محمد خاتمی:

محمد خاتمی:
فضای سیاسی کشور اگر مناسب تر بود
مردم بسیار وسیع تر
آیت الله منتظری را تشییع می کردند


محمد خاتمی در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی با شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران دیدار کرد و درباره مسائل روز نظرات خود را بیان داشت.

خاتمی با ابراز تاسف از برخوردها در جریان و بعد از مراسم تشییع پیکر آیت‌الله منتظری، از دروغ پردازی‌هایی که بنام نظام انجام می‌شود انتقاد کرد و خبر ارسال نامه به علی خامنه ای- پس از انتخابات- را تکذیب کرد.

خاتمی گفت:



«اباعبدالله الحسین هنگامی که می‌خواست از مدینه بیرون بیاید، نزد حرم جدش رفت و مفصل صحبت کرد، ولی شاه بیت سخنانشان این بود که "ما راضی هستیم به آنچه خدا به او راضی است" و در آخرین لحظه حیاتش نیز که در آن گودال افتاده بود در آنجا هم می فرمود: " الهی رضی برضاک، تسلیما لامرک" که این رضایت نفس مطمئنه می‌خواهد.»

این اباعبدالله (ع) است که اینك محرم اوست و قرن‌هاست که این محرم عظمت اسلام را زنده نگه داشته است و عاشورای ابا عبدالله سبب شده است که مسیر درست اسلامی که خدا و پیامبر می‌خواستند در طوفان‌های سهمگین دروغ، تزویر و بیداد محفوظ بماند، آن بزرگوارهدف نهضت بزرگش را اصلاح در امت جدش اعلام می‌کند و اینکه امر به معروف و نهی از منکر بکند.

هر خطایی که سر می‌زند امر به معروف و نهی از منکر ایجاب می‌کند که ما نهی از منکر و امر به معروف بکنیم که البته آن هم شرایط خاص خودش را دارد. البته نه با خشونت و چماق. امر به معروفی که امام حسین می‌گوید ایستادگی در برابر یک رژیم ستمگر، انحراف بزرگی است که در اسلام ایجاد شده، اسلامی که آمده است غل‌ها و زنجیرها و بندها را از دست و پای بشر بردارد و به جای بیداد، داد و به جای زشتی و فساد، سلام و زیبایی بر جامعه حاکم کند. در مقابل انحرافات ایستادن و با شجاعت بیان کردن و حتی تا آنجا پیش رفتن که جان عزیز خویش را تقدیم کردن.

از بزرگترین وظایف دانشگاه و انجمن اسلامی ما نقد کردن‌ها، بیان کردن‌ها، بیان انحرافات و ایستادن در مقابل انحرافاتی است که وجود دارد. این امرمستلزم وجود آزادی است؛ آزادی ولنگاری نیست. آزادی یعنی انسان بتواند عقیده‌اش را بیان کند، مطالبی را که می‌بیند، بخصوص اگر ایراد به قدرتمندان باشد با شجاعت بیان کند. آزادی یعنی انتقاد و اعتراض در جامعه هزینه نداشته باشد وگرنه تایید آنچه در جامعه می‌گذرد که آزادی نیست.

در سال‌های پیش وقتی شعار" مرگ بر ..." سر می‌دادند، گفتم این شعار را ندهید؛ شعار ما شعار زندگی است و از جمله زنده باد مخالف من و این زنده باد به معنای این است که اگر این مخالفت نباشد حکومت چون قدرت و امکانات دارد امکان انحراف‌های بزرگی از سوی قدرت وجود دارد. بدتر از شعار مرگ بر ... این است که هرکس که مخالفتی کرد ولو اینکه اصول را قبول داشته باشد او را برانداز بخوانند و با او برخورد کنند. این رفتار و رویه انحراف بزرگی است و باید اصلاح شود، شرط آن هم این است که در جامعه آزادی باشد؛ همان چیزی که قانون اساسی ما هم گفته است. دانشگاه جای آزادی است و استاد و دانشجوی ما باید در آن احساس امنیت کند. آیت الله العظمی آقای منتظری، یعنی این انسان بزرگ و شریف، انسانی که قبل از انقلاب یکی از ارکان مبارزه با وابستگی، استبداد، بیداد و انحراف در جامعه بود از ارکان انقلابی بود که امام بزرگوار رهبری آن را به عهده داشتند.

ایشان بعد از انقلاب هم همین طور بود؛ فقیهی برجسته، جامع، معقول و منقول؛ كه امام در آخرین اظهار نظرشان گفتند كه ایشان باید گرمی بخش حوزه ها باشند. شما ببینید این پیرمرد با این همه سن و سال همواره در صدد این بود که از اسلام و اصل نظام دفاع بکند. ممکن است هر کس در هر جایی طوری صحبت کند که عده‌ای نپسندند ولی باید جهت‌گیری اصلی قضیه را دید. هر شبهه‌ای که مطرح می‌شد، ایشان با دانش وسیعی که داشت به صحنه می‌آمد و بهترین آثار را ایشان می‌نوشت. حتی اگر درباره وحی الهی تردیدهایی ایجاد می شد با این همه سن و سال، با دلسوزی به اسلام، با منطق، با احترام و ادب مسائل را مطرح می‌کرد و در صدد حل آنها بر می‌آمد. درباره حقوق بشر اگر مسئله‌ای مطرح می‌شد، او با تمام وجود با تبحری که داشت به دفاع از دیدگاه حقوق بشری اسلام بر می‌خواست.

مراسم تشییع پیکر ایشان اگر فضا مناسب تربود، خیلی وسیع‌تر از آنی که دیدیم مردم از ایشان تجلیل می‌کردند.

وقتی رهبر انقلاب از ایشان تجلیل می‌کنند، معنایش این است که نظام می‌خواهد از ایشان تجلیل شود؛ نظام می‌خواهد ایشان مورد احترام باشد. چه کسانی هستند که می‌آیند رفتارهایی انجام می‌دهند که حتی نشود یک مجلس ترحیم هم برای ایشان گرفته شود؟ چه کسانی هستند آنهایی که این رفتارها را انجام می‌دهند؟

با دروغ و تهمت به بهترین نیروهای انقلاب که هیچ کس باور نمی‌کند آنها نیروهای منحرف هستند، هر نسبتی می‌دهند و بدتر از این آن است که رواج دروغ تهمت بنام نظام باشد.در مورد خودم اگر بخواهم هر روز به این دروغ‌گویی‌ها و دروغ‌پردازی‌ها ،عکس العمل نشان دهم (که نمی‌خواهم نشان دهم) باید همه كار خود را رها كنیم.

در روزهای اخیرمطالبی را به من نسبت می‌دهند كه نامه‌ای به رهبری نوشته‌ام و بعد هم مطالبی را به رهبری نسبت می‌دهند كه فلان موضع را در قبال آن گرفته‌اند. نمی‌دانم به چه دلیلی و با چه جراتی هر دروغی را می‌گویند. آدم باید پناه ببرد به خدا از این دروغ و جعل و بدتر اینکه به نام نظام انجام شود.»