Monday, April 30, 2012

آرایش جدید نظامی امریکا علیه ایران این، از جمله فیلم هائی است که در 24 ساعت گذشته و در ارتباط با استقرار هواپیماهای اف 22 امریکائی در خلیج فارس منتشر شده است. اوباما می گوید با جنگ و حمله نظامی به ایران مخالف است، اما همزمان با این سخنان که ظاهرا بیشتر جنبه تبلیغات انتخاباتی دارد تا یک استراتژی حکومتی، سرگرم آرایش نظامی در منطقه است.

آرایش جدید نظامی امریکا علیه ایران
این، از جمله فیلم هائی است که در 24 ساعت گذشته و در ارتباط با استقرار هواپیماهای اف 22 امریکائی در خلیج فارس منتشر شده است. اوباما می گوید با جنگ و حمله نظامی به ایران مخالف است، اما همزمان با این سخنان که ظاهرا بیشتر جنبه تبلیغات انتخاباتی دارد تا یک استراتژی حکومتی، سرگرم آرایش نظامی در منطقه است.

حکومت متلاشی شده گرچه به روی خود نمی آورند! آرامش و فضای عادی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دیگر رسانه‌های وابسته به حکومت سعی‌ می کنند آن را چهره اصلی حاکمیت متلاشی شده جمهوری اسلامی معرفی کنند، کوچکترین نشانه‌ای از آنچه در پشت این تلاش جریان دارد نیست. واقعی ترین تعبیر از حاکمیت کنونی، همان "حاکمیت متلاشی" است. هرگز و در هیچ کشور جهان، چنگ و دندانی که حکومت‌ها به مردم و احزاب و فعالان مطبوعاتی و سیاسی و صنفی نشان میدهند، نشانه ثبات و قدرت حاکمیت نبوده است و ایران و جمهوری اسلامی تافته جدا بافته‌ای نیست. همان است که دیگر کشورها و حکومت‌ها بوده و هستند و احکام عام جهانی شامل حال جمهوری اسلامی نیز‌ می شود. هر اندازه که حکومت بیشتر تلاش‌ می کند با سانسور و بستن فضای سیاسی چهره واقعی خود را پنهان کند، بیشتر آشکار‌ می شود که اوضاع حکومت در پشت صحنه خراب تر است. و این خرابی و آشفتگی و تلاشی ساختار حکومتی، بازتابی است از بحران سراسری و حالت انفجاری که در کشور حاکم است. بنابراین و بر خلاف چماق و تفنگ و زندانی که حکومت به مردم نشان میدهد، حکومت روز به روز ناتوان تر شده و قدرت مانور خود را در برابر واقعیات جامعه و نیازهای مردم که‌ می رود تا به انفجار خشم تبدیل شود از دست‌ می دهد و از سوی دیگر، مردم نیز روز به روز مصمم تر‌ می شوند که وضع کنونی را باید دگرگون کنند. همین که حکومت ناگهان در روزهای اخیر بار دیگر به یاد حجاب زنان در خیابان‌ها افتاده و‌ می خواهد دوباره به مردم دندان نشان بدهد، خود از هر تفسیر و اعترافی درباره وضع و موقعیت متزلزل حاکمیت گویاتر است. شرایط و موقعیت حاکمیت را در آن سخنان تاریخی آقای قدیانی، عضو رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دادگاه کودتای 22 خرداد باید جستجو کرد که هفته گذشته منتشر شد. آنجا که بانگ برداشت: « این دادگاه غیر قانونی است و مطمئن باشید روزی به همین جهت محاکمه خواهید شد. بزرگترین مبلغ علیه جمهوری اسلامی آقای خامنه‌ای است. هم ایشان که در شهر قم مردم ایران را میکروب دانست. اوست که با عملکرد خود بزرگترین ضربه را به نظام وارد کرده است. اوست که کشور را ویران کرده و در دوران رهبری و مدیریتش دزدی ۳ هزار میلیارد تومانی رخ داده است! آقای خامنه‌ای طاغوت زمان است و من ۵۰ سال عمر خود را مبارزه نکرده ام که امروز او این گونه با خودکامگی سلطنت کند.» شرایط و موقعیت حاکمیت را در نامه دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران باید جستجو کرد که در نامه به حجت الاسلام حجتی کرمانی نوشت: «با این ظلم‌ها وستم‌ها، مقدمات سقوط نظام را فراهم‌ می کنند و حیف است. نکنید. نمی‌دانم احمدی‌نژاد كیست و یك رییس جمهور یهودی تبار چگونه می‌خواهد كار كند. برخلاف مسلمانان زرتشتی‌تبار، مسلمانان یهودی‌تبار كارنامه‌ی خوبی ندارند. وزارت اطلاعات كتابی دارد درباره‌ رجال سیاسی ایران، كه موسسه‌ی اطلاعات آن را چاپ كرده است. نقش سیاست‌مداران یهودی‌تبار ایران را در آن کتاب بخوانید . چه كسانی باید جام زهر را بدست مقام رهبری بدهند؟ شما و تمامی كسانی كه با شما همسو و همفكر هستند و با ایشان نزدیك، این وظیفه و تكلیف تاریخی را بر عهده دارند. اگر آقای خامنه‌ای در دقیقه‌ی 90 مسیر و نتیجه‌ بازی را به نفع ملت و نظام عوض نكنند، آینده بسیار وحشتناك خواهد بود و کشور و ملت آسیب فراوان خواهد دید.» بر این نظرات که با صراحت بیان شده، چه چیز‌ می توان افزود جز این که آنها با آگاهی از خشم مردم، خطرات خارجی ناشی از سیاست نظامی و جنگی حاکم، نفرت مردم از فرماندهان ارشد سپاه و نیروی انتظامی بعنوان دو بازوی کودتا و سرکوب مردم و در عین حال حامی غارتگران و خود نیز در جمع غارت کنندگان بانگ برداشته‌اند. مخاطبان آنها مردم نیستند، بلکه حاکمیت و هشدار به آن لایه‌هائی از حاکمیت است که واقعیت را انکار‌ نمی کند. واقعیت شرایط حاکمیت متلاشی شده و بحران عمومی و رو به تشدید حاکم بر جامعه. هیچ نرمش و بازی دیپلماسی در عرصه اتمی و مذاکرات سیاسی با قدرت‌های جهانی‌ نمی تواند این وضع را در مسیر بازگشت و مسیر عادی قرار بدهد، مگر تغییر مشی و سیاست در داخل کشور، تغییرات اساسی درحاکمیت و بازگرداندن نظامی‌ها به پادگان‌ها و گرفتن ابزار اقتصادی از دست آنها. در یک کلام، تغییر سیاست نظامی و آغاز سیاست آشتی ملی. آشتی با مردم و سپردن آینده کشور بدست مردم.‌ می توانند این بازگشت را به هر دلیل – از جمله ترس از سقوط و یا از دست دادن قدرت- نپذیرند، اما در برابر عدم پذیرش این وضع توسط مردم چه‌ می کنند؟ و حاصل این دو عدم پذیرش جز انفجار چه خواهد بود؟

حکومت متلاشی شده
گرچه به روی خود نمی آورند!

آرامش و فضای عادی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دیگر رسانه‌های وابسته به حکومت سعی می کنند آن را چهره اصلی حاکمیت متلاشی شده جمهوری اسلامی معرفی کنند، کوچکترین نشانه‌ای از آنچه در پشت این تلاش جریان دارد نیست. واقعی ترین تعبیر از حاکمیت کنونی، همان "حاکمیت متلاشی" است. هرگز و در هیچ کشور جهان، چنگ و دندانی که حکومت‌ها به مردم و احزاب و فعالان مطبوعاتی و سیاسی و صنفی نشان میدهند، نشانه ثبات و قدرت حاکمیت نبوده است و ایران و جمهوری اسلامی تافته جدا بافته‌ای نیست. همان است که دیگر کشورها و حکومت‌ها بوده و هستند و احکام عام جهانی شامل حال جمهوری اسلامی نیز می شود. هر اندازه که حکومت بیشتر تلاش می کند با سانسور و بستن فضای سیاسی چهره واقعی خود را پنهان کند، بیشتر آشکار می شود که اوضاع حکومت در پشت صحنه خراب تر است. و این خرابی و آشفتگی و تلاشی ساختار حکومتی، بازتابی است از بحران سراسری و حالت انفجاری که در کشور حاکم است. بنابراین و بر خلاف چماق و تفنگ و زندانی که حکومت به مردم نشان میدهد، حکومت روز به روز ناتوان تر شده و قدرت مانور خود را در برابر واقعیات جامعه و نیازهای مردم که می رود تا به انفجار خشم تبدیل شود از دست می دهد و از سوی دیگر، مردم نیز روز به روز مصمم تر می شوند که وضع کنونی را باید دگرگون کنند. همین که حکومت ناگهان در روزهای اخیر بار دیگر به یاد حجاب زنان در خیابان‌ها افتاده و می خواهد دوباره به مردم دندان نشان بدهد، خود از هر تفسیر و اعترافی درباره وضع و موقعیت متزلزل حاکمیت گویاتر است.
شرایط و موقعیت حاکمیت را در آن سخنان تاریخی آقای قدیانی، عضو رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دادگاه کودتای 22 خرداد باید جستجو کرد که هفته گذشته منتشر شد. آنجا که بانگ برداشت:
« این دادگاه غیر قانونی است و مطمئن باشید روزی به همین جهت محاکمه خواهید شد. بزرگترین مبلغ علیه جمهوری اسلامی آقای خامنه‌ای است. هم ایشان که در شهر قم مردم ایران را میکروب دانست. اوست که با عملکرد خود بزرگترین ضربه را به نظام وارد کرده است. اوست که کشور را ویران کرده و در دوران رهبری و مدیریتش دزدی ۳ هزار میلیارد تومانی رخ داده است! آقای خامنه‌ای طاغوت زمان است و من ۵۰ سال عمر خود را مبارزه نکرده ام که امروز او این گونه با خودکامگی سلطنت کند.»
شرایط و موقعیت حاکمیت را در نامه دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران باید جستجو کرد که در نامه به حجت الاسلام حجتی کرمانی نوشت:
«با این ظلم‌ها وستم‌ها، مقدمات سقوط نظام را فراهم می کنند و حیف است. نکنید. نمی‌دانم احمدی‌نژاد كیست و یك رییس جمهور یهودی تبار چگونه می‌خواهد كار كند. برخلاف مسلمانان زرتشتی‌تبار، مسلمانان یهودی‌تبار كارنامه‌ی خوبی ندارند. وزارت اطلاعات كتابی دارد درباره‌ رجال سیاسی ایران، كه موسسه‌ی اطلاعات آن را چاپ كرده است. نقش سیاست‌مداران یهودی‌تبار ایران را در آن کتاب بخوانید . چه كسانی باید جام زهر را بدست مقام رهبری بدهند؟ شما و تمامی كسانی كه با شما همسو و همفكر هستند و با ایشان نزدیك، این وظیفه و تكلیف تاریخی را بر عهده دارند. اگر آقای خامنه‌ای در دقیقه‌ی 90 مسیر و نتیجه‌ بازی را به نفع ملت و نظام عوض نكنند، آینده بسیار وحشتناك خواهد بود و کشور و ملت آسیب فراوان خواهد دید.»
بر این نظرات که با صراحت بیان شده، چه چیز می توان افزود جز این که آنها با آگاهی از خشم مردم، خطرات خارجی ناشی از سیاست نظامی و جنگی حاکم، نفرت مردم از فرماندهان ارشد سپاه و نیروی انتظامی بعنوان دو بازوی کودتا و سرکوب مردم و در عین حال حامی غارتگران و خود نیز در جمع غارت کنندگان بانگ برداشته‌اند. مخاطبان آنها مردم نیستند، بلکه حاکمیت و هشدار به آن لایه‌هائی از حاکمیت است که واقعیت را انکار نمی کند. واقعیت شرایط حاکمیت متلاشی شده و بحران عمومی و رو به تشدید حاکم بر جامعه.
هیچ نرمش و بازی دیپلماسی در عرصه اتمی و مذاکرات سیاسی با قدرت‌های جهانی نمی تواند این وضع را در مسیر بازگشت و مسیر عادی قرار بدهد، مگر تغییر مشی و سیاست در داخل کشور، تغییرات اساسی درحاکمیت و بازگرداندن نظامی‌ها به پادگان‌ها و گرفتن ابزار اقتصادی از دست آنها. در یک کلام، تغییر سیاست نظامی و آغاز سیاست آشتی ملی. آشتی با مردم و سپردن آینده کشور بدست مردم. می توانند این بازگشت را به هر دلیل – از جمله ترس از سقوط و یا از دست دادن قدرت- نپذیرند، اما در برابر عدم پذیرش این وضع توسط مردم چه می کنند؟ و حاصل این دو عدم پذیرش جز انفجار چه خواهد بود؟
 

حکومت متلاشی شده گرچه به روی خود نمی آورند! آرامش و فضای عادی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دیگر رسانه‌های وابسته به حکومت سعی‌ می کنند آن را چهره اصلی حاکمیت متلاشی شده جمهوری اسلامی معرفی کنند، کوچکترین نشانه‌ای از آنچه در پشت این تلاش جریان دارد نیست. واقعی ترین تعبیر از حاکمیت کنونی، همان "حاکمیت متلاشی" است. هرگز و در هیچ کشور جهان، چنگ و دندانی که حکومت‌ها به مردم و احزاب و فعالان مطبوعاتی و سیاسی و صنفی نشان میدهند، نشانه ثبات و قدرت حاکمیت نبوده است و ایران و جمهوری اسلامی تافته جدا بافته‌ای نیست. همان است که دیگر کشورها و حکومت‌ها بوده و هستند و احکام عام جهانی شامل حال جمهوری اسلامی نیز‌ می شود. هر اندازه که حکومت بیشتر تلاش‌ می کند با سانسور و بستن فضای سیاسی چهره واقعی خود را پنهان کند، بیشتر آشکار‌ می شود که اوضاع حکومت در پشت صحنه خراب تر است. و این خرابی و آشفتگی و تلاشی ساختار حکومتی، بازتابی است از بحران سراسری و حالت انفجاری که در کشور حاکم است. بنابراین و بر خلاف چماق و تفنگ و زندانی که حکومت به مردم نشان میدهد، حکومت روز به روز ناتوان تر شده و قدرت مانور خود را در برابر واقعیات جامعه و نیازهای مردم که‌ می رود تا به انفجار خشم تبدیل شود از دست‌ می دهد و از سوی دیگر، مردم نیز روز به روز مصمم تر‌ می شوند که وضع کنونی را باید دگرگون کنند. همین که حکومت ناگهان در روزهای اخیر بار دیگر به یاد حجاب زنان در خیابان‌ها افتاده و‌ می خواهد دوباره به مردم دندان نشان بدهد، خود از هر تفسیر و اعترافی درباره وضع و موقعیت متزلزل حاکمیت گویاتر است. شرایط و موقعیت حاکمیت را در آن سخنان تاریخی آقای قدیانی، عضو رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دادگاه کودتای 22 خرداد باید جستجو کرد که هفته گذشته منتشر شد. آنجا که بانگ برداشت: « این دادگاه غیر قانونی است و مطمئن باشید روزی به همین جهت محاکمه خواهید شد. بزرگترین مبلغ علیه جمهوری اسلامی آقای خامنه‌ای است. هم ایشان که در شهر قم مردم ایران را میکروب دانست. اوست که با عملکرد خود بزرگترین ضربه را به نظام وارد کرده است. اوست که کشور را ویران کرده و در دوران رهبری و مدیریتش دزدی ۳ هزار میلیارد تومانی رخ داده است! آقای خامنه‌ای طاغوت زمان است و من ۵۰ سال عمر خود را مبارزه نکرده ام که امروز او این گونه با خودکامگی سلطنت کند.» شرایط و موقعیت حاکمیت را در نامه دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران باید جستجو کرد که در نامه به حجت الاسلام حجتی کرمانی نوشت: «با این ظلم‌ها وستم‌ها، مقدمات سقوط نظام را فراهم‌ می کنند و حیف است. نکنید. نمی‌دانم احمدی‌نژاد كیست و یك رییس جمهور یهودی تبار چگونه می‌خواهد كار كند. برخلاف مسلمانان زرتشتی‌تبار، مسلمانان یهودی‌تبار كارنامه‌ی خوبی ندارند. وزارت اطلاعات كتابی دارد درباره‌ رجال سیاسی ایران، كه موسسه‌ی اطلاعات آن را چاپ كرده است. نقش سیاست‌مداران یهودی‌تبار ایران را در آن کتاب بخوانید . چه كسانی باید جام زهر را بدست مقام رهبری بدهند؟ شما و تمامی كسانی كه با شما همسو و همفكر هستند و با ایشان نزدیك، این وظیفه و تكلیف تاریخی را بر عهده دارند. اگر آقای خامنه‌ای در دقیقه‌ی 90 مسیر و نتیجه‌ بازی را به نفع ملت و نظام عوض نكنند، آینده بسیار وحشتناك خواهد بود و کشور و ملت آسیب فراوان خواهد دید.» بر این نظرات که با صراحت بیان شده، چه چیز‌ می توان افزود جز این که آنها با آگاهی از خشم مردم، خطرات خارجی ناشی از سیاست نظامی و جنگی حاکم، نفرت مردم از فرماندهان ارشد سپاه و نیروی انتظامی بعنوان دو بازوی کودتا و سرکوب مردم و در عین حال حامی غارتگران و خود نیز در جمع غارت کنندگان بانگ برداشته‌اند. مخاطبان آنها مردم نیستند، بلکه حاکمیت و هشدار به آن لایه‌هائی از حاکمیت است که واقعیت را انکار‌ نمی کند. واقعیت شرایط حاکمیت متلاشی شده و بحران عمومی و رو به تشدید حاکم بر جامعه. هیچ نرمش و بازی دیپلماسی در عرصه اتمی و مذاکرات سیاسی با قدرت‌های جهانی‌ نمی تواند این وضع را در مسیر بازگشت و مسیر عادی قرار بدهد، مگر تغییر مشی و سیاست در داخل کشور، تغییرات اساسی درحاکمیت و بازگرداندن نظامی‌ها به پادگان‌ها و گرفتن ابزار اقتصادی از دست آنها. در یک کلام، تغییر سیاست نظامی و آغاز سیاست آشتی ملی. آشتی با مردم و سپردن آینده کشور بدست مردم.‌ می توانند این بازگشت را به هر دلیل – از جمله ترس از سقوط و یا از دست دادن قدرت- نپذیرند، اما در برابر عدم پذیرش این وضع توسط مردم چه‌ می کنند؟ و حاصل این دو عدم پذیرش جز انفجار چه خواهد بود؟

حکومت متلاشی شده
گرچه به روی خود نمی آورند!

آرامش و فضای عادی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دیگر رسانه‌های وابسته به حکومت سعی می کنند آن را چهره اصلی حاکمیت متلاشی شده جمهوری اسلامی معرفی کنند، کوچکترین نشانه‌ای از آنچه در پشت این تلاش جریان دارد نیست. واقعی ترین تعبیر از حاکمیت کنونی، همان "حاکمیت متلاشی" است. هرگز و در هیچ کشور جهان، چنگ و دندانی که حکومت‌ها به مردم و احزاب و فعالان مطبوعاتی و سیاسی و صنفی نشان میدهند، نشانه ثبات و قدرت حاکمیت نبوده است و ایران و جمهوری اسلامی تافته جدا بافته‌ای نیست. همان است که دیگر کشورها و حکومت‌ها بوده و هستند و احکام عام جهانی شامل حال جمهوری اسلامی نیز می شود. هر اندازه که حکومت بیشتر تلاش می کند با سانسور و بستن فضای سیاسی چهره واقعی خود را پنهان کند، بیشتر آشکار می شود که اوضاع حکومت در پشت صحنه خراب تر است. و این خرابی و آشفتگی و تلاشی ساختار حکومتی، بازتابی است از بحران سراسری و حالت انفجاری که در کشور حاکم است. بنابراین و بر خلاف چماق و تفنگ و زندانی که حکومت به مردم نشان میدهد، حکومت روز به روز ناتوان تر شده و قدرت مانور خود را در برابر واقعیات جامعه و نیازهای مردم که می رود تا به انفجار خشم تبدیل شود از دست می دهد و از سوی دیگر، مردم نیز روز به روز مصمم تر می شوند که وضع کنونی را باید دگرگون کنند. همین که حکومت ناگهان در روزهای اخیر بار دیگر به یاد حجاب زنان در خیابان‌ها افتاده و می خواهد دوباره به مردم دندان نشان بدهد، خود از هر تفسیر و اعترافی درباره وضع و موقعیت متزلزل حاکمیت گویاتر است.
شرایط و موقعیت حاکمیت را در آن سخنان تاریخی آقای قدیانی، عضو رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دادگاه کودتای 22 خرداد باید جستجو کرد که هفته گذشته منتشر شد. آنجا که بانگ برداشت:
« این دادگاه غیر قانونی است و مطمئن باشید روزی به همین جهت محاکمه خواهید شد. بزرگترین مبلغ علیه جمهوری اسلامی آقای خامنه‌ای است. هم ایشان که در شهر قم مردم ایران را میکروب دانست. اوست که با عملکرد خود بزرگترین ضربه را به نظام وارد کرده است. اوست که کشور را ویران کرده و در دوران رهبری و مدیریتش دزدی ۳ هزار میلیارد تومانی رخ داده است! آقای خامنه‌ای طاغوت زمان است و من ۵۰ سال عمر خود را مبارزه نکرده ام که امروز او این گونه با خودکامگی سلطنت کند.»
شرایط و موقعیت حاکمیت را در نامه دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران باید جستجو کرد که در نامه به حجت الاسلام حجتی کرمانی نوشت:
«با این ظلم‌ها وستم‌ها، مقدمات سقوط نظام را فراهم می کنند و حیف است. نکنید. نمی‌دانم احمدی‌نژاد كیست و یك رییس جمهور یهودی تبار چگونه می‌خواهد كار كند. برخلاف مسلمانان زرتشتی‌تبار، مسلمانان یهودی‌تبار كارنامه‌ی خوبی ندارند. وزارت اطلاعات كتابی دارد درباره‌ رجال سیاسی ایران، كه موسسه‌ی اطلاعات آن را چاپ كرده است. نقش سیاست‌مداران یهودی‌تبار ایران را در آن کتاب بخوانید . چه كسانی باید جام زهر را بدست مقام رهبری بدهند؟ شما و تمامی كسانی كه با شما همسو و همفكر هستند و با ایشان نزدیك، این وظیفه و تكلیف تاریخی را بر عهده دارند. اگر آقای خامنه‌ای در دقیقه‌ی 90 مسیر و نتیجه‌ بازی را به نفع ملت و نظام عوض نكنند، آینده بسیار وحشتناك خواهد بود و کشور و ملت آسیب فراوان خواهد دید.»
بر این نظرات که با صراحت بیان شده، چه چیز می توان افزود جز این که آنها با آگاهی از خشم مردم، خطرات خارجی ناشی از سیاست نظامی و جنگی حاکم، نفرت مردم از فرماندهان ارشد سپاه و نیروی انتظامی بعنوان دو بازوی کودتا و سرکوب مردم و در عین حال حامی غارتگران و خود نیز در جمع غارت کنندگان بانگ برداشته‌اند. مخاطبان آنها مردم نیستند، بلکه حاکمیت و هشدار به آن لایه‌هائی از حاکمیت است که واقعیت را انکار نمی کند. واقعیت شرایط حاکمیت متلاشی شده و بحران عمومی و رو به تشدید حاکم بر جامعه.
هیچ نرمش و بازی دیپلماسی در عرصه اتمی و مذاکرات سیاسی با قدرت‌های جهانی نمی تواند این وضع را در مسیر بازگشت و مسیر عادی قرار بدهد، مگر تغییر مشی و سیاست در داخل کشور، تغییرات اساسی درحاکمیت و بازگرداندن نظامی‌ها به پادگان‌ها و گرفتن ابزار اقتصادی از دست آنها. در یک کلام، تغییر سیاست نظامی و آغاز سیاست آشتی ملی. آشتی با مردم و سپردن آینده کشور بدست مردم. می توانند این بازگشت را به هر دلیل – از جمله ترس از سقوط و یا از دست دادن قدرت- نپذیرند، اما در برابر عدم پذیرش این وضع توسط مردم چه می کنند؟ و حاصل این دو عدم پذیرش جز انفجار چه خواهد بود؟
 

بیانیه وزارت خارجه امریکا ایرانیان امریکائی شده فعلا، به ایران سفر نکنند وزارت خارجه آمريکا با صدور بيانيه ای به شهروندان آمريکايی، بویژه ایرانیانی که شهروند امریکا شده اند هشدار داد که به ایران سفر نکنند زیرا این احتمال که از بازگشت آنها جلوگیری کنند تقویت شده است. در اين بيانيه از شهروندان آمريکايی خواسته شده به اخبار و تحولات مرتبط با ایران توجه کننده و سفر های غيرضروری را انجام ندهند. همین بیانیه می افزاید که از سال ۲۰۰۹ تاکنون مقامات جمهوری اسلامی مانع خروج شماری از شهروندان آمريکايی ايرانی تبار، از جمله روزنامه نگاران و دانشگاهيان، که به دلايل شخصی يا حرفه ای به ايران سفر کرده بودند، شده و شماری از آنها را به اتهاماتی چون جاسوسی و اقدام عليه امنيت ملی بازداشت کرده اند


  بیانیه وزارت خارجه امریکا
ایرانیان امریکائی شده
فعلا، به ایران سفر نکنند
 
 
 
 
وزارت خارجه آمريکا با صدور بيانيه ای به شهروندان آمريکايی، بویژه ایرانیانی که شهروند امریکا شده اند هشدار داد که به ایران سفر نکنند زیرا این احتمال که از بازگشت آنها جلوگیری کنند تقویت شده است.
در اين بيانيه از شهروندان آمريکايی خواسته شده به اخبار و تحولات مرتبط با ایران توجه کننده و سفر های غيرضروری را انجام ندهند.
همین بیانیه می افزاید که از سال  ۲۰۰۹  تاکنون مقامات جمهوری اسلامی مانع خروج شماری از شهروندان آمريکايی ايرانی تبار، از جمله روزنامه نگاران و دانشگاهيان، که به دلايل شخصی يا حرفه ای به ايران سفر کرده بودند، شده و شماری  از آنها را به اتهاماتی چون جاسوسی و اقدام عليه امنيت ملی بازداشت کرده اند

همه آماده دوران، پس از شکست مذاکرات اتمی میشوند هم جمهوری اسلامی و هم امریکا و متحدان اروپائی و منطقه ای آن در اطراف ایران، خود را آماده روزهای پس از مذاکراتی می کنند که قرار است روز سوم خرداد در عراق انجام شود. یعنی مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با گروه 1+5. جمهوری اسلامی حاضر به دادن بزرگترین امتیازها و وسیع ترین عقب نشینی های اتمی است، به این شرط که تحریم های جهانی بلافاصله لغو شود. روسیه حتی از قول جمهوری اسلامی گفته که آنها – مقامات جمهوری اسلامی- حاضرند قرارداد الحاقی را امضاء کنند تا هر زمان که بازرسان سازمان انرژی اتمی خواستند سر زده وارد ایران شده و از هر نقطه ای که خواستند بازدید کنند. در برابر، امریکا و متحدان اروپائی اش با لغو تحریم ها علیه ایران موافق نیستند و بررسی و لغو احتمالی آن را به سال آینده میلادی موکول کرده اند. در چنین شرایطی است که دور تازه و شتابزده آرایش های نظامی در منطقه خلیج فارس معنای تازه ای پیدا می کند. امریکا هواپیماهای اف 22 خود را به نقطه از خلیج فارس منتقل کرده که می گویند این نقطه امارات متحده عربی است و جمهوری اسلامی نیز وعده یک مانور مشترک و مرکب از نیروی زمینی و احتمالا هوائی ارتش و سپاه در جنوب شرقی (نزدیک به دریای عمان و دهانه خلیج فارس) داده است. ظاهرا هر دو طرف خود را آماده شرکت مذاکرات بغداد می کنند، که دراینصورت، حتی شاید پیش از ایران، فشار سنگین به بشار اسد در سوریه آغاز شود و متعاقب آن در بغداد نیز تحولاتی روی داده و دولت و حکومت آن دچار تغییرات اساسی شود. هیچ مقامی در جمهوری اسلامی نمی گوید چه خبر است و در این روزها سر مردم را سعی می کنند با نخود سیاه "فصل گرما و مبارزه با بدلباسی" گرم کنند.

همه آماده دوران، پس از
شکست مذاکرات اتمی میشوند
هم جمهوری اسلامی و هم امریکا و متحدان اروپائی و منطقه ای آن در اطراف ایران، خود را آماده روزهای پس از مذاکراتی می کنند که قرار است روز سوم خرداد در عراق انجام شود. یعنی مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با گروه 1+5. جمهوری اسلامی حاضر به دادن بزرگترین امتیازها و وسیع ترین عقب نشینی های اتمی است، به این شرط که تحریم های جهانی بلافاصله لغو شود. روسیه حتی از قول جمهوری اسلامی گفته که آنها – مقامات جمهوری اسلامی- حاضرند قرارداد الحاقی را امضاء کنند تا هر زمان که بازرسان سازمان انرژی اتمی خواستند سر زده وارد ایران شده و از هر نقطه ای که خواستند بازدید کنند. در برابر، امریکا و متحدان اروپائی اش با لغو تحریم ها علیه ایران موافق نیستند و بررسی و لغو احتمالی آن را به سال آینده میلادی موکول کرده اند. در چنین شرایطی است که دور تازه و شتابزده آرایش های نظامی در منطقه خلیج فارس معنای تازه ای پیدا می کند. امریکا هواپیماهای اف 22 خود را به نقطه از خلیج فارس منتقل کرده که می گویند این نقطه امارات متحده عربی است و جمهوری اسلامی نیز وعده یک مانور مشترک و مرکب از نیروی زمینی و احتمالا هوائی ارتش و سپاه در جنوب شرقی (نزدیک به دریای عمان و دهانه خلیج فارس) داده است. ظاهرا هر دو طرف خود را آماده شرکت مذاکرات بغداد می کنند، که دراینصورت، حتی شاید پیش از ایران، فشار سنگین به بشار اسد در سوریه آغاز شود و متعاقب آن در بغداد نیز تحولاتی روی داده و دولت و حکومت آن دچار تغییرات اساسی شود. هیچ مقامی در جمهوری اسلامی نمی گوید چه خبر است و در این روزها سر مردم را سعی می کنند با نخود سیاه "فصل گرما و مبارزه با بدلباسی" گرم کنند.
 
 
 

پدیده ای که واقعیت دارد: «مردان فاحشه» در حکومت اسلامی" بازتاب : در کنار فاحشه گری زنان که دیرینگی به قدمت تاریخ دارد و در ایران طی سی سال اخیر نیز به شکل غیررسمی شاهدش بوده ایم، در واقعه ای عجیب طی سال های اخیر پدیده «فحشای مردان» رنگ جدی به خود گرفته و این رویه نه در میان گروهی معدود از زنان دارای سنین بالا، بلکه حتی در میان برخی دختران جوان مشتری دارد و این مسئله اگرچه ذره ای مورد توجه قرار نگرفته، اما وسعتش بیش از آنچه در حال وقوع است، عوارض وحشتناکی در پی خواهد داشت. به گزارش سرویس اجتماعی «بازتاب»؛ ایران زمین، نیاوران، فرشته و... برخی مجموعه های ورزشی یا تفریحی و پاتوق های شمال و شمال غرب تهران مناطقی است که «پسربازی» را بیشتر می توان شاهدش بود. اما مسئله آنجا جالب می شود که مسئله از پسربازی نیز فراتر می رود و عده ای در مقابل دریافت پول یا معادل آن، با دخترها برای امور و روابط خلاف اخلاق همراه می شوند و در واقع عملاً عنوان «مردان فاحشه» را شایسته خود می سازند. اگرچه چنین روابطی نیز مسبوق به سابقه بوده و حداقل در پنج دهه اخیر نمی توان منکر وجودش شد، ولی مشخصاً آنچه در گذشته رخ می داد، ارائه چنین پیشنهادهایی از سوی زنان میانسال و دارای سنین حداقل چهل سال و با متوسط پنجاه سال بود و این اتفاق نیز به شکل محدودی در حال وقوع بود و مردان نیز حتی از طیف دانشجوی شهرستانی و نظایر اینها که ویژگی خاص جز مردانگی نداشتند، می شدند. این بار اما شرایط به کلی تغییر یافته و متوسط سن دختران و یا زنان جوان مطلقه ای که چنین پیشنهادهایی می دهند، به شدت کاهش یافته و به لحاظ کمی نیز شواهد حکایت از افزایش شدید چنین رفتارهایی دارد که در نوع خود اتفاق منحصر به فردی است. این طیف در ایران مشخصاً در پی شرکای جنسی مذکری هستند که از چهره و اندام و کلام مناسبی برخوردار باشد تا در محافل دوستانه شان نیز برای داشتن چنین پسری پز دهند و از این گربه خانگی به عنوان طالب خود یاد کند، حال آنکه داستان چیز دیگری است و در واقع پسر در حال خالی کردن جیب دختر یا دریافت مکرر هدایای گرانقیمت است که دختر نیز می داند صرفاً برای حفظ این شخص و نه صرفاً بابت علاقمندی و دوستی دختر و پسری خرج می کند. پسران این طیف نیز برخلاف گذشته عمدتاً دانشجویان شهرستانی که مشکل هزینه دارند یا مردان ساده نیستند و عموماً جوانان دارای اندام های فیتنس با چهره های خاص هستند که حداقل جزو طبقه متوسط تلقی می شوند. جالب آنکه طیف دخترهای مشتریان این مردهای عمل آمده در باشگاه های بدنسازی نیز لزوماً فاقد چهره یا فیزیک مناسب نیستند و برخلاف تصور، بخش قابل توجهی از این دختران جوان از چهره مناسبی برخوردار بوده و حتی تحصیلات دانشگاهی نیز دارند، اما مشخصاً حتی نمی خواهند به میزان تعهد نیم بندی که در دوستی دختر و پسر نیز به وجود می آید نیز پایبند باشند و در اصل انگیزه محوری این طیف دخترها تنوع طلبی بیش از حد است که حتی به رفتار خلاف اخلاق در مدت طولانی با یک شخص نیز قانع نیستند! در این میان هرچند مردان فاحشه درآمد به مراتب بهتری از بودن با زنان میانسال دارند اما با توجه به ویژگی ها و جذابیت دختران خواهان این مسائل، حضور با زنان جوانان را ترجیح می دهند. این نوع فحشا هرچند هنوز وسعتی قابل رقابت با فحشای مردان نیافته که شرحش در میان مردم دهان به دهان بچرخد، اما به نظر می رسد با توجه به تغییرات ساختار اجتماعی ایران این اتفاق وسعت یابد. در شرایط کنونی بخش اعظم دانشجویان دختر بوده و این نسبت نیز روز به روز در حال افزایش است و همچنین اقبال بیشتر کارفرمایان به کارمندان زن که حتی در خصوص میزان حقوق نیز نسبت به مردان انعطاف پذیرند، دختران به سرعت و سهل الوصول تر از مردان جوان می توانند به استقلال مالی دست یابند و در مقابل مردانی به کثرت این بانوان باقی نمی مانند که بتوانند با تحصیلات معادل و شغل مناسب و چهره و اندام ایده آل پیشنهاد زندگی مشترک را بدهند، عملاً دختران در پی شرکای موقت زندگی می گردند که نیازهای مختلف شان را از جمله آنچه مورد اشاره قرار گرفت، تامین نمایند. طبیعتاً تغییر مداوم این شرکای نیز حس تنوعی طلبی (حتی اگر فاقد این حس باشند) را در گروهی از دختران به وجود می آورد و سرانجامش خانم هایی با خودروهای مدل بالا هستند که در برخی خیابان ها در پی مردانی با خودروهای چند ده میلیونی در پی مشتری خانم هستند! اینها بخشی از فساد در لایه های جامعه شهری به خصوص در پایتخت است که حتی برای برخی اقشار، باورناپذیر به نظر می رسد. اما این وضع تکان دهنده در کشورمان در حال وقوع است. هرچند مشابه آنچه ذکر شد در برخی کشورهای اروپایی آژانس هایی چنین خدماتی می دهند اما در ایران واقعاً اتفاق قابل هضمی نیست.

پدیده ای که واقعیت دارد: «مردان فاحشه» در حکومت اسلامی"

بازتاب : در کنار فاحشه گری زنان که دیرینگی به قدمت تاریخ دارد و در ایران طی سی سال اخیر نیز به شکل غیررسمی شاهدش بوده ایم، در واقعه ای عجیب طی سال های اخیر پدیده «فحشای مردان» رنگ جدی به خود گرفته و این رویه نه در میان گروهی معدود از زنان دارای سنین بالا، بلکه حتی در میان برخی دختران جوان مشتری دارد و این مسئله اگرچه ذره ای مورد توجه قرار نگرفته، اما وسعتش بیش از آنچه در حال وقوع است، عوارض وحشتناکی در پی خواهد داشت.
 به گزارش سرویس اجتماعی «بازتاب»؛ ایران زمین، نیاوران، فرشته و... برخی مجموعه های ورزشی یا تفریحی و پاتوق های شمال و شمال غرب تهران مناطقی است که «پسربازی» را بیشتر می توان شاهدش بود. اما مسئله آنجا جالب می شود که مسئله از پسربازی نیز فراتر می رود و عده ای در مقابل دریافت پول یا معادل آن، با دخترها برای امور و روابط خلاف اخلاق همراه می شوند و در واقع عملاً عنوان «مردان فاحشه» را شایسته خود می سازند.
 اگرچه چنین روابطی نیز مسبوق به سابقه بوده و حداقل در پنج دهه اخیر نمی توان منکر وجودش شد، ولی مشخصاً آنچه در گذشته رخ می داد، ارائه چنین پیشنهادهایی از سوی زنان میانسال و دارای سنین حداقل چهل سال و با متوسط پنجاه سال بود و این اتفاق نیز به شکل محدودی در حال وقوع بود و مردان نیز حتی از طیف دانشجوی شهرستانی و نظایر اینها که ویژگی خاص جز مردانگی نداشتند، می شدند. این بار اما شرایط به کلی تغییر یافته و متوسط سن دختران و یا زنان جوان مطلقه ای که چنین پیشنهادهایی می دهند، به شدت کاهش یافته و به لحاظ کمی نیز شواهد حکایت از افزایش شدید چنین رفتارهایی دارد که در نوع خود اتفاق منحصر به فردی است.
 این طیف در ایران مشخصاً در پی شرکای جنسی مذکری هستند که از چهره و اندام و کلام مناسبی برخوردار باشد تا در محافل دوستانه شان نیز برای داشتن چنین پسری پز دهند و از این گربه خانگی به عنوان طالب خود یاد کند، حال آنکه داستان چیز دیگری است و در واقع پسر در حال خالی کردن جیب دختر یا دریافت مکرر هدایای گرانقیمت است که دختر نیز می داند صرفاً برای حفظ این شخص و نه صرفاً بابت علاقمندی و دوستی دختر و پسری خرج می کند. پسران این طیف نیز برخلاف گذشته عمدتاً دانشجویان شهرستانی که مشکل هزینه دارند یا مردان ساده نیستند و عموماً جوانان دارای اندام های فیتنس با چهره های خاص هستند که حداقل جزو طبقه متوسط تلقی می شوند.
 جالب آنکه طیف دخترهای مشتریان این مردهای عمل آمده در باشگاه های بدنسازی نیز لزوماً فاقد چهره یا فیزیک مناسب نیستند و برخلاف تصور، بخش قابل توجهی از این دختران جوان از چهره مناسبی برخوردار بوده و حتی تحصیلات دانشگاهی نیز دارند، اما مشخصاً حتی نمی خواهند به میزان تعهد نیم بندی که در دوستی دختر و پسر نیز به وجود می آید نیز پایبند باشند و در اصل انگیزه محوری این طیف دخترها تنوع طلبی بیش از حد است که حتی به رفتار خلاف اخلاق در مدت طولانی با یک شخص نیز قانع نیستند!
 در این میان هرچند مردان فاحشه درآمد به مراتب بهتری از بودن با زنان میانسال دارند اما با توجه به ویژگی ها و جذابیت دختران خواهان این مسائل، حضور با زنان جوانان را ترجیح می دهند.
این نوع فحشا هرچند هنوز وسعتی قابل رقابت با فحشای مردان نیافته که شرحش در میان مردم دهان به دهان بچرخد، اما به نظر می رسد با توجه به تغییرات ساختار اجتماعی ایران این اتفاق وسعت یابد.
 در شرایط کنونی بخش اعظم دانشجویان دختر بوده و این نسبت نیز روز به روز در حال افزایش است و همچنین اقبال بیشتر کارفرمایان به کارمندان زن که حتی در خصوص میزان حقوق نیز نسبت به مردان انعطاف پذیرند، دختران به سرعت و سهل الوصول تر از مردان جوان می توانند به استقلال مالی دست یابند و در مقابل مردانی به کثرت این بانوان باقی نمی مانند که بتوانند با تحصیلات معادل و شغل مناسب و چهره و اندام ایده آل پیشنهاد زندگی مشترک را بدهند، عملاً دختران در پی شرکای موقت زندگی می گردند که نیازهای مختلف شان را از جمله آنچه مورد اشاره قرار گرفت، تامین نمایند.
طبیعتاً تغییر مداوم این شرکای نیز حس تنوعی طلبی (حتی اگر فاقد این حس باشند) را در گروهی از دختران به وجود می آورد و سرانجامش خانم هایی با خودروهای مدل بالا هستند که در برخی خیابان ها در پی مردانی با خودروهای چند ده میلیونی در پی مشتری خانم هستند! اینها بخشی از فساد در لایه های جامعه شهری به خصوص در پایتخت است که حتی برای برخی اقشار، باورناپذیر به نظر می رسد. اما این وضع تکان دهنده در کشورمان در حال وقوع است. هرچند مشابه آنچه ذکر شد در برخی کشورهای اروپایی آژانس هایی چنین خدماتی می دهند اما در ایران واقعاً اتفاق قابل هضمی نیست.

قاضی کهریزک در رابطه با پرونده دیگری بازداشت شد بازتاب : پس از دستور جدی مسئولان ارشد نظام مبنی بر برخورد با عوامل کهریزک، اشخاصی که مستقیما در برخوردهای فیزیکی و نگهداری غیراستاندارد زندانیان از کهریزک نقش داشتند، دادگاهی و محکوم شدند، اما خانواده قربانیان از مجازات این اشخاص که عمدتاً از رده های پایین نیروی انتظامی یا سرباز بودند و حتی در مواردی به قصاص نفس (اعدام) محکوم قطعی شده بودند، گذشتند و خواستار مجازات آمرین حادثه کهریزک شدند که در نهایت پای مقامات قضایی صادر کنند به میان کشیده شد. در ماجرای کهریزک در شرایط فعلی پیگیر جدی اش روح الامینی به نمایندگی از خانواده های آسیب دیده در آن وقایع است، «حیدری فر» به همراه «حداد» تحت نظر دادستان وقت تهران، بازپرسی بود که اتهام آمریت قضایی انتقال بازداشت شدگان در تجمعات و حین حوادث تلخ سال 88 به او زده شد و بر همین اساس این دو به همراه مرتضوی تا رسیدگی قطعی به پرونده شان در دادسرای قضات معلق شدند. وی فروردین ماه سال جاری در اثر یک درگیری در یک پمپ بنزین شهر اصفهان، از کلت کمری اش که به برخی قضات برای حفظ جانشان داده می شود، استفاده کرده و اقدام به تیراندازی هوایی کرده و در زمان پیگیری نیروی انتظامی نیز از مصونیت قضایی اش استفاده کرده که این مسئله حتی به رسانه ملی نیز کشید که پرونده این ماجرا در دادسرای اصفهان پیگیری و عدم صلاحیت صادر و به دادسرای ویژه قضات در تهران منتقل شده تا به شکل مجزا یا با لف به همان پرونده های قبلی رسیدگی شود. بر همین اساس خبر رسید دیروز «حیدری فر» برای رسیدگی به اتهاماتش بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شده است. با توجه به نزدیکی حیدری فر به مرتضوی و با توجه به این که بازداشت حیدری فر حدود دو سال بعد از تعلیق صورت می گیرد، این احتمال می رود که بازداشت وی تنها دو هفته بعد از ماجرای عدم استعفای مرتضوی از تامین اجتماعی مرتبط باشد. گفتنی است حیدری فر که ظاهرا متولد 1358 است، در جوانی به سمت مسوول یکی از شعب امنیت در دادسرای تهران منصوب شد و بسیاری از احکام را او می داد. بعد از ماجرای گزارش کمیته ویژه مجلس درباره حادثه کهریزک نیز حیدری فر در بیانیه ای که به نظر با توصیه مرتضوی نوشته شد، خطاب به رسانه ها مسایل را گردن گرفته بود!

قاضی کهریزک در رابطه با پرونده دیگری بازداشت شد

بازتاب :  پس از دستور جدی مسئولان ارشد نظام مبنی بر برخورد با عوامل کهریزک، اشخاصی که مستقیما در برخوردهای فیزیکی و نگهداری غیراستاندارد زندانیان از کهریزک نقش داشتند، دادگاهی و محکوم شدند، اما خانواده قربانیان از مجازات این اشخاص که عمدتاً از رده های پایین نیروی انتظامی یا سرباز بودند و حتی در مواردی به قصاص نفس (اعدام) محکوم قطعی شده بودند، گذشتند و خواستار مجازات آمرین حادثه کهریزک شدند که در نهایت پای مقامات قضایی صادر کنند به میان کشیده شد.

در ماجرای کهریزک در شرایط فعلی پیگیر جدی اش روح الامینی به نمایندگی از خانواده های آسیب دیده در آن وقایع است، «حیدری فر» به همراه «حداد» تحت نظر دادستان وقت تهران، بازپرسی بود که اتهام آمریت قضایی انتقال بازداشت شدگان در تجمعات و حین حوادث تلخ سال 88 به او زده شد و بر همین اساس این دو به همراه مرتضوی تا رسیدگی قطعی به پرونده شان در دادسرای قضات معلق شدند.
 
وی فروردین ماه سال جاری در اثر یک درگیری در یک پمپ بنزین شهر اصفهان، از کلت کمری اش که به برخی قضات برای حفظ جانشان داده می شود، استفاده کرده و اقدام به تیراندازی هوایی کرده و در زمان پیگیری نیروی انتظامی نیز از مصونیت قضایی اش استفاده کرده که این مسئله حتی به رسانه ملی نیز کشید که پرونده این ماجرا در دادسرای اصفهان پیگیری و عدم صلاحیت صادر و به دادسرای ویژه قضات در تهران منتقل شده تا به شکل مجزا یا با لف به همان پرونده های قبلی رسیدگی شود.

بر همین اساس خبر رسید دیروز «حیدری فر» برای رسیدگی به اتهاماتش بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شده است.
 
با توجه به نزدیکی حیدری فر به مرتضوی و با توجه به این که بازداشت حیدری فر حدود دو سال بعد از تعلیق صورت می گیرد، این احتمال می رود که بازداشت وی تنها دو هفته بعد از ماجرای عدم استعفای مرتضوی از تامین اجتماعی مرتبط باشد.

گفتنی است حیدری فر که ظاهرا متولد 1358 است، در جوانی به سمت مسوول یکی از شعب امنیت در دادسرای تهران منصوب شد و بسیاری از احکام را او می داد. بعد از ماجرای گزارش کمیته ویژه مجلس درباره حادثه کهریزک نیز حیدری فر در بیانیه ای که به نظر با توصیه مرتضوی نوشته شد، خطاب به رسانه ها مسایل را گردن گرفته بود!

اتهامات متقابل سران قوای سه گانه ایران بر سر پرونده های مفاسد مالی بی بی سی : در پاسخ به اظهارات محمود احمدی نژاد در مورد "برخورد سیاسی" با پرونده اختلاس "سه هزار میلیارد تومانی"، صادق لاریجانی با انتقاد از افرادی که پرونده را سیاسی می دانند گفت: "کسی که این فساد را کوچک عنوان کند سرش را زیر برف کرده است". رئیس قوه قضائیه ایران یکشنبه ۱۰ اردیبهشت (۲۹ آوریل) با اشاره به "یک ارتباط اختاپوسی که با بده – بستان‌ها مشکلات را در هر کجا حتی در دستگاه قضا حل می کند"، از "پاتوقی در یک رستوران" سخن گفت که محل "زد و بند" بعضی از مسئولان است. این اظهارات، به دنبال سخنرانی محمود احمدی نژاد در "چهارمین اجلاس ارتقای سلامت اداری" بیان شد که در بخشی از آن، با انتقاد از نحوه برخورد با اختلاس بانکی اخیر گفته بود: "بانکی که در آن تخلف صورت گرفت الان در حاشیه است". اشاره آقای احمدی نژاد، ظاهرا به بانک صادرات است که مقام های دولتی رئیس آن محمد جهرمی، معاون سابق شورای نگهبان، را از دست اندرکاران پرونده فساد بانکی می دانند و نسبت به زندانی نبودن او معترض هستند. صادق لاریجانی در پاسخ به انتقادات امروز محمود احمدی نژاد گفت مسئول بانکی وجود ندارد که "متهم باشد ولی احضار نشده باشد." وی افزود: "مقام معظم رهبری، هم در سخنرانی‌ها و هم در دیدارهای خصوصی به بنده گفته اند در این پرونده پیگیری قاطعیت داشته باشید و تا هر کجا که رفت ادامه دهید." "متهمی که مورد رافت اسلامی قرار گرفته" صادق لاریجانی در در ادامه بدون توضیح بیشتر، با اشاره به "متهم پرونده ای که توسط قوه قضائیه مورد رافت اسلامی قرار گرفته" پرسید: "چه دلیلی دارد بعد از آزادی آن شخص پست ها و حکم‌های قارچ گونه صادر شود؟" رئیس قوه قضائیه از مسئولان کشور خواست تا "برای رضای خدا از بده – بستان ها بیرون بیایید" و افزود: "گاهی دستگاه قضا به مصالح کشور برخی پرونده‌ها را فعلا پیگیری نمی‌کند، ولی این دلیل نمی شود این شخص را در منصبی بگمارند." این در حالی است که علی لاریجانی رئیس مجلس ایران نیز، در سخنرانی جداگانه ای در اجلاس ارتقای سلامت اداری، با اشاره به "یکی از افرادی که مناقشات هم اطرافش زیاد است" گفت که این شخص "نقل زبانش این است که قانون چند من است؟" رئیس مجلس هشتم بدون توضیح بیشتر افزود: "این فرد به درد مدیریت نمی خورد. باید فاتحه او را خواند. باید او را در میدان تره بار ببندند تا با باسکول کار کند وقتی متوجه این موضوع نیست." علی لاریجانی در مورد پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی هم تاکید کرد: "اینکه چند وزارتخانه و سیستم بانکی در این پرونده درگیر هستند، این خود فسار گسترده ای است و حتما انتظار است قوه قضائیه برخورد قاطع داشته باشد تا کسی هوس این کارها را در کشور نکند." پیش از سخنرانی رئیس قوه مقننه، محمود احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه "مجلس نباید پای خود را فرا‌تر از قانون بگذارد" گفت که بعضی نمایندگان مجلس "پیمانکاران" را تهدید می کنند که در صورت تن ندادن به خواسته های آنها "وزیر را استیضاح می کنند". آقای احمدی‌نژاد همچنین با انتقاد از برخی رد صلاحیت‌های انتخاباتی از سوی شورای نگهبان پرسید: "به چه حقی افراد به خاطر موردی که در قانون قید نشده رد صلاحیت می‌شوند؟" اتهام علیه مقام های ارشد اجراییه مزمان با این سخنان و در جریان برگزاری هشتمین جلسه رسیدگی به به اتهامات پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، نماینده دادستان اعلام کرد که پرونده وزیر سابق راه (حمید بهبهانی) و تعدادی از مدیران سابق این وزارتخانه در دادگاه مفتوح است. در این جلسه، یکی از متهمان در دفاعیات خود به جلسه ای مشترک با یک مقام دولتی و متهم ردیف اول پرونده اشاره کرد و گفت: "این مقام دولتی تازه از سفر استانی بازگشته بود و در تمام جلسه خوابید... ۲۰ روز بعد نیز جلسه ای در نهاد ریاست جمهوری داشتیم که ادامه جلسه اول بود." خبرگزاری مهر این مقام دولتی را "لیدر جریان انحرافی" معرفی کرده که لقبی است که برای اشاره به اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی نژاد مورد استفاده قرار می گیرد.

اتهامات متقابل سران قوای سه گانه ایران بر سر پرونده های مفاسد مالی

بی بی سی : در پاسخ به اظهارات محمود احمدی نژاد در مورد "برخورد سیاسی" با پرونده اختلاس "سه هزار میلیارد تومانی"، صادق لاریجانی با انتقاد از افرادی که پرونده را سیاسی می دانند گفت: "کسی که این فساد را کوچک عنوان کند سرش را زیر برف کرده است".
رئیس قوه قضائیه ایران یکشنبه ۱۰ اردیبهشت (۲۹ آوریل) با اشاره به "یک ارتباط اختاپوسی که با بده – بستان‌ها مشکلات را در هر کجا حتی در دستگاه قضا حل می کند"، از "پاتوقی در یک رستوران" سخن گفت که محل "زد و بند" بعضی از مسئولان است.
این اظهارات، به دنبال سخنرانی محمود احمدی نژاد در "چهارمین اجلاس ارتقای سلامت اداری" بیان شد که در بخشی از آن، با انتقاد از نحوه برخورد با اختلاس بانکی اخیر گفته بود: "بانکی که در آن تخلف صورت گرفت الان در حاشیه است".
اشاره آقای احمدی نژاد، ظاهرا به بانک صادرات است که مقام های دولتی رئیس آن محمد جهرمی، معاون سابق شورای نگهبان، را از دست اندرکاران پرونده فساد بانکی می دانند و نسبت به زندانی نبودن او معترض هستند.
صادق لاریجانی در پاسخ به انتقادات امروز محمود احمدی نژاد گفت مسئول بانکی وجود ندارد که "متهم باشد ولی احضار نشده باشد."
وی افزود: "مقام معظم رهبری، هم در سخنرانی‌ها و هم در دیدارهای خصوصی به بنده گفته اند در این پرونده پیگیری قاطعیت داشته باشید و تا هر کجا که رفت ادامه دهید."
"متهمی که مورد رافت اسلامی قرار گرفته"
صادق لاریجانی در در ادامه بدون توضیح بیشتر، با اشاره به "متهم پرونده ای که توسط قوه قضائیه مورد رافت اسلامی قرار گرفته" پرسید: "چه دلیلی دارد بعد از آزادی آن شخص پست ها و حکم‌های قارچ گونه صادر شود؟"
رئیس قوه قضائیه از مسئولان کشور خواست تا "برای رضای خدا از بده – بستان ها بیرون بیایید" و افزود: "گاهی دستگاه قضا به مصالح کشور برخی پرونده‌ها را فعلا پیگیری نمی‌کند، ولی این دلیل نمی شود این شخص را در منصبی بگمارند."
این در حالی است که علی لاریجانی رئیس مجلس ایران نیز، در سخنرانی جداگانه ای در اجلاس ارتقای سلامت اداری، با اشاره به "یکی از افرادی که مناقشات هم اطرافش زیاد است" گفت که این شخص "نقل زبانش این است که قانون چند من است؟"
رئیس مجلس هشتم بدون توضیح بیشتر افزود: "این فرد به درد مدیریت نمی خورد. باید فاتحه او را خواند. باید او را در میدان تره بار ببندند تا با باسکول کار کند وقتی متوجه این موضوع نیست."
علی لاریجانی در مورد پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی هم تاکید کرد: "اینکه چند وزارتخانه و سیستم بانکی در این پرونده درگیر هستند، این خود فسار گسترده ای است و حتما انتظار است قوه قضائیه برخورد قاطع داشته باشد تا کسی هوس این کارها را در کشور نکند."
پیش از سخنرانی رئیس قوه مقننه، محمود احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه "مجلس نباید پای خود را فرا‌تر از قانون بگذارد" گفت که بعضی نمایندگان مجلس "پیمانکاران" را تهدید می کنند که در صورت تن ندادن به خواسته های آنها "وزیر را استیضاح می کنند".
آقای احمدی‌نژاد همچنین با انتقاد از برخی رد صلاحیت‌های انتخاباتی از سوی شورای نگهبان پرسید: "به چه حقی افراد به خاطر موردی که در قانون قید نشده رد صلاحیت می‌شوند؟"
اتهام علیه مقام های ارشد اجراییه
مزمان با این سخنان و در جریان برگزاری هشتمین جلسه رسیدگی به به اتهامات پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، نماینده دادستان اعلام کرد که پرونده وزیر سابق راه (حمید بهبهانی) و تعدادی از مدیران سابق این وزارتخانه در دادگاه مفتوح است.
در این جلسه، یکی از متهمان در دفاعیات خود به جلسه ای مشترک با یک مقام دولتی و متهم ردیف اول پرونده اشاره کرد و گفت: "این مقام دولتی تازه از سفر استانی بازگشته بود و در تمام جلسه خوابید... ۲۰ روز بعد نیز جلسه ای در نهاد ریاست جمهوری داشتیم که ادامه جلسه اول بود."
خبرگزاری مهر این مقام دولتی را "لیدر جریان انحرافی" معرفی کرده که لقبی است که برای اشاره به اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی نژاد مورد استفاده قرار می گیرد.