Tuesday, July 7, 2009

یکی از آزادشدگان ما را بعد از دستگیری بردند بازداشتگاه جام جم!

یکی از اقوام من که سه هفته زندانی بوده دیروز آزاد شد. او را در خیابان گرفته بودند. گفت که شب اول در محوطه صدا و سیما در جام جم زندانی شده بود. این گفته شاهدی شده زنده بر آن نکته که در "پیک نت" چند بار به آن پرداخته بودید اما برای خود من هم سئوال برانگیز بود. این که ستاد کودتا در جام جم است. به این بیچاره همان شب و در همان بازداشتگاه جام جم گفته بودند بیا اعتراف کن و هرچه جلویت می گذاریم را بخوان و برو خانه ات!

او هم گفته بود: من کاره ای نیستم و کاری هم نکرده ام که بیایم اعتراف کنم. این فامیل ما حدود 20 سال دارد و دانشجوی دانشکده هنرهای زیباست. روزی که دستگیر شده، می رفته مادر بزرگش را ببیند که می افتد توی جمعیت خیابان تخت طاووس و کنار پیاده رو می ایستد به تماشا. خودش می گوید: یکباره دهها موتور سوار وارد خیابان دشند و هرکس را دیدند با چماق زدند. عده ای را دستگیر کردند که من هم یکی از آنها بودم. یعنی هرکس دم دستشان می رسید را می زدند و دستگیر می کردند.

تعجب این فامیل ما این بود که چرا از خیابان تخت طاووس او را به جام جم برده بودند.

No comments:

Post a Comment