عضو فعلی شورای سیاستگزاری سازمان ادوار تحکیم، در گفتوگوبا خودنویس، ضمن اشاره به نکات مثبت و منفی «بیانیه آذر» میرحسین موسوی، صدور چنین بیانیهای را بهتر از عدم صدور آن میداند، اما معتقد است این بیانیه نمیتواند حرکتی عظیم در میان دانشجویان ایجاد کند.
مصطفی خسروی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه علم و صنعت، مدیرمسوول «روزنامه» دانشجویی آرمان میگوید:« بیانیه آذرماه آقای موسوی، از یک نظر بیانیه خوبی بود و از برخی جهات هم نکات منفی هم داشت. این که ایشان بعداز مدتها جامعه جوان و دانشجویان ایران را مورد خطاب قرار داند، باید به فال نیک گرفت. همینکه برخلاف گذشته و به خصوص کارنامه اصلاحطلبان، سعی نکردند برای دانشجویان خطمشی مشخصی راترسیم کنند و سعی کنند که راه و روش اعتراضات را به دانشجویان و خرد جمعی آنان، ارجاع دهند، نشانههای خوبی است.»
خسروی درباره نکات منفی این بیانیه چنین اظهارنظر میکند: «وقتی به کلیت این بیانیه نگاه میکنیم، میبینیم که صرفا آذر و ۱۶ آذر تبدیل به یک بهانه شده است برای صدور بیانیه. یعنی وقتی به بیانیه مینگرید، بیشتر مواردی که در بیانیه آمده، مسایل کلی هست که البته باید هم ذکر شود، اما نقش دانشجو در آن به عنوان یک کمککننده به جنبش سبز تقلیل یافته است. این در حالی است که به نظر من، اساسا نقش جنبش دانشجویی و دانشجو، کاملا متفاوت است. قبل از جنبش سبز، جنبش دانشجویی وجود داشته است. مطالبات دانشجویی همواره بوده و متفاوت هم بوده است. از مطالبات سیاسی بگیرید تا صنفی و آموزشی. اما در این بیانیه، نقش دانشجو، تنها به عنوان یکی از همراهان جنبش سبز بوده است و این با خاستگاه جریانات دانشجویی تفاوت دارد.»
خسروی میافزاید:«ای کاش به خواستههای جنبش دانشجویی، اتفاقاتی که در سی سال گذشته پیرامون جنبش دانشجویی و دانشگاه رخ داده،اتفاقاتی که برای اساتید افتاده است و ... صحبت میشد. صدور چنین بیانیهای شاید شائبه استفاده ابزاری از جریانات دانشجویی را در میان منتقدان زنده کند. گرچه در کل معتقدم صدور این بیانیه از عدم صدورش خیلی بهتر است. شاید همین بیانیه بتواند تبدیل به فرصتی شود برای جنبش دانشجویی و دیگر گروههای معترض. نکته مسلم این است که نباید جنبش دانشجویی را بازوی داخلی جنبش سبز بدانیم، بلکه این جنبش را باید به عنوان جریان و جنبشی مستقل از جنبشهای دیگر دانست.»
خسروی درباره تاثیر این بیانیه بر دانشجویان میگوید: «این بیانیه شاید بتواند روی دانشجویان تاثیر داشته باشد، اما تاثیر آن تکان دهنده نخواهد بود. چون خواستهای فعالان دانشجویی قبل از این بیانیه هم بوده و ریشه در ۵۷ سال مبارزه سیاسی دارد. جنبش دانشجویی، جنبشی نیست که امروز و دیروز به وجود آمده باشد. به نظرم این بیانصافی است که جنبش دانشجویی را فقط در جریانات یک سال و نیم گذشته ببینیم. شاید این بیانیه بتواند در دانشجویانی که پیش از این در جریانات حاضر نبودهاند، وارد فعالیتهای سیاسی نشدهاند.»
وی درباره این بیانیه میافزاید: «راهبردهایی که در این بیانیه آمده است، همان راهبردهای یک سال و نیم گذشته است. داستان صبر و استقامت است و داستان آگاهیرسانی. البته بحث آگاهیرسانی را باید جدی گرفت. این همان کاری است که پیش از انقلاب هم انجام میشده است. و اتفاقا دانشجویان هم نقش مهمی در آن داشتند و آن هم انتقال اطلاعات به قشر محروم و ناآگاه جامعه است.»
خسروی در پایان اضافه میکند: «جنبش دانشجویی میتواند به دلیل پراکندگی در کل کشور، میتواند نقشی اساسی در آکاهیرسانی داشته باشد. اما غیر از این مساله و غیر از بحث صبر و استقامت مردم که در یک سال و نیم گذشته، منتظر فرصت مناسب بودهاند تا انرژی انباشته خود را آزاد کنند، راهکار شگفتانگیز دیگری در این بیانیه نمیبینیم. کلا برای جنبش سبز و جنبش دموکراسیخواهی ایران، که خود آقای موسوی هم تصریح کردهاند، آینده نگران کنندهای است با توجه به وضعیت جامعه، هنوز از طرف رهبران جنبش سبز برنامه خاصی ندیدهایم.»
No comments:
Post a Comment