علی خامنه ای می رود تا
ایران را غرق جنگ خیابانی کند
دو عنصر را از مجموعه نکاتی که دراین گزارش می خوانید، اگر در کنار هم قرار دهیم، نتیجه ناگواری می تواند به عنوان نتیجه بدست آید.
الف- وسعت جغرافیائی حضور دیروز مردم در خیابان های شهرهای مختلف، درعین پراکندگی جمعیت.
ب- خشم مردم که علاوه بر پاره کردن پوستر خامنه ای در یکی از خیابان های تهران و لگد مال کردن آن، در تفاوت شعارهای دیروز با شعارهای هفته اول بعد از کودتا در آن مشهود بود. خشمی که حتی در مقاطعی به تقابل با نیروهای نظامی و بسیجی برای نجات دستگیر شدگان انجامید.
نتیجه: ادامه سیاستی که سکان آن دراختیار رهبر و گروهی از فرماندهان سپاه در راس و یک پله پائین تر، در دست احمدی نژاد و احمد جنتی است، می رود تا ایران را درگیر یک جنگ پراکنده خیابانی کند. طبیعی است که چنین حادثه ای یکشبه بوقوع نخواهد پیوست، اما فراهم آمدن مقدمات آن قابل انکار نیست. اگر چنین فاجعه ای آغاز شود، آنگاه نام علی خامنه ای نه بعنوان قهرمان اتمی کردن ایران، بلکه بعنوان مجرمی در تاریخ ثبت خواهد شد که نه تنها فن آوری اتمی ایران را برباد داد، نه تنها زمینه دخالت خارجی را درکشور فراهم کرد، بلکه ایران را غرق یک جنگ شهری و درنهایت، تکه پاره کردن ایران کرد.
اخبار و تصاویر مربوط به رویدادهای دیروز (13 آبان) در شهرهای مختلف ایران، روی شبکه های خبری- تصویری جهان قرار گرفته و همه، کم و بیش در جریان آنچه دیروز روی داد قرار دارند.
1- میان این تصاویر، بویژه آن تصویری جلب توجه کرده که مربوط به فرود باتوم گارد ویژه بر صورت یک زن جوان و نقش زمین شدن وی است. همچنین تصویر جوانی که برای کمک به این زن جوان پیش می رود و یکی از افراد گارد سر او را گرفته، وی را خم کرده و با زانو توی صورت او می کوبد. این دو تصویر را می توان نماد 13 آبان 1388 دانست. صحنه ای شبیه قتل ندا آقا سلطان.
2- وسعت، در عین پراکندگی جمعیتی که برای اعلام دوباره مخالفتشان با کودتای انتخاباتی 22 خرداد دیروز به خیابان آمده بودند نیز ویژگی دیگر تظاهرات دیروز بود. همچنان که تاکتیک نیروی انتظامی و به کار گیری همه نوع خشونت برای جلوگیری از به هم پیوستن مردم و راه افتادن سیل جمعیت بطرف سفارت امریکا از ویژگی های دیروز بود.
3- از دیگر ویژگی های 13 آبان امسال و تظاهرات مردمی و غیرحکومتی دیروز، وسعت جغرافیائی آن بود. یعنی در بسیاری از شهرهای بزرگ و حتی شهرهای متوسط ایران نیز دیروز مردم معترض به خیابان آمدند و این از تفاوت های تظاهرات دیروز با راهپیمائی روز قدس بود که عمدتا در تهران مردم به خیابان آمده بودند.
4- نقش دانشجویان در تظاهرات دیروز چشمگیر بود اما اگر چنین تصور شود که تظاهرات دیروز دانشجوئی بود اشتباه بزرگی است. در تمام تصاویری که در دست است مردم از هر سن و سال در این تظاهرات شرکت داشتند. شاید نقش آفرینی دانشجویان در تظاهرات دانشگاهی در شهرهای دیگر- غیر از تهران- برجسته تر بود.
5- حضور و تحرک زنان نیز نه تنها در تهران، بلکه در شهرهای دیگر نیز محسوس بود.
شرح نقش آفرینی بسیجی ها، موتورسوارها، استفاده از باتوم الکتریکی، گاز فلفل و اشک آور و ... برای همگان آشکار است و نیاز به تکرار آن نیست. آنچه که از مجموع حوادث دیروز می توان نتیجه گرفت اینست:
1- پس از نزدیک به 5 ماه که از انتخابات 22 خرداد و کودتا علیه نتیجه واقعی آن انتخابات می گذرد، جنبش اعتراضی مردم همچنان زنده است و حادثه دیروز نشان داد که اگر مردم فرصت پیدا کنند و مقابله نظامی و انتظامی با مردم در دستور نباشد، میلیون ها نفر در تهران و به همین نسبت در شهرهای بزرگ ایران به خیابان ها خواهند ریخت و علیه حاکمیت شعار خواهند داد. وقتی، پس از آن همه سرکوب و جنایت و تجاوز و تهدید، باز هم مردم عزم حضور خیابانی دارند، دراین عزم پیامی نهفته است که برای درک آن به هوشیاری و تیزهوشی زیادی نیاز نیست. البته بحث هوش و تیزهوشی است و نه کند ذهنی ناشی از قدرت.
2- 5 ماه پس از کودتا و مقابله بی امانی که حکومت با مردم می کند و ادامه دروغگوئی و قلب واقعیات، جنبش فروکش نکرده، بلکه شعارهای مردم رادیکال تر شده است. 5 ماه دروغگوئی امام جمعه ها، تهدیدهای فرماندهان سپاه، قلب واقعیات در صدا و سیما و روزنامه ها و خبرگزاری های حکومتی، نعل وارونه زدن رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی هایش، دستگیری ها، زندانی کرده ها، شکنجه و اعتراف گیری، دادگاه و انواع نمایش ها و صحنه آرائی های دیگر نتوانسته جنبش مردم را متوقف کند، فقط رادیکال تر کرده است.
دو عنصر از مجموعه اشاره شده در بالا را اگر در کنار هم قرار دهیم، نتیجه ناگواری می تواند به عنوان عنصر سوم بدست آید.
الف- وسعت جغرافیائی حضور مردم در خیابان های شهرهای مختلف، درعین پراکندگی جمعیت.
ب- خشم مردم که علاوه بر پاره کردن پوستر خامنه ای در یکی از خیابان های تهران و لگد مال کردن آن، در تفاوت شعارهای دیروز با شعارهای هفته اول بعد از کودتا مشهود است. خشمی که حتی در مقاطعی به تقابل با نیروهای نظامی و بسیجی برای نجات دستگیر شدگان انجامید.
نتیجه: ادامه سیاستی که سکان آن دراختیار رهبر و گروهی از فرماندهان سپاه در راس و یک پله پائین تر در دست احمدی نژاد و احمد جنتی است، می رود تا ایران را درگیر یک جنگ پراکنده خیابانی کند. طبیعی است که چنین حادثه ای یکشبه بوقوع نخواهد پیوست، اما فراهم آمدن مقدمات آن قابل انکار نیست. اگر چنین فاجعه ای آغاز شود، آنگاه علی خامنه ای نه بعنوان قهرمان اتمی کردن ایران، بلکه مجرمی در تاریخ ثبت خواهد شد که نه تنها زمینه دخالت خارجی را درکشور فراهم کرد، بلکه ایران را غرق یک جنگ شهری و درنهایت خود تکه پاره کردن ایران کرد.
No comments:
Post a Comment