Wednesday, June 3, 2009

موج سبز پیروزی جامعه را گرفته، بیدار شوید!

تا انتخابات ریاست جمهورى کمتر از دوهفته باقى است، مشاهدات در تهران و نیز اخبار شهرستان‌ها حاکى از آن است که جنبش مدنى خودجوش در کشور – که بیشتر مى‌توان نام جنبش سبزها بر آن نهاد - مى‌رود تا به موج سهمگین مدنى در مقابله با تحجر و قدرت‌ طلبى بدل شود.

مردم در کوچه و خیابان‌هاى شهر از جوانان مبلغ موسوى"نشان سبز" او را مى‌خواهند، نشانى که گروه‌هاى مختلف جوانان تعابیر خاصى از آن دارند و تعریف‌هاى طرفداران محیط زیست، طیف‌هاى چپ، طرفدارن حقوق بشر و جوانان مذهبى و... از رنگ سبز متفاوت است. "رنگ سبز" در مدت کوتاهى به نشان صلح‌طلبى و سبزاندیشى بدل شده است.

با اینکه هشدارهاى دلسوزان و طرفداران اصلاح‌طلب از احتمال تقلب در انتخابات حکایت دارد از طرف دیگر اقبال عمومى به کاندیداى شاخص اصلاح‌طلبان هر روز بیشتر و بیشتر مى‌شود و مى‌رود تا هر گونه تقلب احتمالى را نیز خنثى سازد.

اخبار موثق حکایت از آن دارد حتى در استانى مثل مازندران که در دور قبل، جناح راست رأى اکثریت را دارا بود، با اینکه در حال حاضر هم ۸۰ هزار تومان "سود سهام عدالت" را روزانه در روستاها توزیع مى‌کنند، اقبال عمومى به اصلاح‌طلبان، حتى در روستاهاى آنجا بسیار بیشتر از دور قبل شده است. مردم به راه افتاده‌اند و مثل همیشه حتى جلوتر از برخى از روشنفکران حرکت مى‌کنند.

با اینکه اعلامیه‌هاى رسمى تحریم انتخابات از طرف گروه‌هاى مختلف سیاسى در این دوره به مراتب کمتر از دور قبل است، برخى از روشنفکرانى که همچنان بر طبل قهر و تحریم مى‌کوبند در مصاحبه با برخى از رسانه‌هاى حامى و مشوق تحریم، سعى دارند موج ایجاد شده را نادیده گرفته و درست در راستاى اهداف سردمداران جناحى که از حضور میلیونى سبزاندیشان در هراس و واهمه هستند عمل نمایند.

از طرفداران وضع موجود انتظارى به غیر از این نیست اما عجبا از کسانى که گویا قرار است همچنان در دهه ۶۰ باقى بمانند و اتفاقات آن سال‌ها را دلیل اصلى تحریم و اجتناب از هرنوع همراهى و همنوایى با عموم مردم در انتخابات اعلام مى‌کنند. آنچنان در توهم توطئه و دشمن پندارى باقى مانده‌اند که در مصاحبه با رسانه‌هاى همسو با افکار خود، مطالبات جامعه مدنى در این دوره در حوزه محیط زیست، زنان و کودکان و... که با طرح سوال از کاندیداها مطالباتشان را مطرح کرده‌اند، به تمسخر گرفته و حتى اعتقاد دارند "کسانى که با علم بر اینکه جمهورى اسلامى نا کار آمد است، در انتخابات شرکت مى‌کنند، یا براى خود کیسه‌اى دوخته‌اند و یا خط خیانت به آرمان‌هاى راستین خلق را در پیش گرفته‌اند".

از این که در دهه ۶۰ هزاران انسان دگراندیش جان عزیزشان را در راه عقایدشان فدا کرده‌اند همیشه براى ما ناگوار بوده و باید به خاطر ایستادگى و عظمت آنان سر تعظیم فرود آورد اما چه کسى گفته که مرگ آن عزیزان باید سد راه هرچه تحول و نوخواهى باشد؟ و اگر با خودمان صادق باشیم و اگر این جانباختگان زنده بوده و در کوران مطالبات جامعه مدنى و نیز شور و علائق مردم عادى به تغییر وضع موجود قرار مى‌گرفتند با سکوت و تحریم از مقابل انبوه مطالبات تحول‌خواهى رد مى‌شده‌اند؟

آن دسته از منتقدین وضع موجود که براى حضور در انتخابات اعلام آمادگى کرده‌اند نه براى خود کیسه‌اى دوخته‌اند و نه قصد خیانت به امثال این روشنفکران را دارند، بلکه اعتقاد دارند شرکت و حضور موثر در انتخابات تنها گزینه ممکن براى ایجاد حداقل تغییرات در وضع موجود است.

اما شما در طى این سال‌ها براى بالندگى جنبش‌هاى مدنى چه کرده‌اید؟ آیا جز این است که به دلیل بسیارى از مسائل شخصى و ذهنى خود هیچ تشکلى صنفى و مدنى را نتوانستید راهبرى کنید؟ و آیا جز این است که انشعاب‌هاى متعدد نتیجه فعالیت‌هاى بسیارى از روشنفکران در داخل و خارج از کشور- همان‌هایى که در شرایط کنونى سعى در تحریم انتخابات و انحراف خواست عمومى مردم ایران گام بر مى‌دارند - بوده است؟ براى جوانانى که مى‌خواهید از شما تبعیت کرده و در خط تحریم شما درآیند چه آلترناتیوى پیشنهاد مى‌کنید؟ قهر در جایى کارساز است که توانسته باشید آلترناتیوی جدى و توانمند در مقابل موافقان حضور در انتخابات ایجاد کرده باشید.

جامعه ایران در راه تلاش براى رسیدن به دموکراسى و آزادى در مرحله حساس و تاریخى قرار گرفته است که در نوشته‌ها مقالات و مصاحبه‌هاى مختلف اهمیت حضور در انتخابات دوره دهم ریاست جمهورى به کرات بازگو شده است و شاید این دوره، آخرین فرصت براى تجدید شور اصلاح‌طلبى باشد. تحریم و نیز تشویق هموطنان به عدم حضور در انتخابات دقیقاً در خط جناح تمامیت خواه مى‌باشد که از حضور میلیونى – شبیه آنچه که در دوم خرداد ۷۶ اتفاق افتاده است – در هراس هستند.

تحریمى‌ها با عدم حضور در انتخابات آب به آسیاب دشمنان تحول خواهى مى‌ریزند و انتقام خود را به خاطر تمامى ناملایمات گذشته از مردمى مى‌گیرند که با پیوستن به جنبشى مدنى قصد تغییر مسالمت‌آمیز وضع موجود را دارند. تمامى شواهد حکایت از آن دارد که ایران عزیز ما به خاطر اتخاذ سیاست‌هاى نادرست اقتصادى و اجتماعى با شیب بسیار تند به سمت تباهى و فلاکت مى‌رود و این در حالى است که تنها گزینه موجود براى جلوگیرى از این تباهى- و یا حداقل کم کردن شیب سقوط - حضور موثر هموطنان در انتخابات است. با قهر و تحریم هزینه آبادانى مجدد ایران ما صدچندان خواهد شد، پس براى یارى به "ایران" درنگ نکنید.

No comments:

Post a Comment