یک نامه وارده
کشف چند تیم ترور
در جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی
درود بر شما: در ادامه خبر«طرح راه اندازی حمام خون پیش از 14 خرداد "لُو رفت"» می خواهم آن را تکمیل کرده و این خبر را هم از طریق شما فاش کنم که در محافل وابسته به حکومت گفته می شود، تاکنون چند بار اطلاعاتی بدست آمده که براثر آن ها توانسته اند طرح چند ترور را خنثی کنند.
در این طرح ها قرار بوده چند روحانی تا پیش از مرگ طبیعی و یا کشته شدن خامنه ای در یک حادثه سازی کشته و یا ترور شوند. از دو آیت الله "امینی" و "جوادی آملی" در کنار هاشمی رفسنجانی نام برده می شود. از آنجا که در جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی چند تیم ترور وجود دارد و در تحقیقات به عمل آمد، پای افرادی از این جمعیت در میان است که برای ترور افراد بالا و چند روحانی دیگر در نظر گرفته شده بودند، تاکنون چند تن از رهبران این جمعیت به بازجوئی برده شده اند و تحت نظر قرار گرفته اند. در این بازجوئی ها پای اسرائیل هم به میان کشیده شده اما من تا این زمان اطلاع دقیق تری ندارم، به محض مطلع شد از جزئیات بیشتر، شما را باخبر خواهم کرد.
مجددا ممنون از زحمتتان
Thursday, June 10, 2010
مصاحبه کروبی با العربیه
مصاحبه کروبی با العربیه
احمدی نژاد برخلاف ادعایش
برخاسته از رای مردم نیست
سایت خبری العربیه، مصاحبه مشروحی با مهدی کروبی کرده است. بخش هائی از این مصاحبه مشروح را با حذف سئوالات، با هدف آسان ساختن مطالعه روی شبکه اینترنت می خوانید:
«اساس این حرکت و جنبش، اعتراض به نتایج انتخابات بود که بصورت انفجاری منجر به راهپیمایی عظیم و اعتراض مردم شد. برای همین شعار مردم این بود که "رای ما را پس دهید". ما هم همین را خواستیم و اینکه هیاتی مورد اطمینان تشکیل شود تا آنها انتخابات را بررسی کنند. چون ما یقین داشتیم که اگر بررسی دقیق و بی طرفانه انجام گیرد؛ انتخابات باید ابطال شود. تقلب در این انتخابات به گونه ای گسترده بود که نمی شد با هیچ توجیهی آن را جمع کرد. کف خواست ما اجرای اصول قانون اساسی است که می گوید مطبوعات و روزنامه ها آزاد است ، تجمعات آزاد طبق قانون اساسی و راهپیمایی بدون حمل سلاح آزاد است. ما درخواست برگزاری انتخابات آزاد را داریم. این اصل حرکت اعتراضی ما بوده و هست. "
درباره سفر به شهرستان ها محدودیتی نداریم، اما تا جایی می رویم با توجه به اینکه نیروهای پاسدار هم همراه ما هستند، به قول خودشان برای انجام وظیفه به نیروی انتظامی آن شهر اطلاع می دهند و نیروی انتظامی به جای حفاظت، به گروه های خودسر خبر می دهد که هر جا می رویم آنجا جمع شوند و برای ما مزاحمت ایجاد کنند. در قزوین و در قم این اتفاق افتاد. حتی درباره آقای موسوی و سفرشان به قم، به ایشان اطلاع داده شد که اگر شما به آنجا بروید قرار است گروه های خودسر شما را مورد هدف قرار دهند. به هر حال بارها نیروی انتظامی چنین هشدارهای به ما داده است. حتی وقتی که برخی افراد مزاحمت در محل زندگی من و خانواده ام ایجاد می کنند پیش تر نیروی انتظامی باخبر است اما کاری نمی کند و تنها می ایستد و نظاره می کند. در واقع نیروهای خودسر اطلاعاتشان را رسماً از سپاه و نیروی انتظامی می گیرند.
در مورد تجاوزها و شکنجه ها من نظام را متهم نکردم. من خود را عضو نظام جمهوری اسلامی می دانم . ما خیراندیش آینده نظام هستیم باید نقد کنیم و تذکر هم بدهیم . در بسیاری از مقاطع من اعتراض و نقد به عملکرد مسئولین داشته ام و برخی از آنها هم در سطح رسانه ها منتشر شده است. مثلا در سال 77، در جریان برخورد با شهرداران نواحی تهران، من نامه نگاری انتقادی کردم و درباره اینکه بسیاری از شهرداران شکنجه شده اند (توسط سردار نقدی) و بی جهت در زندان ها نگه داشته شدند در چند سال پیش اعتراض کردم.
درباره شکنجه، چون چند نفر کشته شدند چند مامور نهایتا مجبور شدند که اقرار کنند که بوده است . ما آنجا نبودیم که ببینیم و من می گفتم که عده ای به سراغ من آمده اند و چنین گفته اند به محض اطلاع به سراغ آن افراد می رفتند و تهدیدشان می کردند و آزارشان می دادند به گونه ای که قربانیان تجاوز به شدت می ترسیدند و یا فرار می کردند و ساکت می شدند.
آقایان می خواستند پافشاری کنند که همه سکوت کنند. به من می گفتند که این آبروریزی است .یک خانمی میگوید که در ماشین نیروهای انتظامی و امنیتی برای من این اتفاق افتاده است یا فلان آقا می گوید که در فلان کلانتری در فلان شهر این اتفاق برای من افتاده است. این برای نظام بد است و انتظار حداقلی ما بررسی و کنکاش در موضوع بدون جنجال آفرینی بود تا اعتماد مردم به نظام بازگردد.
همیشه باید اعتراض را شنید. طبیب هم که می خواهد بیمار را معالجه کند سوالات مختلف می کند و می گردد ببیند که کسالت چیست و مهمترین موفقیت برای یک پزشک این است که تشخیص بیماری را بدهد چون در صورت تشخیص می تواند تجویز دارو کند.
اولین کاری که باید می شد این بود که این معترضین چه می گویند و نیروهای امنیتی حاکم بر قضات نباشد و ما می گوییم که شورای نگهبان نظارت کند و نه قیمومیت . وقتی اجرای قانون اساسی به درستی صورت نمی گیرد خوب طبیعی است که افراد اعتراض می کنند . در پی اعتراضات به جای پاسخگویی، برخورد می شود. الان عده ای معترض ایستاده باقی می مانند و عده ای دیگر منزوی می شوند. چقدر از معاونان و استانداران سابق را به زندان بردند و چه تعداد که احضار کردند و چه تعداد بیشماری را منزوی کردند و بخش زیادی هم هستند که معترض هستند.
این برخورد که با مطبوعات دارند و اینقدر فشار بر مطبوعات هست و وزارت ارشاد که مدافع مطبوعات باید باشد اینقدر فشار وارد می کنند.
در مورد طرح جدید انتخابات، من معتقدم هر انتخابات به موقع خودش باید برگزار شود . البته می توان انتخابات خبرگان رهبری را که برای صنف خاصی است و محدود هم هست می توان با هر انتخاباتی تجمیع شود. اما تجمیع انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری با توجه به گستردگی دایره رای دهنده گان و نامزدها، به نظر اقدام درستی نیست. یکبار که بگویند برای دوسال انتخابات شوراها را به تعویق بیاندازیم تا به انتخابات ریاست جمهوری برسد. می توانند بگویند دوسال دیگر هم اصلا انتخابات نباشد در کشوری که تا استقرار یابد. دو رییس جمهور رفت یکی شهید شد و دیگری یک سال بیشتر نبود و سومی هم دستش بر گردنش آویزان بود و همان موقع انتخابات برگزار شد . به نظر من تعویق انتخابات شوراها در واقع زمینه چینی برای تعطیل انتخابات است هر چند که انتخاباتی مثل انتخابات ریاست جمهوری دهم بود و نبودش چندان فرقی ندارد.
امام یک جمله ای دارد که می گوید هیچ کس از مادر دیکتاتور زاییده نمی شوند بلکه بتدریج این اتفاق می افتد. وقتی انتخابات را کم رنگ کنید، به سمت بی خاصیت شدن و نهایتا تعطیل شدن رخ می دهد و بتدریج به ورطه دیکتاتوری سقوط می کنید. انتخابات یک روز نباید به تاخیر بیافتد. حوادث بسیار مهمی در کشور اتفاق می افتاد آن موقع هم می شد انتخابات را تعطیل کرد اما هیچ وقت این رخ نداد.
من دولت کنونی را به عنوان دولت مستقر می شناسم. امنیت با اوست. زمانی که مزاحمت برای من و خانه ام ایجاد می شود من باید از نیروی انتظامی زیرمجموعه دولت امنیت بخواهم . اگر گذرنامه بخواهم باید به دولت مراجعه کنم اما به هیچ وجه احمدی نژاد را برخاسته از رای مردم نمی دانم.
احمدی نژاد با حرفهایش ایران را در صحنه بین الملل منفعل کرده، رفتارهای وی هزینه بالایی برای جمهوری اسلامی داشته است. ما واقعا متاسف می شویم وقتی مسئول موساد می گوید خدمتی که احمدی نژاد به ما کرده است هیچ کسی نمی کرد. و عملا هم داریم می بینیم که وی چه حساسیتی در دنیا بوجود آورده است که به نفع اسرائیل شد. "
بسیاری از دوستان آقای احمدی نژاد در صحنه بین الملل هیچ ارزش استراتژیکی برای ما ندارند و در مقابل در چهار سال گذشته مجموع روابط ایران با دیگر کشورهای دنیا ضعیف تر شده است و همه اینها به خاطر موضع گیری های نسنجیده رئیس دولت در صحنه بین الملل است. علیرغم صرف هزینه های کلان برای جلب حمایت کشورهای درجه سه حتی آنها هم حاضرنیستند از اظهارات نابخردانه دفاع کنند.
در مورد انرژی هسته ای من هم مانند بقیه ایرانیان عقیده دارم که ما حق داریم از انرژی هسته ای برای مصارف صلح آمیز استفاده کنیم و مطمئنم که اگر این موضوع را بدون جنجال آفرینی و هوچی گری مطرح کنیم سایر کشورهای دنیا بجز انهایی که مشکل بنیادی با ایران دارند ناچار به قبول خواسته ما خواهند شد.
در داخل کشور هم سی سال از انقلاب گذشته هیچ دولتی مانند دولت فعلی تا این اندازه مورد مخالفت نخبگان دانشگاهی و حوزوی نبوده است. اعضای آکادمی های علوم ایران با احمدی نژاد مخالفند و به همین دلیل وی سعی در تغییر بافت آکادمی های علوم دارد. مسئولین رسمی اعلام کردند که ۸۰ % دانشگاهیان کشور به نامزدهایی غیر از احمدی نژاد رای داده اند و در حوزه های علمیه هیچیک از مراجع تقلید دینی مطرح حاضر به صدور پیام تبریک برای دولت نشدند چون در مورد انتخاب وی ابهام جدی داشتند. برای مسئولین جمهوری اسلامی که اکثر ایشان برخاسته از حوزه های علمیه هستند این یک پیام واضح است که بسیاری از مراجع تقلید حاضر به پذیرش رئیس دولت نیستند.
من معقتدم علاوه بر فقدان مشروعیت، این دولت فقدان کارآمدی هم دارد. این دولت به آسانی دروغ می گوید و به آسانی هم تصمیمات و سخنان قبل خودش را نقض می کند و عملا هیچ ثباتی ندارد، همین بی ثباتی بدترین خطر برای هر دولتی است. رئیس دولت یک روزی می گوید به سه دهک یارانه می دهیم و یک روز بعد می گوید به همه می دهیم. مدیران باتجربه نظام نیز حاضر نیستند با این دولت کار کنند یا دولت آنها را به دلیل گرایشات سیاسی شان حذف می کنند . بسیاری از صنایع ما ورشکست شده و کارخانه ها قادر به پرداخت حقوق کارگران نیستند . رئیس دولت بدون توجه به نظرات کارشناسان و موسسات علمی یک روز بر اثر خواب یکی از نزدیکانش ستاد مدیریت بحران زلزله تاسیس می کند و یک روز دیگر هم بدون اطلاع و بررسی می گوید شش میلیون نفر از اهالی پایتخت را باید از این شهر انتقال داد. با چنین وضعیتی و حجم عظیم معترضان داخلی بعید می دانم این دولت بتواند برای چهار سال به فعالیت ادامه دهد.
دولت چیزی که مثل آفتاب آشکار است به کل منکر می شود. مثلا نرخ بیکاری بالاست. به هر کس برمی خوریم می گوید ما جوان بیکار داریم. اما آقای احمدی نژاد می گوید که ایران یک کارگاه بزرگ است. خیلی ساده، یک تجمع بیکاران بگذارید ببینید چند نفر می آیند. شورای نگهبان وظیفه داشت نظارت کند تا مجلس دولتی نشود و دولت در انتخابات دخالت نکند حالا رفراندوم بگذارید تا مردم بگویند که واقعا همینطور است یا بالعکس. هنوز برخی از اعضای خبرگان تدوین قانون اساسی زنده هستند که می گویند ما از حکومت شاه بیرون آمدیم و معتقدیم بودیم که دربار، ساواک و شاه وکیل ادوله درست می کند. ما گفتیم که یک دستگاهی باشد که بر دولت نظارت کند . تا آنها زور به مردم نگویند و توجه مان همیشه به رئیس جمهور بود که با استفاده از موقعیتش در انتخابات دخالت غیر قانونی نکند . اکنون مردم میگویند خودمان رای میدهیم . شورای نگهبان حق دارد چنانچه نامزدی مفسد بوده یا جاسوس است با ارائه اسناد محکمه پسند رد صلاحیت کند اما بعد از آن باید بگذاریم مردم انتخاب کنند. نه اینکه چند نفر به جای شعور یک ملت تصمیم بگیرند. مردم از مسئولین بیشتر می فهمند و از مسئولین کمتر اشتباه می کنند. اجازه دهیم مردم انتخاب کنند "
ما به جز سایت هیچ رسانه ای نداریم حتی مجله مربوط به همسر من هم بسته شد. الان بسیار نگران هستیم که اگر حتی روزنامه نگاران را دعوت کنیم برای آنها دردسری شود . حتی همین مصاحبه ها هم برای افراد داخل ممکن است مشکل ساز باشد. ولی اخبار به راحتی در اینترنت و محافل مردم رد و بدل می شود و حکومت هم نمی تواند آن را توقیف کند. جنبش مردم ایران یک جنبش پرتعداد از مردمی است که بخش عظیمی از آنها را نخبه ها و تحصیلکردگان تشکیل می دهند. با فیلتر کردن چند سایت و بستن روزنامه ها نمی توان جلوی دسترسی ایشان به اخبار را گرفت .
- به نظر می رسد بعد از سرکوب معترضان در دسامبر گذشته دیگر کسی جرات به خیابان آمدن را ندارد؟
کروبی: "اینطور نیست، از آغاز جنبش دهها نفر در جریان اعتراضات توسط نیروهای نظامی کشته شدند اما خانواده همین کشته شدگان نیز با روحیه خواستار ایستادگی و مقاومت تا رسیدن به اهدافمان هستند، اما جنبش از مرحله اعلام و حضور هر روزه گذشته است و ما اکنون در مرحله تثبیت هستیم، جنبش سبز واقعیتی است که حتی اگر در تجمعات و تظاهرات هم حضور نیابد نمی توان منکر حضور گسترده اجتماعی آن شد. »
احمدی نژاد برخلاف ادعایش
برخاسته از رای مردم نیست
سایت خبری العربیه، مصاحبه مشروحی با مهدی کروبی کرده است. بخش هائی از این مصاحبه مشروح را با حذف سئوالات، با هدف آسان ساختن مطالعه روی شبکه اینترنت می خوانید:
«اساس این حرکت و جنبش، اعتراض به نتایج انتخابات بود که بصورت انفجاری منجر به راهپیمایی عظیم و اعتراض مردم شد. برای همین شعار مردم این بود که "رای ما را پس دهید". ما هم همین را خواستیم و اینکه هیاتی مورد اطمینان تشکیل شود تا آنها انتخابات را بررسی کنند. چون ما یقین داشتیم که اگر بررسی دقیق و بی طرفانه انجام گیرد؛ انتخابات باید ابطال شود. تقلب در این انتخابات به گونه ای گسترده بود که نمی شد با هیچ توجیهی آن را جمع کرد. کف خواست ما اجرای اصول قانون اساسی است که می گوید مطبوعات و روزنامه ها آزاد است ، تجمعات آزاد طبق قانون اساسی و راهپیمایی بدون حمل سلاح آزاد است. ما درخواست برگزاری انتخابات آزاد را داریم. این اصل حرکت اعتراضی ما بوده و هست. "
درباره سفر به شهرستان ها محدودیتی نداریم، اما تا جایی می رویم با توجه به اینکه نیروهای پاسدار هم همراه ما هستند، به قول خودشان برای انجام وظیفه به نیروی انتظامی آن شهر اطلاع می دهند و نیروی انتظامی به جای حفاظت، به گروه های خودسر خبر می دهد که هر جا می رویم آنجا جمع شوند و برای ما مزاحمت ایجاد کنند. در قزوین و در قم این اتفاق افتاد. حتی درباره آقای موسوی و سفرشان به قم، به ایشان اطلاع داده شد که اگر شما به آنجا بروید قرار است گروه های خودسر شما را مورد هدف قرار دهند. به هر حال بارها نیروی انتظامی چنین هشدارهای به ما داده است. حتی وقتی که برخی افراد مزاحمت در محل زندگی من و خانواده ام ایجاد می کنند پیش تر نیروی انتظامی باخبر است اما کاری نمی کند و تنها می ایستد و نظاره می کند. در واقع نیروهای خودسر اطلاعاتشان را رسماً از سپاه و نیروی انتظامی می گیرند.
در مورد تجاوزها و شکنجه ها من نظام را متهم نکردم. من خود را عضو نظام جمهوری اسلامی می دانم . ما خیراندیش آینده نظام هستیم باید نقد کنیم و تذکر هم بدهیم . در بسیاری از مقاطع من اعتراض و نقد به عملکرد مسئولین داشته ام و برخی از آنها هم در سطح رسانه ها منتشر شده است. مثلا در سال 77، در جریان برخورد با شهرداران نواحی تهران، من نامه نگاری انتقادی کردم و درباره اینکه بسیاری از شهرداران شکنجه شده اند (توسط سردار نقدی) و بی جهت در زندان ها نگه داشته شدند در چند سال پیش اعتراض کردم.
درباره شکنجه، چون چند نفر کشته شدند چند مامور نهایتا مجبور شدند که اقرار کنند که بوده است . ما آنجا نبودیم که ببینیم و من می گفتم که عده ای به سراغ من آمده اند و چنین گفته اند به محض اطلاع به سراغ آن افراد می رفتند و تهدیدشان می کردند و آزارشان می دادند به گونه ای که قربانیان تجاوز به شدت می ترسیدند و یا فرار می کردند و ساکت می شدند.
آقایان می خواستند پافشاری کنند که همه سکوت کنند. به من می گفتند که این آبروریزی است .یک خانمی میگوید که در ماشین نیروهای انتظامی و امنیتی برای من این اتفاق افتاده است یا فلان آقا می گوید که در فلان کلانتری در فلان شهر این اتفاق برای من افتاده است. این برای نظام بد است و انتظار حداقلی ما بررسی و کنکاش در موضوع بدون جنجال آفرینی بود تا اعتماد مردم به نظام بازگردد.
همیشه باید اعتراض را شنید. طبیب هم که می خواهد بیمار را معالجه کند سوالات مختلف می کند و می گردد ببیند که کسالت چیست و مهمترین موفقیت برای یک پزشک این است که تشخیص بیماری را بدهد چون در صورت تشخیص می تواند تجویز دارو کند.
اولین کاری که باید می شد این بود که این معترضین چه می گویند و نیروهای امنیتی حاکم بر قضات نباشد و ما می گوییم که شورای نگهبان نظارت کند و نه قیمومیت . وقتی اجرای قانون اساسی به درستی صورت نمی گیرد خوب طبیعی است که افراد اعتراض می کنند . در پی اعتراضات به جای پاسخگویی، برخورد می شود. الان عده ای معترض ایستاده باقی می مانند و عده ای دیگر منزوی می شوند. چقدر از معاونان و استانداران سابق را به زندان بردند و چه تعداد که احضار کردند و چه تعداد بیشماری را منزوی کردند و بخش زیادی هم هستند که معترض هستند.
این برخورد که با مطبوعات دارند و اینقدر فشار بر مطبوعات هست و وزارت ارشاد که مدافع مطبوعات باید باشد اینقدر فشار وارد می کنند.
در مورد طرح جدید انتخابات، من معتقدم هر انتخابات به موقع خودش باید برگزار شود . البته می توان انتخابات خبرگان رهبری را که برای صنف خاصی است و محدود هم هست می توان با هر انتخاباتی تجمیع شود. اما تجمیع انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری با توجه به گستردگی دایره رای دهنده گان و نامزدها، به نظر اقدام درستی نیست. یکبار که بگویند برای دوسال انتخابات شوراها را به تعویق بیاندازیم تا به انتخابات ریاست جمهوری برسد. می توانند بگویند دوسال دیگر هم اصلا انتخابات نباشد در کشوری که تا استقرار یابد. دو رییس جمهور رفت یکی شهید شد و دیگری یک سال بیشتر نبود و سومی هم دستش بر گردنش آویزان بود و همان موقع انتخابات برگزار شد . به نظر من تعویق انتخابات شوراها در واقع زمینه چینی برای تعطیل انتخابات است هر چند که انتخاباتی مثل انتخابات ریاست جمهوری دهم بود و نبودش چندان فرقی ندارد.
امام یک جمله ای دارد که می گوید هیچ کس از مادر دیکتاتور زاییده نمی شوند بلکه بتدریج این اتفاق می افتد. وقتی انتخابات را کم رنگ کنید، به سمت بی خاصیت شدن و نهایتا تعطیل شدن رخ می دهد و بتدریج به ورطه دیکتاتوری سقوط می کنید. انتخابات یک روز نباید به تاخیر بیافتد. حوادث بسیار مهمی در کشور اتفاق می افتاد آن موقع هم می شد انتخابات را تعطیل کرد اما هیچ وقت این رخ نداد.
من دولت کنونی را به عنوان دولت مستقر می شناسم. امنیت با اوست. زمانی که مزاحمت برای من و خانه ام ایجاد می شود من باید از نیروی انتظامی زیرمجموعه دولت امنیت بخواهم . اگر گذرنامه بخواهم باید به دولت مراجعه کنم اما به هیچ وجه احمدی نژاد را برخاسته از رای مردم نمی دانم.
احمدی نژاد با حرفهایش ایران را در صحنه بین الملل منفعل کرده، رفتارهای وی هزینه بالایی برای جمهوری اسلامی داشته است. ما واقعا متاسف می شویم وقتی مسئول موساد می گوید خدمتی که احمدی نژاد به ما کرده است هیچ کسی نمی کرد. و عملا هم داریم می بینیم که وی چه حساسیتی در دنیا بوجود آورده است که به نفع اسرائیل شد. "
بسیاری از دوستان آقای احمدی نژاد در صحنه بین الملل هیچ ارزش استراتژیکی برای ما ندارند و در مقابل در چهار سال گذشته مجموع روابط ایران با دیگر کشورهای دنیا ضعیف تر شده است و همه اینها به خاطر موضع گیری های نسنجیده رئیس دولت در صحنه بین الملل است. علیرغم صرف هزینه های کلان برای جلب حمایت کشورهای درجه سه حتی آنها هم حاضرنیستند از اظهارات نابخردانه دفاع کنند.
در مورد انرژی هسته ای من هم مانند بقیه ایرانیان عقیده دارم که ما حق داریم از انرژی هسته ای برای مصارف صلح آمیز استفاده کنیم و مطمئنم که اگر این موضوع را بدون جنجال آفرینی و هوچی گری مطرح کنیم سایر کشورهای دنیا بجز انهایی که مشکل بنیادی با ایران دارند ناچار به قبول خواسته ما خواهند شد.
در داخل کشور هم سی سال از انقلاب گذشته هیچ دولتی مانند دولت فعلی تا این اندازه مورد مخالفت نخبگان دانشگاهی و حوزوی نبوده است. اعضای آکادمی های علوم ایران با احمدی نژاد مخالفند و به همین دلیل وی سعی در تغییر بافت آکادمی های علوم دارد. مسئولین رسمی اعلام کردند که ۸۰ % دانشگاهیان کشور به نامزدهایی غیر از احمدی نژاد رای داده اند و در حوزه های علمیه هیچیک از مراجع تقلید دینی مطرح حاضر به صدور پیام تبریک برای دولت نشدند چون در مورد انتخاب وی ابهام جدی داشتند. برای مسئولین جمهوری اسلامی که اکثر ایشان برخاسته از حوزه های علمیه هستند این یک پیام واضح است که بسیاری از مراجع تقلید حاضر به پذیرش رئیس دولت نیستند.
من معقتدم علاوه بر فقدان مشروعیت، این دولت فقدان کارآمدی هم دارد. این دولت به آسانی دروغ می گوید و به آسانی هم تصمیمات و سخنان قبل خودش را نقض می کند و عملا هیچ ثباتی ندارد، همین بی ثباتی بدترین خطر برای هر دولتی است. رئیس دولت یک روزی می گوید به سه دهک یارانه می دهیم و یک روز بعد می گوید به همه می دهیم. مدیران باتجربه نظام نیز حاضر نیستند با این دولت کار کنند یا دولت آنها را به دلیل گرایشات سیاسی شان حذف می کنند . بسیاری از صنایع ما ورشکست شده و کارخانه ها قادر به پرداخت حقوق کارگران نیستند . رئیس دولت بدون توجه به نظرات کارشناسان و موسسات علمی یک روز بر اثر خواب یکی از نزدیکانش ستاد مدیریت بحران زلزله تاسیس می کند و یک روز دیگر هم بدون اطلاع و بررسی می گوید شش میلیون نفر از اهالی پایتخت را باید از این شهر انتقال داد. با چنین وضعیتی و حجم عظیم معترضان داخلی بعید می دانم این دولت بتواند برای چهار سال به فعالیت ادامه دهد.
دولت چیزی که مثل آفتاب آشکار است به کل منکر می شود. مثلا نرخ بیکاری بالاست. به هر کس برمی خوریم می گوید ما جوان بیکار داریم. اما آقای احمدی نژاد می گوید که ایران یک کارگاه بزرگ است. خیلی ساده، یک تجمع بیکاران بگذارید ببینید چند نفر می آیند. شورای نگهبان وظیفه داشت نظارت کند تا مجلس دولتی نشود و دولت در انتخابات دخالت نکند حالا رفراندوم بگذارید تا مردم بگویند که واقعا همینطور است یا بالعکس. هنوز برخی از اعضای خبرگان تدوین قانون اساسی زنده هستند که می گویند ما از حکومت شاه بیرون آمدیم و معتقدیم بودیم که دربار، ساواک و شاه وکیل ادوله درست می کند. ما گفتیم که یک دستگاهی باشد که بر دولت نظارت کند . تا آنها زور به مردم نگویند و توجه مان همیشه به رئیس جمهور بود که با استفاده از موقعیتش در انتخابات دخالت غیر قانونی نکند . اکنون مردم میگویند خودمان رای میدهیم . شورای نگهبان حق دارد چنانچه نامزدی مفسد بوده یا جاسوس است با ارائه اسناد محکمه پسند رد صلاحیت کند اما بعد از آن باید بگذاریم مردم انتخاب کنند. نه اینکه چند نفر به جای شعور یک ملت تصمیم بگیرند. مردم از مسئولین بیشتر می فهمند و از مسئولین کمتر اشتباه می کنند. اجازه دهیم مردم انتخاب کنند "
ما به جز سایت هیچ رسانه ای نداریم حتی مجله مربوط به همسر من هم بسته شد. الان بسیار نگران هستیم که اگر حتی روزنامه نگاران را دعوت کنیم برای آنها دردسری شود . حتی همین مصاحبه ها هم برای افراد داخل ممکن است مشکل ساز باشد. ولی اخبار به راحتی در اینترنت و محافل مردم رد و بدل می شود و حکومت هم نمی تواند آن را توقیف کند. جنبش مردم ایران یک جنبش پرتعداد از مردمی است که بخش عظیمی از آنها را نخبه ها و تحصیلکردگان تشکیل می دهند. با فیلتر کردن چند سایت و بستن روزنامه ها نمی توان جلوی دسترسی ایشان به اخبار را گرفت .
- به نظر می رسد بعد از سرکوب معترضان در دسامبر گذشته دیگر کسی جرات به خیابان آمدن را ندارد؟
کروبی: "اینطور نیست، از آغاز جنبش دهها نفر در جریان اعتراضات توسط نیروهای نظامی کشته شدند اما خانواده همین کشته شدگان نیز با روحیه خواستار ایستادگی و مقاومت تا رسیدن به اهدافمان هستند، اما جنبش از مرحله اعلام و حضور هر روزه گذشته است و ما اکنون در مرحله تثبیت هستیم، جنبش سبز واقعیتی است که حتی اگر در تجمعات و تظاهرات هم حضور نیابد نمی توان منکر حضور گسترده اجتماعی آن شد. »
نامه دفتر هاشمی رفسنجانی
مشکل از اینجا آغاز شد:
حذف بسیجی های قدیمی
و پوشیدن لباس آنها توسط بی ریشه ها
روزنامه وطن امروز، روز یکشنبه ۹ خرداد ماه ۱۳۸۹ به بهانه انتشار نامه سال گذشته آیتالله هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری، اقدام به انتشار مجدد نامه رئیس شورای سیاستگذاری خویش نمود.
دفتر هاشمی رفسنجانی متن نامه ای را روی وبسایت وی منتشر کرده که بهانه آن پاسخ به مطالبی است که روزنامه وطن امروز علیه هاشمی منتشر کرده است. اشاراتی دراین پاسخ وجود دارد که نشان میدهد مخاطب این نامه چند قلم شکسته تازه کار در یک روزنامه کم تیراژ و بی اثر در کشور نیست، بلکه گشوده گوشه ای از سفره دل است. سفره ای که 30 سال اخبار منتشر نشده پشت صحنه حکومتی در آن نهفته است. از متن آن نامه، نکات خبری را استخراج کرده ایم تا بلکه جبران مافات 30 ساله بشود. متن کامل را می توانید در وبسایت هاشمی رفسنجانی بخوانید.
سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامههای همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بیبهانه هاشمیستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند. امت حزبالله و بسیجیهای واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل میخورند و وقتی میبینند به بهانههای سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمتها قرار میگیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه میکند، بر مظلومیت شهدا و فرماندهشان اشک میریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانهنشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرماندهشان میتازید. حکایتی که یادآور آن واقعهای است که شخصی به آیتالله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.
چگونه است که سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی در مقام امام جمعه منصوب مقام ولایت در خصوص لزوم سلامت انتخابات، حمایت از یک نامزد تلقی میشود؟ مگر قبل از انتخابات اسبهای همت زین شده بود که چه کسی انتخاب شود؟!
این چه شیوه ناشیانه در سیاست است که ۱۲ سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اولاً وقیحانه خود را همهکاره انقلاب میدانید و ثانیاً وقیحانهتر میگویید اگر سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر برخورد با تقلب در انتخابات نبود، خاتمی رئیس جمهور نمیشد؟ آیا غیر از این است که اعتراف میکنید از همان سال به دنبال شکلدهی نطفه حرام تقلب انتخاباتی در رحم جامعه بودید؟ آیا حضور ۱۰۶ درصدی همه مردم یکی از استانهای غربی کشور در همان انتخابات کافی نیست که به عنوان منادیان دروغین مردمسالاری دینی اسلامی خجالت بکشید؟
چرا نمیگویید دور جدید اظهار نگرانیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی از عدم توجه به رأی مردم و سلامت انتخابات از زمانی شروع شده است که بعضی از شخصیتهای مؤثر دستاندرکار انتخابات صراحتاً اعلام میکردند که رأی مردم در حکومت اسلامی تشریفاتی و زینتی است؟
چرا وقتی به انتخابات مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۶ میرسید، درباره نتایج خیرهکننده آن انتخابات و فاصله رأی آیتالله هاشمی رفسنجانی با نفر دوم سکوت می کنید؟
درآن انتخابات مقام معظم رهبری حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان را «متعیّن» خواندند و آیتالله هاشمی رفسنجانی هم نامنویسی خویش را مشروط به عدم دخالت نهادهای غیرمسئول در انتخابات کردند و مقام معظم رهبری هم فرمودند: «این شرایط را فراهم میکنم».
چرا در بیان نتایج انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ نعل وارونه میزنید؟ مگر نمیدانید با شمارش مجدد تنها ۲۰ درصد صندوقهای حوزه انتخابیه تهران، که توسط شورای نگهبان انجام میگرفت، آیتالله هاشمی رفسنجانی از رتبه سیام به نوزدهم رسید؟ مگر نمیدانید وقتی آن آبروریزی داشت اساس انتخابات را زیر سؤال میبرد، رهبر معظم انقلاب دستور توقف بازشماری را صادر فرمودند؟
اگر آن روز- دوران رهبر آیت الله خمینی- ، گروهی هاشمیستیزی را نردبانی برای روحانیستیزی و اسلامستیزی خویش قرار میدادند، فوراً با نهیب «این تذهبون» امام مواجه میشدند، امروز سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامههای همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بیبهانه هاشمیستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند.
امت حزبالله و بسیجیهای واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل میخورند و وقتی میبینند به بهانههای سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمتها قرار میگیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه میکند، بر مظلومیت شهدا و فرماندهشان اشک میریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانهنشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرماندهشان میتازید. حکایتی که یادآور آن واقعهای است که شخصی به آیتالله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.
از یک طرف شکست آقای ناطق نوری در انتخابات ۷۶ را نتیجه به تنگ آمدن مردم از سیاستهای دولت سازندگی میدانید و از طرف دیگر به میدان آمدن فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی و حزب کارگزاران را عامل پیروزی آقای خاتمی در همان انتخابات میدانید!
از یک طرف پیشبینیهای اظهر من الشمس نارضایتی مردم از سوی رئیس عالیترین مجمع مشورتی مقام معظم رهبری به ایشان را القای تقلب در انتخابات میدانید و از طرف دیگر جمله معروف آن نماینده مجلس را که میگفت: «باشید تا رأی ۲۴ میلیونی آقای احمدینژاد را در فردای انتخابات ببینید» حاصل درایت و دوراندیشی میدانید؟
چرا برای جبران ضعف عملکرد خویش در اقتصاد و فرهنگ، راه چاره را دشمنتراشی از میان انقلابیون سابق میدانید؟ اگر آیتالله هاشمی رفسنجانی سکوت اختیار میکنند، برآشفته میشوید و وقتی لب به سخن میگشاید که اساس اسلام با رأی مردم بود و خواهد بود، آشفتهتر میشوید؟
شاید یکی از گناهان نابخشودنی آیتالله هاشمی رفسنجانی از دیدگاه مدعیان دروغین پیرو خط امام و رهبری که اینگونه هتاکانه به ایشان میتازند، عنایت ویژه امام به آیتالله هاشمی رفسنجانی باشد که «وجود ایشان را برای انقلاب مفید میدانستند.»
و چه زیبا و دقیق آن عبد صالح در ۲۸ سال قبل پیشبینی فرمودند: «... احتمال قوی میدهم که بعد از من برای انتقامجویی از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمتهای ناروا بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند...» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ص90)
برای حسن ختام توجه کسانی که خود را در خط امام میدانند و هتاکانه به حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی میتازند، به خاطرهای از آیتالله حائری شیرازی جلب مینماییم که روزنامه دولتی ایران در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۸۹ نقل و منتشر کرده است: «حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دوران ریاست جمهوری به من فرموده بودند هر زمان آیتالله هاشمی رفسنجانی به مسافرت میرفت، امام(ره) گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی میکردند و زمانی که ایشان از سفر بازمیگشت نیز امام(ره)
گوسفند دیگری را به شکرانه سلامتیاش قربانی میکردند و برای ایشان اهمیت ویژهای قائل بودند و معتقد بودند که وجود آیتالله هاشمی رفسنجانی برای انقلاب لازم است.»
حذف بسیجی های قدیمی
و پوشیدن لباس آنها توسط بی ریشه ها
روزنامه وطن امروز، روز یکشنبه ۹ خرداد ماه ۱۳۸۹ به بهانه انتشار نامه سال گذشته آیتالله هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری، اقدام به انتشار مجدد نامه رئیس شورای سیاستگذاری خویش نمود.
دفتر هاشمی رفسنجانی متن نامه ای را روی وبسایت وی منتشر کرده که بهانه آن پاسخ به مطالبی است که روزنامه وطن امروز علیه هاشمی منتشر کرده است. اشاراتی دراین پاسخ وجود دارد که نشان میدهد مخاطب این نامه چند قلم شکسته تازه کار در یک روزنامه کم تیراژ و بی اثر در کشور نیست، بلکه گشوده گوشه ای از سفره دل است. سفره ای که 30 سال اخبار منتشر نشده پشت صحنه حکومتی در آن نهفته است. از متن آن نامه، نکات خبری را استخراج کرده ایم تا بلکه جبران مافات 30 ساله بشود. متن کامل را می توانید در وبسایت هاشمی رفسنجانی بخوانید.
سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامههای همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بیبهانه هاشمیستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند. امت حزبالله و بسیجیهای واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل میخورند و وقتی میبینند به بهانههای سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمتها قرار میگیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه میکند، بر مظلومیت شهدا و فرماندهشان اشک میریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانهنشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرماندهشان میتازید. حکایتی که یادآور آن واقعهای است که شخصی به آیتالله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.
چگونه است که سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی در مقام امام جمعه منصوب مقام ولایت در خصوص لزوم سلامت انتخابات، حمایت از یک نامزد تلقی میشود؟ مگر قبل از انتخابات اسبهای همت زین شده بود که چه کسی انتخاب شود؟!
این چه شیوه ناشیانه در سیاست است که ۱۲ سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اولاً وقیحانه خود را همهکاره انقلاب میدانید و ثانیاً وقیحانهتر میگویید اگر سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر برخورد با تقلب در انتخابات نبود، خاتمی رئیس جمهور نمیشد؟ آیا غیر از این است که اعتراف میکنید از همان سال به دنبال شکلدهی نطفه حرام تقلب انتخاباتی در رحم جامعه بودید؟ آیا حضور ۱۰۶ درصدی همه مردم یکی از استانهای غربی کشور در همان انتخابات کافی نیست که به عنوان منادیان دروغین مردمسالاری دینی اسلامی خجالت بکشید؟
چرا نمیگویید دور جدید اظهار نگرانیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی از عدم توجه به رأی مردم و سلامت انتخابات از زمانی شروع شده است که بعضی از شخصیتهای مؤثر دستاندرکار انتخابات صراحتاً اعلام میکردند که رأی مردم در حکومت اسلامی تشریفاتی و زینتی است؟
چرا وقتی به انتخابات مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۶ میرسید، درباره نتایج خیرهکننده آن انتخابات و فاصله رأی آیتالله هاشمی رفسنجانی با نفر دوم سکوت می کنید؟
درآن انتخابات مقام معظم رهبری حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان را «متعیّن» خواندند و آیتالله هاشمی رفسنجانی هم نامنویسی خویش را مشروط به عدم دخالت نهادهای غیرمسئول در انتخابات کردند و مقام معظم رهبری هم فرمودند: «این شرایط را فراهم میکنم».
چرا در بیان نتایج انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ نعل وارونه میزنید؟ مگر نمیدانید با شمارش مجدد تنها ۲۰ درصد صندوقهای حوزه انتخابیه تهران، که توسط شورای نگهبان انجام میگرفت، آیتالله هاشمی رفسنجانی از رتبه سیام به نوزدهم رسید؟ مگر نمیدانید وقتی آن آبروریزی داشت اساس انتخابات را زیر سؤال میبرد، رهبر معظم انقلاب دستور توقف بازشماری را صادر فرمودند؟
اگر آن روز- دوران رهبر آیت الله خمینی- ، گروهی هاشمیستیزی را نردبانی برای روحانیستیزی و اسلامستیزی خویش قرار میدادند، فوراً با نهیب «این تذهبون» امام مواجه میشدند، امروز سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامههای همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بیبهانه هاشمیستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند.
امت حزبالله و بسیجیهای واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل میخورند و وقتی میبینند به بهانههای سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمتها قرار میگیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه میکند، بر مظلومیت شهدا و فرماندهشان اشک میریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانهنشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرماندهشان میتازید. حکایتی که یادآور آن واقعهای است که شخصی به آیتالله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.
از یک طرف شکست آقای ناطق نوری در انتخابات ۷۶ را نتیجه به تنگ آمدن مردم از سیاستهای دولت سازندگی میدانید و از طرف دیگر به میدان آمدن فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی و حزب کارگزاران را عامل پیروزی آقای خاتمی در همان انتخابات میدانید!
از یک طرف پیشبینیهای اظهر من الشمس نارضایتی مردم از سوی رئیس عالیترین مجمع مشورتی مقام معظم رهبری به ایشان را القای تقلب در انتخابات میدانید و از طرف دیگر جمله معروف آن نماینده مجلس را که میگفت: «باشید تا رأی ۲۴ میلیونی آقای احمدینژاد را در فردای انتخابات ببینید» حاصل درایت و دوراندیشی میدانید؟
چرا برای جبران ضعف عملکرد خویش در اقتصاد و فرهنگ، راه چاره را دشمنتراشی از میان انقلابیون سابق میدانید؟ اگر آیتالله هاشمی رفسنجانی سکوت اختیار میکنند، برآشفته میشوید و وقتی لب به سخن میگشاید که اساس اسلام با رأی مردم بود و خواهد بود، آشفتهتر میشوید؟
شاید یکی از گناهان نابخشودنی آیتالله هاشمی رفسنجانی از دیدگاه مدعیان دروغین پیرو خط امام و رهبری که اینگونه هتاکانه به ایشان میتازند، عنایت ویژه امام به آیتالله هاشمی رفسنجانی باشد که «وجود ایشان را برای انقلاب مفید میدانستند.»
و چه زیبا و دقیق آن عبد صالح در ۲۸ سال قبل پیشبینی فرمودند: «... احتمال قوی میدهم که بعد از من برای انتقامجویی از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمتهای ناروا بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند...» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ص90)
برای حسن ختام توجه کسانی که خود را در خط امام میدانند و هتاکانه به حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی میتازند، به خاطرهای از آیتالله حائری شیرازی جلب مینماییم که روزنامه دولتی ایران در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۸۹ نقل و منتشر کرده است: «حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دوران ریاست جمهوری به من فرموده بودند هر زمان آیتالله هاشمی رفسنجانی به مسافرت میرفت، امام(ره) گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی میکردند و زمانی که ایشان از سفر بازمیگشت نیز امام(ره)
گوسفند دیگری را به شکرانه سلامتیاش قربانی میکردند و برای ایشان اهمیت ویژهای قائل بودند و معتقد بودند که وجود آیتالله هاشمی رفسنجانی برای انقلاب لازم است.»
بیانیه مشترک موسوی و کروبی خطاب به مردم ایران
بیانیه مشترک موسوی و کروبی خطاب به مردم ایران
نیاز به راهپیمائی نیست
معنای مخالفت حکومت با راهیپمائی
یعنی فتح دوباره خیابانها توسط مردم
مردم آگاه و هوشیار ایران
حضور و مشارکت آگاهانه و مسئولانه شما در پای صندوق های اخذ رأی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته و بهره گیری گسترده از حق رأی برای تعیین سرنوشت توسط یکا یک شما، حرکتی عظیم و حماسه ای جاودانه بود که می رفت مسیر آینده کشور را از سرازیری مخوفی که گرفتار آن بود و امروز آشکارتر شده است به سمت افق های روشن و قله های افتخار که شایسته ملت بزرگ ایران است برگرداند که متاسفانه دستان نا پاک در آراء پاک شما دست برده و نتیجه به گونه ای اعلام شد که موجب حیرت همگانی گردید و اعتراضات یک پارچه شما مردم آگاه در جهت احقاق حق از دست رفته را برانگیخت. صد افسوس راهپیمایی و حضور مسالمت آمیز شما به جای آنکه مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد سرکوب شد و شما ملت همیشه سربلند هزینه های بسیاری را در طی یک سال گذشته برای احقاق حق به یغما رفته خود پرداخته اید. راهپیمایی بزرگ و فراموش نشدنی شما در ۲۵ خرداد سال گذشته سند حقانیتی است که گذشت زمان نیز نخواهد توانست از اعتبار آن بکاهد. انتظارات به حق شما مردم عزیز ما را بر آن داشت که جهت پاسداشت آن حماسه به یغما رفته و پیگیری مطالبات به حق ملتی سرافراز که علیرغم همۀ سرکوب ها دست از روش مسالمت آمیز بر نداشته و امیدوارانه آینده روشن را برای کشور خود و فرزندان خود طلب می کنند برای سالگرد روز فراموش نشدنی ۲۲ خرداد در حماسه ملی در انتخابات تقاضای برگزاری راهپیمایی بنمائیم. ما نیز طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر حق بی چون و چرای ملت در تظاهرات و اعتراض صراحت دارد و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست سرکوبگران و تأمین امنیت انتظامی ملت، درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی در سالروز حماسه ۲۲ خرداد از میدان امام حسین تا میدان آزادی را در موقع مقتضی تسلیم استانداری تهران و وزارت کشور نموده که متاسفانه با بهانه تراشی های متعدد این درخواست بی پاسخ مانده است.
لذا تعدادی از احزاب و گروههای اصلاح طلب جهت رفع بهانه جوئی ها درخواست مشابهی را به وزارت کشور ارائه دادند که سیر آن و پاسخ نهائی وزارت کشور به این درخواست در نامۀ اخیر نمایندگان و احزاب اصلاح طلب آمده است و آنان اعلام کرده اند امیدی به اخذ مجوز از این دولت ندارند.
اکنون در حالی که ۴۸ ساعت به زمان پیش بینی شده برای راهپیمایی باقی نمانده است با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد. بدیهی است با سابقه سیاه یک سال گذشته در سرکوب معترضانی که تنها جرمشان طلب نمودن رأی خود به شیوه ی مسالمت آمیز بود و همچنین اخبار رسیده از سازماندهی مجدد افراطیون و سرکوبگران در جهت یورش به مردم بی دفاع و مظلوم، از مردم و معترضان می خواهیم خواسته و مطالبات به حق خود را از مجاری کم هزینه تر و موثرتری دنبال کنند.
این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید. علیرغم ادعاهای کرکننده رسانه به اصطلاح ملی صدا و سیما و مطبوعات حامی دولت مبنی بر تحلیل رفتن نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران، خود دست اندکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و افتخار واقعی از آن کسانی ست که علیرغم همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنی ها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض به حقشان دست نکشیده اند و حتی یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران می اندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال می آورد.
و این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد. با این حال راهی را که شما ملت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنار و همراه شما خواهیم بود.
والسلام علی من اتبع الهدی
مهدی کروبی و میرحسین موسوی
نیاز به راهپیمائی نیست
معنای مخالفت حکومت با راهیپمائی
یعنی فتح دوباره خیابانها توسط مردم
مردم آگاه و هوشیار ایران
حضور و مشارکت آگاهانه و مسئولانه شما در پای صندوق های اخذ رأی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته و بهره گیری گسترده از حق رأی برای تعیین سرنوشت توسط یکا یک شما، حرکتی عظیم و حماسه ای جاودانه بود که می رفت مسیر آینده کشور را از سرازیری مخوفی که گرفتار آن بود و امروز آشکارتر شده است به سمت افق های روشن و قله های افتخار که شایسته ملت بزرگ ایران است برگرداند که متاسفانه دستان نا پاک در آراء پاک شما دست برده و نتیجه به گونه ای اعلام شد که موجب حیرت همگانی گردید و اعتراضات یک پارچه شما مردم آگاه در جهت احقاق حق از دست رفته را برانگیخت. صد افسوس راهپیمایی و حضور مسالمت آمیز شما به جای آنکه مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد سرکوب شد و شما ملت همیشه سربلند هزینه های بسیاری را در طی یک سال گذشته برای احقاق حق به یغما رفته خود پرداخته اید. راهپیمایی بزرگ و فراموش نشدنی شما در ۲۵ خرداد سال گذشته سند حقانیتی است که گذشت زمان نیز نخواهد توانست از اعتبار آن بکاهد. انتظارات به حق شما مردم عزیز ما را بر آن داشت که جهت پاسداشت آن حماسه به یغما رفته و پیگیری مطالبات به حق ملتی سرافراز که علیرغم همۀ سرکوب ها دست از روش مسالمت آمیز بر نداشته و امیدوارانه آینده روشن را برای کشور خود و فرزندان خود طلب می کنند برای سالگرد روز فراموش نشدنی ۲۲ خرداد در حماسه ملی در انتخابات تقاضای برگزاری راهپیمایی بنمائیم. ما نیز طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر حق بی چون و چرای ملت در تظاهرات و اعتراض صراحت دارد و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست سرکوبگران و تأمین امنیت انتظامی ملت، درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی در سالروز حماسه ۲۲ خرداد از میدان امام حسین تا میدان آزادی را در موقع مقتضی تسلیم استانداری تهران و وزارت کشور نموده که متاسفانه با بهانه تراشی های متعدد این درخواست بی پاسخ مانده است.
لذا تعدادی از احزاب و گروههای اصلاح طلب جهت رفع بهانه جوئی ها درخواست مشابهی را به وزارت کشور ارائه دادند که سیر آن و پاسخ نهائی وزارت کشور به این درخواست در نامۀ اخیر نمایندگان و احزاب اصلاح طلب آمده است و آنان اعلام کرده اند امیدی به اخذ مجوز از این دولت ندارند.
اکنون در حالی که ۴۸ ساعت به زمان پیش بینی شده برای راهپیمایی باقی نمانده است با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد. بدیهی است با سابقه سیاه یک سال گذشته در سرکوب معترضانی که تنها جرمشان طلب نمودن رأی خود به شیوه ی مسالمت آمیز بود و همچنین اخبار رسیده از سازماندهی مجدد افراطیون و سرکوبگران در جهت یورش به مردم بی دفاع و مظلوم، از مردم و معترضان می خواهیم خواسته و مطالبات به حق خود را از مجاری کم هزینه تر و موثرتری دنبال کنند.
این خودفریبی و ساده انگاری است که تصور شود با تهدید و تحقیر و دروغ در توپخانه هایتان توانسته اید حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کنید. علیرغم ادعاهای کرکننده رسانه به اصطلاح ملی صدا و سیما و مطبوعات حامی دولت مبنی بر تحلیل رفتن نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران، خود دست اندکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و افتخار واقعی از آن کسانی ست که علیرغم همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنی ها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض به حقشان دست نکشیده اند و حتی یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران می اندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال می آورد.
و این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد. با این حال راهی را که شما ملت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنار و همراه شما خواهیم بود.
والسلام علی من اتبع الهدی
مهدی کروبی و میرحسین موسوی
تصویب قطعنامه جدید تحریم ها و اظهار نظر احمدی نژاد
تصویب قطعنامه جدید تحریم ها و اظهار نظر احمدی نژاد
دستمال یکبار مصرفی
که حالا به چهار بار مصرف رسید!
قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، سرانجام و پس از همه مانورهای اتمی و سیاسی جمهوری اسلامی و امتیازهائی که روسیه و چین و امریکا به یکدیگر دادند تصویب شد.
تحریم شماری شرکت وابسته به سپاه پاسدارن؛ تحریم خطوط کشتی رانی ایران و همچنین جلوگیری از سفر شماری از مقامات نظامی و غیر نظامی جمهوری اسلامی به کشورهای جهان بخشی از این قطعنامه است.
احمدی نژاد که تا یک روز قبل دست به هر مانوری- از جمله اجلاس جی 15 که تبدیل شده به جی 3 با شرکت برزیل و ترکیه و ایران- زده بود تا جلوی تصویب این قطعنامه را بگیرد، پس از تصویب قطعنامه، با همان ادبیات لات و لوتی که دارد، آن را دستمال یک بار مصرف (کاغذ توالت) اعلام کرد. او در جریان یک سفر رسمی به جمهوری تاجیکستان و بعنوان رئیس جمهور ایران، اینگونه سخن گفت. کشوری فارسی زبان که اتفاقا مردم آن فارسی را بسیار ادیبانه صحبت می کنند!
منوچهر متکی وزیر خارجه کابینه احمدی نژاد که پس از توافقنامه انتقال 1200 کیلو اورانیوم 5ر3 درصدی ایران به ترکیه گفته بود "تصویب قطعنامه از این پس محال است)، هنوز در باره تصویب آن دهان نگشوده است.
دخالت مستقیم و همه جانبه سپاه در فعالیت های اتمی و همچنین سیاست نظامی حاکم، که سخنگوی آن احمدی نژاد است، در کنار سقوط مشروعیت حاکمیت در داخل کشور، همگی دست به دست هم داده و یک قطعنامه دیگر را روی دست مردم ایران گذاشت و دستیابی طبیعی و قانونی ایران به انرژی اتمی را باز هم دشوار تر کرد.
این که اوباما و یا نخست وزیر انگلستان و یا رئیس جمهور فرانسه و یا روسیه پس از تصویب این قطعنامه چه گفتند و یا چه نگفتند مهم نیست، مهم آنست که رئیس جمهور متقلب و حاکمیت کودتائی چگونه زمینه تصویب این قطعنامه را فراهم ساختند.
دستمال یکبار مصرفی
که حالا به چهار بار مصرف رسید!
قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، سرانجام و پس از همه مانورهای اتمی و سیاسی جمهوری اسلامی و امتیازهائی که روسیه و چین و امریکا به یکدیگر دادند تصویب شد.
تحریم شماری شرکت وابسته به سپاه پاسدارن؛ تحریم خطوط کشتی رانی ایران و همچنین جلوگیری از سفر شماری از مقامات نظامی و غیر نظامی جمهوری اسلامی به کشورهای جهان بخشی از این قطعنامه است.
احمدی نژاد که تا یک روز قبل دست به هر مانوری- از جمله اجلاس جی 15 که تبدیل شده به جی 3 با شرکت برزیل و ترکیه و ایران- زده بود تا جلوی تصویب این قطعنامه را بگیرد، پس از تصویب قطعنامه، با همان ادبیات لات و لوتی که دارد، آن را دستمال یک بار مصرف (کاغذ توالت) اعلام کرد. او در جریان یک سفر رسمی به جمهوری تاجیکستان و بعنوان رئیس جمهور ایران، اینگونه سخن گفت. کشوری فارسی زبان که اتفاقا مردم آن فارسی را بسیار ادیبانه صحبت می کنند!
منوچهر متکی وزیر خارجه کابینه احمدی نژاد که پس از توافقنامه انتقال 1200 کیلو اورانیوم 5ر3 درصدی ایران به ترکیه گفته بود "تصویب قطعنامه از این پس محال است)، هنوز در باره تصویب آن دهان نگشوده است.
دخالت مستقیم و همه جانبه سپاه در فعالیت های اتمی و همچنین سیاست نظامی حاکم، که سخنگوی آن احمدی نژاد است، در کنار سقوط مشروعیت حاکمیت در داخل کشور، همگی دست به دست هم داده و یک قطعنامه دیگر را روی دست مردم ایران گذاشت و دستیابی طبیعی و قانونی ایران به انرژی اتمی را باز هم دشوار تر کرد.
این که اوباما و یا نخست وزیر انگلستان و یا رئیس جمهور فرانسه و یا روسیه پس از تصویب این قطعنامه چه گفتند و یا چه نگفتند مهم نیست، مهم آنست که رئیس جمهور متقلب و حاکمیت کودتائی چگونه زمینه تصویب این قطعنامه را فراهم ساختند.
شاید حاکمیت بخواهد شمار مخالفان احمدی نژاد را نشانش بدهد
شاید حاکمیت بخواهد شمار مخالفان احمدی نژاد را نشانش بدهد
پیش بینی دو احتمال
برای راهپیمائی شنبه 22 خرداد
تظاهر مسلحانه حاکمیت، درحالی از روز گذشته در خیابان های مرکزی تهران آغاز شد، که هنوز به بهانه های مختلف پاسخ صریح به درخواست راهپیمائی 22 خرداد داده نشده است. وزارت کشور با بهانه های مختلف همچنان وقت کشی می کند و لشگر کشی سپاه و بسیج و نیروی انتظامی به خیابان های تهران زودتر از پاسخ وزارت کشور تکلیف را روشن کرده است. آنها که در پشت صحنه حاکمیت را پیش می برند و اجازه سخنرانی به حسن خمینی در سالروز درگذشت آیت الله خمینی ندادند و آنها که در تمام یکسال گذشته از باصطلاح "پایان فتنه" سخن گفته اند و سخن نوشته اند، بسیار طبیعی است که از حضور چند میلیون مردم در خیابان های مرکزی تهران وحشت داشته باشند، زیرا همه ادعاها را از دست رفته خواهند دید.
بنابراین، دو پیش بینی قابل تصور است:
1- مردم علیرغم همه لشگر کشی های نظامی و بسیجی حکومت و مخالفت وزارت کشور با راهپیمائی نه در وسعتی که درحالتی عادی می توانند به خیابان بیایند، روز 22 خرداد خود را به خیابان های مرکزی تهران برسانند و سال دوم حکومت کودتا نیز با صحنه های درگیری مردم و نیروهای نظامی و انتظامی و لباس شخصی شروع شود.
2- پس از وقایع 14 خرداد در آرامگاه آیت الله خمینی، شخص خامنه ای و بخشی از همگامان او درحاکمیت به این نتیجه قطعی برسند که وقت یک تو دهنی به احمدی نژاد رسیده است و برای گوشمالی او که باندازه کافی دلیل وجود دارد با صدور مجوز راهپیمائی موافقت شود. بویژه که زمزمه طرح و توطئه کشف شده دیگری آغاز شده که در همین شماره پیک نت به آن اشاره شده است. توطئه ای خونین!
از تهران شب گذشته به ما گزارش حضور و استقرار نیروهای نظامی و شبه نظامی در خیابان ها را دادند و در میان این گزارش ها، پیامی نیز وجود داشت که وسعت وحشت از حضور مردم در خیابان ها را می رساند. نویسنده پیام شرح داده است:
امروز برای گزارش سرقت از خودرو (یک نوت بوک از داخل اتومبیلم) به اداره آگاهی شاپور رفتم که بزرگترین اداره آگاهی کل کشور است. باور کنید که این اداره به این عظمت تعطیل بود و به مراجعین می گفتند تا روز یکشنبه مراجعه نکنید!
نمی گفتند چرا، اما همه به هم لبخند می زدند و حتی بلند بلند میگفتند که هرچی نیرو داشته اند برده اند توی خیابان ها. حتی نیروی اراده آگاهی را!
در اداره آگاهی کل کشور نیروئی باقی نبود، در عوض، در تمام نقاط مهم شهر نیرو انتظامی به وفور دیده می شد. یک آقای دزد زده ای که مثل من سنگ روی یخ شده بود، جلوی آگاهی با صدای بلند می گفت: تا یکشنبه دزدی، قتل، تجاوز آزاد است اما تظاهرات نه!
پیش بینی دو احتمال
برای راهپیمائی شنبه 22 خرداد
تظاهر مسلحانه حاکمیت، درحالی از روز گذشته در خیابان های مرکزی تهران آغاز شد، که هنوز به بهانه های مختلف پاسخ صریح به درخواست راهپیمائی 22 خرداد داده نشده است. وزارت کشور با بهانه های مختلف همچنان وقت کشی می کند و لشگر کشی سپاه و بسیج و نیروی انتظامی به خیابان های تهران زودتر از پاسخ وزارت کشور تکلیف را روشن کرده است. آنها که در پشت صحنه حاکمیت را پیش می برند و اجازه سخنرانی به حسن خمینی در سالروز درگذشت آیت الله خمینی ندادند و آنها که در تمام یکسال گذشته از باصطلاح "پایان فتنه" سخن گفته اند و سخن نوشته اند، بسیار طبیعی است که از حضور چند میلیون مردم در خیابان های مرکزی تهران وحشت داشته باشند، زیرا همه ادعاها را از دست رفته خواهند دید.
بنابراین، دو پیش بینی قابل تصور است:
1- مردم علیرغم همه لشگر کشی های نظامی و بسیجی حکومت و مخالفت وزارت کشور با راهپیمائی نه در وسعتی که درحالتی عادی می توانند به خیابان بیایند، روز 22 خرداد خود را به خیابان های مرکزی تهران برسانند و سال دوم حکومت کودتا نیز با صحنه های درگیری مردم و نیروهای نظامی و انتظامی و لباس شخصی شروع شود.
2- پس از وقایع 14 خرداد در آرامگاه آیت الله خمینی، شخص خامنه ای و بخشی از همگامان او درحاکمیت به این نتیجه قطعی برسند که وقت یک تو دهنی به احمدی نژاد رسیده است و برای گوشمالی او که باندازه کافی دلیل وجود دارد با صدور مجوز راهپیمائی موافقت شود. بویژه که زمزمه طرح و توطئه کشف شده دیگری آغاز شده که در همین شماره پیک نت به آن اشاره شده است. توطئه ای خونین!
از تهران شب گذشته به ما گزارش حضور و استقرار نیروهای نظامی و شبه نظامی در خیابان ها را دادند و در میان این گزارش ها، پیامی نیز وجود داشت که وسعت وحشت از حضور مردم در خیابان ها را می رساند. نویسنده پیام شرح داده است:
امروز برای گزارش سرقت از خودرو (یک نوت بوک از داخل اتومبیلم) به اداره آگاهی شاپور رفتم که بزرگترین اداره آگاهی کل کشور است. باور کنید که این اداره به این عظمت تعطیل بود و به مراجعین می گفتند تا روز یکشنبه مراجعه نکنید!
نمی گفتند چرا، اما همه به هم لبخند می زدند و حتی بلند بلند میگفتند که هرچی نیرو داشته اند برده اند توی خیابان ها. حتی نیروی اراده آگاهی را!
در اداره آگاهی کل کشور نیروئی باقی نبود، در عوض، در تمام نقاط مهم شهر نیرو انتظامی به وفور دیده می شد. یک آقای دزد زده ای که مثل من سنگ روی یخ شده بود، جلوی آگاهی با صدای بلند می گفت: تا یکشنبه دزدی، قتل، تجاوز آزاد است اما تظاهرات نه!
اوباما: سالگرد انتخابات ایران، یادآور قتل بی گناهان
رادیو فردا : باراک اوباما، رئيس جمهوری آمريکا، پس از تصويب چهارمین قطعنامه تحريمی عليه ايران در سخنرانی گفت: هدف اين تحريم ها مردم ايران نيستند و راه برای ديپلماسی بسته نيست. اوباما با اشاره به نقض حقوق بشر در ايران افزود «شنبه سالگرد انتخابات ايران است و دنيا سرکوب معترضان و قتل بی گناهان را به ياد می آورد.»
باراک اوباما چهارشنبه گفت: «امروز شورای امنيت شديدترين تحريم ها را عليه ايران تصويب کرده است. ايران سال ها است که به تعهدات بين المللی خود در چارچوب معاهده ان پی تی- پیمان منع گسترش سلاح های کشتار جمعی- عمل نکرده، به قطعنامه های شورای امنيت بی اعتنايی کرده و تعهدات خود به آژانس بين المللی انرژی اتمی را زير پا گذاشته است.»
شورای امنيت سازمان ملل متحد تاکنون طی شش قطعنامه از ايران خواسته است که فعاليت های مربوط به غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. چهار قطعنامه ازاين شش قطعنامه، تحريم هايی را عليه ايران اعمال می کنند.
ايران تاکنون با سرپيچی از در خواست شورای امنيت برنامه غنی سازی اورانيوم خود را توسعه داده است. رهبران ایران از جمله محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، بارها قطعنامه های شورای امنیت را «بی ارزش» دانسته اند. آقای احمدی نژاد در مورد چهارمین قطعنامه تحریمی علیه تهران گفت این قطعنامه «پشيزی» نمی ارزد.
آقای اوباما افزود: «از نخستين روز رياست جمهوری من به ايران پيشنهاد مذاکره بر اساس احترام و منافع مشترک دادم. ما به همراه آلمان، روسيه، چين و بريتانيا با مقامات ايرانی به مذاکره نشستيم.»
رئیس جمهوری آمریکا افزود: «ما خواستار پايان انزوای سياسی و اقتصادی ایران و آينده بهتر برای مردم این کشور هستیم. تنها شرط آن اين است که دولت ايران به تعهدات بين المللی خود عمل کند... ايران حق دسترسی به فن آوری هسته ای صلح آميز را دارد. امری که در چارچوب ان پی تی نوشته شده است. ما حق ايران را محترم می شماريم .»
«امنيت واقعی از طريق سلاح هسته ای به دست نمی آيد»
باراک اوباما با ابراز نگرانی از برنامه هسته ای ایران گفت: «ایران تنها عضو و متعهد به ان پی تی، است که هنوز نتوانسته صحت صلح آمیز بودن فعالیت های اتمی اش را به آژانس بین المللی انرژی اتمی، ثابت کند.»
کشورهای غربی ايران را متهم می کنند که در صدد است در پوشش برنامه هسته ای خود برای توليد انرژی به تکنولوژی لازم برای ساخت سلاح اتمی استفاده کند. ايران اين اتهام را رد می کند.
رئیس جمهوری ایالات متحده در مورد تحریم های جدید گفت: «اين تحريم ها برنامه های هسته ای و موشکی ايران و برای نخستین بار برنامه های نظامی متعارف اين کشور را مورد هدف قرار داده است.»
وی افزود «این تحريم ها شامل موسسات و نهادهای متعلق به سپاه نيز می شود که از طريق فعاليت های غير قانونی که هزينه آن را مردم ايران متحمل شدند ، ثروت اندوخته اند.»
آقای اوباما گفت: دولت ايران بايد متوجه شود که امنيت واقعی از طريق سلاح هسته ای به دست نمی آيد بلکه تهران از طريق تعهد به قوانین بين المللی و ثابت کردن نیت صلح آمیز خود می تواند به امنیت واقعی برسد.
رئیس جمهوری آمریکا افزود: «ايران يک شبه تغيير نمی کند ولی اين تحريم ها نشان می دهد که هزينه برای لجاجت دولت ايران بالا رفته است.»
باراک اوباما با اشاره به نقض حقوق بشر در ایران و سالگرد انتخابات ایران گفت: « شنبه یک سال از انتخابات ایران می گذرد و مردم ایران توجه جهان را به خود جلب کرده بودند.»
او افزود: « دنیا به یاد می آورد که دولت ایران چگونه بی گناهان را به قتل رساند و مخالفان را سرکوب کرد از جمله زن جوانی که در خیابان کشته شد.»
باراک اوباما چهارشنبه گفت: «امروز شورای امنيت شديدترين تحريم ها را عليه ايران تصويب کرده است. ايران سال ها است که به تعهدات بين المللی خود در چارچوب معاهده ان پی تی- پیمان منع گسترش سلاح های کشتار جمعی- عمل نکرده، به قطعنامه های شورای امنيت بی اعتنايی کرده و تعهدات خود به آژانس بين المللی انرژی اتمی را زير پا گذاشته است.»
شورای امنيت سازمان ملل متحد تاکنون طی شش قطعنامه از ايران خواسته است که فعاليت های مربوط به غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. چهار قطعنامه ازاين شش قطعنامه، تحريم هايی را عليه ايران اعمال می کنند.
ايران تاکنون با سرپيچی از در خواست شورای امنيت برنامه غنی سازی اورانيوم خود را توسعه داده است. رهبران ایران از جمله محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، بارها قطعنامه های شورای امنیت را «بی ارزش» دانسته اند. آقای احمدی نژاد در مورد چهارمین قطعنامه تحریمی علیه تهران گفت این قطعنامه «پشيزی» نمی ارزد.
آقای اوباما افزود: «از نخستين روز رياست جمهوری من به ايران پيشنهاد مذاکره بر اساس احترام و منافع مشترک دادم. ما به همراه آلمان، روسيه، چين و بريتانيا با مقامات ايرانی به مذاکره نشستيم.»
رئیس جمهوری آمریکا افزود: «ما خواستار پايان انزوای سياسی و اقتصادی ایران و آينده بهتر برای مردم این کشور هستیم. تنها شرط آن اين است که دولت ايران به تعهدات بين المللی خود عمل کند... ايران حق دسترسی به فن آوری هسته ای صلح آميز را دارد. امری که در چارچوب ان پی تی نوشته شده است. ما حق ايران را محترم می شماريم .»
«امنيت واقعی از طريق سلاح هسته ای به دست نمی آيد»
باراک اوباما با ابراز نگرانی از برنامه هسته ای ایران گفت: «ایران تنها عضو و متعهد به ان پی تی، است که هنوز نتوانسته صحت صلح آمیز بودن فعالیت های اتمی اش را به آژانس بین المللی انرژی اتمی، ثابت کند.»
کشورهای غربی ايران را متهم می کنند که در صدد است در پوشش برنامه هسته ای خود برای توليد انرژی به تکنولوژی لازم برای ساخت سلاح اتمی استفاده کند. ايران اين اتهام را رد می کند.
رئیس جمهوری ایالات متحده در مورد تحریم های جدید گفت: «اين تحريم ها برنامه های هسته ای و موشکی ايران و برای نخستین بار برنامه های نظامی متعارف اين کشور را مورد هدف قرار داده است.»
وی افزود «این تحريم ها شامل موسسات و نهادهای متعلق به سپاه نيز می شود که از طريق فعاليت های غير قانونی که هزينه آن را مردم ايران متحمل شدند ، ثروت اندوخته اند.»
آقای اوباما گفت: دولت ايران بايد متوجه شود که امنيت واقعی از طريق سلاح هسته ای به دست نمی آيد بلکه تهران از طريق تعهد به قوانین بين المللی و ثابت کردن نیت صلح آمیز خود می تواند به امنیت واقعی برسد.
رئیس جمهوری آمریکا افزود: «ايران يک شبه تغيير نمی کند ولی اين تحريم ها نشان می دهد که هزينه برای لجاجت دولت ايران بالا رفته است.»
باراک اوباما با اشاره به نقض حقوق بشر در ایران و سالگرد انتخابات ایران گفت: « شنبه یک سال از انتخابات ایران می گذرد و مردم ایران توجه جهان را به خود جلب کرده بودند.»
او افزود: « دنیا به یاد می آورد که دولت ایران چگونه بی گناهان را به قتل رساند و مخالفان را سرکوب کرد از جمله زن جوانی که در خیابان کشته شد.»
آمادهباش دیجیتال برای سالگرد انتخابات
مردمک mardomak.org : ان.پی.آر، رادیوی ملی آمریکا در گزارشی به معرفی پایگاه اینترنتی جدیدی پرداخته است که از سوی برخی از فعالان ایرانی در آمریکا به منظور دسترسی مستقیم مردم ایران به تکنولوژیهای اطلاعات تشکیل شده است.
رادیوی ملی آمریکا در گزارش خود با اشاره به نقش مهم اینترنت در اعتراض سیاسی ایران میگوید: یک سال پیش محمود احمدینژاد دوباره به ریاستجمهوری انتخاب شد، انتخاباتی که اتهام تقلب در آن، تظاهرات بزرگ از سوی معترضان و در ادامه ویدئوهای تلفنی زیاد و اثرگذاری را بهدنبال داشت که سرکوب بیرحمانه پس از آن را نشان میداد.
Accessnow.org پایگاه اینترنتی است که یک سال پس از انتخابات زاده شده تا به مخالفان دولت ایران کمک کند تا آنلاین اعتراض کنند.
این سایت از سوی گروهی از فعالان حقوق بشر در آمریکا شکل گرفته است که به «جنبش سبز» کمک میکنند تا برای سالروز انتخابات آماده شوند.
ان.پی.آر با کامران اشرف از بنیانگذاران این سایت اینترنتی در لوسآنجلس مصاحبهای کرده است.
او که در دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا تدریس میکند در پاسخ به پرسش ان. پی. آر در باره زمان آغاز آمادگی ایجاد سایت با خنده پاسخ میدهد: «از سال گذشته» و تلاش گروه را برای جمعآوری مردم در کمک به ساخت آن، تلاشهای داوطلبانه برخی میداند و استخدام بعضی افراد را«بسیار موفقیتآمیز» توصیف میکند.
او میگوید: وقتی ما نمیتوانیم کنار مردم در ایران یا در خیابانها باشیم و یا آنها را درآغوش بگیریم، حداقل میتوانیم با آنها حرف بزینم. میتوانیم به آنها بگوییم چگونه از خود حفاظت کنند. میتوانیم به آنها حداقل در زمانی که آنلاین هستند، احساس امنیت بدهیم.
تعادل قدرت سایبری رژیم و جنبش سبز
آقای اشرف گفته خبرنگار رادیوی ملی را تایید میکند که ارتش سایبری در ایران نیز مواظب کار آنهاست را تایید میکند و میگوید که شاهد تبلیغات آنها روی شبکههای اینترنتی خودشان است ولی میزان موفقیت حکومت ایران و جنبش سبز در مبارزه سایبری را یکسان ارزیابی میکند.
او در این زمینه چنین توضیح میدهد: ما در سال گذشته شاهد دورههایی بودهایم که حکومت خیلی فعال بوده ولی جنبش سبز نیز همواره با پوسترها، ویدئوها و تصاویر زیادی از واقعیتهای رخ داده به میدان آمده است. بنابراین بین دو طرف تعادل قدرت وجود داشته است.
ان.پی.آر از آقای اشرف میپرسد در مورد اینکه حکومت ایران از منابع مردمی خود برای شناسایی افراد معترض استفاده میکند چه فکر میکند و او پاسخ میدهد که جنبش سبز نیز در سال گذشته توانسته است عکسهای زیادی از عوامل پلیسی و امنیتی را آنلاین اعلام و طرفدارانش به شناسایی و اعلام نام، آدرس و شماره تلفن آنها اقدام کردهاند.
خط مقدم جبهه آنلاین است
او براین باور است که خط مقدم جبهه در حال حاضر آنلاین است و میافزاید که حکومت ایران با استفاده از محتوای جی.میل یا فیس بوک به شناسایی و بازداشت افراد دست میزند.
کامران اشرف در پایان مصاحبه در پاسخ به خبرنگار که در باره میزان هشیاری گروه از تلاش رژیم بر سرکوب اینترنتی که راهی برای سازماندهی معترضان است میپرسد، از اندرز پدرش یاد میکند که «همیشه باور داشته باش مخالف تو باهوشتر و قویتر از توست.»
او ادامه میدهد که بسیاری از ما ایرانی هستیم و با این نگرش بزرگ شدهایم ، محدودیت منابع را درک میکنیم و توانایی خود را نیز میسنجیم. ما فرض میکنیم که همه چیز بینابینی است و آنها همه چیز را میدانند.
این فعالان ایرانی در متنی که در پایگاه اینترنتی آنها آمده است میگویند که خواهان آن هستند تا شهروندان بتوانند فعالانه و از طریق جستوجو، دریافت و فاش کردن آزادانه دیجیتالی اطلاعات، در آینده خود مشارکت کنند.
هدف آنها آنطور که در صفحه اصلی سایت آنها دیده میشود حمایت از جامعه مدنی و به طور خاص جنبشهای آزادیخواهانه سیاسی است تا چنین جنبشهایی بتوانند خود را از طریق دسترسی مستقیم به تکنولوژیهای اطلاعات نیرومند سازند.
آنها در تلاشند از ابزارهای تکنولوژیکی مبتکرانه مانند پراکسیهای تولیدکننده خودکار شبکه، رله تویترها به صورت ناشناس، پروژههای باندپهن و مرکز امن برای رسانههای شهروندی استفاده کنند تا فرایندهای سیاسی به مردم بازگردد.
نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ بيستم خرداد ۱۳۸۹ برابر با دهم ژوئن ۲۰۱۰ ، 05:50:52 توسط نادر
"سالگرد انتخابات" اشتباه است باید بنویسید: سالگرد کودتای خونین سپاه پاسداران
رادیوی ملی آمریکا در گزارش خود با اشاره به نقش مهم اینترنت در اعتراض سیاسی ایران میگوید: یک سال پیش محمود احمدینژاد دوباره به ریاستجمهوری انتخاب شد، انتخاباتی که اتهام تقلب در آن، تظاهرات بزرگ از سوی معترضان و در ادامه ویدئوهای تلفنی زیاد و اثرگذاری را بهدنبال داشت که سرکوب بیرحمانه پس از آن را نشان میداد.
Accessnow.org پایگاه اینترنتی است که یک سال پس از انتخابات زاده شده تا به مخالفان دولت ایران کمک کند تا آنلاین اعتراض کنند.
این سایت از سوی گروهی از فعالان حقوق بشر در آمریکا شکل گرفته است که به «جنبش سبز» کمک میکنند تا برای سالروز انتخابات آماده شوند.
ان.پی.آر با کامران اشرف از بنیانگذاران این سایت اینترنتی در لوسآنجلس مصاحبهای کرده است.
او که در دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا تدریس میکند در پاسخ به پرسش ان. پی. آر در باره زمان آغاز آمادگی ایجاد سایت با خنده پاسخ میدهد: «از سال گذشته» و تلاش گروه را برای جمعآوری مردم در کمک به ساخت آن، تلاشهای داوطلبانه برخی میداند و استخدام بعضی افراد را«بسیار موفقیتآمیز» توصیف میکند.
او میگوید: وقتی ما نمیتوانیم کنار مردم در ایران یا در خیابانها باشیم و یا آنها را درآغوش بگیریم، حداقل میتوانیم با آنها حرف بزینم. میتوانیم به آنها بگوییم چگونه از خود حفاظت کنند. میتوانیم به آنها حداقل در زمانی که آنلاین هستند، احساس امنیت بدهیم.
تعادل قدرت سایبری رژیم و جنبش سبز
آقای اشرف گفته خبرنگار رادیوی ملی را تایید میکند که ارتش سایبری در ایران نیز مواظب کار آنهاست را تایید میکند و میگوید که شاهد تبلیغات آنها روی شبکههای اینترنتی خودشان است ولی میزان موفقیت حکومت ایران و جنبش سبز در مبارزه سایبری را یکسان ارزیابی میکند.
او در این زمینه چنین توضیح میدهد: ما در سال گذشته شاهد دورههایی بودهایم که حکومت خیلی فعال بوده ولی جنبش سبز نیز همواره با پوسترها، ویدئوها و تصاویر زیادی از واقعیتهای رخ داده به میدان آمده است. بنابراین بین دو طرف تعادل قدرت وجود داشته است.
ان.پی.آر از آقای اشرف میپرسد در مورد اینکه حکومت ایران از منابع مردمی خود برای شناسایی افراد معترض استفاده میکند چه فکر میکند و او پاسخ میدهد که جنبش سبز نیز در سال گذشته توانسته است عکسهای زیادی از عوامل پلیسی و امنیتی را آنلاین اعلام و طرفدارانش به شناسایی و اعلام نام، آدرس و شماره تلفن آنها اقدام کردهاند.
خط مقدم جبهه آنلاین است
او براین باور است که خط مقدم جبهه در حال حاضر آنلاین است و میافزاید که حکومت ایران با استفاده از محتوای جی.میل یا فیس بوک به شناسایی و بازداشت افراد دست میزند.
کامران اشرف در پایان مصاحبه در پاسخ به خبرنگار که در باره میزان هشیاری گروه از تلاش رژیم بر سرکوب اینترنتی که راهی برای سازماندهی معترضان است میپرسد، از اندرز پدرش یاد میکند که «همیشه باور داشته باش مخالف تو باهوشتر و قویتر از توست.»
او ادامه میدهد که بسیاری از ما ایرانی هستیم و با این نگرش بزرگ شدهایم ، محدودیت منابع را درک میکنیم و توانایی خود را نیز میسنجیم. ما فرض میکنیم که همه چیز بینابینی است و آنها همه چیز را میدانند.
این فعالان ایرانی در متنی که در پایگاه اینترنتی آنها آمده است میگویند که خواهان آن هستند تا شهروندان بتوانند فعالانه و از طریق جستوجو، دریافت و فاش کردن آزادانه دیجیتالی اطلاعات، در آینده خود مشارکت کنند.
هدف آنها آنطور که در صفحه اصلی سایت آنها دیده میشود حمایت از جامعه مدنی و به طور خاص جنبشهای آزادیخواهانه سیاسی است تا چنین جنبشهایی بتوانند خود را از طریق دسترسی مستقیم به تکنولوژیهای اطلاعات نیرومند سازند.
آنها در تلاشند از ابزارهای تکنولوژیکی مبتکرانه مانند پراکسیهای تولیدکننده خودکار شبکه، رله تویترها به صورت ناشناس، پروژههای باندپهن و مرکز امن برای رسانههای شهروندی استفاده کنند تا فرایندهای سیاسی به مردم بازگردد.
نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ بيستم خرداد ۱۳۸۹ برابر با دهم ژوئن ۲۰۱۰ ، 05:50:52 توسط نادر
"سالگرد انتخابات" اشتباه است باید بنویسید: سالگرد کودتای خونین سپاه پاسداران
Subscribe to:
Posts (Atom)