قیام شیعیان بحرین، علیه حذف یارانه ها
اشپیگل آنلاین ــ ترجمه رضا نافعی
روز جمعه چندین هزار تن از مردم بحرین، در پایتخت این کشور در مراسم خاکسپاری جانباختگان اعتراضات روز پنجشنبه شرکت کردند.
در پی سرکوب تظاهرات اعتراضی مردم درروز پنجشنبه که در «میدان مروارید» منامه رخ داد، چهار تن کشته، ۲۳۱ نفر مجروح و دهها تن دیگر بازداشت شده بودند.
این جزیره کوچک مشکلات بزرگی دارد. بحرین در قیاس با عربستان سعودی وضع خوبی ندارد: در حالی که عربستان روزی 10 میلیون بشکه نفت صادر می کند، صادرات نفت بحرین فقط به روزی 30 هزار بشکه محدود است و پیش بینی می شود که طی 25 سال آینده چاه های آن خشک خواهند شد.
بحرین با توجه به دوران کوتاهی که هنوز از ثروت نفت برخوردار است، از سال 2008 شروع به تغییر ساختار اقتصادی خود کرد. در سال 2008 ولیعهد بحرین سال 2030 را سال تحقق رویاها اعلام کرد. ولی برنامه تحولات اقتصادی بسیار به کندی پیش می رود. هنوز هم 70 تا 80 در صد از در آمد جزیره از فروش نفت تامین می شود. جمعیت بحرین 500 هزار نفر است که 70 در صد آنها شیعه هستند.
بازنده تحولات مدرن در بحرین قشر پائینی جامعه، یعنی شیعیان هستند. اکثریتی که فاقد تحصیلات و توانائی های لازم برای انجام کارهائی هستند که صنایع مالی بحرین که باشتاب رو به گسترش است به آن نیاز دارد. حکومت اقلیت سنی بر آنها پیوسته منشاء تشنجات بوده است. یازده سال پیش بحرین اعلام کرد که حکومت بحرین مشروطه سلطنتی است و کشور بر اساس تصمیمات مجلس اداره می شود. اما ترکیب نمایندگان مجلس 40 نفری بحرین چنان است که بیش از نیمی از نمایندگان عضو خانواده سلطنتی هستند و آنها با آراء خود می توانند مانع تصویب هر طرح قانونی گردند که به سود آنها نباشد. افزون بر این، تقسیم بندی حوزه های انتخاباتی چنان است که مناطق یزرگ شیعی نشین یک حوزه انتخاباتی محسوب می گردد و مناطق سنی نشین به حوزه های کوچک تقسیم شده است و در نتیجه تعداد نمایندگان اقلیت سنی همیشه بیشتر از نمایندگان اکثریت شیعی است. گر چه حکومت پارلمانی به نظر می رسد ولی اقلیت سنی سلطنتی پیوسته خواست های خود را بر اکثریت مردم تحمیل و بر آن حکومت کرده است و این امر همواره منشاء اعتراضات و تشنج بوده است.
این اختلافات در سالهای گذشته همواره شدید تر نیز شده است: زیرا بر خلاف نخبگان سنی، شیعیان یعنی اکثریت جمعیت بحرین از حدف یارانه های دولتی سخت در رنج اند. از این رو از سال 2009 ساکنان شیعی روستا ها بارها دست به اعتراض زده اند. و اینک تحت تاثیر قیام های مصر و تونس باز مردم به اعتراض برخاسته اند.
صاحبان قدرت در بحرین می کوشند تا بحران را به طریق خاص خود حل کنند، به این معنی که خانواده شیخ در سال های گذشته صدها هزار کارگر سنی از کشورهائی چون اردن، پاکستان و هند به بحرین وارد کرده است و شرایط آسانی برای دادن تبعیت بحرین به آنها فراهم آورده و به این صورت بر تعداد رعایای سنی و تابع خود افزوده است.
ولی اپوزیسیون شیعه با این استراتژی، که بخشی از انگیزه آن افزایش شمار سنیان است نیز مخالف است. خارجیانی که از این طریق به بحرین جلب شده اند از امتیازات ویژه برخوردارند و تبدیل به عمال رژیم شده اند. گویا در درگیری های روزهای اخیر رژیم بحرین برای تاراندن اعتراض کننذگان از میدان مرکزی منامه، موسوم به میدان لوُلوُ( مروارید) ، که اکثرا شیعه بوده اند، نیروهای امنیتی سنی به میدان آورده است.
نیکلاس کریستف، نویسنده نیویورک تایمز، در گزارش خود برای آن روزنامه نوشت “بسیاری از مردم بحرین از این که شیخ، برای حمله به بحرینی ها مزدوران خارجی، پاکستانی، هندی و سوریائی استخدام کرده است، سخت خشمگین اند”. و پیش بینی می کند که پس از آنچه که در این هفته رخ داد، شیخ حمد دیگر هرگز نخواهد توانست این خطای خود را جبران کند، او حیثیت خود را از دست داد، و نخواهد توانست اعتبار از دست رفته را بار دیگر به دست آورد”.
نخبگان سنی در بحرین، ایران را مسئول آشوب ها می دانند. ایران قرن هاست که با بحرین مناسبات بازرگانی دارد. امروز هم هزارن نفر از اعقاب بازرگانان ایرانی ساکن منامه هستند…
6 هزار سرباز آمریکائی
اشپیگل می نویسد: ولی به رغم شورش های این هفته شیخ بحرین نباید نگران تاج و تخت خود باشد: زیرا هم پیمان نیرومندی دارد. اهمیت استراتژیک بحرین برای آمریکا زباد است. این جزیره از سال 1995 پایگاه ناوگان پنجم نیروی دریائی آمریکاست. آمریکا از بحرین نه تنها بر مجموع حمل و نقل نفت در خلیج فارس نظارت می کند بلکه با 6 هزار سرباز که در چند کیلومتری سواحل جنوبی ایران مستقرکرده است ایران را نیز زیر نظر دارد
البته هیلری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا سخت نگران رویدادهای بحرین است و به حکومت بحرین توصیه کرد که در رفتار خود سختی به خرج ندهد. پنتاگون نیز توصیه کرد که از اعمال خشونت دوری شود.
بنا به گفته علی الاحمد عضو موسسه امور خلیج( قارس) به مجله تایم ، با پشتیانی آمریکا از شیخ بحرین، اپوزیسیون حد اکثر می تواند امیدوار به اصلاحات باشد. ” حکومت بحرین به تنهائی ضعیف است و اگر از حمایت آمریکا و عربستان برخوردار نباشد سیخ باید طی جند روز فرار را بر قرار ترجیح دهد” .
ولی شیخ بحرین نباید زیاد هم به حمایت آمریکا مطمئن باشد: در همین هفته های اخیر آمریکا نشان داد که اگر ضرورت حکم کند . حتی مهمترین هم پیمان خود در جهان عرب را نیز در سراشیب سقوط رها می کند.
اما هنوز کار به آنجا نرسیده است. ریاض بیم آن دارد که تحولات در جزیره کوچک بحرین الهام بخش اقلیت شیعه برای قیام در خود عربستان گردد. گروه های بزرگی از شیعیان ساکن بخش نفت خیز در شرق عربستان هستند که در سالهای گذشته بارها علیه حکومت مرکزی شورش کرده اند.
شاهزاده طلال بن عبدالعزیز برادر ناتنی پادشاه عربستان روز پنجشنبه در بخش عربی بی بی سی گفت آشوب ها و اعتراضات در منطقه می تواند برای پادشاه عربستان بسیار خطرناک گردد.
روز پنجشنبه در یمن نیز تظاهراتی علیه علی عبدالله صالح دیکتاتور یمن رخ داد که به گزارش رسانه آمریکائی ” سی . ان . ان . “ در نتیجه حمله پلیس و نیروهای امنیتی صالح به معترضان عده کثیری از آنان مجروح گشتند و یک نفر نیز کشته شد. روز پنجشنبه در حدود 1500 نفر، در صنعا، پایتخت یمن، طی تظاهراتی آرام و مسالمت آمیز، خواستار کناره گیری پرزیدنت علی عبدالله صالح شدند. به گفته شاهدان عینی تظاهر کنندگان مورد حمله هوادار علی عبدالله صالح قرار گرفتند.
http://www.spiegel.de/politik/ausland/0,1518,druck-746147,00.html
Friday, February 18, 2011
گزارش دکتر خزعلی
گزارش دکتر خزعلی
از وسط تظاهرات 25 بهمن
بیطرفانه و بعنوان یک ناظر یا خبرنگار، یا کسی که دفتر کارش در قلب حادثه است، بگویم: «اگر برخورد نمی شد، جمعیتی مثل 25 خرداد 88 تشکیل می شد، اما با توجه به گستردگی خیابانهای درگیر، می توان آنرا میلیونی برآورد کرد. سایت های جناح حکم نظیر تابناک، نوشتند: حضرات به راهپیمایی از پشت کامپیوتر مشغولند و سطح شهر آرام است. همه بر قلیل و ناچیز بودن تعداد تظاهر کنندگان و غیر قانونی بودن آن اصرار داشتند.
یکی از همین سایت ها نوشته بود که تظاهر کنندگان با ظاهری زننده و قبیح به عنوان روز ولنتاین (روز عشق) با ماشین های لوکس و گران قیمت آمده بودند! ولی آنچه ما دیدیم پیاده بود، عقل سلیم حکم می کند که ماشین – آنهم لوکس و گرانقیمت – را در میدان درگیری نیاوریم!
درجای دیگر آوردند که: ” تعداد زیادی از عوامل فتنه در خیابانها توسط حرکت های خود جوش مردم، عقب رانده شده و مقابله با آنها ادامه دارد!” در این قسمت اولاً: اجتماع مردمی که درخواست راهپیمایی داده اند، غیر قانونی است و تجمع طرفداران جناح حاکم می شود ” خود جوش و مردمی!” آنها که نیازی به مجوز ندارند! ثانیاً: این همین نوشته هم بر کثرت جمعیت دلالت دارد و ادامه مقابله. ثالثاً : من چیزی از خودجوش ندیدم، هر چه بود نیروی ضد شورش بود. من یک فراخوان راهپیمایی ندیدم، یک حرکت خود جوش در اعتراض به عدم صدور مجوز راهپیمایی آرام بود.
شهر خلوت تر از همیشه بود، صبح به منزل پدر رفتم، درخیابان ولیعصر و میدان تجریش و شریعتی و پاسداران حتی یک پلیس هم دیده نمی شد، خیلی عجیب بود، با خود گفتم لابد همه را برده اند خیابان انقلاب و آزادی!
ساعت ۲ برگشتم، در مسیر از مقابل دانشگاه تهران و میدان انقلاب گذشتم، خبری نبود، سر گذر ها تعدادی نیروی انتظامی ایستاده بودند، از گارد و موتور سواران هم خبری نبود
ساعت ۳ گروههاو دستجات چند نفری از همه خیابانهای منتهی به انقلاب و آزادی سرازیر بودند، از گامهای محکم و استوارشان می شد فهمید که به کجا می روند. دوستی آمد و با موتور او تا فردوسی رفتیم، پیاده روی شمالی خیابان انقلاب مملو از جمعیت شده بود که با سرعت به سمت آزادی در حرکت بودند، با سکوت مطلق، گویی که پی کار خویش می روند، تمام میدان انقلاب و خیابان های انقلاب و آزادی و … مملو از نیروهای ضد شورش و موتوری های بسیجی شده بود، صدای چق چق شوکر ها برای ایجاد رعب بلند بود، اما مردم آرام و بی صدا در پیاده روها در حرکت بودند!
به یکباره حمله چماق بدستان به مردم بی دفاع و آرام شروع شد، ساعت شلوغی میدان بود، در میان جمعیت رهگذران بی تقصیر و غیرسیاسی هم بودند، اما نیروهای ضد شورش قربه الی الله تر و خشک را با هم می سوزاندند! خودم را جای آنها گذاشتم، واقعاً کار دشواری است، تصور کنید، می خواهید به کسی حمله کنید که آرام و مظلومانه از کنار پیاده رو می گذرد، نه شعاری و نه حتی عکس العملی! خواهید دید که کار سختی است، پس قبل از حمله قدری دور برمی داشتند و عربده می کشیدند تا مردم بترسند و فرار کنند و قدری وجدانشان آسوده شود که اینها مخالفند و برای مقابله آمده اند، باز هم مردم مقابله نمی کردند!
دستور داشتند که این راهپیمایی را در تقاطع ها قطع و آن ها را به داخل فرعی ها بفرستند، نگران جمع شدن این افراد در میدان آزادی(التحریر) بودند، جمعیت به اجبار به داخل خیابان های فرعی کشیده می شد، عربده ها و باتوم ها از ۳۰ خرداد ملایم تر بود! نیروهای گارد موتورسوار هم کمتر بودند، بیشتر بسیجی ها بودند. برایم جالب بود، بین موتور سوارها ماسک پخش می کردند، دیدم عجیب است، آنها که مستظهر به باتوم و شوکر و سلاح و گاز اشک آور و قوای مسلح و قوای قضائیه و مقننه و مجریه و ولایت هستند، از چه می ترسند؟ چرا رو می پوشانند؟ و در مقابل مردم بی دفاعی که در معرض اتهام محاربه و اعدام هستند با دست خالی و بدون روبند می آمدند!
در ۳۰ خرداد و عاشورا رسم بر این بود که گاز اشک آور را در جلوی جمعیت می زدند تا به سمت عقب فرار کنند، اما امروز همزمان یک گاز در جلوی جمعیت می زدند و گازی در انتهای جمعیت، تا افرادی که فرار می کنند نیز بسوزند! وارد خیابان جمالزاده شدم، اینجا غلظت گاز اشک آور بالا بود، به دنبال آتشی می گشتم تا تسکین سوزش گاز باشد، وارد سوپری شدم و او فندکی اهداء کرد و هر چه کردم پول آن را نگرفت. دستمال کاغذی در جیب داشتم، آنرا آتش زده و در برابر چشمانم گرفتم، کمی بهتر شد، اما افاقه نکرد.
از خیابان نصرت وارد اسکندری شمالی شدیم و به سمت بیمارستان امام خمینی رفتیم، آنجا سطل زباله ای را آتش زده بودند، رفتم تا صورتم را در برابر آتش بگیرم تا قدری تسکین یابد، جمعیت که ظاهر مرا دید، به یکباره مشت ها را بسوی من تکان داده و شعار ” مرگ بر دیکتاتور” سر دادند، نمی دانم چه شد، همراهم غیب شد، شاید ترسید یا سوخته بود – می گفت جانباز شیمیایی است و تحمل گاز ندارد – کمی به آقایان که مرا با دیکتاتور اشتباه گرفته بودند خندیدم، خنده مرا شناختند، و مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند، عذر خواهی میکردند، از آنها خدا حافظی کردم ، رفیق موتوری هم که غیبش زده بود، پس پیاده به خیابان قریب رفتم. اینجا همیشه مرکز تظاهرات است، مقابل دفتر ما یکی از میدان های کارزار است، گاهی دست مردم است و گاهی دست بسیجی ها، پارسال شیشه ها و دوربین های دفتر را گاردی ها خرد کردند، یگان ویژه موتورسوار میرفت و با باتوم معظم آینه ماشین ها را خرد می کرد، ما هم از داخل دفتر این چوگان بازی با موتور را نظاره می کردیم، اما امسال دیگر بنا نداشتند به اموال مردم لطمه بزنند.
با حمله بسیجی ها، مردم یک چهارراه بالاتر رفتند و بسیاری هم به داخل خانه ها و شرکتها پناه بردند، حال ما از نزدیک نظاره گر بسیج شده بودیم، عربده می کشیدند، اما در رفتن سستی می کردند، یک بسیجی نوجوان – ۱۴ یا ۱۵ ساله – آمد و فکر کرد من با این ریش سر دسته چماقداران هستم، گفت: آقا بالا دارند شعار می دهند، به بچه ها بگید بیایند بالا! ” قدری به قد و بالای او نگاه کردم، یاد دوران جنگ افتادم، من هم وقتی اولین بار جبهه رفتم، مثل او مو در صورت نداشتم! اما من با صدام می جنگیدم با کسی که به سرزمینم تجاوز کرده بود، من هم یک بسیجی بودم، اما هرگز بر مردم تیغ نکشیدم! در فکر خویش غوطه ور بودم که بسیجی نوجوان بخت برگشته، فهمید که خطا رفته و سراغ ابوالریش دیگری رفت و از او برای چهارراه بالا کمک خواست، کمی بعد بسیجی دیگری آمد و فریاد می زد که آقا دارند می زنند، کمک بفرستید، همه روی موتورها نشسته بودند و می ترسیدند جلو بروند، آنکه ریشش بلند تر بود – یک قبضه یا بیشتر – و سمت فرماندهی داشت، فریادی کشید و با مشت آنها را راهی چهارراه نصرت کرد! بگذریم این ماجرا تا پاسی از شب ادامه داشت و صادقیه و پونک زودتر شروع و دیرتر تمام شد. چندین بار صدای تیراندازی شنیده شد و مردم می گفتند: ” دارند تیر اندازی می کنند و فرار می کردند.
من با موتور بسیاری از مناطق درگیری را بازدید کردم، از نزدیک با مردم و نیروهای ضد شورش صحبت کردم، خیلی گاز اشک آور نوش جان کردم ، فرزندم هم در مسیر دانشگاه تا خانه باتوم خورد، بیطرفانه به عنوان یک ناظر یا خبرنگار، یا کسی که دفتر کارش در قلب حادثه است، بگویم: «اگر برخورد نمی شد، جمعیتی مثل ۲۵ خرداد ۸۸ تشکیل می شد، اما با توجه به گستردگی خیابانهای درگیر، می توان آنرا میلیونی برآورد کرد.»
اما سایت های جناح حکم نظیر تابناک، ابتدا تیتر نوشتند: ”راهپیمایی از پشت کامپیوتر” و اضافه فرمودند که: ”حضرات به راهپیمایی از پشت کامپیوتر مشغولند و سطح شهر آرام است” کمی بعد گفتند ۱۰۰ نفر آمدند و دیگری تا ۱۰۰۰۰ نفر را اقرار کرد و سومی تا دهها هزار نفر را اعلام کرد، اما همه بر قلیل و ناچیز بودن تعداد تظاهر کنندگان و غیر قانونی بودن آن اصرار داشتند.
یکی دیگر برای تحریک مردم نوشته بود که تظاهر کنندگان با ظاهری زننده و قبیح به عنوان روز ولنتاین (روز عشق) با ماشین های لوکس و گران قیمت آمده بودند! ولی آنچه ما دیدیم پیاده بود، عقل سلیم حکم می کند که ماشین – آنهم لوکس و گرانقیمت – را در میدان درگیری نیاوریم!
درجای دیگر آوردند که: ” تعداد زیادی از عوامل فتنه در خیابانها توسط حرکت های خود جوش مردم، عقب رانده شده و مقابله با آنها ادامه دارد!” در این قسمت اولاً: اجتماع مردمی که درخواست راهپیمایی داده اند، غیر قانونی است و تجمع طرفداران جناح حاکم می شود ” خود جوش و مردمی! ” آنها که نیازی به مجوز ندارند! ثانیاً: این خبر بر کثرت دلالت دارد، تازه مقابله ادامه دارد. ثالثاً : من چیزی از خودجوش ندیدم، هر چه بود نیروی ضد شورش بود. من یک فراخوان راهپیمایی ندیدم، یک حرکت خود جوش در اعتراض به عدم صدور مجوز راهپیمایی آرام بود، اگر یگان ویژه به مردم حمله نمی کرد، هیچ اتفاقی نمی افتاد.
اینها دیده های من از تهران و برگی از خاطرات من است!۲۷ بهمن ۱۳۸۹ / مهدی خزعلی
از وسط تظاهرات 25 بهمن
بیطرفانه و بعنوان یک ناظر یا خبرنگار، یا کسی که دفتر کارش در قلب حادثه است، بگویم: «اگر برخورد نمی شد، جمعیتی مثل 25 خرداد 88 تشکیل می شد، اما با توجه به گستردگی خیابانهای درگیر، می توان آنرا میلیونی برآورد کرد. سایت های جناح حکم نظیر تابناک، نوشتند: حضرات به راهپیمایی از پشت کامپیوتر مشغولند و سطح شهر آرام است. همه بر قلیل و ناچیز بودن تعداد تظاهر کنندگان و غیر قانونی بودن آن اصرار داشتند.
یکی از همین سایت ها نوشته بود که تظاهر کنندگان با ظاهری زننده و قبیح به عنوان روز ولنتاین (روز عشق) با ماشین های لوکس و گران قیمت آمده بودند! ولی آنچه ما دیدیم پیاده بود، عقل سلیم حکم می کند که ماشین – آنهم لوکس و گرانقیمت – را در میدان درگیری نیاوریم!
درجای دیگر آوردند که: ” تعداد زیادی از عوامل فتنه در خیابانها توسط حرکت های خود جوش مردم، عقب رانده شده و مقابله با آنها ادامه دارد!” در این قسمت اولاً: اجتماع مردمی که درخواست راهپیمایی داده اند، غیر قانونی است و تجمع طرفداران جناح حاکم می شود ” خود جوش و مردمی!” آنها که نیازی به مجوز ندارند! ثانیاً: این همین نوشته هم بر کثرت جمعیت دلالت دارد و ادامه مقابله. ثالثاً : من چیزی از خودجوش ندیدم، هر چه بود نیروی ضد شورش بود. من یک فراخوان راهپیمایی ندیدم، یک حرکت خود جوش در اعتراض به عدم صدور مجوز راهپیمایی آرام بود.
شهر خلوت تر از همیشه بود، صبح به منزل پدر رفتم، درخیابان ولیعصر و میدان تجریش و شریعتی و پاسداران حتی یک پلیس هم دیده نمی شد، خیلی عجیب بود، با خود گفتم لابد همه را برده اند خیابان انقلاب و آزادی!
ساعت ۲ برگشتم، در مسیر از مقابل دانشگاه تهران و میدان انقلاب گذشتم، خبری نبود، سر گذر ها تعدادی نیروی انتظامی ایستاده بودند، از گارد و موتور سواران هم خبری نبود
ساعت ۳ گروههاو دستجات چند نفری از همه خیابانهای منتهی به انقلاب و آزادی سرازیر بودند، از گامهای محکم و استوارشان می شد فهمید که به کجا می روند. دوستی آمد و با موتور او تا فردوسی رفتیم، پیاده روی شمالی خیابان انقلاب مملو از جمعیت شده بود که با سرعت به سمت آزادی در حرکت بودند، با سکوت مطلق، گویی که پی کار خویش می روند، تمام میدان انقلاب و خیابان های انقلاب و آزادی و … مملو از نیروهای ضد شورش و موتوری های بسیجی شده بود، صدای چق چق شوکر ها برای ایجاد رعب بلند بود، اما مردم آرام و بی صدا در پیاده روها در حرکت بودند!
به یکباره حمله چماق بدستان به مردم بی دفاع و آرام شروع شد، ساعت شلوغی میدان بود، در میان جمعیت رهگذران بی تقصیر و غیرسیاسی هم بودند، اما نیروهای ضد شورش قربه الی الله تر و خشک را با هم می سوزاندند! خودم را جای آنها گذاشتم، واقعاً کار دشواری است، تصور کنید، می خواهید به کسی حمله کنید که آرام و مظلومانه از کنار پیاده رو می گذرد، نه شعاری و نه حتی عکس العملی! خواهید دید که کار سختی است، پس قبل از حمله قدری دور برمی داشتند و عربده می کشیدند تا مردم بترسند و فرار کنند و قدری وجدانشان آسوده شود که اینها مخالفند و برای مقابله آمده اند، باز هم مردم مقابله نمی کردند!
دستور داشتند که این راهپیمایی را در تقاطع ها قطع و آن ها را به داخل فرعی ها بفرستند، نگران جمع شدن این افراد در میدان آزادی(التحریر) بودند، جمعیت به اجبار به داخل خیابان های فرعی کشیده می شد، عربده ها و باتوم ها از ۳۰ خرداد ملایم تر بود! نیروهای گارد موتورسوار هم کمتر بودند، بیشتر بسیجی ها بودند. برایم جالب بود، بین موتور سوارها ماسک پخش می کردند، دیدم عجیب است، آنها که مستظهر به باتوم و شوکر و سلاح و گاز اشک آور و قوای مسلح و قوای قضائیه و مقننه و مجریه و ولایت هستند، از چه می ترسند؟ چرا رو می پوشانند؟ و در مقابل مردم بی دفاعی که در معرض اتهام محاربه و اعدام هستند با دست خالی و بدون روبند می آمدند!
در ۳۰ خرداد و عاشورا رسم بر این بود که گاز اشک آور را در جلوی جمعیت می زدند تا به سمت عقب فرار کنند، اما امروز همزمان یک گاز در جلوی جمعیت می زدند و گازی در انتهای جمعیت، تا افرادی که فرار می کنند نیز بسوزند! وارد خیابان جمالزاده شدم، اینجا غلظت گاز اشک آور بالا بود، به دنبال آتشی می گشتم تا تسکین سوزش گاز باشد، وارد سوپری شدم و او فندکی اهداء کرد و هر چه کردم پول آن را نگرفت. دستمال کاغذی در جیب داشتم، آنرا آتش زده و در برابر چشمانم گرفتم، کمی بهتر شد، اما افاقه نکرد.
از خیابان نصرت وارد اسکندری شمالی شدیم و به سمت بیمارستان امام خمینی رفتیم، آنجا سطل زباله ای را آتش زده بودند، رفتم تا صورتم را در برابر آتش بگیرم تا قدری تسکین یابد، جمعیت که ظاهر مرا دید، به یکباره مشت ها را بسوی من تکان داده و شعار ” مرگ بر دیکتاتور” سر دادند، نمی دانم چه شد، همراهم غیب شد، شاید ترسید یا سوخته بود – می گفت جانباز شیمیایی است و تحمل گاز ندارد – کمی به آقایان که مرا با دیکتاتور اشتباه گرفته بودند خندیدم، خنده مرا شناختند، و مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند، عذر خواهی میکردند، از آنها خدا حافظی کردم ، رفیق موتوری هم که غیبش زده بود، پس پیاده به خیابان قریب رفتم. اینجا همیشه مرکز تظاهرات است، مقابل دفتر ما یکی از میدان های کارزار است، گاهی دست مردم است و گاهی دست بسیجی ها، پارسال شیشه ها و دوربین های دفتر را گاردی ها خرد کردند، یگان ویژه موتورسوار میرفت و با باتوم معظم آینه ماشین ها را خرد می کرد، ما هم از داخل دفتر این چوگان بازی با موتور را نظاره می کردیم، اما امسال دیگر بنا نداشتند به اموال مردم لطمه بزنند.
با حمله بسیجی ها، مردم یک چهارراه بالاتر رفتند و بسیاری هم به داخل خانه ها و شرکتها پناه بردند، حال ما از نزدیک نظاره گر بسیج شده بودیم، عربده می کشیدند، اما در رفتن سستی می کردند، یک بسیجی نوجوان – ۱۴ یا ۱۵ ساله – آمد و فکر کرد من با این ریش سر دسته چماقداران هستم، گفت: آقا بالا دارند شعار می دهند، به بچه ها بگید بیایند بالا! ” قدری به قد و بالای او نگاه کردم، یاد دوران جنگ افتادم، من هم وقتی اولین بار جبهه رفتم، مثل او مو در صورت نداشتم! اما من با صدام می جنگیدم با کسی که به سرزمینم تجاوز کرده بود، من هم یک بسیجی بودم، اما هرگز بر مردم تیغ نکشیدم! در فکر خویش غوطه ور بودم که بسیجی نوجوان بخت برگشته، فهمید که خطا رفته و سراغ ابوالریش دیگری رفت و از او برای چهارراه بالا کمک خواست، کمی بعد بسیجی دیگری آمد و فریاد می زد که آقا دارند می زنند، کمک بفرستید، همه روی موتورها نشسته بودند و می ترسیدند جلو بروند، آنکه ریشش بلند تر بود – یک قبضه یا بیشتر – و سمت فرماندهی داشت، فریادی کشید و با مشت آنها را راهی چهارراه نصرت کرد! بگذریم این ماجرا تا پاسی از شب ادامه داشت و صادقیه و پونک زودتر شروع و دیرتر تمام شد. چندین بار صدای تیراندازی شنیده شد و مردم می گفتند: ” دارند تیر اندازی می کنند و فرار می کردند.
من با موتور بسیاری از مناطق درگیری را بازدید کردم، از نزدیک با مردم و نیروهای ضد شورش صحبت کردم، خیلی گاز اشک آور نوش جان کردم ، فرزندم هم در مسیر دانشگاه تا خانه باتوم خورد، بیطرفانه به عنوان یک ناظر یا خبرنگار، یا کسی که دفتر کارش در قلب حادثه است، بگویم: «اگر برخورد نمی شد، جمعیتی مثل ۲۵ خرداد ۸۸ تشکیل می شد، اما با توجه به گستردگی خیابانهای درگیر، می توان آنرا میلیونی برآورد کرد.»
اما سایت های جناح حکم نظیر تابناک، ابتدا تیتر نوشتند: ”راهپیمایی از پشت کامپیوتر” و اضافه فرمودند که: ”حضرات به راهپیمایی از پشت کامپیوتر مشغولند و سطح شهر آرام است” کمی بعد گفتند ۱۰۰ نفر آمدند و دیگری تا ۱۰۰۰۰ نفر را اقرار کرد و سومی تا دهها هزار نفر را اعلام کرد، اما همه بر قلیل و ناچیز بودن تعداد تظاهر کنندگان و غیر قانونی بودن آن اصرار داشتند.
یکی دیگر برای تحریک مردم نوشته بود که تظاهر کنندگان با ظاهری زننده و قبیح به عنوان روز ولنتاین (روز عشق) با ماشین های لوکس و گران قیمت آمده بودند! ولی آنچه ما دیدیم پیاده بود، عقل سلیم حکم می کند که ماشین – آنهم لوکس و گرانقیمت – را در میدان درگیری نیاوریم!
درجای دیگر آوردند که: ” تعداد زیادی از عوامل فتنه در خیابانها توسط حرکت های خود جوش مردم، عقب رانده شده و مقابله با آنها ادامه دارد!” در این قسمت اولاً: اجتماع مردمی که درخواست راهپیمایی داده اند، غیر قانونی است و تجمع طرفداران جناح حاکم می شود ” خود جوش و مردمی! ” آنها که نیازی به مجوز ندارند! ثانیاً: این خبر بر کثرت دلالت دارد، تازه مقابله ادامه دارد. ثالثاً : من چیزی از خودجوش ندیدم، هر چه بود نیروی ضد شورش بود. من یک فراخوان راهپیمایی ندیدم، یک حرکت خود جوش در اعتراض به عدم صدور مجوز راهپیمایی آرام بود، اگر یگان ویژه به مردم حمله نمی کرد، هیچ اتفاقی نمی افتاد.
اینها دیده های من از تهران و برگی از خاطرات من است!۲۷ بهمن ۱۳۸۹ / مهدی خزعلی
روزنامه دیلی تلگراف:
روزنامه دیلی تلگراف:
شکاف در میان فرماندهان سپاه
روزگذشته ترجمه مقاله ای از روزنامه "دیلی تلگراف"، روی سایت های فارسی زبان قرار گرفت، که بموجب آن، گویا گروهی از فرماندهان سپاه طی نامه ای به فرمانده کل سپاه، از وی خواسته اند تا سپاه رویاروی مردم معترض قرار نگرفته و به سمت آنها شلیک نکند. دیلی تلگراف افزود که این نامه را جمعی از فرماندهان سپاه در تهران، اصفهان، تبریز و قم نوشته و بصورت محدود در سپاه و بسیج توزیع شده است. نویسنده این گزارش، همچنین مدعی شده که نسخه ای از این نامه را مشاهده کرده است.
شکاف در میان فرماندهان سپاه
روزگذشته ترجمه مقاله ای از روزنامه "دیلی تلگراف"، روی سایت های فارسی زبان قرار گرفت، که بموجب آن، گویا گروهی از فرماندهان سپاه طی نامه ای به فرمانده کل سپاه، از وی خواسته اند تا سپاه رویاروی مردم معترض قرار نگرفته و به سمت آنها شلیک نکند. دیلی تلگراف افزود که این نامه را جمعی از فرماندهان سپاه در تهران، اصفهان، تبریز و قم نوشته و بصورت محدود در سپاه و بسیج توزیع شده است. نویسنده این گزارش، همچنین مدعی شده که نسخه ای از این نامه را مشاهده کرده است.
این رئیس جمهور لایق جنتی است، نه مردم ایران
این رئیس جمهور لایق جنتی است، نه مردم ایران
احمدی نژاد در سخنرانی بوشهر: رئیس جمهور امریکا حتی قادر نيست كوچكترين هيجانات شخصی خود را كنترل كند. او جلوی دماغ خود را نمی تواند ببيند و فكر می كنم حتی اسم خود را بلد نباشد بنويسيد. حال چگونه می خواهد دنيا را با افكار شيطانی خود اصلاح كند؟
احمدی نژاد در سخنرانی بوشهر: رئیس جمهور امریکا حتی قادر نيست كوچكترين هيجانات شخصی خود را كنترل كند. او جلوی دماغ خود را نمی تواند ببيند و فكر می كنم حتی اسم خود را بلد نباشد بنويسيد. حال چگونه می خواهد دنيا را با افكار شيطانی خود اصلاح كند؟
حسین شریعتمداری از طرف بیت رهبری با ماموریت
حسین شریعتمداری از طرف بیت رهبری با ماموریت
خنثی کردن طرح بسیجی بودن صانع ژاله به سیما اعزام شده بود
اتاق توطئه بیت رهبری
طرح ترور سبز را ابلاغ کرد!
سلام- بنا به یک گزارش موثق از اداره اطلاعات سپاه، در پس بر ملا شدن شرکت صانع ژاله در دیداری با آیتالله منتظری، شکاف بین اطلاعات سپاه از یک سؤ و بیت رهبری از سوی دیگر ایجاد شد .
در ساعت اول بعد از شهادت صانع، نظر اطلاعات سپاه این بود که این قتل را میتوان به گردن سبزها انداخت و به این وسیله رهبران سبز را حصر دائمی کرد. این سناریو حتی تا داخل مجلس نیز دنبال شد ولی ساعتی بعد با مخالفت عصبی بیت رهبری روبرو شد.
اتاق فکر بیت رهبری که مجتبی خامنه ای در راس آن قرار دارد فورا وارد عمل شد و نظر داد که بجای این کارها، باید یک پرونده ارتباطی بین مجاهدین خلق و رهبران جنبش سبز درست کرد و پس از آن وارد عمل شد. بدنبال همین اختلاف بود که حسین شریعتمداری را به سیما فرستادند تا مصاحبه کند و صانع را عامل نفوذی کیهان در بین دانشجویان معرفی کند و مسئله بسیجی بودن او را به این ترتیب تکذیب کند.
بدنبال رهنمود و دستور اتاق فکر بیت رهبری، اطلاعات سپاه اکنون کار مونتاژ یک سری نوارهای صوتی از مکالمات تلفنی اطرفیان رهبران سبز را شروع کرده است. هدف این است که از مکالمات رهبران مجاهدین خلق در اروپا که توسط بخش امنیتی سفارتخانه ها طی سالهای گذشته ضبط و تهیه و به تهران ارسال شده و همچنین مکالمات ضبط شده آنها که در ارگان های امنیتی صدام حسین بدست آمده و به تهران انتقال یافته استفاده شود. یعنی مکالمات رهبران مجاهدین خلق روی مکالمات برخی رهبران جنبش سبز که طی دو سال گذشته با یکدیگر و یا با چهره های معروف و شناخته شده حاکمیت داشته و شنود و ضبط شده مونتاژ شود. در همین ارتباط برخی مکالمات رهبران مجاهدین خلق که توسط بخش امنیتی سفارت جمهوری اسلامی در لندن ضبط و به تهران ارسال شده نیز قرار است مورد استفاده قرار گیرد، تا پای انگلستان نیز به میان کشیده شود.
در این پروژه، بیت رهبری توصیه کرده که بجای یک صانع که وابسته ساختن او به بسیج به بحث و مجادله کشیده شد و از ابتدا کار غلطی بود، باید چندین صانع واقعی که عضو بسیج هستند و بین مردم شهرت خوب دارند، در محلات پائین تهران و شهرها شناسائی شده و ترور شوند، تا مردم کشته شدن بسیجی ها بدست سبزها را باور کنند و به خشم بیایند. حتی در نظر است که برای آغاز این طرح که "ترور سبز" اسم آن را گذاشته اند، یک مرکز شناخته شده بسیج در تهران را به سبک انفجار حزب جمهوری اسلامی منفجر کنند و ترور تعدادی بسیجی نیز متعاقب آن شروع شود.
برای این هدف قرار است چند تیم ترور با سابقه و مرید با معرفی اطلاعات سپاه و دایره قدس تشکیل شود.
انتشار این اطلاعات، می تواند کمک کند به خنثی شدن این طرح و حتی نجات جان عده ای بسیجی بی خبر از همه جا.
بازی را خاتمه بدهید و همین تابوت را (پر یا خالی) به مردم بدهید و خودتان برگردید به پایگاه های بسیج و سپاه تا ببینید چه جمعیتی آن را تا بهشت زهرا بدرقه خواهد کرد. به آن شرط که از میان آن جمعیت هم، قربانی دیگری روی دست مردم نگذارید!
خنثی کردن طرح بسیجی بودن صانع ژاله به سیما اعزام شده بود
اتاق توطئه بیت رهبری
طرح ترور سبز را ابلاغ کرد!
سلام- بنا به یک گزارش موثق از اداره اطلاعات سپاه، در پس بر ملا شدن شرکت صانع ژاله در دیداری با آیتالله منتظری، شکاف بین اطلاعات سپاه از یک سؤ و بیت رهبری از سوی دیگر ایجاد شد .
در ساعت اول بعد از شهادت صانع، نظر اطلاعات سپاه این بود که این قتل را میتوان به گردن سبزها انداخت و به این وسیله رهبران سبز را حصر دائمی کرد. این سناریو حتی تا داخل مجلس نیز دنبال شد ولی ساعتی بعد با مخالفت عصبی بیت رهبری روبرو شد.
اتاق فکر بیت رهبری که مجتبی خامنه ای در راس آن قرار دارد فورا وارد عمل شد و نظر داد که بجای این کارها، باید یک پرونده ارتباطی بین مجاهدین خلق و رهبران جنبش سبز درست کرد و پس از آن وارد عمل شد. بدنبال همین اختلاف بود که حسین شریعتمداری را به سیما فرستادند تا مصاحبه کند و صانع را عامل نفوذی کیهان در بین دانشجویان معرفی کند و مسئله بسیجی بودن او را به این ترتیب تکذیب کند.
بدنبال رهنمود و دستور اتاق فکر بیت رهبری، اطلاعات سپاه اکنون کار مونتاژ یک سری نوارهای صوتی از مکالمات تلفنی اطرفیان رهبران سبز را شروع کرده است. هدف این است که از مکالمات رهبران مجاهدین خلق در اروپا که توسط بخش امنیتی سفارتخانه ها طی سالهای گذشته ضبط و تهیه و به تهران ارسال شده و همچنین مکالمات ضبط شده آنها که در ارگان های امنیتی صدام حسین بدست آمده و به تهران انتقال یافته استفاده شود. یعنی مکالمات رهبران مجاهدین خلق روی مکالمات برخی رهبران جنبش سبز که طی دو سال گذشته با یکدیگر و یا با چهره های معروف و شناخته شده حاکمیت داشته و شنود و ضبط شده مونتاژ شود. در همین ارتباط برخی مکالمات رهبران مجاهدین خلق که توسط بخش امنیتی سفارت جمهوری اسلامی در لندن ضبط و به تهران ارسال شده نیز قرار است مورد استفاده قرار گیرد، تا پای انگلستان نیز به میان کشیده شود.
در این پروژه، بیت رهبری توصیه کرده که بجای یک صانع که وابسته ساختن او به بسیج به بحث و مجادله کشیده شد و از ابتدا کار غلطی بود، باید چندین صانع واقعی که عضو بسیج هستند و بین مردم شهرت خوب دارند، در محلات پائین تهران و شهرها شناسائی شده و ترور شوند، تا مردم کشته شدن بسیجی ها بدست سبزها را باور کنند و به خشم بیایند. حتی در نظر است که برای آغاز این طرح که "ترور سبز" اسم آن را گذاشته اند، یک مرکز شناخته شده بسیج در تهران را به سبک انفجار حزب جمهوری اسلامی منفجر کنند و ترور تعدادی بسیجی نیز متعاقب آن شروع شود.
برای این هدف قرار است چند تیم ترور با سابقه و مرید با معرفی اطلاعات سپاه و دایره قدس تشکیل شود.
انتشار این اطلاعات، می تواند کمک کند به خنثی شدن این طرح و حتی نجات جان عده ای بسیجی بی خبر از همه جا.
بازی را خاتمه بدهید و همین تابوت را (پر یا خالی) به مردم بدهید و خودتان برگردید به پایگاه های بسیج و سپاه تا ببینید چه جمعیتی آن را تا بهشت زهرا بدرقه خواهد کرد. به آن شرط که از میان آن جمعیت هم، قربانی دیگری روی دست مردم نگذارید!
احمد جنتی از علی لاریجانی جلو زد!
احمد جنتی از علی لاریجانی جلو زد!
وحشت از ارتباط
رهبران معدوم شده سبز با مردم!
نماز جمعه این هفته (دیروز) تهران را شیخ احمد جنتی، از سر دسته های فاجعه حاکم بر ایران خواند. تا پیش از این نماز جمعه، سخنرانی علی لاریجانی در مجلس که عملا هر تظاهراتی را در هر کشور منطقه، تظاهراتی به تحریک امریکا برای خنثی کردن قیام (حتما به تعبیر ایشان اسلامی) مصر معرفی کرده بود تا تظاهرات 25 بهمن مردم را امریکائی معرفی کند، در صدر مضحک ترین اظهار نظرها قرار داشت. احمد جنتی دیروز به یاری لاریجانی آمد و با خطبه هائی که خواند، مکان اول لاریجانی را قبضه کرد و او را کنار زد!
دبیرشورای نگهبان، که در ستایش از تظاهرات مردم بحرین و یمن بالای منبر رفته بود فرمود:
«... چرا قدرتها نمیفهمند كه مردم از آنها اعلام بیزاری میكنند و اساسا این قدرتها چه دشمنی با مردم خود دارند؟ آیا شرط انصاف و انسانیت است كه مردم خود را كشت و به زنجیر كشید؟
اما در كشور خودمان خطاب به فتنهگران می گویم: شما عمرتان تمام شده است. اینكه گفته میشود سران فتنه باید اعدام شوند، باید دانست كه در واقع اعدام و معدوم شده و در جامعه سقوط كردهاند؛ آبرو و حیثیت آنها نیز رفته است. كاری كه قوه قضائیه میتواند بكند این است كه باید ارتباط آنها با مردم را به كلی مسدود كند. درب خانه آنها مسدود شود، تلفن آنها قطع شود، اینترنت آنها نیز قطع شود تا نتوانند پیامی بدهند و پیامی بگیرند و در خانه خود زندانی شوند.
حالا که كشور انرژی هستهای را قبضه كرده ، آینده خوبی را به دنیا و مردم عرضه میكند یك دفعه عدهای به فكر حمایت از مصر افتادهاند، اُف بر شما. اینان به چه فكری افتادند كه چهار تا آدم شاخ شكسته را به خیابان بیاورند، چند نفر را كشته و مجروح كنند؟ چرا شما نمیفهمید كه این مردم شما را قبول نداشته و نسبت به شما نفرت دارند. »
این سخنان را می توان از هم اکنون بعنوان منشور جنتی بر سنگ قبر وی نوشت تا آیندگان بدانند سرنوشت عظیم ترین انقلاب مردمی در منطقه سرانجام بدست چه کسانی افتاد. و جانشین امثال آیت الله بهشتی و آیت الله باهنر و آیت الله طالقانی و آیت الله مدنی و آیت الله منتظری و دیگرانی که یا ترور شدند و یا به مرگی مشکوک از زمین برداشته شدند، چه کسانی شدند.
به گفته آقای جنتی سران جنبش سبز معدوم شده و مردم نیز این معدوم شدگان را قبول ندارند و حتی از آنها نفرت دارند! اما توصیه ایشان اینست که ارتباط این معدومین با مردمی که از آنها نفرت دارند و آنها را قبول ندارند باید بکلی قطع شود و در خانه هایشان زندانی شوند. تلفن، اینترنت و خلاصه هر وسیله ارتباطی!
آقای جنتی که شک نیست، حتی امثال ناطق نوری و حجت الاسلام حسن روحانی نیز شرم زده اند که زیر فشار پیرمردی که عقلش کوتاه تر از قدش است و امثال او، در این روزها علیه جنبش سبز مجبور شدند "تقیه" کنند، میان دو لبه یک قیچی گیر کرده است. همفکرانش نیز همینگونه به تله افتاده اند. از یکسو می خواهند قیام مردم بحرین و یمن و مصر و مراکش و... را به حساب خود گذاشته و برای آنها "زن" صیغه ای شوند و از سوی دیگر برای مردم ایران "زن بابا" هستند! دو خط اول سخنان جنتی درباره بحرین و یمن جز این نیست. این همان قیچی تیزی است که علی لاریجانی هم بصورتی مضحک و خنده دار گردن خودش را لای آن گذاشت!
از آن مضحک تر و تاریخی تر آن که مقام معظم فرزانه دوران، یعنی علی خامنه ای که با جسارت فرمان کشتار مردم را میدهد، جرات ندارد احمد جنتی را حتی برای جلوگیری از ادامه آبروریزی و پرت و پلا گفتن و مردم منطقه را به خنده واداشتن وی، مرخص کرده و این شیخ 83 ساله و یا 84 ساله را به خانه بفرستد تا بلکه این آخر عمری چهار رکعت نماز بی دقل و ریا بخواند و از خداوند بخاطر این همه دروغگوئی و جنایتی که مرتکب شده طلب بخشش کند. شاید خدا ببخشد، اما شک نیست که مردم ایران او را نخواهند بخشید.
وحشت از ارتباط
رهبران معدوم شده سبز با مردم!
نماز جمعه این هفته (دیروز) تهران را شیخ احمد جنتی، از سر دسته های فاجعه حاکم بر ایران خواند. تا پیش از این نماز جمعه، سخنرانی علی لاریجانی در مجلس که عملا هر تظاهراتی را در هر کشور منطقه، تظاهراتی به تحریک امریکا برای خنثی کردن قیام (حتما به تعبیر ایشان اسلامی) مصر معرفی کرده بود تا تظاهرات 25 بهمن مردم را امریکائی معرفی کند، در صدر مضحک ترین اظهار نظرها قرار داشت. احمد جنتی دیروز به یاری لاریجانی آمد و با خطبه هائی که خواند، مکان اول لاریجانی را قبضه کرد و او را کنار زد!
دبیرشورای نگهبان، که در ستایش از تظاهرات مردم بحرین و یمن بالای منبر رفته بود فرمود:
«... چرا قدرتها نمیفهمند كه مردم از آنها اعلام بیزاری میكنند و اساسا این قدرتها چه دشمنی با مردم خود دارند؟ آیا شرط انصاف و انسانیت است كه مردم خود را كشت و به زنجیر كشید؟
اما در كشور خودمان خطاب به فتنهگران می گویم: شما عمرتان تمام شده است. اینكه گفته میشود سران فتنه باید اعدام شوند، باید دانست كه در واقع اعدام و معدوم شده و در جامعه سقوط كردهاند؛ آبرو و حیثیت آنها نیز رفته است. كاری كه قوه قضائیه میتواند بكند این است كه باید ارتباط آنها با مردم را به كلی مسدود كند. درب خانه آنها مسدود شود، تلفن آنها قطع شود، اینترنت آنها نیز قطع شود تا نتوانند پیامی بدهند و پیامی بگیرند و در خانه خود زندانی شوند.
حالا که كشور انرژی هستهای را قبضه كرده ، آینده خوبی را به دنیا و مردم عرضه میكند یك دفعه عدهای به فكر حمایت از مصر افتادهاند، اُف بر شما. اینان به چه فكری افتادند كه چهار تا آدم شاخ شكسته را به خیابان بیاورند، چند نفر را كشته و مجروح كنند؟ چرا شما نمیفهمید كه این مردم شما را قبول نداشته و نسبت به شما نفرت دارند. »
این سخنان را می توان از هم اکنون بعنوان منشور جنتی بر سنگ قبر وی نوشت تا آیندگان بدانند سرنوشت عظیم ترین انقلاب مردمی در منطقه سرانجام بدست چه کسانی افتاد. و جانشین امثال آیت الله بهشتی و آیت الله باهنر و آیت الله طالقانی و آیت الله مدنی و آیت الله منتظری و دیگرانی که یا ترور شدند و یا به مرگی مشکوک از زمین برداشته شدند، چه کسانی شدند.
به گفته آقای جنتی سران جنبش سبز معدوم شده و مردم نیز این معدوم شدگان را قبول ندارند و حتی از آنها نفرت دارند! اما توصیه ایشان اینست که ارتباط این معدومین با مردمی که از آنها نفرت دارند و آنها را قبول ندارند باید بکلی قطع شود و در خانه هایشان زندانی شوند. تلفن، اینترنت و خلاصه هر وسیله ارتباطی!
آقای جنتی که شک نیست، حتی امثال ناطق نوری و حجت الاسلام حسن روحانی نیز شرم زده اند که زیر فشار پیرمردی که عقلش کوتاه تر از قدش است و امثال او، در این روزها علیه جنبش سبز مجبور شدند "تقیه" کنند، میان دو لبه یک قیچی گیر کرده است. همفکرانش نیز همینگونه به تله افتاده اند. از یکسو می خواهند قیام مردم بحرین و یمن و مصر و مراکش و... را به حساب خود گذاشته و برای آنها "زن" صیغه ای شوند و از سوی دیگر برای مردم ایران "زن بابا" هستند! دو خط اول سخنان جنتی درباره بحرین و یمن جز این نیست. این همان قیچی تیزی است که علی لاریجانی هم بصورتی مضحک و خنده دار گردن خودش را لای آن گذاشت!
از آن مضحک تر و تاریخی تر آن که مقام معظم فرزانه دوران، یعنی علی خامنه ای که با جسارت فرمان کشتار مردم را میدهد، جرات ندارد احمد جنتی را حتی برای جلوگیری از ادامه آبروریزی و پرت و پلا گفتن و مردم منطقه را به خنده واداشتن وی، مرخص کرده و این شیخ 83 ساله و یا 84 ساله را به خانه بفرستد تا بلکه این آخر عمری چهار رکعت نماز بی دقل و ریا بخواند و از خداوند بخاطر این همه دروغگوئی و جنایتی که مرتکب شده طلب بخشش کند. شاید خدا ببخشد، اما شک نیست که مردم ایران او را نخواهند بخشید.
حاکمیت از همین حضور وحشت دارد
حاکمیت از همین حضور وحشت دارد
یکشنبه اول اسفند
مردم، دیگر خیابان را ترک نمی کنند
اگر هنوز کسانی باشند که کوچکترین تردیدی در ناوری و وحشت حکومت از آنچه روز 25 بهمن در تهران و چند شهربزرگ ایران شاهد آن شد وجود داشته باشند، باید به آنها توصیه کرد، واکنش های حکومت به تظاهرات 25 بهمن را با دقت دنبال کنید تا یقین حاصل کنید. به واکنش مجلس بنگرید، به بیانیه هیات رئیسه مجلس خبرگان مراجعه کنید، سخنان امام جمعه تهران و امامان جمعه شهرهای دیگر را بخوانید، تلاش برای مصادره دو قربانی این تظاهرات را بنگرید، برگ تقیه مقابل ناطق نوری و حسن روحانی گذاشتن را بنگرید، سفر شتابزده رئیس قوه قضائیه به مشهد را تعقیب کنید، اخبار تشییع جنازه راه انداختن در نماز جمعه تهران را بخوانید، تبلیغ برای تظاهرات جمعه بعد از نماز جمعه تهران و آنچه را که کف خیابان دید و بر وحشتش افزوده شد را بنگرید، حصر خانگی موسوی و کروبی را که تا حالا از آنها بعنوان سران مرده فتنه یاد می کردند دنبال کنید، رنگ پریده از چهره فرماندهان نیروی انتظامی را ببینید، که 1500 بازداشتی، 2 قربانی و دهها مجروح از آن 300 اشغالی که بقول شریعتمداری روز 25 بهمن به خیابان آمده بودند روی دستش مانده، وحشت از دو خط اطلاعیه موسوی و کروبی که در هیچ رسانه داخلی بازتاب نمی یابد را در تهدیدهای مجلسی ها و امام جمعه ها بخوانید.... اینها همه درکنار هم، تفسیری جز این دارد که 25 بهمن تبدیل به وحشت بزرگ حاکمیت شد؟ حاکمیتی که می خواست برای مردم عرب منطقه که علیه استبداد و غارتگری حکومت هایشان به خیابان ریخته اند "پدری" کند، حالا نه تنها شبیه یکی از همان دولت ها و حاکمیت هائی است که مردم منطقه علیه آنها قیام کرده اند، بلکه از هم سرنوشت شدن با آنها باید بترسد و ترسیده است.
جسارتی که روز 25 بهمن مردم ایران از خود نشان دادند، معنائی جز این ندارد که این مردم برای گرفتن حق خود، نمی خواهند خیابان را ترک کنند. آنها می دانند که حتی اگر حاکمیت یک خیز دیگر برای خشونتی عریان تر هم بردارد، چاره ای ندارد که پس از آن تسلیم اراده مردم شود. چنان که در مصر و تونس همین اتفاق افتاد.
به همین دلیل است که روز یکشنبه اول اسفند روی تظاهرات برای یاد دو قربانی 25 بهمن و همه قربانیان جنبش سبز اعلام شده است. فراخوان این تظاهرات از سوی شورای همآهنگی جنبش سبز صادر شده است و آنگونه که گفته می شود، امروز (شنبه) اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی که در خارج از کشور مستقر شده، در یک کنفرانس خبری، جزئیات این تظاهرات را اعلام خواهد کرد.
یکشنبه اول اسفند
مردم، دیگر خیابان را ترک نمی کنند
اگر هنوز کسانی باشند که کوچکترین تردیدی در ناوری و وحشت حکومت از آنچه روز 25 بهمن در تهران و چند شهربزرگ ایران شاهد آن شد وجود داشته باشند، باید به آنها توصیه کرد، واکنش های حکومت به تظاهرات 25 بهمن را با دقت دنبال کنید تا یقین حاصل کنید. به واکنش مجلس بنگرید، به بیانیه هیات رئیسه مجلس خبرگان مراجعه کنید، سخنان امام جمعه تهران و امامان جمعه شهرهای دیگر را بخوانید، تلاش برای مصادره دو قربانی این تظاهرات را بنگرید، برگ تقیه مقابل ناطق نوری و حسن روحانی گذاشتن را بنگرید، سفر شتابزده رئیس قوه قضائیه به مشهد را تعقیب کنید، اخبار تشییع جنازه راه انداختن در نماز جمعه تهران را بخوانید، تبلیغ برای تظاهرات جمعه بعد از نماز جمعه تهران و آنچه را که کف خیابان دید و بر وحشتش افزوده شد را بنگرید، حصر خانگی موسوی و کروبی را که تا حالا از آنها بعنوان سران مرده فتنه یاد می کردند دنبال کنید، رنگ پریده از چهره فرماندهان نیروی انتظامی را ببینید، که 1500 بازداشتی، 2 قربانی و دهها مجروح از آن 300 اشغالی که بقول شریعتمداری روز 25 بهمن به خیابان آمده بودند روی دستش مانده، وحشت از دو خط اطلاعیه موسوی و کروبی که در هیچ رسانه داخلی بازتاب نمی یابد را در تهدیدهای مجلسی ها و امام جمعه ها بخوانید.... اینها همه درکنار هم، تفسیری جز این دارد که 25 بهمن تبدیل به وحشت بزرگ حاکمیت شد؟ حاکمیتی که می خواست برای مردم عرب منطقه که علیه استبداد و غارتگری حکومت هایشان به خیابان ریخته اند "پدری" کند، حالا نه تنها شبیه یکی از همان دولت ها و حاکمیت هائی است که مردم منطقه علیه آنها قیام کرده اند، بلکه از هم سرنوشت شدن با آنها باید بترسد و ترسیده است.
جسارتی که روز 25 بهمن مردم ایران از خود نشان دادند، معنائی جز این ندارد که این مردم برای گرفتن حق خود، نمی خواهند خیابان را ترک کنند. آنها می دانند که حتی اگر حاکمیت یک خیز دیگر برای خشونتی عریان تر هم بردارد، چاره ای ندارد که پس از آن تسلیم اراده مردم شود. چنان که در مصر و تونس همین اتفاق افتاد.
به همین دلیل است که روز یکشنبه اول اسفند روی تظاهرات برای یاد دو قربانی 25 بهمن و همه قربانیان جنبش سبز اعلام شده است. فراخوان این تظاهرات از سوی شورای همآهنگی جنبش سبز صادر شده است و آنگونه که گفته می شود، امروز (شنبه) اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی که در خارج از کشور مستقر شده، در یک کنفرانس خبری، جزئیات این تظاهرات را اعلام خواهد کرد.
تشییع یک تابوت خالی ، روایتی متفاوت از مراسم شهید محمد مختاری
تشییع یک تابوت خالی ، روایتی متفاوت از مراسم شهید محمد مختاری
ندای سبز آزادی: شهید محمد مختاری که در روز 25 بهمن ماه به دست عوامل حکومتی ایران با شلیک مستقیم گلوله به شهادت رسید خود نیز در آخرین مطلبش در صفحه شخصی فیس بوکش با همه دوستانش وداع کرده بود قبل از اینکه کسی را به خیابان فراخواند خود رهسپارخیابانها شده بود ، دوستانش او را باهوش و با ذکاوت میدانستند و از هوش او در تحلیل مسائل سیاسی و وقایع اخیر بیش از هر چیز دیگر سخن به میا ن می آورند.
دوستان نزدیک او روایت جالبی دارند آنها معتقدند که محمد به جهت اینکه دیدگاه سیاسی اش همسو با رهبران جنبش سبز بوده و در تحلیل بسیاری از مسائل به جهت همان هوش و ذکاوت بالایش دارای ایده ها و نظرات روشنفکرانه ای بوده از قبل مورد شناسایی قرار گرفته بوده و این اقدام با طرح و برنامه قبلی صورت گرفته است.
او بعد ازنوشتن مطلبی در صفحه فیس بوکش که به همگان اعلام کرده بود که برای حضور به دیگر مردم تهران در خیابان ملحق خواهد شد ، با خانواده خود به گونه ای دیگر خداحافظی میکند او حتی طاقت این را نداشته که مادرش در دلهره و اظطراب دوری از او قرار گیرد و با قول به مادر که برای دیدن یکی از اقوام به میدان توحید می رود از او خداحافظی میکند و به جمع مردم در خیابانهای تهران می پیوندد و ناگهان صدای گلوله و سیل خونی که در کنار بدن او بر زمین جاری میشود گویا اظطراب مادر بیهوده نبوده
صبح روز بعد تماسی ناشناس با منزل شان و خبری که تا صبح مادرش دعا میکرده چنین نباشد به خانواده او میدهند.
خبر شهادت محمد توسط نیروهای اداره اطلاعات به خانواده اش داده میشود و مامورین از خانواده وی میخواهند که برای مراسم تشییع جنازه آماده شوند و به آنها نیز میگویند تمام برنامه ریزی ها برای مراسم انجام شده و شما تنها خانواده را برای حضوردر مراسم آماده کنید ، اجازه دیدن پیکراو را به خانواده نمیدهند تنها توضیحی که داده میشود این است که به پدرش میگویند محمد به دست منافقین کشته شده است و فردا مراسم تشییع جنازه او از محل نزدیک سکونت شان انجام خواهد شد واز آنها میخواهند که در گفتارشان با مردم مراقبت داشته باشند.
در حالیکه خانواده محمد در مقابل محلی که مامورین امنیتی به آنها اعلام کرده بودند که مراسم تشییع از آنجا آغاز خواهد شد جمع شده بودند و خود را آماده کرده بودند تا تابوت عزیزشان را بر دوش عزا بگذارند متوجه میشوند که عده ای که هیچگونه نسبت فامیلی و دوستی با خانواده آنها نداشته تابوتی را که عکس فرزندشان بر روی آن نصب شده از مسیر دیگری در حال تشییع هستند و هیچ مجالی برای تشییع پیکر او توسط دوستان و بستگانش باقی نمی ماند ، گرچه در انتهای مراسم همگان متوجه می شوند که تابوت بر دوش مردم خالی بوده و جنازه از پیش دفن شده است.
در حین مراسم نیز هر کس قصد پرسیدن علت فوت او را داشته نیز با برخورد لفظی مامورین حاضر مواجه میشده و یا اینکه پاسخ های نامربوط دریافت میکرده
گزارشها و روایت های مختلفی از مراسم تشییع جنازه این عزیز شنیده شده که حاکی از جو بسیار شدید امنیتی مراسم بوده و حتی برخوردهایی نیز با کسانیکه قصد فیلمبرداری نیز داشته اند صورت گرفته است ، شکستن تلفن همراه یکی از حاضرین در زمان تشییع جنازه و تهدید همسایگان منزل خانواده ایشان برای ممانعت از تصویر برداری از مراسم و حضور نیروهای لباس شخصی در بین مردم برای کنترل مراسم حکایت ازبرگزاری سازماندهی شده مراسم را توسط نیروهای اطلاعاتی داشته و به سرقت بردن نام یکی دیگر از شهدای جنبش را داشته اما نه با جعل کارت بسیجی برای او بلکه با اقداماتی دیگر که بسیار حیرت انگیز میباشد.
حاضرین در مراسم میگویند در پایان مراسم به ناگاه تجمعی از زنان در مقابل مان ظاهر شد و همراه آنها دوربین صدا وسیما و بخش خبر بیست و سی و پلاکارهایی که آنها از زیر چادرهایشان بیرون آوردند و سر دادن شعارهایی بر علیه سران جنبش سبز ظاهرا این بار برای به سرقت بردن نام این شهید جنبش سبز از این ترفند قصد استفاده داشتند.
قصدم نوشتن گزارشی بود از مراسم تشییع پیکر یک شهید اما گویا قلم جوهری برای نوشتن دیگر ندارد از تابوت خالی بر دوش غریبه ها باید نوشت و یا از سرقت نام یک شهید جنبش سبز این بار با حضور عده ای از زنان به صورت سازماندهی شده در مقابل دور بین بخش خبر بیست وسی رسانه دولتی و سر دادن شعارهایی مغایر با آنچه در یک مراسم تشییع جنازه مرسوم است ویا مفقود کردن مدارک پزشکی او در بیمارستان.
اما آنچه را که مردم در پی پاسخ آن بودند همگان در پایان مراسم در نگاه و سکوت معنادار پدر و مادر محمد دریافتند سکوتی که در کلام نهفته پدر و مادر محمد بود خود گواهی بوده بر آن که هیچ مسئولیتی در قبال این مراسم دولتی نداشته اند.
ندای سبز آزادی: شهید محمد مختاری که در روز 25 بهمن ماه به دست عوامل حکومتی ایران با شلیک مستقیم گلوله به شهادت رسید خود نیز در آخرین مطلبش در صفحه شخصی فیس بوکش با همه دوستانش وداع کرده بود قبل از اینکه کسی را به خیابان فراخواند خود رهسپارخیابانها شده بود ، دوستانش او را باهوش و با ذکاوت میدانستند و از هوش او در تحلیل مسائل سیاسی و وقایع اخیر بیش از هر چیز دیگر سخن به میا ن می آورند.
دوستان نزدیک او روایت جالبی دارند آنها معتقدند که محمد به جهت اینکه دیدگاه سیاسی اش همسو با رهبران جنبش سبز بوده و در تحلیل بسیاری از مسائل به جهت همان هوش و ذکاوت بالایش دارای ایده ها و نظرات روشنفکرانه ای بوده از قبل مورد شناسایی قرار گرفته بوده و این اقدام با طرح و برنامه قبلی صورت گرفته است.
او بعد ازنوشتن مطلبی در صفحه فیس بوکش که به همگان اعلام کرده بود که برای حضور به دیگر مردم تهران در خیابان ملحق خواهد شد ، با خانواده خود به گونه ای دیگر خداحافظی میکند او حتی طاقت این را نداشته که مادرش در دلهره و اظطراب دوری از او قرار گیرد و با قول به مادر که برای دیدن یکی از اقوام به میدان توحید می رود از او خداحافظی میکند و به جمع مردم در خیابانهای تهران می پیوندد و ناگهان صدای گلوله و سیل خونی که در کنار بدن او بر زمین جاری میشود گویا اظطراب مادر بیهوده نبوده
صبح روز بعد تماسی ناشناس با منزل شان و خبری که تا صبح مادرش دعا میکرده چنین نباشد به خانواده او میدهند.
خبر شهادت محمد توسط نیروهای اداره اطلاعات به خانواده اش داده میشود و مامورین از خانواده وی میخواهند که برای مراسم تشییع جنازه آماده شوند و به آنها نیز میگویند تمام برنامه ریزی ها برای مراسم انجام شده و شما تنها خانواده را برای حضوردر مراسم آماده کنید ، اجازه دیدن پیکراو را به خانواده نمیدهند تنها توضیحی که داده میشود این است که به پدرش میگویند محمد به دست منافقین کشته شده است و فردا مراسم تشییع جنازه او از محل نزدیک سکونت شان انجام خواهد شد واز آنها میخواهند که در گفتارشان با مردم مراقبت داشته باشند.
در حالیکه خانواده محمد در مقابل محلی که مامورین امنیتی به آنها اعلام کرده بودند که مراسم تشییع از آنجا آغاز خواهد شد جمع شده بودند و خود را آماده کرده بودند تا تابوت عزیزشان را بر دوش عزا بگذارند متوجه میشوند که عده ای که هیچگونه نسبت فامیلی و دوستی با خانواده آنها نداشته تابوتی را که عکس فرزندشان بر روی آن نصب شده از مسیر دیگری در حال تشییع هستند و هیچ مجالی برای تشییع پیکر او توسط دوستان و بستگانش باقی نمی ماند ، گرچه در انتهای مراسم همگان متوجه می شوند که تابوت بر دوش مردم خالی بوده و جنازه از پیش دفن شده است.
در حین مراسم نیز هر کس قصد پرسیدن علت فوت او را داشته نیز با برخورد لفظی مامورین حاضر مواجه میشده و یا اینکه پاسخ های نامربوط دریافت میکرده
گزارشها و روایت های مختلفی از مراسم تشییع جنازه این عزیز شنیده شده که حاکی از جو بسیار شدید امنیتی مراسم بوده و حتی برخوردهایی نیز با کسانیکه قصد فیلمبرداری نیز داشته اند صورت گرفته است ، شکستن تلفن همراه یکی از حاضرین در زمان تشییع جنازه و تهدید همسایگان منزل خانواده ایشان برای ممانعت از تصویر برداری از مراسم و حضور نیروهای لباس شخصی در بین مردم برای کنترل مراسم حکایت ازبرگزاری سازماندهی شده مراسم را توسط نیروهای اطلاعاتی داشته و به سرقت بردن نام یکی دیگر از شهدای جنبش را داشته اما نه با جعل کارت بسیجی برای او بلکه با اقداماتی دیگر که بسیار حیرت انگیز میباشد.
حاضرین در مراسم میگویند در پایان مراسم به ناگاه تجمعی از زنان در مقابل مان ظاهر شد و همراه آنها دوربین صدا وسیما و بخش خبر بیست و سی و پلاکارهایی که آنها از زیر چادرهایشان بیرون آوردند و سر دادن شعارهایی بر علیه سران جنبش سبز ظاهرا این بار برای به سرقت بردن نام این شهید جنبش سبز از این ترفند قصد استفاده داشتند.
قصدم نوشتن گزارشی بود از مراسم تشییع پیکر یک شهید اما گویا قلم جوهری برای نوشتن دیگر ندارد از تابوت خالی بر دوش غریبه ها باید نوشت و یا از سرقت نام یک شهید جنبش سبز این بار با حضور عده ای از زنان به صورت سازماندهی شده در مقابل دور بین بخش خبر بیست وسی رسانه دولتی و سر دادن شعارهایی مغایر با آنچه در یک مراسم تشییع جنازه مرسوم است ویا مفقود کردن مدارک پزشکی او در بیمارستان.
اما آنچه را که مردم در پی پاسخ آن بودند همگان در پایان مراسم در نگاه و سکوت معنادار پدر و مادر محمد دریافتند سکوتی که در کلام نهفته پدر و مادر محمد بود خود گواهی بوده بر آن که هیچ مسئولیتی در قبال این مراسم دولتی نداشته اند.
لیبی هم دیکتاتور را نمیخواهد
دومینوی سقوط دیکتاتورها در شمال آفریقا حتی برای معمر قذافی نیز دردسر درست کرده است. بسیاری از مردم لیبی در کشوری که تحمل کوچکترین اعتراضی را ندارد، بهتنگ آمده از حکومتی قدیمی و سرکوبگر، بپاخاستهاند. فیلمهای آماتوری رسیده از لیبی نشان میدهد که این بار دیکتاتور کار سختی را در پیش دارد.
لیبی هم به فهرست کشورهایی پیوست که مردمش در خیزش بزرگ منطقه خواستار رفتن دیکتارو شدهاند. با آنکه بسیاری از تحلیلگران منتظر پایان یابی اعتراضات به خاطر قدرت بلامنازع رژیم قذافی در روزهای اول بودند، اما چنین اتفاقی نیافتاد و اعتراضها کماکان ادامه یافته و گسترده شده است.
مجله «سیات خارجی» آمریکا، قذافی را در رده دوم دیکتاتورهایی گذاشته که به زودی سقوط خواهند کرد.
لیبی هم به فهرست کشورهایی پیوست که مردمش در خیزش بزرگ منطقه خواستار رفتن دیکتارو شدهاند. با آنکه بسیاری از تحلیلگران منتظر پایان یابی اعتراضات به خاطر قدرت بلامنازع رژیم قذافی در روزهای اول بودند، اما چنین اتفاقی نیافتاد و اعتراضها کماکان ادامه یافته و گسترده شده است.
مجله «سیات خارجی» آمریکا، قذافی را در رده دوم دیکتاتورهایی گذاشته که به زودی سقوط خواهند کرد.
سلول انفرادی/ بازجو پرسید: نماز جمعه می روی؟ .
آن روز حاج سعید بازجو از من پرسید:" نماز جمعه می روی؟
گفتم: " اگر امام عادل پیدا کنم، حتماً می روم!
گفت: " نماز آقای جنتی می روی؟ "
گفتم: " مشکل من عدالت ایشان نیست، مشکل دیانت ایشان است!
امام جمعه ای که تریبون نماز جمعه را با محکمه اشتباه گرفته است و خود حکم صادر می کند و دستور می دهد کسانی را از حقوق اولیه شهروندی محروم نمایند، عادل است؟ مگر مملکت قانون ندارد؟! مگر قضا ندارد؟! عزیز من می خواهی چیزی هم بگویی اینطور در ملاء عام نگو! یواش در گوش قاضی القضات بگو! که ظاهر استقلال قاضی حفظ شود! درست است که شما هر چه می خواهی می گویند: سمعاً و طاعتاً ! اما این را علنی نفرمایید! ممکن است شما را به بی قانونی و بی دینی متهم کنند، چون دستور حبس توسط غیر مرجع قضایی خلاف قانون و دین است!
باز هم مصری ها که ثابت کردند از ما با فرهنگ ترند، آنها در نهایت تقاضای محاکمه مبارک را داشتند، در واقع تشخیص حکم با قاضی است! اما در نماز جمعه و فیضیه و مجلس حکم صادر می کنند و تقاضای اجرا دارند!
من به صراحت می گویم، ما پس از پیروزی - که دور نیست - همه جنایتکاران و خلافکاران را به محکمه عدل می سپاریم، از محاکمه علنی آنها بیم نداریم و همه حقوق متهم را از جمله داشتن وکیل و ملاقات را به رسمیت می شناسیم و تمام استانداردهای محبس را رعایت می کنیم، از شکنجه و انفرادی برای گرفتن اقرار و اعتراف خبری نخواهد بود، اجازه نخواهیم داد بیش از مجازات مصرح در قانون اعمال شود و حتی زندانبانی به متهم جنایتکار " تو " بگوید. باز هم برای طول عمر جنتی دعا می کنم، چون به کمتر از محاکمه او راضی نمی شوم.
29 بهمن 1389 / مهدی خزعلی
گفتم: " اگر امام عادل پیدا کنم، حتماً می روم!
گفت: " نماز آقای جنتی می روی؟ "
گفتم: " مشکل من عدالت ایشان نیست، مشکل دیانت ایشان است!
امام جمعه ای که تریبون نماز جمعه را با محکمه اشتباه گرفته است و خود حکم صادر می کند و دستور می دهد کسانی را از حقوق اولیه شهروندی محروم نمایند، عادل است؟ مگر مملکت قانون ندارد؟! مگر قضا ندارد؟! عزیز من می خواهی چیزی هم بگویی اینطور در ملاء عام نگو! یواش در گوش قاضی القضات بگو! که ظاهر استقلال قاضی حفظ شود! درست است که شما هر چه می خواهی می گویند: سمعاً و طاعتاً ! اما این را علنی نفرمایید! ممکن است شما را به بی قانونی و بی دینی متهم کنند، چون دستور حبس توسط غیر مرجع قضایی خلاف قانون و دین است!
باز هم مصری ها که ثابت کردند از ما با فرهنگ ترند، آنها در نهایت تقاضای محاکمه مبارک را داشتند، در واقع تشخیص حکم با قاضی است! اما در نماز جمعه و فیضیه و مجلس حکم صادر می کنند و تقاضای اجرا دارند!
من به صراحت می گویم، ما پس از پیروزی - که دور نیست - همه جنایتکاران و خلافکاران را به محکمه عدل می سپاریم، از محاکمه علنی آنها بیم نداریم و همه حقوق متهم را از جمله داشتن وکیل و ملاقات را به رسمیت می شناسیم و تمام استانداردهای محبس را رعایت می کنیم، از شکنجه و انفرادی برای گرفتن اقرار و اعتراف خبری نخواهد بود، اجازه نخواهیم داد بیش از مجازات مصرح در قانون اعمال شود و حتی زندانبانی به متهم جنایتکار " تو " بگوید. باز هم برای طول عمر جنتی دعا می کنم، چون به کمتر از محاکمه او راضی نمی شوم.
29 بهمن 1389 / مهدی خزعلی
یکشنبه، روز اعتصاب سراسری در کردستان
کمیته هماهنگی اعتراضات به قتل صانع ژاله، از عموم مردم در تمامی شهرهای کردنشین درخواست میکند تا در اعتراض به قتل عام جوانان کرد و در واکنش به جنایتی که جمهوری اسلامی علیه صانع ژاله و در عین حال علیه اراده و کرامت و موجودیت مردم کرد انجام داده، روز یکشنبه برابر با اول اسفند، دست به اعتصاب سراسری بزنند.
با گذشت چهار روز از کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری در جریات تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن بسیاری از شهروندان کرد آماده برگزاری مراسمی سراسری در مناطق کردنشین میشوند.
بنا به گزارشهای شهروندی، دانشجویان کرد، زنان و جوانان، فعالان سیاسی و مدنی کرد، احزاب و نهادهای اجتماعی، در چند روز گذشته، آمادگی خود را به اشکال مختلف برای نشان دادن اعتراضات سراسری به این جنایت اعلام کردهاند.
کمیته هماهنگی اعتراضات به قتل صانع ژاله، از عموم مردم در تمامی شهرهای کردنشین درخواست کرده است تا در اعتراض به «قتل عام جوانان کرد» و در واکنش به «جنایتی که جمهوری اسلامی علیه صانع ژاله و در عین حال علیه اراده و کرامت و موجودیت مردم کرد» انجام داده، روز یکشنبه برابر با اول اسفند، دست به اعتصاب سراسری بزنند و در این روز با تعطیلی بازار و مدارس و با بستن مغازهها و نرفتن بر سر کار، بار دیگر نشان دهند که کردستان کشتار جوانانش را تحمل نخواهد کرد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده و برنامههای اعلام سده از طریق رسانههای شهروندی و شبکههای اجتماعی، در این روز، مردم سایر شهرهای ایران و ایرانیان خارج از کشور در یادبود جان باختن محمد مختاری و صانع ژاله و به نشانه همبستگی با مردم کردستان و اعتراض به دیکتاتوری و وضع موجود دست به تظاهرات و اعتراض خواهند زد. کمیتهی هماهنگی اعتراضات به قتل صانع ژاله، از حرکت اعتراضی مردم سایر شهرها در روز اول اسفند پشتیبانی کرده و خود را «همراه و همصدا» با آنان میداند.
با گذشت چهار روز از کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری در جریات تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن بسیاری از شهروندان کرد آماده برگزاری مراسمی سراسری در مناطق کردنشین میشوند.
بنا به گزارشهای شهروندی، دانشجویان کرد، زنان و جوانان، فعالان سیاسی و مدنی کرد، احزاب و نهادهای اجتماعی، در چند روز گذشته، آمادگی خود را به اشکال مختلف برای نشان دادن اعتراضات سراسری به این جنایت اعلام کردهاند.
کمیته هماهنگی اعتراضات به قتل صانع ژاله، از عموم مردم در تمامی شهرهای کردنشین درخواست کرده است تا در اعتراض به «قتل عام جوانان کرد» و در واکنش به «جنایتی که جمهوری اسلامی علیه صانع ژاله و در عین حال علیه اراده و کرامت و موجودیت مردم کرد» انجام داده، روز یکشنبه برابر با اول اسفند، دست به اعتصاب سراسری بزنند و در این روز با تعطیلی بازار و مدارس و با بستن مغازهها و نرفتن بر سر کار، بار دیگر نشان دهند که کردستان کشتار جوانانش را تحمل نخواهد کرد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده و برنامههای اعلام سده از طریق رسانههای شهروندی و شبکههای اجتماعی، در این روز، مردم سایر شهرهای ایران و ایرانیان خارج از کشور در یادبود جان باختن محمد مختاری و صانع ژاله و به نشانه همبستگی با مردم کردستان و اعتراض به دیکتاتوری و وضع موجود دست به تظاهرات و اعتراض خواهند زد. کمیتهی هماهنگی اعتراضات به قتل صانع ژاله، از حرکت اعتراضی مردم سایر شهرها در روز اول اسفند پشتیبانی کرده و خود را «همراه و همصدا» با آنان میداند.
آیا «فرنگیکار»ها قصد جان مخلمباف را کردهاند؟
سالها از ترور آخرین مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور میگذرد، اما دستگاههای امنیتی اروپایی همیشه با نگرانی ماموران امنیتی ایرانی و «عوامل» آنها را زیر نظر دارند. به گفته یک منبع خودنویس، این بار اما پلیس فرانسه، مراقبت ویژه از محسن مخلمباف را از ترس حمله احتمالی نیروهای «فرنگیکار» آغاز کرده است.
دو نفر از کسانی که محسن مخلمباف، کارگردان و فعال سیاسی مقیم فرانسه در ارتباط بودهاند، به خودنویس گفتهاند که پلیس فرانسه مراقبت ۲۴ ساعته از مخلمباف را آغاز کرده است.گفته میشود تعدادی از فعالان سیاسی و روزنامهنگاران ایرانی ساکن خارج از کشور در معرض تهدید هستند.
خودنویس تا این لحظه موفق به کسب اطلاعات دقیق از خود محسن مخملباف نشده است. گفته میشود که او از طرف پلیس فرانسه تحت فشار است تا خود اظهار نظر مستقیمی در این باره نکند.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری پارسال، یکی از مقامهای ارشد سپاه، مخالفین خارجنشین را تهدید به برخورد حذفی کرده بود.
مخلمباف بعد از انتخابات بارها در مجامع بینالمللی به عنوان عضو جنبش سبز شرکت کرده است. او حتی پیامهایی را از نزدیکان به رهبران جنبش به مقامهای اروپایی عرضه کرده است.
اما انتشار اطلاعاتی تایید نشده در باره آیتالله خامنهای در وبسایت مخلملباف، حساسیتهایی رو از سوی حامیان دولت ایران بوجود آورد. یک منبع به خودنویس گفت که این اطلاعات قبلا از سوی فرزند «فراری» یکی از مقامهای ارشد نظام به گروهی از روزنامهنگاران داده شده بود که به خاطر عدم اطمینان به واقعیت محتوای این «پروندهسازی» از انتشار آن خودداری کرده بودند، اما مخملباف این اطلاعات را منتشر و اعلام کرده بود که از منابع اطلاعاتی موثق دریافت کرده است. تعدادی از سایتهای خبری این «پرونده» را از نو منتشر کردند.
در طول یک سال گذشته نیز، مخملباف که سابقهای طولانی در فعالیتهای بشردوستانه دارد، تلاش کرد با جلب توجه دولتهای اروپایی و آمریکا به مساله پناهندگان سیاسی ایرانی، کمکهای بینالمللی را به این گروه که تعداد زیادی از آنها بعد از انتخابات ایران در کمپهای پناهندگی در ترکیه با مشکلات زیادی روبرو بودند سرازیر کند. او حتی بخشی از یک جایزه نقدی بینالمللی خود را به سازمان گزارشگران بدون مرز برای کمک به روزنامهنگاران پناهنده بخشید.
دو نفر از کسانی که محسن مخلمباف، کارگردان و فعال سیاسی مقیم فرانسه در ارتباط بودهاند، به خودنویس گفتهاند که پلیس فرانسه مراقبت ۲۴ ساعته از مخلمباف را آغاز کرده است.گفته میشود تعدادی از فعالان سیاسی و روزنامهنگاران ایرانی ساکن خارج از کشور در معرض تهدید هستند.
خودنویس تا این لحظه موفق به کسب اطلاعات دقیق از خود محسن مخملباف نشده است. گفته میشود که او از طرف پلیس فرانسه تحت فشار است تا خود اظهار نظر مستقیمی در این باره نکند.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری پارسال، یکی از مقامهای ارشد سپاه، مخالفین خارجنشین را تهدید به برخورد حذفی کرده بود.
مخلمباف بعد از انتخابات بارها در مجامع بینالمللی به عنوان عضو جنبش سبز شرکت کرده است. او حتی پیامهایی را از نزدیکان به رهبران جنبش به مقامهای اروپایی عرضه کرده است.
اما انتشار اطلاعاتی تایید نشده در باره آیتالله خامنهای در وبسایت مخلملباف، حساسیتهایی رو از سوی حامیان دولت ایران بوجود آورد. یک منبع به خودنویس گفت که این اطلاعات قبلا از سوی فرزند «فراری» یکی از مقامهای ارشد نظام به گروهی از روزنامهنگاران داده شده بود که به خاطر عدم اطمینان به واقعیت محتوای این «پروندهسازی» از انتشار آن خودداری کرده بودند، اما مخملباف این اطلاعات را منتشر و اعلام کرده بود که از منابع اطلاعاتی موثق دریافت کرده است. تعدادی از سایتهای خبری این «پرونده» را از نو منتشر کردند.
در طول یک سال گذشته نیز، مخملباف که سابقهای طولانی در فعالیتهای بشردوستانه دارد، تلاش کرد با جلب توجه دولتهای اروپایی و آمریکا به مساله پناهندگان سیاسی ایرانی، کمکهای بینالمللی را به این گروه که تعداد زیادی از آنها بعد از انتخابات ایران در کمپهای پناهندگی در ترکیه با مشکلات زیادی روبرو بودند سرازیر کند. او حتی بخشی از یک جایزه نقدی بینالمللی خود را به سازمان گزارشگران بدون مرز برای کمک به روزنامهنگاران پناهنده بخشید.
امشب، «مرگ بر دیکتاتور» بر بامهای ایران؛ اول اسفند، راهپیمایی
سایتهای سبز با انتشار فراخوانی از مردم خواستهاند ساعت ۱۰ امشب پنجشنبه ۲۸ بهمن با شعار «اللهاکبر» و «مرگ بر دیکتاتور» یاد و خاطره شهدای ۲۵ بهمن را گرامی دارند. در عین حال گروهی از معترضان در فیسبوک از مردم دعوت کردهاند روز اول اسفند بهصورت هماهنگ در راهپیمایی مسالمتآمیز شرکت کنند.
بر اساس فراخوان منتشر شده در سایتهای سبز، فریاد مبارزه با دیکتاتور و اللهاکبر به منظور یادآوری پیروزی جنبش سبز در ۲۵ بهمن سرداده خواهد شد. در بخشی از این فراخوان آمده است: «وقتی مجلس که که قرار بود در راس امور و حافظ قانون باشند، حوزه تقنین را چنین به سخره میگیرد و مجلسیان چنین بازیچه عوامل خارج از مجلس میشوند، تکلیف نیروهای خودسری که به تهدید مردم و رهبران سبز گسیل میشوند، معلوم است! متاسفانه، به دلیل قدرت یافتن نهادهای امنیتی و نظامی و تسلط آنها بر تمامی امور و شئون کشور، شاهد آن هستیم که عقل و درایت از صحنه سیاسی و مدیریت کلان کشور پرکشیده و تعمدا کشور به سمت قهقرا هدایت میشود، حال آن که اگر اندکی با مردم روادارانه تر برخورد میشد و صدای اعتراضشان شنیده میشد و حکومت به جای سرکوب به وظایف حاکمیتی خودش که در قانون مشخص شده است برمیگشت، اوضاع کشور قطعا این گونه نمیبود.»
در فیسبوک نیز از مردم دعوت شده روزاول اسفند در ۳۶ شهر راهپیمایی کنند. در این فراخوان عمومی آمده است: «با توجه به این که زمان برای اطلاع رسانی راهپیمایی اول اسفند بسیار کم است لذا تمامی دوستان و هموطنان گرامی خواهشمند است به هر طریقی که شده از داخل یا خارج از کشور این روز را اطلاع رسانی کنند.»
این فراخوان میافزاید: «به یاد داشته باشید در روز های حساس و سرنوشتسازی به سر میبریم. چشم بسیاری از دوستان به ما دوخته شده است.»
اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، در گفتگو با بی بی سی فارسی، صدور فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم سراسری اول اسفند را تایید کرد
زمان و مکانهای راهپیمایی در سراسر کشور بر اساس آنچه در سایت اجتماعی فیسبوک منتشر شده به شرح زیر است:
تهران: میدان امام حسین، تا میدان آزادی در صورت بسته بودن این مسیرها میدان هفته تیر به سمت بلوار کشاور.
اصفهان: میدان انقلاب - چهارباغ عباسی- ساعت سه
تبریز: فلکه آبرسان (دانشگاه)، میدان ساعت (شهرداری)
ارومیه: خیابان ارومیه، از شهرجایی تا میدان انقلاب
اردبیل: چهارراه امام تا میدان شریعتی
ایلام: خیابان بیست و چهار متری ولی عصر و خیابان اشرفی اصفهانی
بوشهر: خیابان شهدا
ورامین: میدان راه آهن تا میدان اصلی ورامین
پیشوا: خیابان شریعتی
قرچک: خیابان محمد آباد
اسلامشهر: خیابان باغ فیض، بلوار امام حسین از ابتدای جاده ساوه تا میدان اصلی باغ فیض
کرج: میدان شاه عباسی تا میدان حصارک
شهرکرد: حدفاصل چهارراه دامپزشکی تا میدان انقلاب
بیرجند: خیابان مدرس
مشهد: از سه راه راهنمايي- به سمت ميدان شريعتي
بجنورد: میدان ۱٧ شهریور
اهواز: فلکه ساعت تا چهارراه آبادان
زنجان: خیابان سعدی، خیابان امام
گرمسار: میدان شهدا تا میدان امام
سمنان: از میدان سعدی به سمت میدان کوثر
شاهرود: خیابان ۱٢ بهمن
شیراز: ساعت سه - مقصد نهایی:روبروی دانشکده مهندسی شماره دو- مسیر یک:میدان نمازی تا دانشکده - مسیر دو: میدان ستاد به سمت میدان نمازی تا دانشکده مهندسی- مسیر سه: میدان ارم به سمت میدان نمازی تا دانشکده مهندسی و سایر کوچهها و خیابانهای منتهی به ملاصدرا به سمت دانشکده مهندسی
سنندج: خیابان پاسداران
کرمان: میدان مرکزی (میدان آزادی)
کرمانشاه: میدان فردوسی
یاسوج: پارک ساحلی میدان استانداری
گرگان: میدان ولی عصر تا زرتشت
رشت: خیابان امام خمینی– خیابان مطهری – خیابان گلسار
بروجرد: خیابان شهدا
خرمآباد: خیابان شهدای شرقی
بابل: خیابان دکتر شریعتی ،میدان امیرکبیر -کنار پارک شادی (ساعت پنج)
ساری: خیابان فرهنگ، خیابان قارن، خیابان انقلاب
آمل: خیابان امام رضا
اراک: خیابان عباس آباد، خیابان ملک، خیابان امام خمینی
همدان: میدان دانشگاه، آرامگاه بوعلی
بندرعباس: از چهارراره رسالت تا نخل ناخدا
یزد: خیابان دهم فروردین، خیابان آیت الله کاشانی از میدان مجاهدین تا میدان ابوذر
بر اساس فراخوان منتشر شده در سایتهای سبز، فریاد مبارزه با دیکتاتور و اللهاکبر به منظور یادآوری پیروزی جنبش سبز در ۲۵ بهمن سرداده خواهد شد. در بخشی از این فراخوان آمده است: «وقتی مجلس که که قرار بود در راس امور و حافظ قانون باشند، حوزه تقنین را چنین به سخره میگیرد و مجلسیان چنین بازیچه عوامل خارج از مجلس میشوند، تکلیف نیروهای خودسری که به تهدید مردم و رهبران سبز گسیل میشوند، معلوم است! متاسفانه، به دلیل قدرت یافتن نهادهای امنیتی و نظامی و تسلط آنها بر تمامی امور و شئون کشور، شاهد آن هستیم که عقل و درایت از صحنه سیاسی و مدیریت کلان کشور پرکشیده و تعمدا کشور به سمت قهقرا هدایت میشود، حال آن که اگر اندکی با مردم روادارانه تر برخورد میشد و صدای اعتراضشان شنیده میشد و حکومت به جای سرکوب به وظایف حاکمیتی خودش که در قانون مشخص شده است برمیگشت، اوضاع کشور قطعا این گونه نمیبود.»
در فیسبوک نیز از مردم دعوت شده روزاول اسفند در ۳۶ شهر راهپیمایی کنند. در این فراخوان عمومی آمده است: «با توجه به این که زمان برای اطلاع رسانی راهپیمایی اول اسفند بسیار کم است لذا تمامی دوستان و هموطنان گرامی خواهشمند است به هر طریقی که شده از داخل یا خارج از کشور این روز را اطلاع رسانی کنند.»
این فراخوان میافزاید: «به یاد داشته باشید در روز های حساس و سرنوشتسازی به سر میبریم. چشم بسیاری از دوستان به ما دوخته شده است.»
اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، در گفتگو با بی بی سی فارسی، صدور فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم سراسری اول اسفند را تایید کرد
زمان و مکانهای راهپیمایی در سراسر کشور بر اساس آنچه در سایت اجتماعی فیسبوک منتشر شده به شرح زیر است:
تهران: میدان امام حسین، تا میدان آزادی در صورت بسته بودن این مسیرها میدان هفته تیر به سمت بلوار کشاور.
اصفهان: میدان انقلاب - چهارباغ عباسی- ساعت سه
تبریز: فلکه آبرسان (دانشگاه)، میدان ساعت (شهرداری)
ارومیه: خیابان ارومیه، از شهرجایی تا میدان انقلاب
اردبیل: چهارراه امام تا میدان شریعتی
ایلام: خیابان بیست و چهار متری ولی عصر و خیابان اشرفی اصفهانی
بوشهر: خیابان شهدا
ورامین: میدان راه آهن تا میدان اصلی ورامین
پیشوا: خیابان شریعتی
قرچک: خیابان محمد آباد
اسلامشهر: خیابان باغ فیض، بلوار امام حسین از ابتدای جاده ساوه تا میدان اصلی باغ فیض
کرج: میدان شاه عباسی تا میدان حصارک
شهرکرد: حدفاصل چهارراه دامپزشکی تا میدان انقلاب
بیرجند: خیابان مدرس
مشهد: از سه راه راهنمايي- به سمت ميدان شريعتي
بجنورد: میدان ۱٧ شهریور
اهواز: فلکه ساعت تا چهارراه آبادان
زنجان: خیابان سعدی، خیابان امام
گرمسار: میدان شهدا تا میدان امام
سمنان: از میدان سعدی به سمت میدان کوثر
شاهرود: خیابان ۱٢ بهمن
شیراز: ساعت سه - مقصد نهایی:روبروی دانشکده مهندسی شماره دو- مسیر یک:میدان نمازی تا دانشکده - مسیر دو: میدان ستاد به سمت میدان نمازی تا دانشکده مهندسی- مسیر سه: میدان ارم به سمت میدان نمازی تا دانشکده مهندسی و سایر کوچهها و خیابانهای منتهی به ملاصدرا به سمت دانشکده مهندسی
سنندج: خیابان پاسداران
کرمان: میدان مرکزی (میدان آزادی)
کرمانشاه: میدان فردوسی
یاسوج: پارک ساحلی میدان استانداری
گرگان: میدان ولی عصر تا زرتشت
رشت: خیابان امام خمینی– خیابان مطهری – خیابان گلسار
بروجرد: خیابان شهدا
خرمآباد: خیابان شهدای شرقی
بابل: خیابان دکتر شریعتی ،میدان امیرکبیر -کنار پارک شادی (ساعت پنج)
ساری: خیابان فرهنگ، خیابان قارن، خیابان انقلاب
آمل: خیابان امام رضا
اراک: خیابان عباس آباد، خیابان ملک، خیابان امام خمینی
همدان: میدان دانشگاه، آرامگاه بوعلی
بندرعباس: از چهارراره رسالت تا نخل ناخدا
یزد: خیابان دهم فروردین، خیابان آیت الله کاشانی از میدان مجاهدین تا میدان ابوذر
مطلبی در خصوص شکستن حصر منزل میرحسین موسوی
طی دیروز و امروز مطالبی در خصوص شکستن حصر منزل میرحسین موسوی در وبلاگها و وبسایتها مطرح شد. بنده هم کمی در این خصوص بررسی کردم که نتیجه بررسی هایم رو در این پست برای اطلاع دوستان می نویسم.
همانطور که در نقشه سمت چپ دیده می شود منزل میرحسین در بن بست اختر قرار گرفته و در تصویر سمت راست تصویر هوایی منطقه دیده می شود. محل بیت رهبر تا منزل میرحسین چیزی در حدود کمتر از 500 متر تخمین زده می شود
نقشه محل
با توجه به نقشه محل (تصویر ذیل)، باید دقت کرد که از خیابان جمهوری به جنوب و از این طرف از ولیعصر به طرف فلسطین (غرب) و از سوی دیگر ازخیابان اردیبهشت به سمت دوازدهم فروردین (به سمت شرق) و از امام خمینی به سمت شمال محدوده حفاظت شده می باشد در بسیاری از مناطق این محدوده چنانچه حرکت جمعی مشاهده بشود بر اساس پروتکل های امنیتی سپاه حفاظت ولی امر، بدون نیاز به طی شدن سلسله مراتب فرماندهی تیراندازی برای مامورین حفاظتی آزاد است. خیلی از کوچه های مشخص شده در نقشه هوایی دارای پستهای بازرسی بوده و برخی کاملا با نرده های فلزی مسدود می باشد.
منطقه حفاظت شده حلقه اول
ورود به این محدوده نیازمند برنامه ریزی زمانبندی شده و با استفاده از نقشه های مشخص و مسیرهای مشخص شده می باشد که این موضوع چند روز بازدید محلی و برنامه ریزی دقیق و هماهنگی نیاز دارد که به نظر بنده تا 1 اسفند این موضوع قابل اجرا نیست. اینکه یک تظاهرات مردمی را به سمت این محدوده بکشانیم بسیار خطرناک و هزینه های بالایی برای جنبش در برخواهد داشت که می تواند در نهایت باعث سرخوردگی های آتی گردد.
بنده به شخصه با طرح شکست حصر منزل میرحسین موافقم ولیکن طرح باید توسط هسته های مشخص و هماهنگ با طرح مشخص انجام گیرد و خیل عظیم راهپیمایی می تواند پشتیبان این حرکت باشد بدین منظور که وقتی هسته های مشخص به سمت منزل میرحیسن با برنامه قبلی حرکت کرده و باعث مشغول کردن مسولیین حفاظتی منطقه شدند می توان تظاهرات را به این منطقه راهنمایی کرد تا در پایان مردم هم در شکست حصر میرحسین نقش نهایی و تاثیرگذار خود را داشته باشند. باید تا آنجا که می شود از درگیری انبوه مردم با مامورین مسلح جلوگیری کرد.
به امید آزادی ایران
همانطور که در نقشه سمت چپ دیده می شود منزل میرحسین در بن بست اختر قرار گرفته و در تصویر سمت راست تصویر هوایی منطقه دیده می شود. محل بیت رهبر تا منزل میرحسین چیزی در حدود کمتر از 500 متر تخمین زده می شود
نقشه محل
با توجه به نقشه محل (تصویر ذیل)، باید دقت کرد که از خیابان جمهوری به جنوب و از این طرف از ولیعصر به طرف فلسطین (غرب) و از سوی دیگر ازخیابان اردیبهشت به سمت دوازدهم فروردین (به سمت شرق) و از امام خمینی به سمت شمال محدوده حفاظت شده می باشد در بسیاری از مناطق این محدوده چنانچه حرکت جمعی مشاهده بشود بر اساس پروتکل های امنیتی سپاه حفاظت ولی امر، بدون نیاز به طی شدن سلسله مراتب فرماندهی تیراندازی برای مامورین حفاظتی آزاد است. خیلی از کوچه های مشخص شده در نقشه هوایی دارای پستهای بازرسی بوده و برخی کاملا با نرده های فلزی مسدود می باشد.
منطقه حفاظت شده حلقه اول
ورود به این محدوده نیازمند برنامه ریزی زمانبندی شده و با استفاده از نقشه های مشخص و مسیرهای مشخص شده می باشد که این موضوع چند روز بازدید محلی و برنامه ریزی دقیق و هماهنگی نیاز دارد که به نظر بنده تا 1 اسفند این موضوع قابل اجرا نیست. اینکه یک تظاهرات مردمی را به سمت این محدوده بکشانیم بسیار خطرناک و هزینه های بالایی برای جنبش در برخواهد داشت که می تواند در نهایت باعث سرخوردگی های آتی گردد.
بنده به شخصه با طرح شکست حصر منزل میرحسین موافقم ولیکن طرح باید توسط هسته های مشخص و هماهنگ با طرح مشخص انجام گیرد و خیل عظیم راهپیمایی می تواند پشتیبان این حرکت باشد بدین منظور که وقتی هسته های مشخص به سمت منزل میرحیسن با برنامه قبلی حرکت کرده و باعث مشغول کردن مسولیین حفاظتی منطقه شدند می توان تظاهرات را به این منطقه راهنمایی کرد تا در پایان مردم هم در شکست حصر میرحسین نقش نهایی و تاثیرگذار خود را داشته باشند. باید تا آنجا که می شود از درگیری انبوه مردم با مامورین مسلح جلوگیری کرد.
به امید آزادی ایران
روایت البرادعی از تلاش احمدینژاد برای گفتوگوی مستقیم با آمریکا
روایت البرادعی از تلاش احمدینژاد برای گفتوگوی مستقیم با آمریکا
رادیو فردا، حسين آرين : بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز، محمود احمدینژاد در سال ۲۰۰۹ میلادی، پیامی از طریق محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به باراک اوباما فرستاد مبنی بر اینکه تهران مایل است بیواسطه و مستقیم با آمریکا به گفتوگو بنشیند.
دعوت احمدینژاد از باراک اوباما برای گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا را محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کتاب خاطرات خود به نام «دوران فریب، دیپلماسی هستهای» آورده است.
این کتاب قرار است دو ماه دیگر به وسیله انتشارات «هنری هورت و کمپانی» به بازار عرضه شود.
باراک اوباما پس از تکیه زدن به مسند قدرت در ژانویه ۲۰۰۹ اعلام کرد که آمریکا مایل است با ایران وارد گفتوگو شود، ولی از تهران انتظار دارد که در حل مسئله هستهایاش با کشورهای عمده غربی همکاری کند.
تهران نه تنها از دعوت باراک اوباما به شور و شوق نیامد که از کنار آن با بیاعتنایی گذشت.
ولی هشت ماه بعد در ماه سپتامبر ۲۰۰۹، محمود احمدی نژاد با ارسال پیامی به محمد البرادعی اعلام کرد که جمهوری اسلامی حاضر است بیواسطه، بدون هیچ گونه پیش شرطی و بر مبنای احترام متقابل با آمریکا گفتوگو کند.
محمد البرادعی در کتاب خود که یک نسخه آن به دست خبرگزاری رویترز رسیده است، نوشته است که «من طی یک تماس تلفنی، پیام احمدینژاد را به باراک اوباما رساندم و به او پیشنهاد کردم که در اسرع وقت گفتوگوی دو جانبه خود را با تهران آغاز کند.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، پیام محمود احمدینژاد به باراک اوباما از طریق البرادعی، اندک زمانی قبل از گفتوگوی کشورهای گروه 1+5 با ایران در ژنو صورت گرفت که طی آن از تهران خواسته شده بود که به طرح مبادله اورانیوم کم غنی شده با سوخت هستهای گردن نهد.
بر مبنای این طرح مقدر شده بود که ایران بخش قابل ملاحظهای از اورانیوم کم غنی شده خود را به روسیه و فرانسه ارسال کند و در مقابل، سوخت 20 درصدی برای رآکتور تحقیقاتی تهران دریافت کند.
ایران که به طور اصولی طرح مبادله سوخت را پذیرفته بود با ارائه پیششرطهای جدیدی از قبول آن طفره رفت.
به نوشته محمد البرادعی، احمدینژاد که به توصیه علی اکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران، طرح مبادله سوخت را پذیرفته بود، نتوانست سایر مقامهای کشور را به قبول این طرح راضی کند.
البرادعی در کتاب خاطرات خود مینویسد، طرح مبادله سوخت در ماه می ۲۰۱۰، حدود ۹ ماه پیش، برای همیشه کنار گذاشته شد، زیرا هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در پاسخ به طرح جدید مبادله سوخت که با همکاری ترکیه و برزیل در تهران تهیه شده بود، گفت که آمریکا قطعنامه جدیدی را برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارائه خواهد کرد.
قطعنامه پیشنهادی آمریکا، موسوم به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل، در ژوئن ۲۰۱۰، هشت ماه پیش، با ۱۲ رأی موافق و دو رأی مخالف ترکیه و برزیل به تصویب رسید.
رادیو فردا، حسين آرين : بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز، محمود احمدینژاد در سال ۲۰۰۹ میلادی، پیامی از طریق محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به باراک اوباما فرستاد مبنی بر اینکه تهران مایل است بیواسطه و مستقیم با آمریکا به گفتوگو بنشیند.
دعوت احمدینژاد از باراک اوباما برای گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا را محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کتاب خاطرات خود به نام «دوران فریب، دیپلماسی هستهای» آورده است.
این کتاب قرار است دو ماه دیگر به وسیله انتشارات «هنری هورت و کمپانی» به بازار عرضه شود.
باراک اوباما پس از تکیه زدن به مسند قدرت در ژانویه ۲۰۰۹ اعلام کرد که آمریکا مایل است با ایران وارد گفتوگو شود، ولی از تهران انتظار دارد که در حل مسئله هستهایاش با کشورهای عمده غربی همکاری کند.
تهران نه تنها از دعوت باراک اوباما به شور و شوق نیامد که از کنار آن با بیاعتنایی گذشت.
ولی هشت ماه بعد در ماه سپتامبر ۲۰۰۹، محمود احمدی نژاد با ارسال پیامی به محمد البرادعی اعلام کرد که جمهوری اسلامی حاضر است بیواسطه، بدون هیچ گونه پیش شرطی و بر مبنای احترام متقابل با آمریکا گفتوگو کند.
محمد البرادعی در کتاب خود که یک نسخه آن به دست خبرگزاری رویترز رسیده است، نوشته است که «من طی یک تماس تلفنی، پیام احمدینژاد را به باراک اوباما رساندم و به او پیشنهاد کردم که در اسرع وقت گفتوگوی دو جانبه خود را با تهران آغاز کند.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، پیام محمود احمدینژاد به باراک اوباما از طریق البرادعی، اندک زمانی قبل از گفتوگوی کشورهای گروه 1+5 با ایران در ژنو صورت گرفت که طی آن از تهران خواسته شده بود که به طرح مبادله اورانیوم کم غنی شده با سوخت هستهای گردن نهد.
بر مبنای این طرح مقدر شده بود که ایران بخش قابل ملاحظهای از اورانیوم کم غنی شده خود را به روسیه و فرانسه ارسال کند و در مقابل، سوخت 20 درصدی برای رآکتور تحقیقاتی تهران دریافت کند.
ایران که به طور اصولی طرح مبادله سوخت را پذیرفته بود با ارائه پیششرطهای جدیدی از قبول آن طفره رفت.
به نوشته محمد البرادعی، احمدینژاد که به توصیه علی اکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران، طرح مبادله سوخت را پذیرفته بود، نتوانست سایر مقامهای کشور را به قبول این طرح راضی کند.
البرادعی در کتاب خاطرات خود مینویسد، طرح مبادله سوخت در ماه می ۲۰۱۰، حدود ۹ ماه پیش، برای همیشه کنار گذاشته شد، زیرا هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در پاسخ به طرح جدید مبادله سوخت که با همکاری ترکیه و برزیل در تهران تهیه شده بود، گفت که آمریکا قطعنامه جدیدی را برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارائه خواهد کرد.
قطعنامه پیشنهادی آمریکا، موسوم به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل، در ژوئن ۲۰۱۰، هشت ماه پیش، با ۱۲ رأی موافق و دو رأی مخالف ترکیه و برزیل به تصویب رسید.
مراسم عزاداری جان باخته راه آزادي محمد مختاري امروز در شرايط خفقان كامل برگزار شد
مراسم عزاداری جان باخته راه آزادي محمد مختاري امروز در شرايط خفقان كامل برگزار شد
كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها : مراسم جان باخته راه آزادي محمد مختاري که روز 25 بهمن بضرب گلوله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی جان باخت، امروز در شرايط خفقان كامل برگزار شد در يك مسجد كوچك ( امام حسن مجتبي ) كه دم درب و دور تا دور محل ختم پر از ماموران لباس شخصي بود و مستمر رفت وآمد داشتند برگزارگرديد , ساعت حدود 1430 تا 1500 جمعيتي بين 200 تا 300 نفر براي گراميداشت ياد اين جان باخته و همدردي با اقوام وي حاضر شدند.
”در بالاي مسجد يك نوشته از طرف بسيج با مضمون زير زده شده بود : حمايت منافقين و فتنه گران در روز 25 بهمن را محكوم ميكنيم " كه زير آن نوشته شده بود ”اهالي محل و نمازگزاران مسجد امام حسن مجتبي ”
كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها : مراسم جان باخته راه آزادي محمد مختاري که روز 25 بهمن بضرب گلوله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی جان باخت، امروز در شرايط خفقان كامل برگزار شد در يك مسجد كوچك ( امام حسن مجتبي ) كه دم درب و دور تا دور محل ختم پر از ماموران لباس شخصي بود و مستمر رفت وآمد داشتند برگزارگرديد , ساعت حدود 1430 تا 1500 جمعيتي بين 200 تا 300 نفر براي گراميداشت ياد اين جان باخته و همدردي با اقوام وي حاضر شدند.
”در بالاي مسجد يك نوشته از طرف بسيج با مضمون زير زده شده بود : حمايت منافقين و فتنه گران در روز 25 بهمن را محكوم ميكنيم " كه زير آن نوشته شده بود ”اهالي محل و نمازگزاران مسجد امام حسن مجتبي ”
قهرمان ۲۵ بهمن شناسایی شد: اکبر امینی در خطر اعدام
جوان سبزی که در روز ۲۵ بهمن از جرثقیل بالا رفته بود و توسط نیرو های امنیتی بازداشت شد، شناسایی شد. خانواده او توسط نیروهای امنیتی تحت فشار برای انجام مصاحبه با صدا و سیما و اعلام عدم ثبات روانی اکبر هستند و امکان دارد حکم اعدام نیز برای وی صادر گردد. اکبر امینی که در جریان اعتراضات سال گذشته نیز چند ماهی باز داشت بوده، در روز حادثه به همراه پارچه های سبز و تصویری از شهدای سبز بالای جرثقیل رفته بود. وی گردن خود را با طناب آبی به جرثقیل بسته بود تا در صورت دخالت ماموران به دار آویخته شود. اما ماموران امنیتی با آوردن خانواده وی به محل وی را مجبور به پایین آمدن کردند. بر ماست تا با بر سر زبان آوردن اسم وی از سوء استفاده ماموارن امنیتی از گمنامی وی جلوگیری کنیم.
فرماندهان ارشد سپاه: به مردم خود قول می دهیم که بسوی آنان تیراندازی نمی کنیم
جرس: بدنبال اعتراضات مردم در کشورهای منطقه و در آستانه تجمعات روز اول اسفند، دیلی تلگرام در مطلبی با عنوان "قول عدم تیراندازی از سوی اعضای سپاه پاسداران" نوشت که افسران ارشد در سپاه از فرماندهان خود خواسته اند ضمانت دهند که مجبور به تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان ضددولتی نخواهند شد.
دیلی تلگرام می نویسد که پرسنل سپاه در این نامه از محمد علی جعفری فرمانده سپاه خواسته اند تا دستورالعملی برای برخورد سپاه و بسیج در مقابل معترضان صادر کند.
دیلی تلگرام به نقل از این نامه که توسط جمعی فرماندهان سپاه تهران، اصفهان، تبریز و قم نوشته شده، آورده است: به مردم خود قول می دهیم که به سوی برادرانمان که خواستار بیان اعتراضات مشروع خود علیه سیاست ها و رفتار رهبرشان هستند تیراندازی نخواهیم کرد.
فرماندهان سپاه بر این باورند که تیراندازی بسوی مردم خلاف اصول اسلامی است.
این نامه بطور گسترده ای در میان رده های مختلف بسیج و سپاه توزیع شده است.
کان کولین نویسنده این مقاله تصریح کرده که نسخه ای از این نامه را دیده است.
پیش از این میرحسین موسوی در پیام خود یاد آور شده بود که برادران سپاهی و ارتشی مردم خود را تنها نمی گذارند.
این در حالی است که در تظاهرات روز دوشنبه دو تن از معترضان با شلیلک گلوله به شهادت رسیده اند. مقامات دولت ایران ادعا کرده اند که سازمان مجاهدین مسئول است. این در حالی است که این سازمان هر گونه مداخله ای را انکار کرده است.
شاهدان عینی در تظاهرات 25 بهمن از عدم تمکین بسیجیان و نیروهای انتظامی از فرماندهان خود در سرکوب معترضان خبر داده اند.
در همین حال گزارشهایی از برخورد نسبتا مناسب ماموران انتظامی با مردم مخابره شده است.
بنظر می رسد با توجه به فضای ملتهب منطقه از یک سو و گستردگی جنبش سبز در میان اقشار مختلف مردم، ماموران انتظامی و پلیس اراده سرکوب را از دست داده اند.
حوادث اخیر گویای این واقعیت است که لباس شخصی ها و حامیان افراطی حکومت نقش برجسته ای در به آشوب کشیدن راهپیمایی های آرام مردم دارند.
پیش از تظاهرات روز دوشنبه، سپاه اعلام کرده بود که برقراری نظم به عهده نیروهای انتظامی است و نیروهای سپاه نقشی در آن ندارند.
ارتش مصر در جریان تظاهرات اعتراضی مردم با حمایت از معترضان در نقش سپر دفاعی آنان در برابر پلیس بود.
گفته می شود ازسال گذشته بین رده های فرماندهی سپاه در برخورد با معترضان اختلاف نظر وجود دارد.
سال گذشته دریادار شمخانی با انتقاد از برخوردهای صورت گرفته در جریان اعتراضات مردم گفته بود: من به عنوان يك عنصري كه نگاه امنيتي دارم و نه سياسي معتقدم كه ما در پيشبيني، پيشگيري، كنترل حادثه و روش مقابله با آن در سال 88 دچار اشتباه شديم.
دیلی تلگرام می نویسد که پرسنل سپاه در این نامه از محمد علی جعفری فرمانده سپاه خواسته اند تا دستورالعملی برای برخورد سپاه و بسیج در مقابل معترضان صادر کند.
دیلی تلگرام به نقل از این نامه که توسط جمعی فرماندهان سپاه تهران، اصفهان، تبریز و قم نوشته شده، آورده است: به مردم خود قول می دهیم که به سوی برادرانمان که خواستار بیان اعتراضات مشروع خود علیه سیاست ها و رفتار رهبرشان هستند تیراندازی نخواهیم کرد.
فرماندهان سپاه بر این باورند که تیراندازی بسوی مردم خلاف اصول اسلامی است.
این نامه بطور گسترده ای در میان رده های مختلف بسیج و سپاه توزیع شده است.
کان کولین نویسنده این مقاله تصریح کرده که نسخه ای از این نامه را دیده است.
پیش از این میرحسین موسوی در پیام خود یاد آور شده بود که برادران سپاهی و ارتشی مردم خود را تنها نمی گذارند.
این در حالی است که در تظاهرات روز دوشنبه دو تن از معترضان با شلیلک گلوله به شهادت رسیده اند. مقامات دولت ایران ادعا کرده اند که سازمان مجاهدین مسئول است. این در حالی است که این سازمان هر گونه مداخله ای را انکار کرده است.
شاهدان عینی در تظاهرات 25 بهمن از عدم تمکین بسیجیان و نیروهای انتظامی از فرماندهان خود در سرکوب معترضان خبر داده اند.
در همین حال گزارشهایی از برخورد نسبتا مناسب ماموران انتظامی با مردم مخابره شده است.
بنظر می رسد با توجه به فضای ملتهب منطقه از یک سو و گستردگی جنبش سبز در میان اقشار مختلف مردم، ماموران انتظامی و پلیس اراده سرکوب را از دست داده اند.
حوادث اخیر گویای این واقعیت است که لباس شخصی ها و حامیان افراطی حکومت نقش برجسته ای در به آشوب کشیدن راهپیمایی های آرام مردم دارند.
پیش از تظاهرات روز دوشنبه، سپاه اعلام کرده بود که برقراری نظم به عهده نیروهای انتظامی است و نیروهای سپاه نقشی در آن ندارند.
ارتش مصر در جریان تظاهرات اعتراضی مردم با حمایت از معترضان در نقش سپر دفاعی آنان در برابر پلیس بود.
گفته می شود ازسال گذشته بین رده های فرماندهی سپاه در برخورد با معترضان اختلاف نظر وجود دارد.
سال گذشته دریادار شمخانی با انتقاد از برخوردهای صورت گرفته در جریان اعتراضات مردم گفته بود: من به عنوان يك عنصري كه نگاه امنيتي دارم و نه سياسي معتقدم كه ما در پيشبيني، پيشگيري، كنترل حادثه و روش مقابله با آن در سال 88 دچار اشتباه شديم.
شرکت هزاران بحرینی، در مراسم تشییع پیکر جانباختگان تظاهرات اخیر
به رغم شلیک گلوله، پرتاب گاز اشکآور و ضرب و شتم معترضان با باتوم
جرس: درحالیکه پایتخت بحرین از روز گذشته و در پی اوج گرفتن تظاهرات مردمی و سرکوب خونین آنها در دست نظامیان می باشد، امروز جمعه دهها هزار نفر از مردم آن کشور در مراسم تشییع جنازه سه تظاهرکننده ای که روز گذشته (پنجشنبه ١٧ فوریه) در جریان حمله نیروهای امنیتی به اردوی طرفداران دموکراسی در مرکز منامه جان باختند، شرکت کردند و گزارش رسانه ها حاکی از آن است که نیروهای نظامی و پلیس نیز، از برخورد با این تظاهرات، که بزرگترین تظاهرات ضد دولتی از هفته گذشته تا کنون توصیف شده، پرهیز کرده اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پلیس بحرین روز گذشته و در سومین روز از اعتراضاتی که از شمال آفریقا شروع شده و اکنون به کشورهای خلیج فارس رسیده، جهت پراکنده ساختن معترضان که در یکی از میدانهای اصلی شهر منامه به نام «میدان مروارید» گرد آمدهبودند، اقدام به پرتاب گاز اشکآور و ضرب و شتم معترضان با باتوم و همچنین شلیک گلوله کرد.
به گزارش خبرگزاری آلمان، معترضان بحرینی «فلکه مروارید» منامه را "میدان تحریر" بحرین لقب دادهاند که به میدان تحریر (آزادی) در قاهره اشاره دارد - جایی که بیشتر فعالیتها و راهپیماییهای معترضان ضد دولت حسنی مبارک در آن برگزار شد و به پیروزی رسید- همچنین هزاران تن از بحرینیها ازجمله زنان و کودکان از سه روز پیش در «میدان مروارید» گرد آمده بودند و با مستقر شدن در این محل، خواستار تغییرات سیاسی در کشور خود شدند، که با سرکوب شدید مواجه گردیدند.
خبرگزاریهای بین المللی تعداد کشتههای پنجشنبه را چهار نفر و تعداد افراد ناپدید شده را ۶۰ نفر ذکر کرده بودند و خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده بود که دهها معترض دیگر نیز که به شدت مجروح شدهاند در بیمارستانهای منامه بستری هستند که بسیاری از آنها از شکستگی استخوان و تنگی نفس بر اثر گاز اشکآور رنج میبرند.
گفتنی است از روز گذشته ارتش بحرین طی بیانیه ای اعلام کرده است که موفق شده کنترل نقاط اصلی شهر منامه را بهدست گرفته و اعتراضات را ممنوع کند.
همچنین خبرگزاری الجزیره گزارش داد که مقر معترضان در میدان مروارید از سوی وزارت کشور بحرین غیر قانونی اعلام شد و پلیس این کشور با احاطه این میدان با سیمهای خاردار به اشغال آن و تخریب چادرهای بر پا شده توسط معترضان اقدام کرده و بنا بر آخرین گزارشها، تمامی راههای اصلی منتهی به شهر منامه از سوی نیروهای انتظامی بسته شده و گشتهای پلیس نیز در محلات مختلف شهر گشت میزنند.
گفتنی است کشته شدگانی که روز جمعه پیکرشان تشییع شد، کسانی بودند در عملیات یورشی ماموران که به قصد پاکسازی چادرهای هواداران دموکراسی در میدان انجام گرفت، جان باختند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، روز جمعه در جریان مراسم سوگواری سه تن از جانباختگان روز پنجشنبه که در یک محله فقیر شیعه نشین برگزار شد، مردم سوگوار پلاکاردها را بالای سر خود تکان داده و علیه دولت شعار سر می دادند و گزارش بی بی سی نیز حاکیست "آنها می گویند حاضرند برای ایجاد تغییر در کشورشان جان خود را فدا کنند."
در این گزارش همچنین آمده است زنان سر تا پا سیاه پوش و عزادار، پیوسته شعار دادند "انقلاب، انقلاب تا پیروزی" و مردم عزادار به خبرنگاران لباس خونین علی منصور، ماهیگیر پنجاه و دو ساله ای که روز پنجشنبه در میدان مروارید (لؤلؤ) به دست نیروهای امنیتی کشته شد را نشان داده اند.
گفتنی است دولت بحرین برگزاری تجمعات را ممنوع اعلام کرده و در نقاط استراتژیک خیابان های منامه، تانک مستقر شده است، اما با این حال مردم و معترضان به راهپیمایی و اعتراضات ادامه می دهند.
اعتراضات مردمی منطقه، هم اکنون لیبی و یمن و بحرین و کردستان عراق و ایران را تحت الشعاع قرار داده است.
جرس: درحالیکه پایتخت بحرین از روز گذشته و در پی اوج گرفتن تظاهرات مردمی و سرکوب خونین آنها در دست نظامیان می باشد، امروز جمعه دهها هزار نفر از مردم آن کشور در مراسم تشییع جنازه سه تظاهرکننده ای که روز گذشته (پنجشنبه ١٧ فوریه) در جریان حمله نیروهای امنیتی به اردوی طرفداران دموکراسی در مرکز منامه جان باختند، شرکت کردند و گزارش رسانه ها حاکی از آن است که نیروهای نظامی و پلیس نیز، از برخورد با این تظاهرات، که بزرگترین تظاهرات ضد دولتی از هفته گذشته تا کنون توصیف شده، پرهیز کرده اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پلیس بحرین روز گذشته و در سومین روز از اعتراضاتی که از شمال آفریقا شروع شده و اکنون به کشورهای خلیج فارس رسیده، جهت پراکنده ساختن معترضان که در یکی از میدانهای اصلی شهر منامه به نام «میدان مروارید» گرد آمدهبودند، اقدام به پرتاب گاز اشکآور و ضرب و شتم معترضان با باتوم و همچنین شلیک گلوله کرد.
به گزارش خبرگزاری آلمان، معترضان بحرینی «فلکه مروارید» منامه را "میدان تحریر" بحرین لقب دادهاند که به میدان تحریر (آزادی) در قاهره اشاره دارد - جایی که بیشتر فعالیتها و راهپیماییهای معترضان ضد دولت حسنی مبارک در آن برگزار شد و به پیروزی رسید- همچنین هزاران تن از بحرینیها ازجمله زنان و کودکان از سه روز پیش در «میدان مروارید» گرد آمده بودند و با مستقر شدن در این محل، خواستار تغییرات سیاسی در کشور خود شدند، که با سرکوب شدید مواجه گردیدند.
خبرگزاریهای بین المللی تعداد کشتههای پنجشنبه را چهار نفر و تعداد افراد ناپدید شده را ۶۰ نفر ذکر کرده بودند و خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده بود که دهها معترض دیگر نیز که به شدت مجروح شدهاند در بیمارستانهای منامه بستری هستند که بسیاری از آنها از شکستگی استخوان و تنگی نفس بر اثر گاز اشکآور رنج میبرند.
گفتنی است از روز گذشته ارتش بحرین طی بیانیه ای اعلام کرده است که موفق شده کنترل نقاط اصلی شهر منامه را بهدست گرفته و اعتراضات را ممنوع کند.
همچنین خبرگزاری الجزیره گزارش داد که مقر معترضان در میدان مروارید از سوی وزارت کشور بحرین غیر قانونی اعلام شد و پلیس این کشور با احاطه این میدان با سیمهای خاردار به اشغال آن و تخریب چادرهای بر پا شده توسط معترضان اقدام کرده و بنا بر آخرین گزارشها، تمامی راههای اصلی منتهی به شهر منامه از سوی نیروهای انتظامی بسته شده و گشتهای پلیس نیز در محلات مختلف شهر گشت میزنند.
گفتنی است کشته شدگانی که روز جمعه پیکرشان تشییع شد، کسانی بودند در عملیات یورشی ماموران که به قصد پاکسازی چادرهای هواداران دموکراسی در میدان انجام گرفت، جان باختند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، روز جمعه در جریان مراسم سوگواری سه تن از جانباختگان روز پنجشنبه که در یک محله فقیر شیعه نشین برگزار شد، مردم سوگوار پلاکاردها را بالای سر خود تکان داده و علیه دولت شعار سر می دادند و گزارش بی بی سی نیز حاکیست "آنها می گویند حاضرند برای ایجاد تغییر در کشورشان جان خود را فدا کنند."
در این گزارش همچنین آمده است زنان سر تا پا سیاه پوش و عزادار، پیوسته شعار دادند "انقلاب، انقلاب تا پیروزی" و مردم عزادار به خبرنگاران لباس خونین علی منصور، ماهیگیر پنجاه و دو ساله ای که روز پنجشنبه در میدان مروارید (لؤلؤ) به دست نیروهای امنیتی کشته شد را نشان داده اند.
گفتنی است دولت بحرین برگزاری تجمعات را ممنوع اعلام کرده و در نقاط استراتژیک خیابان های منامه، تانک مستقر شده است، اما با این حال مردم و معترضان به راهپیمایی و اعتراضات ادامه می دهند.
اعتراضات مردمی منطقه، هم اکنون لیبی و یمن و بحرین و کردستان عراق و ایران را تحت الشعاع قرار داده است.
خانواده داود احمدینژاد» در مراسم ۲۲ بهمن: اسفندیار رحیممشایی باید اعدام شود
خانواده داود احمدینژاد برادر محمود احمدینژاد در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن خواستار اعدام اسفندیار رحیممشایی شدند.
رسانههای محافظهکار امروز جمعه گزارش کردند خانواده داود احمدینژاد به همراه گروهی از محافظهکاران در راهپیمایی ۲۲ بهمن، شعارهایی علیه رحیممشایی سر داده و خواستار کنارهگیری وی از دولت شدهاند.
آنطور که این رسانهها گزارش کردهاند، خانواده احمدینژاد در مسیر حرکت مسئول دفتر رئیس دولت دهم شعارهایی همچون «مشایی حیا کن، احمدی رو رها کن»، «مرگ بر منافق» و «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سر داده و خواستار اعدام وی شدند.
در فیلمی که سایت مشرق نیوز از این اعتراضها منتشر کرده است، یکی از مخالفان رحیممشایی خطاب به وی میگوید که باعث ریخته شدن آبروی «حزبالله» شده و باید از مقام خود کنارهگیری کند.
این سایت همچنین به نقل از یکی از معترضان نوشته که رحیممشایی با فردی به نام «علی یعقوبی» که از «فعالین مسئلهدار عرصه آخرالزمان و مدعیان مهدویت» ارتباط دارد؛ ادعایی که رحیممشایی آن را رد کرده است.
سایت دینا و محرمانه نیوز گزارش کردهاند که میثم احمدینژاد به همراه خواهران و مادر خود جمعی حدود ۱۵ نفره (که از همراهان وی بودند) را تشکیل داده و علیه رحیممشایی شعارهای تندی سر دادهاند.
فرزند داود احمدینژاد در دفاع از این اقدام خود علیه رحیممشایی به سایت دینا گفته که «وی ضد ولایت فقیه است و باعث مشکلات فراوانی شده است.»
وی افزوده که «عموی من {محمود احمدینژاد} هم منحرف شده است، او از خط ولایت منحرف شده و کارها و اعمالش اشتباه است.»
وی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا به کسی که مورد تایید عموی {محمود احمدینژاد} شماست میگویید مرگ بر منافق گفت: «مرگ بر عمویم.»
داود احمدینژاد پیشتر سمت معاون بازرسی دفتر ریاست جمهوری را بر عهده داشت که بنابر اعلام سایت دینا «بدنبال انجام اقدامات خلاف قانون در این دفتر، توسط احمدینژاد برکنار شد.»
برادر رئیس دولت دهم در یک سال گذشته اظهارات بسیار تندی علیه اسفندیار رحیممشایی مطرح کرده است.
رسانههای محافظهکار امروز جمعه گزارش کردند خانواده داود احمدینژاد به همراه گروهی از محافظهکاران در راهپیمایی ۲۲ بهمن، شعارهایی علیه رحیممشایی سر داده و خواستار کنارهگیری وی از دولت شدهاند.
آنطور که این رسانهها گزارش کردهاند، خانواده احمدینژاد در مسیر حرکت مسئول دفتر رئیس دولت دهم شعارهایی همچون «مشایی حیا کن، احمدی رو رها کن»، «مرگ بر منافق» و «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سر داده و خواستار اعدام وی شدند.
در فیلمی که سایت مشرق نیوز از این اعتراضها منتشر کرده است، یکی از مخالفان رحیممشایی خطاب به وی میگوید که باعث ریخته شدن آبروی «حزبالله» شده و باید از مقام خود کنارهگیری کند.
این سایت همچنین به نقل از یکی از معترضان نوشته که رحیممشایی با فردی به نام «علی یعقوبی» که از «فعالین مسئلهدار عرصه آخرالزمان و مدعیان مهدویت» ارتباط دارد؛ ادعایی که رحیممشایی آن را رد کرده است.
سایت دینا و محرمانه نیوز گزارش کردهاند که میثم احمدینژاد به همراه خواهران و مادر خود جمعی حدود ۱۵ نفره (که از همراهان وی بودند) را تشکیل داده و علیه رحیممشایی شعارهای تندی سر دادهاند.
فرزند داود احمدینژاد در دفاع از این اقدام خود علیه رحیممشایی به سایت دینا گفته که «وی ضد ولایت فقیه است و باعث مشکلات فراوانی شده است.»
وی افزوده که «عموی من {محمود احمدینژاد} هم منحرف شده است، او از خط ولایت منحرف شده و کارها و اعمالش اشتباه است.»
وی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا به کسی که مورد تایید عموی {محمود احمدینژاد} شماست میگویید مرگ بر منافق گفت: «مرگ بر عمویم.»
داود احمدینژاد پیشتر سمت معاون بازرسی دفتر ریاست جمهوری را بر عهده داشت که بنابر اعلام سایت دینا «بدنبال انجام اقدامات خلاف قانون در این دفتر، توسط احمدینژاد برکنار شد.»
برادر رئیس دولت دهم در یک سال گذشته اظهارات بسیار تندی علیه اسفندیار رحیممشایی مطرح کرده است.
کروبی: جمهوری اسلامی توسط میراث خواران حکومتی، سرنگون شده است
جرس: کروبی در پیامی اعلام کرد: آنچه امروز در کشور حاکم است نه جمهوری است ونه اسلامی. جمهوری اسلامی توسط میراث خواران حکومتی ، سر نگون شده است.
مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی پیام جدید کروبی را در فیس بوک خود بدین شرح آورده است:
دقایقی پیش با سختی فراوان با شیخ شجاع وافتخار آفرین ، صحبت کردم . برای من که بیست ونه سال است با شیخ در ارتباط هستم تعجبی نداشت که روحیه او با زمانی که رئیس مجلس بود هیچ فرقی نکرده و حتی استوار تر از آن ایام ، بر سر عهد خود با ملت ایستاده است.
او از من خواست پیامش را به مردم ایران وهمه آزادگان جهان برسانم.
متن پیام کروبی بدین شرح است:
یک-آقای کروبی قبل از هرچیز از من خواست که از همسایگان و اهالی صبور محل که دیشب بار دیگر تا حدود ساعت نیمه شب ، ناچار شدند شعارهای رکیکِ « لات » های حکومت را بشنوند عذرخواهی کرد.
دو ـ کروبی بار دیگر آمادگی خود را برای محاکمه در یک دادگاه علنی اعلام وخطاب به سران حکومت گفت :« اگر غیرت و شجاعت دارید لااقل مانند حکومت شاه رفتار کنید که ا گر مبارزانی مانند طالقانی ، گلسرخی ، بخارایی و دهها مبارز با اندیشه های متفاوت به بند می کشید اجازه انتشار محاکمات آنها در رسانه ها را می داد.
کروبی گفت تکلیف صدا وسیمایِ دروغ پرداز مشخص است اما اگر حاکمیت ، شجاعت و غیرت دارد فوراً دادگاه علنی برای من تشکیل دهد وبه رسانه های مکتوب ومجازی در داخل کشور اجازه دهد دفاعیات واسناد من را منتشر نمایند
سه ـ کروبی پیامی هم برای آقایان قالیباف ، ناطق نوری و حسن روحانی داشت او با اشاره به اینکه شکستن هم زمان سکوت این سه نفر وبرخی ظرایف موجود در اظهار نظر آنها و نیز هم زمانی آن با اطلاعیه دستوری هیئت رئیسه خبرگان هر نوع تردید در خصوص الزام آقایان به اظهار نظر را برطرف می کند از این سه نفر خواست با صدور اطلاعیه ای، محاکمه علنی او واجازه انتشار دفاعیاتش در رسانه ها را نیز خواستار شوند.
چهار – کروبی از برخی شیرهای کاغذی حکومتی خواست اگر شجاعت وغیرت دارند او را به صورت علنی محاکمه کنند تا او در یک دادگاه علنی نشان دهد براندازان اصلی چه کسانی هستند .
به گفته کروبی ، بر اندازی قبلا توسط بخش هایی از حاکمیت انجام شده و آنچه امروز در کشور جاکم است نه جمهوری است ونه اسلامی . یعنی جمهوری اسلامی توسط میراث خواران حکومتی ، سر نگون شده است.
مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی پیام جدید کروبی را در فیس بوک خود بدین شرح آورده است:
دقایقی پیش با سختی فراوان با شیخ شجاع وافتخار آفرین ، صحبت کردم . برای من که بیست ونه سال است با شیخ در ارتباط هستم تعجبی نداشت که روحیه او با زمانی که رئیس مجلس بود هیچ فرقی نکرده و حتی استوار تر از آن ایام ، بر سر عهد خود با ملت ایستاده است.
او از من خواست پیامش را به مردم ایران وهمه آزادگان جهان برسانم.
متن پیام کروبی بدین شرح است:
یک-آقای کروبی قبل از هرچیز از من خواست که از همسایگان و اهالی صبور محل که دیشب بار دیگر تا حدود ساعت نیمه شب ، ناچار شدند شعارهای رکیکِ « لات » های حکومت را بشنوند عذرخواهی کرد.
دو ـ کروبی بار دیگر آمادگی خود را برای محاکمه در یک دادگاه علنی اعلام وخطاب به سران حکومت گفت :« اگر غیرت و شجاعت دارید لااقل مانند حکومت شاه رفتار کنید که ا گر مبارزانی مانند طالقانی ، گلسرخی ، بخارایی و دهها مبارز با اندیشه های متفاوت به بند می کشید اجازه انتشار محاکمات آنها در رسانه ها را می داد.
کروبی گفت تکلیف صدا وسیمایِ دروغ پرداز مشخص است اما اگر حاکمیت ، شجاعت و غیرت دارد فوراً دادگاه علنی برای من تشکیل دهد وبه رسانه های مکتوب ومجازی در داخل کشور اجازه دهد دفاعیات واسناد من را منتشر نمایند
سه ـ کروبی پیامی هم برای آقایان قالیباف ، ناطق نوری و حسن روحانی داشت او با اشاره به اینکه شکستن هم زمان سکوت این سه نفر وبرخی ظرایف موجود در اظهار نظر آنها و نیز هم زمانی آن با اطلاعیه دستوری هیئت رئیسه خبرگان هر نوع تردید در خصوص الزام آقایان به اظهار نظر را برطرف می کند از این سه نفر خواست با صدور اطلاعیه ای، محاکمه علنی او واجازه انتشار دفاعیاتش در رسانه ها را نیز خواستار شوند.
چهار – کروبی از برخی شیرهای کاغذی حکومتی خواست اگر شجاعت وغیرت دارند او را به صورت علنی محاکمه کنند تا او در یک دادگاه علنی نشان دهد براندازان اصلی چه کسانی هستند .
به گفته کروبی ، بر اندازی قبلا توسط بخش هایی از حاکمیت انجام شده و آنچه امروز در کشور جاکم است نه جمهوری است ونه اسلامی . یعنی جمهوری اسلامی توسط میراث خواران حکومتی ، سر نگون شده است.
اعتراضات امروز لیبی دست کم شش کشته بر جای گذاشت
های اینترنتی علیه حکومت قذافی، هزاران نفر را به خیابان ها کشاند
جرس: در حالیکه مردم معترض و مخالفان حکومت لیبی از روزهای گذشته فعالیتهای خود را در سایت های اجتماعی از جمله فیس بوک برای سازماندهی تظاهرات آغاز کرده و بعد از ظهر پنجشنبه (امروز) ۲۸ بهمن را "روز خشم" اعلام کرده بودند، رسانه ای خبری از درگیری شدید میان ماموران گارد ضد شورش و معترضان خبر داده و همزمان تلویزیون های جهان تصاویر کشته شدن شش نفر در شهرهای بیضا و بنغازی را مخابره کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، جمعیت زیادی از مخالفان حکومت دیکتاتوری مادام العمر معمر قذافی، عصر پنجشنبه دعوت گروهها و سازمانهای مخالف حکومت در اقدام به برپایی تظاهراتِ "روز خشم" را پذیرفته و در شهرهای مختلف این کشور اقدام به تجمعات اعتراضی و راهپیمایی کردند.
بر اساس آخرین گزارشهای رسیده در تظاهرات مسالمتآمیز امروز، نیروهای امنیتی لیبی اقدام به شلیک گلولههای واقعی و استفاده از گاز اشکآور برای متفرق ساختن جمعیت مخالفان دولت کردند و آنها را بشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
منابع خبری مخالفان و برخی سازمانهای غیر دولتی گزارش دادند در درگیریهای امروز مردم شهر بیضا در شرق لیبی با نیروهای امنیتی ضد شورش دست کم چهار نفر جان خود را از دست دادند و صدها تن زخمی شدند.
همچنین تظاهرات مسالمت آمیز مردم در شهر بنغازی، دومین شهر لیبی نیز با مداخله نیروهای پلیس به خشونت انجامید که در جریان این درگیریها دو نفر کشته و دهها تن زخمی شدند.
بر اساس این گزارش، جمعیت تظاهراتکنندگان که بیشتر آنان جوان بودند، از روز سهشنبه هفته اخیر، در پی دستگیری «فتحی تربل»، وبلاگ نویس، فعال اینترنتی و کنشگر حقوق بشری، اعتراضات خود را به حکومت دیکتاتوری ۴٢ ساله قذافی در لیبی آغاز کردند.
بر اساس گزارش الجزیره، دو نفر از شهروندان لیبی نیز، شامگاه چهارشنبه در جریان درگیریها در شهر بیضا توسط نیروهای امنیتی کشته شده بودند.
تصاویر تلویزیونی از درگیریهای امروز نشان می دهد نیروهای امنیتی بدون هیچ ملاحظهای به سمت جمعیت معترضان گلوله واقعی شلیک و از فشار آب قوی برای متفرق ساختن آنها استفاده میکنند.
گزارشهای رسیده حاکی از آن است که برخی از طرفداران قذافی نیز با برپایی تظاهراتی در مرکز شهر "تریپلی" پایتخت لیبی حمایت خود را از سیاستهای دیکتاتور کشورشان اعلام کردند.
گروههای حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی با محکوم کردن سرکوب مردم در لیبی خواستار اعطای آزادیهایی از سوی دولت این کشور به مردم شدند.
گفتنی است اعتراضات آزادیخواهانۀ مردم منطقه، طی دو روز اخیر به لیبی و بحرین کشیده شده و همزمان در لیبی، در یمن نیز تعدادی از مخالفین کشته و زخمی شده اند.
معمر قذافی، رهبر لیبی، که بیش از ۴۰ سال است در راس حکومت این کشور قرار دارد، برای جلوگیری از افزایش تنش در لیبی، با یک فعال و روزنامه نگار لیبیایی که چند روز پیش تهدید کرده بود در اعتراض به اوضاع سیاسی و اقتصادی در این کشور دست به خودسوزی می زند، دیدار کرده بود، اما مخالفین و رهبران معترضان، این اقدامات را نمایشی و با هدف نادیده گرفتن اعتراضات ارزیابی کرده اند.
گفتنی است مخالفان حکومت لیبی، همانند تونس و مصر، خواستار کناره گیری سرهنگ معمر قذافی از قدرت می باشند.
در همین زمینه یک تحلیلگر عرب در گفتگو با سی ان ان گفته است "رویدادهای مصر و تونس برای رهبر لیبی درس بزرگی به همراه داشت و آن اینکه او دیگر به فکر جانشینی پسر خود نیست و این خودش دستاورد بزرگی است. "
بر اساس این گزارش، اشور شمس درباره تحولات لیبی گفته است اصولا مردم لیبی مخالف حکومت قذافی هستند اما تا کنون نتوانسته بودند این مخالفت خود را به این گستردگی نشان دهند و عمال حکومت همیشه صدای مردم را در نطفه خفه می کردند."
این تحلیل گر خاورمیانه همچنین به موضوعی مشابه کشورهای دیگر منطقه اشاره کرده و گفته است "اصولا رژیم قذافی در سازماندهی راهپیمایی در حمایت از خود بسیار حرفه ای عمل کرده است. در واقع هواداران حکومت همیشه تلاش کرده اند تا با برگزاری راهپیمایی دولتی و تحت پوشش امنیتی و تبلیغاتی حکومت، ابتکار عمل را از تظاهرکنندگان مخالف دولت بگیرند.
وی درباره جانشینی قذافی هم گفت پیش از این همیشه صحبت از قرار گرفتن پسر قذافی به جای او بوده است اما به نظر می رسد با توجه به تحولات اخیر در کشورهای منطقه و خود لیبی این طرح به کلی کنار گذاشته شده است.
جرس: در حالیکه مردم معترض و مخالفان حکومت لیبی از روزهای گذشته فعالیتهای خود را در سایت های اجتماعی از جمله فیس بوک برای سازماندهی تظاهرات آغاز کرده و بعد از ظهر پنجشنبه (امروز) ۲۸ بهمن را "روز خشم" اعلام کرده بودند، رسانه ای خبری از درگیری شدید میان ماموران گارد ضد شورش و معترضان خبر داده و همزمان تلویزیون های جهان تصاویر کشته شدن شش نفر در شهرهای بیضا و بنغازی را مخابره کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، جمعیت زیادی از مخالفان حکومت دیکتاتوری مادام العمر معمر قذافی، عصر پنجشنبه دعوت گروهها و سازمانهای مخالف حکومت در اقدام به برپایی تظاهراتِ "روز خشم" را پذیرفته و در شهرهای مختلف این کشور اقدام به تجمعات اعتراضی و راهپیمایی کردند.
بر اساس آخرین گزارشهای رسیده در تظاهرات مسالمتآمیز امروز، نیروهای امنیتی لیبی اقدام به شلیک گلولههای واقعی و استفاده از گاز اشکآور برای متفرق ساختن جمعیت مخالفان دولت کردند و آنها را بشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
منابع خبری مخالفان و برخی سازمانهای غیر دولتی گزارش دادند در درگیریهای امروز مردم شهر بیضا در شرق لیبی با نیروهای امنیتی ضد شورش دست کم چهار نفر جان خود را از دست دادند و صدها تن زخمی شدند.
همچنین تظاهرات مسالمت آمیز مردم در شهر بنغازی، دومین شهر لیبی نیز با مداخله نیروهای پلیس به خشونت انجامید که در جریان این درگیریها دو نفر کشته و دهها تن زخمی شدند.
بر اساس این گزارش، جمعیت تظاهراتکنندگان که بیشتر آنان جوان بودند، از روز سهشنبه هفته اخیر، در پی دستگیری «فتحی تربل»، وبلاگ نویس، فعال اینترنتی و کنشگر حقوق بشری، اعتراضات خود را به حکومت دیکتاتوری ۴٢ ساله قذافی در لیبی آغاز کردند.
بر اساس گزارش الجزیره، دو نفر از شهروندان لیبی نیز، شامگاه چهارشنبه در جریان درگیریها در شهر بیضا توسط نیروهای امنیتی کشته شده بودند.
تصاویر تلویزیونی از درگیریهای امروز نشان می دهد نیروهای امنیتی بدون هیچ ملاحظهای به سمت جمعیت معترضان گلوله واقعی شلیک و از فشار آب قوی برای متفرق ساختن آنها استفاده میکنند.
گزارشهای رسیده حاکی از آن است که برخی از طرفداران قذافی نیز با برپایی تظاهراتی در مرکز شهر "تریپلی" پایتخت لیبی حمایت خود را از سیاستهای دیکتاتور کشورشان اعلام کردند.
گروههای حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی با محکوم کردن سرکوب مردم در لیبی خواستار اعطای آزادیهایی از سوی دولت این کشور به مردم شدند.
گفتنی است اعتراضات آزادیخواهانۀ مردم منطقه، طی دو روز اخیر به لیبی و بحرین کشیده شده و همزمان در لیبی، در یمن نیز تعدادی از مخالفین کشته و زخمی شده اند.
معمر قذافی، رهبر لیبی، که بیش از ۴۰ سال است در راس حکومت این کشور قرار دارد، برای جلوگیری از افزایش تنش در لیبی، با یک فعال و روزنامه نگار لیبیایی که چند روز پیش تهدید کرده بود در اعتراض به اوضاع سیاسی و اقتصادی در این کشور دست به خودسوزی می زند، دیدار کرده بود، اما مخالفین و رهبران معترضان، این اقدامات را نمایشی و با هدف نادیده گرفتن اعتراضات ارزیابی کرده اند.
گفتنی است مخالفان حکومت لیبی، همانند تونس و مصر، خواستار کناره گیری سرهنگ معمر قذافی از قدرت می باشند.
در همین زمینه یک تحلیلگر عرب در گفتگو با سی ان ان گفته است "رویدادهای مصر و تونس برای رهبر لیبی درس بزرگی به همراه داشت و آن اینکه او دیگر به فکر جانشینی پسر خود نیست و این خودش دستاورد بزرگی است. "
بر اساس این گزارش، اشور شمس درباره تحولات لیبی گفته است اصولا مردم لیبی مخالف حکومت قذافی هستند اما تا کنون نتوانسته بودند این مخالفت خود را به این گستردگی نشان دهند و عمال حکومت همیشه صدای مردم را در نطفه خفه می کردند."
این تحلیل گر خاورمیانه همچنین به موضوعی مشابه کشورهای دیگر منطقه اشاره کرده و گفته است "اصولا رژیم قذافی در سازماندهی راهپیمایی در حمایت از خود بسیار حرفه ای عمل کرده است. در واقع هواداران حکومت همیشه تلاش کرده اند تا با برگزاری راهپیمایی دولتی و تحت پوشش امنیتی و تبلیغاتی حکومت، ابتکار عمل را از تظاهرکنندگان مخالف دولت بگیرند.
وی درباره جانشینی قذافی هم گفت پیش از این همیشه صحبت از قرار گرفتن پسر قذافی به جای او بوده است اما به نظر می رسد با توجه به تحولات اخیر در کشورهای منطقه و خود لیبی این طرح به کلی کنار گذاشته شده است.
اول اسفند؛ فراخوان شرکت در مراسم هفتم شهیدان صانع ژاله و محمد مختاری
دومین اطلاعیه شورای هماهنگی راه سبز امید
جرس: شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور دومین اعلامیه خود از همه مردم ایران دعوت کرد تا روز یکشنبه اول اسفند ماه، در مراسم هفتمین روز شهادت صانع ژاله و محمد مختاری شرکت کرده و یاد آن عزیزان را گرامی دارند.
متن این اعلامیه که در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:
با عرض تسلیت به مناسبت شهادت دو تن از جوانان مظلوم این مرز و بوم درتظاهرات ۲۵ بهمن و با گرامیداشت خاطره دهها شهید جنبش سبز، از ملت بزرگوار ایران دعوت می شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می شود، حضور به هم رسانند.
این حضور پرشکوه در آستانه میلاد مسعود پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله(ص) و امام جعفر صادق (ع)، علاوه بر حمایت قاطع از مواضع رهبران جنبش آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی برای ادامه راه دشوار آزادی و کرامت انسان، نشانه اعلام همبستگی با هموطنان کرد در پاسداشت خون این دو عزیز ایرانی شیعه و سنی است که به پای مبارزه با استبداد دینی بر زمین ریخت.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۸ بهمن ۱۳۸۹
جرس: شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور دومین اعلامیه خود از همه مردم ایران دعوت کرد تا روز یکشنبه اول اسفند ماه، در مراسم هفتمین روز شهادت صانع ژاله و محمد مختاری شرکت کرده و یاد آن عزیزان را گرامی دارند.
متن این اعلامیه که در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:
با عرض تسلیت به مناسبت شهادت دو تن از جوانان مظلوم این مرز و بوم درتظاهرات ۲۵ بهمن و با گرامیداشت خاطره دهها شهید جنبش سبز، از ملت بزرگوار ایران دعوت می شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می شود، حضور به هم رسانند.
این حضور پرشکوه در آستانه میلاد مسعود پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله(ص) و امام جعفر صادق (ع)، علاوه بر حمایت قاطع از مواضع رهبران جنبش آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی برای ادامه راه دشوار آزادی و کرامت انسان، نشانه اعلام همبستگی با هموطنان کرد در پاسداشت خون این دو عزیز ایرانی شیعه و سنی است که به پای مبارزه با استبداد دینی بر زمین ریخت.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۸ بهمن ۱۳۸۹
پشت پرده واردات کامیونهای قتاله چینی کیست؟
پشت پرده واردات کامیونهای قتاله چینی کیست؟
جرس: بنا به گزارش رسانه ها، رئیس پلیس کشور در چندین مصاحبه خود با خبرنگاران، از خودروی چینی با نام «هوو» به عنوان "کامیون قتاله چینی" یاد کرده است، که این کامیونها، به رغم نو بودن، به خاطر مشکلات فنی از جمله عدم تعادل و ترمز ضعیف آنها، موجب کشته شدن بسیاری از شهروندان در جاده های کشور شده است.
به گزارش منابع خبری جرس، روز ٢٢ آذر ماه سال جاری، اسماعیل احمدی مقدم در گفتگویی با خبرنگاران به طور روشن از دستهای قدرتمندی برای واردات این خودرو ها خبر داد و با اشاره به ورود كاميون «هوو» با نام «فراز» به كشور گفت: "در حالي كه مسووليت نظارت، توليد و واردات در كشور برعهده يك سازمان است، اژدهاي قاتل به جادهها را با نام ديگر وارد كشور ميكنند."
وي اظهار داشت: اين سازمان بايد مستقل شده و "تحت تاثير فشارها" قرار نگيرد."
احمدی مقدم همچنین در مصاحبه ای دیگر گفته بود که "نیروی انتظامی در ارتباط با واردات خودروی هوو مظلوم واقع شده است."
منبع خبری جرس همچنین می پرسد حال این سئوال پیش می آید که پشت پرده واردات این خودرو که به گفته رئیس پلیس "اژدهای قاتل جاده هاست " کیست که نیروی انتظامی و سازمان ها و ارگان های دیگر توان برخورد با او را ندارند و پلیس در برابر او مظلوم واقع شده است؟
این منبع می نویسد "این فرد کسی نیست جز غلامعلی حداد عادل، فردی که پدر وی نیز از گارداژ داران قدیمی و فعالان عرصه حمل و نقل بوده است. نفوذ حداد عادل تا آن اندازه زیاد است که نه تنها ارگان ها و سازمان ها نتوانسته اند جلوی خودروی قتاله را به کشور بگیرند که حتی نیروی انتظامی ناچار شده است تا دیگر حق انتقاد از این خودروها را نداشته باشد".
خودرویی که عامل کشتار مردم در جاده هاست، خودرویی که اژدهای قاتل جاده هاست با نفوذ و رانت حداد عادل وارد کشور می شود. حال این پرسش مطرح می شود که آیا خون بیگناهانی که در جادهای کشور ریخته میشود به گردن حداد عادل نیست؟
گفتنی است حدادعادل، پدر همسر پسر رهبر جمهوری اسلامی و از خانواده های قدرتمند در جمهوری اسلامی می باشد.
جرس: بنا به گزارش رسانه ها، رئیس پلیس کشور در چندین مصاحبه خود با خبرنگاران، از خودروی چینی با نام «هوو» به عنوان "کامیون قتاله چینی" یاد کرده است، که این کامیونها، به رغم نو بودن، به خاطر مشکلات فنی از جمله عدم تعادل و ترمز ضعیف آنها، موجب کشته شدن بسیاری از شهروندان در جاده های کشور شده است.
به گزارش منابع خبری جرس، روز ٢٢ آذر ماه سال جاری، اسماعیل احمدی مقدم در گفتگویی با خبرنگاران به طور روشن از دستهای قدرتمندی برای واردات این خودرو ها خبر داد و با اشاره به ورود كاميون «هوو» با نام «فراز» به كشور گفت: "در حالي كه مسووليت نظارت، توليد و واردات در كشور برعهده يك سازمان است، اژدهاي قاتل به جادهها را با نام ديگر وارد كشور ميكنند."
وي اظهار داشت: اين سازمان بايد مستقل شده و "تحت تاثير فشارها" قرار نگيرد."
احمدی مقدم همچنین در مصاحبه ای دیگر گفته بود که "نیروی انتظامی در ارتباط با واردات خودروی هوو مظلوم واقع شده است."
منبع خبری جرس همچنین می پرسد حال این سئوال پیش می آید که پشت پرده واردات این خودرو که به گفته رئیس پلیس "اژدهای قاتل جاده هاست " کیست که نیروی انتظامی و سازمان ها و ارگان های دیگر توان برخورد با او را ندارند و پلیس در برابر او مظلوم واقع شده است؟
این منبع می نویسد "این فرد کسی نیست جز غلامعلی حداد عادل، فردی که پدر وی نیز از گارداژ داران قدیمی و فعالان عرصه حمل و نقل بوده است. نفوذ حداد عادل تا آن اندازه زیاد است که نه تنها ارگان ها و سازمان ها نتوانسته اند جلوی خودروی قتاله را به کشور بگیرند که حتی نیروی انتظامی ناچار شده است تا دیگر حق انتقاد از این خودروها را نداشته باشد".
خودرویی که عامل کشتار مردم در جاده هاست، خودرویی که اژدهای قاتل جاده هاست با نفوذ و رانت حداد عادل وارد کشور می شود. حال این پرسش مطرح می شود که آیا خون بیگناهانی که در جادهای کشور ریخته میشود به گردن حداد عادل نیست؟
گفتنی است حدادعادل، پدر همسر پسر رهبر جمهوری اسلامی و از خانواده های قدرتمند در جمهوری اسلامی می باشد.
انصراف رزمناوهای ایرانی برای عبور از کانال سوئز
انصراف رزمناوهای ایرانی برای عبور از کانال سوئز
مردمک : به گزارش شبکه تلویزیونی سیبیاس، دو رزمناو ایرانی که خواهان عبور ترانزیت از کانال سوئز به طرف سوریه بودند، درخواست خود را پس گرفتند.
بر اساس این گزارش، مقامهای ایرانی هیچ دلیلی برای انصراف خود از این تصمیم اعلام نکردهاند. مقامهای ایرانی حتی مشخص نکردهاند که آیا در آینده قصد عبور از این آبراهه را دارند یا خیر. اما گفته میشود این تصمیم در پی اعلام نگرانی دولت اسرائیل از عبور رزمناوهای ایرانی از سوئز انجام شده است.
به گزارش سیبیاس، اویگدور لیبرمن، وزیر امورخارجه اسرائیل، روز چهارشنبه (۱۶ فوریه) اعلام کرد، ایران بعد از چندین سال قصد دارد دو کشتی جنگی خود را از کانال سوئز عبور دهد. این مقام اسرائیلی، اقدام ایران را «تحریک کننده» خواند.
دولت اسرائیل، ایران را به دلیل داشتن برنامههای هستهای تهدیدی برای خود میداند.
کانال سوئز، آبراهه ارتباطی میان دریای احمر(سرخ) و دریای مدیترانه است که کنترل آن در اختیار دولت مصر است. کشتیهایی که قصد عبور از کانال سوئز را دارند، حداقل ۲۴ ساعت قبل از عبور از این آبراهه، باید مجوز عبور دریافت کنند. کشتیهای جنگی نیز برای عبور از این کانال باید از قبل مجوز لازم را برای عبور از وزارتخانههای امور خارجه و دفاع مصر کسب کنند. کشتیهایی که فاقد ویژگیهای ایمنی باشند، حق عبور از کانال سوئز را ندارند.
به گزارش سیبیاس، یکی از دو رزمناو ایرانی که الوند نام دارد، در واقع یک ناو محافظ است و دیگری که «خارک» نامیده میشود، یک کشتی تدراکاتی است. به گزارش سیبیاس، مقصد این رزمناوها کشور سوریه بوده است.
سیبیاس به نقل از یک مقام رسمی که خواسته نامش فاش نشود، مینویسد که این رزمناوها هم اکنون در حوالی بندر جده در کنار دریای احمر مستقر هستند.
اما به گزارش خبرگزاری رسمی دولتی مصر (منا)، احمد المناخلی، یکی از مسئولان عالیرتبه کانال سوئز، دریافت درخواست مجوز عبور رزمناوهای ایرانی از کانال سوئز را انکار کرده است.
کانال سوئز در غرب صحرای سینا و شمال شرق کشور مصر واقع شده و به عنوان میانبری برای کشتیهایی که از بندرهای قاره اروپا و آمریکا به سمت بندرهای جنوب شرق آسیا، شرق آفریقا و قاره اقیانوسیه در رفت و آمدند، ساخته شده تا مجبور به دور زدن قاره آفریقا یا انتقال زمینی بارها نباشند.
مردمک : به گزارش شبکه تلویزیونی سیبیاس، دو رزمناو ایرانی که خواهان عبور ترانزیت از کانال سوئز به طرف سوریه بودند، درخواست خود را پس گرفتند.
بر اساس این گزارش، مقامهای ایرانی هیچ دلیلی برای انصراف خود از این تصمیم اعلام نکردهاند. مقامهای ایرانی حتی مشخص نکردهاند که آیا در آینده قصد عبور از این آبراهه را دارند یا خیر. اما گفته میشود این تصمیم در پی اعلام نگرانی دولت اسرائیل از عبور رزمناوهای ایرانی از سوئز انجام شده است.
به گزارش سیبیاس، اویگدور لیبرمن، وزیر امورخارجه اسرائیل، روز چهارشنبه (۱۶ فوریه) اعلام کرد، ایران بعد از چندین سال قصد دارد دو کشتی جنگی خود را از کانال سوئز عبور دهد. این مقام اسرائیلی، اقدام ایران را «تحریک کننده» خواند.
دولت اسرائیل، ایران را به دلیل داشتن برنامههای هستهای تهدیدی برای خود میداند.
کانال سوئز، آبراهه ارتباطی میان دریای احمر(سرخ) و دریای مدیترانه است که کنترل آن در اختیار دولت مصر است. کشتیهایی که قصد عبور از کانال سوئز را دارند، حداقل ۲۴ ساعت قبل از عبور از این آبراهه، باید مجوز عبور دریافت کنند. کشتیهای جنگی نیز برای عبور از این کانال باید از قبل مجوز لازم را برای عبور از وزارتخانههای امور خارجه و دفاع مصر کسب کنند. کشتیهایی که فاقد ویژگیهای ایمنی باشند، حق عبور از کانال سوئز را ندارند.
به گزارش سیبیاس، یکی از دو رزمناو ایرانی که الوند نام دارد، در واقع یک ناو محافظ است و دیگری که «خارک» نامیده میشود، یک کشتی تدراکاتی است. به گزارش سیبیاس، مقصد این رزمناوها کشور سوریه بوده است.
سیبیاس به نقل از یک مقام رسمی که خواسته نامش فاش نشود، مینویسد که این رزمناوها هم اکنون در حوالی بندر جده در کنار دریای احمر مستقر هستند.
اما به گزارش خبرگزاری رسمی دولتی مصر (منا)، احمد المناخلی، یکی از مسئولان عالیرتبه کانال سوئز، دریافت درخواست مجوز عبور رزمناوهای ایرانی از کانال سوئز را انکار کرده است.
کانال سوئز در غرب صحرای سینا و شمال شرق کشور مصر واقع شده و به عنوان میانبری برای کشتیهایی که از بندرهای قاره اروپا و آمریکا به سمت بندرهای جنوب شرق آسیا، شرق آفریقا و قاره اقیانوسیه در رفت و آمدند، ساخته شده تا مجبور به دور زدن قاره آفریقا یا انتقال زمینی بارها نباشند.
اردشیر امیر ارجمند، در مصاجبه با بی بی سی صدور فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم سراسری اول اسفند را تایید کرد
اردشیر امیر ارجمند، در مصاجبه با بی بی سی صدور فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم سراسری اول اسفند را تایید کرد
بی بی سی : در حالی که دادستان عمومی تهران از تلاش قوه قضاییه برای ممانعت از صدور بیانیه توسط رهبران مخالفان دولت خبر داده، وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، امروز با انتشار فراخوانی اعلام کرده است که روز یکشنبه اول اسفند، در تهران و شهرستانها، تجمع هایی برگزار می شود.
شورای هماهنگی راه سبز امید، با صدور فراخوانی از برگزاری مراسم سراسری "بزرگداشت" کشته شدگان اخیر، در روز اول اسفند خبر داد.
اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، دقایقی پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی، صدور فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم سراسری اول اسفند را تایید کرد.
بی بی سی : در حالی که دادستان عمومی تهران از تلاش قوه قضاییه برای ممانعت از صدور بیانیه توسط رهبران مخالفان دولت خبر داده، وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، امروز با انتشار فراخوانی اعلام کرده است که روز یکشنبه اول اسفند، در تهران و شهرستانها، تجمع هایی برگزار می شود.
شورای هماهنگی راه سبز امید، با صدور فراخوانی از برگزاری مراسم سراسری "بزرگداشت" کشته شدگان اخیر، در روز اول اسفند خبر داد.
اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، دقایقی پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی، صدور فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم سراسری اول اسفند را تایید کرد.
دولت دهان رسانه ها را می بندد
همزمان با افزایش فشار های دستگاه قضائی و امنیتی جمهوری اسلامی علیه روزنامه نگاران در چند روز گذشته، یک نهاد بین المللی حامی روزنامه نگاران با انتقاد از برخوردهای اخیر علیه روزنامه نگاران، دولت محمود احمدی نژاد را به "مرعوب" کردن خبرنگاران متهم کرد.
فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران، روز گذشته با انتشار گزارشی در وب سایت رسمی خود، ضمن انتقاد از سرکوب روزنامه روزنامه نگاران ایرانی، به بازداشت دست کم چهار خبرنگار "شاغل" در رسانه های داخلی توسط مقامات جمهوری اسلامی اشاره کرد. در همین ارتباط، ایدن وایت دبیر این فدراسیون نیز دولت محمود احمدی نژاد را متهم به "بستن دهان رسانه ها" کرد و گفت: "دولت ایران تلاش می کند تا از ترس تبلیغاتی که در جهت تظاهرات ضد دولتی در خاورمیانه شده، خبرنگاران را مرعوب کند. بستن دهان رسانه ها یک گواهی دیگر بر عدم توجه مسئولیت به درخواست برای تغییرات دموکراتیک در منطقه است."
گفتنی است فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران، به نمایندگی از بیش از ششصدهزار روزنامه نگار از 125 کشور جهان بیانیه های خود را صادر می کند.
گزارش روز گذشته این فدراسیون، همچنین به گزارش انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران استناد می کند که بازداشت چندین روزنامه نگار در روزهای پیش از تظاهرات گسترده جنبش سبز در روز دوشنبه را تایید می کند. از این جمله می توان به بازداشت نزهت امیرآبادیان و مازیار خسروی، دو روزنامه نگار روزنامه اصلاح طلب شرق در روز جمعه اشاره کرد.
پیش از این سردبیر، دبیر سرویس سیاسی و دبیر سرویس بین الملل این روزنامه نیز بازداشت شده بودند. اوایل ماه گذشته عباس جعفری دولت آبادی با امنیتی خواندن جرم روزنامه نگاران بازداشتی، ادعا کرده بود که آنان به دنبال نوشتن اطلاعیه علیه نظام و "تدارک مالی" بوده اند :" این متهمان شش نفر بودهاند که یک سری از آنها توسط یک نهاد تحقیقاتی دستگیر و برخی دیگر توسط یک نهاد دیگر دستگیر شدهاند و تا جایی که اطلاع دارم هماکنون پنج نفر از آنها در بازداشت هستند."
استقلال روزنامه نگاران را بپذیرید
اما دبیر کل فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران می گوید: "مسئولین باید استقلال خبرنگاران را بپذیرند و نباید از آنها به عنوان بهانه استفاده کنند.وقت آن رسیده که همه همکاران ما آزاد شوند.
جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته همواره از سوی سازمان های مدنی بین المللی به عنوان یکی از "دشمنان اصلی" روزنامه نگاری مورد انتقاد قرار گرفته است، اما در بیست ماه گذشته، یعنی از زمان خیزش گسترده مخالفان محمود احمدی نژاد در خرداد 88 سرکوب روزنامه نگاران به اوج خود رسیده است.بر اساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز تنها در سال 2009، همزمان با انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری، حداقل 100 روزنامه نگار توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده اند. به غیر از روزنامه نگاران بازداشت شده، ده ها روزنامه نگار همزمان با سرکوب های پس از انتخابات سال 88، ناچار به پنهان شدن و یا ترک کشور شدند.
در همین ارتباط است که فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران در گزارش روز چهارشنبه خود، با اشاره به سرکوب خبرنگاران در ایران، رهبران جمهوری اسلامی را متهم می کند که پس از انتخابات "پرمناقشه خرداد" می کوشد رسانه ها را عامل مواضع "افکار عمومی ایران" علیه رهبری کشور معرفی کند.
در یک هفته گذشته، همزمان با انتشار بیانیه رهبران سیاسی جنبش مخالفان دولت که مردم را به حضور در خیابان ها در روز 25 بهمن فرا می خواند، حداقل هفت روزنامه نگار بازداشت شده اند. به غیر از روزنامه نگاران روزنامه شرق، تقی رحمانی، میثم محمدی و امید محدث، عبدالله ناصری و ابراهیم اسکافی نیز به دلیل فعالیت های رسانه ای خود بازداشت شده اند.
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، یک روز پیش از تظاهرات گسترده مخالفان در روز 25 بهمن در توضیح دلایل بازداشت های اخیر، مانند همیشه جرم دستگیر شدگان را امنیتی توصیف و گفته بود: "دستگاه پلیس و نیروهای امنیتی بر اساس وظیفه اقدامات برخی از افراد منتسب به سران فتنه را زیر نظر داشته و آنها را دستگیر کردهاند که هم اکنون پرونده آنها در حال تعقیب بوده و جرم آنها امنیتی است."
رقابت با چین در سرکوب روزنامه نگاران
گفتنی است اواخر سال گذشته "کمیته حمایت از روزنامهنگاران"، نهادی که مقر آن در نیویورک است، در گزارشی از "رقابت" جمهوری اسلامی ایران و چین در زندانی کردن روزنامه نگاران خبر داد و نوشت: "سرکوب صداهای منتقد از سوی جمهوری اسلامی و سرکوب روزنامهنگاران اقلیت در چین کماکان ادامه دارد، و ایران و چین، بدترین کشورهای محبوس کنندۀ روزنامهنگاران هستندکه تقریبا نیمی از روزنامهنگاران زندانی در جهان، در این دو کشور محبوس می باشند."
کارت پستال آزادی برای احمدی نژاد
در همین ارتباط و در اعتراض به برخورد های مقامات جمهوری اسلامی با روزنامه نگاران، وب سایت فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران، صفحه ای در سایت خود تعبیه کرده است که از خوانندگان می خواهد با فرستادن کارت پستالی به محمود احمدی نژاد از او بخواهند روزنامه نگاران محبوس ایرانی را آزاد کند. این در حالی است که رئیس دولت دهم در مصاحبه با خبرنگاران خارجی، ایران را "آزاد ترین" کشور دنیا نامیده است.
روزنامه نگاران محبوس
از جمله روزنامه نگاران بازداشت شده پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 می توان به احمد زیدآبادی، عیسی سحر خیز، محمد نوری زاد، مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، علی ملیحی، عمادالدین باقی، هنگامه شهیدی، علی بهزادیان نژاد، محمد پورعبدالله، علی خدابخش، نازنین خسروانی، محمد داوری، مصطفی دهقان، سید حسین رونقی ملکی، هدی صابر، کیوان صمیمی، حشمت الله طبرزدی، احمد غلامی، علی اکبر عجمی، سیامک قادری، محمدایوب کاظمی، محمدصدیق کبودوند، نادر کریمی جونی، مجتبی لطفی، مسعود لواسانی، سعید متین پور، مهدی محمودیان و محمدرضا مقیسه اشاره کرد.
فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران، روز گذشته با انتشار گزارشی در وب سایت رسمی خود، ضمن انتقاد از سرکوب روزنامه روزنامه نگاران ایرانی، به بازداشت دست کم چهار خبرنگار "شاغل" در رسانه های داخلی توسط مقامات جمهوری اسلامی اشاره کرد. در همین ارتباط، ایدن وایت دبیر این فدراسیون نیز دولت محمود احمدی نژاد را متهم به "بستن دهان رسانه ها" کرد و گفت: "دولت ایران تلاش می کند تا از ترس تبلیغاتی که در جهت تظاهرات ضد دولتی در خاورمیانه شده، خبرنگاران را مرعوب کند. بستن دهان رسانه ها یک گواهی دیگر بر عدم توجه مسئولیت به درخواست برای تغییرات دموکراتیک در منطقه است."
گفتنی است فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران، به نمایندگی از بیش از ششصدهزار روزنامه نگار از 125 کشور جهان بیانیه های خود را صادر می کند.
گزارش روز گذشته این فدراسیون، همچنین به گزارش انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران استناد می کند که بازداشت چندین روزنامه نگار در روزهای پیش از تظاهرات گسترده جنبش سبز در روز دوشنبه را تایید می کند. از این جمله می توان به بازداشت نزهت امیرآبادیان و مازیار خسروی، دو روزنامه نگار روزنامه اصلاح طلب شرق در روز جمعه اشاره کرد.
پیش از این سردبیر، دبیر سرویس سیاسی و دبیر سرویس بین الملل این روزنامه نیز بازداشت شده بودند. اوایل ماه گذشته عباس جعفری دولت آبادی با امنیتی خواندن جرم روزنامه نگاران بازداشتی، ادعا کرده بود که آنان به دنبال نوشتن اطلاعیه علیه نظام و "تدارک مالی" بوده اند :" این متهمان شش نفر بودهاند که یک سری از آنها توسط یک نهاد تحقیقاتی دستگیر و برخی دیگر توسط یک نهاد دیگر دستگیر شدهاند و تا جایی که اطلاع دارم هماکنون پنج نفر از آنها در بازداشت هستند."
استقلال روزنامه نگاران را بپذیرید
اما دبیر کل فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران می گوید: "مسئولین باید استقلال خبرنگاران را بپذیرند و نباید از آنها به عنوان بهانه استفاده کنند.وقت آن رسیده که همه همکاران ما آزاد شوند.
جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته همواره از سوی سازمان های مدنی بین المللی به عنوان یکی از "دشمنان اصلی" روزنامه نگاری مورد انتقاد قرار گرفته است، اما در بیست ماه گذشته، یعنی از زمان خیزش گسترده مخالفان محمود احمدی نژاد در خرداد 88 سرکوب روزنامه نگاران به اوج خود رسیده است.بر اساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز تنها در سال 2009، همزمان با انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری، حداقل 100 روزنامه نگار توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده اند. به غیر از روزنامه نگاران بازداشت شده، ده ها روزنامه نگار همزمان با سرکوب های پس از انتخابات سال 88، ناچار به پنهان شدن و یا ترک کشور شدند.
در همین ارتباط است که فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران در گزارش روز چهارشنبه خود، با اشاره به سرکوب خبرنگاران در ایران، رهبران جمهوری اسلامی را متهم می کند که پس از انتخابات "پرمناقشه خرداد" می کوشد رسانه ها را عامل مواضع "افکار عمومی ایران" علیه رهبری کشور معرفی کند.
در یک هفته گذشته، همزمان با انتشار بیانیه رهبران سیاسی جنبش مخالفان دولت که مردم را به حضور در خیابان ها در روز 25 بهمن فرا می خواند، حداقل هفت روزنامه نگار بازداشت شده اند. به غیر از روزنامه نگاران روزنامه شرق، تقی رحمانی، میثم محمدی و امید محدث، عبدالله ناصری و ابراهیم اسکافی نیز به دلیل فعالیت های رسانه ای خود بازداشت شده اند.
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، یک روز پیش از تظاهرات گسترده مخالفان در روز 25 بهمن در توضیح دلایل بازداشت های اخیر، مانند همیشه جرم دستگیر شدگان را امنیتی توصیف و گفته بود: "دستگاه پلیس و نیروهای امنیتی بر اساس وظیفه اقدامات برخی از افراد منتسب به سران فتنه را زیر نظر داشته و آنها را دستگیر کردهاند که هم اکنون پرونده آنها در حال تعقیب بوده و جرم آنها امنیتی است."
رقابت با چین در سرکوب روزنامه نگاران
گفتنی است اواخر سال گذشته "کمیته حمایت از روزنامهنگاران"، نهادی که مقر آن در نیویورک است، در گزارشی از "رقابت" جمهوری اسلامی ایران و چین در زندانی کردن روزنامه نگاران خبر داد و نوشت: "سرکوب صداهای منتقد از سوی جمهوری اسلامی و سرکوب روزنامهنگاران اقلیت در چین کماکان ادامه دارد، و ایران و چین، بدترین کشورهای محبوس کنندۀ روزنامهنگاران هستندکه تقریبا نیمی از روزنامهنگاران زندانی در جهان، در این دو کشور محبوس می باشند."
کارت پستال آزادی برای احمدی نژاد
در همین ارتباط و در اعتراض به برخورد های مقامات جمهوری اسلامی با روزنامه نگاران، وب سایت فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران، صفحه ای در سایت خود تعبیه کرده است که از خوانندگان می خواهد با فرستادن کارت پستالی به محمود احمدی نژاد از او بخواهند روزنامه نگاران محبوس ایرانی را آزاد کند. این در حالی است که رئیس دولت دهم در مصاحبه با خبرنگاران خارجی، ایران را "آزاد ترین" کشور دنیا نامیده است.
روزنامه نگاران محبوس
از جمله روزنامه نگاران بازداشت شده پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 می توان به احمد زیدآبادی، عیسی سحر خیز، محمد نوری زاد، مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، علی ملیحی، عمادالدین باقی، هنگامه شهیدی، علی بهزادیان نژاد، محمد پورعبدالله، علی خدابخش، نازنین خسروانی، محمد داوری، مصطفی دهقان، سید حسین رونقی ملکی، هدی صابر، کیوان صمیمی، حشمت الله طبرزدی، احمد غلامی، علی اکبر عجمی، سیامک قادری، محمدایوب کاظمی، محمدصدیق کبودوند، نادر کریمی جونی، مجتبی لطفی، مسعود لواسانی، سعید متین پور، مهدی محمودیان و محمدرضا مقیسه اشاره کرد.
فرماندهان ارشد سپاه: به مردم خود قول می دهیم که بسوی آنان تیراندازی نمی کنیم
فرماندهان ارشد سپاه: به مردم خود قول می دهیم که بسوی آنان تیراندازی نمی کنیم
بی بی سی : به نوشته یک روزنامه بریتانیایی گروهی از فرماندهان سپاه پاسداران خواستار منع تیراندازی به سوی مردم شده اند.
روزنامه دیلی تلگراف، چاپ لندن، در گزارشی با عنوان "سپاه پاسداران ایران به خودداری از تیراندازی متعهد می شود" نوشته است که شماری از افسران ارشد سپاه پاسداران ایران در نامه ای به فرمانده کل این سپاه از او خواسته اند تضمین دهد به آنان دستور تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان مخالف داده نخواهد شد.
نویسنده گزارش دیلی تلگراف، با اظهار اینکه نسخه ای از این نامه را مشاهده کرده است، می افزاید که افسران امضاکننده این نامه تاکید کرده اند که کاربرد خشونت علیه مردم با احکام تشیع مغایرت دارد.
در ادامه این گزارش آمده است که این گروه از افسران سپاه پاسداران نامه خود را خطاب به سرلشکر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه، نوشته و از او خواسته اند که به واحدهای سپاه پاسداران و همچنین نیروهای بسیج دستور دهد از تیراندازی به سوی مردم در جریان تجمع های مخالف دولت خودداری کنند.
به نوشته این روزنامه، این نامه را جمعی از فرماندهان ارشد واحدهای سپاه در تهران، قم، اصفهان و تبریز امضا کرده اند و نسخه هایی از آن به طور گسترده در میان اعضای سپاه توزیع شده است.
امضاکنندگان از فرمانده کل سپاه پاسداران، که فرماندهی نیروی بسیج را هم برعهده دارد، خواسته اند تا "با استفاده از اختیارات خود، به بسیجیان دستور دهد تا در ماموریت بعدی، باتوم های خود را در خانه بگذارند."
دیلی تلگراف می افزاید که در بخشی از این نامه صراحتا آمده است: "ما به مردم خود قول می دهیم که هرگز به سوی برادرانمان که در صدد ابراز اعتراضات مشروع علیه سیاست ها و رفتار رهبران کشور هستند تیراندازی نمی کنیم و به ضرب و شتم آنان نمی پردازیم."
گزارش روزنامه دیلی تلگراف در حالی منتشر می شود که در پی برگزاری تظاهرات اعتراضی روز 29 بهمن در تهران و چند شهر دیگر، اوضاع در ایران عادی به نظر نمی رسد و دعوت متقابل حکومت و همچنین برخی گروهها مخالف برای برگزاری تظاهرات دولتی و اعتراضی، نگرانی هایی در مورد برخورد خشونت بار با معترضان به دنبال آورده است.
به نوشته این روزنامه، دیپلمات های غربی در تهران صحت این نامه را تایید کرده و گفته اند که متن آن در اختیار آیت الله علی خامنه ای، رهبر، و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری هم قرار گرفته است اما از پاسخ به آن گزارشی در دست نیست.
این روزنامه می افزاید که ارسال چنین نامه ای نشانه بروز شکاف در میان فرماندهان ارشد سپاه پاسداران است که از آنان به عنوان نظامیان پایبند به ایدئولوژی حاکم و رهبری حکومت نام برده می شود.
مقامات و منابع رسمی جمهوری اسلامی در مورد این گزارش هنوز اظهار نظری نکرده اند.
برخورد نظامی با معترضان
در جریان تظاهرات اعتراضی علیه نتیجه بحث برانگیز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، علاوه بر واحدهای ضد شورش نیروی انتظامی، واحدهای بسیج و همچنین نیروهای موسوم به لباس شخصی برای مقابله با تظاهرکنندگان به خیابان ها اعزام شدند.
مخالفان دولت این افراد را به اقدامات خشونت آمیز، از جمله ضرب و جرح و قتل تظاهرکنندگان در خیابان ها و همچنین برخورد تند با دستگیر شدگان در بازداشتگاه ها متهم کردند در حالیکه، در مجموع، برخورد ماموران پلیس را موجه تر می دانستند.
در جریان چند ماه تظاهرات بعد از انتخابات، یکی از سئوالاتی که غالبا مطرح می شد این بود که آیا در صورت لزوم، حکومت خواهد توانست یگان های نظامی، به خصوص واحدهای سپاه پاسداران را برای مقابله با معترضان به خیابان های اعزام دارد و واکنش آنان به چنین دستوری چه خواهد بود؟
برخی از کارشناسان معتقد بودند که سپاه پاسداران، به عنوان یک نیروی نظامی متعهد به ایدئولوژی حکومتی، از چنین دستوری اطاعت خواهد کرد، اما برخی دیگر این نظر را مطرح می کردند که در طول سالهای جنگ، و به خصوص با عضویت نفرات وظیفه، سپاه پاسداران به یک نیروی رزمی و متعهد به دفاع از مرزهای کشور مبدل شده است و حکومت نمی تواند به آن، به عنوان یک واحد سرکوب اعتراضات مدنی، اتکا کند.
به گفته این گروه از کارشناسان، اگرچه گفته می شود که در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، بر وزن سیاسی و امتیازات اقتصادی سپاه پاسداران به طور قابل توجهی افزوده شده، اما احتمالا تنها برخی از فرماندهان و مقامات عالیرتبه این نیرو آمادگی آن را دارند تا برای حفظ این موقعیت، به خشونت علیه غیرنظامیان متوسل شوند.
همچنین، این نظر نیز مطرح است که بسیاری از نظامیان ایرانی احتمالا هنوز نتیجه اطاعت ارتش سلطنتی ایران از دستور دولت وقت برای برخورد خشونت آمیز با مردم در جریان انقلاب سال 1357 را فراموش نکرده اند.
در تابستان سال 1357، دولت وقت با استناد به قانون برقراری حکومت نظامی، واحدهای ارتش را در خیابان های شماری از شهرهای ایران مستقر کرد و طی ماههای بعد، حضور آنان به برخورد با تظاهرکنندگان و گاه تیراندازی به سوی آنان منجر شد که کشته و زخمی شدن شماری از مردم را به همراه داشت.
پس از سقوط نظام سلطنتی، با وجود اینکه فرماندهان ارتش همبستگی خود را با مردم اعلام کرده بودند، فرماندهان عالیرتبه، و گاه افسران رده های پائین، درجه داران و حتی سربازان ساده به اتهام دست داشتن در اعمال خشونت در طول حکومت نظامی بازداشت، محاکمه و تعدادی از آنان اعدام شدند.
انجام ماموریت حکومت نظامی همچنین باعث شد تا کسانی که ارتش ایران را ماهیتا دارای تمایل به نظام سلطنتی می دانستند، به این بهانه خواستار انحلال ارتش شوند که به دلایلی با مخالفت رهبر وقت جمهوری اسلامی مواجه شد و پس از پاکسازی های گسترده، ارتش برجای ماند و بعدا نقشی مهم را در جنگ با عراق ایفا کرد.
در آن زمان، گفته می شد که بسیاری از افراد ارتش بازسازی شده، برای ادامه خدمت تاکید داشته اند که از نظامیان هرگز در برخورد با اعتراضات مردمی استفاده نشود و این نظری است که در اصل 79 قانون اساسی، در مورد ممنوعیت برقراری حکومت نظامی، انعکاس یافته و ماموریت حفظ و دفاع از حکومت و مقابله با مخالفان نیز بدون اعلام مقررات حکومت نظامی، به نهادهای مختلف شبه نظامی محول شده است.
گزارش دیلی تلگراف در مورد ارسال نامه افسران سپاه پاسداران در حالی انتشار می یابد که در جریان اعتراضات خیابانی مردم در مصر، ارتش این کشور با اتخاذ موضعی مسالمت جویانه و خودداری از برخورد خشونت آمیز توانست به عنوان یک نیروی مورد اعتماد مردم و یک داور بیطرف، مسئولیت انتقال قدرت را برعهده بگیرد.
بی بی سی : به نوشته یک روزنامه بریتانیایی گروهی از فرماندهان سپاه پاسداران خواستار منع تیراندازی به سوی مردم شده اند.
روزنامه دیلی تلگراف، چاپ لندن، در گزارشی با عنوان "سپاه پاسداران ایران به خودداری از تیراندازی متعهد می شود" نوشته است که شماری از افسران ارشد سپاه پاسداران ایران در نامه ای به فرمانده کل این سپاه از او خواسته اند تضمین دهد به آنان دستور تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان مخالف داده نخواهد شد.
نویسنده گزارش دیلی تلگراف، با اظهار اینکه نسخه ای از این نامه را مشاهده کرده است، می افزاید که افسران امضاکننده این نامه تاکید کرده اند که کاربرد خشونت علیه مردم با احکام تشیع مغایرت دارد.
در ادامه این گزارش آمده است که این گروه از افسران سپاه پاسداران نامه خود را خطاب به سرلشکر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه، نوشته و از او خواسته اند که به واحدهای سپاه پاسداران و همچنین نیروهای بسیج دستور دهد از تیراندازی به سوی مردم در جریان تجمع های مخالف دولت خودداری کنند.
به نوشته این روزنامه، این نامه را جمعی از فرماندهان ارشد واحدهای سپاه در تهران، قم، اصفهان و تبریز امضا کرده اند و نسخه هایی از آن به طور گسترده در میان اعضای سپاه توزیع شده است.
امضاکنندگان از فرمانده کل سپاه پاسداران، که فرماندهی نیروی بسیج را هم برعهده دارد، خواسته اند تا "با استفاده از اختیارات خود، به بسیجیان دستور دهد تا در ماموریت بعدی، باتوم های خود را در خانه بگذارند."
دیلی تلگراف می افزاید که در بخشی از این نامه صراحتا آمده است: "ما به مردم خود قول می دهیم که هرگز به سوی برادرانمان که در صدد ابراز اعتراضات مشروع علیه سیاست ها و رفتار رهبران کشور هستند تیراندازی نمی کنیم و به ضرب و شتم آنان نمی پردازیم."
گزارش روزنامه دیلی تلگراف در حالی منتشر می شود که در پی برگزاری تظاهرات اعتراضی روز 29 بهمن در تهران و چند شهر دیگر، اوضاع در ایران عادی به نظر نمی رسد و دعوت متقابل حکومت و همچنین برخی گروهها مخالف برای برگزاری تظاهرات دولتی و اعتراضی، نگرانی هایی در مورد برخورد خشونت بار با معترضان به دنبال آورده است.
به نوشته این روزنامه، دیپلمات های غربی در تهران صحت این نامه را تایید کرده و گفته اند که متن آن در اختیار آیت الله علی خامنه ای، رهبر، و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری هم قرار گرفته است اما از پاسخ به آن گزارشی در دست نیست.
این روزنامه می افزاید که ارسال چنین نامه ای نشانه بروز شکاف در میان فرماندهان ارشد سپاه پاسداران است که از آنان به عنوان نظامیان پایبند به ایدئولوژی حاکم و رهبری حکومت نام برده می شود.
مقامات و منابع رسمی جمهوری اسلامی در مورد این گزارش هنوز اظهار نظری نکرده اند.
برخورد نظامی با معترضان
در جریان تظاهرات اعتراضی علیه نتیجه بحث برانگیز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، علاوه بر واحدهای ضد شورش نیروی انتظامی، واحدهای بسیج و همچنین نیروهای موسوم به لباس شخصی برای مقابله با تظاهرکنندگان به خیابان ها اعزام شدند.
مخالفان دولت این افراد را به اقدامات خشونت آمیز، از جمله ضرب و جرح و قتل تظاهرکنندگان در خیابان ها و همچنین برخورد تند با دستگیر شدگان در بازداشتگاه ها متهم کردند در حالیکه، در مجموع، برخورد ماموران پلیس را موجه تر می دانستند.
در جریان چند ماه تظاهرات بعد از انتخابات، یکی از سئوالاتی که غالبا مطرح می شد این بود که آیا در صورت لزوم، حکومت خواهد توانست یگان های نظامی، به خصوص واحدهای سپاه پاسداران را برای مقابله با معترضان به خیابان های اعزام دارد و واکنش آنان به چنین دستوری چه خواهد بود؟
برخی از کارشناسان معتقد بودند که سپاه پاسداران، به عنوان یک نیروی نظامی متعهد به ایدئولوژی حکومتی، از چنین دستوری اطاعت خواهد کرد، اما برخی دیگر این نظر را مطرح می کردند که در طول سالهای جنگ، و به خصوص با عضویت نفرات وظیفه، سپاه پاسداران به یک نیروی رزمی و متعهد به دفاع از مرزهای کشور مبدل شده است و حکومت نمی تواند به آن، به عنوان یک واحد سرکوب اعتراضات مدنی، اتکا کند.
به گفته این گروه از کارشناسان، اگرچه گفته می شود که در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، بر وزن سیاسی و امتیازات اقتصادی سپاه پاسداران به طور قابل توجهی افزوده شده، اما احتمالا تنها برخی از فرماندهان و مقامات عالیرتبه این نیرو آمادگی آن را دارند تا برای حفظ این موقعیت، به خشونت علیه غیرنظامیان متوسل شوند.
همچنین، این نظر نیز مطرح است که بسیاری از نظامیان ایرانی احتمالا هنوز نتیجه اطاعت ارتش سلطنتی ایران از دستور دولت وقت برای برخورد خشونت آمیز با مردم در جریان انقلاب سال 1357 را فراموش نکرده اند.
در تابستان سال 1357، دولت وقت با استناد به قانون برقراری حکومت نظامی، واحدهای ارتش را در خیابان های شماری از شهرهای ایران مستقر کرد و طی ماههای بعد، حضور آنان به برخورد با تظاهرکنندگان و گاه تیراندازی به سوی آنان منجر شد که کشته و زخمی شدن شماری از مردم را به همراه داشت.
پس از سقوط نظام سلطنتی، با وجود اینکه فرماندهان ارتش همبستگی خود را با مردم اعلام کرده بودند، فرماندهان عالیرتبه، و گاه افسران رده های پائین، درجه داران و حتی سربازان ساده به اتهام دست داشتن در اعمال خشونت در طول حکومت نظامی بازداشت، محاکمه و تعدادی از آنان اعدام شدند.
انجام ماموریت حکومت نظامی همچنین باعث شد تا کسانی که ارتش ایران را ماهیتا دارای تمایل به نظام سلطنتی می دانستند، به این بهانه خواستار انحلال ارتش شوند که به دلایلی با مخالفت رهبر وقت جمهوری اسلامی مواجه شد و پس از پاکسازی های گسترده، ارتش برجای ماند و بعدا نقشی مهم را در جنگ با عراق ایفا کرد.
در آن زمان، گفته می شد که بسیاری از افراد ارتش بازسازی شده، برای ادامه خدمت تاکید داشته اند که از نظامیان هرگز در برخورد با اعتراضات مردمی استفاده نشود و این نظری است که در اصل 79 قانون اساسی، در مورد ممنوعیت برقراری حکومت نظامی، انعکاس یافته و ماموریت حفظ و دفاع از حکومت و مقابله با مخالفان نیز بدون اعلام مقررات حکومت نظامی، به نهادهای مختلف شبه نظامی محول شده است.
گزارش دیلی تلگراف در مورد ارسال نامه افسران سپاه پاسداران در حالی انتشار می یابد که در جریان اعتراضات خیابانی مردم در مصر، ارتش این کشور با اتخاذ موضعی مسالمت جویانه و خودداری از برخورد خشونت آمیز توانست به عنوان یک نیروی مورد اعتماد مردم و یک داور بیطرف، مسئولیت انتقال قدرت را برعهده بگیرد.
موج بازداشتهایی که پس از اعلام راهپیمایی روز 25 بهمن، در تهران و شهرستانها آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد. در جدیدترین اخبار منتشر شده از بازداشتها، گزارشها حاکی از آن است که در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، از جانباختگان روز 25 بهمن، و در پی درگیری میان نیروهای بسیج با دانشجویان و اساتید غیرهمسو با حکومت، دست کم ١۰ دانشجوی دانشگاه هنر تاکنون بازداشت شده اند.همچنین شایعات حاکی از آن است که برادرصانع ژاله نیز پس از مصاحبه در مورد بسیجی نبودن برادرش دستگیر شده است.
موج بازداشتهایی که پس از اعلام راهپیمایی روز 25 بهمن، در تهران و شهرستانها آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد. در جدیدترین اخبار منتشر شده از بازداشتها، گزارشها حاکی از آن است که در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، از جانباختگان روز 25 بهمن، و در پی درگیری میان نیروهای بسیج با دانشجویان و اساتید غیرهمسو با حکومت، دست کم ١۰ دانشجوی دانشگاه هنر تاکنون بازداشت شده اند.همچنین شایعات حاکی از آن است که برادرصانع ژاله نیز پس از مصاحبه در مورد بسیجی نبودن برادرش دستگیر شده است.
بر اساس آنچه که "دانشجونیوز" گزارش داده نیروهای امنیتی و گارد ویژه، هماهنگ با لباس شخصیها دانشجویان دانشگاه هنر را به محاصره در آورده و پس از ضرب و شتم، دستکم ده تن از آنان را بازداشت کردند. تاکنون بازداشت کوروش خانمحمدی، حسن فتحیزاده، وحید نصرتی، عباس صالحی، عبدالله رنجبر، فراز سرابی، امیر بینظیر و ۴ تن دیگر از دانشجویان تایید شده است.
بر اساس آنچه که "دانشجونیوز" گزارش داده نیروهای امنیتی و گارد ویژه، هماهنگ با لباس شخصیها دانشجویان دانشگاه هنر را به محاصره در آورده و پس از ضرب و شتم، دستکم ده تن از آنان را بازداشت کردند. تاکنون بازداشت کوروش خانمحمدی، حسن فتحیزاده، وحید نصرتی، عباس صالحی، عبدالله رنجبر، فراز سرابی، امیر بینظیر و ۴ تن دیگر از دانشجویان تایید شده است.
سونامی بازداشتها ادامه دارد
موج بازداشتهایی که پس از اعلام راهپیمایی روز 25 بهمن، در تهران و شهرستانها آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد. در جدیدترین اخبار منتشر شده از بازداشتها، گزارشها حاکی از آن است که در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، از جانباختگان روز 25 بهمن، و در پی درگیری میان نیروهای بسیج با دانشجویان و اساتید غیرهمسو با حکومت، دست کم ١۰ دانشجوی دانشگاه هنر تاکنون بازداشت شده اند.همچنین شایعات حاکی از آن است که برادرصانع ژاله نیز پس از مصاحبه در مورد بسیجی نبودن برادرش دستگیر شده است.
بر اساس آنچه که "دانشجونیوز" گزارش داده نیروهای امنیتی و گارد ویژه، هماهنگ با لباس شخصیها دانشجویان دانشگاه هنر را به محاصره در آورده و پس از ضرب و شتم، دستکم ده تن از آنان را بازداشت کردند. تاکنون بازداشت کوروش خانمحمدی، حسن فتحیزاده، وحید نصرتی، عباس صالحی، عبدالله رنجبر، فراز سرابی، امیر بینظیر و ۴ تن دیگر از دانشجویان تایید شده است.
همچنین گزارشها حاکی از بازداشت فتانه رهقی (دانشجوی تئاتر)، عنایت صحرایی، علی صدیقی، مهرداد میرزایی، محمد طیب طاهر (دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر) و فراز فشارکی است. دکتر منصور نصیری کاشانی استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و دکتر علی اکبر پورفتح الله استاد دانشگاه تربیت مدرس از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران نیز در روزهای اخیر بازداشت شده اند.
میثاق افشار، دانشجوی بهایی دانشگاه شهید بهشتی نیز در بامداد روز ۲۶ بهمن بازداشت شده است. مامورین امنیتی در ساعت ۲ بامداد با حضور در منزل این دانشجوی ۲۰ ساله، اقدام به بردن وسایل شخصی و بازداشت وی کردهاند. علت بازداشت و محل نگهداری وی نا معلوم است.
اتز سوی دیگر، در پی تجمع دانشجویان دانشگاه شریف و بازداشت دستکم ده تن از آنان، شیما وزوایی دانشجوی رشتۀ فیزیک دانشگاه شریف نیز، در پی مراجعه ماموران امنیتی به محل کار وی، دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
از سوی دیگر، خبرهای منتشرشده حکایت از آن دارد که علیرضا نبوی، همسر عاطفه نبوی و پسرعموی ضیا نبوی، بازداشت شده است. وی سال گذشته نیز به اتهام شرکت درتجمعات اعتراضی و همچنین شرکت در تجمع خانوادههای زندانیان سیاسی مقابل زندان اوین به مدت یک ماه بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب تهران به 2 سال حبس و 3 سال تبعید به خارج از استان سمنان محکوم شده بود.
احمد حکیمیپور رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم شب گذشته توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شد. وی نماینده زنجان در مجلس چهارم و عضو شورای شهر تهران در دوره اول بوده است.
در این روزهاهمچنین شهربانو امانی، نماینده مردم ارومیه در مجالس پنجم و ششم، بازداشت شد. علاوه بر شهربانو امانی، سوسن و مصطفی بیات زنجانی، دو فرزند آیتالله بیات زنجانی، از مراجع تقلید، نیز بازداشت شده بودند که بعد از مدتی آزاد شدند. همچنین وبسایت رجانیوز گزارش داده که سید مرتضی موسویلاری فرزند عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی در میان بازداشت شدگان روز 25 بهمن بوده است و هم اکنون در زندان اوین به سر می برد.
علی مرادی، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه شهرکرد و کوروش بنایی و رضا شاکری در پی احضار و مراجعه به ستاد خبری اداره اطلاعات شهرستان شهرکرد بازداشت شده اند و خبری از آنان در دست نیست. این دانشجویان در روزهای اخیر به حراست دانشگاه نیز احضار شده و در مورد فعالیت هایشان در فیس بوک و شبکه های اجتماعی مورد بازخواست قرار گرفته بودند. گفتنی است پس از بازداشت این دانشجویان، نیروهای امنیتی به اتاق های این دانشجویان در خوابگاه محل سکونتشان یورش برده و وسایل شخصی از جمله لپ تاپ آنان را ضبط کرده اند. علی مرادی در حوادث پس از انتخابات نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
موج جدید بازداشتها در حالی رخ داده که برخی منابع حقوقبشری اعلام کردهاند تعداد دستگیریهای روز دوشنبه در تهران حدود 1500 نفر بوده است. در عین حال گزارشها حاکی از آن است که ماموران یگان ویژه، صبح روز 26 بهمن با حمله به خانوادههای بازداشتشدگان در مقابل دادگاه انقلاب، آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. شب 25 بهمن نیز نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی به قصد متفرق ساختن خانوادههای تجمع کننده مقابل کلانتری ۱۴۸ انقلاب به آنان حمله کردند.
وبسایت کلمه در همین زمینه نوشته است که سه نفر از صاحبان و کارکنان یک فروشگاه در حوالی میدان انقلاب که روز ۲۵ بهمن پس از ضرب و جرح شدید توسط نیروهای انتظامی بازداشت شده بودند، شب گذشته آزاد شدند. این افراد اظهار داشتهاند که پس از بازداشت به زندان کهریزک منتقل شده و از آنجا آزاد شدهاند. کلمه همچنین نوشته است که بازداشتگاه کهریزک با عنوان "سروش ۱۱۱" بازگشایی شده است.
در روزهای گذشته فرهاد فتحی و سعید سکاکیان از فعالان دانشجویی دانشگاه بینالمللی قزوین، محسن برزگر و حسين ضامن ضرابي از اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه نوشيرواني، بابل باقر اسکویی از فعالان سابق دفتر تحکیم، علی باقری عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مدیرکل سیاسی وزارت کشور دوره اصلاحات، عبدالله ناصری، عضو سازمان مجاهدین انقلاب، تقی رحمانی فعال ملی – مذهبی و مشاور مهدی کروبی در انتخابات، محمدحسین شریفزادگان وزیر رفاه دولت خاتمی و مسوول کمیته اقشار ستاد موسوی و همچنین همسر خواهر وی، صالح نقرهکار دبیر کمیته حقوقی ستاد میرحسین موسوی و خواهرزاده زهرا رهنورد، صدرالدین بهشتی، فرزند علیرضا بهشتی مشاور موسوی، کوروش زعیم از اعضای جبهه ملی ایران، میثم محمدی و امید محدث از کارکنان سایت "بنیاد شهید بهشتی"، مجتبی شایسته از اعضای حبهه مشارکت، پیمان عارف از اعضای جبهه ملی ایران، مازیار خسروی، دبیر سرویس بینالملل روزنامه شرق، فریبا ابتهاج، منشی و مسئول دفتر معصومه ابتکار، عضو شورای شهر تهران و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در دوره ریاست جمهوری خاتمی، یدالله اسلامی دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس، محمدحسین مهیمنی، فرزند محمدهاشم مهیمنی، استاندار گلستان در دوره اصلاحات و مدیرکل وزارت کشور در دوران وزارت عبدالله نوری و از شهرداران زندانی در جریان پرونده شهرداران تهران، مصطفی میراحمدیزاده استاد حقوق عمومی دانشگاه مفید قم، غلامحسین محمودی میمندی، مسئول حوزه شرق حزب مشارکت، نزهت امیرابادیان، غلامحسین محمودی و عباس شجاعی از جمله افراد بازداشت شده بودند.
بر اساس آنچه که "دانشجونیوز" گزارش داده نیروهای امنیتی و گارد ویژه، هماهنگ با لباس شخصیها دانشجویان دانشگاه هنر را به محاصره در آورده و پس از ضرب و شتم، دستکم ده تن از آنان را بازداشت کردند. تاکنون بازداشت کوروش خانمحمدی، حسن فتحیزاده، وحید نصرتی، عباس صالحی، عبدالله رنجبر، فراز سرابی، امیر بینظیر و ۴ تن دیگر از دانشجویان تایید شده است.
همچنین گزارشها حاکی از بازداشت فتانه رهقی (دانشجوی تئاتر)، عنایت صحرایی، علی صدیقی، مهرداد میرزایی، محمد طیب طاهر (دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر) و فراز فشارکی است. دکتر منصور نصیری کاشانی استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و دکتر علی اکبر پورفتح الله استاد دانشگاه تربیت مدرس از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران نیز در روزهای اخیر بازداشت شده اند.
میثاق افشار، دانشجوی بهایی دانشگاه شهید بهشتی نیز در بامداد روز ۲۶ بهمن بازداشت شده است. مامورین امنیتی در ساعت ۲ بامداد با حضور در منزل این دانشجوی ۲۰ ساله، اقدام به بردن وسایل شخصی و بازداشت وی کردهاند. علت بازداشت و محل نگهداری وی نا معلوم است.
اتز سوی دیگر، در پی تجمع دانشجویان دانشگاه شریف و بازداشت دستکم ده تن از آنان، شیما وزوایی دانشجوی رشتۀ فیزیک دانشگاه شریف نیز، در پی مراجعه ماموران امنیتی به محل کار وی، دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
از سوی دیگر، خبرهای منتشرشده حکایت از آن دارد که علیرضا نبوی، همسر عاطفه نبوی و پسرعموی ضیا نبوی، بازداشت شده است. وی سال گذشته نیز به اتهام شرکت درتجمعات اعتراضی و همچنین شرکت در تجمع خانوادههای زندانیان سیاسی مقابل زندان اوین به مدت یک ماه بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب تهران به 2 سال حبس و 3 سال تبعید به خارج از استان سمنان محکوم شده بود.
احمد حکیمیپور رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم شب گذشته توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شد. وی نماینده زنجان در مجلس چهارم و عضو شورای شهر تهران در دوره اول بوده است.
در این روزهاهمچنین شهربانو امانی، نماینده مردم ارومیه در مجالس پنجم و ششم، بازداشت شد. علاوه بر شهربانو امانی، سوسن و مصطفی بیات زنجانی، دو فرزند آیتالله بیات زنجانی، از مراجع تقلید، نیز بازداشت شده بودند که بعد از مدتی آزاد شدند. همچنین وبسایت رجانیوز گزارش داده که سید مرتضی موسویلاری فرزند عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی در میان بازداشت شدگان روز 25 بهمن بوده است و هم اکنون در زندان اوین به سر می برد.
علی مرادی، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه شهرکرد و کوروش بنایی و رضا شاکری در پی احضار و مراجعه به ستاد خبری اداره اطلاعات شهرستان شهرکرد بازداشت شده اند و خبری از آنان در دست نیست. این دانشجویان در روزهای اخیر به حراست دانشگاه نیز احضار شده و در مورد فعالیت هایشان در فیس بوک و شبکه های اجتماعی مورد بازخواست قرار گرفته بودند. گفتنی است پس از بازداشت این دانشجویان، نیروهای امنیتی به اتاق های این دانشجویان در خوابگاه محل سکونتشان یورش برده و وسایل شخصی از جمله لپ تاپ آنان را ضبط کرده اند. علی مرادی در حوادث پس از انتخابات نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
موج جدید بازداشتها در حالی رخ داده که برخی منابع حقوقبشری اعلام کردهاند تعداد دستگیریهای روز دوشنبه در تهران حدود 1500 نفر بوده است. در عین حال گزارشها حاکی از آن است که ماموران یگان ویژه، صبح روز 26 بهمن با حمله به خانوادههای بازداشتشدگان در مقابل دادگاه انقلاب، آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. شب 25 بهمن نیز نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی به قصد متفرق ساختن خانوادههای تجمع کننده مقابل کلانتری ۱۴۸ انقلاب به آنان حمله کردند.
وبسایت کلمه در همین زمینه نوشته است که سه نفر از صاحبان و کارکنان یک فروشگاه در حوالی میدان انقلاب که روز ۲۵ بهمن پس از ضرب و جرح شدید توسط نیروهای انتظامی بازداشت شده بودند، شب گذشته آزاد شدند. این افراد اظهار داشتهاند که پس از بازداشت به زندان کهریزک منتقل شده و از آنجا آزاد شدهاند. کلمه همچنین نوشته است که بازداشتگاه کهریزک با عنوان "سروش ۱۱۱" بازگشایی شده است.
در روزهای گذشته فرهاد فتحی و سعید سکاکیان از فعالان دانشجویی دانشگاه بینالمللی قزوین، محسن برزگر و حسين ضامن ضرابي از اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه نوشيرواني، بابل باقر اسکویی از فعالان سابق دفتر تحکیم، علی باقری عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مدیرکل سیاسی وزارت کشور دوره اصلاحات، عبدالله ناصری، عضو سازمان مجاهدین انقلاب، تقی رحمانی فعال ملی – مذهبی و مشاور مهدی کروبی در انتخابات، محمدحسین شریفزادگان وزیر رفاه دولت خاتمی و مسوول کمیته اقشار ستاد موسوی و همچنین همسر خواهر وی، صالح نقرهکار دبیر کمیته حقوقی ستاد میرحسین موسوی و خواهرزاده زهرا رهنورد، صدرالدین بهشتی، فرزند علیرضا بهشتی مشاور موسوی، کوروش زعیم از اعضای جبهه ملی ایران، میثم محمدی و امید محدث از کارکنان سایت "بنیاد شهید بهشتی"، مجتبی شایسته از اعضای حبهه مشارکت، پیمان عارف از اعضای جبهه ملی ایران، مازیار خسروی، دبیر سرویس بینالملل روزنامه شرق، فریبا ابتهاج، منشی و مسئول دفتر معصومه ابتکار، عضو شورای شهر تهران و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در دوره ریاست جمهوری خاتمی، یدالله اسلامی دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس، محمدحسین مهیمنی، فرزند محمدهاشم مهیمنی، استاندار گلستان در دوره اصلاحات و مدیرکل وزارت کشور در دوران وزارت عبدالله نوری و از شهرداران زندانی در جریان پرونده شهرداران تهران، مصطفی میراحمدیزاده استاد حقوق عمومی دانشگاه مفید قم، غلامحسین محمودی میمندی، مسئول حوزه شرق حزب مشارکت، نزهت امیرابادیان، غلامحسین محمودی و عباس شجاعی از جمله افراد بازداشت شده بودند.
افراطیون منتظر حکم جهاد خامنه ای
دو روز پس از تظاهرات گسترده هواداران موج سبز در تهران و دیگرشهر های ایران، لباس شخصی ها و روحانیون افراطی در قم پس از اشغال بیت آیت الله وحید خراسانی و اجبار به تعطیلی درس وی، در مساجد این شهر دست به تحصن زدند و خواستار "برخورد با سران فتنه سبز" شدند.
بر اساس گزارش ها، عوامل امنیتی و لباس شخصی ای که از تهران و روستاهای اطراف به قم اعزام شده بودندپس ازحمله به بیت آیت الله وحید خراسانی، مرجع تقلید منتقد نظام و تهدید بیت آیت الله جوادی آملی، در جلسه سخنرانی احمد خاتمی حاضرشدند تا همراه با وی خواستار "برخورد قاطع" با موسوی و کروبی شوند.
رجانیوز، ارگان نزدیک به محمود احمدی نژاد، روز گذشته گزارش اصلی خود را به تحرکات عوامل لباس شخصی در قم اختصاص داد و در مطلبی با عنوان "قيام مردم تهران و قم عليه عاملان خون دانشجوي شهيد"، نوشت: "حضرات آيات مكارم شيرازي، نوري همداني، صافي گلپايگاني، وحيد خراساني و جوادي آملي امروز دروس خود را تعطيل كردند.جمعي از مردم، طلاب و روحانيون نيز شب گذشته با تحصن در مسجد اعظم قم اقدام اخير فتنهگران را محكوم كرده و خواستار برخورد قاطع با آنها شدند".
بنا بر این گزارش، احمد خاتمی روحانی تندرو هوادار دولت، که به عنوان سخنران در تجمع سازماندهی شده طلاب تندرو و لباس شخصی شرکت داشته، ضمن سخنانی میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به خاطر درخواست مجوز از وزارت کشور برای راهپیمایی مسالمت آمیز "محارب" دانسته است.
بنا به نوشته خبرگزاری فارس، وابسته به نیروهای نظامی ـ امنیتی، این روحانی تندرو در جمع طلاب دولتی و عوامل لباس شخصی گفته است: "اجتماع 25 بهمن با این هدف شكل گرفته بود تا یك اغتشاش آمریكایی، صهیونیستی و ضد انقلابی ایجاد شود. از جمعیت 10 میلیونی تهران جمع كردن 2 تا 3 هزار نفر در گوشه و كنار كار مهمی نیست و این نشان میدهد كه در عالم بیهنری هم سران فتنه هنری نداشتهاند و امروز شاهد هستیم كه آنها حتی جایگاه خودشان را میان دوستانشان هم از دست دادهاند".
او افزوده است: "دست موسوی و كروبی به خون شهیدانی چون ژاله و مختاری آغشته است و به عنوان یك طلبه انقلابی اعلام میداریم كه موسوی و كروبی مصداق بارز محارب هستند. آنها با كمال حقهبازی و ریاكاری بیانیه میدهند و شهادت این شهید را تسلیت میگویند. مجمع روحانیون مبارز تهران كه مبارزان با انقلاب اسلامی هستند عقبه این فتنه است و آنها به طور مستقیم بیانیه میدهند كه مردم در راهپیمایی 25 بهمن شركت كنند".
او ادامه داده است: "به وزارت كشور میگوییم مجوز قانونی فتنهگران را لغو كرده و از كسانی كه تاكنون سكوت كردهاند، انتظار داریم سكوت را بشكنند و موسوی و كروبی را محكوم كنند تا زمینه محاكمه و برخورد قاطع با این فتنهگران توسط مسئولان فراهم شود".
ادعای تعطیلی دروس مراجع در قم در حالی است که سایت تحول سبز درباره فشارها به بیت آیت الله وحید خراسانی که در اولین سفر آیت الله خامنه ای به قم در ماه های اخیر حاضر به ملاقات با وی نشد، نوشته است: "از صبح امروز(دیروز)عوامل موسسه پژوهشی منتسب به مصباح، به رهبری قاسم روانبخش، با تجمع در محل تدریس مراجعی نظیر آیتالله وحید خراسانی و آیتالله شبیری زنجانی در مسجد اعظم قم، مانع از برگزاری دروس این مراجع شدند".
به نوشته این سایت، "شورای مدیریت حوزه نیز بلافاصله با حمایت از این امر، دروس حوزه علمیه قم را امروز تعطیل اعلام کرد؛ در حالی که تعطیلی روز گذشته از سوی هیچکدام از مراجع مستقل تایید نشده است. همچنین برخی از اساتید معتبر و مستقل حوزه نیز کلاسهای درس خارج فقه خود را در مکانهای متعلق به خود برگزار کردهاند".
گفتنی است، آیات وحید خراسانی و شبیری زنجانی در چند روز گذشته در دیدار با خانوادههای زندانیان سیاسی، از آنها دلجویی و نسبت به شرایط حاکم بر جامعه اظهار تاسف و نگرانی کرده بودند.
یک سایت مذهبی به نام "روایت حدیث" نیز که اخبار حوزههای علمیه را منعکس میکند، دیروز خبر داد که تغییرات جدیدی در سطح مدیریت حوزههای علمیه در جهت کاهش استقلال حوزه و وابستگی بیشتر به دولت در راه است.
این سایت نوشت: "پس از استعفای جنجالی حجتالاسلام نواب و جایگزینی حجتالاسلام ربانی با وی و تغییرات در هیات مدیره مرکز خدمات حوزههای علمیه و دفتر تبلیغات اسلامی و تغییر رئیس این نهاد حوزوی، رئیس جامعةالزهرا نیز تغییر خواهد کرد. در ابتدا سخن از این بود که حجت الاسلام حسینی بوشهری مدیر سابق حوزه علمیه قم به این سمت گمارده خواهد شد اما شنیده های جدید حاکی از آن است که حجت الاسلام اعرافی (مدیر جامعة المصطفی العالیة) با حفظ سمت مدیر جامعة الزهرا خواهد شد. برخی شنیده های دیگر حاکی از آن است که جامعة الزهرا استقلال خود را از دست خواهد داد و به عنوان یک حوزه علمیه به مجموعه حوزههای علمیه افزوده خواهد شد".
گفتنی است، چندی پیش علم الهدی، امام جمعه افراطی روحانی مشهد نیز از وجود "فتنه پیچیده قم" سخن گفته و افزوده بود: "در فتنه قم، اين توطئه به قدري خطرناك بود كه وقتي رهبر معظم انقلاب تصميم به سفر گرفتند، بعضيها گفتند، سفر به قم را به تاخير بيندازيد تا در حوزه زمينهسازي شود. همه نسبت به رهبري احساس خطر ميكردند اما آقا با بينش دقيق، حكيمانه و موقعيتشناسي خودشان، اعلام كردند كه اكنون وقت سفر است.جريانهاي حوزه به مراتب شديدتر از فتنه 88 بود و اگر از درون حوزه صدايي مقابل رهبري بلند ميشد، بيترديد نه قابل سركوب بود و نه قابل مبارزه و مقابله. دشمن هم آتش را زياد ميكرد و اين مساله خطرناك بود".
خبرگزاری فارس نیز روز گذشته مدعی "تحصن طلاب در مدرسه فیضه" شده و با وجود افشای سازماندهی نیروهای امنیتی برای تحرکات افراطیون در قم نوشته است: "به دنبال اعلام صورت گرفته مبني بر برگزاري تحصن گسترده طلاب و روحانيون حوزه علميه قم در محكوميت اقدامات اخير جريان فتنه، صدها نفر از طلاب با تحصن در مسجد اعظم اقدام به سر دادن شعارهايي در محكوميت حوادث 25 بهمن توسط فتنهگران كردند و خواهان دستگيري و اشد مجازات براي سران فتنه شدند و تحصن كنندگان همچنان در مسجد اعظم قم حضور دارند. جمعي از اساتيد و بزرگان حوزه علميه قم نيز در جمع تحصن كنندگان حضور يافتهاند. تجمع كنندگان با سر دادن شعارهاي «واي اگر خامنهاي حكم جهادم دهد، ارتش دنيا نتواند كه جوابم دهد»، «مرگ بر اسرائيل»، «مرگ بر آمريكا»، «مرگ بر فتنهگر»، «مرگ بر موسوي» و «مرگ بر كروبي» خشم و انزجار خود را از ادامه فتنهجوييهاي سران فتنه اعلام كردند. شركت كنندگان در اين مراسم همچنين با سر دادن شعار «قوه قضائيه، اقدام انقلابي» محاكمه هرچه سريعتر سران فتنه را خواستار شدند".
بر اساس گزارش ها، عوامل امنیتی و لباس شخصی ای که از تهران و روستاهای اطراف به قم اعزام شده بودندپس ازحمله به بیت آیت الله وحید خراسانی، مرجع تقلید منتقد نظام و تهدید بیت آیت الله جوادی آملی، در جلسه سخنرانی احمد خاتمی حاضرشدند تا همراه با وی خواستار "برخورد قاطع" با موسوی و کروبی شوند.
رجانیوز، ارگان نزدیک به محمود احمدی نژاد، روز گذشته گزارش اصلی خود را به تحرکات عوامل لباس شخصی در قم اختصاص داد و در مطلبی با عنوان "قيام مردم تهران و قم عليه عاملان خون دانشجوي شهيد"، نوشت: "حضرات آيات مكارم شيرازي، نوري همداني، صافي گلپايگاني، وحيد خراساني و جوادي آملي امروز دروس خود را تعطيل كردند.جمعي از مردم، طلاب و روحانيون نيز شب گذشته با تحصن در مسجد اعظم قم اقدام اخير فتنهگران را محكوم كرده و خواستار برخورد قاطع با آنها شدند".
بنا بر این گزارش، احمد خاتمی روحانی تندرو هوادار دولت، که به عنوان سخنران در تجمع سازماندهی شده طلاب تندرو و لباس شخصی شرکت داشته، ضمن سخنانی میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به خاطر درخواست مجوز از وزارت کشور برای راهپیمایی مسالمت آمیز "محارب" دانسته است.
بنا به نوشته خبرگزاری فارس، وابسته به نیروهای نظامی ـ امنیتی، این روحانی تندرو در جمع طلاب دولتی و عوامل لباس شخصی گفته است: "اجتماع 25 بهمن با این هدف شكل گرفته بود تا یك اغتشاش آمریكایی، صهیونیستی و ضد انقلابی ایجاد شود. از جمعیت 10 میلیونی تهران جمع كردن 2 تا 3 هزار نفر در گوشه و كنار كار مهمی نیست و این نشان میدهد كه در عالم بیهنری هم سران فتنه هنری نداشتهاند و امروز شاهد هستیم كه آنها حتی جایگاه خودشان را میان دوستانشان هم از دست دادهاند".
او افزوده است: "دست موسوی و كروبی به خون شهیدانی چون ژاله و مختاری آغشته است و به عنوان یك طلبه انقلابی اعلام میداریم كه موسوی و كروبی مصداق بارز محارب هستند. آنها با كمال حقهبازی و ریاكاری بیانیه میدهند و شهادت این شهید را تسلیت میگویند. مجمع روحانیون مبارز تهران كه مبارزان با انقلاب اسلامی هستند عقبه این فتنه است و آنها به طور مستقیم بیانیه میدهند كه مردم در راهپیمایی 25 بهمن شركت كنند".
او ادامه داده است: "به وزارت كشور میگوییم مجوز قانونی فتنهگران را لغو كرده و از كسانی كه تاكنون سكوت كردهاند، انتظار داریم سكوت را بشكنند و موسوی و كروبی را محكوم كنند تا زمینه محاكمه و برخورد قاطع با این فتنهگران توسط مسئولان فراهم شود".
ادعای تعطیلی دروس مراجع در قم در حالی است که سایت تحول سبز درباره فشارها به بیت آیت الله وحید خراسانی که در اولین سفر آیت الله خامنه ای به قم در ماه های اخیر حاضر به ملاقات با وی نشد، نوشته است: "از صبح امروز(دیروز)عوامل موسسه پژوهشی منتسب به مصباح، به رهبری قاسم روانبخش، با تجمع در محل تدریس مراجعی نظیر آیتالله وحید خراسانی و آیتالله شبیری زنجانی در مسجد اعظم قم، مانع از برگزاری دروس این مراجع شدند".
به نوشته این سایت، "شورای مدیریت حوزه نیز بلافاصله با حمایت از این امر، دروس حوزه علمیه قم را امروز تعطیل اعلام کرد؛ در حالی که تعطیلی روز گذشته از سوی هیچکدام از مراجع مستقل تایید نشده است. همچنین برخی از اساتید معتبر و مستقل حوزه نیز کلاسهای درس خارج فقه خود را در مکانهای متعلق به خود برگزار کردهاند".
گفتنی است، آیات وحید خراسانی و شبیری زنجانی در چند روز گذشته در دیدار با خانوادههای زندانیان سیاسی، از آنها دلجویی و نسبت به شرایط حاکم بر جامعه اظهار تاسف و نگرانی کرده بودند.
یک سایت مذهبی به نام "روایت حدیث" نیز که اخبار حوزههای علمیه را منعکس میکند، دیروز خبر داد که تغییرات جدیدی در سطح مدیریت حوزههای علمیه در جهت کاهش استقلال حوزه و وابستگی بیشتر به دولت در راه است.
این سایت نوشت: "پس از استعفای جنجالی حجتالاسلام نواب و جایگزینی حجتالاسلام ربانی با وی و تغییرات در هیات مدیره مرکز خدمات حوزههای علمیه و دفتر تبلیغات اسلامی و تغییر رئیس این نهاد حوزوی، رئیس جامعةالزهرا نیز تغییر خواهد کرد. در ابتدا سخن از این بود که حجت الاسلام حسینی بوشهری مدیر سابق حوزه علمیه قم به این سمت گمارده خواهد شد اما شنیده های جدید حاکی از آن است که حجت الاسلام اعرافی (مدیر جامعة المصطفی العالیة) با حفظ سمت مدیر جامعة الزهرا خواهد شد. برخی شنیده های دیگر حاکی از آن است که جامعة الزهرا استقلال خود را از دست خواهد داد و به عنوان یک حوزه علمیه به مجموعه حوزههای علمیه افزوده خواهد شد".
گفتنی است، چندی پیش علم الهدی، امام جمعه افراطی روحانی مشهد نیز از وجود "فتنه پیچیده قم" سخن گفته و افزوده بود: "در فتنه قم، اين توطئه به قدري خطرناك بود كه وقتي رهبر معظم انقلاب تصميم به سفر گرفتند، بعضيها گفتند، سفر به قم را به تاخير بيندازيد تا در حوزه زمينهسازي شود. همه نسبت به رهبري احساس خطر ميكردند اما آقا با بينش دقيق، حكيمانه و موقعيتشناسي خودشان، اعلام كردند كه اكنون وقت سفر است.جريانهاي حوزه به مراتب شديدتر از فتنه 88 بود و اگر از درون حوزه صدايي مقابل رهبري بلند ميشد، بيترديد نه قابل سركوب بود و نه قابل مبارزه و مقابله. دشمن هم آتش را زياد ميكرد و اين مساله خطرناك بود".
خبرگزاری فارس نیز روز گذشته مدعی "تحصن طلاب در مدرسه فیضه" شده و با وجود افشای سازماندهی نیروهای امنیتی برای تحرکات افراطیون در قم نوشته است: "به دنبال اعلام صورت گرفته مبني بر برگزاري تحصن گسترده طلاب و روحانيون حوزه علميه قم در محكوميت اقدامات اخير جريان فتنه، صدها نفر از طلاب با تحصن در مسجد اعظم اقدام به سر دادن شعارهايي در محكوميت حوادث 25 بهمن توسط فتنهگران كردند و خواهان دستگيري و اشد مجازات براي سران فتنه شدند و تحصن كنندگان همچنان در مسجد اعظم قم حضور دارند. جمعي از اساتيد و بزرگان حوزه علميه قم نيز در جمع تحصن كنندگان حضور يافتهاند. تجمع كنندگان با سر دادن شعارهاي «واي اگر خامنهاي حكم جهادم دهد، ارتش دنيا نتواند كه جوابم دهد»، «مرگ بر اسرائيل»، «مرگ بر آمريكا»، «مرگ بر فتنهگر»، «مرگ بر موسوي» و «مرگ بر كروبي» خشم و انزجار خود را از ادامه فتنهجوييهاي سران فتنه اعلام كردند. شركت كنندگان در اين مراسم همچنين با سر دادن شعار «قوه قضائيه، اقدام انقلابي» محاكمه هرچه سريعتر سران فتنه را خواستار شدند".
Subscribe to:
Posts (Atom)