Sunday, April 18, 2010

اعتراف دو شیخ کودتاچی: احمد جنتی و محمد یزدی

کودتا کردیم، چون
اختیارات رهبر در خطر بود


در سه روز اخیر، دو سخنرانی، از دو روحانی که نقشی کلیدی در کودتای 22 خرداد علیه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری داشتند منتشر شده است. یکی از این دو روحانی شیخ احمد جنتی دبیر شورای نگهبان است که در جریان سفر به "بوشهر" سخنرانی کرده و نظرش را درباره دلیل کودتا گفت و دیگری شیخ محمد یزدی عضو همین شورا و رئیس تحمیلی جامعه روحانیت حوزه علمیه قم است که در دیدار با شورای مرکزی کمیته امداد وابسته به حزب موتلفه اسلامی، نظر احمد جنتی را به سبک خود تکرار کرد.

شیخ محمد یزدی که به تازگی از روی صندلی چرخدار بلند شده و به زور عصا و کمک یک همراه می تواند راه برود، دوستی قدیمی و بلکه کهنه ای با پدرخوانده موتلفه اسلامی، حاج حبیب الله عسگراولادی دارد. این هر دو، در جریان تدارک انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد در سال 1376 که مسئله نامزدی میرحسین موسوی برای این انتخابات مطرح بود، از تهران به قم رفته و در دیدار با چند تن از آیت الله های حوزه علمیه قم – از جمله آیت الله امینی و آیت الله مسعودی- به آنها هشدار دادند که "با آمدن موسوی، اقتصاد ما خراب می شود!"

این سفر و بیان هشدار، همزمان بود با سفر جواد لاریجانی معاون وقت وزارت خارجه به لندن و دیدار با "نیک براون" انگلیسی. در آن دیدار نیز جواد لاریجانی ضمن ابراز نگرانی از نامزدی میرحسین موسوی و "خاتمی"؛ به انگلیس ها اطلاع داده بود که جناح راست از "ناطق نوری" حمایت می کند. شرح دیدار توطئه آمیز شیخ محمد یزدی و عسگراولادی با برخی روحانیون قم، بعدها توسط آیت الله مسعودی افشاء شد. وی در افشاگری خود گفت که اکثریت جامعه روحانیت قم در آن جلسه شرکت نداشتند و آنهائی که حاضر بودند هم با نظر یزدی و عسگراولادی موافقت نکردند. ماجرای دیدار لاریجانی با نیک براون انگلیسی هم تبدیل شد به پتکی بزرگ بر سر جواد لاریجانی. چنان که هنوز هم نتوانسته خود را از زیر این ضربه بیرون بکشد.

این مرور گذشته های نه چندان دور، برای درک دشمنی و کینه ریشه دار و در درجه اول "اقتصادی" امثال محمد یزدی و عسگراولادی با موسوی و انگیزه حمایتشان از احمدی نژاد و کودتای 22 خرداد لازم است. در توطئه قتل آیت الله منتظری توسط اوباشی که به خانه وی حمله کردند نیز این دو شیخ، نقش اصلی و هدایت کننده را داشتند. حتی نقل است که احمدجنتی در اعتراض به تمام نشدن کار در جریان آن حمله گفته بود: طناب می انداختید گردنش و از خانه بیرونش می کشیدید و به جائی می بردید که من هم دیگر از او خبر نداشته باشم!" آن یورش به حبس خانکی 6 ساله آیت الله منتظری ختم شد.

با این مقدمه، سخنرانی اخیر جنتی و یزدی، عمیق تر درک می شود. این هر دو، جنبش سبز و پیروزی موسوی را یک توطئه می دانند. توطئه ای که باید علیه آن کودتا می شد. چرا؟ زیرا این جنبش خواهان محدود کردن اختیارات علی خامنه ایست.

آنها درست می گویند و مشکل کنونی حاکمیت جمهوری اسلامی نیز همین است. یعنی حکومت سلطنتی خامنه ای و دیکتاتوری مطلقه او! هم شیخ محمد یزدی و هم شیخ احمد جنتی از مخالفان جسور اختیارات آیت الله خمینی بودند. بنیاد رسالت و روزنامه رسالت را به کمک آیت الله آذری قمی برای مخالفت با اختیارات آیت الله خمینی راه اندازی کردند. آنها مخالف ادامه نخست وزیری موسوی بودند و مخالفتشان با اختیارات آقای خمینی نیز، از جمله به همین دلیل بود. این که همین دو نفر امروز تا پشت سر گذاشتن مرز کودتا، طرفدار اختیارات مطلقه علی خامنه ای هستند، ناشی از تفاوتی است که خامنه ای و استفاده از اختیاراتش، با خمینی و استفاده از اختیاراتش دارد. همان اندازه که اختیارات آقای خمینی چماقی بود بر سر یزدی و جنتی، در حکومت آقای خامنه ای چتر حفاظی است بر سر یزدی و جنتی. این حّب علی، ریشه دراینجا دارد! آنها حق دارند از محدود شدن اختیارات علی خامنه ای وحشت داشته باشند. همان اندازه که موسوی و خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی را طرفدار مخالفت با این اختیارات می دانند و به آن اشاره می کنند.

شیخ محمدیزدی در دیدار با شورای رهبری کمیته امداد که دراختیار موتلفه اسلامی است گفته: "برخی به منظور تضعیف جایگاه ولایت و رهبری، قصد محدود كردن اختیارات ایشان را دارند .آنها قصدشان این است تا برای رهبری تعیین تكلیف كنند و مدام بگویند رهبری این كار را بكند و این كار را نكند. آنها از اصطلاحاتی نظیر "فتوای شورایی، اجتهاد شورایی،( اشاره به سخنان هاشمی در مشهد) حق حاكمیت، سازمان های بین المللی و حقوق بشر" برای محدود كردن اختیارات ولایت و رهبری استفاده می كنند . می گویند برای دوران ولی امر باید مدت زمان تعیین كرد. یا مجلس خبرگان مدت زمان رهبری را تعیین نماید. متاسفانه حتی برخی از شخصیت های برجسته كشور نیز به این حرف ها توجه می كنند."

شیخ احمد جنتی نیز در همایش ولایت فقیه در بوشهر، در باره انتخابات گفت:

«آنها درصدد بودند پس از پیروزی، ولایت فقیه را تضعیف كنند. شرایط انتخابات سال گذشته فرق می‌كرد و دشمنان پیش از سال 88 در داخل و خارج برنامه‌ریزی كرده بودند تا از این انتخابات بهره‌ ببرند و اصل نظام و ولایت فقیه و حكومت اسلامی را زیر سئوال ببرند .

رهبر معظم انقلاب درهمه صحنه‌های انتخابات با قاطعیت ایستادگی كردند و حتی نمایندگان معترض به نتیجه انتخابات را نیز به حضور پذیرفتند و آنان نظرات خود را با ایشان مطرح كردند. (یکی از آنها که نظرش را گفت مرتضی الویری بود که سر از زندان کودتا در آورد و دیگری فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی بود که شرح آنچه برخانواده کروبی و خود او رفته بی نیاز از توصیف است. آنها در آن دیدار صریحا مستندات خود را در باره تقلب در انتخابات گفتند اما علی خامنه ای کار خودش را کرد و از این گوش شنید و از آن گوش در کرد.)

جنتی اضافه کرد: سلطنت طلبان، بهائيان، مجاهدين، ملي مذهبي‌ها، نهضت ملي، مشاركتي‌ها، كمونيست‌ها سكولارها از جمله گروه‌هايي بودندكه براي آشوب جمع شده بودند. رهبر معظم نظرشان این بود كه مردم باید آشوبگران را محكوم كنند .»

چه سندی معتبر تر از این دو اظهار نظر درباره دلیل و انگیزه کودتای 22 خرداد و سرکوب خونین مردم؟

No comments:

Post a Comment