Monday, April 12, 2010

مقام مسوول بهزیستی از فحشا در سبزوار :

جهان نيوز : متاسفانه ناهنجاری های پایتخت فرصت را از توجه کردن به دیگر مناطق کشور را گرفته است. این در حالی است که برخی از آسیب های اجتماعی به دلیل شرایط خاص آن در دیگر شهرهای ایران بسیار نگران کننده تر از تهران است. نمونه آن اظهارات یکی از اعضای مرکز اورژانس اجتماعی سبزوار است که گوشه هایی از آسیب های اجتماعی منطقه را مطرح کرده است.

به گزارش سرویس جامعه جهان، بخش هایی از این گفتگو که به دلیل رعایت اختصار، سؤالهایش حذف شده است را می توانید در ادامه بخوانید:

- در مرکز اورژانس اجتماعی سبزوار گروههای هدف،کودکان کار و خیابانی، همسران آزار دیده، کودکان آزار دیده است که تاکنون بیشترین جامعه هدف ما را همین موارد کودک آزاری تشکیل داده است. همچنین زوجین در معرض طلاق و مشکلات حاد خانوادگی نیز از جمله گروههای هدف پر مخاطب ما در اورژانس اجتماعی سبزوار هستند.

- ما در همین حوزه هایی که عرض کردم حداقل روزانه ۲ تا سه مورد مشاوره داریم. از دیگر گروههای هدف باید به فرار از منزل و دختران فراری هم اشاره کنم که یا خودشان به صورت “خود معرف” به مرکز مراجعه می کنند یا اینکه توسط تیم سیارمان شناسایی می شوند و در نهایت توسط کلانتری ها و پلیس ۱۱۰ به مرکز تحویل داده می شوند.

- آسیب در سبزوار واقعا زیاد است. من به هیچ عنوان فکر نمی کردم که تا این حد باشد اما با حضور در اورژانس این واقعیت تلخ برایم آشکار شده است. مثلا چند روز قبل پسری را همکارانم در گشت اورژانس آورده بودند که از وضعیت نابهنجار اجتماعی برخوردار بود. از سویی مادرش به این پسر تریاک می خورانده است. این پسر ۷-۸ ساله هم برای تامین مخارج زندگی و هم تامین مواد خود و خانواده اش دست به تکدی گری میزد.

- فحشا نیز از دیگر حوزه های زیر نظر ما در حوزه آسیب های اجتماعی است.مثلا اینکه زنی مورد تجاوز قرار گرفته که این به لحاظ آسیب دیده بودن مورد حمایت جدی ما قرار می گیرد. قسمت دیگر مسئله روسپیگری است که واقعا اگر ما بخواهیم در سبزوار در این حوزه ورود کنیم، دامنه اش بسیار بسیار گسترده خواهد بود.

- اقدام ما در برابر روسپی ها محدود است. اگر فرار کرده باشند و یا اینکه دستگیر شده باشند این افراد به مرکز منتقل می شوند و تا ۲ دوره بیست روزه در قرنطینه ما نگهداری می شوند.

-متاسفانه در سبزوار و فکر کنم اکثر شهرها روسپیگری به عنوان یک حرفه شناخته می شود. تاجایی که باید بگویم در سبزوار باندهای زیادی در این خصوص وجود دارد و در گروههای سازماندهی شده ای به کار خود مشغول هستند. در اینگونه موارد علی رغم اطلاع ما و همکارانمان به دلیل اینکه مجوز قانونی نداریم باید منتظر بمانیم تا از طریق کلانتری و حکم مرجع قضایی برخورد با این افراد و معرفی شان به مرکز صورت بگیرد.

- متاسفانه تا کنون ما موارد زیادی را هم از طریق شهروندان و هم اطلاعات خودمان به ناجا نیز اعلام کرده ایم اما هیچ کدام از موارد اطلاعی ما باعث این نشده که آن زن روسپی و آسیب دیده به مرکز معرفی شود. در سبزوار وضعیت به گونه ای است که پدیده روسپیگری را در حد همان شلاق و زندان و بعد هم آزاد شدن منحصر کرده اند.

- دلیل اینکه می گویم اینها به صورت باندی کار می کنند به خاطر این است که چندین مورد خودمان شناسایی کردیم و می خواستیم وارد عمل شویم. مشکل دیگر این است که برای عمل در برابر این زنان منفعل هستیم. اگر اینها دستگیر و به مراکز خاص خود انتقال داده شوند حداکثر در آمدشان ۳۲ هزار تومان مستمری ماهانه است در حالیکه به گفته یکی از همین روسپی ها حداقل درآمدشان وقتی بیرون از زندان هستند روزانه ۱۰۰هزار تومان است.

- خصوصا من با یکی از خانم ها نیز صحبت کردم. ایشان می گفت من با خانم های زیادی در این حوزه مرتبطم که همین ارتباط باعث شد ما باندهای زیادی را شناسایی و به مراجع انتظامی و قضایی معرفی کنیم که تا امروز متاسفانه هیچ اقدامی انجام نشده است.

- بحث دیگر اعتیاد در سبزوار است که یکی از دلایل روسپیگری زنان هم همین اعتیاد است. با وجود کلینیک های ترک اعتیادی که در سبزوار افتتاح شده اعتیاد همچنان در سبزوار بیداد می کند. دلیل عمده و غالب طلاق ها در سبزوار هم اعتیاد همسران است.

- مثلا دو دختر از یکی از روستاهای سبزوار خود را به مرکز معرفی کرده اند. اینها دختران فراری هستند اما دلیل فرار خود را ضمن اعتیاد پدر و مادر، اعتیاد خودشان هم می دانند و البته معلوم نیست در ادامه برای تامین مخارج مواد خود چه کارهایی قرار بود انجام دهند. از سویی فقر این خانواده ها نیز مزید بر علت می شود و تحت کفالت بودن این دختران و پسران کم سن و سال زمینه های بروز آسیب های اجتماعی را بیشتر فراهم می کند.

باید بگویم روستاها نیز استقبال خوبی از مرکز اورژانس داشته اند. اگرچه در روستاها به نظرم مرکز ناشناخته باشد اما تاکنون چندین مورد علاوه بر آن دختران فراری داشته ایم. جالب اینکه موارد فرار از منزل، همه روستایی هستند و از شهر سبزوار کسی به ما مراجعه نکرده است.

مثلا از روستا آمده بودند و نوزادی را در شهر و جلوی یکی از امامزاده ها رها کرده بودند. جالب اینکه این نوزاد ۶ماهه اعتیاد به مواد مخدر داشت، هم نابینا بود و هم ناشنوا!

- از سوی دیگر ما برای گسترش فعالیت ها به اکثر مراکز امنیتی و انتظامی همچون دادستانی، پلیس پیشگیری و آموزش و پرورش، نامه نگاری کرده ایم و خواسته ایم که موارد حاد آسیب های اجتماعی را برای درمان و یا حداقل مشاوره به مرکز معرفی کنند که متاسفانه هیچ کدام از این مراکز به درخواست ما جواب مثبت نداده اند.

- بعضی اوقات موارد عجیبی هم برای اورژانس اتفاق می افتد. به عنوان مثال چندین مورد همکاران به این مسئله برخورد کرده اند که لانه های فساد و فحشا دیگر در منازل تشکیل نمی شود و این افراد با برپایی چادرهای مسافرتی در بیابان های اطراف سبزوار به این اقدامات شنیع می پردازند.

- در خصوص اینکه چه نتیجه و برداشتی می توان از پرونده های تشکیل شده در سبزوار گرفت باید بگویم در مشکلات حاد خانوادگی بین زوجین، که عمده موارد مراجعات و تماس های ما را هم تشکیل می دهد، اکثر خانم ها از این گلایه دارند که همسرانشان با شخص دیگری در ارتباط است یا علاوه بر این، ازدواج موقت نیز، در سبزوار شدت یافته است.

- عمده سن زوجینی که در مسائل خانوادگی مشکلات حاد دارند بین ۳۰ تا ۴۰ سال را شامل می شود که بنابر تحقیقات ما به نظر می رسد ۴-۵ سال بعد از ازدواج اختلافات زناشویی نیز به اوج خود می رسد. اما آمارهایی که از سال قبل داریم سن ۲۰ تا ۳۵ سال را نشان می داد و تحصیلات هم بیشتر مربوط می شد به دیپلم.

- بعد از اختلافات خانوادگی، آسیب اجتماعی حاد دیگری که در سبزوار شایع است کودک آزاری است که اکثرا مختص خانواده هایی است که یکی یا هردوی زوجین معتاد هستند؛ البته اقدام به خودکشی هم بوده اما خیلی کم و در حد یکی دو مورد به ما گزارش شده است.

نکته ای که باید در پایان عرض کنم اینکه همه مسائلی که از مشکلات اجتماعی در سبزوار بیان شد بر اساس آن چیزی است که ما در مرکز اورژانس اجتماعی می بینیم و گزارش می شود. شاید در برخی موارد آسیب های بزرگ، آن چیزی نباشد که ما از آمارها به آن رسیده ایم زیرا آمار بسیاری از این موارد همچون کودک آزاری، خودکشی و ضرب و شتم زوجین در حوزه نیروی انتظامی و دادگاهها و دادستانی است که متاسفانه به دلیل عدم همکاری مسئولان این نهادها، تا امروز به این آمارها دسترسی نداریم.

لازم به ذکر است گفتگو با مقام مسؤول در بهزیستی را یک سایت محلی به نام سبزوار سلام بر عهده داشته است.

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ بيست و دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با يازدهم آوريل ۲۰۱۰ ، 22:40:47 توسط تیزبین
نازنین و حمید عزیز با هر دوتای شماها هم ایده ام. اجازه بدهید از خاطرات قدیمی ام برایتان بگویم. در اورژانس یکی از بیمارستانها در یک روز جمعه کار میکردم که خانمی دختر 4 ساله اش را که سرماخوردگی داشت آورده بود. پس از معاینه به مادر دختر بچه گفتم که نگران نباشد چون یک بیماری ویروسی بود و خود بخود خوب خواهد شد. مادر مانند ابر بهار گریه را سر گرفت . خیلی تعجب کردم و دوباره گفتم که خانم دختر شما بیماری خطرناکی ندارد و دو سه روزه خوب میشود. لازم است بگویم که این خانم را نه تنها بنده بلکه شاید همه شهر میشناختند چون همسرش سرگرد نیروی زمینی بود که در آتش جنگ خمینی و صدام شهید شده بود و آن زمانها که بنیاد شهید پولهای بی صاحب را بدون حساب و کتاب خرج میکرد به این خانم خانه ای داده بودند که سرپناه خودش و دخترش باشد. دلیل گریه اش را که پرسیدم گفت که سرپرست بنیاد شهید که یک آخوند مفتخور شکم گنده بود به او گفته بود که اگر صیغه او نشود خانه را از دستش میگیرد. حالا شما ببینید که سر کثافتکاری و فساد و روسپیگری و فحشا به کجا بند است. مرگ بر خامنه ای. سرنگون باد رژیم اسلامی .

نوشته شده در تاريخ بيست و دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با يازدهم آوريل ۲۰۱۰ ، 22:21:10 توسط تیزبین
اما با کمال تعجب در آمد روسپی زادگان رژیم کثیف میلیاردها دلار است. بیچاره روسپی که نامش بد در رفته. سرنگون باد رژیم روسپی زادگان اسلامی در ایران.

نوشته شده در تاريخ بيست و دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با يازدهم آوريل ۲۰۱۰ ، 07:16:08 توسط رنگین, محارب
هموطن نازنین, به نظر من آنها که مسئول این همه فجایع هستند همان دولت جمهوری خرافاتی میباشند, اما اینکه مردم این ستم را می پذیرند و دنبال حرفهای آخوندها میدوند و برای آنها غش میکنند و قلمه دهان بچه شان را تقدیم آخوندها میکنند, هم جای بحث زیادی دارد. آنها که ستم میکنند و آنها که میپذیرند به آنها ستم شود, هر دو در این قضیه شریک جرم هستند. آری. در جامعه مردسالاری, همین آقایان که امروز در لباس سبز در آمدند همان را به خردسالان و فرزندان ایران روا داشتند که آن جانیان تفنگ بدست. اینها همه درسهای تاریخ هستندو هر قدر آن را بیشتر موشکافی کنیم, بیشتر به علم و این ایده که عقل سلیم باید جای خرافات را بگیرد تا همه آزاد شوند, خدمت کردیم. چه خوب هست هر کس هر ظلمی که به او شده را بشکل خاطرات درآورد تا بعدها کتابخانه های ما پر از کتابهایی شود که خدمات اسلامی را به شکل دردآوری ترسیم میکند. نوشتن خاطرات و مصون نگه داشتن آن از دید جمهوری اسلامی تا روز آزادی هیچ خطری برای فرد ندارد, اما خدمت بزرگی به تاریخ نوین ایران میشود.

نوشته شده در تاريخ بيست و دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با يازدهم آوريل ۲۰۱۰ ، 06:52:01 توسط حميد
نازنين خانم البته مردم هم بايد دلسوز هم بشند واحساس مسوليت در مقابل جامعشان داشته باشند ولي دليل نميشه كه دولت را از مسوليت مبرا بدانيد دولتها درطول اين سي چندي سال هيچ كدم مسوليتهاي واقعي را در قبال پيشبرد كشور و جامعه انجام واز نطر سياسي واقتصادي هيچ پيشرفتي نداشته است نتيجه ان اين اوصاع اشفته اقتصادي و بي ارزش پول كشور ودردهاي ديگر است مشكل ما نبودن قانون وحس مسوليت و طيفه و حرج و مرج است وقانون مقررات فقط در مورد مردم عادي اجرا ميشه و شامل دولتمردان نميشود و عامل تمام ناهنجاريهاي اجتماعي است و متاسفانه فحشا و فساد جزيي از ان ميباشد بعلت نا كارآميدي دولت ها و بي لياقتي حكومت جمهوري باصطلاح اسلامي است

نوشته شده در تاريخ بيست و دوم فروردين ۱۳۸۹ برابر با يازدهم آوريل ۲۰۱۰ ، 01:48:05 توسط نازنین
حمید اقا ایا مردم هم باید احساس مسئولیت کنند یا نه؟ چرا همین مردان که کمک مالی کردند ایا نمیتوانستند برای باک نگهداشتن جامعه بدون چشم داشت کمک میکردند؟ اگر این حمایتها بدون دست درازی به ناموش انها صورت میگرفت جامعه را فاسد نمیکردند..چرا از اقایان مملکتمان کسی خیریه و مددکاری و غیره ایجاد نمیکنند که با جمع اوری بول از بازاریان و بولداران برای این جنگ زده ها کاری میکردند و دولت را هم مجبور میکردند که اول به فکر خانواده شهدا باشند ولی علنا خانواده شهدا زیر دست و بای همین مردم له شدند و همه هم تماشا گر ..انگاری جزامی بودند...ما متاسفانه ملت غیر مسئولی هستیم و همه چیز را میخواهیم دولت برایمان انجام دهد و به خدمات گروهی عادت نداریم ..اقای هدایت ...یکی از فرماندهان فراری در افشاگریهایش میگفت که دختران فراری که توسط همین سپاهیها صادر میشدند بعد از اینکه از دبی لت و بار میاوردند ایران یا انها را سر به نیست میکردند و یا با ازدواجهای دسته جمعی به همین ادمهای خودشان غالب میکردند و یا ترتیب خروجشان ر ابه کشورهای دیگر میدادند که از شرشان خلاص شوند و که بقول شما برایشان فضولی هم بکنند...

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 21:47:20 توسط کاوه
درآمد یک آخوند روزی چقدره؟

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 16:24:57 توسط رنگین, محارب
این هم از برکت حکومت اسلامی و قدرت لایزال آقا رضا در مشهد میباشد. این مسئله را در سالهای 1369 در روزنامه جهان اسلام نوشته بودند و کلی سر اون سر و صدا شده بود. بعد گفته شد که فقط5000 نفر روسپی در مشهد هستند. خانواده های فقیر دختران خردسال خود را به مردان میانسال و پیر شوهر میدادند, بعد از چند سال که این مردان میمردند, زنهایشان روسپی حرفه ای میشدند. من در چندین مورد خواندم که عراقیها و افغانیها زنان و فرزندان خود را ترک کردند, این همه از برکت صیغه بخوان فساد و فحشاء در پویشش دین میباشد. ای جانیان کثیف اسلامی جواب این همه نامردیهایتان را بزودی کف دستتان خواهیم گذاشت. آیا شما حاضرید دخترتان و عروستان برای پول حالا مقدارش هر چقدر باشد, تن به تنفروشی دهند؟؟ این سوال را باید از رفسنجانی هم کرد.

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 15:24:48 توسط دینا
احمدی نژاد کجا هست که این ها را ببیند و بشنود و کلاهش را بالاتر بگذارد.

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 14:57:41 توسط هدایت
خود من اینجا در نیوزلند در شهر Dunedin خانمی بنام س .ش را میشناسم که دنبال به اصطلاح ادامه تحصیل برای دوره دکتری !!هست!! با ویزای توریستی آمده ولی عملا با یک پسر ایرانی در یک منزل مشغول زندگی است !! و خانواده ایشان در سبزوار از این موضوع اطلاعی ندارند. ایشان با حجاب اسلامی در شهر ظاهر میشود و کاملا مشخص است که از عوامل دولتی است. لطفا اطلاع رسانی کنید که مردم بدانند این عوامل دولتی در زیر پوشش اسلامی بدور از چشم اربابانشان و خانواده با استفاده از هزینه دولت و بنام کنفرانس و بازدید علمی چه کثافتکاریهایی که نمیکنند.

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 14:00:20 توسط شهیدان شهر
هم میهنان شرافتا وجدانا هر کس از هر شهری میاید از خود سوال کنید در نطام بی دین وغیر اسلامی در شهرتان چند روسپی را میشناختید من در شهرم 2 تا حرفه ای و3تا 5 غیر حرفه ای در شهر های بزرگ هم که محل خاصی داشتند تعداد محدود بود منهای تهران که بزرگتر وتعداد زیادتر یادمان باشد با این فواحش بینوا این اقاین چه کردندآقاین شما میخواستید همه را فاطمه وزینب وار بیاورید چه شد همه درآمد به جیب خودتان وسرداران مالک اشتری وحمزه ای رفت؟خجالت بکشید شرف دارید بروید وبمیرید شهری مانند سبزوار هم پر از خواحش شده است کلاه خود را بالاتر بگذارید زیرا این مقام را درجهان اول شدید وکاپ را از تایلند واوکراین وروسیه گرفتید جا انداز هم بدون تعارف بگویم شما ملا ها وپاسداران هستید دلیل فحشا معلوم وقطعی است انکار تمیتوانید کنید گرسنگی وفقر است حال در صد کوچکی به موارد دیگر مربوط میشودفاطمه وزینبتان چه شد؟صیغه را هم که رسمی کردید یعنی فاحشه گری نیز شد محل در آمد شما نگویید توهین است شما سزاوار زشترین کلماتید تروت این مردم را به کجا میدهید ومیبرید که باید با تن فروشی شکم خود وفرزندانشان را سیر کنند شما از دروغگویی اولید

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 13:00:29 توسط حميد
نازنين خانم كشور ما نفت وگاز و معادن دارد و ثروتمند است اين وظيفه حكومتها است كه براي ملتش تامين اجتماعي داشته باشد و به ملتش كمك مالي ودرماني كند نه مردم هر كسي غير از دزدان حكومتي باندازه خودش گرفتاري دارد اين گونه كمكها وظيفه قانوني دولت است نه فرد ديگري

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 11:45:24 توسط نازنین
اقایان غیرتی مملکتی که بعد از جنگ مردان زیادی را از دست دادو زنها و دخترانشان در جامعه سرگردان بدون کار بدون درامد دنبال نان شب بودند چرا شما با غیرتها یکی در خانه انها را نزد که کمکشان کنند و شما مردان که امنیت کشوری خود را مدیون این خانواده ها بودید چرا حمایتشان نکردید ..مردان ایرانی چه عادی چه بقیه وقتی به ناموس این شهدا چشم دوختند و مثل بیامبرشان خود را صاحب ناموس جنگزده ها کردند و عفت و حیا را از جامعه شستند و مردم را به شیوه و دیدن فحشا عادت دادند باید هم علنا بعد از سی سال اعلام کنند و دستمزد تعیین کنند .امیدوارم لااقل برایشان کارت بهداشت و از حقوق و مزایای اعمال خشونت و قتل و جنایتهایشان هم حمایت شوند و مثل یک شهر وند حق قانونی داشته باشند چون بگردن تمام ملت ایران حق دارند ...مردان اینها ایران را از دست اجانب نجات دادند ولی خودمان ایران را دو دستی تقدیم برادران لاریجانیها و شاهرودیهای عراقی کردیم ..

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 10:16:08 توسط بهروز
مملكتي باين ثرو تمندي نبايد فشا وجود داشته باشد ان عدالت دروغين اسلام كه مدعي ان هستيد كجا رفته اي اخوندهاي دنيا پرست و بي وجدان

نوشته شده در تاريخ بيست و يکم فروردين ۱۳۸۹ برابر با دهم آوريل ۲۰۱۰ ، 08:50:38 توسط فرزانه از تبريز
زنده باد اسلام ناب محمدي! تا رسيدن به قله هاي پيروزي فقط يك يا حسين باقي مانده !!

No comments:

Post a Comment