Thursday, May 20, 2010

پایان آنچه که نباید انجام می شد!


وکیلی راد پس از بازگشت به ایران، در فرودگاه. مادر محجبه چنان رویش را گرفته که اگر از فردا رفت مغازه سبزی فروشی و نانوائی نگویند مادر کیست! آن آقائی که کلاه را تا بالای بینی اش پائین کشده و عینک زده و سر به زیر انداخته تا شناخته نشود نیز به ادعای خبرگزاری فارس عموی – با همه کم سن و سالی اش!- وکیلی راد است. او نیز با همان احتیاط هائی که مادر وکیلی راد رعایت کرده، به استقبال وکیلی راد رفته است. نه بختیار مرغ توفان بود و نه وکیلی راد عقاب انقلاب. اولی اگر ترور هم نشده بود، سالها پیش بدلیل کهولت سن فوت کرده بود و دومی هم اگر فتوای ترور را اجرا نکرده بود، جوانی اش را در زندان نگذرانده بود و نامش بعنوان کسی که در یکی از فجیع ترین ترورها نقش داشته در تاریخ جمهوری اسلامی به ثبت نمی رسید. آن ترور هم مانند دیگر ترورها، نه مشکلی را در جمهوری اسلامی حل کرد و نه بال پرواز سلطنت طلب ها را قیچی.

No comments:

Post a Comment