ایران به تحريم آمریکا علیه هشت مقام جمهوری اسلامی اعتراض کرد

وزارت خارجه جمهوری اسلامی در اعتراض به تحريم هشت مقام حکومتی و دولتی ايران از سوی آمريکا، سفير سوييس، حافظ منافع آمريکا در تهران را احضار کرد.




به گزارش واحد مرکزی خبر، عصر روز پنجشنبه خانم «لئو آگوستی»، سفير سوييس به عنوان حافظ منافع آمريکا به وزارت خارجه احضار و مراتب اعتراض تهران به وی ابلاغ شده است.



ايالات متحده آمريکا روز چهارشنبه هشت مقام دولتی ايران از جمله فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چند وزير دولت را به دليل نقض حقوق بشر در جريان اعتراض ها به نتايج انتخابات رياست جمهوری در ايران در فهرست تحريم ها قرار داد.



وزارت خزانه داری آمريکا اعلام کرد در اين فرمان تحريم که به امضای باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا رسيد، مقامات ياد شده در فهرست تحريم ها قرار دارند و تمامی روابط اين افراد با نهادها و موسسات آمريکايی ممنوع شده است.



در بيانيه وزارت خزانه داری آمريکا آمده است:« اين هشت تن در نقض فاحش حقوق بشر در جريان سرکوب اعتراض های پس از انتخابات رياست جمهوری در ايران مسئول هستند و تمامی دارايی های آنها در ايالات متحده، مسدود می شود.»



در همین حال، مديرکل آمريکای شمالی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز پنجشنبه اقدام اخير دولت آمريکا را «نقض صريح بند اول بيانيه الجزاير و اخلال در نظم بين المللی» خوانده است.



اين مقام وزارت خارجه که اشاره ای به نام او نشده، دولت آمريکا را به سوءاستفاده سياسی از مفهوم حقوق بشر متهم کرده است.



طبق این گزارش، سفير سوئيس نیز در اين ديدار گفته است: «پيام اعتراض دولت جمهوری اسلامی ايران را به دولت آمريکا ابلاغ خواهد کرد. »



محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صادق محصولی، وزير رفاه دولت دهم و وزير کشور دولت نهم، غلامحسين محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاييه فعلی و وزير سابق اطلاعات دولت نهم، سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران، حيدر مصلحی، وزير اطلاعات دولت دهم، مصطفی محمد نجار، وزير دفاع دولت نهم و وزير کشور دولت دهم، احمد رضا رادان، فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ، حسين طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران و فرمانده نيروی مقاومت بسيج از سوی آمريکا تحريم شده اند.



سفير سوئيس در اين ديدار گفته که پيام اعتراض دولت جمهوری اسلامی ايران را به دولت آمريکا اطلاع خواهد داد.



هيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا هم روز چهارشنبه و در يک کنفرانس خبری روز گفت که اين نخستين باری است که ايالات متحده به دليل نقض حقوق بشر، عليه ايران تحريم هايی را اعمال می کند.



هيلاری کلينتون اضافه کرده است: «زير نظر يا فرماندهی اين مقامات، شهروندان ايرانی به طور خودسرانه بازداشت شدند، کتک خوردند، شکنجه و مورد تجاوز قرار گرفتند، تهديد و به قتل رسيدند.»



به دنبال آغاز اعتراضات مردم ايران به نتيجه انتخابات که محمود احمدی‌نژاد پيروز آن اعلام شد، نيروهای امنيتی و انتظامی جمهوری اسلامی به‌ويژه پس از سخنرانی آيت‌الله خامنه‌ای در اولين نماز جمعه پس از انتخابات دست به سرکوب خشونت‌آميز مردم زدند.



در نتيجه اين سرکوب‌ها، به‌ويژه در ماه‌های نخست پس از انتخابات، ده‌ها نفر جان خود را از دست دادند و به گفته مقامات قضایی و انتظامی ایران هزاران نفر در جریان این اعتراضات بازداشت شدند.



تعدادی از دستگیر شدگان حوادث پس از انتخابات نیز جان خود را در بازداشتگاههای ایران از دست دادند. پرونده قربانیان بازداشتگاه کهریزک هنوز در قو قضاییه ایران در جریان است.

یادداشت سردبیری

یادداشت سردبیری


مقام معظم در دیدار با

ائمه جمعه، نعل را وارونه زد!







ائمه جمعه سراسر کشور را روز گذشته- سه شنبه- به حضور علی خامنه ای بردند تا او برایشان سخنرانی کرده و راه و رسم دشمن شناسی و جلب جوانان را یادشان بدهد.



مقام معظم که خود 8 سال رئیس جمهور بوده و 20 سال رهبر جمهوری اسلامی و در واقع هر چه در کشور روی داده تحت نظر و با دخالت وی بوده، در این سخنرانی چنان درباره 30 سال گذشته جمهوری اسلامی سخن گفت که گوئی ایشان هیچ کاره بوده و بقیه همه کاره!



خامنه ای گفت:



«در طول سی سال گذشته، لغزش‌ها، خطاها، انحراف‌ها و از مسیر خارج شدن برخی افراد به دلیل بی‌اطلاعی از واقعیت‌ها بوده است. در سال‌های اخیر برخی قلم‌ها، تلاش فراوانی كردند تا موضوع دشمن شناسی را از ذهن جامعه و مردم خارج كنند و حتی در برخی موارد مغالطه می‌كردند كه نظام برای فرار از مسوولیت برخی مشكلات داخلی، دائما موضوع دشمن خارجی را طرح می‌كند.



این حرف از اساس نادرست است زیرا كسی نمی‌تواند منكر كوتاهی‌ها، غفلت‌ها و سهل‌انگاری‌های مسئولان در بروز برخی مشكلات در سی‌سال گذشته باشد، اما این موضوع نباید به معنای نادیده گرفتن دشمن باشد. همواره باید مراقب كید و طراحی دشمن بود، چرا عده‌ای اصرار داشته و دارند كه حضور دست توطئه‌گر خبیث و فعال دشمن را در حوادث گوناگون كشور نادیده بگیرند. برخی آمارهای تكان دهنده از وضعیت زندگی مردم آمریكا، البته رئیس‌جمهور محترم بخشی از این حقایق و آمارها را در سفر پرمغز و پر كار خود به سازمان ملل متحد بیان كردند و وجود چندین میلیون كارتن خواب و دهها میلیون انسان در زیر خط فقر بخشی از حقایق تلخ جامعه آمریكا است.



باید جوانان را از آسیب خطرهای دشمن حفظ كرد كه یكی از راه‌های آن، ارتباط مستمر و هدایتگر ائمه جمعه با جوانان است.»



تصور نمی کنیم، کسی بخش کارتن خواب ها و آمار زیر خط فقر در امریکا را از دهان علی خامنه ای و احمدی نژاد بشنود و از خود آنها نپرسد که چرا سری به خیابان ها، پارک ها و حاشیه شهرهای کوچک و بزرگ کشور خودمان نمی زنید؟



اما درباره دشمن شناسی که ظاهرا، مقام معظم خود را کارشناس آن می داند:



روز به روز بیشتر آشکار می شود و نشانه های آن بیشتر در معرض قضاوت قرار میگیرد که در کودتای 22 خرداد و یا بقول علی خامنه ای "حوادث پس از انتخابات" دست خارجی در کار بود. اما بر خلاف ادعای وی، دست خارجی نه در انتخابات، بلکه علیه نتیجه انتخابات و کودتای 22 خرداد درکار بود. یکبار دیگر این مقاله تحلیلی روزنامه چپ گرای "یونگه ولت" چاپ آلمان را( از اینجا) باید خواند تا ریشه های مشترک کودتای 1980 نظامی ها در ترکیه و کودتای 22خرداد را دریافت.



برای کودتای 1980 ترکیه، امریکائی ها از سالها پیش، با وارد کردن نظامی های این کشور به مسائل اقتصادی زمینه را برای این کودتا آماده کرده بودند. یعنی همان کاری که طی 10 سال گذشته در جمهوری اسلامی انجام شد.



برای یافتن نشانه های امریکائی بودن کودتا 22 خرداد درایران، زیاد نباید راه دور رفت. بعد از مشابهت آن با کودتای 1980 ترکیه، می توان به داخل کشور بازگشت و نتایج این کودتا را بررسی کرد تا به نتیجه قطعی رسید:



تقریبا تمام رهبران و کسانی که سفارت امریکا را در ایران اشغال کردند، اکنون در زندان کودتای 22 خرداد اسیرند. دادستان کل جمهوری اسلامی "اژه ای" که بدون همآهنگی با مقام معظم عمل نمی کند، جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، یعنی دو سازمان چپ مذهبی ایران را منحل اعلام کرده و فعالیت آن را غیر قانونی اعلام کرده است. رهبران و بنیانگذاران این دو حزب و سازمان، همان هائی هستند که امریکا آنها را طراح و مسئول اشغال سفارت امریکا می داند. مصاحبه های مکرر سردار"جوانی" مسئول سیاسی سپاه پاسداران و مقالات روزنامه کیهان علیه رهبر معنوی اشغال کنندگان سفارت امریکا، یعنی آیت الله خوئینی، اگر چشمک زدن به امریکا نیست، پس نامش چیست؟



قطع یارانه ها و همسوئی با بانک جهانی، خصوصی سازی در گسترده ترین سطح اما به سود شرکت های وابسته به سپاه نامش جز "نئو لیبرالیسم آلوده به توپ و تفنگ و موشک" است؟



فرار سرداران سپاه به خارج، جاسوس از آب در آمدن کارشناسان اتمی جمهوری اسلامی که به خارج گریخته اند، فاش شدن محرمانه ترین اطلاعات اتمی و نظامی جمهوری اسلامی و حتی سایت های اتمی و ربوده شدن لب تاپ اتمی نطنز، جز اینست که در بالاترین سطوح حاکمیت سازمان های جاسوسی امریکا و اسرائیل و انگلستان نفوذ کرده اند؟ آنها اگر دوست اند که هیچ، اما اگر دشمن اند، چرا مقام معظم در باره این بخش از دشمن شناسی امام جمعه ها را راهنمائی نمی فرمایند؟



این کارنامه، کارنامه آقای خامنه ایست، نه کارنامه این و یا آن رئیس جمهور و یا نخست وزیر و یا فلان وزیر. ایشان 28 سال در راس جمهوری اسلامی بوده و دچار بیماری قانون گریزی و دخالت در هر امر کوچک و بزرگ حکومتی و نظامی و امنیتی است. بنابراین، متهم و مجرم اصلی خود وی است. رطب را ایشان خورده و حالا برای امام جمعه هائی که خود برگزیده و انواع آلودگی ها در میان خود آنها رخنه دارد، منع رطب را موعظه می کند.



همین تغییرمناسبت ها در تقویم سال آینده کشور و زد و بندهائی که احمدی نژاد در سفر به نیویورک مشغول آن بود و بیم تشویق آنها به حمله محدود به ایران برای تسویه حساب های حکومتی در داخل کشور می رود، محصول ابتکارات مقام معظم نیست؟ آن سخنرانی پر مغز مورد اشاره مقام معظم، بادی است که در فضا می پیچید، آنچه که حاصل آن سفر است، در آینده ای نه چندان دور مانند لجن از کف مرداب به روی آب خواهد آمد.

حضور وزیر اطلاعات در مجلس

حضور وزیر اطلاعات در مجلس


شورش آینده گرسنگان

زیر سر "سران فتنه" است!







حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات کابینه احمدی نژاد روز گذشته به مجلس رفت تا اقتدار و هوشیاری این وزارتخانه را به نمایش بگذارد. او برای نشان دادن این اقتدار و هوشیاری، ادعاهائی کرد که بیشتر ناشی از ترس و وحشت بود. ترس و وحشت از شورش کور مردم گرسنه و جان به لب رسیده، علیه تصمیمات اقتصادی دولت. احمدی نژاد که میداند بزودی پابرهنه ها از جنوب شهرها و حاشیه شهرهای بزرگ با فریاد "یا مرگ، یا نان" به حرکت در خواهند آمد، وزیر اطلاعات خود را به مجلس فرستاد تا از نمایندگانی که اعتصابات اخیر در بازار را پیش زمینه شورش های آینده مردم میدانند را از نگرانی خارج کند. او برای این رفع نگرانی گفت که اگر شورشی در آینده بشود زیر سر سران فتنه است. وزیر اطلاعات از آنجا که شهره است به کم عقلی، گفت که سران فتنه با طرح یارانه های دولت مخالف اند و به همین دلیل مردم را تحریک به شورش می کنند. و این بهترین تعریف از بقول او "سران فتنه" برای مردمی بود که روز به روز بیشتر متوجه می شوند حذف یارانه ها، یعنی فقر و مرگ مردم دست به دهان. مصلحی با بهره گیری از همان شهرتی که در بالا به آن اشاره شد، مدعی شد که اساسا تحریم اقتصادی ایران زیر سر سران فتنه است. آنها به شورای امنیت گفته اند ایران را تحریم کند!(نقل به مضمون)



این درحالی است که طی 5 سال گذشته، تمام اصلاحات طلبان و رهبران اصلاحات، با سیاست های اتمی و خارجی دولت و شخص علی خامنه ای به این دلیل مخالفت اند که موجب تحریم ها و خطراتی مهم تر از تحریم ها علیه ایران شده است.

مردم میان دو وحشت

مردم میان دو وحشت


یورش گرانی، حمله نظامی





وحشت از گرانی و احتمال آغاز یک جنگ ویرانگر بسرعت در ایران گسترش می یابد. حالا دیگر مردم با ریشه های کودتای 22 خرداد و انتقال سرمایه های ملی به شرکت های وابسته به سپاه پاسداران بیشتر آشنا می شوند. همچنان که با مانورها و بخشنامه های جدیدی که سپاه در ایران صادر می کند آشنا می شوند.



اعتصاب پارچه فروش ها و طلا فروش ها، اگرچه در روزهای اول بدلیل نگاه غیر دوستانه و غیر دردمندانه که به بازار دارند، یک واکنش سودجویانه تلقی می شد، اما اکنون مردم متوجه شده اند که اعتراض ها و اعتصاب ها ریشه های عمیق تر دارد. سقوط پول ملی در راه است و از آن خوفناک تر، گسترده تر شدن سایه تحریم های اقتصادی که نزدیک شدن شبح یک جنگ ویرانگر به ایران است.



بازار ایران از وحشت سقوط تومان، بکلی راکت شده است. هر کس، هر اندازه و هر مقدار طلا دارد، حاضر نیست آن را تبدیل به پول کند. پول ایران به کاغذ پاره تبدیل شده است. زمزمه دلار به قیمت 1700 تومان آغاز شده است.



پس از کودتای 22 خرداد، احمدی نژاد کابینه جدید تشکیل داده و به خدمت مقام معظم برد و ایشان در سخنرانی با اعضای کابینه، نه تنها ادامه برنامه قطع یارانه ها را تائید کرد، بلکه آن را ستود و دولت های قبلی را بدلیل تعلل در این امر سرزنش کرد. قطع یارانه ها، دستور بانک جهانی و گامی بلند درجهت "لیبرالیسم اقتصادی" است. فرمان تغییر ماهیت اصل 44 قانون اساسی که عملا فرمانی غیر قانونی و خلاف قانون اساسی بود، با همین هدف صادر شد و سپاه پاسداران را مشمول مواهب این دو تصمیم کردند تا هم ثروت در کنترل و اختیار نهاد رهبری قرار گیرد و هم سپاه پاسداران از این دو تصمیم حمایت نظامی کند. این حمایت اجتناب ناپذیر بود، زیرا سپاه باید شورش گرسنگان را سرکوب کند. کودتای 22 خرداد با هدف تداوم اجرای این برنامه اقتصادی مقام معظم انجام شد و سرکوب مردم معترض به کودتا، اکنون به تمرین بزرگ برای سرکوب بزرگتر تبدیل شده است. بدین ترتیب، علی خامنه ای که ابتدای رسیدن به مقام ریاست جمهوری بدنبال خصوصی سازی بود و ریشه های اختلافش با میرحسین موسوی نیز به همینجا وصل است، توانست با تبدیل سپاه و بسیج به حزب سیاسی خویش، گام های بزرگ را در راه آن آرزوی دیرینه، زیر تیغ سرنیزه و باطوم و زندان و شکنجه و اعدام بردارد. با این تفاوت که اگر در گذشته روی موتلفه اسلامی و روحانیون طرفدار سرمایه داری غارتگر حساب می کرد، اکنون بیشتر روی سپاه و فرماندهانی حساب می کند که حافظ خصوصی سازی و سرمایه داری شده اند. به اخبار اقتصادی و نظامی این شماره پیک نت توجه کنید.

فرمانده کل قوا، کنترل داخلی را بدست گرفت

فرمانده کل قوا، کنترل داخلی را بدست گرفت

تصمیم مخفیانه

برای حالت فوق العاده در کشور





گفته می شود، بر اساس تصمیم علی خامنه ای، اختیارات وزارت اطلاعات درحد مسائل خارجی مانند جاسوسی و ضد جاسوسی محدود و بخش عمده وظائف داخلی آن به سازمان امنیت سپاه پاسداران منتقل شده است. آماده باش برای مقابله تظاهرات مردم،اعتصابات و قیام های قومی و مذهبی در چارچوب مسائل داخلی دسته بندی شده و کنترل آنها تماما به سپاه منتقل شده است.



با آنکه، این تصمیم رسما اعلام نشده و خواه نا خواه دلیلی هم برای آن بیان نشده، اما تمام حدس و گمان ها پیرامون این تصمیم، که گام بزرگی در جهت حالت فوق العاده و برقراری کامل حکومت نظامی در کشور است به دو پیش بینی بر می گردد:



1- اعلام یک تصمیم بزرگ اتمی و پیش بینی حمله قریب الوقوع به ایران و شورش مردم



2- تشدید گرانی و کمبود و در نتیجه، اعتصابات و اعتراضات و شورش های مردم و همسوئی احزاب و فعالان سیاسی منتقد اوضاع جاری در کشور با آنها.

دولت و بیت رهبری، گوش به فرمان بانک جهانی

دولت و بیت رهبری، گوش به فرمان بانک جهانی


یک دلار= 1700 تومان

چهره اقتصادی کودتای 22 خرداد





طبق محاسبه نایب رئیس اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی نرخ متعادل دلار در ایران به حدود هزار و 700 تومان نزدیک شده است. نایب رئیس اتاق بازرگانی، برای توجیه تبدیل دلار به 1700 تومان، به شیوه احمدی نژاد دست به دامن سفسطه شد و درحالیکه بحث نه بر سر صادرات، بلکه بر سر واردات و تحریم هاست، گفت:



بهترین مدیریت واردات، منطقی شدن نرخ ارز است. برای مثال اگر دلار را 500 تومان کنند، دیگر هیچ کالایی در ایران قابل تولید نیست. همه کالاهای وارداتی ارزان‌تر از تولید داخل ایران می‌شوند و برعکس در صورتی که قیمت دلار افزایش یابد، هر چه که هست قابل صدور شده و جنسی در کشور باقی نمی‌ماند و کل تولیدات به خارج فرستاده می‌شود.



در ادامه بحرانی که گریبان اقتصاد ایران را گرفته، گفته می شود حذف کامل یارانه انرژی بزودی توسط دولت اعلام می شود. حذف یارانه نان نیز طی چند روز آینده حذف خواهد شد.



دولت با حذف یارانه نان، برای 4هزار میلیارد تومان یارانه نان کیسه دوخته و می خواهد آن را به زخم صندوق خالی دولت و کسری بودجه بزند.



نسخه صندوق بین المللی پول برای کشورهای جهان سوم همین است که دولت احمدی نزاد اجرا می کند و معروف است به "شوک درمانی" برای آزاد سازی اقتصاد.



حذف همه یارانه ها چنان قریب الوقوع است، که باید اعلام آن را ساعت شماری کرد.



خرید و فروش در بازار متوقف شده است. پرداخت هرگونه وامی از سوی بانک ها متوقف شده است.