Saturday, June 27, 2009
اانتقاد شدید مجید انصاری از عملکرد صداوسیما؛ از کرامات رسانه ملی
پس از آن نيز در جريان برگزاري مناظرهها شاهد زير پا گذاشتن قانون و حتي بدتر از آن اصول اخلاقي بوديم. يكي از كانديداها با ايجاد فضاي كاذب تبليغاتي در جريان يكي از مناظرهها اقدام به ايراد تهمت و اتهام نسبت به چهرههاي برجسته نظام كرد و صداوسيما بهعنوان مجري اين برنامه از قراردادن فرصتي در اختيار اين چهرهها امتناع ورزيد. همان روزها رسانه ملي به راحتي از قرار دادن فرصتي در اختيار هاشميرفسنجاني، ناطق نوري و ميرحسين موسوي سرباز زد و نگذاشت پاسخ تخريبها داده شود. چندي بعد هم همگان شاهد اعطاي فرصت 22 دقيقهاي صداوسيما به محمود احمدينژاد بوديم تا پروژه اتهامزني به كمال برسد. همان زمان صداوسيما آب پاكي را روي دست همگان ريخت. پس از انتخابات هم ديگر يكسويهنگري به حد اعلا رسيد، صداوسيما در چند روز اخير در زمينه اطلاعرساني و اخبار همچنان با تكيه بر سياست يكجانبهگرايي و حتي وارونه جلوه دادن ، مسير خود را ادامه ميدهد و اين همان نكتهاي است كه به ماهيت رسانه ملي آسيب ميزند و آن را زير سوال ميبرد. در واقع صداوسيما اكنون ديگر به شكل واضح و عيان تبديل به تريبون رسمي يك جريان خاص شده است.
در 12 روز اخير بمباران تبليغاتي و تهمتزني به بخشي از جامعه ايران و برخي كانديداها با شدت ادامه دارد. هر شب در برنامه گفتوگوي ويژه خبري شبكه دوم، درست راس ساعت 22:30 شاهد حضور چهرههايي هستيم كه بيوقفه به عدهاي كه هيچ تريبوني براي دفاع از خود در اختيار ندارد، ميتازند. چهرههايي مانند غلامعلي حدادعادل و چهرههايي از اين طيف كه ميرحسين موسوي را مورد آماج حملات قرار ميدهند و يكسويه به مطرح كردن مسائلي ميپردازند كه هيچ كس در مقابلشان قرار ندارد تا پاسخ اين افتراها را بدهد.
آخرين مورد هم حضور صادق محصولي وزير كشور دولت محمود احمدينژاد بود كه در رسانه ملي حاضر شد و بدون اينكه سوالي از او پرسيده شود، شروع به پاسخ دادن به سوالهاي مطرح نشده كرد.
اين در حالي است كه به هر محكمهاي كه اين ماجرا را ببريد، خواهد گفت عدل و انصاف اين است كه فرصتي در اختيار ميرحسين موسوي و مهدي كروبي قرار ميگرفت تا آنها هم اشكالات خود را بر اين مدعاهاي بيپايان مطرح كنند، يا حداقل مناظرهاي ترتيب داده ميشد با حضور مسوولان كميتههاي صيانت از آراي منتقدان به نتيجه انتخابات و مسوولان وزارت كشور و شوراي نگهبان و شايد به اين ترتب صداوسيما تا اندازهاي خود را از مظان اين بيعدالتي بيرون ميكشيد.
اما در 12 روز گذشته، رسانهاي كه ديگر ملي نيست با سياستهاي يكسويه محض به تحليل مسائل ميرود، بسياري از اشكالات و جرائمي را كه اين روزها اتفاق افتاده است و همگان ميدانند مسبب آنها ديگران هستند، به ملت ايران نسبت داده ميشود اين در حالي است كه كانديداهاي محترم انتخابات، طرفداران و اعضاي ستادهاي ايشان هيچ رسانه و تريبوني براي دفاع از خود ندارند، آنها كه مدتها بود چشم اميد از صداوسيما برداشته بودند، داشتههاي خود براي اطلاعرساني را هم از دست دادهاند. صداوسيما پا را از اين حد هم فراتر گذاشته است و با تمام قوا در سطح جهاني به پخش اين اخبار غيرمنصفانه ميپردازد. اما به ياد داشته باشيم كه اين سياست كه هيچ بويي از عدالت نبرده است، جز سلب اعتماد ملي نتيجهاي ندارد. چنانكه مردم ايران را پاي رسانههاي خارجي مينشاند و تا امروز حاصلي جز سلب اعتماد نه براي مسوولان و نه براي ملت ايران نداشته است. اطلاعات موثق از جامعه ايران حكايت از آن دارد كه اكنون بسياري از مردم حداقل چند برابر 12 روز پيش، مشتري رسانههاي خارجي همچون تلويزيون صداي آمريكا شدهاند، حتي قيمت ابزار و وسايلي كه امكان در اختيار داشتن رسانههاي ديگر را فراهم ميكند، 300 درصد رشد داشته است. اين مسائل ما را به اين نتيجه ميرساند كه رسانه ملي اين روزها بيش از هر چيز مشغول مشتري درست كردن براي رسانههاي بيگانه است لطفي كه ناخودآگاه كرده و به اين راحتي نميتوان جلوي آن را گرفت، واقعيت آن است كه ملت در خلاي اطلاعاتي باقي نميماند مردم هر روز در شهري كه در آن نفس ميكشند، نكتههايي را به چشم ميبينند و هنگام شب درست 180 درجه خلاف آنچه را ديدهاند در صفحه تلويزيون مشاهده ميكنند و اين خطر بزرگي براي نظام است و تنها آسيبهاي آن دامن رسانهملي را نخواهد گرفت. به ياد داشته باشيم كه رسانهملي، پديدهاي يك بار مصرف آن هم فقط براي انتخابات دهم نبود، بلكه بايد هر وقت سخن و خبري و فراخواني داشت، مردم آن را بيهيچ شك و شبههاي بپذيرند. اما وقتي مردم چيزي را كه با وجدان خود لمس كردهاند را از تريبون دولتي بهگونهاي ديگر ميشنوند، مسلم است كه به رسانههاي ديگر روي ميآورند. بعد هم متاسفانه نتيجه اين سياستها و رويكرد صداوسيما را به عنوان عاملي عليه مظلومان انتخابات به كار ميبرند و ميگويند رسانههاي خارجي به دفاع از شما ميپردازد و از شما تعريف ميكند. پس جمله امام راحل را نقل ميكنند كه فرموده بودند اگر رسانههاي بيگانه از چيزي تعريف كردند، شما خلاف آن عمل كنيد. امام خميني، اين فرموده را براي چنين رويكردي نفرموده بودند، سال 57 به دليل سياستهاي نادرست رسانهها در داخل كشور، همه مردم ايران راديو بيبيسي را دنبال ميكردند. ساعت يك ربع مانده به هشت، همه كشور به نوعي تعطيل ميشد و مردم پاي راديو انگليس مينشستند. اين حركت و اتفاق ناشي از اين نبود كه بيبيسي الزاما ضدشاه است يا اينكه طرفدار امام خميني (ره)؛ اما به هر حال يك سري واقعيتها را مطرح ميكرد كه رسانههاي داخلي آنها را ناديده ميگرفتند. به هر حال يادآوري آن هر چند كه گوش شنوايي نيست، خالي از ضرر نيست. صداوسيما بايد در سياستهاي اخير خود بازنگري جدي داشته باشد، حكم عقل، شرع، انصاف و عدالت را رعايت كند و در برنامهها همچون گفتوگوي ويژه خبري فرصتي در اختيار ميرحسين موسوي و مهدي كروبي قرار بدهد تا به اين هجمهها پاسخ بدهند، حتي اين فرصت بايد در اختيار آنهايي كه به ناحق بازداشت شدهاند هم قرار بگيرد. به عنوان كسي كه اطلاعات كافي از قوانين و روشهاي انتخاباتي دارم، 10 بار كانديدا بودم و در مجلس هم در جريان ريز قوانين قرار داشتم و عضو كميته صيانت از آراي مهندس ميرحسين موسوي بودم براي شركت در مناظرهاي با حضور نمايندگان وزارت كشور و شوراي نگهبان اعلام آمادگي ميكنم. انتظار دارم شبكه دو سيما كه تا امروز بيش از 8 نفر از طرفداران و هم طيفان دولت را كه جانبدارانه به ديگران تاختهاند را به اين برنامه دعوت كرده، براي تنوير افكار عمومي از چهرههايي كه تا امروز تريبون آنها ضبط شدهاست هم دعوت به عمل بياورند.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment