Wednesday, January 5, 2011
حکومت بحران زده
حکومت بحران زده
روی نردبان لرزان قدرت
آنچه این روزها، سایت های حکومتی سعی می کنند با هیاهو، جانشین اخبار مربوط به مشکلاتی کنند که مردم با آنها دست به گریبان اند "درس خارج" آقای خامنه ایست. این خبر فعلا، با خبر پرهیاهوی چند روز پیش که بر محور دستگیری موسوی و کروبی دور می زند رقابت می کند.
خبرهای درس خارج آقا، شاید برای بسیجی ها و حواریون ایشان جاذبه ای داشته باشد، اما برای مردم کوچکترین اهمیتی ندارد. در میان روحانیون هم بی اعتبار و بی اهمیت است. اما اخبار مربوط به بازداشت موسوی و کروبی، بی شک، ریشه در ترس حکومت از شورش گرسنگان و میلیون ها مردم ناراضی ایران دارد که هدفمند کردن یارانه ها و خطر حمله به ایران و فشارهای ناشی از بحران اقتصادی آن تبدیل به کابوس حکومت کرده است. حکومت می ترسد، این سران آزاد باشند و شورش آغاز شود. یعنی شورش سر هم داشته باشد!
درکنار این تلاش و کوشش حکومتی، احمدی نژاد همچنان از امام زمان مایه می گذارد و سرگرم معرکه 40 هزار تومان یارانه است.
مجلس بر سر هر لایحه ای وارد دعوای حیدری- نعمتی می شود.
شریعتمداری کیهان و سردار صفار هرندی تریبون تصویری ضرغامی را با هجویات و توهمات پر کردند و از حماسه کیک و ساندیس در 9 دی ماه سخن گفتند و می گویند.
درهمین شلوغ پلوغی، متکا را از زیر سر متکی کشیدند و مشاوران 14 قلوی احمدی نژاد برکنار شدند. در ماجرای شام آخر حضرت مسیح، نفر سیزدهم به مسیح خیانت کرد، اما به این 14 نفر، نفر پانزدهم پشت کرد!
کشف کرم های "استاکس نت" در نیروگاه بوشهر و شاید دیگر سایت های اتمی را تکذیب میکنند، اما ناگهان علاقمند به مذاکره با "اشتون" همآهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا علاقمند شده و همه سفرای اروپائی را دعوت به بازدید از تاسیسات هسته ای کردند.
دانشگاهی را تعطیل و رشته های علوم انسانی را پنبه کردند. برنامه و بودجه را تعطیل و وزارت ورزش علم شد. بلند کردن گرد و خاک برای جلوگیری از دید روشن مردم ادامه دارد.
آنچه مانند همیشه در زیر این هیاهو و گرد و غبار گمُ است وضعیت نابسامان اقتصادی است. تورم حاصل از پرداخت یارانه ها و افزایش نرخ سوخت به مرور چهره خود را عیان می کند. نرخ تاکسی و اتوبوس شهری به ظاهر 15% ، نرخ حمل و نقل جاده ای بیش از 50% نرخ حمل و نقل دریایی کالاها به بنادر بیش از 100% افزایش یافته است. با افزایش قیمت سوخت بیش ار 8 هزار تریلر در پایانه های جنوبی کشور از بندرعباس گرفته تا خرمشهر دست به اعتصاب زدند. دولت با عقب نشینی و افزایش سهمیه روزانه آنها با نرخ دولتی توانست آنها را به کار برگرداند. لنج ها و شناورهای دریایی با بیش از دو هفته سرگردانی کار را با نرخ های آزاد شروع کردند که منجر به افزایش 100 درصدی کرایه حمل و نقل دریایی شده است. سه نرخ سوخت دولتی ، حمایتی و آزاد ترفندی است که دولت برای عبور از شرایط فعلی در نظر گرفته است.
دولت که با مشکل تحریم و استفاده از ارزهای حاصله از فروش نفت روبروست، بسختی قادر به تامین ارز مورد نیاز وارد کنندگان است. نرخ دلار نیز به چندین رقم دولتی 1040 تومانی، سهمیه ای از طریق صرافی 1065 تومانی و آزاد 1090 تومانی تبدیل شده است. کمبود نرخ ارز در بازار روزانه نرخ ارز آزاد را افزایش می دهد. زمزمه های کنترل بیشتر ارز و اختصاص آن به شرکت ها و قطع واردات بدون انتقال ارز این روزها بیشتر به گوش میرسد که همه حکایت از ناتوانی دولت درتامین ارز مورد نیاز کشور دارد.
قیمت اقلام اساسی خوراکی را دولت با استفاده از ترفندهای تبلیغاتی و تیم های بازرسی بزور ثابت نگه داشته است. با وجود این، اقلام غیر اساسی و خارج از فهرست بازرسان روند رو به افزایش را شروع کرده اند. بزرگترین معضل فعلی دولت تشدید بیکاری است که برای اولین بار نرخ آن در فهرست بانک مرکزی اعلام نشده است. بیکاری در سطح جوانان به وضوح در شهرهای جدید قابل رویت است.
از طرفی با هزینه کردن قریب به 80 میلیارد دلار عایدات از فروش نفت و صادرات کالای غیر نفتی توسط دولت، عملا نقدینگی دولت به اتمام رسیده است. نه تنها بانک ها بسختی و فقط در چارچوب طرح های تعریف شده دولت مثل "مسکن مهر" اندک وامی در اختیار مراجعین می گذارند بلکه ادارات و سازمانهای دولتی هم عملا طرحها عمرانی را به فراموشی سپرده اند چون آنها با کسری بودجه روبرو هستند.
به تعویق افتادن بودجه در جمهوری اسلامی امری عادی شده، اما امسال ارائه بودجه با چالش های جدی- از جمله کسری عظیم بودجه، تعریف درآمدهای حاصله از آزاد سازی قیمت ها و همچنین نقش یارانه های نقدی در بودجه - روبروست. با این اوصاف میتوان نتیجه گرفت که همه هیاهو در دالان های قدرت در جمهوری اسلامی برای پنهان کردن مشکلات عظیم اقتصادی است.
روی نردبان لرزان قدرت
آنچه این روزها، سایت های حکومتی سعی می کنند با هیاهو، جانشین اخبار مربوط به مشکلاتی کنند که مردم با آنها دست به گریبان اند "درس خارج" آقای خامنه ایست. این خبر فعلا، با خبر پرهیاهوی چند روز پیش که بر محور دستگیری موسوی و کروبی دور می زند رقابت می کند.
خبرهای درس خارج آقا، شاید برای بسیجی ها و حواریون ایشان جاذبه ای داشته باشد، اما برای مردم کوچکترین اهمیتی ندارد. در میان روحانیون هم بی اعتبار و بی اهمیت است. اما اخبار مربوط به بازداشت موسوی و کروبی، بی شک، ریشه در ترس حکومت از شورش گرسنگان و میلیون ها مردم ناراضی ایران دارد که هدفمند کردن یارانه ها و خطر حمله به ایران و فشارهای ناشی از بحران اقتصادی آن تبدیل به کابوس حکومت کرده است. حکومت می ترسد، این سران آزاد باشند و شورش آغاز شود. یعنی شورش سر هم داشته باشد!
درکنار این تلاش و کوشش حکومتی، احمدی نژاد همچنان از امام زمان مایه می گذارد و سرگرم معرکه 40 هزار تومان یارانه است.
مجلس بر سر هر لایحه ای وارد دعوای حیدری- نعمتی می شود.
شریعتمداری کیهان و سردار صفار هرندی تریبون تصویری ضرغامی را با هجویات و توهمات پر کردند و از حماسه کیک و ساندیس در 9 دی ماه سخن گفتند و می گویند.
درهمین شلوغ پلوغی، متکا را از زیر سر متکی کشیدند و مشاوران 14 قلوی احمدی نژاد برکنار شدند. در ماجرای شام آخر حضرت مسیح، نفر سیزدهم به مسیح خیانت کرد، اما به این 14 نفر، نفر پانزدهم پشت کرد!
کشف کرم های "استاکس نت" در نیروگاه بوشهر و شاید دیگر سایت های اتمی را تکذیب میکنند، اما ناگهان علاقمند به مذاکره با "اشتون" همآهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا علاقمند شده و همه سفرای اروپائی را دعوت به بازدید از تاسیسات هسته ای کردند.
دانشگاهی را تعطیل و رشته های علوم انسانی را پنبه کردند. برنامه و بودجه را تعطیل و وزارت ورزش علم شد. بلند کردن گرد و خاک برای جلوگیری از دید روشن مردم ادامه دارد.
آنچه مانند همیشه در زیر این هیاهو و گرد و غبار گمُ است وضعیت نابسامان اقتصادی است. تورم حاصل از پرداخت یارانه ها و افزایش نرخ سوخت به مرور چهره خود را عیان می کند. نرخ تاکسی و اتوبوس شهری به ظاهر 15% ، نرخ حمل و نقل جاده ای بیش از 50% نرخ حمل و نقل دریایی کالاها به بنادر بیش از 100% افزایش یافته است. با افزایش قیمت سوخت بیش ار 8 هزار تریلر در پایانه های جنوبی کشور از بندرعباس گرفته تا خرمشهر دست به اعتصاب زدند. دولت با عقب نشینی و افزایش سهمیه روزانه آنها با نرخ دولتی توانست آنها را به کار برگرداند. لنج ها و شناورهای دریایی با بیش از دو هفته سرگردانی کار را با نرخ های آزاد شروع کردند که منجر به افزایش 100 درصدی کرایه حمل و نقل دریایی شده است. سه نرخ سوخت دولتی ، حمایتی و آزاد ترفندی است که دولت برای عبور از شرایط فعلی در نظر گرفته است.
دولت که با مشکل تحریم و استفاده از ارزهای حاصله از فروش نفت روبروست، بسختی قادر به تامین ارز مورد نیاز وارد کنندگان است. نرخ دلار نیز به چندین رقم دولتی 1040 تومانی، سهمیه ای از طریق صرافی 1065 تومانی و آزاد 1090 تومانی تبدیل شده است. کمبود نرخ ارز در بازار روزانه نرخ ارز آزاد را افزایش می دهد. زمزمه های کنترل بیشتر ارز و اختصاص آن به شرکت ها و قطع واردات بدون انتقال ارز این روزها بیشتر به گوش میرسد که همه حکایت از ناتوانی دولت درتامین ارز مورد نیاز کشور دارد.
قیمت اقلام اساسی خوراکی را دولت با استفاده از ترفندهای تبلیغاتی و تیم های بازرسی بزور ثابت نگه داشته است. با وجود این، اقلام غیر اساسی و خارج از فهرست بازرسان روند رو به افزایش را شروع کرده اند. بزرگترین معضل فعلی دولت تشدید بیکاری است که برای اولین بار نرخ آن در فهرست بانک مرکزی اعلام نشده است. بیکاری در سطح جوانان به وضوح در شهرهای جدید قابل رویت است.
از طرفی با هزینه کردن قریب به 80 میلیارد دلار عایدات از فروش نفت و صادرات کالای غیر نفتی توسط دولت، عملا نقدینگی دولت به اتمام رسیده است. نه تنها بانک ها بسختی و فقط در چارچوب طرح های تعریف شده دولت مثل "مسکن مهر" اندک وامی در اختیار مراجعین می گذارند بلکه ادارات و سازمانهای دولتی هم عملا طرحها عمرانی را به فراموشی سپرده اند چون آنها با کسری بودجه روبرو هستند.
به تعویق افتادن بودجه در جمهوری اسلامی امری عادی شده، اما امسال ارائه بودجه با چالش های جدی- از جمله کسری عظیم بودجه، تعریف درآمدهای حاصله از آزاد سازی قیمت ها و همچنین نقش یارانه های نقدی در بودجه - روبروست. با این اوصاف میتوان نتیجه گرفت که همه هیاهو در دالان های قدرت در جمهوری اسلامی برای پنهان کردن مشکلات عظیم اقتصادی است.
مهدی کروبی:
مهدی کروبی:
چرا از سرلشگر های بی لشگر
تا این حد ترس و لرز دارید؟
ماه ها از اوج جنبش اعتراضی مردم ایران می گذرد. روزهایی که اگر چه هر روز آن حامل اخبار تلخ و نگران کننده بازداشت ها و برخوردها بود، اما حاصل مبارک آن آشکار شدن روی دیگر سکه قدرت و حاکمیت در برابر مردم بود. روی دیگر این سکه، بازتاب فساد و طغیانی است که در همه شئون حکومتی قابل رویت است.
بخش هائی از نامه مهدی کروبی، خطاب به ملت ایران، درباره تهدید و ارعاب های هفته سالگرد تظاهرات حکومتی – ساندیسی 9 دیماه سال گذشته:
مدتی است که در رسانه ملی ، مطبوعات اقتدارگرایان، برخی خطبه های نماز جمعه و نطق برخی نمایندگان، بلوایی به پا شده و به ماشین اتهام زنی به چهره هایی تبدیل شده است که سرمایه عمر خود را صرف سرافرازی و پیشرفت ایران و اسلام کرده اند. بعد از این همه اتهام زنی و دروغگویی، رسانه ملی در برنامه « دیروز، امروز، فردا» با دعوت از دو تن از چهره های شناخته شده – از جمله حسین شریعتمداری - اتهام زنی ها را به اوج خود رساند.
گویی ماه ها پس از طرح مسئله «خواص بی بصیرت» و به رغم ارعاب و تهدید و فشار چهره های سیاسی و روحانی و فرهنگی برای تایید این طرح، توفیقی حاصل نشده و حالا رسانه ملی، یک هفته سفره اتهام زنی و دروغگویی را پهن کرده است.
شرکت کنندگان در برنامه اتهام زنی رسانه ملی به کرات از تعریف دولت های خارجی و اپوزوسیون ومنافقین از سران جنبش سخن گفتند و این اتفاق را دلیلی بر خروج سران جنبش از چهارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران فرض کردند. از آنها می پرسم چگونه است که واکنش ها و موضع گیری های برخی رسانه ها و چهره های خارجی از برخی اقدامات شما، به سند افتخاری در دستتان و سوژه ای برای تبلیغاتتان تبدیل می شود و از طرف دیگر واکنش و موضع گیری رسانه ها و چهره های خارجی از دیگران سند وابستگی آنها شناخته می شود؟ مگر قبل از پیروزی انقلاب امام در نجف و پاریس مصاحبه نمی کردند که اولین مصاحبه ایشان با لوموند فرانسه در نجف بود؟ چطور رادیو کمونیست های ایرانی- رادیو پیک ایران متعلق به حزب توده- كه در آلمان شرقی از حرکت بزرگان انقلابی تمجید می کرد، ابراز خوشحالی می کردیم. آیا با این خوشحالی می بایست سردمداران انقلاب وابسته به کمونیست ها می شدند؟ همچنین در رادیو بغداد یك روحانی با نام ونشانی صحبت می کرد همه کشور و بزرگان خوشحال می شدند. هر حکومتی بر اساس منافع ملی خود عمل می کند و مطبوعات و رسانه های خارجی نیز بر اساس گرایش ها و گروههای سیاسی خود حرکت می کنند. لذا خود شما هم بر اساس منافع ملی خود کار می کنید و آیا توجه به مسلمانان چچن و چین به همان اندازه ای است که به مسلمانان در لبنان و فلسطین وعراق و افغانستان ؟! چنانچه مطبوعات و صدا و سیمای کشورمان عادلانه برخورد می کرد رسانه های خارجی کمتر میدان داری کرده و مردم نیز کمتر به آنها توجه می کردند. نیازی به تاکید نیست که ما در جنبش اعتراضی و آزادیخواهی خود طمع به تمجید خارجی ها نداریم و هر آنچه می گوییم و می کنیم بر سبیل وظیفه ای است که بر دوش خود احساس می کنیم و اگر آنها از ما صحبت و یا تعریفی می کنند بر اساس دیدگاه خودشان است.
متاسفانه یکی از چهره هایی که در به اصطلاح مناظره شرکت داشت در پاسخ به سوالی که اگر امام در قید حیات بودند با سران جنبش چه می کردند؟ وی بدون اینکه به کم و کیف و شأن نزول قضایا و اتفاقات بپردازد و توضیحات آن را برای نسل جوان بدرستی شرح دهد تمام حوادث تلخ آن زمان اعم از برخورد با کمونیست ها و منافقین مسلح، التقاطی و چپ ها، کودتاگران و مرجعی که به تعبیر ایشان در ابتدا از امام مهمتر و نفوذ بیشتری داشت و توضیحاتی که باید در این خصوص داده می شد، متاسفانه همه را منتسب به رهبری انقلاب کردند و نتیجه گرفتند که با سران جنبش به قول خودشان «سران فتنه» نیز باید اینگونه برخورد کرد!
با این حال پاسخ من، مهدی کروبی به پرسش شما چنین است و اکنون که دوستان ما را مجالی برای حضور در رسانه ملی و پاسخگویی به اتهامات معرکه گیران نیست، پرسش های خود را خارج از آن رسانه های انحصاری با شما مطرح می کنم:
- اگر بنیانگذار انقلاب امروز زنده بود اصلاً کار انقلاب به جایی نمی رسید که رسانه ملی، مطبوعات، خطبه های نماز جمعه، نطق های نمایندگان مجلس انحصاری شود و تعدادی اتهام زن، در آن معرکه بگیرند و برای چهره های انقلابی تعیین تکلیف کنند. و البته اگر می خواهید بیشتر از مشی امام بدانید حافظه تاریخی خود را به برگزاری انتخابات مجلس سوم برگردانید و واکنش امام به اختلاف های روی داده در این انتخابات را به یاد آورید. آنگاه که اختلاف میان شورای نگهبان و وزارت کشور در اعلام نتایج آرا بالا گرفت، امام با درایت همیشگی خویش هیاتی را متشکل از اعضای شورای نگهبان و وزارت کشور و نماینده خود محمد علی انصاری انتخاب کرد و مشکل را حل کرد.
- آیا اگر امام امروز زنده بود با قوه قضائیه ای که در اختیار نیروهای امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفته و جمعی از قضات آن تنها به ماشین امضا برای احکام ناعادلانه تبدیل شده اند، چه می کرد؟
- هنوز در یاد داریم که در دوران دفاع مقدس، امام چگونه در مقابل رواج خرافات در جبهه های جنگ واکنش نشان دادند و از فرستادن تعدادی از کتابها به جبهه ها جلوگیری کردند. اگر معظم له زنده بود چه واکنشی به رواج خرافات در رسانه ملی و ادعاهایی همچون رویت هاله نور و سجاده خالی پهن کردن و ادعاهایی از این دست داشت؟
- آیا اگر امام زنده بود اجازه می داد که به بیوت مراجع این چنین حمله کرده و به آنها بی احترامی شود و چه واکنشی در باب توهین های مکرر روزنامه حکومتی کیهان و تعیین تکلیف به مراجع معظم تقلید که طبق وظیفه دینی و اسلامی با خانواده های بی پناه زندانیان سیاسی دیدار می کنند، نشان می داد؟
- اگر خمینی کبیر زنده بود به قوه مجریه اجازه نمی داد که مجلس را که فرمودند “در رأس امور است” اینچنین تحقیر کند.
- اگر بنیانگذار انقلاب زنده بود به سپاهیان و بسیجیان مسلح و بی سیم به دستان اجازه نمی داد تا در کنار صندوق های رأی بایستند و دخالت و اِعمال نفوذ در انتخابات داشته باشند.
اگر آن پیر فرزانه زنده بود آیا فضای سیاسی کشور و رسانه ملی و مطبوعات در اختیار چند مداح معرکه گیر قرار می گرفت تا هر آنچه در توان دارند با توهین و افترا و تهمت به چهر های انقلابی و سیاسی عقده گشایی کنند؟ و برای یاران اصیل انقلاب اینچنین محدودیت ایجاد کنند؟
- اگر رهبر انقلاب زنده بود آیا در نظام اسلامی برگزاری مراسم های عزاداری و مذهبی و حتی برگزاری مراسم ختم برای نزدیکترین درگذشتگان تنها به دلیل تعلق بانیان آن مراسم ها به جنبش اعتراضی مردم ایران ممنوع اعلام می شد؟
- اگرخمینی زنده بود در مقابل حیف و میل گسترده بیت المال و رواج نهادینه شدن فساد در دستگاه های اداری و صرف نامناسب هزینه های میلیاردی و عدم پاسخگویی و شفاف سازی درباره هزینه کردن درآمدهای ارزی چه واکنشی نشان می داد؟
- اگر ایشان زنده بودند در مقابل برخوردهای ناصواب با دانشگاهیان و حکم های ناعادلانه زندان و محرومیت و تعلیق از تحصیل برای دانشجویان و اساتید و در یک کلام زیر گیوتین گذاشتن نهاد علم و دانش چه می کرد؟
- از یاد نبرده ایم بعد از اشغال سفارت آمریکا، اولین اقدام امام دستور آزادی زنان حاضر در سفارت اشغال شده آمریکا بود. اگر امام زنده بود آیا در مقابل حرمت شکنی زنان در جامعه اسلامی و زندانی کردن مادران و کتک زدن وحشیانه زنان و دختران در خیابان و بریدن احکام سنگین برای آنها سکوت می کرد؟
- در تصورم نمی گنجد اوج خشونتی که بتواند در نظام اسلامی در عرض چند روز حداقل 4 جوان را زیر شکنجه به مرگ بکشاند؛ اگر امام زنده بود آیا لکه ننگی به نام کهریزک بر پیشانی نظام می نشست ؟
و اما شما که در رسانه ملی با بیان گزینشی و خام دستانه خود از سخنان بنیانگذار انقلاب به گمان خود به ارعاب و تهدید جنبش اعتراضی مردم ایران پرداخته اید، چرا به جای این صحبت هایی که به قول خودتان از قاطعیت امام می گویید از سعه صدر و رافت و گذشت ایشان سخن نمی گویید تا ببینید کدام یک برای مردم به خصوص جوانان آموزنده خواهد بود. که من به دو نکته آن اشاره می کنم:
در کودتای نوژه که قرار بود جماران، محل استقرار امام مورد بمباران قرار بگیرد كه به لطف خدا و هوشیاری نیروهای مومن خنثی و ناکام شد، حضرت امام زیر نامه سرهنگ خلبان فکوری وزیر وقت دفاع جمهوری اسلامی در مورد وضع خانواده و بازماندگان معدومین کودتا نوشتند «بسم الله الرحمن الرحیم- مراتب فوق مورد موافقت است امید است خانواده این اشخاص در دامان اسلام و ملت اسلامی با رفاه زندگی کنند و سعادت خویش را در دنیا و آخرت تامین نمایند از خداوند تعالی سعادت و سلامت ملت مسلمان را خواهانم 12 بهمن 59»
حال به مقایسه رفتار خود با خانواده بی پناه زندانیان سیاسی اخیر که نه کودتاچی بودند و نه برانداز، توجه داشته باشید. آیت الله آذری قمی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و از بنیانگذاران جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی از قم و مؤسس روزنامه رسالت بود. ایشان از مخالفین سر سخت مهندس موسوی بود که در صفحه 224 خاطرات سال 1363 آقای هاشمی به نقل از ایشان نوشته شده است « پس از سخنان اینجانب در روز 14 مرداد سال 1363 در مجلس شورای اسلامی که درآن سخنان، اشاراتی به مفهوم واقعی ولایت فقیه داشتم و گفتم ولی فقیه، وظیفه ای جز ارشاد، نصیحت و راهنمایی ندارد و در مقامی نیست که برای قوه مقننه تکلیف معلوم کند. علاوه بر آن اضافه کردم که شخص آقای روح الله خمینی تاکنون در امور آقایان بازرگان، قطب زاده و بنی صدر به این عنوان که آقایان را از 20 سال پیش می شناسد و بر ایمان و تقوا و تعهد آنها اطلاع دارد، ما را ناچار از پذیرش این سه نفر در بحرانی ترین روزهانی انقلاب اسلامی کرده بود و…» همچنین ایشان اضافه می کنند که دو روز پس از این سخنان من در مجلس، شخصی به منزلم آمد كه او را با شدت و عصبانیت از خانه ام بیرون کردم. بنابراین لازم دانستم که نامه را به شخص آقای روح الله خمینی وهمچنین 30 فقره رونوشت ازآن نامه برای علمای اعلام بنویسم». که مطالبش در همان راستا بود.
حضرت امام در 28/6/67در نامه ای به آقای آذری می نویسند:« من همیشه به شما علاقمند بوده و هستم و هرگز هم در ذهنم نیست که خدای ناکرده جنابعالی کاری بر خلاف اسلام بنمایید. شما از چهره های فاضل و مبارز و دلسوخته انقلابی می باشید ."
با توحه به همه این اتفاقات رخ داده، حضرت امام با آن سعه صدری که داشتند در سال 68 در بازنگری قانون اساسی 20 نفر را از میان اعضای شورای نگهبان، سران قوا و جمعی دیگر از جمله آیت الله آذری را برای بازنگری قانون اساسی انتخاب کردند.
٣- ماه ها از اوج گرفتن جنبش اعتراضی مردم ایران می گذرد. روزهایی که اگر چه هر روز آن حامل اخبار تلخ و نگران کننده بازداشت ها و برخوردها بود اما ماحصل مبارک و میمونی نیز داشت و آن بازنمایی روی دیگر سکه قدرت و حاکمیت در نظام اسلامی ایران بود. روی دیگر این سکه، بازتاب فساد و طغیانی است که امروز متاثر از قدرت، در همه شئون حکومتی قابل رویت است. اینجاست که باید خطاب به شرکت کنندگان در برنامه اتهام زنی رسانه ملی یادآوری کرد كه «سرلشگر بدون لشگر» – آنچنان که آقایان، جنبش اعتراضی و گسترده مردم را توصیف می کنند- چرا چنین شما را به ترس و لرز انداخته تا با صرف هزینه های فراوان و سرکوب گسترده، به زعم خود طومار آن را بپیچانید ؟
از موارد دیگری كه از روزهای ابتدای بعد از انتخابات به كرات می پرسند این است كه چرا اعتراض به نتیجه انتخابات را از مسیر قانون پی نگرفتیم؟ و من اكنون می پرسم كه با وجود تجربه انتخابات مجلس هشتم و اعتراض ها و پیگیری هایی كه در راهروهای شورای نگهبان و وزارت كشور به نتیجه نرسید، آیا مجالی برای اعتماد ما به وزارت كشور و شورای نگهبان باقی مانده است؟
در خلال صحبت ها، مصاحبه ها و نوشته ها می گویند كه “سران به اصطلاح فتنه” محاكمه گردند و توبه كنند و می گویند که مردم از آنها متنفرند و “فتنه گران” در زندان 70 میلیونی اسیرند و جرات بیرون رفتن ندارند و با برخورد مردم مواجه می شوند و از طرفی هم مسئولین قضایی وعده ی محاکمه آنان را به مردم می دهند که محاکمه و مجازات آنها نزدیک است!
من از همین جا اعلام می کنم که بیدی نیستم که با این بادها بلرزم و کاملا از این دادگاه استقبال می کنم و برای همه مواضعم ادله محکمی دارم چرا که 21 سال است با این قضیه ها مدام به صورت های مختلف درگیربودم و آرامشی هم نداشتم و من آماده ام دادگاه به هرصورت که باشد و برگزار شود منتهی درخواستی دارم اگر آقایان در ادعاهایشان صادقند دادگاه علنی باشد تا همه ملت که صاحبان اصلی کشورند حرفهای دو طرف را بشنوند و قضاوت کنند تا معلوم شود آیا ما برای بدست آوردن قدرت، جاه طلبی کردیم و برای تداوم چند روز بیشتر قدرت آشوب کرده ایم یا حاکمیت برای انحصار طلبی، رای و ارزش ها را کنار گذاشته است؟
چرا از سرلشگر های بی لشگر
تا این حد ترس و لرز دارید؟
ماه ها از اوج جنبش اعتراضی مردم ایران می گذرد. روزهایی که اگر چه هر روز آن حامل اخبار تلخ و نگران کننده بازداشت ها و برخوردها بود، اما حاصل مبارک آن آشکار شدن روی دیگر سکه قدرت و حاکمیت در برابر مردم بود. روی دیگر این سکه، بازتاب فساد و طغیانی است که در همه شئون حکومتی قابل رویت است.
بخش هائی از نامه مهدی کروبی، خطاب به ملت ایران، درباره تهدید و ارعاب های هفته سالگرد تظاهرات حکومتی – ساندیسی 9 دیماه سال گذشته:
مدتی است که در رسانه ملی ، مطبوعات اقتدارگرایان، برخی خطبه های نماز جمعه و نطق برخی نمایندگان، بلوایی به پا شده و به ماشین اتهام زنی به چهره هایی تبدیل شده است که سرمایه عمر خود را صرف سرافرازی و پیشرفت ایران و اسلام کرده اند. بعد از این همه اتهام زنی و دروغگویی، رسانه ملی در برنامه « دیروز، امروز، فردا» با دعوت از دو تن از چهره های شناخته شده – از جمله حسین شریعتمداری - اتهام زنی ها را به اوج خود رساند.
گویی ماه ها پس از طرح مسئله «خواص بی بصیرت» و به رغم ارعاب و تهدید و فشار چهره های سیاسی و روحانی و فرهنگی برای تایید این طرح، توفیقی حاصل نشده و حالا رسانه ملی، یک هفته سفره اتهام زنی و دروغگویی را پهن کرده است.
شرکت کنندگان در برنامه اتهام زنی رسانه ملی به کرات از تعریف دولت های خارجی و اپوزوسیون ومنافقین از سران جنبش سخن گفتند و این اتفاق را دلیلی بر خروج سران جنبش از چهارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران فرض کردند. از آنها می پرسم چگونه است که واکنش ها و موضع گیری های برخی رسانه ها و چهره های خارجی از برخی اقدامات شما، به سند افتخاری در دستتان و سوژه ای برای تبلیغاتتان تبدیل می شود و از طرف دیگر واکنش و موضع گیری رسانه ها و چهره های خارجی از دیگران سند وابستگی آنها شناخته می شود؟ مگر قبل از پیروزی انقلاب امام در نجف و پاریس مصاحبه نمی کردند که اولین مصاحبه ایشان با لوموند فرانسه در نجف بود؟ چطور رادیو کمونیست های ایرانی- رادیو پیک ایران متعلق به حزب توده- كه در آلمان شرقی از حرکت بزرگان انقلابی تمجید می کرد، ابراز خوشحالی می کردیم. آیا با این خوشحالی می بایست سردمداران انقلاب وابسته به کمونیست ها می شدند؟ همچنین در رادیو بغداد یك روحانی با نام ونشانی صحبت می کرد همه کشور و بزرگان خوشحال می شدند. هر حکومتی بر اساس منافع ملی خود عمل می کند و مطبوعات و رسانه های خارجی نیز بر اساس گرایش ها و گروههای سیاسی خود حرکت می کنند. لذا خود شما هم بر اساس منافع ملی خود کار می کنید و آیا توجه به مسلمانان چچن و چین به همان اندازه ای است که به مسلمانان در لبنان و فلسطین وعراق و افغانستان ؟! چنانچه مطبوعات و صدا و سیمای کشورمان عادلانه برخورد می کرد رسانه های خارجی کمتر میدان داری کرده و مردم نیز کمتر به آنها توجه می کردند. نیازی به تاکید نیست که ما در جنبش اعتراضی و آزادیخواهی خود طمع به تمجید خارجی ها نداریم و هر آنچه می گوییم و می کنیم بر سبیل وظیفه ای است که بر دوش خود احساس می کنیم و اگر آنها از ما صحبت و یا تعریفی می کنند بر اساس دیدگاه خودشان است.
متاسفانه یکی از چهره هایی که در به اصطلاح مناظره شرکت داشت در پاسخ به سوالی که اگر امام در قید حیات بودند با سران جنبش چه می کردند؟ وی بدون اینکه به کم و کیف و شأن نزول قضایا و اتفاقات بپردازد و توضیحات آن را برای نسل جوان بدرستی شرح دهد تمام حوادث تلخ آن زمان اعم از برخورد با کمونیست ها و منافقین مسلح، التقاطی و چپ ها، کودتاگران و مرجعی که به تعبیر ایشان در ابتدا از امام مهمتر و نفوذ بیشتری داشت و توضیحاتی که باید در این خصوص داده می شد، متاسفانه همه را منتسب به رهبری انقلاب کردند و نتیجه گرفتند که با سران جنبش به قول خودشان «سران فتنه» نیز باید اینگونه برخورد کرد!
با این حال پاسخ من، مهدی کروبی به پرسش شما چنین است و اکنون که دوستان ما را مجالی برای حضور در رسانه ملی و پاسخگویی به اتهامات معرکه گیران نیست، پرسش های خود را خارج از آن رسانه های انحصاری با شما مطرح می کنم:
- اگر بنیانگذار انقلاب امروز زنده بود اصلاً کار انقلاب به جایی نمی رسید که رسانه ملی، مطبوعات، خطبه های نماز جمعه، نطق های نمایندگان مجلس انحصاری شود و تعدادی اتهام زن، در آن معرکه بگیرند و برای چهره های انقلابی تعیین تکلیف کنند. و البته اگر می خواهید بیشتر از مشی امام بدانید حافظه تاریخی خود را به برگزاری انتخابات مجلس سوم برگردانید و واکنش امام به اختلاف های روی داده در این انتخابات را به یاد آورید. آنگاه که اختلاف میان شورای نگهبان و وزارت کشور در اعلام نتایج آرا بالا گرفت، امام با درایت همیشگی خویش هیاتی را متشکل از اعضای شورای نگهبان و وزارت کشور و نماینده خود محمد علی انصاری انتخاب کرد و مشکل را حل کرد.
- آیا اگر امام امروز زنده بود با قوه قضائیه ای که در اختیار نیروهای امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفته و جمعی از قضات آن تنها به ماشین امضا برای احکام ناعادلانه تبدیل شده اند، چه می کرد؟
- هنوز در یاد داریم که در دوران دفاع مقدس، امام چگونه در مقابل رواج خرافات در جبهه های جنگ واکنش نشان دادند و از فرستادن تعدادی از کتابها به جبهه ها جلوگیری کردند. اگر معظم له زنده بود چه واکنشی به رواج خرافات در رسانه ملی و ادعاهایی همچون رویت هاله نور و سجاده خالی پهن کردن و ادعاهایی از این دست داشت؟
- آیا اگر امام زنده بود اجازه می داد که به بیوت مراجع این چنین حمله کرده و به آنها بی احترامی شود و چه واکنشی در باب توهین های مکرر روزنامه حکومتی کیهان و تعیین تکلیف به مراجع معظم تقلید که طبق وظیفه دینی و اسلامی با خانواده های بی پناه زندانیان سیاسی دیدار می کنند، نشان می داد؟
- اگر خمینی کبیر زنده بود به قوه مجریه اجازه نمی داد که مجلس را که فرمودند “در رأس امور است” اینچنین تحقیر کند.
- اگر بنیانگذار انقلاب زنده بود به سپاهیان و بسیجیان مسلح و بی سیم به دستان اجازه نمی داد تا در کنار صندوق های رأی بایستند و دخالت و اِعمال نفوذ در انتخابات داشته باشند.
اگر آن پیر فرزانه زنده بود آیا فضای سیاسی کشور و رسانه ملی و مطبوعات در اختیار چند مداح معرکه گیر قرار می گرفت تا هر آنچه در توان دارند با توهین و افترا و تهمت به چهر های انقلابی و سیاسی عقده گشایی کنند؟ و برای یاران اصیل انقلاب اینچنین محدودیت ایجاد کنند؟
- اگر رهبر انقلاب زنده بود آیا در نظام اسلامی برگزاری مراسم های عزاداری و مذهبی و حتی برگزاری مراسم ختم برای نزدیکترین درگذشتگان تنها به دلیل تعلق بانیان آن مراسم ها به جنبش اعتراضی مردم ایران ممنوع اعلام می شد؟
- اگرخمینی زنده بود در مقابل حیف و میل گسترده بیت المال و رواج نهادینه شدن فساد در دستگاه های اداری و صرف نامناسب هزینه های میلیاردی و عدم پاسخگویی و شفاف سازی درباره هزینه کردن درآمدهای ارزی چه واکنشی نشان می داد؟
- اگر ایشان زنده بودند در مقابل برخوردهای ناصواب با دانشگاهیان و حکم های ناعادلانه زندان و محرومیت و تعلیق از تحصیل برای دانشجویان و اساتید و در یک کلام زیر گیوتین گذاشتن نهاد علم و دانش چه می کرد؟
- از یاد نبرده ایم بعد از اشغال سفارت آمریکا، اولین اقدام امام دستور آزادی زنان حاضر در سفارت اشغال شده آمریکا بود. اگر امام زنده بود آیا در مقابل حرمت شکنی زنان در جامعه اسلامی و زندانی کردن مادران و کتک زدن وحشیانه زنان و دختران در خیابان و بریدن احکام سنگین برای آنها سکوت می کرد؟
- در تصورم نمی گنجد اوج خشونتی که بتواند در نظام اسلامی در عرض چند روز حداقل 4 جوان را زیر شکنجه به مرگ بکشاند؛ اگر امام زنده بود آیا لکه ننگی به نام کهریزک بر پیشانی نظام می نشست ؟
و اما شما که در رسانه ملی با بیان گزینشی و خام دستانه خود از سخنان بنیانگذار انقلاب به گمان خود به ارعاب و تهدید جنبش اعتراضی مردم ایران پرداخته اید، چرا به جای این صحبت هایی که به قول خودتان از قاطعیت امام می گویید از سعه صدر و رافت و گذشت ایشان سخن نمی گویید تا ببینید کدام یک برای مردم به خصوص جوانان آموزنده خواهد بود. که من به دو نکته آن اشاره می کنم:
در کودتای نوژه که قرار بود جماران، محل استقرار امام مورد بمباران قرار بگیرد كه به لطف خدا و هوشیاری نیروهای مومن خنثی و ناکام شد، حضرت امام زیر نامه سرهنگ خلبان فکوری وزیر وقت دفاع جمهوری اسلامی در مورد وضع خانواده و بازماندگان معدومین کودتا نوشتند «بسم الله الرحمن الرحیم- مراتب فوق مورد موافقت است امید است خانواده این اشخاص در دامان اسلام و ملت اسلامی با رفاه زندگی کنند و سعادت خویش را در دنیا و آخرت تامین نمایند از خداوند تعالی سعادت و سلامت ملت مسلمان را خواهانم 12 بهمن 59»
حال به مقایسه رفتار خود با خانواده بی پناه زندانیان سیاسی اخیر که نه کودتاچی بودند و نه برانداز، توجه داشته باشید. آیت الله آذری قمی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و از بنیانگذاران جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی از قم و مؤسس روزنامه رسالت بود. ایشان از مخالفین سر سخت مهندس موسوی بود که در صفحه 224 خاطرات سال 1363 آقای هاشمی به نقل از ایشان نوشته شده است « پس از سخنان اینجانب در روز 14 مرداد سال 1363 در مجلس شورای اسلامی که درآن سخنان، اشاراتی به مفهوم واقعی ولایت فقیه داشتم و گفتم ولی فقیه، وظیفه ای جز ارشاد، نصیحت و راهنمایی ندارد و در مقامی نیست که برای قوه مقننه تکلیف معلوم کند. علاوه بر آن اضافه کردم که شخص آقای روح الله خمینی تاکنون در امور آقایان بازرگان، قطب زاده و بنی صدر به این عنوان که آقایان را از 20 سال پیش می شناسد و بر ایمان و تقوا و تعهد آنها اطلاع دارد، ما را ناچار از پذیرش این سه نفر در بحرانی ترین روزهانی انقلاب اسلامی کرده بود و…» همچنین ایشان اضافه می کنند که دو روز پس از این سخنان من در مجلس، شخصی به منزلم آمد كه او را با شدت و عصبانیت از خانه ام بیرون کردم. بنابراین لازم دانستم که نامه را به شخص آقای روح الله خمینی وهمچنین 30 فقره رونوشت ازآن نامه برای علمای اعلام بنویسم». که مطالبش در همان راستا بود.
حضرت امام در 28/6/67در نامه ای به آقای آذری می نویسند:« من همیشه به شما علاقمند بوده و هستم و هرگز هم در ذهنم نیست که خدای ناکرده جنابعالی کاری بر خلاف اسلام بنمایید. شما از چهره های فاضل و مبارز و دلسوخته انقلابی می باشید ."
با توحه به همه این اتفاقات رخ داده، حضرت امام با آن سعه صدری که داشتند در سال 68 در بازنگری قانون اساسی 20 نفر را از میان اعضای شورای نگهبان، سران قوا و جمعی دیگر از جمله آیت الله آذری را برای بازنگری قانون اساسی انتخاب کردند.
٣- ماه ها از اوج گرفتن جنبش اعتراضی مردم ایران می گذرد. روزهایی که اگر چه هر روز آن حامل اخبار تلخ و نگران کننده بازداشت ها و برخوردها بود اما ماحصل مبارک و میمونی نیز داشت و آن بازنمایی روی دیگر سکه قدرت و حاکمیت در نظام اسلامی ایران بود. روی دیگر این سکه، بازتاب فساد و طغیانی است که امروز متاثر از قدرت، در همه شئون حکومتی قابل رویت است. اینجاست که باید خطاب به شرکت کنندگان در برنامه اتهام زنی رسانه ملی یادآوری کرد كه «سرلشگر بدون لشگر» – آنچنان که آقایان، جنبش اعتراضی و گسترده مردم را توصیف می کنند- چرا چنین شما را به ترس و لرز انداخته تا با صرف هزینه های فراوان و سرکوب گسترده، به زعم خود طومار آن را بپیچانید ؟
از موارد دیگری كه از روزهای ابتدای بعد از انتخابات به كرات می پرسند این است كه چرا اعتراض به نتیجه انتخابات را از مسیر قانون پی نگرفتیم؟ و من اكنون می پرسم كه با وجود تجربه انتخابات مجلس هشتم و اعتراض ها و پیگیری هایی كه در راهروهای شورای نگهبان و وزارت كشور به نتیجه نرسید، آیا مجالی برای اعتماد ما به وزارت كشور و شورای نگهبان باقی مانده است؟
در خلال صحبت ها، مصاحبه ها و نوشته ها می گویند كه “سران به اصطلاح فتنه” محاكمه گردند و توبه كنند و می گویند که مردم از آنها متنفرند و “فتنه گران” در زندان 70 میلیونی اسیرند و جرات بیرون رفتن ندارند و با برخورد مردم مواجه می شوند و از طرفی هم مسئولین قضایی وعده ی محاکمه آنان را به مردم می دهند که محاکمه و مجازات آنها نزدیک است!
من از همین جا اعلام می کنم که بیدی نیستم که با این بادها بلرزم و کاملا از این دادگاه استقبال می کنم و برای همه مواضعم ادله محکمی دارم چرا که 21 سال است با این قضیه ها مدام به صورت های مختلف درگیربودم و آرامشی هم نداشتم و من آماده ام دادگاه به هرصورت که باشد و برگزار شود منتهی درخواستی دارم اگر آقایان در ادعاهایشان صادقند دادگاه علنی باشد تا همه ملت که صاحبان اصلی کشورند حرفهای دو طرف را بشنوند و قضاوت کنند تا معلوم شود آیا ما برای بدست آوردن قدرت، جاه طلبی کردیم و برای تداوم چند روز بیشتر قدرت آشوب کرده ایم یا حاکمیت برای انحصار طلبی، رای و ارزش ها را کنار گذاشته است؟
کودتا مشت بر آب می کوبد
کودتا مشت بر آب می کوبد
بازداشت موسوی و کروبی
و نتیجه یک نظر سنجی ساده
سایت "تابناک" روز گذشته، بسیار با احتیاط و با تحریف سخنان این و آن، خبری تحریف شده و کج و کوله از بیانیه مهدی کروبی را منتشر کرد که در آن آمادگی خود را برای محاکمه اعلام کرده است.
پس از چند بار خواندن خبری که "تابناک" منتشر کرده، با تردید می توان به این نتیجه رسید که منتشر کنندگان این سایت ترسان و خواسته اند بفهماند که حکومت عقب نشینی کرده و ادامه جنجال بازداشت موسوی و کروبی را به صلاح ندانسته است.
از این خبر مهم تر، پیام هائی (کامنت) است که مردم در زیر این خبر نوشته اند. بویژه امتیازهائی که به کامنت ها داده شده است. درحقیقت این کامنت ها بسیار با اهمیت تر و روشنگر تر از خبری است که تابناک منتشر کرده است.
ما لینک این صفحه تابناک را در اینجا
می گذاریم تا خود، اصل خبر و بویژه کامنت های آن را بخوانید و البته با در نظر گرفتن تجربه گذشته و این که این نوع صفحات را بدلیل وجود همین کامنت ها خیلی زود حذف می کنند، کل آنها را نیز ذخیره کرده ایم که در صورت حذف صفحه از سایت تابناک به ما اطلاع بدهید تا آنچه را خود ضبط کرده ایم منتشر کنیم.
این کامنت و امتیازهائی که به آنها داده شده را اگر یک نظر سنجی محدود، از مردم عادی به حساب آوریم، آنوقت پی به دلیل عقب نشینی ناگزیر حکومت – به سخنگوئی اژه ای- برای بازداشت موسوی و کروبی می بریم. درعین حال که همین نظر سنجی نیز کافی است تا بدانند همه تبلیغاتی که در صدا و سیما و روزنامه ها و نماز جمعه ها علیه جنبش سبز و رهبران آن کرده اند، مشت بر روی آب بوده است!
بازداشت موسوی و کروبی
و نتیجه یک نظر سنجی ساده
سایت "تابناک" روز گذشته، بسیار با احتیاط و با تحریف سخنان این و آن، خبری تحریف شده و کج و کوله از بیانیه مهدی کروبی را منتشر کرد که در آن آمادگی خود را برای محاکمه اعلام کرده است.
پس از چند بار خواندن خبری که "تابناک" منتشر کرده، با تردید می توان به این نتیجه رسید که منتشر کنندگان این سایت ترسان و خواسته اند بفهماند که حکومت عقب نشینی کرده و ادامه جنجال بازداشت موسوی و کروبی را به صلاح ندانسته است.
از این خبر مهم تر، پیام هائی (کامنت) است که مردم در زیر این خبر نوشته اند. بویژه امتیازهائی که به کامنت ها داده شده است. درحقیقت این کامنت ها بسیار با اهمیت تر و روشنگر تر از خبری است که تابناک منتشر کرده است.
ما لینک این صفحه تابناک را در اینجا
می گذاریم تا خود، اصل خبر و بویژه کامنت های آن را بخوانید و البته با در نظر گرفتن تجربه گذشته و این که این نوع صفحات را بدلیل وجود همین کامنت ها خیلی زود حذف می کنند، کل آنها را نیز ذخیره کرده ایم که در صورت حذف صفحه از سایت تابناک به ما اطلاع بدهید تا آنچه را خود ضبط کرده ایم منتشر کنیم.
این کامنت و امتیازهائی که به آنها داده شده را اگر یک نظر سنجی محدود، از مردم عادی به حساب آوریم، آنوقت پی به دلیل عقب نشینی ناگزیر حکومت – به سخنگوئی اژه ای- برای بازداشت موسوی و کروبی می بریم. درعین حال که همین نظر سنجی نیز کافی است تا بدانند همه تبلیغاتی که در صدا و سیما و روزنامه ها و نماز جمعه ها علیه جنبش سبز و رهبران آن کرده اند، مشت بر روی آب بوده است!
اجلاس رهبری مجمع روحانیون مبارز
اجلاس رهبری مجمع روحانیون مبارز
روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز، اطلاعیه ای درباره نشست شورای رهبری این مجمع منتشر کرد. دراین اطلاعیه آمده است:
شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با حضور اکثریت اعضاء و به ریاست محمد خاتمی تشکیل جلسه داد. در این جلسه از تشدید فضای هتاکی و تهمت و دروغ در رسانه های عمومی و تربیون های رسمی، بویژه صدا و سیما و برخی از روزنامه های کثیر الانتشار که از بیت المال مردم تأمین و اداره می شوند، ابراز تأسف شد. شگفت این که یکی از مقامات قضایی – دادستان تهران- از تریبون نماز جمعه تهران اظهاراتی تند و نسنجیده و تهدید آمیز علیه کسانی که هیچگونه امکان پاسخگویی و دفاع از خود را از این تربیون ها ندارند بیان و بیش از پیش بیطرفی قضایی خود و منصب قضا را آشکارنمود
روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز، اطلاعیه ای درباره نشست شورای رهبری این مجمع منتشر کرد. دراین اطلاعیه آمده است:
شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با حضور اکثریت اعضاء و به ریاست محمد خاتمی تشکیل جلسه داد. در این جلسه از تشدید فضای هتاکی و تهمت و دروغ در رسانه های عمومی و تربیون های رسمی، بویژه صدا و سیما و برخی از روزنامه های کثیر الانتشار که از بیت المال مردم تأمین و اداره می شوند، ابراز تأسف شد. شگفت این که یکی از مقامات قضایی – دادستان تهران- از تریبون نماز جمعه تهران اظهاراتی تند و نسنجیده و تهدید آمیز علیه کسانی که هیچگونه امکان پاسخگویی و دفاع از خود را از این تربیون ها ندارند بیان و بیش از پیش بیطرفی قضایی خود و منصب قضا را آشکارنمود
شلیک رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی
شلیک رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی
به جریان فتنه!
محسن درویشی، رئیس آموزش و پرورش شهرستان دماوند: حكومت ولایت فقیه، مدرن ترین و مترقی ترین نوع حكومتی است كه تاكنون در ایران تجربه شده است./ایرنا
محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه: کسی نگفته به زودی موسوی و کروبی محاکمه میشوند./آفتاب
سرلشكر فیروزآبادی، رئیس ستاد كل نیروهای مسلح: برای مردم دنبال امنیت اجتماعی هستیم./فارس
شاهرخ رامین، نماینده دماوند و فیروزكوه در مجلس: قانون هدفمند کردن یارانه ها بعنوان بزرگترین طرح اقتصادی در تاریخ جهان ثبت خواهد شد./ایرنا
ابراهیم حسنبیگی، رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی: حماسه "۹ دی" تیر نهائی را به جریان فتنه زد./فارس
به جریان فتنه!
محسن درویشی، رئیس آموزش و پرورش شهرستان دماوند: حكومت ولایت فقیه، مدرن ترین و مترقی ترین نوع حكومتی است كه تاكنون در ایران تجربه شده است./ایرنا
محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه: کسی نگفته به زودی موسوی و کروبی محاکمه میشوند./آفتاب
سرلشكر فیروزآبادی، رئیس ستاد كل نیروهای مسلح: برای مردم دنبال امنیت اجتماعی هستیم./فارس
شاهرخ رامین، نماینده دماوند و فیروزكوه در مجلس: قانون هدفمند کردن یارانه ها بعنوان بزرگترین طرح اقتصادی در تاریخ جهان ثبت خواهد شد./ایرنا
ابراهیم حسنبیگی، رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی: حماسه "۹ دی" تیر نهائی را به جریان فتنه زد./فارس
از یک پیام دریافتی
از یک پیام دریافتی
"ارز" صرافی جام جم
خرج سناریوهای دروغ می شود
سلام و احترام به شما- در ایران هر کسی برای گرفتن ارز به بانک مراجعه کند حداکثر دوهزاریورو،
یا دلار میدهند. صرافی ها معمولا ارز دریافتی از بانک مرکزی را، جز برای خودی ها ندارند. ارز
دولتی زیر هزار و چهارصد برای یورو، حدود هزار برای دلار است.
صرافی جام جم که صرافی سردار ضرغامی است، ارز را با قیمتی بالاتر از هزار و چهارصد (60 تومان بیشتر برای هر یورو) می فروشد.
این صرافی می گوید که درآمد ناشی از گرانتر فروختن ارز به حساب در آمد صدا و سیما ریخته می شود.
میدانید این درآمد خرج چه خدمات و اقداماتی می شود؟
برایتان می نویسم:"امیر ارشد تاج مهر" همان کسی است که ماموران نیروی انتظامی با اتومبیل ازرویش گذشتند و او را کشتند، بعد از کشته شدن، از طرف سردار ضرغامی و بنام صدا و سیما رفتند نزد خانواده اش و بویژه مادرش را زیر فشار گذاشتند تا قبول کند و اعلام کند فرزندش را سبزها کشته اند. در عوض، از همین بودجه گفتند برای او تشییع جنازه با شکوه می گیریم و بعد از طواف دور مسجد بلال و گرفتن مجلس ختم با شکوه یک قبر مجانی هم میدهیم.
ر.س- کارمند سیما
"ارز" صرافی جام جم
خرج سناریوهای دروغ می شود
سلام و احترام به شما- در ایران هر کسی برای گرفتن ارز به بانک مراجعه کند حداکثر دوهزاریورو،
یا دلار میدهند. صرافی ها معمولا ارز دریافتی از بانک مرکزی را، جز برای خودی ها ندارند. ارز
دولتی زیر هزار و چهارصد برای یورو، حدود هزار برای دلار است.
صرافی جام جم که صرافی سردار ضرغامی است، ارز را با قیمتی بالاتر از هزار و چهارصد (60 تومان بیشتر برای هر یورو) می فروشد.
این صرافی می گوید که درآمد ناشی از گرانتر فروختن ارز به حساب در آمد صدا و سیما ریخته می شود.
میدانید این درآمد خرج چه خدمات و اقداماتی می شود؟
برایتان می نویسم:"امیر ارشد تاج مهر" همان کسی است که ماموران نیروی انتظامی با اتومبیل ازرویش گذشتند و او را کشتند، بعد از کشته شدن، از طرف سردار ضرغامی و بنام صدا و سیما رفتند نزد خانواده اش و بویژه مادرش را زیر فشار گذاشتند تا قبول کند و اعلام کند فرزندش را سبزها کشته اند. در عوض، از همین بودجه گفتند برای او تشییع جنازه با شکوه می گیریم و بعد از طواف دور مسجد بلال و گرفتن مجلس ختم با شکوه یک قبر مجانی هم میدهیم.
ر.س- کارمند سیما
قیمت گازوئیل به نرخ پیش از حذف یارانه ها بازگشت
قیمت گازوئیل به نرخ پیش از حذف یارانه ها بازگشت
عقب نشینی حکومت در برابر
کامیونداران اعتصابی جنوب
سلام خدمت شما- درادامه ممنوعیت انتشار اخبار اعتصاب ها، مخصوصا اعتصاب های مرتبط با هدفمند کردن یارانه ها، همانطور که در خبری که قبلا فرستاده بودم و روز دوشنبه منتشر کردید،
باطلاع می رسانم که بزرگترین اعتصاب کشنده ها(تریلر) در بندرعباس جریان داشت. براثر این اعتصاب پایانه های رجائی و باهنر بندرعباس فلج شده است. این اعتصاب در اعتراض به حذف یارانه گازوئیل آغاز شد.
در بوشهرهم اعتصاب راننده ها 10 روزی طول کشید اما وسعت آن باندازه اعتصاب بندرعباس نبود. بالاخره استانداری بوشهر راسا تصمیم گرفت سهمیه گازوئیل با نرخ دولتی را افزایش دهد. نرخ حمل یک کانتینر 40 فوت از بوشهر به تهران امروز(سه شنبه- دیروز) 1700 شد که قبل از اجرای طرح هدفمند یک میلیون تومان بود. یعنی 700 هزار تومان افزایش یافته است.
هم در بندرعباس و هم در بوشهر با افزایش سهمیه گازوئیل و افزایش کرایه حمل و وعده هایی در باره بازپرداخت وام کامیون ها توانستند با اعتصابیون به توافق موقت برسند. من روی موقت بودن توافق تاکید می کنم، چون اطمینان دارم دولت به هیچ معیار و عهد و پیمانی پایبند نیست و منتظر فرصت برای تلافی امنیتی است. از طرف دیگر گرانی دیگر خدمات و مایحتاج از طریق دیگری دوباره روی کامیونداران فشار خواهد آورد.
موفق باشید
همزمان با دریافت این پیام خبری، خبرگزاری های داخلی کشور، بی آنکه اشاره به اعتصاب بندرعباس بکنند، تنها اعلام داشتند که دولت نرخ گازوئیل آزاد را باردیگر از 350 تومان به 150 تومان بازگرداند.
خبرگزاری مهر در این باره و به نقل از وزیر بازرگانی اعلام کرد: سهمیه بندی ناوگان حمل و نقل بین شهری، شامل اتوبوس، مینی بوس و کامیون در دو هفته اول اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها باعث بروز برخی اختلالات در حمل بار و مسافر شد. به همین دلیل تصمیم گرفته شد در سهمیه بندی تجدید نظر شود، زیرا با مشکلات حمل و نقل عمومی کشور روبرو شده بودیم. ادامه سهمیه بندی و نرخ 350 تومان می توانست باعث بالا رفتن کرایه حمل و در نتیجه قیمت تمام شده کالاها شود.
فعلا سهمیه های در نظر گرفته شده تا آخر دیماه با قیمت 150 تومان به علاوه یک ریال در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد. قرار است در بهمن ماه، تصمیمات جدیدی اتخاذ شود.
عقب نشینی حکومت در برابر
کامیونداران اعتصابی جنوب
سلام خدمت شما- درادامه ممنوعیت انتشار اخبار اعتصاب ها، مخصوصا اعتصاب های مرتبط با هدفمند کردن یارانه ها، همانطور که در خبری که قبلا فرستاده بودم و روز دوشنبه منتشر کردید،
باطلاع می رسانم که بزرگترین اعتصاب کشنده ها(تریلر) در بندرعباس جریان داشت. براثر این اعتصاب پایانه های رجائی و باهنر بندرعباس فلج شده است. این اعتصاب در اعتراض به حذف یارانه گازوئیل آغاز شد.
در بوشهرهم اعتصاب راننده ها 10 روزی طول کشید اما وسعت آن باندازه اعتصاب بندرعباس نبود. بالاخره استانداری بوشهر راسا تصمیم گرفت سهمیه گازوئیل با نرخ دولتی را افزایش دهد. نرخ حمل یک کانتینر 40 فوت از بوشهر به تهران امروز(سه شنبه- دیروز) 1700 شد که قبل از اجرای طرح هدفمند یک میلیون تومان بود. یعنی 700 هزار تومان افزایش یافته است.
هم در بندرعباس و هم در بوشهر با افزایش سهمیه گازوئیل و افزایش کرایه حمل و وعده هایی در باره بازپرداخت وام کامیون ها توانستند با اعتصابیون به توافق موقت برسند. من روی موقت بودن توافق تاکید می کنم، چون اطمینان دارم دولت به هیچ معیار و عهد و پیمانی پایبند نیست و منتظر فرصت برای تلافی امنیتی است. از طرف دیگر گرانی دیگر خدمات و مایحتاج از طریق دیگری دوباره روی کامیونداران فشار خواهد آورد.
موفق باشید
همزمان با دریافت این پیام خبری، خبرگزاری های داخلی کشور، بی آنکه اشاره به اعتصاب بندرعباس بکنند، تنها اعلام داشتند که دولت نرخ گازوئیل آزاد را باردیگر از 350 تومان به 150 تومان بازگرداند.
خبرگزاری مهر در این باره و به نقل از وزیر بازرگانی اعلام کرد: سهمیه بندی ناوگان حمل و نقل بین شهری، شامل اتوبوس، مینی بوس و کامیون در دو هفته اول اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها باعث بروز برخی اختلالات در حمل بار و مسافر شد. به همین دلیل تصمیم گرفته شد در سهمیه بندی تجدید نظر شود، زیرا با مشکلات حمل و نقل عمومی کشور روبرو شده بودیم. ادامه سهمیه بندی و نرخ 350 تومان می توانست باعث بالا رفتن کرایه حمل و در نتیجه قیمت تمام شده کالاها شود.
فعلا سهمیه های در نظر گرفته شده تا آخر دیماه با قیمت 150 تومان به علاوه یک ریال در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد. قرار است در بهمن ماه، تصمیمات جدیدی اتخاذ شود.
Subscribe to:
Posts (Atom)