Sunday, March 14, 2010

از یک گزارش دریافتی

کشتی پوسیده نظام
و سرنشینان غرق در فساد آن


با سلام. اینجانب از کارشناسان قدیمی سازمان برنامه هستم. مطلبی را در سایت وزین شما خواندم در باره فرهاد رهبر که کاملآ درست بود. اضافه کنم این فرد که اکنون رئیس دانشگاه تهران میباشد در تهاجم به خوابگاه دانشگاه و برنامه ریزی آن نقش اصلی را داشته است. چون افرادی مثل بنده در سنین کهولت هستیم و ممکن است دانسته های خود را به گور ببریم و برخی از افراد سیاه کار که در پشت پرده کار می کنند تصور کنند که کار های آنها فراموش خواهد شد پیشنهاد می کنم که مبحثی تحت عنوان «عوامل پشت پرده رژیم را بشناسیم» تهیه فرمائید که افرادی مانند بنده بتوانند دانسته های خود را در اختیار هم وطنان قرار دهند تا فراموش نشود.

در مطلب مربوط به فرهاد رهبر اشاره به منصور خلیلی عراقی شده بود. این فرد در دادن دکترا به محسن رضائی (فرمانده سابق سپاه) نیز دست داشت. فرد اخیرالذکر به عنوان سهمیه سپاه به دانشگاه تهران راه یافت و حتی با همراهی همین خلیلی عراقی که رئیس دانشکده اقتصاد بود برخی اساتید برای تدریس به دفتر او فرستاده می شدند. پایان نامه او را نیز که پر از غلط است فردی به نام پاشائی فام نوشت.

علیرغم مخالفت برخی اساتید دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران با فشار خلیلی عراقی که رئیس دانشکده بود تصویب شد و به نا حق به این فرد دکترای اقتصاد داده شد.

پاشائی فام نیز که از کارکنان سازمان برنامه بود در دولت احمدی نژاد به معاونت بانک مرکزی رسید .

در مورد آقای حسینی وزیر اقتصاد احمدی نژاد. ایشان ابتدا کشتی گیر بود و به وزارت اطلاعات پیوست. وقتی به عنوان رئیس دفتر حمید میرزاده به سازمان برنامه آمد گوش هایش به دلیل کشتی شکسته بود(اکنون ظاهراً باجراحی پلاستیک ترمیم شده) . در آنجا ایشان وگروهی که به القاعده سازمان مشهور شدند جو تفتیش و ارعاب و تصفیه کارکنان و کار شناسان مستقل را ایجاد نمودند که داستانی جداگانه میباشد. در دوره ریاست میرزاده بر سازمان فرد دیگری از این گروه به نام دژپسند نیز که وابستگی اطلاعاتی خود را پنهان نمی کرد مدیر دفتر اقتصادی این سازمان و سپس مشاور رئیس شد. فرد اخیر بعداٌ معاون وزارت بازرگانی گردید و حسینی نیز وزیر اقتصاد و دارائی شد. در همان گروه القاعده سازمان برنامه و بودجه فرد دیگری بود به نام اکرمی. کسانی که او را دیده اند تائید می کنند که هیچ خرده فروشی حاضر نیست حساب و کتاب دخل خود را با او بسپارد. او اکنون در کابینه احمدی نژاد خزانه دار کل کشور شده است. چگونه است که منابع مالی کشور در پاکت توزیع می شود تا در شهرستانها جمعیت مستقبل برای رئیس دولت جمع شود اکنون بخشی از دلیل آن را می توان دانست. آقای حمید میرزاده معاون سازمان بود در اواخر دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی. او با فشار بیت عظما به این مقام رسید. وی در دوره بعد از جنگ مسئول بازسازی مناطق جنگ زده و معاون رئیس جمهور بود و بسیاری از منابع را ضایع کرد. چنانکه بسیاری از شهر های مناطق جنگی و بسیاری دیگر مناطق هنوزهم بازسازی نشده اند. همزمان با معاونت رئیس جمهور و مسئول باز سازی ایشان در استرالیا نیز دانشجوی دکتری بوده و مرتب به رفت و برگشت مشغول بود. از بودجه باز سازی در دانشگاه امیر کبیر مرکزی ساخت به نام مرکز تحقیقات پلیمر که به کار بازسازی ربطی نداشت و خود رئیس آن نیز شد. از این طریق استاد راهنمای خود را از استرالیا به دفعات دعوت کرده با پول بیت المال پذیرائی کرد و عده ای را نیز در آن مرکز جمع کرد تا پایان نامه دکتری او را نوشتند و شد دکتر میر زاده. او معاونی در سازمان برنامه داشت به نام محمود عسکری آزاد معاون اجتماعی سازمان برنامه و بودجه که در دولت نهم منحل شده بود. این فرد از منسوبین حاج سید رضا نیری بود که از اعضای اصلی موتلفه اسلامی تلقی می شود. نیری بیست و هفت سال رئیس کمیته امداد بود و همراه با حبیب الله عسکر اولادی بر این نهاد مسلط بودند. - برادر رضا نیری یکی از سه قاضی قتل عام زندانیان سیاسی و همه کاره شورای عالی قضائی- محمود عسکری آزاد به عنوان معاون سازمان برنامه و بودجه اعداد نجومی از بودجه کشور را دراختیار این نهاد قرار می داد که خارج از هر معیار و قاعده و بدون نظارت هزینه می شد. این تشکیلات یکی از ابزار های موثر سیاسی جناح راست بوده است. از یک طرف تمام کارکنان آن در سراسر کشور اعضاء موتلفه هستند. از طرف دیگر خانواده های محرومی که از بودجه عمومی کشور مبلغ جزئی( بعضآ) چند هزار تومان در ماه کمک در یافت می کنند(گفته میشود چند صد هزار خانوار) عملآ در اسارت این کمیته هستند و مجبور هستند در مقابل آنچه حداقل استحقاق آنها است در تظاهرات رژیم و انتخابات به نفع کاندیداهای رژیم شرکت کنند. سهم دیگری از ارقام بودجه نیز از این طریق برای امور سیاسی جناح راست هزینه می شود. ازکارهای دیگر عسکری آزاد این بود که مبالغ بزرگی از بودجه را به شورای تبلیغات اسلامی که رئیس آن احمد جنتی است تخصیص داد. این تشکیلات یکی دیگر از ابزار های سیاسی جناح راست و فرد خامنه ای است. تمام امام جمعه ها از این تشکیلات حقوق و دستور دریافت می کنند و از طریق بودجه های پرداختی به مساجد امور سیاسی و غیره از جمله مربوط به بسیج مساجد تامین مالی می شود از بودجه مردم و بر علیه مردم. از کارهای دیگر این فرد این بود که برای اولین بار در تاریخ کشور حوزه های علمیه را از بودجه عمومی تامین مالی کرد و بسیاری از این مراجع و روحانیون سر فراز را حقوق بگیر دولتها و تحت امر در آورد. در مورد افزایش بودجه سپاه طی حدود پانزده سال گذشته که این فرد یکی از عوامل آن بود نیز بایستی جداگانه سخن گفته شود. حال می توانید توجه کنید که چرا بودجه آموزش و پرورش، بیمارستانها و دانشگاهها و ازجمله ارتش در تنگنا ی دائم قرار دارد و پولهای کشور چگونه و برای چه اهدافی هزینه می شود. این حامیان ظاهری حکومت چگونه سازماندهی می شوند.علیرغم این که این فرد لیاقت هیچ شغل تخصصی را نداشت به دلیل حمایت های سیاسی پیوسته در سازمان برنامه و بودجه بود و در دولتهای مختلف هم معاونت اجتماعی را داشت. پس از انحلال سازمان وی فعلآ معاون محصولی در وزارت رفاه است.

No comments:

Post a Comment