جناب نبوی، جنایتهای دهه ۶۰ رو ولش نمیکنیم؛ تموم نشد
ظاهرا شما تموم شدی
آقا ابراهیم؛ شما و بسیاری دیگر از طالبان اصلاحات، خیلی چیزها رو اصلاح کردید؛ و قبل از همه، شرف، وجدان، اخلاق و انسانیت رو؛ دست مریزاد! اما «این کار خوبی نیست آقای همه!»
«افرادی که از ایران اومدن بیرون، فقط شاید ۵ درصد اینها سیاسیاند...؛ دهه ۶۰ هم که دیگه ۳۰ سال ازش گذشته، دیگه اصلا کسی یادش نیست. یارو میگه که آقا سال ۶۷ رو به یاد بیارید، خوب سال ۶۸ که آقای خمینی مرحوم شد کسی یادش نیست. شما اصلا یاد کسی نیار اون سالها رو، ولش کن، تموم شد؛ به نظر من این داستان رو اصلا نباید بهش توجه کرد...»
خیلی ناراحتم؛ میخوام چند تا جمله از سر درد و احساس بنویسم. چند روز پیش، یه آهنگ از داریوش اقبالی و فرامرز اصلانی گوش میدادم در مورد ایرانیان داخل و خارج از کشور:
«اینور و اونور دیوار
درد ما هنوز همونه
آی شقایق ما جماعت
دردمون از خودمونه»
آره جناب ابراهیم نبوی؛ ما دردمون قبل از جمهوری اسلامی و خمینیها و خامنهایها از خودمونه؛ «درد ما هنوز همونه»، این که افرادی از قبیله اصلاحاتچی شما، برای ما راهکار و استراتژی تعیین میکنند؛ این که افرادی مثل شما بوق بدقلق نانجیبانی مثل رفسنجانی، خاتمی و روحانی میشوند و مردم و جوانان نجیب ایران را با توهمهای ذهنی خود، مسموم و مغموم میکنند و همواره آنها را در دایره بسته استبداد و سیاهی نگاه میدارند.
بله ابراهیم خان، درد کشیدم وقتی از جلاد جماران با عنوان «مرحوم» نام بردی، و جنایتهای جلاد رو «داستان» خوندی؛ گفتی هزاران هزار اعدامی دهه ۶۰و سال ۶۷ رو «شما اصلا یاد کسی نیار، ولش کن، تموم شد، این داستان رو اصلا نباید بهش توجه کرد»؛ راستی ابراهیم خان، میدونستی «داستان» دفاع مثلا مقدس هم در دهه ۶۰ بود یا اصلا ولش کردی تموم شد؟
شما توهمهای ذهنی خودت رو بیرون بریز ابراهیم خان؛ اما به قول مجید محمدی در همین برنامه «متاسفانه شاید آقای نبوی چون میخواهند برگردند [به ایران]، به همان ادبیات جمهوری اسلامی دارند بازگشت میکنند»؛ هر چند تا حالا هم در قالب «پروژه اسب تروا»، در واقع، در شکم «مادر» جمهوری اسلامی بودی و حالا زمان زایمان رسیده، قدم نورسیده مبارک باشه!
ابراهیم خان؛ برگرد به ایران؛ به قول خودت، همین آقای محسنی اژهای هم بهت توجه نمیکنه و اگر هم ظاهرا یه چند ماهی بری زندون، بهت میگه «بیا برو بیرون!»
بذار راحت بهت بگم ابراهیم خان؛ در این برنامه، ریزش روانی و نامتعادلی آشکارت را در تلاش برای عمارت «دولت اعتدال» دیدم. ولی باز هم برات «امید» بازگشت «اعتدال» و «تدبیر» و تموم نشدن را دارم.
بله آقا ابراهیم؛ شما و بسیاری دیگر از طالبان اصلاحات، خیلی چیزها رو اصلاح کردید؛ و قبل از همه، شرف، وجدان، اخلاق و انسانیت رو؛ دست مریزاد! اما «این کار خوبی نیست آقای همه!»
آقا «داور»، گذشت زمان باعث نمیشه مردم دهه ۶۰ رو یادشون بره؛ داوری رو به مردم و گذشت زمان میسپارم؛ ولش کن؛ تموم شد!
«در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!»
راستی، یه حرف یادم رفت: خاوران...