«سعید صحنه»؛ قلمروی مستقل قاچاقچیان در دل پایتخت
دکتر سعید پیوندی: بیشتر مقامات نظام به «حجاب و بدحجابی، ماهواره، اینترنت و ..» میپردازند، اما در برابر اعتیاد سکوت کردهاند.
زیر پل ملاصدرا ضلع غربی چمران، رودخانه اوین – درکه؛ محل تجمع و خرید و فروش مواد مخدر با نام «سعید صحنه» توسط قاچاقچیان حرفهای اداره میشود و گفته میشود پلیس هم از حضور در آن وحشت دارد.
تیرماه امسال بود که صفرعلی براتلو، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار تهران از پاکسازی پارکهای هرندی، فرحزاد و میدان شوش تهران از توزیع کنندگان مواد مخدر و معتادان خبر داد.
وی با بیان اینکه برگزاری انتخابات باعث شد موضوع مواد مخدر طی ماههای گذشته کمتر مورد توجه قرار بگیرد، افزود: «به همین دلیل توزیع کنندگان و معتادان این محلها را برای کسب و کار خود در نظر گرفته و آزادانه اقدام به خرید و فروش مواد میکردند.»
اما آیا برخوردهای اینچنینی با قاچاقچیان، «اراذل و اوباش» و دیگر بزهکاریها منجر به از بین رفتن کامل آن میشود؟ تجربه نشان داده است که اینطور نیست و ظهور محلی دیگر با نام «سعید صحنه» در دل پایتخت جمهوری اسلامی موید همین نکته است.
«سعید صحنه» منطقهای است زیر پل ملاصدرا ضلع غربی چمران، و کنار رودخانه اوین – درکه؛ این محل مکانی است برای تجمع معتادان و قاچاقیچان که گفته میشود حتی پلیس هم جرات حضور در این محل را ندارد.
اهالی منطقه میگویند این شهرک دو سه سالی است که ایجاد شده؛ آنها میگویند «سعید صحنه» در مجاورت خانوارهایی است که با ترس شب و روزشان را سر میکنند. یکی از آنها به «تابناک» گفته است: «معمولا تنهایی بیرون نمیرویم؛ گاهی شبها معتادان گرسنه از دیوارمان بالا میآیند. گاهی جلوی راهمان را میگیرند و گاهی به کابل تلفن میزنند. یک شب که برای گذاشتن زباله در مخزن به بیرون خانه رفتم، معتادی زنده از مخزن زباله بیرون آمد و با چشمان وحشتزده و چهره سیاه مرا نگاه کرد؛ قالب تهی کردم.»
اما چرا در سالهای اخیر و علیرغم گرانی سرسامآور همهی اقلام زیر سایهی تحریمها، مواد مخدر نهتنها ارزانتر شده، بلکه دسترسی بهآن هم سادهتر شده است. آیا جمهوری اسلامی پشت این قضیه است و یا عوامل دیگری در این ماجرا دخالت دارند؟
دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن پاریس در پاسخ به این پرسش به «خودنویس» میگوید: از آنجا که ما اطلاعات کافی نداریم نمیتوانیم بهضرس قاطع جمهوری اسلامی را متهم اصلی معرفی کنیم. اما میتوان گفت که ایران بهدو صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث رشد مواد مخدر است.
آقای دکتر پیوندی میگوید در بعد مستقیم، دو علت اصلی، «بیتوجهی و ناتوانی در مبارزه با مواد مخدر» عامل گسترش این آسیب اجتماعی است.
وی میگوید مقامات جمهوری اسلامی علیرغم ازدیاد فاجعهآمیز این آسیب اجتماعی آن را به حاشیه رانده و به آن بیتوجهی میکنند. حتی در سخنان و اظهارات مقامات ایران در مقایسه با دیگر مسائل دیگر هم کمتر به مسالهی اعتیاد پرداخته میشود. به عنوان مثال بیشتر مقامات جمهوری اسلامی همواره به مسائلی چون «حجاب و بدحجابی، ماهواره، اینترنت و ..» میپردازند، اما در برابر آسیب اجتماعی اعتیاد سکوت کردهاند.
دکتر پیوندی در ادامه، ناتوانی مسوولین انتظامی را هم در مبارزه با مواد مخدر مزید بر علت میداند و میگوید از آنجا که میلیونها معتاد در کشور وجود دارد و یک شبکهی عظیم اقتصادی هم پشت آن است و آن را میچرخاند، لذا مبارزه با این پدیده دشوار است و بهنظر میرسد رژیم ایران توان برخورد با آن را ندارد.
وی افزوده است راهکارهای عمدهای که جمهوری اسلامی طی این ۳۴ سال در پیش گرفته از قبیل اعدامهای فلهای توسط خلخالی و اعدامهای حال حاضر قاچاقچیان هرگز نتوانسته این ماجرا را کنترل کند.
این جامعهشناس در بعد غیرمستقیم هم به این نکته اشاره دارد که ایران در جایگاهی قرار دارد که مسیر عبور مواد مخدر است و از اینرو توجه به آن هوشیاری بالایی را میطلبد که نزد مقامات ایران غایب است.
با این همه دکتر پیوندی میگوید ممکن است با انبوه معتادان و شبکهی عظیم اقتصادی تنی چند از مقامات کشور هم در آن سهیم باشند اما اینکه بتوان کل قدرت را دخیل در این موضوع دانست نمیشود به صراحت گفت. وی افزوده است بههر حال کمتوجهی بیش از حد مسئولین رژیم و نبود ارادهی قاطعی برای برخورد با این آسیب اجتماعی تعجببرانگیز است که به موضوع دخالت سیستماتیک ارگانهای رژیم در تهیه و توزیع مواد مخدر دامن میزند.
اما پلیس ایران هر از چندگاهی به مبارزه با مواد مخدر میپردازد، تعدادی را اعدام و برخی را هم زندان میکند. هر چند وقت یکبار هم در خیابان انبوهی از مواد کشف شده را بهآتش میکشد.
دکتر پیوندی میگوید شاید این شیوههای مبارزه در کشورهای دیگر که حاشیههایی از آن درگیر مواد مخدر هستند راهگشا باشد، اما در جمهوری اسلامی با توجه به اینکه فقط میلیونها نفر معتاد هستند، کافی نیست و بسیار زودگذر است و در عمل هم میبینیم که با هر پاکسازی نیروی انتظامی، این شبکه در جایی دیگر بساط خود را میچیند و این دور باطل ۳۴ است که ادامه یافته است.
این استاد دانشگاه لورن میگوید البته این دور باطل تاحدی هم به نفع قاچاقچیان تمام شده چراکه آنها به تجربه آموختهاند چگونه از شبکهی اقتصادی خود محافظت کنند و چگونه امنیت خود را تامین نمایند.
در خبرگزاریها آمده بود که پلیس هم از حضور در منطقهی «سعید صحنه» وحشت دارد و ترجیح میدهد از کنار این مساله بگذرد. به روابط عمومی نیروی انتظامی تلفن میزنم تا از چند و چون ماجرا باخبر شوم.
ابتدا که جواب درستی نمیدهند، اما پس از چند بار تماس و بارها وصل کردن تلفن به این و آن، نهایتا آقایی که خود را هم معرفی نمیکند میگوید موضوع «سعید صحنه» یک «بزرگنمایی رسانهای» است.
این مامور نیروی انتظامی افزود که رسانهها علاقه دارند از هیچ، خبر بسازند و این مساله هم که منطقهای در تهران باشد که پلیس نتواند آنجا برود اساسا کذب محض است. وی گفت که تمام کشور زیر نظر نیروی انتظامی است و فرضا اگر در محلهای چند نفر به خرید و فروش مواد مخدر بپردازند، نمیشود گفت که آن منطقه قلمرو آنهاست یا پلیس نمیتواند با آنها برخورد کند.
از دکتر سعید پیوندی میپرسم آیا به نظر شما این مساله به گفتهی این مقام نیروی انتظامی «بزرگنمایی رسانهای» است؟
دکتر پیوندی میگوید از مجموعه اطلاعاتی که در دسترس است این موضوع نهتنها اغراق نیست بلکه ما بهنوعی با یک اپیدمی مطرح نشدن موضوع در جامعه روبرو هستیم.
وی افزوده است که جامعه باید تا چه میزان آلوده شود تا مقامات انتظامی رژیم از آن به عنوان بزرگنمایی رسانهای یاد نکنند؟
این استاد دانشگاه گفت در واقع اگر روزی معتادی به مواد مخدر دسترسی پیدا نکرد و رسانهای به مسالهی اعتیاد پرداخت آن وقت میشود اغراق و بزرگنمایی رسانهای نه الان که در دل پایتخت شبکهی اعتیاد برای خودشان قلمروهای مجزا تشکیل میدهند.
اما در منطقهی «سعید صحنه» و به گفته یکی از اهالی منطقه، رییس این منطقه، آنجا را به چهار بخش تقسیم کرده و هر بخش را به یکی از معتادان سرکرده برای خرید و فروش مواد مخدر اجاره داده است. هیچکس حق ورود به قلمرو دیگری را ندارد. درآمد همهی مناطق خطکشی شده است. روزها، گروهی که مامور توزیع مواد مخدر هستند، بر بلندی مخصوص ایستاده و کار فروش مواد افیونی با شیوه معمول خود آغاز میشود. همه به کارشان واردند؛ میخوابند و میخورند و از آب گندیده کانال خوش مینوشند و روزشان را شب میکنند. ساکنان، به حوادث آنجا هم حسابی خو کردهاند: جیبزنی، قمهکشی، آدمکشی، نزاع و غیره..
از دکتر سعید پیوندی میپرسم علت این تقسیمات در قلمروی قاچاقچیان چیست و آیا این تقسیم قلمرو معمول است؟
دکتر پیوندی میگوید: در همه جای دنیا وضعیت مشابه است. مافیا و شبکههای مواد مخدر بهتنظیم روابط درون سازمانی خود میپردازند تا از این طریق امنیت مالی و جانی خود را تامین کنند. این سازمانها با ایجاد نوعی پویایی درونی و طراحی قوانین خودشان درصدد این نیستند که قدرتشان را به رخ پلیس بکشند بلکه از این طریق در جستجوی امنیت هستند که غالبا موفق هم میشوند.
به گفتهی آقای پیوندی تقسیم بندی یک قلمرو (برای مثال همین سعید صحنه)، تنها و تنها به خاطر تجربیاتی است که قاچاقچیان طی این سالها از برخوردهای نیروهای انتظامی آموختهاند و بدین طریق امنیت مالی و جانی خودشان را حفظ میکنند.
دکتر سعید پیوندی در پایان و در خصوص روش درست در مبارزه با مواد مخدر هم میگوید: شبکهی مواد مخدر هم پول دارد هم نیروی نظامی و اسلحه. بنابراین تا زمانی که این بحران و آسیب اجتماعی به رسمیت شناخته نشود و یک ارادهی جدی برای مبارزه با آن در میان مقامات کشور بوجود نیاید، ما شاهد دورهای باطلی تحت عنوان مبارزه با مواد مخدر هستیم که راه به جایی نمیبرند.
دکتر پیوندی اضافه میکند که در وهلهی نخست جمهوری اسلامی نباید اجازه دهد به آمار معتادان افزوده شود و در درجهی دوم باید در جامعه نیاز به مواد مخدر از بین برود. اما متاسفانه در جمهوری اسلامی این دو حلقه در جهت منفی رشد داشتهاند.
صحبتهای چند شهروند:
در همین حال به سراغ دو نفر از شهروندان میروم تا نظر آنان را جویا شوم.
شاهرخ یکی از شهروندان در این خصوص به «خودنویس» گفت که این منطقه را بهخوبی میشناسد.
وی گفت البته چنین منطقهای با چنین نامی «سعید صحنه» خیلی مشهور نیست؛ ولی هنگامی که از چمران به سمت توحید میآیید بعد از پل مدیریت جایی را میبینید که هر نوع خلافکاری در آن آمد و شد دارد.
یکی دیگر از هموطنان هم در این خصوص به «خودنویس» گفت که به این منطقه رفته است و آن را از نزدیک میشناسد.
وی گفت برای خرید مواد مخدر حتما باید کسی شما را معرفی کند و پس از آن، شما مشتری دائمی میشوید و دیگر نیازی به همراه نخواهید داشت.
وی گفت اگر بهصورت مستقل و تنها بروید قطعا مورد حمله معتادان قرار خواهید گرفت و آنها با سنگ یا چاقو به شما حمله خواهند کرد.
این شهروند تهرانی افزود که در این منطقه نه فقط معتادان یا قاچاقچیها؛ بلکه انواع و اقسام بزهکارها در آن جمع هستند، فراریها، کارتنخوابها و..
اما نکتهای که وی در پایان به آن اشاره میکند جالب توجه است. وی میگوید بسیاری از ساکنان این محل نوعی همزیستی مسالمت آمیز با این افراد دارند. یعنی از آنها بهطرق و در شرایط و زمانهای مختلف حمایتهایی میکنند و بعد این بزهکاران هم برای تلافی آنها را پوشش میدهند. مثلا ممکن است همسایهای در قبال حمایتی از یکی از این بزهکاران بخواهد که بهعنوان «شرخر» چک وی را نقد کند و از این قبیل حمایتهای دوطرفه