محورهای انحرافی
در سخنرانی آقای خامنه ای
آقای خامنهای، دیروز با نمایندگان مجلس هشتم دیدار كرد. در این دیدار وی به شیوه معمول خود یك طرفه سخنرانی كرد و یك جا تكلیف مسایل ایران و منطقه و جهان را روشن كرد!
آقای خامنهای در سخنان خود با اشاره به ضرورت وحدت بین مسئولان و دولت و مجلس به "جریان چپ" اول انقلاب اشاره كرد و گفت: "جریانی كه اوایل انقلاب به جریان چپ مشهور بود و شعارهای خوبی میداد با وجود داشتن آدمهای با تقوا، از مراقبت و تقوای جمعی غافل شد و كار به جایی رسید كه «فتنه گران ضد امام حسین (ع) و ضد اسلام و امام»، به آنها تكیه كردند كه این واقعیت نشان میدهد غفلت از تقوای جمعی، خطری بسیار بزرگ است."
در این سخنان كه بنوعی پاسخ به سخنان اخیر محمد خاتمی است، وی چند نكته را متذكر میشود:
اول. حساب خود را از "جریان چپ" اول انقلاب جدا میكند،
دوم. اصطلاح "خط امام" را برای جریان چپ به كار نمیبرد تا خارج بودن خود وی از خط امام یادآوری نشود،
سوم. ادعاهای سبك و سطحی از نوع "فتنه گران ضد امام حسین و اسلام و امام" را به آنها میچسباند كه بیشتر نشاندهنده میزان "بصیرت" و موقعیت بسیار ضعیف و متزلزل خود اوست كه بدون چنین تهمتهایی نمیتواند به رهبری خود ادامه دهد. درحالیکه خود خوب می داند ماجرا آتش زدن عکس آقای خمینی و یا توهین به امام حسین در روزعاشورا تماما هدایت شده از بیت رهبری و طرح های ستاد کودتا برای سرکوب خونین و کشتار مردم بود.
چهارم. مدعی است كه این جریان گویا از "تقوای جمعی" غافل شده است. یعنی حتما همان تقوایی كه "اصولگرایان" و باند احمدی نژاد- مشایی تا به امروز داشته اند و این فساد و غارت و تبعیض و ویرانی اقتصادی نشانه آنست و فجایع كهریزك و رجایی شهر هم حتما نماد آن "تقوای جمعی" است كه آقای خامنهای حافظ و نگهدارنده آن بوده است.
پنجم. ایشان میخواهد بگوید كه وحدت با رمالها و جن گیرها، مداحان و چاپلوسان و دار و دسته احمدی نژاد- مشایی را ولو اینكه یك سر آنها به امریكا و اسراییل هم بند باشد به همكاری با اصلاح طلبان و تسلیم شدن به خواست مردم ترجیح میدهد.
وی با این سخنان نشان میدهد كه در ادعاهای خود در مبارزه با امریكا هم صداقت ندارد و اگرنه برای حفظ باند مشكوك احمدی نژاد - مشایی رهبران دانشجویان خط امام تسخیركننده سفارت امریكا را به زندان نمیانداخت و خانه نشین نمیكرد.
بالاخره اینكه آقای خامنهای تصور میكند كه بحران، بحران امثال محمد خاتمی یا میرحسین موسوی یا مهدی كروبی و مسئله بر سر قدرت این یا آن است. او هنوز درك نكرده كه بحران، بحران خود او و مسئله بر سر آینده ایران و تمامیت ارضی آن است. مشكل در آنست كه ظاهرا آقای خامنهای از ترس از دست دادن قدرت نمیتواند تن به وحدت ملی بدهد ولو اینكه به قیمت نابودی ایران تمام شود.
آقای خامنهای در این دیدار سخنان دیگری هم گفت و از جمله مدعی شد: "انتخابات برای ما یك پرچم افتخار است. مسئولین كشور در سه قوه مراقب باشند احترام انتخابات را نگه دارند، روا نیست كسی دخالتی در روند انتخابات كند."
ایشان نگفت كه بیشترین كسی كه تا به امروز در روند انتخابات دخالت و حتی دخالت کودتائی كرده خود او بوده چه در ابتدای رهبری و جریان مجلس چهارم كه "نظارت استصوابی" شورای نگهبان را تایید كرد و همین "جریان چپ" را كه اكنون مدعی هستند حرفها و شعارهای خوبی میداد حذف كرد. چه در این آخرین انتخابات یعنی پیش و پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری كه ابتدا به دفاع همه جانبه از احمدی نژاد برخاست و بعد هم بدون طی روند قانونی و تایید شورای نگهبان، دخالت كرد و كار انتخابات را تمام شده اعلام كرد.
در زمان مجلس ششم و هنگامی كه این مجلس میخواست نظارت استصوابی را حذف كند نیز باز او دخالت كرد و از نظارت استصوابی، یعنی دست چین شدن نمایندگان توسط شورایی كه خود او اعضایش را انتخاب میكند پشتیبانی كرد. در پایان كار مجلس ششم هم باز بسود شورای نگهبان دخالت كرد. درواقع انتخاباتی نبوده كه آقای خامنهای به این یا آن شكل در آن دخالت نكرده باشد. حتی در همین جلسه هم كه این سخنان را گفت باز در كار انتخابات دخالت كرد و مخالف نظر نمایندگی كه با نظارت شورای نگهبان در طول دوران نمایندگی مخالف هستند موضع گرفت و از این طرح كه در واقع خواندن فاتحه مجلس است حمایت كرد.
اقای خامنهای با اشاره به جنبش سبز مردم گفت: "حتی اگر با نگاه خوشبینانه به آن ماجرا نگاه كنیم، گناه بزرگ و غیرقابل اغماض فتنهگران این است كه شبهه و خدشه ذهنی خود را به چالشی در مقابل نظام تبدیل كردند و به نظام و كشور ضربه زدند."
در واقع گناه بزرگ مردم ایران و رهبران جنبش سبز، یا به زعم ایشان "فتنه گران" این بوده كه "بصیرت" شان از آقای خامنهای بیشتر بوده است. این مردم بودند كه دولت احمدی نژاد را "امپراتوری دروغ"، دولت رمالی و تقلب نامیدند و اقای خامنهای بود كه در كنار این امپراتوری دروغ و رمالی ایستاد. مردم بصیرت فهمیدن این را كه در انتخابات تقلب شده داشتند ولی آقای خامنهای بصیرت درك اینكه مردم تقلب را خواهند فهید نداشت. "فتنه" كودتا از اینجا شروع شد.
سخنان آقای خامنهای یكبار دیگر نشان میدهد كه بزرگترین مشكل وی كمبود "بصیرت" و اصرار و حرص بر جمع كردن قدرت در دست خود و خانواده اش با وجود این بی بصیرتی است. فاجعه كنونی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و فرهنگی و قرار گرفتن كشور بر لبه پرتگاه نابودی همه و همه حاصل این بی بصیرتی است.
No comments:
Post a Comment