Friday, June 29, 2012
مطمئنم که رنج های خانواده ام و خانواده های موکلانم طی سال های اخیر بیهوده نخواهد بود. عدالت خواهد آمد، درست در زمانی که همه امید را ازدست داده اند. عدالت خواهد آمد، من مطمئنم." Photo: نسرین ستوده: مطمئنم که رنج های خانواده ام و خانواده های موکلانم طی سال های اخیر بیهوده نخواهد بود. عدالت خواهد آمد، درست در زمانی که همه امید را ازدست داده اند. عدالت خواهد آمد، من مطمئنم."
کاهش وابستگی عربستان سعودی به تنگه هرمز دویجه وله : عربستان سعودی مصمم است، صادرات نفت خود از طریق دریای سرخ را افزایش دهد. به همین دلیل یک خط لوله قدیمی را به کار انداخته است. مقامات ایران بارها تهدید به بستن تنگه هرمز کردهاند. امارات نیز این مسیر را دور میزند. عربستان سعودی خط لولهای را که صدام حسین در زمان جنگ با ایران در عربستان ساخته بود دوباره فعال کرده است. این خط لوله که قادر است روزانه بیش از ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام را به ترمینالهای دریای سرخ انتقال دهد تا سال ۱۹۹۰ در اختیار دولت عراق بود. در این سال، به دلیل حمله عراق به کویت، عربستان این خط لوله را بست و در سال ۲۰۰۱ آن را بابت بخشی از بدهیهای رژیم سابق عراق ضبط کرد. به گزارش خبرگزاری رویترز در پنج ماه گذشته از طریق این خط لوله انتقال آزمایشی نفت صورت گرفته است. خط لوله امارات متحده عربی روز یکشنبه (۴ تیر/۲۴ ژوئن) سایت گلف نیوز اعلام کرد که امارات متحده عربی انتقال نفت خود از طریق خط لوله حبشان − فجیره را آغاز کرده است. بر اساس این گزارش در حال حاضر حدود ۳۰ درصد نفت تولیدی امارات متحده عربی، از میدانهای نفتی ابوظبی در ساحل خلیج فارس به فجیره، در حاشیه دریای عمان انتقال مییابد. ظرفیت انتقال این خط لوله یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز است که به گفته مقامات اماراتی، تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه قابل افزایش است. امارات روزانه ۲ میلیون ۵۰۰ هزار بشکه نفت تولید میکند. علت دورزدن تنگه هرمز کشورهای حوزه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی، در سالهای گدشته پیوسته از بیثباتی در تنگه هرمز نگران بودهاند. در ماههای اخیر مقامات ایرانی بارها تهدید کردند که اگر در رابطه با برنامه اتمی ایران فشارهای بینالمللی افزایش یابد، صادرات نفت از طریق تنگه هرمز را با مشکل مواجه خواهند کرد. محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران، تهدید کرد که در صورت تحریم خرید نفت ایران، جمهوری اسلامی اجازهی خروج "حتا یک قطره نفت" از تنگهی استراتژیک هرمز را نخواهد داد. در حال حاضر روزانه حدود یک پنجم کل نفت مصرفی جهان از تنگهی هرمز عبور میکند. عربستان سعودی وعده داده است که با افزایش سطح تولید خود، کمبود نفت در بازارهای جهانی را، که به دلیل قطع واردات از ایران به وجود خواهد آمد، جبران کند. روز یکشنبه (۱۱ تیر/۱ ژوییه) تحریم نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا به مرحله اجرا میرسد. ایران تاکنون یک چهارم نفت صادراتی خود را به اتحادیه اروپا میفروخت. علاوه بر اتحادیه اروپا، کشورهای زیادی، از جمله ژاپن، کره جنوبی و هندوستان که از خریداران عمده نفت ایران به شمار میروند، واردات نفتی خود از ایران را یا کاملا قطع میکنند یا به شدت کاهش دادهاند. به گفته هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، چین و سنگاپور نیز واردات نفتی خود از ایران را کمتر کردهاند. کلینتون روز پنجشنبه (۸ تیر، ۲۸ ژوئن) در حاشیه سفر خود به لتونی گفت: «چین و سنگاپور با اقدامات جامعه جهانی برای تحریم ایران همگاماند و هر دو کشور میدانند که این اقدامات در راستای تامین منافع ملی آنهاست». اشاره وزیر امور خارجه آمریکا به قانون جدیدی است که بر اساس آن، دولت آمریکا میتواند کشورهایی را که با ایران معاملات نفتی دارند، از فعالیت در بازار بزرگ ایالات متحده منع کند. این قانون در آینده نزدیک به اجرا گذاشته می شود. به گفته مقامهای آمریکایی صادرات نفتخام ایران از روزانه ۲ میلیون ۵۰۰ هزار بشکه در اواخر سال ۲۰۱۱ اکنون به ۲ میلیون و یکصد هزار تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه رسیده است. آنها امیدوارند که از این طریق فشار بیشتری به جمهوری اسلامی وارد آید و مقامات این کشور را وادارد، در مناقشه اتمی از مواضع سرسختانه خود عقبنشینی کنند. آمریکا و هم پیمانان این کشور معتقدند که جمهوری اسلامی ایران برای دست یابی به بمب اتمی تلاش میکند. مقامات ایران پیوسته این ادعا را رد کردهاند.
کاهش وابستگی عربستان سعودی به تنگه هرمز
دویجه وله : عربستان سعودی مصمم است، صادرات نفت خود از طریق دریای سرخ را افزایش دهد. به همین دلیل یک خط لوله قدیمی را به کار انداخته است. مقامات ایران بارها تهدید به بستن تنگه هرمز کردهاند. امارات نیز این مسیر را دور میزند.
دویجه وله : عربستان سعودی مصمم است، صادرات نفت خود از طریق دریای سرخ را افزایش دهد. به همین دلیل یک خط لوله قدیمی را به کار انداخته است. مقامات ایران بارها تهدید به بستن تنگه هرمز کردهاند. امارات نیز این مسیر را دور میزند.
عربستان سعودی خط لولهای را که صدام حسین در زمان جنگ با ایران در
عربستان ساخته بود دوباره فعال کرده است. این خط لوله که قادر است روزانه
بیش از ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام را به ترمینالهای دریای سرخ
انتقال دهد تا سال ۱۹۹۰ در اختیار دولت عراق بود.
در این سال، به دلیل حمله عراق به کویت، عربستان این خط لوله را بست و در سال ۲۰۰۱ آن را بابت بخشی از بدهیهای رژیم سابق عراق ضبط کرد. به گزارش خبرگزاری رویترز در پنج ماه گذشته از طریق این خط لوله انتقال آزمایشی نفت صورت گرفته است.
خط لوله امارات متحده عربی
روز یکشنبه (۴ تیر/۲۴ ژوئن) سایت گلف نیوز اعلام کرد که امارات متحده عربی انتقال نفت خود از طریق خط لوله حبشان − فجیره را آغاز کرده است. بر اساس این گزارش در حال حاضر حدود ۳۰ درصد نفت تولیدی امارات متحده عربی، از میدانهای نفتی ابوظبی در ساحل خلیج فارس به فجیره، در حاشیه دریای عمان انتقال مییابد.
ظرفیت انتقال این خط لوله یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز است که به گفته مقامات اماراتی، تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه قابل افزایش است. امارات روزانه ۲ میلیون ۵۰۰ هزار بشکه نفت تولید میکند.
علت دورزدن تنگه هرمز
کشورهای حوزه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی، در سالهای گدشته پیوسته از بیثباتی در تنگه هرمز نگران بودهاند. در ماههای اخیر مقامات ایرانی بارها تهدید کردند که اگر در رابطه با برنامه اتمی ایران فشارهای بینالمللی افزایش یابد، صادرات نفت از طریق تنگه هرمز را با مشکل مواجه خواهند کرد.
محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران، تهدید کرد که در صورت تحریم خرید نفت ایران، جمهوری اسلامی اجازهی خروج "حتا یک قطره نفت" از تنگهی استراتژیک هرمز را نخواهد داد.
در حال حاضر روزانه حدود یک پنجم کل نفت مصرفی جهان از تنگهی هرمز عبور میکند.
عربستان سعودی وعده داده است که با افزایش سطح تولید خود، کمبود نفت در بازارهای جهانی را، که به دلیل قطع واردات از ایران به وجود خواهد آمد، جبران کند.
روز یکشنبه (۱۱ تیر/۱ ژوییه) تحریم نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا به مرحله اجرا میرسد. ایران تاکنون یک چهارم نفت صادراتی خود را به اتحادیه اروپا میفروخت.
علاوه بر اتحادیه اروپا، کشورهای زیادی، از جمله ژاپن، کره جنوبی و هندوستان که از خریداران عمده نفت ایران به شمار میروند، واردات نفتی خود از ایران را یا کاملا قطع میکنند یا به شدت کاهش دادهاند. به گفته هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، چین و سنگاپور نیز واردات نفتی خود از ایران را کمتر کردهاند.
کلینتون روز پنجشنبه (۸ تیر، ۲۸ ژوئن) در حاشیه سفر خود به لتونی گفت: «چین و سنگاپور با اقدامات جامعه جهانی برای تحریم ایران همگاماند و هر دو کشور میدانند که این اقدامات در راستای تامین منافع ملی آنهاست».
اشاره وزیر امور خارجه آمریکا به قانون جدیدی است که بر اساس آن، دولت آمریکا میتواند کشورهایی را که با ایران معاملات نفتی دارند، از فعالیت در بازار بزرگ ایالات متحده منع کند. این قانون در آینده نزدیک به اجرا گذاشته می شود.
به گفته مقامهای آمریکایی صادرات نفتخام ایران از روزانه ۲ میلیون ۵۰۰ هزار بشکه در اواخر سال ۲۰۱۱ اکنون به ۲ میلیون و یکصد هزار تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه رسیده است. آنها امیدوارند که از این طریق فشار بیشتری به جمهوری اسلامی وارد آید و مقامات این کشور را وادارد، در مناقشه اتمی از مواضع سرسختانه خود عقبنشینی کنند.
آمریکا و هم پیمانان این کشور معتقدند که جمهوری اسلامی ایران برای دست یابی به بمب اتمی تلاش میکند. مقامات ایران پیوسته این ادعا را رد کردهاند.
در این سال، به دلیل حمله عراق به کویت، عربستان این خط لوله را بست و در سال ۲۰۰۱ آن را بابت بخشی از بدهیهای رژیم سابق عراق ضبط کرد. به گزارش خبرگزاری رویترز در پنج ماه گذشته از طریق این خط لوله انتقال آزمایشی نفت صورت گرفته است.
خط لوله امارات متحده عربی
روز یکشنبه (۴ تیر/۲۴ ژوئن) سایت گلف نیوز اعلام کرد که امارات متحده عربی انتقال نفت خود از طریق خط لوله حبشان − فجیره را آغاز کرده است. بر اساس این گزارش در حال حاضر حدود ۳۰ درصد نفت تولیدی امارات متحده عربی، از میدانهای نفتی ابوظبی در ساحل خلیج فارس به فجیره، در حاشیه دریای عمان انتقال مییابد.
ظرفیت انتقال این خط لوله یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز است که به گفته مقامات اماراتی، تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه قابل افزایش است. امارات روزانه ۲ میلیون ۵۰۰ هزار بشکه نفت تولید میکند.
علت دورزدن تنگه هرمز
کشورهای حوزه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی، در سالهای گدشته پیوسته از بیثباتی در تنگه هرمز نگران بودهاند. در ماههای اخیر مقامات ایرانی بارها تهدید کردند که اگر در رابطه با برنامه اتمی ایران فشارهای بینالمللی افزایش یابد، صادرات نفت از طریق تنگه هرمز را با مشکل مواجه خواهند کرد.
محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران، تهدید کرد که در صورت تحریم خرید نفت ایران، جمهوری اسلامی اجازهی خروج "حتا یک قطره نفت" از تنگهی استراتژیک هرمز را نخواهد داد.
در حال حاضر روزانه حدود یک پنجم کل نفت مصرفی جهان از تنگهی هرمز عبور میکند.
عربستان سعودی وعده داده است که با افزایش سطح تولید خود، کمبود نفت در بازارهای جهانی را، که به دلیل قطع واردات از ایران به وجود خواهد آمد، جبران کند.
روز یکشنبه (۱۱ تیر/۱ ژوییه) تحریم نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا به مرحله اجرا میرسد. ایران تاکنون یک چهارم نفت صادراتی خود را به اتحادیه اروپا میفروخت.
علاوه بر اتحادیه اروپا، کشورهای زیادی، از جمله ژاپن، کره جنوبی و هندوستان که از خریداران عمده نفت ایران به شمار میروند، واردات نفتی خود از ایران را یا کاملا قطع میکنند یا به شدت کاهش دادهاند. به گفته هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، چین و سنگاپور نیز واردات نفتی خود از ایران را کمتر کردهاند.
کلینتون روز پنجشنبه (۸ تیر، ۲۸ ژوئن) در حاشیه سفر خود به لتونی گفت: «چین و سنگاپور با اقدامات جامعه جهانی برای تحریم ایران همگاماند و هر دو کشور میدانند که این اقدامات در راستای تامین منافع ملی آنهاست».
اشاره وزیر امور خارجه آمریکا به قانون جدیدی است که بر اساس آن، دولت آمریکا میتواند کشورهایی را که با ایران معاملات نفتی دارند، از فعالیت در بازار بزرگ ایالات متحده منع کند. این قانون در آینده نزدیک به اجرا گذاشته می شود.
به گفته مقامهای آمریکایی صادرات نفتخام ایران از روزانه ۲ میلیون ۵۰۰ هزار بشکه در اواخر سال ۲۰۱۱ اکنون به ۲ میلیون و یکصد هزار تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه رسیده است. آنها امیدوارند که از این طریق فشار بیشتری به جمهوری اسلامی وارد آید و مقامات این کشور را وادارد، در مناقشه اتمی از مواضع سرسختانه خود عقبنشینی کنند.
آمریکا و هم پیمانان این کشور معتقدند که جمهوری اسلامی ایران برای دست یابی به بمب اتمی تلاش میکند. مقامات ایران پیوسته این ادعا را رد کردهاند.
ايميلهاي خارجي مسدود ميشوند؟ از زمان طرح موضوع راهاندازي شبكه ملي اطلاعات و به دنبال آن ايميلهاي ايراني، نگرانيهاي متعددي در ميان كاربران اينترنت ايجاد شد و گاه بحثهايي مبني بر عدم دسترسي به اينترنت جهاني و يا ايميلهاي خارجي مطرح شد، بحثي كه معاون گسترش شبكه سازمان فنآوري اطلاعات آن را منتفي دانسته و در عين حال اميدوار است با راهاندازي پستهاي الكترونيكي ايراني ميزان استفاده كاربران از اين ايميلهاي نا امن خارجي كمتر شود. به گزارش ایسنا، سيداسماعيل رادكاني در گفتوگو با ايسنا، در پاسخ به اين سوال كه آيا ممكن است با ترويج ايميلهاي ايراني جلوي ايميلهاي خارجي گرفته شده و دسترسي به آنها محدود شود، اظهار كرد: تاكنون نشنيدهام كه بحثي دربارهي محدوديت در استفاده از ايميلهاي خارجي مطرح شود، اما به هر حال ايميلهاي ايراني امنيتي به مراتب بالاتر خواهند داشت. وي در عين حال عنوان كرد: اگر كاربران ايراني حس كند كه ميتواند با سرعت و كيفيتي بهتر، حجمي بالاتر و قيمتي ارزانتر به سرويس بهتري داشته باشد، قطعا آن را جايگزين خواهد كرد. معاون گسترش فناوري اطلاعات سازمان فناوري اطلاعات همچنين عنوان كرد: اكنون بخش عمدهاي از استقبال مردم از ايميلهاي خارجي از جمله ياهو، جيميل و يا هاتميل به اين دليل است كه در داخل كشور ظرفيتسازي خوبي براي ايميلهاي ايراني صورت نگرفته است، اما به تازگي شنيده شده است كه چند ايميل خوب داخلي در حال ايجاد هستند كه من اميدوارم با راهاندازي آنها و قابليت اين ايميلها در برطرفكردن نيازهاي كاربران از اين پس شاهد علاقهمندي كاربران به ايميلهاي داخلي باشيم.
ايميلهاي خارجي مسدود ميشوند؟
از زمان طرح موضوع راهاندازي شبكه ملي اطلاعات و به دنبال آن ايميلهاي ايراني، نگرانيهاي متعددي در ميان كاربران اينترنت ايجاد شد و گاه بحثهايي مبني بر عدم دسترسي به اينترنت جهاني و يا ايميلهاي خارجي مطرح شد، بحثي كه معاون گسترش شبكه سازمان فنآوري اطلاعات آن را منتفي دانسته و در عين حال اميدوار است با راهاندازي پستهاي الكترونيكي ايراني ميزان استفاده كاربران از اين ايميلهاي نا امن خارجي كمتر شود.
به گزارش ایسنا، سيداسماعيل رادكاني در گفتوگو با ايسنا، در پاسخ به اين سوال كه آيا ممكن است با ترويج ايميلهاي ايراني جلوي ايميلهاي خارجي گرفته شده و دسترسي به آنها محدود شود، اظهار كرد: تاكنون نشنيدهام كه بحثي دربارهي محدوديت در استفاده از ايميلهاي خارجي مطرح شود، اما به هر حال ايميلهاي ايراني امنيتي به مراتب بالاتر خواهند داشت.
وي در عين حال عنوان كرد: اگر كاربران ايراني حس كند كه ميتواند با سرعت و كيفيتي بهتر، حجمي بالاتر و قيمتي ارزانتر به سرويس بهتري داشته باشد، قطعا آن را جايگزين خواهد كرد.
معاون گسترش فناوري اطلاعات سازمان فناوري اطلاعات همچنين عنوان كرد: اكنون بخش عمدهاي از استقبال مردم از ايميلهاي خارجي از جمله ياهو، جيميل و يا هاتميل به اين دليل است كه در داخل كشور ظرفيتسازي خوبي براي ايميلهاي ايراني صورت نگرفته است، اما به تازگي شنيده شده است كه چند ايميل خوب داخلي در حال ايجاد هستند كه من اميدوارم با راهاندازي آنها و قابليت اين ايميلها در برطرفكردن نيازهاي كاربران از اين پس شاهد علاقهمندي كاربران به ايميلهاي داخلي باشيم.
از زمان طرح موضوع راهاندازي شبكه ملي اطلاعات و به دنبال آن ايميلهاي ايراني، نگرانيهاي متعددي در ميان كاربران اينترنت ايجاد شد و گاه بحثهايي مبني بر عدم دسترسي به اينترنت جهاني و يا ايميلهاي خارجي مطرح شد، بحثي كه معاون گسترش شبكه سازمان فنآوري اطلاعات آن را منتفي دانسته و در عين حال اميدوار است با راهاندازي پستهاي الكترونيكي ايراني ميزان استفاده كاربران از اين ايميلهاي نا امن خارجي كمتر شود.
به گزارش ایسنا، سيداسماعيل رادكاني در گفتوگو با ايسنا، در پاسخ به اين سوال كه آيا ممكن است با ترويج ايميلهاي ايراني جلوي ايميلهاي خارجي گرفته شده و دسترسي به آنها محدود شود، اظهار كرد: تاكنون نشنيدهام كه بحثي دربارهي محدوديت در استفاده از ايميلهاي خارجي مطرح شود، اما به هر حال ايميلهاي ايراني امنيتي به مراتب بالاتر خواهند داشت.
وي در عين حال عنوان كرد: اگر كاربران ايراني حس كند كه ميتواند با سرعت و كيفيتي بهتر، حجمي بالاتر و قيمتي ارزانتر به سرويس بهتري داشته باشد، قطعا آن را جايگزين خواهد كرد.
معاون گسترش فناوري اطلاعات سازمان فناوري اطلاعات همچنين عنوان كرد: اكنون بخش عمدهاي از استقبال مردم از ايميلهاي خارجي از جمله ياهو، جيميل و يا هاتميل به اين دليل است كه در داخل كشور ظرفيتسازي خوبي براي ايميلهاي ايراني صورت نگرفته است، اما به تازگي شنيده شده است كه چند ايميل خوب داخلي در حال ايجاد هستند كه من اميدوارم با راهاندازي آنها و قابليت اين ايميلها در برطرفكردن نيازهاي كاربران از اين پس شاهد علاقهمندي كاربران به ايميلهاي داخلي باشيم.
عکس / صف برای مرغ به قیمت دولتی که از 4700 تومان به 5200 ت.مان رسید در حالی وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده است که عرضه مرغ به قیمت بالاتر از 4700 تومان تخلف است که هم اکنون در میادین میوه و ترهبار که نسبت به سایر نقاط شهر، از قیمتهای مناسبتری برخوردار است، هر کیلوگرم مرغ گرم 5200 تومان قیمتگذاری شده است. به گزارش خبرنگار مهر، گویا بازار مرغ قرار نیست به سر و سامانی برسد. از یک سو مرغداران مدعی هستند که نهادههای دامی به موقع به دست آنها نمیرسد و از سوی دیگر، دولت مدعی است که باید در این زمینه به دلیل حمایت از مصرفکنندگان، قیمتگذاری صورت گیرد. در این میان تنها مصرفکنندگان میمانند و قیمتهایی که روز به روز یک رقم از سوی مسئولان اعلام میشود. چند وقتی هست که بازار مرغ با تلاطم دست و پنجه نرم میکند و این تلاطم گویا تمامی هم ندارد و مصرفکنندگان را نیز سر در گم کرده است. قیمت مرغ که با قیمتگذاری دولت در ماههای انتهایی سال 90 حتی تا 3850 تومان نیز عرضه میشد، هم اکنون حتی در برخی از مغازهها به 7200 تومان هم رسیده است؛ البته با اعلام دولت مبنی بر تفاهم با مرغداران و اتحادیه مربوط به آنها، بازار کمی آرامش را تجربه کرد. در این میان، بررسیهای میدانی مهر نشانگر این است که مردم که چند روزی است مرغ را حتی تا 7200 تومان نیز خریداری کرده بودند، این روزها به دنبال مرغ ارزان از این میدان میوه و ترهبار به آن میدان میوه و ترهبار میروند. به همین دلیل بود که بعد از اعلام توزیع گسترده مرغ با قیمت تعادلی در میادین میوه و ترهبار، صف طولانی در مقابل غرفه عرضه مرغ گرم در میادین تشکیل شد و مردم به امید دریافت مرغ از ساعتهای ابتدایی باز شدن این میادین، در مقابل این غرف صف تشکیل دادند. یکی از افرادی که در صف ایستاده است میگوید: از ساعات ابتدایی بازگشایی میادین برای تهیه مرغ آمده است و بعد از 3 ساعت نوبتش شده است. او میگوید: بنا بر اعلام رسانهها خود را برای خرید مرغ 4700 تومانی آماده کرده بودم، اما میادین میوه و ترهبار، مرغ را با قیمت 5200 تومان عرضه کردند. مشاهدات خبرنگار مهر حکایت از آن دارد که در برخی از میادین میوه و ترهبار، سهمیه مرغ به سرعت به پایان رسید و مردم دست خالی به خانه برگشتند، این در حالی است که در برخی از میادین نیز بیش از 2 عدد مرغ که وزن آن به بیش از 5 کیلوگرم نمیرسید، به هر نفر توزیع نمیشد.
عکس / صف برای مرغ به قیمت دولتی که از 4700 تومان به 5200 ت.مان رسید
در حالی وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده است که عرضه مرغ به قیمت بالاتر از 4700 تومان تخلف است که هم اکنون در میادین میوه و ترهبار که نسبت به سایر نقاط شهر، از قیمتهای مناسبتری برخوردار است، هر کیلوگرم مرغ گرم 5200 تومان قیمتگذاری شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، گویا بازار مرغ قرار نیست به سر و سامانی برسد. از یک سو مرغداران مدعی هستند که نهادههای دامی به موقع به دست آنها نمیرسد و از سوی دیگر، دولت مدعی است که باید در این زمینه به دلیل حمایت از مصرفکنندگان، قیمتگذاری صورت گیرد. در این میان تنها مصرفکنندگان میمانند و قیمتهایی که روز به روز یک رقم از سوی مسئولان اعلام میشود.
چند وقتی هست که بازار مرغ با تلاطم دست و پنجه نرم میکند و این تلاطم گویا تمامی هم ندارد و مصرفکنندگان را نیز سر در گم کرده است. قیمت مرغ که با قیمتگذاری دولت در ماههای انتهایی سال 90 حتی تا 3850 تومان نیز عرضه میشد، هم اکنون حتی در برخی از مغازهها به 7200 تومان هم رسیده است؛ البته با اعلام دولت مبنی بر تفاهم با مرغداران و اتحادیه مربوط به آنها، بازار کمی آرامش را تجربه کرد.
در این میان، بررسیهای میدانی مهر نشانگر این است که مردم که چند روزی است مرغ را حتی تا 7200 تومان نیز خریداری کرده بودند، این روزها به دنبال مرغ ارزان از این میدان میوه و ترهبار به آن میدان میوه و ترهبار میروند.
به همین دلیل بود که بعد از اعلام توزیع گسترده مرغ با قیمت تعادلی در میادین میوه و ترهبار، صف طولانی در مقابل غرفه عرضه مرغ گرم در میادین تشکیل شد و مردم به امید دریافت مرغ از ساعتهای ابتدایی باز شدن این میادین، در مقابل این غرف صف تشکیل دادند.
یکی از افرادی که در صف ایستاده است میگوید: از ساعات ابتدایی بازگشایی میادین برای تهیه مرغ آمده است و بعد از 3 ساعت نوبتش شده است.
او میگوید: بنا بر اعلام رسانهها خود را برای خرید مرغ 4700 تومانی آماده کرده بودم، اما میادین میوه و ترهبار، مرغ را با قیمت 5200 تومان عرضه کردند.
مشاهدات خبرنگار مهر حکایت از آن دارد که در برخی از میادین میوه و ترهبار، سهمیه مرغ به سرعت به پایان رسید و مردم دست خالی به خانه برگشتند، این در حالی است که در برخی از میادین نیز بیش از 2 عدد مرغ که وزن آن به بیش از 5 کیلوگرم نمیرسید، به هر نفر توزیع نمیشد.
در حالی وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده است که عرضه مرغ به قیمت بالاتر از 4700 تومان تخلف است که هم اکنون در میادین میوه و ترهبار که نسبت به سایر نقاط شهر، از قیمتهای مناسبتری برخوردار است، هر کیلوگرم مرغ گرم 5200 تومان قیمتگذاری شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، گویا بازار مرغ قرار نیست به سر و سامانی برسد. از یک سو مرغداران مدعی هستند که نهادههای دامی به موقع به دست آنها نمیرسد و از سوی دیگر، دولت مدعی است که باید در این زمینه به دلیل حمایت از مصرفکنندگان، قیمتگذاری صورت گیرد. در این میان تنها مصرفکنندگان میمانند و قیمتهایی که روز به روز یک رقم از سوی مسئولان اعلام میشود.
چند وقتی هست که بازار مرغ با تلاطم دست و پنجه نرم میکند و این تلاطم گویا تمامی هم ندارد و مصرفکنندگان را نیز سر در گم کرده است. قیمت مرغ که با قیمتگذاری دولت در ماههای انتهایی سال 90 حتی تا 3850 تومان نیز عرضه میشد، هم اکنون حتی در برخی از مغازهها به 7200 تومان هم رسیده است؛ البته با اعلام دولت مبنی بر تفاهم با مرغداران و اتحادیه مربوط به آنها، بازار کمی آرامش را تجربه کرد.
در این میان، بررسیهای میدانی مهر نشانگر این است که مردم که چند روزی است مرغ را حتی تا 7200 تومان نیز خریداری کرده بودند، این روزها به دنبال مرغ ارزان از این میدان میوه و ترهبار به آن میدان میوه و ترهبار میروند.
به همین دلیل بود که بعد از اعلام توزیع گسترده مرغ با قیمت تعادلی در میادین میوه و ترهبار، صف طولانی در مقابل غرفه عرضه مرغ گرم در میادین تشکیل شد و مردم به امید دریافت مرغ از ساعتهای ابتدایی باز شدن این میادین، در مقابل این غرف صف تشکیل دادند.
یکی از افرادی که در صف ایستاده است میگوید: از ساعات ابتدایی بازگشایی میادین برای تهیه مرغ آمده است و بعد از 3 ساعت نوبتش شده است.
او میگوید: بنا بر اعلام رسانهها خود را برای خرید مرغ 4700 تومانی آماده کرده بودم، اما میادین میوه و ترهبار، مرغ را با قیمت 5200 تومان عرضه کردند.
مشاهدات خبرنگار مهر حکایت از آن دارد که در برخی از میادین میوه و ترهبار، سهمیه مرغ به سرعت به پایان رسید و مردم دست خالی به خانه برگشتند، این در حالی است که در برخی از میادین نیز بیش از 2 عدد مرغ که وزن آن به بیش از 5 کیلوگرم نمیرسید، به هر نفر توزیع نمیشد.
۱۸ تبعه افغان هنگام خروج در مرز ایران و ترکیه توسط نیروی انتظامی ایران کشته شدند سه شنبه، ۶ تیر ماه ۱۳۹۱ تعدادی از اتباع افغان در مرز ایران و ترکیه، هدف تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی ایران قرار گرفته که در پی آن ۱۸ تن از ایشان کشته شدند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه شنبه، ۶ تیرماه سال جاری گروهی مسافر افغان که قصد خارج شدن از ایران به قصد ترکیه را داشتند در نواحی مرزی ایران و ترکیه مورد تیراندازی نیروهای انتظامی این شهرستان قرار گرفتند. این اتفاق در نواحی مرزی روستای چهارستون از توابع سلماس رخ داده که در پی آن ۱۸ نفر در دم کشته و ۵ نفر نیز به شدت زخمی شدند. این در حالیست که وضعیت زخمیها نیز وخیم گزارش شده است. منابع محلی به هرانا گفتند: " در این رابطه ۲۵ نفر از شهروندان، اهل روستاهای دشوان و چهارستون از توابع شهرستان سلماس نیز توسط نیروهای امنیتی ایران بازداشت شدند." شایان ذکر است که طی سالهای اخیر برخی از شهروندان تبعه افغانستان که به دلیل عدم یافتن شغلی مناسب و محرومیت از حقوق شهروندی در ایران، مجبور شدهاند ایران را از سمت مرزهای غربی به مقصد کشورهای اروپایی ترک نمایند، در کمین نیروهای انتظامی گرفتار آمده و بعضن به علت تیراندازی کشته و مجروح شدند.
۱۸ تبعه افغان هنگام خروج در مرز ایران و ترکیه توسط نیروی انتظامی ایران کشته شدند
سه شنبه، ۶ تیر ماه ۱۳۹۱ تعدادی از اتباع افغان در مرز ایران و ترکیه، هدف تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی ایران قرار گرفته که در پی آن ۱۸ تن از ایشان کشته شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه شنبه، ۶ تیرماه سال جاری گروهی مسافر افغان که قصد خارج شدن از ایران به قصد ترکیه را داشتند در نواحی مرزی ایران و ترکیه مورد تیراندازی نیروهای انتظامی این شهرستان قرار گرفتند.
این اتفاق در نواحی مرزی روستای چهارستون از توابع سلماس رخ داده که در پی آن ۱۸ نفر در دم کشته و ۵ نفر نیز به شدت زخمی شدند.
این در حالیست که وضعیت زخمیها نیز وخیم گزارش شده است.
منابع محلی به هرانا گفتند: " در این رابطه ۲۵ نفر از شهروندان، اهل روستاهای دشوان و چهارستون از توابع شهرستان سلماس نیز توسط نیروهای امنیتی ایران بازداشت شدند."
شایان ذکر است که طی سالهای اخیر برخی از شهروندان تبعه افغانستان که به دلیل عدم یافتن شغلی مناسب و محرومیت از حقوق شهروندی در ایران، مجبور شدهاند ایران را از سمت مرزهای غربی به مقصد کشورهای اروپایی ترک نمایند، در کمین نیروهای انتظامی گرفتار آمده و بعضن به علت تیراندازی کشته و مجروح شدند.
سه شنبه، ۶ تیر ماه ۱۳۹۱ تعدادی از اتباع افغان در مرز ایران و ترکیه، هدف تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی ایران قرار گرفته که در پی آن ۱۸ تن از ایشان کشته شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه شنبه، ۶ تیرماه سال جاری گروهی مسافر افغان که قصد خارج شدن از ایران به قصد ترکیه را داشتند در نواحی مرزی ایران و ترکیه مورد تیراندازی نیروهای انتظامی این شهرستان قرار گرفتند.
این اتفاق در نواحی مرزی روستای چهارستون از توابع سلماس رخ داده که در پی آن ۱۸ نفر در دم کشته و ۵ نفر نیز به شدت زخمی شدند.
این در حالیست که وضعیت زخمیها نیز وخیم گزارش شده است.
منابع محلی به هرانا گفتند: " در این رابطه ۲۵ نفر از شهروندان، اهل روستاهای دشوان و چهارستون از توابع شهرستان سلماس نیز توسط نیروهای امنیتی ایران بازداشت شدند."
شایان ذکر است که طی سالهای اخیر برخی از شهروندان تبعه افغانستان که به دلیل عدم یافتن شغلی مناسب و محرومیت از حقوق شهروندی در ایران، مجبور شدهاند ایران را از سمت مرزهای غربی به مقصد کشورهای اروپایی ترک نمایند، در کمین نیروهای انتظامی گرفتار آمده و بعضن به علت تیراندازی کشته و مجروح شدند.
مصاحبه کم سابقه بشار اسد با تلویزیون ایران یورو نیوز : بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در گفتگویی با تلویزیون دولتی ایران، بر «ریشه کن کردن تروریستها» و فقدان راه حلی خارجی برای بحران سوریه تاکید کرد. آقای اسد در مصاحبهای که از شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، همچنین با تردید در دخالت نیروی نظامی خارجی در کشورش، طرح صلح کوفی عنان را طرحی مفید خواند. در این مصاحبه آقای اسد همچنین تلویحا به عربستان سعودی و قطر اشاره کرد که گفته میشود از مخالفان مسلح دولت وی حمایت مالی میکنند. دمشق تنها متحد استراتژیک تهران در میان کشورهای عرب به شمار میرود. به باور بسیاری از تحلیلگران و گزارشهای موجود، آنچه که حمایت «مالی» عربستان از مخالفان مسلح بشار اسد خوانده می شود در واقع نه تنها تلاشی است برای برکناری بشار اسد از قدرت بلکه حرکتی است برای تضعیف و جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه. برغم انفجارها و حملات روزهای اخیر در پایتخت سوریه و عمیقتر شدن بحران در این کشور، ایران و عربستان سعودی به کنفرانس روز یکشنبه که برای بررسی و یافتن راه حلی برای برون رفت از بحران سوریه در ژنو سوئیس برگزار میشود، دعوت نشدهاند
مصاحبه کم سابقه بشار اسد با تلویزیون ایران
یورو نیوز : بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در گفتگویی با تلویزیون دولتی ایران، بر «ریشه کن کردن تروریستها» و فقدان راه حلی خارجی برای بحران سوریه تاکید کرد.
آقای اسد در مصاحبهای که از شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، همچنین با تردید در دخالت نیروی نظامی خارجی در کشورش، طرح صلح کوفی عنان را طرحی مفید خواند.
در این مصاحبه آقای اسد همچنین تلویحا به عربستان سعودی و قطر اشاره کرد که گفته میشود از مخالفان مسلح دولت وی حمایت مالی میکنند.
دمشق تنها متحد استراتژیک تهران در میان کشورهای عرب به شمار میرود. به باور بسیاری از تحلیلگران و گزارشهای موجود، آنچه که حمایت «مالی» عربستان از مخالفان مسلح بشار اسد خوانده می شود در واقع نه تنها تلاشی است برای برکناری بشار اسد از قدرت بلکه حرکتی است برای تضعیف و جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه.
برغم انفجارها و حملات روزهای اخیر در پایتخت سوریه و عمیقتر شدن بحران در این کشور، ایران و عربستان سعودی به کنفرانس روز یکشنبه که برای بررسی و یافتن راه حلی برای برون رفت از بحران سوریه در ژنو سوئیس برگزار میشود، دعوت نشدهاند
یورو نیوز : بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در گفتگویی با تلویزیون دولتی ایران، بر «ریشه کن کردن تروریستها» و فقدان راه حلی خارجی برای بحران سوریه تاکید کرد.
آقای اسد در مصاحبهای که از شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، همچنین با تردید در دخالت نیروی نظامی خارجی در کشورش، طرح صلح کوفی عنان را طرحی مفید خواند.
در این مصاحبه آقای اسد همچنین تلویحا به عربستان سعودی و قطر اشاره کرد که گفته میشود از مخالفان مسلح دولت وی حمایت مالی میکنند.
دمشق تنها متحد استراتژیک تهران در میان کشورهای عرب به شمار میرود. به باور بسیاری از تحلیلگران و گزارشهای موجود، آنچه که حمایت «مالی» عربستان از مخالفان مسلح بشار اسد خوانده می شود در واقع نه تنها تلاشی است برای برکناری بشار اسد از قدرت بلکه حرکتی است برای تضعیف و جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه.
برغم انفجارها و حملات روزهای اخیر در پایتخت سوریه و عمیقتر شدن بحران در این کشور، ایران و عربستان سعودی به کنفرانس روز یکشنبه که برای بررسی و یافتن راه حلی برای برون رفت از بحران سوریه در ژنو سوئیس برگزار میشود، دعوت نشدهاند
وضعيت جسمي آقاي قاسم شعله سعدي در زندان اوين كانون حمايت از جانباختگان و بازداشتي هاي ايران : براساس اخبار دريافتي،وضعيت جسمي قاسم شعله سعدي در زندان همچنان نا مساعد است و بايستي در خارج از زندان مورد عمل جراحي قرار گيرد. بنا بر اظهاراتي كه قبلا خانواده شعله سعدي در رابطه با وضعيت وي داشته اند، قاسم شعله سعدي بدليل اعمال شكنجه هاييكه در بدو دستگيري اوليه داشته است ازناحيه نخاع اسيب جدي ديده و احتمال فلج شدن وي وجود دارد، اما مأموران امنيتي و دستگاههاي قضاييه اجازه انتقال و درمان وي در خارج از زندان را نميدهند.براساس حكم صادر شده براي قاسم شعله سعدي، وي 18 ماه زندان بخاطر تبليغ عليه نظام و توهين به خامنه اي محكوم به زندان شده است و در مرداد ماه آينده اين حكم به پايان ميرسد. http://www.kanoonjb.com/2010-11-18-07-56-03/15475-physical-condition-of-mr-ghasem-sholeh-saadi-in-evin-prison.html
وضعيت جسمي آقاي قاسم شعله سعدي در زندان اوين
كانون حمايت از جانباختگان و بازداشتي هاي ايران :
براساس اخبار دريافتي،وضعيت جسمي قاسم شعله سعدي در زندان همچنان نا مساعد است و بايستي در خارج از زندان مورد عمل جراحي قرار گيرد.
بنا بر اظهاراتي كه قبلا خانواده شعله سعدي در رابطه با وضعيت وي داشته
اند، قاسم شعله سعدي بدليل اعمال شكنجه هاييكه در بدو دستگيري اوليه داشته
است ازناحيه نخاع اسيب جدي ديده و احتمال فلج شدن وي وجود دارد، اما
مأموران امنيتي و دستگاههاي قضاييه اجازه انتقال و درمان وي در خارج از
زندان را نميدهند.براساس حكم صادر شده براي قاسم شعله سعدي، وي 18 ماه
زندان بخاطر تبليغ عليه نظام و توهين به خامنه اي محكوم به زندان شده
است و در مرداد ماه آينده اين حكم به پايان ميرسد.
http://www.kanoonjb.com/ 2010-11-18-07-56-03/ 15475-physical-condition-of-mr- ghasem-sholeh-saadi-in-evin-pr ison.html
كانون حمايت از جانباختگان و بازداشتي هاي ايران :
براساس اخبار دريافتي،وضعيت جسمي قاسم شعله سعدي در زندان همچنان نا مساعد است و بايستي در خارج از زندان مورد عمل جراحي قرار گيرد.
بنا بر اظهاراتي كه قبلا خانواده شعله سعدي در رابطه با وضعيت وي داشته اند، قاسم شعله سعدي بدليل اعمال شكنجه هاييكه در بدو دستگيري اوليه داشته است ازناحيه نخاع اسيب جدي ديده و احتمال فلج شدن وي وجود دارد، اما مأموران امنيتي و دستگاههاي قضاييه اجازه انتقال و درمان وي در خارج از زندان را نميدهند.براساس حكم صادر شده براي قاسم شعله سعدي، وي 18 ماه زندان بخاطر تبليغ عليه نظام و توهين به خامنه اي محكوم به زندان شده است و در مرداد ماه آينده اين حكم به پايان ميرسد.
http://www.kanoonjb.com/
جریان مرگ یک زندانی تلفن زدند گفتند کشتیم خودمان هم دفن کردیم فرشته قاضی فرشته قاضی f.ghazi(at)roozonline.com محمد کعبی، جوان ۳۵ ساله،۶ ماه پیش در منزلش در شوش بازداشت شد وبعد از۲۰ روز دریک تماس تلفنی خبر کشته شدن او را به خانواده اش دادند.سعید دبات، یکی از بستگان او به "روز" میگوید:"فقط یک تماس تلفنی گرفتند و به خانواده گفتند خودمان جنازه اش را دفن کردیم، پی گیری نکنید،حق برگزاری هیچ مراسمی هم ندارید". دی و بهمن سال گذشته بیش از 50 نفر در شهرهای شوش و حمیدیه در خوزستان بازداشت شدند. بازداشت این افراد که محمد کعبی نیز یکی از آنها بود در ارتباط با شعارنویسی روی دیوارها و ترغیب مردم به تحریم انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان شد. محمد کعبی، دانشجوی حقوق و از فعالان عرب در استان خوزستان بود. او همزمان به کشاورزی اشتغال داشت. سعید دبات، پسر دایی او به روز میگوید: "محمد در رابطه با حقوق قانونی خود فعالیت میکرد، او خواستار تحقق همه حقوقی بود که براساس قانون به مردم عرب کشورش تعلق میگرفت و هیچ وابستگی به هیچ گروه و سازمانی نداشت. او را در منزلش بازداشت کردند و بعد گفتند مرده و خودمان جنازه اش را دفن کرده ایم. حتی نگفتند کجا دفن کرده اند، فقط گفتند دیگر پی گیری نکنید. " آقای دبات ممکن است بگویید محمد چرا و چگونه بازداشت شد؟ محمد را در منزل به اتفاق پدر و خواهرش بازداشت کردند. پدر و خواهرش را آزاد کردند اما محمد را بردند و دیگر هیچ خبری از او نداشتیم تا اینکه حدودا ۲۰ روز بعد از بازداشت، یک تلفن ناشناس که شماره ای هم نیفتاده بود، به خانواده شد.فردی پای خط گفت من از اداره اطلاعات تماس میگیرم محمد فوت کرده و او را جایی دفن کرده ایم ، دیگر هم پی گیری نکنید. این فرد گفته بود که حق گرفتن هیچ مراسمی هم ندارید و سکوت کنید." محمد فعالیت خاصی داشت؟ چرا او را بازداشت کردند؟ محمد وابسته به هیچ گروه و سازمانی نبود اما فعال بود؛ او در زمینه حقوق قانونی مردم عرب ایران فعالیت میکرد. میگفت چرا نباید وقتی بچه ام دنیا آمد بتوانم اسمی را که دوست دارم روی او بگذارم. ما سنی هستیم و محمد میخواست اسم فرزندش را عمر بگذارد اما اجازه ندادند و گفتند با این اسم شناسنامه نمیدهیم. محمد میگفت چرا نباید بتوانیم به زبان مادری درس بخوانیم در حالیکه قانون این حق را به ما داده است. او دنبال حقوق قانونی ای بود که به مردم عرب همچون مردم کرد، مردم آذری و سایر مردم کشور در قانون اساسی داده شده . میگفت چرا حتی حقوقی که در قانون از آن برخوردار هستیم را نمیگذارند عملی شود. محمد و خیلی از کسانی که بازداشت شدند حقوق قانونی خود را میخواستند و جلساتی در این زمینه ها داشتند اما وابسته به گروه و سازمانی نبودند. شب اربعین که در زیارتگاهی به اسم زیارتگاه دانیال نبی در شوش مراسم بود و مردم جمع شده بودند محمد هم بود. مردمی که آنجا بودند شروع به یزله (يزله یا هوسه نوعي پايكوبي است كه هم در مراسم عزا وهم عروسي انجام مي شود؛ بااين تفاوت كه شعرها ومضمون آنها در اين دو مراسم فرق مي كند) میکنند و شعار میدهند که «حریه حریه شعب الاهوازی نادیه» یعنی مردم اهواز آزادی میخواهند. لباس شخصی ها هم میان جمعیت بوده اند و از مردم فیلم می گرفتند. بعدشب حدود ساعت 8 نیروی انتظامی آمد و شروع به بازداشت حاضران کرد. تعدادی را آنجا گرفتند اما محمد و تعدادی دیگر را بعد رفتند در منزلشان و بازداشت کردند. این مساله همزمان بود با شعار نویسی های مردم در دیوار ها درباره تحریم انتخابات مجلس که قرار بود برگزار شود و پاره کردن عکس کاندیداها و .. و بازداشت ها هم در این راستا بود. روی دیوار ها شعارهایی از این دست هم نوشته بودند که چرا نمی توانیم به زبان عربی بنویسیم." خانواده محمد پس از آن تلفن پی گیری کردند؟ چه پاسخی به آنها داده شد؟ "بله پی گیری کردند هر جایی که فکر میکردند شاید بتوانند خبری بگیرند رفتند اطلاعات شوش، اطلاعات اهواز، دادگستری و هر جایی که لازم بود اما هیچ جوابی نگرفتند. اصلا راهشان نمیدادند و دم در جواب سر بالا می دادند. اطلاعات شوش میگفت بروید اهواز پی گیری کنید. اطلاعات اهواز هم میگفت ما بازداشت نکرده ایم و ربطی به ما ندارد. دادگستری میگفت هیچ بازداشت شده ای به این اسم نداریم. حتی مادر محمد با مادر من و برخی دیگر از زنان و مادران و خواهران بازداشت شده ها جمع شدند رفتند دادگستری و به حالت تحصن نشستند. بقیه بازداشت شده ها را گفتنددر زندان هستند اما نگفتند کدام زندان در چه شرایطی و چگونه نگهداری می شوند. فقط خیالمان راحت شد که زنده هستند و نامشان هست اما درباره محمد دادگستری گفت که اصلا چنین اسمی نداریم." با این حال خانواده شما مراسمی برای محمد برگزار کردند؛ درست است؟ "بله بعد از اینکه گفتند محمد کشته شده خانواده علیرغم اینکه گفته بودند حق ندارید مراسم بگیرید مراسم گرفتند و بر اساس رسوم ما یزله رفتند، اما نیروی انتظامی آمد و درگیری ایجاد شد، مراسم را به هم زدند و همسر محمد را هم که 4 ماهه باردار بود بازداشت کردند و بردند. از بعد از اینکه آزادش کردند دیگر حرف نمیزند، هر چه خانواده هم می پرسند که چی شد و چی گفتند و چیکار کردند او هیچ حرفی نمیزند، فقط میگوید هیچی ندارم بگویم." اکنون چه؟ با توجه به اینکه هیچ پاسخی نمیدهند و جنازه را هم ندادند خانواده شما میخواهندچه بکنند؟ "چه می توان کرد؟ مادر محمد الان هم امیدوارست که بچه اش نمرده باشد. او میگوید شاید زنده است شاید یک روز بیاید. همچنان چشم انتظار است. فقط میگوید من دست هر کسی را می بوسم که خبری از بچه ام بیاورد اسم بچه ام را زنده کند و .. پی گیر یها هم که نتیجه ای ندارد و هیچ جوابی نمیدهند." برادر شما هم جزو بازداشت شدگان است؟ بله احمد دبات برادر من 21 ساله است و بچه اش تازه دنیا آمده؛ یعنی او زندان بود دنیا آمد. ما تنها میدانیم که در زندان است یعنی در پی گیر یهای خانواده از دادگستری شوش گفته اند که زندان است اما نه میدانیم کدام زندان است نه میدانیم در چه شرایطی است. تاکنون هم هیچ تماسی با خانواده نگرفته و الان 6 ماه است که هیچ خبری از او نداریم. گویا برادر شما و چند نفر دیگر از بازداشت شدگان در پرس تی وی اعترافاتی علیه خود کرده اند. قضیه چه بوده؟ بله برادر من و سجاد کعبی که دانش آموز پیش دانشگاهی است به همراه ماهر کعبی که 19 ساله است را آوردند پرس تی وی . آنها را زیر شکنجه مجبور کرده بودند علیه خود اعترافات دروغ بکنند. کاملا در پرس تی وی مشخص بود دندان های برادر مرا کاملا شکسته اند . آثار شکنجه حتی در فیلم پرس تی وی هم مشخص بود بر چهره های این افراد. آنها به دروغ اعتراف کردند که تروریست هستند، لوله نفت منفجر کرده اند از خارج از کشور پول گرفته اند که فلان شخص را ترور کنند و ... در حالیکه هیچ یک از اینها واقعیت نداشت و خود مسئولان هم خوب میدانند که اینها واقعیت ندارد. آقای دبات در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید. این بچه ها بی گناه هستند؛ آنها فقط حقوق قانونی خود را می خواستند. آنها نه وکیل دارند و نه اصلا از وضعیت شان خبر داریم و هر اعترافی علیه خود کرده باشند دروغ محض و زیر شکنجه بوده است.محمد مگر چه میخواست؟ او هم دنبال حقوق خود و مردم بود. حتی اگر کاری هم کرده بود مگر قانون نیست؟ چطور به این راحتی می کشند و میگویند کشتیم دفن کردیم دیگر پی گیری نکنید؟
جریان مرگ یک زندانی
تلفن زدند گفتند کشتیم خودمان هم دفن کردیم
محمد کعبی، جوان ۳۵ ساله،۶ ماه پیش در منزلش در شوش بازداشت شد وبعد از۲۰ روز دریک تماس
تلفنی خبر کشته شدن او را به خانواده اش دادند.سعید دبات، یکی از بستگان او به "روز" میگوید:"فقط یک تماس تلفنی گرفتند و به خانواده گفتند خودمان جنازه اش را دفن کردیم، پی گیری نکنید،حق برگزاری هیچ مراسمی هم ندارید".
دی و بهمن سال گذشته بیش از 50 نفر در شهرهای شوش و حمیدیه در خوزستان بازداشت شدند. بازداشت این افراد که محمد کعبی نیز یکی از آنها بود در ارتباط با شعارنویسی روی دیوارها و ترغیب مردم به تحریم انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان شد.
محمد کعبی، دانشجوی حقوق و از فعالان عرب در استان خوزستان بود. او همزمان به کشاورزی اشتغال داشت. سعید دبات، پسر دایی او به روز میگوید: "محمد در رابطه با حقوق قانونی خود فعالیت میکرد، او خواستار تحقق همه حقوقی بود که براساس قانون به مردم عرب کشورش تعلق میگرفت و هیچ وابستگی به هیچ گروه و سازمانی نداشت. او را در منزلش بازداشت کردند و بعد گفتند مرده و خودمان جنازه اش را دفن کرده ایم. حتی نگفتند کجا دفن کرده اند، فقط گفتند دیگر پی گیری نکنید. "
آقای دبات ممکن است بگویید محمد چرا و چگونه بازداشت شد؟
محمد را در منزل به اتفاق پدر و خواهرش بازداشت کردند. پدر و خواهرش را آزاد کردند اما محمد را بردند و دیگر هیچ خبری از او نداشتیم تا اینکه حدودا ۲۰ روز بعد از بازداشت، یک تلفن ناشناس که شماره ای هم نیفتاده بود، به خانواده شد.فردی پای خط گفت من از اداره اطلاعات تماس میگیرم محمد فوت کرده و او را جایی دفن کرده ایم ، دیگر هم پی گیری نکنید. این فرد گفته بود که حق گرفتن هیچ مراسمی هم ندارید و سکوت کنید."
محمد فعالیت خاصی داشت؟ چرا او را بازداشت کردند؟
محمد وابسته به هیچ گروه و سازمانی نبود اما فعال بود؛ او در زمینه حقوق قانونی مردم عرب ایران فعالیت میکرد. میگفت چرا نباید وقتی بچه ام دنیا آمد بتوانم اسمی را که دوست دارم روی او بگذارم. ما سنی هستیم و محمد میخواست اسم فرزندش را عمر بگذارد اما اجازه ندادند و گفتند با این اسم شناسنامه نمیدهیم. محمد میگفت چرا نباید بتوانیم به زبان مادری درس بخوانیم در حالیکه قانون این حق را به ما داده است. او دنبال حقوق قانونی ای بود که به مردم عرب همچون مردم کرد، مردم آذری و سایر مردم کشور در قانون اساسی داده شده . میگفت چرا حتی حقوقی که در قانون از آن برخوردار هستیم را نمیگذارند عملی شود. محمد و خیلی از کسانی که بازداشت شدند حقوق قانونی خود را میخواستند و جلساتی در این زمینه ها داشتند اما وابسته به گروه و سازمانی نبودند. شب اربعین که در زیارتگاهی به اسم زیارتگاه دانیال نبی در شوش مراسم بود و مردم جمع شده بودند محمد هم بود. مردمی که آنجا بودند شروع به یزله (يزله یا هوسه نوعي پايكوبي است كه هم در مراسم عزا وهم عروسي انجام مي شود؛ بااين تفاوت كه شعرها ومضمون آنها در اين دو مراسم فرق مي كند) میکنند و شعار میدهند که «حریه حریه شعب الاهوازی نادیه» یعنی مردم اهواز آزادی میخواهند. لباس شخصی ها هم میان جمعیت بوده اند و از مردم فیلم می گرفتند. بعدشب حدود ساعت 8 نیروی انتظامی آمد و شروع به بازداشت حاضران کرد. تعدادی را آنجا گرفتند اما محمد و تعدادی دیگر را بعد رفتند در منزلشان و بازداشت کردند. این مساله همزمان بود با شعار نویسی های مردم در دیوار ها درباره تحریم انتخابات مجلس که قرار بود برگزار شود و پاره کردن عکس کاندیداها و .. و بازداشت ها هم در این راستا بود. روی دیوار ها شعارهایی از این دست هم نوشته بودند که چرا نمی توانیم به زبان عربی بنویسیم."
خانواده محمد پس از آن تلفن پی گیری کردند؟ چه پاسخی به آنها داده شد؟
"بله پی گیری کردند هر جایی که فکر میکردند شاید بتوانند خبری بگیرند رفتند اطلاعات شوش، اطلاعات اهواز، دادگستری و هر جایی که لازم بود اما هیچ جوابی نگرفتند. اصلا راهشان نمیدادند و دم در جواب سر بالا می دادند. اطلاعات شوش میگفت بروید اهواز پی گیری کنید. اطلاعات اهواز هم میگفت ما بازداشت نکرده ایم و ربطی به ما ندارد. دادگستری میگفت هیچ بازداشت شده ای به این اسم نداریم. حتی مادر محمد با مادر من و برخی دیگر از زنان و مادران و خواهران بازداشت شده ها جمع شدند رفتند دادگستری و به حالت تحصن نشستند. بقیه بازداشت شده ها را گفتنددر زندان هستند اما نگفتند کدام زندان در چه شرایطی و چگونه نگهداری می شوند. فقط خیالمان راحت شد که زنده هستند و نامشان هست اما درباره محمد دادگستری گفت که اصلا چنین اسمی نداریم."
با این حال خانواده شما مراسمی برای محمد برگزار کردند؛ درست است؟
"بله بعد از اینکه گفتند محمد کشته شده خانواده علیرغم اینکه گفته بودند حق ندارید مراسم بگیرید مراسم گرفتند و بر اساس رسوم ما یزله رفتند، اما نیروی انتظامی آمد و درگیری ایجاد شد، مراسم را به هم زدند و همسر محمد را هم که 4 ماهه باردار بود بازداشت کردند و بردند. از بعد از اینکه آزادش کردند دیگر حرف نمیزند، هر چه خانواده هم می پرسند که چی شد و چی گفتند و چیکار کردند او هیچ حرفی نمیزند، فقط میگوید هیچی ندارم بگویم."
اکنون چه؟ با توجه به اینکه هیچ پاسخی نمیدهند و جنازه را هم ندادند خانواده شما میخواهندچه بکنند؟
"چه می توان کرد؟ مادر محمد الان هم امیدوارست که بچه اش نمرده باشد. او میگوید شاید زنده است شاید یک روز بیاید. همچنان چشم انتظار است. فقط میگوید من دست هر کسی را می بوسم که خبری از بچه ام بیاورد اسم بچه ام را زنده کند و .. پی گیر یها هم که نتیجه ای ندارد و هیچ جوابی نمیدهند."
برادر شما هم جزو بازداشت شدگان است؟
بله احمد دبات برادر من 21 ساله است و بچه اش تازه دنیا آمده؛ یعنی او زندان بود دنیا آمد. ما تنها میدانیم که در زندان است یعنی در پی گیر یهای خانواده از دادگستری شوش گفته اند که زندان است اما نه میدانیم کدام زندان است نه میدانیم در چه شرایطی است. تاکنون هم هیچ تماسی با خانواده نگرفته و الان 6 ماه است که هیچ خبری از او نداریم.
گویا برادر شما و چند نفر دیگر از بازداشت شدگان در پرس تی وی اعترافاتی علیه خود کرده اند. قضیه چه بوده؟
بله برادر من و سجاد کعبی که دانش آموز پیش دانشگاهی است به همراه ماهر کعبی که 19 ساله است را آوردند پرس تی وی . آنها را زیر شکنجه مجبور کرده بودند علیه خود اعترافات دروغ بکنند. کاملا در پرس تی وی مشخص بود دندان های برادر مرا کاملا شکسته اند . آثار شکنجه حتی در فیلم پرس تی وی هم مشخص بود بر چهره های این افراد. آنها به دروغ اعتراف کردند که تروریست هستند، لوله نفت منفجر کرده اند از خارج از کشور پول گرفته اند که فلان شخص را ترور کنند و ... در حالیکه هیچ یک از اینها واقعیت نداشت و خود مسئولان هم خوب میدانند که اینها واقعیت ندارد.
آقای دبات در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
این بچه ها بی گناه هستند؛ آنها فقط حقوق قانونی خود را می خواستند. آنها نه وکیل دارند و نه اصلا از وضعیت شان خبر داریم و هر اعترافی علیه خود کرده باشند دروغ محض و زیر شکنجه بوده است.محمد مگر چه میخواست؟ او هم دنبال حقوق خود و مردم بود. حتی اگر کاری هم کرده بود مگر قانون نیست؟ چطور به این راحتی می کشند و میگویند کشتیم دفن کردیم دیگر پی گیری نکنید؟
تلفنی خبر کشته شدن او را به خانواده اش دادند.سعید دبات، یکی از بستگان او به "روز" میگوید:"فقط یک تماس تلفنی گرفتند و به خانواده گفتند خودمان جنازه اش را دفن کردیم، پی گیری نکنید،حق برگزاری هیچ مراسمی هم ندارید".
دی و بهمن سال گذشته بیش از 50 نفر در شهرهای شوش و حمیدیه در خوزستان بازداشت شدند. بازداشت این افراد که محمد کعبی نیز یکی از آنها بود در ارتباط با شعارنویسی روی دیوارها و ترغیب مردم به تحریم انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان شد.
محمد کعبی، دانشجوی حقوق و از فعالان عرب در استان خوزستان بود. او همزمان به کشاورزی اشتغال داشت. سعید دبات، پسر دایی او به روز میگوید: "محمد در رابطه با حقوق قانونی خود فعالیت میکرد، او خواستار تحقق همه حقوقی بود که براساس قانون به مردم عرب کشورش تعلق میگرفت و هیچ وابستگی به هیچ گروه و سازمانی نداشت. او را در منزلش بازداشت کردند و بعد گفتند مرده و خودمان جنازه اش را دفن کرده ایم. حتی نگفتند کجا دفن کرده اند، فقط گفتند دیگر پی گیری نکنید. "
آقای دبات ممکن است بگویید محمد چرا و چگونه بازداشت شد؟
محمد را در منزل به اتفاق پدر و خواهرش بازداشت کردند. پدر و خواهرش را آزاد کردند اما محمد را بردند و دیگر هیچ خبری از او نداشتیم تا اینکه حدودا ۲۰ روز بعد از بازداشت، یک تلفن ناشناس که شماره ای هم نیفتاده بود، به خانواده شد.فردی پای خط گفت من از اداره اطلاعات تماس میگیرم محمد فوت کرده و او را جایی دفن کرده ایم ، دیگر هم پی گیری نکنید. این فرد گفته بود که حق گرفتن هیچ مراسمی هم ندارید و سکوت کنید."
محمد فعالیت خاصی داشت؟ چرا او را بازداشت کردند؟
محمد وابسته به هیچ گروه و سازمانی نبود اما فعال بود؛ او در زمینه حقوق قانونی مردم عرب ایران فعالیت میکرد. میگفت چرا نباید وقتی بچه ام دنیا آمد بتوانم اسمی را که دوست دارم روی او بگذارم. ما سنی هستیم و محمد میخواست اسم فرزندش را عمر بگذارد اما اجازه ندادند و گفتند با این اسم شناسنامه نمیدهیم. محمد میگفت چرا نباید بتوانیم به زبان مادری درس بخوانیم در حالیکه قانون این حق را به ما داده است. او دنبال حقوق قانونی ای بود که به مردم عرب همچون مردم کرد، مردم آذری و سایر مردم کشور در قانون اساسی داده شده . میگفت چرا حتی حقوقی که در قانون از آن برخوردار هستیم را نمیگذارند عملی شود. محمد و خیلی از کسانی که بازداشت شدند حقوق قانونی خود را میخواستند و جلساتی در این زمینه ها داشتند اما وابسته به گروه و سازمانی نبودند. شب اربعین که در زیارتگاهی به اسم زیارتگاه دانیال نبی در شوش مراسم بود و مردم جمع شده بودند محمد هم بود. مردمی که آنجا بودند شروع به یزله (يزله یا هوسه نوعي پايكوبي است كه هم در مراسم عزا وهم عروسي انجام مي شود؛ بااين تفاوت كه شعرها ومضمون آنها در اين دو مراسم فرق مي كند) میکنند و شعار میدهند که «حریه حریه شعب الاهوازی نادیه» یعنی مردم اهواز آزادی میخواهند. لباس شخصی ها هم میان جمعیت بوده اند و از مردم فیلم می گرفتند. بعدشب حدود ساعت 8 نیروی انتظامی آمد و شروع به بازداشت حاضران کرد. تعدادی را آنجا گرفتند اما محمد و تعدادی دیگر را بعد رفتند در منزلشان و بازداشت کردند. این مساله همزمان بود با شعار نویسی های مردم در دیوار ها درباره تحریم انتخابات مجلس که قرار بود برگزار شود و پاره کردن عکس کاندیداها و .. و بازداشت ها هم در این راستا بود. روی دیوار ها شعارهایی از این دست هم نوشته بودند که چرا نمی توانیم به زبان عربی بنویسیم."
خانواده محمد پس از آن تلفن پی گیری کردند؟ چه پاسخی به آنها داده شد؟
"بله پی گیری کردند هر جایی که فکر میکردند شاید بتوانند خبری بگیرند رفتند اطلاعات شوش، اطلاعات اهواز، دادگستری و هر جایی که لازم بود اما هیچ جوابی نگرفتند. اصلا راهشان نمیدادند و دم در جواب سر بالا می دادند. اطلاعات شوش میگفت بروید اهواز پی گیری کنید. اطلاعات اهواز هم میگفت ما بازداشت نکرده ایم و ربطی به ما ندارد. دادگستری میگفت هیچ بازداشت شده ای به این اسم نداریم. حتی مادر محمد با مادر من و برخی دیگر از زنان و مادران و خواهران بازداشت شده ها جمع شدند رفتند دادگستری و به حالت تحصن نشستند. بقیه بازداشت شده ها را گفتنددر زندان هستند اما نگفتند کدام زندان در چه شرایطی و چگونه نگهداری می شوند. فقط خیالمان راحت شد که زنده هستند و نامشان هست اما درباره محمد دادگستری گفت که اصلا چنین اسمی نداریم."
با این حال خانواده شما مراسمی برای محمد برگزار کردند؛ درست است؟
"بله بعد از اینکه گفتند محمد کشته شده خانواده علیرغم اینکه گفته بودند حق ندارید مراسم بگیرید مراسم گرفتند و بر اساس رسوم ما یزله رفتند، اما نیروی انتظامی آمد و درگیری ایجاد شد، مراسم را به هم زدند و همسر محمد را هم که 4 ماهه باردار بود بازداشت کردند و بردند. از بعد از اینکه آزادش کردند دیگر حرف نمیزند، هر چه خانواده هم می پرسند که چی شد و چی گفتند و چیکار کردند او هیچ حرفی نمیزند، فقط میگوید هیچی ندارم بگویم."
اکنون چه؟ با توجه به اینکه هیچ پاسخی نمیدهند و جنازه را هم ندادند خانواده شما میخواهندچه بکنند؟
"چه می توان کرد؟ مادر محمد الان هم امیدوارست که بچه اش نمرده باشد. او میگوید شاید زنده است شاید یک روز بیاید. همچنان چشم انتظار است. فقط میگوید من دست هر کسی را می بوسم که خبری از بچه ام بیاورد اسم بچه ام را زنده کند و .. پی گیر یها هم که نتیجه ای ندارد و هیچ جوابی نمیدهند."
برادر شما هم جزو بازداشت شدگان است؟
بله احمد دبات برادر من 21 ساله است و بچه اش تازه دنیا آمده؛ یعنی او زندان بود دنیا آمد. ما تنها میدانیم که در زندان است یعنی در پی گیر یهای خانواده از دادگستری شوش گفته اند که زندان است اما نه میدانیم کدام زندان است نه میدانیم در چه شرایطی است. تاکنون هم هیچ تماسی با خانواده نگرفته و الان 6 ماه است که هیچ خبری از او نداریم.
گویا برادر شما و چند نفر دیگر از بازداشت شدگان در پرس تی وی اعترافاتی علیه خود کرده اند. قضیه چه بوده؟
بله برادر من و سجاد کعبی که دانش آموز پیش دانشگاهی است به همراه ماهر کعبی که 19 ساله است را آوردند پرس تی وی . آنها را زیر شکنجه مجبور کرده بودند علیه خود اعترافات دروغ بکنند. کاملا در پرس تی وی مشخص بود دندان های برادر مرا کاملا شکسته اند . آثار شکنجه حتی در فیلم پرس تی وی هم مشخص بود بر چهره های این افراد. آنها به دروغ اعتراف کردند که تروریست هستند، لوله نفت منفجر کرده اند از خارج از کشور پول گرفته اند که فلان شخص را ترور کنند و ... در حالیکه هیچ یک از اینها واقعیت نداشت و خود مسئولان هم خوب میدانند که اینها واقعیت ندارد.
آقای دبات در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
این بچه ها بی گناه هستند؛ آنها فقط حقوق قانونی خود را می خواستند. آنها نه وکیل دارند و نه اصلا از وضعیت شان خبر داریم و هر اعترافی علیه خود کرده باشند دروغ محض و زیر شکنجه بوده است.محمد مگر چه میخواست؟ او هم دنبال حقوق خود و مردم بود. حتی اگر کاری هم کرده بود مگر قانون نیست؟ چطور به این راحتی می کشند و میگویند کشتیم دفن کردیم دیگر پی گیری نکنید؟
فرح واضحان،زنداني سياسي زندان اوين در خطر مرگ قرار دارد وضعیت جسمانی فرح واضحان در زندان اوین نامناسب است. به گفته خانوادهی این زندانی سیاسی وی که از بیماری قلبی رنج برده و مشکوک به بیماری " سرطان رحم" است، شرایط جسمانیاش پس از بازگشت به زندان و در پی عدم موافقت با مرخصی استعلاجیاش رو به وخامت گذاشته است. فرح واضحان پیش از این با تشخیص پزشک معالج زندان و پزشکی قانونی " فاقد توانایی تحمل حبس" تشخیص داده شد. وی در طول دوران حبس خود نیز دو بار در بیمارستان بستری شده و مورد مداوا قرار گرفت. وی با موافقت دادستانی، به طور مرتب از حق مرخصی استعلاجی استفاده میکرد، با این حال پس از آخرین بازگشت وی به زندان، مسئولان از اعطای مرخصی به او جهت ادامه درمانش خودداری کردهاند. به گفته برخی از همبندیان وی، اوضاع جسمانی او وخیم بوده و نیاز به رسیدگی فوری پزشکی دارد. فرح واضحان، از بازداشتشدگان روز عاشورای 88 بود که به همراه همسر و فرزندانش به بازداشت نهادهای امنیتی در امد. وی در دادگاه به اتهام محاربه ابتدا به " اعدام" محکوم شد که این حکم با اعتراض وی در دیوان عالی کشور شکسته شده و او مجددا مورد محاکمه قرار گرفت. در نهایت دادگاه وی را به تحمل 15 سال حبس تعزیری محکوم کرد. فرح واضحان که هماکنون سومین سال حبس خود را در زندان پشت سر میگذارد، پیش از بازداشت؛ برای درمان بیماری خود "دورههای شیمی درمانی" طی میکرده است. کمیته گزارشگران حقوق بشر Photo: فرح واضحان،زنداني سياسي زندان اوين در خطر مرگ قرار دارد وضعیت جسمانی فرح واضحان در زندان اوین نامناسب است. به گفته خانوادهی این زندانی سیاسی وی که از بیماری قلبی رنج برده و مشکوک به بیماری " سرطان رحم" است، شرایط جسمانیاش پس از بازگشت به زندان و در پی عدم موافقت با مرخصی استعلاجیاش رو به وخامت گذاشته است. فرح واضحان پیش از این با تشخیص پزشک معالج زندان و پزشکی قانونی " فاقد توانایی تحمل حبس" تشخیص داده شد. وی در طول دوران حبس خود نیز دو بار در بیمارستان بستری شده و مورد مداوا قرار گرفت. وی با موافقت دادستانی، به طور مرتب از حق مرخصی استعلاجی استفاده میکرد، با این حال پس از آخرین بازگشت وی به زندان، مسئولان از اعطای مرخصی به او جهت ادامه درمانش خودداری کردهاند. به گفته برخی از همبندیان وی، اوضاع جسمانی او وخیم بوده و نیاز به رسیدگی فوری پزشکی دارد. فرح واضحان، از بازداشتشدگان روز عاشورای 88 بود که به همراه همسر و فرزندانش به بازداشت نهادهای امنیتی در امد. وی در دادگاه به اتهام محاربه ابتدا به " اعدام" محکوم شد که این حکم با اعتراض وی در دیوان عالی کشور شکسته شده و او مجددا مورد محاکمه قرار گرفت. در نهایت دادگاه وی را به تحمل 15 سال حبس تعزیری محکوم کرد. فرح واضحان که هماکنون سومین سال حبس خود را در زندان پشت سر میگذارد، پیش از بازداشت؛ برای درمان بیماری خود "دورههای شیمی درمانی" طی میکرده است. کمیته گزارشگران حقوق بشر
فرح واضحان،زنداني سياسي زندان اوين در خطر مرگ قرار دارد
وضعیت جسمانی فرح واضحان در زندان اوین نامناسب است. به گفته خانوادهی این زندانی سیاسی وی که از بیماری قلبی رنج برده و مشکوک به بیماری
" سرطان رحم" است، شرایط جسمانیاش پس از بازگشت به زندان و در پی عدم موافقت با مرخصی استعلاجیاش رو به وخامت گذاشته است.
فرح واضحان پیش از این با تشخیص پزشک معالج زندان و پزشکی قانونی " فاقد توانایی تحمل حبس" تشخیص داده شد. وی در طول دوران حبس خود نیز دو بار در بیمارستان بستری شده و مورد مداوا قرار گرفت. وی با موافقت دادستانی، به طور مرتب از حق مرخصی استعلاجی استفاده میکرد، با این حال پس از آخرین بازگشت وی به زندان، مسئولان از اعطای مرخصی به او جهت ادامه درمانش خودداری کردهاند.
به گفته برخی از همبندیان وی، اوضاع جسمانی او وخیم بوده و نیاز به رسیدگی فوری پزشکی دارد.
فرح واضحان، از بازداشتشدگان روز عاشورای 88 بود که به همراه همسر و فرزندانش به بازداشت نهادهای امنیتی در امد. وی در دادگاه به اتهام محاربه ابتدا به " اعدام" محکوم شد که این حکم با اعتراض وی در دیوان عالی کشور شکسته شده و او مجددا مورد محاکمه قرار گرفت. در نهایت دادگاه وی را به تحمل 15 سال حبس تعزیری محکوم کرد.
فرح واضحان که هماکنون سومین سال حبس خود را در زندان پشت سر میگذارد، پیش از بازداشت؛ برای درمان بیماری خود "دورههای شیمی درمانی" طی میکرده است.
کمیته گزارشگران حقوق بشر
وضعیت جسمانی فرح واضحان در زندان اوین نامناسب است. به گفته خانوادهی این زندانی سیاسی وی که از بیماری قلبی رنج برده و مشکوک به بیماری
" سرطان رحم" است، شرایط جسمانیاش پس از بازگشت به زندان و در پی عدم موافقت با مرخصی استعلاجیاش رو به وخامت گذاشته است.
فرح واضحان پیش از این با تشخیص پزشک معالج زندان و پزشکی قانونی " فاقد توانایی تحمل حبس" تشخیص داده شد. وی در طول دوران حبس خود نیز دو بار در بیمارستان بستری شده و مورد مداوا قرار گرفت. وی با موافقت دادستانی، به طور مرتب از حق مرخصی استعلاجی استفاده میکرد، با این حال پس از آخرین بازگشت وی به زندان، مسئولان از اعطای مرخصی به او جهت ادامه درمانش خودداری کردهاند.
به گفته برخی از همبندیان وی، اوضاع جسمانی او وخیم بوده و نیاز به رسیدگی فوری پزشکی دارد.
فرح واضحان، از بازداشتشدگان روز عاشورای 88 بود که به همراه همسر و فرزندانش به بازداشت نهادهای امنیتی در امد. وی در دادگاه به اتهام محاربه ابتدا به " اعدام" محکوم شد که این حکم با اعتراض وی در دیوان عالی کشور شکسته شده و او مجددا مورد محاکمه قرار گرفت. در نهایت دادگاه وی را به تحمل 15 سال حبس تعزیری محکوم کرد.
فرح واضحان که هماکنون سومین سال حبس خود را در زندان پشت سر میگذارد، پیش از بازداشت؛ برای درمان بیماری خود "دورههای شیمی درمانی" طی میکرده است.
کمیته گزارشگران حقوق بشر
اعدام گروهی و در ملاعام 4 زندانی در رباط کریم کرج بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز پنجشنبه 8 تیر ماه حوالی ساعت 06:30 چهار زندانی در رباط کریم کرج در ملاعام به دار آویخته شدند یکی از 4 زندانی علیرضا قنبرلو 35 ساله که نزدیگ به 3 سال در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بود، نام داشت. به خانواده قنبرلو اجازه آخرین دیدار با عزیزشان را ندادند و این خانواده در طی 3 سال بازداشت عزیزشان فقط یکبار در اوایل بازداشت توانسته بودند که با وی ملاقات داشته باشند. پیام صوتی زندانی اعدام شده علیرضا قنبرلو که در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است در آن تاکید می کند که یکی از معاونین قوۀ قضاییه برای عدم اجرای حکم اعدام وی تقاضای 150 میلیون تومان رشوه نموده بود.اما به دلیل تنکدستی این خانواده قادر به تامین این مبلغ نبودند و زمانی که به این فرد(معاون قوۀ قضاییه) گفته شد که قادر به پرداخت این مبلغ نیستند او را به صورت ناگهانی در لیست اعدام شدگان قرار دادند و اعدام کردند. هنوز هویت 3 زندانی دیگر که صبح امروز در ملاعام اعدام شدند خبری در دست نیست.روز گذشته خبرگزاری مهر رژیم ولی فقیه خبر از اعدام 2 نفر در ملا عام را داده بود. رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای که در گردابهای بحرانهای داخلی و ترس از قیام مردم ایران برای احقاق حقوق خویش و فشارهای منطقه ای و بین اللمللی برای ایجاد فضای رعب و وحشت بر جامعه برای باقی ماند در کرسی قدرت دست به سرکوب زندانیان سیاسی ،اعدام های گروهی و اخیرا به صورت جنون آمیزی اقدام به اعدام در ملاعام می نماید بطوریکه فقطه در هفتۀ گذشته 4 زندانی فقط در نقاط مختلف تهران در ملاعام اعدام شدند و رسانه های ولی فقیه خبر آن را انتشار دادند.سرکوبهای خونین مردم توسط وزارت اطلاعات و آخوند صادق لاریجانی که از جنایتکاران علیه بشریت و در لیست ناقضین حقوق بشر قرار دارد و منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه می باشد به اجرا در می آید. در حالی اعدام ها تحت عنوان تجاوز و غیره در ملاعام صورت می گیرد که احمدرضا رادن،احمدی مقدم،سعید مرتضوی و ده ها نفر از فرماندهان نظامی انتظامی و اطلاعاتی و قاضی های ولی فقیه در شکنجه، قتل و تجاوز به زندانیان سیاسی اثبات شده است و حتی مقامات سابق این رژیم بر این مسئله صحه گذاشته اند اماهمچنان با دست باز مشغول سرکوب خونین مردم ایران هستند. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام های گروهی و در ملاعام که بصورت مستمر در زندانها ولی فقیه آخوند علی خامنه ای و میادین شهرها به اجرا گذاشته می شود را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجر می باشد. فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران 8 تیر 1391 برابر با 28 ژوئن2012 گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید: کمیساریای عالی حقوق بشر گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل http://hrdai.net/index.php?option=com_content&view=article&id=954%3A-----4-----&catid=5%3A2010-07-21-10-19-53 Photo: اعدام گروهی و در ملاعام 4 زندانی در رباط کریم کرج بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز پنجشنبه 8 تیر ماه حوالی ساعت 06:30 چهار زندانی در رباط کریم کرج در ملاعام به دار آویخته شدند یکی از 4 زندانی علیرضا قنبرلو 35 ساله که نزدیگ به 3 سال در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بود، نام داشت. به خانواده قنبرلو اجازه آخرین دیدار با عزیزشان را ندادند و این خانواده در طی 3 سال بازداشت عزیزشان فقط یکبار در اوایل بازداشت توانسته بودند که با وی ملاقات داشته باشند. پیام صوتی زندانی اعدام شده علیرضا قنبرلو که در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است در آن تاکید می کند که یکی از معاونین قوۀ قضاییه برای عدم اجرای حکم اعدام وی تقاضای 150 میلیون تومان رشوه نموده بود.اما به دلیل تنکدستی این خانواده قادر به تامین این مبلغ نبودند و زمانی که به این فرد(معاون قوۀ قضاییه) گفته شد که قادر به پرداخت این مبلغ نیستند او را به صورت ناگهانی در لیست اعدام شدگان قرار دادند و اعدام کردند. هنوز هویت 3 زندانی دیگر که صبح امروز در ملاعام اعدام شدند خبری در دست نیست.روز گذشته خبرگزاری مهر رژیم ولی فقیه خبر از اعدام 2 نفر در ملا عام را داده بود. رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای که در گردابهای بحرانهای داخلی و ترس از قیام مردم ایران برای احقاق حقوق خویش و فشارهای منطقه ای و بین اللمللی برای ایجاد فضای رعب و وحشت بر جامعه برای باقی ماند در کرسی قدرت دست به سرکوب زندانیان سیاسی ،اعدام های گروهی و اخیرا به صورت جنون آمیزی اقدام به اعدام در ملاعام می نماید بطوریکه فقطه در هفتۀ گذشته 4 زندانی فقط در نقاط مختلف تهران در ملاعام اعدام شدند و رسانه های ولی فقیه خبر آن را انتشار دادند.سرکوبهای خونین مردم توسط وزارت اطلاعات و آخوند صادق لاریجانی که از جنایتکاران علیه بشریت و در لیست ناقضین حقوق بشر قرار دارد و منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه می باشد به اجرا در می آید. در حالی اعدام ها تحت عنوان تجاوز و غیره در ملاعام صورت می گیرد که احمدرضا رادن،احمدی مقدم،سعید مرتضوی و ده ها نفر از فرماندهان نظامی انتظامی و اطلاعاتی و قاضی های ولی فقیه در شکنجه، قتل و تجاوز به زندانیان سیاسی اثبات شده است و حتی مقامات سابق این رژیم بر این مسئله صحه گذاشته اند اماهمچنان با دست باز مشغول سرکوب خونین مردم ایران هستند. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام های گروهی و در ملاعام که بصورت مستمر در زندانها ولی فقیه آخوند علی خامنه ای و میادین شهرها به اجرا گذاشته می شود را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجر می باشد. فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران 8 تیر 1391 برابر با 28 ژوئن2012 گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید: کمیساریای عالی حقوق بشر گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل http://hrdai.net/index.php?option=com_content&view=article&id=954:-----4-----&catid=5:2010-07-21-10-19-53اعدام گروهی و در ملاعام 4 زندانی در رباط کریم کرج بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز پنجشنبه 8 تیر ماه حوالی ساعت 06:30 چهار زندانی در رباط کریم کرج در ملاعام به دار آویخته شدند یکی از 4 زندانی علیرضا قنبرلو 35 ساله که نزدیگ به 3 سال در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بود، نام داشت. به خانواده قنبرلو اجازه آخرین دیدار با عزیزشان را ندادند و این خانواده در طی 3 سال بازداشت عزیزشان فقط یکبار در اوایل بازداشت توانسته بودند که با وی ملاقات داشته باشند. پیام صوتی زندانی اعدام شده علیرضا قنبرلو که در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است در آن تاکید می کند که یکی از معاونین قوۀ قضاییه برای عدم اجرای حکم اعدام وی تقاضای 150 میلیون تومان رشوه نموده بود.اما به دلیل تنکدستی این خانواده قادر به تامین این مبلغ نبودند و زمانی که به این فرد(معاون قوۀ قضاییه) گفته شد که قادر به پرداخت این مبلغ نیستند او را به صورت ناگهانی در لیست اعدام شدگان قرار دادند و اعدام کردند. هنوز هویت 3 زندانی دیگر که صبح امروز در ملاعام اعدام شدند خبری در دست نیست.روز گذشته خبرگزاری مهر رژیم ولی فقیه خبر از اعدام 2 نفر در ملا عام را داده بود. رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای که در گردابهای بحرانهای داخلی و ترس از قیام مردم ایران برای احقاق حقوق خویش و فشارهای منطقه ای و بین اللمللی برای ایجاد فضای رعب و وحشت بر جامعه برای باقی ماند در کرسی قدرت دست به سرکوب زندانیان سیاسی ،اعدام های گروهی و اخیرا به صورت جنون آمیزی اقدام به اعدام در ملاعام می نماید بطوریکه فقطه در هفتۀ گذشته 4 زندانی فقط در نقاط مختلف تهران در ملاعام اعدام شدند و رسانه های ولی فقیه خبر آن را انتشار دادند.سرکوبهای خونین مردم توسط وزارت اطلاعات و آخوند صادق لاریجانی که از جنایتکاران علیه بشریت و در لیست ناقضین حقوق بشر قرار دارد و منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه می باشد به اجرا در می آید. در حالی اعدام ها تحت عنوان تجاوز و غیره در ملاعام صورت می گیرد که احمدرضا رادن،احمدی مقدم،سعید مرتضوی و ده ها نفر از فرماندهان نظامی انتظامی و اطلاعاتی و قاضی های ولی فقیه در شکنجه، قتل و تجاوز به زندانیان سیاسی اثبات شده است و حتی مقامات سابق این رژیم بر این مسئله صحه گذاشته اند اماهمچنان با دست باز مشغول سرکوب خونین مردم ایران هستند. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام های گروهی و در ملاعام که بصورت مستمر در زندانها ولی فقیه آخوند علی خامنه ای و میادین شهرها به اجرا گذاشته می شود را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجر می باشد. فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران 8 تیر 1391 برابر با 28 ژوئن2012 گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید: کمیساریای عالی حقوق بشر گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل http://hrdai.net/index.php?option=com_content&view=article&id=954%3A-----4-----&catid=5%3A2010-07-21-10-19-53 Photo: اعدام گروهی و در ملاعام 4 زندانی در رباط کریم کرج بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز پنجشنبه 8 تیر ماه حوالی ساعت 06:30 چهار زندانی در رباط کریم کرج در ملاعام به دار آویخته شدند یکی از 4 زندانی علیرضا قنبرلو 35 ساله که نزدیگ به 3 سال در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بود، نام داشت. به خانواده قنبرلو اجازه آخرین دیدار با عزیزشان را ندادند و این خانواده در طی 3 سال بازداشت عزیزشان فقط یکبار در اوایل بازداشت توانسته بودند که با وی ملاقات داشته باشند. پیام صوتی زندانی اعدام شده علیرضا قنبرلو که در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است در آن تاکید می کند که یکی از معاونین قوۀ قضاییه برای عدم اجرای حکم اعدام وی تقاضای 150 میلیون تومان رشوه نموده بود.اما به دلیل تنکدستی این خانواده قادر به تامین این مبلغ نبودند و زمانی که به این فرد(معاون قوۀ قضاییه) گفته شد که قادر به پرداخت این مبلغ نیستند او را به صورت ناگهانی در لیست اعدام شدگان قرار دادند و اعدام کردند. هنوز هویت 3 زندانی دیگر که صبح امروز در ملاعام اعدام شدند خبری در دست نیست.روز گذشته خبرگزاری مهر رژیم ولی فقیه خبر از اعدام 2 نفر در ملا عام را داده بود. رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای که در گردابهای بحرانهای داخلی و ترس از قیام مردم ایران برای احقاق حقوق خویش و فشارهای منطقه ای و بین اللمللی برای ایجاد فضای رعب و وحشت بر جامعه برای باقی ماند در کرسی قدرت دست به سرکوب زندانیان سیاسی ،اعدام های گروهی و اخیرا به صورت جنون آمیزی اقدام به اعدام در ملاعام می نماید بطوریکه فقطه در هفتۀ گذشته 4 زندانی فقط در نقاط مختلف تهران در ملاعام اعدام شدند و رسانه های ولی فقیه خبر آن را انتشار دادند.سرکوبهای خونین مردم توسط وزارت اطلاعات و آخوند صادق لاریجانی که از جنایتکاران علیه بشریت و در لیست ناقضین حقوق بشر قرار دارد و منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه می باشد به اجرا در می آید. در حالی اعدام ها تحت عنوان تجاوز و غیره در ملاعام صورت می گیرد که احمدرضا رادن،احمدی مقدم،سعید مرتضوی و ده ها نفر از فرماندهان نظامی انتظامی و اطلاعاتی و قاضی های ولی فقیه در شکنجه، قتل و تجاوز به زندانیان سیاسی اثبات شده است و حتی مقامات سابق این رژیم بر این مسئله صحه گذاشته اند اماهمچنان با دست باز مشغول سرکوب خونین مردم ایران هستند. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام های گروهی و در ملاعام که بصورت مستمر در زندانها ولی فقیه آخوند علی خامنه ای و میادین شهرها به اجرا گذاشته می شود را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجر می باشد. فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران 8 تیر 1391 برابر با 28 ژوئن2012 گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید: کمیساریای عالی حقوق بشر گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل http://hrdai.net/index.php?option=com_content&view=article&id=954:-----4-----&catid=5:2010-07-21-10-19-53
اعدام گروهی و در ملاعام 4 زندانی در رباط کریم کرج
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز پنجشنبه 8 تیر ماه حوالی ساعت 06:30 چهار زندانی در رباط کریم کرج در ملاعام به دار آویخته شدند یکی از 4 زندانی علیرضا قنبرلو 35 ساله که نزدیگ به 3 سال در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بود، نام داشت.
به خانواده قنبرلو اجازه آخرین دیدار با عزیزشان را ندادند و این خانواده در طی 3 سال بازداشت عزیزشان فقط یکبار در اوایل بازداشت توانسته بودند که با وی ملاقات داشته باشند.
پیام صوتی زندانی اعدام شده علیرضا قنبرلو که در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است در آن تاکید می کند که یکی از معاونین قوۀ قضاییه برای عدم اجرای حکم اعدام وی تقاضای 150 میلیون تومان رشوه نموده بود.اما به دلیل تنکدستی این خانواده قادر به تامین این مبلغ نبودند و زمانی که به این فرد(معاون قوۀ قضاییه) گفته شد که قادر به پرداخت این مبلغ نیستند او را به صورت ناگهانی در لیست اعدام شدگان قرار دادند و اعدام کردند.
هنوز هویت 3 زندانی دیگر که صبح امروز در ملاعام اعدام شدند خبری در دست نیست.روز گذشته خبرگزاری مهر رژیم ولی فقیه خبر از اعدام 2 نفر در ملا عام را داده بود.
رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای که در گردابهای بحرانهای داخلی و ترس از قیام مردم ایران برای احقاق حقوق خویش و فشارهای منطقه ای و بین اللمللی برای ایجاد فضای رعب و وحشت بر جامعه برای باقی ماند در کرسی قدرت دست به سرکوب زندانیان سیاسی ،اعدام های گروهی و اخیرا به صورت جنون آمیزی اقدام به اعدام در ملاعام می نماید بطوریکه فقطه در هفتۀ گذشته 4 زندانی فقط در نقاط مختلف تهران در ملاعام اعدام شدند و رسانه های ولی فقیه خبر آن را انتشار دادند.سرکوبهای خونین مردم توسط وزارت اطلاعات و آخوند صادق لاریجانی که از جنایتکاران علیه بشریت و در لیست ناقضین حقوق بشر قرار دارد و منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه می باشد به اجرا در می آید.
در حالی اعدام ها تحت عنوان تجاوز و غیره در ملاعام صورت می گیرد که احمدرضا رادن،احمدی مقدم،سعید مرتضوی و ده ها نفر از فرماندهان نظامی انتظامی و اطلاعاتی و قاضی های ولی فقیه در شکنجه، قتل و تجاوز به زندانیان سیاسی اثبات شده است و حتی مقامات سابق این رژیم بر این مسئله صحه گذاشته اند اماهمچنان با دست باز مشغول سرکوب خونین مردم ایران هستند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام های گروهی و در ملاعام که بصورت مستمر در زندانها ولی فقیه آخوند علی خامنه ای و میادین شهرها به اجرا گذاشته می شود را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجر می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
8 تیر 1391 برابر با 28 ژوئن2012
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net/index.php?option=com_content&view=article&id=954%3A-----4-----&catid=5%3A2010-07-21-10-19-53
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز پنجشنبه 8 تیر ماه حوالی ساعت 06:30 چهار زندانی در رباط کریم کرج در ملاعام به دار آویخته شدند یکی از 4 زندانی علیرضا قنبرلو 35 ساله که نزدیگ به 3 سال در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بود، نام داشت.
به خانواده قنبرلو اجازه آخرین دیدار با عزیزشان را ندادند و این خانواده در طی 3 سال بازداشت عزیزشان فقط یکبار در اوایل بازداشت توانسته بودند که با وی ملاقات داشته باشند.
پیام صوتی زندانی اعدام شده علیرضا قنبرلو که در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است در آن تاکید می کند که یکی از معاونین قوۀ قضاییه برای عدم اجرای حکم اعدام وی تقاضای 150 میلیون تومان رشوه نموده بود.اما به دلیل تنکدستی این خانواده قادر به تامین این مبلغ نبودند و زمانی که به این فرد(معاون قوۀ قضاییه) گفته شد که قادر به پرداخت این مبلغ نیستند او را به صورت ناگهانی در لیست اعدام شدگان قرار دادند و اعدام کردند.
هنوز هویت 3 زندانی دیگر که صبح امروز در ملاعام اعدام شدند خبری در دست نیست.روز گذشته خبرگزاری مهر رژیم ولی فقیه خبر از اعدام 2 نفر در ملا عام را داده بود.
رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای که در گردابهای بحرانهای داخلی و ترس از قیام مردم ایران برای احقاق حقوق خویش و فشارهای منطقه ای و بین اللمللی برای ایجاد فضای رعب و وحشت بر جامعه برای باقی ماند در کرسی قدرت دست به سرکوب زندانیان سیاسی ،اعدام های گروهی و اخیرا به صورت جنون آمیزی اقدام به اعدام در ملاعام می نماید بطوریکه فقطه در هفتۀ گذشته 4 زندانی فقط در نقاط مختلف تهران در ملاعام اعدام شدند و رسانه های ولی فقیه خبر آن را انتشار دادند.سرکوبهای خونین مردم توسط وزارت اطلاعات و آخوند صادق لاریجانی که از جنایتکاران علیه بشریت و در لیست ناقضین حقوق بشر قرار دارد و منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه می باشد به اجرا در می آید.
در حالی اعدام ها تحت عنوان تجاوز و غیره در ملاعام صورت می گیرد که احمدرضا رادن،احمدی مقدم،سعید مرتضوی و ده ها نفر از فرماندهان نظامی انتظامی و اطلاعاتی و قاضی های ولی فقیه در شکنجه، قتل و تجاوز به زندانیان سیاسی اثبات شده است و حتی مقامات سابق این رژیم بر این مسئله صحه گذاشته اند اماهمچنان با دست باز مشغول سرکوب خونین مردم ایران هستند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام های گروهی و در ملاعام که بصورت مستمر در زندانها ولی فقیه آخوند علی خامنه ای و میادین شهرها به اجرا گذاشته می شود را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجر می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
8 تیر 1391 برابر با 28 ژوئن2012
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net/index.php?option=com_content&view=article&id=954%3A-----4-----&catid=5%3A2010-07-21-10-19-53
رزمندگان قهرمان ارتش آزاد سوريه روز گذشته سه کاميون پر از سلاح و مهمات نيروهای لباس شخصی بشار اسد موسوم به «شبيحه» را به غنيمت گرفتند./ عکس تزئینی است. Photo: رزمندگان قهرمان ارتش آزاد سوريه روز گذشته سه کاميون پر از سلاح و مهمات نيروهای لباس شخصی بشار اسد موسوم به «شبيحه» را به غنيمت گرفتند./ عکس تزئینی است. 13
رزمندگان
قهرمان ارتش آزاد سوريه روز گذشته سه کاميون پر از سلاح و مهمات نيروهای
لباس شخصی بشار اسد موسوم به «شبيحه» را به غنيمت گرفتند./ عکس تزئینی است.
دردنامه دکتر محمد ملکی برای نرگس محمدی.......... برای دختر زجرکشیده ام، نرگس بسم الحق دختر مظلومم نرگس: يادداشتي را كه براي «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران فرستاده بودي خواندم. نميدانم جناب دادستان اين نامه و نامه هاي ديگرت را خوانده اند یا نه؟ احتمالا ایشان آنقدر گرفتار نقشه كشي براي پرونده سازي و به زندان كشيدن و آزار و اذيت دگرانديشان اند كه فرصت اين كار را پيدا نمي كنند. دخترم تو با سادگي و صداقت هميشگي ات فردي را مورد خطاب قرار داده اي كه چنان در دنياي رويايي خود غرق شده كه جز به چوبه هاي دار و آزار زندانيان و خوش خدمتي به حاكمان ستم پيشه كه بيش از 30 سال است با خون و آتش سرپا ايستاده اند به چيز ديگري نمي انديشد. دخترم در يادداشتت نوشته اي : "مصرا و موکدا اعلام میکنم که چنين رفتار و اقدامي با من در واقع مرگ تدريجي من است كه مسئوليت آن با مسئولين است . اميدوارم بنا نباشد كه همچون شهادت هاله سحابي و هدي صابر كه گفته شد به علت گرماي هوا و اعتصاب غذا بود! حادثه ديگري البته به ظاهر طبيعي رخ دهد كه به اين ترتيب اعلام ميكنم نه تنها طبيعي نخواهد بود بلكه تشديد بيماري يا بروز هر حادثه ي ناگوار ديگري در اين شرايط براي من کاملا عامدانه است. " دخترم نرگس: فراموش نكن آقاي عباس جعفري دولت آبادي جاي كسي مانند لاجوردي نشسته كه در دهه 60 هزاران زنداني سياسي را به دستور امامشان خميني از دم تيغ گذراندند و فاجعه ي بزرگ جنايت عليه بشريت را در تابستان 67 به وجود آوردند. اين آقاي «داد»ستان مگر بعد از شهادت هاله و هدي چه عكس العملي نشان داد كه تو او را از آنچه ممكن است به سرت بياورند ميترساني؟ متاسفانه اينها بي رحم تر از آن هستند كه به اين نامه ها توجه كنند. فقط فايده اين قبيل نوشتن ها اين است كه در پرونده قطور ظلمهای اين جماعت مي ماند براي روزي كه ( آن روز نزديك است) به عنوان اسناد دوران حكومت استبداد مذهبي در دادگاهی عادلانه مطرح گردد تا مردم بيشتر آگاه شوند چه جناياتي در نظام مبتني بر ولايت مطلقه فقيه رخ داده است. در اينجا من ميخواهم تذكار و انذاري براي جناب «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران داشته باشم اگر چه ميدانم چشمهاي اين جماعت كور و گوش هايشان كر است. اين خاطره را بارها نوشته ام باز هم مينويسم شايد آقاي دادستان و ديگر همکارانشان بخوانند و بخود آيند. تازه چند روزي از رياست من در دانشگاه تهران نگذشته بود كه رئيس بيمارستان هزار تخت خوابي تلفن زد و از من خواست هر چه زود تر به بيمارستان بروم. به آنجا رفتم، چند پزشك مرا به اتاقي هدايت كردند، روي يكي از تخت ها مرد بلند اندامي افتاده بود. هيكلش آنقدر بزرگ بود كه نصف پاهايش از تخت بيرون زده بود. تمام سر و صورتش باند پيچي شده بود و جز دو چشم و دهانش چيزي ديده نمي شد. يكي از پزشك ها گفت: ميداني اين مرد كيست؟ اين همان حسيني جلاد ساواك است كه زنداني هاي سياسي با شنيدن اسمش بر خود ميلرزيدند، ببين به چه وضعي افتاده. مانيتور نشان ميداد آخرين لحظات زندگي را ميگذراند، يك لحظه چشمم در چشم هايش افتاد، يك دنيا درس و عبرت بود. به دليل گلوله اي كه به سر خود زده بود مغزش متلاشي شده بود. چند لحظه بعد جلو چشم من و پزشكان و دانشجويان پزشكي مرد و تنها نفرين ابدي را با خود برد. آقاي «داد»ستان دادگاههاي انقلاب اسلامي تهران، بدانيد و مطمئن باشيد اگر وضع بر همین منوال باشد، در پايان كار، شما و اربابانتان و آمرين و عاملين اين ظلم ها سرنوشتي بهتر از حسيني ها نخواهيد داشت. عبرت بگيريد اگر چه ميدانم نمي گيريد! منتظر روزي باشيد كه در دادگاه عدالت، پشیمانی تان به جايي نخواهد رسيد و بايد پاسخگوي اعمالتان باشيد. در پایان از تمامی مدعیان راستین دفاع از آزادی و حقوق بشر میخواهم، از هر طریق ممکن که صلاح میدانند اعتراض به اعمال خشونت آمیز و غیرانسانی حاکمیت ایران را علیه دگراندیشان و زندانیان سیاسی-عقیدتی و در این شرایط بخصوص درباره نرگس محمدی فریاد کنند. دكتر محمد ملكي هشتم تیر ۱۳۹۱ Photo: دردنامه دکتر محمد ملکی برای نرگس محمدی.......... برای دختر زجرکشیده ام، نرگس بسم الحق دختر مظلومم نرگس: يادداشتي را كه براي «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران فرستاده بودي خواندم. نميدانم جناب دادستان اين نامه و نامه هاي ديگرت را خوانده اند یا نه؟ احتمالا ایشان آنقدر گرفتار نقشه كشي براي پرونده سازي و به زندان كشيدن و آزار و اذيت دگرانديشان اند كه فرصت اين كار را پيدا نمي كنند. دخترم تو با سادگي و صداقت هميشگي ات فردي را مورد خطاب قرار داده اي كه چنان در دنياي رويايي خود غرق شده كه جز به چوبه هاي دار و آزار زندانيان و خوش خدمتي به حاكمان ستم پيشه كه بيش از 30 سال است با خون و آتش سرپا ايستاده اند به چيز ديگري نمي انديشد. دخترم در يادداشتت نوشته اي : "مصرا و موکدا اعلام میکنم که چنين رفتار و اقدامي با من در واقع مرگ تدريجي من است كه مسئوليت آن با مسئولين است . اميدوارم بنا نباشد كه همچون شهادت هاله سحابي و هدي صابر كه گفته شد به علت گرماي هوا و اعتصاب غذا بود! حادثه ديگري البته به ظاهر طبيعي رخ دهد كه به اين ترتيب اعلام ميكنم نه تنها طبيعي نخواهد بود بلكه تشديد بيماري يا بروز هر حادثه ي ناگوار ديگري در اين شرايط براي من کاملا عامدانه است. " دخترم نرگس: فراموش نكن آقاي عباس جعفري دولت آبادي جاي كسي مانند لاجوردي نشسته كه در دهه 60 هزاران زنداني سياسي را به دستور امامشان خميني از دم تيغ گذراندند و فاجعه ي بزرگ جنايت عليه بشريت را در تابستان 67 به وجود آوردند. اين آقاي «داد»ستان مگر بعد از شهادت هاله و هدي چه عكس العملي نشان داد كه تو او را از آنچه ممكن است به سرت بياورند ميترساني؟ متاسفانه اينها بي رحم تر از آن هستند كه به اين نامه ها توجه كنند. فقط فايده اين قبيل نوشتن ها اين است كه در پرونده قطور ظلمهای اين جماعت مي ماند براي روزي كه ( آن روز نزديك است) به عنوان اسناد دوران حكومت استبداد مذهبي در دادگاهی عادلانه مطرح گردد تا مردم بيشتر آگاه شوند چه جناياتي در نظام مبتني بر ولايت مطلقه فقيه رخ داده است. در اينجا من ميخواهم تذكار و انذاري براي جناب «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران داشته باشم اگر چه ميدانم چشمهاي اين جماعت كور و گوش هايشان كر است. اين خاطره را بارها نوشته ام باز هم مينويسم شايد آقاي دادستان و ديگر همکارانشان بخوانند و بخود آيند. تازه چند روزي از رياست من در دانشگاه تهران نگذشته بود كه رئيس بيمارستان هزار تخت خوابي تلفن زد و از من خواست هر چه زود تر به بيمارستان بروم. به آنجا رفتم، چند پزشك مرا به اتاقي هدايت كردند، روي يكي از تخت ها مرد بلند اندامي افتاده بود. هيكلش آنقدر بزرگ بود كه نصف پاهايش از تخت بيرون زده بود. تمام سر و صورتش باند پيچي شده بود و جز دو چشم و دهانش چيزي ديده نمي شد. يكي از پزشك ها گفت: ميداني اين مرد كيست؟ اين همان حسيني جلاد ساواك است كه زنداني هاي سياسي با شنيدن اسمش بر خود ميلرزيدند، ببين به چه وضعي افتاده. مانيتور نشان ميداد آخرين لحظات زندگي را ميگذراند، يك لحظه چشمم در چشم هايش افتاد، يك دنيا درس و عبرت بود. به دليل گلوله اي كه به سر خود زده بود مغزش متلاشي شده بود. چند لحظه بعد جلو چشم من و پزشكان و دانشجويان پزشكي مرد و تنها نفرين ابدي را با خود برد. آقاي «داد»ستان دادگاههاي انقلاب اسلامي تهران، بدانيد و مطمئن باشيد اگر وضع بر همین منوال باشد، در پايان كار، شما و اربابانتان و آمرين و عاملين اين ظلم ها سرنوشتي بهتر از حسيني ها نخواهيد داشت. عبرت بگيريد اگر چه ميدانم نمي گيريد! منتظر روزي باشيد كه در دادگاه عدالت، پشیمانی تان به جايي نخواهد رسيد و بايد پاسخگوي اعمالتان باشيد. در پایان از تمامی مدعیان راستین دفاع از آزادی و حقوق بشر میخواهم، از هر طریق ممکن که صلاح میدانند اعتراض به اعمال خشونت آمیز و غیرانسانی حاکمیت ایران را علیه دگراندیشان و زندانیان سیاسی-عقیدتی و در این شرایط بخصوص درباره نرگس محمدی فریاد کنند. دكتر محمد ملكي هشتم تیر ۱۳۹۱ 63
دردنامه دکتر محمد ملکی برای نرگس محمدی..........
برای دختر زجرکشیده ام، نرگس
بسم الحق
دختر مظلومم نرگس:
يادداشتي را كه براي «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران فرستاده بودي خواندم. نميدانم جناب دادستان اين نامه و نامه هاي ديگرت را خوانده اند یا نه؟ احتمالا ایشان آنقدر گرفتار نقشه كشي براي پرونده سازي و به زندان كشيدن و آزار و اذيت دگرانديشان اند كه فرصت اين كار را پيدا نمي كنند. دخترم تو با سادگي و صداقت هميشگي ات فردي را مورد خطاب قرار داده اي كه چنان در دنياي رويايي خود غرق شده كه جز به چوبه هاي دار و آزار زندانيان و خوش خدمتي به حاكمان ستم پيشه كه بيش از 30 سال است با خون و آتش سرپا ايستاده اند به چيز ديگري نمي انديشد. دخترم در يادداشتت نوشته اي :
"مصرا و موکدا اعلام میکنم که چنين رفتار و اقدامي با من در واقع مرگ تدريجي من است كه مسئوليت آن با مسئولين است . اميدوارم بنا نباشد كه همچون شهادت هاله سحابي و هدي صابر كه گفته شد به علت گرماي هوا و اعتصاب غذا بود! حادثه ديگري البته به ظاهر طبيعي رخ دهد كه به اين ترتيب اعلام ميكنم نه تنها طبيعي نخواهد بود بلكه تشديد بيماري يا بروز هر حادثه ي ناگوار ديگري در اين شرايط براي من کاملا عامدانه است. "
دخترم نرگس:
فراموش نكن آقاي عباس جعفري دولت آبادي جاي كسي مانند لاجوردي نشسته كه در دهه 60 هزاران زنداني سياسي را به دستور امامشان خميني از دم تيغ گذراندند و فاجعه ي بزرگ جنايت عليه بشريت را در تابستان 67 به وجود آوردند. اين آقاي «داد»ستان مگر بعد از شهادت هاله و هدي چه عكس العملي نشان داد كه تو او را از آنچه ممكن است به سرت بياورند ميترساني؟ متاسفانه اينها بي رحم تر از آن هستند كه به اين نامه ها توجه كنند. فقط فايده اين قبيل نوشتن ها اين است كه در پرونده قطور ظلمهای اين جماعت مي ماند براي روزي كه ( آن روز نزديك است) به عنوان اسناد دوران حكومت استبداد مذهبي در دادگاهی عادلانه مطرح گردد تا مردم بيشتر آگاه شوند چه جناياتي در نظام مبتني بر ولايت مطلقه فقيه رخ داده است.
در اينجا من ميخواهم تذكار و انذاري براي جناب «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران داشته باشم اگر چه ميدانم چشمهاي اين جماعت كور و گوش هايشان كر است.
اين خاطره را بارها نوشته ام باز هم مينويسم شايد آقاي دادستان و ديگر همکارانشان بخوانند و بخود آيند.
تازه چند روزي از رياست من در دانشگاه تهران نگذشته بود كه رئيس بيمارستان هزار تخت خوابي تلفن زد و از من خواست هر چه زود تر به بيمارستان بروم. به آنجا رفتم، چند پزشك مرا به اتاقي هدايت كردند، روي يكي از تخت ها مرد بلند اندامي افتاده بود. هيكلش آنقدر بزرگ بود كه نصف پاهايش از تخت بيرون زده بود. تمام سر و صورتش باند پيچي شده بود و جز دو چشم و دهانش چيزي ديده نمي شد. يكي از پزشك ها گفت: ميداني اين مرد كيست؟ اين همان حسيني جلاد ساواك است كه زنداني هاي سياسي با شنيدن اسمش بر خود ميلرزيدند، ببين به چه وضعي افتاده. مانيتور نشان ميداد آخرين لحظات زندگي را ميگذراند، يك لحظه چشمم در چشم هايش افتاد، يك دنيا درس و عبرت بود. به دليل گلوله اي كه به سر خود زده بود مغزش متلاشي شده بود. چند لحظه بعد جلو چشم من و پزشكان و دانشجويان پزشكي مرد و تنها نفرين ابدي را با خود برد.
آقاي «داد»ستان دادگاههاي انقلاب اسلامي تهران، بدانيد و مطمئن باشيد اگر وضع بر همین منوال باشد، در پايان كار، شما و اربابانتان و آمرين و عاملين اين ظلم ها سرنوشتي بهتر از حسيني ها نخواهيد داشت. عبرت بگيريد اگر چه ميدانم نمي گيريد! منتظر روزي باشيد كه در دادگاه عدالت، پشیمانی تان به جايي نخواهد رسيد و بايد پاسخگوي اعمالتان باشيد.
در پایان از تمامی مدعیان راستین دفاع از آزادی و حقوق بشر میخواهم، از هر طریق ممکن که صلاح میدانند اعتراض به اعمال خشونت آمیز و غیرانسانی حاکمیت ایران را علیه دگراندیشان و زندانیان سیاسی-عقیدتی و در این شرایط بخصوص درباره نرگس محمدی فریاد کنند.
دكتر محمد ملكي
هشتم تیر ۱۳۹۱
برای دختر زجرکشیده ام، نرگس
بسم الحق
دختر مظلومم نرگس:
يادداشتي را كه براي «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران فرستاده بودي خواندم. نميدانم جناب دادستان اين نامه و نامه هاي ديگرت را خوانده اند یا نه؟ احتمالا ایشان آنقدر گرفتار نقشه كشي براي پرونده سازي و به زندان كشيدن و آزار و اذيت دگرانديشان اند كه فرصت اين كار را پيدا نمي كنند. دخترم تو با سادگي و صداقت هميشگي ات فردي را مورد خطاب قرار داده اي كه چنان در دنياي رويايي خود غرق شده كه جز به چوبه هاي دار و آزار زندانيان و خوش خدمتي به حاكمان ستم پيشه كه بيش از 30 سال است با خون و آتش سرپا ايستاده اند به چيز ديگري نمي انديشد. دخترم در يادداشتت نوشته اي :
"مصرا و موکدا اعلام میکنم که چنين رفتار و اقدامي با من در واقع مرگ تدريجي من است كه مسئوليت آن با مسئولين است . اميدوارم بنا نباشد كه همچون شهادت هاله سحابي و هدي صابر كه گفته شد به علت گرماي هوا و اعتصاب غذا بود! حادثه ديگري البته به ظاهر طبيعي رخ دهد كه به اين ترتيب اعلام ميكنم نه تنها طبيعي نخواهد بود بلكه تشديد بيماري يا بروز هر حادثه ي ناگوار ديگري در اين شرايط براي من کاملا عامدانه است. "
دخترم نرگس:
فراموش نكن آقاي عباس جعفري دولت آبادي جاي كسي مانند لاجوردي نشسته كه در دهه 60 هزاران زنداني سياسي را به دستور امامشان خميني از دم تيغ گذراندند و فاجعه ي بزرگ جنايت عليه بشريت را در تابستان 67 به وجود آوردند. اين آقاي «داد»ستان مگر بعد از شهادت هاله و هدي چه عكس العملي نشان داد كه تو او را از آنچه ممكن است به سرت بياورند ميترساني؟ متاسفانه اينها بي رحم تر از آن هستند كه به اين نامه ها توجه كنند. فقط فايده اين قبيل نوشتن ها اين است كه در پرونده قطور ظلمهای اين جماعت مي ماند براي روزي كه ( آن روز نزديك است) به عنوان اسناد دوران حكومت استبداد مذهبي در دادگاهی عادلانه مطرح گردد تا مردم بيشتر آگاه شوند چه جناياتي در نظام مبتني بر ولايت مطلقه فقيه رخ داده است.
در اينجا من ميخواهم تذكار و انذاري براي جناب «داد»ستان انقلاب اسلامي تهران داشته باشم اگر چه ميدانم چشمهاي اين جماعت كور و گوش هايشان كر است.
اين خاطره را بارها نوشته ام باز هم مينويسم شايد آقاي دادستان و ديگر همکارانشان بخوانند و بخود آيند.
تازه چند روزي از رياست من در دانشگاه تهران نگذشته بود كه رئيس بيمارستان هزار تخت خوابي تلفن زد و از من خواست هر چه زود تر به بيمارستان بروم. به آنجا رفتم، چند پزشك مرا به اتاقي هدايت كردند، روي يكي از تخت ها مرد بلند اندامي افتاده بود. هيكلش آنقدر بزرگ بود كه نصف پاهايش از تخت بيرون زده بود. تمام سر و صورتش باند پيچي شده بود و جز دو چشم و دهانش چيزي ديده نمي شد. يكي از پزشك ها گفت: ميداني اين مرد كيست؟ اين همان حسيني جلاد ساواك است كه زنداني هاي سياسي با شنيدن اسمش بر خود ميلرزيدند، ببين به چه وضعي افتاده. مانيتور نشان ميداد آخرين لحظات زندگي را ميگذراند، يك لحظه چشمم در چشم هايش افتاد، يك دنيا درس و عبرت بود. به دليل گلوله اي كه به سر خود زده بود مغزش متلاشي شده بود. چند لحظه بعد جلو چشم من و پزشكان و دانشجويان پزشكي مرد و تنها نفرين ابدي را با خود برد.
آقاي «داد»ستان دادگاههاي انقلاب اسلامي تهران، بدانيد و مطمئن باشيد اگر وضع بر همین منوال باشد، در پايان كار، شما و اربابانتان و آمرين و عاملين اين ظلم ها سرنوشتي بهتر از حسيني ها نخواهيد داشت. عبرت بگيريد اگر چه ميدانم نمي گيريد! منتظر روزي باشيد كه در دادگاه عدالت، پشیمانی تان به جايي نخواهد رسيد و بايد پاسخگوي اعمالتان باشيد.
در پایان از تمامی مدعیان راستین دفاع از آزادی و حقوق بشر میخواهم، از هر طریق ممکن که صلاح میدانند اعتراض به اعمال خشونت آمیز و غیرانسانی حاکمیت ایران را علیه دگراندیشان و زندانیان سیاسی-عقیدتی و در این شرایط بخصوص درباره نرگس محمدی فریاد کنند.
دكتر محمد ملكي
هشتم تیر ۱۳۹۱
Subscribe to:
Posts (Atom)