خامنهای برای سومین بار ظرف یک ماه به قم سفر کرد»
رادیو فردا : سایت های نزدیک به اصولگرایان خبر داده اند که رهبر جمهوری اسلامی «برای دومین بار» پس از سفر ده روزه ۲۷ مهرماه خود به قم، بار دیگر به قم سفر کرده است و هدف از این سفر «بازدید از چند تن از مراجع عظام» بوده است.
پایگاههای خبری «خبر آنلاین» و «رجانیوز» در گزارش های مشابهی خبر داده اند که خامنهای در جریان سفر شنبه شب خود با آیت الله موسی شبیری زنجانی و آیت الله عبدالله جوادی آملی، از مراجع تقلید شیعه در قم، دیدار و گفت و گو کرده است.
از محتوای گفتوگوهای رهبر جمهوری اسلامی با این دو روحانی بلندپایه گزارشی مخابره نشدهاست.
خامنهای یک هفته پس از پایان سفر دهروزه خود به قم، برای دیدار با چند مرجع تقلید، بار دیگر به این شهر سفر کرده بود.
وی در سفر دوم خود به قم با آیتالله مکارم شیرازی، نوری همدانی و جعفر سبحانی، سه مرجع تقلید نزدیک به محافظهکاران، دیدار کرد.
در سفر ده روزه رهبر جمهوری اسلامی به قم، از میان ۲۰ مرجع تقلید صاحب رساله ساکن این شهر، ۱۲ نفر به ملاقات آیتالله خامنهای رفتند و هشت تن دیگر حاضر به دیدار با رهبر جمهوری اسلامی ایران نشدند.
موسی شبیری زنجانی و عبدالله جوادی آملی در جریان سفر دهروزه آیتالله خامنهای به قم نیز با او دیدار کردهبودند.
گزارش های حاکی است که در آن سفر درخواست آیتالله شبیری زنجانی از رهبر جمهوری اسلامی برای آزادی علی شکوری راد، از فعالان اصلاحطلب که بازداشت شده بود، بلافاصله از سوی رهبر جمهوری اسلامی اجابت شد و این عضو ارشد حزب مشارکت ایران اسلامی از زندان آزاد شد.
از مراجع سنتی قم و نیز مراجع تقلید نزدیک به اصلاحطلبان که در آن سفر به دیدار خامنهای نرفتند میتوان به آیتالله وحید خراسانی، آیتالله موسوی اردبیلی و آیتالله صانعی اشاره کرد.
در این میان عدم دیدار آیتالله وحید خراسانی با رهبر جمهوری اسلامی خبرساز شد چرا که به گفته کارشناسان مسائل حوزوی این مرجع تقلید ساکن قم از مراجع طراز اول جامعه دینی سنتی ایران است و علاوه بر آن با صادق لاریجانی، رئیس کنونی دستگاه قضایی ایران که منصوب آیتالله خامنهای است، نیز پیوند سببی دارد.
خامنهای در سفر دهروزه خود با عدهاى از طلاب و دستاندركاران حوزه علميه نیز ملاقات داشت و در اين ديدارها از كسانى كه با كاربرد عبارت «حكومت آخوندى» به گفته او «سعى در منزوى كردن روحانيت انقلابى دارند»، انتقاد كرد.
Tuesday, November 16, 2010
هشدار وزارت خارجه درخصوص سفر به کانادا / ایران تابعیت دوگانه را برسمیت نمیشناسد/ نرخ جرم و جنایت در کانادا روند فزاینده داشته است
هشدار وزارت خارجه درخصوص سفر به کانادا / ایران تابعیت دوگانه را برسمیت نمیشناسد/ نرخ جرم و جنایت در کانادا روند فزاینده داشته است
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نسبت به سفر اتباع ایرانی به کشور کانادا با توجه به موج اسلام ستیزی در این کشور و بی توجهی دولت این کشور به حقوق اتباع ایرانی هشدار داد.
به گزارش مهر ، در هشدار این وزارتخانه به اتباع ایرانی آمده است: اسلام ستیزی و ایران هراسی در کانادا رشد چشمگیری داشته و بعضا رفتار مراجع دولتی و غیردولتی را تحت تاثیر قرار داده و مواردی از بازداشت و اخراج شهروندان ایرانی به بهانههای مختلف مشاهده شده است. عملکرد مراجع دولتی کانادا در مواردی مانع از تامین حق دادرسی شهروندان ایرانی قربانی اینگونه رفتارها بوده است.
در این اطلاعیه آمده است: قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران تابعیت دوگانه را برسمیت نمیشناسد. در عین حال ایرانیانی که از گذرنامه کانادایی نیز استفاده مینمایند از برخوردهای تبعیض آمیز در کانادا مستثنی نبوده اند.
وزارت خارجه تاکید کرده است: عملکرد پلیس کانادا نشان داده پلیس این کشور از اراده یا توان لازم برای پیگیری جرائم انجام شده علیه ایرانیان مقیم برخوردار نیست. مواردی از قتل شهروندان ایرانی وجود دارد که علیرغم پیگیریهای مکرر، پلیس کانادا گزارشی که حاکی از اقدام جدی و موثر در تعقیب قاتلین باشد را ارائه نداده است.
این اطلاعیه می افزاید: نرخ جرم و جنایت در کانادا روند فزاینده داشته است لذا به طور طبیعی مسافران ایرانی به عنوان افراد بیگانه ممکن است بیش از شهروندان کانادایی در معرض جرم و جنایت قرار گیرند.
در هشدار مسافرتی وزارت خارجه خاطرنشان شده است: در سالهای اخیر ده ها مورد از قتل به وسیله ضربات باتوم برقی پلیس کانادا گزارش شده است. پلیس کانادا غالبا رفتار خشونت آمیزی با تجمعات اعتراضی دارد. آخرین مورد در این زمینه، برخورد خشن پلیس با تظاهرات مردم و بازداشت صدها نفر در تابستان 1389 (نیمه دوم 2010) بوده است. بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی گروه های حقوق بشری باز داشت شدگان در مواردی حتی از ابتدایی ترین حقوق شهروندی محروم بوده اند. گزارش های منتشره در خصوص تهدید برخی از باز داشت شدگان به تجاوز جنسی مورد توجه رسانه های محلی و مراجع دولتی بوده است.
در پایان این اطلاعیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران از تمام امکانات قانونی برای دفاع از حقوق شهروندان خود در خارج از کشور و از جمله کانادا استفاده می نماید. اما با توجه به برخورد تبعیض آمیز دولت کانادا با شهروندان ایرانی ، ضروری است هموطنان محترمی که قصد سفر به کانادا دارند، هشدارهای یاد شده را با جدیت مورد توجه قرار دهند.
در هفته های اخیر وزارت امور خارجه نسبت به سفر غیر ضروری ایرانیان به کشور فرانسه نیز با توجه به نا آرامی های اخیر این کشور هشدار داده بود .
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نسبت به سفر اتباع ایرانی به کشور کانادا با توجه به موج اسلام ستیزی در این کشور و بی توجهی دولت این کشور به حقوق اتباع ایرانی هشدار داد.
به گزارش مهر ، در هشدار این وزارتخانه به اتباع ایرانی آمده است: اسلام ستیزی و ایران هراسی در کانادا رشد چشمگیری داشته و بعضا رفتار مراجع دولتی و غیردولتی را تحت تاثیر قرار داده و مواردی از بازداشت و اخراج شهروندان ایرانی به بهانههای مختلف مشاهده شده است. عملکرد مراجع دولتی کانادا در مواردی مانع از تامین حق دادرسی شهروندان ایرانی قربانی اینگونه رفتارها بوده است.
در این اطلاعیه آمده است: قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران تابعیت دوگانه را برسمیت نمیشناسد. در عین حال ایرانیانی که از گذرنامه کانادایی نیز استفاده مینمایند از برخوردهای تبعیض آمیز در کانادا مستثنی نبوده اند.
وزارت خارجه تاکید کرده است: عملکرد پلیس کانادا نشان داده پلیس این کشور از اراده یا توان لازم برای پیگیری جرائم انجام شده علیه ایرانیان مقیم برخوردار نیست. مواردی از قتل شهروندان ایرانی وجود دارد که علیرغم پیگیریهای مکرر، پلیس کانادا گزارشی که حاکی از اقدام جدی و موثر در تعقیب قاتلین باشد را ارائه نداده است.
این اطلاعیه می افزاید: نرخ جرم و جنایت در کانادا روند فزاینده داشته است لذا به طور طبیعی مسافران ایرانی به عنوان افراد بیگانه ممکن است بیش از شهروندان کانادایی در معرض جرم و جنایت قرار گیرند.
در هشدار مسافرتی وزارت خارجه خاطرنشان شده است: در سالهای اخیر ده ها مورد از قتل به وسیله ضربات باتوم برقی پلیس کانادا گزارش شده است. پلیس کانادا غالبا رفتار خشونت آمیزی با تجمعات اعتراضی دارد. آخرین مورد در این زمینه، برخورد خشن پلیس با تظاهرات مردم و بازداشت صدها نفر در تابستان 1389 (نیمه دوم 2010) بوده است. بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی گروه های حقوق بشری باز داشت شدگان در مواردی حتی از ابتدایی ترین حقوق شهروندی محروم بوده اند. گزارش های منتشره در خصوص تهدید برخی از باز داشت شدگان به تجاوز جنسی مورد توجه رسانه های محلی و مراجع دولتی بوده است.
در پایان این اطلاعیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران از تمام امکانات قانونی برای دفاع از حقوق شهروندان خود در خارج از کشور و از جمله کانادا استفاده می نماید. اما با توجه به برخورد تبعیض آمیز دولت کانادا با شهروندان ایرانی ، ضروری است هموطنان محترمی که قصد سفر به کانادا دارند، هشدارهای یاد شده را با جدیت مورد توجه قرار دهند.
در هفته های اخیر وزارت امور خارجه نسبت به سفر غیر ضروری ایرانیان به کشور فرانسه نیز با توجه به نا آرامی های اخیر این کشور هشدار داده بود .
بازسازی واقعه غدیر خم در قم با پنج کاروان شتر و اسب
بازسازی واقعه غدیر خم در قم با پنج کاروان شتر و اسب
ایسنا : فرمانده سپاه موسوم به علی بن ابیطالب، از بازسازی واقعه غدیر خم توسط سپاه و نهادهای حوزوی در شهر قم به مناسبت عید غدیر خبر داد و گفت "در راستای طبیعی نشان دادن این اقدام، پنج کاروان شتر و اسب پیشبینی گردیده و عدهای نیز با لباسهای محلی در این مراسم حضور خواهند داشت. "
به گزارش ایسنا، سردار پاسدار مهدی مهدوینژاد، با اشاره به فرا رسیدن هفته بسیج، اظهار داشت: "این هفته، فرصت مغتنمی است تا ضمن تبیین اهداف و ماموریتهای بسیج برای آحاد مردم و بخصوص افراد انقلابی و وفادار به امام راحل و شهدا، فضای معطر و نورانی قم که به برکت وجود رهبری در این شهر صورت پذیرفته را حفظ و تداوم بخشیم. "
مهدوینژاد، بازسازی نمادین واقعه غدیر همزمان با عید غدیر در قم را یکی دیگر از برنامههای هفته بسیج برشمرد و اظهار عقیده کرد: "این مراسم با حضور بیش از صدهزار نفر از شیفتگان امامت و ولایت، روحانیون، بسیجیان و اقشار مختلف در جوار مزار گلزار شهدای گمنام در صبح روز عید برگزار میشود.
فرمانده سپاه علی بن ابیطالبادامه داد: در اجرای این برنامه سعی شده است تا این واقعه به حالت طبیعی نزدیکتر باشد و در همین راستا پنج کاروان شتر و اسب پیشبینی گردیده و عدهای نیز با لباسهای محلی در این مراسم حضور خواهند داشت.
( شیعيان معتقدند در واقعه غدیر خم پیامبر اسلام علی را بعنوان جانشِن خود معرقی کرد. اين ادعا فقط به شیعيان تعلق دارد و اکثربت مسمانان جهان که اهل سنت را تشکيل ميدهند آنرا درست نميدانند)
ایسنا : فرمانده سپاه موسوم به علی بن ابیطالب، از بازسازی واقعه غدیر خم توسط سپاه و نهادهای حوزوی در شهر قم به مناسبت عید غدیر خبر داد و گفت "در راستای طبیعی نشان دادن این اقدام، پنج کاروان شتر و اسب پیشبینی گردیده و عدهای نیز با لباسهای محلی در این مراسم حضور خواهند داشت. "
به گزارش ایسنا، سردار پاسدار مهدی مهدوینژاد، با اشاره به فرا رسیدن هفته بسیج، اظهار داشت: "این هفته، فرصت مغتنمی است تا ضمن تبیین اهداف و ماموریتهای بسیج برای آحاد مردم و بخصوص افراد انقلابی و وفادار به امام راحل و شهدا، فضای معطر و نورانی قم که به برکت وجود رهبری در این شهر صورت پذیرفته را حفظ و تداوم بخشیم. "
مهدوینژاد، بازسازی نمادین واقعه غدیر همزمان با عید غدیر در قم را یکی دیگر از برنامههای هفته بسیج برشمرد و اظهار عقیده کرد: "این مراسم با حضور بیش از صدهزار نفر از شیفتگان امامت و ولایت، روحانیون، بسیجیان و اقشار مختلف در جوار مزار گلزار شهدای گمنام در صبح روز عید برگزار میشود.
فرمانده سپاه علی بن ابیطالبادامه داد: در اجرای این برنامه سعی شده است تا این واقعه به حالت طبیعی نزدیکتر باشد و در همین راستا پنج کاروان شتر و اسب پیشبینی گردیده و عدهای نیز با لباسهای محلی در این مراسم حضور خواهند داشت.
( شیعيان معتقدند در واقعه غدیر خم پیامبر اسلام علی را بعنوان جانشِن خود معرقی کرد. اين ادعا فقط به شیعيان تعلق دارد و اکثربت مسمانان جهان که اهل سنت را تشکيل ميدهند آنرا درست نميدانند)
رئیس کل بانک مرکزی و "تهدید به استعفا بخاطر نقض استقلال بانك مركزی"
رئیس کل بانک مرکزی و "تهدید به استعفا بخاطر نقض استقلال بانك مركزی"
آینده : در حالی كه دكترمحمود بهمنی، رییس كل بانك مركزی در واكنش به تصویب قانون استقلال بانك مركزی از دولت "تهدید به استعفا بخاطر نقض استقلال بانك مركزی" كرده است، خبرنگار "آینده" اطلاعات جالبی درباره عملكرد وی كسب كرده است.
به گزارش سرویس اقتصادی آینده؛ تهدید به استعفا در برابر یك مصوبه قانونی پدیده ای است كه طی سی سال گذشته و از دوران نخست انقلاب شاهد آن بوده ایم و اتفاقا اصول گرایان بیشترین انتقاد را نسبت به اصلاح طلبان به خاطر این گونه تهدیدات برای تحت فشار قرار دادن نظام باهدف عقب نشینی از اجرای یك مصوبه رسمی انجام داده اند. در این اوضاع نگاهی به عملكرد دكتر بهمنی، رییس كل فعلی بانك مركزی نشان می دهد سوابق و كارنامه جناب رییس كل آنچنان درخشان نیست كه نظام به خاطر حفظ ریاست وی از یك مصوبه قانونی عقب نشینی كند.
جناب بهمنی كه فارغ التحصیل مدسه عالی بازرگانی (دانشگاه علامه طباطبایی فعلی) در قبل از انقلاب در مقطع لیسانس است، در حالی دكتر خوانده می شود كه فوق لیسانس ود كتری وی مورد تایید وزارت علوم نمی باشد. بهمنی كارشناسی ارشد خود را از موسسه عالی بانكداری كه از نظر وزارت علوم فاقد اعتبار دانشگاهی است گرفته و در دوره دكتری نیز در دانشگاه مكاتبه ای و تدریس در دانشگاه آزاد همانند برخی دیگر از اعضای سابق و فعلی دولت فارغ التحصیل شده است.
جناب بهمنی كه پس از طهماسب مظاهری دومین رییس بانك مركزی دولت نهم ، به مسوولیت رسید، از دستاوردهای سیاست های انقباضی مظاهری در بستن خزانه به روی دستگاههای دولتی و مهار نقدینگی و تورم نهایت استفاده را كرد و عجیب تر آنكه پس از ثبت این دستاوردها به نام خود، ابداع ایران چك كه عامل كاهش نقدیندگی مجازی بانكها و مهار تورم بود را منسوخ كرد و به روش سنتی چاپ اسكناس روی آورد.
بهمنی كه تلاش زیادی برای موفق نشان دادن وعده رییس دولت در یك رقمی كردن تورم داشت، بالاخره در تابستان گذشته موفقیت خود را در یك رقمی كردن تورم اعلام كرد. اما عجله در این كار فرصت را به او نداد تا ارقام رسمی گزارش بانك مركزی را با این خبر خوش هماهنگ كند. بنابراین راز این تردستی به سرعت آشكار شد.
اكنون جناب بهمنی با عصبانیت از مصوبه مجلس، در حالی تهدید به استعفا می كند كه این قانون اتفاقا در جهت استقلال بانك مركز ی ایجاد شده است تا حتی اگر خدای نكرده زمانی كه فردی كه فاقد سوابق علمی و صلاحتیهای فنی باشد، یك شبه به ریاست بانك مركزی رسید، جهت حفظ پست خود در آمار رسمی دستكاری نكرده و درهای خزانه را به فرموده رییس خود و بدون مجوز قانونی باز نكند و از سوی دیگر با زیرپا گذاشتن قانون، از پرداخت بودجه مصوب دستگاههای كه با رییس مشكل دارند خودداری نكند. در یان شرایط اگر عجله نكنید، میتوانیم یك چایی در خدمتتان باشیم؟!
استدلال بهمنی مبنی بر نقض استقلال بانك مركزی با اضافه شدن 7 اقتصاددان مستقل كه از سوی دولت به مجلس معرفی و توسط مجلس تایید می شوند، شبیه به آن است كه بگوییم شورای نگهبان به دلیل حضور شش حقوقدان كه از سوی قوه قضاییه به مجلس معرفی شده اند، مستقل نیست.
باید دید تعریف جناب رییس كل از استقلال چیست كه در حال حاضر وبا وجود آنكه مجمع عمومی بانك مركزی صد در صد از سوی رییس جمهور انتخاب می شوند، نقض نمی شود. اما زمانی كه این مجمع با مشاركت هر سه قوه مجریه، قضاییه و مقننه تشكیل می شود این استقلال نقض می گردد.
آینده : در حالی كه دكترمحمود بهمنی، رییس كل بانك مركزی در واكنش به تصویب قانون استقلال بانك مركزی از دولت "تهدید به استعفا بخاطر نقض استقلال بانك مركزی" كرده است، خبرنگار "آینده" اطلاعات جالبی درباره عملكرد وی كسب كرده است.
به گزارش سرویس اقتصادی آینده؛ تهدید به استعفا در برابر یك مصوبه قانونی پدیده ای است كه طی سی سال گذشته و از دوران نخست انقلاب شاهد آن بوده ایم و اتفاقا اصول گرایان بیشترین انتقاد را نسبت به اصلاح طلبان به خاطر این گونه تهدیدات برای تحت فشار قرار دادن نظام باهدف عقب نشینی از اجرای یك مصوبه رسمی انجام داده اند. در این اوضاع نگاهی به عملكرد دكتر بهمنی، رییس كل فعلی بانك مركزی نشان می دهد سوابق و كارنامه جناب رییس كل آنچنان درخشان نیست كه نظام به خاطر حفظ ریاست وی از یك مصوبه قانونی عقب نشینی كند.
جناب بهمنی كه فارغ التحصیل مدسه عالی بازرگانی (دانشگاه علامه طباطبایی فعلی) در قبل از انقلاب در مقطع لیسانس است، در حالی دكتر خوانده می شود كه فوق لیسانس ود كتری وی مورد تایید وزارت علوم نمی باشد. بهمنی كارشناسی ارشد خود را از موسسه عالی بانكداری كه از نظر وزارت علوم فاقد اعتبار دانشگاهی است گرفته و در دوره دكتری نیز در دانشگاه مكاتبه ای و تدریس در دانشگاه آزاد همانند برخی دیگر از اعضای سابق و فعلی دولت فارغ التحصیل شده است.
جناب بهمنی كه پس از طهماسب مظاهری دومین رییس بانك مركزی دولت نهم ، به مسوولیت رسید، از دستاوردهای سیاست های انقباضی مظاهری در بستن خزانه به روی دستگاههای دولتی و مهار نقدینگی و تورم نهایت استفاده را كرد و عجیب تر آنكه پس از ثبت این دستاوردها به نام خود، ابداع ایران چك كه عامل كاهش نقدیندگی مجازی بانكها و مهار تورم بود را منسوخ كرد و به روش سنتی چاپ اسكناس روی آورد.
بهمنی كه تلاش زیادی برای موفق نشان دادن وعده رییس دولت در یك رقمی كردن تورم داشت، بالاخره در تابستان گذشته موفقیت خود را در یك رقمی كردن تورم اعلام كرد. اما عجله در این كار فرصت را به او نداد تا ارقام رسمی گزارش بانك مركزی را با این خبر خوش هماهنگ كند. بنابراین راز این تردستی به سرعت آشكار شد.
اكنون جناب بهمنی با عصبانیت از مصوبه مجلس، در حالی تهدید به استعفا می كند كه این قانون اتفاقا در جهت استقلال بانك مركز ی ایجاد شده است تا حتی اگر خدای نكرده زمانی كه فردی كه فاقد سوابق علمی و صلاحتیهای فنی باشد، یك شبه به ریاست بانك مركزی رسید، جهت حفظ پست خود در آمار رسمی دستكاری نكرده و درهای خزانه را به فرموده رییس خود و بدون مجوز قانونی باز نكند و از سوی دیگر با زیرپا گذاشتن قانون، از پرداخت بودجه مصوب دستگاههای كه با رییس مشكل دارند خودداری نكند. در یان شرایط اگر عجله نكنید، میتوانیم یك چایی در خدمتتان باشیم؟!
استدلال بهمنی مبنی بر نقض استقلال بانك مركزی با اضافه شدن 7 اقتصاددان مستقل كه از سوی دولت به مجلس معرفی و توسط مجلس تایید می شوند، شبیه به آن است كه بگوییم شورای نگهبان به دلیل حضور شش حقوقدان كه از سوی قوه قضاییه به مجلس معرفی شده اند، مستقل نیست.
باید دید تعریف جناب رییس كل از استقلال چیست كه در حال حاضر وبا وجود آنكه مجمع عمومی بانك مركزی صد در صد از سوی رییس جمهور انتخاب می شوند، نقض نمی شود. اما زمانی كه این مجمع با مشاركت هر سه قوه مجریه، قضاییه و مقننه تشكیل می شود این استقلال نقض می گردد.
برای جلوگیری از دیدار با موسوی
برای جلوگیری از دیدار با موسوی
بازداشت تعدادی از
فرماندهان دوران جنگ عراق
سایت کلمه فاش ساخت که هفته گذشته شماری از سرداران جنگ عراق که برای دیدار میرحسین موسوی رفته بودند، پیش از آنکه بتوانند با وی دیدار کنند بازداشت شده اند. همچنین، در دوران اخیر کسانی که برای دیدار موسوی به دفتر وی مراجعه کرده اند نیز بازداشت شده اند.
بازداشت تعدادی از
فرماندهان دوران جنگ عراق
سایت کلمه فاش ساخت که هفته گذشته شماری از سرداران جنگ عراق که برای دیدار میرحسین موسوی رفته بودند، پیش از آنکه بتوانند با وی دیدار کنند بازداشت شده اند. همچنین، در دوران اخیر کسانی که برای دیدار موسوی به دفتر وی مراجعه کرده اند نیز بازداشت شده اند.
رابط نظامی ربوده شده سپاه با حزب الله لبنان
رابط نظامی ربوده شده سپاه با حزب الله لبنان
علیرضا عسگری
شاهد دادگاه ترور رفیق حریری
سرتیپ پاسدار علیرضا عسگری معاون سابق وزیر دفاع جمهوری اسلامی و رابط نظامی سپاه و حزب الله لبنان و ارتش سوریه، قرار است در دادگاه رسیدگی به ترور "رفیق حریری" نخست وزیر لبنان بعنوان شاهد حضور یابد. عسگری هنگام بازگشت از یک ماموریت از سوریه به ایران، هنگام اقامت در یکی از هتل های ترکیه ناپدید شد. جمهوری اسلامی مدعی است که او را ربوده اند و برخی منابع خبری منطقه نیز مدعی اند که وی خود به غرب (فرانسه) و یا اسرائیل پناهنده شد.
هرکدام از این دو ادعا صحت داشته باشد، در شهادتی که او می خواهد در دادگاه حریری علیه حزب الله لبنان بدهد بی تاثیر است. مقامات جمهوری اسلامی که خود زندانیان خویش را با شکنجه برای اعتراف به دادگاه و تلویزیون می آورد، اکنون چگونه می تواند مدعی شود که عسگری زیر فشار برای اعتراف به دادگاه حریری آورده شده است؟
دادگاه رسیدگی به ترور رفیق حریری، یک دادگاه بین المللی است و مطبوعات لبنان در تفسیر حضور عسگری در دادگاه حریری نوشته اند که "شاه شطرنج ترور حریری از قلعه خارج می شود."
حریری قربانی انفجار عظیمی شد که براثر آن نه تنها اتومبیل حریری و شخص او متلاشی شد، بلکه راننده اتومبیل و تعدادی از عابران کشته شدند و چندین اتومبیل دیگر که در منطقه بودند و چندین ساختمان نیز نابود و ویران شدند.
ترور در سال 2005 روی داد و هفته گذشته سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان، ظاهرا با آگاهی از آنچه در دادگاه می گذرد، طی یک سخنرانی گفت که حاضر به هیچ نوع همکاری با دادگاه حریری نیست و هیچ یک از افراد حزب الله را نیز تحویل این دادگاه نخواهد داد.
روزنامه " الدیار" چاپ لبنان به نقل از منابع مطلع مدعی شد که سردار عسکری هشت ماه پیش اطلاعاتی درباره دست داشتن حزب الله در ترور حریری در اختیار دادگاه بین المللی گذاشته است.
همین روزنامه اضافه کرده که عسگری اطلاعاتی را در باره فرمانده ارتش حزب الله "عماد مغنیه" دراختیار اسرائیل و امریکا قرار داده بود که زمینه ترور او در سال 2008 را فراهم ساخت. مغنیه در سوریه ترور شد. او از فرماندهان سپاه قدس بود که از زیر مجموعه های نظامی سپاه پاسداران است و افرادی از کشورهای مختلف اسلامی در آن حضور دارند.
علیرضا عسگری
شاهد دادگاه ترور رفیق حریری
سرتیپ پاسدار علیرضا عسگری معاون سابق وزیر دفاع جمهوری اسلامی و رابط نظامی سپاه و حزب الله لبنان و ارتش سوریه، قرار است در دادگاه رسیدگی به ترور "رفیق حریری" نخست وزیر لبنان بعنوان شاهد حضور یابد. عسگری هنگام بازگشت از یک ماموریت از سوریه به ایران، هنگام اقامت در یکی از هتل های ترکیه ناپدید شد. جمهوری اسلامی مدعی است که او را ربوده اند و برخی منابع خبری منطقه نیز مدعی اند که وی خود به غرب (فرانسه) و یا اسرائیل پناهنده شد.
هرکدام از این دو ادعا صحت داشته باشد، در شهادتی که او می خواهد در دادگاه حریری علیه حزب الله لبنان بدهد بی تاثیر است. مقامات جمهوری اسلامی که خود زندانیان خویش را با شکنجه برای اعتراف به دادگاه و تلویزیون می آورد، اکنون چگونه می تواند مدعی شود که عسگری زیر فشار برای اعتراف به دادگاه حریری آورده شده است؟
دادگاه رسیدگی به ترور رفیق حریری، یک دادگاه بین المللی است و مطبوعات لبنان در تفسیر حضور عسگری در دادگاه حریری نوشته اند که "شاه شطرنج ترور حریری از قلعه خارج می شود."
حریری قربانی انفجار عظیمی شد که براثر آن نه تنها اتومبیل حریری و شخص او متلاشی شد، بلکه راننده اتومبیل و تعدادی از عابران کشته شدند و چندین اتومبیل دیگر که در منطقه بودند و چندین ساختمان نیز نابود و ویران شدند.
ترور در سال 2005 روی داد و هفته گذشته سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان، ظاهرا با آگاهی از آنچه در دادگاه می گذرد، طی یک سخنرانی گفت که حاضر به هیچ نوع همکاری با دادگاه حریری نیست و هیچ یک از افراد حزب الله را نیز تحویل این دادگاه نخواهد داد.
روزنامه " الدیار" چاپ لبنان به نقل از منابع مطلع مدعی شد که سردار عسکری هشت ماه پیش اطلاعاتی درباره دست داشتن حزب الله در ترور حریری در اختیار دادگاه بین المللی گذاشته است.
همین روزنامه اضافه کرده که عسگری اطلاعاتی را در باره فرمانده ارتش حزب الله "عماد مغنیه" دراختیار اسرائیل و امریکا قرار داده بود که زمینه ترور او در سال 2008 را فراهم ساخت. مغنیه در سوریه ترور شد. او از فرماندهان سپاه قدس بود که از زیر مجموعه های نظامی سپاه پاسداران است و افرادی از کشورهای مختلف اسلامی در آن حضور دارند.
مهدی کروبی
مهدی کروبی:
دادگاه جنتی را تشکیل بدهید
تا معلوم می شود طی 21 سال چه گذشته
آقای جنتی چه کسانی به شما مشاوره می دهند؟ به تعبیر خودتان سپاه و اطلاعات. همین افراد اتاق فکر و مشاوران شما هستند. اینها می خواهد احکام زندانیان نیز زیر نظر سپاه و اطلاعات باشد. آیا در نماز جمعه از خون آنان که زیر شکنجه کشته شدند دفاع کرده اید و از این شکنجه ها سخنی گفته اید؟ آیا شد در نماز جمعه بگویی که آقایان اطلاعاتی و نیروهای مسلح، سه پزشک تا به حال ترور شده اند، ببینید چه کسی آنان را کشته؟ چرا از پزشکان و اساتید دانشگاه کشته شده سخن نمی گوئید؟ پرونده دکتر معتمدی چه شد؟ آن پرونده استاد دانشگاه مرحوم محمدی به کجا رسید؟ شما که ادعا می کنید ما در هوا تروریست را می گیریم و از داخل پاکستان عطارزاده را می آوریم! تو دبیر شورای نگهبانی که کارش نظارت بر انتخابات و قوانین مجلس است! شما را با قوه قضائیه چه کاری است؟
می دانید نتیجه این سخنان شما چیست؟ نتیجه اش همان قتل های خودسرانه ای است که در گوشه و کنار مملکت اتفاق افتاد. نتیجه این حرف ها همان قتل های زنجیره ای کرمان شد. این رفتارها و سخنان است که باعث این اقدامات می شود. حرف های شماست که باعث می شود بازجوها به زندانیان بگویند که قاضی کاره ای نیست و همه کاره ما هستیم! من تعجب می کنم چرا جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به ایشان چیزی نمی گویند؟
آقای جنتی شما به این افراد میگویی فتنه گر و آنان هم به شما می گویند فتنه گر که این حرف ها را میزنی و فتنه به پا میکنی. شما جواب اعمال خودت را بده. اگر یک دستگاه عادلانه ای در کشور وجود داشت و یک هیات منصفه ای تشکیل می شد آن وقت به شما نشان می دادیم که طی این ۲۱ سال چه کرده اید و چقدر حقوق مردم را ضایع کرده اید؟ با نظامیان و اطلاعاتی ها که می نشینید و بررسی می کنید و هر کسی را بخواهید رد می کنید و یا تایید می کنید. همین ها اعضای مجلس خبرگان را تعیین می کنند. چقدر حوزه های انتخاباتی را باطل اعلام کردید که حوادثی مانند کوهدشت و فریدون کنار و قزوین در آن رخ داد؟ چه اتفاقی در آن حوزه ها افتاد و چند نفر کشته شدند؟ شما مسئول آن اتفاقات هستید.
مهدی کروبی در پاسخ به خطبه های تهدید آمیز احمد جنتی در نماز جمعه گذشته تهران، متنی را بعنوان پاسخ به یک سئوال در اختیار سایت "سهام نیوز" قرار داده است که آن را می خوانید:
آقای جنتی مواردی را در خطبه های نماز جمعه که باعث شگفتی من شد. وی راوی سخنان نیروهای اطلاعاتی بود که از دستگاه قضایی گله مند بودند. بنده چند نکته در خصوص این سخنان بیان می کنم. اولین نکته جایگاه روحانیت وعلما است که در تمام ادوار پناهگاه مردم بودند در مقابل حکومت ها. فراوان در تاریخ داریم که علما وقتی از حکومت ناراحت می شدند در خصوص دستگیری و آزار مردم، با حکومت برای آزادی زندانیان وساطت و رایزنی می کردند.
بنا به گفته خانواده زندانیان سیاسی مراجع عظامی همچون آیت الله العظمی وحید خراسانی وعده پیگیری وضعیت زندانیان را به خانواده ها داده اند. مگر مرحوم آیت الله العظمی حکیم بارها تذکر و وساطت برای زندانیان نکرد؟ از جمله برای آقای کاظم موسوی بجنوردی رهبرحزب ملل اسلامی که محکوم به اعدام شده بود و درخواست عفوی هم نکرده بود، وساطت نشد؟ که آن حکم اعدام به حبس ابد تبدیل گردید. حالا چه شده که چون حاکمیت از خود ماست باید تشویق کنیم که مردم را بکشند ویا زندان کنند؟
یک جمعیتی از خود همین نظام آمده اند و گفته اند رای ما چه شد؟ آیا جمعی را که دستگیر کرده اید باید با آنان با خشونت رفتار کرد؟ بیایید آمار بگیریم و ببینیم این افرادی که در زندانند چه کسانی هستند؟ این افراد مردم همین کشورند. جزو خانواده شهدا و یا جبهه ای هستند. دانشجو و استاد هستند. شما به جای اینکه بیایید تشویق به رفتار انسانی و اسلامی بکنید، دادگاه ها را توصیه به خشونت می می کنید؟
آقای جنتی آیا از درون خانواده این افراد خبر دارید که چه بر آنان می گذرد وچه چهره ای از روحانیت و اسلام در پیش آنها ترسیم خواهد شد؟
وقتی خانواده محمد نوری زاد، زیدآبادی و مومنی که با همسر برادر شهیدش ازدواج کرده است وبرای اعتراف گیری سرش را درچاه توالت می کردند- و یا وقتی این حرف ها را خانواده شهید داده طبرزدی و عرب سرخی بشنود چه احساسی به آنها دست می دهد؟
من به خانواده این زندانیان می گویم که به خدا این روحانیت نیست. آقای جنتی سن زیادی از شما گذشته شما پسرتان حسین در زندان بود. می دانید مادر آن فرزند چه احساسی داشته؟
موضوعی را بازگو می کنم که نقد و توصیه به شماست و نه سرزنش. مگر حسین شما زندانی و جزو مجاهدین خلق نبود؟ مگر بعد از زندان در خانه شما نبود؟ مگر همسر و زندگی برایش فراهم نکردید؟ اما وی و همسرش در همان سالهای اولیه انقلاب در خانه تیمی و در درگیری با نیروهای انقلاب کشته شدند. فرزند ایشان را خود شما گرفتی و بزرگ کردی. مگر کسی به شما خُرده گرفت؟
من قصد سرزنش ندارم اما می خواهم حس و حال پدر بودن را برایتان زنده کنم.
می خواهم بدانید احساس خانواده زندانی از هرمسلک، مسلمان و غیرمسلمان، سنی و درویش و غیره چه می تواند باشد. یکی از بزرگان از قول آیت الله طاهری نقل می کرد که اختلاف جنتی با من به خاطر ندادن ملاقات از طرف من به فرزند منافقش حسین بود. آقای جنتی شما فکر کن خانواده حسین مرعشی، عیسی سحر خیز، مهدی خزعلی، محمد داوری که از خانواده جانبازان و شهدا هستند و نیز نسرین ستوده که بنا به قول همسرش که وی را در دیدار اخیر نشناخته، چه سختی هایی را تحمل می کنند؟
آقای جنتی صحبت های من و شما که روحانی هستیم از دیدگاه مردم به حساب شخص گذاشته نمی شود، بلکه به حساب روحانیتی که بیش از هزار سال خدمت کرده و از حقوق مردم دفاع کرده است می گذارند. آقای جنتی این رفتار تو است که افراد سرخورده از نظام این صحبت ها را به حساب روحانیت می گذارند.
آقای جنتی در چه فضایی زندگی می کنید؟ چه کسانی به شما مشاوره می دهند؟ به تعبیر خودتان سپاه واطلاعات. همین افراد اتاق فکر ومشاوران شما هستند. اینها که گله می کنند می خواهد که احکام این زندانیان نیز زیر نظر سپاه و اطلاعات باشد. آقای جنتی آیا شما در نماز جمعه از خون آنان که زیر شکنجه کشته شدند دفاع کردی و از این شکنجه ها سخنی گفتی؟
آیا شد در نماز جمعه بگویی که آقایان اطلاعاتی و نیروهای مسلح، سه پزشک تا به حال ترور شده اند، ببینید چه کسی آنان را کشته؟ چرا از پزشکان و اساتید دانشگاه کشته شده سخن نمی گویید؟ پرونده دکتر معتمدی چه شد؟ آن پرونده استاد دانشگاه مرحوم محمدی به کجا رسید؟ شما که ادعا می کنید ما در هوا تروریست را می گیریم و از داخل پاکستان عطارزاده را می آوریم! شما ببینید چه هیولای زشت و پلیدی از روحانیت در ذهن بچه های این مردم و خانواده های آنان با این سخنان بوجود می آورید!
آقای جنتی تو دبیر شورای نگهبانی که کارش نظارت بر انتخابات و قوانین مجلس است! شما را با قوه قضائیه چه کاری است؟
می دانید نتیجه این سخنان شما چیست؟ نتیجه اش همان قتل های خودسرانه ای است که در گوشه و کنار مملکت اتفاق افتاد. نتیجه این حرف ها همان قتل های زنجیره ای کرمان شد. این رفتارها و سخنان است که باعث این اقدامات می شود.
آقای جنتی شما به این افراد میگویی فتنه گر. و آنان هم به شما می گویند فتنه گر که این حرف ها را میزنی و فتنه به پا میکنی. شما جواب اعمال خودت را بده. اگر یک دستگاه عادلانه ای در کشوروجود داشت و یک هیات منصفه ای تشکیل می شد آن وقت به شما نشان می دادیم که طی این ۲۱ سال شما چه کرده اید و چقدر حقوق مردم را ضایع کرده اید؟ با نظامیان و اطلاعاتی ها که می نشینید و بررسی می کنید و هر کسی را بخواهید رد می کنید و یا تایید می کنید. همین ها اعضای مجلس خبرگان را تعیین می کنند. چقدر حوزه های انتخاباتی را باطل اعلام کردید که حوادثی مانند کوهدشت و فریدون کنار و قزوین در آن رخ داد؟ چه اتفاقی در آن حوزه ها افتاد و چند نفر کشته شدند؟ شما مسئول آن اتفاقات هستید.
آقای جنتی همین رفتارهاست که باعث ضربه زدن به استقلال قوه قضائیه می شود. حرف های شماست که باعث می شود بازجوها به زندانیان بگویند که قاضی کاره ای نیست و همه کاره ما هستیم! من تعجب می کنم چرا جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به ایشان چیزی نمی گویند؟ همیشه بزرگان ما در این کارها پیشقدم بوند اما حالا نمی دانم چرا اینطور نیست؟
آقای جنتی شما به عنوان دبیروهمه کاره شورای نگهبان اقدام به تهدید نمایندگان مجلس در برابر حق استیضاح وزرا می نمایید، و قصد قطع نمودن بازوهای نظارتی نمایندگان بر دولت و وزرا را دارید؛ آیا با این رفتارها چیزی از رسالت مجلس و نمایندگان مردم باقی خواهد ماند؟
آقای جنتی به شما یادآور می شوم که برخی از این افرادی که اکنون در زندان هستند و نیز افرادی که شما هماکنون آنان را فتنه گر می خوانید و تقاضای برخورد شدیدتر با آنان را دارید، کسانی بودند که در سال های آغازین انقلاب در مقابل امثال فرزند تروریست شما مبارزه و ایستادگی کردند. متاسفانه سخنان تان آنقدربه دور از انصاف و منطق است که از دیدگاه برخی افراد مغرض این شائبه بوجود می آید که شما می خواهید انتقام خون پسرتان را از این زندانیان، جبهه رفته ها و مبارزین سابق بگیرد، که البته من به این دیدگاه اعتقاد ندارم.
در پایان من از تمامی مراجع و بزرگان می خواهم که برای حفظ آبروی اسلام و روحانیت و نیز جلوگیری از ضایع شدن حقوق زندانیان اقدامی را انجام دهند تا مبادا خدای ناکرده در آینده شاهد اقداماتی باشیم که دیگر راهی برای جبران آن نباشد.
والسلام
دادگاه جنتی را تشکیل بدهید
تا معلوم می شود طی 21 سال چه گذشته
آقای جنتی چه کسانی به شما مشاوره می دهند؟ به تعبیر خودتان سپاه و اطلاعات. همین افراد اتاق فکر و مشاوران شما هستند. اینها می خواهد احکام زندانیان نیز زیر نظر سپاه و اطلاعات باشد. آیا در نماز جمعه از خون آنان که زیر شکنجه کشته شدند دفاع کرده اید و از این شکنجه ها سخنی گفته اید؟ آیا شد در نماز جمعه بگویی که آقایان اطلاعاتی و نیروهای مسلح، سه پزشک تا به حال ترور شده اند، ببینید چه کسی آنان را کشته؟ چرا از پزشکان و اساتید دانشگاه کشته شده سخن نمی گوئید؟ پرونده دکتر معتمدی چه شد؟ آن پرونده استاد دانشگاه مرحوم محمدی به کجا رسید؟ شما که ادعا می کنید ما در هوا تروریست را می گیریم و از داخل پاکستان عطارزاده را می آوریم! تو دبیر شورای نگهبانی که کارش نظارت بر انتخابات و قوانین مجلس است! شما را با قوه قضائیه چه کاری است؟
می دانید نتیجه این سخنان شما چیست؟ نتیجه اش همان قتل های خودسرانه ای است که در گوشه و کنار مملکت اتفاق افتاد. نتیجه این حرف ها همان قتل های زنجیره ای کرمان شد. این رفتارها و سخنان است که باعث این اقدامات می شود. حرف های شماست که باعث می شود بازجوها به زندانیان بگویند که قاضی کاره ای نیست و همه کاره ما هستیم! من تعجب می کنم چرا جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به ایشان چیزی نمی گویند؟
آقای جنتی شما به این افراد میگویی فتنه گر و آنان هم به شما می گویند فتنه گر که این حرف ها را میزنی و فتنه به پا میکنی. شما جواب اعمال خودت را بده. اگر یک دستگاه عادلانه ای در کشور وجود داشت و یک هیات منصفه ای تشکیل می شد آن وقت به شما نشان می دادیم که طی این ۲۱ سال چه کرده اید و چقدر حقوق مردم را ضایع کرده اید؟ با نظامیان و اطلاعاتی ها که می نشینید و بررسی می کنید و هر کسی را بخواهید رد می کنید و یا تایید می کنید. همین ها اعضای مجلس خبرگان را تعیین می کنند. چقدر حوزه های انتخاباتی را باطل اعلام کردید که حوادثی مانند کوهدشت و فریدون کنار و قزوین در آن رخ داد؟ چه اتفاقی در آن حوزه ها افتاد و چند نفر کشته شدند؟ شما مسئول آن اتفاقات هستید.
مهدی کروبی در پاسخ به خطبه های تهدید آمیز احمد جنتی در نماز جمعه گذشته تهران، متنی را بعنوان پاسخ به یک سئوال در اختیار سایت "سهام نیوز" قرار داده است که آن را می خوانید:
آقای جنتی مواردی را در خطبه های نماز جمعه که باعث شگفتی من شد. وی راوی سخنان نیروهای اطلاعاتی بود که از دستگاه قضایی گله مند بودند. بنده چند نکته در خصوص این سخنان بیان می کنم. اولین نکته جایگاه روحانیت وعلما است که در تمام ادوار پناهگاه مردم بودند در مقابل حکومت ها. فراوان در تاریخ داریم که علما وقتی از حکومت ناراحت می شدند در خصوص دستگیری و آزار مردم، با حکومت برای آزادی زندانیان وساطت و رایزنی می کردند.
بنا به گفته خانواده زندانیان سیاسی مراجع عظامی همچون آیت الله العظمی وحید خراسانی وعده پیگیری وضعیت زندانیان را به خانواده ها داده اند. مگر مرحوم آیت الله العظمی حکیم بارها تذکر و وساطت برای زندانیان نکرد؟ از جمله برای آقای کاظم موسوی بجنوردی رهبرحزب ملل اسلامی که محکوم به اعدام شده بود و درخواست عفوی هم نکرده بود، وساطت نشد؟ که آن حکم اعدام به حبس ابد تبدیل گردید. حالا چه شده که چون حاکمیت از خود ماست باید تشویق کنیم که مردم را بکشند ویا زندان کنند؟
یک جمعیتی از خود همین نظام آمده اند و گفته اند رای ما چه شد؟ آیا جمعی را که دستگیر کرده اید باید با آنان با خشونت رفتار کرد؟ بیایید آمار بگیریم و ببینیم این افرادی که در زندانند چه کسانی هستند؟ این افراد مردم همین کشورند. جزو خانواده شهدا و یا جبهه ای هستند. دانشجو و استاد هستند. شما به جای اینکه بیایید تشویق به رفتار انسانی و اسلامی بکنید، دادگاه ها را توصیه به خشونت می می کنید؟
آقای جنتی آیا از درون خانواده این افراد خبر دارید که چه بر آنان می گذرد وچه چهره ای از روحانیت و اسلام در پیش آنها ترسیم خواهد شد؟
وقتی خانواده محمد نوری زاد، زیدآبادی و مومنی که با همسر برادر شهیدش ازدواج کرده است وبرای اعتراف گیری سرش را درچاه توالت می کردند- و یا وقتی این حرف ها را خانواده شهید داده طبرزدی و عرب سرخی بشنود چه احساسی به آنها دست می دهد؟
من به خانواده این زندانیان می گویم که به خدا این روحانیت نیست. آقای جنتی سن زیادی از شما گذشته شما پسرتان حسین در زندان بود. می دانید مادر آن فرزند چه احساسی داشته؟
موضوعی را بازگو می کنم که نقد و توصیه به شماست و نه سرزنش. مگر حسین شما زندانی و جزو مجاهدین خلق نبود؟ مگر بعد از زندان در خانه شما نبود؟ مگر همسر و زندگی برایش فراهم نکردید؟ اما وی و همسرش در همان سالهای اولیه انقلاب در خانه تیمی و در درگیری با نیروهای انقلاب کشته شدند. فرزند ایشان را خود شما گرفتی و بزرگ کردی. مگر کسی به شما خُرده گرفت؟
من قصد سرزنش ندارم اما می خواهم حس و حال پدر بودن را برایتان زنده کنم.
می خواهم بدانید احساس خانواده زندانی از هرمسلک، مسلمان و غیرمسلمان، سنی و درویش و غیره چه می تواند باشد. یکی از بزرگان از قول آیت الله طاهری نقل می کرد که اختلاف جنتی با من به خاطر ندادن ملاقات از طرف من به فرزند منافقش حسین بود. آقای جنتی شما فکر کن خانواده حسین مرعشی، عیسی سحر خیز، مهدی خزعلی، محمد داوری که از خانواده جانبازان و شهدا هستند و نیز نسرین ستوده که بنا به قول همسرش که وی را در دیدار اخیر نشناخته، چه سختی هایی را تحمل می کنند؟
آقای جنتی صحبت های من و شما که روحانی هستیم از دیدگاه مردم به حساب شخص گذاشته نمی شود، بلکه به حساب روحانیتی که بیش از هزار سال خدمت کرده و از حقوق مردم دفاع کرده است می گذارند. آقای جنتی این رفتار تو است که افراد سرخورده از نظام این صحبت ها را به حساب روحانیت می گذارند.
آقای جنتی در چه فضایی زندگی می کنید؟ چه کسانی به شما مشاوره می دهند؟ به تعبیر خودتان سپاه واطلاعات. همین افراد اتاق فکر ومشاوران شما هستند. اینها که گله می کنند می خواهد که احکام این زندانیان نیز زیر نظر سپاه و اطلاعات باشد. آقای جنتی آیا شما در نماز جمعه از خون آنان که زیر شکنجه کشته شدند دفاع کردی و از این شکنجه ها سخنی گفتی؟
آیا شد در نماز جمعه بگویی که آقایان اطلاعاتی و نیروهای مسلح، سه پزشک تا به حال ترور شده اند، ببینید چه کسی آنان را کشته؟ چرا از پزشکان و اساتید دانشگاه کشته شده سخن نمی گویید؟ پرونده دکتر معتمدی چه شد؟ آن پرونده استاد دانشگاه مرحوم محمدی به کجا رسید؟ شما که ادعا می کنید ما در هوا تروریست را می گیریم و از داخل پاکستان عطارزاده را می آوریم! شما ببینید چه هیولای زشت و پلیدی از روحانیت در ذهن بچه های این مردم و خانواده های آنان با این سخنان بوجود می آورید!
آقای جنتی تو دبیر شورای نگهبانی که کارش نظارت بر انتخابات و قوانین مجلس است! شما را با قوه قضائیه چه کاری است؟
می دانید نتیجه این سخنان شما چیست؟ نتیجه اش همان قتل های خودسرانه ای است که در گوشه و کنار مملکت اتفاق افتاد. نتیجه این حرف ها همان قتل های زنجیره ای کرمان شد. این رفتارها و سخنان است که باعث این اقدامات می شود.
آقای جنتی شما به این افراد میگویی فتنه گر. و آنان هم به شما می گویند فتنه گر که این حرف ها را میزنی و فتنه به پا میکنی. شما جواب اعمال خودت را بده. اگر یک دستگاه عادلانه ای در کشوروجود داشت و یک هیات منصفه ای تشکیل می شد آن وقت به شما نشان می دادیم که طی این ۲۱ سال شما چه کرده اید و چقدر حقوق مردم را ضایع کرده اید؟ با نظامیان و اطلاعاتی ها که می نشینید و بررسی می کنید و هر کسی را بخواهید رد می کنید و یا تایید می کنید. همین ها اعضای مجلس خبرگان را تعیین می کنند. چقدر حوزه های انتخاباتی را باطل اعلام کردید که حوادثی مانند کوهدشت و فریدون کنار و قزوین در آن رخ داد؟ چه اتفاقی در آن حوزه ها افتاد و چند نفر کشته شدند؟ شما مسئول آن اتفاقات هستید.
آقای جنتی همین رفتارهاست که باعث ضربه زدن به استقلال قوه قضائیه می شود. حرف های شماست که باعث می شود بازجوها به زندانیان بگویند که قاضی کاره ای نیست و همه کاره ما هستیم! من تعجب می کنم چرا جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به ایشان چیزی نمی گویند؟ همیشه بزرگان ما در این کارها پیشقدم بوند اما حالا نمی دانم چرا اینطور نیست؟
آقای جنتی شما به عنوان دبیروهمه کاره شورای نگهبان اقدام به تهدید نمایندگان مجلس در برابر حق استیضاح وزرا می نمایید، و قصد قطع نمودن بازوهای نظارتی نمایندگان بر دولت و وزرا را دارید؛ آیا با این رفتارها چیزی از رسالت مجلس و نمایندگان مردم باقی خواهد ماند؟
آقای جنتی به شما یادآور می شوم که برخی از این افرادی که اکنون در زندان هستند و نیز افرادی که شما هماکنون آنان را فتنه گر می خوانید و تقاضای برخورد شدیدتر با آنان را دارید، کسانی بودند که در سال های آغازین انقلاب در مقابل امثال فرزند تروریست شما مبارزه و ایستادگی کردند. متاسفانه سخنان تان آنقدربه دور از انصاف و منطق است که از دیدگاه برخی افراد مغرض این شائبه بوجود می آید که شما می خواهید انتقام خون پسرتان را از این زندانیان، جبهه رفته ها و مبارزین سابق بگیرد، که البته من به این دیدگاه اعتقاد ندارم.
در پایان من از تمامی مراجع و بزرگان می خواهم که برای حفظ آبروی اسلام و روحانیت و نیز جلوگیری از ضایع شدن حقوق زندانیان اقدامی را انجام دهند تا مبادا خدای ناکرده در آینده شاهد اقداماتی باشیم که دیگر راهی برای جبران آن نباشد.
والسلام
صدا و سیمای ج. اسلامی
صدا و سیمای ج. اسلامی
در گرداب ورشکستگی ملی
رهبر و دولت میخواهند تلویزیون را در چارچوب مشروعیت دادن به حكومت كودتا و جعل و تحریف خبر به آن تحمیل کنند. مردم دربرابر این سیاست تبلیغاتی مقاومت می کنند. پرسنل و کارکنان تلویزیون متاثر از مقاومت مردم و فشار وارد به حکومت حدی از استقلال را می خواهند حفظ کنند.
نتیجه رویارویی این سه عامل بر یکدیگر در نهایت به آن خروجی می شود که شاهدیم. رهبر و دولت احمدی و جامعه مدرسین قم بیش از آنکه از این خروجی ناراحت باشند از بی تاثیری این خروجی بر مردم ناراحتند و از این که تلویزیون نمی تواند مردم را به حقانیت حكومت كودتا و جدا شدن از باصطلاح "سران فتنه" قانع كند عصبانی اند. تلویزیونی که مردم آن را نگاه نکنند با یک جعبه چوبی در گوشه اتاق تفاوتی ندارد.
تلویزیون جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر بحث روز شده است. همزمان با انتقاد اعضای دولت احمدی نژاد و نامه تشکلهای مفت خور به اصطلاح بسیجی به رهبر، حجت الاسلام اسلامیان از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز از نارضایتی اعضای این جامعه از وضعیت تلویزیون خبر داد. به گفته وی علی خامنهای در دیدار با اعضای این جامعه گفته است: " آقا فرمودند: من به مسئولان صدا و سیما خیلی تذکر میدهم ولی با همه این تذکرات دردمندانه، این خروجی صدا و سیماست."
مشکل در کجاست؟ تلویزیون جمهوری اسلامی که 24 ساعته در خدمت تملق رهبر و تبلیغ سیاستهای دولت و حمله به مخالفان و توجیه سرکوب و سانسور و شکنجه و کشتار است، پس مقام رهبری و این آقایان از چه ناراحتند و چرا این مقدار را هم کم میدانند؟
مسئله اساساسی در اینجاست که حکومت از نظر مشروعیت در بحران است و تلویزیون نیز همچون بزرگترین رسانه و دستگاه تبلیغات دولتی خود متاثر از این بحران است. علی خامنهای تصور میکند که چون "فصل الخطاب" است پس "خروجی" تلویزیون را هم او میتواند تعیین کند. در حالیکه چنین نیست. "خروجی" تلویزیون جمهوری اسلامی در شرایط کنونی تحت تاثیر سه عامل تعیین میشود:
1- سیاستی که رهبر و دولت میخواهند در چارچوب مشروعیت دادن به حكومت كودتا و جعل و تحریف خبر به آن تحمیل کنند.
2- مقاومتی که توده مردم دربرابر حکومت کودتا و سیاست تبلیغاتی آن میکنند و خواهان آگاهی و خبررسانی واقعی هستند.
3- نارضایتی پرسنل و کارکنان تلویزیون که متاثر از مقاومت مردم و فشار وارد به حکومت حدی از استقلال را در این میان میتوانند برای خود بدست آورند.
نتیجه رویارویی و تاثیر این سه عامل بر یکدیگر بصورت یک تناسب قوا در میآید که عامل اختلال و بحران در کارکرد تلویزیون و در عین حال تعیین کننده نهایی خروجی و میزان تاثیر این خروجی میشود. در واقع رهبر و دولت احمدی و جامعه مدرسین قم بیش از آنکه از خروجی تلویزیون ناراحت باشند از بی تاثیری آن بر مردم ناراحتند. مشكل آنان این است كه چرا تلویزیون نمی تواند مردم را به حقانیت حكومت كودتا و جدا شدن از "سران فتنه" قانع كند.
براثر این وضع مثلا یک سایتهای اینترنتی با هزینه گاه چند ده هزار تومان و با یاری چند تن اداره میشوند به کابوس حکومت و رقیب تلویزیون تبدیل شده است. برای نمونه در جریان سفر اخیر رهبر به قم، دفتر رهبری ادعا کرد که سایتهای اینترنتی "بیگانه" سخنان رهبر در مورد "میکروب" بودن مردم را تحریف و بزرگ کردهاند. سخن بر سر درست و غلط بودن این ادعا نیست، سخن بر سر این است که دفتر خود رهبر، دستگاه عظیم و عریض و طویل تلویزیون جمهوری اسلامی با هزاران کارمند و صدها میلیارد تومان بودجه را که هفتهها در خدمت تبلیغ این سفر بوده با چند سایت و رسانه اینترنتی مقایسه میکند و تلویزیون را ناتوان تر از آنها میبیند.
تلویزیون جمهوری اسلامی مهمترین دستگاه تبلیغاتی برای توجیه دولت و چاپلوسی و بزرگ کردن رهبر و حمله و توهین به مخالفان و کسب مشروعیت حکومت است. مشکل اساسی درست در همینجاست که این دستگاه برای آنکه بتواند وظیفه خود را بدرستی انجام دهد باید مخاطب داشته باشد و مردم به آن نگاه کنند و اگر نگاه کردند به آن اعتماد کنند. این دو وظیفه در شرایطی که بحران سراپای حکومت را فرا گرفته با یکدیگر در تناقض قرار گرفتهاند. در این شرایط تلویزیون جمهوری اسلامی ناگزیر سیاستی میانه را در پیش گرفته، یعنی باز کردن نسبی فضا در عرصه غیرسیاسی و اجتماعی، بستن کامل آن در عرصه سیاسی. اینکه تلویزیون باوجود تذکرات "دردمندانه" رهبر، ناگزیر از مدارا با بسیاری از هنرمندان و کارگردانان سینما و مشابه آنان است، بدلیل اندیشههای والای گردانندگان تلویزیون نیست، بلکه از آنروست که برای جلب مخاطب به آنان نیاز دارد. ولی از سوی دیگر چون اساس سیاسی و خبری این دستگاه بر دروغ و تحریف بنا شده، تلاش برای جلب و استفاده از اینگونه نیروهای مستقل نیز گرهی نمی گشاید و فقط به تضادها در بالا دامن میزند و بحران را عمیق تر میکند. بحران مشروعیت حکومت تا آن اندازه عمیق است که تلویزیون جمهوری اسلامی حتی چند دقیقه هم نمی تواند به مخالفان حکومت اجازه صحبت بدهد که اگر نه اعتماد مردم، لااقل مخاطب جلب کند. همان یک مورد برنامه مناظره تلویزیونی پس از انتخابات نیز با مخالفت رهبر روبرو شد که مدعی شد مردم صلاحیت و بصیرت کافی برای شنیدن بحث آزاد از تلویزیون را ندارند.
تضادها و محدودیتهای استفاده حکومت از شبکههای تلویزیونی نظیر فارسی وان نیز در همینجاست. این شبکهها میتوانند مردم را به خود سرگرم کرده و بنا بر محاسبه حکومت از سیاست دور کنند. ولی از سوی دیگر مخاطبان تلویزیون جمهوری اسلامی را از او میگیرند.
تلویزیون جمهوری اسلامی با بستن درهای خود بر روی حقیقت و بر روی مخالفان كودتا، در واقع درهای خود را بر روی مردم بسته است. تلویزیونی را هم که مردم نگاه نکنند با یک جعبه چوبی در گوشه اتاق تفاوتی ندارد. بحران تلویزیون بحران بی اثر شدن تبلیغ برای حکومتی است که از نظر مردم مشروعیت ندارد. با رفتن این فرد و آمدن دیگری این بحران خاتمه نمی یابد. این حکومت کودتاست که باید برود.
راه توده 292 15.11.2010
در گرداب ورشکستگی ملی
رهبر و دولت میخواهند تلویزیون را در چارچوب مشروعیت دادن به حكومت كودتا و جعل و تحریف خبر به آن تحمیل کنند. مردم دربرابر این سیاست تبلیغاتی مقاومت می کنند. پرسنل و کارکنان تلویزیون متاثر از مقاومت مردم و فشار وارد به حکومت حدی از استقلال را می خواهند حفظ کنند.
نتیجه رویارویی این سه عامل بر یکدیگر در نهایت به آن خروجی می شود که شاهدیم. رهبر و دولت احمدی و جامعه مدرسین قم بیش از آنکه از این خروجی ناراحت باشند از بی تاثیری این خروجی بر مردم ناراحتند و از این که تلویزیون نمی تواند مردم را به حقانیت حكومت كودتا و جدا شدن از باصطلاح "سران فتنه" قانع كند عصبانی اند. تلویزیونی که مردم آن را نگاه نکنند با یک جعبه چوبی در گوشه اتاق تفاوتی ندارد.
تلویزیون جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر بحث روز شده است. همزمان با انتقاد اعضای دولت احمدی نژاد و نامه تشکلهای مفت خور به اصطلاح بسیجی به رهبر، حجت الاسلام اسلامیان از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز از نارضایتی اعضای این جامعه از وضعیت تلویزیون خبر داد. به گفته وی علی خامنهای در دیدار با اعضای این جامعه گفته است: " آقا فرمودند: من به مسئولان صدا و سیما خیلی تذکر میدهم ولی با همه این تذکرات دردمندانه، این خروجی صدا و سیماست."
مشکل در کجاست؟ تلویزیون جمهوری اسلامی که 24 ساعته در خدمت تملق رهبر و تبلیغ سیاستهای دولت و حمله به مخالفان و توجیه سرکوب و سانسور و شکنجه و کشتار است، پس مقام رهبری و این آقایان از چه ناراحتند و چرا این مقدار را هم کم میدانند؟
مسئله اساساسی در اینجاست که حکومت از نظر مشروعیت در بحران است و تلویزیون نیز همچون بزرگترین رسانه و دستگاه تبلیغات دولتی خود متاثر از این بحران است. علی خامنهای تصور میکند که چون "فصل الخطاب" است پس "خروجی" تلویزیون را هم او میتواند تعیین کند. در حالیکه چنین نیست. "خروجی" تلویزیون جمهوری اسلامی در شرایط کنونی تحت تاثیر سه عامل تعیین میشود:
1- سیاستی که رهبر و دولت میخواهند در چارچوب مشروعیت دادن به حكومت كودتا و جعل و تحریف خبر به آن تحمیل کنند.
2- مقاومتی که توده مردم دربرابر حکومت کودتا و سیاست تبلیغاتی آن میکنند و خواهان آگاهی و خبررسانی واقعی هستند.
3- نارضایتی پرسنل و کارکنان تلویزیون که متاثر از مقاومت مردم و فشار وارد به حکومت حدی از استقلال را در این میان میتوانند برای خود بدست آورند.
نتیجه رویارویی و تاثیر این سه عامل بر یکدیگر بصورت یک تناسب قوا در میآید که عامل اختلال و بحران در کارکرد تلویزیون و در عین حال تعیین کننده نهایی خروجی و میزان تاثیر این خروجی میشود. در واقع رهبر و دولت احمدی و جامعه مدرسین قم بیش از آنکه از خروجی تلویزیون ناراحت باشند از بی تاثیری آن بر مردم ناراحتند. مشكل آنان این است كه چرا تلویزیون نمی تواند مردم را به حقانیت حكومت كودتا و جدا شدن از "سران فتنه" قانع كند.
براثر این وضع مثلا یک سایتهای اینترنتی با هزینه گاه چند ده هزار تومان و با یاری چند تن اداره میشوند به کابوس حکومت و رقیب تلویزیون تبدیل شده است. برای نمونه در جریان سفر اخیر رهبر به قم، دفتر رهبری ادعا کرد که سایتهای اینترنتی "بیگانه" سخنان رهبر در مورد "میکروب" بودن مردم را تحریف و بزرگ کردهاند. سخن بر سر درست و غلط بودن این ادعا نیست، سخن بر سر این است که دفتر خود رهبر، دستگاه عظیم و عریض و طویل تلویزیون جمهوری اسلامی با هزاران کارمند و صدها میلیارد تومان بودجه را که هفتهها در خدمت تبلیغ این سفر بوده با چند سایت و رسانه اینترنتی مقایسه میکند و تلویزیون را ناتوان تر از آنها میبیند.
تلویزیون جمهوری اسلامی مهمترین دستگاه تبلیغاتی برای توجیه دولت و چاپلوسی و بزرگ کردن رهبر و حمله و توهین به مخالفان و کسب مشروعیت حکومت است. مشکل اساسی درست در همینجاست که این دستگاه برای آنکه بتواند وظیفه خود را بدرستی انجام دهد باید مخاطب داشته باشد و مردم به آن نگاه کنند و اگر نگاه کردند به آن اعتماد کنند. این دو وظیفه در شرایطی که بحران سراپای حکومت را فرا گرفته با یکدیگر در تناقض قرار گرفتهاند. در این شرایط تلویزیون جمهوری اسلامی ناگزیر سیاستی میانه را در پیش گرفته، یعنی باز کردن نسبی فضا در عرصه غیرسیاسی و اجتماعی، بستن کامل آن در عرصه سیاسی. اینکه تلویزیون باوجود تذکرات "دردمندانه" رهبر، ناگزیر از مدارا با بسیاری از هنرمندان و کارگردانان سینما و مشابه آنان است، بدلیل اندیشههای والای گردانندگان تلویزیون نیست، بلکه از آنروست که برای جلب مخاطب به آنان نیاز دارد. ولی از سوی دیگر چون اساس سیاسی و خبری این دستگاه بر دروغ و تحریف بنا شده، تلاش برای جلب و استفاده از اینگونه نیروهای مستقل نیز گرهی نمی گشاید و فقط به تضادها در بالا دامن میزند و بحران را عمیق تر میکند. بحران مشروعیت حکومت تا آن اندازه عمیق است که تلویزیون جمهوری اسلامی حتی چند دقیقه هم نمی تواند به مخالفان حکومت اجازه صحبت بدهد که اگر نه اعتماد مردم، لااقل مخاطب جلب کند. همان یک مورد برنامه مناظره تلویزیونی پس از انتخابات نیز با مخالفت رهبر روبرو شد که مدعی شد مردم صلاحیت و بصیرت کافی برای شنیدن بحث آزاد از تلویزیون را ندارند.
تضادها و محدودیتهای استفاده حکومت از شبکههای تلویزیونی نظیر فارسی وان نیز در همینجاست. این شبکهها میتوانند مردم را به خود سرگرم کرده و بنا بر محاسبه حکومت از سیاست دور کنند. ولی از سوی دیگر مخاطبان تلویزیون جمهوری اسلامی را از او میگیرند.
تلویزیون جمهوری اسلامی با بستن درهای خود بر روی حقیقت و بر روی مخالفان كودتا، در واقع درهای خود را بر روی مردم بسته است. تلویزیونی را هم که مردم نگاه نکنند با یک جعبه چوبی در گوشه اتاق تفاوتی ندارد. بحران تلویزیون بحران بی اثر شدن تبلیغ برای حکومتی است که از نظر مردم مشروعیت ندارد. با رفتن این فرد و آمدن دیگری این بحران خاتمه نمی یابد. این حکومت کودتاست که باید برود.
راه توده 292 15.11.2010
با پیش بینی شکست مذاکرات اتمی هنوز آغاز نشد
با پیش بینی شکست مذاکرات اتمی هنوز آغاز نشد
آغاز مانور بزرگ
دفاع از قرارگاه های اتمی
مانور دفع حمله به قرارگاه های اتمی ایران با موشک کروز، از امروز بمدت 5 روز در اطراف تاسیسات اتمی تهران، قم، اصفهان، بوشهر و نقطه ای در غرب کشور که نام آن اعلام نشده آغاز شد. با توجه به این که احمدی نژاد و مشاور مطبوعاتی او "جوانفکر" اعلام کرده اند در مذاکرات جدید با گروه 1+5 حاضر به مذاکره بر سر مسائل اتمی ایران نیستند و تنها حاضرند در باره رهبری جهان گفتگو کنند، این مانور جدید با پیش بینی شکست چند باره مذاکرات اتمی و آماده شدن برای حمله به تاسیسات اتمی ایران صورت می گیرد.
مانور دفاع هوائی از قرارگاه های اتمی ایران بزودی در تهران، اصفهان، بوشهر و غرب کشور آغاز می شود.
فرمانده قراردگاه دفاع هوائی "خاتم الانبیا" بنام سرتیپ احمد میقاتی در همین ارتباط گفت که این مانورها با هدف دفاع در برابر موشک های کروز و در اطراف مراکز اتمی ایران انجام می شود.
دفاع از قرارگاههای اتمی "فردو" در جاده قم- تهران، نطنز در اصفهان، بوشهر و غرب کشور که نام آن بر خلاف قراردگاه های دیگر اعلام نشده قرار است بصورت یک دفاع حقیقی انجام شود. قرار است با توپ های 23 میلیمتری 8 لول که به صورت شبکه ای کنار هم چیده می شوند دفاع در برابر موشک های کروز تمرین شود.
این مانور از امروز بمدت 5 روز در مناطق یاد شده در بالا آغاز شد.
با توجه به این که احمدی نژاد و مشاور مطبوعاتی او "جوانفکر" اعلام کرده اند در مذاکرات جدید با گروه 1+5 حاضر به مذاکره بر سر مسائل اتمی ایران نیستند و تنها حاضرند در باره رهبری جهان گفتگو کنند، این مانور جدید با پیش بینی شکست چند باره مذاکرات اتمی و آماده شدن برای حمله به تاسیسات اتمی ایران صورت می گیرد.
سرتیپ میقانی مانوری را که از امروز شروع شد دارای سه مرحله اعلام کرد که مرحله سوم آن دفاع زمین به هوا، علیه هواپیماهای بدون سرنشین یا با سرنشین اما حامل موشک های کروز است.
قرار بود سیستم دفاع موشکی "اس-۳۰۰" پس از تحویل از روسیه در همین مناطقی که اکنون مانور برای دفاع از آنها شروع شده مستقر شود که روسیه پس از مدت ها کشاکش سیاسی، سرانجام حاضر به تحویل آن به جمهوری اسلامی نشد و قرارداد خود را دراین باره لغو کرد.
آغاز مانور بزرگ
دفاع از قرارگاه های اتمی
مانور دفع حمله به قرارگاه های اتمی ایران با موشک کروز، از امروز بمدت 5 روز در اطراف تاسیسات اتمی تهران، قم، اصفهان، بوشهر و نقطه ای در غرب کشور که نام آن اعلام نشده آغاز شد. با توجه به این که احمدی نژاد و مشاور مطبوعاتی او "جوانفکر" اعلام کرده اند در مذاکرات جدید با گروه 1+5 حاضر به مذاکره بر سر مسائل اتمی ایران نیستند و تنها حاضرند در باره رهبری جهان گفتگو کنند، این مانور جدید با پیش بینی شکست چند باره مذاکرات اتمی و آماده شدن برای حمله به تاسیسات اتمی ایران صورت می گیرد.
مانور دفاع هوائی از قرارگاه های اتمی ایران بزودی در تهران، اصفهان، بوشهر و غرب کشور آغاز می شود.
فرمانده قراردگاه دفاع هوائی "خاتم الانبیا" بنام سرتیپ احمد میقاتی در همین ارتباط گفت که این مانورها با هدف دفاع در برابر موشک های کروز و در اطراف مراکز اتمی ایران انجام می شود.
دفاع از قرارگاههای اتمی "فردو" در جاده قم- تهران، نطنز در اصفهان، بوشهر و غرب کشور که نام آن بر خلاف قراردگاه های دیگر اعلام نشده قرار است بصورت یک دفاع حقیقی انجام شود. قرار است با توپ های 23 میلیمتری 8 لول که به صورت شبکه ای کنار هم چیده می شوند دفاع در برابر موشک های کروز تمرین شود.
این مانور از امروز بمدت 5 روز در مناطق یاد شده در بالا آغاز شد.
با توجه به این که احمدی نژاد و مشاور مطبوعاتی او "جوانفکر" اعلام کرده اند در مذاکرات جدید با گروه 1+5 حاضر به مذاکره بر سر مسائل اتمی ایران نیستند و تنها حاضرند در باره رهبری جهان گفتگو کنند، این مانور جدید با پیش بینی شکست چند باره مذاکرات اتمی و آماده شدن برای حمله به تاسیسات اتمی ایران صورت می گیرد.
سرتیپ میقانی مانوری را که از امروز شروع شد دارای سه مرحله اعلام کرد که مرحله سوم آن دفاع زمین به هوا، علیه هواپیماهای بدون سرنشین یا با سرنشین اما حامل موشک های کروز است.
قرار بود سیستم دفاع موشکی "اس-۳۰۰" پس از تحویل از روسیه در همین مناطقی که اکنون مانور برای دفاع از آنها شروع شده مستقر شود که روسیه پس از مدت ها کشاکش سیاسی، سرانجام حاضر به تحویل آن به جمهوری اسلامی نشد و قرارداد خود را دراین باره لغو کرد.
با سمت گیری جلب سرمایه گذاری خارجی
با سمت گیری جلب سرمایه گذاری خارجی
حمایت مجلس
از بخش خصوصی غیر نظامی
مجلس با حذف ماده 68 مكرر 10 لایحه برنامه پنجم توسعه برای حمایت دولت از شكل گیری نهادهای مالی بزرگ مخالفت و تصویب و دولت را موظف کرد که از بنگاه های بزرگ برای رقابت در عرصه بین المللی حمایت كند. رئوس اصولی که مجلس در برنامه پنجم گنجاند بدین ترتیب است:
1- فعالیت های بانكی؛ بیمه ای بویژه توسط بخش غیردولتی با سرمایه گذاری مشترك خارجی.
2- شناسایی و رفع موانع توسعه بنگاه های بزرگ، بویژه با سرمایه گذاری مشترك خارجی
3- حمایت از ادغام شركت های كوچك و متوسط جهت تبدیل آنها به بنگاههای رقابت پذیر، بویژه در منطقه ای و در نظر گرفتن یارانه سود تسهیلات.
4- حمایت از كنسرسیوم های پیمانكاری بزرگ كه منجر به حضور فعال آنها درسایر كشورها در قالب توسعه روابط خارجی با سایر كشورها شود.
مجلس همچنین اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران را موظف به همكاری با اتاق تعاون و شورای اصناف كشور و شناسائی بخشنامه های مخل تولید و سرمایه گذاری در ایران کرد.
مجلس همچنین مقرر كرد که بمنظور تبادل نظر دولت و بخش خصوصی، تعاونی و تسهیل فعالیت های اقتصادی این بخش ها؛ شورای گفت وگوی دولت و بخش خصوصی با 27 عضو تشكیل شود. دبیرخانه این شورا بدون دریافت كمك از دولت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران دایر خواهد شد.
روزنامه كار و كار گر 23-8-89-
حمایت مجلس
از بخش خصوصی غیر نظامی
مجلس با حذف ماده 68 مكرر 10 لایحه برنامه پنجم توسعه برای حمایت دولت از شكل گیری نهادهای مالی بزرگ مخالفت و تصویب و دولت را موظف کرد که از بنگاه های بزرگ برای رقابت در عرصه بین المللی حمایت كند. رئوس اصولی که مجلس در برنامه پنجم گنجاند بدین ترتیب است:
1- فعالیت های بانكی؛ بیمه ای بویژه توسط بخش غیردولتی با سرمایه گذاری مشترك خارجی.
2- شناسایی و رفع موانع توسعه بنگاه های بزرگ، بویژه با سرمایه گذاری مشترك خارجی
3- حمایت از ادغام شركت های كوچك و متوسط جهت تبدیل آنها به بنگاههای رقابت پذیر، بویژه در منطقه ای و در نظر گرفتن یارانه سود تسهیلات.
4- حمایت از كنسرسیوم های پیمانكاری بزرگ كه منجر به حضور فعال آنها درسایر كشورها در قالب توسعه روابط خارجی با سایر كشورها شود.
مجلس همچنین اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران را موظف به همكاری با اتاق تعاون و شورای اصناف كشور و شناسائی بخشنامه های مخل تولید و سرمایه گذاری در ایران کرد.
مجلس همچنین مقرر كرد که بمنظور تبادل نظر دولت و بخش خصوصی، تعاونی و تسهیل فعالیت های اقتصادی این بخش ها؛ شورای گفت وگوی دولت و بخش خصوصی با 27 عضو تشكیل شود. دبیرخانه این شورا بدون دریافت كمك از دولت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران دایر خواهد شد.
روزنامه كار و كار گر 23-8-89-
با تصویب مجلس
با تصویب مجلس
دست احمدی نژاد
از جیب بانک مرکزی در آمد!
مجلس، پس از یک رای گیری، با اکثریت آراء احمدینژاد را از ریاست مجمع عمومی بانک مرکزی کنار گذاشت. همچنین اختیار انتصاب رئیس کل بانک مرکزی و قائممقام وی نیز که تاکنون از اختیار رئیس جمهور بود از او سلب شد و به مجمع عمومی بانک تفویض شد.
این دو مصوبه مجلس ۱۰۶ رای موافق، ۸۵ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع داشت.بموجب مصوبه جدید مجلس، دادستان کل کشور و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اتاق ایران به ترکیب هفت نفره اقتصاددان مجمع عمومی بانک مرکزی اضافه شدند و این مجمع از این پس 11 عضو دارد.
محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی، که به نمایندگی از دولت در جلسه مجلس حضور یافته بود از مخالفان تصویب این پیشنهاد بود. او گفت که با این مصوبه استقلال بانک مرکزی خدشهدار می شود و ورود ۷ نفر از بخش خصوصی در برابر ۴ نماینده دولت در این مجمع به صلاح اقتصاد و کشور نیست.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به این مخالفت اظهار داشت که این افراد نمایندگان بخش خصوصی نیستند و اقتصاددادنهای باتجربهای هستند که توسط دولت معرفی و توسط مجلس تأیید میشوند.
جلوگیری از آسیبهای ناشی از وابستگی بانک مرکزی به دولت از دلائل مصوبه جدید مجلس اعلام شده است.
ضمنا یکی از دلایل تغییر ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی تحریم های سازمان ملل و همچنین تحریم های ویژه امریکا و اروپا که پیامد آن مصادره اموال بانک مرکزی به عنوان اموال دولتی است اعلام شد.
استقلال سیاستهای پولی از سیاستهای مالی دولت نیز از جمله دلائل دیگر این مصوبه اعلام شده است. تاکنون سیاستهای پولی کشور در خدمت سیاستهای مالی دولت بوده است.
از جمله دلائل دیگری که برای مصوبه جدید بیان شده بازگرداندن استقلال بانک مرکزی دربرابر صندوق بینالمللی پول و محافل اقتصادی دنیاست.
مجلس همچنین تصویب کرد که نرخ ارز در پنج سال آينده ، بر خلاف آنچه که تاکنون انجام می شده با توجه به «رقابتپذيری در تجارت جهانی» و «تورم داخلی و خارجی» تعيين شود.
نرخ سود سپردههای بانكی نیز بايد با توجه به نرخ تورم تعیین شود.
دست احمدی نژاد
از جیب بانک مرکزی در آمد!
مجلس، پس از یک رای گیری، با اکثریت آراء احمدینژاد را از ریاست مجمع عمومی بانک مرکزی کنار گذاشت. همچنین اختیار انتصاب رئیس کل بانک مرکزی و قائممقام وی نیز که تاکنون از اختیار رئیس جمهور بود از او سلب شد و به مجمع عمومی بانک تفویض شد.
این دو مصوبه مجلس ۱۰۶ رای موافق، ۸۵ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع داشت.بموجب مصوبه جدید مجلس، دادستان کل کشور و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اتاق ایران به ترکیب هفت نفره اقتصاددان مجمع عمومی بانک مرکزی اضافه شدند و این مجمع از این پس 11 عضو دارد.
محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی، که به نمایندگی از دولت در جلسه مجلس حضور یافته بود از مخالفان تصویب این پیشنهاد بود. او گفت که با این مصوبه استقلال بانک مرکزی خدشهدار می شود و ورود ۷ نفر از بخش خصوصی در برابر ۴ نماینده دولت در این مجمع به صلاح اقتصاد و کشور نیست.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به این مخالفت اظهار داشت که این افراد نمایندگان بخش خصوصی نیستند و اقتصاددادنهای باتجربهای هستند که توسط دولت معرفی و توسط مجلس تأیید میشوند.
جلوگیری از آسیبهای ناشی از وابستگی بانک مرکزی به دولت از دلائل مصوبه جدید مجلس اعلام شده است.
ضمنا یکی از دلایل تغییر ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی تحریم های سازمان ملل و همچنین تحریم های ویژه امریکا و اروپا که پیامد آن مصادره اموال بانک مرکزی به عنوان اموال دولتی است اعلام شد.
استقلال سیاستهای پولی از سیاستهای مالی دولت نیز از جمله دلائل دیگر این مصوبه اعلام شده است. تاکنون سیاستهای پولی کشور در خدمت سیاستهای مالی دولت بوده است.
از جمله دلائل دیگری که برای مصوبه جدید بیان شده بازگرداندن استقلال بانک مرکزی دربرابر صندوق بینالمللی پول و محافل اقتصادی دنیاست.
مجلس همچنین تصویب کرد که نرخ ارز در پنج سال آينده ، بر خلاف آنچه که تاکنون انجام می شده با توجه به «رقابتپذيری در تجارت جهانی» و «تورم داخلی و خارجی» تعيين شود.
نرخ سود سپردههای بانكی نیز بايد با توجه به نرخ تورم تعیین شود.
Subscribe to:
Posts (Atom)