیز منتقل شد، ولی در آخرین ساعات با پیگیری وکیل تسخیری وی مشخص میشود دختر جوان دروغ میگفت و رابطه کاملاً با رضایت برقرار شده است. این موضوع از طریق یک ویدئو که از کامپیوتر دختر جوان پیدا شد فاش شد و پسر زندانی که تبعه کشور افغانستان بود را از مرگ نجات داد.
حتماً میپرسید بر چه اساسی این حکم صادر و در دیوان تأیید شد؟ جواب ساده است. با استفاده از شکنجه. برای همین من نه تنها با اعدام برای هر جرمی مخالفم، به هیچ یک از اتهاماتی که دادگاههای ایران وارد میکنند هم باور ندارم».
حتماً میپرسید بر چه اساسی این حکم صادر و در دیوان تأیید شد؟ جواب ساده است. با استفاده از شکنجه. برای همین من نه تنها با اعدام برای هر جرمی مخالفم، به هیچ یک از اتهاماتی که دادگاههای ایران وارد میکنند هم باور ندارم».