بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وضعیت جسمی خانم مریم ضیاء فعال کودکان در ششمین روز اعتصاب غذا به وخامت گراییده ولی بازجویان وزارت اطلاعات از تن دادن به خواسته به حق او خوداری می کنند.
خانم مریم ضیاء از فعالین کودکان کار و خیابانی در ششمین روز اعتصاب غذای خود در اعتراض به ادامه بازداشت غیر قانونی و غیر انسانی توسط بازجویان وزارت اطلاعات وضعیت جسمی اش به وخامت گراییده. او از ضعف شدید،سر درد و سایر عوارض اعتصاب غذا رنج می برد .
خانم ضیاء به خاطر بیماری که دارند ناچار به استفاده از دارو هستند و این داروها بدلیل در اعتصاب غذا بودنش تاثیراتی خطرناکی بر سلامتی وی باقی خواهد گذاشت.
بیش از 2 هفته پیش به همسر او، آقای منصور حیات غیبی از طرف فردی بنام نو فرصتی بازپرس امنیتی شعبه 11 دادگاه انقلاب شهر ری اطلاع داده شد که با سپردن وثیقه 30 میلیون تومانی همسرش را می تواند آزاد کند. آقای حیات غیبی با صرف هزینه های زیادی و با به توقیف گذاشتن سند منزلش و انجام تمام مراحل اداری آن به شعبه 11 بازپرسی مراجعه کرد. ولی نو فرصتی با آوردن بهانه های واهی تلاش داشت که مانع آزادی خانم ضیاء شود.خانواده اش پیگیر علت عدم آزادی خانم ضیاء از بازپرس امنیتی بود که گفت تحت فشار( یاسری بازجوی وزارت اطلاعات) قرار دارد که خانم ضیاء را آزاد نکند.نو فرصتی در اقدامی غیر معمول و در آخرین لحظات اقدام به تنظیم دادخواست و ارسال پرونده به شعبه 28 دادگاه انقلاب کرد و بدین ترتیب علیرغم در توقیف بودن سند منزل به بازداشت غیر قانونی او ادامه میدهند.
لازم به یادآوری است که خانم مریم ضیاء 40 ساله متاهل و دارای 2 فرزند و از فعالین حقوق کودک می باشد.در تاریخ 10 دی ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به بند مخوف 209 منتقل شد و پس 2 ماه بازداشت در بند 209 به بند زنان زندان اوین منتقل شد او در کنار زندانیان عادی و خطرناک قرار داده شده است .
نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با بيست و دوم مارس ۲۰۱۰ ، 17:58:53 توسط شورا
درود بر مریم ضیاء !...پدیدۀ فرار کودکان از خانه و “پناه”! بردن به خیابان، یا محرومیت کودکان از تحصیل و روی آوری اجباری آنان به کار، به حدی زیاد شده،که رژیم دیگر نمیتواند آن را انکار کند. هرچند که تاکنون از ذکر آمار و ارقام دقیق تعداد کودکان کار و خیابانی و ارائه اطلاعات کافی پیرامون آن امتناع كرده اما بیش از یک دهه است که به وجود کودکان کار و خیابانی اعتراف كرده. وقتی که موضوع کودکان خیابانی حاد شد و بحث آن درابعاد نسبتاً وسیعی به رسانهها و به سطح جامعه کشیده شد،جمهوری جنايت نیز سکوت خود را شکست وچنین ادعا کرد که با اجرای یک طرح، کودکان خیابانی را “جمع آوری” خواهد کرد. ده سال پس از این ماجرا ،ادعاها و تلاشهای نهادهای دولتی،نتیجه چه بوده ؟ آیا رژیم غارت و چپاول قدمی در این راه برداشته و به کودکان کار و خیابانی سر و سامانی داده ؟ بدیهی است که جمهوری اسلامی که خود، حراست کنندۀ سفت و سخت مناسبات سرمایهداری ست، نه میخواست و نه میتوانست برای این معضل اجتماعی که خود، آن را تشدید نموده راه حلی پیدا کند.
نوشته شده در تاريخ دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با بيست و دوم مارس ۲۰۱۰ ، 15:20:47 توسط رنگین , محارب
ای مادر که از فرزندان خود گذشتی بدان و آگاه باش که هر کودک فراموش شده ای که شما برای احقاق حقوقش مبارزه میکنی این بیت را در دل و زبان دارد> تنها تویی تنها تویی در خلوت تنهاییم. تنها تو میخواهی مرا با اون همه بدبختی ام.
نوشته شده در تاريخ دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با بيست و دوم مارس ۲۰۱۰ ، 15:11:30 توسط رنگین , محارب
درود بی پایان بر شما شیرزن دلیر ایرانی که غم فرزندان فراموش شده را داری. به امید روزی که بچه ها در جشن سرنگونی این رژیم سراسر نکبت با پرچم برابری و برادری به خیابانها بیایند.
No comments:
Post a Comment