جلیل زلاند یکی از پیشگامان موسیقی معاصر افغانستان دیروز پنجشنبه به سن هفتاد و چهار سالگی به دنبال یک بیماری طولانی در شهر تارزانا در کالفرنیای آمریکا بدرود حیات گفت.
سهیلا زلاند دختر جلیل زلاند که او نیز آوازخوان است در باره آخرین روزهای زندگی پدرش گفت که پدرش همیشه از میهن و هم میهنانش یاد می کرد ومی خواست در کشورش باشد و همانجا آرام بگیرد، اما بیماری امانش نداد.
سهیلا که پرستاری و مواظبت از پدرش را تا آخرین لحظات به عهده داشت، می گوید پدرش به شدت خانواده اش را دوست داشت و نسبت به دخترانش بسیار مهربان بود.
جلیل زلاند از نخستین آوازخوانان آماتور بود که در دهه پنجاه میلادی، مدیریت موسیقی افغانستان را به عهده گرفت. او در همکاری با سایر آماتورها کوشش بسیاری را برای ایجاد موسیقی پاپ افغانی یا موسیقی امروزافغانی انجام داد.
موسیقی پاپ افغانی ترکیبی است از موسیقی هندی، موسیقی محلی و آهنگ های فولکلورافغانی به زبان های فارسی دری و پشتو. جلیل زلاند در جمع آوری و تدوین مجمع آهنگ های فولکلوریک زیر نظر عبدالغفور برشنا، اولین رئیس رادیوی افغانستان، بسیار کوشید.
او در همیاری و همکاری بسیار نزریک با سلیم سرمست و ننگیالی اولین آرکستر موسیقی را در رادیو افغانستان ایجاد کرد که از شهرت منطقه ای برخوردار شد و آهنگ هایی که در آن سال ها به همت نوازندگان و آوازخوانان جوان ضبط شد تاکنون گنجینه ماندگاری از موسیقی افغانی است که تا حال طراوت و تازگی دارد.
زلاند به عنوان "هنرمند حنجره طلایی" شهرت یافت و بسیاری از آوازخوانان جوان تلاش داشتند تا از او پیروی کنند.
جلیل زلاند در آواز خوانی و آهنگسازی، استعدادی خوب نشان داد. او ترانه های بسیار ساخت و اجرا کرد، آثاری که از او یک چهره ماندگار در تاریخ موسیقی معاصر افغانستان برجا می گذارد.
آهنگ های "ای زهره، ای ستاره زیبای آسمان"، "ای شعله حزین، ای درد واپسین"، "ای نگار من"، "من آمده ام" و "دلبرکم بیا به کابل بریم" از آهنگ های ماندگار و همه پسند زلاند است.
زلاند در سفری که پیش از انقلاب ایران به این کشور داشت با آهنگ "ای ساربان آهسته ران" بر اساس شعر سعدی و "من آمده ام که عشق فریاد کنم" بر اساس یک ترانه محلی شمال افغانستان، در میان شنوندگان ایرانی جای پا باز کرد. شعرهای فروغ را خواند و آهنگ هایی برای گوگوش ساخت.
در این سفر شاه ایران هدایت داد تا زمینه تحصیل فرید زلاند پسر جلیل زلاند در ایران فراهم شود. او همانجا درس خواند و در معرفی آهنگ های افغانی و آهنگسازی برای آوازخوانان معروف ایران سهم برازنده ای گرفت.
او در دیدار با مادر فروغ فرخزاد در ایران در یک ساعت یا کمتر از آن روی شعر "دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت" آهنگی ساخت که بسیار جذاب و شنیدنی است.
در سال های پسین، هایده آواز خوان ایرانی یکی از ساخته های آقای زلاند (وقتی عاشق شوی راز دلته گفته نتانی) را پسندید و اجازه خواست آن را بخواند. این آهنگ را زلاند بر اساس شعر عبدالله شادان برای دخترش سهیلا زلاند ساخته بود.
سرودهای ملی افغانستان در زمان محمد ظاهر شاه، جمهوری محمد داود و جمهوری دموکراتیک خلق را جلیل زلاند ساخته بود. او ترانه های حماسی زیادی خوانده است که هنوز از بهترین ها به شمار می آیند.
زلاند یک خانواده هنرمند را ریاست می کرد. همسرش سارا زلاند سال ها در رادیو آواز خواند که از صدای جذابی برخوردار بود. سهیلا زلاند و شهلا زلاند از چهره های ممتاز آوازخوانی به شمار می آیند و پسرانش فرید زلاند و وحید زلاند آواز خوان و آهنگسازان موفق اند. استاد زلاند دو پسر و یک دختر دیگر نیز دارد.
No comments:
Post a Comment