جنجال فرای:فراتر از یک خاکسپاری
گزارشی از برخورد جمهوری اسلامی با دفن ریچارد فرای در ایران
پیکر ریچارد فرای، ایران شناس ایران دوست آمریکایی از هفتم فروردین ماه در سردخانه منتظر است تا جریانهای سیاسی، دولت و مقامات ایرانی برای دفن آن در اصفهان به اتفاق نظر برسند.
اکنون آن چنان که موسوی بجنوردی، رئیس دائرة المعارف بزرگ اسلامیمیگوید نگاهها به رهبر جمهوری اسلامی دوخته شده است و دولت هم که به نظر میرسد از خود سلب مسئولیت کرده است.
هرچند رسول یاحی، معاون سیاسی امنیتی استاندار اصفهان در روزهای گذشته صراحتا از «لغو» دفن او در این شهر خبر داده است.
و یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم از احتمال عدم دفن ریچارد فرای در ایران خبر داده است.
آخرین خبر اظهارات علی جنتی، وزیر ارشاد ایران در حاشیه دیدار از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران است که گفته دولت جدید «وصی» ریچارد فرای محسوب نمی شود و تاکید کرده که: «هرکس وصی ایشان است، برود به وصیتش عمل کند.»
اشاره وی به سخنان کاظم موسوی بجنوردی، رئیس دائرة المعارف اسلامی است که اعلام کرده بود آقای فرای به صورت شفاهی وی را به عنوان وصی خود تعیین کرده و به همین دلیل در نامههایی از مقامات جمهوری اسلامی از جمله حسن روحانی، رئیس دولت خواست که به وصیت این ایرانشناس عمل شود و با دفن وی در اصفهان موافقت کنند.
موسوی بجنوردی همچنین در گفتوگویی دیگر تاکید کرد که تا به حال دوبار از علی اکبر ولایتی، مشاور آیت الله خامنهای در امور بینالملل نظر وی را در مورد دفن ریچارد فرای در اصفهان پرسیده و هنوز پاسخی دریافت نکرده است.
ازشواهد و اخبار و وقایع چند هفته گذشته هم به نظر میرسد در نهایت موافقان و مخالفان عمل کردن به وصیتنامه فرای مبنی بر به خاک سپردن او در کنار زایندهرود در جدل میان خود به نتیجهای نرسند و کسی که نزدیک به هفت دهه از زندگیاش را وقف نوشتن و گفتن از ایران کرد، در جایی دیگر از دنیا دفن شود.
جسد ریچارد فرای که روزی در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا ایرانیان را مردمی مهماننواز خوانده بود در انتظار اثبات این مهماننوازی در سردخانهای در سوی دیگر دنیا روزها ماند و خبری از ایران نشد.
هفتم فروردین ماه که خبر درگذشت ریچاردفرای، ایران شناس آمریکایی منتشر شد، برخی مقامات ایرانی از مرگش ابراز تاسف کردند.
از ابوذر ابراهیمی، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تا محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران که در صفحه توئیتر خود او را «یک دوست واقعی و محقق مسائل ایران» خواند و نوشت که از مرگ او اندوهگین است.
اما این پیام تسلیتها زیاد طول نکشید، وقتی که موضوع وصیت ریچارد فرای مبنی بر دفن او در کنار زایندهرود مطرح شد.
یک روز بعد از مرگ این ایرانشناس، همسرش اعلام کرد که برطبق وصیت فرای، قصد دارند او را در اصفهان و در کنار زاینده رود به خاک بسپرند.
پیش از آن هم در دولت احمدی نژاد این درخواست از سوی خود آقای فرای مطرح شده بود که گفته بود آرزو دارد در اصفهان و در کنار آرتور پوپ دفن شود و نتیجهاش این شد که احمدی نژاد دستور اهدای خانهای سنتی و قدیمی در این شهر را برای وی صادر کرد.
اما نه ریچارد فرای از آن خانه استفاده کرد و نه دیگر خبری از اهدای این خانه شد که رئیس دولت نهم بیمقدمه و بیمشورت تصمیم به اهدای آن گرفته بود.
فروردین ماه امسال که فرای در ۹۴ سالگی درگذشت و خبر وصیتش که به صورت جدی مطرح شد، واکنشها هم در ایران آغاز شد.
رسول یاحی، معاون سیاسی امنیتی استانداری اصفهان اندکی بعد این خبر را تکذیب کرد و گفت:«دفن ریچارد فرای در اصفهان شایعه ای بیش نیست.»
و تاکید کرد:«تاکنون هیچ درخواستی از سوی ورثه وی به وزارت امور خارجه ایران مبنی بر دفن ریچارد فرای در اصفهان نرسیده است.»
فرای خواسته بود تا او را در کنار قبر آرتور پوپ، ایرانشناس دفن کنند، اما عدهای با عنوان «امت حزب الله» در اصفهان راهپیمایی کردند و با نوشتن شعار روی مقبره آرتور پوپ تهدید کردند که اجازه دفن فرای در اصفهان را نمیدهند.
مقامات انتظامی اصفهان هم با آنان برخورد نکردند و استاندار اصفهان هم در توضیح ماجرا گفت: «عدم مقابله انتظامی با تجمع غیرقانونی مخالفان دفن فرای، از روی مصلحت اندیشی بود.»
این درحالی بود که به گفته استاندار اصفهان «هر تجمعی باید مجوز از فرمانداری داشته باشد که اگر مشکلی در حین تجمع پیش آمد مرجع پاسخگوی آن شناخته شود و هم تمهیدات امنیتی برای آن در نظر گرفته شود.»
هرچند در میان معترضان و راهپیمایان، مشاور استاندار اصفهان هم حضور داشت که به خبرگزاری فارس گفته بود: «دفن ریچارد فرای در اصفهان توهین به ملت ایران است.»
وقتی این ایرانشناس، جاسوس سیا هم خوانده شد، همسرش مجبور شد به این اظهارات پاسخ دهد.
عدن نبی، همسر ایرانی، آسوری ریچارد فرای در جوابیهای گفت که شوهرش هیچ گاه از سیا، پول نگرفته و فعالیتهای جاسوسی او محدود به جنگ جهانی دوم و علیه آلمان نازی بوده است.
اما احمد سالک، نماینده مجلس در تذکری گفت: «از رئیس جمهور و مسئولین می خواهم اجازه دفن جنازه منحوس ریچارد فرای، جاسوس سیا و آمریکا را در کنار پوپ پلید و دلال عتیقهجات و مشاور فرح پهلوی ندهد، چرا که مردم اصفهان این ننگ را تحمل نخواهند کرد و در این صورت زایندهرود تبدیل به مردهرود میشود.»
پیش از آن روزنامه کیهان در اعتراض به اینکه موضوع دفن آقای فرای در روزنامه ایران مطرح شده، نوشت: «روزنامه دولتی ایران در ادامه رفتار ضد فرهنگی حلقه انحرافی، از یک مستشرق آمریکایی مخالف نظام اسلامی تمجید کرد و خواستار دفن وی در اصفهان شد.»
کیهان روز دوشنبه ۲۵ فروردین هم در مطلبی با عنوان «اصحاب فتنه و حلقه انحرافی در عزای ریچارد فرای سیاهپوش شدند» نوشت: «ظاهرا ماجرای دفن ریچارد فرای در اصفهان ابعاد تازهای پیدا کرده است. پس از آنکه مافیای روشنفکری داخلی و خارجی در ادامه حرکت دولت احمدینژاد و همسو با حلقه انحرافی با خبرسازی و انتشار مقالات و یادداشتهای متعدد در نشریات زنجیرهای سعی بر تحت فشار گذاشتن دولت و در نهایت دفن فرای در اصفهان داشتند، مردم اصفهان با موضعگیری انقلابی خود نسبت به این اقدام واکنش نشان دادند.»
همان روزهای نخستی که پیکر فرای در سردخانهای در آمریکا منتظر بود، محمد تقی رهبر، امام جمعه اصفهان هم با دفن ریچاد فرای مخالفت کرد و گفت:«ریچارد فرای زباله غربی بود و نباید در ایران دفن شود. مردم این شهر اجازه چنین کاری را به مسئولان نخواهند داد که جنازه یک فرد جاسوس سیا در اصفهان دفن شود.»
وی تاکید کرد: «معتقدیم همان کار قبلی هم در مورد دفن پروفسور پوپ که حتی سارق آثار ملی ما نیز بوده و در زمان طاغوت رخ داده، کار اشتباهی بوده.»
حتی نمایندگان اصفهان هم در نامهای به حسن روحانی از وی خواستند تا به وزارت امور خارجه و اطلاعات و میراث فرهنگی دستور دهد که «به هیچ عنوان تن به این ننگ دیپلماتیک و تحمیل زورمدارانه ندهند» و یادآوری کردند که در غیراین صورت «با عکس العمل شدید کنترل نشده مردمی مواجه خواهید شد.»
و استاندار اصفهان در روزهای گذشته گفت که «باتوجه به مخالفتهایی که از سوی برخی ارگانها از جمله میراث فرهنگی صورت گرفت، باید وزیر امور خارجه پاسخگو باشد. »
از این سو مقامات مختلف ایران با دفن ایرانشناس ایراندوست آمریکایی مخالفت کردند و از آن سو خبر رسید محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران دستور بررسی این موضوع را داده است.
به نظر میرسید این دستور به دنبال درخواست موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی و نامهنگاریهای او با مسئولان انجام شد که خواسته بود جسد ریچارد فرای به ایران منتقل شود.
به دنبال این موضوع برخی خبرگزاریهای داخلی خبری منتشر کردند با عنوان «نامه ظریف به نهاوندیان» که نشان میداد وزیر امور خارجه به رئیس دفتر روحانی نامهای داده و از او خواسته تا دستوراتی برای دفن ریچارد فرای صادر کند.
این خبر اما خیلی زود از سوی خبرگزاری دولتی ایرنا تکذیب شد.
و به دنبال آن استاندار اصفهان هم از این موضوع اظهار بیاطلاعیکرد.
حالا یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا از «احتمال عقب نشینی دولت در مجادله دفن ایران شناس آمریکایی» گفته و مصطفی محقق داماد، رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم هم به تارنمای شرق پارسی گفته که «در این مدت از سوی مسئولین امر به خصوص آنها که وظیفه فرهنگی دارند، هیچ کاری صورت نگرفت و پیکر ایشان همچنان در سردخانه بیمارستانی در آمریکا منتظر نظر مثبت ما بود.»
وی تاکید کرد: «متاسفانه عده ای با تحرکات تند و افراطی این مرد ایرانشناس را جاسوس نامیدند و باعث شدند فضای جامعه به سویی رود که امکان تدفین او نباشد.»
وی همچنین از احتمال منتفی شدن دفن فرای در ایران خبر داده است.
و بالاخره اینکه سرنوشت فرای هم مثل دیگر آثار ارزشمندی که با بیتوجهی از آنِ کشورهای همسایه میشود، احتمالا در نهایت همچنان که همسر فرای و افشین زند، شاگرد و دوست نزدیک او گفته اند در صورت عدم موافقت ایران جسد پروفسور فرای در افغانستان یا در شهر دوشنبه تاجیکستان به خاک سپرده خواهد شد.
فرایستیزی یا ایرانستیزی؟
اما این فرایستیزی ربطی به قضیه دفن او در ایران ندارد و از مدتها پیش وجود داشته است.
کیهان هم نخستین بار نیست که علیه او مینویسد.
این روزنامه سال گذشته در مطلبی با عنوان «رابط آمریکایی محمد خاتمی با ریچارد فرای کیست؟» از الگا دیویدسن، استاد دانشگاه به عنوان رابط این دو تن در «فعالیتهای جاسوسی» نام برد.
«جهان نیوز» هم پیش از این از ریچارد فرای به عنوان «بزرگترین جاسوس زنده خاورمیانه» نام برده و در مطلبی با عنوان «بازی سهگانه ریچارد فرای با هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد» نوشته بود: «روابط این تئوریسین مکتب ایرانی و جاسوسی سیا با احمدینژاد به جایی رسید که رئیس دولت دهم در نامهای خصوصی، منتقدان ریچارد فرای را دشمنان انسانیت نامید و در برابر درخواست فرای برای اهدای یک قبر در اصفهان به او یک قصر سنتی هدیه داد.»
بر اساس ادعای این سایت «ریچارد فرای نه تنها به طور رسمی آخرین بازمانده تشکیلات ضد جاسوسی اتاق سیاه در سیا شناخته میشد، بلکه از معروفترین ایرانشناسان آمریکایی و از بزرگترین جاسوسان زنده غرب در خاورمیانه است.» و «ماموریتهای مختلفش از او جاسوسی کارکشته و باتجربه در امور خاورمیانه ساخت.»
سرنوشت مشابه فرای و دیگران
اما واقعیت این است که جز فرای، هر ایرانشناس ایران دوست دیگری هم بود ممکن بود به همین سرنوشت دچار شود و از آن مهمتر اینکه شاید این نوع برخورد چندان ربطی به ملیت فرای هم ندارد و این سرنوشت ممکن است گریبان یک ایرانی ایرانشناس را هم که در این سوی مرزها سالها در این زمینه تحقیق کرده، بگیرد و بعد از مرگ اجازه دفن در کشور خودش را هم نداشته باشد.
حلقه بسته ساخته شده از سوی حکومت برای ایران شناسان مدام تنگ تر میشود.
زمستان سال ۱۳۸۹ بود که وزارت علوم، تحقیقات و فناروری اعلام کرد دانشجویان ایرانی که در دانشگاههای خارجی مشغول به تحصیل هستند، نمیتوانند موضوع پایاننامه خود را در ارتباط با ایران انتخاب کنند.
محمود ملاباشی، معاون دانشجويی وزارت علوم گفت که از نظر این وزارتخانه، پاياننامههايی که موضوعشان مسائل ايران است بیمصرف هستند.
هرچند در خود ایران هم نوشتن از ایران جز آنچه به قرائت رسمی حکومت محدود میشود؛ جایز نیست و هرگونه تحقیق و همکاری با نهادها و سازمانهای بینالمللی در این زمینه با برخورد تند و شدید حکومت مواجه میشود.
به عنوان مثال رامین جهانبگلو، کیان تاجبخش و هاله اسفندیاری از جمله همین افراد بودند که به دلیل فعالیتهای تحقیقاتی خود زندانی و مجبور به شرکت در برنامه اعترافات تلویزیونی شدند