Wednesday, October 13, 2010

فیلم / نگرانی های امنیتی پیش از آغاز حذف رسمی یارانه ها

مصاحبه همسر سفیر ج. اسلامی در فرانسه

مصاحبه همسر سفیر ج. اسلامی در فرانسه


خانه من در ایران 5 طبقه است

با سالن پذیرائی 1500 متری







بمناسبت هفته زن در رادیو فرانس کولتور، فاطمه میرابوطالبی، همسر سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه مصاحبه ای با این رادیو انجام داد.



خبرنگار: می توانید در باره خواسته های زنان ایرانی صحبت کنید؟ می دانید که خانم شیرین عبادی برنده جایزه نوبل حقوق بشر برای تساوی حقوق زن و مرد مبارزه می کند.



همسر سفیر: من قبل از اینکه توضیح بدم بگویم، که این جایزه بعضی اوقات به کسانی داده میشود که لیاقتش را ندارند. اما درباره تفاوت زن و مرد. من فکر میکنم خانم ها عاطفی تر هستند. به نظرم میتواند به فرم بدنی آنها هم ارتباط داشته باشد. میدانید که زنها چگونه مادر میشوند؟ برای اینکه در سر زنها غده ای وجود دارد که مختص زنان است، چه در انسان و چه در حیوان. این بخش از سر زنان است که محرک اصلی حساسیت زنان است. بخاطر اینکه زنها خیلی عاطفی هستند، خیلی دلسوز هستند، خیلی مهربان هستند ممکنه که اون زمانی که میخواهند شهادت بدهند اون عواطفشون مانع این کار بشه و نتوانند درست تصمیم بگیرند ……



خبرنگار : خود شما به نظر نمیاد که احساساتتان باعث لغزش در تصمیماتتان بشود و شما را بسیار مصمم میبینم، من در ایران برعکس آنچیزی را که میگوئید دیده ام. بعضی اوقات زنان ایرانی را با افکاری بسیار روشن تر از مردان و بسیار باهوشتر از مردان ایرانی دیده ام

همسر سفیر: این درسته، این نظر شماست ولی این واقعیته! ما اون غده در سرمان هست، هرچقدر هم اقتدار داشته باشیم، آن موقع حساس، باز اون عواطف ما نمیذاره، باز جلوی ما را میگیره!



خبرنگار : چند اطاق دارید...



خانم سفیر : ۴ تا در طبقه اول، ۴ تا در طبقه دوم و ۴ تا درطبقه سوم. منزلم در ایران خیلی بزرگتر از اینجاست! سالن پذیرائی من یک چیزی حدود ۳۰۰ متره!



منزل من ۵ طبقه است، یک چیزی بالای ۱۵۰۰ متره.



پاسخ به سئوال حبرنگار در مورد سکينه آشتیان (زن محکوم به سنگسار) : نظیر سکینه زیاد است. چندی پیش در آمریکا نطیر او اعدام شد. مگر مردم غزه بشر نیستند.

انفجار پرتلفات

انفجار پرتلفات


در پادگاه سپاه در لرستان





خبرگزاری ایسنا، به نقل از جانشین فرمانده سپاه ابوالفضل لرستان اعلام کرد: سه‌شنبه، 20 مهر، در یكی از مراكز سپاه استان لرستان انفجاری در محل نگهداری مهمات روی داد که براثر آن شماری از پاسداران کشته و مجروح شدند. آمار دقیق تعداد کشته شدگان و مجروحین بزودی اعلام خواهد شد. بدنبال این حادثه دو روز عزای عمومی در لرستان اعلام شد

ستاد پیدا کردن "دست خدا" تشکیل شد!

مصاحبه اصغرآقا "آب خضر" درباره یوم الله 9 دیماه


ستاد پیدا کردن "دست خدا" تشکیل شد!







برای بزرگداشت تظاهرات حکومتی 9 دیماه سال گذشته که معروف است به تظاهرات ساندیسی، یک دبیرخانه تشکیل شده است. این همان تظاهراتی است که از شهرهای استان مرکزی عده ای را با اتوبوس به تهران آوردند و در میدان انقلاب جمع کردند تا حجت الاسلام علم الهدا برایشان سخنرانی کند. علم الهدا هم که از مشهد با هواپیما به تهران آورده شده بود، در سخنرانی خود معترضان به کودتای 22 خرداد را مشتی گوساله و بزغاله خطاب کرد. رهبر از این تظاهرات خیلی ذوق زده شد و آن را تظاهراتی در تقابل با راهپیمائی عظیم و 3 میلیونی 25 خرداد 88 تلقی کرد که آغازش میدان امام حسین و پایانش میدان آزادی بود و سخنرانش میرحسین موسوی. البته با یک بلندگوی دستی!



برای دبیرخانه 9 دیماه – که آن را یوم الله هم اسم گذاشته اند- یک رئیس هم تعیین کرده اند که نامش "اصغر آب خضر" است.



او در ابتدای این هفته یک مصاحبه چاپلوسانه با خبرگزاری ایسنا کرد تا هم تشکیل دبیرخانه نان و آبدا را اعلام کند و هم بگوید:



« مقام معظم رهبری، خلق حماسه ماندگار ‌٩ دی با اراده‌های انسانی را ناممكن خواندند و فرمودند كه دست خدای متعال، روح ولایت و روح حسین بن علی (علیه السلام) ‌در لحظه لحظه آن حماسه ماندگار دیده می‌شد، بنابراین شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی كه متولی بزرگداشت مناسبت‌های انقلاب است، تنظیم و بزرگداشت یوم‌الله ‌٩ دی را همچون سایر ایام الله بر عهده خواهد داشت. حركت ماندگار و جاودانی مردم ایران در نهم دی سال گذشته، سند گویای رویش‌های انقلاب اسلامی و پیوند ناگسستنی ملت ایران با نظام اسلامی بود كه تمام برنامه‌ها و توطئه‌های از قبل طراحی شده دشمنان و معاندان این انقلاب را بر باد داد. حضور میلیونی مردم مسلمان ایران اسلامی در تظاهرات ‌٩ دی سال ‌٨٨، در طول سه دهه تاریخ انقلاب بی‌نظیر بود. از ملت فهیم و حماسه آفرین ایران اسلامی به ویژه دانش آموزان، دانشجویان و اساتید حوزه و دانشگاه می‌خواهیم تا با ارسال طرح‌ها و ایده‌های پیشنهادی خود به دبیرخانه ستاد مركزی حماسه نهم دی مستقر در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به آدرس: میدان جهاد، خیابان دكتر فاطمی، ساختمان شماره ‌١٤٢، دفتر مركزی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، صندوق پستی: ‌١٣٩/١٤١٤ یا به نمابر ‌٦-88954804 یا از طریق آدرس اینترنتی www.fajr.ir و پست الكترونیك info@fajr.ir شماره پیامك ‌٣٠٠٠٨٨٥٧ ارسال نموده و ستاد مردمی بزرگداشت حماسه ماندگار ‌٩ دی را در برگزاری هر چه با شكوه‌تر این مراسم ملی، تاریخی و ماندگار یاری رسانند.»



اگر یک جو غیرت داشته باشند نظرات مردم، نه آنها که پول می گیرند تا چاپلوسی کنند را منتشر می کنند تا معلوم شود ملت غیور ایران، چه پاسخی برای "اصغر آب خضر" دارند.

گزارش هفته نامه اکونومیست

دلار امریکا، 15 در صد دیگر


از ریال ایران پیشی گرفت!







هفته نامه "اکونومیست" در جدید ترین شماره خود، وضع بحرانی اقتصاد ایران را بررسی کرده و نوشت: نتیجه تحریم ها علیه جمهوری اسلامی کمتر از خطر موشک های آمریکایی و اسرائیلی نیست. احتمال دارد زرادخانه های اتمی ایران نیزهدف قراربگیرد. با گسترش تحریم ها و بسته شدن شماری از حساب ها و شعب بانک های ایرانی در خارج و همچنین افزایش قید و بندها بر حواله های نقدی از خارج به ایران، واردات ارز این کشور به شدت کاهش یافته و در پی آن ارزش ریال ایران نسبت به دلار آمریکا در یک ماه گذشته 15 در صد سقوط کرده است. صراف های ایران از بیم سقوط بازهم بیشتر ریال، به شکل گسترده ای اقدام به خرید ارز کرده اند. بانک مرکزی ایران با هدف جلوگیری از زیان بیشتر وارد عمل شد و مقدار زیادی ارز به بازار تزریق کرد، اما این اقدام نیز نتیجه در پی نداشت و به همین دلیل ادامه آن متوقف شد.

مرضیه، خواننده ایرانی، در پاریس درگذشت

اشرف‌السادات مرتضایی با نام هنری مرضیه، از معروف‌ترین خوانندگان زن ایرانی، روز چهارشنبه، ۲۱ مهرماه ۱۳۸۹، در ۸۵ سالگی در اثر بیماری سرطان درگذشت.




مرضیه که از ابتدای دهه ۱۳۷۰ از ایران خارج شده و در فرانسه پناهندگی گرفته بود چندی بود که از بیماری پیشرفته سرطان رنج می‌برد.



مرضیه با نام اصلی اشرف‌السادات مرتضایی در سال ۱۳۰۴ شمسی در شهر تهران در خانواده‌ای هنردوست به دنیا آمد و به تشویق مادر خود به تمرین آوازخوانی پرداخت.



این خواننده معروف و محبوب ایرانی در سال ۱۳۲۱ زیر نظر اسماعیل مهرتاش، استاد بزرگ موسیقی، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. و در ابتدا با بازی در نمایش «شیرین و فرهاد» در تهران به موفقیت بسیار دست یافت.

 
فرهنگ و هنر / فرهنگ و هنر ایران


مرضیه، خواننده ایرانی، در پاریس درگذشت



۱۳۸۹/۰۷/۲۱

اشرف‌السادات مرتضایی با نام هنری مرضیه، از معروف‌ترین خوانندگان زن ایرانی، روز چهارشنبه، ۲۱ مهرماه ۱۳۸۹، در ۸۵ سالگی در اثر بیماری سرطان درگذشت.



مرضیه که از ابتدای دهه ۱۳۷۰ از ایران خارج شده و در فرانسه پناهندگی گرفته بود چندی بود که از بیماری پیشرفته سرطان رنج می‌برد.



مرضیه با نام اصلی اشرف‌السادات مرتضایی در سال ۱۳۰۴ شمسی در شهر تهران در خانواده‌ای هنردوست به دنیا آمد و به تشویق مادر خود به تمرین آوازخوانی پرداخت.



این خواننده معروف و محبوب ایرانی در سال ۱۳۲۱ زیر نظر اسماعیل مهرتاش، استاد بزرگ موسیقی، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. و در ابتدا با بازی در نمایش «شیرین و فرهاد» در تهران به موفقیت بسیار دست یافت.







مرضیه پس از آن به چنان شهرت و مهارتی در خواندن آواز دست یافت که تصنیف‌نویسان و شاعران برای اجرای آثار خود توسط این هنرمند با یکدیگر رقابت می‌کردند.



آن طور که در «دانش‌نامه آزاد ویکی‌پیدیا» آمده است، او نخستین خواننده زنی بود که در برنامه گل‌ها به آوازخوانی پرداخت، و در عمر هنری خود در کنار مشهورترین استادان موسیقی بیش از هزار آواز خواند.



مرضیه از همان سال‌های آغازین زندگی خود در فرانسه به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران پرداخت و به شورای ملی مقاومت ایران پیوست.



دختر مرضیه، هنگامه امینی، شش ماه پیش در پاریس فوت شد. تنها پسر او که حاصل ازدواج دیگر اوست در حال حاضر در آمریکا زندگی می‌کند.
 

علی خامنه ای و آقا مجتبی

علی خامنه ای و آقا مجتبی


در جلد رضا شاه و پسرش







بخش هائی از نامه 4 صفحه و نیمه اعتراضی و افشاگرانه شیخ صادق لاریجانی به علی خامنه ای، روز گذشته از سوی سایت خبری "جرس" انتشار یافت. با انتشار این نامه، پرده از بسیاری سازماندهی های بیت رهبری، زیر نظر مستقیم خود وی و فرزندش "مجتبی" در ارتکاب کودتا و جنایات پس از آن برداشته شد. دراین نامه مشخص شد که بازداشت رهبران احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب و ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی بدستور مستقیم مجتبی خامنه ای صورت گرفته است. زندانیان پس از شکنجه و اعتراف گیری، به دادگاه های فرمایشی اعزام شده اند. تمام احکامی که دراین دادگاه ها صادر شده، همگی توسط مجتبی خامنه ای انشاء شده و توسط حجت الاسلام رئیسی یکی از سه عامل اجرای قتل عام سیاسی 1367 به قضاوت برای قرائت ابلاغ شده است.



در این نامه از سردار نقدی(فرمانده کنونی بسیج)، سردار شیخ حسین طائب(رئیس سازمان امنیت سپاه)، حجت الاسلام خلفی(عضو دفتر رهبری)، حجت الاسلام رئیسی معاون اول قوه قضائیه، شیخ محسنی اژه ای دادستان کل و سعید مرتضی دادستان وقت که اکنون به حکم احمدی نژاد رئیس کمیته مبارزه با قاچاق شده، حجت الاسلام میرحجاری منشی مخصوص علی خامنه ای بعنوان مجریان اوامر مجتبی خامنه ای برای بازداشت ها، محاکمات و صدور احکام نام برده شده است. سایت جرس وعده داده است که بزودی کلیشه این نامه، که افشاگر بسیاری از حقایق پشت صحنه جنایات پس از کودتای 22 خرداد است را منتشر خواهد کرد تا جای هیچگونه شک و تردید و تکذیبی باقی نماند.



انتشار این نامه، در آستانه سفر علی خامنه ای به شهر قم، که تدارکات وسیعی برای آن دیده شده تا بلکه مراجع قم به دیدار وی بروند، بزرگترین ضربه به این تدارکات بود، چرا که ظاهرا شیخ صادق لاریجانی، تحت تاثیر آیت الله العظمی وحیدخراسانی که لاریجانی شاگرد وی بود و همچنین داماد او نیزهست، با هدف فاصله گیری از جنایاتی که بنام قوه قضائیه مرتکب می شوند نوشته شده است. آیت الله وحید خراسانی از مراجع خوشنام و با نفوذ در حوزه علمیه قم است. از آنجا که گفته می شود از جمله انگیزه های سفر خامنه ای به قم، گرفتن اجتهاد برای مجتبی خامنه ای و فراهم ساختن زمینه جانشینی او به جای خویش است، این نامه و افشاگری های آن، باید به این خواب و خیال نیز خاتمه ببخشد!







صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه در نامه چهار صفحه و نیمه خود به علی خامنه ای که امضای آن مربوط به اواخر شهریورماه 89 نوشته است، از جمله نوشته است:







شما از اوائل سال 1387 به من تکلیف کردید که در حوزه قوه قضائیه کارآموزی کنم و بتدریج مشخص فرمودید که بعد از اتمام ریاست ده ساله آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی مرا برای ریاست قوه قضائیه در نظر گرفته اید. برادرم علی [دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی] از همان ابتدا با ریاست من بر قوه قضائیه مخالف بود، من این مطلب را با شما در میان گذاشتم، و شما اصرار کردید تا به نصیحت علی گوش نکنم.

من بعد از تامل و مشورت، اجابت فرمان جنابعالی را متوقف بر قبول چند شرط کردم:

اول. دست گروه مدرسه حقانی [سید ابراهیم رئیسی، شیخ علی رازینی] از قوه قضائیه کوتاه شود.



دوم. سعید مرتضوی [دادستان وقت تهران] عزل شود.



سوم. دفتر حضرتعالی [سید مجتبی خامنه ای و سید اصغر حجازی] در امور قوه قضائیه و وظایف من دخالت نکنند، و اینجانب مستقیما با خود جنابعالی کار کنم.



چهارم. با پرونده های درشت اقتصادی بدون هر گونه ملاحظه ای امکان برخورد داشته باشم.



جنابعالی با بزرگواری شرائط مرا تلقی به قبول فرمودید، تنها درباره شرط سوم اضافه فرمودید: سید مجتبی و حجازی پیغام های مرا به شما ابلاغ خواهند کرد، نه بیشتر.



پس از برگزاری انتخابات خرداد 88 با توجه به توصیه های لازم الاتباع استاد و ابوزوجه، حضرت آیت الله وحید خراسانی که مرا اکیدا از ورود به دستگاه قضا نهی فرمودند، این بنده درخواست کردم مرا عفو بفرمائید، شما موکدا امر فرمودید که نظام به من احتیاج دارد و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت را مجاز ندانستید.



حضرتعالی در شب 21 خرداد 1388 اختیار مطلق در جلوگیری از هر گونه تحرک معاندان نظام را از قوه قضائیه عزل و به شورای امنیت ملی تفویض فرمودید. شورای امنیت ملی نیز بصورت ضرب الاجل قاضی سعید مرتضوی دادستان تهران را مسئول اجرای فرمان حضرتعالی نمود. وی نیز بدون فوت وقت فورا به کلیه ضابطان خود مجوز بازداشت کلیه فعالان سیاسی را بدون طی مراحل قضائی و بصورت سفید امضا صادر کرده بود.



من صراحتا از حضرتعالی لغو این حکم را درخواست کردم. شما پذیرفتید و در عمل به ذیل اصل 176 قانون اساسی شورائی فرعی متشکل از سه نفر تشکیل شد تا وظایف پیشین محوله از سوی شما به شورای عالی امنیت ملی را متکفل شود، و دادستان تهران تحت امر این کمیته سه نفره امور مرتبط با فتنه را به لحاظ قضائی مدیریت کند و با مشورت با جنابعالی افراد ذیل به عنوان اعضای کمیته یاد شده، قائم مقام شورای امنیت ملی در حوزه قضائی رسیدگی فتنه باشد: آقایان حجت الاسلام شیخ علی خَلَفی [دادستان سابق انتظامی قضات و رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه از تاریخ 29 مرداد 88 ]، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی [معاون اول قوه قضائیه] و حجت الاسلام شیخ غلامحسین محسنی اژه ای [وزیر سابق اطلاعات و دادستان کل کشور].



اگر چه حضرتعالی پذیرفتید که این کمیته زیر نظر مستقیم رئیس قوه قضائیه انجام وظیفه کند، اما متاسفانه این کمیته مصدر عملی تصمیمات قضائی نبود. احکام قضائی در دفتر شما [مقام معظم رهبری] توسط آقازاده محترم آقاسید مجتبی، حجت الاسلام سردار حسین طائب [فرمانده وقت بسیج و رئیس کنونی سازمان اطلاعات سپاه] و سردار محمدرضا نقدی [فرمانده فعلی بسیج] صادر و به آقای رئیسی عضو این کمیته ابلاغ می شد. من چند بار خواستم آقای رئیسی را عزل کنم، آقا سیدمجتبی اجازه نداد.



اگر چه ظاهرا بنده رئیس قوه قضائیه هستم، اما در واقع این فرزند شماست که از طریق ابراهیم رئیسی حکم قضائی صادر می کند. به استحضار شما می رسانم که دیگر نمی توانم شاهد این بی عدالتی ها باشم. اجازه دهید اهم این بی عدالتی ها را در زمان مسئولیت خود به عرض شما برسانم.



اول. احکام بازداشت و دستگیری متهمین امنیتی و سیاسی بدون رعایت قوانین خارج از قوه قضائیه صادر شده است.



دوم. زندانها و بازداشتگاهها بر خلاف آئین نامه سازمان زندانها اداره می شود.



سوم. روسای زندانها و بازداشتگاهها هیچ دخالت و نظارتی بر زندانیان امنیتی سیاسی ندارند.



چهارم. حتی آزادی و مرخصی اینگونه زندانیان تنها با تایید آقا سید مجتبی و ابلاغ آقای وحید [از اعضای بیت رهبری] انجام می گیرد.



پنجم. در زندانها کمترین شکنجه، سلول انفرای طویل المدت بوده است.



ششم. لازم به ذکر است که حتی زندانیانی که مشمول عفو حضرتعالی واقع شده اند، این عفو رهبری به آنها ابلاغ نشده تا عملا گروگان دفتر شما باشند.



هفتم. از همه مهمتر احکام دادگاهها توسط گروهی خارج از قوه قضائیه صادر شده و از سوی آقای رئیسی به قضات مربوطه ابلاغ شده است. من با شرمندگی عرض می کنم در پاسخ به قضات مستقل شریف قوه قضائیه حقیقتا درمانده ام.



هشتم. خانواده بیگناه زندانیان مورد اذیت و آزار واقع شده اند.



نهم. بدون اینکه از سوی مراجع قانونی در قوه قضائیه مجوزی صادر شده باشد، تلفن های مردم شنود شده است. مسئول قانونی شنود از این همه شنود انجام شده بی خبر بوده است. به عرض می رساند که بسیاری از این شنودها مورد سوء استفاده اقتصادی، سیاسی و غیره قرار گرفته است.



بالاخره چون موارد فوق از سوی قضات مستقل شریف دادگستری مورد اعتراض قرار گرفته است، ازجانب افرادی که چندین بار در این نامه از آنها یاد شد، اینگونه توجیه شده است که کلیه این امور در راستای حفظ نظام صورت گرفته و حفظ نظام اوجب واجبات است، لذا کلیه تصمیمات یادشده مشروع است.



3 پیشنهاد



از آنجا که حضرتعالی رهبر نظام و صاحب ولایت مطلقه امر هستید و تشخیص مصلحت نظام نیز شرعا به دست شماست، سه پیشنهاد مشخص را خدمتتان مطرح کرده تقاضای تعیین تکلیف دارم:



پیشنهاد اول. دادگاههای امنیتی سیاسی از قوه قضائیه جدا شده، همانند دادگاه ویژه روحانیت مستقیما زیر نظر ولایت مطلقه امر اداره شود. در این صورت جناب آقای رئیسی [معاون اول قوه قضائیه] به عنوان رئیس دادگاه های امنیتی سیاسی خدمتتان پیشنهاد می شود.



پیشنهاد دوم. اگر پیشنهاد اول مقبول نمی افتد، استدعا دارم مسئولیت شرعی کلیه امور مرتبط با زندانیان امنیتی سیاسی را – که شمه ای از آن به عرضتان رسید – ولو شفاهی، خودتان بپذیرید و این مهم را به من ابلاغ فرمائید تا عندالله حجت شرعی داشته باشم.

پیشنهاد سوم. اگر هیچیک از دو پیشنهاد فوق الذکر مقبول نمی افتد، جسارتا با استعفای این بنده موافقت فرمائید.

تجار ایرانی، قربانی بازار پر رونق عراق

پشت صحنه تحریم ها و بحران ارز


پخش دلار در بازار

به فرماندهان سپاه واگذار شده





دوستان زحمتکش پیک نت- در باره اعتصاب طلافروش ها، تعطیلی صرافی های تهران و تهدیدهائی که توسط دولت علیه آنها شروع شده، چند نکته را برایتان می نویسم تا اوضاع بیشتر دست خوانندگانتان بیآید.



مهم ترین گلوگاه سپاه ارز است. اگر چرخش ارز توسط بازار کنترل شود، نه تنها فرماندهان سپاه، بلکه سربازان امام زمان هم یک ماهه به زانو در می آیند.



منظور از کنترل چرخش ارز اینست که ارز دولت به بخش خصوصی برسد. این چرخش الان در اختیار فرماندهان سپاه است. آن را در بازار پخش می کنند، به این شرط که زیر کنترل آنها صرف واردات شود و بازار برای واردات هیچ اعتمادی به دولت ندارد و از نظارت سپاه بر تقسیم ارز وحشت دارد.



در این میان، وحشت از نتایج اجرای هدفمند کردن یارانه ها همه ایران را گرفته و در وضع کنونی بازار تاثیر مستقیم دارد.



اما کمبود ارز. این کمبود نتیجه محدود شدن کانالهای ارزی دولت است. بانک های اصلی ایران تحریم هستند و نمی توانند پول جابجا کنند و به این دلیل دیگر با یورو و دلار نمیتوانند معامله کنند. تورم هم لجام گسیخته شده و افسار آن دراختیار هیچکس نیست. مردم وحشت زده بدنبال راه حلی برای حفط ارزش پولهایشان هستند.



برای آنکه بهتر متوجه شوید از کدام "تورم" می نویسم، به جای آمارهای دولتی و مقالات کارشناسی، فقط یک نمونه را بخاطر بسپارید که در روزهای گذشته میوه فروشی ها، دیگر کیلوئی میوه نمی فروشند، چون مردم توان خرید کیلوئی میوه را ندارد. به همین دلیل میوه فروشی ها روی بعضی میوه ها مثل سیب برچسب قیمت زده اند و دانه ای می فروشند.







برای روشن شدن بیشتر، توجه کنید که تنها ارز موجود دولت یا از فروش نفت است یا از درآمدهای دیگر. پس ارز فقط نزد دولت است. حالا دولت به دلیل سلطه شرکت های وابسته به سپاه بر این ارز، نه می تواند ارز در بازار پخش کند تا بخش خصوصی که تحریم نیست فعال شود و نه دولت و شرکت های سپاه خودشان می توانند این ارز را صرف واردات کنند، زیرا گرفتار تحریم های بین المللی اند.



رسما هم می گویند که ارز قابل ارائه ای برای بازار ندارد. به همین ترتیب ارزی که نزد دولت است عملا بی اعتبار است.



صادر کنندگان کالا ارز ناچیزی کسب می کنند که قابل طرح برای واردات نیست.



راه چاره ای که دولت برای دور زدن تحریم ها یافته بود ایجاد کانال های خاصی برای پخش کنترل شده ارز در بخش خصوصی بود. این کانال ها که نقش واسطه ارز را پیدا کرده اند همگی وابسته به سپاه و فرماندهان سپاه اند. این واسطه ها و دست های پنهان در پشت آنها، پس از مدتی فعالیت افشاء شده و در لیست تحریم ها قرار می گیرند. حتی فرماندهان سپاه خودشان راسا صرافی باز کرده اند.



اسامی فرماندهان که یکی پس از دیگری در قطعنامه ها سردرمی آورند بواسطه فاش شدن منابع مالی است که دولت در اختیار آنها قرار داده است.

تجار ایرانی، قربانی بازار پر رونق عراق

تجار ایرانی، قربانی بازار پر رونق عراق


امارات متحده عربی

پشت به ج.اسلامی، رو به عراق







با سلام- درباره رکود مناسبات اقتصادی جمهوری اسلامی و دوبی، این چند نکته را می خواهم برایتان بنویسم تا با انتشار آن کمکی کرده باشم به آشنائی بیشتر با بحران اقتصادی ناشی از تحریم ها.



اول از همه بنویسم که وضع بشدت خراب است. از دلائل عمده سقوط سطح مناسبات اقتصادی دوبی با جمهوری اسلامی که باعث شده اماراتی ها دور ایران را خط بکشند، سهم عمده ایست که از بازسازی عراق به اماراتی ها رسیده است.



بازسازی عراق سرعت گرفته و بازار عراق نیز به همین سرعت در حال رشد و رونق است. به همین دلیل اماراتی ها قید ایران را زده و همه توجه خود را روی عراق متمرکز کرده اند. بازار عراق بسیار نو و پر جاذبه است و صادرات به این کشور که سالها متوقف بوده، با سرعت رشد کرده است. در واقع، اگر کارهای زیربنائی را که در کنترل دولت عراق و امریکائی هاست کنار بگذاریم، در تمام بقیه امور دست بخش خصوصی عراق باز شده است. از لوازم ساختمانی تا لوله و سیم برق و دیگر کالاهای مصرفی که روز به روز بر حجم صادرات آن به عراق افزوده می شود و وارد کنندگان از امارات متحده بعنوان سکوی پرش استفاده می کنند. یعنی همان کاری که سالها جمهوری اسلامی می کرد و اکنون دیگر نمی توانند چنین کنند. برای آنکه بیشتر حساب دستتان بیآید می نویسم که سرمایه دارهای ایرانی مقیم دوبی نیز سعی می کنند سهم فعالیت خود با ایران را کم کرده و روی بازار عراق حساب کنند، اما اماراتی ها به بهانه تحریم ها و به بهانه مسائل امنیتی ناشی از فعالیت سپاه پاسداران بعنوان بازرگانان ایرانی اجازه این مانور را نمی دهند. به این ترتیب سهم تجار ایرانی مقیم دوبی از بازار عراق از سطح صدور "گچ" فراتر نمی رود و البته گاهی هم ترشی و رب کوجه فرنگی از ایران وارد کرده و به عراق می فرستند!



کشتی های عراقی یکی پس از دیگری در اسکله ها پهلو می گیرند و بلافاصله پس از بارگیری راهی عراق می شوند. کشتی های ایرانی که از تعداد آنها بشدت کم شده، برای ورود به خور دوبی یا شارچه بین 4 تا 5 روز در لنگرگاه باید منتظر بمانند تا اجازه ورود بگیرند.



شرکت های تجاری وابسته به سپاه خیلی محدود شده اند، گرچه مثل قارچ دوباره از یک گوشه ای و یا یک نام دیگری سبز می شوند.



مورد دیگری که باعث تیرگی روابط اقتصادی دوبی و جمهوری اسلامی شده نقش دولت ابوظبی است که کنترل کامل امارات را بدست گرفته و مخالف رابطه با ایران است. صدور ویزا بشدت محدوده شده است. از ویزای کار در دوبی دیگر خبری نیست و ویزای تجاری هم به آن افزوده شده است. حتی ویزای خرید خانه هم نه تنها متوقف شده، بلکه ویزای آنها که از گذشته آن را داشتند را هم دیگر تمدید نمی کنند.

عایشه، دختر افغان صاحب بینی موقت شد

عایشه دختر ۱۸ ساله افغان که بینی اش را در اثر خشونت خانوادگی از دست داده بود، حالا بعد از یک جراحی پلاستیک صاحب بینی موقت شده است.




عایشه در ماه اوت برای جراحی پلاستیک به آمریکا منتقل شد و حالا در کالیفرنیا به سر می برد.



پزشکان عایشه گفته اند مداوای او تا هشت ماه دیگر کامل خواهد شد.



عایشه بعد از انجام این عمل جراحی درحالی که ظاهرا چهره اصلی اش را باز یافته برای اولین بار جلو دوربین ها ظاهر شد.



یک نهاد آمریکایی به نام (بنیاد گراسمن برن) جایزه ای را به نام "قلب بردبار" به این دختر افغان داده است.



ماجرای عایشه اخیرا و پس از آن مورد توجه قرار گرفت که عکسی از او با بینی بریده، بر روی جلد مجله تایم آمریکا منتشر شد.



تصویر تکان دهنده عایشه بر روی جلد مجله تایم سرو صدای زیادی به پا کرد و سبب شد شماری از شخصیت های آمریکایی از جمله لورا بوش همسر جورج بوش، رئیس جمهوری پیشین آمریکا برای دیدار و ابراز همدردی با عایشه به کالیفرنیا بروند.



آغاز ماجرا



عایشه زمانی که دوازده سال بیشتر نداشت، به یک خانواده که ادعا می شود، پسرشان جنگجوی طالبان بوده در ولایت ارزگان به "بد" داده شد.



"بد دادن" سنتی است که در بخش های از افغانستان از آن برای حل منازعات خانوادگی و محلی استفاده می شود. کاکا(عموی) عایشه یکی از بستگان فردی را که بعدا" شوهر عایشه شد، به قتل رسانده بود و براساس رسمی که در برخی از مناطق افغانستان رایج است برای پرداخت خون بها، پدر عایشه او و خواهرش را به بستگان خانواده قربانی، به "بد" داده بود.



وقتی عایشه به سن بلوغ رسید، شوهر او اکثرا" در حالت خفا بسر می برد و عایشه و خواهرش بیشتر با بستگان شوهرش زندگی می کردند.



عایشه می گوید که بستگان شوهرش با او و خواهرش مانند بردگان برخورد می کردند و آنان را مدام مورد ضرب و شتم قرار می دادند.





عایشه بینی اش را در نتیجه خشونت خانوادگی از دست داده بود

عایشه بعد از مدتی بالاخره از این شکنجه فرار کرد اما بستگان شوهرش او را در قندهار یافتند و به ارزگان باز گرداندند.



گزارشگر تلویزیون سی ان ان در افغانستان نوشته است که عایشه در بازگشت به ارزگان برای نخستین بار شوهرش را دید. شوهرش از پاکستان بازگشته بوده تا او را به اتهام "بی عزت ساختن و شرمسار ساختن خانواده اش" در دادگاه طالبان محاکمه کند.



دادگاه طالبان حکم داد تا گوش و بینی عایشه بریده شود و شوهر عایشه شخصا" این کار را در دامنه یکی از کوه ها در ارزگان انجام داد. عایشه در آنجا تنها رها شد تا در نتیجه خونریزی بمیرد.



گروهی از سربازان خارجی که درحال گشت زنی بودند عایشه را پیدا کردند و اورا به درمانگاه بردند.پس از آن عایشه به کابل منتقل شد و در خانه امنی اسکان داده شد. این خانه امن متعلق به نهاد خیریه ای بود که برای زنان افغان در کابل راه اندازی شده بود.



او مدتی در آنجا ماند تا مقدمات سفرش به آمریکا فراهم شود. خواهر ده ساله عایشه هنوز هم در ارزگان زندگی می کند و از سرنوشت او اطلاعی در دست نیست. عایشه می گوید درحال حاضر بزرگترین آرزوی او این است که بینی از دست داده اش را باز یابد.



حالا امکانات و شرایط رسیدن او به آرزویش میسر شده و تنها چیزی که لازم است، چند ماه زمان بیشتر و یکی دو عمل جراحی دیگر است.



خشونت علیه زنان در افغانستان یکی از مشکلات جدی اجتماعی در این کشور است گزارشهای سالانه سازمان ملل متحد نشان می دهد که هنوز زنان زیادی در این کشور قربانی خشونت می شوند. و بیشتر آنها اقبال خوش عایشه را نیز ندارند.