میزان : پایگاه خبری-تحلیلی میزان خبر ضمن تبریک نوروز جمشیدی به همکاران و خوانندگان و آرزوی اینکه در ایران زمین هیچ روزنامه نگاری به جرم انتشار اخبار و هیچ آزادی خواهی به جرم پیگیری خواسته های برحق مردم در زندان نباشد،مجموعه ای را با عنوان لطایف السحن که بخشی از رویدادهای طنز رخ داده در زندان است و با رعایت نکات مختلف قابل انتشار بوده است را به عنوان شادباش نوروزی تقدیم می کند.
لطایف السجن
از اولین شب بعد از انتخابات ریاست جمهوری تا آستانه عید نوروز دهها نفر از فعالین سیاسی و اجتماعی و هنری به صورت فله ای دستگیر شدند، این دستگیری ها به طرق مختلف در رسانه ها انعکاس یافت از اخبار برخوردهای خشن و شکنجه ها و تجاوز در زندان تا احکام ناعدلانه و فشارهای روحی و روانی بر زندانیان،
اما در این میانه بسیاری از زندانیان سرافرازانه ایستادگی کردند و با مقاومت خود زندان ظلم را بی اعتبار ساختند، علاوه بر داستانهایی که از ایستادگی این مردان و زنان شجاع شنیده می شود که حتی موجب تحیر بازجویان شده بود برخی از این زندانیان با روحیات خاص خود دستگاه جور را به مضحکه گرفتند.
1- در زندان بازجوها برای تضعیف روحیه یکی از زندانیان ملی مذهبی آرام اما طوری که وی بشنود به همدیگر می گفتند کروبی را که دیشب گرفته ایم و موسوی هم امشب بازداشت می شود، این زندانی هم صدای خود را آرام می کند و می گوید شنیده اید؟
بازجوها می گویند چه خبری را؟
می گه من شنیدم امروز صبح هم خامنه ای رو گرفته اند.
2- سردار نقدی که در برخی بازجویی ها شخصا شرکت می کرد به یکی از اعضای شورای مرکزی مشارکت می گوید حداقل حکم زندانت 10-15 سال است و این زندانی هم به او می گوید سرخودتان کلاه می رود چون من امید ندارم اینقدر زنده بمانم و برای همین هم نصف این حبس روی دستتان باد می کند.
3- چند نفر از بازداشتی های دعای کمیل منزل شهاب طباطبایی در ساعات اولیه بازداشت به یکی از جوانان آموزش می دهند که در زندان به ملاقات با وکیل می گویند "ملاقات شرعی*" چون مشورت با وکیل حق شرعی تو است و این جوان زندانی هم در اولین جلسه بازجویی قاطعانه به بازجو می گوید من تا ملاقات شرعی نداشته باشم هیچ جوابی نخواهم داد.
*در زندان، براي افراد متاهلی که مرخصی ندارند، ماهي 4 ساعت اجازه ميدهند که همسرانشان بيايند و در اتاقهایی خاص برای انجام روابط زناشویی مهمان ايشان باشند و به اين ملاقات، ملاقات شرعي ميگويند!
4- یکی از زندانیان مرتبط با نهضت آزادی آنچنان پاسخهای قاطعی و تندی به بازجوها داده است که دادستان تهران به خانواده وی گفته به وی نصیحت کنید حداقل اعتصاب کند و هیچ پاسخی ندهد چون این پاسخها خیلی تند تر از کیفرخواستی است که بازجو وبازپرس برای وی نوشته اند.
5- هنگام بازداشت شرکت کنندگان در دعای کمیل منزل شهاب طباطبایی دو جوان هم برای حضور در یک پارتی که در یک واحد دیگر درحال برگزاری بوده درحال ورود به همان مجتمع بودند که ماموران نیروی انتظامی انها را می گیرند و می پرسند دعای کمیل می روید؟ جوانها هم از ترس تائید می کنند اما به همین دلیل بازداشت می شوند. و ساعتها در بازداشت بودند تا به نیروی انتظامی اثبات کنند که قصد شرکت در پارتی را داشتند و نه دعای کمیل تا آزاد شوند.
6- تشابه اسمی افراد یکی از مسائل طنز بازجویی های بوده است، بخشی از خطبه های انتقاد آمیز امام جمعه قم را به پای یکی از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی که همنام وی بوده نوشته اند و از وی در مورد این انتقادات بازجویی مفصلی کرده اند.
7- همسر یکی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب که ماه ها در زندان انفرادی بود بعد از انتقال وی از زندان انفرادی به سوئیت جمعی که امکان هواخوری هم در آن وجود داشته در وبلاگش مطلبی نوشته بوده تحت عنوان "ماه من ماه" را دید. روابط عشقولانه این زوج نه چندان جوان تا مدتها سوژه دیکر زندانیان همبند آنها بوده تا با پرتاب مخفیانه کاغذ و ضربه به دیوار جویای سلامتی "ماه" شوند.
8- در یکی از جلسات دادگاه اصلاح طلبان که یکی از توابین مشغول به قرائت ندامتنامه خود تحت عنوان دفاعیات بوده است یکی از اعضای دربند سازمان مجاهدین انقلاب که در ردیفهای جلو نشسته بوده به او می گوید: قبول نیست!! تو دفاعیاتت را از روی دست مدعی العموم نوشته ای و الان قاضی می فهمد تقلب کرده ای آبروریزی می شود.
9-همسر یکی از خانمهای بازداشت شده که سوابق متعدد بازداشت در سالهای اخیر هم دارد، با توجه به تفهیم چندین اتهام مختلف به همسرش می گفت از اونجا که انقدراتهام امنیتی نداریم فکر کنم چندتا شکایت عدم تمکین هم از جانب من که مدتهاست دارم مجردی زندگی می کنم نیابتاً تو پرونده گذاشته اند.
11-زندانیان باتجربه که سابقه بازداشت های قبل و بعد از انقلاب دارند به دلیل آشنایی کامل با محیط از هر فرصتی برای جمع آوری اشیاء و گسترش مایملک خود در زندان اقدام می کنند ، یکی از بازداشتی ها که به سلول سابق یکی از این افراد رفته بود تعریف می کند تا مدتها از هر گوشه سلول چیزی پیدا می شد، و این زندانی حتی در قوطی پودر رختشویی نیز دوکتاب جاسازی کرده بوده است.
12- یادگاری نوشتن بر روی دیوارهای زندان نیز از جمله واجبات برای هر زندانی است ، تاجاییکه مسوولان زندان تصمیم می گیرند دربهای نقاط مختلف منجمله درب اتاق هواخوری را که شبیه به یک دفتر یادداشت شده بود با رنگی تیره رنگ امیزی کنند و فردا آن روز صدای نگهبانان در بند می پیچد که در حال توبیخ یکی از اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت بودند که با وسیله ای تیز بر روی درب تازه رنگ شده یادگاری نوشته بوده است، و کل زحمات آنان را بر باد داده بود.
13- هنگام بازرسی منازل افراد ماموران هر وسیله ای را که نمادی از جنبش داشته به همراه می بردند اما در گوشه اتاق یکی از بازداشت شدکان مجسمه رزافه بزرگی وجود داشت که گردنبندی سبز نیز به گردنش بوده است ، فرزند خردسال این زندانی در پایان بازرسی به ماموران می گوید حالا این زرافه را چطور می خواهید ببرید؟
14- روزهای اول برای تقویت روحیه خانواده ها مدام به آنها گفته می شد که نگران نباشید همین روزها نیمه شب همه آنها را رها می کنند. در همان ایام یکی از کسانی که بعدا نیز در تلویزیون ابراز ندامت کرد در یورشی به منزلش با پیژامه و زیر پیراهن بازداشت شده بود یکی از فرزندان بازداشت شدگان نگران این بود که اگر وی را با همان لباس، نیمه شب در خیابان رها کنند چه خواهد شد.
15- بعد از افشاگری های آقای کروبی در مورد تجاوز به زندانیان، واژه کهریزک و مشتقات آن به یکی از شوخی های رایج بین فعالین سیاسی تبدیل شد منجمله این هشدار که مواظب باش تبدیل به مدارک و مستندات آقای کروبی نکنندت.
نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ پنجم فروردين ۱۳۸۹ برابر با بيست و پنجم مارس ۲۰۱۰ ، 19:13:11 توسط بابک، ف
خاطرات زندان برای آن بالائی ها که بجان هم افتاده اند خاطرات طنز آمیزی است ولی برای ما پائینی ها که تکه تکه شدن بهترین رفقایمان را بچشم دیدیم خاطرات دردناکی است. باش تا صبح دولتت بدمد.
No comments:
Post a Comment