23 سال زندان برای طفل شیرین طنز ایران...کیومرث مرزبان...
Saturday, August 31, 2019
فرزند سرلشکر صالحی، فرمانده سابق ارتش ایران به 'اخلال نظام اقتصادی' متهم شد
محاکمه عمار صالحی از متهمان پرونده بانک سرمایه که فرزند سرلشکر عطالله صالحی فرمانده سابق ارتش جمهوری اسلامی ایران است در شعبه ویژه دادگاه انقلاب که مربوط به جرایم "اخلالگران و مفسدان اقتصادی" است، در تهران آغاز شده است.
به گزارش بی بی سی، دادگاه به ریاست قاضی اسدالله مسعودی مقام در حال برگزاری است و طی آن نماینده دادستان، صالحی را رسما به "معاونت در اخلال نظام اقتصادی کشور از طریق تحصیل مال نامشروع" متهم کرده است.
به گفته نماینده دادستان، عمار صالحی متهم است که طی ده روز ۶۸ میلیارد تومان تسهیلات از بانک سرمایه برای شرکتی خصوصی خود دریافت کرده اما آن را به حساب شخصی دیگر متهمان پرونده واریز کرده است. نماینده دادستان صالحی را متهم کرده که در برابر اقدامات خود ملکی در منطقه زعفرانیه تهران و خودرویی به مبلغ ۶۵۰ میلیون تومان دریافت کرده است.
صالحی در اولین دفاعیه، همه اتهامات وارده را رد کرد و گفت آن را قبول ندارد.
او گفت پیشتر درباره همین موضوع مورد بازپرسی قرار گرفته بود اما برایش قرار منع تعقیب صادر شد.
نماینده دادستان در پاسخ گفته است که قرار منع تعقیب عمار صالحی دارای نقص قضایی بوده است. به گفته نماینده دادستان این قرار به معنی ختم رسیدگی قضایی در آن زمان نبوده است.
نماینده دادستان گفته هادی رضوی متهم دیگر این پرونده هم موضوع قرار منع تعقیب را مطرح کرده بود اما از سوی دادگاه به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی" به ۲۰ سال حبس، رد مال و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شد و اکنون در زندان است.
هادی رضوی داماد محمد شریعتمداری وزیر کار دولت حسن روحانی است. عمار صالحی متهم پرونده فساد اقتصادی فرزند سرلشکر صالحی است و محمد شریعتمداری هم دایی اوست.
در جریان برگزاری دادگاه، نماینده دادستان یکی از مصادیق اتهامات هادی رضوی را دریافت ۲۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان وام از بانک سرمایه بدون اعتبارسنجی و تودیع وثیقه عنوان کرده و گفته او با این مبلغ "اقدام به خرید گوشت و مرغ از شرکت پشتیبانی دام استان تهران کرده و سپس در بازار به فروش رسانده و بانک مذکور را با چالش جدی مواجه کرده است".
رضوی از تهیه کنندگان سریال شهرزاد بوده است. او متهم است که با سوءاستفاده از سرمایه صندوق ذخیره فرهنگیان -از سهام داران اصلی بانک سرمایه- به این بانک خسارات وارد کرده است.
پیشتر سه نفر از مدیران آن به بیست سال حبس و هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم شدند. پرویز کاظمی یکی از مدیران محکوم شده بانک سرمایه وزیر کار دولت محمود احمدی نژاد بوده است.
چهارمین متهم این دادگاه که رسیدگی به پرونده او پایان گرفته حسین هدایتی است که در ایران رسانههای ورزشی به او لقب "عابر بانک" دادهاند. اتهامات او "پولشویی، تحصیل مال نامشروع و خیانت در امانت" بوده است. حسین هدایتی در دادگاه از یک "وکیل با نفوذ" نام برده بود که چند روز بعد با گلوله در تهران کشته شد.
دادگاه رسیدگی به پرونده بانک سرمایه برای محاکمه دیگر متهمان این پرونده ادامه دارد. نماینده دادستان در یکی از جلسات این دادگاه گفته بود که پرونده بانک سرمایه "۴۰۰ متهم دارد."
یکی از این متهمان محمدعلی هادی مترجم عربی آیتالله خمینی و معاون وزارت خارجه ایران در زمان وزارت کمال خرازی است.
موج جدید سرکوب و احکام بیسابقه؛ نشانه استیصال نظام دامنه و شدت برخوردهای امنیتی در هفتههای گذشته بالا و بعد از دهه شصت بیسابقه بوده است. برخوردهای اخیر بیشتر از آنکه اقتدار نظام را نمایان سازد، استیصالش را آشکار میکند. اگرچه سرکوب سیستماتیک و برنامهریزی شده مخالفان سیاسی و نیروهای جامعه مدنی و کنترل فعالان مستقل عمری به درازای حیات جمهوری اسلامی دارد، اما در ماههای گذشته روند برخورد با معترضان در حوزههای مختلف افزایش ملموس و چشمگیری داشته است. موج جدید سرکوب بر دو محور صدور احکام سنگین حبس و مجازات و افزایش بازداشتها و برخوردهای امنیتی جریان یافته است. بهنظر میرسد آستانه تحمل بخش مسلط قدرت، دستگاه امنیتی و قوه قضاییه به نحو محسوسی کاهش یافته و این پیام را به جامعه و بهخصوص نیروهای معترض به وضع موجود ارسال میکند که نافرمانی و اعتراض، تاوانی سنگین و هزینهای بهمراتب بیش از گذشته دارد. دامنه و شدت برخوردهای امنیتی در هفتههای گذشته بالا و بعد از دهه شصت بیسابقه بوده است. در خصوص صدور احکام سنگین حبس تعزیری چند دههای که برخی در مرحله بدوی و برخی نیز قطعی شدهاند، میتوان به موارد حاد زیر اشاره کرد: فعالان دانشجویی (مجموعا ۹۱ سال): لیلا حسینزاده (۱۳ سال حبس قطعی) ، سینا عمران( هشت سال حبس قطعی)، پدرام پذیره( هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق)، سینا درویش عمران (هشت سال حبس)، سها مرتضایی (شش سال حبس)، پریسا رفیعی (هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق)، علی مظفری (هشت سال حبس)، سینا ربیعی (یک سال حبس)، محسن حق شناس (دو سال حبس)، محمد قاسم الله یاری (دو سال حبس)، روح الله مردانی (شش سال حبس)، کسری نوری (۱۲ سال حبس) ، سپیده فرهان (شش سال حبس قطعی و ۷۴ ضربه شلاق ) و شیما انتصاری (پنج سال حبس) کنشگران مدنی ( مجموعا ۱۳۴سال): محمد رسوال اف (شش سال حبس در حکم بدوی )، فرهاد میثمی (شش سال حبس قطعی )، بهنام موسیوند(شش سال حبس در حکم بدوی)، سعید اقبالی (شش سال حبس در حکم بدوی )، نادر افشاری( شش سال حبس در حکم بدوی )، محمود معصومی (شش سال حبس در حکم بدوی)، شقایق محکی (شش سال حبس در حکم بدوی)، داریوش آبدار (شش سال حبس در حکم بدوی)، شیما بابایی (شش سال حبس در حکم بدوی)، مژگان لعلی (شش سال حبس در حکم بدوی) و سعید صیفی جهان (شش سال حبس در حکم بدوی )، صبا کردافشاری (۱۵ سال حبس در حکم بدوی)، مژگان کشاورط (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، منیره عربشاهی (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، یاسمن آریایی (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، محمد نجفی (۱۳ سال حبس قطعی)، و ارس امیری (۱۰ سال حبس قطعی) معلمان و استادان (مجموعا ۱۴سال و نیم): کمال جعفری یزدی ( ۱۳ سال حبس قطعی)، یاسر امینی آذر (۱۵ ماه حبس قطعی) مخالفان سیاسی ( مجموعا ۲۷ سال): حسین سرلک (۱۳ سال حبس)، علی بازآزرده (دو سال حبس)، مرتضی نظری سدهی ( شش سال حبس)، بهروز زارع (دو سال حبس قطعی) روزنامهنگاران و فعالان رسانهای (مجموعا ۲۳ سال حبس): مسعود کاظمی (شش سال حبس قطعی)، کیومرث مرزبان (۱۱ سال حبس در حکم بدوی)، مرضیه امیری ( شش سال حبس در حکم بدوی) دیگر بازداشتشدگان: در جمع کسانی که در بازداشت موقت بهسر میبرند، میبایست ابتدا به فعالان زیست محیطی (هومن جوکار، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، مراد طاهباز، کاووس سیدامامی، حسن راغ، عارف زارع، محمد زارع و عبدالرضا کوهپایه) اشاره کرد که علیرغم تقریبا یک سال و نیم حبس، هنوز وضعیت آنها مشخص نشده و در دادگاه بدوی به اتهامات سنگین جاسوسی و امنیتی متهم شدهاند. اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و عسل محمدی از بازداشتشدگان اعتراضات کارگری نیشکر هفت تپه هنوز در وضعیت نامشخص و دشواری در زندان بهسر میبرند. ۳۰ نفر از معترضان به نقض حقوق حیوانات در زندان بهسر میبرند و برای آنها پرونده قضایی تشکیل شده است. فعالان سیاسی و مدنی موسوم به ۱۴ نفر که خواهان استعفای خامنهای و تغییر قانون اساسی شدند عمدتا با خشونت و ضرب و شتم بازداشت شدهاند و وضعیت بهشدت نگران کنندهای دارند، اسامی آنها عبارت است از:هاشم خواستار، جواد لعل محمدی، محمد حسین سپهری، محمد نوریزاد، عبدالرسول مرتضوی، غلامحسین بروجردی، مرتضی قاسمی، حوریه فرجزاده طارانی، فاطمه سپهری ،پوران ناظمی، زرتشت احمدی راغب، رضا مهرگان، زهرا جمالی، گیتی پورفاضل، شهلا انتصاری، فاطمه سپهری، نرگس منصوری، شهلا جهان بین، فرنگیس مظلوم. دخترانی که در کمپین چهارشنبههای سفید و اعتراض به حجاب اجباری فعالیت کردهاند، بازداشت و مجبور به اعترافات اجباری شدهاند. دادگستری رسما همکاری با کمپین فوق را بهمنزله همکاری با دول متخاصم معرفی کرده است. در پایان فیلمهایی که از متهمان قربانی پروژه توابسازی گرفته شده، هشدار دادسرای ارشاد تهران درج میشود که این همکاریها را مجرمانه و مشمول مجازات قلمداد میکند. ارسال فایل صوتی از طرف نوشین جعفری در زندان به یکی از دوستانش و تقاضا با صدای گریان برای انتقال خواست بازجوها نمونه جدیدی از روشهای اعترافگیری اجباری را به نمایش گذاشت. کامیل احمدی، پژوهشگر، به دلایل نامعلومی بازداشت شد تا کماکان برخورد امنیتی با جامعه علمی و متخصصان کشور ادامه یابد. اسامی ذکر شده بیانگر همه بازداشتیها نیست؛ لازم است که به این لیست دهها و چه بسا صدها نفر دیگر از فعالان هویتطلب ترک، کرد، عرب، بلوچ و شهروندان بهایی و دراویش گنابادی افزوده شود که پرداختن به آنها و ذکر نامشان مجال دیگری را میطلبد. همچنین به این فهرست باید نام زندانیانی را افزود که به اتهام جاسوسی محکوم شدهاند و هر لحظه احتمال اجرای حکم اعدام آنها میرود، در حالی که آیین دادرسی منصفانه در پروندههای آنها رعایت نشده و اعتبار ادعاهای قوه قضاییه در باره آنان زیر سوال است. همانگونه که پیشتر گفته شد، فهرست یادشده تنها زندانیان سیاسی و عقیدتی جدیدی را دربرمیگیرد که هنوز حکم آنها اجرا نشده است و یا در بازداشت موقت هستند و هنوز دادگاهی نشدهاند. فعالان کارگری بازداشت شده در حال حاضر، علاوه بر آنها، بیش از صد نفر زندانی سیاسی و عقیدتی در زندانهای ایران در حال تحمل کیفر هستند که متوسط شمار سالهای حبس آنها نیز بهطور نسبی از دهههای هفتاد و هشتاد بیشتر است. این وضعیت جدید که در مقایسه با دو دهه هفتاد و هشتاد، شباهتهای بیشتری به دهه شصت دارد، محصول چند اتفاق است: نخست احساس عدم اطمینان حکومت را بازتاب میدهد که با نگرانی از تشدید ابرچالشها برای رفع تهدیدات و حفظ وضع موجود به گسترش سرکوب و سیاست مشت آهنین روی آورده است. دستگاه امنیتی متشکل از وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی تحت تاثیر نیروهای امنیتی فعال در بیت رهبری چون مجتبی خامنهای، حسین محمدی و وحید ممانعت از شکلگیری اعتراضات خیابانی و فعالیتهای میدانی مخالفان و منتقدان را در دستور کار قرار دادهاند تا صداهای معترض در اسرع وقت خاموش شوند و پیامدهای هراسافکنانه آن، دیگر فعالان را به سکوت وادارد. در سطحی دیگر، نظام خود را در برابر سیاست فشار حداکثری دولت آمریکا آسیبپذیر احساس میکند واز این رو، بستن بیشتر فضای سیاسی داخلی را بخشی از راهبرد مهار کننده و سپر دفاعی خود در برابر رویکرد تهاجمی ترامپ و همراهی متحدان منطقهایاش ارزیابی میکند. منتهی شدن مقاومت فعلی به دستیابی به مذاکرهای قابل قبول برای نظام نیز نیاز به سختگیری بر فعالان سیاسی و مدنی، بستن روزنههای تغییر و ممانعت از تعمیم مصالحه با خارج به منتقدان داخلی را ضرورت میبخشد. بخش مسلط قدرت، قصد تجدید نظر در اقتدارگرایی و تغییر شیوه حکمرانی ندارد و سرکوب و استفاده از قدرت سخت را ابزار مهم خود تلقی میکند که کمابیش در مهار نیروهای مخالف و تثبیت وضعیت موجود موفق بوده، اما پایداری و مانایی آن معلوم نیست. عامل دیگری که در تشدید فشارها بر کنشگران سیاسی و مدنی معترض اثرگذار است، ناکامی در شیوههای پیچیده و نرم سرکوب و ایجاد هژمونی ولایی است. نیروهای امنیتی بعد از جنبش سبز و بر اساس تحاربی که در ابتدای دهه هشتاد در کنترل برخی از روزنامهنگاران و کشاندن آنها به حوزههای خنثی و نمایشی با ظاهری انتقادی ولی محتوایی محافظهکارانه و تغییرگریز کسب کرده بودند، توانستند بخشی از مخالفان و حتی زندانیان سیاسی و عقیدتی را به موضع نرم و محافظه کارانه با ادعای “پرهیز از تندروی” سوق دهند و سمتگیری نیروهای جامعه مدنی را از ایجاد فشار اجتماعی و رویکردهای جنبشی به سمت چانهزنی با خواستهای حداقلی بکشانند. در این میان، توزیع امتیازات و اعطای مستقیم و غیر مستقیم رانت هم بهکار گرفته شد تا یک جریان شبه اپوزسیون و جامعه مدنی کاذب شکل بگیرد که با کشاندن پتانسیل جامعه به رویکردهای سترون چانهزنی و مذاکره با نهاد ولایت فقیه و حتی دستگاه امنیتی و امید بستن به تغییرات کمدامنه از سوی قدرت، نظام را در برابر تغییرات معنادار سیاسی و فرهنگی بیمه سازد. اما این خیال خام و محاسبات خوشبینانه فقط در مقطع کوتاهی جواب داد که آن هم بیشتر مدیون کسب منصب ریاست جمهوری توسط روحانی و هیاهو بر سر شکلگیری برجام بود. اگرچه موج سواری سیاسی او برای مدتی جامعه را در تشخیص واقعیتهای سیاسی دچار مشکل کرد، اما بعد از دو سال دوباره عرصه سیاسی با گامهای آهستهتر به شکل قبلی خود برگشت وشکاف بین حکومت و ملت مجددا سر باز کرد و معلوم شد که مشکلات را نمیتوان با وصله و پینهکاری و راهکارهای روبنایی حل کرد. ظهور نیروهای جدید در صحنه اعتراضات، تلاشهای نهادهای امنیتی را بر هم زد. خشم و ناراحتی شدید از این اتفاق تاثیر خود را بر موج جدید و فزاینده سرکوب گذاشته است. اگرچه این سرکوبها در کوتاه مدت ممکن است اثری کاهنده بر اعتراضات داشته باشد، اما نخواهد توانست موازنه قوای موجود را از حالت شکننده خارج سازد. حجم گسترده برخوردهای امنیتی نشانگر اراده بخشهای مختلف جامعه ایران در مقاومت در برابر استبداد و مطالبه فضای آزاد سیاسی و اجتماعی است. از اینرو، برخوردهای اخیر بیشتر از آنکه اقتدار نظام را نمایان سازد، استیصالش را آشکار میکند. دویچه وله فارسی / علی افشاری
موج جدید سرکوب و احکام بیسابقه؛ نشانه استیصال نظام
دامنه و شدت برخوردهای امنیتی در هفتههای گذشته بالا و بعد از دهه شصت بیسابقه بوده است. برخوردهای اخیر بیشتر از آنکه اقتدار نظام را نمایان سازد، استیصالش را آشکار میکند.
اگرچه سرکوب سیستماتیک و برنامهریزی شده مخالفان سیاسی و نیروهای جامعه مدنی و کنترل فعالان مستقل عمری به درازای حیات جمهوری اسلامی دارد، اما در ماههای گذشته روند برخورد با معترضان در حوزههای مختلف افزایش ملموس و چشمگیری داشته است.
موج جدید سرکوب بر دو محور صدور احکام سنگین حبس و مجازات و افزایش بازداشتها و برخوردهای امنیتی جریان یافته است.
بهنظر میرسد آستانه تحمل بخش مسلط قدرت، دستگاه امنیتی و قوه قضاییه به نحو محسوسی کاهش یافته و این پیام را به جامعه و بهخصوص نیروهای معترض به وضع موجود ارسال میکند که نافرمانی و اعتراض، تاوانی سنگین و هزینهای بهمراتب بیش از گذشته دارد.
دامنه و شدت برخوردهای امنیتی در هفتههای گذشته بالا و بعد از دهه شصت بیسابقه بوده است. در خصوص صدور احکام سنگین حبس تعزیری چند دههای که برخی در مرحله بدوی و برخی نیز قطعی شدهاند، میتوان به موارد حاد زیر اشاره کرد:
فعالان دانشجویی (مجموعا ۹۱ سال):
لیلا حسینزاده (۱۳ سال حبس قطعی) ، سینا عمران( هشت سال حبس قطعی)، پدرام پذیره( هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق)، سینا درویش عمران (هشت سال حبس)، سها مرتضایی (شش سال حبس)، پریسا رفیعی (هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق)، علی مظفری (هشت سال حبس)، سینا ربیعی (یک سال حبس)، محسن حق شناس (دو سال حبس)، محمد قاسم الله یاری (دو سال حبس)، روح الله مردانی (شش سال حبس)، کسری نوری (۱۲ سال حبس) ، سپیده فرهان (شش سال حبس قطعی و ۷۴ ضربه شلاق ) و شیما انتصاری (پنج سال حبس)
لیلا حسینزاده (۱۳ سال حبس قطعی) ، سینا عمران( هشت سال حبس قطعی)، پدرام پذیره( هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق)، سینا درویش عمران (هشت سال حبس)، سها مرتضایی (شش سال حبس)، پریسا رفیعی (هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق)، علی مظفری (هشت سال حبس)، سینا ربیعی (یک سال حبس)، محسن حق شناس (دو سال حبس)، محمد قاسم الله یاری (دو سال حبس)، روح الله مردانی (شش سال حبس)، کسری نوری (۱۲ سال حبس) ، سپیده فرهان (شش سال حبس قطعی و ۷۴ ضربه شلاق ) و شیما انتصاری (پنج سال حبس)
کنشگران مدنی ( مجموعا ۱۳۴سال):
محمد رسوال اف (شش سال حبس در حکم بدوی )، فرهاد میثمی (شش سال حبس قطعی )، بهنام موسیوند(شش سال حبس در حکم بدوی)، سعید اقبالی (شش سال حبس در حکم بدوی )، نادر افشاری( شش سال حبس در حکم بدوی )، محمود معصومی (شش سال حبس در حکم بدوی)، شقایق محکی (شش سال حبس در حکم بدوی)، داریوش آبدار (شش سال حبس در حکم بدوی)، شیما بابایی (شش سال حبس در حکم بدوی)، مژگان لعلی (شش سال حبس در حکم بدوی) و سعید صیفی جهان (شش سال حبس در حکم بدوی )، صبا کردافشاری (۱۵ سال حبس در حکم بدوی)، مژگان کشاورط (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، منیره عربشاهی (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، یاسمن آریایی (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، محمد نجفی (۱۳ سال حبس قطعی)، و ارس امیری (۱۰ سال حبس قطعی)
محمد رسوال اف (شش سال حبس در حکم بدوی )، فرهاد میثمی (شش سال حبس قطعی )، بهنام موسیوند(شش سال حبس در حکم بدوی)، سعید اقبالی (شش سال حبس در حکم بدوی )، نادر افشاری( شش سال حبس در حکم بدوی )، محمود معصومی (شش سال حبس در حکم بدوی)، شقایق محکی (شش سال حبس در حکم بدوی)، داریوش آبدار (شش سال حبس در حکم بدوی)، شیما بابایی (شش سال حبس در حکم بدوی)، مژگان لعلی (شش سال حبس در حکم بدوی) و سعید صیفی جهان (شش سال حبس در حکم بدوی )، صبا کردافشاری (۱۵ سال حبس در حکم بدوی)، مژگان کشاورط (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، منیره عربشاهی (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، یاسمن آریایی (۱۰ سال حبس در حکم بدوی)، محمد نجفی (۱۳ سال حبس قطعی)، و ارس امیری (۱۰ سال حبس قطعی)
معلمان و استادان (مجموعا ۱۴سال و نیم):
کمال جعفری یزدی ( ۱۳ سال حبس قطعی)، یاسر امینی آذر (۱۵ ماه حبس قطعی)
کمال جعفری یزدی ( ۱۳ سال حبس قطعی)، یاسر امینی آذر (۱۵ ماه حبس قطعی)
مخالفان سیاسی ( مجموعا ۲۷ سال):
حسین سرلک (۱۳ سال حبس)، علی بازآزرده (دو سال حبس)، مرتضی نظری سدهی ( شش سال حبس)، بهروز زارع (دو سال حبس قطعی)
حسین سرلک (۱۳ سال حبس)، علی بازآزرده (دو سال حبس)، مرتضی نظری سدهی ( شش سال حبس)، بهروز زارع (دو سال حبس قطعی)
روزنامهنگاران و فعالان رسانهای (مجموعا ۲۳ سال حبس):
مسعود کاظمی (شش سال حبس قطعی)، کیومرث مرزبان (۱۱ سال حبس در حکم بدوی)، مرضیه امیری ( شش سال حبس در حکم بدوی)
مسعود کاظمی (شش سال حبس قطعی)، کیومرث مرزبان (۱۱ سال حبس در حکم بدوی)، مرضیه امیری ( شش سال حبس در حکم بدوی)
دیگر بازداشتشدگان:
در جمع کسانی که در بازداشت موقت بهسر میبرند، میبایست ابتدا به فعالان زیست محیطی (هومن جوکار، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، مراد طاهباز، کاووس سیدامامی، حسن راغ، عارف زارع، محمد زارع و عبدالرضا کوهپایه) اشاره کرد که علیرغم تقریبا یک سال و نیم حبس، هنوز وضعیت آنها مشخص نشده و در دادگاه بدوی به اتهامات سنگین جاسوسی و امنیتی متهم شدهاند.
در جمع کسانی که در بازداشت موقت بهسر میبرند، میبایست ابتدا به فعالان زیست محیطی (هومن جوکار، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، مراد طاهباز، کاووس سیدامامی، حسن راغ، عارف زارع، محمد زارع و عبدالرضا کوهپایه) اشاره کرد که علیرغم تقریبا یک سال و نیم حبس، هنوز وضعیت آنها مشخص نشده و در دادگاه بدوی به اتهامات سنگین جاسوسی و امنیتی متهم شدهاند.
اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و عسل محمدی از بازداشتشدگان اعتراضات کارگری نیشکر هفت تپه هنوز در وضعیت نامشخص و دشواری در زندان بهسر میبرند.
۳۰ نفر از معترضان به نقض حقوق حیوانات در زندان بهسر میبرند و برای آنها پرونده قضایی تشکیل شده است.
فعالان سیاسی و مدنی موسوم به ۱۴ نفر که خواهان استعفای خامنهای و تغییر قانون اساسی شدند عمدتا با خشونت و ضرب و شتم بازداشت شدهاند و وضعیت بهشدت نگران کنندهای دارند، اسامی آنها عبارت است از:هاشم خواستار، جواد لعل محمدی، محمد حسین سپهری، محمد نوریزاد، عبدالرسول مرتضوی، غلامحسین بروجردی، مرتضی قاسمی، حوریه فرجزاده طارانی، فاطمه سپهری ،پوران ناظمی، زرتشت احمدی راغب، رضا مهرگان، زهرا جمالی، گیتی پورفاضل، شهلا انتصاری، فاطمه سپهری، نرگس منصوری، شهلا جهان بین، فرنگیس مظلوم.
دخترانی که در کمپین چهارشنبههای سفید و اعتراض به حجاب اجباری فعالیت کردهاند، بازداشت و مجبور به اعترافات اجباری شدهاند. دادگستری رسما همکاری با کمپین فوق را بهمنزله همکاری با دول متخاصم معرفی کرده است. در پایان فیلمهایی که از متهمان قربانی پروژه توابسازی گرفته شده، هشدار دادسرای ارشاد تهران درج میشود که این همکاریها را مجرمانه و مشمول مجازات قلمداد میکند.
ارسال فایل صوتی از طرف نوشین جعفری در زندان به یکی از دوستانش و تقاضا با صدای گریان برای انتقال خواست بازجوها نمونه جدیدی از روشهای اعترافگیری اجباری را به نمایش گذاشت.
کامیل احمدی، پژوهشگر، به دلایل نامعلومی بازداشت شد تا کماکان برخورد امنیتی با جامعه علمی و متخصصان کشور ادامه یابد.
اسامی ذکر شده بیانگر همه بازداشتیها نیست؛ لازم است که به این لیست دهها و چه بسا صدها نفر دیگر از فعالان هویتطلب ترک، کرد، عرب، بلوچ و شهروندان بهایی و دراویش گنابادی افزوده شود که پرداختن به آنها و ذکر نامشان مجال دیگری را میطلبد. همچنین به این فهرست باید نام زندانیانی را افزود که به اتهام جاسوسی محکوم شدهاند و هر لحظه احتمال اجرای حکم اعدام آنها میرود، در حالی که آیین دادرسی منصفانه در پروندههای آنها رعایت نشده و اعتبار ادعاهای قوه قضاییه در باره آنان زیر سوال است.
همانگونه که پیشتر گفته شد، فهرست یادشده تنها زندانیان سیاسی و عقیدتی جدیدی را دربرمیگیرد که هنوز حکم آنها اجرا نشده است و یا در بازداشت موقت هستند و هنوز دادگاهی نشدهاند.
فعالان کارگری بازداشت شده
در حال حاضر، علاوه بر آنها، بیش از صد نفر زندانی سیاسی و عقیدتی در زندانهای ایران در حال تحمل کیفر هستند که متوسط شمار سالهای حبس آنها نیز بهطور نسبی از دهههای هفتاد و هشتاد بیشتر است.
در حال حاضر، علاوه بر آنها، بیش از صد نفر زندانی سیاسی و عقیدتی در زندانهای ایران در حال تحمل کیفر هستند که متوسط شمار سالهای حبس آنها نیز بهطور نسبی از دهههای هفتاد و هشتاد بیشتر است.
این وضعیت جدید که در مقایسه با دو دهه هفتاد و هشتاد، شباهتهای بیشتری به دهه شصت دارد، محصول چند اتفاق است:
نخست احساس عدم اطمینان حکومت را بازتاب میدهد که با نگرانی از تشدید ابرچالشها برای رفع تهدیدات و حفظ وضع موجود به گسترش سرکوب و سیاست مشت آهنین روی آورده است. دستگاه امنیتی متشکل از وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی تحت تاثیر نیروهای امنیتی فعال در بیت رهبری چون مجتبی خامنهای، حسین محمدی و وحید ممانعت از شکلگیری اعتراضات خیابانی و فعالیتهای میدانی مخالفان و منتقدان را در دستور کار قرار دادهاند تا صداهای معترض در اسرع وقت خاموش شوند و پیامدهای هراسافکنانه آن، دیگر فعالان را به سکوت وادارد.
در سطحی دیگر، نظام خود را در برابر سیاست فشار حداکثری دولت آمریکا آسیبپذیر احساس میکند واز این رو، بستن بیشتر فضای سیاسی داخلی را بخشی از راهبرد مهار کننده و سپر دفاعی خود در برابر رویکرد تهاجمی ترامپ و همراهی متحدان منطقهایاش ارزیابی میکند.
منتهی شدن مقاومت فعلی به دستیابی به مذاکرهای قابل قبول برای نظام نیز نیاز به سختگیری بر فعالان سیاسی و مدنی، بستن روزنههای تغییر و ممانعت از تعمیم مصالحه با خارج به منتقدان داخلی را ضرورت میبخشد.
بخش مسلط قدرت، قصد تجدید نظر در اقتدارگرایی و تغییر شیوه حکمرانی ندارد و سرکوب و استفاده از قدرت سخت را ابزار مهم خود تلقی میکند که کمابیش در مهار نیروهای مخالف و تثبیت وضعیت موجود موفق بوده، اما پایداری و مانایی آن معلوم نیست.
عامل دیگری که در تشدید فشارها بر کنشگران سیاسی و مدنی معترض اثرگذار است، ناکامی در شیوههای پیچیده و نرم سرکوب و ایجاد هژمونی ولایی است. نیروهای امنیتی بعد از جنبش سبز و بر اساس تحاربی که در ابتدای دهه هشتاد در کنترل برخی از روزنامهنگاران و کشاندن آنها به حوزههای خنثی و نمایشی با ظاهری انتقادی ولی محتوایی محافظهکارانه و تغییرگریز کسب کرده بودند، توانستند بخشی از مخالفان و حتی زندانیان سیاسی و عقیدتی را به موضع نرم و محافظه کارانه با ادعای “پرهیز از تندروی” سوق دهند و سمتگیری نیروهای جامعه مدنی را از ایجاد فشار اجتماعی و رویکردهای جنبشی به سمت چانهزنی با خواستهای حداقلی بکشانند.
در این میان، توزیع امتیازات و اعطای مستقیم و غیر مستقیم رانت هم بهکار گرفته شد تا یک جریان شبه اپوزسیون و جامعه مدنی کاذب شکل بگیرد که با کشاندن پتانسیل جامعه به رویکردهای سترون چانهزنی و مذاکره با نهاد ولایت فقیه و حتی دستگاه امنیتی و امید بستن به تغییرات کمدامنه از سوی قدرت، نظام را در برابر تغییرات معنادار سیاسی و فرهنگی بیمه سازد.
اما این خیال خام و محاسبات خوشبینانه فقط در مقطع کوتاهی جواب داد که آن هم بیشتر مدیون کسب منصب ریاست جمهوری توسط روحانی و هیاهو بر سر شکلگیری برجام بود.
اگرچه موج سواری سیاسی او برای مدتی جامعه را در تشخیص واقعیتهای سیاسی دچار مشکل کرد، اما بعد از دو سال دوباره عرصه سیاسی با گامهای آهستهتر به شکل قبلی خود برگشت وشکاف بین حکومت و ملت مجددا سر باز کرد و معلوم شد که مشکلات را نمیتوان با وصله و پینهکاری و راهکارهای روبنایی حل کرد.
ظهور نیروهای جدید در صحنه اعتراضات، تلاشهای نهادهای امنیتی را بر هم زد. خشم و ناراحتی شدید از این اتفاق تاثیر خود را بر موج جدید و فزاینده سرکوب گذاشته است.
اگرچه این سرکوبها در کوتاه مدت ممکن است اثری کاهنده بر اعتراضات داشته باشد، اما نخواهد توانست موازنه قوای موجود را از حالت شکننده خارج سازد.
حجم گسترده برخوردهای امنیتی نشانگر اراده بخشهای مختلف جامعه ایران در مقاومت در برابر استبداد و مطالبه فضای آزاد سیاسی و اجتماعی است. از اینرو، برخوردهای اخیر بیشتر از آنکه اقتدار نظام را نمایان سازد، استیصالش را آشکار میکند.
دویچه وله فارسی / علی افشاری
عاطفه رنگریز، از بازداشتشدگان مراسم روز کارگر، به ۱۱ سال و نیم زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد
عاطفه رنگریز، از بازداشتشدگان مراسم روز کارگر، به ۱۱ سال و نیم زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد
عاطفه رنگریز حدود یک ماه پیش به دلیل حمله آسمی از زندان قرچک ورامین به بیمارستان منتقل شد
به گفته برخی از نهادها و فعالان حقوق بشر، دادگاه انقلاب تهران عاطفه رنگریز، پژوهشگر و از بازداشتشدگان مراسم روز جهانی کارگر را به ۱۱ سال و نیم زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده است.
بنابر گزارشها، این حکم در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه صادر و به وکیل خانم رنگریز ابلاغ شده است.
مقامهای قضایی جمهوری اسلامی هنوز واکنشی به این خبر نشان ندادهاند.
اردیبهشت امسال همزمان با روز جهانی کارگر، تجمعی در برابر ساختمان مجلس شورای اسلامی برگزار شد که مأموران امنیتی اقدام به بازداشت حدود ۳۵ نفر از شرکتکنندگان در این تجمع کردند.
برخی از بازداشتشدگان آزاد شدند و برای بقیه نیز در هفتههای اخیر احکام زندان و شلاق صادر شده است.
از جمله مرضیه امیری، خبرنگار روزنامه شرق، به ۱۰ سال و نیم زندان و ۱۴۸ ضربه شلاق، نسرین جوادی، فعال کارگری، به هفت سال زندان و حسن سعیدی و رسول طالب مقدم، دو عضو سندیکای کارگران شرکت واحد به پنج سال و دو سال زندان محکوم شدهاند.
ماه گذشته ۸۰ سندیکای کارگری در جهان در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی از اتهامهای امنیتی علیه آنیشا اسدالهی، عاطفه رنگريز، ندا ناجی و مرضیه امیری و همچنین ساناز الهیاری، امیرحسین محمدیفرد، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان انتقاد کرده بودند.
گریز شیران از قفس سیاه فقیهان! راهش را برای قهرمانی جهان سد کردند و مدالش به قهرمان اسرائیلی رسید...سعید ملایی هم خون در جگر از المان تقاضای پناهندگی کرد...
گریز شیران از قفس سیاه فقیهان!
راهش را برای قهرمانی جهان سد کردند و مدالش به قهرمان اسرائیلی رسید...سعید ملایی هم خون در جگر از المان تقاضای پناهندگی کرد...
مادر صبا کردافشاری: آنقدر فریاد خواهم زد که صدای مظلومیت فرزندم به گوش دنیا برسد این ضجه های مادر صبا کردافشاریست مادری که دختر بیست ساله اش به خاطر اعتراض به حجاب اجباری به ۲۴ سال زندان محکوم شده است او میگوید؛ از مادران و دختران ایرانی درخواست می کنم صدای ما باشید، نه رسانه های این سرزمین و نه سلبریتیها هوای ما را ندارند، خودمان پشت هم بایستیم واجاره ندهیم صباها و یاسمن ها را با زندان ساکت کنند. صدای حق خواهی شان باشیم.
مادر صبا کردافشاری: آنقدر فریاد خواهم زد که صدای مظلومیت فرزندم به گوش دنیا برسد
این ضجه های مادر صبا کردافشاریست مادری که دختر بیست ساله اش به خاطر اعتراض به حجاب اجباری به ۲۴ سال زندان محکوم شده است
او میگوید؛ از مادران و دختران ایرانی درخواست می کنم صدای ما باشید، نه رسانه های این سرزمین و نه سلبریتیها هوای ما را ندارند، خودمان پشت هم بایستیم واجاره ندهیم صباها و یاسمن ها را با زندان ساکت کنند. صدای حق خواهی شان باشیم.
او میگوید؛ از مادران و دختران ایرانی درخواست می کنم صدای ما باشید، نه رسانه های این سرزمین و نه سلبریتیها هوای ما را ندارند، خودمان پشت هم بایستیم واجاره ندهیم صباها و یاسمن ها را با زندان ساکت کنند. صدای حق خواهی شان باشیم.
کاربری با نام شراره عزیزی در توئیتر نوشت: «چهل سال بعد از انقلاب کاری کردیم که ورزشکاران و نخبههایتان پناهنده شوند، منت جهان را بکشید تا نفتتان را بخرند، زنانتان برای نداشتن روسری چند دهه زندانی شوند، اعتیاد و بیکاری در هر خانهای باشد و عزت ملی هم که ... آری انقلاب ما انقلاب ما انفجاری بود که نه نورش بلکه دودش در چشمتان رفته.»
کاربری با نام شراره عزیزی در توئیتر نوشت:
«چهل سال بعد از انقلاب کاری کردیم که ورزشکاران و نخبههایتان پناهنده شوند، منت جهان را بکشید تا نفتتان را بخرند، زنانتان برای نداشتن روسری چند دهه زندانی شوند، اعتیاد و بیکاری در هر خانهای باشد و عزت ملی هم که ... آری انقلاب ما انقلاب ما انفجاری بود که نه نورش بلکه دودش در چشمتان رفته.»
نظر شما چیست؟
...اوزیر ارتباطات ایران به دونالد ترامپ 'صبح بخیر' گفت محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران، با همرسانی تصویری از خودش در کنار دستگاهی که میگوید ماهواره ناهید ۱ است، خطاب به دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، صبح بخیر گفته است.
وزیر ارتباطات ایران به دونالد ترامپ 'صبح بخیر' گفت
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران، با همرسانی تصویری از خودش در کنار دستگاهی که میگوید ماهواره ناهید ۱ است، خطاب به دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، صبح بخیر گفته است.
آذری جهرمی به زبان انگلیسی نوشته: "من و ناهید ۱ همین الان، صبح بخیر دونالد ترامپ!"
به گزارش فارس آذری جهرمی با بازدید از پژوهشگاه فضایی ایران گفته است: "همان طور که مشاهده می کنید ماهواره ناهید۱ هنوز اینجاست و برای پرتاب تحویل وزارت دفاع نشده است."
دونالد ترامپ در توییترش گفته آمریکا نقشی در انفجار در سکوی پرتاب ماهواره ایران در سمنان نداشته است.
او، یا هیچ منبع غربی دیگری، ادعای آسیب به ماهواره ناهید ۱ را مطرح نکردهاند.
ترامپ در توییترش عکسی هم گذاشته که ظاهرا آثار انفجار را در آنچه سکوی پرتاب موشک ایران به نظر میرسد نشان میدهد.
محمدجواد آذری جهرمی از جمله مقامهای ایرانی است که حضور فعالی در شبکههای اجتماعی دارد. وزارتخانه او اینترنت را در ایران سانسور میکند و جلوی دسترسی کاربران را به شبکههای اجتماعی چون توییتر میگیرد.
#
کاربری با شناسه کاربری "شلدون" در توئیتر نوشته: "نمیدونم چرا بعضیا از آزاد شدن نجفی تعجب کردن؟! بابا نجفی اگه ۷-۸نفر دیگه رو بکشه و زندگی چندصد نفر دیگه رو هم تباه کنه، تازه میرسه بهپای سعیدمرتضوی که با ۲۰۰هزار تومن جریمه آزاد میشه. تازه اگه چندهزار نفر دیگه رو هم بکشه، میشه رییس قوهقضاییه. انگار یادتون رفته اینجا ج.ا عه!"
کاربری با شناسه کاربری "شلدون" در توئیتر نوشته:
"نمیدونم چرا بعضیا از آزاد شدن نجفی تعجب کردن؟!
بابا نجفی اگه ۷-۸نفر دیگه رو بکشه و زندگی چندصد نفر دیگه رو هم تباه کنه، تازه میرسه بهپای سعیدمرتضوی که با ۲۰۰هزار تومن جریمه آزاد میشه.
تازه اگه چندهزار نفر دیگه رو هم بکشه، میشه رییس قوهقضاییه.
انگار یادتون رفته اینجا ج.ا عه!"
.
نظر شما در این مورد چیست؟
بابا نجفی اگه ۷-۸نفر دیگه رو بکشه و زندگی چندصد نفر دیگه رو هم تباه کنه، تازه میرسه بهپای سعیدمرتضوی که با ۲۰۰هزار تومن جریمه آزاد میشه.
تازه اگه چندهزار نفر دیگه رو هم بکشه، میشه رییس قوهقضاییه.
انگار یادتون رفته اینجا ج.ا عه!"
.
نظر شما در این مورد چیست؟
فيلم/ صدمه زدن به کاشیهای تاریخی مسجد شاه اصفهان برای ايجاد حسينيه! ۶/۶/۹۸ مسجد شاه اصفهان ، اثر ثبت شده در یونسکو! صدمه زدن به کاشیهای تاریخی مسجد به بهانه ایجاد حسینیه و آشپزخانه وسط صحن مسجد تاریخی! جایی که حتی نباید فلاش دوربین زده بشه.
فيلم/ صدمه زدن به کاشیهای تاریخی مسجد شاه اصفهان برای ايجاد حسينيه!۶/۶/۹۸ مسجد شاه اصفهان ، اثر ثبت شده در یونسکو! صدمه زدن به کاشیهای تاریخی مسجد به بهانه ایجاد حسینیه و آشپزخانه وسط صحن مسجد تاریخی! جایی که حتی نباید فلاش دوربین زده بشه. |
عکس / عکسی که ترامپ از انفجار موشک جمهوری اسلامی منتشر کرد دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، میگوید کشورش نقشی در حادثهای نداشته که گزارش شده در سکوی پرتاب موشک ماهوارهبر ایران در سمنان رخ داده است. ترامپ در توییتر خود نوشته است: "ایالات متحده آمریکا در حادثه فاجعهباری که طی آمادهسازیهای نهایی در سکوی پرتاب موشک ماهوارهبر سفیر در جایگاه یک در سمنان رخ داد نقشی نداشته است." او اضافه کرده است: "برای ایران بهترین آرزوها را دارم و امیدوارم در مشخص کردن اینکه در جایگاه یک چه اتفاقی افتاده موفق باشند."
عکس / عکسی که ترامپ از انفجار موشک جمهوری اسلامی منتشر کرد
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، میگوید کشورش نقشی در حادثهای نداشته که گزارش شده در سکوی پرتاب موشک ماهوارهبر ایران در سمنان رخ داده است.
ترامپ در توییتر خود نوشته است: "ایالات متحده آمریکا در حادثه فاجعهباری که طی آمادهسازیهای نهایی در سکوی پرتاب موشک ماهوارهبر سفیر در جایگاه یک در سمنان رخ داد نقشی نداشته است."
او اضافه کرده است: "برای ایران بهترین آرزوها را دارم و امیدوارم در مشخص کردن اینکه در جایگاه یک چه اتفاقی افتاده موفق باشند."
Subscribe to:
Posts (Atom)