Monday, April 25, 2011

نگاهی دوباره به مصاحبه آیت الله مهدوی کنی

نگاهی دوباره به مصاحبه آیت الله مهدوی کنی


رئیس جمهور فکر نکند

اگر برود، همه چیز فرو می ریزد







در روزهای گذشته، زیر گرد و غبار "مشائی زدائی" و "مصلحی ابقائی"، مصاحبه ای که نشریه "شما" ارگان حزب موتلفه اسلامی با آیت الله مهدوی کنی دبیرکل جامعه روحانیت و رئیس جدید مجلس خبرگان انجام داده و منتشر کرده بود، کمتر مورد توجه قرار گرفت. خلاصه ای از این مصاحبه را پیک نت منتشر کرد، اما فرصت نشد تا روی مهم ترین بخش آن تاکید شده و نظر خوانندگان به آن جلب شود. بخشی که تائید کننده ارزیابی پیک نت از تغییر ریاست مجلس خبرگان رهبری، با امضای "سردبیری"، یک روز پس از این جابجائی، با عنوان "سنگر بندی دقیق هاشمی رفسنجانی" منتشر شد. (اینجا)



آنچه مهدوی کنی در این مصاحبه به آن اشاره می کند و در زیر می خوانید، مربوط به دیداری است که وی با احمدی نژاد و علی لاریجانی رئیس مجلس داشته است. او بی آن که نام احمدی نژاد را بیآورد، اشاره به تهدید او در همان جلسه میکند و می گوید که "آن مقام" فکر می کند اگر کنار برود هیچ چیز باقی نمی ماند!











گاهی اوقات به دلیل بعضی از حوادث و شکست های ظاهری بعضی می گفتند دوره روحانیت گذشته و بی مصرف شده است . ولی بنده از همان اول عرض می کرده ام که اینطور نیست . اگر بتدریج روحانیت هر دوره مجلس کم بشود این نشان می دهد که انقلاب دارد از مسیر خودش منحرف می شود … نگوئید که اگر فلان روحانی از فلان شهر انتخاب شود ، ممکن است در مجلس فعال نباشد و یک کلاهی تحصیل کرده امروزی ممکن است بتواند بیشتر فعال باشد. اینطور نباید فکر کرد . فعالیت در مجلس یک فعالیت جمعی است که راهنمایی آن به دست یک عده ای از نخبگان است. مجلس را نخبگان می گردانند. اما یک عده ای باید باشندکه فعالیت این نخبگان را تأیید کنند و اگر روحانیت نباشد چیز بدی می شود .



بعضی از اصولگراها در حضور خود من، در یک جمعی اظهار کردند که روحانیت نفوذ خودش را از دست داده و دیگر نمی تواند مردم را جمع کند. چه کار بکنیم ؟ باید یک کاری کنیم که مردم را جمع کنیم.



خوب حالا مردم را بخواهیم جمع کنیم چه کار کنیم ؟ باید شعارهای روحانی و شعارهای امام را عوض کنیم ؟ شعارهای اسلامی و انقلابی یا سنتی را حذف کنیم ؟ یک شعارهایی بدهیم که یک طبقه دیگری از مردم را جذب کنیم ؟ این مسئله ایران [و مکتب ایرانی] و این حرف ها شاید معلول همین فکر است …



این نمی شود که بنده یک اصولی را بگویم قبول دارم ولی در مقام پیاده کردن مصادیقش بگویم همینی که من می گویم باید باشد. من به آن دوست دیگر هم که بحث همین نفوذ روحانیت را مطرح کرد گفتم مسائل اجتماعی ، سیاسی را در کوتاه مدت نگاه نکنید . همیشه در دراز مدت نگاه کنید .”



بنده اگر که در مقام ریاست در جمهوری اسلامی باشم اگر یک وقت احساس کنم که اگر الان بروم کنار به مصلحت است، باید بروم . بعضی ها فکر می کنند واقعاً اگر بروند کنار هیچکس و هیچ چیز باقی نمی ماند . نه اینجوری نیست.



نکته آخر من توصیه به دولتی ها و رئیس جمهور است که واقعاً یک وقت خدای ناکرده ، خود رئیس جمهور را نمی گویم، اطرافیان کاری نکنند که باعث جدایی بشود.

سرتیپ جلالی: این یک جنگ رسمی است!

سرتیپ جلالی: این یک جنگ رسمی است!


حمله با ویروس "استار س"

به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی





رئیس سازمان پدافند غیر عامل جمهوری اسلامی – سرتیپ جلالی- رسما اعلام داشت که علاوه بر "ویروس استاکس نت" اکنون ویروس دیگری بنام “استار. س” به تاسیسات اتمی ایران حمله کرده است.



ما موفق شدیم این ویروس را کشف کنیم و هم اکنون آن را به آزمایشگاه داده ایم ولی نتایج قطعی بدست نیامده است. گرچه مشخص شده که این ویروس هماهنگ با سیستم اتمی ایران بوده، اما تخریب آن در مرحله اول بسیار کم گزارش شده است.



رئیس سازمان پدافند غیر عامل در باره ویروس استاکس نت نیز گفت:



تهدید "استاکس نت" بطور کامل برطرف نشده و ممکن است به شکل دیگری فعالیت خود را ادامه دهد.



ما باید خود را برای مقابله با ویروس های بعدی آماده کنیم ، زیرا امکان دارد که ویروسهای جدید وقتی وارد سیستم اتمی ایران شوند به مراتب از ویروس اولی خطرناک تر باشند.



آمریکائی ها و اسرائیلی ها با این ویروس ها به سایت های اتمی ایران حمله می کنند و با ویروس جدید توانسته اند به برخی اسناد در شبکه کامپیوتری اتمی ایران راه یافته و به کامپیوترها نیز آسیب زده است. ممکن است وزارت امور خارجه دراین باره اقدام به پیگیری حقوقی کند، زیرا این یک جنگ رسمی "سایبری" است. روس ها از همین اصطلاح دراین باره استفاده می کنند.

فیلم را ببینید!

فیلم را ببینید!


این رونوشت در سوریه

برابر اصل آن در ایران است

گزارش ها و فیلم های مخابره شده از تظاهرات خونین در شهر "درعا"ی سوریه، یکبار دیگر نشان داد که دست های پرقدرتی در دولت سوریه، با سپاه پاسداران در ارتباط است و با همان شیوه ای که سپاه در ایران با مردم مقابله خونین کرد با مردم و تظاهرات اعتراضی آنها مقابله می کند.



مقابله خونین و به سبک کودتاچی های جمهوری اسلامی با مردم شهر "درعا" در سوریه، همزمان با اعلام لغو قانون "حالت اضطراری" توسط بشار اسد، نشان داد که دو خط در حاکمیت سوریه حضور دارد و عمل می کند. فیلمی که شبکه تلویزیونی الجزیره روز گذشته از سرکوب مردم شهر "درعا" منتشر کرد، سندی است بر آنچه در بالا و در ارتباط با کپی برداری از سرکوب مردم ایران به آن اشاره شد. سرکوبی که شمار قربانیان آن تا 25 تن و دستگیری های سیاسی وسیع گزارش شده است. شهر "درعا" با کشور اردن هاشمی هم مرز است و اخبار آن بتدریج مشابه اخبار بنغازی در لیبی در رسانه های بین المللی منتشر می شود و این می تواند زمینه ساز آغاز تحریم های سازمان ملل متحد علیه سوریه و حتی زمزمه دخالت نظامی دراین کشور شود. بویژه که بتدریج شمار کل قربانیان تظاهرات اعتراضی در سوریه طی هفته های گذشته صدها تن گزارش شده است


تلاش خامنه‌ای برای اداره امور کشور

تلاش خامنه‌ای برای اداره امور کشور


احمدی‌نژاد در نهاد ریاست جمهوری حاضر نمی‌شود

دیگربان : علی خامنه‌ای همزمان با خودداری محمود احمدی‌نژاد از حضور در نهاد ریاست جمهوری، در اقدامی کم سابقه طی شش روز گذشته چهار دیدار با مسئولان نظامی٬ فرهنگی و اقتصادی داشته است.



محمود احمدی‌نژاد در اعتراض به دخالت رهبر جمهوری اسلامی در عزل حیدر مصلحی وزیر اطلاعات حاضر نشده است در نهاد ریاست جمهوری حاضر شود و تمام امور اجرایی کشور در حال حاضر بر عهده محمدرضا رحیمی است.



رهبر جمهوری اسلامی نیز که تمایل فراوانی دارد مسائل و اختلاف‌ها را پشت پرده حل و فصل کند، در چهار دیدار اخیر خود هر بار اشاره‌ای به وجود اختلاف‌ها میان مسئولان کرده و از آن‌ها خواسته این اختلاف‌ها را علنی نکنند.



در پشت پرده نیز آیت‌الله مهدوی کنی و علی لاریجانی برای راضی کردن احمدی‌نژاد به تمکین در برابر حکم آقای خامنه‌ای مبنی بر ادامه کار حیدر مصلحی با وی دیدار‌ داشته‌اند که به نظر می‌رسد این دیدار‌ها رضایت بخش نبوده است.



احمدی‌نژاد با احتساب سفر هیات دولت به کردستان بیش از یک هفته است که از حضور در نهاد ریاست جمهوری خودداری کرده است.



روز دوشنبه (پنجم اردیبهشت) نیز گزارش‌هایی از دیدار احمدی‌نژاد با خامنه‌ای منتشر شد؛ دیداری که تاکنون از نتایج آن هیچ گزارشی منتشر نشده است.



به نظر می‌رسد آقای خامنه‌ای پس از چهار دیدار متوالی با برخی مسئولان نظام و فرستادن پیام‌های غیرمستفیم به احمدی‌نژاد در ‌‌نهایت مجبورشده است با رئیس دولت رودررو گفتگو کند.



رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با مسئولان و محققان مرکز اسناد انقلاب اسلامی٬ گروهی از مردم استان فارس٬ جمعی از فرماندهان پلیس و اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس بار‌ها مستقیم و غیرمستفیم پیام‌هایی به احمدی‌نژاد فرستاده که این پیام‌ها با بی‌اعتنایی وی مواجه شده است.



صریح‌ترین پیام خامنه‌ای به تیم احمدی‌نژاد روز سوم اردیبهشت در دیدار با گروهی از مردم استان فارس بود که در این پیام رهبر جمهوری اسلامی به صراحت گفت اجازه نخواهد داد جمهوری اسلامی منحرف شود.

احضار علی طبرزدی به دفتر حفاظت اطلاعات نجف آباد

احضار علی طبرزدی به دفتر حفاظت اطلاعات نجف آباد


علی طبرزدی، فرزند حشمت الله طبرزدی روز گذشته به دفتر حفاظت اطلاعات شهر نجف آباد احضار شده است.



بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماموران نیروی انتظامی خودروی شخصی علی طبرزدی را حین سفر به اصفهان (حوالی نجف آباد) متوقف کرده و از وی می‌خواهند که مدارک شناسایی‌اش را ارائه دهد.



ماموران انتظامی پس از مشاهدهٔ مدارک نامبرده از وی سوالاتی در خصوص نسبت وی با حشمت الله طبرزدی پرسیده و سپس ضمن ضبط مدارک از وی می‌خواهند که برای بازپس گیری آن‌ها بایستی به دفتر حفاظت اطلاعات شهر نجف آباد مراجعه نماید.



این در حالیست که علی طبرزدی با بیان اینکه هزینهٔ مالی مراجعهٔ وی به نجف آباد به علت گرانی بنزین بالاست به این اقدام اعتراض می‌کند.



لازم به یاد آوری ست که حشت الله طبرزدی، پدر وی، در حال حاضر در بند ۴ زندان رجایی شهر کرج به همراه ده‌ها زندانی سیاسی دیگر محبوس است.

دولت، دروغ می‌گوید

برای نخستین بار، برخی نمایندگان و چهره‌های اصولگراهم دولت را دروغگو خواندند. اتهام دروغگویی به دولت محمود احمدی نژاد از سوی محافظه کاران در حالی مطرح می شود که در روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، موسوی و کروبی در مناظره ها برآن تأکید کرده و نسبت به آمار سازی و دروغ گویی دولت در حوزه اقتصاد هشدار داده بودند.




پیش‌تر، تکرار اتهام "دروغگویی دولت" توسط مخالفان حکومت با واکنش آیت الله خامنه‌ای روبه رو شد. وی در اولین نماز جمعه بعد از انتخابات از اینکه رییس دولت به دروغگویی متهم شده بود به شدت انتقاد کرد.



بنا بر گزارش رادیو فردا، احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس صریح‌تر از دیگر محافظه‌کاران، دولت را به انتشار آمار دروغ متهم کرده است. وی با انتشار نامه‌سرگشاده ای ضمن استناد به آمار صندوق بین‌المللی پول، رابطه تولید ناخالص داخلی و میزان بیکاری و نیز آمار گمرگات و افزایش چک‌های برگشتی، محمود احمدی‌نژاد و دولتش را متهم کرده است که آمار خلاف واقع در زمینه بیکاری و نرخ رشد به مردم می‌دهند.



احمد توکلی با مقایسه این دولت و دولت‌های پیش از آن، یادآور شده است که دولت‌های پیشین در جداول تقدیمی خود به مجلس، علاوه بر ارقام سال آينده، ارقام عملکرد سال قبل و مصوب سال جاری را نيز ارائه می‌کردند تا تغييراتی که دولت در ارقام پيشنهاد کرده است، در طول دو سه سال قابل رويت باشد اما به گفته وی دولت کنونی از این اقدام خودداری می‌کند.



در اسفند ماه سال ۱۳۸۹ محمود احمدی‌نژاد گفته بود "عده زیادی" ایجاد یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل را "غیرقابل باور و محال می‌داند در حالی که با همت دولت این میزان اشتغال شکل گرفته و اسناد آن موجود است."



احمد توکلی با ارائه چند دلیل و نشانه و با استناد به آمار صندوق بین‌المللی پول و آمارهای موجود در کشور می‌گوید نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری در کشور غیر از آن چیزی است که مسئولان دولتی بر آن اصرار دارند.



به گفته رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس به نظر می‌رسد چون روند نرخ رشد تولید ناخالص داخلی از پاييز ۱۳۸۶ به بعد نزولی بوده، بانک مرکزی از انتشار ارقام رشد، منع شده باشد. وی نتیجه می‌گیرد که رشد نزولی اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری را به همراه دارد که آن هم از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی اعلام نمی‌شود.







تهدید تولید و صنعت



در خبری دیگر، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع معادن ایران در انتقاد از دولت در اجرای هدفمند سازی و ضربه به تولیدکنندگان گفته است: "در نحوه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها به سهم خانوار خوب توجه شد اما قرار بود که 30 درصد درآمد ایجاد شده برای دولت به حمایت از تولید اختصاص یابد در حالی که فقط یک هشتم این میزان تحقق یافته است".



به گزارش خبر آن‌لاین، محمد نهاوندیان، گفته است: "شیب اجرای این قانون باید منطقی باشد گفت: چگونه می توان از یک کارخانه انتظار داشت که ظرف سه ماه فناوری مصرف انرژی اش را تغییر دهد."



در این راستا هاشمی رفسنجانی نیز پیش‌تر گفته بود: "نمایندگان مجلس دیدند که ۳۰ درصد از درآمدهای یارانه‌ها باید به مراکز تولید صنعتی برگردد و ۲۰ درصد به دولت برسد که هزینه‌هایش بالا می‌رود و بقیه باید در مسیر درست استفاده شود. البته آنها هوشیاری به خرج دادند و قبل از اینکه گران کنند، پولی به مردم دادند که قدری زهر کار را گرفتند، ولی در ادامه این‌گونه نیست. باید مواظب باشیم."



وی با تاکید بر ضرورت هدفمند سازی یارانه​هابرای کشور در انتقاد از شیوه دولت هشدار داده بود که "خطر بد اجرا کردن موقعی بروز می‌کند که صنایع و کشاورزی برای صاحبانشان صرف نکند و ضرر بدهد که الان کم و بیش آثارش دارد پیدا می‌شود. خیلی از کارگاه‌ها با این قیمت‌ها نمی‌توانند کار کنند. به ضررشان است. به علاوه دولت هم برای تأمین نیازهای مردم وارد می‌کند. واردات هم از کشورهایی مثل چین است که کالاهایشان ارزان‌تر است".



براساس قانون هدفمندسازی یارانه ها دولت موظف است 30 درصد از منابع حاصل از هدفمندسازی یارانه ها را در اختیار بخش صنعت و تولید قرار دهد تا از این طریق واحدهای تولیدی و در واقع بخش مولد اقتصاد کشور بتوانند خود را برای شرایط جدید اقتصادی بعد از اصلاح قیمت حاملهای انرژی آماده سازند.



بر این اساس و با توجه به اینکه سال 89 اولین سال اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها محسوب می شود و دولت باید در این سال تا سقف 20 هزار میلیارد تومان منابع را از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی تجهیز می کرد طبق قانون، رقمی معادل 6 هزار میلیارد تومان از این منابع را باید به عنوان تسهیلات در اختیار واحدهای صنعتی قرار می داد.







البته با توجه به پرداخت 8 هزار میلیارد تومانی یارانه نقدی در سال 89 که نشان دهنده اجرای قانون در حد 16 هزار میلیارد تومان در سال گذشته بود می توان گفت مطالبه بخش صنعت از منابع هدفمندسازی در سالی که گذشت، حدود 4800 میلیارد تومان است که دولت موظف به پرداخت این ارقام بود.



در این راستا عباس وطن پور، یک عضو کمیسیون صنایع اطاق بازرگانی یادآور شد: "دولت با دادن یک سری تسهیلات، فشار را از دوش خود به دوش تولیدکنندگان می‌اندازد و برای خود به این ترتیب زمان می‌خرد."

این عضو کمیسیون صنایع تصریح کرد: "در طی دو مرحله گذشته، 40هزار میلیارد تومان دولت به صورت نقدی به حساب مردم واریز کرده است، ولی طبق اخبار برخی مردم از پرداخت فیش گاز ممانعت کرده‌اند و دولت نتوانسته به ارقام مورد نظر خود دست یابد".

وطن‌پرور با بیان اینکه "واحدهای صنعتی به‌طور فاحشی دچار افزایش قیمت‌شده‌اند" خاطرنشان کرد: "هیچ‌کس نمی‌داند ممانعت دولت از افزایش قیمت‌ها تا کی ادامه خواهد داشت، در عین حال با کاهش 2درصدی نرخ سود، منابع بانک‌ها در حال خارج شدن است."



هم چنین کامران وکیل، دبیر اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی هم از پیش‌بینی ارزش 30 تا 40درصدی محصولات معدنی خبر داد و گفت: "هدفمندی یارانه‌ها و جلوگیری از هدر رفتن منابع ملی قابل تقدیر است، اما مسأله اصلی چگونگی اجرای آن است".



به گفته وکیل "بسیاری از واحدهای صنعتی به انرژی و منابع انرژی ارزان عادت کرده‌اند و با هدفمندسازی یارانه‌ها راهی جز تعطیلی ندارند."



به گزارش خبر آن‌لاین "محمد پارسا" رئیس هیأت مدیره سندیکای صنعت برق نیز گفته است: "از سال82 به علت اشتباه جلوی رشد منطقی قیمت‌ها گرفته شد و مجلس جلوی افزایش قیمت‌ها را نگرفت و نرخ ارز مطابق قیمت‌ها تعدیل نشد."

این عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران با اشاره به افزایش توجه اتاق به روند خصوصی‌سازی در طول دوره قبل افزود: "وظیفه فعلی اتاق بسیار سنگین است، اما برخی زیرساخت‌ها برای خصوصی‌سازی انرژی هنوز فراهم نشده و وابستگی بودجه به نفت هنوز کم نشده است".

سرنوشت بنی صدر در انتظار احمدی نژاد

حجت السلام جعفر شجونی، دبیر جامعه وعاظ تهران اگرچه هنوز "هاله نور" احمدی نژاد را رد نمی کند اما مشایی در کنار وی را چرا. این عضو حزب موتلفه اسلامی و جامعه روحانیت مبارز، در مصاحبه با روز، ضمن تاکید بر اینکه مجلس باید "اشراف کامل رهبر بر وزارت خانه های خارجه و اطلاعات را قانونی کند" خبر از آن می دهد که: بعضی ها می خواهند برای امیال خودشان در این دووزارت خانه "آنتن" داشته باشند.




و اگر وضعیت کنونی ادامه یابد: احمدی نژاد هم به سرنوشت بنی صدر و منافقین و... دچار خواهد شد.



این مصاحبه در پی می آید.







سلام حاج آقا! می خواستم نظر شما را در مورد حکم رهبر برای آقای مصلحی، وزیر اطلاعات، بپرسم.



رهبر حتما باید در این کشور بر دو وزارت خانه اشراف داشته باشد؛ یکی وزارت امور خارجه یکی وزارت اطلاعات.







چرا؟



چون اینها پست های کلیدی کشورست که باید رهبر بر آنها اشراف کامل داشته باشد. اگر هم تا حالا نشده به نظر من وظیفه مجلس شورای اسلامی است که این موضوع را قانونی کند.







چرا؟



چون متاسفانه بعضی ها به میل خودشان می خواهند در کار امور خارجه یا در کار اطلاعات دخالت کنند. یا به قول معروف می خواهند در این دو وزارتخانه آنتن داشته باشند، جاسوس داشته باشندبرای امیال خودشان.







این بعضی ها چه کسانی هستند؟



بعضی ها گروهی اند، حزبی اند، مریض اند؛ مریض.







مثلا چه کسانی؟



حالا هر کس دیگر. مثلا در همین مسئله وزارت اطلاعات گفتند رئیس دفتر می خواسته آقای عبداللهی باشد. خب ببینید این جور چیزها شده...







رئیس دفتر؟



مشایی. مثلا در استان ما، گیلان، بنده و امام جمعه و نماینده ولی فقیه و تمام نمایندگان مجلس و همه ارگان ها دل مان می خواست یک آدم لایقی را، که سردار قربان زاده باشد، استاندار رشت بکنیم. من هم نامه به رئیس جمهور نوشتم هم به رئیس دفترش و خواسته مردم راگفتم؛ والا بنده هیچ کاری در آنجا ندارم. چون استاندار قبلی هم مازندرانی بود، که آقای قهرمانی باشد ـ حالا نمی دانم آقای قهرمانی را به کویت برده یا ایتالیا، هر جا برده ـ اما متاسفانه مشایی آخرسر یک مازندرانی را به استان گیلان تحمیل کرد که هیچ کدام ما راضی نیستیم.







چرا؟ این کارها می تواند مملکت را به بحران بکشاند؛ چرا این کارها را می کنند؟



هوای نفس خانم؛ یعنی من تنها کسی که دیدم که به قدرت رسید و مغرور نشد امام خمینی بود. بقیه به قدرت که می رسند غالبا غرور جلویشان را می گیرد؛ فامیل بازی، پارتی بازی... امیر المومنین در نهج البلاغه می گوید چهار چیزآفت نظام است: یکی ظلم به مردم، یکی بلند کردن بیت المال مسلمین، یکی فامیل بازی، یکی هم رشوه...





این چهار کار را هم که ماشالله خیلی ها می کنند..



بله؛ خب این آفت نظام است. هر چیزی یک آفتی دارد، انقلاب ما را هم این آفت زد.







زد؟



بله زد. شما نگاه کن با پارتی بازی در این بانک ها به بعضی ها۴۰۰ میلیارد تومن وام دادند به من و شما ۵۰۰ هزار تومن هم نمی دهند.







بعد به شما می گویند زمین دارید، گاوداری دارید، ....



بله. خدا به سر شاهدست پسر من آه در بساط ندارد اما نوشتند ۸۰۰ میلیون یورو خارج کرده.







۸۰۰ میلیون یورو؟ !!



خود من ۷۴۰ میلیون دلار در لندن دارم.







۷۴۰ میلیون دلار؟ !!



بعله؛ بعد این آقای نوری زاده که با رادیوی چی چی حرف می زند می گوید این شجونی را زینبیه هم راه نمیدهند [در سوریه] لندن راهش بدهند!! گوش می کنید؟







بله



خب من از جوانی حرف حق را می زدم؛ خربزه می خوردم، پای لرزش هم می نشستم.







حالا چرا این حرف ها را درباره شما می زنند؟ چرا با شما بدند؟ چرا جامعه وعاظ ولایی را در برابر جامعه شما درست کردند؟ کی این کار را کرد؟



خب اینهاهم هوای نفس است. پلو با پول. اینها واعظ نیستند خانم؛ واعظ نما هستند. لباس غصبی پوشیده اند.... ما سال ها می رویم کسی به ما هزار تومان هم پول نمی دهد ولی آن آقا می گوید "خیرین" به ما پول می دهند. نخیر؛ جاسوس ها پول می دهند. خائن ها به اینها پول می دهند...







یعنی مشایی؟



بله؛ از خارج و داخل به اینها پول می دهند. ببین؛ یک وقتی می گفتند انگلیسی ها به بعضی آخوندها پول می دادند که هر روز روضه حضرت زهرا بخوانند و عمر را لعنت کنند تا اخلاف بین شیعه و سنی درست کنند. خانم جان؛ پول های دشمن هزار جور خرج می شود...





خب حاج آقا فکر نمی کنید وقتی بعضی ها آقای احمدی نژاد را آنقدر گنده کردند، گنده کردند، بردند بالا، بردند بالا، نتیجه اش این می شود که او حالا حرف هیچ کس را گوش نکند؟ مثلا همین که نوشتند معجزه هزاره سوم است؛ همین که تایید کردند که دور سرش هاله دارد. فکر نمی کنید نتیجه اش همین بود...



البته هر کدام از اینها جای بحث دارد؛ مثلا ما که نمی توانیم به کسی بگوییم هاله ات دروغ است. حافظ می گوید فیض روح القدس ار باز مدد فرماید/ دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد. الان می گویند آیت الله بهجت دعا خواند به یک دانه قند و داد به یک خانم مریض؛ سرطان خونش خوب شد. متوجه هستید؟ ما نه می توانیم بگوییم دروغ است نه می توانیم به کلی هم بگوییم اینطورست. این وسط می گوییم برای خدا کاری ندارد. همان فیض روح القدس ار باز مدد فرماید. الان هم من عقیده ندارم آقای احمدی نژاد جلوی رهبر ایستاده باشد....







خب هنوز مصلحی را به جلسه هیات دولت دعوت نکرده، به جلسه هیات دولت هم نرفته. وقتی رهبر یک چیزی می گوید که دیگر نباید حرف باشد؛ درست است؟



بله؛ ولی انشاالله دعوت می کند. دیروز رهبر ما طوری سخن فرمودند که دولت خدمتگزارست من هم هر وقت مصلحت بدانم یک تذکر می دهم. اما خدای نکرده اگر هر کسی، احمدی نژاد یا غیر احمدی نژاد، از فرمان ولایت کج بشود به سرنوشت بنی صدر و منافقین و قطب زاده و شریعتمدار و منتظری و بقیه دچار می شود. ما احترام مان برای آقای احمدی نژاد سر جای خودش هست ولی یک لجبازی او را دوست نمی داریم و آن قصه، قصه مشایی است. بارها مراجع تقلید، علما، به خود ما گفتند. ما هم با آقای مشایی صحبت کردیم. بعد آن جامعه وعاظ ولایی آن قدر احمق اند که می گوینداحمدی نژاد را بدون مشایی نمی شود دوست داشت ولی ادعا می کنند که رهبر را قبول داریم مصباح یزدی را قبول نداریم. چون آقای مصباح می گوید این جور حرف ها که مشایی می زند حرف آدم های غیر خودی است؛ تیمسار فیروز آبادی می گوید این حرف ها مال آدم های افسار گسیخته است؛ دیگران هم می گویند این حرف ها جنحالی است. شما نگاه کن وزارت امور خارجه داریم اما در این هیر و ویر این آقایان می روند دربار پادشاه اردن! خب کسی که با پادشاه اردن می نشیند یا بیسوادست یا احمق یا خائن.







حتما شما هم شنیده اید که بعضی ها می گویند آقای احمدی نژاد می خواهد از این طریق، راسا با آمریکا رابطه برقرار کند. برای این کار لازم دارد هم سیاست خارجی را در اختیار بگیرد هم وزارت اطلاعات را. بعد با این دو حربه که اسلحه مهمی هم هست، جلو رهبر بایستد. برای همین می گویند فتنه بعدی فتنه مهم تری می شود. شما چه می گویید؟



من این جور حرف نمی زنم؛ ولی می گویم اگر کسی خدای ناکرده جلو رهبر بایستد، جلوقانون اساسی ایستاده، جلو امام خمینی ایستاده و مقدمات واژگونی خودش را فراهم کرده. من چنین نسبتی نمی دهم ولی خب انسان است دیگر؛ انسان ممکن است مغرور باشد، به قدرت برسد و اطلاعات عوضی بدهد یا به اسم وزارت اطلاعات قتل های زنجیره ای انجام بدهد که آبروی نظام را ببردـ در همان دوره آقای خاتمی ـ من عقیده ام این است که همان طور که دیروز رهبر فرمودند دولت خدمتگزارست منتها بعضی اشتباهات جزیی دارد که باید آنها را برطرف کرد.

و اگر نکند؟


به سرنوشت دیگران مبتلا می شود.

اختلاف رهبر جمهوری‌اسلامی با محمود احمدی‌نژاد، بر سر عزل یا ادامه کار حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات همچنان ادامه دارد. در آخرین تحول از این‌دست، روز گذشته محمود احمدی‌نژاد در جلسه کابینه شرکت نکرد و ریاست آن را به محمدرضا رحیمی - معاون اول خود سپرد. برخی اخبار غیررسمی هم حکایت از آن دارد که محمود احمدی‌نژاد به دلیل دلخوری از ابقای حیدرمصلحی قصد دارد فعلا در جلسات کابینه شرکت نکند. اما روزنامه کیهان ضمن تائید خبر عدم حضور احمدی نژاد در سرکار و انتقاد از شایعه سازان،حضور رییس دولت در دیدار با سفیر چین رانشان آن دانست که همه چیز عادی است.

اختلاف رهبر جمهوری‌اسلامی با محمود احمدی‌نژاد، بر سر عزل یا ادامه کار حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات همچنان ادامه دارد. در آخرین تحول از این‌دست، روز گذشته محمود احمدی‌نژاد در جلسه کابینه شرکت نکرد و ریاست آن را به محمدرضا رحیمی - معاون اول خود سپرد. برخی اخبار غیررسمی هم حکایت از آن دارد که محمود احمدی‌نژاد به دلیل دلخوری از ابقای حیدرمصلحی قصد دارد فعلا در جلسات کابینه شرکت نکند. اما روزنامه کیهان ضمن تائید خبر عدم حضور احمدی نژاد در سرکار و انتقاد از شایعه سازان،حضور رییس دولت در دیدار با سفیر چین رانشان آن دانست که همه چیز عادی است.




از سوی دیگر روز گذشته آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با وزیر کشور و تعدادی از فرماندهان نیروی انتظامی اعلام کرد: "نبايد از گفته‌ها و يا نوشته‌هاي ما برداشت اختلاف شود و اگر هم اختلاف نظري است نبايد جلوي مردم اخم كرد و بهانه به دست رسانه هاي بيگانه داد". پیش از این و در نخستین روزهای سال جدید نیز رهبر جمهوری‌اسلامی از مسوولان خواسته بود اختلافات میان خود را علنی نکنند و به میان مردم نبرند.



در ادامه اخبار مربوط به استعفا و سپس بازگشت به کار حیدر مصلحی، برخی منابع خبر از آن داده‌اند که محمود احمدی‌نژاد در اعتراض به دخالت رهبر جمهوری‌اسلامی و ابقای حیدر مصلحی از زمان بازگشت از سفر کردستان، در دفتر کار خود حاضر نشده است.



گرچه هنوز هیچ منبع مستقلی این خبر را مورد تایید قرار نداده، اما برخی نشانه‌ها از جمله لغو دیدار برخی از نمایندگان مجلس با احمدی‌نژاد و همچنین عدم حضور وی در جلسه کابینه، به عنوان نشانه های این دلخوری گرفته شده است. علی‌اصغر زارعی، از نمایندگان اصول‌گرای مجلس، به خبرگزاری فارس گفته بود که وي و چند نماینده دیگر قصد دارند با احمدی نژاد درباره "مسایل اخیر" گفت‌وگو کنند. زارعی از حمید رسایی، مهدی کوچک‌زاده و اسماعیل کوثری به عنوان دیگر شرکت‌کنندگان در این جلسه یاد کرده بود. این افراد همگی از جمله حامیان احمدی‌نژاد در مجلس هستند.



اما ساعاتی بعد محمد كوثري نماينده تهران به فارس گفت که دیدار نمایندگان با احمدی‌نژاد لغو شده است، زیرا "قرار است جلسه عصر امروز هيات دولت به رياست آقاي ‌احمدي‌نژاد و با حضور حجت‌الاسلام مصلحي وزير اطلاعات برگزار شود و نمايندگان ضرورتي براي ديدار با آقاي رئيس‌جمهور نديدند".



سخنان کوثری در حالی بیان شد که فاطمه آلیا، از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی، به خبرگزاری مهر گفته بود: "رئیس جمهور روز گذشته با هیاتی از نمایندگان کنگره خلق چین دیدار و مذاکره داشته و قرار است در جلسه امروز بعدازظهر هیات دولت نیز حضور یابد. احمدی نژاد طبق برنامه قبلی، عصر امروز دیداری با سفرای جمهوری اسلامی ایران در کشورهای خارجی دارد که چنانچه در آن برنامه حضور یابد، به طور طبیعی امکان حضور در جلسه هیات دولت را نخواهد داشت".



خبرگزاری مهر نیز با تایید خبر عدم حضور احمدی‌نژاد در جلسه روز گذشته نوشت که برخی نمایندگان مجلس از "حضور قطعی" محمود احمدی نژاد در جلسه عصر یکشنبه هیات دولت و دعوت از حیدر مصلحی برای شرکت در این جلسه خبر داده بودند.



سخنان متناقض نمایندگان مجلس درباره حضور یا عدم حضور احمدی‌نژاد در جلسات کابینه اما باعدم حضور احمدی نژاد در جلسه کابینه روشن شد؛جلسه ای که روز گذشته به ریاست رحیمی برگزار شد و حیدرمصلحی در آن حضور داشت. احمدی‌نژاد پیش از این به مصلحی اجازه نداده بود که در سفر به کردستان همراه کابینه باشد.



سایت "الف" نزدیک به احمد توکلی نماینده تهران و رییس مرکز پژوهش های مجلس، پیش از این نوشته بود که با وجود حمایت رهبر جمهوری اسلامی از مصلحی، محمود احمدی‌نژاد همچنان بر موضع قبلی خود مبنی بر برکناری وزیر اطلاعات پافشاری می کند و حاضر نیست با وی همکاری کند. به نوشته این سایت، احمدی‌نژاد معتقد است "وزیر اطلاعات عملکرد ضعیفی در این وزارتخانه داشته و اجازه نداده که تیم مدیریتی این مجموعه با دولت همراه شود".



احمدی‌نژاد در حالی در جلسه کابینه شرکت نکرد که روز گذشته آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی و وزیر کشور با اشاره به سخنان روز شنبه خود درخصوص برخي مسائل روز، گفته بود: "متأسفانه برخوردي كه برخي روزنامه ها با اين سخنان كردند، بجاي القاي آرامش در كشور، القاي دوگانگي و دعوا را مي‌كرد". رهبر جمهوری‌اسلامی روز شنبه همچنین اعلام کرده بود که بنا ندارد در کارهای دولت دخالت کند اما در این مورد که "چندان هم مهم نیست" احساس کرده که "از مصلحت بزرگی غفلت شده است".



سخنان آیت‌الله خامنه‌ای پس از انتشار نامه وی خطاب به حیدر مصلحی بیان شده بود. وی در این نامه خطاب به مصلحی نوشته بود: "از شما می‌خواهم بیش از پیش درانجام ماموریت‌های مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج داده و با سرمایه‌ی عظیمی که آن وزارت‌خانه از نیروی انسانی توان‌مند و انقلابی و متدین وفن‌آوری‌های روز برخوردار است و با حمایت دولت خدمت‌گزار و همکاری سایر نهادهای اطلاعاتی اجازه ندهید کوچک‌ترین فترت و سستی در انجام وظائف قانونی آن دستگاه مهم پیش آید."



نامه آیت‌الله خامنه‌ای پس از آن منتشر شد که یک سایت نزدیک به احمدی‌نژاد به نقل ااز یک منبع آگاه نوشته بود در پی جلسه محمود احمدی‌نژاد با آیت‌الله خامنه‌ای، مصلحی دیگر وزیر اطلاعات نیست. در این جلسه احمدی‌نژاد دلایل خود را در خصوص پذیرش استعفای مصلحی، بیان کرده و اکنون خود شخصا سرپرستی وزاارت اطلاعات را بر عهده دارد. سایت "دولت‌یار" چند دقیقه پس از انتشار این خبر از دسترس خارج شد. به گفته احمد توکلی، آیت‌الله خامنه‌ای پیش از آن در نامه‌ای خطاب به احمدی‌نژاد اعلام کرده بود که برکناری مصلحی به مصلحت نیست. وی همچنین پیش از آن نیز یک بار مانع برکناری مصلحی شده بود.



از سوی دیگر برخی سایت‌های نزدیک به احمدی‌نژاد اعلام کرده بودند که نامه آیت‌الله خامنه‌ای مصداق حکم حکومتی ندارد. سایت محرمانه‌نیوز - که منابع مختلف آن را از جمله سایت های راه اندازی شده توسط مشائی می دانند ـ- نوشته بود که "از نظر فقهی و حقوقی نامه رهبر معظم انقلاب حکم حکومتی محسوب نمی‌شود و تنها در جهت تقویت توان امنیتی کشور در باب توصیه به مصلحی ابلاغ شده است". محرمانه‌نیوز به همراه چند وب‌سایت دیگر حامی اسفندیار رحیم‌مشایی پس از درج تحلیل‌های این‌چنینی دچار فیلترینگ شدند. سایت‌های برای همه، دولت یار، رهوا، و پنهان نیوز از جمله این سایت‌ها هستند. علاوه بر آن وبلاگ علی‌اکبر جوانفکر، مشاور سابق احمدی‌نژاد و مدیرعامل خبرگزاری ایرنا نیز از دسترس خارج شده است. جوان‌فکر از جمله افرادی است که به دلیل عدم درج نامه رهبر جمهوری اسلامی خطاب به مصلحی در ایرنا مورد غضب حامیان رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفته است. ایرنا همچنین سخنان روز شنبه رهبر جمهوری‌اسلامی را با حذفیاتی منتشر کرده بود که این مساله موجب واکنش تند دفتر آیت‌الله خامنه‌ای شد.







"ولایت" بر وزارت اطلاعات



در حالی که منتقدان محافظه کار دولت، نسبت به مراعات نظر "ولایت" در وزارت اطلاعات هشدار داده‌اند، محمدعلی جعفری فرمانده سپاه در سخنانی از "ولایت پذیری دولت" دفاع کرده و گفته است: "آقاي احمدي نژاد در دو دوره نهم و دهم رياست جمهوري بسيار خوب كاركرده است و بايد گفت كه شتاب انقلاب، مديون همين حركت هاي شتاب دهنده رياست جمهوري است و مردم محروم و مستضعفين خوب مي فهمند چه كسي براي آنها تلاش مي‌كند. ولي هركس در نظام جمهوري اسلامي كار بيشتر و موثرتري انجام دهد، بايد بيشتر منتظر توطئه عليه خود باشد و دشمنان هميشه به دنبال اين بودند كه خط غفلت بعضي از مسوولين بگيرند و آن را بزرگ كنند تا جلوي پيشرفت انقلاب را سد كنند… ولايت پذيري آقاي احمدي‌نژاد خيلي بيشتر از مسئولان جديدي است كه تازه زبان بازكرده‌اند و اميدواريم خداوند انقلاب را از تهديدات داخلي دور نگه دارد".



اما نمایندگان مجلس روز گذشته بر لزوم ولایت‌پذیری همه مسوولان تاکید کردند. عزيز اكبريان نماينده كرج در سخنانی گفته است: "فرامين ولي امر مسلمين بايستي فصل‌الخطاب باشد و كساني كه به هر علتي در اجراي اين فرامين كوتاهي كنند، بايد بدانند كه در پيشگاه الهي و ملت شريف ايران گناهي نابخشودني مرتكب مي‌شوند و لذا اعلام مي‌كنم ما سرباز ولايتيم و آماده جان‎فشاني در راه اهداف مقدس امام خامنه‌اي هستيم و نفوذي‌ها نيز بدانند كه گور خود را مي‌كَنند و زحمت ما مي‌دارند".



قاضي‌پور نماينده اروميه نیز در تذكری چنین گفته: "هر سخني كه رهبر انقلاب ايران بفرمايند، لازم ‌الاجراست در غير اين صورت مردم در اين مورد تصميم‌ خواهند گرفت". وی اما درباره منظور خود از "تصمیم‌گیری مردم" توضیحی نداد.



جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در بیانیه‌ای خواستار آن شده است که مسوولان "در شرايط حساس كنوني با توجه به هشدارهاي ولي امر مسلمين، وحدت خود را در ادامه حركت رو به رشد و پيشرفت حفظ نمايند و با پرهيز از هرگونه تفرقه و انحراف، دشمنان مترصد فرصت را ناكام نمايند".



پیش از این غلام‌حسین محسنی‌اژه‌ای دادستان کل کشور نیز با ذکر این نکته که "نحوه عملکرد در مورد برکناری وزیر اطلاعات توجیه پذیر نیست" گوشه ای از ماجرای مربوط به عزل خود را بیان کرده بود. اژه‌ای اعلام کرده بود که پیش از انتشار نامه آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به مصلحی: "ایشان در نامه ای خطاب به رئیس جمهوری عنوان کردند که کنار گذاشتن مصلحی در شرایط کنونی نه به مصلحت کشور و نه به مصلحت شماست".



دلیل برکناری مصلحی به نوشته سایت الف این بود که "وزیر اطلاعات به دلیل برداشتن یکی از معاونین خود که نماینده مشایی و جریان انحرافی دولت در وزارتخانه بوده است با فشار دفتر رییس جمهور مجبور به استعفا شده بود. [البته] پیش از این نیز رییس جمهور تصمیم داشت وزیر اطلاعات را برکنار کند که آن دفعه نیز با مخالفت رهبر انقلاب مواجه شده بود".



سایت پارلمان نیوز که نزدیک به جناح اقلیت مجلس شورای اسلامی است خبر داده که معاون برکنار شده توسط مصلحی، "عبداللهیان، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت اطلاعات" بوده است. به نوشته این سایت، "بسیاری از تحلیلگران سیاسی این اتفاق را بی ارتباط با انتخابات دوره نهم مجلس نمی دانند". خبرگزاری مهر نیز بدون نام بردن از معاون وزیر اطلاعات که باعث جنجال شده است اعلام کرد: "جلسه تودیع و معارفه معاون هماهنگ کننده وزارت اطلاعات با حضور حجت الاسلام مصلحی وزیر اطلاعات در محل این وزارتخانه برگزار شد".



این مسایل باعث شد تا مصلحی بنا به گفته کیهان مجبور به "استعفای عزل گونه" شود و استعفای وی نیز به سرعت مورد پذیرش احمدی‌نژاد قرار بگیرد؛ هرچند با نامه آیت‌الله خامنه‌ای وی به دفتر خود در وزارت اطلاعات بازگشته است.

عروسک قهر می‌کند

عروسک قهر می‌کند

تاکنون دست‌کم ۲۰ کشته در پی ورود تانک‌های ارتش سوریه به درعا

تاکنون دست‌کم ۲۰ کشته در پی ورود تانک‌های ارتش سوریه به درعا


دویچه وله : به گفته‌ی یک فعال سیاسی مخالف دولت سوریه، حدود ۳ هزار نفر از نیروهای رزمی ارتش سوریه با حرکت در پشت تانک‌های نظامی در سحرگاه دوشنبه (۲۵ آوریل / ۵ اردیبهشت) وارد شهر درعا شدند.



بر اساس آخرین خبرها، این عملیات نظامی و ارعابی ارتش سوریه تاکنون ۲۰ کشته و شمار زیادی زخمی برجای گذارده است. شمار کشته‌شدگان هر لحظه رو به فزونی است.



نظامیان با مسلسل‌های سنگین سوار بر تانک‌ها بر روی خانه‌ها و مردم شلیک می‌کنند. حتا با توپ مناطقی از این شهر هدف قرار گرفته‌اند. ویدئوهای شبکه تلویزیونی الجزیره بلندشدن دود از برخی مناطق را نشان می‌دهد.



خط تلفن و شبکه برق در درعا کاملا قطع شده است، ولی برخی دستگاه‌های موبایل اردنی هنوز قابل دسترسی هستند.



«نیروهای ویژه‌ی ماهر اسد»



یک راننده تاکسی که در درعا زندگی می‌کند، به خبرگزاری آلمان گفت: «باید بگویم که حدود چندین هزار سرباز ارتش وارد شده‌اند و هم‌اکنون در حال حمله به خانه‌ها هستند.»



وی افزود: «در اینجا مجروحان زیادی دیده می‌شود و آمبولانس‌ها نمی‌توانند از میان رگبار مسلسل‌ها عبور کنند.»



این شهروند درعا اظهار داشت: «اینها نیروهای ویژه‌ی ماهر اسد (برادر بشار اسد) هستند و به هر جنبده‌‌ای شلیک می‌کنند.»



به گزارش خبرگزاری آلمان، شاهدان عینی می‌گویند که کشته‌ها بر کف خیابان‌ها افتاده‌اند و کسی نمی‌تواند به آنها نزدیک شود، زیرا تک‌تیراندازان مردم را هدف قرار می‌دهند.



شهر درعا در روزهای گذشته شاهد قربانیان بسیار در میان معترضان به دولت بشار اسد بوده است که توسط نیروهای امنیتی سوریه به قتل رسیده بودند. معترضان خواستار اصلاحات گسترده‌ی سیاسی و کناره‌گیری بشار اسد از قدرت هستند.



روز جمعه گذشته در تظاهرات‌های گسترده‌ی مردم حدود ۱۳۰ نفر در شهرهای مختلف این کشور توسط نیروهای امنیتی و تک‌‌تیراندازان حکومتی کشته شدند. روز بعد به هنگام مراسم مسالمت‌آمیز سوگواری نیز ۱۳ نفر به قتل رسیدند.



ویدئوهایی که شبکه الجزیره روز دوشنبه منتشر کرد، نشان می‌دهد که جوانان در کنار خیابان به سوی تانک‌ها سنگ پرتاب می‌کنند. ویدئوی دیگری نشان می‌دهد که تمام مغازه‌ها و فروشگاه‌‌های شهر بسته است. یک گزارشگر الجزیره از دمشق خبر داد که در برخی شهرها شبکه‌های تلفن و موبایل از کار افتاده‌اند.



عبدالله الحریری، فعال مخالف دولت صبح دوشنبه (۵ اردیبهشت) به خبرگزاری فرانسه گفت که نظامیان «در حالی که پشت تانک‌ها پناه گرفته و در حرکت هستند، به هر سویی شلیک می‌کنند.»



روز یکشنبه هزاران نفر از مردم درعا علیه حکومت سوریه و در حالی که تابوت کشته‌شدگان روزهای جمعه و شنبه را حمل می‌کردند دست به تظاهرات زدند.



یک نظامی ارتش سوریه گفت که نیروهای امنیتی روز یکشنبه وارد عملیات نشدند. وی مشروط به اینکه نامش فاش نشود به خبرگزاری فرانسه گفت که تظاهرکنندگان پرچم سوریه را به احتراز درآورده بودند و بر روی پلاکات‌های خود خواستار لغو ماده ۸ قانون اساسی سوریه بودند. ماده ۸ قانون اساسی حاکمیت یگانه‌ی حزب بعث سوریه را تضمین می‌کند.



بسته شدن تمام گذرگاه‌های مرزی با اردن



دولت سوریه روز دوشنبه تمام گذرگاه‌های مرزی خود با کشور همجوار، اردن را بست. این خبر را مقام‌های سوری اعلام کردند.



یک دیپلمات عالی‌رتبه در پایتخت اردن تأیید کرد که دو گذرگاه اصلی سوریه در نزدیکی درعا و نسیب از طرف سوری‌ها بسته شده‌اند. درعا در جنوبی‌ترین نقطه‌ی سوریه در مناطق مرزی با اردن قرار دارد.



یک مقام سوری به خبرگزاری رویترز در مورد مدت بسته ماندن گذرگاه‌های مرزی گفت که این امر به عملیات امنیتی گسترده‌ای بستگی دارد که روز دوشنبه آغاز شده است.



بیانیه ۱۰۲‌ نویسنده و روزنامه‌نگار سوریه



دراین میان نویسندگان و روزنامه‌نگاران سوریه بیانیه‌ای در محکومیت برخوردهای شدید دولت علیه مردم انتشار دادند. این بیانیه را ۱۰۲ نفر از نویسندگان و خبرنگاران داخل و خارج کشور و جناح‌های مختلف امضا کرده‌اند.



این بیانیه‌ روشنفکران سوریه را متهم می‌ کند که آنها هنوز قادر نبوده‌اند از مانع ترس بگذرند و با اتخاذ رویکردی شفاف، خشونت‌های رژیم سوریه علیه مردم را محکوم کنند.



سازمان حقوق بشر شمار قربانیان ناآرامی‌ها سوریه را حدود ۴۰۰ نفر تخمین می‌زنند. اعتراضات چند روز گذشته بیشترین قربانی را داده است.

دولت - سپاه - بیت رهبری

دولت - سپاه - بیت رهبری


3 رکن کودتا در برابر هم







بخش دوم از خبرنامه ای که در ایران دست به دست می شود، یک نسخه از آن نیز به پیک نت رسیده است. این بخش اختصاص دارد به مسائل مربوط به روحانیت.



روحانیت - پس از انتقاد برخی از روحانیون سرشناس قم از رفتارهای احمدی نژاد و ابراز مخالفت با سیاست های دولت، حامیان احمدی نژاد از طریق حفاظت اطلاعات سپاه فشار فراوانی به علماء مخالف دولت وارد ساخته و علاوه بر نصب شنود در کلاس های درس و دفاتر آنان ، سعی در وادار کردن آنها به همراهی با دولت و تائید اقدام های آن را داشتند. در پی تشدید این رفتار ها، دو تن از علماء قم به صراحت برای آقای خامنه ای پیغام فرستادند که چنانچه مزاحمت های دولت و امنیتی های سپاه کنترل نشود آنها به تکلیف خود عمل خواهند کرد و دولت و سپاه را سر جای خود خواهند نشاند. بدنبال این پیام و ترس از صدور فتوا و به خیابان آمدن مردم در قم و دیگر شهرهای مذهبی ایران یگان ویژه و پر تعدادی در قم مستقر شد. این اقدام خشم علماء را بیشتر کرد و برای رهبر پیام فرستادند که دلیل این قشون کشی باید هرچه زودتر معلوم شود! همین علما در ادامه اعتراض های خود، اشاره به شهریه بالای طلاب درس مجتبی خامنه ای در حوزه قم کردند.



متعاقب همین پیام ها، احمدی نژاد در اقدامی که از آن بوی اختلاف میان او و مجتبی خامنه ای می آید، از شهریه دولتی 220 طلبه قم که از طرفداران مجتبی خامنه ای هستند و حدود 80 نفرشان در درس مجتبی خامنه ای حاضر می شوند نفری 900 هزار تومان کم کرد و به 600 هزار تومان در ماه کاهش داد.

خشم و نارضائی مردم، رژیمی را

خشم و نارضائی مردم، رژیمی را


خواهد بُرد که جانشین رژیم شاه شده؟







بیش از سه دهه، پس از سقوط شاه و بازگشت آیت الله خمینی به ایران، نسل جوانی که نه روزهای انقلاب سال1357 را دیده و نه خاطره ای از آن روزها دارد، خود را در کنار ناظران کم سن و سال آن روزها و نسل در صحنه آن انقلاب می یابد. آنها، هر دو، در کنار نسلی که 10 سال بعد از انقلاب بدنیا آمده، هر سه، در جریان کودتای 22 خرداد و آغاز جنبش سبز به همان نقطه ای رسیده اند که انقلاب 57 از آن نقطه آغاز شد. 33 سال، عقربه زمان برمحور یک دایره چرخید و امروز به همان نقطه ای رسیده که 33 سال پیش حرکت را از آنجا آغاز کرده بود: آزادی، دمکراسی و حکومتی پاسخگو به مردم!

امروز بعد از33 سال وقتی به تصاویر بازگشت آیت الله خمینی به ایران، در آغاز دهه های فجر نگاه می کنیم، شاید یک سوال از ذهن همه ما ایرانیان بگذرد. آیا امکان آن بود که جلوی آمدن آیت الله خمینی به ایران را گرفت و عقربه ساعت در همان 33 سال پیش متوقف بماند و به اینجا نرسیم که رسیده ایم؟

ما سئوال می کنیم که اگر چنین رویدادی امکان پذیر بود، چرا دکتر شاپور بختیار و ارتش شاه که در اختیار او بود چنین نکردند و یا نتوانستند چنین کنند؟

پاسخ این سوال را شاید با نگاهی به وقایع اخیر ایران بتوان داد.

چرا در طی دو سال گذشته دولت کودتا و شخصی علی خامنه ای نتوانستند دستور دستگیری موسوی و کروبی و بردن آنها به زندان و شکنجه را صادر کنند و حداکثر توانستند آنها را را با ترس و لرز و بسیج نظامی و انتظامی و چماقدرا حبس خانگی کنند؟ چرا دست به ترور آنها نزدند؟ چرا نتوانستند آنها را مانند عبدالله نوری محاکمه نمایشی کنند ؟

شک نیست که میان عمال و کارگزاران کودتا عده ای بودند وهستند که حاضر بوده و هستند فرمان ترور را اجرا کنند و میرحسین موسوی را از سر راه بر دارند. پس چرا تاکنون چنین نکرده اند؟

پاسخ اما اینست:

به همان دلیلی که دکتر شاپور بختیار جرات از میان برداشتن آیت الله خمینی را پیدا نکرد.

و این دلیل چیزی نیست جز نفوذ آنها در میان مردم و خطر شورش غیر قابل کنترل مردم و رفتن به سوی جنگ داخلی.

امروز محبوبیت موسوی و کروبی از زمان کاندیداتوری آنها در انتخابات بیشتر نیز شده و هرگونه سوء قصد به جان آنها، میلیون ها ایرانی خشمگین را به خیابان ها خواهد کشاند. آن هم در شرایطی که کشورهای منطقه در التهاب یک جنبش سراسری ضد استبدادی است و حکومت در ایران، علیرغم شعارهائی که درباره تکرار انقلاب اسلامی بهمن 57 و اسلامی بودن آن میدهد، خود میداند که یگانه مخرج مشترک جنبش خاورمیانه و شاخ افریقا با انقلاب بهمن 57 سمت گیری ضد استبدادی آنست و اتفاقا جنبش سبز نیز روی همین ریل به حرکت در آمد.

33 سال پیش، شاپور بختیار و سران ارتش شاه نیز می دانستند که با سقوط هواپیمای حامل آیت الله خمینی و از بین بردن او جنگ بزرگی در ایران در خواهد گرفت که خاموش کردن آن – اگر کار به تجزیه کشور نمی انجامید- به سالها زمان و تغییر قطعی حکومت و نظام نیازمند است. ایران، در آن مقطع می توانست به لبنانی دیگر در منطقه تبدیل شود.

امروز نیز ایران شرایط 33 سال پیش را دارد. حتی هولناک تر. چرا که مردم ایران علاوه بر فساد و استبدادی که از فساد و استبداد قبل از انقلاب عمیق تر و هولناک تر است، از حکومتی که بنام دین و بنام اسلام مردم را می کشد و ضرب و شتم می کند به ستوه آمده و دیگر هیچ مقام مذهبی و غیر مذهبی در کشور چنان قدرتی را ندارد که در صورت تعرض به موسوی بتواند با صدور فتوا و دستور شرعی و غیر شرعی جلوی خشم مردم را بگیرد.

به نظر می رسد، هنوز علیرغم تمامی خشونت هایی که علیه مردم در راهپیمائی ها و تظاهرات مردم نشان داده شد، افراد عاقلی در حکومت وجود دارند که روحیه و فرهنگ ایرانیان را به خوبی می شناسند و می دانند که ایرانی ها ظلم به خود را بیشتر تحمل می کنند تا ظلم به رهبرانی که آنها را دوست دارند. به همین دلیل است که حکومت می داند تعرض به جان موسوی و کروبی و یا انتقال آنها به زندان و شکنجه بسیار پرهزینه تر از ترور و یا کشتن و یا زندان و شکنجه فعالان سیاسی است. به همین دلیل، همانقدر که در عرصه دوم با دست باز اقدام می کند، در زمینه و عرصه اول احتیاط می کند.

به همین دلیل است که ما شاهد حبس خانگی و ترساندن آنها، با ترفند دستگیری و ترور اطرافیان آنها، با هدف ترساندن مردم و اطرافیانشان هستیم.

حکومت امیدوار است با این سیاست، پس از مدتی شعله های حریق اعتراضات خاموش خواهد شد و با افتادن آب از آسیاب و بالا آمدن ابر سیاه فراموشی به سراغ رهبران منزوی شده خواهد رفت و این یورش را همراه خواهند کرد با تعرض به خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی و روحانیونی نظیر آیت الله صانعی که عملا جانشین آیت الله منتظری شده است.

در این میان، یک حادثه پیش بینی نشده، یعنی خیزش ضد استبدادی در منطقه، موفقیت احتمالی این نقشه را ناممکن کرد.

33 سال پیش شاپور بختیار اجازه داد هواپیمای حامل آیت الله خمینی در تهران به زمین بنشیند. او این نقشه را در سر داشت که با آمدن آقای خمینی به ایران بخشی از آرزوی مردم برای بازگشت وی به ایران را برآورده کرده و پس از مدتی، حضور وی در میان مردم عادی شده و اوضاع به روال سابق بازخواهد گشت. درعین حال که بخشی از مشکلات ناشی از انقلاب مانند نتایج و عوارض اعتصاب نفت، کمبود مایحتاج عمومی و دهها مسئله دیگر ناشی از انقلاب به گردن آیت الله خمینی خواهد افتاد و او به جای دولت بختیار به مردم پاسخگو خواهد شد. اما آیت الله خمینی هوشیارتر از آن بود که از این نقشه بختیار غافل بماند. به همین دلیل او به محض ورود به ایران در "بهشت زهرا" حضور یافته و فرماندهان ارتش را به پیوستن به مردم دعوت کرد و گفت که آنها را می بخشد و در همان محل تشکیل یک دولت موقت را درکنار دولت رسمی بختیار اعلام کرد. با همین تصمیم، در طول دهه فجر، یعنی از زمان بازگشت آیت الله خمینی به ایران و سقوط رژیم شاه و سقوط دولت شاپور بختیار، ایران دارای دو نخست وزیر و دو دولت بود. یکی دولت بختیار و دیگری دولت مهدی بازرگان. اولی را شاه تائید کرده بود و دومی را خمینی. همین دولت موقت و 10 روزه، پس از سقوط رژیم شاه مامور تشکیل کابینه و یک دولت موقت تا تدوین و تصویب قانون اساسی و برگزاری یک انتخابات پارلمانی شد.

ارتش که با خروج شاه روحیه خود را از دست داده بود، در آستانه ورود آیت الله خمینی به ایران اعلام بی طرفی کرد، تا بلکه مانع از هم پاشیدگی ساختار خود شود، اما این بی طرفی در حقیقت سقوط رژیم شاه در پادگان های نظامی بود. درحقیقت نیز رژیم شاه پیش از آنکه مردم مسلح شوند، در داخل پادگان های نظامی شاه سقوط کرد و از هم پاشید، زیرا ارتش شاه حتی هویت و پایگاه مردمی ارتش مصر را هم نداشت. نه تنها فاقد این هویت و پایگاه بود، بلکه شاه در ارتش نیز از بیم کودتا علیه خود وی و خودبرتر بینی بیمارگونه اش، نظامی و ژنرالی را باقی نگذاشته بود که مردم حداقل با نام او آشنا باشند. مردم این را بخوبی می دانستند.

اینها، نگاهی بسیار گذرا به حوادث انقلاب 57 ایران است. اما، حوادثی کلیدی و رمزگشا، برای دیدن 33 سال پیش، و پیوند زدن آن ها با رویدادهای امروز ایران.

امروز، بویژه موقعیت میرحسین موسوی و جنبش سبز شبیه، موقعیت مردم در سال 1357 است.

هنگامی که آقای خمینی به ایران آمد، رژیم شاه طی تقریبا یکسال زیر فشار جنبش انقلابی مردم و زیر فشار اعتصابات و راهپیمایی ها فرسوده شده بود و دستگاه حکومتی از درون متلاشی شده بود.

امروز نیز زیر فشار جنبش سبز حکومت از درون دچار بزرگترین شکاف و از هم پاشیدگی شده است.

این از هم پاشیدگی و ناتوانی حکومت برای حتی برگزاری یک انتخاباتی دیگر و تشکیل مجلسی تازه و یا انتخابات متعاقب آن برای ریاست جمهوری تازه همزمان است با نه تنها مشروعیت سقوط کرده حکومت، بلکه همراه است با خشم و نفرت مردمی که منتظر کوچکترین فرصت برای آمدن به خیابان و یکسره کردن کار حکومت اند.

مردم ایران تا قبل از انتخابات 22 خرداد، هرگز آن شناختی را از علی خامنه ای نداشتند که امروز دارند. در واقع طی دو سال گذشته، رهبر جمهوری اسلامی بیش از هر شخصیت سیاسی ایران از اعتبار ساقط شد. نه تنها در میان مردم، بلکه در میان روحانیون و مراجع تقلید نیز مورد انتقاد شدید است. این که فرماندهان سپاه پاسداران از او حمایت می کنند نیز نمی تواند قابل دوام باشد. مانند همه کشورهای دیگر دنیا، وقتی فرماندهان نظامی صاحب قدرت باشند، بتدریج خود هوس رهبری مطلق را می کنند و در این میان افرادی که واسطه بوده اند و به سد راه این قدرت مطلق تبدیل شده اند را کنار می گذارند. آقای خامنه ای واسطه قدرت یابی فرماندهان نظامی بوده است، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که فرماندهان نظامی او را برای همیشه تحمل کنند. اگر روند رویدادها همچنان ادامه یابد که تاکنون ادامه یافته، همین فرماندهان آلوده به نفت و ثروت و تجارت و زد و بندهای بین المللی، هرگاه که او را سد راه خود ببینند کنارش می گذارند. شاید یکی از دلائل همراهی رهبر جمهوری اسلامی با فرماندهان نظامی سپاه همین نکته باشد. یعنی وی از بیم کنار گذاشته شدن توسط نظامی ها، با آنها جلو می رود. اما تا کجا و تا چه زمانی؟

درست است که شباهت های بسیاری بین انقلاب سال 1357 و حوادث دو سال گذشته ایران وجود دارد، اما یک اختلاف بزرگ نیز میان این دو رویداد وجود دارد.

شاه با جنبش و رهبری روبرو بود که بکلی با وی و حکومت وی مخالف بود و رهبر جمهوری اسلامی در حال حاضر با جنبشی روبروست که در داخل نظام است و نه خواستار سرنگونی نظام، بلکه اصلاح و نجات آن از سقوط است.

شاید این اقبال جمهوری اسلامی باشد که مخالفانش نیز، مخالفانی خودی و درونی اند که سابقه انقلابی و سیاسی آنها در بین سران نظام روشن و آشکار است و مردم نیز آنها را بعنوان رهبران خود پذیرفته اند.

حیرت انگیز است که کسانی در خارج از کشور، این پدیده مثبت را ندیده و تلاش می کنند رهبری نهضت خودجوش داخلی را از داخل به خارج منتقل کنند! یعنی اجرای همان سیاست 33 ساله ای که در جمهوری اسلامی پی گرفته شده و از بودن رهبران هر حزب و سازمان و جنبشی در خارج از کشور استقبال کرده است.

باید امیدوار بود که این جمع خارج از کشور که ادعای پیوند با جنبش سبز را هم دارند منتظر نابودی رهبری جنبش سبز در داخل کشور نباشد تا به زغم خودشان شانس بزرگ رهبری جنبش نارضائی مردم به در خانه آنها در خارج از کشور بکوبد!

آیا میر حسین موسوی، خاتمی، کروبی و یا حتی هاشمی رفسنجانی هشیاری 33 سال پیش آیت الله خمینی را دارند که بتوانند مانورهای حکومت را خنثی کرده و رهبری جنبش را حفظ کنند؟

پاسخ این سئوال به هوشیاری حکومت و مردم برای خنثی کردن یکدیگر بستگی دارد. تا وقتی مردم آماده به صحنه آمدن باشند، ابتکارات حکومت- حتی حصر خانگی رهبران جنبش- نقش چندانی نمی تواند بازی کند و این یعنی یک تقابل فرسایشی که در آن حکومت و بویژه بخش نظامی حکومت بیش از جنبش مردم فرسوده می شود. طبیعی است که این نقش دو طرفه، شامل حال رهبران جنبش سبز- حتی از درون حصر خانگی و حمایت های بیرون از حصر از آنها- نیز می شود تا بتوانند رهبری جنبش در داخل کشور حفظ کنند. شاید به میدان آمدن بخش دیگری از روحانیون درحمایت از جنبش مردم بتواند تاثیر مثبتی در این زمینه داشته باشد. همچنان که اختلاف و جنگ قدرت در داخل حکومت می تواند چنین نقشی را ایفاء کند. آنها نیز خوب میدانند که نارضائی مردم از حکومت به آشنای عمیق آنها از حکومت انجامیده است و بسیار بعید است که این نارضائی و این شناخت و آشنائی را بتواند از ذهن جامعه ایران پاک کرد. هراندازه سرکوب ها، خشونت ها، توسل به خرافات و دروغگوئی و نیرنگ بازی حکومت در مقابل مردم بیشتر شود، مقابله و ایستادگی و عزم مردم برای ایجاد تغییرات وسیع ترو بنیادی تر می شود.

شاه به علت بیماری خود بزرگ بینی و بیکانگی اش با جامعه ایران و دلایلی دیگر- که جای بحث آن دراینجا نیست- فرصت های خود را سوزاند و توفان انقلاب، او و رژیمش را با خود برد.

آیا همان فرصت سوزی، 33 سال پیش، گریبان کودتاچی ها را خواهد گرفت و جنبش مردم رژیمی را با خود خواهد بُرد که جانشین رژیم شاه شده است؟


راه توده 312 5 اردیبهشت ماه

دبیرکل اتحادیه عرب:

دبیرکل اتحادیه عرب:


حرکت باد تغییرات

از مصر، لیبی و یمن بسوی ایران







روزنامه فیگارو چاپ فرانسه، با "عمروموسی" دبیرکل مصری اتحادیه عرب مصاحبه ای مشروح انجام داده است. در این مصاحبه نه تنها جنبش ضد استبدادی در کشورهای عرب زبان، بلکه آینده جنبش ضد دیکتاتوری در ایران نیز پیش کشیده شد.



عمر موسی درباره ایران گفت: من بر این اعتقادم که بادهای سهمگین تغییرات به جهان عرب محدود نخواهد ماند و بزودی به ایران نیز خواهد رسید.



آنچه که اکنون در جهان عرب شاهدیم آنست که مردم این کشورها خواهان مشارکت در تصمیم گیری ها هستند. این خواست در هر کشوری با ویژگی آن کشور مطرح است و به همین دلیل اتحادیه عرب فرمول واحدی برای ارائه به کشورهای عرب در اختیار ندارد. درعین حال که ما بارها به حاکمیت ها هشدار داده ایم که جامعه نیاز به تغییرات دارد. من اعتقاد دارم که حرکت جهان عرب بسوی آزادی بازگشت ناپذیر است.



مبارزه با فساد و خودکامگی اکنون بصورت قیام خیابانی در لیبی، یمن، بحرین و سوریه جریان دارد و البته در لیبی وارد مرحله مسلحانه شده است. علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن اعلام کرده که طرح شورای همکاری خلیج فارس را پذیرفته و ظرف یک ماه مقام خود را ترک خواهد کرد. در لیبی نیز گفته می شود "سیف الاسلام" پسر قذافی خود را آماده تحویل گرفتن قدرت از پدرش کرده و وعده تغییر قانون اساسی با سمت گیری آزادی ها کرده است.



می بینید که هر کشوری ویژگی های خود را دارد، درعین حال که محور اصلی مبارزه با استبداد است.



در باره بحرین نیز ما اعتقاد داریم اعزام نیرو به این کشور قانونی بوده و در راستای معاهده ای است که میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس امضاء شده است. مسئله برای ما روشن است: بحرین یک کشور عربی است و باید عربی هم باقی بماند. حفظ ثبات این کشور حیاتی است.

مجرمین در یک صف!

این جمعی است که روز گذشته، به بهانه گرفتن رهنمود از رهبری برای ترویج اخلاق در جامعه، با وی دیدار کردند و به نشانه بیعت دوباره پشت سر او نماز خواندند. همه آنها که به صف نماز ایستاده اند متهمین کودتای 22 خرداد و رئیس جمهور اعلام شدن احمدی نژاد، متهمین جنایات کهریزک و زیر زمین وزارت کشور و...، سازماندهنده هتاکی به حسن خمینی و هدایت کنندگان چماق بدستان اند. از نجار تا مقدم و از مقدم تا رادان.(خبر این دیدار را با عنوان "چشم دیدن هم را ندارند..." بخوانید)


دیدار سئوال برانگیز با خامنه ای

دیدار سئوال برانگیز با خامنه ای


چشم دیدن هم را نداریم

اما اجازه ندهید، مردم این را بفهمند





سردار نجار وزير کشور، به همراه جمعی از فرماندهان و مسؤولان نيروي انتظامی، روز گذشته با علی خامنه ای دیدار کرد. از آنجا که وزارت کشور زیر نظر دولت است و آقای خامنه ای بر خلاف دوران محمد خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی، اختیار نیروی انتظامی را به وزارت کشور و دولت سپرده، این دیدار می تواند تجدید بیعت این وزارتخانه و نیروی انتظامی با خامنه ای ارزیابی شود. بیعتی که با توجه به کشاکش های جاری میان دولت و بیت رهبری معنای تازه ای پیدا می کند. یعنی بخش انتظامی دولت، پشت خامنه ای جمع شده و با وی نماز خواند تا احمدی نژاد روی این نیروی نظامی حساب ویژه برای خود باز نکند.



در همین دیدار خامنه ای به ماجرای برکناری و ابقای وزیر اطلاعات اشاره کرده و مدعی شد: متأسفانه برخوردی که برخی روزنامه ها کردند، القای دوگانگی و دعوا بود.



نبايد به گونه ای صحبت و يا مطلبی نوشته شود که القای تنش و درگيری در جامعه (در حاکمیت) باشد، زيرا خلاف شرايط کنونی کشور است. نبايد بهانه به دست رسانه های بيگانه داد. هماهنگي موجود ميان وزارت کشور و نيروی انتظامی باید بيش از پيش تقویت شود