نگرانی کودتاچی ها
از زلزله سیاسی درتهران
همن سیدی- لندن
احمدی نژاد نگران زلزله ویرانگر و زیر آوار ماندن تهرانی ها نیست، او نگران زلزله سیاسی در تهران 10- 12 میلیونی است، که کودتاچی ها در بحث های پشت صحنه به نتیجه خنده دار اخراج 5 میلیون تهرانی از شهر و فرستادن آنها به شهرها و روستاهای دیگر رسیده اند. همانند طرحی که رژیم "پل پوت- ینگ ساری" در کامبوج در دوران جنگ ویتنام به اجرا گذاشت و پس از سقوط، حداقل دو میلیون اسکلت مردمی که از پایتخت به روستاها کوچ داده شده بودند در جاده های کشور پیدا شد. این الگو را از انقلاب فرهنگی چین گرفته بودند. در آن فاجعه، یعنی انقلاب فرهنگی چین نیز تخلیه شهرهای بزرگ و از جمله پایتخت با شعار "پیش به سوی روستاها" به اجرا گذاشته شد و میلیون ها چینی جان خود را در این ماجراجوئی از دست دادند. اگر آقای خامنه ای که تراوشان ذهنی اش در تمام این طرح های مالیخولیائی – از طرح لباس زنان تا معماری اسلامی- وجود دارد، واقعا نگران زلزله طبیعی بودند مانند ژاپنی ها فکر برای زلزله می کردند. شهر توکیو پایتخت ژاپن بیش از دو برابر تهران جمعیت دارد و چندین برابر تهران زلزله خیز است اما با برخورد کارشناسی و علمی در برابر زلزله ایمن شده است.
انگار احمدی نژاد برای تهران اندیشهای در سر دارد، هفته گذشته اشارهای به خطر زلزله تهران کرده بود اما یکشنبه 22 فروردین و در سالگرد تاسیس بنیاد مسکن، ضمن اظهارجهل فراوان در امور مهندسی و معماری، مجددا به زلزله تهران پرداخت.
نخست اشارهای کوتاه به اشتباهات علمی وی و بعد به بررسی اهداف مطرح کردن زلزله در این برهه خاص میپردازم.
احمدی نژاد بدون پایه علمی لازم به امور معماری و شهر سازی میپردازد، هر چند در مواردی چون مهندسی عمران هم که ظاهرا تخصص اوست، کارنامه درخشانی ندارد. پروژه مونو ریل تهران تز دکترای وی بود! اما بیانات اخیر وی در مورد معماری و شهرسازی، حتی اظهار نظری عامیانه هم محسوب نمیشود.
چند نمونه : «باید به جایی برسیم که همه ملت ایران و حتی همه بشریت در خانههای وسیع زندگی کنند. در طرحهای هادی، معیارهای شهرسازی خودمان را پایه گذاری کنید. باید خانه سازی را ارزان و سریع کنیم که این شدنی است.»
راجع به خانههای وسیع باید گفت که آنچه بشر به آن نیاز دارد خانه مناسب است نه خانه وسیع! در بسیاری موارد با توجه به آنکه انواع خانواده ها متفاوت هستند، وسیع بودن خانه ها میتواند دردسر ساز هم باشد! در طرحهای هادی نیز نمیتوان معیارهای شهرسازی خودمان را پایه گذاری کنیم چرا که اصولا طرحهای هادی مربوط به روستاهاست نه در ارتباط با شهرها! هر کارشناسی فرق بین طرح هادی و طرح جامع را میداند. شاید بتوان درطرح توسعه شهرها (طرح جامع) اصول شهر سازی خودمان را پایه گذاری کنیم، اما در طرحهای هادی که هیچکدام از مقولاتی چون ترافیک، تراکم، انواع دسترسی، تنوع کاربری، تقسیم خدمات،...مطرح نیستند. اصول شهرسازی خودمان نیزکاربردی ندارد.
راجع به خانهسازی ارزان و سریع - که واقعا هم شدنی است- عواقب آن در 30 سال اخیر تبلور فضائی پیدا کرده که با ارزانی و با سرعت به استقبال زلزله میرویم! دو فاکتور ارزانسازی و سریعسازی هیچ سنخیتی با ایمنسازی آن برای تهران ندارد و تنها کاربرد آن رونق کار بساز و بفروشهائی است که از مردم لقب "بساز و بنداز" گرفتهاند.
اما واقعا احمدی نژاد از عمومی کردن مقوله زلزله تهران چه هدفی دارد؟
وی مدعی است: "با محاسباتی که من کردهام اقلا 5 میلیون نفر باید از تهران بیرون بروند و روند مهاجرت معکوس شود... بنده به وقتش از مردم خواهش میکنم که تهران را ترک کنند"
با این همه مشغله وی هنوز فرصت کافی برای محاسباتی چنین دشوار را دارد! شاید فکر میکند در چند ماه گذشته، از یک سو تهران مرکز فتنه بوده و از سوی دیگر اکثریت فتنهگران از شهرستانیهای مقیم تهران بودهاند که با بازگرداندن انها به شهرهایشان- قریب 5 میلیون نفر- به بهانه زلزله، مشکل سیاسی تهران حل میشود!
اما مگر منتقل کردن 5 میلیون نفر انسان آن هم با مکانیزم "خواهش" و تنها در زمان نامعلوم "به وقتش" شدنی است؟ آیا تا زمانی که تهران در هر 3 عرصه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دارای مرکزیت مطلق است میتوان از ساکنانش خواهش کرد که آن را ترک کنند؟ مگر خطر زلزله بمانند آلودگی هوا و ترافیک است که با کاهش جمعیت بتوان آن را حل کرد؟ چندی پیش شهردار تهران شمار قربانیان احتمالی زلزله تهران را 2 میلیون نفر تخمین زده بود که البته بسیار خوشبینانه است. اما حتی اگر جمعیت تهران و احتمالا قربانیان زلزله به نصف هم کاهش یابد، باز یک فاجعه تاریخی محسوب نمیشود؟
احمدی نژاد هیچ هدفی به جز تشویش و تحریف افکار تهران نشیان ندارد والا راه حل زلزله تهران با چنین نسخهای، پاک کردن صورت مساله است. شهر توکیو پایتخت ژاپن بیش از دو برابر تهران جمعیت دارد و چندین برابر تهران زلزله خیز است اما با برخورد کارشناسی و علمی در برابر زلزله ایمن شده است. پروژه تمرکززدائی البته میتواند برای تهران مفید باشد، اما نه در مورد زلزله و نه به روشی که احمدی نژاد در نظر دارد. نمیتوان قشری خاص از مردم تهران را از آن شهر بیرون کرد. اما میتوان عرصهای خاص از 3 عرصه اصلی کاربری تهران را به مرکزی دیگر منتقل کرد که هم از جمعیت آن خواهد کاست هم مشکلات ترافیک و آلودگی هوا را کم خواهد کرد. اما هیچ ارتباطی به حل مشکل زلزله تهران نخواهد داشت. مشکل احمدی نژاد شیوه نگرش غیر علمی او است، در همین سخنرانی گفته است که تاکنون دعای خیر مردم، از فعال شدن گسل های تهران جلوگیری کردهاست. پارسال نیز حجهالاسلام قرائتی در یادبود زلزله بم گفته بود اگر مردم بم زکات خرما را میپرداختند زلزله نمی آمد. نمیتوان از صاحبان چنین اندیشهای توقع داشت راه حلی علمی بیابند. تهرانی ها باید خود دست به کار شوند، باید خواسته ایمن سازی تهران را به خواسته بدیهی خود تبدیل کنند. باید آنرا به شکل پروژهای ملی در بیاورند. تهران متعلق به همه ایران است، در صورت وقوع چنین فاجعهای هیچ خانواده ایرانی در هیچ کجای ایران و جهان سراغ نخواهیم داشت که عزیزی را زیر آوار تهران نداشته باشد. اجرای چنین پروژهای نیز از عهده احمدی نژاد و بنیاد مسکنش و شورای شهرش ساخته نیست.
No comments:
Post a Comment