Saturday, May 8, 2010

مصاحبه "هیلاری لورت" کارشناس سازمان "سیا"ی امریکا






مانیفست "معامله بزرگ" در 34 صفحه
مصاحبه "هیلاری لورت" کارشناس سازمان "سیا"ی امریکا
پیش از انتخابات 22 خرداد و کودتا علیه نتیجه آن
نظر رهبر ایران، ادامه
ریاست جمهوری احمدی نژاد است
ترجمه و تدوین "اسد شیرپاک"



خانم "هیلاری لورت" پس از آن که از شورای امنیت دولت بوش کناره گیری کرد، همراه شوهرش شرکت استراتگا را تاسیس کرد. این شرکت بلافاصله پس از تاسیس، یک بیانیه 34 صفحه ای با نام "معامله بزرگ " انتشار داد که توسط شوهر خانم "لورت" از طریق یک کنفرانس تلویزیونی قرائت شد. این بیانیه، معروف است به مانیفست مذاکره امریکا با ایران.

خانم "لورت" سابقه مذاکره با رهبران جمهوری اسلامی را در کارنامه خود دارد. هر از چند گاهی به ایران می رود. آن بیانیه 34 صفحه ای برای معامله بزرگ در ارتباط با همین سفر ها و ارتباط ها تهیه و قرائت شد!

آخرین سفر خانم لورت به ایران، حدود یک ماه پیش انجام شد. حاصل این سفر نامه ای بود که احمدی نژاد برای اوباما نوشت. احمدی نژاد در سفر هفته گذشته خود به نیویورک یک سخنرانی کرد و چند مصاحبه. متن سخنرانی اش را از تهران آورد و در آنجا تهیه و همآهنگی لازم شده بود. اما برای مصاحبه های تلویزیونی ومطبوعاتی با خانم "لورت" و "شرکت استراتگا" همآهنگ شده بود. چراغ سبزهای پیاپی احمدی نژاد به کاخ سفید در مصاحبه هایش حاصل این همآهنگی بود.

سرمایه شرکت "استراتگا" از کجا تامین می شود؟ زوج "لورت" چه نقشی میان نیویورک و تهران ایفاء می کنند؟

آنها دو مامور کار کشته سازمان اطلاعات مرکزی امریکا "سیا" هستند، که حالا دوران بازنشستگی را می گذرانند. بنابراین، سر درآوردن از کارهائی که می کنند و محل تامین بودجه ای که دراختیار دارند به این آسانی نیست. طبیعی است که برای سرگرمی دوران بازنشستگی هم شرکت "استراتگا" را تاسیس نکرده و بیانیه 34 صفحه از تلویزیون قرائت نکرده اند. سفرهای پیاپی و نوبتی توریستی هم به ایران نمی کنند.

دو ماه پیش از انتخابات 22 خرداد، خانم "امی گودمن" که به وجدان بیدار رسانه های امریکا شهرت دارد، با خانم "هیلاری لورت" مصاحبه ای انجام داد که همچنان روی شبکه اینترنت قابل دسترسی است.

خانم "گودمن" از دوستان و هم اندیشان "نوام چامسکی" متفکر دگراندیش است.





خانم گودمن، درابتدای این مصاحبه، خانم "هیلاری لورت" را اینگونه معرفی می کند:



مقام سابق وزارت خارجه و یکی از معدود دیپلمات های آمریکایی که مجاز به مذاکره با ایران در سالهای 2001 تا 2003 بوده است. ایشان٬ مدیر سابق امور ایران و افغانستان در شورای امنیت ملی امریکا و تحلیلگر مسائل خاور میانه است که با ایران در رابطه با مسائل افغانستان٬ عراق و القاعده مذاکره کرده است. ایشان در حال حاضر مدیر عامل شرکت مشاوره "ریسک سیاسی" است و پیوسته مقالاتی می نویسد در این ارتباط که کاخ سفید چگونه می تواند با ایران رابطه برقرار کند. بزرگترین مقاله تحلیلی ایشان و شوهرش "فیلیپ لورت" با نام "معامله بزرگ" در 34 صفحه منتشر شده است. این مقاله در "واشنگتن ماهانه" منتشر شده و همچنین روی وبسایت " بنیاد آمریکای جدید" قابل دسترسی است.



خانم گودمن، سپس سئوالات خود را مطرح می کند:



سوال- "معامله بزرگ" چیست؟ می توانید در رابطه با موشک جدید ایران به ما توضیحاتی بدهید؟

- اجازه بدهید ابتدا در مورد ماهواره داخلی صحبت کنم٬ به نظر من هر گاه ایران گامی به سوی برنامه سلاحهای غیر متعارف بر میدارد٬ فرقی نمیکند برای تحقیقات یا هر چیز دیگر٬ باعث نگرانی کشورهایی میشود که رابطه دیپلماتیک یا میانه خوبی با ایران ندارند. البته٬ قطعا ما نسبت به آن نگران می شویم.

البته ما باید به طور مشخص از تاریخ اخیر بیاموزیم٬ هفت٬ هشت سال گذشته٬ ما باید به طور جدی در یابیم که واقعا چه می گذرد٬ چه شواهدی برای هر نوع برنامه ای وجو دارد که البته پاسخ مناسب را هم مشخصا از طرف ما لازم دارد. برای مثال راجع به پرتاب ماهواره در ماه اوت٬ ایران ادعا کرد که یک سفینه فضایی پرتاب کرده است و بعد از دو هفته ما دریافتیم که جعلی بوده است. ما در سی امین سالگرد انقلاب هستیم٬ در ایران اشتیاق زیادی موجود است که نشان بدهند که بالاخره به نام انقلاب کاری کرده اند٬ و ما باید جدا سوال کنیم که آیا این پرتاب واقعی بود و این در رابطه با قابلیت توانایی های جمهوری اسلامی چه معنی میدهد.



سوال: چگونه معلوم می کنید که جعلی بوده است یا نه؟



- راههای مختلفی وجو دارد که سازمانهای اطلاعاتی در این جا و یا دیگر کشورها میتوانند ردیابی کنند. ایرانی ها در واقع هر چیزی را در تلویزیون نشان میدهند تا خودشان را اثبات کنند. این هم بیشتر برای مصرف داخلی است. بنابر این چیزهای زیادی هست که شما باید در نظر بگیرید. ما همچنین قابلیت های متنوعی داریم که بدانیم در ایران چه میگذرد. جمهوری اسلامی دیگر یک انقلاب نابالغ نیست٬ بلکه یک حکومت است. آنها می خواهند خودشان را حفظ کنند و نگرانی هایی نسبت به قبول مشروعیتشان دارند و لازم است که با از این زاویه به ایران نگاه کنیم.

در مقابل٬ در اینجا – امریکا- نگاه سنتی به ایران اینست که اولین کشور انتحاری دنیا باشد. کشوری است که بدنبال سلاح هسته ای است.

ایران میگوید نگران تامین امنیت خودش است و می خواهند که دولت آمریکا این نگرانی را درک کند و شرایط تضمین امنیت را فراهم کند.

بجای متمرکز شدن روی کمک ایران به حماس و حزب الله بهتر است بطور جدی امنیت حکومت ایران را برای مذاکره روی میز بگذاریم. ایران هم تضمین میدهد که سلاح و پول دراختیار گروههایی که میتوانند علیه آمریکا و متحدانش به اقدامات تروریستی دست بزنند٬ نگذارد.

به نظر من این هسته یک معامله است که میتواند پایه ای آن "معامله بزرگ"ی باشد که ما در بیانیه 34 صفحه ای خود اعلام کرده ایم. این گام اول است. گامی مشابه آن گامی که در ابتدای دهه هفتاد برای رابطه با چین برداشتیم. ما هنگام برداشتن آن گام نگفتیم که مائو باید حکومت را رها کند٬ بلکه خواستیم که رفتار معقولی داشته باشد. هیچکدام از سئولات رایج در مورد ایران نباید مطرح شود. ما چین را با همه علایق و خواسته هایش به رسمیت شناختیم و موفق به انجام معامله بزرگ با آنها شدیم و بنیاد روابط حسنه را گذاشتیم. من فکر میکنم همین را امروز باید در مورد ایران اجرا کنیم.

سوال: انتخابات ایران در پیش است٬ گرداننده کیست٬ اهمیت احمدی نژاد و محبوبیت یا عدم محبوبیت او در ایران چقدر است؟

- ما اغلب زخم زبان می زنیم که ایران یک کشور دیکتاتوری و استبدادی است٬ ولی آنها هر چهار سال یکبار انتخابات برگزار کرده و جالب است بدانید که هر رئیس جمهور دو دوره در حکومت بوده است.

احمدی نژاد میرود که دور دوم ریاست جمهوری خود را آغاز کند. فکر می کنم او کارهای بسیاری دارد که باید انجام بدهد. من حس میکنم که رهبر برای ایران و ثباتش بهتر میدانند که یک رئیس جمهور برای دو دوره خدمت کند. به هر حال نوبت او بعد از دو دوره تمام می شود. گاهی تمایلات فراوانی وجود دارد که آن کسی را انتخاب کنیم که به تمایلات سیاسی ما نزدیکتر است به جای اینکه شفاف نگاه کنیم که چه کسی می رود که بازیگر خوبی باشد.

منبع انتشار آنچه که در بالا بصورت خلاصه ترجمه شد را از اینجا می توانید ملاحظه کنید.



بعد از انتخابات و کودتای 22 خرداد نیز با همین خانم مصاحبه ای شد که آن را می توانید از اینجا بخوانید. ترجمه و تدوین این مطلب نیز توسط "اسد شیرپاک" انجام شده بود.

No comments:

Post a Comment