Friday, March 12, 2010
امروز 21 اسفند سالروز در گذشت شاعر شهير ايراني ايرج ميرزا ست
ایرج میرزا (زادهٔ ۱۲۹۱ه. ق. / ۱۸۷۴ در شهر تبریز - درگذشتهٔ ۱۳۰۳ خورشیدی/ ۱۹۲۴) ملقب به «جلالالممالک» و فخرالشعرا، شاعر ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بود.
زندگی
او فرزند صدرالشعرا غلامحسین میرزا قاجار و از طریق پدر بزرگش ملک ایرج بن فتحعلی شاه، نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. در فارسی و عربی و فرانسوی مهارت داشت و روسی و ترکی نیز میدانست و خط را خوب مینوشت. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در نوزدهسالگی هنگام ولیعهدی مظفر الدین میرزای قاجار لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی پرداخت که از میان آنان کار در وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) بود.
شعر ایرج به خاطر طنز سنگین، و در برداشتن نکاتی که در عرف جامعه بعضاً غیراخلاقی تلقی میشود معروف است. سبک شعری او ساده و روان و دربرگیرنده واژگان و گفتارهای عامیانه و رکیک است. شعر "داشت عباسقلی خان پسری..." از ایرج میرزا را نخستین شعر با ادبیات کودک در فارسی میدانند.[نیازمند منبع]
[ افکار و اشعار
وی پس از مدتی سبک قدیم را که در آن توانا بود رها کرد و خود سبکی ویژه پدید آورد. درین سبک اندیشههای نو و مضامینی که گاه از ادبیات خارجی اقتباس شده و گاه مخلوق اندیشه شاعر است و نیز مسایل گوناگون اجتماعی و هزلیات و شوخیهای نیش دار و ریشخندها و تمثیلاتی که شاعر از غالب آنها نتایج اجتماعی را در نظر دارد بزبانی بسیار ساده و گاه نزدیک بزبان مخاطب و همراه با الفاظ جنسی بیان شدهاست.
ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی و مذهبزده زمان خویش بود و به مانند میرزاده عشقی موضع سختی در برابر حجاب و برخی از روحانیون داشتهاست. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه کاروانسرا مشاهده نمود. این شاعر همچنین غزل معروفی در هجو شیخ فضل الله نوری دارد.
در سردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که وا شریعتا، خلق روی زن بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق میرفت که مومنین رسیدند
این آب آورد و آن یکی خاک یک پیچه ز گل بر او بریدند
ناموس به باد رفتهای را با یک دو سه مشت گل خریدند
چون شرع نبی از این خطر جست رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی چون شیر درنده میجهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را پاچین عفاف می دریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را مانند نبات می مکیدند
بالجمله تمام مردم شهر در بحر گناه می تپیدند
درهای بهشت بسته میشد مردم همه میجهنمیدند
می گشت قیامت آشکارا یکباره به صور می دمیدند
طیر از وکرات و وحش از جحر انجم ز سپهرمی رمیدند
این است که پیش خالق و خلق طلاب علوم رو سفیدند
با این علما هنوز مردم از رونق ملک ناامیدند
[ مرگ
ایرج میرزا در پی یک سکته قلبی در منزل اسعدالملوک هرمزی (همسر حاج هرمزخان مترجم دکتر میلسپو) واقع در خیابان ایران (عینالدوله)، پهلوی بازارچه سقاباشی درگذشت.[۱] آرامگاه ایرج میرزا در گورستان ظهیرالدوله در دربند بین امامزاده قاسم و تجریش شمیران قرار دارد.
[ آثار
دیوان اشعار
مثنوی های زهره و منوچهر (ناتمام)
مثنوی عارف نامه
ادبیات ایرج
ترجمه «رومئو و ژولیت»
[ یادواره
بولواری در مشهد به نام ایرج میرزا نامگذاری شدهبود که در سال ۱۳۸۸ به جلال آل احمد تغییر نام یافت. شهرداری مشهد با نصب تابلویی در این خیابان دلایل این تغییر نام را چنین ذکر کرد: «...ایرج میرزا دارای ادبیات مستهجن و پورنوگرافی بوده و لبه تیز اشعارش متوجه ارزشهای دینی به خصوص نماز بوده و در جهت نازل کردن مقام روحانیت اقدام میکردهاست...»[۲][۳]
[ منابع
تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او، تالیف دکتر محمدجعفر محجوب، چاپ چهارم از شرکت افست گلشن، به سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی.
معین، محمد، فرهنگ فارسی انتشارات امیرکبیر جلد پنج
از صبا تا نیما (جلد یکم)، یحیی آرینپور، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۷۵.
دادههای جعبهٔ زندگینامه از: ایرج میرزا، فرانکفورت: نشر البرز، ۱۳۸۱/۲۰۰۲.
↑ ایرج میرزا، فرانکفورت: نشر البرز، ۱۳۸۱/۲۰۰۲.
↑ تصویر : دلیل تغییر نام بلوار ایرج میرزا در مشهد ! شفاف، ۱۲ شهریور ۱۳۸۸
↑ اعلام دلیل تغییر نام بلوار ایرج میرزا در مشهد خبر آنلاین، ۱۲ شهریور ۱۳۸۸
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment