مشکل از اینجا آغاز شد:
حذف بسیجی های قدیمی
و پوشیدن لباس آنها توسط بی ریشه ها
روزنامه وطن امروز، روز یکشنبه ۹ خرداد ماه ۱۳۸۹ به بهانه انتشار نامه سال گذشته آیتالله هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری، اقدام به انتشار مجدد نامه رئیس شورای سیاستگذاری خویش نمود.
دفتر هاشمی رفسنجانی متن نامه ای را روی وبسایت وی منتشر کرده که بهانه آن پاسخ به مطالبی است که روزنامه وطن امروز علیه هاشمی منتشر کرده است. اشاراتی دراین پاسخ وجود دارد که نشان میدهد مخاطب این نامه چند قلم شکسته تازه کار در یک روزنامه کم تیراژ و بی اثر در کشور نیست، بلکه گشوده گوشه ای از سفره دل است. سفره ای که 30 سال اخبار منتشر نشده پشت صحنه حکومتی در آن نهفته است. از متن آن نامه، نکات خبری را استخراج کرده ایم تا بلکه جبران مافات 30 ساله بشود. متن کامل را می توانید در وبسایت هاشمی رفسنجانی بخوانید.
سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامههای همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بیبهانه هاشمیستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند. امت حزبالله و بسیجیهای واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل میخورند و وقتی میبینند به بهانههای سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمتها قرار میگیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه میکند، بر مظلومیت شهدا و فرماندهشان اشک میریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانهنشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرماندهشان میتازید. حکایتی که یادآور آن واقعهای است که شخصی به آیتالله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.
چگونه است که سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی در مقام امام جمعه منصوب مقام ولایت در خصوص لزوم سلامت انتخابات، حمایت از یک نامزد تلقی میشود؟ مگر قبل از انتخابات اسبهای همت زین شده بود که چه کسی انتخاب شود؟!
این چه شیوه ناشیانه در سیاست است که ۱۲ سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اولاً وقیحانه خود را همهکاره انقلاب میدانید و ثانیاً وقیحانهتر میگویید اگر سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر برخورد با تقلب در انتخابات نبود، خاتمی رئیس جمهور نمیشد؟ آیا غیر از این است که اعتراف میکنید از همان سال به دنبال شکلدهی نطفه حرام تقلب انتخاباتی در رحم جامعه بودید؟ آیا حضور ۱۰۶ درصدی همه مردم یکی از استانهای غربی کشور در همان انتخابات کافی نیست که به عنوان منادیان دروغین مردمسالاری دینی اسلامی خجالت بکشید؟
چرا نمیگویید دور جدید اظهار نگرانیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی از عدم توجه به رأی مردم و سلامت انتخابات از زمانی شروع شده است که بعضی از شخصیتهای مؤثر دستاندرکار انتخابات صراحتاً اعلام میکردند که رأی مردم در حکومت اسلامی تشریفاتی و زینتی است؟
چرا وقتی به انتخابات مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۶ میرسید، درباره نتایج خیرهکننده آن انتخابات و فاصله رأی آیتالله هاشمی رفسنجانی با نفر دوم سکوت می کنید؟
درآن انتخابات مقام معظم رهبری حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان را «متعیّن» خواندند و آیتالله هاشمی رفسنجانی هم نامنویسی خویش را مشروط به عدم دخالت نهادهای غیرمسئول در انتخابات کردند و مقام معظم رهبری هم فرمودند: «این شرایط را فراهم میکنم».
چرا در بیان نتایج انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ نعل وارونه میزنید؟ مگر نمیدانید با شمارش مجدد تنها ۲۰ درصد صندوقهای حوزه انتخابیه تهران، که توسط شورای نگهبان انجام میگرفت، آیتالله هاشمی رفسنجانی از رتبه سیام به نوزدهم رسید؟ مگر نمیدانید وقتی آن آبروریزی داشت اساس انتخابات را زیر سؤال میبرد، رهبر معظم انقلاب دستور توقف بازشماری را صادر فرمودند؟
اگر آن روز- دوران رهبر آیت الله خمینی- ، گروهی هاشمیستیزی را نردبانی برای روحانیستیزی و اسلامستیزی خویش قرار میدادند، فوراً با نهیب «این تذهبون» امام مواجه میشدند، امروز سکوت مصلحتآمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه میدهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامههای همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بیبهانه هاشمیستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند.
امت حزبالله و بسیجیهای واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل میخورند و وقتی میبینند به بهانههای سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمتها قرار میگیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه میکند، بر مظلومیت شهدا و فرماندهشان اشک میریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانهنشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرماندهشان میتازید. حکایتی که یادآور آن واقعهای است که شخصی به آیتالله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.
از یک طرف شکست آقای ناطق نوری در انتخابات ۷۶ را نتیجه به تنگ آمدن مردم از سیاستهای دولت سازندگی میدانید و از طرف دیگر به میدان آمدن فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی و حزب کارگزاران را عامل پیروزی آقای خاتمی در همان انتخابات میدانید!
از یک طرف پیشبینیهای اظهر من الشمس نارضایتی مردم از سوی رئیس عالیترین مجمع مشورتی مقام معظم رهبری به ایشان را القای تقلب در انتخابات میدانید و از طرف دیگر جمله معروف آن نماینده مجلس را که میگفت: «باشید تا رأی ۲۴ میلیونی آقای احمدینژاد را در فردای انتخابات ببینید» حاصل درایت و دوراندیشی میدانید؟
چرا برای جبران ضعف عملکرد خویش در اقتصاد و فرهنگ، راه چاره را دشمنتراشی از میان انقلابیون سابق میدانید؟ اگر آیتالله هاشمی رفسنجانی سکوت اختیار میکنند، برآشفته میشوید و وقتی لب به سخن میگشاید که اساس اسلام با رأی مردم بود و خواهد بود، آشفتهتر میشوید؟
شاید یکی از گناهان نابخشودنی آیتالله هاشمی رفسنجانی از دیدگاه مدعیان دروغین پیرو خط امام و رهبری که اینگونه هتاکانه به ایشان میتازند، عنایت ویژه امام به آیتالله هاشمی رفسنجانی باشد که «وجود ایشان را برای انقلاب مفید میدانستند.»
و چه زیبا و دقیق آن عبد صالح در ۲۸ سال قبل پیشبینی فرمودند: «... احتمال قوی میدهم که بعد از من برای انتقامجویی از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمتهای ناروا بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند...» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ص90)
برای حسن ختام توجه کسانی که خود را در خط امام میدانند و هتاکانه به حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی میتازند، به خاطرهای از آیتالله حائری شیرازی جلب مینماییم که روزنامه دولتی ایران در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۸۹ نقل و منتشر کرده است: «حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دوران ریاست جمهوری به من فرموده بودند هر زمان آیتالله هاشمی رفسنجانی به مسافرت میرفت، امام(ره) گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی میکردند و زمانی که ایشان از سفر بازمیگشت نیز امام(ره)
گوسفند دیگری را به شکرانه سلامتیاش قربانی میکردند و برای ایشان اهمیت ویژهای قائل بودند و معتقد بودند که وجود آیتالله هاشمی رفسنجانی برای انقلاب لازم است.»
No comments:
Post a Comment