Tuesday, May 5, 2009

شهلا لاهیجی: می خواهند آرای رقیب را بشکنند کاندیدای زن دراین دوره یک بازی است




شهلا لاهیجی، از فعالان جنبش زنان ایران، بعنوان سخنگوی ائتلافی که اخیرا از گروه های جنبش برابری حقوق زنان در جمهوری اسلامی تشکیل شده، با سایت "بامداد خبر" مصاحبه ای مفصل کرده است. این مصاحبه را "ویدا خسروی" با خانم لاهیجی انجام داده و کامل آن را میتوانید در این سایت بخوانید. آنچه را در ادامه می خوانید خلاصه شده نکاتی از آن مصاحبه است.

شهلا لاهیجی در ابتدای این مصاحبه می گوید:

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، فعالان حقوق زنان با تشکیل یک ائتلاف، مطالبات زنان ایران، از جمله تغییر چهار بند قانون اساسی و پیوستن ایران به کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان را خواستار شدند. این خواست بعنوان خواست زنان ایران از رئیس جمهور آینده تلقی شده است. با توجه به این که در دوران احمدی نژاد چنین خواستی عملی نشده، این اقدام خطاب فعالان زن به رئیس جمهور اصلاح طلب آینده کشور تلقی شده است.

شهلا لاهیجی، یکی از چهره‌های این ائتلاف در گفتگوئی با سایت "بامداد خبر" در این رابطه گفت:

مردم ما در سال 76 مثل مردمی که از خواب بیدار می‌شوند، پس از 20 سال سکوت ناگهان از خواب بیدار شدند و شگفت‌آورترین انتخابات را آفریدند. رای به آقای خاتمی، به نوعی اعلام حضور مردم در صحنه بود.

در مجلس پنجم تصویب قوانین توسط زنان علیه زنان، در بیرون از دانشگاه‌ها آن فاجعه کوی دانشگاه، سپس در مجلس تصویب قانون استفاده ابزاری از زنان که عملاً هر گونه دفاع از زن‌ها را قابل مجازات می‌دانست و اگر در مطبوعات مقاله‌ای باشد به طرفداری از زنان بر ضد مردان، مجازات 6 ماه حبس و 80 ضربه شلاق دارد. شما تصور کنید که در کجای دنیا ممکن است مجلسی چنین قانونی را برای زنان تصویب کند.

خود زنان آن را به مجلس بردند. در آن مجلس کسانی بودند مانند خانم جلودارزاده که مدعی اصلاح‌طلبی بودند و حالا ایشان خودشان را نماینده زنان کارگر نیز می‌دانستند و بعد ما در مقطع بین مجلس پنجم و ششم در حقیقت این‌ها را به مؤاخذه کشیدیم. منظور من از همه این حرف‌ها، این است که این دغدغه‌های ذهنی برای ما بود. ما عدم توفیق اصلاح‌طلبان و یأس مردم از اصلاح طلبان و تصمیم‌های سازمان‌هایی که مدافع اصلاح‌طلبی هستند- نه اصلاح طلبان- و یأس و عقب‌نشینی این‌ها را هم به خاطر بهایی که پرداخته‌بودند، شاهد بودیم. به هر حال در مجموع من سرگردان بودم که چه باید کرد؟ چون متوجه شده‌بودم که یأس ما نتیجه‌اش آمدن کسانی است که هم می‌تواند برای کشور خطرناک باشد، هم مملکت را به ورطه شکست اقتصادی بکشاند و هم از لحاظ اجتماعی مملکت را عقب ببرد. با تفکری که انسان نمی‌تواند تحلیل کند که از کجا آمده، چه در زمینه‌های فرهنگی و چه در زمینه‌های دیگر، عملاً کشور را در موقعیت بن بست قرار دهند. ما فکر می‌کردیم یکی از دلایل این امر، تقصیر ما بود. یعنی این ما مردم هستیم که هنوز این ترس‌خوردگی تاریخی از حاکمان‌مان را داریم که نباید سؤال کنیم و حق نداریم از دولت‌هایمان سؤال کنیم؛ یعنی ما یادمان رفته که مشروطه‌ای بوده و حالا انقلاب هم شده و در این انقلاب تماماً حرف از حقوق مردم بوده‌است. ولی این مردم هنوز بر اساس آن میراث تاریخی جرأت مؤاخذه کردن دولت‌مردان‌شان را ندارند و نمی‌توانند بپرسند چرا فلان وظیفه و تکلیف انجام نشد. مردم رأی‌شان را می‌دهند و بعد به دنبال کارشان می‌روند و مؤاخذه‌ای در کار نیست. نتیجه این می‌شود که دولت‌ها می‌توانند شالتاق‌های عجیب و غریب انجام دهند و گاهی کاملاً در جهت خلاف منافع مردم حرکت کنند و گاهی کاملاً‌ بساط سرکوب را در پیش بگیرند و این‌ها به خاطر این است که ما تقاضایی نکرده‌ایم. ما به کاندیدا خواسته‌ای اعلام نکردیم. حتی موقعی که اصلاح‌طلب‌ها لیست انتخاباتی خود را برای مجلس ششم ارئه داده‌ بودند، مردم فقط می‌رفتند و اسم این افراد را در برگه آرا می‌نوشتند، بدون آن‌که بدانند این نماینده زن چه کاری می‌خواهد انجام دهد.

اهمال دوران اصلاحات در مسائل اقتصادی عملاً این بهانه را به دست دولت نهم داد که بتواند برنامه چهارم توسعه را که از ابتدا برنامه بسیار خوبی بود و در آن بسیاری از مسائل برای زنان آمده ‌بود و به مسائل زنان توجه شده‌ بود و بودجه‌های عظیمی برای به اصطلاح نیروهای کمکی اختصاص داده‌ بود تا زنان بتوانند به آن‌چه در قانون اساسی نوشته شده ‌است- رشد و شکوفایی استعدادهای نهفته- برسند کاملاً به هم بزند و تمام موادی که مربوط به زنان بود، از آن خارج کند و دور بریزد.

ما از آقای احمدی‌نژاد سؤال نکردیم. علت‌اش این بود که ما چیزی از آقای احمدی‌نژاد نخواستیم. ایشان حرف‌هایی زده‌بودند، حتی به نظر من بسیاری از حرف‌هایشان مغایر با اصول بود؛ مانند این‌که گفتند من نفت را بر سر سفره مردم می‌آورم. من برایم تعجب‌آور بود که چرا کاندیداهای دیگر به او نمی‌گویند که تو حق نداری نفت را سر سفره کسی ببری، نفت که ارث پدری نیست که هر کس هر طور مایل باشد، آن را تقسیم کند و این اراده ملت باید باشد که صرف زیرساخت‌ها و اشتغال شود و نباید 30 هزار تومان، 30 هزار تومان به مردم داده‌ شود و بعد یک دفعه 1 میلیاردش هم گم شود و کسی نفهمد. خودمان راهم مقصر می‌دانم زیرا ما سؤال نکردیم و درخواست ندادیم، مطالبه نکردیم و ضمانت اجرایی نخواستیم. گفتند ما با لباس زنان کاری نداریم، ولی 2 ماه بعد در خیابان‌ها آمدند و آن فشار و آبروریزی را در سطح جهانی برای کشورمان فراهم کردند که به صورت فیلم و عکس در سر تا سر دنیا پخش شد.

به همین دلیل این بار بیانیه ای را به اتفاق، بدون آن‌که ذکری از کاندیدایی شود یا دفاعی از کاندیدایی یا اتهامی به کاندیدای دیگر، صرفاً به عنوان کف مطالبات ارائه دادیم . اما، یادمان باشد که این همه مطالبات زنان نیست.

با توجه به موافقت ضمنی شورای نگهبان جهت تأیید صلاحیت زنان، چرا از کاندیداتوری یک زن حمایت نکردید؟

به نظر من کاری که شورای نگهبان در این مقطع انجام داده ممکن است یک بازی باشد که رأی بعضی از کاندیداها را بشکند و برای بعضی دیگر امتیاز بیاورد. البته ما با اصل مسئله موافقیم، اما بحث بر سر یک بازی سیاسی و مقطعی است. این مبارک است که تابویی شکسته شد.

ما – ائتلاف- هیچ چیز نمی‌خواهیم به جز این‌که مردم ما به یاد بیاورند که حاکمان اصلی مردم‌اند و نه حکومت‌گران. حکومتگران منتخبان این حاکمان واقعی‌اند، چون این ملت ماندنی است و حاکمان در رفت و آمدند.

لاهیجی در بخش دیگری از این مصاحبه در باره ساختار سنتی حوزه های دینی و مجلس و شورای نگهبان در باره مسائل مربوط به زنان گفت:

اولاً اندیشه‌های خیلی خیلی انقلابی این دوران هم از دل همین حوزه درآمده‌اند و بانیان‌اش- آیت‌الله صانعی و کسانی که در مورد مسائل زنان حرف می‌زدند- از دل همان درآمدند و من گمان نمی‌کنم که هیچ جریانی بخواهد در مقابل خواست مردم بایستد. چون این قوانین قابلیت اصلاح دارند، به خصوص در تشیع که قابل تفسیر است، حتی در پیام‌هایی از بزرگان گفته شده‌است که به‌روز زندگی کنید و به گذشته پناه نبرید. این‌ها همیشه این امکان را دارند که نو بایندیشند و شما می‌بینید که این جریان نواندیشی هم در نگرش دینی شروع شده‌است.

ما زود خسته می‌شویم. باید یادمان باشد، شکستن سنت، مشکل‌تر از شکستن قواعد دین است؛ یعنی من آن را به پای دین نمی‌گذارم، به پای سنت می‌گذارم. من معتقدم که سنت ما به خصوص این‌که کشوری قدیمی با تاریخ کهن است، مانند مرباهای ته شیشه می‌ماند که زمان می‌برد تا ما آن را حل کنیم و از آن غلظت بیرون بیاوریم. باید صبور بود و پی‌گیر. ما زود حوصله‌مان سر می‌رود. فکر می‌کنیم در انتخاباتی لاهیجی کردیم، دیگر تکلیف‌مان تمام شد. خیر تکلیف ما به عنوات یک شهروند، در هیچ لحظه‌ای از زمان تمام نمی‌شود. ممکن است یک نسل پیر وخسته شود، بعد نسل جوان‌تر باید جای‌شان را بگیرد و باید مرتب به هم نیرو بدهند تا زمانی که ما به آن جای‌گاهی برسیم که می‌خواهیم در آن مقطع به آن برسیم.

یکی از اتهامات خاتمی این بود که منتخب زنان و جوانان بود. به ایشان می‌گفتند شما منتخب زنان و جوانان هستی و انتخا‌بت جدی نیست. اما این اتفاق افتاد. این منتخب زنان، رئیس جمهور شد. من با توجه به سال‌های طولانی که کار کردم، می‌بینم که چه‌ اتفاقات جالبی افتاده ‌است. روزی من در دانشگاه امیرکبیر بودم و دختر دانشجویی که علوم ریاضی می‌خواند، به من گفت باید معجزه‌ای رخ دهد تا وضعیت زنان درست شود. گفتم تو خودت نمونه معجزه‌ هستی، منتهی مشکل‌ات این است که فکر می‌کنی معجزه باید از آسمان بیاید. در همین زمین اتفاق می‌افتد که 20 سال پیش، 3 دانشجوی دختر در این دانشگاه بود و امروز شما ببین چه‌ قدر هستید و این یعنی معجزه؛ معجزه زمینی. اسم این‌ها تکامل اجتماعی است و این است که اندازه و درجه پذیرش جامعه را تعیین می‌کند.

ما امروز در مورد آموزش دختران حرف داریم، چون در قانون اساسی ما آمده‌ است که "همه آحاد ملت باید تا پایان دوران دبیرستان از امکانات رایگان جهت تحصیل استفاده کنند". ولی واقعاً دخترانی که در روستاها زندگی می‌کنند که تا مسافت 5 کیلومتری‌شان مدرسه راهنمایی نیست، می‌تواند برود و در مقطع راهنمایی ادامه تحصیل بدهد؟ هر چقدر هم که استعداد داشته ‌باشد، کاندیدا می‌گوید بله من این کار را می‌کنم. ما می‌گوییم چه طور 200 هزار کلاس کم داریم که 150 هزار تا از این کمبود در مورد دختران است. در مورد بودجه آن نیز، توجه کنید که بودجه آموزش‌وپرورش یک‌ چهارم شده‌است و به جایش بودجه قرآنی بیست‌ و پنج برابر شده‌است. چه کسی در این مورد تصمیم گرفته ‌است؟ این‌ها نتیجه عدم لاهیجی و سؤال نکردن ماست در مقاطع انتخاباتی.

امروز بالأخره کاندیداهای ما فهمیدند که باید روی مسائل زنان مانور دهند، چون این دیگر چیزی نیست که بشود از آن گذشت. حتی دولتی که ابتدا می‌گوید مسئله من طبقات فرودست جامعه است، مجبور می‌شود بگوید که ممکن است یک سونامی درباره زنان ایران برپا کنم. کاندیدای دیگری بگوید که من وزیر امورخارجه‌ام را از بین زنان انتخاب خواهم کرد، چرا؟ چون این سیگنال‌ها زده می‌شود که دیگر نمی‌توان کابینه بدون زن در دنیا ارائه داد. لااقل باید ژست‌اش را گرفت. این‌ها جوشش‌هایی است که در سطح به نظر آرام جامعه در حال غلیان کردن است و کسی نمی‌تواند این‌ها را ندیده بگیرد. به نظر من مسئله زنان را هیچ کس نمی‌تواند در ایران نادیده بگیرد، برای همین هم با آن اینقدر مخالفت می‌ شود. مسائل زنان ایران جهانی شده‌است؛ تقریبا در تمام اخباری که در سرتاسر دنیا می‌بینید، حتماً در مورد مسائل زنان ایران صحبت می‌شود.

بیاییم و در مورد زن بودن یا نبودن رئیس جمهور صحبت نکنیم. این مهم است که بیایم و در مورد سلامت انتخابات حرف بزنیم. اما اگر بخواهیم سلامت انتخابات را بررسی کنیم، باید از همان آغاز گزینش‌اش بگوییم. همیشه به این دلایل ما قهر کردیم. ولی قهر ما نتیجه‌اش این شده‌است. امروز هم شاید عده‌ای می‌خواهند همه قهر کنیم، چون به آشتی مردم نیازی ندارند. مملکتی که تولید ندارد و فقط با پول نفت زندگی می‌کند، اصلاً به مردم احتیاج ندارد. چون او نمی‌باید از پول مالیات بودجه‌اش را تأمین کند، او یک منبع زیرزمینی را که باید صرف زیرساخت‌ها شود، مصرف می‌کند و گاهی هم مقداری از آن گُم می‌شود. همین بحث‌ها نشان‌دهنده اهمیت موقعیت زنان در جامعه است. چیزی که هست اهالی جنبش زنان اعم از محافظه‌کار و اصلاح‌طلب و سکولار، همه‌شان باید بدانند که در حقیقت این درد مشترک است که آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. حتی خانم رئیس جمهور هم اگر شوهر محترم‌شان نامه‌ای ندهند که ایشان هر جا می‌خواهند می‌توانند بروند، شامل این تبعیض می‌شوند.

وای به حال آن نماینده زنی که در مجلس می‌گوید، زنان باید در خانه بنشینند و بابت زاییدن‌شان مزد بگیرند. به آن‌ها گفتم فکر نکنید حرف جدیدی می‌زنید 50 سال قبل هم هیتلر این کار را انجام می داد و جایزه هم می‌داد و به زن‌هایی که 7 بچه زاییده‌بودند، مدال آهن می‌داد.

من به آن‌ها گفتم، چرا از خودتان شروع نمی‌کنید و اگر به این باور دارید، چرا نمی‌روید در خانه بنشینید. شما نمی توانید در مجلس بنشیند و نسخه برای زنان دیگر بپیچید. این خواهران ما متوجه نیستند که چه می‌گویند و اگر خوب فکر کنند، باید کمی هم بیش از این جریان‌های جناحی به جنسیت‌ شان نگاه کنند و بدانند که امر تربیتی در جامعه ما به دست زنان انجام می‌گیرد.

No comments:

Post a Comment