پیروزی حسن روحانی در مرحله اول انتخابات مدیون حمایت و همراهی اصلاحطلبها بود. البته وی میتوانست بدون پشتییانی آنها نیز مقیم خیابان پاستور شود. اما نیاز اصلی روحانی به اصلاحطلبها در تشکیل دولت بود. روحانی خود نیرو و کادر نداشت. تیم وی حلقه کوچکی بودند.
بنابراین مجبور به استفاده از نیروهای اصولگرا و اصلاحطلب شد. او گفتمان اعتدالش را نیز به گونهای تعریف نمود تا نیروهای میانه دو جناح اصلی نظام را در بر بگیرد و مسیر حرکتش را نیز در وسط و میانه ریاضی آنها تعریف نماید.
اما گفتمان اعتدال روحانی در مجموع به دیدگاههای اصلاحطلبان نزدیکتر است. ولی حساسیتهای رهبری و نهادهای امنیتی و نظامی و اهتمام روحانی به رعایت خط قرمزهای آنها باعث شده است تا روحانی به صورت کنترل شده ومحدود از ظرفیتهای اصلاحطلبها استفاده نماید. جریان مقابل با حمله شدید به رفسنجانی و متهم کردن وی به بهره برداری از پیروزی روحانی و ایفای نقش قیم مآبانه، نزدیکی روحانی به هاشمی را هزینهدار کرد.
به نظر میرسد این مساله تا حدی نه چندان زیاد روابط روحانی و رفسنجانی را تحت الشعاع قرار داده است.
روحانی تا کنون در حوزههایی و بهخصوص مسائل امنیتی و سیاست داخلی با اصولگرایان همراهی کرده است. اما در محدودی از حوزهها مانند دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بر روی استفاده از اصلاحطلبان ایستادگی نموده است.
اما تا کنون عملکرد روحانی توقعات اکثریت اصلاحطلبان را برآورده نکرده است. استانداریها پر چالشترین حوزه روابط بین دولت یازدهم و اصلاحطلبان هستند. گلایهها و انتقادات نیروهای غیر مرکز نشین اصلاحطلبان در اکثر استانها بالا است.
همچنین در حوزه مطبوعات نیز گلایهها و ناخرسندیها روند فزایندهای را طی میکند. هیچگونه گشایشی نسبت به قبل از ۲۴ خرداد دیده نمیشود و چشم انداز پیشرو نیز مایوس کننده است.
در مواجهه با این وضعیت اصلاحطلبان به چند دسته تقسیم شدهاند. دسته نخست با محوریت سید محمد خاتمی کماکان حکم به تداوم حمایت از دولت روحانی و لب فروبستن بر انتقادات هستند. استدلال آنها این است که وضعیت اصلاحطلبان در مقایسه با ۸ سال گذشته بهتر شده است. لذا باید به مرحله کنونی به صورت حداقلی محض رضایت داد و تحقق خواستهها را به آینده موکول کرد. در اصل کاملا سلبی برخورد مینمایند و معیارشان صرفا کم شدن مشکلات است.
دسته دیگری نیز هستند که معتقدند ماه عسل اصلاحطلبها و روحانی در شرف اتمام است. دولت یازدهم نه تنها میدانی به اصلاحطلبان نمیدهد بلکه فضا برای فعالیت مستقل آنها را محدود مینماید. به باور آنها فشارهای امنیتی بر اصلاحطلبان افزایش خواهد یافت و در عین حال به دلیل رویکرد حمایتی اصلاحطلبان روحانی و حضور برخی از هم مسلکان در دولت،فرصت اعتراض نیز پیدا نمیکنند. در این چارچوب دولت یازدهم مشابه دولت اول رفسنجانی است که علی رغم حضور برخی از اصلاحطلبان در کابینه، ولی کلیت جریان آنها زیر ضربه رفت.
دیدگاههای فوق هیچکدام در عرصه اصلاحطلبی چیرگی نیافتهاند. بیشتر در مباحث داخلی مطرح هستند و به سیاست خاصی تا کنون منجر نشدهاند. امید به گشایشهای احتمالی در انتخابات مجلس دهم مهمترین عاملی است که فعلا فضای خوش بینی در بین اصلاحطلبان را حفظ کرده است.
در هفته گذشته موضعگیریهایی صورت گرفت که در روشن شدن نوع نگاه اصلاحطلبان و نیروهای نزدیک به آنها با دولت یازدهم مهم است. نخست حسین مرعشی از افراد شاخص کارگزاران به روحانی توصیه کرد که به تحقق مطالبات رای دهندگان توجه نشان دهد. او گفت: «آقای روحانی اعتدال فقط شما و کابینه شما نیست. بلکه همه کسانی که به شما رای دادند، در محدوده اعتدال میگنجند».
از زاویهای این سخنان نمایانگر ناخرسندی رفسنجانی از ملاحظه کاری روحانی است.
اما اتفاق مهمتر سخنان حسن خمینی بود. وی در جمع نمایندگان تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی در حسینیه جماران اظهار داشت: «اعتدال هم اینگونه است؛ اینکه شما صرفا معتدل باشید خوب است، اما اعتدال بهشرطی به عنوان یک واقعیت اجتماعی به حساب میآید که تلاش کنیم آن را ایجاد کنیم و برای آن بسترسازی کنیم....اعتدال منفی یعنی اینکه خودمان معتدل هستیم و به خوبی زندگی خود را میگذرانیم. اما اعتدال مثبت یعنی اینکه ما هم خودمان معتدلیم و هم مقابل هر تندروی میایستیم و اعتدال این نیست که اگر معتدلیم چشم بر هر افراطی گری ببندیم؛ بلکه اعتدال یعنی در اعتدالمان ثابت قدم هستیم و برای اینکه اعتدال در جامعه تحقق پیدا کند، تلاش میکنیم؛ و الا چه بسا انسانهایی شخصا معتدل باشند، اما وقتی در چارچوبها و شاکلههایی قرار میگیرند، به جریانات بسیار افراطی هم مربوط و منتسب شوند. آن چیزی که باید در جامعه در جهت محقق کردن آن تلاش کرد، رفتن بسوی اعتدال مثبت است.»
وی ضمن توصیه به هوشیاری در برابر بروز اعتدال در معنای منفی خود، توضیح داد: «اینکه ما متعدل باشیم و هرکس هم سر جای خودش، کارش را انجام دهد صحیح نیست؛ اعتدالگرایان مثبت تلاش میکنند بقیه هم اعتدالگرا شوند و به اعتدال گرایش یایند؛ همانطور که عارف مثبت اینگونه است و در کناره حرکت نمیکند؛ بلکه در متن جامعه قرار میگیرد.»
حسن خمینی در همین سخنرانی اعلام داشت که وضعیت کشور بهتر از گذشته است. اما از سخنان وی میتوان نوعی نگاهی انتقادی به عملکرد روحانی را مشاهده کرد.
او تصریح میکند که اعتدال نیازمند ایستادگی در برابر جریانهای افراطی است و با انفعال و تسلیم در برابر آنها معنا پیدا نمیکند. حسن خمینی تلویحا به روحانی گوشزد میسازد که به دنبال راضی کردن همه نباشد بلکه بر آنچه درست میداند ومصلحت کشور میپندارد، بایستد. پیام وی اهتمام دولت یازدهم برای پایان دهی به جریانهای افراطی در کشور وجلوگیری از بازسازی گفتمانی و سیاسی آنها است.
ابراهیم اصغرزاده، الیاس حضرتی، محمد جواد حق شناس، فیاض زاهد، رضا نورورززاده، سعید لیلاز، اسماعیل دوستی، مسعود سلطانی فر، نعمت احمدی به عنوان جمعی از اصلاحطلبان محافظهکار و دولت محور نیز نامه ای به روحانی نوشتند. آنها ضمن تقدیر از روحانی در عین حال نسبت به عدم برخورد توازن وی در عرصه سیاست خارجی و داخلی به نحوی آرام انتقاد کردند.
فرازی از نامه مشترک آنها بشرح زیر است:
«تنها دولتهایی پایدار و در خاطره تاریخی ماندگار هستند که خود را مقید به خدمتگزاری به اصحاب علم و خرد و دانش بدانند. جناب رییس جمهور در پایان جا دارد تاکید نماییم، حال که به برکت اقدامات مدبرانه رهبری انقلاب و حمایتهای ایشان و مردم بزرگ، دولت توانست در عرصه خارجی توفیقات بزرگی به دست آورد، مطلوب است که در ارتباط با برخی سوتفاهمهای باقی مانده از انتخابات ۸۸ هم اقدامی عاجل صورت پذیرد. بیاییم کاری کنیم که این پیروزیها موجب انسجام در وحدت ملی و تقویت بیش از پیش نظام جمهوری اسلامی گردد. در انتخابات ۸۸ بسیاری اشتباه کردند. اما نمیخواهیم همچنان در گذشته تنفس نماییم. همانگونه که جناب خاتمی فرموده بودند، بهتر است طرفین همدیگر را مورد بخشش قرار دهند تا دست به دست یکدیگر فردای ایران را رقم زنیم.
شایسته است که حضرتعالی و شورای عالی امنیت ملی با نگاهی مثبت در تعامل با مقامات عالیرتبه برای آزادی زندانیان سیاسی اقدام نموده تا شیرینی این اتفاقات فرخنده صد چندان شود. در این میان لازم است تا بصورت کارآمدی در باره رفع حصر از آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد اقدام گردد.ادامه این وضعیت به نفع هیچکس جز تندروهای افراطی که هدفی جز نابودی و هدم کشور ندارند نمیباشد.»
عملکرد دولت روحانی در آینده نشان میدهد که مناسبات بین وی و اصلاحطلبان چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد. آنچه مشخص است دوره تعارفات اولیه و خوشحالی ناشی از پیروزی غیر منتظره در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تمام شده است. ضمن اینکه بین اصلاحطلبان و دولت روحانی اشتراکات متعددی وجود دارد اما اختلافات هم کم نیست.
در هفتههای گذشته شکاف بین روحانی و اصلاحطلبان به نوعی خود را نشان داده است. اصولگرایان و بهخصوص گرایشهای افراطی آنها سرمایه گذاری زیادی کردهاند تا این شکاف را به سمت درگیری سوق دهند. اما دلایل زیادی وجود دارد که روحانی و اصلاحطلبان در دام اقتدار گرایان گرفتار نمیشوند وسعی میکنند همکاری خود را حفظ نمایند. اما مناسبات بین آنها خالی از چالش و اصطکاک نیست