آشوب» و «حرکت مصنوعی» نامید که از سوی «یک اقلیت کوچک» و با «تحریک» غرب انجام میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر، وی در نشست خبری هفتگی خود در باره اعتراضات علیه دولت سوریه که از دولتهای همپیمان جمهوری اسلامی است گفت: «این حرکت شیطنتآمیز توسط غرب و آمریکا و صهیونیستها صورت گرفتهاست و میخواهند از جریانات مقاومت انتقام بگیرند.»
وی در این نشست خبری در پاسخ به پرسشی در باره «کشتار مردم سوریه توسط دولت این کشور» اظهار داشت: «اینکه نباید با مردم برخورد خشونتآمیز شود موضع ما است و ما این را تایید نمیکنیم که با مردم برخورد خشونتآمیز صورت بگیرد اما اگر یک گروهی در کشوری قصد فتنه و آشوب داشته باشد و با کمک خارجیها تلاش کند امنیت را به هم بزند دولتها نیز برای برقراری امنیت اقدام میکنند.»
بهرغم تمجید جمهوری اسلامی از اعتراضات مردمی در دیگر کشورهای عربی که مقامهای ایران از آن به عنوان «بیداری اسلامی» یاد میکنند، اعتراضات سه هفته اخیر سوریه که به گفته گروههای حقوق بشری، تاکنون ۲۰۰ کشته بر جای گذاشته، کمتر مورد توجه دولت و رسانههای داخلی ایران بودهاست.
اما رامین مهمانپرست در پاسخ به پرسشهای خبرنگاران در نشست خبری این هفته خود با ابراز مطالب یاد شده افزود که «یک مسئله انحرافی توسط غرب و آمریکا دنبال میشود و سعی میکنند حرکتهای مصنوعی ایجاد کنند.»
سخنگوی وزارت خارجه ایران در پاسخ به این پرسش خبرنگار آسوشیتدپرس که آیا وی «میداند چند نفر در تحولات اخیر سوریه کشته شدهاند؟» گفت: «این را میدانم که تعدادشان بسیار کمتر از کسانی است که توسط آمریکا در عراق و افغانستان کشته شدهاند.»
وی در ادامه، معترضان سوریه با «یک اقلیت کوچک» نامید و گفت: «معتقدیم به نظرات اقلیتها نیز باید توجه کرد اما اگر قرار باشد با فشار سیاسی و بزرگنمایی رسانهای نظر یک اقلیت کوچک به جامعه تحمیل شود این دموکراسی نیست بلکه تحمیل اراده اقلیت به اکثریت عین دیکتاتوری است.»
خبرگزاریهای جهانی گزارش میدهند که هر هفته به دامنه اعتراضات سوریه که از سه هفته پیش آغاز شده افزوده میشود و دهها هزار نفر تاکنون در راهپیماییهای گوناگون شرکت کردهاند در حالی که سرکوب این اعتراضات تاکنون حدود ۲۰۰ کشته به همراه داشتهاست.
خبرهای رسیده حاکی است که سرکوب معترضان در سوریه، روز سهشنبه نیز ادامه داشت و نیروهای امنیتی سوریه در این روز پس از تکمیل محاصره شهر بانیاس، با حمله به دو روستای نزدیک به این شهر دست کم یک نفر را مجروح کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از یکی از شاهدان عینی، نیروهای امنیتی حکومت بشار اسد، با ورود به روستای بیضا، «اقدام به تیراندازی شدید با مسلسل به سوی ساکنان کردند.»
دو روز پیش از آن نیز نیروهای وفادار به بشار اسد با گشودن آتش به روی گروهی از اهالی سنیمذهب شهر بانیاس که از مسجدی در این شهر حفاظت میکردند، ۵ تن از آنان را زخمی کردند.
بنا بر این گزارش، نیروهای دولتی با تانک وارد شهر ساحلی بانیاس شدهاند و گروهی مسلح متعلق به اقلیت علوی که با نام گروه «شبّیحه» شناخته میشوند به هنگام نماز صبح به سوی مسجد «ابوبکر صدیق» بانیاس شلیک کرده و ۵ تن، از جمله یک مرد مسن را زخمی کردهاند.
این رویدادها پس از آن اتفاق میافتد که در حدود ۲ هزار نفر از اهالی بانیاس روز جمعه دست به راهپیمایی زده و خواستار براندازی رژیم بشار اسد شدند.
بنا بر گزارشها، روز سهشنبه کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل از حکومت سوریه خواست تا از اعمال خشونت علیه معترضان این کشور خودداری کند و کاخ سفید نیز با محکوم کردن این خشونتها در مورد گزارشهایی که حاکی از «جلوگیری از دسترسی زخمیان به درمان پزشکی» است ابراز نگرانی کرد.
Tuesday, April 12, 2011
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل متحد به 'افشاگری' اخیر سازمان مجاهدین خلق در ارتباط با وجود یک کارخانه ساخت قطعه برای سانتریفیوژهای تاسیسات هستهای ایران واکنش نشان داده است.
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل متحد به 'افشاگری' اخیر سازمان مجاهدین خلق در ارتباط با وجود یک کارخانه ساخت قطعه برای سانتریفیوژهای تاسیسات هستهای ایران واکنش نشان داده است.
علی اصغر سلطانیه در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، درباره امکان بازرسی از کارخانه قطعهسازی 'تابا' گفت: "قطعهسازی جزو تعهدات جامع پادمان معاهده عدم اشاعه تسلیحات هستهای (ان پی تی) نیست."
به گفته آقای سلطانیه بر اساس معاهده NPT الزامی برای بازرسی از قطعات سانتریفیوژ وجود ندارد، بلکه "سانتریفیوژها باید بازرسی شوند که بازرسی از آنها نیز به صورت مرتب انجام میشود."
سازمان مجاهدین خلق ایران روز پنج شنبه هفته گذشته، ۷ آوریل، اعلام کرد یک مجتمع صنعتی را در کرج شناسایی کرده که در آن قطعات سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم تولید میشود.
علیرضا جعفرزاده از سخنگویان این سازمان مخالف جمهوری اسلامی در کنفرانسی خبری در واشنگتن گفت که مجتمع تابا به مدت چهار سال و نیم مشغول تولید "جدار آلومینیومی، مغناطیس، پمپهای مولکولی، لولههای کامپوزیت و پایه سانتریفیوژ بوده است."
سازمان مجاهدین خلق ایران می گوید که ایران قطعات ساخت 'دهها هزار سانتریفیوژ' را که در غنیسازی اورانیوم به کار میرود، در این مجتمع تولید میکند.
ایمنی هستهایعلی اصغر سلطانیه همچنین از برگزاری نشستی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل در نیمه دوم ماه ژوئن در رابطه با ایمنی هستهای خبر داده است.
علت برگزاری این نشست بازنگری در استانداردهای ایمنی هستهای به دلیل نگرانی هایی عنوان شده که در پی وقوع زلزله در ژاپن و آسیب دیدن نیروگاههای هستهای این کشور به وجود آمده است.
به گفته آقای سلطانیه قرار است روسای سازمانهای انرژی اتمی کشورها دراین نشست در وین شرکت کنند.
این در حالی است که فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران پیش از این به دلیل 'مشارکت در فعالیتهای هسته ای و موشکی ایران' درفهرست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته است. از جمله این تحریمها ممنوعیت سفر به کشورهای عضو سازمان ملل متحد است.
نامهنگاری اشتون و جلیلیآقای سلطانیه در پاسخ به سوالی درباره پاسخ ایران به نامه کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره ادامه گفتوگوها میان ایران و نمایندگان گروه ۵+۱ گفت که "تهران همواره آماده مذاکره با گروه ۵+۱ بدون پیش شرط بوده است."
پیش از این علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران از نامهنگاری میان خانم اشتون و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، خبر داده بود.
به گزارش ایرنا، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل متحد خواهان به رسمیت شناختن حق 'غیر فابل انکار' ایران برای ادامه مذاکرات هستهای شده است.
غنی سازی اورانیوم از جمله مواردی است که ایران حق انجام آن را برای خود محفوظ میداند، اما شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامهای رای به توقف آن داده است. آمریکا و کشورهای غربی نگرانند که ایران در پوشش استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای در حال حرکت به سمت ساخت سلاح های اتمی باشد، اتهامی که ایران همواره آن را رد و بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود تاکید کرده است.
علی اصغر سلطانیه در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، درباره امکان بازرسی از کارخانه قطعهسازی 'تابا' گفت: "قطعهسازی جزو تعهدات جامع پادمان معاهده عدم اشاعه تسلیحات هستهای (ان پی تی) نیست."
به گفته آقای سلطانیه بر اساس معاهده NPT الزامی برای بازرسی از قطعات سانتریفیوژ وجود ندارد، بلکه "سانتریفیوژها باید بازرسی شوند که بازرسی از آنها نیز به صورت مرتب انجام میشود."
سازمان مجاهدین خلق ایران روز پنج شنبه هفته گذشته، ۷ آوریل، اعلام کرد یک مجتمع صنعتی را در کرج شناسایی کرده که در آن قطعات سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم تولید میشود.
علیرضا جعفرزاده از سخنگویان این سازمان مخالف جمهوری اسلامی در کنفرانسی خبری در واشنگتن گفت که مجتمع تابا به مدت چهار سال و نیم مشغول تولید "جدار آلومینیومی، مغناطیس، پمپهای مولکولی، لولههای کامپوزیت و پایه سانتریفیوژ بوده است."
سازمان مجاهدین خلق ایران می گوید که ایران قطعات ساخت 'دهها هزار سانتریفیوژ' را که در غنیسازی اورانیوم به کار میرود، در این مجتمع تولید میکند.
ایمنی هستهایعلی اصغر سلطانیه همچنین از برگزاری نشستی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل در نیمه دوم ماه ژوئن در رابطه با ایمنی هستهای خبر داده است.
علت برگزاری این نشست بازنگری در استانداردهای ایمنی هستهای به دلیل نگرانی هایی عنوان شده که در پی وقوع زلزله در ژاپن و آسیب دیدن نیروگاههای هستهای این کشور به وجود آمده است.
به گفته آقای سلطانیه قرار است روسای سازمانهای انرژی اتمی کشورها دراین نشست در وین شرکت کنند.
این در حالی است که فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران پیش از این به دلیل 'مشارکت در فعالیتهای هسته ای و موشکی ایران' درفهرست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته است. از جمله این تحریمها ممنوعیت سفر به کشورهای عضو سازمان ملل متحد است.
نامهنگاری اشتون و جلیلیآقای سلطانیه در پاسخ به سوالی درباره پاسخ ایران به نامه کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره ادامه گفتوگوها میان ایران و نمایندگان گروه ۵+۱ گفت که "تهران همواره آماده مذاکره با گروه ۵+۱ بدون پیش شرط بوده است."
پیش از این علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران از نامهنگاری میان خانم اشتون و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، خبر داده بود.
به گزارش ایرنا، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل متحد خواهان به رسمیت شناختن حق 'غیر فابل انکار' ایران برای ادامه مذاکرات هستهای شده است.
غنی سازی اورانیوم از جمله مواردی است که ایران حق انجام آن را برای خود محفوظ میداند، اما شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامهای رای به توقف آن داده است. آمریکا و کشورهای غربی نگرانند که ایران در پوشش استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای در حال حرکت به سمت ساخت سلاح های اتمی باشد، اتهامی که ایران همواره آن را رد و بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود تاکید کرده است.
فرمانده نيروي زميني ارتش : يگان هاي نيروي زميني ارتش در همه نقاط مرزي كشور مستقر مي شوند
فرمانده نيروي زميني ارتش : يگان هاي نيروي زميني ارتش در همه نقاط مرزي كشور مستقر مي شوند
ایلنا : امير سرتيپ احمدرضا پوردستان، فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران صبح امروز، سه شنبه در نشست خبري با اصحاب رسانه به مناسبت در پيش بودن روز ارتش و بزرگداشت حماسه آفريني هاي نيروي زميني گفت: : ما درحال حاضر وارد يك فاز جديدي از تهديدات شده ايم، تهديداتي كه به لحاظ نوع، شكل و اندازه با گذشته خيلي فرق دارد و بايد متناسب با آنها تغييرات جديدي در ساختار نظامي خود بوجود بياوريم.
وي با بيان اينكه با استفاده از تجربيات دوران 8 سال دفاع مقدس و بررسي جنگ اول و دوم خليج فارس و همچنين جنگ افغانستان، دكترين نظامي خود را تعريف كرده ايم، گفت: در دكترين جديد نيروي زميني ارتش ، متناسب با تهديدات تاكتيك هاي خود را اجرايي خواهيم كرد.
امير پوردستان افزود: در حقيقت طرح تحول ساختاري نيروي زميني ارتش، چابكي و چالاكي اين نيرو را در عرصه هاي مختلف به ويژه عرصه دفاع از كيان اسلامي به همراه خواهد داشت.
فرمانده نيروي زميني ارتش به طرح آمايش جديد اين نيرو اشاره و عنوان كرد: در حال حاضر يگان هاي نيروي زميني ارتش تنها در نقاط مرزي غرب و شمال غرب كشور مستقر هستند در حاليكه با طرح تحول ساختاري و آمايش جديد يگان هاي نيروي زميني ارتش در همه نقاط مرزي كشور مستقر خواهند شد، ضمن اينكه شاهد ساخت و احداث پادگان هاي نظامي جديدي نيز در همه نقاط مرزي كشور خواهيم بود.
ایلنا : امير سرتيپ احمدرضا پوردستان، فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران صبح امروز، سه شنبه در نشست خبري با اصحاب رسانه به مناسبت در پيش بودن روز ارتش و بزرگداشت حماسه آفريني هاي نيروي زميني گفت: : ما درحال حاضر وارد يك فاز جديدي از تهديدات شده ايم، تهديداتي كه به لحاظ نوع، شكل و اندازه با گذشته خيلي فرق دارد و بايد متناسب با آنها تغييرات جديدي در ساختار نظامي خود بوجود بياوريم.
وي با بيان اينكه با استفاده از تجربيات دوران 8 سال دفاع مقدس و بررسي جنگ اول و دوم خليج فارس و همچنين جنگ افغانستان، دكترين نظامي خود را تعريف كرده ايم، گفت: در دكترين جديد نيروي زميني ارتش ، متناسب با تهديدات تاكتيك هاي خود را اجرايي خواهيم كرد.
امير پوردستان افزود: در حقيقت طرح تحول ساختاري نيروي زميني ارتش، چابكي و چالاكي اين نيرو را در عرصه هاي مختلف به ويژه عرصه دفاع از كيان اسلامي به همراه خواهد داشت.
فرمانده نيروي زميني ارتش به طرح آمايش جديد اين نيرو اشاره و عنوان كرد: در حال حاضر يگان هاي نيروي زميني ارتش تنها در نقاط مرزي غرب و شمال غرب كشور مستقر هستند در حاليكه با طرح تحول ساختاري و آمايش جديد يگان هاي نيروي زميني ارتش در همه نقاط مرزي كشور مستقر خواهند شد، ضمن اينكه شاهد ساخت و احداث پادگان هاي نظامي جديدي نيز در همه نقاط مرزي كشور خواهيم بود.
در باب طرح تاریخی مجلس در ممنوعیت سگ گردانی!
در باب طرح تاریخی مجلس در ممنوعیت سگ گردانی!
کلمه : دوره هشتم مجلس شورای اسلامی که با مهره چینی شورای نگهبان (مشهور به مجلس امام زمان ) مهندسی شده است، یکی از مظاهر فروپاشی نظام جمهوری اسلامی است. در این مجلس تشریفاتی و گوش به فرمان که کمترین نشانی از نمایندگی ملت ندارد وکیل الدوله ها به جای کارشناسی تقنینی و نظارت بر دولت به اتلاف سرمایه و برباددادن آبروی کشور مشغولند.
پس از طرح تاریخی نظارت بر نمایندگان، طرح تاریخی دیگری برای قانون مند کردن سگ گردانی در شرف تصویب است.
ابتدا عین خبر را بخوانید:
“39 نماينده مجلس طرحي تهيه كردند كه در صورت تصويب نهايي آن گرداندن حيواناتي مانند سگ در اماكن و معابر عمومي ممنوع و مرتكب شونده به ضبط حيوان و جزاي نقدي محكوم خواهد شد. اين طرح كه در قالب الحاق يك ماده به قانون مجازات اسلامي ابتداي اسفند ماه سال گذشته در صحن علني مجلس اعلام وصول شد؛ شامل يك ماده واحده و يك تبصره است و هم اكنون در كميسيونهاي تخصصي مجلس درحال بررسي است.” (روزنامه جمهوری اسلامی 23 فروردین 1390)
این مهم نیست که حکومت چگونه جمهوریت نظام را به مسلخ برده است، سرانه اعدام کشور در سال گذشته مقام دوم جهان و به نسبت جمعیت مقام اول جهان را دارد، زندانها نزدیک دو برابر ظرفیت زندانی دارند، بازجویان در زندانها خدائی می کنند، مسئله تجاوز و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی نیاز به بررسی دارد، کشته های جاده ای در رده اول بین المللی است، آلودگی هوای تهران خیلی بالاتر از حد مجاز است، بیش از 55 درصد مردم کشور زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند، هزارها کارگر ماههاست حقوق نگرفته اند، معلمان با دشوارترین مشکلات معیشتی دست وپنجه نرم می کنند، در فرار مغزها رتبه اول جهانی داریم، وضعیت علوم انسانی در فلاکت بارترین وضعیت دهه های اخیر قرار دارد، نشاط در میان جوانان و نوجوانان به پائین ترین حد خود رسیده است….
آری اینها هیچکدام مسئله ای نیست که ارزش مطرح شدن در مجلس شورای اسلامی دارد که قرار بود عصاره فضائل ملت باشد. سگ گردانی مبرم ترین نیاز جامعه بوده که بزودی توسط وکلای مجلس قانونش وضع می شود و به چشم بهم زدنی از تصویب فقهای شورای نگهبان هم می گذرد و به کوری چشم دشمنان نظام سگ گردانی در اماکن عمومی ممنوع می شود.
وکلای مجلسی که برعلیه نخست وزیر زمان جنگ و رئیس سابق مجلسش در صحن علنی راه پیمائی می کند و بجای پرسش از ظلم و حبس خلاف قانون آنها از مرگ و اعدام آنها سخن می گونید قانون مصوبشان هم باید ممنوعیت سگ گردانی باشد. همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید.
کلمه : دوره هشتم مجلس شورای اسلامی که با مهره چینی شورای نگهبان (مشهور به مجلس امام زمان ) مهندسی شده است، یکی از مظاهر فروپاشی نظام جمهوری اسلامی است. در این مجلس تشریفاتی و گوش به فرمان که کمترین نشانی از نمایندگی ملت ندارد وکیل الدوله ها به جای کارشناسی تقنینی و نظارت بر دولت به اتلاف سرمایه و برباددادن آبروی کشور مشغولند.
پس از طرح تاریخی نظارت بر نمایندگان، طرح تاریخی دیگری برای قانون مند کردن سگ گردانی در شرف تصویب است.
ابتدا عین خبر را بخوانید:
“39 نماينده مجلس طرحي تهيه كردند كه در صورت تصويب نهايي آن گرداندن حيواناتي مانند سگ در اماكن و معابر عمومي ممنوع و مرتكب شونده به ضبط حيوان و جزاي نقدي محكوم خواهد شد. اين طرح كه در قالب الحاق يك ماده به قانون مجازات اسلامي ابتداي اسفند ماه سال گذشته در صحن علني مجلس اعلام وصول شد؛ شامل يك ماده واحده و يك تبصره است و هم اكنون در كميسيونهاي تخصصي مجلس درحال بررسي است.” (روزنامه جمهوری اسلامی 23 فروردین 1390)
این مهم نیست که حکومت چگونه جمهوریت نظام را به مسلخ برده است، سرانه اعدام کشور در سال گذشته مقام دوم جهان و به نسبت جمعیت مقام اول جهان را دارد، زندانها نزدیک دو برابر ظرفیت زندانی دارند، بازجویان در زندانها خدائی می کنند، مسئله تجاوز و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی نیاز به بررسی دارد، کشته های جاده ای در رده اول بین المللی است، آلودگی هوای تهران خیلی بالاتر از حد مجاز است، بیش از 55 درصد مردم کشور زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند، هزارها کارگر ماههاست حقوق نگرفته اند، معلمان با دشوارترین مشکلات معیشتی دست وپنجه نرم می کنند، در فرار مغزها رتبه اول جهانی داریم، وضعیت علوم انسانی در فلاکت بارترین وضعیت دهه های اخیر قرار دارد، نشاط در میان جوانان و نوجوانان به پائین ترین حد خود رسیده است….
آری اینها هیچکدام مسئله ای نیست که ارزش مطرح شدن در مجلس شورای اسلامی دارد که قرار بود عصاره فضائل ملت باشد. سگ گردانی مبرم ترین نیاز جامعه بوده که بزودی توسط وکلای مجلس قانونش وضع می شود و به چشم بهم زدنی از تصویب فقهای شورای نگهبان هم می گذرد و به کوری چشم دشمنان نظام سگ گردانی در اماکن عمومی ممنوع می شود.
وکلای مجلسی که برعلیه نخست وزیر زمان جنگ و رئیس سابق مجلسش در صحن علنی راه پیمائی می کند و بجای پرسش از ظلم و حبس خلاف قانون آنها از مرگ و اعدام آنها سخن می گونید قانون مصوبشان هم باید ممنوعیت سگ گردانی باشد. همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید.
عربستان هم ایران را تهدید به حمله نظامی کرد: قدرت نظامی ما را تست نکنید/ از دست ایرانی ها در حج خیلی رنج بردیم!
عربستان هم ایران را تهدید به حمله نظامی کرد: قدرت نظامی ما را تست نکنید/ از دست ایرانی ها در حج خیلی رنج بردیم!
خبرگزاری انتخاب (Entekhab.ir) : پس از اظهارنظر مقامات بحرینی و کویتی علیه جمهوری اسلامی ایران، این بار نوبت به عربستان سعودی رسید تا سفیر این کشور در مصر، در اظهاراتی ضد ایرانی و کم سابقه، ایران را تهدید به حمله ی نظامی کرد!
به گزارش سرویس بین الملل خبرگرزاری انتخاب احمد القتان سفیر عربستان سعودی در مصر در مصاحبه با شبکه ی الحیات ادعا کرد: ما در عربستان سعودی مخصوصا ملک عبدالله از زمانی که وی ولیعهد بود تلاش کرده ایم که دست دوستی را به سوی ایران دراز کنیم به هر شکلی. اما متاسفانه، توطئه های ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز تمامی ندارد.
وی می افزاید: تا امروز، انها با توهم امپراطوری فارس زندگی می کنند. اظهارات اخیر ایرانیان عجیب و غریب است. انها عربستان سعوودی را متهم به دخالت در امور بحرین کردند. این حقیقت ندارد و من می توانم آن را ثابت کنم.
احمد القتان مدعی می شود: این اتهامات زمانی از سوی ایران متوجه ما می شود که ایران هم در حال مداخله در امور لبنان ، عراق، مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
سفیر عربستان سعودی در مصر، می افزاید: وضعیت ما با ایران در منطقه به صورت وحشتناکی است. ما پیام قدتمندانه و مهمی را به انها منتقل کرده ایم: ما اجازه ی نقض امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را نمی دهیم. امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس، خطر قرمز ما در عربستان سعودی است. مطمئنا شما به یاد دارید که عربستان چگونه به حمله ی کویت پاسخ داد.
احمد القتان در ادامهی ادعاهایش، می گوید: اهداف ایران در ایجاد یک شبکه جاسوسی در کوبت چه بود؟ کل این قضیه هشدار دهنده است. ایران چندین سال است که جزیره های امارات را اشغال کرده است! و هنوز هم از هر نوع مذاکره ای در این مورد سرباز می زند! و حتی داوری بین المللی را هم قبول نمی کند!
به گزارش سرویس بین الملل خبرگرزاری انتخاب وی با بیان این که "ما در عربستان سعودی خیلی از دست ایران رنج کشیدیم" ادامه می دهد: بگذارید که به شما یاداوری کنم که ایران در سال 1986 و 1987 دو بار به آسمان عربستان سعودی حمله کرد. ما به انها هشدار دادیم و زمانی که برای بار سوم این قضیه تکرار شد، ما هواپیماهای انها را زدیم.
احمد القتان اضافه می کند: من فکر نمی کنم که سیاست ایران با سیاست مصر در یک خط است. ایران برنامه های خود را دارد. من از اعماق قلبم ارزو می کنم که مصر قادر باشد که ایران را متقاعد کند که روابط همسایگی اش را حفظ کند و به کنواسنیون های بین اللمی احترام بگدارد و دست از دخالت در کشورهای حاشیه خلیج فارس دست بردارد.
وی خطاب به مصاحبه کننده می گوید: برادر عزیر، شما باور نمی کنید که این ایرانی ها دارند در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه می کنند. تنها چیزی که این کشور به ان اهمیت می دهد دخالت در هر قسمت از کشورهای جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از این قضیه رنج می برد. مانند خیلی دیگر از کشورهای عربی دیگر، من می توان در مورد هر کشور عربی دیگری، مثال های زیادی بزنم!
سفیر عربستان سعودی در مصر، در ادامه ، تلویحاً ایران را تهدید به حمله نظامی می کند و می گوید: من به این چیزی که می گویم اعتقاد دارم: امیدوارم ایرانی ها قدرت ما را امتحان نکنند. انها نباید قدرت ما را تست کنند. انشالله، اگر انها بخواهند کشورهای حاشیبه خلیح فارس را بی ثبات کنند، ما توانایی مقابله با ایران را دایم.
مصاحبه کننده در این لحظه پرسید: منظور شما از قدرت به معنای خود کلمه است.
وی پاسخ داد: بله.
مصاحبه کننده دوباره پرسید که این شامل حمله نظامی هم می شود.
سفیر عبستان در مصر پاسخ داد: منظور من ایران است. کشورهای حاشیه خلیج فارس و امنیت انها ، خط قرمز ماست. ما اجازه نقض امنیت را به انها را نمی دهیم امیدوارم که قدرت ما را تست نکنند. من دوست دارم چیزهایی که نگفتم یاداور بشوم.
احمد القتان اضافه می کند: ما از دست ایرانی ها در فصل های مختلف حج خیلی رنج بردیم و آزار دیدیم! انها به عربستان می اید و باعث اشوب در طول فصل حج می شوند
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ مصاحبه کننده در پایان گفت و گو، از سفیر عربستان سعودی در مصر پرسید: ایا ایران مسئول اشوب و تظاهرات در عربستان هم هست؟
سفیر عربستان، بدون اشاره به درگیری های سنگین در کشورش که روزهای متمادی ادامه داشت، پاسخ داد: کدام تظاهرات؟ همانی که 10 تا 15 نفر امدند؟!
خبرگزاری انتخاب (Entekhab.ir) : پس از اظهارنظر مقامات بحرینی و کویتی علیه جمهوری اسلامی ایران، این بار نوبت به عربستان سعودی رسید تا سفیر این کشور در مصر، در اظهاراتی ضد ایرانی و کم سابقه، ایران را تهدید به حمله ی نظامی کرد!
به گزارش سرویس بین الملل خبرگرزاری انتخاب احمد القتان سفیر عربستان سعودی در مصر در مصاحبه با شبکه ی الحیات ادعا کرد: ما در عربستان سعودی مخصوصا ملک عبدالله از زمانی که وی ولیعهد بود تلاش کرده ایم که دست دوستی را به سوی ایران دراز کنیم به هر شکلی. اما متاسفانه، توطئه های ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز تمامی ندارد.
وی می افزاید: تا امروز، انها با توهم امپراطوری فارس زندگی می کنند. اظهارات اخیر ایرانیان عجیب و غریب است. انها عربستان سعوودی را متهم به دخالت در امور بحرین کردند. این حقیقت ندارد و من می توانم آن را ثابت کنم.
احمد القتان مدعی می شود: این اتهامات زمانی از سوی ایران متوجه ما می شود که ایران هم در حال مداخله در امور لبنان ، عراق، مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
سفیر عربستان سعودی در مصر، می افزاید: وضعیت ما با ایران در منطقه به صورت وحشتناکی است. ما پیام قدتمندانه و مهمی را به انها منتقل کرده ایم: ما اجازه ی نقض امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را نمی دهیم. امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس، خطر قرمز ما در عربستان سعودی است. مطمئنا شما به یاد دارید که عربستان چگونه به حمله ی کویت پاسخ داد.
احمد القتان در ادامهی ادعاهایش، می گوید: اهداف ایران در ایجاد یک شبکه جاسوسی در کوبت چه بود؟ کل این قضیه هشدار دهنده است. ایران چندین سال است که جزیره های امارات را اشغال کرده است! و هنوز هم از هر نوع مذاکره ای در این مورد سرباز می زند! و حتی داوری بین المللی را هم قبول نمی کند!
به گزارش سرویس بین الملل خبرگرزاری انتخاب وی با بیان این که "ما در عربستان سعودی خیلی از دست ایران رنج کشیدیم" ادامه می دهد: بگذارید که به شما یاداوری کنم که ایران در سال 1986 و 1987 دو بار به آسمان عربستان سعودی حمله کرد. ما به انها هشدار دادیم و زمانی که برای بار سوم این قضیه تکرار شد، ما هواپیماهای انها را زدیم.
احمد القتان اضافه می کند: من فکر نمی کنم که سیاست ایران با سیاست مصر در یک خط است. ایران برنامه های خود را دارد. من از اعماق قلبم ارزو می کنم که مصر قادر باشد که ایران را متقاعد کند که روابط همسایگی اش را حفظ کند و به کنواسنیون های بین اللمی احترام بگدارد و دست از دخالت در کشورهای حاشیه خلیج فارس دست بردارد.
وی خطاب به مصاحبه کننده می گوید: برادر عزیر، شما باور نمی کنید که این ایرانی ها دارند در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه می کنند. تنها چیزی که این کشور به ان اهمیت می دهد دخالت در هر قسمت از کشورهای جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از این قضیه رنج می برد. مانند خیلی دیگر از کشورهای عربی دیگر، من می توان در مورد هر کشور عربی دیگری، مثال های زیادی بزنم!
سفیر عربستان سعودی در مصر، در ادامه ، تلویحاً ایران را تهدید به حمله نظامی می کند و می گوید: من به این چیزی که می گویم اعتقاد دارم: امیدوارم ایرانی ها قدرت ما را امتحان نکنند. انها نباید قدرت ما را تست کنند. انشالله، اگر انها بخواهند کشورهای حاشیبه خلیح فارس را بی ثبات کنند، ما توانایی مقابله با ایران را دایم.
مصاحبه کننده در این لحظه پرسید: منظور شما از قدرت به معنای خود کلمه است.
وی پاسخ داد: بله.
مصاحبه کننده دوباره پرسید که این شامل حمله نظامی هم می شود.
سفیر عبستان در مصر پاسخ داد: منظور من ایران است. کشورهای حاشیه خلیج فارس و امنیت انها ، خط قرمز ماست. ما اجازه نقض امنیت را به انها را نمی دهیم امیدوارم که قدرت ما را تست نکنند. من دوست دارم چیزهایی که نگفتم یاداور بشوم.
احمد القتان اضافه می کند: ما از دست ایرانی ها در فصل های مختلف حج خیلی رنج بردیم و آزار دیدیم! انها به عربستان می اید و باعث اشوب در طول فصل حج می شوند
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ مصاحبه کننده در پایان گفت و گو، از سفیر عربستان سعودی در مصر پرسید: ایا ایران مسئول اشوب و تظاهرات در عربستان هم هست؟
سفیر عربستان، بدون اشاره به درگیری های سنگین در کشورش که روزهای متمادی ادامه داشت، پاسخ داد: کدام تظاهرات؟ همانی که 10 تا 15 نفر امدند؟!
معاون اول احمدی نژاد : به هر خانوار ایرانی 1.5 میلیون وام پرداخت می شود (برنامه تکمیلی فقر زدایی دولت!) /هواپیماهای غربی اجازه سوختگیری در ایران ندارند
معاون اول احمدی نژاد : به هر خانوار ایرانی 1.5 میلیون وام پرداخت می شود (برنامه تکمیلی فقر زدایی دولت!) /هواپیماهای غربی اجازه سوختگیری در ایران ندارند
آخرین نیوز: به گفته وی در طرح تامین نیز اعتباری در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرد که با آن نمیتوانند اجناس خارجی خریداری کنند.
براساس وعده معاون اول احمدی نژاد، 1.5 میلیون تومان وام قرضالحسنه با کارمزد چهار درصد به هر خانواده ایرانی پرداخت می شود. (وی اشاره ای به منبع مالی پرداخت این وام اشاره نکرد و اینکه این چه کمکی به وضعیت اقتصادی مردم ميکند و در آخر آن که بهر جهت این یک وام است و باید پرداخت شود)
معاون اول رییس جمهور با اشاره به اقدام اخیر غربیها مبنی بر تحریم سوخت هواپیماهای مسافربری ایران در اروپا، اعلام کرد: ایران نیز راهکار مقابله به مثل را انتخاب کرد و بلافاصله دستور داده شد که به هیچ یک از هواپیماهای غربی در داخل سوخت داده نشود.
در عین حال محمدرضا رحیمی درمراسم «جشن سلامت» که صبح امروز در مرکز همایشهای بینالمللی رازی برگزار شد تاکید کرد: یک خانواده چهارنفره تقریبا 200 هزار تومان یارانه در هر ماه دریافت میکند، یادآور شد: این در حالیست که مستمری اقشار آسیبپذیر کمتر از 60 هزار تومان بوده است.
وی با اشاره به این که مقرر شده است، با اجرای طرح میزان، 1.5 میلیون تومان وام قرضالحسنه با کارمزد چهار درصد به هر خانواده ایرانی پرداخت شود، ادامه داد: میتوان این طور نتیجهگیری کرد که یک خانواده چهار نفره با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها و برخورداری از وام طرح میزان، سالانه سه میلیون و 900 هزار تومان درآمد دارد.
به گفته رحیمی، خانواده نیازمندی که پیش ازاین با 40 ـ 50 هزار تومان کمک دولتی از طریق کمیته امداد یا بهزیستی زندگی میکردند، اکنون با برخورداری از چنین درآمدی میتوانند زندگی خود را مدیریت کنند.
رحیمی تاکید کرد: ایران به دنبال ارائه الگویی به جهانیان برای ریشهکن کردن فقر از طریق اجرای قانون هدفمندسازی یارانههاست. ( بیکاری 20 درصدی، تورم 22 درصدی و رشد اقتصادی صفر درصدی یعنی اکثریت جامعه در ریر فقر است)
وی با بیان این که کارشناسان معتقدند اجرای هدفمندسازی یارانهها در دیگر کشورها همواره در اوج ثبات و پایداری صورت گرفته است، افزود: جمهوری اسلامی ایران نیز با وجود شدیدترین تحریمها در اوج ثبات قرار دارد.
وی درباره طرح میزان توضیح داد: وام 1.5 میلیون تومانی یاد شده قرار است، ابتدا به کارکنان آموزش و پرورش و سپس به کارکنان حوزه بهداشت و درمان، سایر کارمندان دولت، بازنشستگان، کارگران و در نهایت به همه ایرانیان پرداخت شود.
بر اساس طرح تامین، اعتباری در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرد که با آن نمیتوانند اجناس خارجی خریداری کنند
به گفته وی در طرح تامین نیز اعتباری در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرد که با آن نمیتوانند اجناس خارجی خریداری کنند.
به گفته معاون اول احمدی نژاد، خانوادهها با استفاده از این اعتبار میتوانند بهترین کالاهای ایرانی را که دارای ایران کد و استاندارد هستند، به صورت مستقیم از کارخانه تولید کننده تهیه کنند که علاوه بر برخورداری از سه درصد تخفیف، حمل کالا نیز برای آنها به صورت رایگان انجام میشود.
وی به اجرای طرح آتیه نیز اشاره و اظهار کرد: نرخ تولد در کشورمان یک میلیون و 400 هزار نوزاد در سال است که این متولدان جدید از یک میلیون تومان در قالب طرح آتیه برخوردار میشوند.
آخرین نیوز: به گفته وی در طرح تامین نیز اعتباری در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرد که با آن نمیتوانند اجناس خارجی خریداری کنند.
براساس وعده معاون اول احمدی نژاد، 1.5 میلیون تومان وام قرضالحسنه با کارمزد چهار درصد به هر خانواده ایرانی پرداخت می شود. (وی اشاره ای به منبع مالی پرداخت این وام اشاره نکرد و اینکه این چه کمکی به وضعیت اقتصادی مردم ميکند و در آخر آن که بهر جهت این یک وام است و باید پرداخت شود)
معاون اول رییس جمهور با اشاره به اقدام اخیر غربیها مبنی بر تحریم سوخت هواپیماهای مسافربری ایران در اروپا، اعلام کرد: ایران نیز راهکار مقابله به مثل را انتخاب کرد و بلافاصله دستور داده شد که به هیچ یک از هواپیماهای غربی در داخل سوخت داده نشود.
در عین حال محمدرضا رحیمی درمراسم «جشن سلامت» که صبح امروز در مرکز همایشهای بینالمللی رازی برگزار شد تاکید کرد: یک خانواده چهارنفره تقریبا 200 هزار تومان یارانه در هر ماه دریافت میکند، یادآور شد: این در حالیست که مستمری اقشار آسیبپذیر کمتر از 60 هزار تومان بوده است.
وی با اشاره به این که مقرر شده است، با اجرای طرح میزان، 1.5 میلیون تومان وام قرضالحسنه با کارمزد چهار درصد به هر خانواده ایرانی پرداخت شود، ادامه داد: میتوان این طور نتیجهگیری کرد که یک خانواده چهار نفره با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها و برخورداری از وام طرح میزان، سالانه سه میلیون و 900 هزار تومان درآمد دارد.
به گفته رحیمی، خانواده نیازمندی که پیش ازاین با 40 ـ 50 هزار تومان کمک دولتی از طریق کمیته امداد یا بهزیستی زندگی میکردند، اکنون با برخورداری از چنین درآمدی میتوانند زندگی خود را مدیریت کنند.
رحیمی تاکید کرد: ایران به دنبال ارائه الگویی به جهانیان برای ریشهکن کردن فقر از طریق اجرای قانون هدفمندسازی یارانههاست. ( بیکاری 20 درصدی، تورم 22 درصدی و رشد اقتصادی صفر درصدی یعنی اکثریت جامعه در ریر فقر است)
وی با بیان این که کارشناسان معتقدند اجرای هدفمندسازی یارانهها در دیگر کشورها همواره در اوج ثبات و پایداری صورت گرفته است، افزود: جمهوری اسلامی ایران نیز با وجود شدیدترین تحریمها در اوج ثبات قرار دارد.
وی درباره طرح میزان توضیح داد: وام 1.5 میلیون تومانی یاد شده قرار است، ابتدا به کارکنان آموزش و پرورش و سپس به کارکنان حوزه بهداشت و درمان، سایر کارمندان دولت، بازنشستگان، کارگران و در نهایت به همه ایرانیان پرداخت شود.
بر اساس طرح تامین، اعتباری در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرد که با آن نمیتوانند اجناس خارجی خریداری کنند
به گفته وی در طرح تامین نیز اعتباری در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرد که با آن نمیتوانند اجناس خارجی خریداری کنند.
به گفته معاون اول احمدی نژاد، خانوادهها با استفاده از این اعتبار میتوانند بهترین کالاهای ایرانی را که دارای ایران کد و استاندارد هستند، به صورت مستقیم از کارخانه تولید کننده تهیه کنند که علاوه بر برخورداری از سه درصد تخفیف، حمل کالا نیز برای آنها به صورت رایگان انجام میشود.
وی به اجرای طرح آتیه نیز اشاره و اظهار کرد: نرخ تولد در کشورمان یک میلیون و 400 هزار نوزاد در سال است که این متولدان جدید از یک میلیون تومان در قالب طرح آتیه برخوردار میشوند.
رسوایی نمایش دروغین صداوسیما در بین شهروندان پاوه
رسوایی نمایش دروغین صداوسیما در بین شهروندان پاوه
همشهریهای صانع ژاله، همکار پروژه «شهید دزدی» را طرد کردند
کلمه : نزدیک به دو ماه از شهادت صانع ژاله میگذرد، اما هنوز قاتل یا قاتلان او شناسایی و معرفی نشدهاند. در این حال، بستگان این شهید و دیگر ساکنان شهر پاوه، به طرد و قطع رابطه با پسرخاله صانع ژاله پرداختهاند که در پروژه شهید دزدی، نقش مؤثری داشت. جوانان این شهر هم نسبت به تبلیغات حکومتی مبنی بر بسیجی بودن صانع ژاله، واکنش نشان میدهند؛ که بارها به دستگیر شدن آنها منجر شده است.
خبرنگار کلمه از پاوه گزارش میدهد که ماجرای رسوایی صداوسیما در معرفی پسرخاله سپاهی صانع ژاله به جای پدرش و مصاحبه با او، هنوز هم موضوع صحبت مردم پاوه است. آنها او را خائن و متهم اصلی پروژه «شهید دزدی» میدانند و معتقدند صداوسیما و نیروهای امنیتی دولت کودتا، با همکاری این فرد توانستند نمایش دروغینی را به اجرا بگذارند که علت حضور صانع ژاله در خیابان در روز ۲۵ بهمن و عامل کشته شدن او را وارونه جلوه میدهد.
صانع ژاله، دانشجوی دانشگاه هنر تهران بود که در راهپیمایی روز ۲۵ بهمن به ضرب گلوله به شهادت رسید. حاکمیت بلافاصله پس از شهادت او، در اقدامی غیرمنتظره و سخیف، ادعا کرد که صانع ژاله بسیجی بوده و منافقان او را کشتهاند. پس از آن هم تبلیغات گسترده رسانههای و تشییع جنازه سازماندهیشده به کار گرفته شد تا پروژهای که از سوی رسانههای مستقل، «شهید دزدی» نام گرفت، برای افکار عمومی توجیه شود. هرچند با مصاحبه برادر این شهید و اعلام اینکه او بسیجی نبوده، و نیز انتشار عکسهای دیدار او با مرحوم آیتالله منتظری و گزارشهای فعالیتش در انتخابات به نفع مهندس موسوی، این تبلیغات نیز به ثمر نرسید.
اکنون پروژه شهیددزدی در پاوه، شهر محل سکونت خانوادهی این شهید، نیز با واکنش مردم مواجه شده و فردی که به دروغ به عنوان پدر صانع ژاله در تلویزیون معرفی شده و در جعل کارت بسیج برای صانع ژاله نیز با ماموران امنیتی همکاری کرده بود، با طرد و قطع رابطه از سوی شهروندان پاوه روبهرو شده است.
نام این فرد، زینالدین انصاری است. او پسرخاله شهید صانع ژاله است، اما خبرگزاری فارس و بخش خبری بیست و سی صداوسیما، به دروغ او را پدر صانع معرفی کردند. زینالدین انصاری که در بخش حراست قرارگاه خاتمالانبیای سپاه پاسداران مشغول به کار است، از عوامل جعل کارت بسیج برای صانع ژاله است و برادر این شهید، در مصاحبهای فاش کرده بود که صبح روز ۲۶ بهمن، پیش از آنکه خانواده از شهادت صانع مطلع شوند، او به در خانه آمده و قطعه عکسی از این شهید را درخواست کرده است که بعدا برای جعل کارت بسیج او استفاده شده است.
گزارش خبرنگار کلمه حاکی است که با توجه بافت سنتی شهرستان پاوه، که شبکههای فامیلی در آن گستردهاند و اکثر مردم بومی شهر همدیگر را میشناسند و و نام و نسب یکدیگر را میدانند، مردم پاوه پسرخاله شهید را خائن به خون او میدانند و از این رو نه تنها بستگان و آشنایان ارتباطشان را با او قطع کردهاند، بلکه مردم نیز به شکلهای مختلف از او ابراز انزجار میکنند، تا جایی که بسیاری از مردم وقتی او را در حیابان میبینند، به سمت دیگر خیابان میروند تا با او چهره به چهره و همکلام نشوند.
همچنین از پاوه گزارش میرسد که در ادامه پروژه شهید دزدی، به غیر از ادارات دولتی و امکان رسمی، اصناف پاوه هم مجبور شدهاند تا پلاکاردها و بنرهایی را مبنی بر بسیجی بودن شهید صانع ژاله بر سردر مغازهها و فروشگاهها نصب کنند. اما این پلاکاردها و بنرها، به کرات توسط جوانان پاوه به پایین کشیده شده است.
این گزارش همچنین حاکی است که تاکنون دهها نفر به بهانه پاره کردن یا پایین کشیدن اینگونه تبلیغات دروغین، دستگیر شده و ساعتها و گاهی چند روز را در بازداشت به سر بردهاند.
در همین حال گزارشهای رسیده از پاوه، حاکی از ادامه فشارهای امنیتی بر خانواده این شهید است؛ به طوری که خانواده داغدار صانع ژاله، حتی برای یک ساعت از حضور آشکار و پنهان ماموران امنیتی و اطلاعاتی در امان نیستند و آرامش ندارند.
این گزارش میافزاید: بزرگترین برادر صانع که ماجرای جعل کارت بسیج را در گفتوگو با رسانهها افشا کرد، آزاد شده است، اما به طور دائم تحت نظر قرار دارد و حتی در آرایشگاه محل کار خود نیز آسایش ندارد.
پیش از این هم گزارش شده بود که دو مسئول بسیج غرب کشور، به پدر شهید صانع ژاله، پیشنهاد رشوه ۷۵ میلیون تومانی تحت عنوان خونبها را دادهاند، آن هم در حالی که قاتل شهید هنوز معرفی نشده؛ اما پدر شهید این حقالسکوت را نپذیرفته و در مقابل تهدید آنها به بازداشت برادر دیگر این شهید، گفته است: «یک پسرم در راهی که فکر میکرد درست است کشته شد و پسر دیگرم هم کاری را کرده که اعتقاد دارد درست است و هر هزینهای را هم میپردازد.»
پدر این شهید همچنین به گواهی مردم پاوه، راضی به شرکت در مراسم ختم فرمایشی پسر خود نشده و ساعتها بابت عدم حضور در آن مقاومت کرده است. گزارشها همچینن حاکی است که تقریبا هیچکس از مردم عادی هم در این مراسم فرمایشی شرکت نکرده، اما آنها به چشم خود دیدهاند که بیش از ۲۰ دستگاه اتوبوس و دهها ماشین اداری و نظامی در روز تشییع جنازه، نظامیانی را از کرمانشاه به پاوه آوردهاند تا به جای مردم پاوه، محوطه جلوی دوربینهای صدا و سیما را پر کنند.
همشهریهای صانع ژاله، همکار پروژه «شهید دزدی» را طرد کردند
کلمه : نزدیک به دو ماه از شهادت صانع ژاله میگذرد، اما هنوز قاتل یا قاتلان او شناسایی و معرفی نشدهاند. در این حال، بستگان این شهید و دیگر ساکنان شهر پاوه، به طرد و قطع رابطه با پسرخاله صانع ژاله پرداختهاند که در پروژه شهید دزدی، نقش مؤثری داشت. جوانان این شهر هم نسبت به تبلیغات حکومتی مبنی بر بسیجی بودن صانع ژاله، واکنش نشان میدهند؛ که بارها به دستگیر شدن آنها منجر شده است.
خبرنگار کلمه از پاوه گزارش میدهد که ماجرای رسوایی صداوسیما در معرفی پسرخاله سپاهی صانع ژاله به جای پدرش و مصاحبه با او، هنوز هم موضوع صحبت مردم پاوه است. آنها او را خائن و متهم اصلی پروژه «شهید دزدی» میدانند و معتقدند صداوسیما و نیروهای امنیتی دولت کودتا، با همکاری این فرد توانستند نمایش دروغینی را به اجرا بگذارند که علت حضور صانع ژاله در خیابان در روز ۲۵ بهمن و عامل کشته شدن او را وارونه جلوه میدهد.
صانع ژاله، دانشجوی دانشگاه هنر تهران بود که در راهپیمایی روز ۲۵ بهمن به ضرب گلوله به شهادت رسید. حاکمیت بلافاصله پس از شهادت او، در اقدامی غیرمنتظره و سخیف، ادعا کرد که صانع ژاله بسیجی بوده و منافقان او را کشتهاند. پس از آن هم تبلیغات گسترده رسانههای و تشییع جنازه سازماندهیشده به کار گرفته شد تا پروژهای که از سوی رسانههای مستقل، «شهید دزدی» نام گرفت، برای افکار عمومی توجیه شود. هرچند با مصاحبه برادر این شهید و اعلام اینکه او بسیجی نبوده، و نیز انتشار عکسهای دیدار او با مرحوم آیتالله منتظری و گزارشهای فعالیتش در انتخابات به نفع مهندس موسوی، این تبلیغات نیز به ثمر نرسید.
اکنون پروژه شهیددزدی در پاوه، شهر محل سکونت خانوادهی این شهید، نیز با واکنش مردم مواجه شده و فردی که به دروغ به عنوان پدر صانع ژاله در تلویزیون معرفی شده و در جعل کارت بسیج برای صانع ژاله نیز با ماموران امنیتی همکاری کرده بود، با طرد و قطع رابطه از سوی شهروندان پاوه روبهرو شده است.
نام این فرد، زینالدین انصاری است. او پسرخاله شهید صانع ژاله است، اما خبرگزاری فارس و بخش خبری بیست و سی صداوسیما، به دروغ او را پدر صانع معرفی کردند. زینالدین انصاری که در بخش حراست قرارگاه خاتمالانبیای سپاه پاسداران مشغول به کار است، از عوامل جعل کارت بسیج برای صانع ژاله است و برادر این شهید، در مصاحبهای فاش کرده بود که صبح روز ۲۶ بهمن، پیش از آنکه خانواده از شهادت صانع مطلع شوند، او به در خانه آمده و قطعه عکسی از این شهید را درخواست کرده است که بعدا برای جعل کارت بسیج او استفاده شده است.
گزارش خبرنگار کلمه حاکی است که با توجه بافت سنتی شهرستان پاوه، که شبکههای فامیلی در آن گستردهاند و اکثر مردم بومی شهر همدیگر را میشناسند و و نام و نسب یکدیگر را میدانند، مردم پاوه پسرخاله شهید را خائن به خون او میدانند و از این رو نه تنها بستگان و آشنایان ارتباطشان را با او قطع کردهاند، بلکه مردم نیز به شکلهای مختلف از او ابراز انزجار میکنند، تا جایی که بسیاری از مردم وقتی او را در حیابان میبینند، به سمت دیگر خیابان میروند تا با او چهره به چهره و همکلام نشوند.
همچنین از پاوه گزارش میرسد که در ادامه پروژه شهید دزدی، به غیر از ادارات دولتی و امکان رسمی، اصناف پاوه هم مجبور شدهاند تا پلاکاردها و بنرهایی را مبنی بر بسیجی بودن شهید صانع ژاله بر سردر مغازهها و فروشگاهها نصب کنند. اما این پلاکاردها و بنرها، به کرات توسط جوانان پاوه به پایین کشیده شده است.
این گزارش همچنین حاکی است که تاکنون دهها نفر به بهانه پاره کردن یا پایین کشیدن اینگونه تبلیغات دروغین، دستگیر شده و ساعتها و گاهی چند روز را در بازداشت به سر بردهاند.
در همین حال گزارشهای رسیده از پاوه، حاکی از ادامه فشارهای امنیتی بر خانواده این شهید است؛ به طوری که خانواده داغدار صانع ژاله، حتی برای یک ساعت از حضور آشکار و پنهان ماموران امنیتی و اطلاعاتی در امان نیستند و آرامش ندارند.
این گزارش میافزاید: بزرگترین برادر صانع که ماجرای جعل کارت بسیج را در گفتوگو با رسانهها افشا کرد، آزاد شده است، اما به طور دائم تحت نظر قرار دارد و حتی در آرایشگاه محل کار خود نیز آسایش ندارد.
پیش از این هم گزارش شده بود که دو مسئول بسیج غرب کشور، به پدر شهید صانع ژاله، پیشنهاد رشوه ۷۵ میلیون تومانی تحت عنوان خونبها را دادهاند، آن هم در حالی که قاتل شهید هنوز معرفی نشده؛ اما پدر شهید این حقالسکوت را نپذیرفته و در مقابل تهدید آنها به بازداشت برادر دیگر این شهید، گفته است: «یک پسرم در راهی که فکر میکرد درست است کشته شد و پسر دیگرم هم کاری را کرده که اعتقاد دارد درست است و هر هزینهای را هم میپردازد.»
پدر این شهید همچنین به گواهی مردم پاوه، راضی به شرکت در مراسم ختم فرمایشی پسر خود نشده و ساعتها بابت عدم حضور در آن مقاومت کرده است. گزارشها همچینن حاکی است که تقریبا هیچکس از مردم عادی هم در این مراسم فرمایشی شرکت نکرده، اما آنها به چشم خود دیدهاند که بیش از ۲۰ دستگاه اتوبوس و دهها ماشین اداری و نظامی در روز تشییع جنازه، نظامیانی را از کرمانشاه به پاوه آوردهاند تا به جای مردم پاوه، محوطه جلوی دوربینهای صدا و سیما را پر کنند.
عربستان هم ایران را تهدید به حمله نظامی کرد: قدرت نظامی ما را تست نکنید! / از دست ایرانی ها در حج خیلی رنج بردیم!/ آنها با توهم امپراطوری فارس زندگی می کنند!
خبرگزاری انتخاب (Entekhab.ir) :
پس از اظهارنظر مقامات بحرینی و کویتی علیه جمهوری اسلامی ایران، این بار نوبت به عربستان سعودی رسید تا سفیر این کشور در مصر، در اظهاراتی ضد ایرانی و کم سابقه، ایران را تهدید به حمله ی نظامی کرد!
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ احمد القتان سفیر عربستان سعودی در مصر در مصاحبه با شبکه ی الحیات ادعا کرد: ما در عربستان سعودی مخصوصا ملک عبدالله از زمانی که وی ولیعهد بود تلاش کرده ایم که دست دوستی را به سوی ایران دراز کنیم به هر شکلی. اما متاسفانه، توطئه های ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز تمامی ندارد.
وی می افزاید: تا امروز، انها با توهم امپراطوری فارس زندگی می کنند. اظهارات اخیر ایرانیان عجیب و غریب است. انها عربستان سعوودی را متهم به دخالت در امور بحرین کردند. این حقیقت ندارد و من می توانم آن را ثابت کنم.
احمد القتان مدعی می شود: این اتهامات زمانی از سوی ایران متوجه ما می شود که ایران هم در حال مداخله در امور لبنان ، عراق، مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
سفیر عربستان سعودی در مصر، می افزاید: وضعیت ما با ایران در منطقه به صورت وحشتناکی است. ما پیام قدتمندانه و مهمی را به انها منتقل کرده ایم: ما اجازه ی نقض امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را نمی دهیم. امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس، خطر قرمز ما در عربستان سعودی است. مطمئنا شما به یاد دارید که عربستان چگونه به حمله ی کویت پاسخ داد!
احمد القتان در ادامهی ادعاهایش، می گوید: اهداف ایران در ایجاد یک شبکه جاسوسی در کوبت چه بود؟ کل این قضیه هشدار دهنده است. ایران چندین سال است که جزیره های امارات را اشغال کرده است! و هنوز هم از هر نوع مذاکره ای در این مورد سرباز می زند! و حتی داوری بین المللی را هم قبول نمی کند!
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ وی با بیان این که "ما در عربستان سعودی خیلی از دست ایران رنج کشیدیم" ادامه می دهد: بگذارید که به شما یاداوری کنم که ایران در سال 1986 و 1987 دو بار به آسمان عربستان سعودی حمله کرد. ما به انها هشدار دادیم و زمانی که برای بار سوم این قضیه تکرار شد، ما هواپیماهای انها را زدیم.
احمد القتان اضافه می کند: من فکر نمی کنم که سیاست ایران با سیاست مصر در یک خط است. ایران برنامه های خود را دارد. من از اعماق قلبم ارزو می کنم که مصر قادر باشد که ایران را متقاعد کند که روابط همسایگی اش را حفظ کند و به کنواسنیون های بین اللمی احترام بگدارد و دست از دخالت در کشورهای حاشیه خلیج فارس دست بردارد.
وی خطاب به مصاحبه کننده می گوید: برادر عزیر، شما باور نمی کنید که این ایرانی ها دارند در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه می کنند. تنها چیزی که این کشور به ان اهمیت می دهد دخالت در هر قسمت از کشورهای جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از این قضیه رنج می برد. مانند خیلی دیگر از کشورهای عربی دیگر، من می توان در مورد هر کشور عربی دیگری، مثال های زیادی بزنم!
سفیر عربستان سعودی در مصر، در ادامه ، تلویحاً ایران را تهدید به حمله نظامی می کند و می گوید: من به این چیزی که می گویم اعتقاد دارم: امیدوارم ایرانی ها قدرت ما را امتحان نکنند. انها نباید قدرت ما را تست کنند. انشالله، اگر انها بخواهند کشورهای حاشیبه خلیح فارس را بی ثبات کنند، ما توانایی مقابله با ایران را دایم.
مصاحبه کننده در این لحظه پرسید: منظور شما از قدرت به معنای خود کلمه است.
وی پاسخ داد: بله.
مصاحبه کننده دوباره پرسید که این شامل حمله نظامی هم می شود.
سفیر عبستان در مصر پاسخ داد: منظور من ایران است. کشورهای حاشیه خلیج فارس و امنیت انها ، خط قرمز ماست. ما اجازه نقض امنیت را به انها را نمی دهیم امیدوارم که قدرت ما را تست نکنند. من دوست دارم چیزهایی که نگفتم یاداور بشوم.
احمد القتان اضافه می کند: ما از دست ایرانی ها در فصل های مختلف حج خیلی رنج بردیم و آزار دیدیم! انها به عربستان می اید و باعث اشوب در طول فصل حج می شوند
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ مصاحبه کننده در پایان گفت و گو، از سفیر عربستان سعودی در مصر پرسید: ایا ایران مسئول اشوب و تظاهرات در عربستان هم هست؟
سفیر عربستان، بدون اشاره به درگیری های سنگین در کشورش که روزهای متمادی ادامه داشت، پاسخ داد: کدام تظاهرات؟ همانی که 10 تا 15 نفر امدند؟!
پس از اظهارنظر مقامات بحرینی و کویتی علیه جمهوری اسلامی ایران، این بار نوبت به عربستان سعودی رسید تا سفیر این کشور در مصر، در اظهاراتی ضد ایرانی و کم سابقه، ایران را تهدید به حمله ی نظامی کرد!
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ احمد القتان سفیر عربستان سعودی در مصر در مصاحبه با شبکه ی الحیات ادعا کرد: ما در عربستان سعودی مخصوصا ملک عبدالله از زمانی که وی ولیعهد بود تلاش کرده ایم که دست دوستی را به سوی ایران دراز کنیم به هر شکلی. اما متاسفانه، توطئه های ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز تمامی ندارد.
وی می افزاید: تا امروز، انها با توهم امپراطوری فارس زندگی می کنند. اظهارات اخیر ایرانیان عجیب و غریب است. انها عربستان سعوودی را متهم به دخالت در امور بحرین کردند. این حقیقت ندارد و من می توانم آن را ثابت کنم.
احمد القتان مدعی می شود: این اتهامات زمانی از سوی ایران متوجه ما می شود که ایران هم در حال مداخله در امور لبنان ، عراق، مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
سفیر عربستان سعودی در مصر، می افزاید: وضعیت ما با ایران در منطقه به صورت وحشتناکی است. ما پیام قدتمندانه و مهمی را به انها منتقل کرده ایم: ما اجازه ی نقض امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را نمی دهیم. امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس، خطر قرمز ما در عربستان سعودی است. مطمئنا شما به یاد دارید که عربستان چگونه به حمله ی کویت پاسخ داد!
احمد القتان در ادامهی ادعاهایش، می گوید: اهداف ایران در ایجاد یک شبکه جاسوسی در کوبت چه بود؟ کل این قضیه هشدار دهنده است. ایران چندین سال است که جزیره های امارات را اشغال کرده است! و هنوز هم از هر نوع مذاکره ای در این مورد سرباز می زند! و حتی داوری بین المللی را هم قبول نمی کند!
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ وی با بیان این که "ما در عربستان سعودی خیلی از دست ایران رنج کشیدیم" ادامه می دهد: بگذارید که به شما یاداوری کنم که ایران در سال 1986 و 1987 دو بار به آسمان عربستان سعودی حمله کرد. ما به انها هشدار دادیم و زمانی که برای بار سوم این قضیه تکرار شد، ما هواپیماهای انها را زدیم.
احمد القتان اضافه می کند: من فکر نمی کنم که سیاست ایران با سیاست مصر در یک خط است. ایران برنامه های خود را دارد. من از اعماق قلبم ارزو می کنم که مصر قادر باشد که ایران را متقاعد کند که روابط همسایگی اش را حفظ کند و به کنواسنیون های بین اللمی احترام بگدارد و دست از دخالت در کشورهای حاشیه خلیج فارس دست بردارد.
وی خطاب به مصاحبه کننده می گوید: برادر عزیر، شما باور نمی کنید که این ایرانی ها دارند در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه می کنند. تنها چیزی که این کشور به ان اهمیت می دهد دخالت در هر قسمت از کشورهای جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از این قضیه رنج می برد. مانند خیلی دیگر از کشورهای عربی دیگر، من می توان در مورد هر کشور عربی دیگری، مثال های زیادی بزنم!
سفیر عربستان سعودی در مصر، در ادامه ، تلویحاً ایران را تهدید به حمله نظامی می کند و می گوید: من به این چیزی که می گویم اعتقاد دارم: امیدوارم ایرانی ها قدرت ما را امتحان نکنند. انها نباید قدرت ما را تست کنند. انشالله، اگر انها بخواهند کشورهای حاشیبه خلیح فارس را بی ثبات کنند، ما توانایی مقابله با ایران را دایم.
مصاحبه کننده در این لحظه پرسید: منظور شما از قدرت به معنای خود کلمه است.
وی پاسخ داد: بله.
مصاحبه کننده دوباره پرسید که این شامل حمله نظامی هم می شود.
سفیر عبستان در مصر پاسخ داد: منظور من ایران است. کشورهای حاشیه خلیج فارس و امنیت انها ، خط قرمز ماست. ما اجازه نقض امنیت را به انها را نمی دهیم امیدوارم که قدرت ما را تست نکنند. من دوست دارم چیزهایی که نگفتم یاداور بشوم.
احمد القتان اضافه می کند: ما از دست ایرانی ها در فصل های مختلف حج خیلی رنج بردیم و آزار دیدیم! انها به عربستان می اید و باعث اشوب در طول فصل حج می شوند
به گزارش سرویس بین الملل خبگرزاری انتخاب Entekhab.Ir؛ مصاحبه کننده در پایان گفت و گو، از سفیر عربستان سعودی در مصر پرسید: ایا ایران مسئول اشوب و تظاهرات در عربستان هم هست؟
سفیر عربستان، بدون اشاره به درگیری های سنگین در کشورش که روزهای متمادی ادامه داشت، پاسخ داد: کدام تظاهرات؟ همانی که 10 تا 15 نفر امدند؟!
اخطار رييس مجلس به احمدی نژاد در باره وزارت ورزش و جوانان
علی لاريجانی، رييس مجلس شورای اسلامی، روز سه شنبه به طور رسمی به دولت محمود احمدی نژاد به دليل تاخير در معرفی وزير امور ورزش و جوانان هشدار داد و گفت که اين موضوع در حال پيگيری است.
اين اخطار پس از آن مطرح شد که نادر قاضی پور، نماينده اروميه در مجلس، در جلسه روز سه شنبه مجلس، بر اساس اصول ۹۴ و ۱۴۱ قانون اساسی نسبت به تاخير دولت در معرفی وزير ورزش و جوانان اخطار داد.
وی در اين زمينه گفت: «اين سوال مطرح است که چرا يک نفر در حال حاضر در دولت چهار مسئوليت... در اختيار دارد، اما از طرفی دولت هنوز با توجه به اتمام وقت تعيين وزير برای وزارت ورزش و جوانان، کسی را به مجلس معرفی نکرده است.»
علی لاريجانی در پاسخ به اين اخطار گفت که درباره وزارت ورزش و جوانان، آقای باهنر به عنوان معاون نظارت مجلس اخطار داده است.
وی افزود: «با توجه به اتمام وقت دولت در معرفی وزير ورزش و جوانان، آقای باهنر در حال پيگيری موضوع است.»
وزارت ورزش و جوانان دی ماه سال ۱۳۸۹ با رای موافق ۱۴۱ نماينده از تصويب مجلس شورای اسلامی گذشت و بر اساس آن، دولت موظف شد که از تاريخ تصويب اين قانون، سازمان های تربيت بدنی و ملی جوانان را به همراه اعتبارات، نيروی انسانی و امکانات، ادغام کرده و به وزارت ورزش و جوانان تبديل کند.
نمايندگان موافق اين طرح استدلال می کردند که با ايجاد وزارت ورزش و جوانان، حياط خلوت سازمان های ورزشی و عدم پاسخگويی سازمان تربيت بدنی به مجلس از بين می رود، ولی دولت محمود احمدی نژاد، به شدت با تشکيل اين وزارتخانه مخالفت کرد.
محمدرضا رحيمی، معاون اول محمود احمدینژاد در اين زمينه اعلام کرد که برای تشکيل اين وزارتخانه با دولت مشورت لازم صورت نگرفته است.
علی سعيدلو، رييس سازمان تربيت بدنی نيز گفت که «من از يک سال پيش به شدت با اين طرح مخالف بودم. اين طرح نياز به نظر کارشناسی دارد... وزارت ورزش يعنی تعطيلی و فاجعهای برای ورزش.»
به دنبال مخالفت مقام های دولت احمدی نژاد، ۵۱ فدراسيون ورزشی نيز با انتشار نامه ای با تشکيل وزارت ورزش و جوانان مخالفت کردند.
دولت دهم از زمان تصويب قانون تشکيل اين وزارتخانه سه ماه فرصت داشت تا نسبت به معرفی وزير جديد اقدام کند ولی آن گونه که نمايندگان مجلس می گويند محمود احمدی نژاد تمايلی برای معرفی وزير اين وزارتخانه از خود نشان نداده است.
در همين زمينه، جلال يحيیزاده، عضو هيئت رئيسه کميسيون فرهنگی مجلس، گفته است که با توجه به تصويب اين قانون، فعاليت سازمان تربيت بدنی غير قانونی است و افزوده است: «در شرايط فعلی، وجود سازمان تربيت بدنی قانونی نيست و حق امضا که سهل است، بلکه آب و گاز سازمان تربيت بدنی هم قطع میشود!»
اين اخطار پس از آن مطرح شد که نادر قاضی پور، نماينده اروميه در مجلس، در جلسه روز سه شنبه مجلس، بر اساس اصول ۹۴ و ۱۴۱ قانون اساسی نسبت به تاخير دولت در معرفی وزير ورزش و جوانان اخطار داد.
وی در اين زمينه گفت: «اين سوال مطرح است که چرا يک نفر در حال حاضر در دولت چهار مسئوليت... در اختيار دارد، اما از طرفی دولت هنوز با توجه به اتمام وقت تعيين وزير برای وزارت ورزش و جوانان، کسی را به مجلس معرفی نکرده است.»
علی لاريجانی در پاسخ به اين اخطار گفت که درباره وزارت ورزش و جوانان، آقای باهنر به عنوان معاون نظارت مجلس اخطار داده است.
وی افزود: «با توجه به اتمام وقت دولت در معرفی وزير ورزش و جوانان، آقای باهنر در حال پيگيری موضوع است.»
وزارت ورزش و جوانان دی ماه سال ۱۳۸۹ با رای موافق ۱۴۱ نماينده از تصويب مجلس شورای اسلامی گذشت و بر اساس آن، دولت موظف شد که از تاريخ تصويب اين قانون، سازمان های تربيت بدنی و ملی جوانان را به همراه اعتبارات، نيروی انسانی و امکانات، ادغام کرده و به وزارت ورزش و جوانان تبديل کند.
نمايندگان موافق اين طرح استدلال می کردند که با ايجاد وزارت ورزش و جوانان، حياط خلوت سازمان های ورزشی و عدم پاسخگويی سازمان تربيت بدنی به مجلس از بين می رود، ولی دولت محمود احمدی نژاد، به شدت با تشکيل اين وزارتخانه مخالفت کرد.
محمدرضا رحيمی، معاون اول محمود احمدینژاد در اين زمينه اعلام کرد که برای تشکيل اين وزارتخانه با دولت مشورت لازم صورت نگرفته است.
علی سعيدلو، رييس سازمان تربيت بدنی نيز گفت که «من از يک سال پيش به شدت با اين طرح مخالف بودم. اين طرح نياز به نظر کارشناسی دارد... وزارت ورزش يعنی تعطيلی و فاجعهای برای ورزش.»
به دنبال مخالفت مقام های دولت احمدی نژاد، ۵۱ فدراسيون ورزشی نيز با انتشار نامه ای با تشکيل وزارت ورزش و جوانان مخالفت کردند.
دولت دهم از زمان تصويب قانون تشکيل اين وزارتخانه سه ماه فرصت داشت تا نسبت به معرفی وزير جديد اقدام کند ولی آن گونه که نمايندگان مجلس می گويند محمود احمدی نژاد تمايلی برای معرفی وزير اين وزارتخانه از خود نشان نداده است.
در همين زمينه، جلال يحيیزاده، عضو هيئت رئيسه کميسيون فرهنگی مجلس، گفته است که با توجه به تصويب اين قانون، فعاليت سازمان تربيت بدنی غير قانونی است و افزوده است: «در شرايط فعلی، وجود سازمان تربيت بدنی قانونی نيست و حق امضا که سهل است، بلکه آب و گاز سازمان تربيت بدنی هم قطع میشود!»
اتحادیه اروپا ۳۲ مقام ايرانی را به دلیل نقض حقوق بشر تحریم کرد
اتحاديه اروپا توافق کرده است که ۳۲ مقام ايرانی را به دليل نقض حقوق بشر مورد تحريم قرار دهد و علاوه بر ايجاد محدوديت در صدور ويزا برای آنها، دارايی های اين افراد در کشورهای عضو اتحاديه اروپا را مسدود کند.
ويليام هيگ، وزير امور خارجه بريتانيا، در اين زمينه گفته است که در جريان اعتراض های شمال آفريقا و خاورميانه، سرکوبگری رژيم تهران شديدتر شده است.
وی اظهار داشت: «بر اساس توافق وزیران امور خارجه ۲۷ کشور عضو اتحاديه اروپا، صدور ويزا برای ۳۲ مقام ايرانی ممنوع شده و دارايی های اين افراد نيز مسدود خواهد شد.»
آقای هيگ گفت: «اتحاديه اروپا امروز توافق کرد تا اقدام های شديدتری عليه ۳۲ نفر که به اعتقاد ما مسئول و عامل نقض حقوق بشر در ايران هستند به مرحله اجرا در آورد.»
وی به اسامی این مقام ها اشاره ای نکرد ولی پیشتر برخی گزارش ها از احتمال قرار دادن نام افراد زیر در این فهرست خبر داده بودند:
محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، حسن فیروزآبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح، علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، عبدالله عراقی و حسین همدانی از فرماندهان سپاه محمد رسول الله، حسین طائب، رییس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی و همچنین وزیران کشور، ارشاد، دادگستری و علوم همراه با رییس قوه قضاییه، معاون اول وی، سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران و چند قاضی دادگاه های انقلاب.
وزير خارجه بريتانيا، حصر رهبران مخالفان، بازداشت روزنامه نگاران و صدور احکام اعدام را از مهمترين موارد نقض حقوق بشر در ايران عنوان کرد.
وی افزود: «به نظر می رسد ايران بر اين باور است که به دليل تغييراتی که در خاورميانه در حال وقوع است، می تواند وضعيت وخيم تری را از نظر حقوق بشر بوجود آورد.»
اتحاديه اروپا در حال حاضر به دليل خودداری ايران از گفت و گو بر سر پرونده هسته ای خود، تحريم هايی عليه برنامه اتمی جمهوری اسلامی وضع کرده است.
توافق اخير اتحاديه اروپا پس از آن صورت گرفت که این اتحادیه روز دوم فروردين ماه سال جاری بر لزوم تحريم ناقضان حقوق بشر در ايران تاکيد کرد.
اسفندماه سال گذشته، شيرين عبادی، برنده ايرانی جايزه صلح نوبل، از کشورهای عضو اتحاديه اروپا خواسته بود، حساب و دارايیهای ۸۰ تن از مقامهای ايرانی را مسدود کرده و از سفر آنها به اروپا جلوگيری کنند.
همچنين ايالات متحده آمريکا از کشورهای اروپايی خواسته بود، همانند واشینگتن کسانی را که در نقض حقوق بشر در ايران دست داشتهاند، هدف تحريمهای خود قرار دهند.
آمریکا در سپتامبر سال گذشته هشت تن از مقامهای ايرانی از جمله عزيز جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، غلامحسين محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاييه، سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران و حسين طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران را که گفته میشود در نقض حقوق بشر و به ويژه در کشتار معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری سال گذشته در ايران دست داشتند، مورد تحريم قرار داد.
واشينگتن در اسفندماه گذشته، نام عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، و محمدرضا نقدی، فرمانده نيروی مقاومت بسيج را نیز به اين فهرست اضافه کرد.
وضعيت حقوق بشر در ايران طی دو سال اخير و پس از برگزاری انتخابات جنجال برانگيز رياست جمهوری در خرداد سال ۱۳۸۸ رو به وخامت گذاشته و موج سرکوب فعالان مدنی، معترضان به عملکرد رهبران جمهوری اسلامی ايران، دانشجويان، روزنامه نگاران و اقليت های دينی تشديد شده است.
بان گی مون، دبير کل سازمان ملل، ۲۴ اسفندماه در گزارشی اعلام کرد که ايران سرکوب مخالفان را شدت بخشيده، و بر ميزان اعدام زندانيان سياسی و نوجوانان مجرم و قاچاقچيان مواد مخدر افزوده است.
در واکنش به وضعيت «وخيم» حقوق بشر در ايران، شورای حقوق بشر سازمان ملل در نشست چهارم فرودين ماه خود در ژنو با تعيين يک گزارشگر ويژه برای ايران موافقت کرد.
کشورهای غربی و آمريکا از اين تصميم شورای حقوق بشر استقبال کردند ولی ايران اين اقدام را «ناموجه و سياسی» خواند و اعلام کرد که با گزارشگر سازمان ملل همکاری نمی کند.
ويليام هيگ، وزير امور خارجه بريتانيا، در اين زمينه گفته است که در جريان اعتراض های شمال آفريقا و خاورميانه، سرکوبگری رژيم تهران شديدتر شده است.
وی اظهار داشت: «بر اساس توافق وزیران امور خارجه ۲۷ کشور عضو اتحاديه اروپا، صدور ويزا برای ۳۲ مقام ايرانی ممنوع شده و دارايی های اين افراد نيز مسدود خواهد شد.»
آقای هيگ گفت: «اتحاديه اروپا امروز توافق کرد تا اقدام های شديدتری عليه ۳۲ نفر که به اعتقاد ما مسئول و عامل نقض حقوق بشر در ايران هستند به مرحله اجرا در آورد.»
وی به اسامی این مقام ها اشاره ای نکرد ولی پیشتر برخی گزارش ها از احتمال قرار دادن نام افراد زیر در این فهرست خبر داده بودند:
محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، حسن فیروزآبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح، علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، عبدالله عراقی و حسین همدانی از فرماندهان سپاه محمد رسول الله، حسین طائب، رییس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی و همچنین وزیران کشور، ارشاد، دادگستری و علوم همراه با رییس قوه قضاییه، معاون اول وی، سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران و چند قاضی دادگاه های انقلاب.
وزير خارجه بريتانيا، حصر رهبران مخالفان، بازداشت روزنامه نگاران و صدور احکام اعدام را از مهمترين موارد نقض حقوق بشر در ايران عنوان کرد.
وی افزود: «به نظر می رسد ايران بر اين باور است که به دليل تغييراتی که در خاورميانه در حال وقوع است، می تواند وضعيت وخيم تری را از نظر حقوق بشر بوجود آورد.»
اتحاديه اروپا در حال حاضر به دليل خودداری ايران از گفت و گو بر سر پرونده هسته ای خود، تحريم هايی عليه برنامه اتمی جمهوری اسلامی وضع کرده است.
توافق اخير اتحاديه اروپا پس از آن صورت گرفت که این اتحادیه روز دوم فروردين ماه سال جاری بر لزوم تحريم ناقضان حقوق بشر در ايران تاکيد کرد.
اسفندماه سال گذشته، شيرين عبادی، برنده ايرانی جايزه صلح نوبل، از کشورهای عضو اتحاديه اروپا خواسته بود، حساب و دارايیهای ۸۰ تن از مقامهای ايرانی را مسدود کرده و از سفر آنها به اروپا جلوگيری کنند.
همچنين ايالات متحده آمريکا از کشورهای اروپايی خواسته بود، همانند واشینگتن کسانی را که در نقض حقوق بشر در ايران دست داشتهاند، هدف تحريمهای خود قرار دهند.
آمریکا در سپتامبر سال گذشته هشت تن از مقامهای ايرانی از جمله عزيز جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، غلامحسين محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاييه، سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران و حسين طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران را که گفته میشود در نقض حقوق بشر و به ويژه در کشتار معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری سال گذشته در ايران دست داشتند، مورد تحريم قرار داد.
واشينگتن در اسفندماه گذشته، نام عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، و محمدرضا نقدی، فرمانده نيروی مقاومت بسيج را نیز به اين فهرست اضافه کرد.
وضعيت حقوق بشر در ايران طی دو سال اخير و پس از برگزاری انتخابات جنجال برانگيز رياست جمهوری در خرداد سال ۱۳۸۸ رو به وخامت گذاشته و موج سرکوب فعالان مدنی، معترضان به عملکرد رهبران جمهوری اسلامی ايران، دانشجويان، روزنامه نگاران و اقليت های دينی تشديد شده است.
بان گی مون، دبير کل سازمان ملل، ۲۴ اسفندماه در گزارشی اعلام کرد که ايران سرکوب مخالفان را شدت بخشيده، و بر ميزان اعدام زندانيان سياسی و نوجوانان مجرم و قاچاقچيان مواد مخدر افزوده است.
در واکنش به وضعيت «وخيم» حقوق بشر در ايران، شورای حقوق بشر سازمان ملل در نشست چهارم فرودين ماه خود در ژنو با تعيين يک گزارشگر ويژه برای ايران موافقت کرد.
کشورهای غربی و آمريکا از اين تصميم شورای حقوق بشر استقبال کردند ولی ايران اين اقدام را «ناموجه و سياسی» خواند و اعلام کرد که با گزارشگر سازمان ملل همکاری نمی کند.
آخرین رتبه بندی دانشگاه های دنیا؛ عدم حضور دانشگاه های ایران در میان دانشگاه های برتر
آخرین رتبه بندی دانشگاه های دنیا؛ عدم حضور دانشگاه های ایران در میان دانشگاه های برتر
پایگاه اینترنتی QS نتایج رتبه بندی دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مطالعات در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرد.
به گزارش دانشجونیوز، در آخرین رتبه بندی منتشر شده توسط QS، دانشگاه های دنیا بر اساس دسته بندی موضوعی در رشته های مهندسی کامپیوتر و سیستمهای اطلاعاتی، مهندسی الکترونیک، مهندسی عمران و شهر سازی، مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک و هوانوردی، مورد برسی قرار گرفته اند.
بر اساس این گزارش موسسه MIT از کشور امریکا به عنوان برترین دانشگاه مهندسی و تکنولوژیکی جهان انتخاب شده است. همچنین در این رنکینگ هیچ نامی از دانشگاه های ایران در بین ۵۰ دانشگاه رتبه بندی شده به چشم نمی خورد. اما در قسمت دانشگاه های "رتبه بندی نشده" اسم دانشگاه تهران در رشته مهندسی عمران و شهر سازی در دامنه ۱۵۱ تا ۲۰۰ آماده است. دانشگاه تهران از مجموع کلی ۱۰۰ امتیاز ۱۷/۹ را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که برخی از دانشگاه های کشورهای آسیایی همچون دانشگاه هایی از کشورهای ژاپن، سنگاپور، چین، مالزی، ترکیه، هنگ کنگ، کره جنوبی، هندوستان، لبنان، عربستان و مالزی در میان۵۰ دانشگاه برتر و تعدادی دیگر نیز در میان ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا قرار دارند.
پایگاه اینترنتی QS نتایج رتبه بندی دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مطالعات در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرد.
به گزارش دانشجونیوز، در آخرین رتبه بندی منتشر شده توسط QS، دانشگاه های دنیا بر اساس دسته بندی موضوعی در رشته های مهندسی کامپیوتر و سیستمهای اطلاعاتی، مهندسی الکترونیک، مهندسی عمران و شهر سازی، مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک و هوانوردی، مورد برسی قرار گرفته اند.
بر اساس این گزارش موسسه MIT از کشور امریکا به عنوان برترین دانشگاه مهندسی و تکنولوژیکی جهان انتخاب شده است. همچنین در این رنکینگ هیچ نامی از دانشگاه های ایران در بین ۵۰ دانشگاه رتبه بندی شده به چشم نمی خورد. اما در قسمت دانشگاه های "رتبه بندی نشده" اسم دانشگاه تهران در رشته مهندسی عمران و شهر سازی در دامنه ۱۵۱ تا ۲۰۰ آماده است. دانشگاه تهران از مجموع کلی ۱۰۰ امتیاز ۱۷/۹ را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که برخی از دانشگاه های کشورهای آسیایی همچون دانشگاه هایی از کشورهای ژاپن، سنگاپور، چین، مالزی، ترکیه، هنگ کنگ، کره جنوبی، هندوستان، لبنان، عربستان و مالزی در میان۵۰ دانشگاه برتر و تعدادی دیگر نیز در میان ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا قرار دارند.
آقازاده ناخلف مطهری واژه "ایران" را در کتاب پدر بشمارد!"
آقازاده ناخلف مطهری واژه "ایران" را در کتاب پدر بشمارد!"
*تغییر نام خيابان سفارتعربستان به "شهدای بحرين"
"آقازاده ناخلف مطهری واژه "ایران" را در کتاب پدر بشمارد!"
"برای هم" سایت طرفدار دولت : در حالی که علی مطهری ، برادرزن لاریجانی، برای شمارش بسامد واژه "ایران" در سخنان رئیس جمهوری اسلامی "ایران" کنتور نصب کرده تا اثبات کند دکتر احمدی نژاد لیبرال و ناسیونالیست و ترجیحا مستحق تکفیر است، پدر بزرگوار و نابغه این فرزند ناخلف، دایره المعارفی از ایران شناسی در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران فراهم آورده که مطالعه آن را در شرایط فعلی برای علاقمندان و بویژه این "بزرگ زاده" که به قول برخی فتنه شناسان در حال فوران بصیرت! است توصیه می کنیم.
به گزارش «برای هم» ، بخش هایی از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران استاد شهید مرتضی مطهری را سایت "دولت یار" منتشر کرده است.
تغییر نام خيابان سفارتعربستان به "شهدای بحرين"
جمعي از دانشجويان دانشگاههاي تهران كه عصر ديروز در اعتراض به حضور اشغالگران سعودي در بحرين براي كشتار مردم اين كشور مقابل سفارت عربستان در تهران تجمع كرده بودند خواستار نامگذاري خيابان محل اين سفارت به نام 'شهداي بحرين' شدند.
به گزارش يرنا، در اين تجمع دانشجويان با سردادن شعارهاي 'آل سعود خائن'، 'زمين پاك بحرين جاي سعوديها نيست'، 'سكوت هر مسلمان خيانت است به قرآن' ،' آل خليفه ننگت باد' ، 'آل سعود جبار است بحرين از او بيزار است' و 'نه شيعه نه سني ، وحدت وحدت اسلامي' مراتب انزجار خود را از جنايت ها و كشتار مردم مسلمان بحرين توسط مزدوران آل سعود ابراز داشتند.
*تغییر نام خيابان سفارتعربستان به "شهدای بحرين"
"آقازاده ناخلف مطهری واژه "ایران" را در کتاب پدر بشمارد!"
"برای هم" سایت طرفدار دولت : در حالی که علی مطهری ، برادرزن لاریجانی، برای شمارش بسامد واژه "ایران" در سخنان رئیس جمهوری اسلامی "ایران" کنتور نصب کرده تا اثبات کند دکتر احمدی نژاد لیبرال و ناسیونالیست و ترجیحا مستحق تکفیر است، پدر بزرگوار و نابغه این فرزند ناخلف، دایره المعارفی از ایران شناسی در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران فراهم آورده که مطالعه آن را در شرایط فعلی برای علاقمندان و بویژه این "بزرگ زاده" که به قول برخی فتنه شناسان در حال فوران بصیرت! است توصیه می کنیم.
به گزارش «برای هم» ، بخش هایی از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران استاد شهید مرتضی مطهری را سایت "دولت یار" منتشر کرده است.
تغییر نام خيابان سفارتعربستان به "شهدای بحرين"
جمعي از دانشجويان دانشگاههاي تهران كه عصر ديروز در اعتراض به حضور اشغالگران سعودي در بحرين براي كشتار مردم اين كشور مقابل سفارت عربستان در تهران تجمع كرده بودند خواستار نامگذاري خيابان محل اين سفارت به نام 'شهداي بحرين' شدند.
به گزارش يرنا، در اين تجمع دانشجويان با سردادن شعارهاي 'آل سعود خائن'، 'زمين پاك بحرين جاي سعوديها نيست'، 'سكوت هر مسلمان خيانت است به قرآن' ،' آل خليفه ننگت باد' ، 'آل سعود جبار است بحرين از او بيزار است' و 'نه شيعه نه سني ، وحدت وحدت اسلامي' مراتب انزجار خود را از جنايت ها و كشتار مردم مسلمان بحرين توسط مزدوران آل سعود ابراز داشتند.
حذف مشایی، ساختگی است
با گذشت چند روز از خروج اسفندیار رحیممشایی از نهاد ریاستجمهوری، جار و جنجالهای اصول گرایان درباره وی و همچنین افشای برنامهریزی رحیممشایی برای انتخابات مجلس و همچنین و انتخابات یازدهم ریاستجمهوری ادامه دارد.
بولتننیوز -که گفته میشود نزدیک به نهادهای امنیتی است به نقل از "تحلیلگران داخلی" نوشته است: "حذف رحیممشایی از مسوولیت نهاد ریاست جمهوری در واقع فرصتی به وی بوده است تا بتواند با خیالی راحت برنامههای خود را برای انتخابات بعد سامان دهد و از بخشی از فشارهایش در این زمینه کاسته شود."
همچنین سایت جوانآنلاین ـ- نزدیک به دفتر سیاسی سپاه ـ- ضمن ساختگی بودن جریان خروج مشایی، نوشته است: "جریان انحرافی اصولگرایان که مدتهاست فعالیتهای انتخاباتی برای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را آغاز کرده، برنامه جدیدی را برای به دست گیری آرای مخالف خود تدوین کرده است. این جریان در برنامهای که منتقدین خودساخته نام دارد، بنا دارد که به برخی تغییرات، برکناریها و تنشهای ساختگی روی آورده و برخی از نیروهای خود را از نهادهای تحت مدیریت خود به فضای سیاسی کشور انتقال داده و سپس آنان را تحت عنوان منتقدین حول یک لیست انتخاباتی متمرکز سازد. در همین زمینه شنیده شده به زودی باید شاهد برخی تغییرات با دامنهای از کشمکشهای ساختگی در بدنه تحت مدیریت این جریان انحرافی بود، جریانی که تلاش دارد با گردآوردن لیستهای به ظاهر متفاوت و یکپارچه ساختن آنها در هنگام ورود به مجلس ترکیب نهایی مجلس نهم را از آن خود کند."
در همین حال، محمود احمدینژاد بار دیگر به دفاع از یار قدیمی خود پرداخته و درباره مشایی گفته است: "وقتي اين همه هجمه و تخريب را عليه مشايي مي بينم به حال او غبطه مي خورم. مشايي انسان زلالي است و براي خدمت از آبروي خودش مايه گذاشته است."
از طرف دیگر دو روز پس از آنکه محمود احمدینژاد در حکم سرپرستی حمید بقایی دولت خود را "دولت انتظار" نامید سایت اینترنتی "برای هم" از سوی گروهی از حامیان "دولت عدالت و انتظار" راهاندازی شد.
مسئولان این سایت اعلام کردهاند که هدف آنها "روشنگری در مورد تلاشهای بهانهجویان انقلابی نما" است. اهداف این سایت "نقد صحیح عملکرد بخشهایی که در راستای اهداف دولت عدالت و انتظار حرکت نمیکنند" و "آگاهسازی در مورد تحرکات ضدانقلاب جدید و قدیم" از اهداف اعلام شده این سایت است. این در حالی است که پیشتر، احتمال راه اندازی روزنامهای از سوی رحیممشایی مطرح شده بود. پیش از تعطیلات نوروزی یک عضو کمیسیون ماده ده احزاب اعلام کرده بود که هفت تشکل که مورد حمایت رحیممشایی هستند از این کمیسیون درخواست مجوز کردهاند. پیش از آن نیز خبر اعلام موجودیت "جامعه وعاظ ولایی" که ازروحانیون طرفدار مشایی تشکیل شده است باعث بروز اعتراضاتی در میان اصول گرایان و بخصوص برخی از اعضای جامعه مدرسین شده بود.
نگرانیهای اصولگرایان از زمانی آغاز شده است که برخی از نیروهای سنتیتر اصولگرایان خبر از آن دادند که رحیممشایی در صدد برنامهای برای کنترل مجلس نهم و دولت یازدهم است. از همان زمان بسیاری از اصولگرایان اعلام کردند که "فتنه بعدی از دولت آغاز خواهد شد و فتنهای خونینتر از فتنه انتخابات خواهد بود." این نگرانیها تا جایی ادامه پیدا کرد که فرمانده سپاه صاحبالامر قزوین نیز در سخنانی اعلام کرد که اگر نتیجه انتخابات مجلس دلخواه آنان نباشد، خونریزی ایجاد خواهد شد.
اصولگرایان بر این عقیدهاند که جریان رحیممشایی به دنبال حذف آیتالله خامنه ای، رهبر جمهوریاسلامی، و همچنین روحانیون از معادلات سیاسی است. این نگرانیها همزمان با انتشار مصاحبه علیاکبر جوانفکر بیشتر شده است. مدیر عامل ایرنا و مشاور احمدی نژاد در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی همشهری، با "ارشادی" خواندن نامه رهبری به احمدی نژاد گفته بود: "مقام معظم رهبري بعد از انتخابات رياست جمهوري سال ۸۸، پس از اينكه آقاي احمدي نژاد با رأي مقتدرانه رئيس جمهور شد، طبيعي بود كه به هيچ وجه تمايل نداشتند و ندارند كه اقتدار رئيس جمهور را كم كنند.رهبري قطعا چنين نيتي نداشتند.چه كسي آن نامه ارشادي رهبري به رئيس جمهور را علني كرد؟ همين جريان اصولگرايي همين آدمها. برويد نگاه كنيد. نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي آقاي ابوترابي نامه را اعلام كرد.به چه حق و مجوزي ايشان نامه را علني كرد؟ اين همان جريان اصولگراست. اين گونه نامه ها بين رئيس جمهوري و رهبري زياد رد و بدل مي شود… اين ها نامه هاي ارشادي رهبري به رئيس جمهور هستند. اين نامه را علني كردند تا همين داستان ها را درست كنند. به چه حقي اين كار را كردند؟ مگر خود دفتر رهبري نمي توانست اين كار را بكند؟ اين كار غلطي بود كه آقاي ابوترابي انجام داد… مقام معظم رهبري نظر ارشادي داده بودند نه نظر تكليفي. وقتي نامه علني شد، براي آقاي رئيس جمهور تكليف شد."
اشاره جوانفکر به ماجرای انتصاب مشایی به عنوان معاون اول احمدی نژاد است. مشایی در ۲۷ تیر ۱۳۸۸ به عنوان معاون اول احمدینژاد معرفی شد. این انتخاب با مخالفتهای فراوانی در طیف مخالفان و حتی حامیان احمدینژاد روبرو شد، تا آنجا که ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، تصدی او را نامشروع اعلام کرد و محمدحسین ابوترابیفرد نایب رئیس اول مجلس از دستور سیدعلی خامنهای برای برکناری مشایی و استفاده نکردن از او در هیچ پستی خبر داد.
سید احمد خاتمی نماینده مجلس خبرگان و امام جمعه تهران هم برکناری مشایی را آزمون ولایتمداری احمدینژاد خواند. با این حال احمدینژاد و مشایی در روزهای بعد بر تصمیم خود پافشاری کردند. علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس گفت برای سئوال از رئیسجمهور در مجلس تلاش میکند؛آن هم در حالیکه سئوال نمایندگان مجلس از رئیسجمهور تاکنون در جمهوری اسلامی سابقه نداشتهاست. پس از خودداری احمدینژاد از اجرای دستور رهبر اعتراضاتی در جلسه هیات دولت نیز به عمل آمد و پس از آنکه احمدینژاد اداره جلسه را به مشایی سپرد، وزرا در اقدامی هماهنگ جلسه دولت را ترک کردند.
سرانجام "دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری"، متن دستور رهبر ایران خطاب به احمدینژاد در مورد لزوم برکناری رحیم مشایی از سمت معاونت اول رئیس جمهور را منتشر کرد. این نامه تاریخ ۲۷ تیرماه را داشت و شش روز پیش از انتشار به احمدینژاد ابلاغ شده بود.
احمدینژاد در ۳۰ تیر، یعنی سه روز پس از صدور دستور خامنهای، گفته بود که مشایی در سمت معاون اول رئیس جمهور به خدمات خود ادامه میدهد. ساعاتی بعد از اعلام رسمی این دستور، مجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد رئیسجمهور از قول مشایی گفت او مطیع امر رهبر است و خود را معاون اول رئیسجمهور نمیداند. واحد مرکزی خبر، متعلق به صداوسیما هم جملاتی را که ثمره هاشمی در جمع خبرنگاران از رحیممشایی نقل کرد، به همراه "بسمه تعالی" در ابتدا و نام مشایی در انتهای آن، ابتدا به عنوان "اطلاعیه" و کمی بعد با انتشار اصلاحیهای به عنوان "متن کنارهگیری" مشایی منتشر کرد. روز بعد در نامه احمدینژاد به خامنهای استعفای مشایی بطور رسمی اعلام شد. در ۳ مرداد، مشایی در نامهای، رسماً استعفای خود را اعلام کرد. احمدینژاد در نامهای کوتاه خطاب به خامنهای خبر برکناری مشایی از معاونت اولی خود را اعلام کرد و در پایان نامه خود خطاب به رهبری نوشت: "ایام عزت مستدام."
برخی از اصولگرایان این سخنان جوانفکر را نشانه عزم جریان رحیممشایی برای حذف گام به گام رهبر جمهوری اسلامی از عرصه معادلات قدرت ارزیابی کردهاند.
در تحولی دیگر مجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد احمدینژاد نیز با اشاره به تغییرات رخ داده گفته است: "با توجه به افزايش فعاليتها در دولت دهم نسبت به دوره قبل، تصميم گرفته شد تا تقسيم كار مجددي انجام شود تا بتوان با سرعت بيشتري مصوبههاي استاني را پيگيري كرد. در واقع با توجه به افزايش فعاليتها، معاونت اجرايي رييس جمهوري بار ديگر احيا شد تا از اين طريق بتوان هم به استانهاي بيشتري براي پيگيري مصوبههاي استاني سرزده شود و هم اينكه براي پروژهها و برنامههاي ديگر نيز وقت بيشتري گذاشته شود تا كارهاي اساسي با شتاب بالاتري انجام شود. در واقع افزايش كار و مسئوليت در اين دوره اقتضا كرد كه يك تقسيم كار جديدي اتفاق بيافتد."
گفته می شود مشکل بزرگ رحیممشایی مخالفت روحانیون سنتیتر با اوست. برخی از روحانیون عضو جامعه روحانیت مبارز حتی حاضر به دیدار با وی نشدهاند و برخی دیگر نیز به نقل از ایتالله جنتی دبیر شورای نگهبان نقل کرده اند که: "تا من زنده هستم مشایی تایید صلاحیت نمی شود."
بولتننیوز -که گفته میشود نزدیک به نهادهای امنیتی است به نقل از "تحلیلگران داخلی" نوشته است: "حذف رحیممشایی از مسوولیت نهاد ریاست جمهوری در واقع فرصتی به وی بوده است تا بتواند با خیالی راحت برنامههای خود را برای انتخابات بعد سامان دهد و از بخشی از فشارهایش در این زمینه کاسته شود."
همچنین سایت جوانآنلاین ـ- نزدیک به دفتر سیاسی سپاه ـ- ضمن ساختگی بودن جریان خروج مشایی، نوشته است: "جریان انحرافی اصولگرایان که مدتهاست فعالیتهای انتخاباتی برای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را آغاز کرده، برنامه جدیدی را برای به دست گیری آرای مخالف خود تدوین کرده است. این جریان در برنامهای که منتقدین خودساخته نام دارد، بنا دارد که به برخی تغییرات، برکناریها و تنشهای ساختگی روی آورده و برخی از نیروهای خود را از نهادهای تحت مدیریت خود به فضای سیاسی کشور انتقال داده و سپس آنان را تحت عنوان منتقدین حول یک لیست انتخاباتی متمرکز سازد. در همین زمینه شنیده شده به زودی باید شاهد برخی تغییرات با دامنهای از کشمکشهای ساختگی در بدنه تحت مدیریت این جریان انحرافی بود، جریانی که تلاش دارد با گردآوردن لیستهای به ظاهر متفاوت و یکپارچه ساختن آنها در هنگام ورود به مجلس ترکیب نهایی مجلس نهم را از آن خود کند."
در همین حال، محمود احمدینژاد بار دیگر به دفاع از یار قدیمی خود پرداخته و درباره مشایی گفته است: "وقتي اين همه هجمه و تخريب را عليه مشايي مي بينم به حال او غبطه مي خورم. مشايي انسان زلالي است و براي خدمت از آبروي خودش مايه گذاشته است."
از طرف دیگر دو روز پس از آنکه محمود احمدینژاد در حکم سرپرستی حمید بقایی دولت خود را "دولت انتظار" نامید سایت اینترنتی "برای هم" از سوی گروهی از حامیان "دولت عدالت و انتظار" راهاندازی شد.
مسئولان این سایت اعلام کردهاند که هدف آنها "روشنگری در مورد تلاشهای بهانهجویان انقلابی نما" است. اهداف این سایت "نقد صحیح عملکرد بخشهایی که در راستای اهداف دولت عدالت و انتظار حرکت نمیکنند" و "آگاهسازی در مورد تحرکات ضدانقلاب جدید و قدیم" از اهداف اعلام شده این سایت است. این در حالی است که پیشتر، احتمال راه اندازی روزنامهای از سوی رحیممشایی مطرح شده بود. پیش از تعطیلات نوروزی یک عضو کمیسیون ماده ده احزاب اعلام کرده بود که هفت تشکل که مورد حمایت رحیممشایی هستند از این کمیسیون درخواست مجوز کردهاند. پیش از آن نیز خبر اعلام موجودیت "جامعه وعاظ ولایی" که ازروحانیون طرفدار مشایی تشکیل شده است باعث بروز اعتراضاتی در میان اصول گرایان و بخصوص برخی از اعضای جامعه مدرسین شده بود.
نگرانیهای اصولگرایان از زمانی آغاز شده است که برخی از نیروهای سنتیتر اصولگرایان خبر از آن دادند که رحیممشایی در صدد برنامهای برای کنترل مجلس نهم و دولت یازدهم است. از همان زمان بسیاری از اصولگرایان اعلام کردند که "فتنه بعدی از دولت آغاز خواهد شد و فتنهای خونینتر از فتنه انتخابات خواهد بود." این نگرانیها تا جایی ادامه پیدا کرد که فرمانده سپاه صاحبالامر قزوین نیز در سخنانی اعلام کرد که اگر نتیجه انتخابات مجلس دلخواه آنان نباشد، خونریزی ایجاد خواهد شد.
اصولگرایان بر این عقیدهاند که جریان رحیممشایی به دنبال حذف آیتالله خامنه ای، رهبر جمهوریاسلامی، و همچنین روحانیون از معادلات سیاسی است. این نگرانیها همزمان با انتشار مصاحبه علیاکبر جوانفکر بیشتر شده است. مدیر عامل ایرنا و مشاور احمدی نژاد در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی همشهری، با "ارشادی" خواندن نامه رهبری به احمدی نژاد گفته بود: "مقام معظم رهبري بعد از انتخابات رياست جمهوري سال ۸۸، پس از اينكه آقاي احمدي نژاد با رأي مقتدرانه رئيس جمهور شد، طبيعي بود كه به هيچ وجه تمايل نداشتند و ندارند كه اقتدار رئيس جمهور را كم كنند.رهبري قطعا چنين نيتي نداشتند.چه كسي آن نامه ارشادي رهبري به رئيس جمهور را علني كرد؟ همين جريان اصولگرايي همين آدمها. برويد نگاه كنيد. نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي آقاي ابوترابي نامه را اعلام كرد.به چه حق و مجوزي ايشان نامه را علني كرد؟ اين همان جريان اصولگراست. اين گونه نامه ها بين رئيس جمهوري و رهبري زياد رد و بدل مي شود… اين ها نامه هاي ارشادي رهبري به رئيس جمهور هستند. اين نامه را علني كردند تا همين داستان ها را درست كنند. به چه حقي اين كار را كردند؟ مگر خود دفتر رهبري نمي توانست اين كار را بكند؟ اين كار غلطي بود كه آقاي ابوترابي انجام داد… مقام معظم رهبري نظر ارشادي داده بودند نه نظر تكليفي. وقتي نامه علني شد، براي آقاي رئيس جمهور تكليف شد."
اشاره جوانفکر به ماجرای انتصاب مشایی به عنوان معاون اول احمدی نژاد است. مشایی در ۲۷ تیر ۱۳۸۸ به عنوان معاون اول احمدینژاد معرفی شد. این انتخاب با مخالفتهای فراوانی در طیف مخالفان و حتی حامیان احمدینژاد روبرو شد، تا آنجا که ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، تصدی او را نامشروع اعلام کرد و محمدحسین ابوترابیفرد نایب رئیس اول مجلس از دستور سیدعلی خامنهای برای برکناری مشایی و استفاده نکردن از او در هیچ پستی خبر داد.
سید احمد خاتمی نماینده مجلس خبرگان و امام جمعه تهران هم برکناری مشایی را آزمون ولایتمداری احمدینژاد خواند. با این حال احمدینژاد و مشایی در روزهای بعد بر تصمیم خود پافشاری کردند. علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس گفت برای سئوال از رئیسجمهور در مجلس تلاش میکند؛آن هم در حالیکه سئوال نمایندگان مجلس از رئیسجمهور تاکنون در جمهوری اسلامی سابقه نداشتهاست. پس از خودداری احمدینژاد از اجرای دستور رهبر اعتراضاتی در جلسه هیات دولت نیز به عمل آمد و پس از آنکه احمدینژاد اداره جلسه را به مشایی سپرد، وزرا در اقدامی هماهنگ جلسه دولت را ترک کردند.
سرانجام "دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری"، متن دستور رهبر ایران خطاب به احمدینژاد در مورد لزوم برکناری رحیم مشایی از سمت معاونت اول رئیس جمهور را منتشر کرد. این نامه تاریخ ۲۷ تیرماه را داشت و شش روز پیش از انتشار به احمدینژاد ابلاغ شده بود.
احمدینژاد در ۳۰ تیر، یعنی سه روز پس از صدور دستور خامنهای، گفته بود که مشایی در سمت معاون اول رئیس جمهور به خدمات خود ادامه میدهد. ساعاتی بعد از اعلام رسمی این دستور، مجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد رئیسجمهور از قول مشایی گفت او مطیع امر رهبر است و خود را معاون اول رئیسجمهور نمیداند. واحد مرکزی خبر، متعلق به صداوسیما هم جملاتی را که ثمره هاشمی در جمع خبرنگاران از رحیممشایی نقل کرد، به همراه "بسمه تعالی" در ابتدا و نام مشایی در انتهای آن، ابتدا به عنوان "اطلاعیه" و کمی بعد با انتشار اصلاحیهای به عنوان "متن کنارهگیری" مشایی منتشر کرد. روز بعد در نامه احمدینژاد به خامنهای استعفای مشایی بطور رسمی اعلام شد. در ۳ مرداد، مشایی در نامهای، رسماً استعفای خود را اعلام کرد. احمدینژاد در نامهای کوتاه خطاب به خامنهای خبر برکناری مشایی از معاونت اولی خود را اعلام کرد و در پایان نامه خود خطاب به رهبری نوشت: "ایام عزت مستدام."
برخی از اصولگرایان این سخنان جوانفکر را نشانه عزم جریان رحیممشایی برای حذف گام به گام رهبر جمهوری اسلامی از عرصه معادلات قدرت ارزیابی کردهاند.
در تحولی دیگر مجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد احمدینژاد نیز با اشاره به تغییرات رخ داده گفته است: "با توجه به افزايش فعاليتها در دولت دهم نسبت به دوره قبل، تصميم گرفته شد تا تقسيم كار مجددي انجام شود تا بتوان با سرعت بيشتري مصوبههاي استاني را پيگيري كرد. در واقع با توجه به افزايش فعاليتها، معاونت اجرايي رييس جمهوري بار ديگر احيا شد تا از اين طريق بتوان هم به استانهاي بيشتري براي پيگيري مصوبههاي استاني سرزده شود و هم اينكه براي پروژهها و برنامههاي ديگر نيز وقت بيشتري گذاشته شود تا كارهاي اساسي با شتاب بالاتري انجام شود. در واقع افزايش كار و مسئوليت در اين دوره اقتضا كرد كه يك تقسيم كار جديدي اتفاق بيافتد."
گفته می شود مشکل بزرگ رحیممشایی مخالفت روحانیون سنتیتر با اوست. برخی از روحانیون عضو جامعه روحانیت مبارز حتی حاضر به دیدار با وی نشدهاند و برخی دیگر نیز به نقل از ایتالله جنتی دبیر شورای نگهبان نقل کرده اند که: "تا من زنده هستم مشایی تایید صلاحیت نمی شود."
وزیر خارجه بحرین: دروغ است، شاه بحرین نگفته که "ایران در امور این کشور دخالت نکرده"
وزیر خارجه بحرین: دروغ است، شاه بحرین نگفته که "ایران در امور این کشور دخالت نکرده"
انتخاب (Entekhab.ir) : وزیر خارجه بحرین که چندی پیش در اظهاراتی شدیداللحن، اعلام کرده بود که "اگر ایران بازی را تمام نکند، برای رویارویی آماده می شویم!"، در تازیه ترین اظهارنظر خود ، اشاره کرد که شاه این کشور نگفته است که ایران در امور داخلی بحرین دخالت نمی کند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری انتخاب، خالد بن احمد بن محمد ال خلیفه، وزیر خارجه بحرین گفت: گزارشی که در آن گفته شده است که شاه بحرین و ولیعهد او اعلام کرده اند که ایران در امور این کشور دخالت نکرده است دروغ است.
خبرگزاری فارس در گزارشی اعلام کرده بود که پادشاه این بحرین در جلسه شورای همکاری خلیج فارس اذعان به عدم دخالت ایران در امور این کشور کرده است.
شایان ذکر است، بحرین چندی است که در وضعیتی بحرانی قرار دارد و مردم با تظاهرات در خیابان ها خواستار حکومتی مشروطه در این کشور شده اند.
انتخاب (Entekhab.ir) : وزیر خارجه بحرین که چندی پیش در اظهاراتی شدیداللحن، اعلام کرده بود که "اگر ایران بازی را تمام نکند، برای رویارویی آماده می شویم!"، در تازیه ترین اظهارنظر خود ، اشاره کرد که شاه این کشور نگفته است که ایران در امور داخلی بحرین دخالت نمی کند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری انتخاب، خالد بن احمد بن محمد ال خلیفه، وزیر خارجه بحرین گفت: گزارشی که در آن گفته شده است که شاه بحرین و ولیعهد او اعلام کرده اند که ایران در امور این کشور دخالت نکرده است دروغ است.
خبرگزاری فارس در گزارشی اعلام کرده بود که پادشاه این بحرین در جلسه شورای همکاری خلیج فارس اذعان به عدم دخالت ایران در امور این کشور کرده است.
شایان ذکر است، بحرین چندی است که در وضعیتی بحرانی قرار دارد و مردم با تظاهرات در خیابان ها خواستار حکومتی مشروطه در این کشور شده اند.
مهدیه گلرو و بهاره هدایت به سلول انفرادی منتقل شدند
مهدیه گلرو و بهاره هدایت به سلول انفرادی منتقل شدند
مهدیه گلرو و بهاره هدایت دو فعال دانشجویی دربند، از روز شنبه بیستم فروردین ماه در سلولهای انفرادی زندان اوین به سر میبرند.
به گزارش جرس، خانواده این زندانیان امروز پس از مراجعه به زندان اوین برای ملاقات هفتگی، متوجه شدند که این گلرو و هدایت ممنوع الملاقات شده و هر دو به انفرادی منتقل شدهاند و دادسرای اوین نیز حاضر به پاسخگویی دربارهی دلیل این اقدام نشد.
این در حالی است که هفته گذشته پس از چهار ماه ممنوع الملاقات بودن، خانوادهی این دو زندانی موفق شده بودند مانند روال عادی زندانیان، با آنها دیدار کنند.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در زمستان سال ۸۸ بازداشت شد به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «توهین به رهبری»، «توهین به رئیسجمهوری» و «تبلیغ علیه نظام»، «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵» به ۹سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است که هم اکنون در زندان اوین در حال سپری کردن دوران محکومیت خود می باشد.
همچنین، مهدیه گلرو، نائب دبیر انجمن دانشگاه علامه طباطبایی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز که ١١ آذر ٨٨ بازداشت شد، فروردین ٨٩ به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» به دو سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در مرداد ٨٩، عیناً از سوی شعبه ٥٤ دادگاه تجدیدنظر تهران تأیید شد.
مهدیه گلرو و بهاره هدایت دو فعال دانشجویی دربند، از روز شنبه بیستم فروردین ماه در سلولهای انفرادی زندان اوین به سر میبرند.
به گزارش جرس، خانواده این زندانیان امروز پس از مراجعه به زندان اوین برای ملاقات هفتگی، متوجه شدند که این گلرو و هدایت ممنوع الملاقات شده و هر دو به انفرادی منتقل شدهاند و دادسرای اوین نیز حاضر به پاسخگویی دربارهی دلیل این اقدام نشد.
این در حالی است که هفته گذشته پس از چهار ماه ممنوع الملاقات بودن، خانوادهی این دو زندانی موفق شده بودند مانند روال عادی زندانیان، با آنها دیدار کنند.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در زمستان سال ۸۸ بازداشت شد به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «توهین به رهبری»، «توهین به رئیسجمهوری» و «تبلیغ علیه نظام»، «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵» به ۹سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است که هم اکنون در زندان اوین در حال سپری کردن دوران محکومیت خود می باشد.
همچنین، مهدیه گلرو، نائب دبیر انجمن دانشگاه علامه طباطبایی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز که ١١ آذر ٨٨ بازداشت شد، فروردین ٨٩ به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» به دو سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در مرداد ٨٩، عیناً از سوی شعبه ٥٤ دادگاه تجدیدنظر تهران تأیید شد.
نمایش فیلم حمله نیروهای عراقی به اشرف در زندان گوهردشت
نمایش فیلم حمله نیروهای عراقی به اشرف در زندان گوهردشت
*کشته شدن چهار نفر در کهنوج و تایباد به دست نیروهای انتظامی
نمایش فیلم حمله نیروهای عراقی به اشرف در زندان گوهردشت
بنا به گزارش "همبستگی ملی" ماموران وزارت اطلاعت فیلم حمله وحشیانه نیروهای لرتش عراق به اشرف و کشتار مجاهدان را در زندان گوهردشت به نمایش گذاشتند. ماموران رژیم اسلامی این کار را با هدف درهم شکستن روحیه مقاومت زندانیان انجام دادند.
کشته شدن چهار نفر در کهنوج و تایباد به دست نیروهای انتظامی
هرانا - دو تن در کهنوج(استان کرمان) و دو نفر در تایباد(استان خراسان رضوی) در پی وقوع درگیریهای جداگانه و به دست نیروهای انتظامی کشته شدند.
به گزارش واحد مرکزی خبر فرمانده مرزبانی خراسان رضوی اعلام کرد که در پی درگیری مرزبانان خراسان رضوی با افراد به ادعای ایشان "مسلح" ۲ نفر در تایباد کشته شدند.
از سوی دیگر به گزارش مهر، فرمانده نیروی انتظامی کرمان نیز از کشته شدن دو فرد دیگر در کهنوج که باز هم گفته می شود مسلح بودند، طی درگیری مسلحانه با نیروی انتظامی خبر داد.
سردار حسین چناریان درباره ی هویت افراد کشته شده گفت: شخصی معروف به نادرک به همراه یکی از چریکهای وی در این عملیات کشته شدند.
وی مدعی ست که "فرد مذکور که اهل رودبار است سالیان متمادی در مناطق کهنوج - رودبار و توابع آن به اتفاق همدستانش اقدام به تشکیل باند شرارت و سرقت مسلحانه، جرائم ضد امنیتی، درگیری میکرده است که به دلیل تحت تعقیب بودند بارها محل سکونت خود را در ارتفاعات شهرستان کهنوج تغییر میدادند."
*کشته شدن چهار نفر در کهنوج و تایباد به دست نیروهای انتظامی
نمایش فیلم حمله نیروهای عراقی به اشرف در زندان گوهردشت
بنا به گزارش "همبستگی ملی" ماموران وزارت اطلاعت فیلم حمله وحشیانه نیروهای لرتش عراق به اشرف و کشتار مجاهدان را در زندان گوهردشت به نمایش گذاشتند. ماموران رژیم اسلامی این کار را با هدف درهم شکستن روحیه مقاومت زندانیان انجام دادند.
کشته شدن چهار نفر در کهنوج و تایباد به دست نیروهای انتظامی
هرانا - دو تن در کهنوج(استان کرمان) و دو نفر در تایباد(استان خراسان رضوی) در پی وقوع درگیریهای جداگانه و به دست نیروهای انتظامی کشته شدند.
به گزارش واحد مرکزی خبر فرمانده مرزبانی خراسان رضوی اعلام کرد که در پی درگیری مرزبانان خراسان رضوی با افراد به ادعای ایشان "مسلح" ۲ نفر در تایباد کشته شدند.
از سوی دیگر به گزارش مهر، فرمانده نیروی انتظامی کرمان نیز از کشته شدن دو فرد دیگر در کهنوج که باز هم گفته می شود مسلح بودند، طی درگیری مسلحانه با نیروی انتظامی خبر داد.
سردار حسین چناریان درباره ی هویت افراد کشته شده گفت: شخصی معروف به نادرک به همراه یکی از چریکهای وی در این عملیات کشته شدند.
وی مدعی ست که "فرد مذکور که اهل رودبار است سالیان متمادی در مناطق کهنوج - رودبار و توابع آن به اتفاق همدستانش اقدام به تشکیل باند شرارت و سرقت مسلحانه، جرائم ضد امنیتی، درگیری میکرده است که به دلیل تحت تعقیب بودند بارها محل سکونت خود را در ارتفاعات شهرستان کهنوج تغییر میدادند."
گزارشات ضد و نقیض از پایگاه اشرف
گذشت 5 روز از حمله نیروهای عراقی به مقر سازمان مجاهدین خلق در عراق، و در حالیکه منابع وابسته به مجاهدین خلق آمار کشته شدگان را 33 نفر اعلام میکنند، دولت عراق کشته شدن سه نفر را تایید کرده است.تاکنون هیچ منبع مستقلی از چگونگی این حمله و تعداد کشته شدگان و زخمی ها گزارشی نداده و دولت عراق از ورود روزنامه نگاران به این پایگاه جلوگیری کرده است. امری که اعتراض سازمان گزارشگران بدون مرز را به دنبال داشته و این سازمان "ممنوعیت برای اطلاع رسانی را غیر قابل پذیرش خوانده و اعلام کرده : "نیروهای نظامی از ورود خبرنگاران جلوگیری میکنند تا سرکوب و کشتار غیر نظامیان را پنهان کنند".
19 فروردین ماه، پایگاه اشرف از سوی نیروهای عراقی مورد حمله قرار گرفت. سپهبد علی غيدان، فرمانده نیروی زمینی عراق در يک گفتوگوی رسانهای گفته است که دستور حمله نظامی را زمانی صادر کرده که ساکنان کمپ اشرف به پرتاب سنگ و انداختن خود جلوی خودروهای نظامی مبادرت ورزيدند.
چند فیلم ویدیوئی اما با آرم سازمان مجاهدین خلق، در شبکه یوتیوب منتشر شده که ورود گروهی از نظامیان به پایگاه اشرف را نشان میدهد و صدای شلیک گلوله و شعار ساکنان این پایگاه به گوش میرسد.
این پایگاه واقع در 80 کیلومتری شمال بغداد در استان دیاله است و درسال 1365 و پس از انتقال نیروهای سازمان مجاهدین خلق به عراق در زمان صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق برپا شده است.
ساکنان این اردوگاه پس از حمله نیروهای امریکایی به عراق، خلع سلاح شده اند و دولت عراق از سال 88 کنترل این پایگاه را در دست دارد.
دولت عراق خواهان خروج نیروهای سازمان مجاهدین خلق از خاک کشورش است؛ امری که تاکنون با مخالفت اعضای این سازمان مواجه شده است. جمهوری اسلامی نیز همواره به دولت عراق فشار می آورد تا ضمن تعطیل پایگاه اشرف، اعضای این سازمان را تحویل بدهد.
علی الموسوی، مشاور رسانه ای نخست وزیر عراق به خیرگزاری فرانسه گفته است که "بغداد دیگر چنین سازمانی را که در فعالیتهای تروریستی دخیل بوده و باعث آسیب زدن به روابط با همسایگان عراق میشود، تحمل نخواهد کرد".
در دی ماه 89 نیز مریم رجوی، رهبر این سازمان نیروهای نظامی جمهوری اسلامی و عراق را متهم به حمله به پایگاه مذکور و زخمی شدن 176 تن از ساکنان آن متهم کرده بود.
آنچه که در پایگاه اشرف می گذرد همواره مورد مناقشه بوده است. تاکنون نه حکومت عراق اجازه ورود خبرنگاران به این پایگاه را داده است و نه رهبران سازمان مجاهدین خلق حاضر به شفاف سازی و مصاحبه با روزنامه نگاران مستقل شده اند. این در حالیست که کسانی که از این سازمان جان سالم به در برده و از مجاهدین خلق جدا شده اند روایت هایی تلخ از آنچه از سوی رهبران سازمان مذکور در این پایگاه انجام می شود تعریف کرده اند؛ روایت هایی که از سوی رهبران این سازمان رد شده است.
محکومیت حمله به اشرف، تبری جویی از مجاهدین خلق
حمله به پایگاه اشرف واکنش های بسیاری را به دنبال داشته و سازمان های بین المللی و حقوق بشری با محکوم کردن این حمله، خواستار "رفتار بشردوستانه و بر اساس قوانین عراق و تعهدات بینالمللی" با ساکنان این پایگاه از سوی دولت عراق شده اند. اما در اکثر واکنش ها و پیام های محکومیت حمله به این پایگاه، محکوم کنندگان بر عدم تایید رفتار و عملکرد سازمان مجاهدین خلق تاکید کرده اند.
به طوریکه جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی ایرانی که ساکن خارج از کشور هستند در بیانیه ای اعلام کرده اند: ما امضا کنندگان این نامه با تاکید بر مرزبندی صریح و مخالفت قاطع با عقاید، روش های فعالیت و عملکرد سازمان مجاهدین خلق و نظر منفی نسبت به مواضع کنونی این سازمان و در عین حال محکوم کردن اعمال سرکوب گرانه و غیر انسانی جمهوری اسلامی در قلع و قمع و مجازات های اعضاء این سازمان دربرهه های مختلف و بخصوص جنایت اعدامهای گسترده و فراقضایی سال 1367، صرفا از زاویه موازین حقوق بشری و اصول انسانی، نقض حقوق بنیادی ساکنان اشرف و اعمال خشونت لجام گسیخته از سوی دولت عراق بر علیه آنان را محکوم میکنیم.
در این بیانیه که به امضای افرادی چون، علی افشاری، مهرداد مشایخی، احمد باطبی، مهران براتی و حسن شریعتمداری رسیده، تاکید شده است: اگر چه حضور سازمان مجاهدین خلق در عراق از ابتدا اشتباه بود و برخورداری از چتر حمایتی رژیم صدام حسین که چشم طمع به بخشهایی از خاک ایران داشت و تهاجمی بر علیه میهن و ملت انجام داده بود، از خطاهای بزرگ و نابخشودنی این سازمان سیاسی محسوب میشود، اما اعضاء این گروه سیاسی حق دارند از اذیت و آزار نیروهای دولتی بهدور باشند و حق مصونیت آنها از خشونت، شکنجه و قتل به رسمیت شناخته شود.
در ادامه این بیانیه آمده است: مردم عراق و دولت مشروع منتخب آنان مرجع صاحب صلاحیت هستند که باید تعیین کنند مجاهدین در عراق بمانند یا آنجا را ترک کنند. همچنین رهبران سازمان مجاهدین و بهخصوص آنهایی که در اشرف نیستند، در قبال زندگی و امنیت ساکنان اشرف مسئولیت دارند. حفظ جان آنها مهمتر از وضعیت خود سازمان، منافع سیاسی رهبران و ترجیح برای ماندن در یک منطقه جغرافیایی خاص است. بنابراین نباید با اصرار بر ماندن در کشوری که خواهان خروج آنها است، جان اعضاء ساکن خود در اشرف را بخطر بیاندازند.
رضا پهلوی نیز، در پیامی حمله به اشرف را محکوم و از این حمله ابراز تاسف کرده، اما تاکنون سایر مخالفان و معترضان به حکومت در این زمینه سکوت اختیار کرده اند.
سازمان مجاهدین خلق در جریان جنگ ایران و عراق در کنار نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی وارد جنگ شد. این سازمان همچنین در کشتار کردها در عراق نیز در کنار صدام حسین بود.
جمهوری اسلامی این سازمان را سازمانی تروریستی میداند و دولت امریکا نیز این سازمان را در لیست گروههای تروریستی جای داده است.
در این میان بسیاری از تحلیل گران بر نقش و مسئولیت رهبران سازمان مجاهدین خلق در کشتار ساکنان اشرف تاکید دارند. این تحلیل گران با اشاره به امکان سکونت اعضای این سازمان در کشورهای اروپایی این سئوال را طرح کرده اند که علت اصرار مجاهدین بر ماندن در عراق چیست.
مسئولیت رهبران مجاهدین در کشتار آنها
حمید فرخنده در این زمینه در وب سایت گویا نیوز با اشاره به سوابق اعضای سازمان مجاهدین خلق و عملکرد این سازمان نوشته است: در کشورهای اروپایی یا امریکای شمالی و استرالیا لااقل امکان فعالیت سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی برای حدود ۳۵۰۰ مجاهد گرفتار در اردوگاه اشرف وجود دارد. معلوم نیست سازمانی که حتی امکان فعالیت سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی در خاک عراق ندارد، به چه علت بر ماندن خود، آنهم علیرغم میل صاحبخانه اصرار دارد؟
بر اساس نوشته آقای فرخنده " 24 سال پیش، مجاهدین ظاهرا "برای مدتی کوتاه" به عراق رفتند تا به زعم خویش طی چند سال مبارزه و در سایه ارتش صدام، نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. آنها برای درخواست پناهندگی به عراق نرفتند، بلکه در کسوت رزمندگان مجاهد یا نیروهای "ارتش آزادیبخش" در حالیکه عموما پناهندگی کشورهای مختلف اروپایی و امریکای شمالی را دارا بودند در عراق نزدیک نوار مرزی با ایران، مستقر شدند. آنها هیچگاه به عنوان پناهندگان مجاهد در عراق حضور نداشته اند و بعد از سرنگونی رژیم صدام حسین نیز از دولت عراق تقاضای پناهندگی نکرده اند".
او تاکید کرده است: " اگر عملیات "فروغ جاویدان" و کشته شدن بیش از هزار نفر از نیروهای مجاهد در دشت حسن آباد و تنگه چهار زبَر، اوج تراژدی سیاست های مجاهدین خلق است، اعتراض این سازمان به تصمیم دولت قانونی عراق در مورد بستن اردوگاه اشرف و امتناع مجاهدین از ترک خاک این کشور، سوی کمدی این تراژدی است. آن روز که همه دلسوزان و صاحب نظران سیاسی، مجاهدین را از رفتن به عراق، به خاک دشمن در حال جنگ با ایران، برحذر داشتند، گوش شنوایی در این سازمان وجود نداشت. امروز نیز که دولت قانونی عراق از این سازمان می خواهد، به هر دلیل، خاک عراق را ترک کند، آنها کودکانه با این درخواست کشور میزبان مخالفت می کنند. آنروز که نمی بایست می رفتند، رفتند و امروز که می بایست حال که میزبان عذرشان را خواسته، محترمانه خاک عراق را ترک کنند، قصد ماندن دارند".
تحقیقات مستقل
در اولین واکنش ها به حمله نیروهای عراقی به پایگاه اشرف، سازمان عفو بین الملل خواستار انجام تحقیقاتی مستقل درباره گزارشهای منتشرشده از کشته و زخمی شدن ساکنان اشرف شده است.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نیز اعلام کرده است که حملۀ مسلحانه توسط نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف باید بلافاصله متوقف شود و تحقیقات مستقلی در خصوص حملۀ مرگبار 19 فروردین صورت گیرد.
آرون رودز، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است: دولت عراق مسئولیت تضمین امنیت سکنۀ اردوگاه اشرف را بعهده دارد، نه اینکه به آنها حمله کند و آنها را به قتل برساند.
فدراسيون بينالمللی جامعههای حقوق بشر وجامعه دفاع ازحقوق بشر درايران نیز خواهان تحقيق بينالمللی ومستقل درباره رويدادهای اردوگاه اشرف شده اند.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اما خواستار خویشتن داری دو طرف و یافتن راه حلی مسالمت آمیز شده و در بیانیه ای اعلام کرده است: اتحادیه اروپا همواره از دولت عراق خواسته است، از به کارگیری خشونت پرهیز کرده و به حقوق انسانی ساکنان اردوگاه اشرف احترام بگذارد.
دولت امریکا نیز از این حمله ابراز نگرانی کرده و دولت عراق را به پرهیز از خشونت فراخوانده است.
تشکرجمهوری اسلامی از عراق
در این میان علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی اما از دولت عراق برای کشتار عضای سازمن مجاهدین تشکر کرده است.
سردار فیروز آبادی، فرمانده نیروهای مسلح نیز اعلام کرده است که منافقین (اعضای سازمان مجاهدین خلق) تنها اختیار و عاقبت شان در اختیار خودشان است که یا خودکشی کنند و یا توبه کرده و نزد پدر و مادرهایشان باز گردند.
سردار صفوی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی از توبه و بازگشت ساگنان اشرف به ایران خبر داده و گفته است: امیدواریم امسال، سال اخراج کامل منافقین از عراق باشد و انشاءالله دولت عراق این برخورد را ادامه داده و منافقان را از این کشور اخراج کنند تا دیگر اثری از آنها در همسایگی ایران نباشد.
همزمان رسانه های جمهوری اسلامی از درخوست ائتلاف همپیمانی ملی عراق از نخست وزیر این کشور برای اخراج اعضای سازمان مجاهدین از خاک عراق خبر داده اند.
خبرگزاری فارس، نزدیک به نیروهای نظامی ـامنیتی در این زمینه گزارش داده که "دولت عراق با تعيين ضربالاجلي اعلام كرد كه گروهك منافقين بايد تا پايان سال 2011 خاك اين كشور را ترك كند"
این خبرگزاری از بازداشت 6 عضو سازمان مجاهدین خلق توسط نیروهی عراقی خبر داده و نوشته است: " نيروهاي امنيتي عراق 6 عضو گروهك تروريستي منافقين را به علت دست داشتن در ناآرامي هاي روز جمعه گذشته و درگيري با نيروهاي عراقي در اردوگاه اشرف در استان ديالي در شرق عراق بازداشت كردند".
خبرآنلاین نیز که به علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نزدیک است مصاحبه ای از یک عضو شورای استانی بغداد منتشر کرده و به نقل از او نوشته است: " این منافقین واقعا برای همه به یک دردسر جدی تبدیل شده اند. هیچکس حاضر به پذیرش این گروه تروریستی نیست. ما نیز دیگر حاضر به پذیرش آنها در عراق نیستیم. دست آنها نه تنها به خون مردم ایران بلکه به خون ملت عراق نیز الوده است. مشکل اصلی آنها تروریست بودن و بی هویت بودنشان است. انها هیچ هدف و برنامه و فلسفه وجودی ندارند چرا که در جامعه ایران ریشه ندارند. مقبولیت ندارند لذا هرکسی از راه می رسد از آنها استفاده ابزاری می کند".
سازمان مجاهدین خلق، روز پنج شنبه خبر از وجود کارخانه ای در نزدیکی تهران داده و مدعی شده بود که این کارخانه در چهار سال و نیم گذشته در برنامه هستهای ایران نقشی کلیدی داشته و بزرگترین تولیدکننده سانتریفیوژبرای غنیسازی اورانیوم است.
19 فروردین ماه، پایگاه اشرف از سوی نیروهای عراقی مورد حمله قرار گرفت. سپهبد علی غيدان، فرمانده نیروی زمینی عراق در يک گفتوگوی رسانهای گفته است که دستور حمله نظامی را زمانی صادر کرده که ساکنان کمپ اشرف به پرتاب سنگ و انداختن خود جلوی خودروهای نظامی مبادرت ورزيدند.
چند فیلم ویدیوئی اما با آرم سازمان مجاهدین خلق، در شبکه یوتیوب منتشر شده که ورود گروهی از نظامیان به پایگاه اشرف را نشان میدهد و صدای شلیک گلوله و شعار ساکنان این پایگاه به گوش میرسد.
این پایگاه واقع در 80 کیلومتری شمال بغداد در استان دیاله است و درسال 1365 و پس از انتقال نیروهای سازمان مجاهدین خلق به عراق در زمان صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق برپا شده است.
ساکنان این اردوگاه پس از حمله نیروهای امریکایی به عراق، خلع سلاح شده اند و دولت عراق از سال 88 کنترل این پایگاه را در دست دارد.
دولت عراق خواهان خروج نیروهای سازمان مجاهدین خلق از خاک کشورش است؛ امری که تاکنون با مخالفت اعضای این سازمان مواجه شده است. جمهوری اسلامی نیز همواره به دولت عراق فشار می آورد تا ضمن تعطیل پایگاه اشرف، اعضای این سازمان را تحویل بدهد.
علی الموسوی، مشاور رسانه ای نخست وزیر عراق به خیرگزاری فرانسه گفته است که "بغداد دیگر چنین سازمانی را که در فعالیتهای تروریستی دخیل بوده و باعث آسیب زدن به روابط با همسایگان عراق میشود، تحمل نخواهد کرد".
در دی ماه 89 نیز مریم رجوی، رهبر این سازمان نیروهای نظامی جمهوری اسلامی و عراق را متهم به حمله به پایگاه مذکور و زخمی شدن 176 تن از ساکنان آن متهم کرده بود.
آنچه که در پایگاه اشرف می گذرد همواره مورد مناقشه بوده است. تاکنون نه حکومت عراق اجازه ورود خبرنگاران به این پایگاه را داده است و نه رهبران سازمان مجاهدین خلق حاضر به شفاف سازی و مصاحبه با روزنامه نگاران مستقل شده اند. این در حالیست که کسانی که از این سازمان جان سالم به در برده و از مجاهدین خلق جدا شده اند روایت هایی تلخ از آنچه از سوی رهبران سازمان مذکور در این پایگاه انجام می شود تعریف کرده اند؛ روایت هایی که از سوی رهبران این سازمان رد شده است.
محکومیت حمله به اشرف، تبری جویی از مجاهدین خلق
حمله به پایگاه اشرف واکنش های بسیاری را به دنبال داشته و سازمان های بین المللی و حقوق بشری با محکوم کردن این حمله، خواستار "رفتار بشردوستانه و بر اساس قوانین عراق و تعهدات بینالمللی" با ساکنان این پایگاه از سوی دولت عراق شده اند. اما در اکثر واکنش ها و پیام های محکومیت حمله به این پایگاه، محکوم کنندگان بر عدم تایید رفتار و عملکرد سازمان مجاهدین خلق تاکید کرده اند.
به طوریکه جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی ایرانی که ساکن خارج از کشور هستند در بیانیه ای اعلام کرده اند: ما امضا کنندگان این نامه با تاکید بر مرزبندی صریح و مخالفت قاطع با عقاید، روش های فعالیت و عملکرد سازمان مجاهدین خلق و نظر منفی نسبت به مواضع کنونی این سازمان و در عین حال محکوم کردن اعمال سرکوب گرانه و غیر انسانی جمهوری اسلامی در قلع و قمع و مجازات های اعضاء این سازمان دربرهه های مختلف و بخصوص جنایت اعدامهای گسترده و فراقضایی سال 1367، صرفا از زاویه موازین حقوق بشری و اصول انسانی، نقض حقوق بنیادی ساکنان اشرف و اعمال خشونت لجام گسیخته از سوی دولت عراق بر علیه آنان را محکوم میکنیم.
در این بیانیه که به امضای افرادی چون، علی افشاری، مهرداد مشایخی، احمد باطبی، مهران براتی و حسن شریعتمداری رسیده، تاکید شده است: اگر چه حضور سازمان مجاهدین خلق در عراق از ابتدا اشتباه بود و برخورداری از چتر حمایتی رژیم صدام حسین که چشم طمع به بخشهایی از خاک ایران داشت و تهاجمی بر علیه میهن و ملت انجام داده بود، از خطاهای بزرگ و نابخشودنی این سازمان سیاسی محسوب میشود، اما اعضاء این گروه سیاسی حق دارند از اذیت و آزار نیروهای دولتی بهدور باشند و حق مصونیت آنها از خشونت، شکنجه و قتل به رسمیت شناخته شود.
در ادامه این بیانیه آمده است: مردم عراق و دولت مشروع منتخب آنان مرجع صاحب صلاحیت هستند که باید تعیین کنند مجاهدین در عراق بمانند یا آنجا را ترک کنند. همچنین رهبران سازمان مجاهدین و بهخصوص آنهایی که در اشرف نیستند، در قبال زندگی و امنیت ساکنان اشرف مسئولیت دارند. حفظ جان آنها مهمتر از وضعیت خود سازمان، منافع سیاسی رهبران و ترجیح برای ماندن در یک منطقه جغرافیایی خاص است. بنابراین نباید با اصرار بر ماندن در کشوری که خواهان خروج آنها است، جان اعضاء ساکن خود در اشرف را بخطر بیاندازند.
رضا پهلوی نیز، در پیامی حمله به اشرف را محکوم و از این حمله ابراز تاسف کرده، اما تاکنون سایر مخالفان و معترضان به حکومت در این زمینه سکوت اختیار کرده اند.
سازمان مجاهدین خلق در جریان جنگ ایران و عراق در کنار نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی وارد جنگ شد. این سازمان همچنین در کشتار کردها در عراق نیز در کنار صدام حسین بود.
جمهوری اسلامی این سازمان را سازمانی تروریستی میداند و دولت امریکا نیز این سازمان را در لیست گروههای تروریستی جای داده است.
در این میان بسیاری از تحلیل گران بر نقش و مسئولیت رهبران سازمان مجاهدین خلق در کشتار ساکنان اشرف تاکید دارند. این تحلیل گران با اشاره به امکان سکونت اعضای این سازمان در کشورهای اروپایی این سئوال را طرح کرده اند که علت اصرار مجاهدین بر ماندن در عراق چیست.
مسئولیت رهبران مجاهدین در کشتار آنها
حمید فرخنده در این زمینه در وب سایت گویا نیوز با اشاره به سوابق اعضای سازمان مجاهدین خلق و عملکرد این سازمان نوشته است: در کشورهای اروپایی یا امریکای شمالی و استرالیا لااقل امکان فعالیت سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی برای حدود ۳۵۰۰ مجاهد گرفتار در اردوگاه اشرف وجود دارد. معلوم نیست سازمانی که حتی امکان فعالیت سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی در خاک عراق ندارد، به چه علت بر ماندن خود، آنهم علیرغم میل صاحبخانه اصرار دارد؟
بر اساس نوشته آقای فرخنده " 24 سال پیش، مجاهدین ظاهرا "برای مدتی کوتاه" به عراق رفتند تا به زعم خویش طی چند سال مبارزه و در سایه ارتش صدام، نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. آنها برای درخواست پناهندگی به عراق نرفتند، بلکه در کسوت رزمندگان مجاهد یا نیروهای "ارتش آزادیبخش" در حالیکه عموما پناهندگی کشورهای مختلف اروپایی و امریکای شمالی را دارا بودند در عراق نزدیک نوار مرزی با ایران، مستقر شدند. آنها هیچگاه به عنوان پناهندگان مجاهد در عراق حضور نداشته اند و بعد از سرنگونی رژیم صدام حسین نیز از دولت عراق تقاضای پناهندگی نکرده اند".
او تاکید کرده است: " اگر عملیات "فروغ جاویدان" و کشته شدن بیش از هزار نفر از نیروهای مجاهد در دشت حسن آباد و تنگه چهار زبَر، اوج تراژدی سیاست های مجاهدین خلق است، اعتراض این سازمان به تصمیم دولت قانونی عراق در مورد بستن اردوگاه اشرف و امتناع مجاهدین از ترک خاک این کشور، سوی کمدی این تراژدی است. آن روز که همه دلسوزان و صاحب نظران سیاسی، مجاهدین را از رفتن به عراق، به خاک دشمن در حال جنگ با ایران، برحذر داشتند، گوش شنوایی در این سازمان وجود نداشت. امروز نیز که دولت قانونی عراق از این سازمان می خواهد، به هر دلیل، خاک عراق را ترک کند، آنها کودکانه با این درخواست کشور میزبان مخالفت می کنند. آنروز که نمی بایست می رفتند، رفتند و امروز که می بایست حال که میزبان عذرشان را خواسته، محترمانه خاک عراق را ترک کنند، قصد ماندن دارند".
تحقیقات مستقل
در اولین واکنش ها به حمله نیروهای عراقی به پایگاه اشرف، سازمان عفو بین الملل خواستار انجام تحقیقاتی مستقل درباره گزارشهای منتشرشده از کشته و زخمی شدن ساکنان اشرف شده است.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نیز اعلام کرده است که حملۀ مسلحانه توسط نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف باید بلافاصله متوقف شود و تحقیقات مستقلی در خصوص حملۀ مرگبار 19 فروردین صورت گیرد.
آرون رودز، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است: دولت عراق مسئولیت تضمین امنیت سکنۀ اردوگاه اشرف را بعهده دارد، نه اینکه به آنها حمله کند و آنها را به قتل برساند.
فدراسيون بينالمللی جامعههای حقوق بشر وجامعه دفاع ازحقوق بشر درايران نیز خواهان تحقيق بينالمللی ومستقل درباره رويدادهای اردوگاه اشرف شده اند.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اما خواستار خویشتن داری دو طرف و یافتن راه حلی مسالمت آمیز شده و در بیانیه ای اعلام کرده است: اتحادیه اروپا همواره از دولت عراق خواسته است، از به کارگیری خشونت پرهیز کرده و به حقوق انسانی ساکنان اردوگاه اشرف احترام بگذارد.
دولت امریکا نیز از این حمله ابراز نگرانی کرده و دولت عراق را به پرهیز از خشونت فراخوانده است.
تشکرجمهوری اسلامی از عراق
در این میان علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی اما از دولت عراق برای کشتار عضای سازمن مجاهدین تشکر کرده است.
سردار فیروز آبادی، فرمانده نیروهای مسلح نیز اعلام کرده است که منافقین (اعضای سازمان مجاهدین خلق) تنها اختیار و عاقبت شان در اختیار خودشان است که یا خودکشی کنند و یا توبه کرده و نزد پدر و مادرهایشان باز گردند.
سردار صفوی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی از توبه و بازگشت ساگنان اشرف به ایران خبر داده و گفته است: امیدواریم امسال، سال اخراج کامل منافقین از عراق باشد و انشاءالله دولت عراق این برخورد را ادامه داده و منافقان را از این کشور اخراج کنند تا دیگر اثری از آنها در همسایگی ایران نباشد.
همزمان رسانه های جمهوری اسلامی از درخوست ائتلاف همپیمانی ملی عراق از نخست وزیر این کشور برای اخراج اعضای سازمان مجاهدین از خاک عراق خبر داده اند.
خبرگزاری فارس، نزدیک به نیروهای نظامی ـامنیتی در این زمینه گزارش داده که "دولت عراق با تعيين ضربالاجلي اعلام كرد كه گروهك منافقين بايد تا پايان سال 2011 خاك اين كشور را ترك كند"
این خبرگزاری از بازداشت 6 عضو سازمان مجاهدین خلق توسط نیروهی عراقی خبر داده و نوشته است: " نيروهاي امنيتي عراق 6 عضو گروهك تروريستي منافقين را به علت دست داشتن در ناآرامي هاي روز جمعه گذشته و درگيري با نيروهاي عراقي در اردوگاه اشرف در استان ديالي در شرق عراق بازداشت كردند".
خبرآنلاین نیز که به علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نزدیک است مصاحبه ای از یک عضو شورای استانی بغداد منتشر کرده و به نقل از او نوشته است: " این منافقین واقعا برای همه به یک دردسر جدی تبدیل شده اند. هیچکس حاضر به پذیرش این گروه تروریستی نیست. ما نیز دیگر حاضر به پذیرش آنها در عراق نیستیم. دست آنها نه تنها به خون مردم ایران بلکه به خون ملت عراق نیز الوده است. مشکل اصلی آنها تروریست بودن و بی هویت بودنشان است. انها هیچ هدف و برنامه و فلسفه وجودی ندارند چرا که در جامعه ایران ریشه ندارند. مقبولیت ندارند لذا هرکسی از راه می رسد از آنها استفاده ابزاری می کند".
سازمان مجاهدین خلق، روز پنج شنبه خبر از وجود کارخانه ای در نزدیکی تهران داده و مدعی شده بود که این کارخانه در چهار سال و نیم گذشته در برنامه هستهای ایران نقشی کلیدی داشته و بزرگترین تولیدکننده سانتریفیوژبرای غنیسازی اورانیوم است.
نماینده زابل : دولت برای اجرای هدفمندی یارانهها با ۵۰% کمبود منابع مالی روبهروست/ بخش صنعت بلاتکلیف است
نماینده زابل : دولت برای اجرای هدفمندی یارانهها با ۵۰% کمبود منابع مالی روبهروست/ بخش صنعت بلاتکلیف است
آفتاب : نماینده زابل و زهک با اشاره به لحاظ نشدن پرداخت نقدی یارانهها در ردیف بودجه، تاکید کرد: بخشهایی از اقتصاد کشور لطمات جدی میبینند.
به گزارش آفتاب، نائبرئیس کمیسیون بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینکه دولت برای اجرای هدفمندی یارانهها با ۵۰% کمبود منابع مالی روبهروست، تصریح کرد: دولت ناچار است تمام منابع مالی درآمدی ناشی از اجرای هدفمندی یارانهها را صرف پرداخت یارانه نقدی به مردم کند و صنایع را به اشکالهای دیگر نظیر ارائه تسهیلات بانکی، تحت پوشش قراردادن چتر حمایتی بیمه و فراوردههای انرژی سوبسیددار قرار دهد.
عباسعلی نورا، عضو کمیسیون تلفیق افزود: در حال حاضر بخش صنایع در بلاتکلیفی بهسر میبرد.
عضو فراکسیون اصولگرایان با اشاره به درآمد دولت از محل قانون هدفمندی یارانهها، افزود: بر مبنای برآورد حجم مصرف انرژی و فراوردههای سوختی و نان در سال ۸۹ این رقم مبلغ ۳۰ هزار میلیارد تومان ارزیابی شد؛ این در حالی است که دولت نزدیک به ۳۸ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد و دولت مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهد داشت. مضاعف براینکه از سهم درآمدی دولت باید میزان ۳۰% را به بخش صنایع پرداخت کند، که این عملی نیست و بدیهی است که صنایع وقتی این میزان اعتبار را دریافت نکند نه تنها برای صنعت بلکه برای سایر بخشها نیز مشکلات جدی بهوجود میآید.
وی در پایان تاکید کرد: بخش صنعت یکی از موارد مورد بحث جدی و چالشزا در کمیسیون تلفیق است
آفتاب : نماینده زابل و زهک با اشاره به لحاظ نشدن پرداخت نقدی یارانهها در ردیف بودجه، تاکید کرد: بخشهایی از اقتصاد کشور لطمات جدی میبینند.
به گزارش آفتاب، نائبرئیس کمیسیون بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینکه دولت برای اجرای هدفمندی یارانهها با ۵۰% کمبود منابع مالی روبهروست، تصریح کرد: دولت ناچار است تمام منابع مالی درآمدی ناشی از اجرای هدفمندی یارانهها را صرف پرداخت یارانه نقدی به مردم کند و صنایع را به اشکالهای دیگر نظیر ارائه تسهیلات بانکی، تحت پوشش قراردادن چتر حمایتی بیمه و فراوردههای انرژی سوبسیددار قرار دهد.
عباسعلی نورا، عضو کمیسیون تلفیق افزود: در حال حاضر بخش صنایع در بلاتکلیفی بهسر میبرد.
عضو فراکسیون اصولگرایان با اشاره به درآمد دولت از محل قانون هدفمندی یارانهها، افزود: بر مبنای برآورد حجم مصرف انرژی و فراوردههای سوختی و نان در سال ۸۹ این رقم مبلغ ۳۰ هزار میلیارد تومان ارزیابی شد؛ این در حالی است که دولت نزدیک به ۳۸ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد و دولت مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهد داشت. مضاعف براینکه از سهم درآمدی دولت باید میزان ۳۰% را به بخش صنایع پرداخت کند، که این عملی نیست و بدیهی است که صنایع وقتی این میزان اعتبار را دریافت نکند نه تنها برای صنعت بلکه برای سایر بخشها نیز مشکلات جدی بهوجود میآید.
وی در پایان تاکید کرد: بخش صنعت یکی از موارد مورد بحث جدی و چالشزا در کمیسیون تلفیق است
با دستکاری در صفرها، هر ریال برابر با یک دلار
یک دلار یک ریال؛ این خبری است که باید از آغاز سال 90 دنبال شود تا روزی که دولت دستور اجرایی شدنش را صادر کند. گفته می شود بر اساس طرح حذف چهار صفر از پول ملی، هر هزار تومان ایران یک دلار و دینار نیز واحد خرد پول ملی خواهد شد. اگرچه دولت مدعی است که با این "تدبیر"، پول ملی به ویژه در برابر ارزهای خارجی تقویت می شود اما برخی از کارشناسان با تردید به این ادعا می نگرند و برخی دیگر آن را از پیش شکست خورده می دانند و این طرح را نوعی "فریبکاری" دولت برای قوی نشان دادن پول ملی ارزیابی می کنند.موافقان نیز این اقدام را لازمه فعالیت اقتصادی در دوره ای می دانند که 200 تومانی نیز در دست مردم سکه شده است.
محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی، دیروز حذف چهار صفر از پول ملی کشور را قطعی دانست اگرچه پیش از وی وزیر اقتصاد و دارایی از حذف سه صفر خبر داده بود. بهمنی در دفاع از این طرح گفت: "برخی چنین تصور میکنند که حذف صفرهای پول سبب کاهش ارزش پول ملی میشود، در حالی که نه تنها دخالتی در این زمینه ندارد بلکه سبب کاهش تورم هم می گردد".
بنا بر گزارش خبرگزاری های رسمی وی با بیان اینکه حذف 4 صفر فقط برای تسهیل در مبادلات مالی است، افزود: "تحقق اجرای این برنامه در یک دوره زمانی یک یا دوساله انجام میشود.
به گفته وی، با اجرایی شدن این برنامه، پول جدید به تدریج به جامعه تزریق میشود تا بعد از آشنایی مردم با آن، بطور کلی پول جدید جایگزین شود".
به گفته وی "در این صورت یک ریال جدید (که برابر 10 هزار ریال کنونی است) از نظر ارزشی با یک دلار برابر میشود".
بهمنی معتقد است: "با توجه به اینکه ریال واحد پول کشور است و تغییری نمیکند، با تحقق این برنامه، واحد پول خرد بعد از ریال همانند سالهای گذشته دینار خواهد بود که در این صورت یک ریال برابر با 100 دینار خواهد شد".
رسانه های دولتی می گویند که بر اساس طرح حذف صفرها، يک ريال (برابر با ۱۰ هزار ريال کنونی) از نظر ارزشی با يک دلار برابر می شود.
سه صفر یا چهار صفر؟
دی ماه سال ۸۸ محمود احمدینژاد اعلام کرد که دولت قصد دارد بهمنظور واقعی کردن ارزش ریال، اقدام به حذف صفرها از واحد پول ملی کند.
پس از ان مسوولان اقتصادی در روزهای ابتدایی سال ۹۰ درباره اجرای این سیاست اقتصادی دولت، لب به سخن گشودند و از حذف صفرها خبر دادند اما یکی از دو مقام اقتصادی کشور از حذف ۳ صفر و دیگری از حذف ۴ صفر خبر داد.
شمسالدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در همین ارتباط گفت: "دولت در سالجاری روی حذف سه صفر از پول ملی تمرکز میکند و همزمان میزان تسهیلاتدهی بانکها در سالجاری افزایش مییابد؛ البته دستیابی به ثبات و آرامش در قیمتها، پیششرط لازم برای تحقق این سیاست دولت است.".
تنها چند روز پس از این اظهارنظر، محمود بهمنی، رییسکل بانک مرکزی، از حذف ۴ صفر از پول ملی خبر داد و اعلام کرد: "بررسیهای بانک مرکزی نشاندهنده نتایج مثبت حذف ۴ صفر از پول ملی است و پیشنهاد اجرای این طرح در ۶ ماه آینده به هیات دولت ارائه میشود. با تصویب این طرح در هیات دولت و تایید شورای پول و اعتبار، بانک مرکزی برای جمعآوری اسکناسهای موجود و انتشار اسکناسهای جدید وارد عمل خواهد شد".
انتقاد اصولگرایان
از میان رسانه های اصولگرایان، نخست خبرآنلاین، نزدیک به علی لاریجانی پرسید: "حال باید پرسید چرا صفرها اینقدر بیارزش شدهاند که باید بروند؟ برخی صاحبنظران، مهمترین عامل در بیارزش شدن ارزش پول ملی که نقش صفرهای آن را بیش از هر چیز مشخص میکند، وضعیت بیمارگونه اقتصاد و بهخصوص تورم میدانند".
بنا بر این گزارش، نرخ تورم در ماههای گذشته با روند افزایشی روبهرو شد؛ آن هم در شرایطی که ۳ ماه و نیم از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها میگذرد. بنا بر گزارش رسمی دولت (که شبهات زیادی پیرامون آن مطرح شده است) نرخ تورم در ۱۲ ماهه منتهی به فروردین سال گذشته ۴/ ۱۰ درصد، در اردیبهشت ۹/۹ درصد، خرداد ۴/ ۹ درصد، تیر ۱/ ۹ درصد، مرداد ۸/۸ درصد، شهریور ۹/۹ درصد، مهر ۲/ ۹ درصد، شهریور ۹/ ۸ درصد، مهر ۲/ ۹ درصد، آبان ۷/ ۹ درصد، آذر ۱/ ۱۰ درصد، دی ۸/ ۱۰ و بهمن ۶/ ۱۱ درصد بود.
همچنین نرخ تورم براساس گزارش بانک مرکزی، در ماه پایانی سال گذشته هم ۴/ ۱۲ درصد بود. از سوی دیگر، شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در اسفند ۸۹ نسبت به ماه قبل از آن، ۴/ ۳ درصد و در مقایسه با ماه مشابه سال ۸۸، ۹/ ۱۹ درصد رشد داشت. اين در حالی است که منابع غير رسمی نرخ تورم را بسيار بيشتر از اين رقم می دانند.
بانک مرکزی در سال های اخير به طور مرتب دلار به بازارهای ايران تزريق کرده است تا از افزايش نرخ آن جلوگيری کند.
هم اکنون نرخ دلار در ايران حدود ۱۱۲۰ تومان است. دولت محمود احمدی نژاد در سال های اخير به دليل تزريق درآمدهای بالای نفتی ايران به اقتصاد کشور برای اجرای طرح های زودبازده، واردات گسترده و پرداخت مستقيم يارانه ها هدف انتقادهای فراوانی قرار گرفته است.
اقدام های اقتصادی دولت های نهم و دهم به رشد تورم دامن زده است و بر اساس آخرين آمار بانک مرکزی هم اکنون نرخ تورم در ايران حدود ۱۲.۴ درصد است.
براساس آمارهای رسمی بانک مرکزی در دی سال ۸۹، میزان نقدینگی در کشور به رقمی معادل ۲۶۷ هزار میلیارد تومان رسیده که این میزان نقدینگی با چیزی حدود ۷۳ هزار میلیارد تومان اسکناس و سکه در اقتصاد ایران در جریان است.
به گزارش خبرآنلاین، مهدی تقوی، استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی می گوید: "اجرای این سیاست اقتصادی، تاثیری بر شاخصهای اقتصادی نمیگذارد، اما با یک تورم روانی مواجه خواهیم شد که البته این تاثیر در دوره کوتاهمدت رخ میدهد".
مهار تورم؛ شرط موفقیت
در این میان، برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که تعداد بالای صفرهای پول، کاهش ارزش پول ملی را در پی داشته است؛ بهطوری که بهراحتی سکههای ۱۰۰۰ ریالی و ۲۰۰۰ ریالی را در دستان مردم میبینیم. از سوی دیگر، در حال حاضر پولهای درشت ایران معادل پول خرد بسیاری از کشورهای جهان است و یک پوند انگلیس حدود ۲ هزار تومان و یک دلار آمریکا معادل یکهزار تومان ایران خریداری میشود.
کارشناسان می پرسند: آیا با حذف صفرها، ارزش پول ملی تقویت و تورم مهار میشود؟ آیا اقتصاد ایران در ماههای آینده و همزمان با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها با تورم بالا مواجه خواهد شد که مسوولان در سالجاری به فکر حذف صفرهای پول افتادهاند؟
پرسشهایی که عباس هشی، عضو انجمن حسابداران خبره ایران در مقابل آن چنین پاسخ میدهد: "سیاست کنترل و تکرقمی کردن تورم بر چنین اقدامهایی که تنها برای زدودن آثار دوران تورم انجام میشود، در اولویت است و بدون تورمزدایی از اقتصاد، صفرها دوباره ظاهر میشوند و تورم را شاهد خواهیم بود، بنابراین ابتدا قبل از هر اقدامی، تورم را مهار کرد".
هشی با وجود اینکه معتقد است حذف صفرهای پول بهدلیل کاهش ارزش پول اجتنابناپذیر خواهد بود و حتی باید ۶ صفر را حذف کرد تاکید میکند: "این اقدام را نباید در شرایط تورمی و با وجود اقتصاد زیرزمینی صورت گیرد و حتی قیمتها باید کنترل شود. در واقع حذف صفرها از واحد پولی کشور تنها در شرایطی موفقیتآمیز است که دولت بتواند با تبعات آن مقابله کند. این در حالی است که ما هیچ کنترل مثبت و مناسبی برای کنترل قیمتها نداشتهایم و قیمت کالاهای مایحتاج مردم حداقل ۵۰ درصد همچون تخممرغ و لبنیات حداقل ۵۰ درصد افزایش یافته است."
تاريخچه حذف صفر
بنا بر گزارش رادیو فردا حذف صفر از پول ملی کشورها به پايان جنگ جهانی دوم باز می گردد و آلمان نخستين کشوری بود که برای مقابله با تورم شديد ناشی از بحران جنگ، صفر را از مارک، واحد پولی خود حذف کرد.از سال ۱۹۶۰ تاکنون بیش از ۷۰ مورد سياست حذف صفر از پول ملی کشورها گزارش شده است.
بر اساس يک تحقيق دانشگاهی در ايران، در طول مدت پس از جنگ جهانی دوم ۱۴ مورد حذف يک صفر، ۹ مورد حذف شش صفر، نوزده کشور فقط يکبار حذف صفر کرده اند و ده کشور دو بار اين کار را کرده اند. آرژانتين چهار بار، يوگسلاوی سابق پنج بار و برزيل شش بار اين کار را انجام داده است.
حذف صفر از واحد پول ملی ايران نخستين بار در سال ۱۳۷۲ از سوی طهماسب مظاهری مطرح شد ولی اين طرح تا سال ۱۳۸۶ در حد يک ايده باقی ماند. در اين سال با پيشنهاد غلامرضا مصباحی مقدم، عضو کميسيون اقتصادی مجلس بار ديگر ايده ياد شده مطرح و کميسيون ويژه ای برای بررسی آن تشکيل شد.
بر اساس گزارش شماره ۲۰ شهريور ۱۳۸۶ روزنامه دنيای اقتصاد، ايران از سال ۱۳۵۳ تاکنون با تورم بالای ۱۰ درصد و حتی نزديک به ۵۰ درصد مواجه بوده و در نتيجه اين امر، ارزش پول ملی به شدت کاهش يافته است.
از بعد از انقلاب اسلامی ايران تاکنون ۲۰۰ برابر ارزش پول ملی کاسته شده که اين امر برخی صاحبنظران را تشويق به تاييد ضرورت تجديد نظر در وضعيت پول ملی کرده است.
محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی، دیروز حذف چهار صفر از پول ملی کشور را قطعی دانست اگرچه پیش از وی وزیر اقتصاد و دارایی از حذف سه صفر خبر داده بود. بهمنی در دفاع از این طرح گفت: "برخی چنین تصور میکنند که حذف صفرهای پول سبب کاهش ارزش پول ملی میشود، در حالی که نه تنها دخالتی در این زمینه ندارد بلکه سبب کاهش تورم هم می گردد".
بنا بر گزارش خبرگزاری های رسمی وی با بیان اینکه حذف 4 صفر فقط برای تسهیل در مبادلات مالی است، افزود: "تحقق اجرای این برنامه در یک دوره زمانی یک یا دوساله انجام میشود.
به گفته وی، با اجرایی شدن این برنامه، پول جدید به تدریج به جامعه تزریق میشود تا بعد از آشنایی مردم با آن، بطور کلی پول جدید جایگزین شود".
به گفته وی "در این صورت یک ریال جدید (که برابر 10 هزار ریال کنونی است) از نظر ارزشی با یک دلار برابر میشود".
بهمنی معتقد است: "با توجه به اینکه ریال واحد پول کشور است و تغییری نمیکند، با تحقق این برنامه، واحد پول خرد بعد از ریال همانند سالهای گذشته دینار خواهد بود که در این صورت یک ریال برابر با 100 دینار خواهد شد".
رسانه های دولتی می گویند که بر اساس طرح حذف صفرها، يک ريال (برابر با ۱۰ هزار ريال کنونی) از نظر ارزشی با يک دلار برابر می شود.
سه صفر یا چهار صفر؟
دی ماه سال ۸۸ محمود احمدینژاد اعلام کرد که دولت قصد دارد بهمنظور واقعی کردن ارزش ریال، اقدام به حذف صفرها از واحد پول ملی کند.
پس از ان مسوولان اقتصادی در روزهای ابتدایی سال ۹۰ درباره اجرای این سیاست اقتصادی دولت، لب به سخن گشودند و از حذف صفرها خبر دادند اما یکی از دو مقام اقتصادی کشور از حذف ۳ صفر و دیگری از حذف ۴ صفر خبر داد.
شمسالدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در همین ارتباط گفت: "دولت در سالجاری روی حذف سه صفر از پول ملی تمرکز میکند و همزمان میزان تسهیلاتدهی بانکها در سالجاری افزایش مییابد؛ البته دستیابی به ثبات و آرامش در قیمتها، پیششرط لازم برای تحقق این سیاست دولت است.".
تنها چند روز پس از این اظهارنظر، محمود بهمنی، رییسکل بانک مرکزی، از حذف ۴ صفر از پول ملی خبر داد و اعلام کرد: "بررسیهای بانک مرکزی نشاندهنده نتایج مثبت حذف ۴ صفر از پول ملی است و پیشنهاد اجرای این طرح در ۶ ماه آینده به هیات دولت ارائه میشود. با تصویب این طرح در هیات دولت و تایید شورای پول و اعتبار، بانک مرکزی برای جمعآوری اسکناسهای موجود و انتشار اسکناسهای جدید وارد عمل خواهد شد".
انتقاد اصولگرایان
از میان رسانه های اصولگرایان، نخست خبرآنلاین، نزدیک به علی لاریجانی پرسید: "حال باید پرسید چرا صفرها اینقدر بیارزش شدهاند که باید بروند؟ برخی صاحبنظران، مهمترین عامل در بیارزش شدن ارزش پول ملی که نقش صفرهای آن را بیش از هر چیز مشخص میکند، وضعیت بیمارگونه اقتصاد و بهخصوص تورم میدانند".
بنا بر این گزارش، نرخ تورم در ماههای گذشته با روند افزایشی روبهرو شد؛ آن هم در شرایطی که ۳ ماه و نیم از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها میگذرد. بنا بر گزارش رسمی دولت (که شبهات زیادی پیرامون آن مطرح شده است) نرخ تورم در ۱۲ ماهه منتهی به فروردین سال گذشته ۴/ ۱۰ درصد، در اردیبهشت ۹/۹ درصد، خرداد ۴/ ۹ درصد، تیر ۱/ ۹ درصد، مرداد ۸/۸ درصد، شهریور ۹/۹ درصد، مهر ۲/ ۹ درصد، شهریور ۹/ ۸ درصد، مهر ۲/ ۹ درصد، آبان ۷/ ۹ درصد، آذر ۱/ ۱۰ درصد، دی ۸/ ۱۰ و بهمن ۶/ ۱۱ درصد بود.
همچنین نرخ تورم براساس گزارش بانک مرکزی، در ماه پایانی سال گذشته هم ۴/ ۱۲ درصد بود. از سوی دیگر، شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در اسفند ۸۹ نسبت به ماه قبل از آن، ۴/ ۳ درصد و در مقایسه با ماه مشابه سال ۸۸، ۹/ ۱۹ درصد رشد داشت. اين در حالی است که منابع غير رسمی نرخ تورم را بسيار بيشتر از اين رقم می دانند.
بانک مرکزی در سال های اخير به طور مرتب دلار به بازارهای ايران تزريق کرده است تا از افزايش نرخ آن جلوگيری کند.
هم اکنون نرخ دلار در ايران حدود ۱۱۲۰ تومان است. دولت محمود احمدی نژاد در سال های اخير به دليل تزريق درآمدهای بالای نفتی ايران به اقتصاد کشور برای اجرای طرح های زودبازده، واردات گسترده و پرداخت مستقيم يارانه ها هدف انتقادهای فراوانی قرار گرفته است.
اقدام های اقتصادی دولت های نهم و دهم به رشد تورم دامن زده است و بر اساس آخرين آمار بانک مرکزی هم اکنون نرخ تورم در ايران حدود ۱۲.۴ درصد است.
براساس آمارهای رسمی بانک مرکزی در دی سال ۸۹، میزان نقدینگی در کشور به رقمی معادل ۲۶۷ هزار میلیارد تومان رسیده که این میزان نقدینگی با چیزی حدود ۷۳ هزار میلیارد تومان اسکناس و سکه در اقتصاد ایران در جریان است.
به گزارش خبرآنلاین، مهدی تقوی، استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی می گوید: "اجرای این سیاست اقتصادی، تاثیری بر شاخصهای اقتصادی نمیگذارد، اما با یک تورم روانی مواجه خواهیم شد که البته این تاثیر در دوره کوتاهمدت رخ میدهد".
مهار تورم؛ شرط موفقیت
در این میان، برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که تعداد بالای صفرهای پول، کاهش ارزش پول ملی را در پی داشته است؛ بهطوری که بهراحتی سکههای ۱۰۰۰ ریالی و ۲۰۰۰ ریالی را در دستان مردم میبینیم. از سوی دیگر، در حال حاضر پولهای درشت ایران معادل پول خرد بسیاری از کشورهای جهان است و یک پوند انگلیس حدود ۲ هزار تومان و یک دلار آمریکا معادل یکهزار تومان ایران خریداری میشود.
کارشناسان می پرسند: آیا با حذف صفرها، ارزش پول ملی تقویت و تورم مهار میشود؟ آیا اقتصاد ایران در ماههای آینده و همزمان با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها با تورم بالا مواجه خواهد شد که مسوولان در سالجاری به فکر حذف صفرهای پول افتادهاند؟
پرسشهایی که عباس هشی، عضو انجمن حسابداران خبره ایران در مقابل آن چنین پاسخ میدهد: "سیاست کنترل و تکرقمی کردن تورم بر چنین اقدامهایی که تنها برای زدودن آثار دوران تورم انجام میشود، در اولویت است و بدون تورمزدایی از اقتصاد، صفرها دوباره ظاهر میشوند و تورم را شاهد خواهیم بود، بنابراین ابتدا قبل از هر اقدامی، تورم را مهار کرد".
هشی با وجود اینکه معتقد است حذف صفرهای پول بهدلیل کاهش ارزش پول اجتنابناپذیر خواهد بود و حتی باید ۶ صفر را حذف کرد تاکید میکند: "این اقدام را نباید در شرایط تورمی و با وجود اقتصاد زیرزمینی صورت گیرد و حتی قیمتها باید کنترل شود. در واقع حذف صفرها از واحد پولی کشور تنها در شرایطی موفقیتآمیز است که دولت بتواند با تبعات آن مقابله کند. این در حالی است که ما هیچ کنترل مثبت و مناسبی برای کنترل قیمتها نداشتهایم و قیمت کالاهای مایحتاج مردم حداقل ۵۰ درصد همچون تخممرغ و لبنیات حداقل ۵۰ درصد افزایش یافته است."
تاريخچه حذف صفر
بنا بر گزارش رادیو فردا حذف صفر از پول ملی کشورها به پايان جنگ جهانی دوم باز می گردد و آلمان نخستين کشوری بود که برای مقابله با تورم شديد ناشی از بحران جنگ، صفر را از مارک، واحد پولی خود حذف کرد.از سال ۱۹۶۰ تاکنون بیش از ۷۰ مورد سياست حذف صفر از پول ملی کشورها گزارش شده است.
بر اساس يک تحقيق دانشگاهی در ايران، در طول مدت پس از جنگ جهانی دوم ۱۴ مورد حذف يک صفر، ۹ مورد حذف شش صفر، نوزده کشور فقط يکبار حذف صفر کرده اند و ده کشور دو بار اين کار را کرده اند. آرژانتين چهار بار، يوگسلاوی سابق پنج بار و برزيل شش بار اين کار را انجام داده است.
حذف صفر از واحد پول ملی ايران نخستين بار در سال ۱۳۷۲ از سوی طهماسب مظاهری مطرح شد ولی اين طرح تا سال ۱۳۸۶ در حد يک ايده باقی ماند. در اين سال با پيشنهاد غلامرضا مصباحی مقدم، عضو کميسيون اقتصادی مجلس بار ديگر ايده ياد شده مطرح و کميسيون ويژه ای برای بررسی آن تشکيل شد.
بر اساس گزارش شماره ۲۰ شهريور ۱۳۸۶ روزنامه دنيای اقتصاد، ايران از سال ۱۳۵۳ تاکنون با تورم بالای ۱۰ درصد و حتی نزديک به ۵۰ درصد مواجه بوده و در نتيجه اين امر، ارزش پول ملی به شدت کاهش يافته است.
از بعد از انقلاب اسلامی ايران تاکنون ۲۰۰ برابر ارزش پول ملی کاسته شده که اين امر برخی صاحبنظران را تشويق به تاييد ضرورت تجديد نظر در وضعيت پول ملی کرده است.
فیلم / کارنامه سیاه حمید بقایی معاون اجرایی احمدی نژاد
فیلم / کارنامه سیاه حمید بقایی معاون اجرایی احمدی نژاد
بازداشت "بچه حزباللهی شاه عبدالعظیم
دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی از بازداشت سعید تاجیک، فرد فحاش به فائزه هاشمی خبر داد.غلامحسین محسنی اژه ای روز گذشته به خبرآنلاین گفت: "فردی که به فائزه هاشمی فحاشی کرده بود بازداشت و پرونده ای در این باره بر علیه وی تشکیل شده است."
محسنی اژه ای همچنین اضافه کرد که "برخی از مقامات امنیتی نیز به دنبال سایر متهمانی هستند که به صورت خودسر امنیت اخلاقی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند."
سخنگوی قوه قضائیه در کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته خود با تعدادی از خبرنگاران در تهران نیز از "پیگیری" موضوع فحاشی به فائزه هاشمی توسط این قوه خبر داد.
او در پاسخ به پرسشی درباره سخنان وزیر اطلاعات در مورد ارائه گزارشی از افراد موسوم به "خودسر" به قوه قضائیه گفت که "خبری از این گزارش ندارد" و اضافه کرد: "در مورد چند موردی كه اتفاق افتاده كه یكی از آنها قضیه خانم هاشمی بود قوه قضاییه اقدام كرده و در حال رسیدگی است."
یک متهم، دو بازداشت؟
خبر دستگیری سعید تاجیک در شرایطی توسط دادستان کل کشور اعلام شده که دادستان تهران روز 17 اسفند سال گذشته از "شناسایی و بازداشت" دو متهم در رابطه با "هتاکی" به فائزه هاشمی خبر داده بود.
عباس جعفری دولت آبادی در آن هنگام گفته بود: "دو متهم اصلی این پرونده پس از شناسایی دستگیر شدهاند و پرونده آنها در دادستانی در حال پیگیری است."
دادستان تهران در خصوص تشکیل پرونده برای این افراد افزوده بود: "با شکایت خانواده آقای هاشمی رفسنجانی پرونده هم در بخش خصوصی و هم در بخش عمومی تشکیل شد."
در فیلمی که اوایل اسفندماه سال گذشته در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و یوتیوب منتشر شده بود، چند نفر که خود را "بچه حزب اللهیهای شاه عبدالعظیم" معرفی میکردند در، پارکینگ حرم حضرت عبدالعظیم در جنوب تهران با حمله به فائزه هاشمی و بستگانش، او را با الفاظ بسیار رکیکی مورد خطاب قرار داده و علاوه بر او به پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی نیز ناسزا میگویند.
پیش از این انتشار این فیلم، روزنامه جمهوری اسلامی در خبری نوشته بود: "درحالی که تنها دو هفته تا انتخابات هیات رئیسه خبرگان باقی مانده است، تعرض به رئیس مجلس خبرگان رهبری توسط عناصر خودسر، حتی به خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت عبدالعظیم و در مراسم ترحیم هم کشیده شد."
بنا بر این گزارش، تعدادی از "نیروهای لباس شخصی" هنگامی که محسن و فائزه هاشمی، از محل مراسم ختم یکی از بستگان خود خارج میشدند به آنها هجوم می برند.
برپایه این گزارش هنگامی که برادر زاده و خواهرزاده فائزه هاشمی تلاش کردند، مانع حمله این نیروها شوند، با شوکر برقی مورد حمله قرار گرفتند.
دادستان تهران در آن هنگام هویت افراد بازداشت شده را مشخص نکرده بود اما یکی از وبلاگنویسان بسیجی هوادار رهبر جمهوری اسلامی هویت یکی از این افراد را فاش ساخت.
حسین قدیانی در وبلاگ خود به نام قطعه ۲۶، یکی از کسانی که به فائزه هاشمی فحش داده بود را سعید تاجیک معرفی کرد.
به گفته قدیانی، تاجیک از بسیجیان دوره جنگ است که کتاب خاطرات خود را به نام "جنگ دوست داشتنی" منتشر کرده و برابر گزارش ها بابت نگارش این کتاب از جانب آیت الله خامنه ای مورد تقدیر قرار گرفته است.
تاجیک در مصاحبه ای که بهمن ماه سال گذشته با قدیانی داشته و در وبلاگ قطعه ۲۶ منتشر شده بود، در پاسخ به معترضانی که در تظاهرات خیابانی شعار داده بودند "توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد" گفته بود: "مهم ترین اثر بسیج این است که اجازه نداد صدام پدر بعضی ها باشد. اگر بسیج نبود، این هتاکان باید به خواهر صدام می گفتند عمه".
در برخی گزارشها از سعید تاجیک به عنوان مسئول ایثارگران پالایشگاه نفت تهران هم نام برده شده است.
تاوان حمایت از جنبش سبز؟
انتشار فیلم فحاشی به فائزه هاشمی رفسنجانی واکنشهای گستردهای به دنبال داشت و حتی برخی شخصیتهای اصولگرا نیز از این اقدام انتقاد کردند.
دو هفته پس از آن، آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی نیز بدون نام بردن از شخص خاصی از "هتاکی و رفتارهای غیراخلاقی" انتقاد کرد.
آیتالله خامنهای که تا روز پنجشنبه ۱۹ اسفند درباره هتاکی به دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سکوت کرده بود، پنجشنبه شب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری که به تازگی پدر فائزه هاشمی را از ریاست خود برکنار کرده بودند، سکوت یک هفتهای در این باره را شکست و از طرفداران خود خواست از فحاشی و رفتارهای خلاف اخلاق اجتناب کنند.
او اینگونه رفتارها را باعث ضربه خوردن به اسلام دانست و گفت: "برخی جوانان بااخلاص، خوب و مومن متاسفانه تصور میکنند که اینگونه اقدامات وظیفه است اما این رفتارها دقیقا خلاف و عکس وظیفه است."
فائزه هاشمی، در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از میرحسین موسوی حمایت کرد. این اقدام او خشم نیروهای طرفدار رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی نژاد را در پی داشت.
او در دو سال گذشته بارها به خاطر حمایت از جنبش اعتراضی ایران موسوم به "جنبش سبز" مورد انتقاد حامیان رهبر جمهوری اسلامی و طرفداران دولت احمدی نژاد قرار گرفته و چند بار نیز در جریان اعتراضات خیابانی بازداشت شده که تازه ترین مورد آن بازداشت چند ساعته او در روز اول اسفند ماه بود که هواداران جنبش سبز به مناسبت هفتمین روز کشته شدگان وقایع ۲۵ بهمن به خیابان ها آمده بودند.
خبر بازداشت سعید تاجیک در شرایطی منتشر شده که چند روز قبل، فیلم دیگری که گویا همزمان با فحاشی او به فائزه هاشمی ضبط شده، در شبکه های اجتماعی مجازی منتشر شده که در آن تاجیک به محسن هاشمی، پسر هاشمی رفسنجانی و رئیس وقت شرکت مترو تهران نیز هتاکی می کند.
محسنی اژه ای همچنین اضافه کرد که "برخی از مقامات امنیتی نیز به دنبال سایر متهمانی هستند که به صورت خودسر امنیت اخلاقی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند."
سخنگوی قوه قضائیه در کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته خود با تعدادی از خبرنگاران در تهران نیز از "پیگیری" موضوع فحاشی به فائزه هاشمی توسط این قوه خبر داد.
او در پاسخ به پرسشی درباره سخنان وزیر اطلاعات در مورد ارائه گزارشی از افراد موسوم به "خودسر" به قوه قضائیه گفت که "خبری از این گزارش ندارد" و اضافه کرد: "در مورد چند موردی كه اتفاق افتاده كه یكی از آنها قضیه خانم هاشمی بود قوه قضاییه اقدام كرده و در حال رسیدگی است."
یک متهم، دو بازداشت؟
خبر دستگیری سعید تاجیک در شرایطی توسط دادستان کل کشور اعلام شده که دادستان تهران روز 17 اسفند سال گذشته از "شناسایی و بازداشت" دو متهم در رابطه با "هتاکی" به فائزه هاشمی خبر داده بود.
عباس جعفری دولت آبادی در آن هنگام گفته بود: "دو متهم اصلی این پرونده پس از شناسایی دستگیر شدهاند و پرونده آنها در دادستانی در حال پیگیری است."
دادستان تهران در خصوص تشکیل پرونده برای این افراد افزوده بود: "با شکایت خانواده آقای هاشمی رفسنجانی پرونده هم در بخش خصوصی و هم در بخش عمومی تشکیل شد."
در فیلمی که اوایل اسفندماه سال گذشته در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و یوتیوب منتشر شده بود، چند نفر که خود را "بچه حزب اللهیهای شاه عبدالعظیم" معرفی میکردند در، پارکینگ حرم حضرت عبدالعظیم در جنوب تهران با حمله به فائزه هاشمی و بستگانش، او را با الفاظ بسیار رکیکی مورد خطاب قرار داده و علاوه بر او به پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی نیز ناسزا میگویند.
پیش از این انتشار این فیلم، روزنامه جمهوری اسلامی در خبری نوشته بود: "درحالی که تنها دو هفته تا انتخابات هیات رئیسه خبرگان باقی مانده است، تعرض به رئیس مجلس خبرگان رهبری توسط عناصر خودسر، حتی به خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت عبدالعظیم و در مراسم ترحیم هم کشیده شد."
بنا بر این گزارش، تعدادی از "نیروهای لباس شخصی" هنگامی که محسن و فائزه هاشمی، از محل مراسم ختم یکی از بستگان خود خارج میشدند به آنها هجوم می برند.
برپایه این گزارش هنگامی که برادر زاده و خواهرزاده فائزه هاشمی تلاش کردند، مانع حمله این نیروها شوند، با شوکر برقی مورد حمله قرار گرفتند.
دادستان تهران در آن هنگام هویت افراد بازداشت شده را مشخص نکرده بود اما یکی از وبلاگنویسان بسیجی هوادار رهبر جمهوری اسلامی هویت یکی از این افراد را فاش ساخت.
حسین قدیانی در وبلاگ خود به نام قطعه ۲۶، یکی از کسانی که به فائزه هاشمی فحش داده بود را سعید تاجیک معرفی کرد.
به گفته قدیانی، تاجیک از بسیجیان دوره جنگ است که کتاب خاطرات خود را به نام "جنگ دوست داشتنی" منتشر کرده و برابر گزارش ها بابت نگارش این کتاب از جانب آیت الله خامنه ای مورد تقدیر قرار گرفته است.
تاجیک در مصاحبه ای که بهمن ماه سال گذشته با قدیانی داشته و در وبلاگ قطعه ۲۶ منتشر شده بود، در پاسخ به معترضانی که در تظاهرات خیابانی شعار داده بودند "توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد" گفته بود: "مهم ترین اثر بسیج این است که اجازه نداد صدام پدر بعضی ها باشد. اگر بسیج نبود، این هتاکان باید به خواهر صدام می گفتند عمه".
در برخی گزارشها از سعید تاجیک به عنوان مسئول ایثارگران پالایشگاه نفت تهران هم نام برده شده است.
تاوان حمایت از جنبش سبز؟
انتشار فیلم فحاشی به فائزه هاشمی رفسنجانی واکنشهای گستردهای به دنبال داشت و حتی برخی شخصیتهای اصولگرا نیز از این اقدام انتقاد کردند.
دو هفته پس از آن، آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی نیز بدون نام بردن از شخص خاصی از "هتاکی و رفتارهای غیراخلاقی" انتقاد کرد.
آیتالله خامنهای که تا روز پنجشنبه ۱۹ اسفند درباره هتاکی به دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سکوت کرده بود، پنجشنبه شب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری که به تازگی پدر فائزه هاشمی را از ریاست خود برکنار کرده بودند، سکوت یک هفتهای در این باره را شکست و از طرفداران خود خواست از فحاشی و رفتارهای خلاف اخلاق اجتناب کنند.
او اینگونه رفتارها را باعث ضربه خوردن به اسلام دانست و گفت: "برخی جوانان بااخلاص، خوب و مومن متاسفانه تصور میکنند که اینگونه اقدامات وظیفه است اما این رفتارها دقیقا خلاف و عکس وظیفه است."
فائزه هاشمی، در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از میرحسین موسوی حمایت کرد. این اقدام او خشم نیروهای طرفدار رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی نژاد را در پی داشت.
او در دو سال گذشته بارها به خاطر حمایت از جنبش اعتراضی ایران موسوم به "جنبش سبز" مورد انتقاد حامیان رهبر جمهوری اسلامی و طرفداران دولت احمدی نژاد قرار گرفته و چند بار نیز در جریان اعتراضات خیابانی بازداشت شده که تازه ترین مورد آن بازداشت چند ساعته او در روز اول اسفند ماه بود که هواداران جنبش سبز به مناسبت هفتمین روز کشته شدگان وقایع ۲۵ بهمن به خیابان ها آمده بودند.
خبر بازداشت سعید تاجیک در شرایطی منتشر شده که چند روز قبل، فیلم دیگری که گویا همزمان با فحاشی او به فائزه هاشمی ضبط شده، در شبکه های اجتماعی مجازی منتشر شده که در آن تاجیک به محسن هاشمی، پسر هاشمی رفسنجانی و رئیس وقت شرکت مترو تهران نیز هتاکی می کند.
شکایت احمدی نژاد از مهدی خزعلی + عکس
شکایت احمدی نژاد از مهدی خزعلی + عکس
وبلاگ مهدی خزعلی : تازه از شعبه 28 دادگاه انقلاب بازگشته بودم و هنوز گلویی تازه نکرده و داشتم برای خودم چای می ریختم که منشی وارد اتاق شد، از دور ترازوی قوه قضاییه را در سربرگی که همراه داشت دیدم، نمی دانم چرا من وقتی به این ترازو نگاه می کنم، احساس می کنم در وسط آن آدمی را به صلیب کشیده اند و تازه بار سنگین کفه های ترازو را هم بر دستان آن نگون بخت قرار داده اند! گاهی تیغه شاقول ترازو را چون دشنه ای می بینم که می خواهد در قلبم فرو رود، نوک این دشنه را خون آلود می بینم، برگه را بر روی میز من قرار می دهد، احضاریه جدید است، مرا به شعبه دوازدهم بازپرسی کارکنان دولت احضار کرده اند!
علت حضور: " در خصوص شکایت معاونت حقوقی رئیس جمهور علیه شما دایر به توهین و اهانت !، ... و نتیجه عدم حضور جلب می باشد!
تعجب می کنم، این اصلی ترین اتهام من در پرونده مطروحه و تحت رسیدگی در شعبه 28 می باشد، مگر برای یک اتهام به چند جا باید پاسخ داد؟ من که دو بار هم بازداشت شدم و انفرادی را تجربه کردم، البته آن موقع من شاکی نداشتم و مشارٌالیه ژستی گرفتند و گفتند من شکایتی ندارم و در این دنیا و آن دنیا از او گذشتم و این مدعی العموم است که پیگیر اتهام اهانت به رئیس جمهور است! اما ظاهراً امروز خود به میدان آمده اند، منعی ندارد اگر عادلانه قضاوت شود، این من هستم که باید شکایت کنم، امروز جای متهم و شاکی عوض شده است، متهم آنقدر جسور و بی پروا شده که طرح شکایت می کند، من نیز آماده دفاع هستم و همین هفته هم از او شکایت خواهم کرد - اگر رسیدگی کنند! - هنوز شکایت من از روزنامه ایران در پیچ و خم دادسرای کارکنان دولت مانده است و حتی احضاریه ای برای او نفرستاده اند!
نکته جالب دیگر این که دادسرای کارکنان دولت - همانگونه که از نامش پیداست - رسیدگی به جرائم کارکنان دولت، مقامات، نمایندگان مجلس، وزراء، معاونان رئیس جمهور و غیره را عهده دار است و من هیچ یک از این عناوین را ندارم! و به نظر نمی رسد دادسرای کارکنان دولت صالح به رسیدگی باشد !
نکته آخر این که به همه اتهامات یک فرد یکجا رسیدگی می شود و ملاک سبق ارجاع است، تا چه رسد به اتهام واحد و اصحاب دعوای یکسان! نمی دانم این قوه به کجا می رود، آقای احمدی نژاد می تواند در هر مجتمع قضایی و در هر شعبه یک پرونده برای من تشکیل دهد! حق دارد، می دانم کجایش می سوزد، فقط باید به ایشان یادآوری کرد که : " آب را بریز همان جا که می سوزد! "
1390/1/22 مهدی خزعلی
وبلاگ مهدی خزعلی : تازه از شعبه 28 دادگاه انقلاب بازگشته بودم و هنوز گلویی تازه نکرده و داشتم برای خودم چای می ریختم که منشی وارد اتاق شد، از دور ترازوی قوه قضاییه را در سربرگی که همراه داشت دیدم، نمی دانم چرا من وقتی به این ترازو نگاه می کنم، احساس می کنم در وسط آن آدمی را به صلیب کشیده اند و تازه بار سنگین کفه های ترازو را هم بر دستان آن نگون بخت قرار داده اند! گاهی تیغه شاقول ترازو را چون دشنه ای می بینم که می خواهد در قلبم فرو رود، نوک این دشنه را خون آلود می بینم، برگه را بر روی میز من قرار می دهد، احضاریه جدید است، مرا به شعبه دوازدهم بازپرسی کارکنان دولت احضار کرده اند!
علت حضور: " در خصوص شکایت معاونت حقوقی رئیس جمهور علیه شما دایر به توهین و اهانت !، ... و نتیجه عدم حضور جلب می باشد!
تعجب می کنم، این اصلی ترین اتهام من در پرونده مطروحه و تحت رسیدگی در شعبه 28 می باشد، مگر برای یک اتهام به چند جا باید پاسخ داد؟ من که دو بار هم بازداشت شدم و انفرادی را تجربه کردم، البته آن موقع من شاکی نداشتم و مشارٌالیه ژستی گرفتند و گفتند من شکایتی ندارم و در این دنیا و آن دنیا از او گذشتم و این مدعی العموم است که پیگیر اتهام اهانت به رئیس جمهور است! اما ظاهراً امروز خود به میدان آمده اند، منعی ندارد اگر عادلانه قضاوت شود، این من هستم که باید شکایت کنم، امروز جای متهم و شاکی عوض شده است، متهم آنقدر جسور و بی پروا شده که طرح شکایت می کند، من نیز آماده دفاع هستم و همین هفته هم از او شکایت خواهم کرد - اگر رسیدگی کنند! - هنوز شکایت من از روزنامه ایران در پیچ و خم دادسرای کارکنان دولت مانده است و حتی احضاریه ای برای او نفرستاده اند!
نکته جالب دیگر این که دادسرای کارکنان دولت - همانگونه که از نامش پیداست - رسیدگی به جرائم کارکنان دولت، مقامات، نمایندگان مجلس، وزراء، معاونان رئیس جمهور و غیره را عهده دار است و من هیچ یک از این عناوین را ندارم! و به نظر نمی رسد دادسرای کارکنان دولت صالح به رسیدگی باشد !
نکته آخر این که به همه اتهامات یک فرد یکجا رسیدگی می شود و ملاک سبق ارجاع است، تا چه رسد به اتهام واحد و اصحاب دعوای یکسان! نمی دانم این قوه به کجا می رود، آقای احمدی نژاد می تواند در هر مجتمع قضایی و در هر شعبه یک پرونده برای من تشکیل دهد! حق دارد، می دانم کجایش می سوزد، فقط باید به ایشان یادآوری کرد که : " آب را بریز همان جا که می سوزد! "
1390/1/22 مهدی خزعلی
Subscribe to:
Posts (Atom)