Thursday, January 7, 2010

محمد دادکان

گل جنبش را دقیقه 90
وارد دروازه صدا و سیما کرد!



دوشنبه شب محمد دادکان رئیس سابق فدراسیون فوتبال که دولت احمدی نژاد کنارش گذاشت، در برنامه 90 صدا و سیما پشت پرده های برکناری خود از فدارسیون فوتبال را فاش کرد. او در بخشی از مصاحبه خود گفت:



« علی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی به دنبال کسب ریاست فدراسیون فوتبال بود و به همین دلیل و به صورت غیرقانونی من را اخراج کرد. من بعد از جام جهانی اعلام کردم که دیگر در فدراسیون فوتبال نخواهم ماند و علی آبادی در انتخابات برای ریاست این فدراسیون ثبت نام کرد. در زمان ریاست من مسئولین وقت سازمان تربیت بدنی مشکلات بسیاری برای من و همکارانم ایجاد می کردند. نقش ریاست تربیت بدنی و شان وی در این حد نیست که تعیین کند تیم ملی چه تیمی را باید ببرد و چه کار باید بکند. در زمان جام جهانی از تیم ملی ایران هیچ کس دفاع و حمایت نکرد. گفتند دادكان می‌رود و یك نیروی جوان می‌آید و كار را می‌چرخاند. بعدها متوجه شدیم نیروی جوان‌ خودش و آقای كفاشیان بود. او خودش می‌خواست رئیس فدراسیون شود كه فیفا اجازه نداد و سرانجام كفاشیان شد با این تفاوت كه فامیلی این دو فرق می‌كرد.

من به ورزش برنخواهم گشت مگر برای خدمت به پیشکسوتان. حضور من در کادر مدیریتی باشگاه پرسپولیس شایعه‌ای بیش نیست و من فقط به خاطر خدمت به پیشکسوتان که هیچ توجهی به آنها نمی‌شود به ورزش خواهم آمد اما دیگر به فوتبال برنخواهم گشت.
من 3 افتخار در ورزش دارم که خواسته‌ام روی سنگ قبر من هم بنویسند. اول کسب لوح لیاقت مدیریت از دست آقای خاتمی. دوم صعود تیم ملی به جام جهانی و سوم اخراج از فدراسیون فوتبال به دست محمد علی آبادی.

دایی زمانی که به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شد از من کسب اجازه کرد. به او گفتم که برای تو زود است و اگر ببازی کسی از تو حمایت نمی کنند و همه پشت تو پنهان می‌شوند. قلعه نوعی هم برای مربیگری تیم ملی به من زنگ زد و من به او هم گفتم که تو را به تیم ملی بردند تا هواداران استقلال را به تیم ملی نزدیک کنند و از محبوبیت تو استفاده کردند.

مطمئن باشید اینها دنبال این هستند كه با قطبی نیز این كار را انجام دهند. شما فكر می‌كنید قطبی را به خاطر دانشش آوردند؟ آنها قطبی را به دلیل محبوبیتی كه داشت سرمربی تیم ملی كردند تا این محبوبیت را از او بگیرند. فكر می‌كنید قطبی الان محبوب است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد كه این گونه نیست.

در زمان من نزدیک به 150 هزار تماشاگر وارد استادیوم می‌شد اما اکنون برای بازی تیم ملی 300 نفر به استادیوم می‌روند و این نشان از کاهش محبوبیت تیم ملی در میان مردم است.

اتفاقاتی افتاد كه باعث شد فوتبال ایران به این حال و روز بیفتد. صحبت بركناری من قبل از بازی‌‌های جام جهانی مطرح شد. ما در جام جهانی 2006 بازی‌های خوبی انجام دادیم و تا دقیقه 67 سه مسابقه‌ای كه برگزار كردیم با حریفان مساوی بودیم اما آن زمان ناكارشناسانی آمدند و این موضوع را بررسی كردند.

در بین دو دیدار ایران و پرتغال با كارتی كه داشتم می‌توانستم به رختكن بروم. همان زمان دیدم كه بازیكنان پرتغال ایستاده بودند و اسكولاری برای آنها صحبت می‌كرد، اما وقتی وارد رختكن تیم ملی شدم دیدم پای بازیكنان روی صندلی است. پرتغال توپ را دواند اما بازیكنان تیم ملی خودشان دویدند. آقای كارشناسی كه می‌آیی و می‌نشینی و می‌گویی ایران باید پرتغال را ببرد، مگر ایران می‌تواند این تیم را شكست دهد؟ آنهایی كه آن موقع این حرف را می‌زدند و به خاطر نتایج تیم ملی در جام‌جهانی از مردم عذرخواهی كردند چرا پس از شكست برابر بحرین، كویت، عربستان و قطر از مردم عذرخواهی نمی‌كنند؟ چرا حالا نمی‌گویند شرافت ملی زیر سئوال رفته است. من اخراج نشدم بلكه با این كار آقایان ایران اخراج شد.
این مردم هستند که باید بگویند که من آیا به فوتبال خدمت کرده‌ام یا نه و هیچ کس دیگری نمی تواند در این باره قضاوت کند.

No comments:

Post a Comment