جرس: داوود سلیمانی بدنبال عارضه قلبی برای انجام آنژیوگرافی به بیمارستان قلب اعزام و به رغم اصرار پزشکان و کادر درمانی بیمارستان برای تحت نظر بودن، بلافاصله به زندان رجایی شهر بازگردانده می شود. وی علاوه بر عارضه قلبی اخیرا به عارضه مغزی هم مبتلا شده که از عوارض ضربات بازجوها به سر وی در دوران بازجوئی است.
سوده دختر داوود سلیمانی در خصوص عارضه مغزی پدرش به خبرنگار "جرس" می گوید: " پدرم بر اثر ضرباتی که در زمان بازجویی به سرش وارد می شده دچار مشکل اعصاب شده وصدا در گوش و سرش می پیچد و با کوچکترین صدایی بهم می ریزند. بعد از این همه مدت که پدرم به زندان کرج منتقل شده اند تازه آقای دولت آبادی از پدرم می پرسند: شما پزشک قانونی رفته اید؟ که پدرم می گوید نخیر، نوش دارو بعد از مرگ سهراب، رفتن من الان بعد از این همه مدت به پزشک قانونی چه فایده ای دارد؟"
در حالیکه خانواده وی بسیار نگران وضعیت جسمانی وی هستند اما همچنان مقامات قضایی با دادن مرخصی برای آقای سلیمانی مخالفت می کنند.
پیش از این دادستان در پاسخ به درخواست مرخصی برای آقای سلیمانی گفته بود: "من نمی دانم چه کسی اجازه داده است که آقای سلیمانی برای عمل آنژیوگرافی از زندان بیرون بیاید؟" این در حالی است که به گفته خانواده آقای سلیمانی خود دادستان از وضعیت نامناسب روحی و جسمی وی با خبر بوده و و اساسا بدون اجازه دادستان آقای سلیمانی نمی توانسته برای عمل قلب از زندان به بیمارستان منتقل گردد.
سوده با انتقاد از عملکرد نامناسب دستگاه قضایی و رفتار بازجوها، می گوید: "پدرم زمانیکه در اوین بودند در حین بازجویی ها، از سوی بازجوها از ناحیه سر و صورت مورد ضرب و شتم قرار می گرفت که همین مسئله منجر به مشکلات مغزی برای ایشان شد. حتی زمانیکه ما ملاقاتهای کابینی داشتیم که تلفن ها خراب بود و خش خش می کرد، پدرم بیکباره گوشش را می گرفت و وقتی ما علتش را می پرسیدیم می گفتند کوچکترین صدایی اعصاب من را خرد می کند. این در حالی است که سابقه نداشته پدر من از سر وصدا و شلوغی اذیت شوند. حتی پزشک زندان که متخصص هم نبود برای پدرم دارو تجویز کرد که ما برایش تهیه کنیم. و تا الان هم از این ناراحتی ها یعنی علاوه بر عارضه قلبی بلکه از عارضه مغزی هم در رنج هستند. و این در حالی است که با درخواست مرخصی برای پدرم بمنظور پیگیری درمان ایشان همچنان "مخالفت" می شود. امروز هم خبردار شدیم که دو نفر که با پدرم در بند بودند آزاد شدند و با اینکه ده سال حکم زندان داشتند عفو خورده اند. این در حالی است که پدر من با این همه مشکلات جسمی یعنی مشکلات قلبی و مغزی که در زندان و تحت فشارهای جسمی و روحی به آن دچار شده اند، مرخصی داده نمی شود. ما نمی دانیم چرا با وجودی که قوه قضاییه از ما وثیقه هم گرفته اند با مرخصی پدرم مخالفت می کند؟ حتی برای درمان اجازه استراحت در بیمارستان داده نمی شود یعنی کلا یک جوری به ما می گویند که فکر مرخصی برای ایشان را از سرتان بیرون کنید و ایشان همین جا در زندان می مانند."
داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، استاد دانشگاه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و معاون دانشجویی دانشگاه تهران در دوره اصلاحات (زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی) است که در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت و در دادگاه به سه سال حبس محکوم گردید. وی همچنین جانباز شیمیایی و برادر شهید می باشد.
گفتنی است، سلیمانی در نامه سرگشاده ای به رهبری، با شرح آنچه در زمان بازجویی بر وی رفته بود، خواستار اعزام گروهی از سوی رهبری برای رسیدگی به امور زندانیان شده اما بعد از انتشار این نامه به زندان رجایی شهر منتقل می گردد.
مژگان مدرس علوم
Friday, November 26, 2010
سیمین بهبهانی: ما دشمن نیستیم، ایران دوستیم
جرس: چهارم آذر سالروز قتل سعیدی سیرجانی، نویسنده ، ادیب و پژوهشگر برجسته است که در سال 73 آنچنان که بعدها سعید امامی اعتراف کرد به شکل فجیعی به قتل رسید. به این مناسیت گفتگویی با دوست و همراه او درکانون نویسندگان ایران داشتیم. سیمین بهبهانی از سعیدی سیرجانی می گوید که از سالهای جوانی او را می شناخته و به فضل و ادب می ستوده است، بهبهانی قتل سعیدی سیرجانی را از تلخ ترین حوادث عمرش می داند و شعری می خواند که در همان روزهای بازداشت سیرجانی برای این نویسنده سروده است. می گوید مثل سعیدی سیرجانی که هیچ گاه حاضر نشد ایران را با همه خطراتش ترک کند، حاضر نیست از ایران برود. همه حس و آفرینندگی او در وطن است و در غربت دیگر آن غزلهای ناب به سراغش نمی آیند. می گوید نمی فهمد که چرا حکومت سالهاست به او و نویسندگان و کانونشان به عنوان دشمن نگاه می کند در حالی که نویسندگان هم زبان و دوست مردم هستند و ایران دوستند. گفتگوی جرس با سیمین بهبهانی بانوی غزل ایران را بخوانید.
در سالروز قتل مرحوم سعیدی سیرجانی هستیم . شما از دوستان این نویسنده بودید، می خواستیم بدانیم آقای سیرجانی چگونه می اندیشید و چه شد که از مخالفان و منتقدان حکومت قلمداد شدند و به نحو فجیعی به قتل رسیدند؟
آقای سیرجانی را از سالهای جوانی می شناختم ایشان بسیار فاضل و دانشمند بودند و کتابهای بسیاری داشتند، بسیار آدم دلجو، مهربان و سازگاری بودند. یک طبع شوخی هم داشت و غالبا مطالب را با شوخی همراه می کرد. حق گو بود و من نمی توانم بگویم مخالف حکومت بود. او آدمی بود که حقایق را می گفت و شاید این به مذاق حکومت خوش نمی آمد. سخنرانی هایی که در خارج کشور داشت و حرفهایی که می زد مورد توجه قرار می گرفت و آنهایی که می شنیدند، می گفتند مخالف است. در سال 73 قبل از عید چیزی در جیبش گذاشتند و گفتند به جرم مواد مخدر بازداشتش کردند تا مدتها بعد هم در زندان بود تا اینکه در همان جا جان داد. من همان موقع شعری گفتم که مطلعش این بود :
وقتی که تهمت می گذارند در جیب های بی گناهت/ یک آسمان قطران و نفرت می بارد از چشم سیاهت
خانم بهبهانی ممکن است این شعر را برای خوانندگان جرس به طور کامل بخوانید؟
وقتی که تهمت می گذارند در جیب های بی گناهت یک آسمان قطران و نفرت می بارد از چشم سیاهت
گیرم نهادستند اینان در جامه جرمت را دلیلی غم نیست تا جان جهانی باشد به بی جرمی گواهت
ابر است وغم ، انبوه انبوه؛ دیوار وحشت، کوه در کوه کی دم توانی زد به اندوه؟ بسته ست حاکم راه آهت
بر کاغذ ارزان کاهی بنویس از ظلم و تباهی تا شعله خشم ستمگر دود آورد بیرون ز کاهت
وقتی قلم در دست داری، هردم گلویش می فشاری از بیم دزدی کز کمینگاه دزدد خبر از دستگاهت
دیگر زبانی را سخن نیست، شادی میان انجمن نیست تقصیر بخت مردمان است با مردمک ها سیاهت
اما تو ناژویی، نه تاکی از باد سردت نیست باکی چون ابر بهمن بر تو بارد، سیمین شود تاج و کلاهت
بنویس بالای سیاهی با خط خون این دادخواهی کی از شکستن می هراسد کلک و بنان دادخواهت؟
تا با قلم پیوند داری، کی بیم حبس و بند داری؟ بنویس، بی باکانه بنویس! این است، جز این نیست راهت...
وقتی سعیدی سیرجانی 23اسفند دستگیر شد، من 28 اسفند این شعر را سرودم. و در مجله "آرش" پرویز قلیچ خانی آن را منتشر کرد. ایام فروردین بود که ما با اعضای کانون نویسندگان از جمله آقابان هوشنگ گلشیری و جواد مجابی و دکتر براهنی که یادش به خیر- الان اینجا نیست- رفتیم به بازداشتگاهی که سعیدی آنجا بود مدتها آنجا بودیم و به جایی نرسید. سعیدی در زندان ماند و هفت هشت ماه بعد در پاییز سال 73 کشته شد. جنازه او را به خانواده اش ندادند و معلوم نشد چه بلایی سرش آمد. با همه پا فشاری که کانون کرد حتی نگذاشتند مراسمی برای او برگزار بشود.
در اطلاعیه ای که همان سال وزارت اطلاعات منتشر کرد آقای سیرجانی را به مسائل منافی اخلاق و اعتیاد به مواد مخدر متهم کردند. چرا این تهمت ها به سیرجانی زده می شد ؟
ابدا این طور نبود، من دوست چندین ساله سعیدی سیرجانی بود و با خانواده ایشان روابط نزدیک داشتیم. با خانم و دخترهای ایشان نزدیک بودم. به منزل ایشان می رفتیم و می آمدند شعرهای من را خیلی دوست داشت. با اطلاعاتی که دارم. هیچ گاه ایشان را نه با مواد مخدر دیدم ، نه کار ناشایست اخلاقی از ایشان سراغ دارم. حتی به قدری محجوب و مودب بودند که از استعمال بعضی کلمات در لفظ پوشیده هم امتناع می کرد. این مرد بسیار شریف بود و این اتهاماتی که به او زده می شود جز دشمنی چیزی را نشان نمی دهد . من برای خانم و بچه های ایشان آرزوی سعادت و خیر می کنم. یکی از دردناکترین قتل هایی بود که ناحق اتفاق افتاد.
کتابهای مرحوم سیرجانی علی رغم اینکه ممنوع الانتشار به حساب می آمد اما بسیار در بازار غیر رسمی پر فروش بودند و از سوی مردم خریداری می شد و کپی می شد . این اقبال عمومی به کتابهای سیرجانی و تحلیل های ادبی که ایشان ارائه می داد، چه طور این همه خواننده پیدا کرده بود ؟
چند مطلب بود که کتابهای ایشان را شایع می کرد .یکی دانش ایشان بود ، سعیدی دانش زیادی داشت و بسیار دقت می کرد در نوشتن و آنچه می نوشت حقیقت داشت . اطلاعات وسیعی داشت و دائما کتاب می خواند و با ادبیات سر و کار داشت . دیگر اینکه قلم زیبایی داشت و آمیخته با طنز ، این طنز های او را مردم دوست داشتند . خواندن کتابهای او علاوه بر اینکه موجب آموزش می شد موجب فرحناکی طبیعت انسان هم بود . هیج کس از خواندن کتابهای او خسته نمی شد . به این علت است که در میان مردم توانسته جا باز کند گرچه چگونگی مرگ او هیچ گاه روشن نشد و معلوم نشد چرا کشته شد ، وآیا از شکنجه های زندان بود. هیچ گاه جنازه او دیده نشد.
مرحوم سیرجانی نامه های سرگشاده ای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود و گویا پیغامی هم دریافت کرد از آقای خامنه ای مبنی بر اینکه مرتد هستند. در واقع هشداری دریافت کردند نسبت به نوشته هایشان ، چرا سیرجانی با این تهدیدات در ایران ماند با اینکه مورد بی مهری حکومت قرار گرفته بود و کتابهایشان هم اجازه انتشار نداشت ؟
تا دستی بر آتش نداشته باشی نمی شود جوشش آتش را احساس کنی . عمدا سعیدی سیرجانی می ماند در ایران و اگر مسافرتی می کرد خیلی کوتاه بود و زود باز می گشت. با اینکه ممکن بود بازگشت مشکلی برای او ایجاد کند، بر می گشت .این خصوصیت در خود من هم وجود دارد من هیچ گاه نمی توانم در خارج از کشورم بمانم . البته آنها که رفتند و ماندند دلایلی داشتند و حتما زندگی و زنده ماندنشان را می باختند اگر باز می گشتند. من به آنها حق می دهم و اتفاقا همیشه ستایش می کنم که برای ایران آواره شدند. آنها که از ایران رفتند تحصیلات کافی داشتند و مایه سربلندی ما شده اند. اما در مورد نویسندگانی مثل خودم در خارج نمی توانیم چیز بیشتری بیافرینیم و شایسته تر است در ایران بمانیم و امید بهبودی داشته باشیم.
خانم بهبهانی به نظر شما چرا تیغ نظام به سمت نویسندگان و منتقدین دگر اندیش بود .در جریان قتل زنجیره ای نویسندگان بیشترین قربانیان دستگاه امنیتی بودند ؟
متاسفانه باید بگویم، این یکی از بدشانسی های نظام است برای اینکه اینهایی که از بین رفتند و اعدام شدند و اینهایی که مخالف شناخته می شدند . در واقع مخالف نبودند بلکه دوست ملت بودند. در اول انقلاب جزو انقلابیون بودند و کمک کردند به آن. زبان آنها زبان قابل فهم مردم بود و کمک کردند تا انقلاب مستقر شود . متاسفانه تمام کسانی که مخالف پنداشتند، اینها دوستان بودند که می خواستند مملکت درست شود و متاسفانه حکومت سعه صدر نداشت .
کانون نویسندگان با تلاشهای جلال آل احمد به وجود آمد و منتقدین و نویسندگان سرشناسی در آن جمع بودند که به انتقاد از رژیم پهلوی می پرداختند . شبهای ادبی گوته در آستانه انقلاب نمود این مبارزه بود، پس از انقلاب هم اعضای کانون نقد های مفصلی بر قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی نوشتند و در صف منتقدین قرار گر فتند ،شما اگر بخواهید فعالیت کانون نویسندگان پس از انقلاب را تحلیل کنید ، این تلاشها را چگونه ارزیابی می کنید ؟
بسیاری از ما و اعضای کانون نویسندگان ایران از کسانی بودیم که در حکومت گذشته حق گویی هایی می کردیم و از همان موقع هم ما برانداز نبودیم و نمی خواستیم حکومت از بین برود. ما در هیچ دوره ای در حال براندازی و ضد حکومت نبودیم و آدمهای اهل جنجال نبودیم . اما حرفمان را می زدیم .بسیاری از شعر های من اگر خوانده شود در آن دوره همه اش در باره این بود که آزادی باشد و برای این بود که مملکت درست شود و حرکتی به جامعه بدهد . بعد از آن هم همین طور بود . اعضای کانون نویسندگان ایران نشان دادند که خیر و صلاح می خواهند و دشمن نیستند . اما من نمی دانم چرا در سلک دشمن قرار گرفتیم و همیشه به ما دشمن و مخالف می گویند. ما مخالف نیستیم. ایران را دوست داریم . ما می خواهیم ایران بهترین جای جهان باشد. متاسفانه در طول این مدت بعد از انقلاب هم جنگ داشتیم و هم اعدام داشتیم وهم کشتن های نابجا داشتیم .
مصادف هستیم با روز عدم خشونت علیه زنان و این در حالی است که چندین دانشجو، وکیل و روزنامه نگار زن در زندان هستند و حبس های طولانی مدت هم گرفته اند. جدای از اینکه چند زن هم در معرض اعدام هستند. شما فکر می کنید این خشونت علیه زنان و سختگیر یهایی که در مورد زنان صورت می گیرد، خاستگاه تاریخی اجتماعی دارد یا تنها به نگاه قانون گذاران و حکومت و به یک نگاه استبدادی باز می گرددد؟
زنان ایران از صد سال پیش شروع کردند به آگاه شدن و خواستند حقوق خودشان را بگیرند . در سال 1304 ما انجمن زنان و نویسندگان را داشتیم و زنان برجسته ای در آن حضور داشتند. همه صاحب فهم و کمال بودند . وقتی دانشگاه تهران درش به روی زنها باز شد، زنان به دانشگاه رفتند با علم و هنر آشنا شدند . امروز نمی شود به زن تعدی کرد، زن امروزی زیر بار زور نمی رود و چیزی کمتر از مرد ندارد و هر قدر راه آزادی را برآنها ببندند، منکوب نخواهند شد و نسل آینده ساخته دست آنهاست .
می توانیم خواهش کنیم یکی از شعرهای تازه تان به مناسیت این روز برای خوانندگان ما روایت کنید؟
خواهی نباشم و خواهم بود دور از دیار نخواهم شد
تا "گود" هست، میان دارم اهل کنار، نخواهم شد
یک دشت شعر و سخن دارم حال از هوای وطن دارم
چابک غزال غزل هستم آسان شکار نخواهم شد
من زنده ام به سخن گفتن جوش و خروش و برآشفتن
از سنگ و صخره نیاندیشم سیلم، مهار نخواهم شد
گیسو به حیله چرا پوشم گردآفرید چرا باشم
من آن زنم که به نامردی سوی حصار نخواهم شد
برقم که بعد درخشیدن از من سکوت نمی زیبد
غوغای رعد ز پی دارم فارغ ز کار نخواهم شد
تیری که چشم مرا خسته ست بر کشتنم به خطا جسته ست
"بر پشت زین" ننهادم سر اسفندیار نخواهم شد
گفتم از آنچه که باداباد گر اعتراض و اگر فریاد
"تنها صداست که می ماند" من ماندگار نخواهم شد
در عین پیری و بیماری دستی به یال سمندم هست
مشتاق تاختنم؛ گیرم دیگر سوار نخواهم شد
20سروده مهرماه 89
با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید.
در سالروز قتل مرحوم سعیدی سیرجانی هستیم . شما از دوستان این نویسنده بودید، می خواستیم بدانیم آقای سیرجانی چگونه می اندیشید و چه شد که از مخالفان و منتقدان حکومت قلمداد شدند و به نحو فجیعی به قتل رسیدند؟
آقای سیرجانی را از سالهای جوانی می شناختم ایشان بسیار فاضل و دانشمند بودند و کتابهای بسیاری داشتند، بسیار آدم دلجو، مهربان و سازگاری بودند. یک طبع شوخی هم داشت و غالبا مطالب را با شوخی همراه می کرد. حق گو بود و من نمی توانم بگویم مخالف حکومت بود. او آدمی بود که حقایق را می گفت و شاید این به مذاق حکومت خوش نمی آمد. سخنرانی هایی که در خارج کشور داشت و حرفهایی که می زد مورد توجه قرار می گرفت و آنهایی که می شنیدند، می گفتند مخالف است. در سال 73 قبل از عید چیزی در جیبش گذاشتند و گفتند به جرم مواد مخدر بازداشتش کردند تا مدتها بعد هم در زندان بود تا اینکه در همان جا جان داد. من همان موقع شعری گفتم که مطلعش این بود :
وقتی که تهمت می گذارند در جیب های بی گناهت/ یک آسمان قطران و نفرت می بارد از چشم سیاهت
خانم بهبهانی ممکن است این شعر را برای خوانندگان جرس به طور کامل بخوانید؟
وقتی که تهمت می گذارند در جیب های بی گناهت یک آسمان قطران و نفرت می بارد از چشم سیاهت
گیرم نهادستند اینان در جامه جرمت را دلیلی غم نیست تا جان جهانی باشد به بی جرمی گواهت
ابر است وغم ، انبوه انبوه؛ دیوار وحشت، کوه در کوه کی دم توانی زد به اندوه؟ بسته ست حاکم راه آهت
بر کاغذ ارزان کاهی بنویس از ظلم و تباهی تا شعله خشم ستمگر دود آورد بیرون ز کاهت
وقتی قلم در دست داری، هردم گلویش می فشاری از بیم دزدی کز کمینگاه دزدد خبر از دستگاهت
دیگر زبانی را سخن نیست، شادی میان انجمن نیست تقصیر بخت مردمان است با مردمک ها سیاهت
اما تو ناژویی، نه تاکی از باد سردت نیست باکی چون ابر بهمن بر تو بارد، سیمین شود تاج و کلاهت
بنویس بالای سیاهی با خط خون این دادخواهی کی از شکستن می هراسد کلک و بنان دادخواهت؟
تا با قلم پیوند داری، کی بیم حبس و بند داری؟ بنویس، بی باکانه بنویس! این است، جز این نیست راهت...
وقتی سعیدی سیرجانی 23اسفند دستگیر شد، من 28 اسفند این شعر را سرودم. و در مجله "آرش" پرویز قلیچ خانی آن را منتشر کرد. ایام فروردین بود که ما با اعضای کانون نویسندگان از جمله آقابان هوشنگ گلشیری و جواد مجابی و دکتر براهنی که یادش به خیر- الان اینجا نیست- رفتیم به بازداشتگاهی که سعیدی آنجا بود مدتها آنجا بودیم و به جایی نرسید. سعیدی در زندان ماند و هفت هشت ماه بعد در پاییز سال 73 کشته شد. جنازه او را به خانواده اش ندادند و معلوم نشد چه بلایی سرش آمد. با همه پا فشاری که کانون کرد حتی نگذاشتند مراسمی برای او برگزار بشود.
در اطلاعیه ای که همان سال وزارت اطلاعات منتشر کرد آقای سیرجانی را به مسائل منافی اخلاق و اعتیاد به مواد مخدر متهم کردند. چرا این تهمت ها به سیرجانی زده می شد ؟
ابدا این طور نبود، من دوست چندین ساله سعیدی سیرجانی بود و با خانواده ایشان روابط نزدیک داشتیم. با خانم و دخترهای ایشان نزدیک بودم. به منزل ایشان می رفتیم و می آمدند شعرهای من را خیلی دوست داشت. با اطلاعاتی که دارم. هیچ گاه ایشان را نه با مواد مخدر دیدم ، نه کار ناشایست اخلاقی از ایشان سراغ دارم. حتی به قدری محجوب و مودب بودند که از استعمال بعضی کلمات در لفظ پوشیده هم امتناع می کرد. این مرد بسیار شریف بود و این اتهاماتی که به او زده می شود جز دشمنی چیزی را نشان نمی دهد . من برای خانم و بچه های ایشان آرزوی سعادت و خیر می کنم. یکی از دردناکترین قتل هایی بود که ناحق اتفاق افتاد.
کتابهای مرحوم سیرجانی علی رغم اینکه ممنوع الانتشار به حساب می آمد اما بسیار در بازار غیر رسمی پر فروش بودند و از سوی مردم خریداری می شد و کپی می شد . این اقبال عمومی به کتابهای سیرجانی و تحلیل های ادبی که ایشان ارائه می داد، چه طور این همه خواننده پیدا کرده بود ؟
چند مطلب بود که کتابهای ایشان را شایع می کرد .یکی دانش ایشان بود ، سعیدی دانش زیادی داشت و بسیار دقت می کرد در نوشتن و آنچه می نوشت حقیقت داشت . اطلاعات وسیعی داشت و دائما کتاب می خواند و با ادبیات سر و کار داشت . دیگر اینکه قلم زیبایی داشت و آمیخته با طنز ، این طنز های او را مردم دوست داشتند . خواندن کتابهای او علاوه بر اینکه موجب آموزش می شد موجب فرحناکی طبیعت انسان هم بود . هیج کس از خواندن کتابهای او خسته نمی شد . به این علت است که در میان مردم توانسته جا باز کند گرچه چگونگی مرگ او هیچ گاه روشن نشد و معلوم نشد چرا کشته شد ، وآیا از شکنجه های زندان بود. هیچ گاه جنازه او دیده نشد.
مرحوم سیرجانی نامه های سرگشاده ای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود و گویا پیغامی هم دریافت کرد از آقای خامنه ای مبنی بر اینکه مرتد هستند. در واقع هشداری دریافت کردند نسبت به نوشته هایشان ، چرا سیرجانی با این تهدیدات در ایران ماند با اینکه مورد بی مهری حکومت قرار گرفته بود و کتابهایشان هم اجازه انتشار نداشت ؟
تا دستی بر آتش نداشته باشی نمی شود جوشش آتش را احساس کنی . عمدا سعیدی سیرجانی می ماند در ایران و اگر مسافرتی می کرد خیلی کوتاه بود و زود باز می گشت. با اینکه ممکن بود بازگشت مشکلی برای او ایجاد کند، بر می گشت .این خصوصیت در خود من هم وجود دارد من هیچ گاه نمی توانم در خارج از کشورم بمانم . البته آنها که رفتند و ماندند دلایلی داشتند و حتما زندگی و زنده ماندنشان را می باختند اگر باز می گشتند. من به آنها حق می دهم و اتفاقا همیشه ستایش می کنم که برای ایران آواره شدند. آنها که از ایران رفتند تحصیلات کافی داشتند و مایه سربلندی ما شده اند. اما در مورد نویسندگانی مثل خودم در خارج نمی توانیم چیز بیشتری بیافرینیم و شایسته تر است در ایران بمانیم و امید بهبودی داشته باشیم.
خانم بهبهانی به نظر شما چرا تیغ نظام به سمت نویسندگان و منتقدین دگر اندیش بود .در جریان قتل زنجیره ای نویسندگان بیشترین قربانیان دستگاه امنیتی بودند ؟
متاسفانه باید بگویم، این یکی از بدشانسی های نظام است برای اینکه اینهایی که از بین رفتند و اعدام شدند و اینهایی که مخالف شناخته می شدند . در واقع مخالف نبودند بلکه دوست ملت بودند. در اول انقلاب جزو انقلابیون بودند و کمک کردند به آن. زبان آنها زبان قابل فهم مردم بود و کمک کردند تا انقلاب مستقر شود . متاسفانه تمام کسانی که مخالف پنداشتند، اینها دوستان بودند که می خواستند مملکت درست شود و متاسفانه حکومت سعه صدر نداشت .
کانون نویسندگان با تلاشهای جلال آل احمد به وجود آمد و منتقدین و نویسندگان سرشناسی در آن جمع بودند که به انتقاد از رژیم پهلوی می پرداختند . شبهای ادبی گوته در آستانه انقلاب نمود این مبارزه بود، پس از انقلاب هم اعضای کانون نقد های مفصلی بر قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی نوشتند و در صف منتقدین قرار گر فتند ،شما اگر بخواهید فعالیت کانون نویسندگان پس از انقلاب را تحلیل کنید ، این تلاشها را چگونه ارزیابی می کنید ؟
بسیاری از ما و اعضای کانون نویسندگان ایران از کسانی بودیم که در حکومت گذشته حق گویی هایی می کردیم و از همان موقع هم ما برانداز نبودیم و نمی خواستیم حکومت از بین برود. ما در هیچ دوره ای در حال براندازی و ضد حکومت نبودیم و آدمهای اهل جنجال نبودیم . اما حرفمان را می زدیم .بسیاری از شعر های من اگر خوانده شود در آن دوره همه اش در باره این بود که آزادی باشد و برای این بود که مملکت درست شود و حرکتی به جامعه بدهد . بعد از آن هم همین طور بود . اعضای کانون نویسندگان ایران نشان دادند که خیر و صلاح می خواهند و دشمن نیستند . اما من نمی دانم چرا در سلک دشمن قرار گرفتیم و همیشه به ما دشمن و مخالف می گویند. ما مخالف نیستیم. ایران را دوست داریم . ما می خواهیم ایران بهترین جای جهان باشد. متاسفانه در طول این مدت بعد از انقلاب هم جنگ داشتیم و هم اعدام داشتیم وهم کشتن های نابجا داشتیم .
مصادف هستیم با روز عدم خشونت علیه زنان و این در حالی است که چندین دانشجو، وکیل و روزنامه نگار زن در زندان هستند و حبس های طولانی مدت هم گرفته اند. جدای از اینکه چند زن هم در معرض اعدام هستند. شما فکر می کنید این خشونت علیه زنان و سختگیر یهایی که در مورد زنان صورت می گیرد، خاستگاه تاریخی اجتماعی دارد یا تنها به نگاه قانون گذاران و حکومت و به یک نگاه استبدادی باز می گرددد؟
زنان ایران از صد سال پیش شروع کردند به آگاه شدن و خواستند حقوق خودشان را بگیرند . در سال 1304 ما انجمن زنان و نویسندگان را داشتیم و زنان برجسته ای در آن حضور داشتند. همه صاحب فهم و کمال بودند . وقتی دانشگاه تهران درش به روی زنها باز شد، زنان به دانشگاه رفتند با علم و هنر آشنا شدند . امروز نمی شود به زن تعدی کرد، زن امروزی زیر بار زور نمی رود و چیزی کمتر از مرد ندارد و هر قدر راه آزادی را برآنها ببندند، منکوب نخواهند شد و نسل آینده ساخته دست آنهاست .
می توانیم خواهش کنیم یکی از شعرهای تازه تان به مناسیت این روز برای خوانندگان ما روایت کنید؟
خواهی نباشم و خواهم بود دور از دیار نخواهم شد
تا "گود" هست، میان دارم اهل کنار، نخواهم شد
یک دشت شعر و سخن دارم حال از هوای وطن دارم
چابک غزال غزل هستم آسان شکار نخواهم شد
من زنده ام به سخن گفتن جوش و خروش و برآشفتن
از سنگ و صخره نیاندیشم سیلم، مهار نخواهم شد
گیسو به حیله چرا پوشم گردآفرید چرا باشم
من آن زنم که به نامردی سوی حصار نخواهم شد
برقم که بعد درخشیدن از من سکوت نمی زیبد
غوغای رعد ز پی دارم فارغ ز کار نخواهم شد
تیری که چشم مرا خسته ست بر کشتنم به خطا جسته ست
"بر پشت زین" ننهادم سر اسفندیار نخواهم شد
گفتم از آنچه که باداباد گر اعتراض و اگر فریاد
"تنها صداست که می ماند" من ماندگار نخواهم شد
در عین پیری و بیماری دستی به یال سمندم هست
مشتاق تاختنم؛ گیرم دیگر سوار نخواهم شد
20سروده مهرماه 89
با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید.
محمد خاتمی: اعتراض، انتقاد و بیان اندیشه نباید هزینه داشته باشد
محمد خاتمی: اعتراض، انتقاد و بیان اندیشه نباید هزینه داشته باشد
جرس: محمد خاتمی با بیان اینکه "امام علی با متملقان برخورد خشن و با منتقدان با خوشرویی برخورد میکرد"، خاطرنشان ساخت "به گفته امیرالمومنین قدرت تاس لغزندهای است که میتواند انسانها را با غرور به زیر بکشد و حاکمان مردم را طعمۀ خود نکنند و آنان را مورد ستم قرار ندهند."
به گزارش منابع خبری جرس، محمد خاتمی، در مراسم "جشن ولایت و رونمایی از مصحف شریف یاقوت" که همزمان با عید سعید غدیرخم در دفتر وی برگزار شد، ضمن تبریک این عید، یادآور شد: تلاش امام علی به دلیر کردن مردم بود تا خود را در مقابل قدرت نبازند، از حق اعتراض و انتقاد دست برندارند و با حقوق خود آشنا شوند؛ تا جایی که گفت: "جامعه ای که ضعیف در آن حق خود را بدون لکنت زبان از قوی نگیرد، مقدس نیست ." یعنی نه تنها اعتراض، انتقاد و بیان اندیشه نباید هزینه ای داشته باشد، بلکه مردم دربیان مطالب خود هم نباید دچار لکنت شوند.
وی در آغاز سخنان خود اظهارداشت: در جغرافیا، غدیر برکه و آبگیر کوچکی در بیابان است که دل و جان رهگذران خسته و تشنه را می نوازد و از این نظر نعمت بزرگی است.
خاتمی افزود:غدیر خم نیز همان برکه در نقطه خاصی از حجاز و پیوندگاه راهی است که از شرق و غرب و شمال وجنوب به کعبه منتهی می شود و داستان عظیم غدیر در 18 ذیحجه سال دهم هجرت در همین نقطه جغرافیا و در آن بیابان سوزان در حالیکه از آسمان آتش می بارید و ریگ های تفتیده چون گدازه های آتشفشان پای رهگذران را می سوزاند رخ داد، آن داستان بزرگ تاریخی که همه می دانیم در این محل و زمان رخ می دهد.
رئیسجمهور سابق با بیان اینکه از نظر تاریخ غدیرخم پیوندی میان ازل و ابد است، افزود: اما در تاریخ غدیرخم یعنی جایگاهی که در آنجا به تعبیر عارفان، «حقیقت محمدیه» که حقیقت جاوید است و اگر نبود آفرینش نبود(لو لاك لما خلقت الافلاك)، باید در متن جان تاریخ به واسطه جان انسان بزرگی که بزرگترین تربیت شده پیامبر است، جاری شود.
خاتمی با اشاره به حدیث پیامبر(ص) که فرمودند انا ادیب الله و علی ادیبی(من پرورده شده خدایم و علی(ع) پرورده من)، به طرح این سوال پرداخت که خدا به خاطر خلقت انسان به خود آفرین گفته است و خلق کردن او را در برابر همه هستی، خلق برتر و او را جانشین خود در زمین دانسته است، باید به کدام راه برود و چگونه باید باشد؟
رئیس بنیاد باران سپس گفت: غدیر مشخص می کند که راه کمال کجاست و الگوی کمال چیست و کیست؟ او کسی جز مولای پرهیزکاران و سرور باورمندان امام علی نیست که در آن نقطه جغرافیا و لحظه تاریخ به شایستگی و بزرگی از سوی پیامبر اعلام میشود. او مظهر عرفان، علم ، تقوا، دلیری، صبوری، عدالتخواهی و مردم خواهی و انسان کاملی است که در خور شان انسان این است که وی حاکم و فرمان روا و مراد و مقتدای او باشد.
وی ادامه داد: پیامبر هم به خود می بالد و می نازد که در دامن معنویت او علی بن ابی طالب تربیت شده است وبرای ملت ایران افتخار بزرگی است که ارادت ویژه ای به او و خاندانش دارد و همه پیرو آن بزرگوار هستیم.
رئیس جمهور سابق با تبریک عید غدیر به حاضران جمع و به ملت شریف ایران و همه آزادیخواهان و حق طلبان جهان، اظهار داشت: امروز یک اثر بزرگ یعنی قرآن کریم به خط یاقوت رونمایی می شود که حادثه مبارکی است، زیرا علی(ع) و قرآن پیوند ناگسستنی دارند و این روایت از پیامبر(ص) در مراجع اهل شیعه و سنت نقل شده است که «علی مع القرآن و القرآن مع علی؛ لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»: علی با قرآن و قرآن با علی است آن دو تا قیامت از هم هرگز جدانمی شوند.
خاتمی در ادامه با بیان اینکه یکی از ویژگی های زندگی امیرالمومنین(ع) این بود که ایشان بعد از پیامبر(ص) به حکومت ظاهری رسید، افزود: علی(ع)علاوه بر مقامات معنوی و جایگاه بلند در معنا، عرفان و عظمت معنوی انسان -که به همین دلیل صاحب ولایت عظما و کبری است- به تقدیر الهی حکومت هم کرد تا علاوه بر الگوی معنوی بودن برای جامعه بشری نشان دهد که چگونه حکومتی شایسته انسان است و چگونه انسان می تواند حکومتی داشه باشد که حرمت او نگاه داشته شود و استعدادهایش شکوفا شود.
وی در تبیین این موضوع به ذکر سخنانی از رهبر فقید جمهوری اسلامی پرداخت و یادآور شد: در پاریس وقتی از ایشان می پرسیدند که «جمهوری» چیست؟ می فرمود آنچه در دنیا هست؛ یعنی پایه حکومت رای و رضایت مردم است و حکومت در مقابل آنان مسئول است و هیچ قدرتی نیست که مسئول و پاسخگو نباشد. لوازم این جمهوریت هم آزادی اندیشه و بیان است ؛سپس وقتی سوال می کردند که حکومت اسلامی به چه معنی است؟ می گفتند در این حکومت که مردم پایه آن هستند، ارزشهای اسلامی باید پیاده شود و نمونه آن را حکومت حضرت علی(ع) معرفی کردند.
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد: این سخنان بدان معناست که جمهوری اسلامی افتخار می کند که در این انقلاب بزرگ که هزینه فراوانی برای آن پرداخت شده است، هم مردم محور هستند و می خواهیم ارزش هایی که در حکومت علی(ع) تجلی داشت در آن وجود داشته باشد.
سید محمدخاتمی با اشاره به اینکه علی(ع) با وجود اینکه رسما از سوی خداوند به ولایت و امامت منصوب شده بود اما در عمل جز به رضایت آنها حاضر به حکمرانی نشد، گفت: وقتی هم که ایشان روی کار می آید علاوه بر اینکه همواره نگاهش به تامین رضایت الهی است، جانب حق و حرمت مردم را نیز دارد. عدالت علی(ع) زبانرد است که «قتل علی فی محراب عبادته لشدت عدله». یعنی به خاطر عدل، پر کردن فاصله های طبقاتی، جای دادن مردم در جای خود، نگاه داشتن حرمت آنان، رعایت همه حقوق آنها( نه فقط عدالت اقتصادی) کشته شد.
رئیس موسسه بین المللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها ، نکته ممتاز منش و شیوه امیرمؤمنان علی (ع) را نحوه تلقی ایشان از حکومت و قدرت ومواجهه با آن دانست و یادآور شد: در مورد علی(ع) آنقدر غلو شد که گاهی به او مرتبه ربوبیت و خدایی دادند و گاه چنان به او تاختند که کافر، منحرف و فاسق معرفی کردند. جالب این است که او در مقام قدرت، با متملقان، گزافه گویان و کسانی که تمجیدهای بیجا می کردند و او را با گزافه می ستودند و حتی با کسانیکه به او نسبت الوهیت دادند برخورد خشن جانی کرد، اما در مقابل کسانی که به او ناسزا می گفتند و اعتراض می کردند با خوشرویی و مدارا رفتار می کرد.
وی ادامه داد: خوارج به مسجد کوفه می آمدند و به صراحت می گفتند ایشان کافر است و یکی از آنها می گفت، «خدا او را بکشد که چه انسان هوشمند و دانایی است»! یا حتی ایشان را کافر می نامیدند و یا برای ابراز مخالفت و اینکه بگویند علی(ع) عادل نیست، پشت سر او نماز نمی خواندند و هنگام نماز او در کنار مسجد نماز برپا می کردند. اما وقتی که اصحاب می خواستند با آن گروه برخورد کنند، به شدت جلوگیری می کرد و حتی حقوقشان را از بیت المال قطع نکرد.
خاتمی گفت: وقتی طلحه و زبیر از علی(ع) اجازه گرفتند که به حج بروند، با وجود اینکه حضرت می دانستند و گفته بودند که اینها برای "فتنه" می روند، به ایشان گفته شد که با آنها برخورد کنید؛ اما علی(ع) فرمود (نقل به مضمون) : خیر! اینها کاری نکرده اند و نباید قبل از جنایت قصاص کرد.
وی با تاکید بر اینکه این مساله مهمی است که علی(ع) با ستایش گران، تمجیدکنندگان و غلوکنندگان با شدت برخورد می کرد و با معترضان و منتقدان با مدارا روبرو می شد و حق مردم را در حکومت می شناخت، تصریح کرد: امیرالمومنین نسبت به قدرت و حکومت دو کار عمده انجام داد؛ یکی خطاب به امیران و حکمرانان است که به آنان توصیه می کردند مردم را طعمه خود نکنید و به آنان ستم نکنید؛ مانند درندگان درنده خو در هم ندرید و حقشان را رعایت کنید، زیرا مردم یا برادران و خواهران دینی شما هستند یا همنوعان و همسانان شما در آفرینش ؛ و در کمال مدارا و محبت و احترام رفتار کنید.
رئیسجمهور سابق تصریح کرد: ایشان همچنین به مالک اشتر سفارش میکنند که مبادا دچار کبر شود و میفرمایند بدان که اگر تو حاکمی بر تو حاکمی هست و بالاتر از تو و ما، خدای بزرگ است؛ عظمت خدا را در نظر بگیر و در مقابل مردم تواضع کن. ایشان توصیه فراوانی میکردند که قدرت تاس لغزندهای است که ممکن است انسانها را با کبر و غرور به زیر بکشد و با دعوت قدرتمندان به ذکر خداوند و با بیان اینکه قدرت امانتی برای خدمت به مردم است، قدرتمندان را از اینکه قدرت آنها را فاسد کند بازمی داشت.
سید محمد خاتمی یادآور شد: تلاش علی(ع) از طرف دیگر به دلیر کردن مردم بود تا خود را در مقابل قدرت نبازند، از حق اعتراض و انتقاد دست برندارند و با حقوق خود آشنا شوند؛ تا جایی که میفرمایند، « جامعه ای که ضعیف در آن حق خود را بدون لکنت زبان از قوی نگیرد، مقدس نیست « . یعنی نه تنها اعترض، انتقاد و بیان اندیشه نباید هزینه ای داشته باشد، بلکه مردم دربیان مطالب خود هم نباید دچار لکنت شوند.
رئیس دولت اصلاحات در پایان با بیان اینکه امیرالمونین با این حرکت دو لایه سعی داشت که قدرت را در خدمت مردم معرفی کند که باید سبب رشد و پیشرفت و نه تحقیر آنان شود، گفت:امروز هم میگوییم جمهوری اسلامی باید تامین کننده و نگاهبان حقوق و حرمت مردم باشد و ارزشهایی که در کلام و عمل امیرالمومنان علی (ع) تجلی داشت بر آن حاکم گردد و ما این راه را ادمه می دهیم و از خدا می خواهیم دلمان را به حقیقتی که امام علی (ع) مظهرکامل آن بود روشن کند و توفیق تدوام راه آن بزرگوار را عنایت فرماید.
گفتنی است در این مراسم از مصحف شریف یاقوت رونمایی گردید.
جرس: محمد خاتمی با بیان اینکه "امام علی با متملقان برخورد خشن و با منتقدان با خوشرویی برخورد میکرد"، خاطرنشان ساخت "به گفته امیرالمومنین قدرت تاس لغزندهای است که میتواند انسانها را با غرور به زیر بکشد و حاکمان مردم را طعمۀ خود نکنند و آنان را مورد ستم قرار ندهند."
به گزارش منابع خبری جرس، محمد خاتمی، در مراسم "جشن ولایت و رونمایی از مصحف شریف یاقوت" که همزمان با عید سعید غدیرخم در دفتر وی برگزار شد، ضمن تبریک این عید، یادآور شد: تلاش امام علی به دلیر کردن مردم بود تا خود را در مقابل قدرت نبازند، از حق اعتراض و انتقاد دست برندارند و با حقوق خود آشنا شوند؛ تا جایی که گفت: "جامعه ای که ضعیف در آن حق خود را بدون لکنت زبان از قوی نگیرد، مقدس نیست ." یعنی نه تنها اعتراض، انتقاد و بیان اندیشه نباید هزینه ای داشته باشد، بلکه مردم دربیان مطالب خود هم نباید دچار لکنت شوند.
وی در آغاز سخنان خود اظهارداشت: در جغرافیا، غدیر برکه و آبگیر کوچکی در بیابان است که دل و جان رهگذران خسته و تشنه را می نوازد و از این نظر نعمت بزرگی است.
خاتمی افزود:غدیر خم نیز همان برکه در نقطه خاصی از حجاز و پیوندگاه راهی است که از شرق و غرب و شمال وجنوب به کعبه منتهی می شود و داستان عظیم غدیر در 18 ذیحجه سال دهم هجرت در همین نقطه جغرافیا و در آن بیابان سوزان در حالیکه از آسمان آتش می بارید و ریگ های تفتیده چون گدازه های آتشفشان پای رهگذران را می سوزاند رخ داد، آن داستان بزرگ تاریخی که همه می دانیم در این محل و زمان رخ می دهد.
رئیسجمهور سابق با بیان اینکه از نظر تاریخ غدیرخم پیوندی میان ازل و ابد است، افزود: اما در تاریخ غدیرخم یعنی جایگاهی که در آنجا به تعبیر عارفان، «حقیقت محمدیه» که حقیقت جاوید است و اگر نبود آفرینش نبود(لو لاك لما خلقت الافلاك)، باید در متن جان تاریخ به واسطه جان انسان بزرگی که بزرگترین تربیت شده پیامبر است، جاری شود.
خاتمی با اشاره به حدیث پیامبر(ص) که فرمودند انا ادیب الله و علی ادیبی(من پرورده شده خدایم و علی(ع) پرورده من)، به طرح این سوال پرداخت که خدا به خاطر خلقت انسان به خود آفرین گفته است و خلق کردن او را در برابر همه هستی، خلق برتر و او را جانشین خود در زمین دانسته است، باید به کدام راه برود و چگونه باید باشد؟
رئیس بنیاد باران سپس گفت: غدیر مشخص می کند که راه کمال کجاست و الگوی کمال چیست و کیست؟ او کسی جز مولای پرهیزکاران و سرور باورمندان امام علی نیست که در آن نقطه جغرافیا و لحظه تاریخ به شایستگی و بزرگی از سوی پیامبر اعلام میشود. او مظهر عرفان، علم ، تقوا، دلیری، صبوری، عدالتخواهی و مردم خواهی و انسان کاملی است که در خور شان انسان این است که وی حاکم و فرمان روا و مراد و مقتدای او باشد.
وی ادامه داد: پیامبر هم به خود می بالد و می نازد که در دامن معنویت او علی بن ابی طالب تربیت شده است وبرای ملت ایران افتخار بزرگی است که ارادت ویژه ای به او و خاندانش دارد و همه پیرو آن بزرگوار هستیم.
رئیس جمهور سابق با تبریک عید غدیر به حاضران جمع و به ملت شریف ایران و همه آزادیخواهان و حق طلبان جهان، اظهار داشت: امروز یک اثر بزرگ یعنی قرآن کریم به خط یاقوت رونمایی می شود که حادثه مبارکی است، زیرا علی(ع) و قرآن پیوند ناگسستنی دارند و این روایت از پیامبر(ص) در مراجع اهل شیعه و سنت نقل شده است که «علی مع القرآن و القرآن مع علی؛ لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»: علی با قرآن و قرآن با علی است آن دو تا قیامت از هم هرگز جدانمی شوند.
خاتمی در ادامه با بیان اینکه یکی از ویژگی های زندگی امیرالمومنین(ع) این بود که ایشان بعد از پیامبر(ص) به حکومت ظاهری رسید، افزود: علی(ع)علاوه بر مقامات معنوی و جایگاه بلند در معنا، عرفان و عظمت معنوی انسان -که به همین دلیل صاحب ولایت عظما و کبری است- به تقدیر الهی حکومت هم کرد تا علاوه بر الگوی معنوی بودن برای جامعه بشری نشان دهد که چگونه حکومتی شایسته انسان است و چگونه انسان می تواند حکومتی داشه باشد که حرمت او نگاه داشته شود و استعدادهایش شکوفا شود.
وی در تبیین این موضوع به ذکر سخنانی از رهبر فقید جمهوری اسلامی پرداخت و یادآور شد: در پاریس وقتی از ایشان می پرسیدند که «جمهوری» چیست؟ می فرمود آنچه در دنیا هست؛ یعنی پایه حکومت رای و رضایت مردم است و حکومت در مقابل آنان مسئول است و هیچ قدرتی نیست که مسئول و پاسخگو نباشد. لوازم این جمهوریت هم آزادی اندیشه و بیان است ؛سپس وقتی سوال می کردند که حکومت اسلامی به چه معنی است؟ می گفتند در این حکومت که مردم پایه آن هستند، ارزشهای اسلامی باید پیاده شود و نمونه آن را حکومت حضرت علی(ع) معرفی کردند.
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد: این سخنان بدان معناست که جمهوری اسلامی افتخار می کند که در این انقلاب بزرگ که هزینه فراوانی برای آن پرداخت شده است، هم مردم محور هستند و می خواهیم ارزش هایی که در حکومت علی(ع) تجلی داشت در آن وجود داشته باشد.
سید محمدخاتمی با اشاره به اینکه علی(ع) با وجود اینکه رسما از سوی خداوند به ولایت و امامت منصوب شده بود اما در عمل جز به رضایت آنها حاضر به حکمرانی نشد، گفت: وقتی هم که ایشان روی کار می آید علاوه بر اینکه همواره نگاهش به تامین رضایت الهی است، جانب حق و حرمت مردم را نیز دارد. عدالت علی(ع) زبانرد است که «قتل علی فی محراب عبادته لشدت عدله». یعنی به خاطر عدل، پر کردن فاصله های طبقاتی، جای دادن مردم در جای خود، نگاه داشتن حرمت آنان، رعایت همه حقوق آنها( نه فقط عدالت اقتصادی) کشته شد.
رئیس موسسه بین المللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها ، نکته ممتاز منش و شیوه امیرمؤمنان علی (ع) را نحوه تلقی ایشان از حکومت و قدرت ومواجهه با آن دانست و یادآور شد: در مورد علی(ع) آنقدر غلو شد که گاهی به او مرتبه ربوبیت و خدایی دادند و گاه چنان به او تاختند که کافر، منحرف و فاسق معرفی کردند. جالب این است که او در مقام قدرت، با متملقان، گزافه گویان و کسانی که تمجیدهای بیجا می کردند و او را با گزافه می ستودند و حتی با کسانیکه به او نسبت الوهیت دادند برخورد خشن جانی کرد، اما در مقابل کسانی که به او ناسزا می گفتند و اعتراض می کردند با خوشرویی و مدارا رفتار می کرد.
وی ادامه داد: خوارج به مسجد کوفه می آمدند و به صراحت می گفتند ایشان کافر است و یکی از آنها می گفت، «خدا او را بکشد که چه انسان هوشمند و دانایی است»! یا حتی ایشان را کافر می نامیدند و یا برای ابراز مخالفت و اینکه بگویند علی(ع) عادل نیست، پشت سر او نماز نمی خواندند و هنگام نماز او در کنار مسجد نماز برپا می کردند. اما وقتی که اصحاب می خواستند با آن گروه برخورد کنند، به شدت جلوگیری می کرد و حتی حقوقشان را از بیت المال قطع نکرد.
خاتمی گفت: وقتی طلحه و زبیر از علی(ع) اجازه گرفتند که به حج بروند، با وجود اینکه حضرت می دانستند و گفته بودند که اینها برای "فتنه" می روند، به ایشان گفته شد که با آنها برخورد کنید؛ اما علی(ع) فرمود (نقل به مضمون) : خیر! اینها کاری نکرده اند و نباید قبل از جنایت قصاص کرد.
وی با تاکید بر اینکه این مساله مهمی است که علی(ع) با ستایش گران، تمجیدکنندگان و غلوکنندگان با شدت برخورد می کرد و با معترضان و منتقدان با مدارا روبرو می شد و حق مردم را در حکومت می شناخت، تصریح کرد: امیرالمومنین نسبت به قدرت و حکومت دو کار عمده انجام داد؛ یکی خطاب به امیران و حکمرانان است که به آنان توصیه می کردند مردم را طعمه خود نکنید و به آنان ستم نکنید؛ مانند درندگان درنده خو در هم ندرید و حقشان را رعایت کنید، زیرا مردم یا برادران و خواهران دینی شما هستند یا همنوعان و همسانان شما در آفرینش ؛ و در کمال مدارا و محبت و احترام رفتار کنید.
رئیسجمهور سابق تصریح کرد: ایشان همچنین به مالک اشتر سفارش میکنند که مبادا دچار کبر شود و میفرمایند بدان که اگر تو حاکمی بر تو حاکمی هست و بالاتر از تو و ما، خدای بزرگ است؛ عظمت خدا را در نظر بگیر و در مقابل مردم تواضع کن. ایشان توصیه فراوانی میکردند که قدرت تاس لغزندهای است که ممکن است انسانها را با کبر و غرور به زیر بکشد و با دعوت قدرتمندان به ذکر خداوند و با بیان اینکه قدرت امانتی برای خدمت به مردم است، قدرتمندان را از اینکه قدرت آنها را فاسد کند بازمی داشت.
سید محمد خاتمی یادآور شد: تلاش علی(ع) از طرف دیگر به دلیر کردن مردم بود تا خود را در مقابل قدرت نبازند، از حق اعتراض و انتقاد دست برندارند و با حقوق خود آشنا شوند؛ تا جایی که میفرمایند، « جامعه ای که ضعیف در آن حق خود را بدون لکنت زبان از قوی نگیرد، مقدس نیست « . یعنی نه تنها اعترض، انتقاد و بیان اندیشه نباید هزینه ای داشته باشد، بلکه مردم دربیان مطالب خود هم نباید دچار لکنت شوند.
رئیس دولت اصلاحات در پایان با بیان اینکه امیرالمونین با این حرکت دو لایه سعی داشت که قدرت را در خدمت مردم معرفی کند که باید سبب رشد و پیشرفت و نه تحقیر آنان شود، گفت:امروز هم میگوییم جمهوری اسلامی باید تامین کننده و نگاهبان حقوق و حرمت مردم باشد و ارزشهایی که در کلام و عمل امیرالمومنان علی (ع) تجلی داشت بر آن حاکم گردد و ما این راه را ادمه می دهیم و از خدا می خواهیم دلمان را به حقیقتی که امام علی (ع) مظهرکامل آن بود روشن کند و توفیق تدوام راه آن بزرگوار را عنایت فرماید.
گفتنی است در این مراسم از مصحف شریف یاقوت رونمایی گردید.
نگرانی امنیتی عامل اصلی تعلل در هدفمندسازی
نگرانی امنیتی عامل اصلی تعلل در هدفمندسازی
جرس، نیما رایین :کی اجرا می شود؟چگونه؟ قیمت ها تا چه حد افزایش می یابد؟برنامه حمایت از صنایع بزرگ و انرژی بر با افزایش قیمت های حامل انرژی چه می شود؟ در موقعیت رکود اقتصادی برنامه دولت برای حمایت از فعالین اقتصادی بعد از هدفمند سازی چیست؟آیا نرخ ارز باز هم کنترل می شود یا با قیمت شناور و آزاد موجبات رونق صادرات فراهم می شود؟اینها همه سوالات کلان جامعه به خصوص فعالین اقتصادی است . درحالیکه دولت برای این پرسش های حیاتی هیچ پاسخی ندارد، ولی رییسش می گوید 90درصد هدفمند سازی یارانه ها انجام شده است.این 90درصد در حالی اجرا شده است که نه ماه است دولت دراجرای این قانون تاخیر دارد .برخی معتقدند که دولت اعتماد وتوان لازم برای اجرای این قانون را ندارد ودنبال فرصت وموقعیتی برای خرید زمان است تارفع تکلیف کند .در مقابل یا شاید در کنار این نظر،پاره ای معتقدندکه نگرانی اصلی دولت نگرانی امنیتی است و زنده شدن اعتراض ها این باردر شکل و قوراه ای دیگر.
در تازه ترین اظهار نظر در این خصوص رییس دولت در جمع مردم زنجان بیان داشت که 90درصد ازهدفمند سازی یارانه ها اجرا شده است.این 90درصد ادعایی ازطرف احمدی نژاد در حالی است که هنوزنه قیمت حاملهای انرژی به مردم اعلام شده است نه زمان اجرای قانون هدفمند سازی.پی گیری این موضوع وپاسخ مسئولین بیشتر به طنز کشیده شده است تا یک روند جدی .که در واقع به گفته کارشناسان این نمایش ناکارآمدی دولت در اجرای قانون است .صادق محصولی روز دوشنبه درجمع خبر نگاران اعلام کردبعد از ظهر امروز رییس سازمان هدفمند سازی یارانه ها قیمت حاملهای انرژی را اعلام می کند اما دوشنبه به شب رسید وخبری از این موضوع نشد . پیش از این محمد رضا خباز نماینده مردم کاشمر درمجلس گفته بود:« مهم ترین سوالی که در این میان مطرح است این که ،علل این همه تعلل در اجرای طرح های مهم اقتصادی از جمله طرح هدفمند کردن یارانه ها چیست؟ در پاسخ باید گفت که دلیل اصلی تعلل موجود در اجرای طرح های مهم اقتصادی را نیز می توان در عدم باور مجریان به توانمندی های خود جستجو کرد. دولت از یکسو این برنامه ها را ارائه می کند و از سوی دیگر با عدم باور خود، از تحقق قول هایی را که به مردم داده است باز می ماند؛ قول هایی که بدون کار کارشناسی و با عجله مطرح شده و عملی نیستند. مانند سهام عدالت، که قرار بود از قشر ضعیف جامعه آغاز و مرحله به مرحله بالا بیاید و شاهد بودیم که به یکباره از دهک 10 به دهک 6 پرداختند و عده ای در این میان از این سهام بی نصیب ماندند.»
برنامه حساب شده دشمن!؟
در کناراین نظر که دولت توان لازم برای اجرای این فانون را در خود نمی بیند پاره ای از تحلیل گران به نگرانی وشاید ترس دولت از تبعات امنیتی این طرح واحتمال شورش واعتراض های طبقات محروم جامعه اشاره می کنند .ابراز نگرانی ازفتنه اقتصادی واینکه مخالفین اتاق توطئه وستاد تخریب برای زمین زدن این طرح راه انداخته اند حکایت از این نگرانی ها دارد.
«دشمن برنامه حساب شدهای در جهت افساد و اخلال اقتصادی تدارک دیده است و شرکتها و موسساتی موظف شدهاند در این مورد برنامهریزی کنند». این اظهارات مجید علوی، قائم مقام وزارت اطلاعات است که خبرگزاری کار ایران آن را گزارش کرده بود .این سخنان باهمین مضمون چندین بار نیز توسط وزیر فعلی اطلاعات بیان شد .
چند روز بعد هم محسنی اژهای، وزیر پیشین اطلاعات و سخنگوی کنونی دستگاه قضا، از آمادگی این قوه برای همکاری در اجرای هدفمندی خبر داد. وی گفته بود: «این قانون موضوع مهمی است و همه قوا و دستگاهها باید به دولت کمک کنند. قوه قضائیه نیز آماده است تا با دولت در زمینه اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها همکاری کند تا به حال از قوه قضائیه کمکی نخواستهاند اما آمادهایم تا هرگونه کمکی را انجام دهیم». آقای سخنگو اضافه کرد: «اگر سیستم اطلاعاتی، امنیتی، پلیس و دولت در این زمینه درخواست کمک کنند وارد موضوع خواهیم شد»
یدالله جوانی رییس اداره سیاسی سپاه نیز با نوشتن مقالاتی درهفته نامه صبح صادق با پرداختن به موضوع هدفمندی یارانه ها آن را "طرح وبرنامه نظام اسلامی" خوانده و منتقدان این طرح را "خائنین به مردم" معرفی کرده است. سایت های وابسته به سپاه پاسداران و همچنین خبرگزاری های دولتی هم در اخبار و گزارش هایی غیر مرتبط از برگزاری مانور مشترک نیروهای زمینی سپاه و ارتش تحت عنوان "مدافعان حریم ولایت" از نیمه دوم آبان ماه خبر داده اند.سایت کلمه هم چندی پیش از آمادگی امنیتی نیروهای انتظامی واطلاعاتی در این خصوص خبر داد .
شاید این فصل آخر محمود باشد
روزنامه اکونومیست در 22 نوامبر به این موضوع هدفمند سازی یارانه ها ومشکلات پیش روی دولت اشاره کرد. اکونومیست در این خصوص نوشت:«رئيس جمهور ايران، در سال 2011 با مسائل خطرناکی از جمله اعتراضات خيابانی مخالفان و حتی احتمال بمباران از سوی آمريکا يا اسرائيل به دليل بلندپروازی های هسته ای اين کشور روبرو خواهد بود. ضمناً در حالی که بخش فزاينده ای از تشکيلات دينی کشور، وی را يک شخصيت تکرو و غيرقابل اعتماد به حساب می آورد، او احتمالاً با حاکميت دينی ايران نيز درخواهد افتاد...دشوارترين مسأله پيش روی آقای احمدی نژاد، سياست حذف تدريجی يارانه هايی است که امکان دسترسی طبقه فقير کشور به کالا و خدمات اساسی نظير بنزين، گاز، برق، روغن نباتی و نان با بهای اندک را از میان می برد. به نظر می رسد رئيس جمهور مصمم است ضمن تنظيم سيستم پيچيده پرداخت نقدی جهت تسهيل اجرای طرح برای فقيران، يارانه ها را تدريجاً حذف کند. اگر وی عقب نشينی کند، وجهه او تضعيف خواهد شد و اگر برای حرکت به جلو فشار وارد کند، ممکن است اعتراضات خيابانی تازه ای را به راه بياندازد. اين يک مسير پرخطر است. ممکن است بحران اقتصادی به جای جاه طلبی های هسته ای کشور، فصل آخر آقای احمدی نژاد باشد...»
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که با هدفمند کردن یارانهها تورم رشدی صعودی خواهد یافت و به ویژه اقشار کمدرآمد با چالشهای جدی مواجه خواهند شد. این کارشناسان با تاکید بر لزوم اجرای این طرح، شرایط کنونی را مناسب برای اجرای آن نمیدانند و تاکید میکنند مشکلات عدیده اقتصادی ناشی از "فقدان برنامهریزی" و "ناتوانی دولت در مدیریت بحرانهای احتمالی" قشر فقیر جامعه را بیشتر متضرر خواهد کرد.
در بخشهایی از یک تحقیق دولتی که خبرگزاری فارس منتشر کردآمده بود«با توجه به قدرت چانهزنی پایین خانوارهای فقیر در ساخت قدرت، احتمال استمرار چنین سیاستی ، به ویژه در شرایطی كه دولت با كمبود منابع درآمدی مواجه میشود، پایین است. در نتیجه انتظار میرود دست كم در چنین شرایطی شدت فقر خانوارهای فقیر افزایش یابد و اثر مثبت یارانه نقدی به دست آمده در سالهای قبل را نیز خنثی كند»
اصولگرایان منتقد لطفا شورش را در نیاورید
البته اصولگرایان منتقد با دیده تردید به گفته های دولتی ها ومسئولین در خصوص "فتنه اقتصادی"می نگرند.درنیمه مهرماه درکمیسیون امنیت ملی مجلس با حضورحیدر مصلحی جلسه ای برای بررسی سوال الیاس نادران تشکیل شده بود تا وزیر اطلاعات ثابت و مستند کند که مخالفین درپی تخریب وزمین زدن دولت هستند .به گزارشی که خبر ان لاین منتشر کرده بود اگر اکتفا کنیم روشن می شود که نمایندگان نه تنها قانع نشده بودند که سوالهای تازه ای نیز برایشان پدید آمده بود. سایت الف متعلق به احمد تو کلی هم چندی پیش دولت را از رفتار پلیسی و خشن با اعتراض های احتمالی بر حذرداشت.الف در تحلیلی بر اجرا ی این قانون نوشت:« این قانون برای اولین بار است که به این شکل تجربه می شود.مسئولین نیز هیچ سابقه روشنی در اجرای چنین سیاست هائی نداشته اند.از سوئی قانون نیز به اندازه کافی دست دولت را باز گذاشته است تا تصمیمات دولت کاملا شگفت انگیز و غیرمنتظره جلوه کند.بنابراین بلاتردید جامعه با طبقات اقتصادی مختلف و گروههای اجتماعی متنوع و گرایش های سیاسی خاص ، واکنش های متفاوت از آنچه دولت فکر می کند، در قبال این سیاست نشان می دهند.طبیعی است که مواجهه با این واکنش ها باید عالمانه و مقتدرانه و هوشمندانه باشد.ممکن است بخشی از واکنش ها برنامه ریزی شده و سازماندهی شده باشد.طبیعی است که باید با این جریانات برخورد قهری صورت گیرد.بخشی از واکنش ها نیز ممکن است، اعتراضی اما طبیعی باشد.مواجهه دولت با این گونه اعتراض های احتمالی باید حساب شده و بدور از عصبیت و کم ظرفیتی باشد.در بسیاری از این موارد برخورد پلیسی اثر معکوس دارد.»
اما مسئولین نه تنها خود را آماده برای برخورد با آنچه "فتنه اقتصادی"می نامند ،نشان می دهند بلکه سعی در پیوند اعتراضهای احتمالی به اعتراضهای سال گذشته سبزها دارند.فرمانده نیروی انتظامی به گزارش فارس معتقد است «اگرچه بقایای فتنه سیاسی سال گذشته ادامه دارد و فتنه امروز در اشکال دیگری همچون فتنه اقتصادی که ممکن است عدهای قصد داشته باشند که هر روز جایی را به اعتصاب و تعطیلی بکشاند، ادامه دارد و البته امکان دارد که فتنه به اشکال دیگری هم خود را نشان دهد اما نیروی انتظامی بر کانون شکل دهی این فتنهها اشراف کامل دارد»
بهانه ای برای سرکوب
احمدرضا رادان نیز می گوید که با تمهیدات اندیشیده شده هدفمند سازی یارانه ها تبعات امنیتی در برنخواهد داشت .البته به موازات این موضوع روزنامه های ایران چند ی است از انتقاد کردن در خصوص این قانون منع شده اند .
در همین باره دوشنبه هفته گذشته احسان قاضی زاده مدیرکل مطبوعات داخلی به راحتی گفته بود: «رسانهها بهويژه مطبوعات بايد در ايام اجرای قانون هدفمند كردن يارانهها با اطلاعرسانی صحيح و شفاف فضای جامعه را به سوی آرامش هدايت كنند و چنان چه رسانهای با سياهنمایی قانون هدفمند كردن يارانهها قصد تشويش اذهان عمومي را داشته باشد بر اساس ماده شش قانون مطبوعات و به جرم تشویش اذهان عمومی با آن برخورد خواهد شد»
مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز این سخنان را بهانهای برای سرکوب اعتراضات احتمالی نسبت به بروز مشکلات اقتصادی دانسته است. وی معتقد است «ربط دادن ناتوانیهای اجرایی و اقتصادی و ناکامیهای حاصل از آن به مردم، به جنبش اعتراضی، تنها بهانهای برای رفع مسئولیت است»
جرس، نیما رایین :کی اجرا می شود؟چگونه؟ قیمت ها تا چه حد افزایش می یابد؟برنامه حمایت از صنایع بزرگ و انرژی بر با افزایش قیمت های حامل انرژی چه می شود؟ در موقعیت رکود اقتصادی برنامه دولت برای حمایت از فعالین اقتصادی بعد از هدفمند سازی چیست؟آیا نرخ ارز باز هم کنترل می شود یا با قیمت شناور و آزاد موجبات رونق صادرات فراهم می شود؟اینها همه سوالات کلان جامعه به خصوص فعالین اقتصادی است . درحالیکه دولت برای این پرسش های حیاتی هیچ پاسخی ندارد، ولی رییسش می گوید 90درصد هدفمند سازی یارانه ها انجام شده است.این 90درصد در حالی اجرا شده است که نه ماه است دولت دراجرای این قانون تاخیر دارد .برخی معتقدند که دولت اعتماد وتوان لازم برای اجرای این قانون را ندارد ودنبال فرصت وموقعیتی برای خرید زمان است تارفع تکلیف کند .در مقابل یا شاید در کنار این نظر،پاره ای معتقدندکه نگرانی اصلی دولت نگرانی امنیتی است و زنده شدن اعتراض ها این باردر شکل و قوراه ای دیگر.
در تازه ترین اظهار نظر در این خصوص رییس دولت در جمع مردم زنجان بیان داشت که 90درصد ازهدفمند سازی یارانه ها اجرا شده است.این 90درصد ادعایی ازطرف احمدی نژاد در حالی است که هنوزنه قیمت حاملهای انرژی به مردم اعلام شده است نه زمان اجرای قانون هدفمند سازی.پی گیری این موضوع وپاسخ مسئولین بیشتر به طنز کشیده شده است تا یک روند جدی .که در واقع به گفته کارشناسان این نمایش ناکارآمدی دولت در اجرای قانون است .صادق محصولی روز دوشنبه درجمع خبر نگاران اعلام کردبعد از ظهر امروز رییس سازمان هدفمند سازی یارانه ها قیمت حاملهای انرژی را اعلام می کند اما دوشنبه به شب رسید وخبری از این موضوع نشد . پیش از این محمد رضا خباز نماینده مردم کاشمر درمجلس گفته بود:« مهم ترین سوالی که در این میان مطرح است این که ،علل این همه تعلل در اجرای طرح های مهم اقتصادی از جمله طرح هدفمند کردن یارانه ها چیست؟ در پاسخ باید گفت که دلیل اصلی تعلل موجود در اجرای طرح های مهم اقتصادی را نیز می توان در عدم باور مجریان به توانمندی های خود جستجو کرد. دولت از یکسو این برنامه ها را ارائه می کند و از سوی دیگر با عدم باور خود، از تحقق قول هایی را که به مردم داده است باز می ماند؛ قول هایی که بدون کار کارشناسی و با عجله مطرح شده و عملی نیستند. مانند سهام عدالت، که قرار بود از قشر ضعیف جامعه آغاز و مرحله به مرحله بالا بیاید و شاهد بودیم که به یکباره از دهک 10 به دهک 6 پرداختند و عده ای در این میان از این سهام بی نصیب ماندند.»
برنامه حساب شده دشمن!؟
در کناراین نظر که دولت توان لازم برای اجرای این فانون را در خود نمی بیند پاره ای از تحلیل گران به نگرانی وشاید ترس دولت از تبعات امنیتی این طرح واحتمال شورش واعتراض های طبقات محروم جامعه اشاره می کنند .ابراز نگرانی ازفتنه اقتصادی واینکه مخالفین اتاق توطئه وستاد تخریب برای زمین زدن این طرح راه انداخته اند حکایت از این نگرانی ها دارد.
«دشمن برنامه حساب شدهای در جهت افساد و اخلال اقتصادی تدارک دیده است و شرکتها و موسساتی موظف شدهاند در این مورد برنامهریزی کنند». این اظهارات مجید علوی، قائم مقام وزارت اطلاعات است که خبرگزاری کار ایران آن را گزارش کرده بود .این سخنان باهمین مضمون چندین بار نیز توسط وزیر فعلی اطلاعات بیان شد .
چند روز بعد هم محسنی اژهای، وزیر پیشین اطلاعات و سخنگوی کنونی دستگاه قضا، از آمادگی این قوه برای همکاری در اجرای هدفمندی خبر داد. وی گفته بود: «این قانون موضوع مهمی است و همه قوا و دستگاهها باید به دولت کمک کنند. قوه قضائیه نیز آماده است تا با دولت در زمینه اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها همکاری کند تا به حال از قوه قضائیه کمکی نخواستهاند اما آمادهایم تا هرگونه کمکی را انجام دهیم». آقای سخنگو اضافه کرد: «اگر سیستم اطلاعاتی، امنیتی، پلیس و دولت در این زمینه درخواست کمک کنند وارد موضوع خواهیم شد»
یدالله جوانی رییس اداره سیاسی سپاه نیز با نوشتن مقالاتی درهفته نامه صبح صادق با پرداختن به موضوع هدفمندی یارانه ها آن را "طرح وبرنامه نظام اسلامی" خوانده و منتقدان این طرح را "خائنین به مردم" معرفی کرده است. سایت های وابسته به سپاه پاسداران و همچنین خبرگزاری های دولتی هم در اخبار و گزارش هایی غیر مرتبط از برگزاری مانور مشترک نیروهای زمینی سپاه و ارتش تحت عنوان "مدافعان حریم ولایت" از نیمه دوم آبان ماه خبر داده اند.سایت کلمه هم چندی پیش از آمادگی امنیتی نیروهای انتظامی واطلاعاتی در این خصوص خبر داد .
شاید این فصل آخر محمود باشد
روزنامه اکونومیست در 22 نوامبر به این موضوع هدفمند سازی یارانه ها ومشکلات پیش روی دولت اشاره کرد. اکونومیست در این خصوص نوشت:«رئيس جمهور ايران، در سال 2011 با مسائل خطرناکی از جمله اعتراضات خيابانی مخالفان و حتی احتمال بمباران از سوی آمريکا يا اسرائيل به دليل بلندپروازی های هسته ای اين کشور روبرو خواهد بود. ضمناً در حالی که بخش فزاينده ای از تشکيلات دينی کشور، وی را يک شخصيت تکرو و غيرقابل اعتماد به حساب می آورد، او احتمالاً با حاکميت دينی ايران نيز درخواهد افتاد...دشوارترين مسأله پيش روی آقای احمدی نژاد، سياست حذف تدريجی يارانه هايی است که امکان دسترسی طبقه فقير کشور به کالا و خدمات اساسی نظير بنزين، گاز، برق، روغن نباتی و نان با بهای اندک را از میان می برد. به نظر می رسد رئيس جمهور مصمم است ضمن تنظيم سيستم پيچيده پرداخت نقدی جهت تسهيل اجرای طرح برای فقيران، يارانه ها را تدريجاً حذف کند. اگر وی عقب نشينی کند، وجهه او تضعيف خواهد شد و اگر برای حرکت به جلو فشار وارد کند، ممکن است اعتراضات خيابانی تازه ای را به راه بياندازد. اين يک مسير پرخطر است. ممکن است بحران اقتصادی به جای جاه طلبی های هسته ای کشور، فصل آخر آقای احمدی نژاد باشد...»
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که با هدفمند کردن یارانهها تورم رشدی صعودی خواهد یافت و به ویژه اقشار کمدرآمد با چالشهای جدی مواجه خواهند شد. این کارشناسان با تاکید بر لزوم اجرای این طرح، شرایط کنونی را مناسب برای اجرای آن نمیدانند و تاکید میکنند مشکلات عدیده اقتصادی ناشی از "فقدان برنامهریزی" و "ناتوانی دولت در مدیریت بحرانهای احتمالی" قشر فقیر جامعه را بیشتر متضرر خواهد کرد.
در بخشهایی از یک تحقیق دولتی که خبرگزاری فارس منتشر کردآمده بود«با توجه به قدرت چانهزنی پایین خانوارهای فقیر در ساخت قدرت، احتمال استمرار چنین سیاستی ، به ویژه در شرایطی كه دولت با كمبود منابع درآمدی مواجه میشود، پایین است. در نتیجه انتظار میرود دست كم در چنین شرایطی شدت فقر خانوارهای فقیر افزایش یابد و اثر مثبت یارانه نقدی به دست آمده در سالهای قبل را نیز خنثی كند»
اصولگرایان منتقد لطفا شورش را در نیاورید
البته اصولگرایان منتقد با دیده تردید به گفته های دولتی ها ومسئولین در خصوص "فتنه اقتصادی"می نگرند.درنیمه مهرماه درکمیسیون امنیت ملی مجلس با حضورحیدر مصلحی جلسه ای برای بررسی سوال الیاس نادران تشکیل شده بود تا وزیر اطلاعات ثابت و مستند کند که مخالفین درپی تخریب وزمین زدن دولت هستند .به گزارشی که خبر ان لاین منتشر کرده بود اگر اکتفا کنیم روشن می شود که نمایندگان نه تنها قانع نشده بودند که سوالهای تازه ای نیز برایشان پدید آمده بود. سایت الف متعلق به احمد تو کلی هم چندی پیش دولت را از رفتار پلیسی و خشن با اعتراض های احتمالی بر حذرداشت.الف در تحلیلی بر اجرا ی این قانون نوشت:« این قانون برای اولین بار است که به این شکل تجربه می شود.مسئولین نیز هیچ سابقه روشنی در اجرای چنین سیاست هائی نداشته اند.از سوئی قانون نیز به اندازه کافی دست دولت را باز گذاشته است تا تصمیمات دولت کاملا شگفت انگیز و غیرمنتظره جلوه کند.بنابراین بلاتردید جامعه با طبقات اقتصادی مختلف و گروههای اجتماعی متنوع و گرایش های سیاسی خاص ، واکنش های متفاوت از آنچه دولت فکر می کند، در قبال این سیاست نشان می دهند.طبیعی است که مواجهه با این واکنش ها باید عالمانه و مقتدرانه و هوشمندانه باشد.ممکن است بخشی از واکنش ها برنامه ریزی شده و سازماندهی شده باشد.طبیعی است که باید با این جریانات برخورد قهری صورت گیرد.بخشی از واکنش ها نیز ممکن است، اعتراضی اما طبیعی باشد.مواجهه دولت با این گونه اعتراض های احتمالی باید حساب شده و بدور از عصبیت و کم ظرفیتی باشد.در بسیاری از این موارد برخورد پلیسی اثر معکوس دارد.»
اما مسئولین نه تنها خود را آماده برای برخورد با آنچه "فتنه اقتصادی"می نامند ،نشان می دهند بلکه سعی در پیوند اعتراضهای احتمالی به اعتراضهای سال گذشته سبزها دارند.فرمانده نیروی انتظامی به گزارش فارس معتقد است «اگرچه بقایای فتنه سیاسی سال گذشته ادامه دارد و فتنه امروز در اشکال دیگری همچون فتنه اقتصادی که ممکن است عدهای قصد داشته باشند که هر روز جایی را به اعتصاب و تعطیلی بکشاند، ادامه دارد و البته امکان دارد که فتنه به اشکال دیگری هم خود را نشان دهد اما نیروی انتظامی بر کانون شکل دهی این فتنهها اشراف کامل دارد»
بهانه ای برای سرکوب
احمدرضا رادان نیز می گوید که با تمهیدات اندیشیده شده هدفمند سازی یارانه ها تبعات امنیتی در برنخواهد داشت .البته به موازات این موضوع روزنامه های ایران چند ی است از انتقاد کردن در خصوص این قانون منع شده اند .
در همین باره دوشنبه هفته گذشته احسان قاضی زاده مدیرکل مطبوعات داخلی به راحتی گفته بود: «رسانهها بهويژه مطبوعات بايد در ايام اجرای قانون هدفمند كردن يارانهها با اطلاعرسانی صحيح و شفاف فضای جامعه را به سوی آرامش هدايت كنند و چنان چه رسانهای با سياهنمایی قانون هدفمند كردن يارانهها قصد تشويش اذهان عمومي را داشته باشد بر اساس ماده شش قانون مطبوعات و به جرم تشویش اذهان عمومی با آن برخورد خواهد شد»
مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز این سخنان را بهانهای برای سرکوب اعتراضات احتمالی نسبت به بروز مشکلات اقتصادی دانسته است. وی معتقد است «ربط دادن ناتوانیهای اجرایی و اقتصادی و ناکامیهای حاصل از آن به مردم، به جنبش اعتراضی، تنها بهانهای برای رفع مسئولیت است»
انتقال پیمان کریمی به سلول انفرادی پس از ضرب و شتم توسط پزشک زندان
انتقال پیمان کریمی به سلول انفرادی پس از ضرب و شتم توسط پزشک زندان
پیمان کریمی از بازداشت شدگان حاضر در بند 350 در شب عید غدیر به سلول انفرادی بازداشتگاه 240 اوین منتقل شد.
پیمان کریمی در شرایط وخیم و اضطراری جسمی به سر می برد به طوری که در ماهای اخیر به دفعات از بند 350 اوین به بهداری داخل زندان و بیمارستان طالقانی تهران منتقل شده است در شب عید غدیر به دلیل شکایت مسئولان بهداری زنذان اوین جهت تنبیه به بازداشتگاه 240 و سلول انفرادی منتقل شد.
مراجعات مکرر پیمان کریمی به بهداری اوین به دلیل افت فشار پی در پی فشار خون و تزریق 108 واحد انسولین در طول شبانه روز سبب بی تفاوتی و عدم رسیدگی به بیمار شده که این رفتار غیرمسئولانه پزشک و بهیاران موجب اعتراض پیمان کریمی واقع شده که در پی این اعتراض مسئولان بهداری به جای اصلاح رفتارخود شروع به ضرب و شتم وی نموده و وی را آماج حملات مشت و لگد خود قراردادند و سپس در اقدامی پیش دستانه از وی شکایت نموده و و درشب عید غدیر در حالیکه وی در شرایط اضطراری پزشکی قرار داشت به زندان انفرادی منتقل کردند.
شایان ذکر است که در پی انتقال وی به سلول انفرادی وی مسئولان زندان را تهدید به اعتصاب غذا و دارو نموده است که باعث افزایش نگرانی ها درخصوص اوضاع جسمی ایشان گشته است.
پیمان کریمی از بازداشت شدگان حاضر در بند 350 در شب عید غدیر به سلول انفرادی بازداشتگاه 240 اوین منتقل شد.
پیمان کریمی در شرایط وخیم و اضطراری جسمی به سر می برد به طوری که در ماهای اخیر به دفعات از بند 350 اوین به بهداری داخل زندان و بیمارستان طالقانی تهران منتقل شده است در شب عید غدیر به دلیل شکایت مسئولان بهداری زنذان اوین جهت تنبیه به بازداشتگاه 240 و سلول انفرادی منتقل شد.
مراجعات مکرر پیمان کریمی به بهداری اوین به دلیل افت فشار پی در پی فشار خون و تزریق 108 واحد انسولین در طول شبانه روز سبب بی تفاوتی و عدم رسیدگی به بیمار شده که این رفتار غیرمسئولانه پزشک و بهیاران موجب اعتراض پیمان کریمی واقع شده که در پی این اعتراض مسئولان بهداری به جای اصلاح رفتارخود شروع به ضرب و شتم وی نموده و وی را آماج حملات مشت و لگد خود قراردادند و سپس در اقدامی پیش دستانه از وی شکایت نموده و و درشب عید غدیر در حالیکه وی در شرایط اضطراری پزشکی قرار داشت به زندان انفرادی منتقل کردند.
شایان ذکر است که در پی انتقال وی به سلول انفرادی وی مسئولان زندان را تهدید به اعتصاب غذا و دارو نموده است که باعث افزایش نگرانی ها درخصوص اوضاع جسمی ایشان گشته است.
توضیحات عبدالله مومنی در خصوص اظهارات اخیر محسنی اژهای :
توضیحات عبدالله مومنی در خصوص اظهارات اخیر محسنی اژهای :
در شرح شکنجه ها و رفتارهای غیر انسانی بازجویان، سر سوزنی اغراق نشده
خبرگزاری هرانا - عبدالله مومنی زندانی سیاسی محبوس در بند 350 زندان اوین که هم اکنون دوران محکومیت خود را بسر می کند در خصوص اظهارات اخیر محسنی اژهای مبنی بر تکذیب شکنجه وی در زندان اظهاراتی را داشته است که آقای مومنی در پاسخ به آن توضیحاتی داده اند.
متن این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
بخشهایی از اظهارات جناب آقای محسنی اژه ای در نشست خبری مورخه اول اذرماه در خصوص تکذیب شکنجه های وارده به اینجانب طی بازداشت موقت در تابستان 88 را از طریق برخی جراید در زندان اوین مطالعه کردم ، لذا از انجا که این مطالب حاوی اظهارات نادرست و کذب می باشد جهت تشحیذ اذهان عمومی نکاتی را مختصرا بیان می دارم :
1- مخاطب نامه سرگشاده اینجانب همچنان که در نشست خبری مذکور نیز یادآوری شده است مقام رهبری به عنوان عالیترین مقام کشور و مسئول نظارت بر عملکرد سه قوه بوده است ، حال چنانچه سخنگوی محترم دستگاه قضایی جایگاه فراتری نیز برای خود قائل هستند مناسب است که افکار عمومی در این خصوص توجیه و اطلاع رسانی لازم صورت پذیرد و در غیر این صورت به شرحی که در ادامه توضیح خواهم داد ورود ایشان به این قضیه دچار اشکال حقوقی است.
2- چندی پس از انتشار علنی نامه اینجانب در حالی که در چند نوبت محتوای این نامه در جلساتی برای برخی مقامات قضایی تشریح کرده بودم ؛ در پی پیگیری دادستان محترم تهران جناب آقای جعفری دولت آبادی طی نشستی با ایشان در زندان اوین در مورخ 8/7/89 ضمن تشریح مجدد شکنجه و رفتارهای غیرقانونی در جریان بازداشت موقت توسط بازجویان وزارت اطلاعات ، شکواییه ای مکتوب را علیه کلیه آمران و عاملان این برخوردهای غیرقانونی تنظیم کرده و شکایبت خود را با طرح بالاترین مقام دادسرای عمومی و انقلاب تهران به جریان انداختم . مع الوصف از آنجا که مجموعه تحت مدیریت وزیر وقت اطلاعات و سخنگوی فعلی قوه قضاییه به ویژه آن دسته از ماموران و کارشناسان شاغل در بندهای 209 و 240 که نقشی در پرونده اینجانب داشته اند از جمله متشکی عنهم پرونده مفتوحه در خصوص شکنجه می باشند و به نظر می رسد چنانچه ایشان به عنوان یکی از اطراف دعوی و یا مطلعان از قضیه دفاعیات و یا توضیحاتی دارند بایستی آن را در محضر مقام بازپرسی مطرح کنند نه آنکه از رسانه های عمومی و جایگاه سخنگوی قوه قضاییه برای طرح و توضیح درخصوص نقاط تاریک کارنامه باندهای اطلاعاتی ، امنیتی مداخله گر در انتخابات و حوادث پس از آن بهره جویند.
3- اینجانب بار دیگر تایید می نمایم که کلیه مطالب مذکور در نامه سرگشاده ام درخصوص نحوه شکنجه فیزیکی و روانی وارده بدون سرسوزنی اغراق تشریح شده و تماماً منطبق با واقعیت می باشد. با پرهیز از ذکر درباره جزئیات رفتارهای غیرقانونی ، غیر انسانی و خلاف شرع بازجویان طرح این مسئله را ضروری می دانم که نکات منتشره و سرفصل های اشاره شده در نامه سرگشاده با لحاظ پرهیز از ذکر رویه های غیرقانونی رایج در بازداشتگاهای امنیتی و از باب اهم فی الاهم آمده است.
4- گرچه سخنگوی محترم در اظهاراتشان بخش مربوط به ضرب و شتم حین بازداشت را تایید کردند لیکن ادعای جالب توجه ایشان در خصوص غیرممکن بودن اعمال شکنجه در زندان و بازداشتگاه ها با توجه به تجربه تلخ شخصی ام و نیز اخبار و قرائن فراوانی که پیش روی افکارعمومی طی یکسال و نیم گذشته وجود دارد نشان می دهد که انتخاب مخاطب و مرجع تظلم خواهی در نامه من به درستی صورت گرفته چرا که درخصوص فجایع رخداده در پرونده هایی همچون کهریزک نیز ابتدا با تمام قرائن و شواهدی که وجود داشت مقامات و مدیران وقت قضایی اقدام به انکار و تکذیب می کردند اما پس از افشاگری های مکرر در سطح افکار عمومی بود که با ورود عالیترین مقام کشور مقدمات رسیدگی قضایی و مجازات عاملان پرونده فاجعه کهریزک فراهم شد.
5- درپایان امیدوارم با طرح شکایت اینجانب نزد مراجع قضایی ضمن رسیدگی قضایی و مجازات به دادخواهی من، اراده سیالی در جهت ریشه کنی زمینه ها و عوامل بروز چنین قانون شکنی هایی برای همیشه فراهم شود.
عبدالله مومنی
آذرماه 89
بند 350 – زندان اوین
در شرح شکنجه ها و رفتارهای غیر انسانی بازجویان، سر سوزنی اغراق نشده
خبرگزاری هرانا - عبدالله مومنی زندانی سیاسی محبوس در بند 350 زندان اوین که هم اکنون دوران محکومیت خود را بسر می کند در خصوص اظهارات اخیر محسنی اژهای مبنی بر تکذیب شکنجه وی در زندان اظهاراتی را داشته است که آقای مومنی در پاسخ به آن توضیحاتی داده اند.
متن این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
بخشهایی از اظهارات جناب آقای محسنی اژه ای در نشست خبری مورخه اول اذرماه در خصوص تکذیب شکنجه های وارده به اینجانب طی بازداشت موقت در تابستان 88 را از طریق برخی جراید در زندان اوین مطالعه کردم ، لذا از انجا که این مطالب حاوی اظهارات نادرست و کذب می باشد جهت تشحیذ اذهان عمومی نکاتی را مختصرا بیان می دارم :
1- مخاطب نامه سرگشاده اینجانب همچنان که در نشست خبری مذکور نیز یادآوری شده است مقام رهبری به عنوان عالیترین مقام کشور و مسئول نظارت بر عملکرد سه قوه بوده است ، حال چنانچه سخنگوی محترم دستگاه قضایی جایگاه فراتری نیز برای خود قائل هستند مناسب است که افکار عمومی در این خصوص توجیه و اطلاع رسانی لازم صورت پذیرد و در غیر این صورت به شرحی که در ادامه توضیح خواهم داد ورود ایشان به این قضیه دچار اشکال حقوقی است.
2- چندی پس از انتشار علنی نامه اینجانب در حالی که در چند نوبت محتوای این نامه در جلساتی برای برخی مقامات قضایی تشریح کرده بودم ؛ در پی پیگیری دادستان محترم تهران جناب آقای جعفری دولت آبادی طی نشستی با ایشان در زندان اوین در مورخ 8/7/89 ضمن تشریح مجدد شکنجه و رفتارهای غیرقانونی در جریان بازداشت موقت توسط بازجویان وزارت اطلاعات ، شکواییه ای مکتوب را علیه کلیه آمران و عاملان این برخوردهای غیرقانونی تنظیم کرده و شکایبت خود را با طرح بالاترین مقام دادسرای عمومی و انقلاب تهران به جریان انداختم . مع الوصف از آنجا که مجموعه تحت مدیریت وزیر وقت اطلاعات و سخنگوی فعلی قوه قضاییه به ویژه آن دسته از ماموران و کارشناسان شاغل در بندهای 209 و 240 که نقشی در پرونده اینجانب داشته اند از جمله متشکی عنهم پرونده مفتوحه در خصوص شکنجه می باشند و به نظر می رسد چنانچه ایشان به عنوان یکی از اطراف دعوی و یا مطلعان از قضیه دفاعیات و یا توضیحاتی دارند بایستی آن را در محضر مقام بازپرسی مطرح کنند نه آنکه از رسانه های عمومی و جایگاه سخنگوی قوه قضاییه برای طرح و توضیح درخصوص نقاط تاریک کارنامه باندهای اطلاعاتی ، امنیتی مداخله گر در انتخابات و حوادث پس از آن بهره جویند.
3- اینجانب بار دیگر تایید می نمایم که کلیه مطالب مذکور در نامه سرگشاده ام درخصوص نحوه شکنجه فیزیکی و روانی وارده بدون سرسوزنی اغراق تشریح شده و تماماً منطبق با واقعیت می باشد. با پرهیز از ذکر درباره جزئیات رفتارهای غیرقانونی ، غیر انسانی و خلاف شرع بازجویان طرح این مسئله را ضروری می دانم که نکات منتشره و سرفصل های اشاره شده در نامه سرگشاده با لحاظ پرهیز از ذکر رویه های غیرقانونی رایج در بازداشتگاهای امنیتی و از باب اهم فی الاهم آمده است.
4- گرچه سخنگوی محترم در اظهاراتشان بخش مربوط به ضرب و شتم حین بازداشت را تایید کردند لیکن ادعای جالب توجه ایشان در خصوص غیرممکن بودن اعمال شکنجه در زندان و بازداشتگاه ها با توجه به تجربه تلخ شخصی ام و نیز اخبار و قرائن فراوانی که پیش روی افکارعمومی طی یکسال و نیم گذشته وجود دارد نشان می دهد که انتخاب مخاطب و مرجع تظلم خواهی در نامه من به درستی صورت گرفته چرا که درخصوص فجایع رخداده در پرونده هایی همچون کهریزک نیز ابتدا با تمام قرائن و شواهدی که وجود داشت مقامات و مدیران وقت قضایی اقدام به انکار و تکذیب می کردند اما پس از افشاگری های مکرر در سطح افکار عمومی بود که با ورود عالیترین مقام کشور مقدمات رسیدگی قضایی و مجازات عاملان پرونده فاجعه کهریزک فراهم شد.
5- درپایان امیدوارم با طرح شکایت اینجانب نزد مراجع قضایی ضمن رسیدگی قضایی و مجازات به دادخواهی من، اراده سیالی در جهت ریشه کنی زمینه ها و عوامل بروز چنین قانون شکنی هایی برای همیشه فراهم شود.
عبدالله مومنی
آذرماه 89
بند 350 – زندان اوین
عضو فعلی شورای سیاستگزاری سازمان ادوار تحکیم، در گفتوگوبا خودنویس، ضمن اشاره به نکات مثبت و منفی «بیانیه آذر» میرحسین موسوی، صدور چنین بیانیهای را بهتر از عدم صدور آن میداند، اما معتقد است این بیانیه نمیتواند حرکتی عظیم در میان دانشجویان ایجاد کند.
عضو فعلی شورای سیاستگزاری سازمان ادوار تحکیم، در گفتوگوبا خودنویس، ضمن اشاره به نکات مثبت و منفی «بیانیه آذر» میرحسین موسوی، صدور چنین بیانیهای را بهتر از عدم صدور آن میداند، اما معتقد است این بیانیه نمیتواند حرکتی عظیم در میان دانشجویان ایجاد کند.
مصطفی خسروی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه علم و صنعت، مدیرمسوول «روزنامه» دانشجویی آرمان میگوید:« بیانیه آذرماه آقای موسوی، از یک نظر بیانیه خوبی بود و از برخی جهات هم نکات منفی هم داشت. این که ایشان بعداز مدتها جامعه جوان و دانشجویان ایران را مورد خطاب قرار داند، باید به فال نیک گرفت. همینکه برخلاف گذشته و به خصوص کارنامه اصلاحطلبان، سعی نکردند برای دانشجویان خطمشی مشخصی راترسیم کنند و سعی کنند که راه و روش اعتراضات را به دانشجویان و خرد جمعی آنان، ارجاع دهند، نشانههای خوبی است.»
خسروی درباره نکات منفی این بیانیه چنین اظهارنظر میکند: «وقتی به کلیت این بیانیه نگاه میکنیم، میبینیم که صرفا آذر و ۱۶ آذر تبدیل به یک بهانه شده است برای صدور بیانیه. یعنی وقتی به بیانیه مینگرید، بیشتر مواردی که در بیانیه آمده، مسایل کلی هست که البته باید هم ذکر شود، اما نقش دانشجو در آن به عنوان یک کمککننده به جنبش سبز تقلیل یافته است. این در حالی است که به نظر من، اساسا نقش جنبش دانشجویی و دانشجو، کاملا متفاوت است. قبل از جنبش سبز، جنبش دانشجویی وجود داشته است. مطالبات دانشجویی همواره بوده و متفاوت هم بوده است. از مطالبات سیاسی بگیرید تا صنفی و آموزشی. اما در این بیانیه، نقش دانشجو، تنها به عنوان یکی از همراهان جنبش سبز بوده است و این با خاستگاه جریانات دانشجویی تفاوت دارد.»
خسروی میافزاید:«ای کاش به خواستههای جنبش دانشجویی، اتفاقاتی که در سی سال گذشته پیرامون جنبش دانشجویی و دانشگاه رخ داده،اتفاقاتی که برای اساتید افتاده است و ... صحبت میشد. صدور چنین بیانیهای شاید شائبه استفاده ابزاری از جریانات دانشجویی را در میان منتقدان زنده کند. گرچه در کل معتقدم صدور این بیانیه از عدم صدورش خیلی بهتر است. شاید همین بیانیه بتواند تبدیل به فرصتی شود برای جنبش دانشجویی و دیگر گروههای معترض. نکته مسلم این است که نباید جنبش دانشجویی را بازوی داخلی جنبش سبز بدانیم، بلکه این جنبش را باید به عنوان جریان و جنبشی مستقل از جنبشهای دیگر دانست.»
خسروی درباره تاثیر این بیانیه بر دانشجویان میگوید: «این بیانیه شاید بتواند روی دانشجویان تاثیر داشته باشد، اما تاثیر آن تکان دهنده نخواهد بود. چون خواستهای فعالان دانشجویی قبل از این بیانیه هم بوده و ریشه در ۵۷ سال مبارزه سیاسی دارد. جنبش دانشجویی، جنبشی نیست که امروز و دیروز به وجود آمده باشد. به نظرم این بیانصافی است که جنبش دانشجویی را فقط در جریانات یک سال و نیم گذشته ببینیم. شاید این بیانیه بتواند در دانشجویانی که پیش از این در جریانات حاضر نبودهاند، وارد فعالیتهای سیاسی نشدهاند.»
وی درباره این بیانیه میافزاید: «راهبردهایی که در این بیانیه آمده است، همان راهبردهای یک سال و نیم گذشته است. داستان صبر و استقامت است و داستان آگاهیرسانی. البته بحث آگاهیرسانی را باید جدی گرفت. این همان کاری است که پیش از انقلاب هم انجام میشده است. و اتفاقا دانشجویان هم نقش مهمی در آن داشتند و آن هم انتقال اطلاعات به قشر محروم و ناآگاه جامعه است.»
خسروی در پایان اضافه میکند: «جنبش دانشجویی میتواند به دلیل پراکندگی در کل کشور، میتواند نقشی اساسی در آکاهیرسانی داشته باشد. اما غیر از این مساله و غیر از بحث صبر و استقامت مردم که در یک سال و نیم گذشته، منتظر فرصت مناسب بودهاند تا انرژی انباشته خود را آزاد کنند، راهکار شگفتانگیز دیگری در این بیانیه نمیبینیم. کلا برای جنبش سبز و جنبش دموکراسیخواهی ایران، که خود آقای موسوی هم تصریح کردهاند، آینده نگران کنندهای است با توجه به وضعیت جامعه، هنوز از طرف رهبران جنبش سبز برنامه خاصی ندیدهایم.»
مصطفی خسروی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه علم و صنعت، مدیرمسوول «روزنامه» دانشجویی آرمان میگوید:« بیانیه آذرماه آقای موسوی، از یک نظر بیانیه خوبی بود و از برخی جهات هم نکات منفی هم داشت. این که ایشان بعداز مدتها جامعه جوان و دانشجویان ایران را مورد خطاب قرار داند، باید به فال نیک گرفت. همینکه برخلاف گذشته و به خصوص کارنامه اصلاحطلبان، سعی نکردند برای دانشجویان خطمشی مشخصی راترسیم کنند و سعی کنند که راه و روش اعتراضات را به دانشجویان و خرد جمعی آنان، ارجاع دهند، نشانههای خوبی است.»
خسروی درباره نکات منفی این بیانیه چنین اظهارنظر میکند: «وقتی به کلیت این بیانیه نگاه میکنیم، میبینیم که صرفا آذر و ۱۶ آذر تبدیل به یک بهانه شده است برای صدور بیانیه. یعنی وقتی به بیانیه مینگرید، بیشتر مواردی که در بیانیه آمده، مسایل کلی هست که البته باید هم ذکر شود، اما نقش دانشجو در آن به عنوان یک کمککننده به جنبش سبز تقلیل یافته است. این در حالی است که به نظر من، اساسا نقش جنبش دانشجویی و دانشجو، کاملا متفاوت است. قبل از جنبش سبز، جنبش دانشجویی وجود داشته است. مطالبات دانشجویی همواره بوده و متفاوت هم بوده است. از مطالبات سیاسی بگیرید تا صنفی و آموزشی. اما در این بیانیه، نقش دانشجو، تنها به عنوان یکی از همراهان جنبش سبز بوده است و این با خاستگاه جریانات دانشجویی تفاوت دارد.»
خسروی میافزاید:«ای کاش به خواستههای جنبش دانشجویی، اتفاقاتی که در سی سال گذشته پیرامون جنبش دانشجویی و دانشگاه رخ داده،اتفاقاتی که برای اساتید افتاده است و ... صحبت میشد. صدور چنین بیانیهای شاید شائبه استفاده ابزاری از جریانات دانشجویی را در میان منتقدان زنده کند. گرچه در کل معتقدم صدور این بیانیه از عدم صدورش خیلی بهتر است. شاید همین بیانیه بتواند تبدیل به فرصتی شود برای جنبش دانشجویی و دیگر گروههای معترض. نکته مسلم این است که نباید جنبش دانشجویی را بازوی داخلی جنبش سبز بدانیم، بلکه این جنبش را باید به عنوان جریان و جنبشی مستقل از جنبشهای دیگر دانست.»
خسروی درباره تاثیر این بیانیه بر دانشجویان میگوید: «این بیانیه شاید بتواند روی دانشجویان تاثیر داشته باشد، اما تاثیر آن تکان دهنده نخواهد بود. چون خواستهای فعالان دانشجویی قبل از این بیانیه هم بوده و ریشه در ۵۷ سال مبارزه سیاسی دارد. جنبش دانشجویی، جنبشی نیست که امروز و دیروز به وجود آمده باشد. به نظرم این بیانصافی است که جنبش دانشجویی را فقط در جریانات یک سال و نیم گذشته ببینیم. شاید این بیانیه بتواند در دانشجویانی که پیش از این در جریانات حاضر نبودهاند، وارد فعالیتهای سیاسی نشدهاند.»
وی درباره این بیانیه میافزاید: «راهبردهایی که در این بیانیه آمده است، همان راهبردهای یک سال و نیم گذشته است. داستان صبر و استقامت است و داستان آگاهیرسانی. البته بحث آگاهیرسانی را باید جدی گرفت. این همان کاری است که پیش از انقلاب هم انجام میشده است. و اتفاقا دانشجویان هم نقش مهمی در آن داشتند و آن هم انتقال اطلاعات به قشر محروم و ناآگاه جامعه است.»
خسروی در پایان اضافه میکند: «جنبش دانشجویی میتواند به دلیل پراکندگی در کل کشور، میتواند نقشی اساسی در آکاهیرسانی داشته باشد. اما غیر از این مساله و غیر از بحث صبر و استقامت مردم که در یک سال و نیم گذشته، منتظر فرصت مناسب بودهاند تا انرژی انباشته خود را آزاد کنند، راهکار شگفتانگیز دیگری در این بیانیه نمیبینیم. کلا برای جنبش سبز و جنبش دموکراسیخواهی ایران، که خود آقای موسوی هم تصریح کردهاند، آینده نگران کنندهای است با توجه به وضعیت جامعه، هنوز از طرف رهبران جنبش سبز برنامه خاصی ندیدهایم.»
تهدید دانشجویان علم و صنعت از سوی حامیان دولت / اتهام “فساد و فحشا در دانشگاه”
تهدید دانشجویان علم و صنعت از سوی حامیان دولت / اتهام “فساد و فحشا در دانشگاه”
1389/9/4
پس از پخش شبنامههای تهدیدآمیز از سوی بسیج دانشگاه علم و صنعت دربارهی حجاب و تشکیل گروه سازماندهی شده با نام “جنبش حیا در دانشگاه علم و صنعت” زیر نظر “گروه سایبری ترویج حجاب و عفاف”، دفاتر فرهنگی چهار دانشکدهی دانشگاه علم و صنعت نیز با صدور بیانیهای شدید اللحن در مورد مسألهی حجاب، دانشجویان را به برخورد در سطح دانشگاه تهدید کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، دفاتر فرهنگی دانشکدههای “برق”، “مواد و متالورژی”، مکانیک” و “معماری و شهرسازی” در هفتهی جاری به صورت رسمی با صدور بیانیهای مشترک و پخش آن در سطح دانشگاه به حمایت از شبنامههای پخش شدهی قبلی پرداخته و اعلام داشتند: “تا امروز کمتوجهی مدیران دانشگاهی همراه با کوتاهی ما در مطالبه از مسئولین باعث ایجاد چنین فضای آلودهای در دانشگاه شده است، ولی دوران خمودی به پایان رسیده و اینک زمانه جور دیگری است و با عنایت خداوند متعال، خون انقلابی دانشجویان به جوش آمده و همراه با منطق اسلامی تا خاموش کردن آتش فساد و فحشا در دانشگاه با قاطعیت پیش خواهند رفت”!
جریانات تندرو در دانشگاه علم و صنعت که به طور سازماندهی شده در آستانهی فرارسیدن ۱۶ آذر و از ترس اعتراضات احتمالی، اقدام به تهدید دانشجویان به بهانهی حجاب و ایجاد فضای رعب و وحشت بین آنها میکند، با همکاری حراست دانشگاه در آخرین اظهارات خود ضمن حمایت از افرادی که خود را “جمعی از دانشجویان” نامیده بودند، آوردهاند: “امروز متأسفانه شاهد آن هستیم که فضای دانشگاه در حال نزدیک شدن به مرزهای بحرانی است و قطعا با ادامه این روند به فضایی غیرقابل تحمل تبدیل میشود که علاوه بر خارج ساختن دانشگاه از فضای علمی و دانشاندوزی، موجب شرمساری ما در برابر کسانی که تمامی هستی خود را برای آرمانهای اسلامی ایران فدا کردهاند، میشود.”
این تشکل تندروی حامی دولت در دانشگاه علم و صنعت، ادعا کرده که دغدغهی “احیای ارزشهای دینی و اخلاقی” دارد و ابراز امیدواری کرده که “سیل عظیم تشکلها، اساتید و دانشجویان و مسئولین همکاری خود را با این جنبش اعلام کنند.” آن ها همچنین در بیانیهی خود آوردهاند در صورت کمکاری مسئولین دانشگاهی، “خود موظف به ادای تکلیف انقلابی” هستند!
لازم به ذکر است که با شروع نیمسال تحصیلی جدید در دانشگاه علم و صنعت، کمیتهی انضباطی دانشگاه اقدام به احضار تعداد زیادی از دانشجویان دختر به بهانهی بدحجابی کرده و برای تعدادی از آنها نیز حکم محرومیت از تحصیل صادر کرده است. همچنین نیروهای حراست و انتظامات دانشگاه در صحن دانشگاه و نیز هنگام ورود و خروج دانشجویان، برخوردهای زننده و تحریکآمیزی با دانشجویان دارند که این مسئله موجب نارضایتی دانشجویان شده است.
1389/9/4
پس از پخش شبنامههای تهدیدآمیز از سوی بسیج دانشگاه علم و صنعت دربارهی حجاب و تشکیل گروه سازماندهی شده با نام “جنبش حیا در دانشگاه علم و صنعت” زیر نظر “گروه سایبری ترویج حجاب و عفاف”، دفاتر فرهنگی چهار دانشکدهی دانشگاه علم و صنعت نیز با صدور بیانیهای شدید اللحن در مورد مسألهی حجاب، دانشجویان را به برخورد در سطح دانشگاه تهدید کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، دفاتر فرهنگی دانشکدههای “برق”، “مواد و متالورژی”، مکانیک” و “معماری و شهرسازی” در هفتهی جاری به صورت رسمی با صدور بیانیهای مشترک و پخش آن در سطح دانشگاه به حمایت از شبنامههای پخش شدهی قبلی پرداخته و اعلام داشتند: “تا امروز کمتوجهی مدیران دانشگاهی همراه با کوتاهی ما در مطالبه از مسئولین باعث ایجاد چنین فضای آلودهای در دانشگاه شده است، ولی دوران خمودی به پایان رسیده و اینک زمانه جور دیگری است و با عنایت خداوند متعال، خون انقلابی دانشجویان به جوش آمده و همراه با منطق اسلامی تا خاموش کردن آتش فساد و فحشا در دانشگاه با قاطعیت پیش خواهند رفت”!
جریانات تندرو در دانشگاه علم و صنعت که به طور سازماندهی شده در آستانهی فرارسیدن ۱۶ آذر و از ترس اعتراضات احتمالی، اقدام به تهدید دانشجویان به بهانهی حجاب و ایجاد فضای رعب و وحشت بین آنها میکند، با همکاری حراست دانشگاه در آخرین اظهارات خود ضمن حمایت از افرادی که خود را “جمعی از دانشجویان” نامیده بودند، آوردهاند: “امروز متأسفانه شاهد آن هستیم که فضای دانشگاه در حال نزدیک شدن به مرزهای بحرانی است و قطعا با ادامه این روند به فضایی غیرقابل تحمل تبدیل میشود که علاوه بر خارج ساختن دانشگاه از فضای علمی و دانشاندوزی، موجب شرمساری ما در برابر کسانی که تمامی هستی خود را برای آرمانهای اسلامی ایران فدا کردهاند، میشود.”
این تشکل تندروی حامی دولت در دانشگاه علم و صنعت، ادعا کرده که دغدغهی “احیای ارزشهای دینی و اخلاقی” دارد و ابراز امیدواری کرده که “سیل عظیم تشکلها، اساتید و دانشجویان و مسئولین همکاری خود را با این جنبش اعلام کنند.” آن ها همچنین در بیانیهی خود آوردهاند در صورت کمکاری مسئولین دانشگاهی، “خود موظف به ادای تکلیف انقلابی” هستند!
لازم به ذکر است که با شروع نیمسال تحصیلی جدید در دانشگاه علم و صنعت، کمیتهی انضباطی دانشگاه اقدام به احضار تعداد زیادی از دانشجویان دختر به بهانهی بدحجابی کرده و برای تعدادی از آنها نیز حکم محرومیت از تحصیل صادر کرده است. همچنین نیروهای حراست و انتظامات دانشگاه در صحن دانشگاه و نیز هنگام ورود و خروج دانشجویان، برخوردهای زننده و تحریکآمیزی با دانشجویان دارند که این مسئله موجب نارضایتی دانشجویان شده است.
تذکر نماینده مجلس به احمدی نژاد در مورد لایحه بودجه
یک نماینده مجلس در مورد موعد تقدیم لایحه بودجه به رئیس جمهوری تذکر داده است.
به گزارش خانه ملت - پایگاه اطلاع رسانی مجلس ایران - مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان و مهدیشهر، طی تذکری کتبی به محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری، از او خواسته است لایحه بودجه سال 1390 شمسی را در موعد قانونی به مجلس ارائه دهد.
طبق آئین نامه داخلی مجلس، دولت موظف است حداکثر تا روز 15 آذرماه هر سال لایحه بودجه سال مالی بعد را برای رسیدگی و رای گیری به مجلس تقدیم کند.
اخطار آقای کواکبیان در حالی ارسال شده که اخیرا معاون پارلمانی رئیس جمهوری اعلام کرد که دولت در نظر دارد لایحه بودجه را در بهمن یا اسفند سال جاری، یعنی با یک تاخیر دو تا سه ماهه، تحویل مجلس دهد.
در چنین صورتی، از مجلس انتظار می رود که با کاهش زمان بررسی این لایحه، روند تصویب آن را سرعت بخشد به نحوی که قانون بودجه سالانه برای اجرا از اول سال شمسی در اختیار دولت قرار گرفته باشد.
نماینده دولت در توجیه تاخیر در ارائه لایحه بودجه سال آینده گفت که تدوین بودجه مستلزم در دست داشتن قانون برنامه پنجم است که هنوز به تصویب مجلس نرسیده است.
به گفته نمایندگان منتقد دولت، سال گذشته نیز لایحه بودجه با دو ماه تاخیر تقدیم مجلس شد و دولت در ارسال لایحه برنامه پنجم نیز، که دیماه سال گذشته در اختیار مجلس قرار گرفت، تاخیر کرد.
آقای کواکبیان در تذکر خود گفته است که اگر دولت لایحه بودجه را در موعد مقرر به مجلس تقدیم نکند، نمایندگان مجبورند در فرصتی کوتاه، لایحه را به صورت یک دوازدهم بررسی کنند.
در چنین صورتی، مجلس می تواند پس از آغاز سال مالی نیز همچنان به بررسی لایحه بودجه ادامه دهد و به جای تصویب منابع مالی درخواستی دولت برای تمامی سال، تا پایان بررسی و تصویب لایحه، صرفا نیاز مالی دولت را به شکل ماهانه تامین کند.
تاخیر و بی نظمی در ارسال لوایح مالی، به خصوص بودجه سالانه، از جمله مواردی است که باعث بروز اختلاف بین مجلس و دولت محمود احمدی نژاد شده است.
در نامه ای که اخیرا نمایندگان مجلس در کارگروه حل اختلاف با دولت خطاب به دبیر شورای نگهبان ارسال داشتند، محمود احمدی نژاد متهم شد که به منظور جلوگیری از بررسی دقیق لوایح بودجه توسط نمایندگان، عمدا این لوایح را با تاخیر به مجلس ارسال می کند.
علاوه بر تاخیر در ارسال لوایح بودجه، نمایندگان مجلس در کارگروه حل اختلاف گفته اند که دولت آقای احمدی نژاد با تغییرات مکرر در ردیف های بودجه، مانع از تخصیص و بررسی دقیق بودجه شده است.
همچنین برخی از نمایندگان مجلس و کارشناسان برنامه ریزی، محتوای لایحه برنامه توسعه را که توسط دولت فعلی تهیه و به مجلس ارائه شده است مورد انتقاد قرار داده و آن را فاقد خصوصیات یک سند برنامه ای جدی دانسته اند.
در مقابل، آقای احمدی نژاد این نحوه برنامه نویسی را یکی از ابتکارات دولت خود قلمداد کرده است.
به گزارش خانه ملت - پایگاه اطلاع رسانی مجلس ایران - مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان و مهدیشهر، طی تذکری کتبی به محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری، از او خواسته است لایحه بودجه سال 1390 شمسی را در موعد قانونی به مجلس ارائه دهد.
طبق آئین نامه داخلی مجلس، دولت موظف است حداکثر تا روز 15 آذرماه هر سال لایحه بودجه سال مالی بعد را برای رسیدگی و رای گیری به مجلس تقدیم کند.
اخطار آقای کواکبیان در حالی ارسال شده که اخیرا معاون پارلمانی رئیس جمهوری اعلام کرد که دولت در نظر دارد لایحه بودجه را در بهمن یا اسفند سال جاری، یعنی با یک تاخیر دو تا سه ماهه، تحویل مجلس دهد.
در چنین صورتی، از مجلس انتظار می رود که با کاهش زمان بررسی این لایحه، روند تصویب آن را سرعت بخشد به نحوی که قانون بودجه سالانه برای اجرا از اول سال شمسی در اختیار دولت قرار گرفته باشد.
نماینده دولت در توجیه تاخیر در ارائه لایحه بودجه سال آینده گفت که تدوین بودجه مستلزم در دست داشتن قانون برنامه پنجم است که هنوز به تصویب مجلس نرسیده است.
به گفته نمایندگان منتقد دولت، سال گذشته نیز لایحه بودجه با دو ماه تاخیر تقدیم مجلس شد و دولت در ارسال لایحه برنامه پنجم نیز، که دیماه سال گذشته در اختیار مجلس قرار گرفت، تاخیر کرد.
آقای کواکبیان در تذکر خود گفته است که اگر دولت لایحه بودجه را در موعد مقرر به مجلس تقدیم نکند، نمایندگان مجبورند در فرصتی کوتاه، لایحه را به صورت یک دوازدهم بررسی کنند.
در چنین صورتی، مجلس می تواند پس از آغاز سال مالی نیز همچنان به بررسی لایحه بودجه ادامه دهد و به جای تصویب منابع مالی درخواستی دولت برای تمامی سال، تا پایان بررسی و تصویب لایحه، صرفا نیاز مالی دولت را به شکل ماهانه تامین کند.
تاخیر و بی نظمی در ارسال لوایح مالی، به خصوص بودجه سالانه، از جمله مواردی است که باعث بروز اختلاف بین مجلس و دولت محمود احمدی نژاد شده است.
در نامه ای که اخیرا نمایندگان مجلس در کارگروه حل اختلاف با دولت خطاب به دبیر شورای نگهبان ارسال داشتند، محمود احمدی نژاد متهم شد که به منظور جلوگیری از بررسی دقیق لوایح بودجه توسط نمایندگان، عمدا این لوایح را با تاخیر به مجلس ارسال می کند.
علاوه بر تاخیر در ارسال لوایح بودجه، نمایندگان مجلس در کارگروه حل اختلاف گفته اند که دولت آقای احمدی نژاد با تغییرات مکرر در ردیف های بودجه، مانع از تخصیص و بررسی دقیق بودجه شده است.
همچنین برخی از نمایندگان مجلس و کارشناسان برنامه ریزی، محتوای لایحه برنامه توسعه را که توسط دولت فعلی تهیه و به مجلس ارائه شده است مورد انتقاد قرار داده و آن را فاقد خصوصیات یک سند برنامه ای جدی دانسته اند.
در مقابل، آقای احمدی نژاد این نحوه برنامه نویسی را یکی از ابتکارات دولت خود قلمداد کرده است.
نامه مسئولان پارلمان اروپا به خامنه ای در خصوص نقض حقوق بشر
نامه مسئولان پارلمان اروپا به خامنه ای در خصوص نقض حقوق بشر
جرس: در واکنش به نقض حقوق بشر در ایران و احتمال اجرای چندین حکم قریب الوقوع عدام و همچنین ادامه بازداشت نوید محبی، دانش آموز وبلاگ نویسی که به دلیل انتقاد در زندان به سر می برد، مسئولان بخش ایران در پارلمان اروپا، ضمن ارسال نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی، خواستار توقف روند فعلی موارد مذکور شدند.
متن نامه مسئولان بخش ایران در پارلمان اروپا، به شرح زیر است:
عاليجناب
امروز اين نامه را برای شما در حالی مي نويسيم که چندين اعدام قريب الوقوع و مجازات زندان افرادی که تنها ۱۸ سال دارند، مدافع حقوق بشری که وبلاگ نويس است نويد محبی در جريان است.
بنابر اخبار و گزارشهای رسمی دو زندانی سياسی کرد بنامهای حسين خزری و زينب جلاليان به مرگ محکوم شده اند و در خطر اعدام قرار دارند.
در گزارشها آمده بود که جريان محاکمه اين افراد يک جريان عادلانه و قانونی نبوده و در مدت زندان آنها تحت شکنجه و آزار بوده اند. لذا از شما مي خواهيم که اين اعدامها را متوقف کنيد و شرايطی را برای محاکمه قانونی و عادلانه انها فراهم کنيد تا در يک محاکمه زير قوانين بين المللی تجديد نظر شود.
پرونده ديگر مربوط به بانو خديجه جهاد است که وی نيز به اعدام محکوم شده رياست قوه قضائيه ايران در اويل سال ۲۰۰۸ اعلام کرده بود که در جريان رسيدگی به پرونده وی معايبی وجود داشته و لازم است که تحقيقات و بازنگری انجام شود . بنابراين از شما مي خواهيم که اعدامها را متوقف کنيد و اين احکام را باطل کنيد.
ما به حقوق و مسئوليت رهبران و مسئولين شما ارج مي نهيم که مرتکبين جرائم و متهمين را به دستگاه عدالت در شرايطی عادلانه و زير قوانين بين المللی قرار دهند. مجازات اعدام عملی ظالمانه و غير انسانيست بنابراين ما با احترام از شما ميخواهيم : اعدامها را متوقف کنيد و اين مجازاتها را لغو کنيد.
مسئله ديگری که جای بسيار نگران کننده ای دارد شرايط جسمی و روانی نويد محبی مدافع حقوق بشر است .
بنا بر گزارشها از لحظه دستگيری وی ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۰ (۲۷ شهريور۸۹) بدفعات مورد ازار و شکنجه قرار گرفته و کليه وسائل ارتباطات را از وی دريغ داشته اند. وی با وکيل و اعضاء خانواده خود تاکنون اجازه ملاقات و ارتباط نداشته است.
ما از شما خواستار آزادی بلافاصله وی هستيم و اعلام بيگناهی وی که تنها گناهش کار قانونی اش و دفاع از حقوق انسانی افراد بوده است. لازم بذکر است که اين مغاير تعهدات ايران در دفاع از مدافعين حقوق بشر است .
ما اميدواريم پاسخ مناسب شما را بزودی دريافت کنيم.
با تقديم احترام
رياست کرسی نمايندگی ايران در اتحاديه اروپا باربارا لخبيلر
معاون کرسی نمايندگی ايران در اتحاديه اروپا کورت لخنر
نوامبر ۲۴ سال ۲۰۱۰ ميلادی- استراسبورگ
گیرنده: رهبر جمهوری اسلامی
آدرس: تهران- خيابان جمهوری اسلامی - انتهای خيابان شهيد فريبرز کشوردوست
جرس: در واکنش به نقض حقوق بشر در ایران و احتمال اجرای چندین حکم قریب الوقوع عدام و همچنین ادامه بازداشت نوید محبی، دانش آموز وبلاگ نویسی که به دلیل انتقاد در زندان به سر می برد، مسئولان بخش ایران در پارلمان اروپا، ضمن ارسال نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی، خواستار توقف روند فعلی موارد مذکور شدند.
متن نامه مسئولان بخش ایران در پارلمان اروپا، به شرح زیر است:
عاليجناب
امروز اين نامه را برای شما در حالی مي نويسيم که چندين اعدام قريب الوقوع و مجازات زندان افرادی که تنها ۱۸ سال دارند، مدافع حقوق بشری که وبلاگ نويس است نويد محبی در جريان است.
بنابر اخبار و گزارشهای رسمی دو زندانی سياسی کرد بنامهای حسين خزری و زينب جلاليان به مرگ محکوم شده اند و در خطر اعدام قرار دارند.
در گزارشها آمده بود که جريان محاکمه اين افراد يک جريان عادلانه و قانونی نبوده و در مدت زندان آنها تحت شکنجه و آزار بوده اند. لذا از شما مي خواهيم که اين اعدامها را متوقف کنيد و شرايطی را برای محاکمه قانونی و عادلانه انها فراهم کنيد تا در يک محاکمه زير قوانين بين المللی تجديد نظر شود.
پرونده ديگر مربوط به بانو خديجه جهاد است که وی نيز به اعدام محکوم شده رياست قوه قضائيه ايران در اويل سال ۲۰۰۸ اعلام کرده بود که در جريان رسيدگی به پرونده وی معايبی وجود داشته و لازم است که تحقيقات و بازنگری انجام شود . بنابراين از شما مي خواهيم که اعدامها را متوقف کنيد و اين احکام را باطل کنيد.
ما به حقوق و مسئوليت رهبران و مسئولين شما ارج مي نهيم که مرتکبين جرائم و متهمين را به دستگاه عدالت در شرايطی عادلانه و زير قوانين بين المللی قرار دهند. مجازات اعدام عملی ظالمانه و غير انسانيست بنابراين ما با احترام از شما ميخواهيم : اعدامها را متوقف کنيد و اين مجازاتها را لغو کنيد.
مسئله ديگری که جای بسيار نگران کننده ای دارد شرايط جسمی و روانی نويد محبی مدافع حقوق بشر است .
بنا بر گزارشها از لحظه دستگيری وی ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۰ (۲۷ شهريور۸۹) بدفعات مورد ازار و شکنجه قرار گرفته و کليه وسائل ارتباطات را از وی دريغ داشته اند. وی با وکيل و اعضاء خانواده خود تاکنون اجازه ملاقات و ارتباط نداشته است.
ما از شما خواستار آزادی بلافاصله وی هستيم و اعلام بيگناهی وی که تنها گناهش کار قانونی اش و دفاع از حقوق انسانی افراد بوده است. لازم بذکر است که اين مغاير تعهدات ايران در دفاع از مدافعين حقوق بشر است .
ما اميدواريم پاسخ مناسب شما را بزودی دريافت کنيم.
با تقديم احترام
رياست کرسی نمايندگی ايران در اتحاديه اروپا باربارا لخبيلر
معاون کرسی نمايندگی ايران در اتحاديه اروپا کورت لخنر
نوامبر ۲۴ سال ۲۰۱۰ ميلادی- استراسبورگ
گیرنده: رهبر جمهوری اسلامی
آدرس: تهران- خيابان جمهوری اسلامی - انتهای خيابان شهيد فريبرز کشوردوست
امام جمعه مشهد : ولايت ولي فقيه، سياسي نيست بلکه مديريت امام زمان است/ رهبر ما بي همتاست و دومي ندارد
امام جمعه مشهد : ولايت ولي فقيه، سياسي نيست بلکه مديريت امام زمان است/ رهبر ما بي همتاست و دومي ندارد
امام جمعه مشهد گفت: حضور بسيج در نماز جمعه بيانگر حقيقت حضور اين سپاه نيرومند، در عرصه استكبار ستيزي است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه خراسان، ظهر امروز حجت الاسلام سيد احمد علم الهدي در خطبههاي نمازجمعه مشهد افزود: معناي ولايت، دوستي اهل بيعت نيست، چراكه اين دوستي و محبت در طي 1400 سال در رگ و خون مرد و زن شيعه از نسلهاي گذشته وجود داشته است.
وي ادامه داد: اگر اين بيعت که در 20 سال گذشته به وسيله نمايندگان مردم و خبرگان رهبري صورت گرفته است، معنا شود نه تنها مردم بلكه همه امت اسلامي پس از 20 سال تجربه، مديريت و رهبري مقام معظم رهبري به اين نتيجه رسيدهاند كه رهبر ما بي همتاست و دومي ندارد .
امام جمعه مشهد تصريح كرد: اين ولايت در واقع ولايتي است كه با جريان غدير تناسب دارد و ولايت روز غدير است يعني معناي بيعت شما تاكيد بر بيت با پيغمبر اكرم در 1400 سال قبل در غدير خم است.
وي معناي ولايت اميرالمومنين را حاكميت و مديريت ايشان نسبت به امت دانست و افزود: پيامبر اكرم در واقع بيعت با حاكميت امير المومنين بر امت را، از مردم گرفتند و اين بيعت در غدير خم تنها با امير المومنين علي نبود بلكه بيعتي با همه ائمه اطهار و از جمله بيعت با امام زمان بود.
حجت اسلام علم الهدي گفت: پيامبر اكرم بيعت براي ولايت و پذيرش امامت اجرايي را در غدير خم از 120 هزار نفر كه به نمايندگي از همه نسلهاي بعد بودند را برگرفتند که اين بيعت، بيعتي در اجراي حكومت واجراي ولايت امام زمان بود.
وي ادامه داد: اكنون دستهاي ما از دامان امام زمان كوتاه است و ولايت در حوزه اجرايي درجامعه امروز توسط حجت امام زمان، مجتهد جامع الشرايط و ولي فقيه صورت ميگيرد اين مسئله در حد شعار دادن نيست بلكه اعتقادي و اجرايي در عرصه زندگي است و بايد در درگاه پروردگار جوابگو باشيم.
خطيب جمعه مشهد گفت: بيعت با ولايت بيعت با نبوت است؛ ولايت ولي فقيه، سياسي نيست بلکه مديريت امام زمان است؛ اين ولايت مقدم برخون، مال، جان، زندگي، همسر و فرزندان است و معناي بيعت با اين ولايت يعني از امروز تا پايان عمر در هيچ نقطهاي از ولايت فاصله نگرفته و جدا نشويم.
وي سخنان ديروز خامنه ای را خط ساز دانست و تصريح كرد: بيعت، ماندن پاي تفكر بيعت با ولايت، بيعت با نبوت است بنابراين طبق فرمايشات مقام معظم رهبري بسيجي بودن مهم نيست، بسيجي ماندن مهم است؛ چراكه در غدير خم 120 هزار نفر بيعت كردند ولي پس از گذشت 70 روز تنها 3 تا 7 نفر پاي اين بيعت ماندند.
امام جمعه مشهد گفت: حضور بسيج در نماز جمعه بيانگر حقيقت حضور اين سپاه نيرومند، در عرصه استكبار ستيزي است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه خراسان، ظهر امروز حجت الاسلام سيد احمد علم الهدي در خطبههاي نمازجمعه مشهد افزود: معناي ولايت، دوستي اهل بيعت نيست، چراكه اين دوستي و محبت در طي 1400 سال در رگ و خون مرد و زن شيعه از نسلهاي گذشته وجود داشته است.
وي ادامه داد: اگر اين بيعت که در 20 سال گذشته به وسيله نمايندگان مردم و خبرگان رهبري صورت گرفته است، معنا شود نه تنها مردم بلكه همه امت اسلامي پس از 20 سال تجربه، مديريت و رهبري مقام معظم رهبري به اين نتيجه رسيدهاند كه رهبر ما بي همتاست و دومي ندارد .
امام جمعه مشهد تصريح كرد: اين ولايت در واقع ولايتي است كه با جريان غدير تناسب دارد و ولايت روز غدير است يعني معناي بيعت شما تاكيد بر بيت با پيغمبر اكرم در 1400 سال قبل در غدير خم است.
وي معناي ولايت اميرالمومنين را حاكميت و مديريت ايشان نسبت به امت دانست و افزود: پيامبر اكرم در واقع بيعت با حاكميت امير المومنين بر امت را، از مردم گرفتند و اين بيعت در غدير خم تنها با امير المومنين علي نبود بلكه بيعتي با همه ائمه اطهار و از جمله بيعت با امام زمان بود.
حجت اسلام علم الهدي گفت: پيامبر اكرم بيعت براي ولايت و پذيرش امامت اجرايي را در غدير خم از 120 هزار نفر كه به نمايندگي از همه نسلهاي بعد بودند را برگرفتند که اين بيعت، بيعتي در اجراي حكومت واجراي ولايت امام زمان بود.
وي ادامه داد: اكنون دستهاي ما از دامان امام زمان كوتاه است و ولايت در حوزه اجرايي درجامعه امروز توسط حجت امام زمان، مجتهد جامع الشرايط و ولي فقيه صورت ميگيرد اين مسئله در حد شعار دادن نيست بلكه اعتقادي و اجرايي در عرصه زندگي است و بايد در درگاه پروردگار جوابگو باشيم.
خطيب جمعه مشهد گفت: بيعت با ولايت بيعت با نبوت است؛ ولايت ولي فقيه، سياسي نيست بلکه مديريت امام زمان است؛ اين ولايت مقدم برخون، مال، جان، زندگي، همسر و فرزندان است و معناي بيعت با اين ولايت يعني از امروز تا پايان عمر در هيچ نقطهاي از ولايت فاصله نگرفته و جدا نشويم.
وي سخنان ديروز خامنه ای را خط ساز دانست و تصريح كرد: بيعت، ماندن پاي تفكر بيعت با ولايت، بيعت با نبوت است بنابراين طبق فرمايشات مقام معظم رهبري بسيجي بودن مهم نيست، بسيجي ماندن مهم است؛ چراكه در غدير خم 120 هزار نفر بيعت كردند ولي پس از گذشت 70 روز تنها 3 تا 7 نفر پاي اين بيعت ماندند.
بینندگان ، 16 آذر :چرا كسی چيزی نمي نويسه؟ يار دبستانی من با من و همراه منی
بینندگان ، 16 آذر :چرا كسی چيزی نمي نويسه؟ يار دبستانی من با من و همراه منی
آذر: چرا كسي چيزي نمي نويسه؟ يار دبستاني من با من و همراه مني.....
گزارش دریافتی :در آستانه روز 16 آذر هستيم و دشمن از مدت ها قبل خودش را تجهيز كرده و همه نيرو هايش را به كار گرفته تا دوباره مثل هر سال فرياد حق طلبي دانشجو به گوش كسي نرسه و فقط در همان صحن دانشگاه تهران بماند و بعد خفه شود. با وجود اينكه چند دانشگاه و نيز جمعي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران طي دو بيانيه خواهان اعتصاب سراسري دانشجويي شدند و در اين زمينه نيز راهكارهايي ارائه كردند متاسفانه اطلاع رساني در حد پاييني است و خبر اين اعتصاب و دعوت فقط در حد چند سايت خبري پخش شده است. يار دبستاني من امروز كه دشمن همه امكانات خود را به كار گرفته تا صداي من و تو را خاموش كند نشستن جايز نيست. من از همه عزيزان مي خوام تا اين بيانيه ها و دعوت نامه ها را به صورت گسنرده در سطح دانشگاه ها و خوابگاه هاي دانشجويي و نيز شبكه هاي اجتماعي اينترنتي اطلاع رساني كنند. آذر در راه است و چشم اميد ملت ايران به فرادهاي آذرين شما دوخته شده. باشد كه با اطلاع رساني بيشتر اين اعتصاب سراسري شكل گسترده به خود بگيرد. پس از همين حالا شروع كنيم.. يار دبستاني من با من و همراه مني
لطفا اين مطلب را خبر رساني كنيد. اميدوارم كارساز باشد
آذر: چرا كسي چيزي نمي نويسه؟ يار دبستاني من با من و همراه مني.....
گزارش دریافتی :در آستانه روز 16 آذر هستيم و دشمن از مدت ها قبل خودش را تجهيز كرده و همه نيرو هايش را به كار گرفته تا دوباره مثل هر سال فرياد حق طلبي دانشجو به گوش كسي نرسه و فقط در همان صحن دانشگاه تهران بماند و بعد خفه شود. با وجود اينكه چند دانشگاه و نيز جمعي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران طي دو بيانيه خواهان اعتصاب سراسري دانشجويي شدند و در اين زمينه نيز راهكارهايي ارائه كردند متاسفانه اطلاع رساني در حد پاييني است و خبر اين اعتصاب و دعوت فقط در حد چند سايت خبري پخش شده است. يار دبستاني من امروز كه دشمن همه امكانات خود را به كار گرفته تا صداي من و تو را خاموش كند نشستن جايز نيست. من از همه عزيزان مي خوام تا اين بيانيه ها و دعوت نامه ها را به صورت گسنرده در سطح دانشگاه ها و خوابگاه هاي دانشجويي و نيز شبكه هاي اجتماعي اينترنتي اطلاع رساني كنند. آذر در راه است و چشم اميد ملت ايران به فرادهاي آذرين شما دوخته شده. باشد كه با اطلاع رساني بيشتر اين اعتصاب سراسري شكل گسترده به خود بگيرد. پس از همين حالا شروع كنيم.. يار دبستاني من با من و همراه مني
لطفا اين مطلب را خبر رساني كنيد. اميدوارم كارساز باشد
خط فقر کجاست؟ / تصویر
آفتاب: خط فقر دقیقا همین جاست. فاصلهای هم با ما ندارد. درست زیر پای ماست. خط فقر، خطی فرضی است مابین بتن یک پل. زیر آن خوابیدن و از آن عبور کردن. جمعی ناگهان از بالای آن میروند و جمعی زیر آن از چشمها پنهان میمانند و شاید اصلا بهحساب هم نیایند …
خط فقر همین جاست! درست در یکقدمی ما و ما عابری گذران، فقط گذر میکنیم و آمارها را نگاه میکنیم. اما واقعیت، در زیر همین پل شکل میگیرد. خط فقر همین جاست ...
خط فقر همین جاست! درست در یکقدمی ما و ما عابری گذران، فقط گذر میکنیم و آمارها را نگاه میکنیم. اما واقعیت، در زیر همین پل شکل میگیرد. خط فقر همین جاست ...
زهرا رهنورد: ایران به زندانی بزرگ تبدیل شده است
زهرا رهنورد: ایران به زندانی بزرگ تبدیل شده است
بی بی سی: زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و از مخالفان دولت ایران در نامه سرگشاده ای به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه این کشور نوشت که "ایران به زندانی بزرگ" با محیطی "سرتاسر پلیسی" تبدیل شده است.
خانم رهنورد در این نامه خطاب به آقای لاریجانی نوشت: "بیرون زندان های کوچک و مخوف چون اوین، کهریزک، گوهر دشت، بهبهان، ایذه، بابل، ساری، کرمانشاه، مشهد، شیراز، اهواز و سایر زندان های ریز و درشت و پنهان و آشکار دیگر که در گوشه و کنار مملکت برپا کرده اند ایران سر تا سر به زندانی بزرگ با شنود ها و تعقیب ها و مراقبت ها و محیط سرتا سر پلیسی تبدیل شده است."
او در این نامه که روز پنجشنبه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) در سایت کلمه منتشر شد، به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان و تقارن آن با روز "عید غدیر" که از اعیاد شیعیان است، از آقای لاریجانی خواسته است که "تا فرصت ها از دست نرفته، برای نجات همه اقشار مردم و به ویژه زنان از خشونت سیاسی" اقدام کند.
خانم رهنورد در بخشی از نامه اش آورده است: "تاریخ ایران این همه خشونت سیاسی نسبت به همه مردم به خصوص نسبت به زنان را که توسط بخشی از حاکمیت بر آنان اعمال می شود، به خاطر ندارد."
او از اینکه زنان، به گفته او، به دلیل آزادی خواهی، دموکراسی طلبی، حمایت از حقوق زنان و کودکان، فعالیت علیه تبعیض جنسیتی، طرفداری از حقوق بشر، روزنامه نگاری و "جرم های ساختگی و من درآوردی و اتهامات قومی، فکری، اعتقادی و تهمت و افترا و پرونده سازی و به جرم سوال رای من کجاست، فرزند من کجاست" گرفتار خشونت سیاسی شده اند، انتقاد کرد.
او در بخش دیگری از این نامه آورده است: "بسیاری از زنان و دختران زندانی، با انواع قرص ها و مخدر ها و داروهای روانگردان به اعترافاتی پوچ و غیرواقع وادار کرده اند و ره آورد این همه رفتار خارج از قوانین انسانی و اخلاقی انواع بیماری ها مانند فلج شدن بوده است."
خانم رهنورد با اشاره به زنان وکیلی که در ایران بازداشت شده اند، به مساله مصونیت وکلا در هنگام انجام کارشان اشاره و از وضعیتی که در پی بازداشت این وکلا برای موکلانشان، فرزندان خردسال آنها و همسران آنها پیش آمده است، انتقاد کرد.
نسرین ستوده، هاجر (سارا) صباغیان، مریم کرباسی و مریم کیان ارثی از جمله وکلای زنی هستند که طی ماه های گذشته با اتهام های مختلف بازداشت و زندانی شده اند.
خانم رهنورد در نامه اش به آقای لاریجانی نوشت: "بر این باورم که اگر امور به طور طبیعی و در چارچوب آرمان های مشروطه و ارزش های فراموش شده آغاز انقلاب اسلامی جریان داشت این همه انحراف و ظلم و ستم اتفاق نمی افتاد و اگر هم به طور نسبی جنایت و جرم بود، باید قوه قضائیه پاسخگوی آن بود."
زهرا رهنورد، همسر میر حسین موسوی، از رهبران مخالف دولت ایران است.
او همچون همسرش به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران و برخورد های صورت گرفته در یک سال و نیم اخیر با معترضان به نتیجه انتخابات، اعتراض کرده است.
بی بی سی: زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و از مخالفان دولت ایران در نامه سرگشاده ای به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه این کشور نوشت که "ایران به زندانی بزرگ" با محیطی "سرتاسر پلیسی" تبدیل شده است.
خانم رهنورد در این نامه خطاب به آقای لاریجانی نوشت: "بیرون زندان های کوچک و مخوف چون اوین، کهریزک، گوهر دشت، بهبهان، ایذه، بابل، ساری، کرمانشاه، مشهد، شیراز، اهواز و سایر زندان های ریز و درشت و پنهان و آشکار دیگر که در گوشه و کنار مملکت برپا کرده اند ایران سر تا سر به زندانی بزرگ با شنود ها و تعقیب ها و مراقبت ها و محیط سرتا سر پلیسی تبدیل شده است."
او در این نامه که روز پنجشنبه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) در سایت کلمه منتشر شد، به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان و تقارن آن با روز "عید غدیر" که از اعیاد شیعیان است، از آقای لاریجانی خواسته است که "تا فرصت ها از دست نرفته، برای نجات همه اقشار مردم و به ویژه زنان از خشونت سیاسی" اقدام کند.
خانم رهنورد در بخشی از نامه اش آورده است: "تاریخ ایران این همه خشونت سیاسی نسبت به همه مردم به خصوص نسبت به زنان را که توسط بخشی از حاکمیت بر آنان اعمال می شود، به خاطر ندارد."
او از اینکه زنان، به گفته او، به دلیل آزادی خواهی، دموکراسی طلبی، حمایت از حقوق زنان و کودکان، فعالیت علیه تبعیض جنسیتی، طرفداری از حقوق بشر، روزنامه نگاری و "جرم های ساختگی و من درآوردی و اتهامات قومی، فکری، اعتقادی و تهمت و افترا و پرونده سازی و به جرم سوال رای من کجاست، فرزند من کجاست" گرفتار خشونت سیاسی شده اند، انتقاد کرد.
او در بخش دیگری از این نامه آورده است: "بسیاری از زنان و دختران زندانی، با انواع قرص ها و مخدر ها و داروهای روانگردان به اعترافاتی پوچ و غیرواقع وادار کرده اند و ره آورد این همه رفتار خارج از قوانین انسانی و اخلاقی انواع بیماری ها مانند فلج شدن بوده است."
خانم رهنورد با اشاره به زنان وکیلی که در ایران بازداشت شده اند، به مساله مصونیت وکلا در هنگام انجام کارشان اشاره و از وضعیتی که در پی بازداشت این وکلا برای موکلانشان، فرزندان خردسال آنها و همسران آنها پیش آمده است، انتقاد کرد.
نسرین ستوده، هاجر (سارا) صباغیان، مریم کرباسی و مریم کیان ارثی از جمله وکلای زنی هستند که طی ماه های گذشته با اتهام های مختلف بازداشت و زندانی شده اند.
خانم رهنورد در نامه اش به آقای لاریجانی نوشت: "بر این باورم که اگر امور به طور طبیعی و در چارچوب آرمان های مشروطه و ارزش های فراموش شده آغاز انقلاب اسلامی جریان داشت این همه انحراف و ظلم و ستم اتفاق نمی افتاد و اگر هم به طور نسبی جنایت و جرم بود، باید قوه قضائیه پاسخگوی آن بود."
زهرا رهنورد، همسر میر حسین موسوی، از رهبران مخالف دولت ایران است.
او همچون همسرش به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران و برخورد های صورت گرفته در یک سال و نیم اخیر با معترضان به نتیجه انتخابات، اعتراض کرده است.
رهبر ایران مخالفان دولت را به قدرتطلبی متهم کرد
رهبر ایران مخالفان دولت را به قدرتطلبی متهم کرد
بی بی سی: آیت الله علی خامنهای، رهبر ایران گفت که معترضان به انتخابات سال گذشته این کشور به دلیل قدرت طلبی، خلاف منافع ملی رفتار کردند.
آقای خامنه ای روز پنجشنبه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) در جمع هزاران بسیجی استان تهران، اعتراضات انتخاباتی سال ۱۳۸۸ را "فتنه پیچیده" خواند و گفت: "فتنه گرانی پیدا می شوند که برای جاه طلبی خود و برای دست یافتن به قدرت و رسیدن به اهدافی که به صورت آرزو در وجود خود متراکم و انباشته کرده اند، حاضر می شوند به مصلحت کشور و حقانیت یک راه پشت کنند".
او گفت که کارهای این معترضان به گونه ای بود که "سردمداران غربی و دشمنان درجه یک ملت ایران" را سر شوق آورد و باعث جلب حمایت آنها شد.
آیت الله خامنه ای از کسی نام نبرد، اما روشن است که منظور او نامزدهای اصلاح طلب انتخابات سال گذشته ایران است که مسئولان حکومتی از آنها به عنوان "فتنه گران" یا "سران فتنه" یاد می کنند.
او گفت که بعضی از این افراد حقیقت را درک نمی کنند و بعضی دیگر "حتی درک هم می کنند، اما به خاطر ظلمت دل، حاضر نیستند به این فهم ترتیب اثر بدهند".
رهبر ایران گفت که این وضعیت ناشی از "هوای نفس" و امر و نهی "فرعون درونی" افراد است.
او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "یک جامعه یا زیر سرپرستی امام عادل است... یا در اختیار انسان هایی است که از حق بیگانه اند، با حق نا آشنایند و در موارد بسیاری با حق عناد می ورزند... از این دو حال خارج نیست".
مخالفان دولت در ایران در طول سال گذشته، در موارد متعدد به تصریح و تلویح از نحوه حکومت آیت الله خامنه ای انتقاد کرده اند.
مهدی کروبی، یکی از رهبران مخالفان دولت در اواخر شهریورماه و در آستانه اجلاسیه مجلس خبرگان نامه ای سرگشاده به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس این مجلس نوشت و در آن نهادهای تحت پوشش رهبر ایران را به "تجاوز به حقوق عمومی" متهم کرد.
او از مجلس خبرگان خواست که عملکرد آیت الله خامنه ای را مورد بررسی قرار دهد.
میرحسین موسوی هم اخیرا در پیامی خطاب به دانشجویان ایرانی، تلاش حکومت برای تقدیس قدرت را با روش یکی از فرعون های مصر مقایسه کرد که به نوشته قرآن، خطاب به مردمش می گفت: "انا ربکم الاعلی" (من پروردگار برتر شما هستم).
آقای موسوی این شیوه را "بدترین جنبه جباریت" خواند و گفت که چنین حکومتی می گوید: "واجب است اطاعت کنید و سئوال نکنید و ما برتر از آن هستیم که مورد سئوال قرار گیریم".
او در پیام خود از کسی نام نبرد، اما با توجه به تأکید روز افزون حکومت ایران بر لزوم "اطاعت از رهبری" به نظر می رسد که انتقاد آقای موسوی تا حدودی متوجه شیوه حکومت آیت الله علی خامنه ای بوده است.
بی بی سی: آیت الله علی خامنهای، رهبر ایران گفت که معترضان به انتخابات سال گذشته این کشور به دلیل قدرت طلبی، خلاف منافع ملی رفتار کردند.
آقای خامنه ای روز پنجشنبه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) در جمع هزاران بسیجی استان تهران، اعتراضات انتخاباتی سال ۱۳۸۸ را "فتنه پیچیده" خواند و گفت: "فتنه گرانی پیدا می شوند که برای جاه طلبی خود و برای دست یافتن به قدرت و رسیدن به اهدافی که به صورت آرزو در وجود خود متراکم و انباشته کرده اند، حاضر می شوند به مصلحت کشور و حقانیت یک راه پشت کنند".
او گفت که کارهای این معترضان به گونه ای بود که "سردمداران غربی و دشمنان درجه یک ملت ایران" را سر شوق آورد و باعث جلب حمایت آنها شد.
آیت الله خامنه ای از کسی نام نبرد، اما روشن است که منظور او نامزدهای اصلاح طلب انتخابات سال گذشته ایران است که مسئولان حکومتی از آنها به عنوان "فتنه گران" یا "سران فتنه" یاد می کنند.
او گفت که بعضی از این افراد حقیقت را درک نمی کنند و بعضی دیگر "حتی درک هم می کنند، اما به خاطر ظلمت دل، حاضر نیستند به این فهم ترتیب اثر بدهند".
رهبر ایران گفت که این وضعیت ناشی از "هوای نفس" و امر و نهی "فرعون درونی" افراد است.
او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "یک جامعه یا زیر سرپرستی امام عادل است... یا در اختیار انسان هایی است که از حق بیگانه اند، با حق نا آشنایند و در موارد بسیاری با حق عناد می ورزند... از این دو حال خارج نیست".
مخالفان دولت در ایران در طول سال گذشته، در موارد متعدد به تصریح و تلویح از نحوه حکومت آیت الله خامنه ای انتقاد کرده اند.
مهدی کروبی، یکی از رهبران مخالفان دولت در اواخر شهریورماه و در آستانه اجلاسیه مجلس خبرگان نامه ای سرگشاده به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس این مجلس نوشت و در آن نهادهای تحت پوشش رهبر ایران را به "تجاوز به حقوق عمومی" متهم کرد.
او از مجلس خبرگان خواست که عملکرد آیت الله خامنه ای را مورد بررسی قرار دهد.
میرحسین موسوی هم اخیرا در پیامی خطاب به دانشجویان ایرانی، تلاش حکومت برای تقدیس قدرت را با روش یکی از فرعون های مصر مقایسه کرد که به نوشته قرآن، خطاب به مردمش می گفت: "انا ربکم الاعلی" (من پروردگار برتر شما هستم).
آقای موسوی این شیوه را "بدترین جنبه جباریت" خواند و گفت که چنین حکومتی می گوید: "واجب است اطاعت کنید و سئوال نکنید و ما برتر از آن هستیم که مورد سئوال قرار گیریم".
او در پیام خود از کسی نام نبرد، اما با توجه به تأکید روز افزون حکومت ایران بر لزوم "اطاعت از رهبری" به نظر می رسد که انتقاد آقای موسوی تا حدودی متوجه شیوه حکومت آیت الله علی خامنه ای بوده است.
آیت الله خامنه ای: نبرد آینده میان اسلام و سکولاریسم است
آیت الله خامنه ای: نبرد آینده میان اسلام و سکولاریسم است
رادیو فرانسه: نوشتۀ ناصر اعتمادی
به گمان قاسم شعله سعدی، همین که رهبر جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با چالش عرفی گرایی به شبه نظامیان بسیجی، یعنی در واقع به راه حل نظامی-امنیتی، روی می آورد از عمق بحران مضاعف جمهوری اسلامی در مواجهه با داوها و مطالبات جاری جامعه حکایت دارد...
آیت الله خامنه ای در سخنرانی در مقابل بسیجیان از آنان خواست که خود را برای درگیری و چالش های آینده آماده کنند. در این سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر به سکولاریسم و نظریه جدایی دین از حکومت حمله کرد و صریحاً گفت که اسلام برای نصحیت کردن و موعظه کردن نیامده، اسلام برای تحقق احکام الهی و استقرار قدرت الهی آمده است.
آیا می توان از خلال همین عبارات به این مهم پی برد که رهبر جمهوری اسلامی ایران خطاب به شبه نظامیان بسیجی علاوه بر جدال پیش رو، داو این جدال را نیز نشان می دهد و غیر مستقیم اعتراف می کند که نبرد آینده، نبرد میان حکومت مذهبی و حکومت غیرمذهبی است؟
قاسم شعله سعدی حقوقدان و نمایندۀ مجلس چهارم در پاسخ به این پرسش می گوید: دقیقاً همین طور است : جنبش سبزی که در اعتراض به تقلبات و تخلفات انتخاباتی شکل گرفت به سرعت و در عرض دو ماه به جنبش سیاسی بدل شد که کل ساختار نظام اسلامی را زیر سئوال برد و با پشتیبانی از "جمهوری ایرانی" یا ضدیت با "اصل ولایت فقیه" نشان داد که به چیزی کمتر از پایان حکومت مذهبی در ایران رضایت نمی دهد. به گمان قاسم شعله سعدی، ممکن است این جنبش به زیر خاکستر رفته باشد، اما از مطالبات و خواسته های اساسی خود دست نکشیده و همین نگرانی رهبران نظام اسلامی و پیش از همه آیت الله خامنه ای را برانگیخته که در سفر اخیرش به قم نیز به روحانیان هشدار داد که بی تفاوتی آنان نسبت به حکومت مذهبی ضربهء بزرگی نه فقط به نظام اسلامی، بلکه بر کل روحانیت وارد خواهد آورد که به اعتقاد آیت الله خامنه ای در اصل مؤسس جمهوری اسلامی بوده است. قاسم شعله سعدی در جای دیگری از سخنانش می افزاید : همین که رهبر جمهوری اسلامی برای مقابله با این چالش به شبه نظامیان بسیج، یعنی در واقع به راه حل نظامی-امنیتی، رو آورده از عمق بحران مضاعف جمهوری اسلامی در مواجهه با مطالبات جاری جامعه حکایت دارد...
رادیو فرانسه: نوشتۀ ناصر اعتمادی
به گمان قاسم شعله سعدی، همین که رهبر جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با چالش عرفی گرایی به شبه نظامیان بسیجی، یعنی در واقع به راه حل نظامی-امنیتی، روی می آورد از عمق بحران مضاعف جمهوری اسلامی در مواجهه با داوها و مطالبات جاری جامعه حکایت دارد...
آیت الله خامنه ای در سخنرانی در مقابل بسیجیان از آنان خواست که خود را برای درگیری و چالش های آینده آماده کنند. در این سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر به سکولاریسم و نظریه جدایی دین از حکومت حمله کرد و صریحاً گفت که اسلام برای نصحیت کردن و موعظه کردن نیامده، اسلام برای تحقق احکام الهی و استقرار قدرت الهی آمده است.
آیا می توان از خلال همین عبارات به این مهم پی برد که رهبر جمهوری اسلامی ایران خطاب به شبه نظامیان بسیجی علاوه بر جدال پیش رو، داو این جدال را نیز نشان می دهد و غیر مستقیم اعتراف می کند که نبرد آینده، نبرد میان حکومت مذهبی و حکومت غیرمذهبی است؟
قاسم شعله سعدی حقوقدان و نمایندۀ مجلس چهارم در پاسخ به این پرسش می گوید: دقیقاً همین طور است : جنبش سبزی که در اعتراض به تقلبات و تخلفات انتخاباتی شکل گرفت به سرعت و در عرض دو ماه به جنبش سیاسی بدل شد که کل ساختار نظام اسلامی را زیر سئوال برد و با پشتیبانی از "جمهوری ایرانی" یا ضدیت با "اصل ولایت فقیه" نشان داد که به چیزی کمتر از پایان حکومت مذهبی در ایران رضایت نمی دهد. به گمان قاسم شعله سعدی، ممکن است این جنبش به زیر خاکستر رفته باشد، اما از مطالبات و خواسته های اساسی خود دست نکشیده و همین نگرانی رهبران نظام اسلامی و پیش از همه آیت الله خامنه ای را برانگیخته که در سفر اخیرش به قم نیز به روحانیان هشدار داد که بی تفاوتی آنان نسبت به حکومت مذهبی ضربهء بزرگی نه فقط به نظام اسلامی، بلکه بر کل روحانیت وارد خواهد آورد که به اعتقاد آیت الله خامنه ای در اصل مؤسس جمهوری اسلامی بوده است. قاسم شعله سعدی در جای دیگری از سخنانش می افزاید : همین که رهبر جمهوری اسلامی برای مقابله با این چالش به شبه نظامیان بسیج، یعنی در واقع به راه حل نظامی-امنیتی، رو آورده از عمق بحران مضاعف جمهوری اسلامی در مواجهه با مطالبات جاری جامعه حکایت دارد...
فراسوی خبر...آدینه 5 آذر
فراسوی خبر...آدینه 5 آذر
تجمع بسیجیان در اردوی فدائیان ولایت، برای دلگرمی خامنه ای است.
جعفر پویه
روز گذشته "پنج شنبه" علی خامنه ای رهبر و ولی فقیه رژیم در جمع بسیجیان تهران که با عنوان اردوی رزمی- فرهنگی "فدائیان ولایت" در پادگانی نظامی تحت نام دهکده مقاومت گردهم آمده بودند، سخنرانی کرد. او که گله های شبه نظامیان بسیج را در مقاطع مختلف بکار گرفته و بیش از همه به عنوان یک نیروی سرکوبگر از آن استفاده میکند را ستایش کرد و گفت: "بسيج يك حقيقت عظيم و غيرقابل انكار و بينظير است که هم هنر نظامی دارد و هم در جبهه های دیگر حضور فعال دارد و امروز همه كاره است."
اینکه چطور و چگونه بسیج امروز همه کاره مملکت است را می شود از دست باز آنها در قلع و قمع کردن جوانان و سرکوب و قتل و کشتار آنان دانست که بیش از همه علی خامنه ای را راضی نگه می دارد. او به همین دلیل بسیج را همه کاره می نامد تا بتواند از بی پروایی و دریدگی اعضا آن در حمله به اجتماعات مردم استفاده کرده و آنها را بکار گیرد.
جبهه های مختلف مورد نظر علی خامنه ای، وادار کردن عناصری از بسیج به ترور و قتل نیروهای آزادیخواه و حضور در صحنه های ترور بین المللی است. همچنین سازماندهی بسیجیان برای وارد شدن به حوزه های مختلف از جمله عرضه اینترنت و دست زدن به تخریب سایتها و برپایی جنگ روانی را می شود نام برد. به همین دلیل علی خامه ای می گوید: "باید بسیجیان خود را برای درگیریها و چالش های آینده آماده كنند."
این درگیری و چالش های آینده مسلمن چیزی بیش از اوج گیری جنبش اجتماعی مردم و رویارویی با آن است. زیرا او ادامه می دهد: "اسلام فقط نصیحت كردن، موعظه كردن و دعوت كردن به زبان نیست، بلکه میخواهد احكام الهی در جامعه تحقق پیدا كند و این جز با ایجاد قدرت الهی امكان پذیر نیست."
اینکه پس از 32 سال اکنون علی خامنه ای درک خود از اسلام را نه نصیحت و موعظه کردن به زبان بلکه قدرت الهی یا همان بکار گیری قتل و شکنجه و کهریزک می نامد حرف تازه ای نیست. این همان کاری است که خمینی بدون اینکه از آن نام ببرد سالها بکار گرفته است، که نتیجه آن برپایی خاروانهای بسیاری در سرتاسر کشور است.
شاخ شانه کشیدن های خامنه ای برای دشمنان که سالهاست ورد زبان اوست را پاسدار محمدرضا نقدی رئیس بسیج تکمیل میکند که در این روز گفت: "اگر صد تهاجم نظامي كنند، اگر هزار فتنه بر پا كنند، با بصيرت، دشمن را پشت همه نقاب هاي دوست نمايي مي شناسيم و با شجاعت در ركاب ولايت مي ايستيم."
نقدی اینگونه ماهیت مزدوری بسیج برای علی خامنه ای را بیان می کند و نشان می دهد که جمع کردن گله های بسیجی در پادگانی نظامی و وادار کردن آنها به سرسپاری به علی خامنه ای چیزی بیش از دلگرمی به ولی فقیه درمانده رژیم نیست. تب و لرز خامنه ای از ترس جنبش اجتماعی مردم با عربده های نقدی و تجمع عده ای بسیجی نه تنها بر طرف نخواهد شد بلکه کابوس های شبانه او را ترسناکتر خواهد کرد.
تجمع بسیجیان در اردوی فدائیان ولایت، برای دلگرمی خامنه ای است.
جعفر پویه
روز گذشته "پنج شنبه" علی خامنه ای رهبر و ولی فقیه رژیم در جمع بسیجیان تهران که با عنوان اردوی رزمی- فرهنگی "فدائیان ولایت" در پادگانی نظامی تحت نام دهکده مقاومت گردهم آمده بودند، سخنرانی کرد. او که گله های شبه نظامیان بسیج را در مقاطع مختلف بکار گرفته و بیش از همه به عنوان یک نیروی سرکوبگر از آن استفاده میکند را ستایش کرد و گفت: "بسيج يك حقيقت عظيم و غيرقابل انكار و بينظير است که هم هنر نظامی دارد و هم در جبهه های دیگر حضور فعال دارد و امروز همه كاره است."
اینکه چطور و چگونه بسیج امروز همه کاره مملکت است را می شود از دست باز آنها در قلع و قمع کردن جوانان و سرکوب و قتل و کشتار آنان دانست که بیش از همه علی خامنه ای را راضی نگه می دارد. او به همین دلیل بسیج را همه کاره می نامد تا بتواند از بی پروایی و دریدگی اعضا آن در حمله به اجتماعات مردم استفاده کرده و آنها را بکار گیرد.
جبهه های مختلف مورد نظر علی خامنه ای، وادار کردن عناصری از بسیج به ترور و قتل نیروهای آزادیخواه و حضور در صحنه های ترور بین المللی است. همچنین سازماندهی بسیجیان برای وارد شدن به حوزه های مختلف از جمله عرضه اینترنت و دست زدن به تخریب سایتها و برپایی جنگ روانی را می شود نام برد. به همین دلیل علی خامه ای می گوید: "باید بسیجیان خود را برای درگیریها و چالش های آینده آماده كنند."
این درگیری و چالش های آینده مسلمن چیزی بیش از اوج گیری جنبش اجتماعی مردم و رویارویی با آن است. زیرا او ادامه می دهد: "اسلام فقط نصیحت كردن، موعظه كردن و دعوت كردن به زبان نیست، بلکه میخواهد احكام الهی در جامعه تحقق پیدا كند و این جز با ایجاد قدرت الهی امكان پذیر نیست."
اینکه پس از 32 سال اکنون علی خامنه ای درک خود از اسلام را نه نصیحت و موعظه کردن به زبان بلکه قدرت الهی یا همان بکار گیری قتل و شکنجه و کهریزک می نامد حرف تازه ای نیست. این همان کاری است که خمینی بدون اینکه از آن نام ببرد سالها بکار گرفته است، که نتیجه آن برپایی خاروانهای بسیاری در سرتاسر کشور است.
شاخ شانه کشیدن های خامنه ای برای دشمنان که سالهاست ورد زبان اوست را پاسدار محمدرضا نقدی رئیس بسیج تکمیل میکند که در این روز گفت: "اگر صد تهاجم نظامي كنند، اگر هزار فتنه بر پا كنند، با بصيرت، دشمن را پشت همه نقاب هاي دوست نمايي مي شناسيم و با شجاعت در ركاب ولايت مي ايستيم."
نقدی اینگونه ماهیت مزدوری بسیج برای علی خامنه ای را بیان می کند و نشان می دهد که جمع کردن گله های بسیجی در پادگانی نظامی و وادار کردن آنها به سرسپاری به علی خامنه ای چیزی بیش از دلگرمی به ولی فقیه درمانده رژیم نیست. تب و لرز خامنه ای از ترس جنبش اجتماعی مردم با عربده های نقدی و تجمع عده ای بسیجی نه تنها بر طرف نخواهد شد بلکه کابوس های شبانه او را ترسناکتر خواهد کرد.
۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار زن مجرد در "سن ازدواج" (؟) داريم
۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار زن مجرد در "سن ازدواج" (؟) داريم
پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۸۹
موسی قربانی عضو کميسيون حقوقی و قضايی مجلس، در جلسه ای از؛ ازدواج موقت و تحکيم نکاح، ممنوعیت ازدواج موقت با زنهای شوهردار "الا کنيزان" و اینکه بعد از ۱۴ دسته موارد ممنوعه "بقيه زنان برای شما آزاد هستند" که به صورت شرعی استفاده کنيد، ازدواج موقت را پيامبر در زمانهای اضطراری حلال کرد... میگوید. در این گزارش همچنین آمده است: بر اساس آمار ۳۶.۵ ميليون نفر از ۷۴ ميليون نفر جمعيت کشور زن هستند که از اين تعداد ۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار نفر در سنين ازدواج بوده ولی ازدواج نکرده اند. همچنين يک ميليون و ۸۹۱ هزار زن به دليل فوت همسر و يا طلاق تنها هستند.
چند سؤال از آقای قربانی و سایر توجیه کنندگان صحبت های اخیر احمدی نژاد:
● سن ازدواج زنان را بر چه اساسی محاسبه و تعیین کرده اید؟
● آیا دختر خودتان را در سن نه سالگی شوهر خواهید داد؟
● وضعیت فرزندان ناشی از ازدواج موقت چگونه خواهد بود؟ آیاشناسنامه با نام پدر، ارث، حضانت و سرپرستی و سایر مسایل قانونی بطور یکسان شامل این کودکان نیز خواهد شد؟
● اگر ازدواج موقت را برای برخی خانم ها ممری برای کسب درآمد و امرار معاش فرض کنیم، آیا دولت یا شوهر موقت در طول مدت سه ماه و ده روزی که این زنان پس از پایان ازدواج موقت، "بی کار" خواهند بود، محل درآمد آنها را تأمین خواهند کرد؟
ایران امروز
-------------------------------------------------
مهر
عضو کميسيون حقوقی و قضايی مجلس گفت: ۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار زن در کشور در سنين ازدواج قرار دارند که هنوز ازدواج نکرده اند و بايد برای آنها تدبيری انديشيده شود.
به گزارش خبرنگار مهر، موسی قربانی شامگاه سه شنبه در نشست "ازدواج موقت تحکيم يا تزلزل خانواده" که در کانون وکلا برگزار شد افزود: بر اساس اصل ۴ قانون اساسی همه قوانين بايد بر اساس موازين شرعی باشد و در ذيل اصل آمده که اين اصل بر ساير اصول و قوانين حاکم است.
وی ادامه داد: در آيه ۲۳ سوره نساء قرآن کريم موارد حرمت نکاح ذکر شده است که همه موارد حرمت نکاح سببی است يا نسبی. در آيه بعدی آمده نکاح زنهای شوهردار ممنوع است الا کنيزان. بعد از ۱۴ دسته موارد ممنوعه بقيه زنان برای شما آزاد هستند که به صورت شرعی استفاده کنيد و آخر آيه به متعه اشاره شده است.
وی تصريح کرد: البته متعه قبل از تجويز در شرع مقدس نيز وجود داشته است مانند ديه که از زمان ذبح عبدالله قرار داده شده بود و تنها اسلام اين احکام را تنفييذ کرد.
عضو کميسيون حقوقی و قضايی مجلس اظهار داشت: در اين آيه قرآن آمده که برای متعه مهريه و زمان تعيين کنيد و زمانی که مدت آن تمام شد می توانيد دوباره تفاهم کنيد. اول اين آيه نيز آمده است خدا به انسان آسان گرفته و شما موجودات ضعيفی هستيد.
وی با بيان اينکه اغلب مردم حتی در صورتی که مقيد به موازين شرعی هم نباشند اگر راه حل حلالی پيش رويشان باشد به حرام متوسل نمی شوند افزود: ازدواج موقت را پيامبر در زمانهای اضطراری حلال کرد.
در روايات نيز آمده که موردی را که پيامبر حلال کرده تا قيامت حلال است و چيزی را که حرام کرده تا قيمت حرام خواهد بود.
وی اظهار داشت: هيچ يک از فقها ازدواج موقت را رد نکرده اند البته برخی قيودی به آن وارد می کنند و من هم معتقدم بايد ضوابطی برای آن تعيين شود که جلوی عياشی از اين طريق گرفته شود.
قربانی ادامه داد: بر اساس آمار ۳۶.۵ ميليون نفر از ۷۴ ميليون نفر جمعيت کشور زن هستند که از اين تعداد ۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار نفر در سنين ازدواج بوده ولی ازدواج نکرده اند. همچنين يک ميليون و ۸۹۱ هزار زن به دليل فوت همسر و يا طلاق تنها هستند.
وی با بيان اينکه برخی عنوان می کنند قانون ازدواج موقت تنها برای عده ای کم از افراد جامعه تصويب می شود و در برگيری اين قانون بسيار محدود است گفت: ما در طول سالها حتی برای چهار نفر هم قانونگذاری کرده ايم ولی در اين مورد جمعيت بسياری مطرح است.
وی با بيان اينکه ۹.۵ درصد خانوارهای کشور زن سرپرست هستند افزود: اين در حالی است که ۲۵۲ هزار زن مطلقه در کشور وجود دارد.
اين نماينده مجلس تصريح کرد: به دليل مسائل عرفی بسياری از خانواده ها ازدواج مجدد زن بيوه و يا مطلقه را بد می دانند که تعداد اين خانواده ها نيز در جامعه بسيار است از طرفی در مورد مردان نيز همين طور بوده و ممکن است مردی نخواهد زن ديگری بگيرد و در عين حال نيز نمی خواهد گناه کند.
وی در مورد اينکه عده ای از مردم به دلايل نامحرم بودن پزشک خود از لحاظ شرعی مشکل مراجعه به پزشک دارند افزود: بسياری از افراد همين گونه اند به طور نمونه از آقای پزشکيان که خود پيش از اين وزير بهداشت بودند شنيدم که گفت مادرم مرد و حاضر نشد پيش پزشک مردم برود.
قربانی افزود: خود بنده چندی پيش همسرم به ناراحتی ناحيه پا دچار شد و از طرفی پزشک معالج وی مرد بود و ما به لحاظ شرعی نمی خواستيم که وی پيش پزشک مرد نامحرم عمل شود به همين دليل صيغه عقد موقتی بين دکتر و نوه چند ماهه ام خوانده شد تا دکتر به همسرم محرم شود.
وی با بيان اينکه قشری در جامعه داريم که نمی شود آنها را رها کرد گفت: اگر بپذيريم ازدواج موقت حکمی است که از ناحيه خدا آمده و منشا آن وحی است و بر اساس مصالح ما وضع شدهمشکل حل می شود.
عضو کميسيون حقوقی و قضايی گفت: اوايل انقلاب و در سال ۶۱ شورای نگهبان در نامه ای از امام خمينی (ره) سئوال کرد که آيا زن حق طلاق دارد يا نه که امام فرمودند زنها می توانند ضمن عقد شرط کنند و البته امام در آخر نامه پاسخ خود آوردند که اگر جرات بود امر از اين آسان تر بود.
وی با تاکيد بر اينکه با حذف ماده ۲۲ جامعه را فريب می دهيم افزود: وقتی اين ازدواج در فقه آمده يعنی مشروعيت دارد.
سازمان ملی جوانان اعلام کرده است کل جمعيت هرگز ازدواج نکرده کشور ۲۳ ميليون و ۵۰۰ هزار و ۸۳۶ نفر است که از اين تعداد ۱۳ ميليون و ۱۳۰ هزار و ۹۷۰ نفر را مردان و ۱۰ ميليون و ۳۶۵ هزار و ۸۹۳ نفر را زنان ازدواج نکرده تشکيل می ده
پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۸۹
موسی قربانی عضو کميسيون حقوقی و قضايی مجلس، در جلسه ای از؛ ازدواج موقت و تحکيم نکاح، ممنوعیت ازدواج موقت با زنهای شوهردار "الا کنيزان" و اینکه بعد از ۱۴ دسته موارد ممنوعه "بقيه زنان برای شما آزاد هستند" که به صورت شرعی استفاده کنيد، ازدواج موقت را پيامبر در زمانهای اضطراری حلال کرد... میگوید. در این گزارش همچنین آمده است: بر اساس آمار ۳۶.۵ ميليون نفر از ۷۴ ميليون نفر جمعيت کشور زن هستند که از اين تعداد ۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار نفر در سنين ازدواج بوده ولی ازدواج نکرده اند. همچنين يک ميليون و ۸۹۱ هزار زن به دليل فوت همسر و يا طلاق تنها هستند.
چند سؤال از آقای قربانی و سایر توجیه کنندگان صحبت های اخیر احمدی نژاد:
● سن ازدواج زنان را بر چه اساسی محاسبه و تعیین کرده اید؟
● آیا دختر خودتان را در سن نه سالگی شوهر خواهید داد؟
● وضعیت فرزندان ناشی از ازدواج موقت چگونه خواهد بود؟ آیاشناسنامه با نام پدر، ارث، حضانت و سرپرستی و سایر مسایل قانونی بطور یکسان شامل این کودکان نیز خواهد شد؟
● اگر ازدواج موقت را برای برخی خانم ها ممری برای کسب درآمد و امرار معاش فرض کنیم، آیا دولت یا شوهر موقت در طول مدت سه ماه و ده روزی که این زنان پس از پایان ازدواج موقت، "بی کار" خواهند بود، محل درآمد آنها را تأمین خواهند کرد؟
ایران امروز
-------------------------------------------------
مهر
عضو کميسيون حقوقی و قضايی مجلس گفت: ۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار زن در کشور در سنين ازدواج قرار دارند که هنوز ازدواج نکرده اند و بايد برای آنها تدبيری انديشيده شود.
به گزارش خبرنگار مهر، موسی قربانی شامگاه سه شنبه در نشست "ازدواج موقت تحکيم يا تزلزل خانواده" که در کانون وکلا برگزار شد افزود: بر اساس اصل ۴ قانون اساسی همه قوانين بايد بر اساس موازين شرعی باشد و در ذيل اصل آمده که اين اصل بر ساير اصول و قوانين حاکم است.
وی ادامه داد: در آيه ۲۳ سوره نساء قرآن کريم موارد حرمت نکاح ذکر شده است که همه موارد حرمت نکاح سببی است يا نسبی. در آيه بعدی آمده نکاح زنهای شوهردار ممنوع است الا کنيزان. بعد از ۱۴ دسته موارد ممنوعه بقيه زنان برای شما آزاد هستند که به صورت شرعی استفاده کنيد و آخر آيه به متعه اشاره شده است.
وی تصريح کرد: البته متعه قبل از تجويز در شرع مقدس نيز وجود داشته است مانند ديه که از زمان ذبح عبدالله قرار داده شده بود و تنها اسلام اين احکام را تنفييذ کرد.
عضو کميسيون حقوقی و قضايی مجلس اظهار داشت: در اين آيه قرآن آمده که برای متعه مهريه و زمان تعيين کنيد و زمانی که مدت آن تمام شد می توانيد دوباره تفاهم کنيد. اول اين آيه نيز آمده است خدا به انسان آسان گرفته و شما موجودات ضعيفی هستيد.
وی با بيان اينکه اغلب مردم حتی در صورتی که مقيد به موازين شرعی هم نباشند اگر راه حل حلالی پيش رويشان باشد به حرام متوسل نمی شوند افزود: ازدواج موقت را پيامبر در زمانهای اضطراری حلال کرد.
در روايات نيز آمده که موردی را که پيامبر حلال کرده تا قيامت حلال است و چيزی را که حرام کرده تا قيمت حرام خواهد بود.
وی اظهار داشت: هيچ يک از فقها ازدواج موقت را رد نکرده اند البته برخی قيودی به آن وارد می کنند و من هم معتقدم بايد ضوابطی برای آن تعيين شود که جلوی عياشی از اين طريق گرفته شود.
قربانی ادامه داد: بر اساس آمار ۳۶.۵ ميليون نفر از ۷۴ ميليون نفر جمعيت کشور زن هستند که از اين تعداد ۱۰ ميليون و ۳۶۰ هزار نفر در سنين ازدواج بوده ولی ازدواج نکرده اند. همچنين يک ميليون و ۸۹۱ هزار زن به دليل فوت همسر و يا طلاق تنها هستند.
وی با بيان اينکه برخی عنوان می کنند قانون ازدواج موقت تنها برای عده ای کم از افراد جامعه تصويب می شود و در برگيری اين قانون بسيار محدود است گفت: ما در طول سالها حتی برای چهار نفر هم قانونگذاری کرده ايم ولی در اين مورد جمعيت بسياری مطرح است.
وی با بيان اينکه ۹.۵ درصد خانوارهای کشور زن سرپرست هستند افزود: اين در حالی است که ۲۵۲ هزار زن مطلقه در کشور وجود دارد.
اين نماينده مجلس تصريح کرد: به دليل مسائل عرفی بسياری از خانواده ها ازدواج مجدد زن بيوه و يا مطلقه را بد می دانند که تعداد اين خانواده ها نيز در جامعه بسيار است از طرفی در مورد مردان نيز همين طور بوده و ممکن است مردی نخواهد زن ديگری بگيرد و در عين حال نيز نمی خواهد گناه کند.
وی در مورد اينکه عده ای از مردم به دلايل نامحرم بودن پزشک خود از لحاظ شرعی مشکل مراجعه به پزشک دارند افزود: بسياری از افراد همين گونه اند به طور نمونه از آقای پزشکيان که خود پيش از اين وزير بهداشت بودند شنيدم که گفت مادرم مرد و حاضر نشد پيش پزشک مردم برود.
قربانی افزود: خود بنده چندی پيش همسرم به ناراحتی ناحيه پا دچار شد و از طرفی پزشک معالج وی مرد بود و ما به لحاظ شرعی نمی خواستيم که وی پيش پزشک مرد نامحرم عمل شود به همين دليل صيغه عقد موقتی بين دکتر و نوه چند ماهه ام خوانده شد تا دکتر به همسرم محرم شود.
وی با بيان اينکه قشری در جامعه داريم که نمی شود آنها را رها کرد گفت: اگر بپذيريم ازدواج موقت حکمی است که از ناحيه خدا آمده و منشا آن وحی است و بر اساس مصالح ما وضع شدهمشکل حل می شود.
عضو کميسيون حقوقی و قضايی گفت: اوايل انقلاب و در سال ۶۱ شورای نگهبان در نامه ای از امام خمينی (ره) سئوال کرد که آيا زن حق طلاق دارد يا نه که امام فرمودند زنها می توانند ضمن عقد شرط کنند و البته امام در آخر نامه پاسخ خود آوردند که اگر جرات بود امر از اين آسان تر بود.
وی با تاکيد بر اينکه با حذف ماده ۲۲ جامعه را فريب می دهيم افزود: وقتی اين ازدواج در فقه آمده يعنی مشروعيت دارد.
سازمان ملی جوانان اعلام کرده است کل جمعيت هرگز ازدواج نکرده کشور ۲۳ ميليون و ۵۰۰ هزار و ۸۳۶ نفر است که از اين تعداد ۱۳ ميليون و ۱۳۰ هزار و ۹۷۰ نفر را مردان و ۱۰ ميليون و ۳۶۵ هزار و ۸۹۳ نفر را زنان ازدواج نکرده تشکيل می ده
آزادی ۱۹نفر از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین
به گزارش بامداد خبر، به مناسبت عید غدیر از بعدازظهر روز چهارشنبه تا روز پنجشنبه، ۱۹ نفر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین آزاد شدند.
براساس این گزارش آزادی این زندانیان به دنبال درخواست رئیس قوه قضاییه از رهبری صورت گرفته است. هنوزاز شروط آزادی این شهروندان ایرانی اطلاع دقیقی در دست نیست.
اسامی۱۹ زندانی آزادشده به شرح زیر است:
عباس کاکایی (دانشجوی کرد دانشگاه تهران)، امیرحسین کاظمی (عضو شاخه جوانان نهضت آزادی)، جواد ماه زاده (نویسنده و روزنامهنگار)، علیرضا مرادی (دانشجوی کرد دانشگاه تهران)، آرمان رضاخانی (دانشجوی نخبه المپیادی رشته آیتی)، یاسر ترکمن (دانشجوی دانشگاه امیرکبیر)، حمزه باغبان (شهروند بازداشتشده در روز عاشورا)، سینا گلچین (دانشجوی دانشگاه آزاد تهران مرکز)، آبتین غفاری (هنرمند بازداشتشده در ۲۱ بهمن ۸۸)، ناصر عبدالحسینی (محکوم به دوازده سال حبس قطعی)، رضا خادمی (محکوم به دوازده سال حبس قطعی)، ایمان آذربان (دانشجوی بازداشتی در روز عاشورا، محکوم به شش سال حبس)، مسعود باباپور (دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه آزاد گرمسار)، امیررضا (گلچین) عارفی (عضو انجمن پادشاهی، ۱۵ سال حبس قطعی)، سامان نورانیان (دانشجوی بازداشتی در روز عاشورا)، عبدالرحمان ماهوش (شهروند محکوم به ۱۸ ماه حبس قطعی)، سعید رهبری، فتاح سبحانی (شهروند) و محسن جعفری (شهروند محکوم به سه سال حبس قطعی).
گفته میشود که چند فعال سرشناس سیاسی و دانشجویی دیگر نیز در دو روز آینده از زندان آزاد خواهند شد.
براساس این گزارش آزادی این زندانیان به دنبال درخواست رئیس قوه قضاییه از رهبری صورت گرفته است. هنوزاز شروط آزادی این شهروندان ایرانی اطلاع دقیقی در دست نیست.
اسامی۱۹ زندانی آزادشده به شرح زیر است:
عباس کاکایی (دانشجوی کرد دانشگاه تهران)، امیرحسین کاظمی (عضو شاخه جوانان نهضت آزادی)، جواد ماه زاده (نویسنده و روزنامهنگار)، علیرضا مرادی (دانشجوی کرد دانشگاه تهران)، آرمان رضاخانی (دانشجوی نخبه المپیادی رشته آیتی)، یاسر ترکمن (دانشجوی دانشگاه امیرکبیر)، حمزه باغبان (شهروند بازداشتشده در روز عاشورا)، سینا گلچین (دانشجوی دانشگاه آزاد تهران مرکز)، آبتین غفاری (هنرمند بازداشتشده در ۲۱ بهمن ۸۸)، ناصر عبدالحسینی (محکوم به دوازده سال حبس قطعی)، رضا خادمی (محکوم به دوازده سال حبس قطعی)، ایمان آذربان (دانشجوی بازداشتی در روز عاشورا، محکوم به شش سال حبس)، مسعود باباپور (دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه آزاد گرمسار)، امیررضا (گلچین) عارفی (عضو انجمن پادشاهی، ۱۵ سال حبس قطعی)، سامان نورانیان (دانشجوی بازداشتی در روز عاشورا)، عبدالرحمان ماهوش (شهروند محکوم به ۱۸ ماه حبس قطعی)، سعید رهبری، فتاح سبحانی (شهروند) و محسن جعفری (شهروند محکوم به سه سال حبس قطعی).
گفته میشود که چند فعال سرشناس سیاسی و دانشجویی دیگر نیز در دو روز آینده از زندان آزاد خواهند شد.
احضار سه بهایی برای گذراندن دوران محکومیت
به گزارش سرویس جهانی بهایی، سه شهروند بهایی در اصفهان که پیش از این با قرار وثیقه آزاد شده بودند، ازسوی دائرۀ اجرای احکام دادگاه انقلاب اصفهان احضار شدند.
بر پایه این گزارش، ازآقایان سروش پزشکی، عنایت الله نعیمی و احسان الله اشتیاق در ١٣ آبان ١٣٨٩ (٤ نوامبر ٢٠١٠) خواسته شد تا ظرف سه روز خود را به دائرۀ اجرای احکام دادگاه انقلاب اصفهان معرفی کنند.
این سه شهروند بهایی پس معرفی در ١٦تاریخ آبان ١٣٨٩ (٧ نوامبر ٢٠١٠) مطلع شدند که ظرف ١٥ روز آینده (یعنی تا ١ آذر – ٢٢ نوامبر) قرار است دوران یک سالۀ محکومیت زندان خود را که در دادگاه ٦ آذر ١٣٨٥ (٢٧ نوامبر ٢٠٠٦) به حکم تعلیقی تبدیل شده بود، آغاز کنند.
این سه شهروند ایرانی در ١٦ بهمن ١٣٨٤ (٥ فوریه ٢٠٠٦) دستگیر و در ١٤ اردیبهشت ١٣٨٥ (٤ مه ٢٠٠٦) با قرار وثیقه آزاد شدند.
دستگیری یک شهروند بهایی در سمنان
به گزارش سرویس جهانی بهایی عادل فنائیان اهل سمنان در تاریخ ۲۳ آبان ماه (۱۴ نوامبر۲۰۱۰) دستگیر شد.
این شهروند بهایی ایرانی پيش تردر اردیبهشت ١٣٨٤ (مه ٢٠٠٥) دستگیر و با قرار وثیقه آزاد شده بود.
بر پایه این گزارش، خانۀ آقای فنائیان یکی از ٢٠ خانه ای بود که در آذر ١٣٨٧ (دسامبر ٢٠٠٨) در سمنان مورد یورش قرار گرفت.
تقاضای تجدید نظر او علیه دستگیری اش در سال ١٣٨٤ (٢٠٠٥) در دیوان عالی کشور رد شد و او در ١٥ دی ١٣٨٧ (٤ ژانویۀ ٢٠٠٩) به ٦ ماه زندان محکوم و بلافاصله زندانی شد.
او در ١١ تیر ١٣٨٨ (ژوئیۀ ٢٠٠٩) پس از گذراندن محکومیت خود آزاد شد.
بر پایه این گزارش، ازآقایان سروش پزشکی، عنایت الله نعیمی و احسان الله اشتیاق در ١٣ آبان ١٣٨٩ (٤ نوامبر ٢٠١٠) خواسته شد تا ظرف سه روز خود را به دائرۀ اجرای احکام دادگاه انقلاب اصفهان معرفی کنند.
این سه شهروند بهایی پس معرفی در ١٦تاریخ آبان ١٣٨٩ (٧ نوامبر ٢٠١٠) مطلع شدند که ظرف ١٥ روز آینده (یعنی تا ١ آذر – ٢٢ نوامبر) قرار است دوران یک سالۀ محکومیت زندان خود را که در دادگاه ٦ آذر ١٣٨٥ (٢٧ نوامبر ٢٠٠٦) به حکم تعلیقی تبدیل شده بود، آغاز کنند.
این سه شهروند ایرانی در ١٦ بهمن ١٣٨٤ (٥ فوریه ٢٠٠٦) دستگیر و در ١٤ اردیبهشت ١٣٨٥ (٤ مه ٢٠٠٦) با قرار وثیقه آزاد شدند.
دستگیری یک شهروند بهایی در سمنان
به گزارش سرویس جهانی بهایی عادل فنائیان اهل سمنان در تاریخ ۲۳ آبان ماه (۱۴ نوامبر۲۰۱۰) دستگیر شد.
این شهروند بهایی ایرانی پيش تردر اردیبهشت ١٣٨٤ (مه ٢٠٠٥) دستگیر و با قرار وثیقه آزاد شده بود.
بر پایه این گزارش، خانۀ آقای فنائیان یکی از ٢٠ خانه ای بود که در آذر ١٣٨٧ (دسامبر ٢٠٠٨) در سمنان مورد یورش قرار گرفت.
تقاضای تجدید نظر او علیه دستگیری اش در سال ١٣٨٤ (٢٠٠٥) در دیوان عالی کشور رد شد و او در ١٥ دی ١٣٨٧ (٤ ژانویۀ ٢٠٠٩) به ٦ ماه زندان محکوم و بلافاصله زندانی شد.
او در ١١ تیر ١٣٨٨ (ژوئیۀ ٢٠٠٩) پس از گذراندن محکومیت خود آزاد شد.
آموزش هزار و پانصد «تكاور سايبرى» در سپاه پاسداران
آموزش هزار و پانصد «تكاور سايبرى» در سپاه پاسداران
پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۸۹
خلاصه: فرمانده سپاه تهران مىگويد كه شوراى سايبرى سپاه تهران، بيش از هزار و پانصد «تكاور سايبرى» آموزش داده است. حسين همدانى/ايسنا
فرمانده سپاه تهران در حالى از آموزش صدها تكاور سايبرى مىگويد كه در يك سال گذشته، بارها مقامات حكومت جمهورى اسلامى بر لزوم كنترل فضاى اينترنت تاكيد كردهاند مردمك فرمانده سپاه تهران مىگويد كه شوراى سايبرى سپاه تهران، بيش از هزار و پانصد «تكاور سايبرى» آموزش داده است.
حسين همدانى، فرمانده سپاه محمد رسولالله تهران امروز اول آذرماه در يك نشست خبرى، ضمن اعلام اين خبر، گفت كه امسال بسيج تهران، بيش از يك ميليون نيروى جديد جذب خواهد كرد.
فرمانده سپاه تهران پيش از اين نيز گفته بود كه بسيج به دنبال آن است كه همه هشت ميليون و ۵۰۰ هزار نفر جمعيت تهران بسيجى شوند.
فعاليت حكومت در فضاى سايبرى
فرمانده سپاه تهران در حالى از آموزش صدها تكاور سايبرى مىگويد كه در يك سال گذشته، بارها مقامات حكومت جمهورى اسلامى بر لزوم كنترل فضاى اينترنت تاكيد كردهاند.
تيرماه گذشته بود كه محمدرضا نقدى، رئيس سازمان بسيج مستضعفين اعلام كرد كه اعتبار لازم براى راهاندازى شبكه مجازى بسيج اختصاص يافته و دوره آموزشى سرمربيان و سرشبكهها هفته آينده شروع مىشود.
راهاندازى شبكه بزرگ بسيج كشور در حوزه سايبرى پس از آن مطرح شد كه آيتالله خامنهاى آذر ماه سال گذشته بسيج را «يك استثنا و حادثه بىنظير» معرفى كرد و در ديدار با گروهى از نيروهاى بسيج گفت كه اولويت اصلى كشور «مقابله با جنگ نرم دشمن» است.
معاون پارلمانى رئيس جمهورى ايران روز ۱۹ مهرماه در نشست خبرى همايش ملى جنگ نرم در نهاد نمايندگى با اين ادعا كه «۷۰ موسسه سايبرى عليه انقلاب و ارزشهاى اسلامى فعاليت مىكنند»، خبر داد كه «باشگاه افسران جنگ نرم» در حال راهاندازى است.
او همچنين گفت كه دو پايگاه مجازى در زمينه مبارزه با جنگ نرم راهاندازى شده و باشگاه افسران جنگ نرم هم در حال راهاندازى است.
تشكيل پليس فضاى مجازى
يك هفته پيش رئيس پليس ايران از رونمايى «پليس فضاى مجازى» تا يك ماه آينده خبر داد.
اسماعيل احمدىمقدم، فرمانده نيروى انتظامى جمهورى اسلامى، روز ۲۳ آبان ماه گفت كه براى راهاندازى پليس فضاى مجازى، دبيرخانهاى تاسيس شده و با آغاز ساختارنويسى و استفاده از تجربيات كشورهاى ديگر شرح وظايف و بودجه آن پيشبينى شده است.
فرمانده ناجا يك سال پيش نيز گفته بود بسترهاى قانونى براى تشكيل پليس مجازى در حال فراهم شدن است و نيروى انتظامى در اين حوزه برنامههايى دارد.
فرمانده پليس ۱۰ تيرماه گذشته نيز با نام بردن از «انجمن پادشاهى» و «گروه تندر» گفت كه تروريسم در فضاى مجازى در حال شكلگيرى است و بر همين اساس پليس بايد با «آموزش و پژوهش، حرفهگرايى و درون سازى فناورىهاى نوين» روزآمد شود.
پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۸۹
خلاصه: فرمانده سپاه تهران مىگويد كه شوراى سايبرى سپاه تهران، بيش از هزار و پانصد «تكاور سايبرى» آموزش داده است. حسين همدانى/ايسنا
فرمانده سپاه تهران در حالى از آموزش صدها تكاور سايبرى مىگويد كه در يك سال گذشته، بارها مقامات حكومت جمهورى اسلامى بر لزوم كنترل فضاى اينترنت تاكيد كردهاند مردمك فرمانده سپاه تهران مىگويد كه شوراى سايبرى سپاه تهران، بيش از هزار و پانصد «تكاور سايبرى» آموزش داده است.
حسين همدانى، فرمانده سپاه محمد رسولالله تهران امروز اول آذرماه در يك نشست خبرى، ضمن اعلام اين خبر، گفت كه امسال بسيج تهران، بيش از يك ميليون نيروى جديد جذب خواهد كرد.
فرمانده سپاه تهران پيش از اين نيز گفته بود كه بسيج به دنبال آن است كه همه هشت ميليون و ۵۰۰ هزار نفر جمعيت تهران بسيجى شوند.
فعاليت حكومت در فضاى سايبرى
فرمانده سپاه تهران در حالى از آموزش صدها تكاور سايبرى مىگويد كه در يك سال گذشته، بارها مقامات حكومت جمهورى اسلامى بر لزوم كنترل فضاى اينترنت تاكيد كردهاند.
تيرماه گذشته بود كه محمدرضا نقدى، رئيس سازمان بسيج مستضعفين اعلام كرد كه اعتبار لازم براى راهاندازى شبكه مجازى بسيج اختصاص يافته و دوره آموزشى سرمربيان و سرشبكهها هفته آينده شروع مىشود.
راهاندازى شبكه بزرگ بسيج كشور در حوزه سايبرى پس از آن مطرح شد كه آيتالله خامنهاى آذر ماه سال گذشته بسيج را «يك استثنا و حادثه بىنظير» معرفى كرد و در ديدار با گروهى از نيروهاى بسيج گفت كه اولويت اصلى كشور «مقابله با جنگ نرم دشمن» است.
معاون پارلمانى رئيس جمهورى ايران روز ۱۹ مهرماه در نشست خبرى همايش ملى جنگ نرم در نهاد نمايندگى با اين ادعا كه «۷۰ موسسه سايبرى عليه انقلاب و ارزشهاى اسلامى فعاليت مىكنند»، خبر داد كه «باشگاه افسران جنگ نرم» در حال راهاندازى است.
او همچنين گفت كه دو پايگاه مجازى در زمينه مبارزه با جنگ نرم راهاندازى شده و باشگاه افسران جنگ نرم هم در حال راهاندازى است.
تشكيل پليس فضاى مجازى
يك هفته پيش رئيس پليس ايران از رونمايى «پليس فضاى مجازى» تا يك ماه آينده خبر داد.
اسماعيل احمدىمقدم، فرمانده نيروى انتظامى جمهورى اسلامى، روز ۲۳ آبان ماه گفت كه براى راهاندازى پليس فضاى مجازى، دبيرخانهاى تاسيس شده و با آغاز ساختارنويسى و استفاده از تجربيات كشورهاى ديگر شرح وظايف و بودجه آن پيشبينى شده است.
فرمانده ناجا يك سال پيش نيز گفته بود بسترهاى قانونى براى تشكيل پليس مجازى در حال فراهم شدن است و نيروى انتظامى در اين حوزه برنامههايى دارد.
فرمانده پليس ۱۰ تيرماه گذشته نيز با نام بردن از «انجمن پادشاهى» و «گروه تندر» گفت كه تروريسم در فضاى مجازى در حال شكلگيرى است و بر همين اساس پليس بايد با «آموزش و پژوهش، حرفهگرايى و درون سازى فناورىهاى نوين» روزآمد شود.
گزارش اکونوميست از کاهش 6 ميليارد دلاري ذخاير ايران
گزارش اکونوميست از کاهش 6 ميليارد دلاري ذخاير ايران
تازهترين گزارش واحد اطلاعات اكونوميست حکايت از آن دارد که ذخاير ايران به جز طلا در سال جاري كاهش بيش از شش ميليارد دلاري خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار اقتصاد بينالملل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نهاد معتبر اقتصادي اكونوميست در گزارش ماه نوامبر 2010 خود که تازهترين گزارش به شمار ميرود، ميزان ذخاير ايران به جز طلا در سال گذشته را 81 ميليارد و 59 ميليون دلار برآورد و پيشبيني كرد كه اين ميزان با شش ميليارد و 250 ميليون دلار كاهش در سال جاري به 74 ميليارد و 809 ميليون دلار برسد.
به اعتقاد اكونوميست در سال 1387 كشور شاهد بيشترين ميزان ذخاير خارجي خود بود (پ ا : به دلیل افزایش شدید قیمت نفت) و طي سال جاري و سال آينده ميزان اين ذخاير روند نزولي به خود خواهند گرفت.
اكونوميست عنوان كرده است كه در سال 1390 ذخاير ايران به جز طلا با ثبت رقم 72 ميليارد و 809 ميليون دلاري، کاهش دو ميليارد دلاري نسبت به سال جاري خواهد داشت.
همچنين پيشبيني شده است كه در سال 1391 کاهش يک ميليارد و 500 ميليون دلاري، ذخاير ايران به جز طلا را به 71 ميليارد و 309 ميليون دلار خواهد رساند.
تازهترين گزارش واحد اطلاعات اكونوميست حکايت از آن دارد که ذخاير ايران به جز طلا در سال جاري كاهش بيش از شش ميليارد دلاري خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار اقتصاد بينالملل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نهاد معتبر اقتصادي اكونوميست در گزارش ماه نوامبر 2010 خود که تازهترين گزارش به شمار ميرود، ميزان ذخاير ايران به جز طلا در سال گذشته را 81 ميليارد و 59 ميليون دلار برآورد و پيشبيني كرد كه اين ميزان با شش ميليارد و 250 ميليون دلار كاهش در سال جاري به 74 ميليارد و 809 ميليون دلار برسد.
به اعتقاد اكونوميست در سال 1387 كشور شاهد بيشترين ميزان ذخاير خارجي خود بود (پ ا : به دلیل افزایش شدید قیمت نفت) و طي سال جاري و سال آينده ميزان اين ذخاير روند نزولي به خود خواهند گرفت.
اكونوميست عنوان كرده است كه در سال 1390 ذخاير ايران به جز طلا با ثبت رقم 72 ميليارد و 809 ميليون دلاري، کاهش دو ميليارد دلاري نسبت به سال جاري خواهد داشت.
همچنين پيشبيني شده است كه در سال 1391 کاهش يک ميليارد و 500 ميليون دلاري، ذخاير ايران به جز طلا را به 71 ميليارد و 309 ميليون دلار خواهد رساند.
نیجریه از توقیف یک محموله تسلیحاتی غیرقانونی دیگر خبر داد
نیجریه از توقیف یک محموله تسلیحاتی غیرقانونی دیگر خبر داد
مردمک : در حالی که وضعیت 13 محموله سلاح متعلق به ایران که در نیجریه توقیف شد، هنوز مشخص نیست، دولت این کشور از توقیف بار تسلیحاتی دیگری خبر داد.
کبیر عالیو، سخنگوی نیروی دریایی نیجریه، چهارشنبه سوم آذر (24 نوامبر) به خبرگزاری فرانسه گفت که بار توقیف شده حاوی اسلحه کمری، صدها مهمات نظامی، جلیقههای ضد گلوله و چکمههای نظامی است.
ماه گذشته ماموران امنیتی نیجریه، محمولهای غیرقانونی شامل راکت و نارنجک را در بندر لاگوس که بندر اصلی این کشور است، کشف و توقیف کردند. بعد از مدتی مشخص شد که این محموله از بندرعباس در جنوب ایران بارگیری و به مقصد گامبیا ارسال شده بود.
سخنگوی نیروی دریایی نیجریه امروز گفت که محموله تازه کشفشده در داخل ماشینی قرار داشت که به رنگ سبز ارتشی رنگ شده بود و هشت کامیون سنگین رنگ شده در استتار نظامی هم با آن توقیف شده است.
به گفته او روی تعدادی از ماشینها برچسبهای کوچک پرچم بریتانیا دیده میشد و به نظر میرسد که این نشانهها برای پنهانسازی به کار رفته باشد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سخنگوی کمیسیون عالی بریتانیا تا زمان انتشار این خبر از این توقیف اطلاعی نداشته است.
علاوه بر این سخنگوی نیروی دریایی نیجریه از بازداشت تعدادی از افراد مظنون در رابطه با ورود غیرقانونی این تجهیزات نظامی خبر داده است.
کبیر عالیو در باره مبدا و مقصد این بار تسلیحاتی سخنی نگفت و افزود که تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
مردمک : در حالی که وضعیت 13 محموله سلاح متعلق به ایران که در نیجریه توقیف شد، هنوز مشخص نیست، دولت این کشور از توقیف بار تسلیحاتی دیگری خبر داد.
کبیر عالیو، سخنگوی نیروی دریایی نیجریه، چهارشنبه سوم آذر (24 نوامبر) به خبرگزاری فرانسه گفت که بار توقیف شده حاوی اسلحه کمری، صدها مهمات نظامی، جلیقههای ضد گلوله و چکمههای نظامی است.
ماه گذشته ماموران امنیتی نیجریه، محمولهای غیرقانونی شامل راکت و نارنجک را در بندر لاگوس که بندر اصلی این کشور است، کشف و توقیف کردند. بعد از مدتی مشخص شد که این محموله از بندرعباس در جنوب ایران بارگیری و به مقصد گامبیا ارسال شده بود.
سخنگوی نیروی دریایی نیجریه امروز گفت که محموله تازه کشفشده در داخل ماشینی قرار داشت که به رنگ سبز ارتشی رنگ شده بود و هشت کامیون سنگین رنگ شده در استتار نظامی هم با آن توقیف شده است.
به گفته او روی تعدادی از ماشینها برچسبهای کوچک پرچم بریتانیا دیده میشد و به نظر میرسد که این نشانهها برای پنهانسازی به کار رفته باشد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سخنگوی کمیسیون عالی بریتانیا تا زمان انتشار این خبر از این توقیف اطلاعی نداشته است.
علاوه بر این سخنگوی نیروی دریایی نیجریه از بازداشت تعدادی از افراد مظنون در رابطه با ورود غیرقانونی این تجهیزات نظامی خبر داده است.
کبیر عالیو در باره مبدا و مقصد این بار تسلیحاتی سخنی نگفت و افزود که تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
پارلمان اروپا خواستار کمک به مجاهدین خلق شد
پارلمان اروپا خواستار کمک به مجاهدین خلق شد
*شرط مرخصی زیدآبادی: ملاقات موسوی- کروبی و نوری را نپذیرد
پارلمان اروپا خواستار کمک به مجاهدین خلق شد
رادیو فردا : پارلمان اروپا از ایالات متحده و سازمان ملل خواست: برای اعضاء سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف کمک فوری ارسال کنند.
نمایندگان پارلمان اروپا در قطعنامه ای غیرالزامآور همچنین از کشورهای عضو اتحادیهی اروپا خواستهاند از واشنگتن بخواهند سازمان مجاهدین خلق را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کند.
اتحادیهی اروپا سال گذشته این سازمانِ مخالفِ حکومتِ ایران را از فهرست گروههای تروریستی که فعالیتشان در این اتحادیه ممنوع است، خارج کرد.
شرط مرخصی زیدآبادی: ملاقات موسوی- کروبی و نوری را نپذیرد
سحام نیوز : احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی و روزنامه نگار از زندانیان شاخص سیاسی بعد از انتخابات است که با گذشت بیش از یک سال و نیم هنوز به مرخصی نیامده است. وی به دلیل امتناع از مصاحبه های فرمایشی از اوین به رجائی شهر کرج تبعید شده از حق مرخصی محروم شده است
بازجوهای سپاه به وی گفته اند به شرطی می تواند از مرخصی استفاده کند که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و عبدالله نوری را که برای ملاقات وی خواهند آمد به خانه راه ندهد.
*شرط مرخصی زیدآبادی: ملاقات موسوی- کروبی و نوری را نپذیرد
پارلمان اروپا خواستار کمک به مجاهدین خلق شد
رادیو فردا : پارلمان اروپا از ایالات متحده و سازمان ملل خواست: برای اعضاء سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف کمک فوری ارسال کنند.
نمایندگان پارلمان اروپا در قطعنامه ای غیرالزامآور همچنین از کشورهای عضو اتحادیهی اروپا خواستهاند از واشنگتن بخواهند سازمان مجاهدین خلق را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کند.
اتحادیهی اروپا سال گذشته این سازمانِ مخالفِ حکومتِ ایران را از فهرست گروههای تروریستی که فعالیتشان در این اتحادیه ممنوع است، خارج کرد.
شرط مرخصی زیدآبادی: ملاقات موسوی- کروبی و نوری را نپذیرد
سحام نیوز : احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی و روزنامه نگار از زندانیان شاخص سیاسی بعد از انتخابات است که با گذشت بیش از یک سال و نیم هنوز به مرخصی نیامده است. وی به دلیل امتناع از مصاحبه های فرمایشی از اوین به رجائی شهر کرج تبعید شده از حق مرخصی محروم شده است
بازجوهای سپاه به وی گفته اند به شرطی می تواند از مرخصی استفاده کند که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و عبدالله نوری را که برای ملاقات وی خواهند آمد به خانه راه ندهد.
یک سوم تختهای روانپزشکی بیمارستانها را معتادان به شیشه اشغال کردهاند
شهرزادنیوز: مصرف ماده مخدر شیشه علاوه بر این که به معتادان از نظر جسمی لطمات جبران ناپذیری وارد میکند، بر سلامت روان آنان نیز تاثیرات عمیقی برجای میگذارد.
به گفته آذرخش مکری، معاون آموزشی مرکز ملی مطالعات اعتیاد، سه تا شش ماه پس از ترک شیشه علائم این اعتیاد فروکش میکند، اما بسیاری از افراد پیش از فرا رسیدن شش ماه، دوباره مصرف شیشه را آغاز میکنند. وی افزود مصرف کنندگان شیشه یک سوم تختهای روانپزشکی بیمارستانها را اشغال کردهاند.
مکری تصریح کرد که بسیاری از جرمها به علت استعمال این نوع مواد مخدر به وقوع میپیوندد، بنابراین مصرف شیشه، سیستم جنایی و ارتکاب جرم را نیز دستخوش تغییر کرده است
به گفته آذرخش مکری، معاون آموزشی مرکز ملی مطالعات اعتیاد، سه تا شش ماه پس از ترک شیشه علائم این اعتیاد فروکش میکند، اما بسیاری از افراد پیش از فرا رسیدن شش ماه، دوباره مصرف شیشه را آغاز میکنند. وی افزود مصرف کنندگان شیشه یک سوم تختهای روانپزشکی بیمارستانها را اشغال کردهاند.
مکری تصریح کرد که بسیاری از جرمها به علت استعمال این نوع مواد مخدر به وقوع میپیوندد، بنابراین مصرف شیشه، سیستم جنایی و ارتکاب جرم را نیز دستخوش تغییر کرده است
وزیرخارجه مصر : نباید به ایران اجازه داد در امور داخلی کشورهای خلیج دخالت کند
وزیرخارجه مصر : نباید به ایران اجازه داد در امور داخلی کشورهای خلیج دخالت کند
العربیه.نت : احمد ابوالغیظ وزیر خارجه مصر در یک گفتگوی مطبوعاتی گفت ایران تلاش می کند از کشورهای عربی به عنوان برگ برنده در رقابت با غرب استفاده کند.
ابوالغیط در مصاحبه با روزنامه " الشرق " چاپ قطر که امروز جمعه 26 – 11 – 2010 منتشرشده است با اشاره به رویارویی ایران و قدرت های بزرگ گفت :" نباید به ایران اجازه داد در امور داخلی کشورهای خلیج (فارس) دخالت کند."
او افزود :" به برادران خود در ایران می گوییم اگر تهدیدهای آنها واقعی است باید آن را متوقف سازند. امنیت کشورهای خلیجی برای ما اولویت دارد و مصر به آن اهمیت می دهد."
وی گفت :" ایران باید عراق را به حال خود رها سازد. باید دست از لبنان بکشد ونباید علیه بحرین اقدام کند. "
وزیر خارجه مصر خواستارجلوگری از دخالت کسانی شده است که به گفته او " تلاش می کنند از کشورهای عربی به عنوان برگ برنده در رقابت با قدرت های غربی استفاده کنند."
ابوالغیط تاکید کرد " مشکلات ایران با غرب از راه دیپلماتیک قابل حل است ونیازی به اقدام نظامی نیست."
او درعین حال از حق ایران برای بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای دفاع وتاکید کرد ایران نباید به فکر تبدیل فعالیت خود به برنامه نظامی باشد.
روابط ایران و مصر پس از پیروزی انقلاب ایران درسال 1979 قطع شد اما طی هفته های گذشته اعلام شد دو کشور توافقنامه برقراری خطوط هوایی بین طهران و قاهره را امضا کردند
العربیه.نت : احمد ابوالغیظ وزیر خارجه مصر در یک گفتگوی مطبوعاتی گفت ایران تلاش می کند از کشورهای عربی به عنوان برگ برنده در رقابت با غرب استفاده کند.
ابوالغیط در مصاحبه با روزنامه " الشرق " چاپ قطر که امروز جمعه 26 – 11 – 2010 منتشرشده است با اشاره به رویارویی ایران و قدرت های بزرگ گفت :" نباید به ایران اجازه داد در امور داخلی کشورهای خلیج (فارس) دخالت کند."
او افزود :" به برادران خود در ایران می گوییم اگر تهدیدهای آنها واقعی است باید آن را متوقف سازند. امنیت کشورهای خلیجی برای ما اولویت دارد و مصر به آن اهمیت می دهد."
وی گفت :" ایران باید عراق را به حال خود رها سازد. باید دست از لبنان بکشد ونباید علیه بحرین اقدام کند. "
وزیر خارجه مصر خواستارجلوگری از دخالت کسانی شده است که به گفته او " تلاش می کنند از کشورهای عربی به عنوان برگ برنده در رقابت با قدرت های غربی استفاده کنند."
ابوالغیط تاکید کرد " مشکلات ایران با غرب از راه دیپلماتیک قابل حل است ونیازی به اقدام نظامی نیست."
او درعین حال از حق ایران برای بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای دفاع وتاکید کرد ایران نباید به فکر تبدیل فعالیت خود به برنامه نظامی باشد.
روابط ایران و مصر پس از پیروزی انقلاب ایران درسال 1979 قطع شد اما طی هفته های گذشته اعلام شد دو کشور توافقنامه برقراری خطوط هوایی بین طهران و قاهره را امضا کردند
شگفتی چینی ها از جدال سعیدلو و علی آبادی در گوانگجو
آینده : در شرایطی كه خبرنگاران اعزامی صداوسیما و همچنین خبرگزاریها و روزنامهها، به دلیل محذوراتی كه داشتند، گزارشهای چندانی از درگیری علی سعیدلو و محمد علی آبادی روسای سازمان تربیت بدنی و كمیته ملی المپیك به عنوان دو سر ورزش مخابره نكردند و ترجیح دادند به حرمت میزبان نوازی! درباره این دو سكوت كنند، یك خبرنگار سیاسی اعزامی به این رقابت ها، روایت بدون روتوشی از درگیری دو چهره حلقه اول رئیس جمهور منتشر كرد.
به گزارش خبرنگار ورزشی آینده؛ در حالی كه گروهی از خبرنگاران ورزشی از سوی كمیته ملی المپیك و سازمان تربیت بدنی به بازیهای آسیایی گوانگ ژو اعزام شدند، محمد كاظم روحانی نژاد نیز كه در كوالالومپور مستقر است راهی چین شد تا گزارشهایی را برای صدا وسیما ایران مخابره كند.
وی در تنها مطلبی كه در خصوص این رقابتها نوشت، برخی از ابعاد اختلاف میان محمد علی آبادی و علی سعیدلو در طول بازیهای آسیایی و شگفتی چینی ها از این جدال دامنه دار را فاش كرد تا مشخص شود چگونه اعتبار ایران برابر چشم بادامیها، توسط ایشان به بازی گرفته شده بود؛ اختلافی كه توسط این دو از گذشته به كلی انكار شده است و به نظر میرسد پس از بازیهای آسیایی و بازگشت كامل كاروان ایران به كشور، شدت بگیرد.
در این مطلب آمده بود: «گوانگ ژو و مسابقات آسیایی برایم تجربه تازه ای بود ، پس از بیست سال كار سیاسی ، میدان جدیدی پیش رویم گشوده شد كه هرلحظه اش با دیگری متفاوت رقم می خورد به این معنا كه هیجان ، دلهره ، نشاط و اندوه در كنار هم مفهوم حضور در این عرصه را متجلی می كرد . هرچند تجربه پوشش خبری مسابقات ورزشی را به صورت دوره ای و یا موردی درخارج از كشور داشتم ولی در این دوره علاوه بر فراوانی و تنوع مسابقات ،هم تصویر بردار بودم و هم خبرنگار ،بار هم خورده بود و به ناچار حمل می كردم ! وقتی با سه پایه و دوربین به همراه كیف وسایل صدا ، باطری ، میكروفن و نوار همه بردوش و دست در هوای گرم و شرجی به این سو و آن سو می دویدم ، فراموشم می شد كه من در آخر كارم نه اول كار !!
نظم و نسق حاكم بر ورزشگاه و خنگی چینی ها هم گاهی خستگی را بیشتر می كرد. دعوا و قهر وآشتی "سعیدلو" معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی و "علی آبادی" رئیس كمیته ملی المپیك هم ماجرایی است . اختلاف این دو به گونه ای بود كه چینی ها هم می دانستند داستان چیست و نباید كاری كنند كه اوضاع به هم بریزد. مثلا در هرپیروزی و كسب نشانی و پس از پایان مبارزه ورزشكاران ایرانی رقابت این دو با یكدیگر برای اعطای نشان به فرد پیروزآغازمی شد!! كه دست آخر با وساطت خودی ها ، یكی نشان را به گردن ورزشكار قهرمان می انداخت و دیگری دسته گل به او می داد تا سهم هریك درعكس و تصویرو خبر محفوظ بماند و ایضا غائله فرو نشیند!!
پیشنهاد بدی نیست كه مثل تیم ملی والیبال ساحلی كه درقالب دو تیم دو نفره آمده بودند و یك بار برای صعود به مرحله دوم مقابل هم قرار گرفتند ، جناب سعید لو و جناب علی آبادی در پایان بازی ها به داخل رینگ می رفتند و البته نه با لباس والیبال ساحلی بلكه با همان كت وشلوار جانانه با هم مسابقه می دادند تا حق به صاحبش برسد و پیروز این معركه مشخص شود!
چینی ها برای سعیدلو سنگ تمام گذاشتند یك اسكورت حسابی درحد رئیس جمهور راه می انداختند و تمام مسیر حركت را اصطلاحا "قرق" می كردند. حتی در برخی مسافت ها كه بیشتر از یكصد كیلومتر و بزرگراه هم بود تمام ورودی ها را می بستند تا این كاروان به راحتی عبور كند و در سراسر مسیر هم هر صد متر پلیس چیده بودند تا امنیت كاملتر شود و نمی دانم چرا جناب سعیدلو تصیم گرفت تا اخر بازی ها در گوانگجو بماند و این تصمیم صد البته چینی ها را متعجب و در عین حال خسته كرد.
یك مامور چینی همراه هیات، چند بار با كنایه گفت: خوب شد كه همه مقامات ورزشی كشورها روز پس از مراسم افتتاحیه به كشورهاشان بازگشتند و گرنه برای ما امكان ارائه خدمات سخت تر بود! موضوع افزایش روز افزون تعداد اعضای هیات هم چینی ها را كلافه كرد ، یكی شان می گفت : در نامه رسمی وزارت خارجه چین نام پنج نفر به عنوان میهمان رسمی ثبت شده اما در همان لحظه ورود دو نفر دیگر به جمع اضافه شدند كه از ابتدا بر سر سوار شدن به خودرو بگو مگوها شروع شد و چینی ها بخشی از وقت و كار روزمره خود را به سر این موضوع كه این ها جزو هیات نبوده اند و چرا حالا هستند اختصاص می دادند و سرانجام هم با نارضایتی مجبور به ارائه خدمت می شدند.
بی نظمی و تصمیم گیری های فی البداهه هیات ایرانی چینی ها را سر در گم ساخته بود به گونه ای كه شب كه می شد مسئول هماهنگی كارهای هیات ،مغرش هنگ می كرد و سر به بیراهه می گذاشت ، تازه او كسی بود كه تجربه كار با ایرانی ها و این گونه بی نظمی ها آشنایی داشت و با آن خو گرفته بود. دلش می خواست، سفر این هیات كه تمام شود ، حداقل به یك ماه مرخصی با استراحت كامل برود تا بلكه فشار های عصبی این مدت جبران شود .به راستی كه چیدن پانصد مامور پلیس و بستن خیابان های یك مسیر كار دشواری است و احتیاج به ساعت ها برنامه ریزی و امكانات دارد اما در یك لحظه تصمیم هیات عوض می شد كه مثلا به جای قم به "علی آباد كتول "بروند!
خوشبختانه یكی از نمایندگان مجلس همراه هیات، آدم بی آزار و البته شوخ طبعی بود و فقط صلوات می فرستاد و برای پیروزی ورزشكاران مومن و متدین ایران دعا می كرد و به گونه ای سخن می گفت كه وقتی جودوكار ما ضربه فنی شد انگار "العیاذ بالله "امیرالمومنین علیه السلام ضربه فنی شده است... !! خلاصه اگر "لب تاب " شخصی ام را كه تازه خریده بودم گم نمی كردم خیلی خوش می گذشت
به گزارش خبرنگار ورزشی آینده؛ در حالی كه گروهی از خبرنگاران ورزشی از سوی كمیته ملی المپیك و سازمان تربیت بدنی به بازیهای آسیایی گوانگ ژو اعزام شدند، محمد كاظم روحانی نژاد نیز كه در كوالالومپور مستقر است راهی چین شد تا گزارشهایی را برای صدا وسیما ایران مخابره كند.
وی در تنها مطلبی كه در خصوص این رقابتها نوشت، برخی از ابعاد اختلاف میان محمد علی آبادی و علی سعیدلو در طول بازیهای آسیایی و شگفتی چینی ها از این جدال دامنه دار را فاش كرد تا مشخص شود چگونه اعتبار ایران برابر چشم بادامیها، توسط ایشان به بازی گرفته شده بود؛ اختلافی كه توسط این دو از گذشته به كلی انكار شده است و به نظر میرسد پس از بازیهای آسیایی و بازگشت كامل كاروان ایران به كشور، شدت بگیرد.
در این مطلب آمده بود: «گوانگ ژو و مسابقات آسیایی برایم تجربه تازه ای بود ، پس از بیست سال كار سیاسی ، میدان جدیدی پیش رویم گشوده شد كه هرلحظه اش با دیگری متفاوت رقم می خورد به این معنا كه هیجان ، دلهره ، نشاط و اندوه در كنار هم مفهوم حضور در این عرصه را متجلی می كرد . هرچند تجربه پوشش خبری مسابقات ورزشی را به صورت دوره ای و یا موردی درخارج از كشور داشتم ولی در این دوره علاوه بر فراوانی و تنوع مسابقات ،هم تصویر بردار بودم و هم خبرنگار ،بار هم خورده بود و به ناچار حمل می كردم ! وقتی با سه پایه و دوربین به همراه كیف وسایل صدا ، باطری ، میكروفن و نوار همه بردوش و دست در هوای گرم و شرجی به این سو و آن سو می دویدم ، فراموشم می شد كه من در آخر كارم نه اول كار !!
نظم و نسق حاكم بر ورزشگاه و خنگی چینی ها هم گاهی خستگی را بیشتر می كرد. دعوا و قهر وآشتی "سعیدلو" معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی و "علی آبادی" رئیس كمیته ملی المپیك هم ماجرایی است . اختلاف این دو به گونه ای بود كه چینی ها هم می دانستند داستان چیست و نباید كاری كنند كه اوضاع به هم بریزد. مثلا در هرپیروزی و كسب نشانی و پس از پایان مبارزه ورزشكاران ایرانی رقابت این دو با یكدیگر برای اعطای نشان به فرد پیروزآغازمی شد!! كه دست آخر با وساطت خودی ها ، یكی نشان را به گردن ورزشكار قهرمان می انداخت و دیگری دسته گل به او می داد تا سهم هریك درعكس و تصویرو خبر محفوظ بماند و ایضا غائله فرو نشیند!!
پیشنهاد بدی نیست كه مثل تیم ملی والیبال ساحلی كه درقالب دو تیم دو نفره آمده بودند و یك بار برای صعود به مرحله دوم مقابل هم قرار گرفتند ، جناب سعید لو و جناب علی آبادی در پایان بازی ها به داخل رینگ می رفتند و البته نه با لباس والیبال ساحلی بلكه با همان كت وشلوار جانانه با هم مسابقه می دادند تا حق به صاحبش برسد و پیروز این معركه مشخص شود!
چینی ها برای سعیدلو سنگ تمام گذاشتند یك اسكورت حسابی درحد رئیس جمهور راه می انداختند و تمام مسیر حركت را اصطلاحا "قرق" می كردند. حتی در برخی مسافت ها كه بیشتر از یكصد كیلومتر و بزرگراه هم بود تمام ورودی ها را می بستند تا این كاروان به راحتی عبور كند و در سراسر مسیر هم هر صد متر پلیس چیده بودند تا امنیت كاملتر شود و نمی دانم چرا جناب سعیدلو تصیم گرفت تا اخر بازی ها در گوانگجو بماند و این تصمیم صد البته چینی ها را متعجب و در عین حال خسته كرد.
یك مامور چینی همراه هیات، چند بار با كنایه گفت: خوب شد كه همه مقامات ورزشی كشورها روز پس از مراسم افتتاحیه به كشورهاشان بازگشتند و گرنه برای ما امكان ارائه خدمات سخت تر بود! موضوع افزایش روز افزون تعداد اعضای هیات هم چینی ها را كلافه كرد ، یكی شان می گفت : در نامه رسمی وزارت خارجه چین نام پنج نفر به عنوان میهمان رسمی ثبت شده اما در همان لحظه ورود دو نفر دیگر به جمع اضافه شدند كه از ابتدا بر سر سوار شدن به خودرو بگو مگوها شروع شد و چینی ها بخشی از وقت و كار روزمره خود را به سر این موضوع كه این ها جزو هیات نبوده اند و چرا حالا هستند اختصاص می دادند و سرانجام هم با نارضایتی مجبور به ارائه خدمت می شدند.
بی نظمی و تصمیم گیری های فی البداهه هیات ایرانی چینی ها را سر در گم ساخته بود به گونه ای كه شب كه می شد مسئول هماهنگی كارهای هیات ،مغرش هنگ می كرد و سر به بیراهه می گذاشت ، تازه او كسی بود كه تجربه كار با ایرانی ها و این گونه بی نظمی ها آشنایی داشت و با آن خو گرفته بود. دلش می خواست، سفر این هیات كه تمام شود ، حداقل به یك ماه مرخصی با استراحت كامل برود تا بلكه فشار های عصبی این مدت جبران شود .به راستی كه چیدن پانصد مامور پلیس و بستن خیابان های یك مسیر كار دشواری است و احتیاج به ساعت ها برنامه ریزی و امكانات دارد اما در یك لحظه تصمیم هیات عوض می شد كه مثلا به جای قم به "علی آباد كتول "بروند!
خوشبختانه یكی از نمایندگان مجلس همراه هیات، آدم بی آزار و البته شوخ طبعی بود و فقط صلوات می فرستاد و برای پیروزی ورزشكاران مومن و متدین ایران دعا می كرد و به گونه ای سخن می گفت كه وقتی جودوكار ما ضربه فنی شد انگار "العیاذ بالله "امیرالمومنین علیه السلام ضربه فنی شده است... !! خلاصه اگر "لب تاب " شخصی ام را كه تازه خریده بودم گم نمی كردم خیلی خوش می گذشت
تاثیر آشکار تحریمها بر زندگی مردم ایران
دويچه وله : رهبران سیاسی ایران همواره تاکید میکنند که تحریمهای بینالمللی اثری بر فعالیتهای اقتصادی و زندگی روزمره مردم نداشته است. اما نشانههای بحران در کارخانهها، بازار و چهره مردم هر روز آشکارتر میشود.
مهندس کاظمی، مدیریت گروهی از شرکتهای خصوصی را در ایران به عهده دارد که دهها سال پیش تاسیس شدهاند و در سه دهه اخیر، فراز و فرودهای بیشماری را از سر گذراندهاند. وی در گفتوگویی با دویچه وله، تصویری روشن از دشواریهای شرکتها تولیدی و خدماتی ایران ارائه میدهد که اکنون با تعدیل نیرویکار و ظرفیتی کمتر از ۵۰ درصد، زیر فشار بهره سنگین تسهیلات بانکی به سختی به کار ادامه میدهند:
دویچه وله: آقای مهندس کاظمی شرکت شما در چه سالی تأسیس شد، فعالیتهای اقتصادی آن در چه زمینهای هست؟
کاظمی: شرکتهای ما آن بخش از شرکتهاییست که سابقهشان برمیگردد به دههی ۲۰ و ۳۰ که در مملکت ما تأسیس شدند و به صورت بازرگانی و تولیدی اداره میشدند. در جریان انقلاب مشکلی پیش آمد که برای مدتی فعالیت این شرکتها متوقف شد و سپس در اختیار دولت قرار گرفتند. ولی متأسفانه تا آنجایی که من اطلاع دارم، اکثر این شرکتها یا ناموفق و ورشکسته و یا به تعطیلی کشانده شدند. بعدها ریاست جمهور وقت و مرحوم نوربخش، که رئیس کل بانک مرکزی بودند، در سفری که به آمریکا داشتند، از سهامداران و سرمایهگذاران و بنیانگذاران صنعت ایران دعوت کردند که مجدداً به ایران بیایند و کار کنند.
چند شرکت تحت مدیریت شما هستند؟
حدود ۳۳ شرکت تولیدی و بازرگانی و مالی. حتی شامل بخشی از بانکها هم میشدند و سهام بانکها را داشتند که بخش عمدهای از صنعت لوازم صوتیـ تصویری، لوازم خانگی و حتی الکترونیکی را تولید میکردند و حتی در بخش الکترویکی.
این شرکتها چه تعدادی کارمند و کارگر دارند؟
همان طور که گفتم، از دههی ۷۰ این شرکتها آمدند و دوباره شکل گرفتند و شروع به فعالیت کردند. تعداد همکاران در مقاطع مختلف متفاوت بود. برای نمونه در ابتدای دههی ۷۰ چیزی حدود هزار نفر پرسنل داشتند که بعد به دلیل تحریمهایی که از سال ۱۳۷۴ اعمال شد، باز ما با یک افت شدید پرسنل مواجه شدیم و برای این که بتوانیم شرکتها را حفظ کنیم، این پرسنل را به ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر کاهش دادیم. یعنی چیزی حدود ۸۰ـ ۷۰ درصد ریزش داشتند. پس از آن که دولت سیاستهای بازی را انتخاب کرد، شرکتها مجددا فعالیتهاشان را بیشتر کردند و ما در دههی ۸۰ باز به هزار و خردهای پرسنل رسیدیم و همین طور رو به رشد بودیم و این (روند) ادامه داشت تا سال ۱۳۸۸. از سال ۱۳۸۸ برخی از شرکتهای ما بین ۱۷۰ تا ۲۵۰ همکار داشتند. اما به دلیل محدودیتهایی که اعمال شد، این شرکتها در حال حاضر با چیزی حدود ۸۰ـ ۷۰ نفر پرسنل اداره میشوند و برای این که بتوانند به حیات و فعالیتشان ادامه دهند، مجبورند با حداقل پرسنل به کارشان ادامه دهند و هزینهها را کنترل کنند.
شما به نقش تحریمها اشاره کردید. به طور مشخص چه تأثیری این تحریمها روی کار شرکتهای شما داشته؟
ما با ۷۰ تا ۸۰ درصد ظرفیت تولید کار میکردیم. الان شرکتها با ۳۰ تا ۴۰ ظرفیت کار میکنند. یعنی فعالیت ما حداقل نصف شده است. منابع انسانی ما و درآمدمان به شدت کاهش پیدا کرده و تأمین مالیمان بسیار گران تمام میشود. در بدو کار دولت هشتم و نهم، هزینه تأمین مالی ما ۱۱ـ ۱۰ درصد بود. الان بهره تامین مالی حدود ۲۴ تا ۲۷ درصد است. یعنی میشود گفت که هزینهها دو تا سه برابر و درآمدها نصف شده و این روی همهی جنبههای کار ما اثر بدی میگذارد.
ممکن است چند نمونه از این دشواریها را توضیح بدهید؟
الان ما به دلیل نوسانات نرخ ارز، مجبوریم که پرداختهامان را به صورت نقدی انجام بدهیم. برای مثال، دو روز پیش ما میخواستیم پولی را به دوبی حواله کنیم. برای یک مبلغ مشخص شش میلیون و پانصد هزارتومان تفاوت نرخ بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ بود. حالا شما تصور کنید که وقتی این قدر در یک شرکت بازرگانی نوسان وجود دارد، در سطح عظیم به چه ترتیب است!
یک نمونه دیگر: برای یکی از عزیزانمان که میخواست در کنفرانسی در دهلی شرکت کند، میبایست ۱۸۵ دلار به حساب یک دانشگاه در یکی از بانکهای دهلی حواله میکردیم. سیستم بانکی شهرستان که مطمئنا و مطلقا نتوانست این کار را انجام دهد.
آمدیم از طریق سیستم بانکی تهران انجام دهیم، سیستمهای دولتی گفتند ما نمیتوانیم، چون تحریم هستیم. پس یکی از اثرات تحریم این است که یک استاد دانشگاه، یک دکتر که میخواهد در سمیناری شرکت کند و خودش را با علم روز دنیا مجهز کند، چنین محدودیتی دارد. به سیستم بانکی خصوصی مراجعه کردیم. سیستم بانکی خصوصی نیز چون خودش نمیتواند مستقیم حواله کند و باید متوسل شود به یکی از بانکهای خارج از ایران، گفتند ما برای یک حواله ۱۸۵ دلاری از ایران به دانشگاه خاص در دهلی ۱۵۰ دلار کارمزد میخواهیم. شما تصور کنید! ۱۸۵ دلار باید به حساب آن دانشگاه برود، ۱۵۰ دلار کارمزد خواسته است که ما همان را هم نتوانستیم. پس ببینید، برای یک کار ساده که میتوانست ظرف نیم ساعت یا یکساعت انجام شود، چندین نفر معطل شدند، چندین نفر وقت گذاشتند و چندین نفر در حقیقت هزینه کردند. اینها وقت و زندگی مردم است، اینها وقت و زندگی کشور است.
تحریمها بر روی کارخانههای تولیدی چه تاثیری داشتهاند؟
در گذشته ممکن بود که شما صرفاً برای تأمین کالاهایی که آمریکایی هستند مشکل داشته باشید. البته آن هم به صورت دست دوم و از طریق کشورهای اروپایی و آسیایی و غیره قابل تأمین بود. حتی شرکتهایی در آمریکا بودند که این کالاها را به دور از چشم دولتشان به ایران میدادند. ولی الان طوری شده که همه چیز را زیر ذرهبین گذاشتهاند. حتی الان شرکتهایی که تولیدی هستند و در زمینهی غیر نظامی و غیرهستهای فعالیت میکنند، مشکلات زیادی دارند.
چه مشکلاتی؟
وقتی میخواهند نیروی انسانیشان را به روز کنند، کشورهایی که مجوز و تکنولوژی به اینها دادهاند، نیروی انسانیشان را برای آموزش نمیپذیرند. پس از نظر جنبهی انسانی مشکلات و مسائلی دارند. از سوی دیگر، شرکتهای تولیدی در ارتباط با تأمین مواد اولیه مشکلات بسیار زیادی دارند و مجبورند از مواد اولیهی مورد نیاز چشمپوشی کنند و مواد اولیهای را بگیرند که کیفیت لازم را ندارد، بسیار گرانتر هستند و به موقع هم به دستشان نمیرسند. درنتیجه هزینههای ثابت وجود دارد. هزینههایی که نمیتوانیم کنترل زیادی روی آنها داشته باشیم و اجتنابناپذیر هستند. درحالی که از آن طرف هم حجم تولید پایین میآید. آن وقت عدد بالا که عدد ثابتی است، تقسیم بر عدد کوچکتر میشود. در نتیجه قیمت تمام شدهی ما واقعا بالا است و حتی در صورت استفاده از یارانه دولت، باز هم مشکلات و مسائل خاصی داریم. به این ترتیب، (تحریمها) هم روی کیفیت کالاها اثر گذاشته و هم روی قیمت و هم این که نمیتوانند واقعا آن نقش برابری و برادری را داشته باشند.
آقای مهندس کاظمی وضعیت تأمین مالی شرکتها و رابطه آنها با بانکها به چه صورت است؟
ما دو نوع تأمین مالی داریم. یکی تأمین منابع ارزی و خارجیست و دیگری منابع داخلی. در ارتباط با مسائل تأمین مالی خارجی که الان خیلی مشکل و مسئله داریم. علیرغم این که شاید مملکت ارز کافی و پول کافی خارجی داشته باشد، ولی خود گشایشش مشکل دارد. یعنی اگر شما فردا فرض کنید بخواهید پولی را حواله کنید یا کاری انجام دهید، با این که ریال در حسابتان دارید، برای خرید ارز خارجی کلی مشکل دارید. تازه این شامل کسانی یا شرکتهاییست که در آنور آب کسی را دارند. به فرض اگر خواهان ۵۰۰ هزار دلار باشید برای حواله به خارج، شاید ۱۰۰ هزاردلار بیشتر گیرتان نیاید. اگر قبلا این کار را توسط یک صراف انجام میدادید و کارتان راحت انجام میشد، حالا مجبورید برای ارسال ۵۰۰ هزار دلار به خارج از کشور، به چندین صراف مراجعه کنید. حالا آنهایی که نیستند و مجبورند از طریق گشایش اعتبار اقدام کنند، مراجعه میکنند به بانکهای مختلف دولتی کشور که اکثراً تحت تحریم هستند و در لیست سیاه قرار دارند. بنابراین اگر شما بخواهید گشایش اعتبار کنید، آن هم برای بعضی از کشورها و شرکتهای خاص، باید بروید از طریق بانکهای تخصصی و غیرتجاری مثل بانک کشاورزی و رفاه کارگران انجام دهید و پروسهای طولانی را طی کنید.
وضع بنگاههای زودبازده چطور است؟
طرح کارگاههای زودبازده، یک طرح بدون مطالعه بود. بسیاری از کارخانهها و کارگاههایی که با تسهیلات زودبازده تأسیس شدند، آمدند زمینی را گرفتند، مصالح ساختمانی را معطل کردند و ماشین و تجهیزاتی به کار بردند، به امید آن که تولید کنند. الان مواد ندارند. بعضی از قطعات و ماشین آلات را ندارند یا اساساً ممکن است همهی اینها را داشته باشند، اما آن مدیریت لازم را ندارند. چون بیشتر اینها هم با رابطه ایجاد شدند. در نتیجه الان همهی این کارخانهها و کارگاهها معطلاند و پول دولت و پول بانکها را نمیدهند و خب، بخش عمدهای از پول در جریان مملکت معطل شده است تحت عنوان زمین، ساختمان و ماشینآلات، بدون آن که بازدهی لازم را داشته باشد.
یعنی بانکها قادر به بازپس گرفتن وامهائی که دادهاند نیستند؟
دولت و بانک مرکزی ترفندهای زیادی زدند و گفتند ما جریمهها را میبخشیم یا فلان کار را میکنیم و فلان تسهیلات را قائل میشویم. ولی وقتی در کف دستی مو نیست، چه چیزی را میخواهند بکنید؟ وقتی این کارخانهها و این کارگاهها نمیتوانند به حیاتشان ادامه دهند، و گردش اقتصادی و تولید داشته باشند، چطور میخواهند درآمدزا باشند؟ واقعیت این است که رکود بسیار خاصی در مملکت احساس میشود. برای این که در تمام دنیا در دورهی رکود دولت میآید تزریق مالی میکند، پول اضافه به سیستم تزریق میکند که متأسفانه دولت ما به دو دلیل نمیتواند این کار را بکند. اول به دلیل ترس از تورم. دولت چون میخواهد به هرشکل شاخص تورمش را پایین نگه دارد، نمیتواند پول تزریق کند. اما وقتی پول تزریق نکند، یعنی تأمین مالی برای مردم، کارخانهها، دولت، تجار، تولیدکننده و برای همه مشکل میشود. دلیل دوم این که بخشی از پولی هم که قبلا تزریق شد، معطل مانده است. و باز نکتهای را بگویم، من دیروز با یکی از بزرگان در ارتباط با کارخانهاش صحبت میکردم و این که الان بیاید تسهیلاتی بگیرد و به کارش گردش مالی بیشتری بدهد. گفت آقا با نرخهای بهرهای که الان دارد اعمال میشود؟
یعنی بهره تامین مالی کارخانهها خیلی بالا است؟
بله. بعضی از بانکهای دولتی هستند که ۲۱ و ۲۲ و ۲۳ درصد طلب میکنند. بانکهای خصوصی هم بالای ۲۷درصد عمل میکنند و این قدر بازدهی وجود ندارد که طرف بتواند هم چرخ اقتصادش را بچرخاند و حقوق کارمندان و کارگرانش را بپردازد و هم بهره بانک را بدهد و زندگی خودش را هم اداره کند. در نتیجه اگرهم بخواهد کار کند، میگوید آقا من برای بانکها کار میکنم. در چنین جوی، چون این تصور هم وجود دارد که بانکها به بانک مرکزی و بانک مرکزی هم به لولهی نفت وابسته است، سعی میکنند اگر پولی هم از دولت یا بانکها میگیرند، پس ندهند. همین باعث میشود که محدودیتی در تأمین مالی کارخانهها و این شرکتها، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، ایجاد شود.
صنایع بزرگ چطور؟ آنها هم از این مشکلات دارند؟
بله. ایران خودرو، سایپا یا گروههای بهمن و غیره و حتی کارخانههایی که در زمینههای نفت و پتروشیمی و ساخت قطعات خودرو و زمینههای دیگر فعالیت میکنند، همه بدهکار هستند و بانکها مطالبات بسیار سنگینی از اینها دارند. وثیقهشان جواب نمیدهد و بعد هم اگر بخواهد وثیقهشان جواب دهد، بستانکار باید برود فلان کارخانه را مصادره کند و بفروشد. ۲هزار کارگر و کارمند را چه کار کنند؟
تاثیر تحریمها را بر زندگی روزمره مردم هم می شود دید؟
شما اگر حتی به بازار بروید و به قیافهها نگاه کنید، میتوانید اثر تحریمها را ببینید که روی چهرهی مردم وعملکرد جاری و یومیه آنها هم میتوانید ببینید. در حقیقت آن نشاط و شادابی که باید در اقتصاد و در مردم باشد، الان دیگر وجود ندارد و شما نمیتوانید ببینید.
مصاحبهگر: محمود صالحی
مهندس کاظمی، مدیریت گروهی از شرکتهای خصوصی را در ایران به عهده دارد که دهها سال پیش تاسیس شدهاند و در سه دهه اخیر، فراز و فرودهای بیشماری را از سر گذراندهاند. وی در گفتوگویی با دویچه وله، تصویری روشن از دشواریهای شرکتها تولیدی و خدماتی ایران ارائه میدهد که اکنون با تعدیل نیرویکار و ظرفیتی کمتر از ۵۰ درصد، زیر فشار بهره سنگین تسهیلات بانکی به سختی به کار ادامه میدهند:
دویچه وله: آقای مهندس کاظمی شرکت شما در چه سالی تأسیس شد، فعالیتهای اقتصادی آن در چه زمینهای هست؟
کاظمی: شرکتهای ما آن بخش از شرکتهاییست که سابقهشان برمیگردد به دههی ۲۰ و ۳۰ که در مملکت ما تأسیس شدند و به صورت بازرگانی و تولیدی اداره میشدند. در جریان انقلاب مشکلی پیش آمد که برای مدتی فعالیت این شرکتها متوقف شد و سپس در اختیار دولت قرار گرفتند. ولی متأسفانه تا آنجایی که من اطلاع دارم، اکثر این شرکتها یا ناموفق و ورشکسته و یا به تعطیلی کشانده شدند. بعدها ریاست جمهور وقت و مرحوم نوربخش، که رئیس کل بانک مرکزی بودند، در سفری که به آمریکا داشتند، از سهامداران و سرمایهگذاران و بنیانگذاران صنعت ایران دعوت کردند که مجدداً به ایران بیایند و کار کنند.
چند شرکت تحت مدیریت شما هستند؟
حدود ۳۳ شرکت تولیدی و بازرگانی و مالی. حتی شامل بخشی از بانکها هم میشدند و سهام بانکها را داشتند که بخش عمدهای از صنعت لوازم صوتیـ تصویری، لوازم خانگی و حتی الکترونیکی را تولید میکردند و حتی در بخش الکترویکی.
این شرکتها چه تعدادی کارمند و کارگر دارند؟
همان طور که گفتم، از دههی ۷۰ این شرکتها آمدند و دوباره شکل گرفتند و شروع به فعالیت کردند. تعداد همکاران در مقاطع مختلف متفاوت بود. برای نمونه در ابتدای دههی ۷۰ چیزی حدود هزار نفر پرسنل داشتند که بعد به دلیل تحریمهایی که از سال ۱۳۷۴ اعمال شد، باز ما با یک افت شدید پرسنل مواجه شدیم و برای این که بتوانیم شرکتها را حفظ کنیم، این پرسنل را به ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر کاهش دادیم. یعنی چیزی حدود ۸۰ـ ۷۰ درصد ریزش داشتند. پس از آن که دولت سیاستهای بازی را انتخاب کرد، شرکتها مجددا فعالیتهاشان را بیشتر کردند و ما در دههی ۸۰ باز به هزار و خردهای پرسنل رسیدیم و همین طور رو به رشد بودیم و این (روند) ادامه داشت تا سال ۱۳۸۸. از سال ۱۳۸۸ برخی از شرکتهای ما بین ۱۷۰ تا ۲۵۰ همکار داشتند. اما به دلیل محدودیتهایی که اعمال شد، این شرکتها در حال حاضر با چیزی حدود ۸۰ـ ۷۰ نفر پرسنل اداره میشوند و برای این که بتوانند به حیات و فعالیتشان ادامه دهند، مجبورند با حداقل پرسنل به کارشان ادامه دهند و هزینهها را کنترل کنند.
شما به نقش تحریمها اشاره کردید. به طور مشخص چه تأثیری این تحریمها روی کار شرکتهای شما داشته؟
ما با ۷۰ تا ۸۰ درصد ظرفیت تولید کار میکردیم. الان شرکتها با ۳۰ تا ۴۰ ظرفیت کار میکنند. یعنی فعالیت ما حداقل نصف شده است. منابع انسانی ما و درآمدمان به شدت کاهش پیدا کرده و تأمین مالیمان بسیار گران تمام میشود. در بدو کار دولت هشتم و نهم، هزینه تأمین مالی ما ۱۱ـ ۱۰ درصد بود. الان بهره تامین مالی حدود ۲۴ تا ۲۷ درصد است. یعنی میشود گفت که هزینهها دو تا سه برابر و درآمدها نصف شده و این روی همهی جنبههای کار ما اثر بدی میگذارد.
ممکن است چند نمونه از این دشواریها را توضیح بدهید؟
الان ما به دلیل نوسانات نرخ ارز، مجبوریم که پرداختهامان را به صورت نقدی انجام بدهیم. برای مثال، دو روز پیش ما میخواستیم پولی را به دوبی حواله کنیم. برای یک مبلغ مشخص شش میلیون و پانصد هزارتومان تفاوت نرخ بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ بود. حالا شما تصور کنید که وقتی این قدر در یک شرکت بازرگانی نوسان وجود دارد، در سطح عظیم به چه ترتیب است!
یک نمونه دیگر: برای یکی از عزیزانمان که میخواست در کنفرانسی در دهلی شرکت کند، میبایست ۱۸۵ دلار به حساب یک دانشگاه در یکی از بانکهای دهلی حواله میکردیم. سیستم بانکی شهرستان که مطمئنا و مطلقا نتوانست این کار را انجام دهد.
آمدیم از طریق سیستم بانکی تهران انجام دهیم، سیستمهای دولتی گفتند ما نمیتوانیم، چون تحریم هستیم. پس یکی از اثرات تحریم این است که یک استاد دانشگاه، یک دکتر که میخواهد در سمیناری شرکت کند و خودش را با علم روز دنیا مجهز کند، چنین محدودیتی دارد. به سیستم بانکی خصوصی مراجعه کردیم. سیستم بانکی خصوصی نیز چون خودش نمیتواند مستقیم حواله کند و باید متوسل شود به یکی از بانکهای خارج از ایران، گفتند ما برای یک حواله ۱۸۵ دلاری از ایران به دانشگاه خاص در دهلی ۱۵۰ دلار کارمزد میخواهیم. شما تصور کنید! ۱۸۵ دلار باید به حساب آن دانشگاه برود، ۱۵۰ دلار کارمزد خواسته است که ما همان را هم نتوانستیم. پس ببینید، برای یک کار ساده که میتوانست ظرف نیم ساعت یا یکساعت انجام شود، چندین نفر معطل شدند، چندین نفر وقت گذاشتند و چندین نفر در حقیقت هزینه کردند. اینها وقت و زندگی مردم است، اینها وقت و زندگی کشور است.
تحریمها بر روی کارخانههای تولیدی چه تاثیری داشتهاند؟
در گذشته ممکن بود که شما صرفاً برای تأمین کالاهایی که آمریکایی هستند مشکل داشته باشید. البته آن هم به صورت دست دوم و از طریق کشورهای اروپایی و آسیایی و غیره قابل تأمین بود. حتی شرکتهایی در آمریکا بودند که این کالاها را به دور از چشم دولتشان به ایران میدادند. ولی الان طوری شده که همه چیز را زیر ذرهبین گذاشتهاند. حتی الان شرکتهایی که تولیدی هستند و در زمینهی غیر نظامی و غیرهستهای فعالیت میکنند، مشکلات زیادی دارند.
چه مشکلاتی؟
وقتی میخواهند نیروی انسانیشان را به روز کنند، کشورهایی که مجوز و تکنولوژی به اینها دادهاند، نیروی انسانیشان را برای آموزش نمیپذیرند. پس از نظر جنبهی انسانی مشکلات و مسائلی دارند. از سوی دیگر، شرکتهای تولیدی در ارتباط با تأمین مواد اولیه مشکلات بسیار زیادی دارند و مجبورند از مواد اولیهی مورد نیاز چشمپوشی کنند و مواد اولیهای را بگیرند که کیفیت لازم را ندارد، بسیار گرانتر هستند و به موقع هم به دستشان نمیرسند. درنتیجه هزینههای ثابت وجود دارد. هزینههایی که نمیتوانیم کنترل زیادی روی آنها داشته باشیم و اجتنابناپذیر هستند. درحالی که از آن طرف هم حجم تولید پایین میآید. آن وقت عدد بالا که عدد ثابتی است، تقسیم بر عدد کوچکتر میشود. در نتیجه قیمت تمام شدهی ما واقعا بالا است و حتی در صورت استفاده از یارانه دولت، باز هم مشکلات و مسائل خاصی داریم. به این ترتیب، (تحریمها) هم روی کیفیت کالاها اثر گذاشته و هم روی قیمت و هم این که نمیتوانند واقعا آن نقش برابری و برادری را داشته باشند.
آقای مهندس کاظمی وضعیت تأمین مالی شرکتها و رابطه آنها با بانکها به چه صورت است؟
ما دو نوع تأمین مالی داریم. یکی تأمین منابع ارزی و خارجیست و دیگری منابع داخلی. در ارتباط با مسائل تأمین مالی خارجی که الان خیلی مشکل و مسئله داریم. علیرغم این که شاید مملکت ارز کافی و پول کافی خارجی داشته باشد، ولی خود گشایشش مشکل دارد. یعنی اگر شما فردا فرض کنید بخواهید پولی را حواله کنید یا کاری انجام دهید، با این که ریال در حسابتان دارید، برای خرید ارز خارجی کلی مشکل دارید. تازه این شامل کسانی یا شرکتهاییست که در آنور آب کسی را دارند. به فرض اگر خواهان ۵۰۰ هزار دلار باشید برای حواله به خارج، شاید ۱۰۰ هزاردلار بیشتر گیرتان نیاید. اگر قبلا این کار را توسط یک صراف انجام میدادید و کارتان راحت انجام میشد، حالا مجبورید برای ارسال ۵۰۰ هزار دلار به خارج از کشور، به چندین صراف مراجعه کنید. حالا آنهایی که نیستند و مجبورند از طریق گشایش اعتبار اقدام کنند، مراجعه میکنند به بانکهای مختلف دولتی کشور که اکثراً تحت تحریم هستند و در لیست سیاه قرار دارند. بنابراین اگر شما بخواهید گشایش اعتبار کنید، آن هم برای بعضی از کشورها و شرکتهای خاص، باید بروید از طریق بانکهای تخصصی و غیرتجاری مثل بانک کشاورزی و رفاه کارگران انجام دهید و پروسهای طولانی را طی کنید.
وضع بنگاههای زودبازده چطور است؟
طرح کارگاههای زودبازده، یک طرح بدون مطالعه بود. بسیاری از کارخانهها و کارگاههایی که با تسهیلات زودبازده تأسیس شدند، آمدند زمینی را گرفتند، مصالح ساختمانی را معطل کردند و ماشین و تجهیزاتی به کار بردند، به امید آن که تولید کنند. الان مواد ندارند. بعضی از قطعات و ماشین آلات را ندارند یا اساساً ممکن است همهی اینها را داشته باشند، اما آن مدیریت لازم را ندارند. چون بیشتر اینها هم با رابطه ایجاد شدند. در نتیجه الان همهی این کارخانهها و کارگاهها معطلاند و پول دولت و پول بانکها را نمیدهند و خب، بخش عمدهای از پول در جریان مملکت معطل شده است تحت عنوان زمین، ساختمان و ماشینآلات، بدون آن که بازدهی لازم را داشته باشد.
یعنی بانکها قادر به بازپس گرفتن وامهائی که دادهاند نیستند؟
دولت و بانک مرکزی ترفندهای زیادی زدند و گفتند ما جریمهها را میبخشیم یا فلان کار را میکنیم و فلان تسهیلات را قائل میشویم. ولی وقتی در کف دستی مو نیست، چه چیزی را میخواهند بکنید؟ وقتی این کارخانهها و این کارگاهها نمیتوانند به حیاتشان ادامه دهند، و گردش اقتصادی و تولید داشته باشند، چطور میخواهند درآمدزا باشند؟ واقعیت این است که رکود بسیار خاصی در مملکت احساس میشود. برای این که در تمام دنیا در دورهی رکود دولت میآید تزریق مالی میکند، پول اضافه به سیستم تزریق میکند که متأسفانه دولت ما به دو دلیل نمیتواند این کار را بکند. اول به دلیل ترس از تورم. دولت چون میخواهد به هرشکل شاخص تورمش را پایین نگه دارد، نمیتواند پول تزریق کند. اما وقتی پول تزریق نکند، یعنی تأمین مالی برای مردم، کارخانهها، دولت، تجار، تولیدکننده و برای همه مشکل میشود. دلیل دوم این که بخشی از پولی هم که قبلا تزریق شد، معطل مانده است. و باز نکتهای را بگویم، من دیروز با یکی از بزرگان در ارتباط با کارخانهاش صحبت میکردم و این که الان بیاید تسهیلاتی بگیرد و به کارش گردش مالی بیشتری بدهد. گفت آقا با نرخهای بهرهای که الان دارد اعمال میشود؟
یعنی بهره تامین مالی کارخانهها خیلی بالا است؟
بله. بعضی از بانکهای دولتی هستند که ۲۱ و ۲۲ و ۲۳ درصد طلب میکنند. بانکهای خصوصی هم بالای ۲۷درصد عمل میکنند و این قدر بازدهی وجود ندارد که طرف بتواند هم چرخ اقتصادش را بچرخاند و حقوق کارمندان و کارگرانش را بپردازد و هم بهره بانک را بدهد و زندگی خودش را هم اداره کند. در نتیجه اگرهم بخواهد کار کند، میگوید آقا من برای بانکها کار میکنم. در چنین جوی، چون این تصور هم وجود دارد که بانکها به بانک مرکزی و بانک مرکزی هم به لولهی نفت وابسته است، سعی میکنند اگر پولی هم از دولت یا بانکها میگیرند، پس ندهند. همین باعث میشود که محدودیتی در تأمین مالی کارخانهها و این شرکتها، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، ایجاد شود.
صنایع بزرگ چطور؟ آنها هم از این مشکلات دارند؟
بله. ایران خودرو، سایپا یا گروههای بهمن و غیره و حتی کارخانههایی که در زمینههای نفت و پتروشیمی و ساخت قطعات خودرو و زمینههای دیگر فعالیت میکنند، همه بدهکار هستند و بانکها مطالبات بسیار سنگینی از اینها دارند. وثیقهشان جواب نمیدهد و بعد هم اگر بخواهد وثیقهشان جواب دهد، بستانکار باید برود فلان کارخانه را مصادره کند و بفروشد. ۲هزار کارگر و کارمند را چه کار کنند؟
تاثیر تحریمها را بر زندگی روزمره مردم هم می شود دید؟
شما اگر حتی به بازار بروید و به قیافهها نگاه کنید، میتوانید اثر تحریمها را ببینید که روی چهرهی مردم وعملکرد جاری و یومیه آنها هم میتوانید ببینید. در حقیقت آن نشاط و شادابی که باید در اقتصاد و در مردم باشد، الان دیگر وجود ندارد و شما نمیتوانید ببینید.
مصاحبهگر: محمود صالحی
Subscribe to:
Posts (Atom)